تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

 

شان نزول آیات قرآن به ترتیب سوره ها

رویا و خواب در قرآن

سوگندهاى قرآن . شرح و تفسیر

مثالهاى قرآنى چهل مثل قرآنی . مثال‏هاى علمى قرآن‏ . طنز و پندهای قرآنی

حکمت های قرآن . داستان های حکیمانه قرآنی

جایگاه خشیت در قرآن

کلمه خشیت در قرآن مجید هشت بار و مشتقات آن نیز چهل بار به کار رفته و در روایات بسیار آمده است.

 الف) ترسیدن و نترسیدن از چه کسی؟ خشیت، یکی از مقامات «معنوی و اخلاقی و عرفانی» است؛ اما باید محدوده و راهکار دستیابی به این مقام معنوی را از آیات قرآن به دست آورد

در قرآن بارها به خشیت، امر و در مواردی نیز از آن نهی شده است. در قرآن هجده بار بر خشیت و ترس از خدا تاکید شده است. پس از آنان نترسید و از من بترسید و (چنین مقرر داشتم) تا نعمتم را بر شما تمام گردانم و باشد که راهیاب شوید لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (بقره150)

از آنجا که «خشیت» در اثر توجه و آگاهی از کبریایی خدا به وجود می آید. از این رو، اگر در دین شناخت پیدا شود، در نتیجه نباید جز از خدا ترسید

قرآن در چند مورد از ترس از غیر خدا نهی کرده است: پس از مردم نترسید و از من پروا کنید و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید وَ کَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا (مائده44)

همچنین در مائده آیه 3 می فرماید: الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ  امروز کافران از دین شما (و بازگشت شما از آن) نومید شده اند، لذا از آنان نترسید و از من بترسید
ب) تنها راه رسیدن به مقام خشیت، شناخت و معرفت است. به هر نسبت که این معرفت عمیق تر شود، عظمت و جلالت خداوند برای انسان بیشتر جلوه گر خواهد شد. و در نتیجه، مرتبه بالاتری از مقام خشیت تجلی پیدا می کند.

بنابراین قرآن کریم خشیت را منحصر در عالمان راستین می داند: انما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر28)

از میان بندگان خداوند فقط دانشوران از او خوف و خشیت دارند. طبیعی است که این آگاهی هم باید از راه تحصیل علم و معرفت به عظمت عالم هستی و همه مظاهر و تجلیات آن، و هم از راه عبادت و بندگی حق تعالی به دست آید.

به بیان دیگر اگر این دو طریق (علم و ایمان) توامان سلوک و تحصیل شوند به نتیجه مطلوب خواهند رسید.
ج) آثار خشیت از خدا چیست؟ مقام خشیت آثار و برکاتی را در روابط فردی و اجتماعی به همراه دارد

1- رسیدن به مقام رضا : یکی از عالی ترین مقامات عرفانی و اخلاقی نیل به مرتبه رضایت به رضای حق است، به طوری که هرچه از ناحیه خدا می آید از دوست بداند و بر آن خشنود باشد.

خداوند در آیه 8 بینه می فرماید: هم خداوند از ایشان خشنود است و هم آنان از او خشنودند، این(مقام) از آن کسی است که از پروردگارش بترسد.
2-هدایت پذیری : شرط اساسی برای هدایت انسان، وجود زمینه مناسب برای پذیرش حق است. قرآن کریم در بعضی آیات خشیت را که همان آگاهی و شناخت عظمت و کبریایی خداوند و ترس ناشی از این معرفت است، لازمه هدایت می داند

خداوند در طه آیه3 می فرماید: قرآن را بر تو نازل کردیم که در رنج افتی، جز این نیست که یادآور کسی است که خشوع و خشیت داشته باشد.

در سوره یس آیه 11 می فرماید: تنها کسی را می توانی هشدار دهی که از پند (کتاب آسمانی) پیروی کند و نادیده از خدای رحمان بهراسد، پس او را به آمرزش و پاداشی ارجمند بشارت ده.
3-عبرت آموزی : طبیعی است که اهل خشیت به دلیل معرفت به خدا و ترس ناشی از این معرفت؛ تاثیر پذیری بیشتری از مشاهده افراد و اقوامی دارند که دچار هلاکت و یا انواع بلاها شده اند.

