تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

نماز. چرا عربی؟ وضو. قبله. تسبیحات : پیامکی

نماز در قرآن . انواع نماز . نماز اول وقت

چرا باید نماز بخوانیم؟ محافظت از نماز. حضور قلب

ذکر خدا . غفلت از یاد خدا

سپاس و ناسپاسی نشانه ایمان و کفر

آشتی دادن، صدقه‌ای برتر از نماز و روزه

نماز نور چشم من است . نکته های نماز پیامکی

تسبیحات حضرت زهرا (س). قبله (مرکز توحید) فلسفه وضو، تیمم و غسل . آثار پزشکی نماز

نماز و اهمیت آن . سجده؛ کوتاه ترین راه تقرب به خدا . نماز جماعت . فلسفه وضو، تیمم و غسل


قهر خروج از سنت مسلمانی

قهرکردن در برابر آشتی در فارسی به معنای کناره‌گیری از شخص همراه با خشم نسبت به اوست. درحقیقت قهرکردن با طرد دیگری و قطع ارتباط با خشم ، نوعی اعتراض به شخصیت یا اعمال و رفتار شخص است.

مفهوم قهر
خداوند خودش را به قهار می‌ستاید. (یوسف39؛ رعد16؛ ابراهیم48؛ زمر4؛ غافر16)
آشتی دادن در زمانی معنا می‌یابد که قهری وجود داشته باشد؛ زیرا آشتی دادن به معنای دوستی از نوکردن، ترک جنگ، رنجشی را از کسی فراموش کردن، صلح، مصالحه و مانند آن آمده است. (دهخدا علی‌اکبر؛ فرهنگ دهخدا،ج 1، ص 116) نیز به معنای تکلم نکردن و کراهت داشتن از دیدار با شخصی است. (دهخدا علی‌اکبر؛ فرهنگ دهخدا ج 11، ص 15709)
در آیات قرآنی مفهوم فارسی قهر‌کردن، افزون بر واژه‌های «هجر» (نساء34)، اعراض (توبه95)، با واژه «قطع» ضد وصل به کار رفته است؛ در حقیقت کسی که ارتباط را به جای وصل‌کردن، قطع می‌کند، همان قهری را در پیش می‌گیرد که در زبان و فرهنگ فارسی مطرح است.
خداوند در آیه 27 سوره بقره می‌فرماید: الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما أمرالله به أن یوصل و یفسدون فی‌الارض أولئک هم الخاسرون؛ همانانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده می‌گسلند و در زمین به فساد می‌پردازند، آنانند که زیانکارانند.
خداوند همین مطلب را در آیه 25 سوره رعد نیز بیان کرده است. از این آیات به دست می‌آید که قهر و قطع پیوند، امری نادرست و برخلاف عهد الهی است

وَ الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
و کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى‏شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده مى‏گسلند و در زمین فساد مى‏کنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست.
صله رحم با پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
مطابق تعالیم قرآن امت اسلام می‌بایست بیشترین توجه و اهتمام خویش را نسبت به پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت داشته باشند؛ زیرا آنان خویشان واقعی هر مومنی هستند. از همین روست که خداوند پیامبر(ص) را برتر و بالاتر از جان مؤمنان قرار می‌دهد (احزاب 6) و در آیه 61 سوره آل‌عمران نیز امیرمؤمنان علی(ع) را به عنوان نفس پیامبر(ص) معرفی می‌کند که به این ترتیب او نیز برتر از جان مؤمنان خواهد بود. از سوی دیگر، پیامبر (ص) درباره نسبت مومنان با او و امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: انا و علی ابواه هذه الامه؛ من  و علی پدران این امت هستیم. (عیون أخبار الرضا،ج 2، ص 86؛ علل الشرائع، ج 1، ص128)
بر همین اساس، احسان و اکرام نسبت به این پدران حقیقی امت، مهمتر از والدین است و باید نسبت به آنان صله‌رحم به عمل آورده و قطع و قهر و هجری نداشته باشیم. یکی از راه‌های ساده در صله رحم، صلوات فرستادن است که خداوند در آیه 56 سوره احزاب به خود و فرشتگان و مومنان نسبت می‌دهد. اطاعت و مودت و ولایت از دیگر راه‌های صله‌رحم نسبت به آنان است که در آیات قرآنی به آن توجه داده شده است. (آل‌عمران، آیات 31 و 32؛ نساء، آیات 59 و 83؛ شوری، آیه 23؛ مائده، آیه 55)

قهر ارزشی و ضدارزشی
براساس آموزه‌های قرآنی قهرکردن می‌تواند به یک عمل ارزشی تبدیل شود. لذا می‌توان گفت که قهر بر دو قسم است: ارزشی و ضدارزشی

خداوند، قهر تربیتی را قهر ارزشی می‌داند؛ زیرا گاه نیاز است که برای تربیت فردی و اجتماعی قهر و قطع و طردی انجام گیرد

به‌عنوان نمونه،گاه برای تنبیه کودک خطاکار لازم است تا مدتی با او قهر کرد. چنین رفتاری کودک را بیدار و هوشیار می‌کند ولو درمی‌یابد که اشتباهی کرده است و باید رفتار خود را اصلاح کند.
نمونه دیگر این قهر را می‌توان از آیه 34 نساء به دست آورد
واللاتی تخافون نشوز هن فعظوهن و اهجروهن فی المضاجع؛ و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید نخست پندشان دهید و بعد در بسترها از آنها دوری کنید.
این قهر که در آیه از آن به هجر تعبیر شده،
 با پشت کردن به زن، نشان دهد که نسبت به او و رفتارش خشمگین است و آن رفتارش را نمی‌پسندد. چنین قهری ارزشی است؛ زیرا به قصد تربیت انجام می‌گیرد*
قهر اجتماعی نیز با طرد اجتماعی به عنوان یک عمل ارزشی و تربیتی در قرآن توصیه شده و حتی پیامبر(ص) برای تنبیه خطاکاران به کار گرفته است. شاید مهم‌ترین نمونه قرآنی را بتوان قهر نسبت به متخلفین از جنگ دانست که داستان عبدالله ابن‌ابی از سرکردگان منافقان مدینه، داستان ابولبابه به سبب جاسوسی برای یهودیان بنی قریظه و نیز داستان سه تن از متخلفان از جهاد از این قبیل است.
هنگامی که خداوند درباره متخلفان از جهاد می‌فرماید: ‌«گروهی از اعراب بادیه‌نشین نزد تو آمدند تا به آنها اجازه داده شود و از جنگ معاف گردند (و واقعا معذور بودند) و در مقابل، کسانی که به خدا و پیامبر دروغ گفتند، بدون هیچ عذری در خانه خود نشستند خداوند گروه دوم را شدیداً تهدید کرده، می‌گوید:‌ «به زودی به آن دسته از افراد که کافر شدند، عذاب دردناکی خواهد رسید ‌(توبه90)
آنگاه خداوند در آیه 95 سوره توبه به صراحت فرمان طرد اجتماعی را با واژه «اعراض» مطرح می‌کند

اعراض همان طرد و قهری است که جامعه برای تربیت اشخاص بزهکار و خطاکار در پیش می‌گیرد

چنین قهری ارزشی است. رسوایی متخلفان در جامعه موجب می‌شود تا آنان از سوی جامعه طرد شوند

خداوند در آیه 93 سوره توبه جایگاه متخلفان جهاد را این‌گونه تصویر می‌کند: خداوند بر دلهایشان مهر نهاده و به همین دلیل چیزی نمی‌دانند
قهر ضد ارزشی
ریشه این قهر هر چه باشد، به سبب آنکه ضرر معنوی به دنبال دارد، مذموم و مورد نکوهش است.
براساس تعالیم اسلام حتی اگر علت قهر کردن، امر حقی باشد، نباید قهری انجام گیرد و اگر هم انجام شد نباید بیش از سه روز طول بکشد

از نظر اسلام، امت اسلام می‌بایست همواره پیوندها را میان خود حفظ کرده و اجازه ندهند که عواملی موجب قطع ارتباط و تفرقه میان مردم شود
در اسلام از افراد خواسته شده که اگر قهر کردند، به سرعت آشتی کنند و با صله کردن، قهر را به آشتی و صلح تبدیل نمایند

حتی دیگرانی باید برای اصلاح و آشتی دادن بکوشند. از همین رو اصلاح بین مردم و برقراری صلح و آشتی، خواسته خداوند متعال است
و پیامبران الهی نیز یکی از مسئولیت‌ها و ماموریت‌های خویش را برپایی صلح و زدودن اختلاف از جامعه بشری قرار دادند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردند

ارزش آشتی دادن و آثار آن
امیرمؤمنان(ع) براساس آموزه‌های وحیانی قرآن که به اصلاح میان افراد و جلوگیری از قهر کردن و یا ادامه آن فرمان می‌دهد می‌فرماید: علیکم بالتواصل و الموافقهًْ و ایاکم و المقاطعهًْ و المهاجرهًْ؛ بر شما باد پیوستن و موافقت و دوستی کردن و بپرهیزید از بریدن و ترک کردن و قهر کردن از همدیگر. غررالحکم، ص 437)
حضرت صادق(ع) می‌فرمود:
لایزال ابلیس فرحا ما اهتجر المسلمان فاذا التقیا اصطکت رکبتاه و تخلعت اوصاله و نادی یا ویله ما لقی من الثبور؛ تا دو مسلمان با هم قهرند، پیوسته ابلیس شاد است و چون آشتی کنند، زانوهایش بلرزد و به هم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: ای وای بر من از آنچه به هلاکت رسد. اصول کافی، دارالتعارف، 1401، چاپ چهارم، ج 2 ص346)
پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند:
لاتباغضوا و لا تحاسدوا و لاتدابروا و لاتقاطعوا- و کونوا عبادالله اخوانا با هم دشمن نباشید و به هم حسد نبرید و به هم پشت نکنید و از هم نبرید و برادرانه بندگان خدا باشید. (بحارالانوار ج 73 ص 19)
اسلام، مسلمانان را موظف به خاموش کردن آتش نزاع‌ها و کینه‌ها کرده است. حضرت علی(ع) در وصیت نامه خود به فرزندان و همه کسانی که گفته او به آنها می‌رسد، توصیه می‌کند:
اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم؛ شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من به او رسد سفارش می‌کنم به ترس از خدا و نظم در کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که می‌گفت: آشتی دادن میان مردم، بهتر است از نماز و روزه سالیان.» (نهج‌البلاغه،نامه 47)
در حدیثی دیگر امام علی(ع) فرمود: «
لأن اصلح بین اثنین احب الی من ان اتصدق بدینارین؛ اگر میان  دو نفر به منظور اصلاح و آشتی، میانجی‌گری کنم در نظر من از دو دینار صدقه دادن برتر است.» (اصول کافی، ج 2، ص 210)
آثار قهر ضد ارزشی
در آیات قرآنی و روایات برای قهر ضد ارزشی آثاری گفته شده که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- خسران: کسی که گرفتار قهر است و با دیگری به‌ویژه خویشان و خانواده قطع ارتباط کرده و با آنان سخن نمی‌گوید و رفت و آمد ندارد، گرفتار خسران است؛ یعنی از سرمایه می‌بازد و چیزی برای خود حفظ نمی‌کند، چه رسد که با این کارش سودی به خودش برساند. این مطلب را خداوند در آیه 27 سوره بقره بیان کرده است.
2- دوزخ: قهر کردن و قطع ارتباط با دیگران چنان زشت و زننده است که پیامبر(ص) وعده آتش دوزخ را به چنین شخصی داده است. از آیه 27 سوره بقره این معنا نیز به دست می‌آید، زیرا کسی که دچار خسران است به طور طبیعی اهل دوزخ است. پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند: یا اباذر انهاک عن الهجران و ان کنت لابد فاعلا فلا تهجره فوق ثلاثهًْ ایام کملا فمن مات فیها مهاجرا لاخیه کانت النار اولی به؛ ای اباذر نهی می‌کنم تو را از قهر و دوری کردن و اگر ناچاری، بیش از سه روز تمام از برادرت دوری مکن. پس هر کس بمیرد در حال دوری کردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد. (بحار‌الانوار، ص 184 و ج 74 ص 72)
3- خروج از اسلام: حضرت رسول(ص) در این‌باره می‌فرماید: «ایما مسلمین تهاجرا فمکثا ثلاثا لا یصطلحان الا کانا خارجین من الاسلام و لم یکن بینهما و لایهًْ فایهما سبق الی کلام اخیه کان السابق الی الجنهًْ - یوم‌الحساب؛ دو نفر مسلمان که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتی نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستی دینی نباشد، پس هر کدام از آن دو در سخن گفتن با برادرش پیشی گیرد، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد. (اصول کافی، ج 2 ص 345)
4- سزاوار بیزاری و لعنت:‌ حضرت صادق(ع) در این باره می‌فرماید: لا یفترق رجلان علی الهجران الا استوجب احدهما البراءهًْ و اللعنهًْ و ربما استحق ذلک کلاهما؛ دو کس به صورت قهر کردن از هم جدا نشوند جز اینکه یکی از آن دو سزاوار بیزاری (خدا و رسولش از وی) و لعنت (یعنی دوری از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوی آنها سزاوار آن شوند. (همان، ج2 ص344)
5- در حکم قاتل: برخی از کارها چنان زشت و بد است که در اسلام آن را همانند قتل دانسته‌اند؛ ترور شخصیت و هتک حرمت افراد و مانند آنها چنین حکمی دارد. همچنین قهر کردن با برادر خونی و دینی نیز چنین حکمی دارد. پیامبر گرامی(ص) در این باره می‌فرماید: من هجر اخاه  سنهًْ  فهو کسفک دمه؛ هر که یک سال از برادر خویش قهر کند چنان است که خون وی را ریخته است. (نهج‌الفصاحه، کلمات قصار، ص 747)
6- عدم قبولی عمل: برخی از رفتارها موجب می‌شود که عمل پذیرفته نشود. در اسلام برای قبولی اعمال شروطی مانند ایمان و عمل صالح و اخلاص و تقوا مطرح شده است. (مائده27) از جمله مواردی که موجب می‌شود حسن فاعلی و حسن فعلی تاثیری نداشته باشد، قهر کردن افراد است. پیامبر گرامی(ص) در این باره می‌فرماید: یا اباذر ایاک و هجران اخیک فان العمل لا یتقبل من  الهجران؛ ای اباذر بپرهیز از دوری کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمی‌شود. (بحار‌الانوار ج 74 ص 72)
7-شادی ابلیس: چنان‌که از روایت امام صادق(ع) به دست آمد تا زمانی که قهر میان مسلمانان وجود دارد، ابلیس شادان است. (کافی، ج2 ص346)

آشتی دادن، صدقه‌ای برتر از نماز و روزه

جامعه متشکل از انسان‌هایی است که افکار و آراء متفاوت و نیز روش‌های گوناگونی به سبب تفاوت و اختلاف روحیات و اخلاقیات و مانند آن دارند، هر چند در کلیات با هم مشترک هستند و یک هدف اصلی را که همان آسایش و آرامش است در نظر دارند

همین تفاوت‌ها در حوزه‌های فکری و منشی و رفتاری موجب می‌شود تا هر از گاهی در عمل اجتماعی و روابط بین مردم تنش‌هایی ایجاد شود

شناخت عوامل تنش‌زا می‌تواند برای تنش‌زدایی کمک کند، ولی به سبب وجود همان تفاوت‌ها نمی‌توان امید داشت که جامعه هرگز گرفتار تنش و اختلاف نشود

از این رو یک وظیفه اصلی مومنان، ایجاد اصلاح و آشتی میان کسانی است که با قهر، روابط سالم را قطع کرده‌اند.
آثار و برکات این عمل انسانی یعنی اصلاح میان مردم و برقراری آشتی‌ میان ارائه کی شود.


ریشه‌های قهر و دشمنی در جامعه
جامعه اسلامی که از آن به امت یاد می‌شود، جامعه‌ای متشکل از اقوام و نژادهای گوناگون است که هدف مشترکی در قالب سبک زیست اسلامی آنان را دور هم جمع کرده و از امت‌ها و جوامع دیگر متمایز ساخته است

اعضای امت اسلامی هر چند که بر آن هستند تا سبک زیست خود را در قالب اسلام سامان دهند، ولی به سبب تفاوت ادراکی، ایمانی، تقوایی و مانند آن، در یک درجه و مرتبه نیستند. از همین رو هر از گاهی اختلافات و تنش‌هایی میان آنان پدیدار می‌شود.
از آنجایی که تنش و اختلاف در جامعه هر چند که در دایره محدود و در امور خرد و پیش پا افتاده باشد، ولی به سبب آنکه می‌تواند انسجام و همگرایی اجتماعی را مخدوش سازد و فرصت تعاون و همکاری اجتماعی را در امور خیر و نیک و تقوای الهی کاهش دهد، اسلام به شدت به مقابله با آن پرداخته و خواهان اصلاح ذات‌البین و آشتی میان افراد می‌شود.
اصلاح که در آیات قرآنی به کار می‌رود به معنای برطرف کردن فساد و تباهی و انجام دادن کار شایسته است. (لسان العرب، ابن‌منظور، ذیل واژه صلح) خداوند در آیه 114 سوره نساء مثلاً از اصلاح بین مردم سخن به میان آورده که منظور از آن در اینجا به معنای ایجاد آشتی میان متخاصمان است.

