تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

امام زمان (عج) در قرآن کریم

چهل حدیث پیرامون حضرت مهدی (عج)

حکومت جهانی امام زمان (عج) و برنامه حکومت. یاران امام

مسئولیت‌های انسان (دعای توفیق الطاعه). دعای عهد؛ انتقال محبت مهدی، امام زمان وجه الله

ایران داعیه دار  مهدویت. قیام های قبل از قائم. استعمار و بهره گیری از آخرالزمان

امام زمان و انتظار فرج داشتن . جامعه منتظر وظایف منتظران

غیبت امام زمان(عج)! چرا غیبت ؟ علل سیاسی و اجتماعی غیبت . راز طول عمر

امام زمان و ادیان . نقاط مشترک میان شیعه و اهل سنت . آخرین دولت

بسم الله الرحمن الرحیم

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیمه شعبان 255 هجری در سامراء از مادر نرجس متولد یافتند (بانوی پاکدامن دختر پادشاه روم، به صورت معجزه ‏آسا و بر اساس یک نقشه حساب شده از روم به مدینه منتقل می‏شود) (خواستگاری پیامبر صلی الله علیه و آله  از شمعون جد نرجس در خواب، حضرت فاطمه سلام الله علیها و پیش بینی اسارت و ازدواج نرجس .

نرجس تحت ‏نظر حکیمه خاتون عمّه امام حسن عسکری‏ علیه السلام کاملا با تعالیم اسلامی آشنا می‏گردد و به جهت‏ برخورداری از کمالات والای معنوی به افتحار همسری امام یازدهم نائل آمد.

                                         تولد امام زمان (عج)

ثقه الاسلام الکلینی(ره) فی الکافی: ولد(ع) للنصف من شعبان سنه خمس و خمسین و مأتین. مرحوم شیخ صدوق و شیخ طوسی روایت میکنند: حکیمه خاتون میگوید: یک روز به منزل امام  عسکری(ع) رفته بودم و تا هنگام غروب آفتاب، خدمت حضرت بودم، چون خواستم برگردم، ایشان به من فرمودند: عمه جان! امشب نزد ما بمان، در این شب فرزندی متولد می شود که خداوند زمین را به وسیله او با علم و ایمان هدایت، زنده میکند،

پس از اینکه با رواج کفر و گمراهی مرده باشد. عرض کردم: از چه کسی؟ من که در نرجس، آثار حمل نمی بینم. حضرت فرمودند: خداوند حمل او را چون حمل مادر حضرت موسی(ع) مخفی قرار داده است. آن شب در منزل حضرت ماندم، افطار کردم و هنگام استراحت، نزدیک نرجس خوابیدم و پیوسته مراقب او بودم. او آرام خوابیده بود و من در حیرت بودم. در این شب زودتر برای نماز شب برخاستم، چون به نماز وتر رسیدم، نرجس از خواب برخاست و وضو گرفت و نماز شب خواند؛ به آسمـان نگاه کردم، چیزی نمـانده بود که شک در دلم پدید آید، ناگاه امـام(ع) از داخل حجره خود صدا زدند: عمه جان! شک مکن، وعده ای که دادم نزدیک است.

در این هنگام آثار درد زایمان در نرجس پدیدار شد، من نام خداوند را بر او خواندم. حضرت صدا زدند: برای او سوره قدر بخوان. شروع به خواندن سوره قدر کردم و شنیدم که آن کودک از درون شکم مادر با من همراهی نمود و بر من سلام کرد. من ترسیدم. صدای امام بلند شد که عمه جان! از قدرت خداوند شگفت زده نشو، خداوند، ما را در کودکی به حکمت گویا می گرداند و در بزرگسالی، حجت خود در روی زمین قرار میدهد. کلام حضرت که بپایان رسید، نرجس از دیده من غایب شد،‌ با شتاب به سوی امام رفتم، حضرت فرمودند: باز گرد، او را خواهی یافت.

چون باز گشتم، در نرجس نوری مشاهده کردم که چشمم را خیره کرد و حضرت صاحب الزمان(عج) را دیدم که رو به قبله به سجده افتاد و بر زانو نشست و انگشتان سبابه خود را بلند کرد و گفت اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان جدی رسول الله و ان ابی امیرالمومنین وصی رسول الله بعد نام تمامی ائمه را برد تا به نام خودش رسید و فرمود اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املاء الارض بی عدلا و قسطا بار خدایا! به وعده ای که به من فرموده ای، وفا کن و امر امامت مرا کامل کن و قدرت انتقام از دشمنانت را به من عنایت کن و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن.

 امام(ع) صدا زدند: عمه جان! فرزندم را بیاور. من نوازد را گرفتم و دیدم بر بازوی دست راستش نوشته شده جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً حق آمد و باطل نابود گردید؛ یقیناً باطل نابود شدنی است(اسری 81) چون نوزاد را به نزد حضرت بردم، او را روی دست گرفت و فرمود: فرزندم! به قدرت الهی سخن بگو.

پس فرمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون. اراده کردیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم؛ و به فرعون و هامان و لشکریانشان؛ آنچه را از آنها (بنی اسرائیل) بیم داشتند، نشان دهیم. (قصص5)

 

مادر امام زمان

چون شب شد و به خواب رفتم، در خواب دیدم که حضرت مسیح ع با حواریین، جمع شدند و منبری از نور نصب کردند که از رفعت، بر آسمان بلندی می نمود و آنرا در همان موضعی قرار دادند که جدم، تخت را گذاشته بود. حضرت محمد ص، با وصی و دامادش علی بن ابیطالب ع و جمعی از امامان و فرزندان بزرگوار ایشان، قصر را به نور قدوم خویش، منور ساختند. حضرت مسیح ع از روی ادب و تعظیم و اجلال به استقبال خاتم انبیاء محمد مصطفی ع، دست در گردن آن حضرت انداخت.

سپس پیامبر اسلام ص فرمود: ای روح الله! من آمده ام که ملکه فرزند وصی تو، شمعون صفا را برای این فرزند سعادتمند خود، خواستگاری نمایم. و اشاره کردند به ماه برج امامت، امام عسکری ع که فرزند آن کسی که تو نامه اش را به من دادی. حضرت عیسی ع بسوی حضرت شمعون نظری انداخت و گفت: شرف دو جهان به تو روی آورده است، رحم خود را به رحم آل محمد ص پیوند کن.

 

شمعون گفت: این کار را انجام دادم. پس همگی بر آن منبر بر آمدند و حضرت رسول ص خطبه ای خواند و با حضرت مسیح ع، مرا به عقد حضرت امام عسکری ع در آوردند و فرزندان حضرت محمد ص با حواریان گواه شدند

چون از خواب بیدار شدم، از ترس کشته شدن، آن خواب را برای پدر و جد خود نقل نکردم و این راز را در سینه پنهان داشتم. آتش محبت آن خورشید فلک امامت، روز بروز در کانون سینه ام، مشتعل می شد و سرمایه صبر و قرارم را به باد فنا می داد تا به حدی که خوردن و آشامیدن بر من حرام شد و هر روز چهره ام افسرده تر می شد و بدنم لاغر تر می گردید و آثار عشق پنهان، در بیرون ظاهر می شد.

 

در شهرهای روم، طبیبی نماند که جدم برای معالجه من حاضر نکرده باشد و از دوای درد من از او سوال ننموده باشد چون از علاج درد من مایوس شد روزی به او گفتم ای نور چشم من! آیا در خاطرت آرزوی هست تا آن را برآورده نمایم؟ گفتم: ای جد من! درهای شادمانی را به روی خود بسته می بینم، حال اگر دستور بدهی تا از شکنجه و آزار اسیران مسلمان در زندان دست بردارند و آنها را آزاد نمایند امیدوار هستم که خداوند متعال حضرت مسیح و مادرش عافیتی به من ببخشند. جدم قبول کرد و چون چنین کردند، اندک سلامتی و صحت از خود ظاهر ساختم و مقداری هم غذا خوردم پس جدم خوشحال و شاد شد و دیگر اسیران مسلمان را عزیز می داشت.
بعد از 4 شب در خواب دیدم که بهترین زنان عالمیان، حضرت فاطمه زهرا و حضرت مریم با هزار کنیز از حوریان بهشتی که در خدمت آن حضرت بودند پیش من آمدند. حضرت مریم گفت این خاتون و بهترین زنان، مادر شوهر توست. پس من به دامنش افتادم و گریستم و شکایت کردم که امام عسکری از دیدار با من خودداری میکند.

آن حضرت فرمود: فرزند من چگونه به دیدن تو بیاید در حالیکه تو به خدا شرک می آوری و بر مذهب مسیحیان هستی؟! اینک خواهرم مریم دختر عمران، از تو بسوی خدا بیزاری میجوید، اگر میل داری که حق تعالی و حضرت مسیح و حضرت مریم ع از تو خشنود گردند و حضرت امام عسکری ع به دیدن تو بیاید، پس بگو اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله چون این دو کلمه طیبه را تلفظ نمودم، حضرت سیده النساء مرا به سینه خود چسباند و دلداری داد و فرمود: اکنون، منتظر آمدن فرزندم باش که من، او را بسوی تو می فرستم
چون بیدار شدم، آن دو کلمه طیبه را بر زبان می راندم و انتظار ملاقات آن حضرت را می بردم. حضرت نرجس ع گفت: در شبی امام عسکری ع به من خبر داد که در فلان روز جدت، لشکری بر علیه مسلمانان خواهد فرستاد و خود، از عقب خواهد رفت؛ تو خود را در میان کنیزان و خدمتکاران او بینداز بصورتی که ترا نشناسند و به دنبال جد خود روان بشو و از فلان راه برو. پس من چنان کردم. طلیعه لشکر مسلمانان به ما برخوردند و ما را اسیر کردند و آخر کار من این بود که دیدی و تا به حال، کسی به غیر از تو ندانسته است که من دختر پادشاه روم هستم

گفتم: این عجیب است که تو از اهل فرنگ هستی و زبان عربی را به خوبی می دانی. او گفت: بلی! بخاطر محبت زیادی که جدم به من داشت و می خواست که به من آداب حسنه را یاد بدهد، برای من زن مترجمی که هم زبان فرنگی و هم زبان عربی می دانست را قرار داده بود که او هر صبح و شام می آمد و به من لغت عربی می آموخت تا آنکه توانستم این زبان را یاد بگیرم.

 

بشر بن سلیمان می گوید: چون او را به سامراء خدمت حضرت امام علی النقی ع رساندم، حضرت به ایشان فرمود: چگونه حق سبحانه و تعالی، به تو نشان داد عزت دین اسلام و ذلت دین نصاری را شرف و بزرگواری محمد ص و اهل بیت او را ؟ گفت: چگونه وصف کنم برای تو ای فرزند رسول خدا چیزی را که تو از من بهتر می دانی. امام هادی ع فرمود: میخواهم ترا گرامی بدارم.

کدام یک بهتر است نزد تو، این که ده هزار اشرفی به تو بدهم یا ترا به یک شرف ابدی بشارت بدهم؟ حضرت نرجس ع عرض کرد: بشارت شرف را می خواهم و مال نمی خواهم. حضرت امام علی النقی ع فرمود: بشارت باد ترا به فرزندی که پادشاه مشرق و مغرب عالم می گردد و زمین را پر از عدل و داد می کند، بعد از آن که پر از ظلم و جور شده باشد. حضرت نرجس ع عرض کرد: این فرزند از چه کسی بوجود خواهد آمد؟
امام هادی ع فرمود: کسی که حضرت محمد ص ترا برای او خواستگاری کرد. سپس از او پرسید: حضرت مسیح و وصی او، ترا به عقد چه کسی در آوردند؟ او گفت: به عقد فرزند تو، امام عسکری ع. حضرت فرمود: او را می شناسی؟ او گفت: از شبی که به دست بهترین زنان، مسلمان شدم، شبی نگذشته است که او به دیدن من نیامده باشد.

