تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

ادامه مطالب

m5736z.blog.ir/post/feteme1

m5736z.blog.ir/post/fateme2

m5736z.blog.ir/post/fateme3

m5736z.blog.ir/post/fateme4 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

فاطمه سلام الله علیها گوهر بی‌همتای آفرینش، پاره تن پیامبر خاتم، کفو ولایت، سرچشمه امامت، سرور زنان شایسته عالم و انسیه حوراء است. آن روزگار که تولد فرزند دختر، ننگ عرب جاهلیت به شمار می‌رفت و قبور دختران معصوم زنده به گور شده فخر ریش سفیدان قبایل بود، خداوند متعال اراده فرمود میلاد کوثر جاری تا قیامت را برای بشریت تا جمال و جلال زن به برکت وجود نازنین صدیقه طاهره بر سراسر عالم چون خورشیدی تابناک بتابد و مقام مادر را در اعلی علیین هستی جای دهد

چرا فاطمه، فاطمه نامیده شد؟ برای اینکه خلق از شناخت حقیقت او دور و منقطع و عاجزند. و اینکه فاطمه زهرا علیها السلام ناشناخته ماند و در زمان حیات ظاهری اش، مجهول و مظلوم واقع شد و پس از ارتحال از جهان فانی به سوی جهان باقی نیز قبر مطهّرش مجهول و ناشناخته است، خود حکایتی از عظمت و اهمیت این شخصیت می باشد. پس فاطمه همانند لیله القدری است که و ما ادریک لیله الفاطمه؟

در روایات داریم هر زنی که نمازهای پنجگانه را بخواند و ماه رمضان روزه بگیرد، حج خانه خدا را به جای آورد و زکات اموالش را بپردازد و از شوهرش اطاعت کند و علیعلیه السلام را دوست بدارد، به واسطه شفاعت فاطمه داخل بهشت خواهد شد. فاطمهسلام الله علیها بهترین زنان جهان است. این دلبستگی و سفارش اکید به حفظ حرمت او به واسطه مقامی است که حضرت زهراسلام الله علیها در پیشگاه حق تعالی و نظام تکوین و تشریع هستی و قوس نزول و صعود وجود، دارا می باشد.

در کتاب پیش رو سعی شده گوشه ای ناچیز از دریای بیکرانی را از بانوی دو عالم بیان نماید و به ولایتپذیری و مظلومیتش در عین حال با خطبه شجاعانه اش اشاره ای داشته و .... آموزه ها و احادیث از سبک زندگی او بپردازد.    محمود زارع پور

فهرست مطالب

بخش 1 :      حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

بخش 2 :      اسامی و القاب شریفه حضرت سلام الله علیها

بخش 3 :      علم و آگاهی و فضایل حضرت زهراسلام الله علیها

بخش 4 :      صدیقه طاهره سلام الله علیها در نگاه معصومین علیهم السلام

بخش 5 :      فاطمه منحصر به فرد

بخش 6 :      ارتحال پیامبر و آغاز بی وفایی ها

بخش 7 :      فلسفه گریه ها و مویه های فاطمی

بخش 8 :      فاطمه سلام الله علیها در مقام دفاع از ولایت

بخش 9 :  (در عیادت زنان): خطبه دوم فاطمه زهرا در بستر بیماری

بخش 10 :    علل بی‌نشان ماندن قبر فاطمه سلام الله علیها                

بخش 11 :    خطبه ولایت یا فاطمیه به بهانه غصب فدک (فدکیه) خطبه ی اول

بخش 12 :    فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی در خطبه فاطمه

بخش 13 :    پاسخ به مهمترین شبهات وهابیون درباره شهادت حضرت

بخش 14 :     فاطمه سلام الله علیها لیله القدر آیت الله جوادی آملی 

بخش 15 :     اهمیّت تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها

بخش 16 :     مصحف حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

بخش 17 :     زیارتنامه و میثاق نامه عظیم حضرت زهراسلام الله علیها

بخش 18 :     حضرت فاطمه سلام الله علیها و آیات و روایات

بخش 19 :     آموزه های تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه سلام الله علیها

بخش 20 :     احادیثی درباره حضرت فاطمه زهرا از پیامبر صلى الله علیه و آله

بخش 1 :           حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

فرزند ششم محمد(صلی الله علیه و آله) و خدیجه (سلام الله علیها)، جبرئیل نازل و به پیامبر میفرماید چهل شبانه روز از همسرت دوری کن و به نماز و روزه بپرداز و سپس به منزل برو که خدا اراده کرده فرزندی که نساء العالمین است، عطا نماید. دو سال بعد از نبوت پدر، فاطمه (جدا کننده خود و شیعیان از آتش) بدنیا آمدند چون از بدیها بریده شد، او را فاطمه نامیده اند. زهراء بمعنی درخشنده، روشن. این لقب از هر جهت برازنده این بانوست. او چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابناک معرفت و نمونه روشن پرهیزگاری و خداپرستی است. دشمنان خوشحال هستند پیامبر را ابتر مینامند ولی نزول سوره کوثر نویدی دیگر دارد إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ نماز بخوان و نذر کن ما به تو کوثر بخشیدیم.

برترین زنان جهان چهار نفرند حضرات مریم آسیه خدیجه و فاطمه (سلام الله علیهنّ). فاطمه تنها کودکی است که در مکه از منزل پدرش ندای الله اکبر بلند است، میشنود و شاهد نماز و عبادت خانواده است. در کودکی اغلب روزها فاطمه با دست و پای خونی و زخم زبان دشمنان به خانه باز می گشت و با وفات مادر و عمویش ابوطالب آزار و اذیت ها بیشتر شد فاطمه سلام الله علیها دارای مقام عصمت، بدین معنی که معصومه است، یعنی محصوره از گناه، یعنی ممنوع و محفوظ از لغزش و انحراف، و از این دید می‌تواند الگو باشد.

آیه تطهیر هم، او را از رجس و خطا دور معرفی می‌کند إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا  همانا خداوند اراده کرده است که پلیدى (گناه) را از شما اهل بیت (پیامبر) دور کند و کاملًا شما را پاک سازد و نگه دارد.

اسلام رشد میکند خانه پایگاهی مخفی برای یاران پدر است با حوادثی چون شکنجه بلال و کشته شدن پدر و مادر عمار، آزار و اذیتهای ابولهب و ابوجهل سنگ زدن به پدر، شکم گوسفند بر بدن پدر و...... فاسمه با این شرایط بزرگ میشود. براثر فشار تصمیم به رفتن به دره و شعب ابو طالب میگیرند و محاصره اقتصادی و گرسنگی بیداد میکند سه سال در شعب میمانند.

خدیجه سلام الله علیها بیمار میشود و در فاصله کمی از هم ابوطالب و حضرت خدیجه وفات میکنند (دختر باید، مادر پدر هم باشد) (فاطمه اُمّ اَبیها) لقب می گیرد.

