تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

آشنایی با قرآن. سوره آیه. مکی مدنی. محکمات متشابهات. حروف مقطعه. انزال و تنزیل /علوم قرآنی . استماع و آداب تلاوت

انس با قرآن. انس ائمه و اولیاء الله. قرآن شفای جسم و روح. خاصیت سوره های قرآن. امنیت در قرآن

تدبر و تفکر در قرآن . غفلت از یاد خدا؛ . خشیت . خوف و رجا . اطاعت

اسرائیلیات . هدایتگری قرآن . ملی گرائی . صراط مستقیم

استعاذه در احکام اسلامی

 

شان نزول آیات قرآن به ترتیب سوره ها

رویا و خواب در قرآن

سوگندهاى قرآن . شرح و تفسیر

مثالهاى قرآنى چهل مثل قرآنی . مثال‏هاى علمى قرآن‏ . طنز و پندهای قرآنی

حکمت های قرآن . داستان های حکیمانه قرآنی

                      کپی و تبدیل به جزوه و کتاب با اطلاع مجاز است

توسل به قرآن براى حل مشکلات شهادت و شفاعت قرآن

قرآن کریم یکى از گواهان روز قیامت است. این کتاب در دنیا شاهد و ناظر بر اعمال بندگان است، و در قیامت هم به شکل انسانى زیبا و خوش صورت تجسم و تمثل پیدا مى کند و به عرصات مى آید و از کسانى که در دنیا آن را محترم دانسته و تلاوت نموده و در آیاتش تفکر کرده و دستوراتش را به کار بسته اند دفاع و حمایت مى کند، و به نفع آنان شهادت مى دهد

 

 

در آن روز، قرآن پیشاپیش مردم مومن حرکت مى کند و مى گوید: من قرآن هستم و این ها هم بندگان مومن تو مى باشند که براى تلاوت من خود را به رنج و زحمت انداخته و در شب هاى طولانى مرا تلاوت نموده و اشک مى ریختند. خدایا! امروز آنان را راضى کن همان طور که در دنیا مرا راضى نمودند. پس از آن خداوند متعال مى فرماید: اى بندگان من ! این بهشت براى شما مباح است . قرآن را قرائت کنید و به درجات آن بالا روید. بدین ترتیب انسان آیه اى از قرآن را مى خواند و یک درجه بالا مى رود. 

 

 

 

امام باقر (ع): در روز قیامت قرآن با بهترین صورت به صف محشر مى آید و از جلوى مومنین عبور مى کند. آن ها مى گویند: این شخص از ماست. از آنجا عبور مى کند و به صف ملائکه مى رسد. آن ها هم مى گویند: این شخص، از ماست. از آن جا هم حرکت مى کند تا این که به پیشگاه حضرت احدیت قرار مى گیرد و مى گوید: پروردگارا! فلان شخص پسر فلانى مرا تلاوت کرد تا جایى که دهن او خشک شد و شب خود را به سحر رسانید، در حالى که مشغول عبادت و قرائت من بود . بعد از آن خداوند مى فرماید: آن ها را وارد بهشت کنید و در منازل خودشان جاى دهید. پس قرآن با آنان حرکت مى کند و به مومنین مى گوید: آنچه از قرآن را مى دانید بخوانید و بالا روید. آنها هم هر چه مى دانند مى خوانند و درجات بهشت را طى مى کنند، تا هر کس در جایگاه خود قرار مى گیرد!

 

 

 

آیه الکرسی کلام عرشی

 

در آیه الکرسی 16 مرتبه از خداوند، سخن آمده، لذا پیامبر اکرم(ص) و ائمّه معصومین اهمیت خاصی برای آن قائل بوده اند. حضرت علی(ع): اگر بدانید این آیه چه اندازه اهمیت دارد، در هیچ حال آنرا ترک نمی کردید. رسول خدا(ص): آیه الکرسی از گنجینه ای در زیر عرش به من بخشیده شده و قبل از من به هیچ پیغمبری داده نشده. و از زمانی که این سخن را از پیامبر شنیدم، شبی بر من نگذشت که این آیه را نخوانم

 

ابوذر غفاری از رسول اکرم سؤال کرد: برترین آیاتی که بر شما نازل شده، کدام ایه است؟ فرمود: آیت الکرسی است. امام باقر (ع): قرآن کلام برتر و بزرگ است و سوره ی بقره سید قرآن و ایه الکرسی سیّد بقره است. در ایه الکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت و خیر وجود دارد.
رسول اکرم(ص): هر کس موقع خواب آیه الکرسی بخواند، خداوند فرشته ای را برای نگهبانی و محافظت او می گمارد تا شب را به سلامت به صبح آورد. رسول اکرم به حضرت علی (ع)فرمود: یا علی مواظب باش که در تعقییب نماز های واجب حتماً آیه الکرسی را بخوانی، زیرا بر این عمل غیر از پیامبر و یا صدیق و شهید مواظبت نمی کند. امام صادق فرمود: دو برادر به محضر رسول اکرم رفتند و گفتند ما برای تجارت قصد مسافرت شام داریم، برای حفظ خود چه کنیم؟ حضرت در پاسخ فرمود: زمانی که به منزل وارد شدید، پس از بجا آوردن فریضه عشا و قتی به بستر خواب رفتید، در ابتدا تسبیحات حضرت فاطمه و سپس آیه الکرسی را بخوانید، تا صبح از هر حادثه و بلایی در امان خواهید بود.
امام صادق فرمود: وقتی حیوان درنده ای را دیدی آیه الکرسی بخوان، ان شاالله آن حیوان از تو منصرف خواهد شد. امام صادق (ع) فرمود: هرگاه اراده کردی به جایی بروی که از آن خائف و ترسانی، آیه الکرسی را بخوان.گویند: هرکه ایه الکرسی را بنویسد و بر بازوی خویش بندد، به هرجا وارد شود عزیز و محترم خواهد بود

 

از حضرت علی روایت شده: اگر کسی از شما از درد چشم خود بنالد، ایه الکرسی را بر آن بخواند و در قلب خود معتقد باشد که خوب می شود، خداوند او را شفا می بخشد. انشاالله. گفته شده: هیچ چیزی بیشتر از قرائت قرآن مخصوصاً آیه الکرسی در تقویت نیروی حافظه موثر نیست. برگرفته از کتاب کلیدهای نجات

 

شهادت برخى از سوره ها

 

