بخش 13 : پاسخ به مهمترین شبهات وهابیون درباره شهادت حضرت
کلمه شهادت در مورد حضرت زهراسلام الله علیها یعنی بطلان خلافت دیگران و اثبات حقانیت ولایت مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام .
خون و شهادت و عزاداری احیای خط رساندن صدای مظلومیت اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام به گوش تاریخ است.... فاطمیه دعوت به دین و آگاه شدن از حقایق آن و فراخوانی مردم به صلاح و دوری از انحرافات است. مسئله مهم در عزاداری های فاطمیه شناخت آسیبها و تلاش در رفع آنهاست. آنچه در نگاه شرع مقدس اسلام و ائمه دین معتبر و ارزشمند است عزاداری برای بسیج اجتماعی و سیاسی به منظور ادامه دادن راه حضرت زهرا و سیره و روش ائمه دین است.
علمای وهابی برای اینکه ولایت حضرت علیعلیه السلام را زیر سوال ببرند و چون پاسخی برای شهادت حضرت زهراسلام الله علیها ندارند، در زمینه زندگی و شهادت حضرت زهراسلام الله علیها شبهاتی وارد کردهاند.
حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها دختر گرامی پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله همین دفاع جانانه او از امام زمانش بود که منجر به شهادت او در سن جوانی شد؛ فاجعه ای که از همان روز شهادت آن حضرت تاکنون، غاصبان حق اهل بیتعلیهم السلام را به چالش کشیده است. اما کوردلانی هم هستند که برای توجیه این جنایت، در طول تاریخ دست به تحریفهای لفظی و معنوی تواریخ و احادیث زده اند تا ماه را برای همیشه پشت ابر پنهان کنند؛ امری که صد البته امکانپذیر نیست
شهادت فاطمه زهراسلام الله علیها ؛ سند حقانیت تشیع است
شبهه اول ؛ شأن صدور حدیث (فاطمة بضعة منی) وهابی ها شبهه ای ساخته اند مبنی بر اینکه حدیث در مذمت حضرت علیعلیه السلام از پیامبر صادر نقل شده است! در کتاب صحیح بخاری حدیث 3110 آمده پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند: فاطمه پاره تن من است. سپس به نقل از «مسور بن مخرمه» حدیثی جعلی نوشته که: علیعلیه السلاممیخواست جُوِیریه دختر ابوجهل را خواستگاری کند و به اصطلاع عامیانه بر سر حضرت زهراسلام الله علیها هوو بیاورد که پیامبرصلی الله علیه و آله این سخن را فرمودهاند و منظورشان این بود که: یا علی اگر بخواهی با دختر ابوجهل ازدواج کنی باید دختر مرا طلاق بدهی!!!
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) طبق شهادت علمای رجال (مثل «ابن حجر» در جلد 6 کتاب العصابة ص94) مسور بن مخرمه در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ همانگونه که «ابوعلم» از علمای بزرگ دانشگاه الازهر نیز در ص170 کتاب فاطمة الزهراء نوشته است روایت جعلی خواستگاری علیعلیه السلام از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است!
ثانیاً) «جُوِیریة» تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است.
ثالثاً) این دختر تا زمان حیات پیامبرصلی الله علیه و آله (دهم هجرت) اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد.
شبهه دوم ؛ افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها علمای وهابی جدیداً سخن مضحکی بر زبان میورند که شهادت حضرت زهراسلام الله علیها از سال 1374 شمسی به تقویم ها اضافه شده است و تا قبل از آن این مسأله وجود نداشته است.
اما پاسخ این شبهه:
اولاً) «ابن تیمیه» رهبر وهابیها یا بهتر است بگوییم خدا و پیغمبر وهابیها(!) در جلد4 کتاب منهاج السنة ص220 نوشته که: کبس بیت فاطمه یعنی: عوامل خلیفه وقت به زور وارد خانه فاطمهسلام الله علیها شدند
ثانیاً) «جوینی» استاد «ذهبی»، در کتاب فرائد السمطین آورده که پیامبرصلی الله علیه و آله فرموداند: بعد از من میبینم که دخترم مغمومة مغصوبة مقتولة خواهد شد.
ثالثاً) «مرحوم کلینی» از امام صادقعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: مادرمان فاطمه زهراسلام الله علیها شهیده است.
رابعاً) «شهرستانی» در جلد اول کتاب الملل والنحل ص67 از «نظّام» نقل می کند که خلیفه دوم با لگد به شکم حضرت زهراسلام الله علیهازد و جنین او را سقط کرد.
خامساً) موضوع بالا را «ابن حجر» در میزان الاعتدال و لسان المیزان نوشته است.
شبهه سوم ؛ چرا علیعلیه السلام در منزل را باز نکرد؟ شبهه دیگری اگر حضرت علیعلیه السلام در خانه حاضر بود چرا حضرت زهراسلام الله علیها در منزل را باز کرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غیرت مردان خصوصا مردان عرب است.
پاسخ: اولاً) «ابن عساکر» در جلد42 کتاب تاریخ دمشق ص470 : پیامبرصلی الله علیه و آله در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفت: «یا ام السلمه قومی فافتحی له» یعنی: «ای ام سلمه! برخیز و در را باز کن».
ثانیاً) در جلد44 همین کتاب صفحه35 آمده که: عمر بن خطاب آمد و دق الباب کرد، پیغمبر خانه بود ولی به حضرت خدیجهسلام الله علیها فرمود: «افتحی یا خدیجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن».
ثالثاً) در جلد اول کتاب احتجاج طبرسی ص292 آمده که: روزی پیامبرصلی الله علیه و آله در خانه نشسته بودند که امیرالمؤمنین علیعلیه السلام در زدند و پیامبرصلی الله علیه و آله به عایشه فرمود که: «افتحی له الباب» یعنی: «در را برای او (علی)باز کن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟!
رابعاً) طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة نوشته، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرتسلام الله علیها شدند.
خامساً) آیه 27 نور: یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید. و یا یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم از سوی دیگر «سیوطی» در جلد5 کتاب الدرالمنثور ص50 نوشته که: خانه زهرا خانه نبوت است. حضرت زهرا و مولا علیعلیهما السلام بر این باور بودند که مهاجمان حریم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ میکنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهلبیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه میشوند.
شبهه چهارم ؛ اصلاً خانه های مدینه در نداشتند؟! شبهه دیگری مطرح می کنند که: اصلاً خانههای آن زمان مدینه در نداشتند و فقط یک پرده یا حصیر در منزل بود! آنها این شبهه را طرح کردند تا جریان پشت در ماندن حضرت زهراسلام الله علیها تکذیب شود. اما پاسخ : .
اولاً) قرآن کریم ولا عَلَی أَنفُسِکُمْ أَن تَأْکُلُوا مِن بُیُوتِکُم أَو بُیُوتِ آبَائِکُم أَو بُیُوتِ أُمَّهَاتِکُم أَو بُیُوتِ إِخوَانِکُم... أَوْ مَا مَلَکتُم مَّفَاتِحَهُ أَو صَدِیقِکُم لَیسَ عَلَیْکُم جُنَاحٌ أَن تَأْکُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا شما در بعضی خانه ها مانند خانه عمو، دایی، عمه، خاله و همچنین کسانی که مفتاح و کلید منزل خود را به شما میدهند. می توانید بدون اجازه غذا بخورید. حال اگر خانه، در و قفل نداشته باشد کلید معنا دارد؟ آیا روی حصیر و پرده کلید میزدند؟ یا اینکه نعوذ بالله قرآن در این موضوع اشتباه کرده است؟! باید گفت که طراحان این شبهات متاسفانه با قرآن هم آشنا نیستند.
ثانیاً) در کتاب صحیح مسلم که معتبرترین کتاب اهل سنت پس از قرآن است در جلد6 ص105 ح5136 آمده که پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله دستور داده بودند که: شبها درها را ببندید. آیا حصیر و پرده را میبندند؟! آیا به پرده می گویند در؟!
ثالثاً) بخاری در ج1 کتاب الادب المفرد ص272 نوشته که: روای می گوید سوال کردم که: درِ خانه عایشه دو لنگه بوده یا یک لنگه؟ و از چه جنسی بود؟ پاسخ میگیرد که: یک لنگه و از جنس چوب درخت ساج بوده است. حال چطور خانه عایشه در داشته آن هم از نوع درخت ساج؛ ولی خانه حضرت زهراسلام الله علیها که دختر پیغمبر و با آن همه اوصاف بوده در نداشته است؟!
شبهه پنجم فدک و ارث از پیامبر : سوره مریم یرِثُنی و یرِثُ من آل یعقوب این آیه یکی از پاسخهای حضرت زهرا به غاصبان فدک است. اخیراً «عثمان الخمیس» روحانی بشدت افراطی وهابی، در برنامه خود در شبکه ماهوارهای الصفا به حدیث جعلی نحن معاشر الانبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقة استناد کرده و فدک را حق حضرت فاطمه زهرا ندانست. وی در این برنامه ها به زعم خود تلاش کرد تا با دلایل متعدد ثابت کند که منظور آیات قرآن از ارثی که انبیاء باقی گذاشتند تنها علم و نبوت است. در پاسخ به این اظهارات بی پایه، مفسّر معاصر، آیت الله عبدالله جوادی آملی با توضیح با ایشان، به ایراد پاسخ پرداختند.