فاطمه زهراء سلام الله علیها در جریان نقشه ترور پیامبر قرار گرفته بود و پدر را مضطربانه از این واقعه هشدار می داد. بر بدن پدرش جراحات وارد می ‌کنند. وی همچون پرستاری مهربان بر آن جراحات مرهم می‌ گذارد. و الحق که این دختر را چه تحملی در رنج ها و نامردی‌ ها بود و چه آثاری از خدمات ارزنده. معنی ظاهری امّ به معنای مادر است و مادر عهده‌دار یکسری از کارها برای فرزندان است. اینجا بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها بی‌بی دو عالم فاطمه سلام الله علیها آن کارهایی را که برای رسول‌الله صلی الله علیه و آله انجام می‌دادند کارهایی بود که یک مادر برای فرزندش انجام می‌دهد.

منظور حضرت پیامبر این است که احترامی را که فرزند برای مادر قائل است حضرت زهرا برای پدر گرامیشان قائل بودند و باز در روایات آمده که هرگاه فاطمه سلام الله علیها وارد می‌شدند بر رسول‌ الله، حضرت تمام قامت مقابل پایش می‌ایستادند و علاوه بر بوسیدن صورت حضرت زهرا گاهی خم می‌شدند و بر دستان آن حضرت بوسه می‌زدند و می‌فرمودند: فاطمه مانند مادر است برای پدرش.

از کودکی در دامان نبوت پرورش یافت؛ به بهترین شکل از نور هدایت نبوی بهره برد. تربیت پدرش در تمامی حالات به وجود وی رخنه کرده بود تا آنجا که تمامی حرکاتش نیز بسان پدر شده بود.

عایشه،: هیچ کس را ندیدم که در ظاهر، در وقار و سیرت نیکو و طریقتش و در قیام و قعودش از فاطمه به پدرش شبیه‌تر باشد. (سنن ترمذی ص1462). فاطمه سلام الله علیها یادگار پدر، تربیت یافته مکتب نبوت؛ گوشه ای از وجود پدر بود؛ پیامبر اکرم فرمود: فاطمه پاره تن من است، کسی که او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده. محبوب ترین بانو نزد پیامبر گرامی و گوشه ای از وجود پدر بود. (صحیح بخاری ج4 ص269)

حدیث لَو لا فاطمه لمّا خَلَقتُکُما که حدیث قدسی است، معنای دقیق و عمیقی دارد بطور اجمال این است که اگر به خاطر مقام عبودیت نبود نبوت و امامت به غایت خود نرسیده بود چرا که نبوت و امامت مقدمه ای برای رسیدن به مقام عبد مطلق است. این مقام در خود پیامبر و علیعلیهماالسلام نیز بود ولی در فاطمه سلام الله علیها منحصراً همین مقام تجلی کرد. بنابراین در این روایت تکیه اصلی بر آن حضرتسلام الله علیها شده است. (مستدرک سفینة البحار) و فاطمه شاخه و فرع من است، هر کس او را بسط دهد مرا بسط داده و هر کس او را کوتاه کند مرا کوتاه کرده (مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری ج3 ص168)

نگاه فاطمه سلام الله علیها به مهربانی نگاه خدیجه سلام الله علیها بود

از وقتی که مادر از دنیا رفته بود بیشتر کارها را فاطمه سلام الله علیها انجام می‏داد. اما پدر هم کمکش می‏کرد. فاطمه سلام الله علیها، پدر را خیلی دوست داشت. هر وقت پدر، او را در آغوش می‏گرفت و می‏بوسید، خستگی را فراموش می‏کرد. صدای پای پدر را شنید. حال پدر خوب نبود. آهسته قدم برمی‏داشت. پدر به دیوار تکیه داد. پاهای پدر از جسارت دشمنان زخمی‏ و خونین بود. فاطمه سلام الله علیها ناله کرد. لباس‏‏های سفید پدر، خاک‏ آلود و کثیف شده بود و موهایش پر از خاشاک بود.

باز، بت پرستان، پدر را اذیت کرده بودند. فاطمه سلام الله علیها به اتاق رفت و پارچه تمیز زردی آورد. دست پدر را گرفت. به طرف نخلستان رفتند. دست زخمی ‏پدر، گرم بود. پدر زانو زد و دست‏های لطیف دخترش را نوازش کرد و بوسید. فاطمه سلام الله علیها قطره اشکی ریخت. پدر، اشک او را پاک کرد و با محبت دستی بر گونه او کشید. گریه فاطمه سلام الله علیها بلند شد. پدر، دختر کوچکش را در آغوش گرفت و گفت: دخترم! چیزی نشده است.

فاطمه سلام الله علیها از پدر خواست کنار نخل بنشیند. بعد رفت ظرف آبی آورد. آب ریخت تا پدر دست و صورتش را بشوید. ‎‎پدر پارچه زرد را گرفت و دست و صورتش را خشک کرد. فاطمه سلام الله علیها خار و خاشاکی را که لابه‏لای موهای پدر بود، برداشت و با پارچه خیسی خاک‏ها را گرفت و آب ریخت. پدر موهایش را شست. وقتی پدر پاهایش را تمیز شست، برخاست و رفت تا لباس‏هایش را عوض کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد. نگاهی به چهره خسته دخترش کرد. به یاد مادرش، آمنه سلام الله علیها افتاد. جلوی فاطمه سلام الله علیها زانو زد. بازوهای دخترش را گرفت و پیشانی او را بوسید. پیامبر صلی الله علیه و آله، فاطمه سلام الله علیها را به سینه چسباند. چشمانش را بست و با مهربانی گفت مادر بابا . چقدر دختر کوچکش مهربان بود. درست مثل فرشته ‏هایی که می‏ دید. فاطمه سلام الله علیها، همواره در کنار پدرش و حامی وی بود؛ و نگران سلامتی وی. پیامبر اکرم دختری تربیت میکند که این دختر، شایستگی آن را پیدا میکند که پیامبر خدا دست او را ببوسد! این بوسه، هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد. مگر شخصیتی به آن ارجمندی، آنهم با آن عدل و حکمتی که در پیامبر هست و اتکایش به وحی و الهام الهی است، خم میشود و دست دخترش را میبوسد؟

یک بار رسول خداصلی الله علیه و آله در مسجد ‌الحرام مشغول اقامه نماز بود و ابوجهل و دوستانش نیز در آنجا حضور داشتند.

