تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

قربان         تا          غدیر

 

    

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب  و ائمه المعصومین

زیارت امیرالمومنین غدیریه از زبان امام هادی علیه السلام . مستندات قرآنی 6 کتاب 29

غدیر . اسناد از اهل تسنن غدیر . اثبات خطبه غدیر 4 کتاب 29

غدیر استمرار رسالت محمدی . عید ولایت و سیاست و دخالت مردم در حکومت. آداب غدیر 5 کتاب 29

غدیر خم و اهمیت حجه الوداع . یاس ابلیس در غدیر . شعر غدیر قیام فاطمی 1 کتاب 29

خطبه غدیر، پیام غدیر. انکار غدیر. غدیر سر آغاز بیداری اسلامی . 2 کتاب 29

غدیر در مسلخ سقیفه. ظهور فتنه در ماجرای سقیفه . جفای معاویه و اعراب 3 کتاب 29

غدیر در کلام حضرت زهرا(س). فاطمه در مقام دفاع از ولایت و شهید راه ولایت خطبه فاطمیه . فلسفه آفرینش... 3 کتاب 27

 

 


1- دحو الارض: گیتی شناسی

مطابق با 25 ماه ذی‌القعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید
از این روز، بخش‌هایی از کره زمین که سراسر از آب بود شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکی‌های امروزی درآمد

مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود
دَحو به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده‌اند

منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب‌های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود
این آب‌ها، به تدریج در گودال‌های زمین جای گرفتند و خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده‌تر شدند


2- آیات دحو الارض

 آیه 30 نازعات و َالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا
و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد
وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد (رعد3)

در تفسیر: خداوند زمین را به گونه ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد
گودال ها و سراشیبی های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه ها و تبدیل سنگ ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت
درحالی که چین خوردگی های نخستین آن، به گونه ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی دادند

بی گمان دحوالارض، نماد مهرورزی و رحمت پروردگار به بندگان خویش، پاسداشت انبوهی از نعمت های بی پایان خداست که به تدریج بر چهره زمین ساخته و پرداخته شده تا انسان ها، با آرامش بر روی این کره خاکی زندگی کنند


3- امام رضا(ع) و دحوالارض:

(روز دحوالارض) روز ولادت ابراهیم خلیل (ع) و عیسی مسیح (ع) است و روزی است که زمین از زیر کعبه گسترده شده
در چنین روزی حضرت آدم (ع) به زمین هبوط کرده
 خروج رسول اکرم ص از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع

در روایتی نیز آمده که حضرت مهدی عج در همین روز قیام خواهد کرد
از امیرالمومنین ع : نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد
کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت
روز دحوالارض، مورد توجّه فراوان اهل بیت علیهم السلام بوده و درباره فضیلت ها و اعمال این روز احادیثی وارد شده است


4- آداب و اعمال روز دحوالارض

1. روزه گرفتن
2. ذکر فراوان خدا
3. خواندن دو رکعت نماز، نزدیک ظهر به این کیفیت:
در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره الشّمس بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگوید:
لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم

و سپس این دعا را بخواند:
یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام
ای درگذرنده لغزش ها، از لغزشم درگذر! ای اجابت کننده دعاها! دعایم را مستجاب کن! ای شنوای آوازها! صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدی هایم و آنچه نزد من است درگذر! ای صاحب جلالت و بزرگواری

4. خواندن دعایی که با این عبارت شروع می شود:
اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه


5- سخنی از ایت الله ملکی تبریزی در پاسداشت روز دحوالارض

خداوند بزرگ در چنین روزی زمین را برای سکنای فرزندان آدم و زندگی بر روی آن آماده فرمود
و روزی های ما و نعمت های پروردگار در چنین روزی گسترش یافته است
روزی ها و نعمت هایی که از شماره بیرون است و کسی را یارای شکر آن نیست

و اگر تو در بزرگی شأن دحوالارض اندیشه نمایی حیرت زده خواهی شد
و از این جاست که انسان عارف و مراقب روز دحوالارض، در برابر همه این نعمت های گوناگون، شکری بر خویشتن واجب می بیند
و چون به قلب خویش مراجعه می کند، می بیند که حتی بر ادای حق ناچیزی از آن همه نعمت ها توانا نیست

و چون بنده ای نسبت به آن همه نعمت ها شناخت حاصل کند، به عجز و کوتاهی خویش در ادای حق آن نعمت های انبوه اقرار خواهد کرد و تلاش خود را در انجام شکر آنها ناچیز خواهد شمرد و همواره خود را در برابر آفریننده آن همه نعمت ها سرافکنده خواهد دید. [مراقبات]


6- کعبه اولین خانه مبارک

(مسجد الحرام) بنائى است بصورت ظاهر شبیه انگشترى و طرح آن تقریبا مکعب غیر منتظم مى‏باشد و دور آن طواف مى‏کنند
این ساختمان اولین بنایی است که برای عبادت ایجاد شده است: از ابن شهر آشوب، از امیر المؤمنین ع روایت شده که در معناى آیه إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ...

کعبه اولین خانه مبارکى است که براى مردم بنا نهاده شد
خانه‏اى که در آن هدایت و رحمت و برکت است
و اولین کسى که آن را بنا نهاد ابراهیم بود
و بعد از او قومى از عرب جرهم آن را بنا کردند، و باز گذشت روزگار آن را ویران کرد
عمالقه براى بار سوم بنایش کردند،
و براى نوبت چهارم، قریش آن را تجدید بنا نمودند


7- چرا خانه خدا به شکل چهار گوشه (مربع) ساخته شده؟

علامه طباطبایی : کعبه تقریبا ساختمانى به صورت مربع بنا شده که هر ضلع آن به سمت یکى از جهات چهارگانه:
شمال، جنوب، مشرق و مغرب بوده و بدین جهت اینطور بنا شده که بادها هر قدر هم که شدید باشد، بارسیدن به آن شکسته شود و نتواند آن را خراب کند

در روایاتی نیز چهار گوشه کعبه، به تسبیحات اربعه مرتبط شده:
امام صادق(ع) فرمود:
کعبه چهارگوش است چون محاذى بیت المعمور است
بیت المعمور چهارگوش است، چون محاذى عرش است
عرش چهارگوش است چون کلماتى که دین اسلام بر آن استوار است چهار است:
1
ـ سبحان الله
2ـ الحمد لله
3ـ لا إله إلاّ الله
4ـ الله اکبر
[من لا یحضره الفقیه،ج‏2ص191


8- قرآن و نقش محوری کعبه در هدایت جهانیان

 کعبه، یکی از مهم ترین نمادهای دین اسلام است
هر چند که برخی با انتخاب دروغین هلال ماه می کوشند تا نماد دیگری را به عنوان نماد برتر و عالی اسلام قرار دهند
ولی هر مسلمان و غیرمسلمانی می داند که کعبه ای که هر روز مسلمانان چندین بار در برابر آن می ایستند و بدان سو نماز می خوانند، نماد اصلی و هویت بخش مسلمانی است

در آیات سوره بقره از جمله آیه 144 آن، گزارشی از علاقه مندی شدید پیامبر(ص) برای انتخاب کعبه به عنوان قبله مسلمانان آورده شده
پیامبر گرامی(ص) مدت ها در انتظار آن بود تا حکمی از سوی خداوند درباره تغییر قبله نازل شود

زیرا تغییر قبله افزون بر این که یکی از نشانه های پیامبر آخر زمان است، بیانگر هویت مستقل اسلام نسبت به شرایع یهودی و مسیحی نیز می باشد که قبله آنان بیت المقدس است


9- اذان، مسجد، کعبه، حج : نمادهای خاص اسلام

تا عامل اشتراک پیروان و جدایی از دیگر پیروان شرایع و آیین ها باشد
در اسلام می توان نمادهای چندی را یافت که موجبات این هویت بخشی به امت اسلام می شود که از جمله آنها می توان به اذان، مسجد، کعبه، حج و مانند آن اشاره کرد
البته مسلمانان در برخی از کشورهایی که با گروه های آیینی دیگر زندگی می کنند، می کوشند تا از طریق حجاب، کلاه و جامه خاص اسلامی، ریش و محاسن و مانند آن، خود را از دیگران متمایز سازند

شاید همین مسئله موجب شده تا در بخش های دیگر نیز برای نمادسازی اقدام کنند
چنانکه در مقابل نماد مسیحی صلیب و نماد یهودی ستاره داود(ع)، نماد هلال ماه را برگزیدند تا این گونه خود را از ملت ها و امت های دیگر جدا سازند


10- کعبه، مهم ترین نماد هویتی اسلام

در زمانی که مسلمانان در مکه زندگی می کردند، قبله ایشان بیت المقدس در فلسطین بود
 زیرا خانه خدا، در آن زمان آکنده از بت های گوناگون بود که تا بیش از سیصد بت گزارش شده
اگر مسلمانان به سمت کعبه نماز می گذاشتند متهم به پرستش بتان می شدند، افزون بر این که نمی توانستند هویت خود را به عنوان مسلمان از مشرکان جدا سازند

اما زمانی که مسلمانان پس از هجرت بزرگ در مدینه گرد هم آمدند، آیین توحیدی مسلط بر شهر مدینه، یهودیت بود که به سوی بیت المقدس می ایستادند و عبادت می کردند

این جا بود که تفاوت میان مسلمانان و یهودیان از دست می رفت
از این رو، لازم بود تا هویت مستقل خود را باز یابند
نگاه پیامبر(ص) به آسمان وحی و انتظار نزول حکم تغییر قبله، بیانگر جایگاه ارزشمند نماد هویت بخشی چون قبله است


11- وحدت قبله بیانگر وحدت در فکر و عمل است

این در حالی است که اسلام هر چند تصدیق کننده تورات است، ولی ناسخ آن نیز به شمار می آید
زیرا با نزول قرآن، اسلام پیامبران به کمال و تمامیت خود رسید
از سوی دیگر، شریعت موسوی که یهودیان به ظاهر پایبند آن هستند، تحریف شده و از مسیر خود نیز بیرون رفته است

از این رو هرگونه اشتراک، در زمانی که اسلام می کوشید تعریف جدیدی از دین داری و توحید بیان کند می توانست موجب اغرای دیگران به جهل شود و توده های مردم نتوانند به جداسازی دو شریعت اقدام کنند در دام خطا و اشتباه افتند

بنابراین معلوم است که تغییر قبله تنها یک امر عادی و معمولی نیست، بلکه از جایگاه بسیار مهم و اساسی برخوردار می باشد
همین مطلب را می توان از «تقلب وجه» پیامبر(ص) و اهتمام وی به آن به دست آورد
هر چند که از نظر اسلام، به هر جا رو شود، خداوند در همان سمت و روست، ولی قبله ای چون کعبه می تواند عامل اتحاد و وحدت امت اسلام شود