پس امام هادی ع، خادم را طلبید و فرمود: برو به خواهرم حکیمه بگو که بیاید. چون حکیمه ع داخل شد حضرت فرمود: این، آن کنیزی است که می گفتم حکیمه خاتون، حضرت نرجس ع را در بر گرفته، بسیار نوازش کرد. سپس امام هادی ع به حکیمه خاتون فرمود: ای دختر رسول خدا! او را به خانه خود ببر و واجبات و سنتها را به او آموزش بده، زیرا او زن امام عسکری و مادر صاحب الزمان ع است.

 

همسر و فرزندان امام زمان (عج) چه کسانی هستند؟

در روایتی به نقل از امام صادق(ع) آمده که: لایطلع علی موضعه احد من ولی و لاغیره احتمال ازدواج و فرزندان داشتن امری است که در مورد امام زمان(عج) وجود دارد، اما به دلیل وجود روایات مستند و قابل قبول نمی توان به یک پاسخ دقیق رسید و قطعاً خداوند این بخش از زندگی حضرت را نیز به دلایل حکیمانه خویش که به مصلحت ما نیز می باشد پنهان داشته است.

 

امام زمان کجا زندگی می کند؟

اینکه امام زمان در همه جا و همه مکان ها حضور دارند به معنی حضور با بدن جسمانی نیست بلکه منظور از این حضور احاطه علمی ایشان به امور عالم و مردم می باشد که ناشی از علم الهی است و لازمه این علم حضور با جسم و بدن مادی نیست بلکه همان علم غیبی است که خداوند به معصومین (ع) عنایت فرمودند. اگر امام زمان(عج) می‌فرمایند: ما به احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست. منظور علم ایشان است نه فقط حضور جسمانی، البته این توضیحات منافاتی با برخی روایات که از حضور هر دوی این ها یعنی حضور جسمانی و احاطه علمی برای امام مفروض و مقبول است، ندارد.
با توجه به فرازهائی از دعای ندبه که می فرماید لیت شعری این استقرت بکالنوی؟ بل أیّ ارض تقلّک اوثری؟ ابرضوی أو غیرها أم ذی طوی؟ ای کاش می دانستم در کدامین جایگاه سکونت داری و کدامین زمین یا آسمانی تو را در برگرفته است؟ آیا در کوه رضوی هستی و یا جائی دیگر و یا در ذی طوی؟ مستناد از احادیث معصومین آن است که حضرت در مکان خاص و سرزمین و شهر و کشور معینی مستر نیستند بلکه ایشان همواره در سفر از مکانی به مکان دیگر جهت انجام وظائفی هستند که خداوند بر ایشان قرار داده است. مخفی بودن این موضوع عقلانی و منطقی است. همانطور که موضوع غیبت امری عقلانی و حکیمانه است اگرچه ما به سر آن ها جاهل و بی اطلاع باشیم.
اگر در دعا با این سوال ها حالت حزن و سوز و هجران و تاسف از دوری حضور حضرت اظهار می شود باز هم دلیلی بر زندگی و اقامتگاه ایشان نیست. در فرازهای دیگر از دعا به راحتی پاسخ به این شبهه داده می شود.

آنجا می فرماید: بنفسی انت من مغیب لم دخیل منّا بنفسی أنت نازح ما نزح عنّا؛ جانم به قدایت تو همان ناپیدائی هستی که بیرون از ما نیستی جانم به فدایت تو همان کنار رفته ای هستی که از ما به کنار نیستی.
امام زمان(عج) در همه جا حضور دارند. منظور از این احاطه علمی است نه فقط حضور جسمانی همچنین حضرت در بین مردم زندگی می کنند نه در مکان خاص و معین، و ایشان دائم در حال سفر و حرکت از مکانی به مکان دیگر جهت هدایت و دستگیری مردم هستند.

دلیل بر تولد مهدی موعود چیست؟

عقیده به مهدویت،‌ از امور مسلّم و قطعی تاریخ و کلام اسلامی است. مسلمانان اعم از شیعه و سنی به مهدی موعود باور دارند. نقطه اختلاف شیعه و سنی در مهدویت تولد حضرت است. بعضی از عالِمان اهل سنت بر این باورند که مهدی موعود هنوز متولد نشده لیکن همه شیعیان امامیه می گویند: مهدی موعود فرزند امام عسکری(ع) است و در سامراء در سال 255 هجری متولد شده و در پس پرده غیبت زندگی میکند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد.

این سخن را افزون بر شیعیان، بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته اند و در کتاب هایشان متذکر شده اند،‌ مانند محمد بن طلحة شافعی در مطالب السؤال؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه؛ ابن حجر شافعی در الصواعق المحرقه؛ و ابن خلکان در وفیات الاعیان. برخی از پژوهشگران بیش از صد نفر از دانشمندان اهل سنت را نام برده اند که در تألیفاتشان ولادت امام مهدی(عج) را متذکر شده اند.[1] به طور کلی همه قبول دارند که مهدی موعودی خواهد آمد و جهان را از عدل پر می کند. محل بحث در مهدویت خاصه است؛ یعنی آن مهدی موعود، فرزند امام عسکری(ع) که متولد شده است.
دلایل ولادت و امامت امام مهدی(عج):
1. پیشگویی امامان پیشین:
پیامبر اسلام(ص) و هر یک از امامان پیشین درباره امام مهدی(عج) ویژگی های حضرت، رهنمودهایی به شیعیان داده و از پیش زمینه سازی کرده بودند که شیعیان بدانند از امام(ع) پسری متولد خواهد شد اما ولادتش به جهت وضع دشوار سیاسی، در خفا صورت می گیرد.
امام سجاد (ع) فرمود القائم منا یخفی علی النّاس ولادته حتی یقولوا لم یولد بعد[2] قائم ما  ولادتش بر مردم مخفی است؛ این موجب میشود که [برخی] بگویند: او هنوز متولد نشده .
- عبدالله بن عطا گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: شیعیان شما در عراق بسیارند، تا کنون سابقه نداشته که فردی از شما اهل البیت این اندازه پیرو داشته باشد‌ [خوب است که شما دست به شمشیر ببری و قیام کنی]. حضرت فرمود: انظروا من تخفی علی النّاس ولادته فهو صاحبکم[3] آن مهدی موعود و قائم منتظر من نیستم.

بنگرید آن کسی که ولادتش بر مردم مخفی است. او صاحب الأمر و مهدی موعود است.
- امام صادق(ع) فرمود: صاحب هذاالامر تخفی ولادته عن هذاالخلق[4] ولادت مهدی بر مردم پوشیده
- ایوب بن نوح به امام هشتم(ع) عرضه می دارد: امیدوارم که صاحب الامر و مهدی موعود شما باشید. حضرت در پاسخ می‌فرماید: نه آن مهدی موعود من نیستم؛ او یکی از فرزندان من است که ولادتش مخفی است.[5]
- عبدالعظیم حسنی گوید: به امام جواد(ع) عرض کردم: امیدوارم که آن مهدی موعودی که جهان را پر از عدل و داد میکند، شما باشید. حضرت فرمود: همه ما قائم به امر خدا هستیم و همه ‌ما هادی و راهنمای دین خدا هستیم، لیکن آن قائم و مهدی موعودی که جهان را پر از عدل خواهد کرد، ولادتش مخفی است. وجودش از مردم غایب است. او همنام و هم کنیه رسول خدا است[6]
2ـ بشارت امام حسن عسکری(ع):
امام عسکری(ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی(عج) از ولادت حضرت خبر داده بود،‌ از جمله به عمه اش حکیمه خاتون فرمود: در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد میشود[7] ـ احمد بن اسحاق می‌گوید: از امام عسکری(ع) شنیدم که فرمود: حمد و سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا این که جانشین من و مهدی موعود را به من نشان داد.

او از حیث ویژگی های جسمانی و اخلاقی و رفتاری شبیه ترین انسان ها به پیامبر خدا(ص) است. خدا مدتی وی را در حالت غیبت نگهداری می‌کند و سپس ظاهر می‌شود و جهان را از عدل و داد پر می‌کند[8] نیز حضرت بعد از ولادت فرزندش، خواص و نزدیکان را از تولد مهدی(عج) آگاه نمود. محمد بن علی بن حمزه گوید: از امام عسکری(ع) شنیدم : حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال 255 در هنگامة طلوع فجر متولد شد[9]

احمد بن حسن بن اسحاق قمی می گوید: وقتی که امام مهدی(عج) متولد شد، نامه‌ای از امام عسکری(ع) به من رسید که حضرت مرقوم فرموده بود: فرزندی برایم متولد شده است. این موضوع را مخفی بدار، زیرا جز برای دوستان و نزدیکان ما آن را اظهار نخواهم کرد[10] ـ ابراهیم بن ادریس می‌گوید: امام عسکری(ع) گوسفندی را برای من فرستاد و فرمود: این را به جهت ولادت فرزندم مهدی عقیقه کن و به خود و خانواده ات بخوران[11]
3ـ نشان دادن فرزند به خواص:
امام(ع) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت، و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش را به تعدادی نشان داد. احمد بن اسحاق می گوید: امام (ع) کودک سه ساله ای را به من نشان داد و فرمود: ای احمد، اگر تو نزد خدا و امامان گرامی نبودی، فرزندم را به تو نشان نمی دادم. بدان که این کودک همنام و هم کنیه رسول خدا است و همان کسی است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد[12]

ـ معاویه بن حکیم،‌ محمد بن ایوب و محمد بن عثمان بن سعید عمری می‌گویند: ما یک گروه چهل نفره در خانه‌ امام(ع) جمع شده بودیم، حضرت فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: این امام شما و جانشین من است[13]
ـ عمر اهوازی می‌گوید: امام(ع) فرزندش را به من نشان داد و فرمود: بعد از من این فرزندم امام شما است[15] ـ ابراهیم بن محمد گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی را دیدم، از حضرت پرسیدم: یا ابن رسول الله، این کودک کیست؟ حضرت فرمود: این کودک من است. این جانشین من است[16] ـ یعقوب بن منفوس می‌گوید: خدمت امام(ع) رسیدم و از حضرت درباره امام بعدی و صاحب الامر جویا شدم. حضرت فرمود: پرده را کنار بزن؛ کنار زدم، در این هنگام کودک پنج ساله ای را دیدم که به سوی ما می آید. آمد و روی زانوی حضرت نشست. حضرت فرمود: این امام شما است[17]
4
ـ تبیین خواص:
بعد از زمینه سازی ها و بشارت های امام(ع)، نیز نشان دادن فرزندش، مهدی، اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند. افرادی همانند حکیمه خاتون، دختر محمد بن علی بن موسی الرضا(ع)، عثمان بن سعید عمری، حسن بن حسین علوی، عبدالله بن عباس علوی، حسن بن منذر، حمزه بن ابی الفتح، محمد بن عثمان بن سعید عمری،‌ معاویه بن حکیم، محمد بن معاویه بن حکیم، محمد بن ایوب بن نوح، حسن بن ایوب بن نوح، علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر، یعقوب بن منفوس، عمر اهوازی، خادم فارسی،‌ ابوعلی بن مطهر، ابی نصر طریف‌‌خادم، کامل بن ابراهیم، احمد بن اسحاق، عبدالله مستوری، عبدالله جعفر حمیری، علی بن ابراهیم مهزیار، ابوغانم خادم، کوشیدند و ولادت امام مهدی(عج) را به اطلاع شیعیان رساندند.
5
ـ کرامت ها و شواهد زنده:
بعد از شهادت امام(ع)، امام مهدی(عج) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق معجزه یا شبه معجزه وجود و امامت خویش را برای شیعیان امام(ع) نمایاند و حجت را بر آنان تمام کرد. در آغاز غیبت صغری، سازمان مخفی وکالت که از زمان امام صادق(ع) برای چنین دوره ای پایه ریزی شده بود، از مهم ترین وظایفش این بود که شک و حیرت شیعیان را بزداید و آنان را به امام غایب و نیابت نواب اربعه مطمئن نماید.