ابوجهل به اطرافیانش گفت : کدام یک از شما زهدان شتر را می آورد و آن را بر دو کتف محمد در حال سجود می اندازد؟ کسی این کار را بر عهده گرفت و آن را بر دو کتف پیامبرصلی الله علیه و آله در حال سجود نماز انداخت. ابوجهل و اطرافیانش شروع به خندیدن کردند تا آنجا که بعضی از آنها از شدت خنده بر روی بعضی دیگر می افتادند. پیامبرصلی الله علیه و آله در حال سجود بود و سرش را بلند نکرد. شخصی آنجا بود خودش جرات نکرد با دیدن این وضعیت به نزد فاطمهسلام الله علیها رفت و او را خبردار کرد

فاطمه سلام الله علیها آمد و آنرا از پشت پدر برداشت و سپس رو به آن قوم کرد و آنان را مورد سرزنش قرار داد. هنگامی که نماز پدر تمام شد، صدایش را بلند کرد؛ وقتی صدای او را شنیدند، خنده از ایشان دور شد و از نفرین پیامبرصلی الله علیه و آله ترسیدند. راوی حدیث، ابن مسعود گوید: قسم به کسی که محمدصلی الله علیه و آله را به حق مبعوث کرد، اجساد افرادی را که پیامبرصلی الله علیه و آله نفرین کرد در روز بدر در چاه دیدم. (صحیح مسلم ص765)

در آن روزهای سخت، فاطمهسلام الله علیها همواره نگران پدر بود؛ روزی فاطمهسلام الله علیها گریه کنان به نزد پدر آمد. پیامبرصلی الله علیه و آله فرمود: دخترم! چرا گریه می کنی؟ گفت: پدر جان! چرا گریه نکنم در حالی که گروهی از قریش در حجر هم پیمان شده اند و به لات و عزی و مناة ثالثه (بت های جاهلی) سوگند می خورند که اگر تو را ببینند برمی خیزند و تو را می کشند و همه آنان نیز سهمشان را از خون تو می دانند.

پرستاری و حمایت فاطمهسلام الله علیها از پدر، فقط منحصر به ایام کودکی وی نبود. در روز احد در زمانی که سپر پیامبرصلی الله علیه و آله بر سر وی شکست و رخسار وی خون آلود شد و یکی از دندان های پیشین وی شکست، علیعلیه السلام بود که در سپر خود آب می آورد و فاطمهسلام الله علیها بود که آن را می شست؛ چون فاطمه سلام الله علیها دید که خون بسیار زیاد است، بوریایی را گرفت و سوزاند سوخته اش را بر زخم نهاد.

محبوب ترین زنان نزد پیامبر ، فاطمه بود و محبوب ترین مردان نزدش علیعلیه السلام بود. عایشه و دیگران از پیامبرصلی الله علیه و آله روایت کرده‌اند که آن حضرت فرمود: ای فاطمه! بر تو بشارت باد که خدای متعال تو را بر زنان جهانیان و بر زنان اسلام که بهترین دین است، برگزید. (سنن ترمذی ص1461).

ستودن فاطمه بر اساس حقیقت او و ظهور صفات و کمالات معبود در روح او بوده است. او عظیمه و مطهره است.

مدح رسول خداصلی الله علیه و آله از او، وی را الگو و حجت بر تمام مردم جهان اعم از زن و مرد قرار داد؛ اقتدای به او، اقتدا به رسول خدا و ائمه معصومینعلیهم السلام می‌باشد. حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید: زمانی که آیه لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضًا (نور 63) صدا کردن پیامبر را در میان خودتان، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید. نازل شد، ترسیدم که رسول خدا را با لفظ ای پدر بخوانم، من هم پدرم را چندین بار با لفظ یا رسول الله صدا زدم، پیامبر یکی دو بار از من روی گردانید، سپس رو به من کرد و فرمود: ای فاطمه این آیه درباره تو و خانواده و نسل تو نازل نشده است، تو از من هستی و من از تو هستم.

ازدواج سیده بانوان عالمین‏

فاطمه سلام الله علیها بانویی نیکوست که مورد توجه بسیاری از بزرگان صحابه است؛ آنها می دانستند که در قیامت هر حسب و نسبی از بین خواهد رفت، مگر آنکه متصل به پیامبرصلی الله علیه و آله باشد؛ از طرف دیگر خویشاوندی با پیامبرصلی الله علیه و آله نیز مورد علاقه بسیاری از اصحاب به بهانه های مختلف بود، اما ازدواج با بانو فاطمه سلام الله علیها علاوه بر اتصال حسب و نسب به پیامبر و قرابت خانوادگی، ازدواج با یکی از چهار بانوی برگزیده عالم بود که این نیز افتخاری بزرگ به شمار می رفت.

فاطمه خواهان بسیاری دارد ابوبکر عمر و ... پیامبر در پاسخ خواستگاران مى‏ فرمود اَمرُها اِلى رَبّها کار فاطمه به دست پروردگار فاطمه است. آرى باید در خواستگارى فاطمه، الگوهاى اسلامى مشخص شود، سنتهاى جاهلیت پایمال گردد، و معیارهاى ارزش اسلامى معلوم شود. انصار هم علیعلیه السلام را به خواستگاری تشویق میکنند. علی تصمیم میگیرد و از طرفی پیش خود میگوید چیزی ندارم بالاخره پا جلو گذاشت. پیامبر خطاب به فاطمه : مى‏خواهم تو را به همسرى بهترین خلق خدا در آورم، نظر تو چیست؟ سکوت.... اللّه اکبر! سکوتها اقرارها (مستدرک علی الصحیحین ج2)           

و پیامبر و فاطمه خوشحال میشوند ناگهان این ازدواج الهی در همه جا پیچید که پیامبرصلی الله علیه و آله مى‏خواهد تنها دخترش را به همسرى علىعلیه السلام در آورد. على که دستش از مال و ثروت دنیا کوتاه بود و از معیارهاى عصر جاهلى چیزى نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم، مملو از ایمان و ارزشهاى اصیل اسلامى بود.

رسول خداصلی الله علیه و آله  وقتی صحبت های مردم را شنید، فرمود: من او را به ازدواج علی در نیاوردم بلکه خدا او را به ازدواج وی در آورد. (تاریخ یعقوبی ج2 ص27)

بانو فاطمه سلام الله علیها با این ازدواج، افتخار همسری علی امیر‌المومنینعلیه السلام را پیدا کرد و علیعلیه السلام افتخار همسری سیده بانوان عالمین و پاره تن محمدصلی الله علیه و آله را. حتی فاطمه زهرا سلام الله علیها ، یگانه دخت عزیز دردانه رسول الله صلی الله علیه و آله و سرور بانوان بهشتی هم، از زخم زبان های مردم زمان خود در امان نبود. هنوز چند روزی از ازدواج مبارکش با امیرمومنان علیعلیه السلام نگذشته بود که زنان تنگ نظر و کوته بین مدینه دورش را گرفتند و به او چنین گفتند: حیف تو نبود که با وجود آن همه خواستگار پولدار و ثروتمند، پدرت تو را به مردی داد که دلش از مال دنیا خالی است؟

فاطمه سلام الله علیها این مطلب را با پدر بزرگوارش رسول اللهصلی الله علیه و آله در میان گذاشت جواب آن حضرت چنین بود: دختر عزیزم! خداوند متعال نگاهی به اهل زمین انداخت و از میان تمامی آنان، دو مرد را (بیش از همه پسندید) برگزید، و (آن قدر تو برایش عزیز بودی که) یکی از آن دو را پدر تو قرار داد و دیگری را شوهر تو... پس از ادای این جمله بود که رسول خداصلی الله علیه و آله غنچه لبان فاطمه سلام الله علیها را به لبخند رضایت قلبی کامل، شکوفا یافت (امام علی تاریخ دمشق ج1 ص269)  

امام حسینعلیه السلام نقل میکند: آن زمان که رسول خداصلی الله علیه و آله در خانه ام سلمه بود، صرصائیل (یکی از فرشتگان الهی) نزد پیامبرصلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: نور را به عقد نور درآور. سپس در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل، فاطمه سلام الله علیها را به عقد علیعلیه السلام درآورد.