12- مشرق و مغرب از آن خداست

خداوند در آیه115 بقره تفاوتی میان جهتی با جهتی دیگر نیست
و به هر سمت رو شود خداوند همان سمت است، ولی انتخاب قبله برای نمازگزاردن برای ایجاد همان هویت و وحدت میان امت اسلام است
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو کنید آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشایشگر داناست

تمامی اجسام و بناها و جمیع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائین، در نداشتن اقتضای هیچ حکمی از احکام، برابرند؛ چون همه ملک خدا هستند،

و خداوند هم جز به سوی آنچه که صراط مستقیم و کوتاه ترین راه به سوی کمال قوم و صلاح ایشان است، هدایت نمی کند. (المیزان ج1 ص480)


13- کعبه، معبد توحید

با نگاهی به آیات قرآنی می توان دریافت که کعبه نخستین عبادتگاه موجود در زمین است (آل عمران96 حج26)
این خانه که پیش از ابراهیم(ع) و بر پایه برخی روایات حتی در زمان هبوط حضرت آدم(ع) برای قبله و عبادت انتخاب شده بود
در زمان حضرت ابراهیم(ع) با مشارکت فرزندش اسماعیل(ع) ساخته یا بازسازی شد
از برخی روایات استفاده می-شود که کعبه در عصر نوح هم بوده و در توفان هم از غرق آزاد شده (تفسیر نورالثقلین ج3 ص495)

از آیه 3 قریش نیز بر می آید که همه انسان ها ماموریت دارند تا کعبه را به عنوان معبد توحید انتخاب کرده و پروردگار آن را بپرستند

هم چنین از آیاتی چون 125 بقره و 35 و 37 ابراهیم و 26 و 29 و 33 حج بر می آید که این خانه، دارای قدمت تاریخی و کهن می باشد و یک اثر باستانی در عبادت انسان ها به شمار می آید


14- کعبه، نماد توحید و معبد یکتاپرستی در طول تاریخ بوده

خداوند در آیات 96 و 97آل عمران آنرا از آیات و نشانه های روشن برای هدایت جهانیان بر می شمارد
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَ هُدًى لِّلْعَالَمِینَ
فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ مَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا

زیرا هر کسی با نگاهی به کعبه می تواند دریابد که انسان به طور فطری خداپرست بوده و به عبادت خداوند یکتا در طول تاریخ می پرداخته است

همین جایگاه توحیدی کعبه است که برای آن احترام و حرمت ویژه ای در پیشگاه خداوند ایجاد نموده (بقره125 مائده2و 97)
جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ
و هر کسی اگر بخواهد موجبات جلب رضایت الهی را فراهم آورد می تواند با احترام و حرمت گذاری به کعبه این رضایت و خشنودی الهی را کسب کند (مائده2)


15- ویژگی های کعبه

الف؛ امن بودن برای انسان ها است
خداوند در آیه 125 بقره، وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَ أَمْنًا
کعبه را مکانی امن برای انسان ها بر می شمارد که جان و جسم ایشان در این مکان در امنیت و آرامش است
به این معنا که کعبه از نظر تشریعی و تکوینی از خصوصیت امنیت بهره می برد

بنابراین، می توان گفت که هر کسی که در کعبه قرار می گیرد از نظر جسمی در امنیت و از نظر روحی در آرامش قرار می گیرد
البته آثار این امنیت در پیرامون خانه نیز یافت می شود و کسانی که در پیرامونش قرار می گیرند نیز از امنیت و آرامش جسم و جان و روح و روان بهره مند می شوند

از آیه 126 بقره برمی آید که خانه خدا، برای کسانی که درآن جا حضور می یابند، مکان امنی است وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَدًا آمِنًا
بنابراین هیچ کس نمی تواند متعرض کسانی شود که درآن جا حتی به عنوان پناهندگی حضور یافته اند (مجمع البیان ج1و 2 ص383)


16- ویژگی های کعبه
ب؛ خیر و برکت

خانه خداوند براساس آیه96آل عمران، دارای برکت و خیر فراوان برای کسانی است که در آن جا حضور می یابند
خیر و برکت به آن نعمت مادی و معنوی گفته می شود که آثار آن در زندگی بشر چیزی جز کمال نیست

به این معنا که انسان از هر چیزی که به وی داده می شود به بهترین شکل بهره می گیرد و آثار آن در کمال یابی وی نقش اساسی ایفا می کند
این دسته از نعمت های الهی به عنوان خیر و برکت شناخته می شوند


17- ویژگی های کعبه
چ؛ لزوم قبله نمازگزاران

(بقره143 و تفسیر نورالثقلین ج1 ص136 حدیث415)
وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ
(بقره144و 149و 150)

همچنین کعبه نقش محوری در مناسک حج از جمله اطراف و قربانی به طرف آن دارد (حج29 و 33) چنانکه کعبه و جهت مسجد الحرام و مکه، در هر ذبح و کشتاری لازم است
بدین معنی که هر حیوانی را باید به سمت قبله ذبح کرد، در غیر این صورت آن ذبح، حرام می شود


18- نام های کعبه
بیت :
در آیاتی چون 125 و 127 و 158 بقره و 97 آل عمران و 3 قریش تعبیر شده فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ و ....
بیت به معنای خدا است لذا از آن به خانه یاد می شود
بیت الحرام:
بمعنای خانه ای است که دارای حرمت و احترام است و می بایست قداست آن را حفظ کرد (مائده2 و 97 و ابراهیم37) رَّبَّنَا إِنِّی أَسْکَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ
بیت التعیق:
بمعنای خانه کهن و قدیمی و یا با ارزش است
در آیات29 و 33 حج از خانه کعبه به این نام یاد کرده ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ
سپس باید آلودگى خود را بزدایند و به نذرهاى خود وفا کنند و بر گرد آن خانه کهن [=کعبه] طواف به جاى آورند
بیت المعمور: که برخی از مفسران چون زمحشری مقصود از آن را کعبه دانسته اند (کشاف ج4 ص408) و برخی آن را خانه در مقام قدس می دانند
بکه:
در آیه 96 آل عمران به آن تعبیر شده بکه بمعنای جایی است که ازدحام در آن می شود
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَ هُدًى لِّلْعَالَمِینَ


19- نقش هدایتگری کعبه

1- کعبه در آیین اسلام نقش های چندی را ایفا می کند
نقش کعبه در نماز و حج و قربانی و ذبح
خداوند در آیه 97 مائده، کعبه و زیارت آن را عامل تقویت دین مردم و بهره مندی از دنیا می داند

در روایتی از معصوم(ع) آمده است: مقصود از قیاما للناس در آیه آن است که جامعه در دین و معاش و معاد خود از این زیارت و وجود کعبه بهره مند می شود (عیاشی ج1ص187حدیث96)
امام صادق(ع) : خداوند کعبه را قیام برای دین و معیشت مردم قرار داده است (حدیث211)

بنابراین می توان گفت که کعبه تنها در زندگی معنوی انسان ها نقش ایفا نمی کند بلکه در زندگی مادی و دنیوی آنان نیز نقش حیاتی و اساسی دارد


20- 2-
از آیات سوره فیل و قریش نیز این معنا حاصل می شود که چگونه کعبه وسیله اتحاد و اعتبار قریش شده و امنیت سفرهای تجاری آنان را موجب شده و عاملی در کسب معنویت و درآمد برای ایشان است

بنابراین، نقش کعبه را نمی توان تنها در حوزه معاد و معنویت خلاصه کرد
البته مهمترین نقشی که قرآن برای کعبه بیان کرده است، همان نقش هدایتی کعبه برای جهانیان است
خداوند در آیاتی از جمله 142 و 143 و 150 بقره و 96 آل عمران، به نقش هدایتی کعبه برای همه جهانیان اشاره کرده است

از این آیات می توان این را به دست آورد که هرکسی هدایت راستین و خط مستقیم کمال را بخواهد می بایست به کعبه به عنوان مهم ترین وسیله هدایتی توجه پیدا کند


20- نقش هدایتگری کعبه

2- از آیات سوره فیل و قریش نیز این معنا حاصل می شود که چگونه کعبه وسیله اتحاد و اعتبار قریش شده و امنیت سفرهای تجاری آنان را موجب شده و عاملی در کسب معنویت و درآمد برای ایشان است

بنابراین، نقش کعبه را نمی توان تنها در حوزه معاد و معنویت خلاصه کرد
البته مهمترین نقشی که قرآن برای کعبه بیان کرده است، همان نقش هدایتی کعبه برای جهانیان است
خداوند در آیاتی از جمله 142 و 143 و 150 بقره و 96 آل عمران، به نقش هدایتی کعبه برای همه جهانیان اشاره کرده است

از این آیات می توان این را به دست آورد که هرکسی هدایت راستین و خط مستقیم کمال را بخواهد می بایست به کعبه به عنوان مهم ترین وسیله هدایتی توجه پیدا کند


21- نقش هدایتگری کعبه

3- توده های مردم که از آنان به ناس تعبیر می شود می توانند در کنار کعبه و یا با قصد آن در مسیر توحیدی قرار گیرند
و از پراکندگی و شکار دشمنان دین شدن در امان مانند
از این رو در آیه 125 بقره، از خانه خدا به عنوان محل اجتماع و بازگشت پی درپی مردم یاد شده
چنین نقشی است که اجازه نمی دهد تا گرگان دین و ایمان ایشان را بربایند و بدرند

حضور توده های مردم در مکه موجب می شود تا فرهنگ درست زندگی را بیاموزند و آداب آن را بشناسند و طهارت جسم و جان خود را با تعامل با دیگران یاد بگیرند و توانایی انجام عبادت درست را به دست آورند (بقره125 و حج26)
از این رو عمران واقعی در بیت معمور با حضور حاجیان که قصد طهارت و پاکی و کمال دارند، تحقق می یابد.(طور1 و 2 و کشاف ج4 ص408)
وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ سوگند به آن خانه آباد [خدا]


22- نقش هدایتگری کعبه

4- هرانسانی می تواند در زمان اعتکاف و وقوف مدت کوتاه در این محیط، از فرهنگ های گوناگون، اطلاعات مفید و کارآمد به دست آورد و خود را به سوی کمال و تعالی بهتر و بیش تر بکشاند
حضور در اجتماع توده های مردمی و انجام کارهایی چون طواف و رکوع و سجود، آموزش عملی عبادت و زندگی اجتماعی و بهره مندی از دانش ها و تجربیات یکدیگر و دستگیری از دیگران است

آیه 125 بقره
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَ اتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعَاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ

و چون خانه [کعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار دادیم [و فرمودیم] در مقام ابراهیم نمازگاهى براى خود اختیار کنید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا براى طواف‏کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید

به هرحال، کعبه تنها نشانه ای کوچک برای بشر نیست بلکه نمادی بزرگ از خداوند بزرگ و یکتاست تا آدمی راه گم نکند و هدایت راستین را در کنار آن و به سوی مقصد یگانه بیابد


23- فلسفه حج

یکى از عبادتهاى بزرگ اسلامى «حج» است حج یک عبادت دسته جمعى است، این نوع عبادت علاوه بر این که پیوند استوارى میان بنده و خدا به وجود مى‏آورد، مى‏تواند از جهات گوناگونى مبدأ اثرات سودمند و ارزنده‏اى در اجتماع اسلامى باشد

