تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.



قرآن و مواد مخدر

هر چند آیه صریحی در قرآن مجید درباره مواد مخدر نیامده است ولی در این معجزه جاوید که بیان هر چیزی در آن آمده، از انواع مسکرات و مواد مخدر نیز سخن گفته است و می رساند که مستی و تخدیر اختصاص به شراب ندارد، بلکه عوامل دیگری نیز این خاصیت را در انسان ایجاد می کنند

در نتیجه مشمول حرمت و حکم شراب می گردند. در قرآن کریم قتل نفس و ضرر به خویشتن نهی شده است و آن را مخالفت حکمت الهی دانسته است (نساء 19)

 و شکی نیست که اعتیاد به مواد مخدر زیان آور مرگ تدریجی است و مشمول این آیه است : قرآن هرگونه عامل که انسان را به هلاکت و آسیب و گرفتاری بکشاند ممنوع ساخته (بقره195) و معتاد نه تنها خانواده و فرزندانش را بدبخت و بی آبرو می سازد، بلکه به کشور، فرهنگ و جامعه اش خیانت می کند و دینش را از طریق دروغ، دزدی، مستی و... تباه می سازد بلکه سرانجام در سلول های کثیف و مخوف و یا در بالای چوبه دار به عمر ننگین خود پایان داده و به هلاکت دنیوی و اخروی گرفتار می آید و بدین وسیله مشمول حکم این آیه می شود

خداوند در قرآنش همه گونه «فواحش و زشتی ها و ظلم و ستم ها و...» را حرام نموده (اعراف33) و با توجه به این که مصرف یا فروش مواد مخدر، بلاها و بی عفتی ها و بی غیرتی ها و فواحش عظیمی را به جامعه نسل جوان و خانواده ها تحمیل می کند شبهه ای باقی نمی گذارد

قرآن اسراف گران را شیطان خوانده (اسراء27) و هرگونه زیاده روی را ممنوع ساخته است (اعراف31) و تردیدی نیست که هزینه های سنگین مواد مخدر و آتش زدن اموال، مشمول این آیات است

قرآن مجید از ظلم و ستم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران در صدها آیه هشدار داده و جایگاه چنین افرادی را آتش جهنم دانسته و فرد معتاد نه تنها با دود مسمومش به فرزندان و خانواده و هم نشین هایش رحم نمی کند و جان آنان را تهدید می کند، بلکه برای تهیه مواد و خالی کردن عقده حقارت و سودجویی و تکاثر اموال... به نسل جوان و کودکان معصوم و فرهنگ و استقلال ملت و کشورش خیانت می کند و هر آن دیگران را به دام می اندازد و از این جهت هم جزو مصادیق این آیات بشمار می رود

در روایاتی که از پیشوایان معصوم به ما رسیده به مواد مخدر توجه شده است

رسول خدا فرمودند: زمانی فرا می رسد که در آن عصر مردم چیزی به نام «بنج» مصرف می کنند که من از آنان و آنان نیز متقابلاً از من دور می باشند. (مستدرک الوسایل، ج 17 ص85)

نیز می فرماید: کسی که از این مواد استفاده کند، گناهش چون کسی است که هفتاد مرتبه کعبه را ویران ساخته و هفتاد ملک مقرب و پیامبر مرسل را به قتل رسانده و هفتاد قرآن را به آتش کشیده و چنین کسی بیش از شارب الخمر و رباخوار و زناکار و سخن چین از رحمت خدا دور است (روضات الجنات 7 ص189)

 و همچنین می فرمایند: به یهود و نصارا سلام کنید ولی به معتاد مواد مخدر سلام نکنید (روضات الجنات 7، ص189) درباره حرمت این مواد خانمان سوز در روایات آمده: هر مست کننده و نشئه آور حرام است، آنچه انسان را مست می کند، کمش نیز حرام است و چیزی که عقل را از کار می اندازد مصرف آن مطلقاً جایز نیست (کنز العمال، ج 5، ص368). 
فلسفه حرمت اعتیاد