علی؛ از مال دنیا چه دارد؟ شمشیر؛ شتر و زره. شمشیر را برای جهاد و شتر را برای آبرسانی شغلش و زره را به فروش میرساند و پولش را برای مهریه میگذارد و در کنار منزل پیامبر منزل میگیرند

پیامبر هم برای مصلحت اسلام و پیوند با قریش عایشه دختر ابوبکر و سپس بیوه ای به نام ام سلمه را به همسری انتخاب کرده بود.

تجلی اطاعت خدا در زندگی خانوادگی فاطمه سلام الله علیها

چند روزی از عروسی فاطمهسلام الله علیها دختر محمدصلی الله علیه و آله نگذشته است. پدرش دوست دارد بداند دامادش علیعلیه السلام از زندگی و تازه عروس خود خشنود است علی علیه السلام را می خواند و از او می پرسد: کیف وجدت اهلک؟؛ همسرت را چگونه یافتی؟ فقال: نعم العون علی طاعه الله؛ علیعلیه السلام او بهترین یاور بر اطاعت خداست.   پاسخی که امیرمؤمنان علیعلیه السلام به پیامبر گرامیصلی الله علیه و آله میدهد می توان دغدغه و فلسفه زندگی آن حضرت علیه السلام را دانست که چه هدف و فلسفه ای برای زندگی خود دارد. این گونه است که براساس فلسفه زندگی خود، سبک زندگی خویش را سامان می دهد. براساس آنچه در گزارش های قرآنی و نیز در تاریخ و احادیث و روایات آمده، معلوم می شود که علیعلیه السلام و فاطمه سلام الله علیها کفو هم بوده اند و تبیین هر یک بیانگر تبیین دیگری از فلسفه زندگی است.

خداوند در آیاتی بیان می کند که هر دو نفس پیامبرصلی الله علیه و آله هستند و فلسفه و سبک زندگی آنان یکی است. از این رو، می توان گفت که آنان قرآن مجسم هستند . امیرمؤمنانعلیه السلام در بیان فلسفه زندگی خود اطاعت خداوند را همه هدف زندگی خود می داند؛ از این رو زندگی خانوادگی خود را بهترین کمک بر این مهم معرفی می کند و همسرش را بهترین معاون در اطاعت خداوند و عمل به فلسفه زندگی خود می داند.

فاطمه سلام الله علیها چون می دانست که زندگی اش می بایست در راستای یاری در اطاعت الهی باشد، هرگز کاری نمی کرد که حضرت علیعلیه السلام مشغول به کاری شود که او را از اطاعت خداوند دور کند. ولادت حسن علیه السلام خاطره شیرین پیروزی های جنگ بدر را شیرین تر می سازد. در شعبان سال چهارم، ولادت حسین علیه السلام گرمی تازه ای به خانه علی علیه السلام میدهد اَلْحَسَنُ و اَلْحُسَینُ سِیدا شَبابِ أهل الْجَنَّةِ ذریه رسول ا..

فاطمه کیست؟  فاطمه سلام الله علیها را به اوصاف و القابی ستوده اند؛ او ولی خداست، محل اسرار رب العالمین است، دختر ولی خدا، پیامبر صلی الله علیه و آله است و همسر ولی دیگر خدا، امیرمؤمنان علیه السلام و مادر اولیای خدا از حضرات ائمه و معصومان علیه السلام است. او ذخیره بزرگ الهی و ذخیره دار حجت خداوند است. نور چشم رسول است، دردانه خدیجه کبری سلام الله علیها است، معجزه تربیت محمد  است و پرورنده امامان و حجت های الهی، مهدی ذخیره امت و بقیه الله فی الارض از فاطمه  پدید آمده، فاطمه مظهر عفت است، مظهر طهارت نفس، تقوا، مظهر حلم و متانت، ادب، خدمت، مظهر شجاعت، مظهر عصمت، مظهر مظلومیت، مظهر حق طلبی، مظهر مبارزه و سیاست، مظهر عبادت، مظهر عشق به خدا، مظهر رحمت و مظهر اشک و آه و ناله، مظهر عصیان علیه ظلم و تجاوز و مظهر قهر علیه دشمنان خدا .

فاطمه برتر از فرشتگان و پیامبران: فاطمه سلام الله علیها انسان است ولی تعبیرات دیگران، از جمله رسول خدا درباره او تعبیر فرشته ای است در صورت انسان. فاطمة خلقت حوریة فی صورة انسیة (بحارالانوار ج43 ص91)

و بر اساس پاره ای از دیگر روایات او فوق فرشته است و حتی فرشتگان در خدمت او بودند، و از انفاس قدسیه اش بهره می گرفتند. کدام فرشته است که خدای را چون فاطمه با تمام وجود پرستیده باشد؟ و با آن همه علم و ایمان و اخلاص در پیشگاه او به خضوع و خشوع بایستد؟ و کدام فرشته است که پیک الهی در ورود به آستانش از او اجازه بطلبد؟ فرشته مرگ در زمان رحلت رسول خدا باید از او اجازه ورود بطلبد. شکیبایی فاطمه در پاسخ به سؤالات زنی به حضور حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها آمد و گفت: من مادر پیر و ناتوانی دارم که مسئله ای مربوط به نماز برای او پیش آمده و نسبت به احکام نمازش دچار شبهه و اشتباه شده است به همین جهت مرا به نزد شما فرستاده که از شما بپرسم. حضرت فاطمه سلام الله علیها به پرسش او پاسخ داد. او بار دوم پرسید، حضرت جواب داد، بار سوم پرسید، حضرت پاسخ داد تا اینکه آن زن از زیادی پرسش های خود خجالت زده و شرمنده شد، حضرت با تحمل و صبر و بردباری فرمود: من برای پاسخ به هر یک از این پرسش ها بیش از آن چه میان زمین و عرش الهی پر از مروارید و جواهر شود، مزد و پاداش می گیرم. پس من سزاوارترم به این که این کار برای من سنگین و سخت نباشد و احساس دشواری نکنم.