زیرا: اولا: یک چنین عبادت دسته جمعى که با تجرد کامل و وارستگى مطلق، تنها با پوشیدن دو قطعه پارچه ساده آغاز مى‏گردد، نشانه مساوات بندگان الهى در پیشگاه اوست
و این یکى از آمال بزرگ انسانى است که روزى انسانهاى جهان عوامل برتریهاى موهوم را مانند نژاد، رنگ و ثروت را کنار گذارده، همگى خود را در برابر خدا مساوى و برابر بدانند

عمل حج از عبادتهایى است که به این هدف تحقق مى‏بخشد و موجب مى‏شود که افراد با ایمان امتیازات اجتماعى را وسیله برترى خود ندانند

ثانیا: چنین اجتماع عظیمى که اعضاى آن را نمایندگان واقعى ملتهاى مسلمان جهان تشکیل مى‏دهد، کنگره بزرگ سالانه مسلمانان دنیا محسوب مى‏گردد که در هر سال در این سرزمین مقدس برگزار مى‏شود


24- حج این لفظ کوتاه و خوش آهنگ که به معنای آهنگ و عزم و تصمیم است، معنایی به بلندای تاریخ معنوی بشر دارد

تاریخ معنوی‌ای که نظام بخش زندگی اجتماعی - سیاسی جامعه انسانی بر محور حق و عدل است
حج که در یک نگرش کلی از عناصر تامل و تدبر و تفکر و حرکت و تلاش و پیکار ترکیب یافته، دارای اشاراتی جامع و فراگیر به سنن جاری پروردگار در تکوین و تشریع است

زبان حج، زبان سمبولیک است و اعمال آن حکایتگر و تجسم بخش تاریخ انبیا و نشان دنیا و نشان آخرت می‌باشد

حج این فریضه رمزوار و اشارت شعار، از زوایای گوناگون و با دیدهای متفاوت از لحاظ"فردی و اجتماعی"، "عبادی و سیاسی"، "اجتماعی و نظامی" و "بین‌المللی و جهانی" مورد بحث و تحلیل قرار گرفته که پاره‌ای نسبتا جامع و پاره‌ای تک بعدی است


25- پیامبر اکرم هم به دستور خدای تعالی واقعه غدیر را در چنین مراسمی و در سرزمین وحی ابلاغ به امر نمودند و کنگره حج جهت حوادث مهم است

اسلام از چهارده قرن پیش طرح آن را ریخته و اثرات مطلوبى از آن گرفته
آیین اسلام یک مشت قوانین اخلاقى و سنن تربیتى که هدفى جز اصلاح روح و روان مردم نداشته باشد نیست
بلکه یک آیین جهانى و جامعى است که به همه شؤون زندگى بشر اعم از اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و نظامى نظر دار

 از این نظر آورنده اسلام با وضع قوانین سیاسى و دعوت به تشکیل کنگره سالانه در سرزمین مکه، بقا و ابدیت و مصونیت آیین خود را تضمین نموده و اثرات مطلوبى از آن گرفته

متفکران اسلام ، مى‏توانند آخرین تحولات اوضاع جهان اسلام را مورد بررسى قرار دهند و پس از گرد آورى اطلاعات دقیق و تبادل نظر، در بهبود وضع مسلمانان بکوشند و سرزمین اسلام را از عوامل ضد آزادى و استقلال پاک سازند و به پیشرفت همه جانبه مسلمانان جهان کمک کنند


26- حج بزرگترین حلقه اتصال میان مسلمانان جهان است

این کنگره مى‏تواند به وضع اقتصادى و فرهنگى مسلمانان کمکهاى شایانى بنماید و سران اسلام را از اوضاع یکدیگر آگاه سازد
زیرا متفکران و صاحبنظران پس از اداى فریضه حج مى‏توانند در محیطى آرام و پر از فضا و معنویت به تبادل افکار بپردازند و در زمینه فرهنگ و اقتصاد اسلام طرحهایى بریزند

کنگره سالانه حج همواره الهامبخش بسیارى از جنبشهاى آزادى خواهى و نهضتهاى عظیم براى گسستن زنجیره‏هاى ظلم و ستم و تعدى بوده
نطفه بسیارى از نهضتهاى اسلامى که براى برانداختن حکومتهاى جور و ستم صورت مى‏گرفت در ایام حج بسته مى‏شد
و این سرزمین الهامبخش چنین آزادیهایى بود


27- رونق بازار مسلمین و استقلال

نباید هدف اصلی از سفر، تجارت باشد هدف شارع مقدس از اباحه تجارت در حج که گردهمایی سالانه مسلمین است، رونق بازار مسلمین می باشد
روحیه استقلال طلبی و عدم وابستگی به بیگانگان را که از اهداف سیاسی اجتماعی حج است

حج بعنوان سند گویا و جنبش حرکت آفرین اسلام مایه دوام دین و ایجاد روحیه جمعی بین مسلمانانی است.
کلمه حج و عناوین مناسک حج خود گویای محتوای والای این فریضه الهی پر راز و رمز و آکنده از اشاره و کنایه است
تاریخ معنوی‌ای که نظام بخش زندگی اجتماعی - سیاسی جامعه انسانی بر محور حق و عدل است
«حج» باعث اصلاح اخلاق اجتماعی و تثبیت اخلاق اسلامی در جامعه میشود


28- یکی از مناسک حج رمی جمرات و سنگ زدن به تندیس شیاطین است زیرا برائت و دور کردن شیطان خالص کردن توحید و ایمان است

امام خمینی(ره) با اهتمام به این اصل، حج را زمان برائت از مشترکین و اعاده حقوق اسلام و معرفی اسلام ناب دانسته اند
حج برای نزدیک شدن و اتصال آنان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظ‌ها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمی‌رسد

حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلامی را در تمامی زوایای زندگی باید جست‌‌وجو کرد
حج پیام‌آور و ایجاد و مبنای جامعه‌ای به دور از رذایل مادی و معنوی است

حج تجلی و تکرار همه صحنه‌های عشق‌آفرین زندگی یک انسان و یک جامه متکامل در دنیاست


29- اجتماع سالانه

شرکت کنندگان در این اجتماع بسیار متنوّع هستند از کشورهاى مختلف اسلامى و غیر اسلامى، از نژادهاى مختلف، سیاه و زرد و سفید، عرب و فارس و ترک و دیگر مسلمانان، همه و همه به سمت سرزمین وحى حرکت مى کنند، تا در اجتماع سالانه حج شرکت کنند

هنگامى که انسان در مسجدالنّبى و مسجدالحرام در کنار مسلمانهاى دیگر کشورها قرار مى گیرد، که علیرغم تفاوتهاى فراوان در شکل ظاهرى و دیگر جهات، همه به سمت یک قبله نماز مى گزارند، و خداى واحدى را پرستش مى کنند، و بر رسالت پیامبر واحد شهادت مى دهند، و معتقد به جهان آخرت هستند، از خوشحالى در پوست خود نمى گنجد

امّا افسوس و صد افسوس که از این اجتماع بزرگ و بى نظیر حساب شده سالانه، بهره گیرى لازم نمى شود، که اگر چنین بود، قطعاً وضع مسلمانان به شکل دیگرى بود


30- اهمیت حج از نگاه اسلام

حج و انجام مراسم عبادی آن پیشینه‌ای به درازای تاریخ زمین دارد
براساس برخی از روایات، نخستین کسی که کعبه را بنا نهاد و اولین حج گزار، حضرت آدم بود
پس از خروج از بهشت، برای جبران گذشته و کمال گرفتن از محضر رب، به راهنمایی فرشته خدا به گزاردن مراسم حج هدایت شد

در روایات اسلامی از حج دیگر پیامبران همچون حضرت نوح، ابراهیم، موسی، یونس، عیسی، داوود و سلیمان نیز سخن به میان آمده
از سوی دیگر حج یکی از مهمترین فرایض دین مبین اسلام نیز به حساب می آید

ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا (1) برای خدا برمردم است که حج خانه او کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی او دارند
و در ذیل همین آیه و من کفر فان الله غنی عن العالمین و هرکس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان بی‌نیاز است

در تفسیر آیه 27 اسراء و من کان فی هذه اغمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا
از امام صادق(ع) روایت شده که یکی از معانی آیه کسی است که حج واجب خود را پیوسته به تاخیر می‌اندازد تا مرگ او فرا می‌رسد( او در قیامت نابینا خواهد بود)


31- حج و برائت از مشرکین

مسأله برائت : حج بی‌روح و بی‌تحرک و قیام، حج بی‌برائت، حج بی‌وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید، حج نیست

خلاصه همه مسلمانان باید در تجدیدحیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه‌های زندگی‌شان کوشش کنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفه حج همه بافته‌ها و تافته‌های خرافاتی علمای درباری را به دریا بریزند

برائت از دشمنان خدا و آنچه مانع رشد و تکامل انسان و سدّ راه سعادت اوست، قبل از آنکه بعد سیاسی اجتماعی داشته باشد، جنبه اعتقادی و تربیتی دارد و مؤمن، به حکم انگیزه ایمانی و با تاسی به خدا و رسولش، می‌بایست از هر چه سدّ راه خداست، تبری جوید

قرآن کریم به این اصل مهم ایمانی اهتمام ورزیده و بارها آن را متذکر شده از جمله خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید:
لا تجد قوماً یومنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم
هیچ گروهی را که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، نخواهی یافت که با دشمنان خدا دوستی کنند، هر چند پدران، فرزندان، برادران یا خویشاوندانشان باشند (مجادله22)

آیات متعددی از قرآن به برائت از کافران و مشرکان و بیزاری از اعمال و جرایم آنان فرمان می‌دهد مانند آیه 13 ممتحنه یا آیه 41 یونس، یا آیه 35 هود
لکن علاوه بر این آیات که به صورت عام در مسئله برائت وجود دارد، خدای سبحان در سوره توبه، برخورد صریح و قاطع و اعلان جنگ با مشرکان و پیمان‌شکنان را فرمان داده است


32- مفهوم برائت

آیات برائت در اجتماع عظیم حج که مسلمانان و مشرکان حضور داشتند، به صورت رسمی به امر پیامبر(ص) و با بیان علی(ع) تلاوت شد
براءه من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین ...

مفهوم برائت، از بیزاری که یک امر قلبی و عاطفی است، فراتر رفته و مستلزم کناره‌گیری، منزوی ساختن و طرد عملی مشرکان و توطئه‌گران است

اعلام برائت، آغاز یک جنگ روانی تبلیغی علیه کفر و شرک و زمینه‌ساز جنگهای میدانی و تهاجمی به منظور مقابله با استکبار و فساد است و سیاست خارجی اسلام با جهان کفر را در صحنه تبلیغ و جهاد، مشخص می‌کند

حضرت امام خمینی (ره) در پیام تاریخی برائت چنین می‌گوید:
حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود ...
سنت پیامبر و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند...