نائبان و وکیلان حضرت با ارائه شواهد صدق، کرامت ها و علوم برتر اعطایی از ناحیه مقدسه به این امر اقدام نمودند. کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی(عج) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان عرض می‌شد. تا شیعیان افزون بر این که به وجود امام مهدی(ع) ایمان داشته باشند، به نیابت نواب اربعه نیز مطمئن شوند

نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق عمدتاً در زمان سفارت اولین سفیر ناحیه مقدسه، عثمان بن سعید عمری صورت گرفت، چون که در این دوره هنوز شیعیان در حیرت بودند و به وجود امام مهدی (عج) پی نبرده بودند.

سید بن طاووس می نویسد: امام زمان(ع) را بسیاری از اصحاب امام (ع) دیده و از وی اخبار و احکام شرعی روایت کرده اند. از این گذشته حضرت وکیل هایی داشت که اسم، نسب و وطن آنان معلوم بود و آنان معجزات، کرامات، پاسخ مسائل مشکل و بسیاری از اخبار غیبی را که حضرت از جدش پیامبر(ص) روایت کرده بود، نقل کرده اند[18]
نمونه ها:
1ـ روایت سعد بن عبدالله اشعری قمی: وی می‌گوید: حسن بن نضر که در میان شیعیان قم جایگاه ویژه ای داشت، بعد از رحلت امام(ع) در حیرت بود. او و ابو صدام و عده ای دیگر تصمیم گرفتند که از امام بعدی جویا شوند. حسن بن نضر نزد ابو صدام رفت و گفت: امسال می خواهم به حج بروم. ابو صدام از او خواست که این سفر را به تعویق اندازد، ولی حسن بن نضر گفت: نه، من خوابی دیده ام و بیمناکم. بنابراین باید بروم.

قبل از حرکت به احمد بن یعلی بن حماد درباره اموال متعلق به (امام) وصیت کرد که این اموال را نگه دارد تا این که جانشین امام عسکری(ع) مشخص شود. به بغداد رفت و در آن جا از سوی ناحیة مقدسه توقیعی به دستش رسید و به امامت امام مهدی(عج) نیز به وکالت خاصه عثمان بن سعید عمری مطمئن شد.[19]

 

2ـ روایت محمد بن ابراهیم بن مهزیار: می‌گوید پس از وفات امام حسن عسکری(ع) در مورد جانشین آن حضرت به شک افتادم. پدرم وکیل حضرت بود و اموال زیادی نزدش بود. پدرم اموال را برداشت و من را به همراهی طلبید و به راه افتادیم، پدرم بین راه مریض شد و به من در مورد اموال وصیت نمود و گفت: از خدا بترس و این اموال را به صاحبش برگردان هر که این نشانه را گفت، اموال را به او بسپار. سپس وفات کرد.

چند روزی در عراق ماندم، سپس نامه ای از سوی عثمان بن سعید به من رسید که در آن نامه همه علائم و نشانه های اموال بیان شده بود، نشانه هایی که جز من و پدرم کسی آن را نمی دانست.[20] محمد بن ابراهیم بن مهزیار با این کرامت و شاهد صدق هم به امامت امام مهدی وهم به نیابت عثمان بن سعید مطمئن شد.
3ـ روایت محمد بن علی اسود: وی می‌گوید: در آغاز غیبت صغری پیرزنی پارچه ای به من داد و گفت آن را به ناحیه مقدسه برسان. من آن را با پارچه های بسیاری دیگر همراه خود آوردم. چون به بغداد رسیدم و نزد عثمان بن سعید رفتم، وی گفت: همه اموال را به محمد بن عباس قمی بده. من همه را به او سپردم، جز پارچه پیر زن را. پس از آن عثمان بن سعید از ناحیه مقدسه این پیغام را فرستاد که پارچه پیرزن را نیز به وی تسلیم کن... .[21]
4ـ روایت اسحاق بن یعقوب: می‌گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت: مردی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام(ع) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود:‌حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز! آن مرد مبهوت و متعجّب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.[22]
5ـ روایت محمد بن علی بن شازان: ‌می‌گوید: اموالی از مردم نزد من جمع شده بود، برای این که به ناحیه‌ مقدسه برسانم، دیدم بیست درهم کمتر از پانصد درهم است. این مقدار را افزودم و با نامه برای عثمان بن سعید نائب امام مهدی(ع) فرستادم. چیزی هم در این نامه قید نکرده بودم، وی در پاسخ نوشت: پانصد درهم رسید. بیست درهم از آن مال تو بود.[23] با این خبرهای برتر، کرامت ها و شواهد صدقی که در آغاز غیبت صغری ارائه شد، شیعیان امام عسکری(ع) تماماً به امامت امام مهدی(ع) و نیابت عثمان بن سعید پی بردند

بعد از درگذشت عثمان بن سعید عمری، به دستور حضرت مهدی(ع)، پسرش محمد بن عثمان مسئولیت و تولیت آن را بر عهده گرفت، در این هنگام برخی از شیعیان، نه در وجود امام زمان(عج) بلکه در نیابت محمد بن عثمان شک کردند، که امام مهدی(عج) با در اختیار قرار دادن برخی از کرامت ها و شواهد صدق، موجب شد شیعیان به نیابت محمد بن عثمان بن سعید عمری مطمئن شدند و تنها چند نفر به جهت ریاست طلبی و هواپرستی با محمد به مخالفت برخاستند.

این ها به دروغ ادعای نیابت کردند، و محمد بن عثمان با بهره گیری از کرامت ها و شواهد صدق، ادعای آنان را باطل کرد و شیعیان بیشتر به حقانیت محمد بن عثمان پی بردند (28) سپس در دوره نیابت حسین بن روح هم برخی از خواص با وی به مخالفت برخاستند، ولی با مشاهده کرامت، از مخالفت دست برداشتند و عذر خواهی نمودند.(29)
بعد از حسین بن روح نیابت به ابوالحسن علی بن محمد سمری رسید و آخرین توقیع که در دوره غیبت صغری صادر شد، نیز کرامتی دیگر محسوب می‌شود. امام مهدی(عج) در نهم شعبان سال 329 هجری توقیعی صادر می‌کند و به ابوالحسن علی بن محمد سمری متذکر می شود که: "تو شش روز بعد می میری.

امور سازمان وکالت را سر و سامان بده و اموال مردم را برگردان بعد از این دیگر نیابت خاصه منتفی است". راوی می‌گوید: رفتم نزد ابوالحسن علی بن محمد سمری. او این توقیع را به من نشان داد و در روز موعود رفتم و دیدم ابوالحسن علی بن محمد سمری در حال جان دادن است.[26] این نامه دلیل دیگری است برای حقانیت شیعه و وجود امام زمان(ع).

 

[1]. الزام الناصب، ج 1، ص321 تا 340؛ دادگستر جهان، ص 118 تا 120؛ سیرة پیشوایان، ص 667.. [2]. منتخب الاثر، ص 355. [3]. همان. [4]. همان. [5]. همان. [6]. همان، ص 353 - 354. [7]. منتخب الاثر، ص 398 و 399. [8]. بحارالانوار، ج 51، ص 161. [9]. همان، ‌ص 397. [10]. اثبات الهداه، ج 6، ص 436؛ دادگستر جهان،‌ ص103. [11]. بحارالانوار، ج 52، ص 22. [12]. بحارالانوار، ج 52، ص 23 و 24. [13]. ینابیع الموده، ص 460؛ بحارالانوار، ج 52، ص26.   [15]. ینابیع الموده، ص 461. [16]. دادگستر جهان،‌ص 107. [17]. بحارالانوار، ج 52،‌ص 25. [18]. الطرائف فی معرفه مذهب الطوائف، ج 1، ص 183ـ 184؛ زندگانی نواب خاص امام زمان(عج)، ص 93 و 94. [19]. کلینی، کافی، ج 1، ص 517 - 518، ح4. [20]. همان، ص 518، ح 5؛ رجال کشی، ج 2، ص813. [21]. همان، ص 335. [22]. همان، ص 326. [23]. کلینی، کافی، ج 1، ص 523 و 524. [24]. ر.ک: بحارالانوار، ج 51، ص 316 و 336؛کمالالدین ، ص 398. [25]. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عج) ص 197. [26]. کمال الدین، ص 516، بحارالانوار، ج 51، ص361.

دلایل قرآنی و عمر طولانی امام زمان (عمر حضرت از امور غیر طبیعی است)
 - وجود موارد طبیعی و عادی در آفرینش و هستی :
خاصیت آتش و سوزندگی
- ترکیب و پیوند نر و ماده و تولید
- انسان و رشد تدریجی (راه رفتن سخن گفتن و ... ) و .....

- غیر طبیعی و غیر عادی :
حضرت ابراهیم و آتش، ‌قُلْنا یا نارُ کُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ - باردار شدن حضرت مریم إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
- سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و تبرئه مادر از تهمت ها قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا .
از طرفی سفارش قرآن به تفکر (افلا یتدبرون القرآن)(فانظروا آیات الله)
معجزات پیامبران از امور خارق العاده و غیر طبیعی است یک سلسله امور فقط دست خداست (ان اراد بکم ... کن فیکون وظیفه ی ما ایمان به غیب (الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ایمان به غیر محسوسات و غیرطبیعی ...)
وجود امام زمان فراتر از زمان و مکان را خدا خواسته استفاده از فعل مضارع و وجود منجی در گذشته (پیامبران و در آینده) وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ، مختص به آیندگان هم هست

                چرا امام زمان در عصر غیبت کبرا نایب خاص ندارد؟

نیابت عام پس از مرگ چهارمین نایب خاص امام در سال 329 قمری، غیبت کبرا آغاز شد. شیعیان که تا کنون درباره مسائل خود به امامان مراجعه می کردند، حالا با غیبت امام و دسترسی نداشتن به ایشان، باید درباره مسائل خود به کسی مراجعه می کردند. در این زمان بود که هدایت شیعیان با عنوان نیابت عام از سوی حضرت شکل گرفت.

امام برای انتخاب این برگزیدگان، شرایط و ویژگی های کلی ای ذکر کرد تا در هر عصر، فرد یا افراد شاخصی که این ویژگی ها را داشتند، به عنوان نایب امام شناخته شوند و به نیابت از ایشان، سرپرستی و هدایت مردم را درباره مسائل دینی و دنیایی آنان به عهده بگیرند.
اسحاق بن یعقوب، یکی از یاران و وکیلان امام، دربار تکلیف شیعیان در غیبت کبرا از امام پرسید و امام در توقیعی چنین پاسخ داد: ...
در پیش آمدهایی که [برای شما] رخ می دهد، باید به راویان اخبار ما (دانشمندان علوم دینی) رجوع کنید. ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنانم (کتاب الغیبه شیخ طوسی ص290)
این موضوع در زمان امامان پیشین هم پیش بینی شده بود. امام
 عسکری(ع) از قول پدر بزرگوارش امام هادی(ع) فرمود: اگر نبود دانشمندانی که پس از غیبت قائم شما، به سوی او دعوت می کنند و به سوی او رهنمون می شوند و با دلایل الهی از دین او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهای شیطان و مریدهای شیطانی و از دام های دشمنان ائمه نجات می دهند، احدی نمی ماند، جز این که از دین خدا مرتد می شد؛ ولی این دانشمندان، زمام دل ضعیفان شیعه را به دست می گیرند؛ همان گونه که ناخدا، زمام کشتی را به دست می گیرد (و سرنشین های کشتی را از خطر مرگ حفظ می کند) اینها نزد خدای تبارک و تعالی برترین هستند (کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق ج2ص483)
هم چنین امام
 عسکری(ع) درباره فقیهان راستین، ویژگی های آنها و مسئولیت جامعه در برابر آنها فرموده است: هر یک از فقیهان که بر نفس خود مسلط باشند و دین خود را حفظ کنند و با هوای نفس خود مخالفت ورزند و امر خدا را اطاعت کنند، بر همگان واجب است از او تقلید کنند(الاحتجاج طبرسی ج1ص18 وسائل الشیعه ج27ص131 الکافی کلینی ج1ص67)