نبوت ارثی نیست. الله أعلم حیث یجعل رسالته [انعام 124]. رسالت، نبوّت، امامت، اینها به عصمت بر می گردد. این میراث کتاب (به معنای نبّوت) را ارث بردن نیست. کتاب را پیامبر به امت ارث میدهد. مثل اینکه فرمود: إنّی تارکٌ فیکم الثّقلین. حضرت صلی الله علیه و آله هم فرمود: «میراث من قرآن و عترت است؛ وقتی زکریا علیه السلام از خدا فرزند میخواهد، طبق دو آیه، دو خصیصه ی تلخ برای فرزندها ذکر شده، برای اینکه به آن دو خصیصه مبتلا نشود عرض کرد: و اجعله مِن لدُنکَ ذرّیةً طیبة (آل عمران) فرزند طیب؛ هم پسندیدهیَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا (مریم) هیچکدام از انبیاء، نبوّت را از نبی قبلی ارث نبردند. سلسله انبیاء ابراهیمی از وجود مبارک حضرت ابراهیمعلیه السلام و انبیاء بعدی، اینها هر کدام بر اساس اعطاء الهی به نبوت رسیدند. دوم : درباره علم و حکمت العلماء ورثة الأنبیاء انبیاء معلم کتاب و حکمت اند و اینها هم علم و حکمت را از انبیاء به ارث میبرند. این هم اختصاصی به هیچ پیغمبری ندارد.
بن بست وهابیت در موضوع شهادت حضرت زهراسلام الله علیها
مناظرهای در امارات با یکی از شیوخ بزرگ وهابی داشتم. صحیح بخاری را به وی نشان دادم و پرسیدم این روایت را قبول دارید که پیامبرصلی الله علیه و آله فرموده فاطمهسلام الله علیها پاره تن من است و هرکس او را بیازارد مرا آزرده؟ پاسخ داد قبول دارم. گفتم این را نیز قبول داری که فاطمهسلام الله علیها از شیخین غضبناک شد؟ گفت: نه این دروغ است و شیعه ها آن را درست کرده اند. کتاب صحیح بخاری را باز کردم و این حدیث را به او نشان دادم. نوشته پشت جلد کتاب را نگاه کرد و گفت: این کتاب در بیروت چاپ شده و من آن را قبول ندارم، کتابی بیاور که در عربستان سعودی چاپ شده باشد! گفتم: چاپخانه این کتاب، شیعی نیست. ضمنا در لبنان اکثراً غیرشیعه هستند و اگر روایتی در کتابشان حتی جابجا شود، چاپخانه را به آتش میکشند چه برسد به اینکه روایتی به دروغ چاپ شود! سپس روایاتی از کتب «شهرستانی» و «ابن قتیبه دینوری» مبنی بر شهادت حضرت زهراسلام الله علیها به او نشان دادم. پس از اینکه این روایات را از کتاب خودشان برایش خواندم سرش را پایین انداخت و گفت: من فردا شب جواب را برایت میآورم. شب بعد هرچه منتظر ماندم نیامد. به منزل میزبانش تماس گرفتم که: چرا شیخ برای ادامه مناظره نیامد؟
میزبانش گفت: شیخ وهابی نامهای بلند بالا به یکی از علمای بزرگ عربستان سعودی نوشت و گفت: در مناظرهای در مورد حضرت زهراسلام الله علیها به بن بست خوردم و تمامی مستندات ظاهراً صحیح است، لطفاً جواب دندان شکنی برایم بفرستید. جالب اینکه بعد از یک هفته از عربستان برای او جواب آمد که: این روایات درست است و در کتب ما آماده است، ولی شما اصلاً در این موضوعات با علمای شیعه بحث نکنید!!. آن شیخ وهابی، پس از دریافت جواب نامه خود، رفت و تا کنون برای ادامه مناظره برنگشته است!
جایگاه حضرت در روایات اهل سنت :
در منابع تفسیری، روایی، رجالی و تاریخی اهل سنت صدها روایت در شأن و منزلت حضرت فاطمهسلام الله علیها دیده می شود . 1. وجود حضرت فاطمهسلام الله علیها قبل از تولد آدم و حوا. اهل سنت، ابن حجر عسقلانی (م852 ق) از امام حسن عسکریعلیه السلام و او از پیامبرصلی الله علیه و آله نقل می کند که آدم و حوا وقتی در بهشت بودند، نور وجود حضرت زهرا را دیدند و خداوند به آن دو فرمود: نور ایشان دو هزار سال قبل از خلقت شما آفریده شده بود.
2. ازدواج حضرت فاطمهسلام الله علیها به امر خداوند در منابع اهل سنت روایات زیادی، از بزرگانی همچون امام علیعلیه السلام، عبدالله بن مسعود، عمر بن خطاب، بلال بن حمامه، سنان شفعله و انس در این خصوص نقل شده است.
3. اولاد حضرت فاطمهسلام الله علیها ذریه پیامبر او در عالم بشریت تنها کسی است که اولادش، ذریه پیامبر هستند. در روایت عاصم به بهدله آمده است: در مجلسی، حجاج ذریه بودن امام حسینعلیه السلام را برای پیامبر انکار کرد. اما یحیی بن یعمر او را ذریه حضرت دانست و پس از تهدید حجاج، برای اثبات آن به آیات 84 و85انعام استشهاد کرد که خداوند حضرت عیسی را از ذریه آدم معرفی کرده، در حالی که حضرت عیسی پدر نداشت و از طرف مادر خود حضرت مریم به آدم می رسد.
4. حضرت فاطمهسلام الله علیها پاره تن پیامبر است.
5. حضرت فاطمهسلام الله علیها سرور زنان دو جهان (سیدة نساء العالمین)
6. غضب فاطمهسلام الله علیها غضب خدا و رضای او رضای خدا پیامبر خداصلی الله علیه و آله.
7 . حضرت فاطمهسلام الله علیها مدافع رسالت در این زمینه روایات مختلفی به ویژه در دفاع از پیامبرصلی الله علیه و آله در مقابل ابوجهل وجود دارد.
8 . حضرت فاطمهسلام الله علیها در محشر در منابع اهل سنت، روایات مختلفی از بزرگان، همچون امام علیعلیه السلام، عایشه، ابوسعید، ابوهریره، ابوایوب، سوید بن عمیر، بریده، ابن عمر و دیگران نقل شده که پیامبر فرمود: اهل محشر به دستور خداوند، چشمان خود را می بندند تا حضرت فاطمهسلام الله علیها از صحرای محشر عبور کند.
9. سیوطی می گوید: ما عقیده داریم برترین زنان عالم، مریم و فاطمه سلام الله علیها اند.
10. آلوسی می گوید: در حدیث آمده است: ان الفاطمة ابتول افضل نساء المتقدمات و المتاخرات. با این حدیث، افضل بودن فاطمه سلام الله علیها بر تمام زنان ثابت می شود. زیرا او روح و روان رسول خدا بود.از این رو بر عایشه نیز برتری داشت.
11. سهیلی بعد از نقل حدیث معروف فاطمه بضعة منی می گوید: من کسی را مساوی با بضعه رسول الله نمی دانم.
12. ابن الجکنی می گوید: بنابر قول صحیح تر، فاطمه از همه زنان افضل است.
احتجاج کنندگان به آیه تطهیر در حق اصحاب کساء
1. امام علی علیه السلام در شورا برای خود و قبل از ضربت خوردن به آیه تطهیر احتجاج کرد.
2. امام حسین علیه السلام. 3. امام زین العابدین علیه السلام با مرد شامی
4. امام رضا علیه السلام 5. ابن عباس برابر گروهی به این آیه احتجاج نمود.
6. سعد بن ابی وقاص بر معاویه احتجاج نمود.
7. واثلة بن اسقع در برابر گروهی که امام علی علیه السلام را دشنام می دادند، به این آیه احتجاج کرد.
8. ام سلمه در حق اصحاب کساء به آیه تطهیر احتجاج نمود.
بخش 14 : اهمیّت تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
وجود مبارک صدیقه کبری یک نحله و هدیه مِلکی از پدر بزرگوارش دریافت کرد به نام فدک که آن را با بدترین وضع غصب کردند؛ آن نحله ملکی، یعنی فدک که در اختیار حضرت بود، حضرت منافعش را در اختیار محرومان و مستضعفان قرار می داد
و یک نحله ملکوتی از وجود مبارک پیامبر دریافت کرد و آن تسبیح معروف فاطمه زهراسلام الله علیها است. مخصوصاً امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر هدیه و عطیه ای بالاتر از این تسبیح بود، پیامبر به حضرت زهرا سلام الله علیها تعلیم می داد؛ که این تسبیح جزء برترین و بهترین تعلیم های ملکوتی است و هدیه ای است که به آن حضرت داد و شاگردان آن حضرت هم یاد می گیرند.