فریاد برائت ما فریاد برائت امتی است که کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته‌اند و همه تیرها و کمان‌ها و نیزه‌ها به طرف قرآن‌ و عترت عظیم نشانه رفته‌اند و هیهات که امت محمد (ص) و سیراب‌ شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذلت‌بار و به اسارت غرب و شرق تن دهند (صحیفه نور20، ص111


32- منافع بی شمار در قرآن مصالحی را برای حج ذکر فرموده

جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاما للناس؛
کعبه جایی است که باعث قیام مردم می شود؛ یعنی اگر این کعبه نباشد افراد جامعه افرادی خفته و بی تحرک می شوند
این کعبه است که باعث پویایی و زنده بودن جامعه می شود

در سوره حج برای تشویق مردم به انجام اعمال حج
لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم الله فی ایام معلومات علی ما رزقهم من بهیمه الانعام؛
حج منافع بی شماری دارد و در روایات این منافع را به صورت جزئی بیان فرموده اند
مثلا مردم از بلاد مختلف به این سرزمین می آیند، همدیگر را می شناسند، از یکدیگر چیز یاد می گیرند، منافع اقتصادی شان را درک می کنند، می فهمند چه تجارتی برای چه جایی مفید است و...
اما حضرت زهرا س نکته دیگری را می فرمایند که اگر همه فواید فوق را در یک طرف قرار دهیم و این نکته را در طرف دیگر، شاید همین یک نکته بر همه آن ها برتری داشته باشد

والحج تشییدا للدین؛ «تشیید» یعنی ساختمانی را محکم و زیبا ساختن و پایه هایش را مرتفع قرار دادن. می فرمایند: حج باعث می شود که دین به صورت ساختمانی رفیع، بلند، زیبا و باشکوه باشد


33- فلسفه اعمال حج:
1.
فلسفه اخلاقى

اگر حاجى اعمال حج را به معناى واقعى کلمه بجا آورد، بدون شک پس از بازگشت انسان تازه اى مى شود. پیامبر اکرم(ص) : مَنْ حَجَّ الْبَیْتَ... خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه کَیَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ
کسى که حجّ خانه خدا بجا آورد... همچون روزى که از مادر زائیده از گناهان خارج مى شود

چرا که انسان در این مراسم باشکوه چند روزى قید و بند دنیا را کنار مى گذارد، و از زرق و برق دنیا چشم مى پوشد، مثلا خود را نمى آراید، بوى خوش استعمال نمى کند، موهایش را شانه نمى زند، و حتّى در آیینه نمى نگرد

از ظهر روز نهم تا شب دهم که در صحراى عرفات مى ماند (و هیچ عملى جز ماندن در آنجا بر او واجب نیست) به گذشته خویش مى اندیشد، و بر آنچه تاکنون انجام داده مرورى مى کند
از خطاها و گناهان و معاصى سابق خود توبه مى کند، و تصمیم مى گیرد که با اعمال نیک آینده گذشته را جبران نماید

و براى آینده خود به گونه اى برنامه ریزى میکند که راه نفوذ کمترى براى شیطان باقى بماند، و سپس در شب دهم در مشعر الحرام، که بى شباهت با صحراى محشر نیست، به کوچکى و حقارت دنیا بیشتر مى اندیشد، و از اینکه این دنیاى حقیر و پست اینگونه او را در قید و بند خود اسیر کرده، شرمسار مىشود و تصمیم به جبران مى گیرد


34- 2. فلسفه سیاسى :

مسلمانانى که در حج گرد هم مى آیند، نمایندگان طبیعى و واقعى یک میلیارد و چهارصد میلیون مسلمان هستند
اگر این مسلمانان متّحد شوند، و دست به دست همدیگر دهند، و وحدت مسلمین را تقویت کنند، و تصمیم مشترکى بگیرند، پشت دشمنان اسلام را مى لرزانند

آن سیاستمدار اروپایى گفت:
واى به حال مسلمانان اگر معناى حج را نفهمند، و واى به حال دشمنانشان اگر مسلمانان معناى حج را بفهمند!
آرى! حج مى تواند پشت دشمن را بلرزاند
اما متأسّفانه این بُعد حج هم نیز توجّه جدّى مسلمانان قرار نگرفته، بلکه گویا طرح مسائل سیاسى در آن کنگره بزرگ ممنوع است

پرجمعیّت ترین نماز جمعه دنیا، جمعه قبل از عزیمت حجّاج به عرفات تشکیل مى شود
انسان انتظار دارد که خطیب جمعه لااقل مسائل مورد قبول همه مسلمین، از قبیل اشغال فلسطین، جنایات اسرائیل و مانند آن را در خطبه هاى خود مطرح کند، و آن را براى مسلمین تجزیه و تحلیل نموده، و وظیفه آنان را در قبال این حوادث توضیح دهد

اما با کمال تأسّف کمترین اثرى از مباحث سیاسى در خطبه هاى آنان نیست و در کمال بهت و ناباورى به مسائل فردى کم اهمیّت پیش افتاده اى همچون کراهت خوردن پیاز براى کسى که قصد آمدن به مسجد دارد، و مباحثى پیرامون جنّ و امثال آن مى پردازد
اگر این تریبون مهم در دست خطیبان جمعه شیعه بود، با ایراد چند خطبه آتشین خواب راحت را از دشمنان اسلام مى ربودند


35- 3. فلسفه فرهنگى:

حج میتواند حلقه اتّصال علما و اندیشمندان جهان اسلام باشد
اگر ترتیبى دهند که کنفرانسهاى علمى مختلفى پس از اعمال حج که حجّاج فرصت کافى دارند، تشکیل شود، و علما و دانشمندان مسلمان کشورهاى مختلف در آن شرکت کرده، و به طرح دیدگاههاى علمى خود بپردازند، بدون شک باعث ترقّى و رشد فکرى و فرهنگى مسلمین خواهد شد

4.فلسفه اقتصادى :
در روایات آمده که حج باعث تقویت مسائل اقتصادى نیز مى شود
25 کشور اروپایى اتّحادیّه اى تشکیل داده، و مشغول غارت مردم دنیا هستند
چرا 50 کشور مسلمان اتّحادیّه اقتصادى پر قدرتى تشکیل نمى دهند، تا از وابستگى رهایى یابند؟


36- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع). حج با معرفت

بی تردید هیچ کس غیر از امامان معصوم از باطن و اسرار مناسک حج آگاهی کامل ندارد و آن حضرات در روایات متعدد به گوشه هایی از این اسرار اشاره کرده اند
شبلی این گونه گزارش می نماید:
همان سالی که از سفر حج بیت الله الحرام بازگشتم، باخبر شدم که امام سجاد(ع) نیز از سفر حج مراجعت فرموده اند
برای زیارت ایشان خدمت آن حضرت شرفیاب شدم

امام از من پرسیدند: شبلی! آیا تو نیز حج بجا آوردی؟ - آری،
آیا به میقات فرود آمدی؟ جامه دوخته خود را درآوردی تا لباس احرام بپوشی؟ - بلی
هنگامی که در میقات فرود آمدی، قصدت این بود که می خواهی لباس گناه را فروگذاری و جامه تقوا و پرهیزگاری و طاعت پوشی؟ - خیر
هنگامی که جامه دوخته را بیرون آوردی، قصدت این بود که از ریاکاری، دورویی و دورنگی و کارهای شبهه انگیز بیرون آیی؟ - خیر

آنگاه که غسل میکردی و خویش را می شستی، نیت کردی که از آلودگی گناه و پلیدی، توبه میکنم و با نور توبه خود را خالص و پاکیزه میگردانم؟ - خیر
پس نه به میقات فرود آمده ای، نه لباس دوخته از خود درآورده ای، و نه غسل کرده ای


37- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

حالا بگو، آیا خود را پاکیزه کردی، لباس احرام پوشیدی و نیت حج کردی؟ - بلی
آنگاه که نظافت می کردی و چرک و پلشتی از بدن خود می زدودی، قصدت این بود که با توبه، چرک و کثافت را از جانت بزدایی؟ - خیر

آنگاه که نیت حج می کردی و با خدا پیمان حج می بستی، قصدت این بود که هر پیمان غیر الهی را بشکنی و خود را از هر بندی جز بند خداوند، رها سازی؟ - خیر
پس، نه نظافت کرده ای، نه محرم شده ای و نه پیمان حج بسته ای

راستی آیا به میقات وارد شدی؟ دو رکعت نماز احرام بجای آوردی و لبیک گفتی؟ -آری
به هنگام ورود به میقات قصدت زیارت [خدا] بود؟ - خیر

آنگاه که نماز احرام می گزاردی، قصدت این بود که با نماز که برترین عبادت بندگان است به خدا نزدیک شوی؟ - خیر

آنگاه که لبیکگفتی، قصدت این بود که تنها بر اطاعت خدا زبان بگشایی و بر معصیت او زبان بندی؟ -خیر
پس نه به میقات وارد شده ای، نه نماز احرام گزارده ای، و نه لبیک گفته ای


38- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

آیا وارد حرم شدی؟ کعبه را دیدی و نماز گزاردی؟ - آری
آنگاه که وارد حرم شدی، قصدت این بود که غیبت از اهل اسلام را بر نفس خود حرام کنی؟ - خیر
آنگاه که به مکه رسیدی، یادت بود که به خدا روی آورده ای؟ - خیر

پس نه به حرم رفته ای، نه کعبه را دیده ای، و نه نماز گزارده ای
آیا گرد کعبه طوافکردی؟ ارکان کعبه را لمس نمودی؟ سعی صفا و مروه را به جای آوردی؟ - آری
آنگاه که سعی می کردی، قصدت این بود که به سوی خدا گریخته ای و در پناه امن او به سر می بری و او که داننده نهان است، خود بر این گواه است؟ - خیر

پس نه طواف کرده، نه ارکان کعبه را دست کشیده ای، و نه سعی به جای آورده ای
آیا با حجرالاسود مصافحه کردی؟ در مقام ابراهیم(ع)ایستادی و دو رکعت نماز خواندی؟ - آری


39- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

امام سجاد(ع) ناگهان فریادی برآورد که بیم آن بود با آن فریاد، جان از قالب تهی کند و از دنیا برود
سپس فرمود؛ آه، هر که با حجرالاسود مصافحه کند، با خدا مصاحفه کرده است
بیچاره! به هوش باش مبادا حرمت کاری به این بزرگی را بشکنی و با دستی که به خدا داده ای، به گناهان دست دهی و با مخالفت و نافرمانی، اجر و مزد او را بیهوده سازی

آنگاه که در مقام ابراهیم(ع)نماز می گزاردی، قصدت این بود که کاری ابراهیمی می کنی و با این نماز خواندن، بینی شیطان را به خاک می مالی؟ - خیر
پس نه با حجرالاسود مصافحه کرده ای و نه در مقام ابراهیم ایستاده ای و نه آنجا نماز گزارده ای