قرآن علاوه بر تجسم در قیامت، شهادت هم مى دهد و بدین وسیله، بعضى را بهشتى و بعضى را جهنمى مى گرداند، بعضى از سوره ها نیز، در آن روز به نفع مومنین گواهى مى دهند. در این باره، روایتى از پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین(ع) نقل شده است از جمله :

 

حضرت صادق (ع) فرمود: کسى که هر ماه سوره اعراف را قرائت کند، روز قیامت از جمله ایمن شدگان است. (آن هایى که خوف و ترسى برایشان نیست) اگر آن را در هر جمعه قرائت کند، از جمله کسانى خواهد بود که بدون حساب داخل بهشت مى شود. آگاه باشید که در آن سوره آیات محکمه اى است. پس فرمود: قرائت و تلاوت آن ها را فراموش نکنید؛ زیرا این ها در روز قیامت در پیشگاه خداوند براى کسانى که آن ها را خوانده اند شهادت مى دهند

 

از آن حضرت نقل شده: کسى که سوره تغابن را در نمازهاى واجب خود قرائت کند، آن سوره، در روز قیامت او را شفاعت مى کند و شاهد عادلى است نزد کسى که شهادت او را قبول فرماید، و از آن شخص جدا نمى شود، تا او را داخل بهشت گرداند

 

همچنین فرمود: هر کس سوره مزمل را در نماز عشا یا در آخر شب بخواند، شب و روزش با آن سوره، گواه او در قیامت خواهند بود (و به نفع او شهادت خواهند داد) و خداوند او را حیات و زندگى پاکیزه و مرگ پاکیزه اى خواهد داد

 

در خاصیت سوره الرحمن فرمود: تلاوت آن سوره را هرگز رها نکنید؛ چرا که آن سوره، هرگز در قلوب منافقان استقرار نمى یابد و خداوند، آن را در روز قیامت ، به صورت انسانى قرار مى دهد که زیباترین چهره و خوشبوترین بوى را دارد. در آن روز خداوند از این سوره مى پرسد: چه کسى در زندگى دنیا به محتواى تو قیام کرد و به تلاوت کردن تو ادامه داد؟ در پاسخ مى گوید: خداوندا، فلان و فلان. در این حال، صورت هاى آن سفید مى شود.

 

خداوند به آن ها مى فرماید: اکنون هر که را مى خواهید شفاعت کنید. آنان تا آنجا که آرزو دارند، شفاعت مى کنند و براى هیچ کس شفاعت نمى کنند، مگر این که به آن ها گفته مى شود، وارد بهشت شوید و هر کجا خواهید مسکین گزینید. ابى اءمامه نقل کرده که حضرت رسول (ص) فرمود: قرآن را زیاد تلاوت کنید؛ زیرا در روز رستاخیز، همان قرآن، شفیع اصحابش خواهد بود.

 

سوره واقعه و بى نیازى از مردم

 

امام صادق (ع) فرمود: هرگاه کسى، در شب جمعه سوره واقعه را بخواند نزد خدا و خلق او، محبوب مى گردد. و هرگز در دنیا سختى فقر و چیزى و آفت هاى دنیا را در زندگانى خود نخواهد دید. چون از رسول خدا (ص ) شنیدم که فرمود: اگر کسى هر شب، سوره واقعه را بخواند، فقر و بى چیزى به او رو نمى آورد و محتاج مردم نمى شود.

 

بى نیازى به وسیله آیات

 

امام زین العابدین (ع) فرمود: اى مرد! چرا در خانه این مرد جبار و ستم گر نشسته اى؟ عرض کرد: از جهت فقر و فاقه و بلا و مصیبتى که به من وارد شده. فرمود: بلند شو تا تو را راهنمایى کنم به در خانه اى که از اینجا بهتر باشد و به سوى خدایى که از این مرد بهتر است

 

سپس حضرت دست آن مرد را گرفت و او را داخل مسجد النبى(ص) برد و فرمود: دو رکعت نماز به طرف قبله بخوان و بعد از آن دستهاى خود را به طرف آسمان بلند کن و حمد و ثناى خدا را بخوان و درود بر پیامبر اکرم (ص) بفرست، سپس آخر سوره حشر و 6 آیه از اول حدید و دو آیه از آل عمران که یکى آیه شَهِد الله و دیگر آیه الملک باشد تلاوت کن. بعد، از خداوند طلب روزى و بى نیازى از مردم کن که حتما ترا بى نیاز مى کند. او هم چنین کرد و خداوند او را غنى و بى نیاز نمود

 

تاثیر سوره یاسین در زندگى انسان

 

سوره مبارکه یاسین در تمام زندگى ، جسم و جان ، مال و ثروت ، صحت و سلامتى، حیات و مرگ و دنیا و آخرت انسان اثر مى گذارد. پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدى اثرات آن را بیان کرده اند. رسول گرامى اسلام (ص) به حضرت على (ع) فرمود:یا على ! سوره مبارکه یاسین را تلاوت کن؛ زیرا در آن برکاتى است . از جمله :
1- اگر شخص گرسنه اى آن را تلاوت کند خداوند روزى او را مى رساند و سیرش مى گرداند.
2- هرگاه تشنه اى آن را قرائت کند خداوند آبى فراهم مى آورد تا او سیراب شود.
3- هرگاه شخص عریان و برهنه اى آن را بخواند، خداوند لباسى براى او فراهم مى کند و او را مى پوشاند.
4- هر مرد و زن عَزب و مجردى که آن را تلاوت کند، خداوند وسیله ازدواجشان را فراهم مى کند.
5- هر انسان ترسناک و خائفى که آن را تلاوت کند، خداوند ترس و خوف او را مبدل به امنیت مى گرداند.
6- هر انسان مریض و رنجورى که آن را تلاوت کند خداوند صحت و سلامتى را شامل حالش مى گرداند.
7- هر شخص زندانى اگر آن را در زندان تلاوت فرماید، خداوند وسیله آزادى او را فراهم مى گرداند.
8- هر مسافرى که آن را در سفر بخواند بى گمان سفرش بى خطر خواهد شد .
9- اگر آن را بالین هر میتى بخوانند، خداوند عذابش را تخفیف مى دهد یا او را مى آمرزد.
10- هر کس چیزى از او گم شده باشد و آن را قرائت کند آن چیز پیدا مى شود.
11- اگر شخص گم شده اى آن را بخواند راه را پیدا مى کند و به سلامتى به مقصد مى رسد.
12- اگر غذاى عده اى کم باشد و کافى براى همه افراد نباشد آن سوره را بخوانند، غذا برکت پیدا مى کند