 در دین اسلام، واجبات و محرمات براساس مصالح و مفاسد مردمی و اجتماعی استوار است، هر چند عقل انسان ها از درک آن عاجز باشد بنابر این تحریم شراب، مواد مخدر و... بر این اساس است

حضرت امام موسی ابن جعفر (ع) می فرمایند: «خداوند شراب را تنها به جهت اسمش حرام نساخته، بلکه ممنوعیت آن به جهت عوارض و مستی آن است، بنابر این هر چیز دیگری مثل شراب عقل را از کار بیندازد، حکم شراب را دارد» (وسایل17ص273)

یعنی اگر غیر از شراب و مواد مخدر چیزهای دیگری نیز این خاصیت و آثار زشت را داشته باشند آن هم حرام است و این گونه احادیث را منصوص العله گویند که علت حکم در خود حدیث آمده است.
عوامل اعتیاد

1- فساد خانوادگی: هرگاه والدین یا یکی از اعضای خانواده معتاد باشند و یا محیط خانواده با اختلاف و نزاع زن و شوهر و یا والدین و فرزندان آسیب ببیند، در این صورت، جاذبه های کاذب از جمله اعتیاد آنان را تهدید می کند.
2- همنشینی با معتادان: رفیق نامناسب منشأ فساد و انحراف است و قوی ترین عوامل است.
3- حضور در مجالس هوسرانی: مجالس عیش و رقص و فساد و خوش گذرانی بخش مهمی از اعتیاد را تشکیل می دهد و تعارفات افیونی که معمولا در این گونه مجالس آغاز می شود، سرانجام به اعتیاد منجر می شود.
4- شکست در اهداف مورنظر: شکست و نرسیدن به اهداف، گاهی موجب آلودگی به این بیماری مهلک می شود مثل پیدانکردن شغل مطلوب، شکست در ازدواج...
5- انحطاط اخلاقی: فقدان تعهدات دینی و اخلاقی زمینه انواع فسادها و انحراف ها و از جمله اعتیاد است.
6- شخصیت طلبی کاذب: برخی افراد نادان وبی تجربه، اعتیاد را نوعی شخصیت تلقی کرده و آن را تبلیغ می کنند، لذا آن را در ملأعام و حضور مردم استعمال می نمایند.
7- ناآگاهی ازمضرات: گروهی از معتادان در اثر تبلیغ و فریب فریبکاران به این دام افتاده و گمان کرده اند، این دودهای مهلک سودمند است!!!
8- انتقام جویی از خوبان: عده ای از معتادها عقده ای و بسیار فرومایه هستند و درمیان جامعه و حتی خانواده خویش ارزش و اعتباری ندارند. لذا در تلاش هستند افراد باشخصیت را کنار منقل ها بکشانند تا بدین وسیله حقارت اجتماعی خویش را جبران نموده و به گمان خود ازدیگران انتقام بگیرند!
9- سودجویی: گروهی برای رسیدن به پول های کلان دست به تولید و فروش موادمخدر می زنند و با فریب دادن دیگران به اهداف شیطانی خود می رسند.
10- نقش استعمار: عوامل استعمار در داخل و خارج کشور، برای جلوگیری از پیشرفت و استقلال ملت ها، از راه های گوناگون از جمله ترویج فساد و اعتیاد و معرفی کردن الگوهای شخصیتی و مالی کاذب، تلاش می کنند جوانان را منحرف کنند.
برخی از پیامدهای اعتیاد

تردیدی نیست که معتادان از جمله افراد منفور در جامعه هستند و حتی والدین و فرزندان آنها از وجود آنان رنج می برند و هرگز دوست ندارند آنان را از خود بدانند، زیرا معتادها به عزیزترین و گرانمایه ترین چیز که وجود خودشان است رحم نمی کنند

دراین صورت برای این افراد، پدر و مادر و خواهر و برادر و ناموس و شرف و استقلال کشور و... دربرابر دود و منقل ارزشی ندارد. شخص معتادی که دخترش را با مردی در برابر 200 مثقال تریاک معاوضه نمود، نمونه ای از این موارد است. 
راههای درمان اعتیاد