قهر و اختلاف، عامل دین‌زدایی
اسلام هرگونه تنش و اختلاف میان افراد را به معنای دین‌زدایی از جامعه می‌داند و اصولا اختلافات را برنمی تابد و با آن به عنوان یک فساد برخورد می‌کند. از نظر اسلام هرگونه تنش در میان افراد می‌تواند پایه‌های دینداری در جامعه را متزلزل کند و صحت و سلامت را از جامعه بزداید.
رسول اکرم(ص) درباره خطرات قهر و آشتی در جامعه اسلامی آن را عامل دین‌زدایی دانسته و چنین هشدار می شود: تیره شدن رابطه بین مردم ریشه‌کن کننده دین است. (نهج‌الفصاحه، ح 458)
خداوند یکی از نعمت‌های بزرگ خود بر امت اسلام را اصلاح و آشتی دادن میان اقوام گوناگون دانسته و می‌فرماید: ای مومنان از خداوند پروا کنید آن‌گونه که سزاوار تقوا و پروا از اوست و نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و یاد کنید لطف و احسان خداوند را بر شما- آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید و خداوند میان دلهای شما الفت انداخت، پس در سایه نعمت او با یکدیگر برادر شدید چنانکه بر لبه پرتگاهی از آتش بودید و خداوند شما را از آن نجات داد. (آل عمران، آیات 102 و 103)

اصلاح نفس، شرط نخست اصلاح‌گری
هر مسلمانی موظف است بگونه‌ای عمل کند که هرگونه اختلاف و تنش میان او با دیگر افراد جامعه از میان برود و برادری و اخوت ایمانی و اسلامی در میان آنان برقرار گردد. بنابراین در اسلام هرگونه قهر و اختلاف ناپسند دانسته شده و از مسلمانان و مومنان خواسته شده تا از آن پرهیز کنند.
در ادبیات و فرهنگ قرآنی و اسلام واژگانی مورد تاکید قرار گرفته که بیانگر ارزش و جایگاه صلح و آشتی در میان امت اسلام است. از جمله این واژگان می‌توان به تعاون اشاره کرد که خداوند خواهان آن است که امت اسلام در کنار هم برای رسیدن به جامعه برتر ایمانی، تلاش کنند و در کارهای نیک و خیر و رسیدن به تقوا یکدیگر را یاری رسانند و از هر گونه کارهای زشت و تجاوزطلبی پرهیز کرده و به مقابله با آن بپردازند. (مائده، آیه 2)
واژگانی چون صلح، اصلاح، تألیف قلوب، توفیق، سلم و مانند آن در قرآن و روایات بیانگر ارزشمندی و اهمیت اختلاف‌زدایی و تنش‌زدایی از جامعه ایمانی است.
از نظر اسلام هر شخصی باید بگونه‌ای عمل کند که اختلاف و تنش ایجاد نکند و اگر دیگران گرفتار تنش شدند آنان را به اصلاح امور و آشتی دعوت کرده و تنش‌زدایی را در دستور کار قرار دهد.
پیامبر(ص) اسوه مومنان است (احزاب، آیه 21) و خداوند از مردم خواسته تا او را الگوی رفتاری خود قرار دهند و سبک زندگی اسلامی را از او بیاموزند. آن حضرت خود عامل تألیف قلوب و ایجاد انسجام و همگرایی و تعاون در جامعه بود و گفتار و رفتارش بگونه‌ای بود که مردم را جذب و انسجام و همگرایی را ایجاد و یا تقویت می‌کرد.
امام حسن مجتبی از قول امیرالمؤمنین(ع) این روش پیامبر را چنین توصیف می‌کند:‌
کان رسول‌الله(ص) یخزن لسانه الا فیما یعینه، و یؤلفهم و لا یفرقهم (ولا ینفرهم) و یکرم کریم کل قوم و یولیه علیهم؛ (عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 319) پیامبر خدا، زبان خود را از حرف زدن نگه می‌داشت مگر در جایی که برایش مفید بود و به او مربوط می‌شد، مردم را الفت و وحدت می‌بخشید و آنان را متفرق و بیزار از هم نمی‌ساخت، بزرگ هر قوم و جمعی را احترام می‌کرد و همان شخص را سرپرست آنان قرار می‌داد.
پس گام نخست این است که خودسازی کرده و خود را به‌گونه‌ای تربیت کنیم که دیگران به ما گرایش داشته و جذب خوش‌رویی و خوش‌خویی ما شوند تا بتوانیم در صورت نیاز، به اصلاح و آشتی دادن میان افراد بپردازیم و میان مردم صلح و آشتی برقرار کنیم و قهر آنان را به مهر تبدیل نماییم.
امیر مومنان علی(ع) آغاز اصلاحات و آشتی را از خود شخص می‌داند و می‌فرماید:
ان سمت همتک لاصلاح الناس فابدأ بنفسک، فان تعاطیک صلاح غیرک و انت فاسد اکبر العیب؛ اگر همت والای اصلاح مردم را در سر داری، از خودت آغاز کن، زیرا پرداختن تو به اصلاح دیگران، در حالی که خود فاسد باشی بزرگترین عیب است. (غررالحکم، ج3، ص 23، ح3749)

این فسادی که در این روایت بیان شده همان فسادی است که میان شخص با خداوند وجود دارد؛ زیرا کسی که نتوانسته رابطه درستی میان خود و خدا برقرار کند و رابطه او با خداوند بر مدار بی‌تقوایی است نمی‌توانیم از چنین شخصی امید داشته باشیم که بتواند میان مردمان به درستی رفتار کند، حال چه رسد که بخواهد اصلاحات داشته باشد و میان آنان صلح و آشتی برقرار کند. امام صادق(ع) نخستین گام در اصلاحات را اصلاح فسادی می‌داند که میان شخص با خدا پدید آمده است: من اصلح فیما بینه و بین الله اصلح‌الله ما بینه و بین الناس؛ کسی که بین خود و خدایش را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح می‌کند. (جهاد النفس، ح 355)
از آیات قرآنی نیز همین معنا به دست می‌آید و کسانی را اهل اصلاح می‌شمارد که خود گام درست اصلاحی را در میان خود و خدا برداشته و اهل کتاب و ایمان (اعراف170) و تقوا باشند. (احزاب70 و 71) انسان می‌بایست خود اهل توبه باشد و به سوی خداوند بازگشت کرده و اصلاحاتی را میان خود و خدا انجام داده باشد (بقره، آیه 160؛‌ نساء146) آنگاه می‌تواند میان مردم آشتی دهد.
انسان مصلح کسی است که خودش اهل حق و حق‌گویی است (احزاب، آیات 70 و 71) و با توکل و استمداد از خداوند (احقاف15 و 16) و نماز (اعراف170) و مانند آن می‌کوشد تا رابطه خود با خدا را اصلاح کرده سپس به توفیق الهی میان دیگران اصلاحات انجام دهد.
رسول اکرم(ص) به انسان‌ها هشدار می‌دهد که مراقب اعمال و رفتار خویش باشند و کاری نکنند که در قیامت در وضعیت بدی قرار گیرند. آن حضرت خواهان این است که مومنان، قهر را کنار بگذارند و همواره در صلح و آرامش زندگی کنند و اگر به هر دلیلی کسی از ایشان رنجیده‌خاطر شد و قهر کرد، در آشتی کردن شتاب کنند چنانکه در سلام کردن شتاب می‌شود تا بهره‌ای بیشتر ببرند. پس در این کار پیش‌دستی کنند تا خداوند در قیامت ایشان را بر دیگران مقدم دارد

آن حضرت(ص) می‌فرماید: ایما مسلمین تهاجرا فمکثا ثلاثا لایصطلحان الا کانا خارجین من الاسلام، و لم یکن بینهما ولایه فایهما سبق الی کلام اخیه کان السابق الی الجنه یوم الحساب؛ هر دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتی نکنند، هر دو از اسلام بیرون روند و میان آنان هیچ پیوند دینی نباشد و هر کدام از آنها که پیش از دیگری با برادرش شروع به سخن کند، در روز حسابرسی زودتر به بهشت می‌رود. (کافی، ج 2، ص 345، ح5)
ارزش و آثار و برکات آشتی دادن میان مردم
با نگاهی به جایگاه اصلاح در آموزه‌های اسلامی به روشنی می‌توان دریافت که آن چه ارزش و اهمیتی دارد؛ چنان که از طریق بیان آثاری که برای ایجاد اصلاح بیان شده می‌توان ارزش و اهمیت آن را نیز به دست آورد.
آشتی دادن و حل اختلافات میان مردم برکات و آثار دنیوی و اخروی بسیاری دارد که در برخی از آیات و روایات به آن اشاره شده است

از نظر قرآن آشتی دادن مهمترین عامل آرامش جامعه و فرد است. (انعام48، اعراف35) همچنین از آیه 10 سوره حجرات به دست می‌آید که یکی از عوامل و اسباب برخورداری انسان از رحمت الهی، اصلاحات میان مردم و آشتی دادن است.
خداوند به صراحت در آیه 1 انفال و 10 حجرات، آشتی دادن میان مومنان را امری ارزشمند معرفی می‌کند و یکی از مسئولیت‌های مومنان را آشتی بین خود با از بین بردن زمینه‌های درگیری و اختلاف بیان می‌کند. (بقره224)
از نظر قرآن قهر و آشتی نکردن به معنای همراه شدن با شیطان و گام برداشتن در مدار اوست و کسی که مانع آشتی میان مومنان می‌شود پیرو گام‌های شیطان است. (بقره208)