از امام صادق (ع) هم در این باره نقل کرده اند: هر کدام از شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما صاحب نظر باشد و احکام ما را بداند، باید به حکم بودن او رضایت دهند که من او را بر شما حاکم قرار دادم. به راستی همین نایبان عام حضرت هستند که در طول غیبت کبرا، اسلام را از انحراف، حفظ و مسائل مورد نیاز را برای مسلمانان بیان کرده و دل های شیعیان را بر اساس باورهای درست، استوار ساخته اند
اولین نایبان عام بعد از مرگ علی بن محمد سمری، نایب خاص و چهارم امام، اولین نایب عام، «ابن ابی عقیل عمّانی» بوده و نیابت عام از او آغاز شده است. مردم در فقه و فقاهت تابع او بوده اند. کنیه او ابومحمد و از فقیهان بزرگ شیعه بوده است. در آغاز عصر غیبت کبرا زندگی می کرده است. او هم عصر کلینی و ابن بابویه (پدر شیخ صدوق) بوده است.
بعد از این ابن ابی عقیل، عالم بزرگ و وارسته، محمدبن احمدبن جنید اسکافی نایب عام امام بوده است. او از استادان شیخ مفید بوده و حدود پنجاه جلد کتاب درباره فقه، اصول، کلام و علوم ادبی داشته است

از این دو فقیه، به عنوان القدیمین و و فقیه دوران قدیم نام می برند (التهذیب شیخ صدوق ج6ص218) نایبان عام امام تا زمان ظهور حضرت، نیابت امام را بر عهده دارند و مردم وظیفه دارند از آنان اطاعت کنند و در مسائل مختلف دینی و دنیایی به آنان رجوع کنند.
موفقیت های شیعه، با تلاش خستگی ناپذیر و رهبری محدثان و فقیهان، از اواخر غیبت صغرا تا به امروز ادامه داشته و حیات و شادابی و پویایی تشیع را تضمین کرده است. همین موضوع باعث شده تا شیعه در همه مسائل پشتوانه خوبی داشته باشد و با اطاعت از نایبان امام که همان فقیهان و مراجع تقلید هستند، لرزه بر اندام دشمنان خود بیندازند.

چرا امام در زمان غیبت کبرا نایب خاص ندارد؟

غیبت صغرا مقدمه ای برای آغاز غیبت کبرا بود و در این دوره، نایبان خاص، وظیفه داشتند تا شیعیان را آماده غیبت امام کنند. در دوره غیبت صغرا، شیعیان توانستند خود را برای ورود به مرحله جدید آماده کنند. بنابراین، هدف اصلی از تعیین نواب خاص، تحقق یافته بود و دیگر نیازی به تعیین نایب خاص نبود، چون با آغاز غیبت کبرا که هدف از آن، حفظ جان امام، آزمایش مردم، آماده سازی مردم جهان برای قیام امام در آخرالزمان بود تعیین نایب خاص، با اهداف و فلسفه غیبت تعارض پیدا می کرد (6)
دوم این که امکان داشت فرصت مناسبی ایجاد شود تا هر کس ادعای نیابت امام را بکند. البته امکان نداشت حضرت هر بار ظاهر شود و معجزه ای بیاورد که خودش امام است و برای هر عصری، کسی را معرفی کند (7) شاید هم دلیل تعیین نکردن نایب خاص این بوده که اگر نایب خاص تعیین می شد، دشمنان، آنان را آزاد نمی گذاشتند و آنان را شکنجه و زجر می دادند.
مهم ترین وظیفه های نایبان عام :
1.
استخراج و استنباط احکام از منابع
قرآن کریم می فرماید: شایسته نیست مۆمنین همگی کوچ کنند. پس چرا از هر گروهی از آنان، طایفه ای کوچ نمی کند تا در دین تفقّه یابند و به هنگام بازگشت به قوم خود، آنان را بیم دهند، شاید بترسند و خودداری کنند؟ بنابراین، نایبان عام، باید در دین دانشمند باشند و مسائل اعتقادی، اخلاقی، فقهی و مشکلات جاری مردم را با رجوع به قرآن و سنت و دلیل های عقلی، استنباط و امت اسلامی را از قوانین سست بشری بی نیاز کنند.
2. حافظ دین بودن آنها باید دین را از تحریف منحرفان حفظ و با پاسخ دادن به شبهات، از نفوذ عقیده های منحرف و سست شدن احکام الهی، جلوگیری کنند.
3. ولایت و رهبری خداوند در غیبت کبرا، امت اسلامی را به حال خود رها نکرده و آنان را بدون تکلیف نگذاشته است. این نایبان عام هستند که وظیفه اداره و سرپرستی امت اسلامی را بر عهده دارند و باید به این کار ادامه دهند تا آن را به حضرت تحویل دهند (توبه122)  

 اسرار غیبت امام زمان(عج)!

زمینه سازی ظهور؛ بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری

عثمان بن سعید، نایب اول امام بود و با آغاز غیبت ولی عصر علیه السلام توقیعات حضرت را به شیعیان می رساند. از همین زمان بود که شیعیان برای نخستین بار طعم غیبت را چشیدند. جمع شدن ظلم و ستم نامحدود حکومت با قدرناشناسی شیعیان باعث شد که امامان معصوم (ع) یکی پس از دیگری به شهادت برسند. همین امر موجب شد ضرورت و زمینه برای غیبت آخرین امام (ع) فراهم شود

در مشیت الهی بنا نبود بیش از دوازده امام، رهبری پس از پیامبر خاتم (ص) را بر عهده گیرند. برای حفظ جان او یا باید این امام در موعد مقرر به دنیا آمده و پس از چند سال ظاهر می‌شد همان گونه که باور پیروان برخی از ادیان و مذاهب چنین است و یا اینکه زنده بماند ولی در پرده غیبت. امام معصوم، واسطه خلق و خالق است و تمام نعمت‌های الهی از طریق ایشان به مخلوقات در سراسر گیتی می‌رسد

اگر تنها لحظه‌ای و نه بیش از آن، عالم از حضور امام و حجت خدا بی ‌بهره باشد، زمین، هرآنچه را در درون خود دارد می‌بلعد و هستی به نیستی مبدل می‌شود. بر این اساس و با توجه به این مبانی نمی‌توان دیدگاه ولادت در آخرالزمان را ممکن دانست و پذیرفت.

به عبارت دیگر تنها راه ممکن برای باقی ماندن حجت الهی از طریق معمولی، غیبت بود. حجت غایب، آخرین حجت بود و باید تا آن وقت زنده می‌ماند که شیعیان در کنار دیگر مردم جهان به این باور برسند که بی‌حضور او نمی‌توان حتی از نعمت‌های دنیا بهره‌مند شد و لذت برد. آنان که کمی از حوادث و ماجراهای ایام آغاز امامت امام زمان (عج) را در لابه‌لای برگه‌های تاریخ دیده باشند می‌دانند که شیعیان با یکی از بحرانی‌ترین مقاطع خود مواجه شدند

می‌دانستند که پس از شهادت امام یازدهم(ع) فرزند او با چه نام و نشانی به امامت می‌رسد ولی تعداد اینان بسیار بسیار اندک بود و گروه بیشتر آنان تنها هنگامی به وجود امام آخرین باور می‌آوردند که یا خود نظاره‌گر سیمای دلربایش می‌شدند یا از زبان کسانی که صحبتشان برای آنها حجت بود، می‌شنیدند که آن حضرت(ع) را دیده‌اند یا حداقل کرامتی را می‌دیدند یا می‌شنیدند که آرامش و باور قلبی را در جان‌هایشان به وجود آورد.

از این رو امام حسن عسکری(ع) اقدامات قابل توجهی را در زمان حیات خویش و نیز امام عصر )ارواحنا فداه( از اولین ساعات امامت انجام دادند. آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی ع بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی می‌برند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه می‌شوند، همچنان دیندار بمانند. ولایت امام زمان به عنوان سرپرستی وحاکمیت وی بر افراد جامعه است و این ولایت، رکن و اساس دین و کلید گشایشگر و راهنمای انسان مسلمان در همه ابعاد دین است

معرفت، محبت و ولایت امام زمینه ‌ساز عهد و پیمان با ایشان است، چرا که عشق و ولایت بدون مسئولیت پذیری، هوسی بیش نیست. عهد، التزام و نوعی تعهد پذیری در مقابل شخص یا کاری است و باید خود را به وظایفی که نسبت به امام زمان داریم ملتزم سازیم وبا ایشان برای انجام آرمان‌هایش عهد ببندیم و کسانی می‌توانند در عصر ظهور به این عهدها عمل کنند که در عصر غیبت به پیمان خود با امام عصر علیه السلام عمل کرده باشند.

عهد و اطاعت، تجلی و نمود عشق و محبت است و زمینه‌‌سازی برای ظهور ایشان، بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری در جامعه و نهادینه کردن آن است. در صورت فرهنگ‌سازی مناسب در این عرصه، زمینه گسترش مباحث مهدویت و انجام تکلیف ما در برابر امام زمان (عج) فراهم می شود.تا فرهنگی مردمی نشود، نهادینه نمی‌شود.

اسرار غیبت امام زمان(عج)!

اسرار ناپیدا! امامت همچون نبوت مقوله ای الهی است و از این رو انتظار آنکه همه ی اسرار و ابعاد آن برای ما آشکار باشد انتظار نابجایی است

خداوند متعال از آغاز تاریخ بشر برای هدایت آدمیان برنامه ای هدفمند داشته که با ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی آغاز شده و با بعثت پیامبر اسلام(ص) به عنوان آخرین پیامبر تداوم یافته است

سپس مشیت الهی براین تعلق گرفته که دوازده معصوم از اهل بیت رسول خدا(ص) ادامه دهنده ی وظایف و مسئولیتهای او گردند و آخرین آنها برای مدتی نامعلوم در حال غیبت به سر برد.

سّر حقیقی!

امام صادق(ع) : حضرت مهدی)عج( غیبتی است که چاره ای از آن نیست و علتی دارد که مجاز در آشکار کردن آن برای شما نیستیم و حکمت غیبت او حکمت غیبت حجتهای الهی پیش از اوست

همانا حکمت غیبت او آشکار نمی شود مگر پس از ظهورش همان گونه که حکمت اعمال خضر در شکستن کشتی و کشتن نوجوان و بر پا داشتن دیوار برای موسی(ع) آشکار نگشت مگر هنگام جدایی آن دو

هر گاه بدانیم خداوند حکیم است، حکیمانه بودن تمام افعال او را تصدیق خواهیم کرد هر چند دلیل آن برای ما روشن نباشد.

شهادت زود هنگام!

حکومت معتمد عباسی در زمان امام عسگری(ع) مترصد یافتن فرزند امام بود تا بی هیچ درنگی جان او را بستاند

بنابراین اگر حضرت مهدی(عج) نیز همچون پدران بزرگوارش در حالت علنی زندگی می کردند بلافاصله به شهادت می رسیدند

امام صادق(ع) : به دلیل خوف از کشته شدن؛ در صورت به شهادت رسیدن امام(ع) برنامه ی الهی مبنی بر اقامه ی عدل در سراسر جهان ناتمام می ماند..

البته باید توجه نمود که این ترس، ترس مشخص نبوده است چرا که همه ی امامان معصوم(ع) آماده ی شهادت در راه خدا بوده اند.

آزمون الهی!