خدای سبحان قرآن را به پیامبر داد، دیگران استفاده می کنند. به دستور خدای سبحان پیامبر تسبیح معروف را به وجود مبارک فاطمهسلام الله علیها اهداء کرد، تعلیم خاص داد؛ دیگران بهره می برند. این یک تعلیم عمومی نبود، آنگاه به برکت آن معلّم و این متعلّمه، دیگران بهره می برند. حدیثی معروف نیز آن را بر اساس آیه وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ تایید می نماید. تسبیح هایی به نام تسبیحات فاطمه سلام الله علیها شهرت یافته و در کتاب های معتبر شیعه و سنی و دیگر اسناد روایت شده است. که بعداز اقامه نماز گفته می شود.
تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها، موجب طرد شیطان و رضای خدا خواصی است که برای این تسبیح است: تطرد الشّیطان و ترضی الرّحمن. این تسبیح، شیطنت را و خیال شیطانی را و وسوسه ها را از آدم دور می کند و رضای پروردگار را تأمین می کند. این نکات را خوب عنایت کنید که مبادا بی تسبیح از کنار سجاده بر خیزید:
۱ ؛ مبادا با سرعت و عجله این کلمات را بگوئید.
۲. یک مقداری بدون اینکه پا ها را حرکت بدهید و از آن حالت نمازگزار بیرون بیائید، در کمال طمأنینه و آرامش این 100 ذکر را بر زبان جاری کنید.
پاداش تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها
روایاتی در کتاب صلاه در ابواب التّعقیب از وجود مبارک امام صادق و سائر ائمه علیهم السلام درباره فضیلت تسبیح، کیفیّت تسبیح، آثار تسبیح، عدد تسبیح و تتمیم تسبیح آمده و این روایات در این باب جمع شده. حضرت فرمود: مائه فی اللّسان و الف فی المیزان این تسبیح از نظر زبان صد تاست؛ از نظر میزان و ترازوی عمل، هزارتاست. گرچه صد ذکر است، ولی هزار ذکر در میزان و ترازوی اعمال ثبت می شود. ظاهراً بر اساس من جآء بالحسنه فله عشر امثال ها که خدای سبحان یک کار خیر را ده برابر پاداش می دهد؛ این حدأقل است، ممکن است بهره های بیشتری هم ببرند. . توصیه امامان علیه السلام به نماز و تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
امام صادق علیه السلام: انّا نأمر صبیاننا بتسبیح فاطمه کما نأمرهم بالصّلاه. ما بچه هایمان را همانطوری که به نماز امر می کنیم، به تسبیح فاطمه سلام الله علیها هم امر می کنیم. این یک امر جدای از نماز نیست، دنباله نماز است؛ و چون نماز ستون دین است،
این هم جزء تعقیب های ستون دین است، بعد به ابا هارون ظاهراً فرمود: فالزمه فنّه ما یلزمه عبد فشقی هیچ کس ملازم این تسبیح نبود که گرفتار شقاوت بشود. تو ملازم این تسبیح باش. .
فضیلت لا اله الا الله پس از تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها
در بعضی از نصوص آمده که اگر کسی 34 بار الله اکبر بگوید، 33 بار الحمد لله، 33 بار سبحان الله: و اتبعها بلا اله الا الله مرّهً غفر. اگر کسی این 100 را با یک ذکری که لا اله الا الله است به عنوان صد و یکمین تتمیم بکند و آن را دنبال اینها بگوید؛ آمرزیده می شود. پس برابر این روایت، آن تسبیحی که به فاطمه سلام الله علیها نحله و عطا شده ؛ همان تسبیحات أربع در می آید. یعنی تکبیر است و تحمید و تسبیح و تهلیل. سبحان الله و الحمد للّه و لا اله الا الله و الله اکبر؛ این تسبیحات أربع در نماز ما مطرح است. منتها تقدیم برخی و تأخیر برخی، این مربوط به دستورهای خاص الهی است.
ویژگی مهم تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
در روایات دیگر آمده که این تسبیح ذکر کثیر است. یا أیّها الّذین آمنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً، یکی از مصادیق بارز و شفاف ذکر کثیر همین تسبیح فاطمه است. آنگاه در حدیث دیگر فرمود: این همان است که خدا فرمود اذکرونی اذکرکم؛ یعنی برخی ها به یاد نعمت خدایند، مثل اینکه نعمت لباس به ایشان رسیده، شاکرند. نعمت غذا رسیده، شاکرند. نعمت مسکن و مال دیگر رسیده، شاکرند؛ اینها به ذکر نعمت خدا مشغولند اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم، برخی ها به ذکر نعمت الهی بسنده نمی کنند، به ذکر ولی نعمت مشغولند. نه یاد نعمت خدایند، بلکه به یاد خود خدایند. آنهائی که به یاد نعمت خدایند؛ نعمتشان افزوده میشود:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند / کفر نعمت از کفت بیرون کند
امّا بالاتر از یاد نعمت الهی، یاد ولی نعمت است، نه یاد نعمت. یک اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم داریم، یک اذکرونی اذکرکم داریم. آنجا که سخن از یاد نعمت خداست، پاداشش افزایش نعمت است. آنجا که سخن از یاد ولی نعمت است، پاداشش یاد خود ولی نعمت است. اگر کسی به یاد خدا بود، خدا هم به یاد اوست؛ آنگاه و لذکر الله اکبر در این حدیث آمده است که این تسبیح فاطمه سلام الله علیها که ذکر کثیر است، مشمول اذکرونی اذکرکم است. اگر کسی زیاد به یاد خدا بود، خدا هم زیاد به یاد اوست و اگر خدا دائماً یا کثیراً به یاد کسی بود، هرگز آن شخص در اثر وسوسه آسیب نمی بیند. اینها برکات تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها است که متمّم نماز است.
چهار عمل ارزشمند قبل از خواب (هدیه پیامبر به فاطمه)
حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها فرمود: یک شب آماده خواب بودم که پدرم رسول خدا بر من وارد شد و فرمود: ای فاطمه جان! نخواب، مگر این که چهار عمل را به جا آوری! .
1- قرآن را ختم کنی 2- پیامبران را شفیع خود گردانی 3- مؤمنین و مؤمنات را از خود راضی و خشنود سازی 4- حج واجب و عمره را به جا آوری.
حضرت این جملات را بیان فرمود و مشغول به خواندن نماز شد. صبر کردم تا نمازش پایان یافت، بی درنگ گفتم: ای رسول خداصلی الله علیه و آله مرا به چهار عمل بزرگ سفارش فرمودی که در این وقت محدود توان و فرصت انجام آنها را ندارم؟ پدرم تبسم کرد و فرمود: ای فاطمه جان! هرگاه قبل از خواب سه مرتبه قل هو الله احد را بخوانی، گویا قرآن را ختم کرده ای، و هرگاه بر من و پیامبران پیشین من درود و سلام و صلوات فرستی همه ما شفیعان تو خواهیم بود، اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین
و هرگاه برای برادران و خواهران دینی و با ایمان خود طلب آمرزش و مغفرت نمایی، همگی آنها را از خود راضی و خشنود ساخته ای، اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات
و هرگاه بگویی: سبحان الله و الحمدلله، ولا اله الا الله و الله اکبر گویا حج تمتع و حج عمره گزارده ای. مسند فاطمه ص۱۱۸
بخش 15 : مصحف حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
مقام اهل بیتعلیه السلام قالت فاطمه سلام الله علیها نحن وسیلته فی خلقه، و نحن خاصته و محل قدسه، و نحن حجته فی غیبه، و نحن ورثه الانبیاء. ما اهل بیت پیامبرصلی الله علیه و آله وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم، ما برگزیدگان پاک و مقدس پروردگار می باشیم، ما حجت و راهنما خواهیم بود. و ما وارثان پیامبران الهی هستیم (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج16، ص112)
مقامات فاطمی براساس روایات معصومانعلیهم السلام برای فاطمه زهراسلام الله علیها مقامات بسیاری در روایات آمده که برخی از آنها با دیگر معصومانعلیه السلام مشترک اما برخی، از اختصاصات آن حضرت است. از جمله مقامات مشترک می توان به عصمت (احزاب33)، مقام سابقون و ابرار (سوره انسان)، مقام شفاعت، مقام رضایت و رضوان الهی، مقام لولاک لما خلقت الافلاک و ... اما برخی از مقامات، اختصاص در میان زنان هستی، او سیده نساء العالمین است و هیچ کس حتی حضرت مریمسلام الله علیها با آن همه مقامات، در این اطلاق شریک او نیست؛ زیرا حضرت مریم سیده زنان زمان خویش بوده (آل عمران24)
اجازه گرفتن عزرائیل در روایت است که رسول خداصلی الله علیه و آله در بستر رحلت قرار گرفته بود ساعت آخر عمر ایشان نزدیک بود. در این لحظه صدای در شنیده شد. فاطمهسلام الله علیها فرمود: کیستی؟ کوبنده در گفت: من مردی غریب هستم و آمده ام از رسول خداصلی الله علیه و آله بپرسم: آیا به من اجازه ورود می دهد تا به محضرش آیم؟ فاطمه: خدا تو را بیامرزد. بازگرد! رسول خداصلی الله علیه و آله در بستر بیماری است.