من از پدرم رسول خداصلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: همانا علما و دانشمندان شیعه ما در روز قیامت در حالی محشور می شوند که به اندازه بار علم و دانش و کوششی که در راه ارشاد و هدایت بندگان خدا برداشته اند، بر قامت شان خلعت های کرامت و بزرگواری پوشانده می شود. تا به هر یک از آنها هزاران حله نورانی اعطا شود

حضرت زهراسلام الله علیها بالاترین ظرفیت تبلیغ اسلام در جهان امروز است و می‌توانیم به صورت نمونه عینی و عملی ایشان را به جهانیان معرفی کنیم. جهان بشریت تشنه این است که مادری مانند حضرت زهرا داشته باشد؛ ایشان برای همه ابنای بشر می تواند مادر باشد. نام فاطیما که عبارت دیگری از نام فاطمه به زبانی دیگر است نامی بین المللی است و برخی تحلیل و اخباری از ارادت هایی که در آمریکای لاتین و دیگر نقاط دنیا مانند مصر نسبت به ایشان وجود دارد ارائه می کنند

سالهاست که همت خود را صرف اهانت به پیامبر خاتم کرده اند اما اگر مردم عالم خبر داشته باشند که این پیامبر دختری مانند حضرت زهرا دارد دلشان نمی آید که به پیامبر اهانت کنند. این اشتباه بزرگ را باید جبران کنیم. همه زیارتنامه های ما جهانی است ما در زیارتنامه ها به نوح و عیسی و انبیای همه ادیان عالم سلام می دهیم؛ ما ظرفیت جهانی زیادی داریم اما جهانی نشده ایم. حضرت زهراسلام الله علیها در رأس چهار زن بزرگوار عالم قرار دارند و باید ایشان را جهانی معرفی کنیم

بخش 2 :             اسامی و القاب شریفه حضرت سلام الله علیها

مشهورترین لقب دختر پیامبر خدا و همسر علی بن ابی طالب فاطمه است. این لقب نیز گویای لزوم محبت و عشق و دوستی جهانیان نسبت به فاطمه زهراسلام الله علیها می باشد. جابرابن عبدالله انصاری گفته است پیامبر خداصلی الله علیه و آله فرمود: انما سمیت ابنتی فاطمه لان الله فطمها و فطم محبیها عن النار دخترم، فاطمه نامیده شده زیرا خداوند او و دوستدارانش را از آتش بریده و جدا کرده است(بحار الانوار ج43 ص16).

آری حضرت فاطمه از آتش رهاست و سرآمد زنان اهل بهشت از ازل تا ابد خواهد بود. در این حدیث نبوی چیستی و چرایی نام فاطمه بیان شده. دختر پیامبر فاطمه نام گرفت چون خداوند او و محبان فاطمه را از آتش نجات داده. بنابراین لقب فاطمه منشأ الهی دارد و خدای متعال فاطمه و عاشقانش را از آتش رهایی بخشیده است.

همه موحدان تاریخ درصدد نجات از آتش جهنم و ورود به بهشت بوده اند. به حکم این حدیث، محبت فاطمه راه نجات از آتش جهنم است. همسر فاطمه زهرا علیها السلام نیز درباره وجه تسمیه و علت نامگذاری دختر پیامبر به فاطمه فرموده اند: انما سمیت فاطمه لان الله فطم من أحبها عن النار(بحارالانوار ج43 ص13-15 علل الشرایع ص179). شناخت فضایل و اخلاق و صفات حضرت فاطمه و تلاش همه جانبه برای فاطمی زیستن نیز بخشی از محبت و مودت به حضرت فاطمه است. محبت اعتقادی و پیروی عملی از حضرت فاطمه و عمل بر طبق سیره ایشان عامل رهایی از آتش جهنم است. باید فاطمه را شناخت و فاطمی زیست و از فاطمیون شد و در آخرت از جهنم رهایی یافت.

در خصوص شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها به سادگی نمی‌توان سخن گفت در میان فریقین؛ شیعه و سنی مبنی بر فاطمة سیدة نساءالعالمین: سیده در زبان عربی در دو معنا به کار می‌رود گاهی اوقات یک خانم، سیده خطاب می‌شود و بعضی از اوقات سیده به معنای سیادت و برتری او نسبت به سایر افراد است. وقتی این تعابیر در خصوص شخصیت حضرت زهراسلام الله علیها به کار می‌رود به معنای آن است که ایشان نسبت به مجموعه زنان عالم، نه فقط در یک برهه زمانی، ‌نه یک مکان خاص، بلکه نسبت به تمام زمان‌ها و مکان‌ها و تمامی مراحل وجود، ایشان مقام سیادت و برتری را نسبت به تمام زنان عالم دارند.

چرا آن حضرت را زهرا نامیده‌اند؟ مرحوم فیض از حضرت امام باقر علیه السلام حدیثی نقل می‌کند، لِمَ سمیت الزهراء، زهراء؟ اسماء و القاب بزرگان و اولیای خدا، هر یک اشاره به کمالی دارد. کلمه زهرا، یعنی درخشنده، به خاطر درخشش خاصی که داشته به این نام نامیده شده. خداوند او را از نور عظمت خودش خلق کرد و سپس به تناسبی اجازه اشراق و تجلی به او داد. همین که از خود درخششی نشان داد، تمام آسمانها و زمین منور گشت و فرشتگان به سجده افتادند و گفتند: یا الهنا و سیدنا ما هذا النور؟ این چه نوری بود؟ خطاب آمد: هذا نورٌ من نوری خلقتُه من عظمتی أسکنتُه فی سمائی این نوری از نور من است و از عظمت خودم آفریده و در آسمانها جایش دادم؛ و أخرجه من صلب نبیٍ من انبیائی و أفضله علی جمیع الأنبیاء او را از صلب پیامبری از پیامبرانم به وجود می‌آورم و بر همه انبیاء تفضیلش (برتریش) می‌دهم. و أخرج من ذلک النور أئمه یقومون بأمری  و از این نور، امامانی ظاهر می‌سازم که قیام به امر من بنمایند، اینجا، ملائکه به این کیفیت زهرا را شناختند.

محدثه بودن حضرت زهراسلام الله علیها  محدث به کسی می‌گویند که حدیث بیان کند. چون حضرت زهراسلام الله علیها هم از طریق پدر بزرگوارشان حدیث بیان می‌فرمودند و هم از جانب پروردگار متعال و جبرائیل حدیث بیان می‌فرمودند این لقب را به ایشان دادند. جبرائیل بعد از ارتحال رسول‌الله برای وحی بر احدی نازل نشد، اما بعد از شهادت پیامبر، وقتی حضرت زهرا زیاد می‌گریستند که یکی از گریه‌کنندگان عالم بودند، جبرائیل برای عرض تسلیت و برای تسلی دل، بر حضرت زهراسلام الله علیها نازل می ‌شد .

باز هم امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید که ناگهان دیدم حضرت زهراسلام الله علیها می‌فرماید: یا علی این جبرائیل است که بر من وارد شده است و بر من اخباری را بیان می‌کند. امیرالمومنینعلیه السلام قلم و کاغذ آوردند و فرمودند: فاطمه جان هر چه جبرائیل می‌گوید بگویید تا من بنویسم، حضرت زهراسلام الله علیهاشروع کردند به بیان کردن و امیرالمومنین علیه السلام می‌نوشتند آن اخبار را و این شد صحیفه حضرت زهراسلام الله علیها که امام صادقعلیه السلام فرمودند: صحیفه مادرمان حضرت زهراسلام الله علیها چهار برابر قرآن است، حکم حلال و حرام در او نیست، بلکه اخباری است از آیندگان و اسامی شیعیان ما در او ذکر شده. به خاطر همین نقل حدیثی از امام باقر علیه السلام که حضرت زهراسلام الله علیها از جبرئیل بیان می‌کردند حضرت زهرا را محدثه نامیدند.