از دیگر نکاتی که در روایات به عنوان یکی از حکمتهای غیبت یاد شده آن است که خداوند به سبب غیبت امام زمان(عج) مردم را می آزماید تا صف مومنان راستین از افراد سست ایمان جدا گردد

همچنین سختی ها و مصائب دوران غیبت سبب پاک شدن شیعیان از گناهان گردد که به آن تمحیص میگویند

امام صادق(ع): دوران غیبت قائم(عج) طولانی می شود تا حق آشکار شود و ایمان (مومنان راستین) از طریق ارتداد شیعیانی که طینتی ناپاک دارند از ناخالصی ها پاک شود.
امتحان

ممکن است گفته شود خداوند متعال می تواند حضرت مهدی(عج) را در حالت ظهور نگاه دارد و با قدرت مطلق خویش از تحقق اهداف دشمنان جلوگیری نماید و مانع کشته شدن امام(ع) از سوی آنان گردد که در این صورت شیعیان راستین نیز مشخص می شوند

حکمت الهی مقتضی آن است که شرائط تکلیف و از جمله قدرت بر عصیان و گناه به صورت طبیعی در همه ی دورانها برای مردم وجود داشته باشد و خود مردم بتوانند با اختیار خود و نه جبر و قدرت مطلقه ی الهی، راه صحیح را از ناصحیح تشخیص دهند

از این رو سنت الهی برآن نیست که در این گونه موارد از طریق خارق العاده مانع وقوع عصیان شود همانگونه که در مورد شهادت امامان دیگر چنین نبوده است در حالیکه خداوند متعال با قدرت مطلقه ی خویش می توانست مانع از کشته شدن سایر معصومین(ع) نیز بشود.
تن ندادن به بیعت ستمگران!

در برخی از روایات؛ پدران بزرگوار امام(عج) هر یک به مقتضای الهی در شرایطی به سر می برند که به فرمان خداوند و برای مراعات مصالح اسلام، ناچار بودند مدتی حکومت حاکمان جور و ستمگر را تحمل کرده از مبارزه علنی با آنان خودداری کنند

اما مشیت الهی براین تعلق گرفته که امام زمان(عج) حتی لحظه ای از عمر گرانقدر خویش را در تقیه به سر نبرد و تنها آن هنگام ظاهر گردد

که تمام اسباب برای مبارزه علنی با طاغوت ها و ستمگران فراهم باشد. از امام رضا(ع)روایت شده است: لئلایکون لأحد فی عُنُقه بیعة إذا قائم یا لسیف، تا آنکه وقتی با شمشیر قیام می کند بیعت کسی برگردن او نباشد.
آمادگی قیام!

بر همین اساس دلیل دیگر غیبت حضرت(عج) آن است که با خلوص شیعیان راستین و آمادگی ایشان و نیز فراهم شدن زمینه های قیام در اثر کثرت ظلم و جور و پذیرش و آمادگی ظهور برای رهبری عدالت خواه برای اجرای قوانین سعادت بخش اسلام قیام حضرت(عج) به پیروزی مطلق و نهایی دست یابد

چنانچه در روایت از امام علی(ع) است که فرمودند، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر از زمان تنها یک روز باقی باشد خداوند مردی را از اهل بیت من برمی انگیزاند که زمانه را پر از عدالت می کند همان گونه که از ظلم آکنده شده است.
نتیجه گیری

گرچه هدف از غیبت حضرت (عج) یکی از اسرار پنهان الهی است که تنها پس از ظهور حضرت (عج) این راز هویدا می شود

 اما برخی اشارات در روایات نشانگر اهداف کوتاه مدتی برای غیبت حضرت حجت(عج) است که شاید می توان مهمترین آنها را آمادگی برای پذیرش قیام ذکر کرد که بر این اساس لازم است وظایف و مسئولیتهای خطیر خویش در این عرصه را شناسایی نموده و بدانها اهتمام ورزیم.

چرا امام زمان(ع) غیبت کردند، آیا خدا نمی توانست بدون غیبت جان ایشان را حفظ کند؟

قطعا خدای متعال می تواند بدون غایب شدن امام زمان (عج) او را از گزند دشمنان حفظ کند. اما آیا تنها صفت خدای متعال قدرت اوست؟ آیا در تقدیرهای الهی غیر قدرت او چیز دیگری موثر نیست؟ خدای متعال مشیتش بر حفظ حضرت موسی(ع) تعلق گرفت، اما او را بدان گونه که عقل ناقص ما تجویز میکند، حفظ نکرد! و به جای مخفی نگاه داشتن او، یا حتی ضد ضربه کردنش، او را در آغوش خود فرعون قرار داد! و اینگونه او را از گزند دشمن حفظ نمود فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَنا ً[قصص8] پس آل فرعون موسى را از دریا گرفتند تا دشمن و مایه اندوه‏شان شود

درباره امام زمان(عج) نیز باید به این نکته دقت کنیم که امام، رهبری است که باید با هدایت مردم، جامعه را اصلاح کند، نه اینکه مردم در هر وضع و حالی قرار داشته باشند، جامعه را برای آنها به عدالت برساند. در روایات نیز بیان شده است که امام مانند کعبه است که او به سمت مردم نمی رود، بلکه مردم باید به سمت او بیایند. بنابراین امام در پرده غیب قرار می گیرد تا مردم به درک ضرورت وجود او برسند و با نشان دادن عطش خود به رهبری معصوم، او را از پرده غیب بیرون آورند

دو مرحله غیبت ؛ نائبان امام ؛ چرا غیبت کبری؟

امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) در طول حیات مبارکشان کمتر با مردم ارتباط داشتند و در جمع مردم ظاهر و حاضر می شدند بلکه از طریق یاران و شاگردان خاص خویش با افراد تماس می گرفتند. شیوه این بزرگواران در واقع زمینه سازی و آگاهی بخشی مردم برای ورود به دوران غیبت بوده است

بر این اساس غیبت صغری نیز مقدمه و زمینه ورود به غیبت کبری که غیبت اصلی حضرت می باشد، بوده است، چرا که اگر غیبت کبری یکباره و به طور ناگهانی و هر گونه آگاهی قبلی صورت می گرفت. مردم آن را انکار می کردند و پذیرش آن از سوی مردم کار دشواری بود. لذا لازم بود این آگاهی به طور تدریجی به جامعه داده شود تا ذهن مردم آمادگی پذیرش آن را پیدا کند.
اگر امام به طور کامل از جامعه و حتی خواص مخفی بودند و هیچکس از ولادت و حیات ایشان باخبر نمی شد، خود بزرگترین دستاویز برای دشمنان بود تا بدان متوسل شوند.تاریخ نشان داده در همان دوران کوتاه غیبت صغری صاحبان قدرت به دلیل توجه و ارادت مردم به این نواب، آنان را مورد اذیت و آزار قرار داده و برای آنها مشکلات فراوانی را ایجاد می کردند، از سوی دیگر این افراد قدرت لازم برای انجام امور و حل و فصل مشکلات نداشتند و این خود دلیلی دیگر بر آسیب پذیر شدن آنان بود
و اما مرحله بعد، که مصادف با شهادت امام عسگری(ع) و آغاز امامت حضرت می باشد در واقع شروع دوران غیبت صغری است در این دوره که تقریباً هفتاد سال طول کشید رابطه امام با مردم توسط نمایندگان مشخصی صورت می گرفت و مردم توسط این نمایندگان سخنان، مشکلات و مسائل و در خواستهای خود را به امام عرضه می کردند و از طریق همین افراد جواب می گرفتند

علاوه بر این نمایندگان بعد از وفات هر یک، دیگری این مسئولیت را به عهده میگرفت، افرادی نیز توفیق یافتند که حضرت را زیارت کرده و به محضر ایشان شرفیاب شوند اگر چه تعداد آنها محدود بوده است. اما هدف از این مراحل و وجود نواب اربعه و دیدار یاران امام عسگری و سپس افراد دیگر، صرفاً جهت اثبات ولادت حضرت بوده تاکسی چه در آن زمان و چه در آینده آن را انکار نکند.
غیبت صغری
بنا بر اخبار و روایات شیعه، غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است. دوران غیبت نخست را که تا سال 329 هـ . ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند.در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت.آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) میخوانند عبارتند از:

1- عثمان بن سعید، از یاران امام هادی(ع) و امام حسن عسکری (ع). او به دستور امام حسن عسکری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود

2- ا بوجعفر محمد بن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام عسکری که پس از مرگ پدرش، عثمان بن سعید، نیابت امام زمان(عج) را به عهده گرفت. او در سال 304 یا 305 هـ ق در بغداد درگذشت .

3- حسین بن روح نوبختی که دستیار محمد بن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال 326 در بغداد درگذشت.

4- علی بن محمد سُمری که بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی، نایب امام شد و حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود. او در نیمه شعبان 329 در بغداد درگذشت. با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغری یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد.
غیبت کبری این دوره تا ظهور امام زمان (عج) ادامه خواهد یافت. آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان (عج) دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است؛
بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری، خدا اجر برادران تو را در مصیبت تو بزرگ گرداند. تو بعد از شش روز از دنیا خواهی رفت. پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن. زیرا غیبت نامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعائی مشاهده کنند. هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی شود، کذاب و مفتری است. و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

دوره غیبت کبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند. نیابت عامه به این معنی است که در این دوره، راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند.در این دوره کسی مستقیما ً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.

چرا غیبت کبری؟
اگر چه غیبت صغری زمینه خوبی برای آمادگی مردم جهت امر عظیم غیبت بود اما به دلیل وجود مفاسدی که به نفع مردم نبود بلکه امکان ظهور و بروز مفاسد دیگری را نیز داشت لازم بود خاتمه یابد. تا امکان هر نوع سوء استفاده ای از دشمنان گرفته شود. برنامه اصلی امام زمان غیبت کبری است اما برای ورود به این هدف اصلی احتیاج به زمینه سازی های بود جهت آگاهی بخشی به مردم و پذیرش این امر از سوی آنان که این زمینه ابتدا در حیات امامان عسگریین(ع) و سپس توسط غیبت صغری، پایه گذاری شد. حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است

غیبت امام زمان(عج)فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی، رابطه او با مردم قطع نشده است. در حدیثی از پیامبر(ص) در باره دوره غیبت امام زمان عج نقل شده، آمده است که ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده نمی شود اما انوارش به زمین می رسد و به آن سود می رساند. همه مسلمانان به دلیل حدیثهایی که از پیامبر(ص) روایت شده است معتقدند که مهدی(عج) روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت.

پیامبر اکرم و ائمه(ع) نخستین کسانی هستند که به منظور رفع شبهات از علت غیبت سخن رانده اند . نعمانی از علی(ع) نقل میکند که ایشان دلیل غیبت را : غربال انسانهای صالح از گمراه و دانااز نادان می داند و بر اساس روایت دیگری حضرت در منبر کوفه فرمود : زمین از حجت الهی خالی نمی ماند ولی خداوند به دلیل ستم پیشه بودن خلق و ستم و زیاده روی آنان را از وجود حجت بی بهره می سازد

در دوران امامت حضرت باقر با توجه به نهضتهای دینی و بازار گرم مناظره های مذهبی و ضرورت نقد عقاید کیسانیه زیدیه غلات و اسماعیلیه در خصوص غیبت امام به فلسفه غیبت توجه بیشتری صورت گرفت . روایات زیادی از امام صادق در این زمینه به دست ما رسیده است . صاحب الامر غیبتی دارد که تخلف ناپذیر است و هر جوینده باطلی در آن به شک می افتد و اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم

حکمت غیبت او همان حکمتی است که در غیبت حجتهای پیشین وجود داشته است و پس از ظهور روشن خواهد شد چنانکه حکمت کارهای خضر از شکستن کشتی و کشتن پسر بچه و برپا داشتن دیوار شکسته وقتی برای موسی روشن شد که آن دو از هم جدا شدند. غیبت امری از امور الهی و سری از اسرار و غیبتی است از غیبتهای او. امام صادق (ع) علت غیبت را آزمایش الهی میداند

از دید امام جعفر صادق(ع) تصدی خلافت توسط عباسیان به معنای غصب حقوق سیاسی ایشان به عنوان پیشوای بر حق مسلمانان بود و عباسیان از همان ابتدا نسبت به ایشان و علویان بدگمان شدند. امام که سیاست تقیه را در پیش گرفته بود برمبنای همین عقیده بود که امام صادق(ع) آشکار اعلام کرد : مهدی به قدرت سیاسی دست خواهد یافت . در بیان امام فلسفه غیبت و انتظار رابطه تنگاتنگی دارند و هر دو به فعل انسانها باز می گردند

چون این مردم هستند که شایستگی خود را برای ظهور یا عدم ظهور امام غایب به نمایش می گذارند و با کارهای ناپسند خود بین خویشتن و امام حجاب می گردند از این روی به همه شیعیان خود سفارش می کند که در انتظار دولت حق به سر برند و بدانند که خدا حق را به کرسی خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت. از آنان میخواهد با آرامش بر دین داری خود صبر و پایداری کنند.امام صادق(ع) از ستمی که بر شیعیان اعمال می شد غفلت نداشت و به همین دلیل تعمق در فلسفه و علت غیبت را سفارش می کرد.