 

13- اگر بر زنى که زائیدن بر او سخت و دشوار باشد خوانده شود، وضع حمل بر او آسان مى شود .
14- کسى که آن را تلاوت فرماید، فقر و فاقه در دنیا به سراغش نمى آید.
15- اگر کسى آن را قرائت کند در تجارت و کسب ضرر و زیان نمى بیند در تجارت سود مى برد.
16- در حوادث و بلاهاى زمینى و آسمانى خانه اش خراب و ویران نمى شود.
17- هر که آن را تلاوت نماید، در طول عمرش دیوانه و جن زده نمى شود و عقلش زایل نمى گردد.
18- تلاوت کننده آن به مرض جذام دچار نمى گردد.
19- کسى که آن را تلاوت کند به مرض وسواس و دو دلى و حیرانى مبتلا نمى شود.
20- بیمارى هاى مضر تلاوت کننده را از پاى در نمى آورد و بیمارى او برطرف مى شود.
21- خداوند متعال سختى و دشوارى و تلخى جان کندن را براى او آسان مى گرداند.
22- خداوند خودش متصدى و مباشر قبض روح تلاوت کننده آن مى باشد.
23- خداوند فراخى روزى و گشایش در زندگى را براى خواننده آن به عهده مى گیرد.
24 - خداوند ضامن خوشحالى او هنگام مرگ گردیده است .
25- خداوند در آخرت خشنودى او را تعهد فرموده، و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که: من از این بنده راضى هستم. شما هم براى او طلب آمرزش کنید.
26- خداوند شیطان را از خواننده آن دور مى گرداند که او را وسوسه نکند و هزار فرشته را مى فرستد تا او را از شر هر شیطان و هر آفت حفظ فرمایند.
27- خداوند بعد از مرگ سى هزار فرشته را موکل غسل دادن او مى گرداند که همگى براى او طلب استغفار کنند و او را مشایعت نمایند تا به قبرش برسانند و بعد از آن که داخل قبرش نهادند، ملائکه همان جا عبادت کنند و ثوابش را در نامه عمل او بنویسند، قبرش تا چشم او کار مى کند وسیع مى شود و او را فشار نمى دهد و نورى از قبرش تا آسمان بالا مى رود.
28- خداوند در روز قیامت به او مى فرماید: اى بنده من ! شفاعت کن تا شفاعت تو را درباره همه کسانى که شفاعت آنان را نموده اى قبول نماییم .
29- خواننده آن را در ایستگاه هاى قیامت نگاه نمى دارند و بدون حساب داخل بهشت مى نمایند.
30- او را به واسطه گناهانش داخل جهنم نمى کنند و پرونده عمل او را باز مى گذارند در حالى که گناهى در آن دیده نمى شود و موجب تعجب ملائکه واقع مى شود.

 

صبح و شب کدام سوره ها را بخوانیم؟

 

رسول خدا ص خطاب به ابوذر فرمود: بر تو باد تلاوت قرآن و بسیار یاد خدا کردن، زیرا موجب بلند آوازگی تو در آسمان و نورانیت تو در زمین است. حضرت علی ـ ع ـ فرمودند: هر کس با تلاوت قرآن انس بگیرد دوری دوستان او را هراسان نکند.

 

استحباب سوره های مختلف در زمانهای گوناگون:

 

اگر چه درهای رحمت الهی همواره به سوی بندگانی که صادقانه و مخلصانه او را می‌خوانند، باز است و همیشه می‌شود با تلاوت قرآن با خدا ارتباط برقرار کرد، امّا امامان معصوم به بعضی از زمان‌ها و اوقات عنایت بیشتری داشته‌اند و کسب ثواب و فیض بیشتر را در آن مواقع خاص یادآوری کرده‌اند. از جمله این اوقات می‌توان به ماه مبارک رمضان، شب‌های قدر، روز عرفه، روزهای عید فطر، قربان، غدیر، شب‌های جمعه و‌... ‎اشاره کرد همان طور که گفته شد، تأکید معصومین ع انس گرفتن و همنشینی با زلال وحی است. لکن برخی از سوره‌ها برای قرائت در نمازهای واجب و نافله، برخی در اواخر شب، دسته‌ای دیگر به هنگام طلوع فجر و قسم دیگر در تمام ساعات شبانه روز توصیه شده ‎

 

سوره‌های مناسب انتهای شب :

 

سوره انعام: ‎از ابن عباس روایت شده که هر کس سوره‌ انعام را هر شب بخواند، روز قیامت از ایمن شدگان می‌باشد و روی آتش به چشم خود نمی‌بیند.[1]‏

 

سوره یوسف: ‎‎هر کس سوره‌ یوسف را هر شب بخواند، خداوند عزوجل او را محشور فرماید، در حالی که جمال او مانند جمال یوسف باشد و فزع روز قیامت به او اصابت نمی‌کند.[2]‏

 

سوره اسراء:‎ شیخ صدوق از حضرت امام صادق ـ ع روایت نموده که ایشان فرموده‌اند: هر کس در هر شب جمعه سوره اسراء را بخواند نمی‌میرد تا آنکه حضرت قائم عج را درک نماید و از اصحاب آن حضرت باشد.[3]‏

 

سوره کهف: هر کس هر شب جمعه سوره کهف بخواند نمی‌میرد، مگر شهید و خداوند او را با شهدا مبعوث می‌فرماید.[4]‏

 

سوره فرقان:حضرت ابی الحسن ع به اسحق بن عمار فرمود: قرائت سوره فرقان را رها مکن، به درستی که هر کس هر شب این سوره را بخواند خداوند او را ابداً عذاب نمی‌فرماید و از او حساب نمی‌کشد.[5]‏

 

سوره لقمان: ‎‎شیخ صدوق از امام باقر ع روایت نموده: هر کس سوره لقمان را هر شب بخواند خداوند ملائکه‌ای را موکل می‌فرماید تا او را در آن شب از ابلیس و لشکریانش حفظ نماید تا آنکه صبح نماید.[6]‏

 

سوره سجده:‎ حسین بن ابی العلاء، از حضرت امام صادق ‌ع : هر کس در هر شب جمعه سوره سجده بخواند، خداوند کتاب او را به دست راستش می‌دهد و او را از آنچه در آن بوده محاسبه نمی‌فرماید.[7]‏

 

سوره ذاریات: ‎داوود بن فرقد از مولایمان امام صادق ع: کسی که سوره ذاریات را در شب بخواند، خداوند معیشت او را اصلاح کند و روزی واسع بر او آورده و نور برای او در قبرش قرار دهد.[8]‏

 

سوره حجرات: ‎حسین بن ابی العلاء از امام صادق: کسیکه حجرات را در هر شب بخواند از زوار حضرت محمد می‌باشد [9]‏

 

سوره واقعه: ‎از زید شحام روایت شده که امام باقر ‌ع : هر کس در هر شب پیش از خواب سوره واقعه را قرائت کند محشور می شود در حالی که چهره‌اش چون ماه شب چهارده تابان باشد.