مرد غریب رفت پس از ساعتی بازگشت و در خانه پیامبرصلی الله علیه و آله را کوبید. در این هنگام رسول خداصلی الله علیه و آله به هوش آمد به فاطمهسلام الله علیها فرمود: ای فاطمه جانم! آیا می دانی این غریب کیست؟ فاطمه: نه ای رسول خداصلی الله علیه و آله !
پیامبرصلی الله علیه و آله فرمود: این کسی است که جمعیت ها را پراکنده می سازد و لذت ها را از هم می پاشد، این فرشته مرگ است که سوگند به خدا برای قبض روح هیچ کس قبل از من و نه بعد از من اجازه نمی گیرد ولی به خاطر مقام ارجمندی که نزد خدا دارم از من اجازه می خواهد، به او اجازه ورود بده. (الانوار البهیه ص23)
فاطمهسلام الله علیها به عزرائیل فرمود: خدا تو را رحمت کند وارد خانه شو! عزرائیل مانند نسیم ملایم و آرامش بخشی وارد خانه شد و گفت: سلام بر اهل خانه رسول خدا! از این روایت بر می آید که تا فاطمهسلام الله علیها اذن دخول به عزرائیل نداده بود، ایشان وارد نمی شود. البته عزرائیل به اراده الهی خود را غریب جا زد تا بر حضرت مخفی باشد وگرنه اگر خدا می خواست وجودش بر آن حضرتسلام الله علیها مخفی نمی ماند. بسیار اتفاق افتاده که با آن که علیعلیه السلام همان چیزی که پیامبرصلی الله علیه و آله می دیدید و می شنید و می دانست ایشان می دیدید و می شنید و می دانست انک تسمع ما اسمع ولی برای آگاهی دیگران می پرسید تا حجت بر دیگران تمام شود (نهج البلاغه خ192، القاصعه)
مراوده جبرئیل با فاطمهسلام الله علیها، بزرگ ترین فضیلت جبرئیل از سوی خداوند مأموریت می یابد تا بر آن حضرتسلام الله علیها نازل شود و با او به سخن بنشیند و همنشین او شود. جبرئیل که بر بسیاری از فرشتگان نازل نمی شد و تنها بر برخی از فرشتگان نازل می شد، بر ایشان نازل می شود تا نه تنها کلامی بگوید و وحی را برساند و برگردد بلکه در خدمت ایشان باشد و همنشین تنهایی آن حضرتسلام الله علیها پس از شهادت پیامبرصلی الله علیه و آله باشد. این مدت 75 یا 95 روز به درازا می کشد و هر روز جبرئیل به خدمت ایشان می رسید. مسئله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست حق تعالی او را مامور می کند که برو و این مسائل را بگو. درباره ائمه هم نبوده که وارده شده باشد فقط این است که برای حضرت زهرا سلام الله علیها است. این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند (با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است)
مصحف فاطمه یا کتاب فاطمه در روایتی از جعفر صادق آمده: هنگامیکه رسول خدا رحلت کردند، فاطمه زهرا به علت وفات پدر به قدری محزون شد که تنها خداوند از شدت غم و اندوه او باخبر بود. از این رو فرشتهای را فرستاد تا او را تسلی دهد و اندوهش را برطرف سازد. فاطمه زهرا، علی را از این موضوع با خبر ساخت و او همه آن سخنان را نوشت و مصحف فاطمه اینگونه تدوین شد (کافی ج۱ ص۲۳۸..)
مجموعه مصحف فاطمهسلام الله علیها مجموعه همین اخبار غیب الهی است که خداوند به سبب مقام رضایت فاطمیسلام الله علیها او را بدان آگاه می کند. عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احدا الامن ارتضی من رسول؛ او دانای غیب است. غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد (جن26 و 27) پس آن حضرتسلام الله علیها در مقام مرتضی بوده که علم غیب و اخبار آینده برای او از طریق رسول وحی اظهار می شود و آن حضرتسلام الله علیها املاء کرده و حضرت علیعلیه السلام می نگارد و مصحف فاطمهسلام الله علیها شکل می گیرد.
بر اساس روایات شیعه مصحف فاطمه شامل مباحث زیر میباشد
1. خبر حوادث آینده / الاحتجاج، ج۲، ص۱۳۴
2. وصیت فاطمه زهرا / الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۱
3.نام تمام فرمانروایانی که تا قیام قیامت به حکومت خواهندرسید الاحتجاج ج2ص134
4. خبر دادن از فرزندان فاطمه زهرا / کافی ج۱ ص۲۴۱
5. گزارش احوال محمدصلی الله علیه و آله و جایگاه او پس از مرگش، به زهرا/ کافی، ج1 ص241
مصحف فاطمه چگونه نوشته شد از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: انّ فاطمة کانت محدّثة آن بزرگوار محدّثه بود. یعنى فرشتگان بر او فرود مىآمدند، با او مأنوس مىشدند و با او سخن مىگفتند و آیات الهى را مىخواندند
همان تعبیراتى که نسبت به مریم سلام الله در قرآن هست که ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک على نساء العالمین این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا علیهاسلام خطاب مىکردند و مىگفتند: یا فاطمة، انّ اللَّه اصطفیک و طهَّرک؛ خدا تو را برگزیده و پاک قرار داده. تو را بر زنان عالم برترى داده است.
امام صادق علیه السلام: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را مىکردند، فاطمه زهرا علیهاسلام به آنها فرمود: ألیست المفضّلة على نساء العالمین مریم؟ یعنى آن زنى که خداى متعال فرموده و اصطفیک على نساء العالمین آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا علیهاسلام عرضکردند: مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها از اوّلین و آخرین برگزیده هستى.
در روایات متعدّدى است که ائمّه علیهم السلام، براى مسائل گوناگون خود، به مصحف فاطمه رجوع مىکردند. بعد امام مىفرماید: انه لیس فیها حلال و حرام؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما فیها علم ما یکون؛ بلکه همه حوداث جارى بشرى در دورانهاى آینده، در این کتاب هست.
این، چه دانش والایى است! این، چه معرفت و حکمت بىنظیرى است که خداى متعال به یک زن در سنین جوانى بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوى است. مصحف فاطمهسلام الله علیها وجود عینی دارد و سمبلیک و رمزی نیست. اندازه آن 3 برابر قرآن است و اکنون نزد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نگهداری میشود.
بخش 16 : فاطمهسلام الله علیها لیله القدر آیت الله جوادی آملی
از امام صادقعلیه السلام نقل شده که ذیل سوره قدر آیه شریفه انا انزلناه فی لیله القدر فرمود: اللیله فاطمه و القدر الله تعالی فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر و انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها. مراد از لیله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و مقصود از «قدر» خداوند تبارک و تعالی است. پس هر کس فاطمه زهرا را آن گونه که سزاوار است و حق معرفت او است بشناسد، به یقین شب قدر را درک کرده و آن حضرت به این جهت فاطمه نامیده شده زیرا مردم قدرت درک معرفت و حقیقت وجود او را ندارند (بحارالانوار ج34 ص56) نبی مکرم در حق میوه دل خود فرمودهاند من عرفها حق معرفتها، ادرک لیله القدر و انما هر کس حقیقت فاطمه را بشناسد، شب قدر را درک کرده (یعنی کسی نمیتواند او را بشناسد)
ادراک لیله القدر
چرا فاطمه، فاطمه نامیده شد؟ برای اینکه خلق از شناخت حقیقت او دور و منقطع و عاجزند. اگر به کمک این روایت، لفظ فاطمه را جایگزین لیل و لفظ الله را جایگزین قدر نماییم چنین میشود: انا انزلناه فی فاطمه الله و برای بیان منزلت بینظیر و عظمت بیبدیل حضرت فاطمه سلام الله علیها آیه بعد و ما ادراک ما لیله القدر و حقیقتا باید گفت و ما ادراک ما الفاطمه الزهراء البتول.