آغاز امامت و خنثی نمودن توطئه عباسی

ابوالأدیان نقل می کند؛ من خدمتکار امام حسن عسکری (ع) بودم و نامه‌های حضرت را به شهرها حمل می‌نمودم. در آن بیماری که امام یازدهم به دنبال آن به شهادت رسید بر آن حضرت وارد گشتم. (خورانیدن زهر توسط معتمد عباسی) حضرت نامه‌هایی را به من دادند و فرمودند که اینها را به مدائن برسان. سفر تو 14 روز طول خواهد کشید و روز 15 به سامرا وارد می‌شوی و صدای شیون از خانه من می‌شنوی و من در آن هنگام بر روی مغسل قرار دارم. ابوالأدیان گوید:

گفتم ای آقای من، امر امامت پس از شما با کیست؟ حضرت فرمود: کسی که جواب نامه های مرا از تو بخواهد. گفتم: بیشتر راهنمایی کنید، فرمودند: کسی که بر من نماز گزارد، او قائم پس از من است. گفتم: باز هم بیشتر راهنمایی کنید. حضرت فرمود: کسی که از درون همیان خبر دهد، قائم پس از من است.

هیبت امام عسکری(ع) مانع شد که من سؤال نمایم که منظور امام کدام همیان است. نامه‌ها را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفتم. همان گونه که امام به من فرموده بودند تا به سامرا بازگشتم، 15 روز گذشت. و در این هنگام مشاهده نمودم که صدای ناله و شیون از خانه امام عسکری بلند است و پیکر مطهر امام را غسل می‌دهند و بر در خانه جعفر کذاب (برادر ناخلف امام عسکری(ع) ایستاده است و مردم او را به خاطر شهادت امام(ع) تعزیت می‌دهند و به خاطر جانشینی ایشان، به او تهنیت گویند

ابو الادیان گوید: با خود گفتم که اگر این شخص فاسد زمام امامت مسلمین را بر عهده گیرد، همانا امامت باطل خواهد گشت. در این هنگام شخصی خطاب به جعفر کذاب گفت که برادر شما را کفن نموده‌اند، پس برخیز و بر او نماز گزار. جعفر کذاب به همراه مردمی که اجتماع نموده بودند، به خانه وارد شد و بر بالای پیکر مطهر حضرت ایستاد تا نماز را اقامه نماید.

هنگامی که می‌خواست تکبیر بگوید، ناگاه کودکی گندمگون، پیچیده موی و گشاده دندان جلو آمد و ردای او را گرفت و فرمود: عمو، عقب بایست، من برای نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم. پس آن کودک بر امام یازدهم نماز گزارد و آن حضرت را کنار قبر مطهر امام هادی(ع) دفن نمود. سپس به من فرمود: ای بصری، جواب نامه‌هایی را که در نزد توست به من بده. من جوابها را به او دادم و در نزد خویش گفتم که 2 نشانه محقق شد. اما هنوز مسأله همیان باقی مانده است. ما نشسته بودیم که فردی از جانب شهر قم آمد و به دنبال امام عسکری(ع) می‌گشت.

هنگامی که از شهادت حضرت مطلع گشت، با راهنمایی عده‌ای به نزد جعفر کذاب رفت و گفت: در نزد ما نامه‌ها و مقداری پول است (که از جانب مردم برای امام عسکری آورده‌ایم) پس بگو این نامه‌ها از کیست و پول چه میزان است؟ جعفر خطاب به او گفت آیا از من توقع داری که غیب بدانم؟

در این هنگام خادمی وارد گشت و گفت در نزد شما نامه‌های فلان و فلان هست و مقدار پول نیز 1000 دینار است که 10 دینار آن آب طلا دارد. پس آنان نامه‌ها و پول را به او دادند و گفتند کسی که تو را فرستاده امام پس از امام عسکری است. و بدین ترتیب بود که بر طبق مشیت الهی، وجود مقدس امام عصر(عج) پس از پدر بزرگوار خویش، و در سنین کودکی همانند یحیای نبی (که بنا بر نص آیه قرآن در کودکی به رسالت رسید)، زمام امامت را از جانب خداوند بر عهده گرفتند. منتخب الاثر، تالیف آیت..... صافی گلپایگانی

امامت طفل و تکلیف

گاهی سؤال می شود که طفل چگونه می تواند امام و رهبر باشد در حالی که تکلیف ندارد، و به حد بلوغ نرسیده است و چون بر اعمالش عقوبت مترتب نیست، ممکن است که لغزش هایی از او سر زند، که این با مقام و شأن امامت سازگاری ندارد؟

بلوغ در حقیقت رسیدن به حد رشد عقلانی است و این که برای نوجوانان سن بلوغ را پانزده سال قرار داده اند، برای این است که غالباً در این سن نوجوانان به رشد عقلانی می رسند، و لذا می توانند مورد خطاب خداوند متعال قرار گیرند و صلاح و فساد خود را درک کنند

ولی اگر افرادی در کودکی به طور یقین و قطع به حد اعلای کمال و رشد رسیدند که باید هم رسیده باشند، وگرنه امامت و نصب آنها بی معنا خواهد بود قطعاً مورد تکلیف خواهند بود، و از آنجا که عقل کاملی داشته و از مقام عصمت بهره مندند، هرگز کار ناشایست انجام نخواهند داد*

از اینجا پاسخ اشکال برخی از علمای اهل سنت، درباره ایمان و اسلام امام علی بن ابی طالب ع قبل از بلوغ نیز داده میشود، آنان می گویند : علی ع به حد بلوغ نرسیده بود، و لذا اسلامش ارزش ندارد، اسلامی که بدون تعقل و فهم شعور عقلانی باشد چه فایده ای دارد؟

در حالیکه اسلام ابوبکر در سنین بالا بوده است، و اسلام در این سن با تعقل و فکر همراه بوده و از این رو دارای ارزش خاصی است

پاسخ این اشکال این است که حضرت علی اگر چه قبل از بلوغ اسلام آورد، ولی او از کمال و عقلانیت کافی برخوردار بود، دوره ی کودکی حضرت علی ع با همراهی رسول خدا ص سپری شد

و لذا رسول خدا را بر دیگران ترجیح داده تحت تربیت خاص او قرار گرفته بود با بصیرت کامل اسلام را برگزید و در حقیقت باید گفت: اسلام و شهادتین را به زبان جاری کرد، زیرا او کسی بود که از هنگام ولادت، ذکر توحید را بر زبان داشت و به نبوت پیامبر اسلام ص معتقد بود زمانی که دیگران مشغول بت پرستی بوده، و از توحید روی گردان بودند

پس حقیقتاً حضرت علی ع اولین مؤمن و مسلمان است چه کسی گفته که هر کسی سنش بیشتر است، عقلش نیز بیشتر است؟ چه بسیار افراد بزرگ سال که یک دهم عقل و رشد یک کودک را هم ندارند

لزوم امامت حضرت مهدی (عج

مسئله امامت و رهبری به معنای جانشینی پیامبر اکرم(ص) از مهمترین مباحث عقیدتی در تاریخ اسلام می ‌باشد زیرا امامت و رهبری، تنها یک مسئله دینی و تشریعی نیست، بلکه مجموعه جهان آفرینش و تکوین را در بر می‌گیرد

خداوند بزرگ، خود به یک معنا امام کل جهان هستی و مجموعه مختلف آن است و در واقع آن را رهبری و هدایت می ‌کند اما برای ادامه حیات انسان بر روی زمین، وجود حجت، امری ضروری است

مسئله امامت از دید مسلمانان که نشأت گرفته از دیدگاه قرآن است (و اهمیت خاصی برای آن قائل است) بسیار مهم می‌باشد. قرآن، امامت را آخرین سیر تکاملی انسان میداند که تنها پیامبران اولوالعزم به آن دست یافته‌ اند

از این دیدگاه، مقام و منزلت امامت تا حدی بالاست که حضرت ابراهیم(ع) پس از مقام نبوت و پشت سر گذاشتن امتحانهای سخت در اواخر عمر به آن دست یافت و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی للظالمین*

اما لزوم وجود امامت و اعتقاد به آن تنها به عظمت مقام او برنمی‌ گردد؛ زیرا وابستگی و تداوم حیات سایر موجودات هستی به وجود امام، به وسیله وحی و اخبار و آثار کسانی که با عالم غیب در ارتباط هستند و از غیب خبر می ‌دهند نیز اثبات شده

از جمله اینکه رسول خدا(ص) فرمودند لا یزال هذ الدین قائماً الی اثنا عشر فاذا مضوا ساخت الارض باهلها همواره این دین بر پا خواهد بود تا دوازده نفر، پس وقتی که آن دوازده نفر درگذشتند، زمین اهلش را فرو خواهد برد افضل اعمال امتی انتظار الفرج برترین اعمال امت من انتظار فرج است

در برخی از روایات آمده است؛ منتظر فرج بمنزلة الضارب فی سبیل الله مانند شمشیر زن در راه خدا یا بمنزلة المجاهد بین یدی رسول الله همانند کسی که پیش روی پیامبر جهاد کند یا بمنزلة من استشهد مع رسول الله همانند کسی که با پیامبر شهید شود می باشد

این تشبیهات در مورد منتظران فرج نشان دهنده این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه میان مسئله «انتظار» و «جهاد» است؛ پس مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود تا ظهور حضرت مهدی(عج) وجود دارد اینجاست که حضرت فرموده ‌اند؛برای فرج ما دعا کنید

دلایل مورد نظر ما از انتظار فرج عبارتند از:

1- وحدت جامعه در پرتو امامت

2- رشد فکری و عقلی امت در پرتو امامت

3- حفظ فروع دین در پرتو امامت

4- حفظ سنت پیامبر (ص) در پرتو امامت

5- امامت تنها راه رسیدن به خدا

6-امامت، کارشناس دین

7- حکم فطرت در لزوم امامت.

راز طول عمر حضرت مهدی(عج) و آثار وجودی ایشان در عصر غیبت

مهدی«عج» زنده است ولی ازنظرها پنهان است. ایشان زندگی طبیعی دارند ولی به طور ناشناس در همین جهان زندگی می کنند. دیگر فرق اسلامی به جز معدودی عقیده دارند که ایشان در آخر الزمان متولد می گردند هرچند از دودمان پیامبراند. آنان طول عمر و غیبت طولانی برای آن حضرت قایل نیستند. البته عده کمی از اهل سنت نیز او را فرزند امام حسن عسکری «ع» می دانند.

طول عمر انسان: آزمایشهایی است که گروهی از دانشمندان بر روی گیاهان و حیوانات به عمل آورده اند و در شرایط خاصی در آزمایشگاه توانسته اند گاهی عمر یک موجود زنده را به 12 برابر افزایش دهند، اگر فرضا چنین آزمایشی روی انسان انجام گیرد، عمر او به بیش از 1000 سال نیز می رسد. اگر هم فرض کنیم نوع انسان به طبع نخستین خود، حد ثابتی از عمر دارد این موضوع را نمی توانیم تعمیم بدهیم. زیرا افرادی استثنایی وجود دارند که عمرشان با استانداردها و ضوابط علمی مطابقت ندارد.