بدون شک استعمال موادمخدر، مضر و سم مهلکی است و هرچند انسانهای عاقل با یک تصمیم جدی می توانند آن را ترک کنند، ولی در شرایط عادی ترک عادت اگر محال نباشد، دشوار است

زیرا این بیماری در افکار و روان معتاد اثر می گذارد و طبق فرمایش مولا امیرالمؤمنین علی(ع): «عوض کردن طبیعت ها بسیارمشکل است» (غررالحکم، ص548)» ولی درعین حال از دو راه می توان با اعتیاد مبارزه کرد:
الف) جلوگیری از اعتیاد

1- توجه کامل به مفاسد اعتیاد

2 -اجتناب از تقلید کورکورانه

3- ایجاد پناهگاه فکری برای جوانان

4-گسترش اماکن تفریحی سالم و گردشگاههای مناسب

5-کنترل فرزندان و جلوگیری از معاشرت با افراد ناشناخته و نامطلوب

6-اطلاع رسانی همه جانبه ازمفاسد اعتیاد در رسانه های گروهی

7-مصاحبه های تلویزیونی عبرت آموز با برخی معتادان

8-یادآوری مضرات و پیامدهای اعتیاد به انواع موادمخدر به دانش آموزان و ممنوع ساختن استعمال آن در فضای آموزشی

9 - ایجاد اشتغال برای جوانان.
ب) ترک اعتیاد

1-اندیشه کردن در مضرات اعتیاد و سپس تصمیم بر ترک آن با اراده شکست ناپذیر

2-جایگزین کردن عادت های خوب به جای اعتیاد

3 -اجتناب از دوستان معتاد و مراکزی که از آن ها بوی اعتیاد می آید

4-خودداری از ملاک قراردادن دیگران

5-عدم تزلزل در شکستن اراده ترک اعتیاد

6-استفاده از فضاهای باز، ورزش و مسافرت

7-تشویق ترک کنندگان اعتیاد ازطریق دولت و ملت

8- ترک اعتیاد به صورت تدریجی (در صورتی که اراده قوی نباشد) در طول چندین ماه.

اعتیاد و وجود معتادان در جامعه
از عواملی که می تواند در افزایش آسیب های اجتماعی مؤثر باشد، وجود معتادان در جامعه و مشکلات فراوانی است که به دنبال آن گریبان گیر تک تک افراد جامعه می شود و امنیت اجتماعی و اطمینان خاطر را از آنها سلب می کند.
عوامل مؤثر در گرایش افراد به مصرف مواد مخدر به سه بخش تقسیم می شود:
اولین عامل، خود فرد است. در این خصوص عواملی مانند کمبود اعتماد به نفس، تمایل به اعمال زشت و خلاف، عدم آگاهی یا فقدان شناخت لازم نسبت به مصرف مواد مخدر، ناراحتی روانی یا مشکلات شخصیتی، درد یا بیماری های جسمی مزمن، نظر مثبت به مواد مخدر، داشتن پیش زمینه ارثی، مورد خشونت قرار گرفتن و وضعیت بد تحصیلی می تواند فرد را به مصرف مواد مخدر ترغیب کند

دومین عامل، مربوط به خانواده فرد است. در این خصوص عواملی مانند رها کردن فرزند به حال خود (طردشدگی)، تشنج و درگیری در خانواده و سطح پایین درآمد، در گرایش فرد به مواد افیونی مؤثر است

سومین عامل، مربوط به محیط است. دوستان ناباب، دسترسی آسان به موادمخدر و فشارهای ناشی از بحران های محیطی به عنوان محیطی در گرایش افراد به مواد مخدر مؤثر است.
اعتیاد و معتاد چنان از نظر اسلام مذموم و ناپسند است که در احادیث آمده که به شخص یهودی سلام کنید ولی به کسی که معتاد به حشیش است سلام نکنید یا کسی که معتاد به حشیش باشد، محارب با خدا و تمامی انبیاست