قرآن کریم در نازعات آیات 26-25 به داستان فرعون و مخالفت او با پیامبر خدا حضرت موسی(ع) اشاره می کند و بعد از بیان عذاب الهی بر فرعونیان، می فرماید: اینگونه حوادث برای اهل خشیت عبرت آموزی دارد.
4- احساس مسئولیت سنگین : تاثیر تلاوت آیات قرآن یا شنیدن آنها برای همه یکسان نیست، بعضی بی تفاوت آیات را می شنوند یا تلاوت می کنند و صرفا لقلقه زبانشان است، ولی مومنانی که از پروردگارشان خشیت دارند، بعد از شنیدن آیات قرآن، قلب و دل آنان سخت متاثر و پوست بدنشان به لرزه می آید (زمر23)
5-آمرزش و پاداشی بزرگ : قرآن کریم در سوره ملک 12 می فرماید: بی گمان کسانی که به نهان از پروردگارشان می هراسند، آنان از آمرزش و پاداشی عظیم برخوردارند

کسی که با آیات الهی آشنا می شود به عظمت و جلال و جبروت آفریدگار آن آگاه می شود

و در مقام خشیت قرار میگیرد و همین خشیت است که او را در مقام بندگان صالح قرار میدهد

و موجب میشود تا همه کارها و تلاش های دانشی وی در مسیر کمالی آفریده،

خود و دیگران باشد از این رو از نظر قرآن خشیت از آن چنین دانشمندانی است انما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر28)

 

                                    اطاعت از منظر قرآن‏

اعتقاد به خدای یگانه باید با اطاعت و فرمانبرداری از او همراه باشد. اطاعت از فرمان خدا و اصولی و قوانینی که در آیین اسلام مقرر فرموده زمینه عملی برای توحید و یگانه پرستی می باشد یا ایّها الذّین ءامنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و صاحبان امر از خودتان را اطاعت کنید. در این آیه دو نکته مهم وجود دارد:‏

نکته اول: در این آیه اطاعت از اولوالامر همردیف و همگام با اطاعت از پیامبر ذکر شده است. چون اطاعت از پیامبران اطاعت کامل و همه جانبه است و لذا اطاعت از اولوالامر نیز باید مانند پیامبر علم و عصمت داشته باشد.زیرا خداوند هرگز مومنین را به اطاعت مطلق از کسانی که احتمال خطا و اشتباه در باره آن می رود فرمان نمی دهد.‏

نکته دوم: همچنان که پیامبر ولایت و رهبری جامعه را در زمان خودش به عهده داشت و به حکم این آیه برای مردم واجب بود که از دستورات پیامبران اطاعت کنند، امام هم بعد از رحلت پیامبر ولایت و رهبری را بر عهده می گیرد و اطاعت از امام هم مانند اطاعت از پیامبر واجب است. از نظر قرآن اطاعت بر دو گونه است:

1- اطاعت کسانی که به حق بر ما ولایت دارند و رعایت مصلحت خود ما و مصلحت عموم با رعایت عواطف پاک انسانی ایجاب می کند که فرمانبردار آنها باشیم، نظیر اطاعت پیغمبر و امام و زمامداران و پیشوایانی که به فرمان پیغمبر و امام یا بر طبق موازین معتبر در عصر غیبت به این منصب رسیده باشند، یا اطاعت پدر، مادر و....

شرط وجوب این نوع اطاعت این است که دستور صاحبان این مناصب از حدود عدل و قانون تجاوز نکند و اطاعت کننده خود موظف است هر دستوری را که دریافت می کند از این نظر ارزیابی کند و اگر آن را بر خلاف عدل و قانون یافت از اجرای آن خودداری ورزد، به این ترتیب این گونه اطاعت، اطاعت مطلق نیست و به هیچ وجه آهنگ خود باختگی و سر سپردگی ندارد.

مثلاً اطاعت از پدر و مادر تا زمانی واجب می باشد که با دستورات و اوامر خداوند منافات نداشته باشد، ولی اگر امر پدر و مادر همردیف شرک و کفر باشد نباید از امر آنها اطاعت کرد.

2- اطاعت همراه با سرسپردگی و تسلیم بی قید و شرط در برابر آنچه به آدمی گفته می شود، در توحید قرآن این نوع اطاعت که در حقیقت عبودیت است، مخصوص خداست و هیچ موجود دیگر شایسته آن نیست. این نوع اطاعت نوعی پرستش و عبادت خدای یگانه نیز محسوب می شود، علاوه بر آن باید از اوامر، اصول و فرمانهای خداوند که در قرآن یا روایات و احادیث آمده اطاعت کرد

در باب اطاعت در قرآن آمده اتّخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله والمسیح ابن مریم و ما امروا الّا لیعبدوا الهاً واحدً الا اله الّا هو سبحانه عمّا یشرکون. غیر از خدا، علمای دینی و تارکان دنیا را که در میان آنها بودند خداوندگاران خویش شمردند، همچنین مسیح پسر مریم را، در صورتی که به آنها چنین دستور داده شده بود که فقط خدای یکتا را بپرستند جز او خدایی نیست، پیراسته باد از آنچه شریک او می شمرند

‏اطاعت از خداوند تسلیم بودن در برابر فرمان خدا و وحی او می باشد. یعنی خدا پرستان هر جا پای مسائل دینی و الهی، به میان آید، یکسره تسلیم حکم و وحی الهی باشند و در این زمینه اعمال نظر و سلیقه شخصی را کنار بگذارند تا وحدت و همبستگی آنان محفوظ بماند و دچار اختلاف و تفرقه های داخلی نشوند.