آیا بر سر چاه زمزم رفتی و از آن نوشیدی؟ - آری
در آن هنگام قصدت این بود که بر سر طاعت خدا می روی و از نافرمانی او چشم می پوشی؟ - خی
 پس نه، به سر چاه زمزم رفته ای، و نه از آب آن نوشیده ای


40- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

آیا بین صفا و مروه سعیکردی و رفت و آمد نمودی؟ - آری
آنگاه که میان صفا و مروه تردد و رفت و آمد داشتی، قصدت این بود که بین خوف و رجاء (بیم و امید) تردد داری؟ - خیر
پس نه سعی کرده ای، و نه بین صفا و مروه رفت و آمد نموده ای

آیا به سمت منی رفتی؟ - آری
آنگاه که از مکه به منی بیرون رفتی، قصدت این بود که مردم را از دست و زبان و دلت ایمن بداری؟ - خیر
پس، از مکه به منی بیرون نرفته ای

آیا در عرفات وقوف کردی و از جبل الرحمه بالا رفتی؟- آری
آیا آنگاه که در عرفات وقوف داشتی، دانستی که همه شناختها و معرفتها از آن او و نزد اوست؟

آیا دانستی که هستی، در دست اوست و او بر نهان و باطن تو آگاه است؟ - خیر
آیا هنگامی که از جبل الرحمه بالا رفتی، قصدت این بود که خدای تعالی بر هر مرد و زن مومن رحمت می آورد و هر مرد و زن مسلمان را دوست می دارد و سرپرستی می کند؟ - خیر
در عزه قصدت این بود که تا خود، امر و نهی خدا را گردن ننهی به کسی امر و نهی نکنی؟ - خیر


41- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

زمانی که نزد علم و عزه توقف کردی، آیا به یادداشتی که آنها گواه طاعات تو و همراه با نگهبانان الهی، نگهبان تو هستند؟ - خیر
پس نه به عرفات وقوف داشته ای، و نه بر جبل الرحمه بالا رفته ای، نه عزه را شناخته ای و نه در عزات مانده ای و دعا کرده ای

آیا میان دو علمگذر کردی و پیش از گذر دو رکعت نماز گزاردی؟
آیا به مزدلفه رفتی و ریگ از آنجا برچیدی؟
آیا به مشعرالحرامرفتی؟ - بله
آن گاه که نماز می گزاردی (در شب دهم) قصدت این بود که این نماز شکری است که سختیها را می راند و آسانی ها را می آورد؟ - خیر

آنگاه که میان دو علم می گذشتی و تلاش می کردی که از میان آنها به چپ و راست منحرف نشوی، قصدت این بود که با دل و زبان و اندام از دین حق، به چپ و راست منحرف نگردی؟ - خیر
هنگامی که در مزدلفه رفتی و ریگ برداشتی، قصدت این بود که هر نافرمانی و نادانی را از خود دور سازی و هر دانش و عملی را برای خود بگذاری؟ - خیر

آنگاه که در مشعرالحرام رفتی، قصدت این بود که شعار، شعور، احساس و دریافت اهل تقوا و خوف از خدا را در دل خویش فراهم سازی؟ - خیر
پس، نه از میان دو «علم» گذشته ای، نه نماز گزارده ای، نه به مزدلفه رفته ای و سنگریزه برداشته ای و نه به مشعرالحرام


42- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

حال، بگو آیا به منی رفتی؟ رمی جمرات کردی؟ سرت را تراشیدی؟
قربانیکردی؟ در مسجد خیف نماز گزاردی و به مکه بازگشتی و طواف افاضه (ورود به مسجد الحرام) به جای آوردی؟ - آری

آن گاه که به «منی» رسیدی و «جمره ها» را رمی می کردی (سنگ می زدی)، قصدت این بود که به مقصد خویش رسیده ای و خدا همه نیازهایت را برآورده است؟ - خیر

آنگاه که «جمره ها» را سنگسار می کردی، قصدت این بود که شیطان را سنگسار می کنی و او را از خود میرانی؟ - خیر

آنگاه که سر خود را از مو پیراسته می کردی، قصدت این بود که خویش را از پلیدیها و پلشتیها می پیرایی و [حقوق] تبعات [ناشی از آن] را که از دیگران برگردن داری از خود دور می سازی و چون روزی که از مادرزاده شدی، خود را از گناهان می زدایی؟ - خیر

آنگاه که در مسجد خیف نماز گزاردی، قصدت این بود که جز از خدا و گناهان خود ترسی نداشته باشی و جز به رحمت او امید نبندی؟ - خیر


43- اسرار باطنی حج از زبان امام سجاد(ع)

آنگاه که گلوی گوسفند قربانی را می بریدی، قصدت این بود که با ورع و پارسایی گلوی حرص و آز خویش را ببری و سنت ابراهیم را که فرزند و جگر گوشه اش را به قربانگاه برد، زنده بداری؟ - خیر

آنگاه که به مکه بازگشتی و طواف بازگشت بجا آوردی، قصدت این بود که به رحمت خداوند و طاعت او باز آمده ای و به دوستی او چنگ زده ای و فرمان او را به جا آورده ای و به او نزدیک شده ای؟ - خیر

پس به منی نرسیده ای؛ جمره ها را رمی نکرده ای؛ موهایت را نتراشیده ای؛ قربانی نکرده ای، در مسجد حنیف نماز نگزارده ای؛ طواف بازگشت نکرده ای و به خدا نزدیک نشده ای
بازگرد، که تو حج بجا نیاورده ای

شبلی بر آن همه قصور و تقصیری که در حج او بود، گریه ها کرد و برای آموختن اسرار حج، کوششها نمود و در نوبت بعد، از روی شناخت و معرفت؛ حج حقیقی گزارد (مستدرک الوسایل)


44- ضرورت شناخت اسرار حج

هر اندازه خلوص بیشتر باشد، ثواب نیز به همان اندازه بیشتر است و خلوص، شأنی از شئون عقل عملی است
اراده، نیت، تصمیم، اخلاص و... در حوزه عقل عملی است و این مسبوق به «معرفت» است که مربوط به«عقل نظری» است. انسان باید بفهمد تا به اندازه معرفتش اقدام خالصانه داشته باشد

انسان باید بداند که در حج چه خبر است تا حج را با خلوص انجام دهد
اگر اسرار حج را نداند، هر اندازه هم خلوص داشته باشد، خلوص او بسته و محدود است
ولی وقتی به اسرار حج آگاه باشد خلوص او مشروح و بازتر می شود

لذا قبل از مسئله نیت و اخلاص، انس به اسرار حج لازم است تا انسان اعمال صوری و ظاهری را که انجام می دهد، بداند که باطن و مغزی دارد
آن مغز را با اخلاص از ذات اقدس اله مسئلت کند

برای هر عبادتی سری است. برای حج نیز سر مخصوصی است
پس بدون آشنایی به اسرار، طی مراحل کامله اخلاص، میسر نیست


45- آداب حج از دیدگاه فیض کاشانی

بدان که آدمی چون به قصد حج از وطن خود بیرون برود و داخل بیابان گردد و عقبات را مشاهده کند و روبه خانه خدا آورد باید متذکر گردد بیرون رفتن خود را از دنیا و گرفتاری به عالم برزخ و محشر، تا ملاقات حضرت داور
و از تنهایی راه، یاد تنهایی قبر کند

و از تشویش «قطاع الطریق» و درندگان صحرا، یاد هول موذیات عالم برزخ نماید
و چون به میقات رسد و جامه احرام پوشد، به فکر پوشیدن کفن افتد، و یاد آورد زمانی را که به او کفن خواهند پیچید و با آن جامه به حضور پروردگار خواهند برد؛ زیرا جامه احرام، شبیه به کفن است

و چون احرام بست و زبان به لبیک اللهم لبیک گشود، بداند که معنی این کلام اجابت ندای پروردگار است اگرچه باید امیدوار به قبول لبیک او باشد
اما از رد آن نیز خوفناک باشد و بترسد که مبادا جواب او رسد که لا لبیک و لا سعدیک

پس باید متردد میان خوف و رجاء باشد و از خود و عمل خود نومید و به فضل و کرم الهی امیدوار باشد و بداند که: وقت لبیک گفتن، ابتدای عمل حج است و محل خطر است


46- حضرت امام زین العابدین ع چون احرام بست

و بر مرکب سوار شد رنگ مبارک او زرد شد و لرزه بر اعضای شریفش افتاد، نتوانست که لبیک گوید. عرض کردند که: چرا لبیک نمی گویید؟ فرمود که: می ترسم که پروردگار من گوید: لالبیک و لاسعدیک

پس چون زبان به تلبیه گشود و لبیک گفت بیهوش گشته از مرکب بر زمین افتاد؛ او را به هوش آوردند و سوار کردند
و لحظه به لحظه چنین می شد تا از حج فارغ گردید
و چون صدای مردمان به تلبیه بلند شد، متذکر گردد که این اجابت ندای پروردگار است که فرموده
أذن فی الناس بالحج یأتوک رجالا
ندا کن مردمان را که به حج حاضر شوند (حج72) و از این ندا به یاد نفخ صور و برآمدن مردم از قبور افتد، که کفنها در گردن به عرصات قیامت ایشان را می خوانند

و چون داخل مکه شود به فکر افتد که حال، داخل حرمی گردیده که هر که داخل آن شود در امن و امان است و امیدوار شود که به این واسطه از عقاب الهی ایمن گردد و دل او مضطرب باشد که آیا او را قبول خواهند کرد و صلاحیت قرب حرم الهی را خواهد داشت یا نه؛
بلکه به دخول حرم، مستحق غضب و راندن خواهد شد و از اهل این مضمون خواهد بود


47- آثار تربیتی و اخلاقی حج

بدون تردید هر یک از اعمال عبادی، اثرات اخلاقی و تربیتی خاصی برای شخص عامل به همراه دارد
همچنانکه قرآن کریم درباره نماز و اثر تربیتی آن ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر

حج، سفر الی‏اللّه‏ است؛ سفری که سیر و سلوک باطنی و معراج روحانی را با سیر و سفر ظاهری (آفاقی و انفسی)، پیوند می‏زند
و با آیات و بیّنات در قلّه‏های بلند توحید و مناره‏های پر فروغ ایمان به مشعل‏ داری هدایت یافتگان کعبه حقیقت و قافله‏ سالاران کوی عشق، توأم می‏سازد
و رهاورد آن،"معرفت و کمال" و رشد معنوی و تجلّی فطرت انسانی است

حج که یک برنامه تربیتی است می تواند با آموزه های جامع و سازنده خود انسان های نمونه و کاملی بپروراند و درس ها و پیام های اخلاقی فراوان برای حج گزاران داشته باشد


48- اگر حج به صورت صحیح و با محتوای دقیق ،کامل و واقعی انجام شود

روح انسان را لطیف، اراده او را قوی، نفس وی را پاک و غرایز طغیانگر او را تعدیل و کنترل میکند
به عنوان نمونه پرهیز از محرمات احرام و دقت فراوان در عمل به وظایف شخص محرم، تمرین عملی در راستای ریاضت و طهارت نفس است
و باعث می‌شود شخص در برابر وسوسه‌های شیطانی و خواسته‌های نفسانی مقاومت کند و این را ذخیره ای برای روزهای آتی قرار دهد