امام صادق علیه السلام فرمودند که حضرت علیها السلام در نزد خداوند 9 نام دارد: فاطمه مبارکه صدیقه طاهره زکیه راضیه مرضیه محدثه و زهرا. ام‌ الائمه: مادر امامان. پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمهسلام الله علیها تو را بشارت می‌دهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهند شد

و آخرین ‌آنها مهدی (ارواحنافداه) است. ام‌ ابیها (یعنی مادر و دلسوز پدرش) چون رسول خدا دلسوزی وی را می‌دید اشک می‌ریخت و می‌فرمود: او مادر پدرش است. ام‌ الحسن و ام ‌الحسین- ام‌ المحسن. سیده‌ النساء العالمین دیگر صفات و القاب حضرت :

1) انسیه : زنى که خصلتهاى خوب انسانى در او متجلى است.

(2 بتول : زن پاک و دور از هرگونه آلودگى.    3) تقیه : پاک و بى گناه.

(4 حبیبه : دوست و رفیق، دوست داشتنى.   5) حرّه : زن آزاده، زنى که اسیر شهوات نیست.

6) حوریه : زن بهشتى، فرشته خصال.

7) حوراء : فرشته، زنى که خصلتهاى خوب فرشتگان را در خود به وجود مى آورد.

8) راضیه : زنى که به مقدرات خداوند راضى باشد. 

9) راکعه : اهل رکوع و تواضع در برابر خدا 10) رشیده : زن فهمیده و صاحب خرد را گویند.

(11 رضیه : زنى که به مقام رضا مى رسد.

12) ریحانه : گل خوشبوى، لطیف و مهربان، تعبیر لطیفى از موجود زن.

13) زکیه : زن پاک و باتقوا، در حال رشد و ترقى.

(14 زهراء : درخشنده و تابان.

15) زهره : درخشان، نورانى   (16 ساجده : زنى که در پیشگاه خدا سر بر سجده بساید

17) سعیده : زن خوشبخت.   (18 سیده : سرور، خانم.

19) شهیده : زنى که در راه خدا جان را فدا نماید.

(20 صابره : زن شکیبا و بردبار.

21) صادقه : زن راستگو و درست کردار.

(22 صدوقه : زن راستگو با کردارى صحیح.

23) صدیقه : زنى که در راستگویى شهره شود و در عمل نیز درست کردار باشد.

24) طاهره : زن پاک دامن و دور از رذایل.   (25 طیبه : پاک و پاکیزه.

26) عارفه : زن با شناخت و درک کامل.   27) عالیه : زن بلند همت و دور اندیش.

28) عدیله : نظیر و مانند. (فاطمه ى زهرا علیها السلام را « عدیله ى مریم » مى نامند زیرا این هر دوی این بانوان در پاکى و طهارت ضرب المثل هستند.)

29) عذراء : زن پاکدامنى که پرده ى عفت را کنار نزند.  (30 عزیزه : زن ارجمند و گرانقدر.   31) علیمه : زن دانشمند و آگاه.      (32 فاضله : زن صاحب فضیلت.

33) فاطمه : بریده شده از آتش، جهل و هر بدى.  (34 فریده : زن یگانه در نفیس بودن.   35) کریمه : زنى که اهل کرم و جود و سخاوت است.  (36 کوثر : خیر فراوان.

37) کوکب : درخشنده و درخشان.  (38 مبارکه : زنى که در او خیر بسیار باشد.   39) مبشره : بشارت دهنده.   (40 محدثه : زن حدیث کننده.

41) محموده : پسندیده، زن مورد پسند خداوند.   (42 مطهره : زن پاک و عارى از گناه و زشتى.     (43 مرضیه : زن کاملى که خداوند نیز از او راضى است  

(44 معصومه : زنى که هیچ گاه گناه نکرده باشد. 45) ملهمه : زنى که خداوند بر دل او الهام مى فرستد.

46) ممتحنه : زنى که امتحان شده و از آزمایش سر افراز بیرون آمده است.

47) منصوره : زن یارى شده.      (48 موفّقه : زنى که توفیقات الهى همراهش باشد.

49) مهدیه : زنى که خداوند او را هدایت مى کند.  (50 مومنه : زن با ایمان به خداوند و روز قیامت.   51) ناعمه : زن خوش زندگانى، شادا   52) نقیه : پاک و بى گناه.

53) والهه : شیفته و عاشق.               54) وحیده : یگانه، تنها، بى همتا. 55) حانیه: آن‌که به شوهر و فرزندان خود بسیار مهربان است. 56) حصان: پارسا و عفیف

حدیث کساء ؛ خداوند افراد خاندان نبوت را با محوریت زهراء سلام الله علیها معرفی می‌کند. خدا در عالم بالا و در میان فرشتگان به وجود أصحاب کساء مباهات می‌کند که من تمام عوالم را به پاس محبت این پنج تن آفریده‌ام. آن گاه سئوال می‌کنند: یا رب و مَن تحت الکساء  خدایا اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: هُم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها اینجا خداوند متعال فاطمه سلام الله علیها را مرکز قرار داده و همه را از طریق انتساب به او معرفی کرده و فرموده : اصحاب کساء، فاطمه و پدر فاطمه و همسر فاطمه و فرزندان فاطمه‌اند (بحارالانوار ج43 ص52 المحجه البیضاء ج، ص213) معلوم می شود که فرشتگان بر اثر خاطره‌ای، یک شناسایی قبلی نسبت به فاطمهسلام الله علیها داشتند و آن خاطره، همان اشراق و جلوه‌ای از زهراسلام الله علیها در عالم بالا بود که فرشتگان تحت تاثیر شدید آن قرار گرفته و به سجده افتادند.  

بخش 3 :            علم و آگاهی و فضایل حضرت زهراسلام الله علیها

حضرت زهراسلام الله علیها در ردیف ائمه معصومین هستند و علم آن بزرگوار همان علم امیرالمومنین و علم ائمه علیهم السلام است. شبی امیرالمومنین تشریف آوردند به منزل و به حضرت فاطمهسلام الله علیها فرمودند: که فاطمه جان من امشب می‌خواهم به منزل پدرتان بروم و شب در آنجا بمانم. آن شب مولا به منزل پیامبر گرامی رفتند و قضایا را از اول خلقت شروع کردند بیان کردن، از نیمه شب تا صبح امیرالمومنینعلیه السلام برای پیامبر اکرم شروع به صحبت کردند از آن زمان تا قیامت را، و پیامبر تائید می‌فرمودند. بعد هم صبح به مسجد آمدند و نماز را پشت سر حضرت رسولصلی الله علیه و آله اقامه کردند.