پس برای رهایی از شیطان و حرکت در مسیر او می‌بایست به جای اختلاف‌افکنی و یا مانع‌تراشی در برابر آشتی و اصلاح، خودمان گام‌های اساسی را برای آشتی و صلاح برداریم و دیگران را بدان ترغیب کنیم.
بازتاب اعمال خوب خود از جمله آشتی دادن را می‌توان در دنیا و آخرت مشاهده کرد. در دنیا این عمل موجب انسجام و تعاون و صمیمیت و مهرورزی بیشتر میان مومنان و رهایی از هرگونه ناامنی و فقدان آسایش و آرامش می‌شود و در آخرت این عمل موجب می‌شود تا کارهای مومنان در آخرت به سامان و صلاح رسد و از فساد و آسیب در امان باشد. حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید:
اتقوا‌الله و اصلحوا ذات بینکم فان‌الله یصلح بین‌المومنین یوم‌القیامه؛ تقوای الهی داشته باشید و اصلاح کنید میان خودتان را زیرا خداوند در روز قیامت میان مومنین را اصلاح می‌کند. (محجه‌البیضاء، ج 3، ص 373)
امام کاظم(ع) نیز مصلحان را در قیامت از مقربان برمی‌شمارد و می‌فرماید:
طوبی‌ للمصلحین بین‌الناس، اولئک هم المقربون یوم‌القیامه؛ خوشا به سعادت اصلاح‌کنندگان بین مردم که آنان همان مقربان روز قیامتند.
 (تحف‌العقول، ص 393)
می‌دانیم که در میان کسانی که در قیامت به بهشت می‌روند، مقام مقربان برتر از مقام اصحاب یمین است و ایشان در مقامات بس برتر و در جنت رضوان قرار می‌گیرند. (سوره واقعه و آیات دیگر)
امام صادق(ع) در بیان مصادیق صدقه، اصلاح میان مردمان را به عنوان صدقه معرفی می‌کند و می‌فرماید:
صدقه یحبها‌الله: اصلاح بین‌الناس اذا تفاسدوا، و تقارب بینهم اذا تبا عدوا؛ صدقه‌ای که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هرگاه رابطه‌شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند. (کافی، ج2، ص209، ح1)
این بدان معناست که اسلام دایره صدقات را فراتر را صدقه مالی دانسته و انجام کارهایی که با زبان انجام می‌شود و موجب آشتی میان مردم می‌شود را از مصادیق صدقه مالی بلکه برتر دانسته‌ است؛ چنان‌که رسول‌اکرم(ص) در سخنی به ارزش‌گذاری صدقه مالی با صدقه زبانی یعنی آشتی و اصلاح میان مردم می‌پردازد و می‌فرماید:
الا اخبرکم بافضل من درجه الصیام و الصلاه و الصدقه؟ صلاح ذات‌البین، فان فساد ذات‌البین هی الحالقه؛ آیا شما را به چیزی با فضلیت‌تر از نماز و روزه و صدقه(زکات) آگاه نکنم؟ آن‌چیز اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه میان مردم ریشه‌کن کننده دین است. (نهج‌الفصاحه، ح 458)
پس نه تنها آشتی دادن یک نوع صدقه بلکه از نوع برتر و بهتر از صدقات مالی است؛ زیرا با پول اگر می‌شود اصلاحاتی را انجام داد، ولی ریشه‌دارترین اصلاحات همان اصلاحاتی است که از طریق زبان و ایجاد الفت و تالیف میان مردم انجام می‌گیرد و موجب می‌شود تا انسجام اجتماعی تحقق یابد و اختلافات از جامعه زدوده شود.
از نظر اسلام ارزش و اهمیت اصلاح میان مردم و آشتی دادن آنچنان مهم است که می‌توان برخی از کارهایی را که در حالت عادی‌ جایز نیست انجام داد. مثلا در برخی از روایات آمده که برای اصلاح میان مردم می‌توان از خمس و اموال امام(ع) برای ایجاد اصلاحات استفاده کرد. به این معنا که اگر ریشه اختلافات و درگیری و قهر میان مردم، مالی است می‌توان از طریق اموال امام(ع) صلح و آشتی برقرار کرد.
امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود به نام مفضل می‌فرماید:
للمفضل-: اذا رایت بین اثنین من شیعتنا منازعه فافتدها من مالی؛ به مفضل فرمودند: هرگاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاعی دیدی از مال من غرامت بده؛ یعنی با پرداخت وجه مورد اختلاف، میان آنان را اصلاح کن. (کافی، ج2، ص 209، ح3)
از این بالاتر آنکه می‌توان از گناه بزرگی چون دروغ که خداوند به دروغگو وعده آتش دوزخ را داده است، برای ایجاد اصلاح میان مردم و آشتی دادن، استفاده کرد. یعنی یکی از جوازات دروغ گفتن، موردی است که با آن بتوان میان دو کس آشتی برقرار کرده. امام صادق(ع) در بیان تشریح انواع و اقسام سخن می‌فرماید:
الکلام ثلاثه: صدق و کذب و اصلاح بین الناس قال: قیل له: جعلت فداک ما الصلاح بین الناس؟ قال: تسمع من الرجل کلاما یبلغه فتخبث نفسه، فتلقاه فتقول: سمعت من فلان قال فیک من الخیر کذا و کذا، خلاف ما سمعت منه؛ سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح میان مردم. به آن حضرت عرض شد: قربانت شوم اصلاح میان مردم چیست؟ فرمودند: از کسی سخنی درباره دیگری می‌شنوی که اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت می‌شود. پس تو آن دیگری را می‌بینی و برخلاف آنچه شنیده‌ای، به او می‌گویی: از فلانی شنیدم که در خوبی تو چنین و چنان می‌گفت. (کافی، ج2، ص341، ح16)
پس در حقیقت دروغ اصلاح‌گرانه به از راست فتنه‌انگیز است، چنانکه از پیامبرگرامی(ص) روایت است که فرمود:
ان الله احب الکذب فی الصلاح و ابغض الصدق فی الفساد؛ براستی که خداوند دروغی را که باعث اصلاح و آشتی باشد دوست می‌دارد و راستی را که موجب فساد شود، دشمن می‌دارد. (وسائل الشیعه، ج8، ص 578، ح1)
ایجاد اصلاح و آشتی دادن در میان کسانی که با هم قهر کرده‌اند، عملی بسیار پسندیده و از اخلاق پیامبران و اوصیا و اولیای الهی است. امام صادق(ع) در بیان خصوصیات و ویژگی لقمان حکیم به مساله آشتی دادن ایشان اشاره می‌کند و می‌فرماید: به خدا قسم به لقمان تنها حکمت و دانش عطا نشده بود و نیز دارائی و خانواده و قدرت جسمی و زیبایی چشمگیر نداشت ولی او مردی با اراده بود... و او به دو نفر که با هم نزاع می‌کردند و یا می‌جنگیدند نمی‌گذشت مگر اینکه، میانشان صلح برقرار می‌کرد و از پیش آنان نمی‌رفت تا آنکه آنها دست از نزاع و جنگ کشیده و متفرق می‌شدند. (مستدرک الوسایل، ج 13، ص442، ح3)
به هر حال، اصلاح میان مردم و آشتی دادن و دوری از قهر از اخلاق خوب و با فضلیت اسلامی و انسانی است که در آیات و روایات بر آن تاکید شده و آثار و برکاتی برای آن در دنیا و آخرت بیان شده است که همین مساله می‌بایست موجب شود که نه تنها اهل قهر نباشیم بلکه بکوشیم تا قهر دیگران را به هر شکلی شده تبدیل به آشتی کنیم و صلح و صفا و صمیمیت را در جامعه اسلامی گسترش دهیم

                                                                     زنجیره بهترین ها

رُوِیَ عَنْ رَسُولِ اللهِ (ص) قالَ: کَفی بِالْمَوْتِ واعِظاً وَ کَفی بِالتُّقی غِنیً وَ کَفی بِالْعِبادَه شُغُلاً وَ کَفی بِالْقِیامَهِ مَوئِلاً وَ بِاللِه مُجازِیاً [بحارالانوار، جلد74، صفحه 139]
حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: بهترین پنددهنده برای انسان مرگ و بهترین سرمایه و ثروت، تقوا و بهترین کارها و شغل­‌ها عبادت و بهترین پناهگاه، قیامت و بهترین پناه‌
 دهنده خداوند متعال است.
یاد مرگ و یادآوری اینکه انسان می‌میرد (که زمان آن مشخص نیست و ممکن است هرلحظه مرگ به سراغ من بیاید، آن هم بایک حادثه به ظاهر پیش‌بینی نشده) بهترین و موثرترین موعظه و پند برای هر انسانی می‌باشد. انسان باید یاد مرگ را که یک واقعیت است، همیشه به خود یادآور شود و اثرش این است که خوشی‌ها و ناخوشی های دنیا را محدود دانسته و از خوشی آن سرمست و شاد نشده و از ناخوشی آن ناراحت و ملول نگردد.