                                    نسخه پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای درمان بی قراری های ما

آگاه باشید در قرآن خبرهاى آینده است، و بیان حوادث اقوام گذشته، و درمان بیماری هاى شما و برنامه نظم زندگى اجتماعى شما.
نیاز و خلأ روحی ما، در مسیر زندگی از کدام جهت بیشتر است؟! به نظر می آید که اگر یک نگاه دقیقی به مجموعه اجتماع بشود ، این نتیجه حاصل می گردد : که یکی ازبیماریهای فرا گیر، بی قراری و اضطراب و مشابه آن است. که درمانِ این بیماری (اضطراب) یک همسایگی نزدیکی با خدا، دین، عبادت، قرآن و اهل بیت علیهم السلام دارد
اگر یک نگاه عمومی، اما دقیق به زندگی مردم بکنیم متوجه می شویم که یک مشکل کمبود آرامش در ما هست، یعنی یک نوع بی قراری در ما دیده می شود. و همانگونه که «آرامش» مراتب دارد «بی قراری» نیز مراتبی دارد

به این معنا که گاهی بی قراری انسان را به جهنم می کشاند و باعث گناه و فساد می شود و گاهی بی قراری انسان را مبتلا به بیماریهای عصبی می کند.
ولی این نکته باید دانسته شود که : درمان این بیماری بسته به ارتباط با خداوند، ارتباط با قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) است و در این فکر بودم که بهترین راهکار درمانی که در طول مدت ما را همراهی کند و آرامش بدهد که بتوانیم به زندگیمان سر و سامانی دهیم چیست؟ و چه داروی جامعی برای این بیماری وجود دارد؟
خلاصه به این نتیجه رسیدیم که در تعابیرِ مختلفی خدای متعال قرآن را درمان همه بیماریها می داند. مخصوصاً این بیماری اضطراب و بی قراری و نهایتا در این فکر رفتم که پیامبر اکرم ص اواخر عمر شریفشان می خواهند یک سفارش کوتاه و خوب بکنند

امام علی علیه السلام فرمود : از این کتاب بزرگ آسمانى براى بیماری هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است : درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت !
سفارش آن بزرگوار برای مردم چه بوده؟!
انسان می بیند که آخرین سفارش آن حضرت مربوط به قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام بوده است که این دو یکی هستند. چون قرآن بدون اهل بیت علیهم السلام معنا نمی دهد و اهل بیت هم از قرآن جدا نیستند

 خلاصه اینکه این درمان نامه را پیامبر اکرم ص برای ما آوردند

در آیه 57 سوره یونس مى خوانیم «قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ»؛ از سوى پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد.
در آیه 44 سوره فصلت نیز میخوانیم: «قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء»؛ به این لجوجان تیره دل بگو این قرآن براى مومنان مایه هدایت و شفاء است.
امام على(ع) در سخن بسیار جامع خود در نهج البلاغه این حقیقت را با شیواترین عبارات بیان فرموده است: فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به على لاوائکم، فان فیه شفاء من اکبر الداء، و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال؛ از این کتاب بزرگ آسمانى براى بیماری هاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بطلبید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است: درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت !

و در عبارت دیگرى از همان حضرت می خوانیم: الا ان فیه علم ما یاتى و الحدیث عن الماضى و دواء دائکم و نظم ما بینکم: آگاه باشید در این خبرهاى آینده است، و بیان حوادث اقوام گذشته ، و درمان بیماری هاى شما و برنامه نظم زندگى اجتماعى شما.
آخرین سفارش آن حضرت مربوط به قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام بوده است که این دو یکی هستند