حق و تکلیف نصیحت، با اطاعت متفاوت است.

این که عده ای خواسته اند «نصیحت» را به«اطاعت» محدود کنند و یا بر اساس اصول معارف شیعه، آن را منحصر به امامان معصوم(ع) کنند. برخلاف وضع لغوی و کاربرد عرفی این واژه، راه پیموده اند. ادله وجوب نصیحت نیز از چنین قیودی عاری است. (اصول کافی ج1) ممکن است در طول تاریخ، در اثر انحراف دستگاه حکومت و فساد قدرت، کژتابی هایی را درعرصه معرفت سیاسی شاهد باشیم، ولی این، بدان معنا نیست که نصیحت، در مفاد واقعی خود، فاقد عنصر نظارتی باشد.

آن چه در طول تاریخ اسلام برای خلافت و سلطنت اتفاق افتاده، آن است که این عنصر نظارتی، نتوانسته در قالب نهادی خارج از نهاد حکومت و نهاد هم عرض حکومت، به کنترل مؤثر قدرت بپردازد و قدرت را از آسیب و فساد نجات دهد، ولی این واقعیت تاریخی که نوعی انحراف و کژفهمی در یک مقوله است و پس از دهه های آغازین اسلام رخ نموده، مانع آن نمی شود که با تکیه بر مفاد واقعی«نصیحت»، از آن، عنصر نظارت را نتیجه بگیریم

شاهد این گفتار، سیره حکومت پیامبر اکرم (ص) و امیرمؤمنان (ع) است. حتی این سیره را در برخی از خلفای اولیه اسلام نیز می یابیم. مردم، به راحتی، برخی از آنان را نصیحت می کردند و با نصیحت خویش، مانع فساد قدرت و سوء استفاده از آن می شدند نصیحت سعید بن عامر به خلیفه دوم و نامه معاذ بن جبل به همراهی یکی دیگر از صحابه به خلیفه و نصیحت او، از این قبیل است.

 

بلند همتی در قرآن

خداوند در قرآن تعلیم و تزکیه نفوس انسانی برای رسیدن به کمالات را هدف بعثت پیامبران دانسته است. آموزش و تربیتی که قرآن مد نظر دارد، اوج تمامی هر کمال است

از این رو به بندگان آموزش می‌دهد که همت، بلند دارند و خواسته‌های بزرگ و بلند معنوی را درخواست کنند و عزم خویش را برای رسیدن به آن جزم کنند.
خداوند در قالب دعا به انسان می‌آموزد تا چنین درخواست‌های بلندی داشته باشد

مثلا می‌فرماید: وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا   مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهًْ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ عبادالرحمن کسانى ‏اند که مى‏ گویند: پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنىِ چشمان ما باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان فرقان74).
خداوند درباره جایگاه متقین می‌فرماید: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ؛ در حقیقت، مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها، در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانایند (قمر54).
خداوند می‌فرماید متقین در چنین جایگاه عظیم و بلندی هستند؛ ولی شما به عنوان بندگان خدای رحمان از او بخواهید تا شما را رهبر و پیشوای این افراد قرار دهد و شما یک گام برتر از آنان باشید.

پس در زندگی باید همیشه بلند همت باشیم و برای اهداف بلند برنامه‌ریزی کنیم و با توکل بر خدا و توفیق او در این راه گام برداریم.
همت بلند‌دار که مردان روزگار          از همت بلند به جایی رسیده‌اند

 

قرآن؛ سنگین و آسان

از نظر قرآن، وحی قرآنی ویژگی‌هایی دارد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. 
قرآن، سخنی سنگین است: إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً؛ براستی ما قول سنگینی را القا می‌کنیم.(مزمل، آیه 5)
2. 
قرآن، کلامی آسان است: وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ؛ و هر آینه قرآن  را برای ذکر آسان گرداندیم.(قمر، آیه 17)
این دو مورد به ظاهر متضاد است؛ زیرا قرآن از یک نظر سنگین و از نظر دیگر آسان است. به این معنا که از نظر محتوا و معارف بلند، چنان سنگین است که هر کسی نمی‌تواند مفاهیم و معارف عمیق آن را بر تابد و از یک سو همین قرآن از نظر فهمیدن چنان آسان بیان شده که هر کسی به آسانی می‌تواند آن را بفهمد.
قرآن از نظر محتوا، سبک و بی‌مغز و بی‌محتوا نیست، بلکه سنگین و ثقیل است؛ و از نظر درک، آنچنان است که هر کسی در حد خود می‌تواند بفهمد

آسان بودن قرآن از آن جهت است که براساس فطرت است و چون مطابق فطرت است، این مطالب وزین و سنگین به خوبی و آسانی درک و فهم می‌شود

پس قرآن با آنکه دارای سنگینی و وزانت است، آسان است و سخت نیست

 

نظرات  (۱)

با احترام از مقاله شما استفاده کردم و بخشی از آن را برداشت آزاد کردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">