 

سوره مؤمن: ‎از ابی الصباح کنانی امام باقر ع: هر کس در هر شب سوره مؤمن را قرائت کند، خداوند گناهان گذشته‌ او را آنچه در جوانی مرتکب شده و آنچه در پیری، همه را بیامرزد و کلمه تقوا و خداترسی را ملازم و همدم او گرداند و آخرتش را بهتر از دنیایش قرار دهد.[10]‏

 

‎‎سوره‌های مناسب ابتدای روز:

 

توحید: از حضرت علی ع روایت شده کسی که در عقب نماز صبح یازده مرتبه سوره قل هو الله احد بخواند، در آن روز گناهی او را اصابت نمی‌کند. اگر چه شیطان(برای اجبار نمودن او به گناه) خود را خوار نماید.[11]‏

 

علق: سلیمان بن خالد از امام صادق ع روایت نموده کسی که در روز ‎اقرا باسم ربک بخواند و سپس در آن روز از دنیا برود شهید از دنیا می‌رود.[12]‏

 

انسان: عمرو بن جبیر عزرمی از پدرش از امام باقر ع فرمودند: هر کس سوره ‏‎‎هل اتی علی الانسان ‎را در هر صبح پنجشنبه بخواند خداوند او را از حور العین تزویج می‌کند.[13]‏

 

حشر: از حضرت رسول ص فرمودند: هر کس هنگام صبح سه مرتبه بگوید ‏‎"‎اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‎"‎و سه آیه آخر سوره حشر را بخواند خداوند هفتاد هزار ملک را موکل می‌فرماید، برای او دعا نمایند.[14]‏

 

یس: امام صادق ع روایت است که فرمود: به درستی برای هر چیزی قلبی می‌باشد و قلب قرآن "یس" است. پس کسی که در هنگام روز (اول روز) سوره یس را بخواند، در آن روز از محفوظین و مرزوقین خواهد بود.[15]‏

 

پی نوشتها :‏ ‏[1]‏‎‎ ثواب الاعمال ص236‏‎. ‎ ‏[2]‏‎‎ همان ص238‏‎. ‎ ‏[3]همان ص240‏‎. ‎ ‏[4]همان ص241‏‎. ‎ ‏[5] همان، ص245‏‎ ‏[6]همان، ص246‏‎. ‎ ‏[7] همان ص247‏‎. ‎ ‏[8]همان ص260‏‎. ‎ ‏[9]‏‎‎ همان ص259‏‎. ‎ ‏[10] همان ص263‏‎. ‎ ‏[11]‏‎‎ همان ص254‏‎. ‎ ‏[12] همان ص287‏‎. ‎ ‏[13]همان ص278‏‎. ‎ ‏[14]همان ص272‏‎. ‎ ‏[15]همان ص265‏‎.

سوره پیرکننده پیامبر(ص)

سوره هود که یازدهمین سوره قرآن کریم است، همان سوره ای است که «مشیبه الرسول» یا پیرکننده پیامبرگرامی(ص) معروف است. علت نامگذاری این سوره به این نام، این است که در حدیث نبوی آمده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: شیبتنی سوره هود سوره هود مرا پیر کرد وقتی علت را از پیامبر پرسیدند، آن حضرت فرمود: به خاطر آیه شریفه فاستقم کماامرت و من تاب معک ولاتطغوا انه بما تعملون بصیر (هود112)

پس همان گونه که فرمان یافته ای استقامت کن. از ابن عباس نقل شده که این آیه شدیدتر و سخت تر از آیه پس همان گونه که فرمان یافته ای استقامت کن و همچنین کسانی که با تو (به سوی خدا) آمده اند (باید استقامت کنند و سرپیچی و طغیان نکنید، که او (خدا) به آنچه انجام می دهید بسی بینا است. بر پیامبر اسلام (ص) نازل نشده. (بحارالانوار ج71 ص25)

تردیدی نیست که رسول برگزیده خدا(ص)دانای حقیقی به حقایق قرآنی است، او بهتر از هرکسی حقایق را می فهمد و بیشتر ازدیگران از قرآن تأثیر می پذیرد، پس اگر چنین کسی که عالم و عارف واقعی و حقیقی به قرآن کریم است، هنگام قرائت و عمل به دستورات و آموزه های آن و تحت تأثیر سنگینی معارف قرآن کریم، دچار پیری شود، جای شگفتی و تعجب نیست

و در همین راستا از امام محمدباقر(ع) نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: من در شگفتم که هنگام تلاوت قرآن چرا و چگونه دچار پیری نمی شوم. (الکافی ج2 ص632)

در روایت نبوی دیگر پیامبر اکرم(ص): سوره های هود، واقعه، مرسلات و عم یتساءلون، مرا پیر کردند (وسایل الشیعه ج6 ص172) نکته لطیفی که در اینجا وجود دارد این است که مشابه معنایی این آیه در شوری 51 آمده لکن با این تفاوت که در آیه شوری، و من تاب معک نیامده و خطاب آیه فقط شخص پیامبر(ص) میباشد. اما در سوره هود از آنجا که راهبرد استقامت ورزیدن شامل پیروان آن حضرت نیز شده لذا پیامبر گرامی(ص) سوره هود را می فرماید که موجب پیری رسول خدا(ص) شده است.