 این مرگ است که خوشی و ناخوشی را رفع می‌کند و با این پند گرفتن می‌فهمد که به زودی باید جواب همه اعمال، کارها، سخن‌ها، اعتقادات و باورهای قلبی و عقلی خود را بدهد؛ به فکر محاسبه­ اعمال خود باشد. اگر خدای نکرده براثر غفلت، آلوده به گناه شد، به فکر توبه و جبران آن افتد و اگر اعمال صالح انجام داده، سعی و کوشش بیشتر کند و با اخلاص‌­تر انجام دهد. لذا یکی از اعمالی که سفارش شده، تشییع جنازه و زیارت اهل قبور است.
 تقوا انجام فرامین و اوامر الهی و واجبات، و اجتناب و دوری از گناه و محرمات است که بهترین سرمایه و ثروت می‌باشد و انسان را بی‌نیاز و توان­گر واقعی می‌کند. در قرآن کریم آمده است: «فَإنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی».
 عبادت به معنای این است که در هر عملی که انجام می‌دهد، به یاد خدا باشد. پس معلوم می‌شود عبادت تنها نماز، روزه، خمس، حج و... نیست، بلکه انسان می‌تواند با داشتن نیّت پاک و خالص، تمامی کارهای مباح و روزمره خود از قبیل خوردن، آشامیدن، تفریح و ورزش، کار و کسب و تجارت، پرداختن دیون و بدهی­‌ها، روابط خانوادگی، دوستی، همکاری و... را به عبادت الهی تبدیل کند. بهترین پناهگاه، قیامت و پناه‌دهنده خداوند است، زیرا او پاداش هرعمل نیک و خوب را 10 برابر و در بدی‌ها فقط جزا و کیفر همان را می دهد.
 تمام اینها به ترتیب و مانند زنجیر به هم متصل می‌باشد. اول انسان می‌فهمد بهترین پنددهنده مرگ است. حالا که می‌خواهی بروی، بهترین سرمایه تقواست. حالا چگونه تقوا به دست آورم؟! باید کارهایت را با یاد خداوند انجام بدهی. چنین انسانی بهترین پناهگاهش قیامت است و با دست پُر می‌باشد و خداوند هم بهترین و بیشترین پاداش‌دهنده است حالا انسان برای امور دنیایی نباید حساسیت به خرج دهد و بلکه باید حساسیت او برای آخرت باشد.            * پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)

 

💢نماز و آرامش💢

 

🔹تنها مشکلى که دنیاى علم وصنعت امروز آن را حل نکرده، مشکل آرامش روحى است. هر روز آمار بیمارى هاى روانى، و مصرف قرص اعصاب زیاد مى شود. هیچ چیز به انسان آرامش نمى دهد جز یاد خدا و ایمان و اُنس و عشق و توکّل به او.  

آرى نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دل‌ها آرامش مى یابد.  

افرادى را مى شناسیم که داراى قدرت، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل، افرادى تهیدست هستند که به خاطر ایمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، دید و بینش و اعتقاد خاصّى دارند که حوادث تلخ و شیرین را مى پذیرند و براى آنها تحلیل منطقى دارند.

 

🔸آرى با یاد خداوند دل‌ها آرام مى گیرد و بهترین یاد خدا همان نماز است، کمبود امروز بشر علم و تخصصّ نیست، بلکه دل آرام است. نه فرعون‌ها و ابرقدرت‌ها دل آرام دارند، نه قارون ها، و نه  

ابولهب ها، و نه منافقان چند چهره.  

تنها رهبرى را که ما در زمان خودمان داراى دل آرام دیدیم، حضرت امام خمینى قدّس سرّه بود که روز ۱۲ بهمن ۵۷ وقتى در هواپیما نشست تا به ایران بیاید، خبرنگار از او پرسید چه احساسى دارید؟ فرمود: هیچ.  

با اینکه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپیما داده مى شد.  

در وصیّت نامه خود نیز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مى روم. این دل آرام از زور و پول و مقام نیست، از پیوند با خداست که بهترین نوع آن نماز است. 

 

💢نماز و اخلاص💢

 

🔹در سراسر نماز، قصد قربت شرط صحیح بودن آن است، حتّى اگر حرکت یا کلمه اى از واجبات یا مستحبات نماز را براى غیر خدا انجام دهیم نماز باطل مى شود و اگر مکان نماز یا زمان آن را براى غیر خدا تعیین نمائیم نماز باطل است، اگر حالتى که هنگام نماز به خود مى گیریم براى غیر او باشد نماز باطل است.

 

🔸بنابراین عبادت بودن نماز مربوط به آن است که انسان هیچ گونه قصد غیر خدائى نداشته باشد و این قصد قربت از لحظه ورود به نماز تا پایان همچنان ادامه یابد. 

ناگفته پیداست که انسان در لابلاى آن همه زرق و برق‌ها و جاذبه هاى زیاد اگر هر روز بتواند از همه چیز دل تهى کند و ریسمان معنوى روح خود را با ذات مقدّس او گره زند و چنان با او خلوت کند که راه نفوذ غیر را بگیرد، ارزش مهمى را به دست آورده است. 

ما در نماز با گفتن (ایّاک نعبد و ایّاک نستعین) به عبودیّت و بندگى خالصانه اعتراف مى کنیم واین اخلاص را از خداوند مى خواهیم. 

 

💢نماز، میزان سنجش ایمان💢

 

🔸قرآن مى فرماید: (و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین) نماز بار سنگینى است مگر براى افراد خاشع. 

بنابراین هرگاه احساس کردیم نماز براى ما سنگین است باید بفهمیم روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم و رفتن خشوع زمینه بى تفاوتى و کبر است. 

امام سجّاد علیه السّلام در دعاى سحر ماه رمضان که نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است، در ضمن مناجات هاى خود فلسفه 

سنگینى نماز را تحلیل مى کند و مى گوید:

 

🔹خدایا! چرا هنگام نماز نشاط ندارم؟ 

شاید مرا از درگاه خود رانده اى! 

شاید بخاطر یاوه گوئى‌ها توفیقم کم شده! 

شاید مرا صادق نمى دانى! 

شاید رفیق بد در من اثر گذاشته و... 

به هر حال سنگینى نماز علامت خطر است. 

 

💢نماز، درگاه لطف خدا💢

 

🔹افراد دیگر غیر از خداوند، یا لطفى ندارند یا لطفشان ناچیز و محدود است، یا لطف خود را به دیگران نمى رسانند و یا با هزار منّت ذرّه اى محبّت دارند و اگر لطفى کنند از بهره خودشان کم مى شود. امّا خداوند:

 

۱- لطفش بى نهایت است. 

۲- باب لطف او همیشه به روى همه باز است. 

۳- دعوت به ورود هم کرده است. 

۴- از ورود دیگران در مدار لطفش شاد مى شود. 

۵ - مردم را بدون هدیه و رشوه و با دست خالى مى پذیرد. 

۶- رابطه با او و بهره گیرى از الطاف او نه زمان مى خواهد نه زمین، نه واسطه مى خواهد، نه رابطه و نه هیچ شرطى دیگر، فقط صداقت قلبى کافى است. صادقانه به لغزش خود اقرار کنیم و به درگاه او رو آوریم. 

 

💢نماز، تکرارى نیست، تعمیق است💢

 

🔹بر خلاف تصوّر بعضى که نماز را تکرار مى دانند، نماز نردبان ترقى است که هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مى روى، گرچه در ظاهر رکوع و سجودها تکرار مى شود ولى در حقیقت همانند پلّه هاى نردبانى است که موجب بالا رفتن معرفت و ایمان انسان مى شود.

 

🔸به تعبیر دیگر این اعمال به ظاهر تکرارى، همانند کلنگى است که براى حفر چاه مى زنند، کلنگ زدن در ظاهر تکرارى است، امّا در واقع هر کلنگى که مى زنید به عمق بیشترى مى روید ویک قدم به آب نزدیک تر مى شوید. به هر حال، ظاهر نماز تکرارى است، امّا در واقع عمق بخشیدن و پرواز است. 

 

💢نماز و طبیعت💢

 

🔹نماز تنها یک توجّه قلبى نیست، بلکه عملى است همراه با مردم و با بهره گیرى از طبیعت. باید به آسمان نگاه کرد تا وقت نماز را شناخت، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت، به آب توجّه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا براى سجده و تیمم شرائط لازم را داشته باشد. 

رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله سحرها به آسمان و ستارگان نگاه مى کرد و فکر مى کرد و مى گفت: (ربّنا ما خلقت هذا باطلا)

پروردگارا! اینها را بیهوده خلق نکردى. آنگاه به نمازشب مى ایستاد. 

فکر در طبیعت یکى از راه هاى خداشناسى است.

 

🔸البتّه توجّه به طبیعت صحیح است نه غرق شدن در طبیعت. طبیعت، آیه و علامت و فلش براى عبور است نه توقفگاه و غرقاب، آب دریا براى آن است که کشتى روى آن برود، نه آنکه آب توى کشتى وارد شود و همه را غرق کند. خورشید براى آن است که انسان از نورش بهره گیرد نه آنکه به نورش خیره گردد و کور شود. 

 

💢نماز و زنده کردن ارزشها💢

 

🔸از مهم ترین ارزشهاى اسلامى، عدالت ورزى و عدالت گسترى است. در نماز نیز عدالت و محبوبیّت اجتماعى دو شرط مهم براى امام جماعت است.

 

🔹اگر مردم امامت شخصى را قلبا قبول نداشته باشند، ولى او خودش را همچنان امام جماعت قرار بدهد نمازش قبول نیست. همچنین براى کسانى که در صف اوّل نماز قرار مى گیرند، صفات وکمالاتى مطرح شده که این صفات خود یک نوع زنده کردن ارزش هاى معنوى است. یعنى در جامعه هرگروه که به عدالت و تقوى نزدیک ترند باید جلوتر ومحترم تر باشند. 