مهمترین سفارش امام صادق(ع) به حج گزاران پاکسازی درون و طهارت قلب است، هرگاه تصمیم به حج گرفتی دلت را از هر باز دارنده‌ای تنها برای خدا خالی ساز و از هیچ مانعی نهراس

حجاج به کسب فضایل و مکارم اخلاقی، برخورداری از اخلاق سالم و زیباسازی درون و تمرین اخلاق خوش در برخورد با دیگران و صبر و پایداری در برابر سختیها و دشواریها می‌پردازند
نفوس خود را به زینت ایثار و از خود گذشتگی، عطوفت و مهرورزی، ادب و احترام به دیگران، صداقت و درستی، احسان و انفاق و ... می‌آرایند

خصایص زیبایی نظیر خیرخواهی، سخاوت، گشاده دستی، تواضع، رافت، زهد و آزادگی از همه تعلقات را از خود به ظهور میرسانند


49- امام رضا (ع) و جنبه‌های مختلفی از اسرار و آثار حج

الوفاد الی الله عزوجل, حج وارد شدن بر خداوند و به مهمانی رفتن او است

طلب الزیاد, از خداوند طلب افزونی کنند رشد و افزایش هرچه بیشتر اخلاق و ارزشهای انسانی و بالا بردن سطح فهم و آگاهی است

و الخروج من کل ما اقترف العبد, خارج شدن از گناهانی که بنده بدان آلوده شده در حالی که از گناهان گذشته توبه کرده‌اند

مع ما فیه من استخراج الاموال و تعب الابدان, در حج انسان به بذل مال موفق می‌شود و بدنش به زحمت می‌افتد

حظر النفس عن اللذات, هوای نفسانی را در وجود انسان کنترل می‌کند

ثابتا فی ذلک دائما, حاجیان ارزشهای اخلاقی و تربیتی که در حج به دست آورده‌اند را به دست فراموشی نسپارند و آن اعمال و ارزشها را استمرار و تداوم بخشند


50- حج و ولایت و امامت

اسلام دارای مبانی و ارکانی است که بر آنها بنا شده و بدان قوام گرفته
یکی از آنها، حج است
امام باقر (ع): بنی الاسلام علی خمسه اشیاء: علی الصلاه و الزکاه و السوم و الحج و الولایه (کافی ج2،ص18)
بنابراین، آن کس که عمداً حج نگزارد، رکنی از ارکان دین خویش را نابود کرده و در نتیجه اسلامِ کامل ندارد
از این رو خداوند از ترک عمدی حج، به کفر تعبیر نموده و من کفر فان الله غنی عن العالمین (آل‌عمران97)

حج بدون ولایت و آهنگ کعبه بدون امامت و حضور در عرفات بدون معرفت امام و قربانی در منا بدون فداکاری در راه امامت و رمی جمره بدون طرد شیطان استکبار درونی و بیرونی سودی نخواهد داشت
زیرا هیچیک از نماز و روزه و زکات و حج، همانند ولایت رکن استوار اسلام نیست
از این رو در ادامه روایت امام باقر: هیچ دعوتی از طرف خداوند، به اندازه دعوت به ولایت و امامت نیست

چه اینکه مطابق برخی روایات، امام (ع) دلیل و راهنمای مبانی و خطوط کلی دین همچون نماز، روزه، حج و مانند آن بوده، مجری و مفسر و حافظ احکام و حدود الهی است (وسائل الشیعه ج1ص7-10)
از این روست که حج بی‌ولایت، سودی نخواهد بخشید

 

51- اطاعت از ولایت، محور عبادت

 بر اساس آموزه‌های قرآنی، محور عبادت همان اطاعت از ولایت است
و گرنه عبادت در هر شکل دیگری جز بدعت و «ادخال ما لیس من الدین فی الدین»، چیزی نیست

خداوند می‌فرماید که عبادت آن چیزی است که او به عنوان هدایت از طریق وحی به پیامبر(ص) بیان و تشریع کرده و آن حضرت(ص) در قالب قرآن و سنت و حدیث در عمل انجام داده و اجرا نموده است

از این رو اطاعت از پیامبر(ص) را عین اطاعت خود دانسته و لفظ اطاعت را تکرار نکرده أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ؛ از خدا و رسول اطاعت کنید (آل عمران32 و132؛ انفال1 و20)
خداوند در جایی دیگر می‌فرماید که پیامبر(ص) جز به وحی سخن نمی‌گوید (نجم3و 4) و حشر7 وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ

و آنچه را فرستاده اش به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت‏کیفر است.
از این آیات به دست می‌آید که قول و فعل و تقریر پیامبر(ص) بر مسلمان حجت است و باید بی‌چون و چرا از آن اطاعت کند


52- حضور در مکه ابراز ارادت به ولایت

در بحارالانوار بابی با این عنوان است:
أن من تمام الحج لقاء الإمام و زیارة النبی و الأئمة علیهم السلام
از تمام حج لقاء امام و زیارت پیامبر(ص) و امامان (ع) است
در آنجا از علل شرایع شیخ صدوق نقل شده است
امام صادق(ع): هرگاه کسی از شما حج گزارد پس باید حج خود را با زیارت ما خاتمه دهد؛ زیرا زیارت ما نشانه تمام بودن حج است

امام باقر(ع): به راستی مردم به این امر نشده‌اند که بیایند این سنگ‌های خانه خدا را طواف کنند و برگردند
بلکه باید به مکه بیایند و در آنجا ولایت خودشان به ما را اطلاع دهند و نصرت و یاری خودشان را نسبت به ما عرضه دارند ( بحارالانوار ج 99ص374،روایات 1 تا 3)
 و خود را آماده جانفشانی در راه اهل بیت عصمت و طهارت کنند


53- حج ابراهیمی

کسیکه می‌خواهد حج ابراهیمی بگزارد لازم است مانند حضرت ابراهیم(ع) و پیروان به حق ایشان یعنی پیامبر(ص) و امیرمومنان علی(ع) از نفس خویش بگذرد و ازهر آنچه که رنگ تعلق دارد خود را آزاد کند
البته بسیاری از مردم، مال و فرزندانشان نفس آنان را تشکیل می‌دهند و اینها سد راه تعالی و تکامل آنان بوده و هستند
از این رو قرآن فرزندان و اموال را مایه آزمایش برای همگان (تغابن15)

و برخی از زنان و فرزندان را دشمن ایمان مردمان می‌داند(تغابن14)
گذشت از مال و فرزند و زن که جزو محبوب‌های آدمی و محل ابتلاء و امتحان اوست (آل‌عمران14) از لوازم و شرایط اصلی حج ابراهیمی است
همچنین خلوص و دوری از ریا و خودنمایی از دیگر شروط حج ابراهیمی است

چنانکه آن حضرت (ع) خالص برای خدا زندگی کرد و با خلوص، خانه خدا را بنا کرد و آیین ‌ها و مناسک آن را انجام داد
به طوری که مهم‌ترین تصویر از خلوص ایشان را در ذبح اسماعیل می‌توان مشاهده کرد


54- روایتی از امام صادق(ع) آمده : حج بر دو گونه است

حجی که برای قرب و رضای خدا به جا آورده می‌شود و حجی که به خاطر مردم (تظاهر و ریاء) به جا آورده می‌شود

پس هر کس برای خدا حج کند بر خداوند است که پاداشش را بهشت دهد و هر که برای مردم حج کند پاداشش در روز قیامت بر عهدۀ مردم است
همچنین امید به خدا و عدم یاس از بخشش او از مهم‌ترین شرایط حج است

کسی که حج می‌گذارد خود را همانند کسی می‌یابد که به شست و شو رفته تا هر چه چرک ایام و روزگاران بر تن و جانش نشسته را بزداید
پس وقتی از حمام حج بیرون آمد باید خود را همچون کودکی پاک و معصوم بداند و گرنه اگر خود را نیامرزیده بداند گناه بزرگی مرتکب شده است


55- حجّ ابراهیمی، حج اطاعت و ولایت

 حج ابراهیمی چیزی جز همان حج ولایت و اطاعت از ولایت نیست
با برائت از ولایت شیطان و سنگ زدن به جمرات نشان دهد که از ولایت ابلیس و شیاطین انس و جن تبری می‌جوید

انسان در حج ابراهیمی نفس خویش را ذبح می‌کند
زیرا نفس انسان تنها همان چیزی نیست که در درون خودش است
زیرا دیگری نیز می‌تواند نفس شخص باشد

امیرمومنان علی(ع) نفس پیامبر(ص) شمرده شده و خداوند آن حضرت را نفس پیامبر(ص) معرفی می‌کند (آل عمران61)
نفس حضرت ابراهیم(ع) حضرت اسماعیل (ع) بود و خداوند خواست تا او نفس خویش را قربانی کند
و در آزمون قربانی حضرت ابراهیم (ع) و حضرت اسماعیل(ع) به عنوان نفس ابراهیمی به سلامت بیرون آمدند و نشان دادند که مطیع محض و بی چون و چرای اوامر الهی هستند و اطاعت کامل و مطلق دارند(صافات102تا104)
همچنین پیامبر(ص) و نفس ایشان حضرت امیرمومنان علی (ع) در لیله المبیت از این آزمون سربلند بیرون آمدند و نشان دادند که مطیع امر الهی هستن

 پس پیامبر(ص) در آن شب نفس خویش حضرت امیر(ع) را به قربانگاه بستر فرستاد تا آماج چهل شمشیر سران مشرکان قریشی شود
این گونه بود که پیامبر(ص) و نفس کریم و بزرگوارش از آزمون الهی و اطاعت، سربلند بیرون آمدند و خداوند این حرکت بندگی محض ایشان را در آیاتی بیان کرده
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ


56- حج و ولایت و امامت

اسلام دارای مبانی و ارکانی است که بر آنها بنا شده و بدان قوام گرفته یکی از آنها، حج است
آنسان که امام باقر (ع) فرمود: بنی الاسلام علی خمسه اشیاء: علی الصلاه و الزکاه و السوم و الحج و الولایه (کافی، ج2، ص18)

بنابراین، آن کس که عمداً حج نگزارد، رکنی از ارکان دین خویش را نابود کرده و در نتیجه اسلامِ کامل ندارد
از این رو خداوند از ترک عمدی حج، به کفر تعبیر نموده و من کفر فان الله غنی عن العالمین (آل‌عمران97

حج بدون ولایت و آهنگ کعبه بدون امامت و حضور در عرفات بدون معرفت امام و قربانی در منا بدون فداکاری در راه امامت و رمی جمره بدون طرد شیطان استکبار درونی و بیرونی سودی نخواهد داشت