و ما ادریک ما لیله القدر، لیله القدر خیر من الف شهر چه می فهمی که لیله القدر چیست؟ لیله القدر بهتر از هزار ماه است. یعنی شب قدر بهتر از هزار مؤمن است زیرا فاطمه مادر مومنان است، تنزل الملائکه و الروح فیها، ملائکه و روح در این شب فرود می آیند و ملائکه مؤمنانی اند که علم آل محمد را واجدند و مراد از روح القدس فاطمه است. باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر از هر امری به اذن پروردگارشان در حالی که سلام می گویند تا فجر طلوع کند یعنی تا حضرت قائم خروج کند (ممدالهمم 476)
مطلب دوم آن که در روایات مربوط به سوره قدر آمده که
نبی اکرمسلام الله علیه در خواب دیدند که بنی تمیم و عدی از منبر حضرت بالا می روند و مردم را از دین خدا برمی گردانند. صبح فردا پس از آن که حضرت غصه دار شدند و جبرئیلعلیه السلام علت غصه داری را سؤال نمودند. رفت و بازگشت و سوره قدر را برای حضرت آورد. این یعنی آن که خداوند متعال در مقابل دولت باطلی که قصد نابودی هدایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله را دارد شب قدر را به پیامبر دادند: بعضی صدیقه طاهره علیها السلام شب قدر حضرت نیز هستند. در روایتی دیگر، اصحاب به نبی مکرم سلام الله علیه عرض کردند: برخی از امتهای سابق، هزار ماه شمشیر می زدند و در ازای آن اجر می گرفتند؛ خداوند در امت اسلام چه چیزی به جایش قرار داده ؟
حضرت پس از نزول سوره قدر فرمودند: خداوند شب قدر را به جای هزار ماه در امت ما قرار داده خیر من ألف شهر پس وجود حضرت زهرا سلام الله علیها شب قدر همه عالم است و حلقه اتصال جهان به نبی اکرم صلی الله علیه و آله و وصیش علیه السلام هستند. به عبارت دیگر، الحاق ما به نبوت و ولایت، به دست صدیقه طاهره سلام الله علیها واقع می شود؛ الا الحقتنا بتصدیقنا لهما و این الحاق، تنها برای کسی که سالک فرازهای سابق بوده است، امکان پذیر است.
توضیح سخن این که از مراتب سیر وجودی در قوس نزولی خلقت به لیل و لیالی تعبیر می شود و در قوس صعودی به یوم و ایام. لذا حضرت فاطمه سلام الله علیها همان گونه که لیله القدر است یوم الله نیز می باشد. چرا که انسان کامل است و انسان کامل ظرف حقایق قرآن است. بلکه می توان گفت که انسان کامل، قرآن ناطق است. پس یازده قرآن ناطق از این شب مبارکه ای که شب قدر و مادر امامان می باشد، نازل شده. این است که حق تعالی به رسولش فرمود: انا اعطیناک الکوثر، ما به تو خیر کثیر بخشیدیم. البته صاحبان بصیرت می دانند که روایات فوق نافی لیله القدر بودن خود حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله نیست. در برخی روایات آمده که شب ها همه مخصوص حضرت زهرا سلام الله علیها است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد که چگونه به هر یک از معصومین روزی اختصاص یافته، شنبه مربوط به رسول اکرم صلی الله علیه و آله یکشنبه متعلق به امیرالمومنین علیه السلام و دوشنبه به امام مجتبی علیه السلام و امام حسینعلیه السلام، سه شنبه به امام زین العابدین علیه السلام و امام باقر علیه السلام و امام صادقعلیه السلام چهارشنبه متعلق به حضرت امام کاظم علیه السلام و امام رضاعلیه السلام و امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام پنج شنبه به حضرت امام عسکریعلیه السلام و جمعه مربوط به وجود نورانی حضرت حجت بن الحسنارواحنافداه است و در این باره هیچ روزی به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها تعلق نیافته است.؟
حضرت در جواب فرمودند: آیا در سوره دخان خوانده ای انا انزلناه فی لیله مبارکه بعد فرمود آن لیله مبارکه مرتبط با مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است (همان59) و وقتی شب قدر مربوط به حضرت فاطمه باشد، شب های دیگر چنین خواهد بود. غرض این که حضرت فاطمه سلام الله علیها انسان کامل و قرآن ناطق است پس علم لدنی است و بدین جهت میزان قسط نیز هست. همان گونه که فرزندش امام صادق علیه السلام فرمود: نحن موازین القسط. یعنی ما ترازوهای قسط هستیم. از این رو فاطمه نیز مهبط وحی است. عظمت و فخامت شب قدر و میزان تأثیرگذاری آن در جهان خلقت و شریعت و بدین سان، اولیاءالله در میان خلق و مؤمنان پنهان هستند و اینکه فاطمه زهرا علیها السلام ناشناخته ماند و در زمان حیات ظاهری اش، مجهول و مظلوم واقع شد و پس از ارتحال از جهان فانی به سوی جهان باقی نیز قبر مطهّرش مجهول و ناشناخته است، خود حکایتی از عظمت و اهمیت این شخصیت.
حضرت زهراسلام الله علیها، حقیقت شب قدر
مرحوم مجلسی نقل کردند که اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ شب قدر ماه رمضان ارتباطی با ولی خدا دارد، حقیقت شب قدر درک ولی خدا و مقام ولایت الهیه است (بحار ج34 ص91) انسان اگر به آن محیط امن ولایت الهیه وارد نشود که ولایه علی بن أبی طالب حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی شب قدری ندارد، خطرپذیر است، باید وارد آن حصن بشود که از مخاطرات نجات پیدا کند کما اینکه لا اله الا الله حصنی، ولایت علی ابن ابیطالب هم حصن است
روایت سلسله الذهب را قریب به چهار هزار نفر در نیشابور می نوشتند، وقتی کجاوه حضرت حرکت کرد گفتند: یک حدیث نقل کنید، حضرت با سند از آباءشان، از نبی مکرم صلی الله علیه و آله، از جبرائیل نقل کردند لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی و سر را بیرون آوردند و گفتند بشروطها و أنا من شروطها، پذیرش و ولایت اولیای الهی شرط و مقوم توحید است. اگر انسان به محیط ایمن و الهی و آن وادی امن وارد نشود، خطر پذیر است، شیطان، نفس، دیگران تهدیدش می کنند و حقیقت شب قدر هم همین باشد. اینکه شب قدر در ماه رمضان است، بعید نیست معنایش این باشد که درک حقیقت آن مقام ولایت الهیه هم در این ماه است، اگر انسان توانست خودش را به آن وادی ایمن و ولی خدا برساند، در کنار او بیش از هزار ماه جلو رفته است و اگر نرساند، هزار ماه هم که خودش بدود آن کار را نمی کند. یک شب که با ولی خدا سالک باشی و به آن وادی ایمن راه یابی، آن یک شب از هزار شب که خودت راه بردی بهتر است. درک شب قدر هم غیر از بیدار بودن است ممکن است آدم بیدار باشد، ابوحمزه بخواند، دعای جوشن کبیر بخواند، همه کارها را بکند ولی به درک شب قدر نرسیده باشد.
درک شب قدر ورود به محیط ایمن الهی است که در این روایت می فرماید فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد أدرک لیله القدر این روایت نقشه گنج است، بعد از یافتن آدرس گنج باید دنبال گنج یاب رفت صرف نقشه گنج برای رسیدن به گنج کافی نیست. سپس هشدار می دهند که خیال نکنید به معرفت تام حضرت می رسید وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهْ؛ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا که در روایت دارد که نام ایشان از طرف خدا بوده است.
در علل الشرایع صدوق روایتی دارد که جابر از حضرت سؤال کرد که چرا به حضرت می گویند زهرا؟ فرمود لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِکَهْ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَهً لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ وقتی این نور که منشعب از عظمت الهی است، تجلی کرد حجاب ملائکه شد، با اینکه خود ملائکه نورانی هستند به سجده افتادند، هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ او را در آن نقطه آسمان منصوب به خودم و آن رفعت منصوب به خودم جای دادم، سپس از مسیر رسول الله صلی الله علیه و آله به عالم دنیا تنزلش دادم.
بنابراین معرفت امام و معرفت صدیقه طاهره سلام الله علیها درک حقیقت شب قدر است ابتلاء و بلاء حضرت زهرا حلقه اتصال ما با عوالم بالاتر است حلقه اتصال عالم با نبوت و ولایت است اگر ابتلاء ایشان نبود فتنه های شیطان همه را جدا می کرد. حضرت به خاطر وسعت و عظمتش حلقه اتصال و پیوند همه اولیاء و همه خوبان به مقام نبوت و ولایت است در باطن عالم هر کسی متصل می شود از این راه متصل می شود، حلقه اتصالی باطنی است شاید معنای شب قدر بودن حضرت هم همین باشد.
امام صادق علیه السلام میفرماید التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ؛ مقدّرات در شب 19 تعیین، در شب 21 تأیید و در شب 23 امضا میشود. به هر حال، حقیقت وجودی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، سرّی از اسرار خداست؛ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ شب قدر هم در این ماه است و انسان باید این شب را درک کند. از طریق معرفت صدیقه طاهره سلام الله علیها میشود به آن شب راه یافت. آنهایی که چشمشان را بر وجود مقدس صدیقه طاهره بستهاند، نه تنها به شب قدر نرسیدند، بلکه از پیامبر خدا و امیرالمؤمنین هم جدا شدند.