 

💢نداى نماز از گهواره تا گور💢

 

🔹هنگام تولّد نوزاد، اذان گفتن در گوش او سفارش شده و نیز هنگام دفن مرده نماز واجب شده است، هیچ عبادتى از لحظه تولّد تا لحظه مرگ، این چنین ملازم انسان نیست. 

 

💢نماز، درمان مشکلات اجتماعى💢

 

🔸قرآن مى فرماید:

(واستعینوا بالصبر والصلوة) از شکیبائى و نماز کمک بگیرید.

 

🔹در حدیث مى خوانیم: که هرگاه حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و حضرت على علیه السّلام گرفتار مشکلات مى شدند به نماز مى ایستادند. 

 

💢آموزش نماز مسئولیّت والدین است💢

 

🔹تعلیم نماز در روایات از وظایف مهمّ والدین است. والدین باید فرزندان خود را از سه سالگى با بیان کلماتى از قبیل (لااله الا اللّه) آشنا کنند و کم کم او را آماده نماز نمایند.

 

🔸خداوند به پیامبر مى فرماید: (وامر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها) به اهل خود فرمان نماز بده وپشتکار داشته باش.

قرآن در ستایش حضرت ابراهیم مى فرماید: (و کان یاءمر اهله بالصلوة) او اهل خود را به نماز فرمان مى داد. 

لقمان هم به فرزندش سفارش نماز مى کرد: (یابنّى اقم الصلوة) 

 

💢عواقب اعراض از یاد خدا و نماز💢

 

🔸نماز ذکر خداست وکسى که از ذکر خداوند اعراض کند زندگى نکبت بارى دارد: (مَن اعرض عن ذکرى فانّله معیشة ضنکا)

ممکن است بگوئید بسیارى اهل نماز نیستند ولى زندگى خوبى دارند، ولى باید به درون آنها سرى زد تا ببینیم آیا صفا وآرامش لازم را دارند یا نه؟ در مشکلاتى که براى آنها پیش مى آید چقدر دستپاچه مى شوند و خودشان را مى بازند؟ باقى انسان‌ها را با چه دیدى مى نگرند؟ تقوى و عدالت چه جایگاهى نزدشان دارد؟ روحشان به چه چیز وابسته است؟ به آینده خود چقدر اطمینان دارند؟ 

 

🔹اضطراب وهیجان هاى روانى، تزلزل خانوادگى، ضعف اعصاب، بدگمانى، احساس غربت و تنهایى از درون، فساد و فحشا، آمار جنایت، فرار فرزندان از خانه، بالا بودن آمار طلاق، خودباختگى، ترس و... در جامعه بى نماز بیشتر است یا با نماز؟ 

 

💢نماز و توکّل💢

 

🔹در نماز بارها آیه مبارکه (بسم اللّه الرحمن الرحیم) را بر زبان جارى و به خود تلقین مى کنیم.

 

🔸حرف (باء) در بسم اللّه رمز استمداد و توکّل است، با یاد او شروع کردن نشانه آن است که تنها از قدرت او کمک بگیریم و به او توکّل کنیم. 

یاد او نشانه مهر او و عشق به اوست. 

 

💢نماز و روح بزرگ💢

 

🔹انسان در نماز خداوندى را حمد و سپاس مى کند که خالق تمام هستى است. سرچشمه تمام رحمت‌ها و برکات است. مالک روز قیامت است. 

کسى که حمد و ثناى خود را نثار این وجود مقدّس با این خصوصیات مى کند هرگز حاضر نیست براى هر چیز پست و جزئى و در برابر هر قدرت ناچیزى ستایش کند.

 

🔸زبانى که ثناگوى خالق هستى شد، دیگر تن به ثناگویى هر نالایقى نمى دهد. فراموش نکنیم که امام حسین علیه السّلام فرمود: کسى که وصل به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله باشد و از دامن زهرا علیها السّلام برخاسته باشد، بیعت یزید را نخواهد پذیرفت. 

آرى... ستایش او نه دیگران، 

ثناى او نه طاغوت ها، 

ثناى او براى ربّ العالمین بودنش، 

الرّحمن الرّحیم بودنش، 

مالک یوم الّدین بودنش، 

دیگران چه و که هستند و چه قدرتى دارند که من ثناگوى آنها باشم؟ به خصوص که مسلمان مى داند اگر ظالمى ستایش شود عرش خداوند به لرزه در مى آید. 

بنابراین ثناى او، آنچنان روح بزرگى به ما مى دهد که دیگر حاضر 

به ثناى دیگران نمى شویم و این روح بزرگ را از نماز و حمد مى توان تحصیل کرد. 

حیف که ما با توجّه نماز نخواندیم و مزه نماز را نچشیدیم. 

 

💢نماز و الگوپذیرى💢

🔹در نماز با گفتن (صراط الذین انعمت علیهم) از خداوند مى خواهیم که الگوى ما را کسانى قرار بده که مورد لطف تو هستند، تو را شناختند و به تو عشق ورزیدند، در راه تو گام برداشته و استقامت کردند و از تو جدا نشدند. 

بر اساس آیه ۶۹ سوره نساء کسانى که خداوند به آنها نعمت داده، عبارتند از: انبیا و شهدا و صدیّقین و صالحان.

🔸آرى نعمت واقعى همان ایمان و ارتباط با خداوند و گام در راه رضاى او برداشتن و در راه او فدا شدن است. نعمت هاى مادّى نصیب حیوانات هم مى شود (متاعا لکم ولانعامکم) مقام معنوى است که به انسان ارزش مى دهد. 

 

💢نماز همراه با آگاهى💢

🔸قرآن درباره تسبیح ونماز ساکنان آسمان‌ها وپرندگان مى فرماید: 

(کل قد علم صلواته و تسبیحه) نماز آنها آگاهانه است. 

ولى در جاى دیگر خطاب به انسان‌ها مى فرماید: 

(لاتقربوا الصلوة و انتم سُکارى حتّى تعلموا ما تقولون) در حال مستى نماز نخوانید تا بدانید چه مى گوئید. 

به همین دلیل در روایات آمده است: 

عبادت عالم از عابد بهتر است.

🔹در اسلام به تجّار سفارش شده: (الفقه ثم المَتجَر) اوّل مسائل حلال و حرام را فرا گیرید بعد به سراغ تجارت بروید. در آموزش نماز هم باید سعى کنیم اسرار نماز را به نسل نو تعلیم دهیم تا آگاهانه براى نماز قیام کنند. 

 

💢نماز و جهاد💢

🔸دستورات اسلام از یکدیگر جدا نیست ولذا قرآن مى فرماید: (لاتصلّ على احد منهم مات ابدا ولا تقم على قبره) به جنازه فراریان از جبهه نماز نخوانید:

فراموش نمى کنم در ایّام دفاع مقدّس، جوانى وصیّت کرد که اگر من شهید شدم مرا دفن نکنید مگر آن دو دسته اى که با هم قهرند، آشتى کنند و این جوان از خون مقدّس خودش به نفع اصلاح ذات البین استفاده کرد، در حالى که مى توانست بگوید اگر شهید شدم راضى نیستم فلان شخص یا گروه به تشییع جنازه من بیاید و بدینوسیله آتش فتنه را بیشتر و کینه‌ها را عمیق تر نماید. 

 

💢نماز و نیاز💢

 

🔹آنجا که کار و تلاش بیشتر است نیاز به نماز بیشتر است. انسان معمولا در شب‌ها خواب است و فعّالیتى ندارد، از این رو از عشاء تا صبح نمازى واجب نیست ولى نیاز معنوى انسان در روز بیشتر است هوس ها، طاغوت ها، جلوه ها، حیله‌ها و تمام پرتگاه‌ها در روز جلوه دیگرى دارند و لذا اوّل روز و آخر روز باید نماز خوانده شود وبراى وسط روز سفارش ویژه آمده است:

(اقم الصلوة طرفى النهار)

دو طرف روز (صبح و شب) نماز به پا دار. 

(حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى)

نسبت به تمام نمازها به خصوص نماز ظهر حفاظت کنید. و مثل منافقین گرمى هوا را بهانه ترک جماعت قرار ندهید. 

و از آنجا که روزهاى جمعه و عید ایّام فراغت است و معمولا فساد در ایّام فراغت بیشتر به سراغ انسان مى آید، سفارش به نماز جمعه و نماز عید شده است.

 

🔸شاید بخاطر لطافت و ظرافت بیشترى که روح دختر دارد و غبار و فساد در روح هاى لطیف زودتر منعکس مى شود، نماز دختران از ۹ سالگى شروع مى شود.

و هرگاه مشکل اضافه اى براى انسان پیش آمد سفارش به نماز بیشترى شده است. للّه للّه (واستعینوا بالصبر والصلوة)

به هرحال شاید بتوان گفت برنامه ریزى نماز مناسبت کامل با نیازها وزمان‌ها و ظرافت هاى روحى وروانى دارد. (واللّه العالم) 

 

💢نماز، سدّى محکم در برابر گناه💢

 

🔹هرجا نماز پایگاه داشت شیطان بساط خود را جمع مى کند و هرکجا رشته نماز پاره شد همه کمالات متفرق مى شود. 

قرآن مى فرماید: (انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء والمنکر) قطعا نماز از فحشا و منکر جلوگیرى مى کند.