زیرا هیچ یک از نماز و روزه و زکات و حج، همانند ولایت رکن استوار اسلام نیست

از این رو در ادامه روایت امام باقر:
هیچ دعوتی از طرف خداوند، به اندازه دعوت به ولایت و امامت نیست
چه اینکه مطابق برخی روایات، امام (ع) دلیل و راهنمای مبانی و خطوط کلی دین همچون نماز، روزه، حج و مانند آن بوده
مجری و مفسر و حافظ احکام و حدود الهی است (وسائل الشیعه ج1ص7-10)


57- امام باقر ع: هیچ دعوتی از طرف خداوند، به اندازه دعوت به ولایت و امامت نیست

چه اینکه مطابق برخی روایات، امام (ع) دلیل و راهنمای مبانی و خطوط کلی دین همچون نماز، روزه، حج و مانند آن بوده، مجری و مفسر و حافظ احکام و حدود الهی است (وسائل الشیعه ج1ص7-10)
از این روست که حج بی‌ولایت، سودی نخواهد بخشید

امام باقر (ع) با مشاهده طواف‌کنندگان کعبه فرمودند:
در جاهلیت هم این چنین هفت دور بر گرد این کعبه می‌گشتند و اسلام نیامده تا همان سنت جاهلی را ادامه دهد
مردم مکلفند اطراف این سنگ‌ها بگردند و پس از آن نزد ما (اهل‌بیت) آمده، مودّت و نصرت و آمادگی‌شان را بر ما عرضه کنند

آنگاه حضرت به این سخن ابراهیم خلیل (ع) که در قرآن آمده، استشهاد فرمود
فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم؛ پروردگارا، دلهای گروهی از مردم را به فرزندان من مشتاق کن (ابراهیم37) (بحار ج65 ص87)

و فرمودند: تمام الحج لقاء الامام؛ حضور در پیشگاه امام معصوم (ع) و عرضه ولایت و اعلام وفاداری و فداکاری، متمم حج است (وسائل الشیعه ج10، ص254


58- در کلام نورانی امام باقر (ع)آمده، مستفاد از آیه

الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا (مائده3) است
خداوند، اسلامِ همراه ولایت و رهبری الهی را برای ما پسندیده است
التزام علمی و عملی به ولایت اولیای راستین حق، تمام نعمت الهی و کمال دین است و تنها چنین دینی خداپسند خواهد بود
پس نه تنها تمام الحج لقاء الامام، بلکه تمام الاسلام لقاء الامام

این تعبیر که "سنگهای کعبه سود و زیانی نمی‌رساند" و یا اینکه" امر به طواف بر گرد این سنگها، مقدمه حضور در نزد امام (ع) است" بطور مکرر در بیانات اهل بیت (ع) آمده (بحار ج23 ص224)
تا زائران بیت الله الحرام بدانند که در کنار آن "کعبه گِل"، "کعبه دل" که اصل ولایت و رهبری است، محفوظ است

از این رو امام باقر (ع) فرمود: ابدا بمکه و اختم بالمدینه فانه افضل؛ از مدینه آغاز و به مکه ختم کن که این با فضیلت‌تر است (کافی ج4ص550)
و یا در حدیث دیگری ابدؤوا بمکه و اختموا بنا؛ از مکه آغاز به ما ختم کن"
این بیانگر آن است که ولایت و امامت، متمم حج است و بدون ولایت، حج ناتمام است


59- قصد سوء نسبت به کعبه

قرآن کریم با صراحت اعلام می‌دارد که هر کس قصد سوء نسبت به کعبه داشته باشد و بخواهد با تخریب آن، دین را از میان بردارد و با ویران کردن آن، پرستش خدا را بمیراند
خداوند او را عذابی دردناک می‌چشاند آنسان که اثری از او باقی و پابرجا نماند (حج25)
و در این وعید و تعذیب الهی، نه اختلافی است و نه تخلفی
همچنان که سپاه ابرهه که قصد ویران کردن کعبه را داشتند، به قهر الهی گرفتار شده، کعبه از گزند آنان مصون ماند (فیل)

آنگاه که "ابن زبیر" در خانه کعبه متحصن شد و به آن خانه پاک پناه برد، حکومت جبار وقت به دست منحوس "حجاج ثقفی" کعبه را با منجنیق ویران کرد و پناهگاه ابن زبیر را منهدم ساخت و او را دستگیر کرد (بحار ج2 ص287)

اما هرگز طیر ابابیلی به سراغ حجاج نیامد، زیرا هدف مستقیم حجاج، ویرانی کعبه نبود، بلکه منظورش دستگیری ابن زبیر بود و ابن زبیر مخالف امام سجاد(ع) بود

وقتی این مرد ضد حق، در کعبه متحصن شد، خداوند اراده فرمود برای مردم بیان کند که به این فرد که مخالف ولایت و امام زمان خویش است، پناه نخواهد داد، از این رو مهلت داد تا کعبه را بر سر او ویران کنند (من لا یحضر، ج2، ص249)


روز عرفه :

روز نهم ماه ذی الحجه الحرام را روز عرفه نامیده اند، روز نیایش و مناجات با خالق هستی
چرا که در این روز، درهای رحمت الهی بر روی همه بندگان به ویژه گنهکاران گشوده
و همه گنهکاران در این روز، چشم امید خود را به خدای خود دوخته و از دنیا بریده و به خدا نزدیک می شوند
در این روز دعا به استجابت نزدیک است و هر ناامیدی، امیدوار بر در خانه الهی دست هایش را به دعا باز می کند

عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته و زائران بیت ‏الله از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند

روز عرفه از ایام با شکوه و عظیم است
روزی است که در‌های آسمان را برای پذیرش تضرع‌های عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله می‌گشایند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت اشرف مخلوقاتش به بارگاه امن‌اش است


وجه تسمیه روز عرفه:

1 . زمانی‌که جبرییل مناسک حج ابراهیمی را به ابراهیم خلیل‌الله می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت
 (عَرَفتُ) و او پاسخ بلی را داد - لذا به این نام خوانده شد

2. مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند
و بعضی آن را از جهت تحمل و صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شوند
چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی است. فرهنگ دهخدا

3. همچنین در روایتی آمده که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکی در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل عرفات و این روز عرفه نام گرفته است


پیشینه‌ وقوف در عرفات:

عرفات جمع عرفه به معنای شناخت است و از آنجا که آن‌جا وادی شناخت و معرفت خدا و نفس و خود است، عرفات نام گرفته

حضرت آدم و عرفات:
فتلقی آدم من ربه بکلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم
آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت
از روایات برمی‌آید شروع عرفه از زمان حضرت آدم ع بوده، در روز عرفه توبه حضرت آدم(ع) پذیرفته شد

و جبرئیل به آدم اسامی پنج تن آل عبا را آموخت تا خداوند توبه او را قبول کرد
آدم پس از خروج از جوار خدا و فرود به دنیا چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرییل بر آدم فرود آمد پرسید:

چرا گریه می‌کنی؟ گفت:
چرا گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوار و بارگاهش بیرون راند و در دنیا فرود آورد
جبرییل گفت: ای آدم، به درگاه خدا توبه کن و به سوی او بازگرد


آدم گفت چگونه توبه کنم؟

جبرییل او را در روز 8 ذی‌حجه به مِنی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبح با جبرییل به عرفات رفت
پس از نماز عصر آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد

بگو ای آدم سبحانک اللهم و بحمدک لااله‌ الا انت عملت سوء و ظلمت نفسی و اعترفت بذنوبی اغفرلی انک انت الغغور الرحیم
آدم تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‌ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد، همراه جبرییل روانه مشعر شد و شب در آنجا وقوف کرد

و صبح‌گاهان با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خدا توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت چرا که او توبه‌پذیر است


حضرت ابراهیم در عرفات:

در صحرای عرفات جبرییل پیک وحی الهی، مناسک حج را به ابراهیم(ع) آموخت

امام حسین‌(ع) در عرفات:

امام حسین (ع) در بعدازظهر روز عرفه همراه با فرزندان و یاران خود در صحرای عرفات وقوف کرد

وی در آنجا بزرگترین همایش خودسازی و شناخت را در قالب ژرف‌ترین کلمات به ظهور رسانید

 

موضوعات دعای عرفه به شرح زیر است:

در دعای عرفه مفاهیم و ارزشهای قرآنی و تعالیم آسمانی موج می زند
این دعا بیانگر راز و نیاز عاشقانه سرور آزادگان عالم با محبوب و معبود یکتاست که به آدمی روح حیات می بخشد

1- حمد و ثنای الهی

2- ذکر اسماء و صفات خدا

3- قضا و قدر الهی

4- بخشش الهی

5- آفرینش و فطرت

6- خلقت، حکمت و امانتداری

7- شناخت نسبت به نعمتهای الهی و برترین آن قرآن و رحمت خدا نسبت به بندگانش چه عام و چه خاص، یعنی رحمان و رحیم بودن
خلاصه اینکه این دعای با عظمت در توحید، کم نظیر است و بلکه بی نظیر، که از سرور شهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین ع صادر شده

8- استغفار و انابه عاجزانه به درگاه خداوند و طلب مغفرت از بارگاه حق تعالی. و بخشش الهی

9- فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا - شناخت و درخواست بهترین مسألت‌ها. - تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن. - قضا و قدر الهی - آفرینش و فطرت -خلقت، حکمت و امانتداری

 

اعمال شب و روز عرفه:
 
۱- غسل

۲. زیارت امام حسین(ع)

۳. خواندن نماز توبه

۳. روزه گرفتن

۴. نماز مخصوص

۵. تسبیحات حضرت رسول (ص)

۶. ذکر صلوات از حضرت صادق(ع) اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ یا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ

۷. خواندن دعای ام داوود

۸. خواندن دعاهای روز عرفه

۹. دعای آخر روز

یا رَبِّ اِنَّ ذُنُوبی لا تَضُرُّکَ وَاِنَّ مَغْفِرَتَکَ لی لا تَنْقُصُکَ فَاَعْطِنی


عید الاضحی یا عید قربان عید مسلمین جهان :

در شب‏های نهم و دهم ماه ذی الحجه، به حضرت ابراهیم ع وحی شد که در روز دهم باید برای رضایت خداوند، فرزندش اسماعیل را به منا در نزدیکی مکه ببرد و قربانی کند

ای ابراهیم! تو از آزمایش الهی سربلند بیرون آمدی، اکنون فرزندت را رها کن و به جای اسماعیل، این گوسفند را که برایت هدیه فرستادیم، قربانی کن

حضرت هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی را که از بهشت برای او فرستاده شده بود، قربانی کرد

این روز را عید الاضحی یا عید قربان می ‏نامند؛ حج، تبلور تمام عیار تمامت اسلام و اسلام، آیین عبودیت و بندگی و شیوه تقرب به مبدأ هستی است

یعنی حج، هنگامه حضور حق است و قرب عبد
این امر در عید قربان و با سنت قربانی، بیشتر تجلی می یابد

چرا که این سنت، یادگار و یادآور عمل انسانی است که برای یافتن قرب الهی، در اوج تسلیم و رضا، عزیزترین کس خویش را به قربانگاه فرستاد