بخش 17 : زیارتنامه و میثاق نامه عظیم حضرت زهراسلام الله علیها
زیارتنامه حضرت زهراسلام الله علیها همچون زیارت عاشورا، دعای عرفه و دیگر ادعیه و زیارات، دربر دارنده معانی و مفاهیمی است که مراحل رشد و حرکت مؤمنان را در راه عرفان حقیقی و ولایی بازگو می کند و توجه به آنها، می تواند راهنمایی برای حیات فردی و اجتماعی مؤمنان باشد این زیارت پنج فراز دارد
فراز نخست : یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره، و زعمنا انا لک اولیاء و مصدقون، و صابرون لکل ما اتانا به ابوک ص و اتانا به وصیه، فانا نسئلک ان کنا صدقناک الا الحقتنا بتصدیقنا لهما، لنبشر أنفسنا بأنا قد طهرنا بولایتک توجه به بلا و میثاق و وفای حضرت زهراسلام الله علیها : یا ممتحنه ....... ؛ ای آزموده! تو را آزمود خدایی که تو را آفرید پیش از آن که تو را بیافریند. پس تو را در برابر آزمایشش شکیبا یافت. در این فراز، زائر حضرت ابتدا به ابتلا و امتحانی که صدیقه طاهرهسلام الله علیها داشته اند توجه می کند. این ابتلا و امتحان ، براساس میثاقی است که قبل از خلقت ایشان صورت گرفته شده. زائر در این فراز، به وفای به این میثاق از سوی حضرت عنایت می کند و می گوید که خداوند شما را در برابر آزمایشش شکیبا یافت
فراز دوم: نقش توجه به بلا و میثاق صدیقه طاهرهسلام الله علیها در درک ولایت ایشان و تصدیق آن فراز دوم زیارتنامه حضرت زهراسلام الله علیها عبارت است از: و زعمنا انا لک اولیاء و مصدقون؛ و ما پیش خود چنین عقیده داریم که دوستان توییم و باور داریم در این فراز، انسانی که به بلا و وفای ایشان توجه کرده به دو امر عظیم می رسد: اول انا لک اولیاء درک ولایت ایشان، و دوم، انا لک مصدقون. در واقع، درک ولایت و تصدیق ایشان از مدخل توجه به بلا و میثاق آنها امکان پذیر است. اگر انسان از مدخل بلای اولیای خدا وارد شد، آنگاه است که می تواند پای ولایتشان بایستد و آنها را تصدیق کند وگرنه تصدیق کردن ایشان کار سهل و آسانی نخواهد بود!
جریان صدیقه طاهرهسلام الله علیها باعث شد که عده ای از تولی و تصدیق حضرت دست بردارند. این افراد که هزاران حدیث در فضیلتشان جعل شده، حضرت به تنهایی در برابرشان ایستاده و آنها را غاصب می نامد، و مسلم است که آن صحابه ای که بلای ولی خدا را درک نکردند نمی توانستند به تصدیق صدیقه طاهرهسلام الله علیها برسند. توجه به بلای اولیای خداست که شبهات را برمی دارد. . در قضیه عاشورا بسیار از بزرگان مانند «ابن عباس» زمینگیر شدند و مثلا سیدالشهداءعلیه السلام را نصیحت می کردند که خانواده اش را با خودش نبرد.
این افراد قطعاً چون بلای حضرت را درک نکرده اند به تصدیق حضرت هم نرسیدند. در جریان موسای کلیمعلیه السلام و حضرت نبیعلیه السلام کاملا مشهود است که با این که موسیعلیه السلام با ارشاد و امر خداوند متعال معلمی الهی پیدا کرده ولکن به خاطر سختی آزمایش ها و ابتلائات، توان تصدیق ایشان را ندارد و از همراهی با خضر نبیعلیه السلام باز می ماند . ..
در جریان بردن امیرالمؤمنینعلیه السلام با دستان بسته به سمت مسجد نقل کرده اند که در بین راه فردی یهودی حضرت را با آن حال دید و شهادتین گفت! وقتی علت امر را از او جویا شدند گفت: قدرت و شجاعت امیرالمؤمنینعلیه السلام را در خیبر دیده بودم، حال که این چنین شخصیتی را دست بسته دیدم یقین کردم که شمشیر زدن او و صبر و شکیبایی اش هر دو برای رضای خداست وگرنه آن کس که باب خیبر را آن گونه از جای درآورد اگر همه کارهایش لله نبود امروز هرگز نمی توانستند او را دست بسته ببرند! درک این بلاست که انسان را به تصدیق می رساند.
از آن طرف حضرت اباالفضل العباس نه تنها در اوج تصدیق است بلکه در اوج تسلیم و محو شدن در سیدالشهداست؛ أشهد لک بالتسلیم و التصدیق و الوفاء والنصیحه لخلف النبی و شاید به جهت همین است که شب عاشورا که اصحاب باقی مانده، هرکدام جملاتی مفصل در وفاداری به سیدالشهدا می گویند قمر بنی هاشم یک کلمه می گوید و می نشیند! آیا او سخن را بلد نبود یا این که خود را به حساب نمی آورد و آن چنان تسلیم سیدالشهداء بود که باعث می شد سخنی بر زبان نراند.
فراز سوم: پایداری بر نبوت و ولایت پس از درک بلا و تصدیق ولی الله فراز سوم زیارتنامه حضرت زهراسلام الله علیها عبارت است: و صابرون لکل ما اتانا به ابوک ص و اتانا به وصیه؛ و شکیباییم به تمام آنچه پدرت و همچنین آنچه را وصیتش آورده. اگر انسان توانست این دو گام را بردارد و از مدخل بلا و میثاق به مقام درک و تصدیق برسد، آن گاه می تواند پای نبوت و ولایت الهیه بایستد. این پایداری و صبر بر دستاوردهای نبی اکرم و وصی ایشان، محصول قدم های قبلی است. در واقع، انسان زایر با درک و عمل به هر فراز زیارت وارد فراز بعد می گردد تا به کمال مطلوب در زیارت و در راه قرب الهی و معصوم برسد. کسی که می فهمد همه وجود او صدق است و او پای این دین ایستاده، فراز سوم وارد خواهد شد و همین است که آنان که صدیقه طاهره را تصدیق نکردند پای ولایت و نبوت هم نایستادند! آن کس که ولایت را قبول ندارد در واقع نبوت نبی اکرم را درک نکرده و نپذیرفته است؛ ما آمن بی من کفر بک (بحارالانوار ج63، ص139)
فراز چهارم: زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها عبارت از: لنبشر أنفسنا بانا قد طهرنا بولایتک؛ تا مژده دهیم خود را به این که ما به وسیله دوستی تو حتما پاک شده ایم. زائر در فراز پنجم، به طهارت می رسد و به وسیله ولایت صدیقه طاهره سلام الله علیها پاک می گردد: قد طهر ناب ولایتک همچنان در روایتی که در زیر آیه نور آمده (نور53) فراز پنجم صدیقه طاهرهسلام الله علیها واسطه الحاق عباد به نبوت و ولایت: فانا نسئلک ان کنا صدقناک الا الحقتنا بتصدیقنا؛ اکنون از تو می خواهیم که اگر به راستی در آن عقیده به تو راست می گوییم با همین راستگویی مان ما را به آن دو بزرگوار برسانی. زائر پس از گذراندن فرازهای گذشته، ما را به نبیصلی الله علیه و آله و ولیعلیه السلام خدا ملحق سازد؛ یعنی الحاق ما به نبوت نبی اکرمصلی الله علیه و آله و ولایت امیر المؤمنینعلیه السلام (لهما) به وسیله صدیقه طاهرهسلام الله علیها و با تصدیق ایشان تحقق می یابد. به بیان دیگر، زهرا سلام الله علیها، حلقه اتصال همه عالم به نبی صلی الله علیه و آله و ولی علیه السلام هستند . حضرت با تحمل این بلاها و یتیم گذاشتن فرزندان خود می رود تا راه غلبه جبهه توحید بر جبهه کفر را هموار کند. این بلاها همه یک طرف و بلای حضرت در بلای سیدالشهداعلیه السلام هم طرف دیگر! قبل از ولایت سیدالشهداعلیه السلام سخت ترین میثاق را از صدیقه طاهرهسلام الله علیها برای بلای فرزندش گرفته اند؛ حملته امه کرها وضعته کرها.
و وقتی حضرت زهراسلام الله علیها در قبول این شرط به بحث پرداختند حضرت حق سبحانه و تعالی بشارت دادند که در ازای تحمل این بلا، امامت و وجود حضرت بقیه الله ارواحنافداه را در نسل صدیقه طاهرهسلام الله علیها قرار می دهند و پس از آن بود که حضرت بر این میثاق راضی شدند (کتاب الحجه، باب مولود الحسین بن علی) برای همین، حضرت صادقعلیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند: کدام مادری است که در هنگام وضع حمل، کراهت و نگرانی داشته باشد؟ مگر صدیقه طاهرهسلام الله علیها که بلای سنگین عاشورا را با آن میثاق و این ولادت، تحمل نمودند.
و از همین جاست که بنا بر بعضی روایات هم، وقتی ایشان در روز قیامت به صحنه محشر وارد میگردد، همه محشر را بهم میریزد. حضرت زهراسلام الله علیها هزینه پیشرفت اسلام و اتصال عالم به نبوت و ولایت را با تحمل این مصائب عظیم پرداخته اند. امام حسنعلیه السلام و امام حسینعلیه السلام و دیگر اولاد معصومشان و بقیه فرزندان و سادات، بزرگترین مصیبتها را در کل عالم تحمل کردند و صدیقه طاهرهعلیها السلام هم میثاقی عظیم بر تحمل این بلاها به خدای متعال داده و به نحو اتمّ و اکمل به آن وفا کرده است.