چون قرآن بدون اهل بیت علیهم السلام معنا نمی دهد و اهل بیت هم از قرآن جدا نیستند  خلاصه اینکه این درمان نامه را پیامبر اکرم ص برای ما آوردند.
و در جاى دیگر از همان امام بزرگ می خوانیم: و علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین و الشفاء النافع ، و الرى النافع ، و العصمة للمتمسک و النجاة للمتعلق، لا یعوج فیقام ، و لا یزیغ فیستعتب ، و لا تخلقه کثرة الرد و ولوج السمع ، من قال به صدق و من عمل به سبق؛ کتاب خدا را محکم بگیرید، زیرا رشته اى است بسیار مستحکم، و نورى است آشکار، داروئى است شفا بخش و پر برکت، و آب حیاتى است که عطش تشنگان حق را فرو می نشاند هر کس به آن تمسک جوید او را حفظ میکند، و آن کس که بدامنش ‍ چنگ زند نجاتش مى بخشد، انحراف در آن راه ندارد تا نیاز به راست نمودن داشته باشد، و هرگز خطا نمى کند تا از خوانندگانش ‍ پوزش بطلبد، تکرارش موجب کهنگى و یا ناراحتى گوش نمی گردد (و هر قدر آن را بخوانند، شیرینتر و دلپذیرتر خواهد بود) کسى که با قرآن سخن بگوید راست می گوید و کسى که به آن عمل کند گوى سبقت را از همگان مى برد.
این تعبیرهاى رسا و گویا که نظیر آن در سخنان پیامبر (ص) و سایر گفته هاى على(ع) و ائمه هدى (علیهم السلام ) کم نیست، به خوبى ثابت می کند که قرآن نسخه اى است براى سامان بخشیدن به همه نابسامانی ها، بهبودى فرد و جامعه از انواع بیماری هاى اخلاقى و اجتماعى .
بهترین دلیل براى اثبات این واقعیت ، مقایسه وضع عرب جاهلى با تربیت شدگان مکتب پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) در آغاز اسلام است، دیدیم چگونه آن قوم خونخوار و جاهل و نادان که انواع بیماری هاى اجتماعى و اخلاقى سر تا پاى وجودشان را فرا گرفته بود، با استفاده از این نسخه شفا بخش نه تنها درمان یافتند، بلکه آنچنان قوى و نیرومند شدند که ابرقدرتهاى جبار جهان را به زانو در آوردند

و این درست همان حقیقتى است که مسلمانان امروز آن را از یاد برده اند، و به این حال و روزگار که میدانیم و میدانید گرفتار گشته اند.
تفرقه در میانشان غوغا می کند، غارتگران بر منابعشان مسلط شده اند، سرنوشتشان به دست دیگران تعیین می شود، و انواع وابستگی ها آنها را به ضعف و زبونى و ذلت کشانده است و این است سرانجام کار کسانى که نسخه شفابخش در خانه هاشان باشد و براى شفاى دردهاى خود دست به سوى کسانى دراز کنند که از آنها بیمارترند!

 

نظرات  (۱)

 قضاوت مخصوص خداست ، خداوندی که عالم بر همه چیز است و خداوندی که مالک همه چیز است او ارحم‌الراحمین است و برقلب زلال من ، زنده می‌کند جسم سیاه سوخته و دود گرفته و دردکش‌ام را دوباره همان گونه که لباس گل آلود در آب تمیز میشود ، که اوست خالق و قادر بر هر چیز.

به بزرگی و عظمت خدا قسم که تا به امروز هر چقدر در آتش اعتیاد سوخته ام و زجر کشیدم تحقیر شدم ، به لطف و کرم و رحمت خداوند متعال و مهربان تمام تلاشم این بوده خوانوادم آرامش و امنیت و آسایش داشته باشند حتی تا پای جان تنها ناکامی ام آرامش کامل بوده ، ان‌شاءالله خداوند رحمان و رحیم آنرا هم برکت خواهد بخشید. برحمتک یا ارحم‌الراحمین

ولی نوشته شما درست میشد اگر قبلش مینوشتی باید برای دور ماندن از خاطراتش بنا را گذاشت بر آن که ..... همه گرفتاران این گونه که شما خط نمودید نیستند هر چند که آن یک داستان هم مشکوک و غیر باور است. 

والله اعلم

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">