 

 

 

قرآن و اندیشمندان معاصر

 

 

قرآن کتابی است که در ابعاد مختلف زندگی، آدمی را رهنمون است و همچون خورشیدی فروزنده، کس یارای انکار خصائص و ویژگیهای گوناگون وجودی آنرا ندارد و هر کس به سهم خویش و به اندازه ظرف درونیش از بحر لایزال آن رفع عطش می‌کند. در این قسمت آرای مختلف از بزرگان و اندیشمندان غیر مسلمان را در خصوص آن بررسی می‌نماییم که به نوبه خود بیانگر فراگیر شدن تعالیم آسمانی این کتاب الهی است و البته یادآوری این نکته ضروری است که هر اندیشمند، از زاویه دید خود به قرآن نگریسته است و بدیهی است که قادر به کشف تمام ابعاد و ویژگیها و همچنین عمق معارف آن نبوده باشد
1- آلبرت اینشتاین (1955 - 1879): "قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست، بلکه مجموعه‌ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعیین و تعریف آن عاجزند، هدایت می‌کند." 
2- ویل دورانت (متولد 1885): "رفتار دینی در قرآن شامل رفتار دنیوی نیز هست و همه امور آن از جانب خدا و به طریق وحی آمده است. قرآن شامل مقرراتی دربرگیرنده: ادب، تندرستی، ازدواج، طلاق، رفتار با فرزندان و حیوانات و بردگان، تجارت، سیاست، ربا، دین، عقود، وصایا، امور صناعت، مال، جریمه و مجازات و جنگ و صلح است. قرآن در جانهای ساده، عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می‌آورد که از رسوم و تشریفات ناروا و از قید بت‌پرستی و کاهنی آزاد است. قرآن اصول نظم جمعی و وحدت اجتماعی را در بین مسلمانان استوار کرده است." 
3- ناپلئون بناپارت (1821 - 1769): "قرآن به تنهایی عهده‌دار سعادت بشر است. امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان و تحصیل‌کردگان تمامی کشورها را با یکدیگر متحد کنم و نظامی یکنواخت، فقط بر‌اساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و مردم را به سعادت رهبری می‌کند، تشکیل دهم." 
4- مهاتما گاندی (1948 - 1869): "از راه آموختن دانش‌ قرآن، هر کس به اسرار وحی و حکمتهای دین بدون داشتن خصوصیات مصنوعی، نایل می‌شود. در قرآن چیزی دیده نمی‌شود که اعمال زور را جهت برگرداندن مذهب اشخاص تجویز کند. این کتاب مقدس به ساده‌ترین وضع ممکن می‌گوید: اکراه در دین وجود ندارد." 
5- گوته (شاعر آلمانی) در سال 1832 گفت: "سالیان دراز کشیشان از خدا بی‌خبر، ما را از پی‌بردن به حقائق قرآن و عظمت آورنده آن محروم و دور نگه‌داشتند، لیکن بر اثر پیشرفت علم، عن قریب این کتاب توجه افراد بشر را به خود جلب می‌کند و محور افکار همگان می‌گردد." 
6- لئون تولستوی (فیلسوف روسی): "قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن است. و عموم افراد بشر می‌توانند از آن بهره‌مند شوند." 
7- برنارد شاو (فیلسوف انگلیسی) پیش ‌بینی می‌کند که اروپا در آینده، دین و کتاب محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول خواهد کرد
8- دکتر مارکس (1883 - 1818): "قرآن شامل تمام پیامهای خدایی است که در تمام کتب مقدسه، عموماً، برای جمیع ملل آمده است. در قرآن آیاتی موجود است که اختصاص به طلب علم و دانش و تفکر و بحث و تدریس دارد و چاره‌ای جز این اعتراف ندارم که این کتاب محکم، بسیاری از اشتباهات بشر را تصحیح کرد." 
9- دکتر شبلی شمیل (1917 - 1853) (شاگرد ویژه داروین): "رسول و پیامبر اسلام با بلاغت قرآن، عقول بشری را متوجه خویش ساخت و آنها را در برابر کتاب خویش از خود بی خود کرد." 
10- شارلس فرانسیز (استاد آمریکایی): "انجیل کتابی است که در آمریکا کسی آن را نمی‌شناسد ولی قرآن کتابی است که هر مسلمان با آن آشناست؛ و این ادعا گزاف نیست. ولی باید گفت که نشناختن انجیل، از خوش‌شانسی مذهب مسیحیت است." 
11- پروفسورهانری کربن (اسلام شناس معاصر فرانسوی): "اگر اندیشه محمد (ص)خرافی بود و اگر قرآن او وحی نبود، هرگز جرأت نمی‌کرد بشر را به علم دعوت کند. هیچ طرز فکری و هیچ بشری به اندازه محمد (ص) و قرآن، آدمی را به دانش دعوت نکرده است.

 

 

تا آنجا که در قرآن 95 بار از علم و فکر و عقل سخن به میان آمده است."و البته آراء و اقوالی نظیر آنچه که در فوق آمده است، بسیار و مجال این مقاله به جهت رعایت اختصار، اندک است. لذا از نقل تمامی آنها، صرف‌نظر می‌نماییم و جویندگان را به منابع تحقیق در این موضوع، ارجاع می‌دهیم.

 

 

کتاب فطرت در قرآن 

 

 

فطرت خداشناسی و خداجویی

 

 

آیا خداجویی و خداطلبی هم فطری انسان است یا فقط خداشناسی فطری انسان است؟ اگر خداجویی فطری انسان باشد و انسان فطرتاً خدا را طلب کند و به دنبال خدا باشد، گاهی ممکن است به مطلوب واقعی خود برسد و گاهی نه. چنان که تشنه‌ای در طلب آب است، ولی سراب را آب می‌پندارد

 

 

برای پاسخ به این سؤال می‌گوییم: طلب دو قسم است، یکی طلب برخاسته از تلقین، تقلید، عادت، رسوم، فرهنگ‌ها و سنن مردمی و دیگری طلب فطری.
اگر طلب فطری باشد، مسبوق به شهود واقعیت است و طالب فطری، اولا ً با علم شهودی حقیقتی را آگاه می‌شود، ثانیاً جستجو می‌کند تا آن را بیابد و یافته خود را بر معلوم خویش تطبیق کند؛ لذا گفته‌اند: کلمه إلاّ در لا إله إلاّ الله به معنای غیر است و این مجموعه یک جمله است

 

 