بخش 18 : حضرت فاطمهسلام الله علیها و آیات و روایات
بر اساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت، تقریباً 135 آیه در 49 سوره به نوعی درباره حضرت فاطمهسلام الله علیها است. البته این تعداد غیر از آیاتی است که در منابع شیعه ذکر شده است. دو سوره، یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شأن فاطمهسلام الله علیها نازل شده است. همه آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد:
1. اسباب نزول: یعنی آیاتی که حضرت فاطمهسلام الله علیها سبب نزول آن بوده است. . 2. شأن نزول: یعنی آیاتی که در شأن آن حضرت نازل شده است. . 3. جری و تطبیق: یعنی آیاتی که فاطمهسلام الله علیها به عنوان مصداقی از آن اراده شده. 4. بطن: یعنی آیاتی که حضرت فاطمهسلام الله علیها به عنوان باطن آن مورد نظر است.
سوره ها و آیاتی که حضرت فاطمهسلام الله علیها سبب نزول آنهاست از مجموع چهار آیه ای که در این باره در روایات اهل سنت آمده است، یعنی آیات تطهیر، اعطا، ایثار و تجاره، سوره دهر هم سبب نزولش فاطمهسلام الله علیها است،
۱. آیه تطهیر إِنَّمٰا یُرِیدُ اللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
که از اهل بیت نبوت، اله بخواهد کند دور رجس و گناه
شما را ز هر عیب سازد برى کند پاک و تطهیر از هر بدى
بر اساس روایات بسیار از فریقین، که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است. بررسی روایات فریقین نشان می دهد که فاطمهسلام الله علیها سبب نزول این آیه است. (احزاب33)
ابوسعید خدری از ام سلمه چنین روایت کرده است: آیه تطهیر در خانه من نازل شد. من بر در خانه نشسته بودم. گفتم: ای رسول خدا، من از اهلبیتعلیه السلام نیستم؟ فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی ، تو از همسران پیامبر هستی. گفت: و در منزل، رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام بودند.
سبب نزول عبدالله بن جعفر می گوید: رسول خدا به رحمت الهی که از آسمان می آمد نظر کرد و سپس دستور داد اهل بیت علیه السلام، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را جمع کردند. سپس کسای خویش را بر آنان افکند و دعا کرد و سپس آیه تطهیر نازل شد. حاکم نیشابوری سپس می گوید: هذا حدیث صحیح الاسناد؛ این حدیث صحیح السند است.
2. آیه مباهله فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّٰهِ عَلَى الْکٰاذِبِینَ
پس از این هرآن کس که ورزد جدال 61آل عمران که در باب عیسى بود آن مقال
کنون چون به وحى یگانه خدا شدى آگه از حالش اى مصطفى
بگو پس بیایید تا این زمان همه گرد آئیم در یک مکان
به همراه انفاس و اطفال و زن تباهل نماییم اى انجمن
نماییم نفرین بر یکدگر به درگاه پروردگار بشر
که ناراست گو را به خشم خدا نماییم با این عمل مبتلا
گروهی از نصارای نجران نزد پیامبر گرامی آمدند و درباره عیسی گفت وگو درگرفت و قرار شد فردای آن روز مباهله صورت گیرد. به اتفاق همه اهل سنت، روز بعد پیامبر از بین همه امت به جای «انفسنا» علیعلیه السلام و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها و به جای «ابنائنا» حسنین ع را برای مباهله و به عنوان گواه نبوت خویش بردند
مفسران، مقصود از «نسائنا» در آیه 61 آل عمران را که آیه مباهله است فاطمهسلام الله علیها دانسته اند که پیامبرصلی الله علیه و آله آن حضرت را برای مباهله با نصارای نجران با خود همراه برد. (مجمع البیان ج1 و2 روح المعانی ج3 جزء3)
بنابر نظر مفسران و محدثان، آیه 24 ابراهیم و 19 رحمن و آیات 5 تا 22 انسان درباره اهل بیتعلیه السلام از جمله فاطمهسلام الله علیها نازل شده که بیانگر مقام و منزلت آن حضرت در پیشگاه خداست. در آیاتی 41 انفال و 26 اسراء و 38 روم حضرت فاطمه را صاحب حق در اموال مردم می شمارد و از این نظر می توان وی را همانند پیامبرصلی الله علیه و آله دانست که خداوند آن حضرت را اولی بر مردم در جان و مالشان دانسته است. همین حق فاطمه سلام الله علیها در اموال مردم موجب می شود تا رسول خداوندصلی الله علیه و آله از سوی خداوند مأمور شود تا فدک را به آن حضرتسلام الله علیها واگذار کند. (نورالثقلین، ج3، ص 154 و کافی، ج1، ص 543 و الدرالنثور، ج 5، ص 273)
3. آیه اعطا خداوند در قرآن مجید می فرماید وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضىٰ ضحی5 و پروردگارت به زودی عطایی می کند که راضی شوی. در روایات زیادی آمده است که خداوند به فاطمهسلام الله علیها این اختیار را داد که در فردای قیامت از گنهکاران امت پدرش شفاعت کند و این روایات از طریق فریقین نقل شده است. مفسران اهل سنت در ذیل این آیه روایاتی آورده اند. از جمله این که جابر بن عبدالله روایت کرده است که رسول خدا روزی فاطمهسلام الله علیها را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود افکنده بود. فرمود: یا فاطمه! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمتهای بهشتی بچش. به دنبال این جریان بود که آیه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضىٰنازل شد.
4. آیه ایثار وَ یُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کٰانَ بِهِمْ خَصٰاصَةٌ حشر9 دیگران را بر خود مقدم می دارند، هر چند خود سخت به آن نیازمندند.
ولى باز هم خود از آن دل کنند مهاجر کسان را مقدم کنند
مردی خدمت پیامبر آمد و از گرسنگی خود شکایت کرد. وقتی پیامبر دید چیزی برای او در خانه همسرانش نیست، فرمود: کیست امشب او را میهمان کند؟ علی گفت: من ای رسول خدا! سپس به سوی فاطمهسلام الله علیها رفت و جریان را با او در میان گذاشت و فاطمهسلام الله علیها فرمود: چیزی جز خوراک بچه ها نزد ما نیست، ولی ما میهمان را بر خود مقدم می داریم. پس علی گفت: بچه ها را بخوابان و من چراغ را برای میهمان روشن می نمایم. پس چنین کرد و میهمان خوراک خورد . پس از آنکه از میهمان پذیرایی فرمودند، در بامداد، خداوند این آیه را درباره آنان نازل فرمود وی روایت دیگری را از ابن عباس می گفت: این آیه درباره علی، فاطمهسلام الله علیها، حسن و حسینعلیهما السلام نازل شده.
5. آیه ذالقربی خداوند می فرماید: و آت ذالقربی حقه؛ حق خویشاوندان را بده. در این آیه، خداوند بر ادای حق خویشاوندی تأکید می کند و مراد از ذالقربی کسانی هستند که در آیه مودت بیان شد و مراد از آن اقربای رسول خداست. طبق روایات شیعه و سنی ، وقتی این آیه نازل شد، پیامبراکرم فاطمهسلام الله علیهما زهرا را فرا خواند و فدک را به او عطا فرمود. فدکی که طبق نقل شیعه و سنی از اموال مخصوص پیامبر بود و کسی از مسلمانان در آن سهمی نداشت. بسیاری از مفسران و دانشمندان اهل سنت روایاتی را از صحابه مانند ابن عباس و ابوسعید خدری با طرق متعدد در این باره نقل کرده اند.
آیاتی که تأویل آن در شأن حضرت فاطمهسلام الله علیها است
1. حضرت فاطمه راستگوترین فرد یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّٰهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّٰادِقِینَ توبه119
الا مؤمنان به پروردگار که دارید ایمان به روزِ شمار
بترسید از کردگار مهین بگردید با صادقان همنشین
ثعلبی از امام باقر روایتی آورده که درباره این آیه فرمود : ای مع آل محمد .
2. وسیله بین خدا و مردم أُولٰئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخٰافُونَ عَذٰابَهُ إِنَّ عَذٰابَ رَبِّکَ کٰانَ مَحْذُوراً (اسرا 57)
همه آن کسان را که کفار دون بخوانند یزدان عالم کنون
تقرب بجویند بر کردگار که خود نیز محتاج اویند زار
هرآن کس مقرب تر استى به رب فزون تر خدا را نماید طلب
بود مطمئن تر به نعمات دوست اُمیدش فزون تر بر الطاف اوست
همین گونه در خشم و قهر و عتاب بود ترس او بیشتر از عذاب
از آن خشم باید بترسید زار که یزدان نماید به روزِ شمار
حسکانی از عکرمه روایت کرد: آنان پیامبر،علی،فاطمه، حسن و حسینعلیهم السلام هستند
3. حضرت فاطمهس رستگار و پیروز إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمٰا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفٰائِزُونَ 111
برآن صالحان اجر کردم عطا که بودند صابر به وقت بلا
کنونند آن نیکوان رستگار بیابند پاداش از کردگار
عبدالله بن مسعود: منظور، علی، فاطمه، حسن و حسینعلیهم السلام است که در دنیا بر طاعات و بر گرسنگی و تنگدستی بردبار بودند و به سبب آنچه بر ترک گناه و بر بلا در دنیا صبر نمودند، رستگاران اند و از حساب در نجات اند.