اگر مشکل طول عمرحضرت «عج»، از جانب ماتریالیستها که همه چیز را از زاویه مادی و قوانین مادی طبیعی نگاه می کنند، مطرح شود، پاسخ همان است. ولی اگر از سوی خداپرستانی چون مسیحیان و یهودیان یا اهل تسنن بیان شود، آنها برای قدرت بی پایان خداوند و برای فرستادگان، معجزات فراوانی قایل هستند. به تعبیر دیگر خدا را حاکم بر قوانین طبیعی می دانند، نه محکوم این قوانین و هرچه خدا اراده کند همان می شود و اراده او مافوق علل طبیعی است

آیا در ابتدای خلقت حد متوسط عمر یک انسان معمولی، 1000 سال نبود؟ آیا کسی از این امور تعجب می کرد و آن را خرق عادت می دانست؟ پزشکان معاصر و دانشمندان زیست شناس و بیولوژیستها، بعد از مدتها تجربه و آزمایش و سپری کردن عمر خود در کنج آزمایشگاهها به این نتیجه رسیده اند که همه بافتهای مهم بدن انسان، از عمر جاوید برخوردار است و اگر عاملی پیش نیاید برای همیشه زنده خواهند ماند.

از طرفی هیچ مسلمانی عمر طولانی نوح«ع» را انکار نمی کند چون صریحا در قرآن آمده است: فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما  داستان عزیز که در قرآن آمده و انگوری که 100 سال تازه و سالم بود. پس صحیح و سالم نگهداشتن انگور مهمتر است یا بدن حضرت حجت «عج»؟ جریان اصحاب کهف و حضرت خضر«ع» را نیز می توان شاهد آورد (4). به طور عادی کسی نمی تواند هزار یا ده هزار سال زندگی کند، اما به صورت غیر عادی این کار ممکن است. اگر بدانیم انسان چیست و چه کسی بدن او را اداره می کند. یک انسان کامل، می تواند میلیون ها سال زنده بماند و این مطلبی است که در علم پزشکی امروز به اثبات رسیده است.
بنابراین اگر کسی روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد و سیلان حرکات و تعویض ذرات بدن را تحت کنترل روح بداند و نیز کمی با حکمت و عرفان آشنا باشد، این اشکال که چگونه یک انسان می تواند یک یا دو میلیون سال یا بیشتر زنده بماند، برای او مطرح نمی شود. اگر پیوند روح با خالق جهان هستی به اندازه ای بود که قدرت خاصی مافوق قدرت افراد عادی یافت، می تواند همان طور که بدن خود را می گرداند، خارج از بدن خود را هم اداره کند، زیرا خارج از روح او هم حکم بدن او را دارد. بنابراین حیات و طول عمر امام مهدی(عج) محال عادی است نه محال عقلی.

1.پیش‌بینی عمر طولانی امام مهدی(عج)
موضوع طولانی بودن عمر آخرین پیشوای معصوم، سال‌ها پیش از تولد آن امام، در روایت‌های اسلامی مطرح شده بود و امامان معصوم علیهم السلام برای بر طرف ساختن هرگونه شک و تردید در این زمینه، عمر طولانی پیامبران پیشین را به مردم یادآور می‌شدند. امام صادق ع فرموده است: خداوند متعال سه ویژگی از سه نفر از پیامبران را در قائم ما قرار داده است: ولادتش را همچون ولادت موسی ع، طولانی بودن غیبتشرا همچون طولانی بودن غیبت عیسی ع، و عمرش را همچون عمر [طولانی] نوحع قرار داده است

خداوند به بنده صالح خود (خضر ع) عمر طولانی داد تا دلیلی بر طولانی بودن عمر او (قائم) باشد (کتاب الغیبه ص108)
2. پیشینه گفت ‌و گو از عمر طولانی امام مهدی عج
عالمان و محدثان بزرگوار شیعه، با توجه به پرسش‌ها و شبهه‌هایی که در مورد عمر طولانی امام عصر(عج) مطرح می‌ شده است، برای مثال، شیخ صدوق، بابی مستقل از کتاب کمال‌الدین و تمام النعمة را به این موضوع اختصاص داده است (ج2 باب43ص533-639)

شیخ مفید در فصل ششم از کتاب الفصول العشره فی الغیبة، شبهه‌هایی درباره طول عمر حضرت را مطرح کرده و از راه‌های مختلف، به آنها پاسخ داده است(ج3ص91-103) شیخ طوسی نیز یک بار در اوایل کتاب الغیبة (کتاب الغیبه ص78-87) و یک‌بار در اواخر این کتاب، به این موضوع اشاره کرده است (همان ص258)
3. پاسخ به شبهه طول عمر امام مهدی(عج)
یک ـ شواهد تاریخی از عمرهای طولانی
براساس شواهد تاریخی که در ادیان و ملل مختلف، پذیرفته شده است، در طول تاریخ، افراد زیادی بوده‌اند که عمرهای طولانی ـ حتی بیش از هزار سال ـ کرده‌اند، مانند: حضرت آدم ع 930 (تورات، سفر پیدایش باب5 بند5 8) تا 1030سا ل(تاریخ طبری ج1ص81) حضرت حوا ع 931 تا 1031سال (همان ص84 10) شیث، پسر آدم  912(تورات سفر پیدایش باب5 بند5 11) تا 1040سال (تفسیر القمی ج2ص243 ) و...

دو ـ امکان علمی عمر طولانی
بهره‌گیری از آخرین دستاوردهای علوم زیستی و نظریه‌های جدیدی که درباره پیری و عوامل آن مطرح شده است، عمر طولانی را امری امکان‌پذیر و منطبق بر نظریه‌های علمی دانسته‌اند و بر همین اساس، عمر طولانی امام مهدی(عج) را به‌صورت علمی، توجیه کرده‌اند.
سه ـ امکان عمر طولانی با اعجاز الهی
برخی نویسندگان برای اثبات امکان عمر طولانی امام مهدی(عج)، به قدرت بی‌پایان خدای تعالی در تحقق اراده خود استدلال کرده و این موضوع را یکی از مصداق‌های اعجاز الهی دانسته‌اند. این استدلال، بر مقدمات زیر استوار است:
1. براساس دلایل قطعی و تردیدناپذیر، تعداد پیشوایان معصوم از نسل پیامبراکرم ص که جانشینان آن حضرت به شمار می‌روند، مشخص و معین است و هرگز از دوازده نفر تجاوز نخواهد کرد.
2. با شهادت امام یازدهم، امام حسن عسکری ع ، استمرار سلسله ولایت، تنها با وجود امام مهدی(عج) امکان‌پذیر خواهد بود.
3. امام مهدی عج، تحقق‌ بخش وعده الهی، یعنی حاکمیت قسط و عدل و استقرار حکومت صالحان بر زمین است.
4. با توجه به نکات یاد شده، برای استمرار سلسله امامت و تحقق وعده الهی در حاکمیت صالحان، لازم است که خداوند متعال براساس قدرت بی‌منتهای خود، عمری طولانی به امام مهدی عج عطا کند تا آن حضرت بتواند در روز موعود و پس از فراهم شدن زمینه‌های لازم، قیام عدالت‌گستر خود را آغاز کند.... معجزه طول عمر، از نظر یک مسلمان که عقیده خود را از قرآن و سنت برگرفته است، دور از انتظار و منحصر به فرد نیست.

آثار وجودی امام در دوران غیبت

پیامبر اکرم «ص» در پاسخ این پرسش که فایده وجود مهدی در عصر غیبت چیست، فرمودند ای والذی بعثنی بالنبوة انهم ینتفعون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب آری سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزید مردم از رهبری او در دوران غیبتش بهره میگیرند همانگونه که از خورشید به هنگام گرفتن و رفتن آن پشت ابر بهره میبرند:

1- امید بخشی: شیعه به وجود امام زنده عقیده دارد; هرچند او را نمی بیند، ولی خود را تنها نمیداند. رئیس یک جمعیت یا کشور، مادام که زنده است هر چند در سفر باشد، مایه حیات و حرکت و نظم و آرامش آنهاست ولی شنیدن از دست دادن او، گرد یاس و ناامیدی بر همه میپاشد. شیعه همواره انتظار بازگشت آن سفر کرده را که قافله دلها همراه اوست، میکشد; انتظاری سازنده و اثربخش که هر روز احتمال ظهور او را میدهد

در روایات بسیار زیادی در منابع مذهبی آمده که امام «عج» بطور مداوم در دوران غیبت، مراقب حال پیروان خویش است و طبق یک الهام الهی از اوضاع و احوال آنها آگاه میشود و بروایتی همه هفته، برنامه اعمال آنها به نظر او میرسد و از کردار آنها آگاه میشود.

2- پاسداری آیین خدا: مهدی «عج» حافظ اسرار الهی است و حامل حقیقت دین و سرانجام خواهد آمد و دلایل و نشانه های روشن پروردگار باطل نمی گردد.

3- تربیت یک گروه ضربتی آگاه: آنگونه که از روایات اسلامی بر می آید، گروه کوچکی از آماده ترین افراد که سری پرشور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص برای تحقق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند، با او در ارتباطند و از طریق این پیوند تدریجا ساخته میشوند و روح انقلابی بزرگتری کسب میکنند; انقلابی سازنده و بارور برای ریشه کن ساختن هرگونه ظلمی.

4- تاثیر روحانی و نامحسوس: میدانید که خورشید یک سلسله اشعه نامرئی دارد به نام اشعه مافوق بنفش و مادون قرمز و یک سلسله اشعه های مرئی که از ترکیب آنها با هم هفت رنگ معروف حاصل میشود. یک رهبر بزرگ آسمانی نیز، اگر پیامبر باشد یا امام علاوه بر تربیت تشریعی که از طریق گفتار و رفتار و تعلیم و تربیت عادی صورت میگیرد، نوعی تربیت روحانی از راه نفوذ معنوی در دلها و افکار دارد که می توان آن را تربیت تکوینی نامید.

5- ترسیم هدف آفرینش: هیچ عاقلی بدون هدف گام بر نمی دارد و هر حرکتی که در پرتو عقل و علم انجام گیرد در سیر، هدفی خواهد داشت. برای بیان بهتر مطلب مثالی می آوریم; در باغی در لابلای بوته های گل و درختان، علفهای هرز میروید.هرگاه به آبیاری آن گلهای زیبا و درختان تنومند می پردازیم، علفهای هرزه نیز سیراب میشوند و اگر گلها و درختان خشک شود، از آبیاری دست میکشیم

جهان آفرینش مانند باغ پر طراوت و انسانها مانند علفها و بوته های باغند و همان گروهی که هدف اصلی آفرینش را تشکیل میدهند، توجیه کننده هدف آفرینش و مایه نزول هر خیر و برکتند. پس وجود مبارک آن حضرت «عج» نیز همچون باران رحمت و فیض خداست اعم از اینکه در میان مردم آشکارا زندگی کند یا ناشناس بماند. چنانکه از معصومین ع نقل شده: بیمنه رزق الوری و بوجوده تثبت الارض و السماء به برکت وجود او مردم روزی میبرند و بخاطر او آسمان و زمین بر پاست.

6- امتحان و آزمایش مؤمنان : گروهی که ایمان محکمی ندارند، باطنشان ظاهر میشود و کسانیکه ایمان در اعماق دلشان ریشه کرده است به واسطه صبر و ایمان به غیب، ارزششان معلوم و به درجاتی نائل میشوند. بوسیله غیبت از بیعت کردن با ستمکاران محفوظ میماند. امام رضاع به حسن بن فضال میفرماید: گویا شیعیانم را میبینم که هنگام مرگ سومین فرزندم امام حسن عسکری ع، در جستجوی امام خود همه جا را میگردند، اما او را نمی یابند. حسن بن فضال گوید چرا غایب شود؟ امام ع می فرماید: برای اینکه وقتی با شمشیر قیام کند، بیعت احدی برگردنش نباشد. به وسیله غیبت از خطر قتل نجات می یابد.