یعنی خدایی غیر از الله که دلپذیر و مقبول و معقول است، نیست؛ وجود الله اثبات و برهان نمی‌خواهد، فقط باید غیر او را نفی کرد، نه این که کلمه لا إله إلاّ الله دو جمله باشد که یکی نفی کند و دیگری اثبات، به طوری که انسان بعد از شناخت مطلوب واقعی، شرک را نفی و توحید را اثبات کند و از قبل لوح دل او نانوشته باشد و بعد از نفی شرک و اثبات توحید، توحید را به دل راه دهد و از ورود شرک به دل مانع شود. پس معنی لا إله إلاّالله این است که غیر از "الله" که معقول و مقبول و مفطور علیه و ثابت است، هیچ موجودی صلاحیت الوهیت نخواهد داشت.
بنابراین، طلب فطری، از آن ناحیه که طلب واقعی است، مسبوق به شهود و شناخت آن واقع و حق است و طالب بعد از شهود و شناخت حق، برای رسیدن به آن تلاش و کوشش می‌کند و با رسیدن به آن آرامش پیدا می‌کند، اما طلب تلقینی لزوماً چنین نیست؛ زیرا ممکن است متعلق تلقین، باطل بوده باشد یا چنین طلب تلقینی یا تقلیدی از رسیدن به چیزی منفک باشد. نظیر سراب که چیزی نیست تا طالب به آن برسد و یا اگر به چیزی رسید، مایه طمأنینه روح نباشد؛ زیرا مطلوب واقعیِ روح نبوده و وجود آن سهمی در تأمین نیاز روحی ندارد.

 

 

فطرت قرآنی
فطرتی که در قرآن مطرح است غیر از فطریات و امور فطری است که در منطق و فلسفه از آن بحث می شود. و نیز «فطرت» که سرشتی ویژه و آفرینشی خاص است، غیر از طبیعت است که در همه موجودهای جامد یا نامی و بدون روح حیوانی یافت می شود، و غیر از غریزه است که در حیوانات و در انسان در بعد حیوانیش موجود است. این ویژگی فطرت از آن جهت است که با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است و با کشش و گرایش حضوری نسبت به مدبری، که جهل و عجز و بخل را به حریم کبریایی او راه نیست، آمیخته و هماهنگ است

 

 

فطرت انسانی مطلق بینی علمی و مطلق خواهی عملی است. فطرت به معنای بینش شهودی و انجذاب و بندگی، سرشت ویژه انسانی است نه صفتی از صفات او تا با زوال وصف، بقای موصوف ممکن باشد، بلکه این شهود و گرایش نحوه خاص وجودی اوست که با آن آفریده شده است.گفتنی است که فطرت زوال پذیر نیست، لیکن ضعیف، وهن، و در نتیجه سترپذیر است و اگر فطرت کسی مستور و محجوب شد، آن شخص مصداق کلام علی(ع) خواهد شد که: «فالصوره صوره انسان و...» ]1[- نهایه ابن اثیر، ج3، ص754 «فطر».

 

 

«ماشاءالله» و «ان شاءالله» در فرهنگ قرآن

 

 

قرآن کتاب زندگی است. آموزه های آن به گونه ای است که انسان به آسانی می تواند با بهره گیری از آن به کمال شایسته خویش دست یابد. بسیاری از اصطلاحات قرآنی در زندگی مردم به همین علت نفوذ پیدا کرده است. مطالعه و بررسی این اصطلاحات و ارتباط با آن، می تواند ما را برای تحرک بیشتر در زندگی بر پایه آموزه های قرآنی آماده تر سازد.

 

 

اصطلاحات قرآنی در فرهنگ ایرانی
از جمله اصطلاحاتی که روزانه آن را به کار می بریم، اصطلاح ماشاءالله است که به معنای آنچه خدا خواسته می باشد. هنگامی که با چیزی شگفت روبه رو می شویم و یا چیزی، تحسین و شگفتی و تعجب ما را برمی انگیزد ناخودآگاه این اصطلاح را به کار می بریم. در حقیقت با به کار بردن این اصطلاح، این معنا را القا می کنیم که این چیز نعمت و برکتی است که خداوند عنایت کرده و فضلی است که به بنده ای مبذول داشته و بر وی منت نهاده است. بنابراین با دیدن چیزی که ما را به شگفتی واداشته به این معنا منتقل می شویم که این همه از سر فضل و منت الهی است و چیزی بیرون از قدرت و خواسته و اراده و مشیت الهی انجام نشده است.

 

 

اگر خدا بخواهد 
هنگامی که بخواهیم در آینده نزدیک و یا دورکاری را انجام دهیم میگوییم: ان شاءالله به معنای اگر خدا بخواهد است. اینجا با اینکه برای خود برنامه ریزی داشته و تصمیم و عزم را جزم کرده ایم تا آن را انجام دهیم با این همه بر این باوریم که چیزی بیرون از حکومت و قدرت و مدیریت و تدبیر الهی انجام نمی شود و این گونه نیست که هر کاری را اگر بخواهیم انجام دهیم تنها ما به عنوان فاعل مطرح هستیم بلکه بر این باوریم که خداوند، جهان و همه امور آن را مدیریت می کند و بی اراده و مشیت وی امکان ندارد که کاری را بتوانیم انجام دهیم

 

 

قرآن در آیات 23 و 24 کهف از پیامبر می خواهد که هرگاه خواستی کاری را انجام دهی بگو: ان شاءالله این کار را انجام می دهم؛ لا تقولن لشی انی فاعل ذلک غدا الا ان یشاء الله؛ هرگاه خواستی کاری را در فردایی انجام دهی نگو که این کار را انجام می دهم مگر آنکه بگویی اگر خدا خواست.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قرآن کریم اعجاز جاویدان آیت الله جوادی آملی

 

 

خاتم پیامبران و رحمت عالمیان (ص)، منبع غنی معارف ناب الهی و راهگشای جمیع مشکلات علمی و عملی جهان بشریت است. صحیفه آسمانی اسلام در عین قابل فهم بودن برای تمامی مخاطبان، برخوردار از عجیب ترین و پیچیده ترین مضامین است که در سایه برقراری ارتباط معنوی با خدای سبحان به عنوان متکلّم این کلام ملکوتی، انسان را به مقام منیع » مفسّر » حقیقی نائل می سازد
قرآن آنقدر شیرین است که درباره آن نه تنها انسان ها گفتند این کتاب عجیبی است، حتّی جن هم اعتراف کرد کهانّا سمعنا قرآناً عجباً. یهدی الی الرّشد(1). و عجیب بودن آن به این است که آسان است برای تمام مراحل از بزرگسال و متوسط و کودک و هم با محتوا و با مغز است. هم انّا یسّرنا القرآن للذّکر(2) است، هم سنلقی علیک قولاً ثقیلاً (3) است

 

 

از آن جهت که با محتواست، قول ثقیل است؛ از آن جهت که دلپذیر است، آسان است. لذا هیچ مطلبی در قرآن کریم نیست که کسی نفهمد ! درس خوانده و درس نخوانده همه مطالب قرآن را می فهمند. ولی آیات فراوانی هست که خواص را به زحمت می اندازد

 

 

همان آیه در ضمن قصص و داستان ها نرم شد؛ ولی خود آیه برای خواص مشکل است ! همین جریان ان جآئکم فاسق بنبأ (4)، پیام ساده اش این است که حرف هر فاسقی را قبول نکنید. این حرف دلپذیری است و همه می فهمند. این مطلب بر اساس لقد یسّرنا القرآن للذّکر قابل فهم برای همه انسانهاست.