4. حضرت فاطمهسلام الله علیها چهره درخشان و خندان وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ 38 ضٰاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ عبس 39
بود چهرۀ عده اى پر ز نور بیابند خندان و شادان حضور
انس بن مالک آورده: از رسول الله درباره این آیه پرسیدم. فرمود: ای انس! آن، چهره های ما اولاد عبدالمطلب است؛ من، علی، حمزه، جعفر، حسن، حسین، و فاطمه.
5. حضرت فاطمهسلام الله علیها صراط مستقیم . 1. اهدنا صراط المستقیم. ابن عباس می گوید: بگویید: ای جمعیت بندگان خدا! ما را راهنمایی فرما به دوستی پیغمبر و اهل بیتش . ابوهریره نیز در تفسیر این آیه گفته است: صراط محمد و آله؛
2. صراط الذین انعمت علیهم ابوالعالیه گفته: هم آل رسول الله با مراد از آن، آل پیامبر خداست. آیات 135 طه، 74 مؤمنون، 37،43،58،143 و 256 بقره، 103 آل عمران، 7 بینه، 38 و 39 مدثر، 33 انفال، 24 و 25 ابراهیم، 69 عنکبوت، 100 شعراء، 54 نساء و 36 نور نیز از همین قبیل اند. آیاتی نیز وجود دارند که بر اساس روایات اهل سنت، حضرت فاطمهسلام الله علیها از کسانی است که مراد آن آیات و بطنی از بطون آنهاست. آیات 19 ـ 22 رحمن، 35 نور و 11 بلد از آن جمله اند.
1- برهان و استدلال، مقدم بر مقابله و مباهله دین ما دین استدلال است. جاءَهُمْ بِالْبَیِّنات (صف6) بینة و بینات در قرآن آمده است. بینة یعنی چیزی که قصه را روشن کند. دیگر جای شکی برای کسی باقی نگذارد. و لذا مصداق بینة معجزه است. دین ما دینی است که با بیان و معجزه و برهان و استدلال ... دین ما با برهان و استدلال با مردم صحبت میکند. اگر طرف جنگجو بود، در مقابل جنگ مقابله به مثل میکند. و این مقابله به مثل هم کار خود خداست
الف- فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُم (بقره/152) شما یاد من باشید، من هم(خدا) یاد شما هستم.
ب- وَ أَوْفُوا بِعَهْدی شما به عهد من وفا کنید، من هم أُوفِ بِعَهْدِکُم (بقره/40) به عهد شما وفا میکنم.
ج- إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ خدا را یاری کنید یَنْصُرْکُمْ (محمد/7) خدا هم شما را یاری میکند. د- زاغُوا اگر منحرف شوید خدا هم شما را منحرف میکند. أَزاغَ اللَّه (صف/5) یعنی مقابله به مثل! اگر خواستند بجنگند، ما هم میجنگیم. منتها پیغمبر به مسیحیها گفت: معجزه را که شما قبول نکردید، بیایید نفرین(مباهله) کنیم.
مسلمانها یک نفرین میکنند به جان مسیحیها، مسیحیها هم یک نفرین میکنند به جان مسلمانها، هر نفرینی عملی شد، معلوم میشود آن نفرین کننده حق است که نفرینش گیرا شده است. اسمش هم مباهله است.
2- ماجرای مباهله پیامبر با مسیحیان آیهی مباهله در سورهی آلعمران است. آیه 61! آیه این است حالا این آیهای که مربوط به حضرت زهرا است، تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکم بچههایمان را میآوریم، بچههایتان را بیاورید. وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُم زنهایمان را میآوریم و زنهایتان را بیاورید. وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَکُم جانمان را میآوریم ... شیعه و سنی گفتهاند که مراد از بچهها حسن و حسین بودهاند. مراد از زن فاطمه بود. و اینکه جانمان را میآوریم، علی بن ابیطالب بود..
3- انتصاب امام از سوی خداوند اگر امام را باید خدا تعیین کند، هم اولین امام را باید خدا تعیین کند، هم آخرین امام را! إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً (بقره/124) أَنفُسَنَا جان من است.
4- انفاق حضرت زهراسلام الله علیها، سبب نزول آیاتی از قرآن جای دیگری که حضرت زهرا هست، وَ یُطْعِمُونَ الطَّعام (انسان/8) سورهی انسان، سورهی دهر! . ماجرا این است که امام حسن و امام حسین کوچک بودند و مریض شدند، پیغمبر و جمعیتی به عیادت رفتند، پیشنهاد کردند که یا علی نذر کن اگر بچهها خوب شدند، روزه بگیر. اینها هم نذر کردند و بچه ها هم خوب شدند و سه روز روزه گرفتند و هر سه شب رفتند که غذا بخورند، یک شب مسکین و یتیم و اسیر، یا سه شب و یا یک شب سه گروه آمدند و اینها مرتب غذایشان را دادند و با آب افطار کردند. آیهی یُطْعِمُونَ الطَّعام آمد.
5- محبت اهل بیت، مزد رسالت پیامبر شوری 23 که به مردم بگو که من هیچ مزدی از شما نمیخواهم، مگر ... من از شما سؤال نمیکنم. قُلْ لا أَسْئَلُکُم عَلَیْهِ أَجْراً من اجر و مزدی از شما در مقابل نبوتم از شما نمیخواهم إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى مگر مودت قربی! یک جای دیگر میفرماید که: به مردم بگو مزدی از شما نمیخواهم، إِلاَّ مَنْ شاء هر که بخواهد أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً (فرقان/57) هر دو إِلاَّ دارد. یک جا قرآن میگوید من مزد نمیخواهم، مگر اینکه راه خدا را بروید. من 23 سال برای شما پیغمبر بودم، همهی زجرها را کشیدم، الان هم که میروم مزدی نمی خواهم، فقط راه خدا را بروید.
6- راه اهل بیت، به دور از افراط و تفریط راه اهل بیت راه اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ (فاتحه/6) قرآن میفرماید: قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی (بقره/256) یعنی راه رشد شفاف است، راه گمراهی هم شفاف است. فقط راه خدا راه اهل بیت است. چرا ما دستمان را در دست قوانین بین الملل میگذاریم که هر روز یک چیزی میگویند؟ دست بشر باید در دست ولی خدا باشد. در دست معصوم باشد. اگر هم دسترسی به معصوم نیست، مرجع بی هوا و هوس، مرجع عادل، عادل بیهوا و هوس. وگرنه دست بشر را اگر در دست هر کس بگذاریم، ظلم به بشر است. ... آخر بعضیها میگویند ما اهل بیت را دوست داریم.
اما دینمان را از فلانی میگیریم. میگوییم راه خدا نیست. اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً (مزمل/19) راه خدا فقط راه اهل بیت است. و محور اهل بیت فاطمه است. مریم مادر یک عیسی بود. فاطمه مادر یازده عیسی است. تنها زن معصوم فاطمه بود. روایت داریم، : ما حجت خدا بر مردم هستیم. بعد فرمودند: فاطمه حجت خداست بر ما
7. آیه مودت قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ؛ طبق روایات صحیح و متعدد فریقین، خداوند محبت امیرالمؤمنین علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسینعلیهم السلام را بر امت واجب نموده و آن را پاداش رسالت خویش قرار داده است و این چیزی است که از طرف خداوند به پیامبرش امر شده است، نه اینکه پیامبر آن را از خدا خواسته باشد. باید مودت اهل بیتعلیهم السلام هم وزن رسالت پیامبر باشد و گرنه چیز کم ارزش و سبکی نمی تواند اجر رسالت باشد.
این سوره (شوری) مکی است، مگر چهار آیه آن که در مدینه نازل شده است. نخستین آیه از این آیات چهارگانه نیز، آیه قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ .... است. ابن عباس از صحابه و قتاده از تابعین قائل به این قول بودند. زمخشری(م 528 ق) در ذیل آیه مودت می گوید: این آیه نازل شد و پیامبر فرمود: من مات علی حب آل محمد مات شهید، الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفوراً له، الا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً...؛ هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته. آگاه باشید و بخشوده و با توبه از دنیا رفته است... روایاتی از بزرگان دین، همچون امام حسن مجتبی علیه السلام، مفسر قرآن ابن عباس و سدی نقل شده که مراد از «کسب حسنه» مودت آل محمد است و خداوند به خاطر همین دوستی اهل بیتعلیه السلام غفور للذنوب است و گناهان آنان را می بخشد و شکور للحسنات است و تشکر هم می کند.
ادامه مطالب
به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی
از سال 1354 و بارگذاری آن در سال 1380 در سایت
تاریخی فرهنگی قرآنی
و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده
و به حول قوه الهی در مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.
نام : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336
کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر و 25 سال مدیریت مدرسه