 

🔸نمازگزار نمى تواند سست باشد، 

لباس و مکانش حرام باشد، 

بدنش ناپاک و لقمه اش آلوده باشد، 

او بخاطر صحیح بودن نمازش مجبور است یک سرى مراقبت هائى از خود داشته باشد، 

ارتباط با خداوند روح قدسى به انسان مى دهد که از ارتکاب آلودگى‌ها شرم دارد. 

کجا دیده اید کسى از مسجد به قمارخانه یا مراکز فساد برود؟ 

کجا دیده اید کسى از خانه خدا بیرون آید و براى دزدى پا به خانه مردم گذارد؟ 

وبر عکس اگر نماز ضایع شود هر گونه فساد و پیروى از انواع شهوات پیدا مى شود. 

قرآن مى فرماید: ( (فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلاة واتّبعوا الشّهوات) 

 

💢نماز محور زمان بندى ها💢

 

🔹در آیه ۵۸ سوره نور قرآن به نونهالانى که هنوز به تکلیف نرسیده اند مى فرماید: هرگاه خواستید وارد اتاق والدین شوید، در سه وقت با اجازه وارد شوید:

اوّل: قبل از نماز صبح

دوّم: بعد از نماز عشا 

سوّم: هنگام ظهر که انسان معمولا لباس هاى خود را براى استراحت در مى آورد.

 

🔸در این آیه زمان بندى اجازه فرزندان، براساس نماز صبح و عشاء شده است. 

چه زیباست ساعات جلسات ما نیز چنین باشد، مثلا ملاقات ما بعد از نماز مغرب یا عشا یاقبل از نماز ظهر، تا با تکرار زمان، فرهنگ نماز را در جامعه شایع تر سازیم. 

 

💢نماز و یاد حسین علیه السّلام💢

 

🔹بهترین چیزى که سجده بر آن سفارش شده، خاک کربلا و تربت امام حسین علیه السّلام است. امام صادق علیه السّلام هنگام سجده پیشانى مقدّسش را بر خاک کربلا مى گذاشت.

 

🔸براى همراه داشتن تسبیح تربت امام حسین نیز روایاتى وارد شده است تا آنجا که همراه داشتن آن مثل گفتن سبحان اللّه است و سجده بر مهر آن سبب کنار رفتن پرده‌ها و قرب بیشتر به ذات مقدّس خداوند است. 

 

💢نماز و یاد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله💢

 

🔸در هر دو رکعت نماز، یک تشهد مى خوانیم که در آن به یگانگى خداوند و رسالت حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله اقرار مى کنیم.

 

🔹هر روز در پنج وقت این اقرار و اعتراف به توحید و نبوّت لازم است تا انسان راه را گم نکند، مکتب و صاحب آن را فراموش نکند، بر او صلوات بفرستد و در این اقرار و صلوات در ردیف خداوند و فرشتگان قرار بگیرد. زیرا قرآن مى فرماید: (انّ اللّه و ملائکته یصلّون على النبى) خدا و ملائکه بر پیامبرش صلوات مى فرستند، پس چرا ما نفرستیم؟ مگر او ما را نجات نداد؟ سلام بر پیامبر اسلام که ما را نجات داد. 

 

💢نماز، روح انسان را بیمه مى کند💢

 

🔹در سوره معارج مى خوانیم: (اذا مسّه الشّر جزوعا و اذا مسّه الخیر مَنوعا الاّ المصلّین الّذینهم على صلواتهم دائمون)

انسان در برابر تلخى‌ها و شرور بى صبر است و در برابر لذّت‌ها و خوبى‌ها تنگ نظر و بخیل، مگر نمازگزارانى که نسبت به انجام آن همیشه مراقبند.

 

🔸آرى ارتباط دائمى با قدرت بى نهایت، به انسان قدرت مى دهد، روحیّه توکّل را بالا برده و انسان را موجودى شکست ناپذیر مى سازد. 

ناگفته پیداست که این آثار براى نماز پیوسته و همراه با توجّه است، نه نمازهاى غافلانه و موسمى. 

 

💢نماز و سلام💢

 

🔸هر مسلمان در هر کجاى زمین که هست هر روز پنج بار باید به تمام همفکرانش سلام کند للّه للّه (السلام علینا و على عباداللّه الصالحین)

سلام بر بندگان صالح خدا، 

سلام بر سرمایه داران هرگز، 

سلام بر قدرتمندان هرگز، 

سلام فقط بر عباد صالح خدا. 

سلام بر طرفداران مکتب حقّ (عباداللّه الصالحین)

 

🔹سیاست خارجى ما را در نماز، یکى (غیر المغضوب علیهم) تعیین مى کند ویکى ( (السلام علینا و على عباداللّه الصالحین)

آرى کسى که هر روز به بندگان خدا سلام کند، با آنها حیله نمى زند، خیانت نمى کند، کلاه سرشان نمى گذارد. 

 

💢نماز و مردم💢

 

🔹اصل در نماز، به جماعت خواندن است. 

در نمازجماعت، با مردم، در مردم و از مردم بودن مطرح است، در کنار مردم بدون هیچ گونه امتیاز، از هر نژاد و اقلیم و در هر شرایط اقتصادى. 

نمازجماعت بدون امام نمى شود، چنانکه جامعه بدون رهبر نمى شود. امام براى همه مردم به طور یکسان امام است، نه براى گروه خاص. فقیر و غنى و زشت و زیبا در کنار هم قرار مى گیرند، باید امتیازات پوچ با نماز جماعت از جامعه حذف شود، اگر امام در نماز اشتباه کرد مردم به او هشدار مى دهند، یعنى در نظام اسلامى امام وامّت باید مراقب یکدیگر باشند. 

امام جماعت باید مراعات ضعیف ترین مردم را بکند و نماز را طول ندهد و این خود درسى است که مسئولین باید در برنامه ریزى‌ها و حرکت‌ها توجّه 

به همه اقشار داشته باشند. در نماز جماعت مردم نباید از امام جلو بیفتند و این درس دیگرى است که نشانه نظام و ادب مى باشد. اگر از امام جماعت گناه بزرگى سر زد و مردم فهمیدند، باید کنار رود. یعنى مردم و جامعه را نباید بدست فاسق سپرد. 

در نمازجماعت همه با هم به خاک افتاده و سجده مى کنیم آرى باید همه با هم باشیم.

 

🔸در نماز جماعت همه مردم مى توانند با کسب علم و تقوى و محبوبیّت امام شوند، پیشنمازى ارث کسى نیست، هر کسى در کمالات برتر شد در جامعه آقاست. 

 

💢نماز و نظم💢

 

🔹در زمان بندى اوقات نماز، در منظم بودن صف هاى نماز جماعت، در با هم سجده رفتن، با هم نشستن، با هم قیام کردن، با هم سکوت کردن، با هم دعا کردن، جلو عقب نیفتادن، قبل از وقت نماز نخواندن و نماز را به خارج از وقت نسپردن، در همه اینها سیماى نظم را مشاهده مى کنیم. 

 

💢نماز و جهت گیرى💢

 

🔹نمازگزار باید رو به قبله بایستد و جهت و خطّ خود را روشن کند، البتّه قبله و جهت او را باید خداوند تعیین کند، نه خودش و نه طاغوت ها.

 

🔸قبله، رمز شناسائى مسلمین از دیگران است از این جهت به مسلمین (اهل قبله) مى گویند، مسلمانان با هر سلیقه و تفکّر و از هر نسل و نژادى، باید جهت واحدى داشته باشند. 

اگر مال و مقام هر لحظه دل ما را به سوئى مى کشد، هنگام نماز باید دل از همه بکنیم، کسى که جسم خود را رو به خانه خدا کرد آمادگى آن را پیدا مى کند که قلب و روح خود را متوجّه صاحب خانه کند. 

قبله ما کعبه است، اوّلین خانه اى که براى مردم و عبادت بنا شد. خانه اى که همه انبیا دورش طواف کرده اند، خانه اى که ابراهیم پایه هایش را بالا برده و اسماعیل در کنارش به کارگرى پرداخته است، 

خانه اى که براى همه مردم و براى همیشه درهایش باز است و هیچ کسى در آنجا حقّ تعرّض ندارد. براى همه 

مردم مقدّس و از ملک هر کس آزاد است. 

 

💢نماز و نظافت💢

 

🔹اوّلین واجب هر مسلمان به هنگام صبح و برخاستن از خواب، وضو گرفتن و شستن دست و صورت است و این عمل که در طول روز براى هر نماز تکرار مى شود، مایه نظافت و شادابى نمازگزار مى گردد. 

نمازگزار باید لباس و بدنش پاک باشد، اگر ذرّه اى آلودگى و نجاست به بدن یا لباس او باشد، نمازش باطل است. (غیر از بعضى موارد استثنایى) 

نمازگزارى که مى داند هر رکعت نماز با مسواک، برابر با هفتاد رکعت است مسواک را ترک نمى کند.

 

🔸نمازگزارى که مى داند با حال جنابت نمازش باطل است، به فکر غسل مى افتد و غسل او را به فکر ساختن حمّام مى اندازد و وجود حمام رابطه او را با شستشو زیاد مى کند. 