 

 

تشابه سخنان قرآن با ائمه معصومین (ع)

 

 

اگر قرآن عدل عترت است و عترت (ع) عدل قرآن است؛ حرف قرآن همان حرف علی بن أبی طالب است. منتها وجود مبارک حضرت امیر فرمودسلونی قبل ان تفقدونی (13)، قرآن می فرمایدسلونی قبل ان تموتواممکن نیست چیزی در عالم باشد و قرآن جواب ندهد ! شدنی نیست. اگر وجود مبارک حضرت علی(ع) فرمودسلون ی قبل ان تفقدونی و این عدل قرآن است، قرآن هم همین حرف را دارد. فرمود: قبل از اینکه بروید، از من بپرسید

 

 

شما سؤال کنید، من جواب می دهماین فاستنط قوه (14)، فاستنط قوه همین است ! منتها اگر کسی (معاذ الله) گرفتار حسبنا کتاب الله (15) شد، او قدرت سؤال ندارد اصلاً ! امّا اگر به برکت انّی تارک فیکم الثّقلین (16) کیفیت سؤال را از اهل بیت یاد گرفت، این کاملاً می تواند با دست پر از قرآن سؤال بکند

 

 

وقتی با دست پر رفت حضور قرآن، از قرآن سؤال کرد آیا اومانیسم حق است یا نه، جواب می شنود؛ چون یک امر انسان شناسی است! آیا این فمینیسم حق است یا نه، آن پلورالیسم حق است یا نه؛ این مکتب های فراوانی که در راه است؛ اینها حق است یا نه و در آن صورت قرآن جواب می دهد !
چگونگی کسب لذّت از قرآن

 

 

بنابراین ما وقتی لذّت قرآن را می چشیم که اثری از متکلّم دیده باشیم، آن وقت برای ما می شود لذیذ ! آن وقت حرف او را به چیز دیگری هم نخواهیم فروخت و حرف را هم حرف او می دانیم و به دنبال حرف او می رویم و لا غیر و خود قرآن کریم همیشه به ما گفت: اگر بخواهید به جائی برسی؛ نه به جیب خودت نگاه بکن، نه به کیف شورای مدیریت ]حوزه [ نگاه بکن، نه به جیب شهریه دهندگان نگاه بکن؛ به جیب(به فتح جیم) خودت نگاه بکن، نه به جیب خودت!

 

 

اگر خدای ناکرده به دنبال فکر قارونی هستی، این می گوید: انّما اوتیته علی علم عندی(17)، خرج علی قومه فی زینته(18)؛ این بازی ها هست ! به دنبال موسای کلیمی، اّدخل یدک فی جیبک تخرج بیضاء (19). مگر دست روشن نمی خواهی؟ این دست روشن در جیب نیست، در جیب است ! نمی خواهد دست به عصا بزنی، اژدها بشود؛ این در جیب است !! اگر به جیب، به صدر مشروح، به جان دست زدی، جانانه بودی، دلمایه داشتی؛ با آن دست، دست بیرون بیاورید، می شود (ید بیضاء)؛ به عصا دست بزنی هم می شود اژدها
(1)
جن 1 و 2 (2)قمر 17، 22، 32، 40 (3) مزّمل 5 (4) حجرات 6 (7) فرقان 1 (8) وسائل الشیعه 27/ 27 (13) نهج البلاغه خ 9 ـ ( علم الوصی ) (14) نهج البلاغه خ 158 ( النّبی و القرآن ) (15) بحار الأنوار 22/ 273 و 274 (16) بحار الأنوار 2/ 100 (17) قصص 78 (18) قصص 79 (19) نمل 12

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تهذیب من قرآن من است. مگر شک داریم که قرآن یزکیهم اصلا قرآن تهذیب می کند. اساساً اگر قرآن مرا تهذیب نکند، حرف چه کسی می خواهد من را تهذیب کند؟ مگر قرآن نور نیست؟ و همه چیز در قرآن است. قرآن و فکر، قرآن و چشم، قرآن و غذا، چه قدر آیه. به قصد حقوق قرآن را نگاه کنید. به قصد مدیریت نگاه کنید. به نحوی باشد که با قرآن حرف بزنیم، آن وقت نسبت های قرآن چه قدر مهم است! مثلا می خواهید اسرار نماز بگویید. بهترین اسرار نماز در خود قرآن در چهار تا آیه است.             اولین فایده : نماز شکر منعم است فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من جوع و امنهم من خوف قریش4 به چه دلیل نماز شکر منعم است؟ ربکم الذی خلقکم و الذی من قبلکم بقره21

 

 

 فایده دوم نماز تنهی عن الفحشاء و المنکر عنکبوت54

 

 

فایده سوم نماز: أقم الصلاه لذکری طه14 ذکر چه فایده ای دارد؟ بذکر الله تطمئن القلوب ]رعد28[ اطمینان چه فایده ای دارد؟ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی...]فجر27 و 82[ قدم به قدم. اقم اصلاه لذکری به ذکر تطمئن، به اطمینان، ارجعی الی ربک. یک پرواز است. 