علل سیاسی و اجتماعی غیبت

شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی به منظور هدایت مردم به سر منزل کمال مطلوب است و این امر در صورتی میسر است که آنها آمادگی بهره برداری از این هدایت الهی را داشته باشند. اگر چنین زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانی در بین مردم ثمری نخواهد داشت. متأسفانه فشارها و تضییقاتی که بویژه از زمان امام جواد ع به بعد بر امامان وارد شد، و محدودیتهای فوق العاده‏ای که برقرار گردید به طوری که فعالیتهای امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید نشان داد که زمینه‏ مساعد جهت بهره‏مندی از هدایتها و راهبریهای امامان در جامعه وجود ندارد

از اینرو حکمت الهی اقتضا کرد که پیشوای دوازدهم، غیبت اختیار کند تا موقعی که آمادگی لازم در جامعه به وجود آید. البته همه اسرار غیبت بر ما روشن نیست ولی شاید نکته‏ای که گفتیم رمز اساسی غیبت باشد. در روایات ما، در زمینه علل و اسباب غیبت، روی سه موضوع تکیه شده است:

الف ـ آزمایش مردم: یکی از سنتهای ثابت الهی، آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است. امام موسی بن جعفر ع فرمود: هنگامیکه پنجمین فرزندم غایب شد، مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند. او ناگزیر غیبتی خواهد داشت، به طوری که گروهی از مؤمنان از عقیده خویش بر می‏گردند. خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش ‏می‏کند. از سخنان پیشوایان اسلام بر می‏آید که آزمایش به وسیله غیبت حضرت مهدی، از سخت‏ترین آزمایشهای الهی است . و این سختی از دو جهت است:

1 ـ اصل غیبت، که چون بسیار طولانی شود. برخی در اصل تولد و برخی دیگر در دوام عمر آن حضرت شک می‏کنند و جز افراد آزموده و مخلص و دارای شناخت عمیق، کسی بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقی نمی‏ماند . پیامبر می‏فرماید: مهدی از دیده شیعیان و پیروانش غایب می‏شود و جز کسانیکه خداوند دلهای آنان را جهت ایمان، شایسته قرار داده در اعتقاد به امامت او استوار نمی ‏مانند

۲ـ سختیها و فشارها ی ناگوار که در دوران غیبت رخ می‏دهد و مردم را دگرگون می‏سازد، بطوریکه حفظ ایمان و استقامت در دین، کاری سخت دشوار و ایمان مردم در معرض مخاطرات شدید قرار گیرد

ب ـ حفظ جان امام : خداوند، به وسیله غیبت، امام دوازدهم را از قتل حفظ کرده است،.

ج ـ آزادی از یوغ بیعت با طاغوتهای زمان: پیشوای دوازدهم، هیچ رژیمی را، حتی از روی تقیه، به رسمیت نشناخته و نمی‏شناسد. او مأمور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانی نیست و تحت حکومت و سلطنت هیچ ستمگری در نیامده و در نخواهد آمد، چرا که مطابق وظیفه خود عمل می‏کند و دین خدا را به طور کامل و بی هیچ پرده پوشی و بیم و ملاحظه‏ای اجرا می‏کند. جهان عصر غیبت نیز همانند کلاس درس است. کلاسی که در ظاهر استاد در آن حضور ندارد

اما حرکات و سکنات هیچیک از دانش آموزانش از نگاه تیزبین استاد دور نیست و همه آنها باید به هنگام ظهور پاسخگوی شیطنتها یا بازیگوشی های خود باشند. در یکی از توقیعات خود می فرماید: فلیعمل کلّ امری ء منکم بما یقرب به من محبتّنا و لیتحنّب ما یدنیه من کراهتنا، و سخطنا، فإنَّ أمرنا بغتة. فجاءة حین لا تنفعه توبة، ولا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبة پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می شود پیشه خود سازد و از هر آنچه که موجب خشم و....

آری، همه ما در آزمونی بزرگ واقع شده ایم. آزمونی که اگر از آن سربلند بیرون آییم برترین مردم همه روزگاران خواهیم بود. و اگر از عهده آزمون برنیاییم فردای ظهور باید در برابر حجت خدا پاسخگو باشیم. پس بیاییم از همین امروز و پیش از آنکه واقعه ناگهانی ظهور فرا رسد خود را برای پاسخگویی در برابر امام عصر(ع) آماده کنیم؛ چرا که فردا خیلی دیر است.

اندیشه حیاتبخش مهدویت و آسیبهای دوران غیبت

برداشتهای انحرافی از مقوله انتظار فرج، افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام عصر (عج)، طرح مباحث غیر ضروری، شتابزدگی و تعجیل، توقیت و تعیین وقت ظهور، تطبیق نادرست نشانه‏ های ظهور، افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت، ملاقات گرایی، آرزوگرایان بی عمل، عاشق نمایان دنیا خواه، مدعیان دروغین مهدویت و نیابت خاصه و عامه، عدم پیروی از ولایت فقیه و نواب عام و فعالیتهای غرب و مستشرقان، از آسیبهای حوزه مهدویت است

حرکت امام زمان (عج) مانند امور دیگر، روال طبیعی دارد و قرار نیست همه امور، معجزه آسا صورت پذیرد. امام صادق (ع فرمود: قائم ما که قیام کند، جز عرق ریختن و خواب از فرط خستگی و مبارزه پی در پی بر روی زینها نیست. قیام امام زمان (عج) زمینه سازی و آمادگی می ‏طلبد

چنانکه در روایات، عده ‏ای به عنوان زمینه ‏سازان حکومت مهدی(عج)نام ‏برده شده ‏اند ‏فیُوطِئون لِلمهدی یَعنی سُلطانه. در روایات دیگر، در توصیف منتظران واقعی آمده است: انّ اهل زمان غیبته و القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان... اولئک المخلصون حقّاً و شیعتنا صدقاً و الدُّعاة الی دین الله سرّاً و جهراً... آنان خستگی ناپذیرند، در آشکار و نهان، دیگران را به دین خدا فرامی‏ خوانند. اگر اصلاح به صورت کامل مقدور نیست، اصلاح در حد توان، ساقط نشده است

این دیدگاه که ‏هدف، وسیله را توجیه می کند، از نظر دین کاملاً اشتباه است؛ زیرا همانطور که حکومت حضرت مهدی عج ریشه کن کننده ظلم و جور و برپا کننده عدل است و از قلدری و قساوت، تهی می‏ باشد، راه پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد؛ بدیهی است که لازم نیست همه مردم ظالم یا فاسد گردند تا ‏ظلم فراگیر به وجود آید. نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان می‏دهد که ظلم، عالم را فرا گرفته است، عده‏ ای ظالمند و بسیاری مظلوم.

از طرفی هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم و جور، دوستان و منتظران آن حضرت با زمینه سازی مثبت و آینده ‏ساز، در اندیشه مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان باشند. امام صادق(ع) می‏ فرماید: ...لا و الله لایأتیکم حتی یشقی من شقی و یسعد من سعد؛ این امر فرج تحقق نمی ‏پذیرد تا اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند. از سوی دیگر، بدیهی است که آیات و روایات، ما را به مبارزه با ظلم و ستم فراخوانده‏ اند

پیامبر گرامی اسلام فرموده‏ اند: یکون فی آخر الزمان قوم یعملون المعاصی و یقولون انّ الله قد قدرها علیهم، الرادّ علیهم کشاهر سیفه فی سبیل الله در آخر الزمان، گروهی معصیت می‏کنند و می‏گویند ‏خدا برای آنان چنین مقدّر کرده. کسیکه اینها را رد کند مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است. در مورد ‏بطلان هر پرچمی قبل از ظهور، گفتنی است بطلان همه قیامها، فعالیتها و جریانهای قبل از ظهور نیست، بلکه منظور از بطلان قیام و پرچم در روایات، بطلان قیامی است که به نام حضرت مهدی(عج)صورت گیرد، چنانکه قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، تائید شده ‏اند.

آیا امام زمان (عج) در زمان غیبت به نیازهای مادی انسان(خوردن و خوابیدن و ...) نیاز دارد؟

خداوند متعال همه‌ی رسولان و هادیان بشر را از میان و از جنس خودشان برگزید و ارسال نمود تا هدایت، الگوپذیری و اطاعت برای بشر سهل و ممکن باشد لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (آل عمران164) خداوند بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولى از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات خدا را تلاوت کند و نفوسشان را از آلایش و نقص پاک گرداند و احکام شریعت و حقایق حکمت را به آنان بیاموزد، هر چند از پیش، گمراهى آنان آشکار بود

لذا برای این که از سویی انسان‌های عوام با دیدن علم، قدرت، هیبت، عظمت، معجزات و سایر کمالات انبیای الهی گمان نکنند که شاید او از جنس بشر نیست و متفاوت است و از سوی خناسان جوساز، مفتری و شایعه پراکن، به دیگران القاء نکنند که او بشر نیست، پس نمی‌تواند نیازهای ما را درک نماید، مؤکداً به همه رسولان گرامی خود امر فرمود تا تصریح نمایند که بشری مانند آنها هستند: قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلى‏مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (ابراهیم11) رسولان باز به آنها (کافران) پاسخ دادند که، آرى ما هم مثل شما بشرى بیش نیستیم ولیکن خدا هر کس از بندگان را بخواهد به نعمت نبوّت منّت مى‏گذارد (و بوحى خود برمى‏گزیند) و ما را نرسد که آیت و معجزى الّا به اذن و دستور خدا بیاوریم. مؤمنان باید به خدا در هر حال توکّل کنند.
و باز برای این که نگویند: لابد این پیامبر آخرالزمان که دینی جهانی آورده است، متفاوت است، به ایشان نیز امر فرمود تا تأکید نماید بشری مانند سایر آحاد بشر است: قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف110) بگو من فقط بشرى هستم همانند شما، که به من وحى مى‏شود، حق این است که خداى شما یگانه است پس هر که امید دارد که به پیشگاه پروردگار خویش رود باید عمل شایسته کند و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.
ائمه‌ی اطهار ع و نیز حضرت امام مهدی عج نیز از این قاعده مستثنیٰ نمی‌باشند.ایشان نیز بشری مانند سایر آحاد بشر و اولاد آدم ابوالبشر هستند. دارای جسم و روح می‌باشند، لذا همه‌ی نیازهای مادی بشر (مثل خوردن، خوابیدن، پوشیدن و ...) در ایشان نیز وجود دارد و در بشر بودن ایشان فرقی بین دوران غیبت و ظهور نیست. زندگی ایشان چه در غیبت و چه در ظهور مانند زندگانی پیامبر اکرم و سایر معصومین ص است.اگر آنها غذا می‌خوردند، می‌خوابیدند، بیمار می‌شدند، بهبود می‌یافتند، در مسکنی مأواء بر می‌گزیدند، به جنگ می‌رفتند، شاد یا غمگین می‌شدند، از خوف خدا اشک می‌ریختند، شناخته شده و ناشناس به مستمندان و نیز متوسلین به درگاهشان رسیدگی می‌نمودند و...، امام زمان (عج) نیز همین‌طور می‌باشند. 

 

 

 

نظرات  (۶)

چیزهای عالی اینجا من بسیار خوشحالم که مقاله شما را می بینم
از شما بسیار سپاسگزارم و من منتظر شما هستم تا شما را لمس کنم.
لطفا ایمیل من را رها کن
Excellent!
Respect the author!
Here, too, I like how they write news ...https://technology4you.website/category/smartphone-reviews/ - Smartphone Reviews

Medicament information for patients. Drug Class. order trazodone pills Everything trends of pills. Get here.
Pills prescribing information. Drug Class.
tizanidine prices https://tizanidine4u.top in Canada
Best news about pills. Read now.
Medicine information for patients. Generic Name.
keflex generic in US
All information about medicament. Read information now.
Medicine prescribing information. Generic Name.
buy zofran pills
Some trends of medicament. Read now.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">