 

💢نماز و وقف💢

 

🔹فکر و فرهنگ نماز، مسئله مسجد سازى وقرار دادن موقوفات براى آن را در جامعه به وجود مى آورد. صدها هزار قطعه زمین و مغازه و مزرعه در طول تاریخ وقف مساجد شده که این خود یک صدقه دائمى و یک حرکت الهى و خدمت اجتماعى است که در شعاع نماز و مسجد نصیب مردم مى شود.

 

🔸وقف چراغى است که انسان براى فرداى خویش مى فرستد، وقف نشانه تداوم مالکیّت انسان بعد از مرگ است، وقف نشانه عشق به مکتب و مردم است. 

 

💢نماز و انتخاب دوست💢

 

🔹در حدیث است: یکى از برکات مسجد و نماز، پیدا کردن دوست خوب است.

انسان در زندگى اجتماعى خود نیاز به دوست دارد و نقش مثبت یا منفى دوست در زندگى انسان بر کسى پوشیده نیست. مسجد بهترین مرکز دوست یابى است. کسانى که به مسجد مى روند براى بندگى خدا مى روند. حیله‌ها و خودنمایى‌ها را کنار مى گذارندو انسان مى تواند در میان مردم مسجد، دوست خود را انتخاب کند.

 

🔸اگر شخصى اهل نماز نبود، چرا با او دوست شویم؟ او که با خدا قهر است، با من نیز دوست نخواهد بود. او که الطاف خدا را فراموش مى کند، خدمات مرا هم فراموش خواهد کرد. او که با مؤ منین وفادار نیست، چگونه اطمینان دارى با تو وفادار بماند؟ 

 

💢نماز و انتخاب همسر💢

 

🔸در اسلام سفارش شده که اگر کسى اهل مسجد و جماعت نیست و عملا به عبادت و وحدت و امّت، بدون عذر پشت پا مى زند، او را بایکوت کنید، او را به عنوان همسر خود انتخاب نکنید. عمل به همین دستور مى تواند مساجد را پر کند، زیرا جوانان که فهمیدند رها کردن مسجد و مسلمین به قیمت طرد عملى آنان تمام مى شود هرگز مساجد را رها نخواهند کرد. 

 

💢نماز و امداد به مردم💢

 

🔹یکى از برکات نماز به خصوص در مساجد، امدادگرى است، همیشه محرومان به مساجد روانه مى شدند و مشکلات خود را با مردم در میان مى گذاشتند و در آن مکان مقدّس آن را حل مى کردند. سابقه این کار از زمان رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله بوده است و قرآن صحنه اى را نقل مى کند که فقیرى وارد مسجد شد و از مردم استمداد کرد. کسى به او توجّهى نکرد و فقیر با ناله به خداوند حال خود را گفت. حضرت على علیه السّلام مشغول نماز بود به 

فقیر اشاره کرد و او جلو آمد و حضرت در حال رکوع انگشتر خود 

را به او داد، آیه نازل شد که: رهبر شما فقط خداوند و پیامبرش و کسانى اند که در حال رکوع انفاق و به فقرا رسیدگى مى کنند.

 

🔸همین که مردم آیه را شنیدند به مسجد آمدند تا ببینند این آیه درباره چه کسى نازل شده است. فهمیدند که مورد آیه شخص على بن ابیطالب علیهما السّلام است. 

به هر حال، امدادرسانى به جبهه هاى جنگ و کمک به فقراء از مسجد و در سایه برکات نماز بوده و خواهد بود. 

مسلمین از پایگاه مساجد به جبهه مى رفتند، انقلاب اسلامى ایران هم از مساجد شروع شد. 

اجتماع مردم در مسجد برکاتى دارد که با نوشتن چند سطر حقّ آن ادا نمى شود. 

در قرآن بارها نماز و انفاق، نماز و زکات، نماز وقربانى، در کنار هم آمده و در حدیث هم مى خوانیم نماز کسى که زکات ندهد قبول نیست. 

 

💢نماز و اقتصاد سالم💢

 

🔹در نماز باید لباس ومکان وآبى که براى غسل و وضو استفاده مى شود حلال و طبق دستور اسلام باشد واگر دگمه یا نخى از لباس یا قطره اى از آبى که براى نماز مصرف مى شود از طریق نامشروع تهیه شده باشد نماز باطل است.

 

🔸جالب اینکه اگر بخواهیم نماز و دعاى ما قبول واقع شود باید لقمه اى را که مصرف مى کنیم نیز حلال باشد. 

آرى همانگونه که هواپیما براى پرواز، بنزین مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نیز لقمه حلال لازم دارد. 

 

💢نماز و تشکیلات💢

 

🔹چنانچه براى امام جماعت حالتى پیش آید که نتواند به نماز ادامه دهد، یکى از کسانى که پشت سر او در نزدیکى او هستند در همان حال امامت را به عهده مى گیرد و این نشانگر آن است که برنامه هاى اسلامى با رفتن یک فرد نباید بهم ریزد، بلکه باید تشکیلات و نظام چنان پایه گذارى و برنامه ریزى شود که هرگاه فردى رفت نظام از هم نپاشد و تشکیلات همچنان پا بر جا باشد.

 

🔸مهمّ، تداوم راه است، هر چند پیشوا عذرى پیدا کند. 

 

💢نماز و محبّت💢

 

🔹تعاون و محبّتى که میان مسجدى هاست میان دیگران نیست. 

در نظام زندگى مسجدى‌ها همین که یک نفر دو سه روز نیامد احوالش را مى پرسند. اگر مریض است عیادتش مى روند، اگر مشکلى دارد حل مى کنند، مسجدى‌ها احساس غربت نمى کنند. کسى که هیچ فرزند وبرادرى نداشته باشد ولى سروکارش با مسجد باشد احساس مى کند همه مردم برادر و فرزندش هستند. بارها دیده شده یک مسجدىِ ساده که از دنیا مى رود مجالس او پر رونق، مغازه‌ها براى او بسته و تشییع جنازه او شلوغ و با شکوه است. 

اینها نشانه پیوند قلبى و محبّتى است که در خانه خداوند با مؤ منین ایجاد مى شود.

 

🔸یک مسجدى در خود یک دلگرمى احساس مى کند، مردم را در غم و شادى خود شریک مى داند و هرگز این عواطف گرم از دوستان مسجدى را نمى توان با چیزى مقایسه کرد. 

 

💢نماز و آبرو💢

 

🔹کسانى هستند که در محله خود حاضر به کار خلاف نیستند، چون مردم او و بستگانش را مى شناسند، ولى اگر همین اشخاص به منطقه ناشناسى هجرت کنند، خلاف براى آنان سنگینى قبلى را ندارد.

 

🔸شرکت در نماز، انسان را وابسته به مسجد و اسلام و مردم مى کند و براى مسجدى سیمائى از تقوى مى سازد که با این عنوان حتّى المقدور حاضر به خلاف نیست، مى داند که کار خلاف، آبروى مذهبى او را مى برد، لباس قدسى و محبوبیّت را از تنش بیرون مى آورد، 

ولى افرادى که از مردم و اسلام و مسجد بریده اند، خلاف کارى برایشان خیلى سختى ندارد، او عنوان مذهبى پیدا نکرده تا غم از دست دادنش را بخورد. 

آرى، کسى که لباس سفید بپوشد خودش روى زمین آلوده نمى نشیند.

 

💢نماز، اصلاح فرد و جامعه است💢

 

🔹قرآن کریم در کنار اقامه نماز مى فرماید: (انا لا نضیع اجر المصلحین) ما پاداش اصلاح طلبان را ضایع نمى کنیم. 

معلوم مى شود نماز اگر درست برگزار شود واحکام و شرایط ظاهرى وباطنى آن مراعات شود، جامعه به طرف صلاح مى رود. نمازگزار در واقع یک نفر مصلح است.

 

🔸عبادت با گوشه گیرى نیست، بلکه با اصلاح جامعه است و نمازگزاران باید مفاسد را از جامعه بردارند. 

 

💢نماز و سیاست💢

 

🔸در روایات مى خوانیم: اگر انسان تمام عمرش را به نماز مشغول باشد، آن هم در کنار کعبه در شهر مقدّس مکّه، ولى رهبرى الهى را نپذیرد نمازش قبول نیست.

 

🔹مشکل امروز مسلمانان آن است که نماز مى خوانند ولى رهبرانشان افراد ترسو و وابسته و دست نشانده و بدون ملاک هاى الهى اند. با زبان از خداوند راه مستقیم مى خواهند، ولى در عمل بیراهه مى روند.

 

💢نماز و مشورت💢

 

🔸در سوره شورى که صفات مؤ منین را مى شمرد مى فرماید: (واقاموا الصلوة و امرهم شُورى بینهم) کار آنان بر اساس مشورت است و اقامه نماز مى کنند. 

از این آیه معلوم مى شود در مجلس مشورتى در هر رده اى که هستند باید نسبت به اقامه نماز حساس باشند.

 

🔹اگر مشورت مهم است نماز مهم تر است. اگر براى شرکت در مجلس شورا و انتخابات، این همه بودجه و سرمایه گذارى صرف پر کردن صندوق هاى راءى مى شود باید براى پر کردن مسجد هم کمى سوز و تلاش باشد.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">