 

 

 

 

 

 

کتاب فطرت در قرآن 

فطرت خداشناسی و خداجویی

آیا خداجویی و خداطلبی هم فطری انسان است یا فقط خداشناسی فطری انسان است؟ اگر خداجویی فطری انسان باشد و انسان فطرتاً خدا را طلب کند و به دنبال خدا باشد، گاهی ممکن است به مطلوب واقعی خود برسد و گاهی نه. چنان که تشنه‌ای در طلب آب است، ولی سراب را آب می‌پندارد

برای پاسخ به این سؤال می‌گوییم: طلب دو قسم است، یکی طلب برخاسته از تلقین، تقلید، عادت، رسوم، فرهنگ‌ها و سنن مردمی و دیگری طلب فطری.
اگر طلب فطری باشد، مسبوق به شهود واقعیت است و طالب فطری، اولا ً با علم شهودی حقیقتی را آگاه می‌شود، ثانیاً جستجو می‌کند تا آن را بیابد و یافته خود را بر معلوم خویش تطبیق کند؛ لذا گفته‌اند: کلمه
إلاّ در لا إله إلاّ الله به معنای غیر است و این مجموعه یک جمله است

یعنی خدایی غیر از الله که دلپذیر و مقبول و معقول است، نیست؛ وجود الله اثبات و برهان نمی‌خواهد، فقط باید غیر او را نفی کرد، نه این که کلمه لا إله إلاّ الله دو جمله باشد که یکی نفی کند و دیگری اثبات، به طوری که انسان بعد از شناخت مطلوب واقعی، شرک را نفی و توحید را اثبات کند و از قبل لوح دل او نانوشته باشد و بعد از نفی شرک و اثبات توحید، توحید را به دل راه دهد و از ورود شرک به دل مانع شود. پس معنی لا إله إلاّالله این است که غیر از "الله" که معقول و مقبول و مفطور علیه و ثابت است، هیچ موجودی صلاحیت الوهیت نخواهد داشت.
بنابراین، طلب فطری، از آن ناحیه که طلب واقعی است، مسبوق به شهود و شناخت آن واقع و حق است و طالب بعد از شهود و شناخت حق، برای رسیدن به آن تلاش و کوشش می‌کند و با رسیدن به آن آرامش پیدا می‌کند، اما طلب تلقینی لزوماً چنین نیست؛ زیرا ممکن است متعلق تلقین، باطل بوده باشد یا چنین طلب تلقینی یا تقلیدی از رسیدن به چیزی منفک باشد. نظیر سراب که چیزی نیست تا طالب به آن برسد و یا اگر به چیزی رسید، مایه طمأنینه روح نباشد؛ زیرا مطلوب واقعیِ روح نبوده و وجود آن سهمی در تأمین نیاز روحی ندارد.

فطرت قرآنی
فطرتی که در قرآن مطرح است غیر از فطریات و امور فطری است که در منطق و فلسفه از آن بحث می شود. و نیز «فطرت» که سرشتی ویژه و آفرینشی خاص است، غیر از طبیعت است که در همه موجودهای جامد یا نامی و بدون روح حیوانی یافت می شود، و غیر از غریزه است که در حیوانات و در انسان در بعد حیوانیش موجود است. این ویژگی فطرت از آن جهت است که با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است و با کشش و گرایش حضوری نسبت به مدبری، که جهل و عجز و بخل را به حریم کبریایی او راه نیست، آمیخته و هماهنگ است

فطرت انسانی مطلق بینی علمی و مطلق خواهی عملی است. فطرت به معنای بینش شهودی و انجذاب و بندگی، سرشت ویژه انسانی است نه صفتی از صفات او تا با زوال وصف، بقای موصوف ممکن باشد، بلکه این شهود و گرایش نحوه خاص وجودی اوست که با آن آفریده شده است.گفتنی است که فطرت زوال پذیر نیست، لیکن ضعیف، وهن، و در نتیجه سترپذیر است و اگر فطرت کسی مستور و محجوب شد، آن شخص مصداق کلام علی(ع) خواهد شد که: «فالصوره صوره انسان و...» ]1[- نهایه ابن اثیر، ج3، ص754 «فطر».

«ماشاءالله» و «ان شاءالله» در فرهنگ قرآن

قرآن کتاب زندگی است. آموزه های آن به گونه ای است که انسان به آسانی می تواند با بهره گیری از آن به کمال شایسته خویش دست یابد. بسیاری از اصطلاحات قرآنی در زندگی مردم به همین علت نفوذ پیدا کرده است. مطالعه و بررسی این اصطلاحات و ارتباط با آن، می تواند ما را برای تحرک بیشتر در زندگی بر پایه آموزه های قرآنی آماده تر سازد.

اصطلاحات قرآنی در فرهنگ ایرانی
از جمله اصطلاحاتی که روزانه آن را به کار می بریم، اصطلاح ماشاءالله است که به معنای آنچه خدا خواسته می باشد. هنگامی که با چیزی شگفت روبه رو می شویم و یا چیزی، تحسین و شگفتی و تعجب ما را برمی انگیزد ناخودآگاه این اصطلاح را به کار می بریم. در حقیقت با به کار بردن این اصطلاح، این معنا را القا می کنیم که این چیز نعمت و برکتی است که خداوند عنایت کرده و فضلی است که به بنده ای مبذول داشته و بر وی منت نهاده است. بنابراین با دیدن چیزی که ما را به شگفتی واداشته به این معنا منتقل می شویم که این همه از سر فضل و منت الهی است و چیزی بیرون از قدرت و خواسته و اراده و مشیت الهی انجام نشده است.

اگر خدا بخواهد
هنگامی که بخواهیم در آینده نزدیک و یا دورکاری را انجام دهیم میگوییم: ان شاءالله به معنای اگر خدا بخواهد است. اینجا با اینکه برای خود برنامه ریزی داشته و تصمیم و عزم را جزم کرده ایم تا آن را انجام دهیم با این همه بر این باوریم که چیزی بیرون از حکومت و قدرت و مدیریت و تدبیر الهی انجام نمی شود و این گونه نیست که هر کاری را اگر بخواهیم انجام دهیم تنها ما به عنوان فاعل مطرح هستیم بلکه بر این باوریم که خداوند، جهان و همه امور آن را مدیریت می کند و بی اراده و مشیت وی امکان ندارد که کاری را بتوانیم انجام دهیم

قرآن در آیات 23 و 24 کهف از پیامبر می خواهد که هرگاه خواستی کاری را انجام دهی بگو: ان شاءالله این کار را انجام می دهم؛ لا تقولن لشی انی فاعل ذلک غدا الا ان یشاء الله؛ هرگاه خواستی کاری را در فردایی انجام دهی نگو که این کار را انجام می دهم مگر آنکه بگویی اگر خدا خواست.

 

 

 

نظرات  (۱)

سلام.میخواستم بپرسم میتونم ازبخشی ازمقاله شما ببرای کاردرسیم استفاده کنم؟
پاسخ:

سلام با تشکر

بفرمایید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">