عید قربان، عید بندگی و دلدادگی‏

گذشتن از خوشتن خویش‏ است، روز شادی مسلمانان و قبولی در جشن بندگی خداوند، برآمدن انسانی نو از خاکستر شرارههای نفس اماره

عید قربان عید طلوع روزی نو و انسانی‏ نو و یک زندگی با رنگ و بوی‏خدایی و رسیدن به قرب الهی‏ است

عیدی که پس از وقوف‏ در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (مرحله آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به‏ عشق) فرا می‏رسد، نماد رهایی‏ از تعلقات است

رهایی از هر آنچه غیر خدایی است

عیدی‏ که انسان می‏خواهد و دوست‏ دارد که بهترین و محبوبترین‏ و شیرین ترین هستی خود را به محضر پروردگار جهان تقدیم‏ کند و بگوید

ای محبوبترین‏ محبوبها! من با همه وجود، با همه‏ سجود، با همه عشق و اخلاص در محضرت قربانی می‏کنم

آنچه را که در توان دارم! هرچند که‏می‏دانم که در برابر عظمت تو هیچ است و او با همه احسان‏ و عطوفتی که دارد، آن را می‏پذیرد و می‏فرماید:

ای‏ بنده خطا کار! ای توبه ‏کننده! ‏ای‏ بنده سر کش! می پذیرم آنچه را که آورده‏ای


اضحی؛ روشن ترین روز عطا :

عرفات آیینه حشر است و آیات قیامت را در آن می توان به نظاره نشست

مشعر خاستگاه شعور است و منا مذبح منیت

از بسیط شعور، سنگریزه های برائت می گزینیم و بت های درون و برون را «رمی» می کنیم

امروز در عرفات، تن ها بر زمینند و جان ها در معراج عنایت یار

وقوف وقفه ای در روزمره گی های زندگی و وقف اندیشه و دل به واقف اسرار هستی است

سپیدی احرام، سپیده اهل سلوک است و جامه جمع محرمان اهل نیاز


آثار قربانی :

مناسک حج، اموری چند را در برمی گیرد که یکی از آن ها قربانی است
قربانی همانگونه که از نام آن پیداست به قصد تقرب الی الله صورت میگیرد
و در زبان فارسی اصطلاح قربانی بخشی از مهمترین فلسفه و اهداف آن را تبیین میکند هرچند که بیانگر تمام فلسفه و اهداف نمی باشد

قربانی :

به ازای هر عضوی که انسان در روز عید قربان، قربانی می‌کند در واقع، اعضای بدن خویش را از آتش جهنم دور می‌کند
قربانی کردن نثار محبت انسان به خداست چرا که هر اندازه انسان از مال خود برای خدا گذشت کند به همان اندازه محبت بیشتری را نثار خداوند نموده

در واقع با قربانی کردن، تمام شهواتی که غیر متعادل هستند در وجود انسان ذبح می‌شود


قربانگاه نفس اسماعیلی

هر انسانی، نفسی دارد که وجوه و حالات گوناگونی به خود می گیرد زیرا دارای ابعادی بسیار است
نفس انسانی چیزهایی را محبوب خود قرار می دهد که جز با ذبح و کشتن آن نمی توان رها شد و به سوی کمال انقطاع پرواز کرد

هر کسی دارای اسماعیلی بلکه اسماعیل هاست که می بایست به مسلخ عشق برده شود و در قربانگاه ذبح شود تا نفس کمالی آزاد شده و به سوی لقای الهی حرکت کند

براساس آموزه های اسلامی و قرآنی، هر نفس انسانی دلبستگی هایی دارد که مانع از حرکت او به سمت خدا و لقای الهی از طریق فعلیت بخشی به صفات الهی در خود در صراط مستقیم است

بندهای محکمی که نفس اماره بر پای انسان بسته اجازه نمی دهد که او حرکت کند
اگر کسی بخواهد از خود، رهایی یابد می بایست از این امور رهایی یابد که پای آدمی را به زمین بسته و موجبات خلود وی در زمین می شود و پر پرواز او را می بندد و یا حتی می برد و قطع می کند


35- مسلخ عشق در منی :

به هر حال، انسان ها هر یک نفسی دارند که اماره به بدی و زشتی است
این نفس تا جایی تسلط می یابد که خود را معبود قرار میدهد
انسان باید همه آن چیزی را که این نفس در اختیار می گیرد تا موجبات دوری انسان از خدا شود، ذبح کند و از آن بریده شود
قطع و بریدن نفس اسماعیلی برای رهایی نفس الهی لازم است

هر کسی در مسلخ منی به ظاهر گوسفندی را می کشد، در حالی که براساس آیات قرآنی این عمل می بایست به مفهوم ذبح هواهای نفسانی و دلبستگی ها باشد تا انسان به تقوا برسد و از خود بریده و به خدا وصل شود (حج37

ما هر کدام در مسلخ عشق می بایست همه معشوق های دروغین را ذبح کنیم و تنها محبوب و معشوق ما خداوند باشد تا بتوانیم به او وصل شده و به کمال مطلق برسیم
باشد این گونه عمل کنیم و دلبستگی هایمان را قطع و ذبح کنیم و اسماعیلی در نفس خود نداشته باشیم
این بریدن اختیاری است که انسان را به آسمان می کشاند و بالهای پروازش را آزاد می کند

قربان در قرآن

در قرآن کریم به عید قربان اشاره شده و بارها توسط خداوند مورد قسم قرار گرفته است. عیدی که حاجیان در اجتماعی بزرگ به قربانی کردن می‌پردازند. روزی که ریشه آن به قبولی توبه حضرت آدم (علیه‌السلام) و ماجرای حضرت ابراهیم و به قربانگاه بردن اسماعیل (علیهماالسلام) بر می‌گردد. در این یادداشت به اشاره‌های قرآن به عید بزرگ قربان می‌پردازیم.

۱- عید اضحی
نام دیگر عید قربان، عید اضحی است و اضحی به معنای گسترده شدن روز است. به قربانی نیز اضحیه می‌گویند.

از آنجا که زمان قربانی کردن هنگام بالا آمدن خورشید در روز عید قربان است، می‌توان عید قربان را روز اضحی دانست. در قرآن یکی از سوگندهای الهی اینچنین بیان شده است:
«
وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى [ضحی]

سوگند به شب چون آرام شود. سوگند به روشنایى روز».

با توجه به روایات می‌توان ضحی را اشاره قرآنی به روز قربان دانست. مثلاً امام صادق (علیه‌السلام) درباره اهمیت زیارت امام حسین (علیه‌السلام) در سه شب ویژه فرمودند: کسی که قبر امام حسین را در سه شب زیارت کند خدا تمام گناهان او را می‌بخشد. سپس راوی می‌پرسد: آن سه شب کدام است و امام پاسخ می‌دهند: لَیلَةُ الفِطرِ، ولَیلَةُ الأَضحى، ولَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ. شب عید فطر، شب اضحی (شب عید قربان) و شب نیمه شعبان.

و در کتاب موسوعه امام علی (علیه‌السلام) اینگونه آمده است: الإمام علیّ (علیه‌السلام) خطب یوم الأضحى، فکبّر و قال: الله أکبر، الله أکبر، لا إله إلاّ الله و الله أکبر، الله أکبر، و لله الحمد، الله أکبر على ما هدانا، و له الشکر. امام علی (علیه‌السلام) در روز اضحی(قربان) خطبه خواندند و تکبیر گفتند و اینگونه فرمودند: خدا بزرگ است، خدا بزرگ است، هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و خدا بزرگ است و حمد و ستایش برای خداست . خدابزرگ است که مارا به این هدایت کرد و شکرگزاری برای اوست.

۲- روز نمازی ویژه
در سوره اعلی می‌خوانیم:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی* وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی [اعلی] به تحقیق کسی که خود را تزکیه نمود، رستگار شد. و هر وقت نام خدا را به یاد آورد به نماز ایستاد.
در تفسیر این آیه علی‌بن‌ابراهیم‌قمی نماز (فصلی) را نماز عید فطر و عید قربان دانسته است.

۳- روز شاهد
خداوند در قرآن بارها به شاهد و مشهود اشاره کرده است. در یک قسم الهی اینگونه بیان شده است: وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ [بروج ۳] و به گواه و مورد گواهى. شاهد و مشهود تفسیرهای مختلفی شده‌است که یکی از آنها تفسیر به عید قربان و روز عرفه است. علامه در تفسیر المیزان می‌گوید: مفسرین در تفسیر شاهد و مشهود سخنان بسیار دارند که بعضى آنها را تا سى وجه شمرده اند، از قبیل اینکه بعضى گفته اند: شاهد روز جمعه، و مشهود روز عرفه است. یا شاهد روز عید قربان و مشهود روز عرفه است. و یا شاهد روز عرفه و مشهود روز قیامت است.

 ۴- روز شفع
دیگر سوگند خداوند در قرآن، قسم به شفع و وتر است: و الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ [فجر/ ۳] جابر از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده که منظور از "الشّفع" ، روز عید قربان است و منظور از «الوتر»، روز عرفه است.۵- روز نحر
در آیه دوم سوره کوثر خداوند به واسطه عطای الهی به او از پیامبرش می‌خواهد نماز بخواند و نحر کند: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ [کوثر/ ۲] پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن.
اکثر مفسران گفته‌‏اند که مراد از نماز خواندن در آیه شریفه « فَصَلِّ لِرَبِّکَ»، نماز عید قربان است و مراد از نحر در «وَ انْحَرْ»، کشتن حیوان است که از واجبات حج است یا منظور قربانى کردن است که سنت است (و بعضى) گفته‏‌اند که مراد از صلاه، نماز بامداد روز عید قربان است و از نحر، قربانى کردن؛ زیرا که پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) در روز عید قربان، اول قربانى مى‏ کرد و بعد از آن نماز بامداد را می‌خواندند، پس در این آیه خداى تعالى به آن حضرت امر کرد که اول، نماز مذکور را به جاى آور، بعد از آن قربانى کند

 بسم الله الرحمن الرحیم

دعایى است مشتمل بر تمام مطالب دنیا و آخرت ، که‏ درود خدا بر انشاء کننده‏اش باد . از جمله دعاهاى مشهور این روز دعاى حضرت سید الشّهدا علیه السّلام است . بشر و بشیر پسران‏ غالب اسدى روایت کرده‏اند ، که بعد از ظهر روز عرفه در صحراى عرفات خدمت آن حضرت بودیم ، پس با گروهى از اهل بیت و فرزندان و شیعیان ، با نهایت خاکسارى و خشوع ، از خیمه خود بیرون آمدند ، و در جانب چپ کوه ایستادند ، و روى مبارک خویش را بسوى کعبه نمودند و دستها را برابر صورت برداشتند مانند مسکینى که طعام طلبد ، و این دعا را خواندند :            اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ

 

اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ

 وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ

اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا

اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَبْلَانَاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">