پیامبر و امیرالمومنین تشریف بردند منزل. حضرت زهراء : یا علی من بگویم که دیشب بین شما و پدرم رسول‌الله چه گذشت، آنچه بود بیان داشتند. وقتی این جمله را حضرت زهراسلام الله علیها فرمود امیرالمومنین علیه السلام پشت به زهرا نکرد و عقب‌ عقب از خانه بیرون آمد و به نزد پیامبر بازگشت، پیامبر فرمودند یا علی چه شد؟ چرا برگشتید؟ علیعلیه السلام جریان را بیان کردند و پیامبر فرمودند: بلی یا علی، زهرا هم از ماست.

مقام فاطمه سلام الله علیها بزرگتر از مقام برخی انبیاء کتاب شریف اصول کافی نقل می کند: جبرئیل بر وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها نازل می شد، این نشانه آن است که مقام آن حضرت نسبت به برخی از انبیاء، بزرگتر و برجسته تر است. این نه برای آن است که زن های بزرگ در عالم کم اند! اگر از علیّ تجلیل می شود، نه برای آن است که مرد های بزرگ در عالم کم اند ! مردان بزرگ در عالم خیلی اند، امّا علی خیلی بزرگ است. زنهای بزرگ هم در عالم خیلی اند، امّا فاطمه خیلی بزرگ است.

فضایل فاطمهسلام الله علیها از زبان قرآن برخی از این فضایل اکتسابی است ، هر چند که برخی از آن ها جزو اختصاصات آن حضرتسلام الله علیها بوده و نمی توان آن را به دست آورد. اخلاص فاطمهسلام الله علیها از اموری است که می توان آن را کسب کرد. خداوند وی را در آیات 8 و 9 انسان به اخلاص می ستاید (الکشاف زمخشری ج4 ص670) اصولاً اخلاص اصل اساسی در دست یابی انسان به هر فضیلت الهی است. از این رو همواره در آیات قرآن بر اخلاص در عمل تأکید شده است. یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿٧﴾ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا ﴿٨﴾ إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَ لا شُکُورًا ﴿٩﴾ إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿١٠﴾ فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورًا ﴿١١﴾ وَ جَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیرًا ﴿١٢﴾  خوف از خدا و خوف از قیامت و بیمناکی از عذاب دردناک آن (انسان 7 تا 10) صبر در برابر گرسنگی و ادای مسئولیت و وظایف الهی (انسان8 و12) مظهر عبودیت خداوند بودن (انسان6) وفای به نذر (انسان7 و9) دوستی و محبت خدا (انسان8) جزو ابرار و نیکوکاران بودن (انسان5 و8) و اطعام به نیازمندان در عین نیاز و علاقه به غذای خود (انسان8) و اهل ذکر بودن فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (نحل43) از جمله مهم ترین فضایلی است که قرآن برای آن حضرت برمی شمارد و هرکسی می تواند با اسوه قرار دادن آن حضرتسلام الله علیها آن را به دست آورد.

البته از اهل بیت پیامبرصلی الله علیه و آله بودن وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا (طه132) و از خویشاوندان و ذی القربی آن حضرت بودن وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ (اسراء26) و یا شجره طیبه الهی بودن أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ (ابراهیم24)

و شرکت در مباهله تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ (آل عمران61) و تعلق گرفتن اراده الهی به عصمت آن حضرت إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (احزاب33) بیرون از اختیار آن حضرتسلام الله علیها بوده و نمیتوان آنرا الگوی خود قرار داد. با این همه میتوان با استفاده از روش آن حضرتسلام الله علیها در تقرب جویی به خداوند و متاله شدن (بقره3) به عصمتی عام دست یافت که از ویژگی های انسان کامل است

همان گونه که حضرت آدمعلیه السلام برای پذیرش توبه به حضرتسلام الله علیها توسل جسته است ما نیز می توانیم با توسل به آن حضرتسلام الله علیها خشنودی خدا را به خود جلب کنیم و مغفرت الهی را بدست آوریم. (بقره37 و نورالثقلین ج1 ص67 الدر المنثور ج1)        آن حضرت سلام الله علیها با بهره گیری از فرمان های الهی و اطاعت از آن، توانست به مقامات و فضایل بسیاری دست یابد که برای همگان شدنی است. آن حضرت  هر چند از یک نظر در مقام برتر و والاتری است که دور از دسترس آدمی است ولی از جهاتی دیگر می توان وی را الگو قرار داد؛ زیرا معرفی کردن ایشان و تبیین خصوصیات آن حضرت برای آن است که ایشان را اسوه و الگوی رفتاری خویش قرار دهیم.  بدین ترتیب خانه علیعلیه السلام و فاطمه سلام الله علیها به خانه ای دارای رفعت و منزلت تبدل می شود (نور36 الدرالمنثور ج6 ص203) و لذا می توان با اسوه قرار دادن ایشان چنین خانه و زندگی را برای خود ساخت که از سوی خداوند بلند و رفیع شود.

حجاب فاطمهسلام الله علیها و رفتار وی با نامحرمان که از سوی خداوند فرمان آن را یافته است، بهترین حجاب برای حفظ حرمت و احترام و صیانت از شخصیت زن است. براین اساس هرکسی که می خواهد به آرامش و امنیت دست یابد، باید از حجاب فاطمی بهره گیرد. یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ (احزاب 59) رفتار و شخصیت آن حضرت سلام الله علیها موجب شده تا خداوند دوستی آنان را بر مؤمنان واجب کند، لازمه دوستی و محبت به اهل بیت علیهم السلام اطاعت از فرمان آنها و رفتار براساس رفتارهای ایشان است. همین دوستی که لازمه آن اطاعت و الگوبرداری از ایشان است، موجب می شود تا انسان ها از عنایت خاص خداوند بهره مند شوند. چنانکه خداوند در آیه 23 شوری دوستی و محبت عترت پیامبرصلی الله علیه و آله را موجب بهره مندی شخص از پاداش مضاعف الهی می داند قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى .

منزلت حضرت فاطمهسلام الله علیها در سوره کوثر‏

پیش از اسلام در دوران جاهلیت، زن ابزاری بی اراده بود در دست مرد و ماشین بهره کشی، زن فقط می بایستی پسر به دنیا بیاورد و برای مرد راحتی جسمی و روحی ایجاد نماید، در عربستان چنان وضع بدتر و اسفناک تر بود که چنانکه به مردی خبر میدادند خداوند برای تو دختری داده، پدر از غصه نزدیک بود سکته نماید

دختران را زنده به گور می کردند و این سنت مذموم تا قیام پیامبر صلی الله علیه و آله رواج داشت و اگر رسول گرامی به رسالت مبعوث نمی شد چندان طولی نمی کشید که نسل عرب به مخاطره می افتاد. بعثت رسول اکرم نعمت و لطف بی پایان خداوند نه برای ملت عرب بلکه به تمامی انسان های گمراه و درمانده جهان بود. خداوند برای ازدیاد نسل بشر هم مرد و هم زن را آفریده و نباید این دیدگاه وجود داشته باشد که دختر نیز مخلوق و آفریده با ارزش خداوند می باشد.

و زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله گواه این امر است و نسل ایشان از طریق دختر والا تبارش فاطمه علیهاالسلام بوجود آمده و ایشان الگوی کامل و بارز زن مسلمان است که در شان ایشان سوره کوثر نازل شده: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم  إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾ درباره شان نزول سوره کوثر اکثر مفسرین عقیده دارند که این سوره درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها نازل شده، امروزه بعد از 1400 سال مسلمان به چشم خود اعجاز این خبر غیبی را می بینند

و به حقیقت قرآن پی میبرند که خدا قادر و توانا وفا به وعده خود نمود و از نسل همان یک دختر عالم را پر از سادات و اولاد رسول گرامی نموده است. که از 60 هزار کودک از بنی امیه در زمان حکومتشان حتی یک نفر در دنیا پیدا نمی شود. ولی اولاد رسول خدا صلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا سلام الله علیها در تاریخ اسلام زندگی و حضور معنوی و حماسی داشته اند.

نعمت کوثر با بیان آشکاری به نسل و عقبه تفسیر می شود و این که پروردگار متعال پیامبر گرامی خود را به اعطای کوثر افتخار داده و دشمنانش را مقطوع النسل و دنباله بریده نامیده اعلام می دارد که کوثر کانون نسل و مایه ذریه رسول الله است.

و از آنجایی که نسل پیغمبر صلی الله علیه و آله جز فاطمه زهرا سلام الله علیها در جهان نیست به این نتیجه می رسیم که کوثر عنوان پر افتخاری برای حضرت فاطمه است. در این سوره خداوند به رسول خود که آورنده نماز هست دستور می دهد که فصلّ نماز بخواند، یعنی به خاطر این لطف و نعمتی که خدا به وی داده شکر و سپاس نماید. خداوند برای نعمت های دیگر، رسالت و صدها الطاف و رحمت خود که به بندگان و مومنان داده است و این دستور فقط برای زهرای مرضیه است.

و آن نحر نیز قربانی کردن به افتخار زهرا علیها السلام می باشد. از یک دختر کوثری بیکران در تمام ادوار تاریخ و در تمام نقاط دنیا فواره می زند و تا قیامت پایدار خواهد بود.

امامان معصوم ثمره و نتیجه تربیت و فضایل زنی بودند که در تاریخ بی همتا است. و هیچ زنی از لحاظ فضیلت و ایمان و دینداری در طول تاریخ به حضرت فاطمه نمی رسد.

سوره کوثر در زمانی نازل شد که چندین سال قبل از آن اعراب جاهل به دختر و شان و منزلت زن در جامعه اهمیت نمی دادند و قرآن کریم ثابت کرد که دختری چون فاطمه الزهرا سلام الله علیها از پدر بزرگواری چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشانه بهشت و الگوی یک زن شایسته و نمونه در سرتاسر تاریخ جهان است.

بخش 4 :         صدیقه طاهره سلام الله علیها در نگاه معصومین علیه السلام

مقام والای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فقط از منظر معصومین(علیهم السلام) که همتای ایشانند، قابل بیان است. کلمات و سخنان این بزرگواران حکایت از کرامت و عظمت والای این بانوی عالمه دارد.

حضرت زهراسلام الله علیها از منظر امیرالمومنینعلیه السلام  منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا در نزد حضرت علی نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یک زن می‌تواند چنان بالا رود که مایه مباهات و افتخار امام علیه السلام گردد. شخصیت بزرگی چون علی به همسری فاطمه افتخار می‌کند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاک برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد که حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه استناد فرموده‌اند عبارت است از:

حضرت علی علیه السلام در پاسخ به ادعاهای بی اساس معاویه مبنی بر فضایل امویان در نامه ای می نویسد: ... دو سید جوانان اهل بهشت از ماست و صبیه النار از شماست، کودکانی که نصیب آنان آتش گردید. بهترین زنان جهان از ماست. و حماله الحطب آن که هیزم کشد برای دوزخیان، از شماست. در شعری که به ایشان منسوب است، می فرماید: من به فاطمه و فرزندانش مباهات می کنم! آن گاه به رسول خدا صلی الله علیه و آله افتخار می کنم در آن هنگام که فاطمه سلام الله علیها را به همسری من درآورد. در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و این‌ که باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبکر فرمود: تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستی (بحارالانوار ج41 ص151و 224)

فاطمه رکن علی است از مقامات ممتازی که مخصوص پیامبر و حضرت فاطمه می‌باشد رکن بودن برای علی است. پیامبرصلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: سلام علیک یا ابا الریحانتین، فعن قلیل ذهب رکناک. چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه السلام در مورد زن که فرمودند زن ریحانه است. (علامه الحافظ محب الدین الطیری)

پیامبر نیز فرمودند: سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام کلثوم] به زودی دو رکن تو از دست می‌روند. علی بعد از رحلت پیامبر فرمودند: این یکی از دو رکن بود و بعد از شهادت حضرت زهرا فرمودند: این رکن دیگر است.

حضرت زهرا بعد از ارتحال رسول اکرم به زنان بنی‌هاشم که او را یاری می‌کردند و زینت‌ها را رها کرده و لباس سوگ در بر نموده‌اند، فرمود: این حالت را رها کنید و بر شماست که دعا و نیایش نمایید با این که حضرت علی معصوم بوده و تمام گفته‌های او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیهاالسلامتمسک می‌کند. این نشانگر عصمت حضرت بوده و این که تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.

از نگاهی دیگر امام : در آخرین لحظات عمر مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها وصایای خویش را به همسرشان می نمودند که ای پسر عمو! تو هرگز مرا در دوران زندگی، دروغگو و خائن نیافتی و هرگز با فرمانت مخالفت نکردم. علی علیه السلام که شاهد درگذشت تنها یاور و تسلی بخش خود است، می فرماید: پناه به خدا! تو داناتر و پرهیزگارتر و گرامی تر و نیکوتر از آنی که من به جهت مخالفت کردنت با خود، تو را نکوهش کنم. دوری از تو و احساس فراقت بر من گران خواهد بود ولی گریزی از آن نیست. به خدا سوگند! با رفتنت مصیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر من تازه کردی. انالله و اناالیه راجعون از این مصیبت بزرگ و دردناک و تأثرآور و حزن انگیز! دقت در کلام علی علیه السلام در این لحظات، شدت علاقه و احترامش را به فاطمه  می رساند. در نگاه امام علی علیه السلام فاطمه در چنان مرتبه والایی از زهد و خداترسی و عمل به احکام الهی قرار دارد که تصور مخالفت او با همسرش ممکن نیست.

از نگاه امام حسن مجتبی علیه السلام امام حسن علیه السلام در موارد بسیاری از مادرشان سخن گفته اند. از جمله: شبی دیدم مادرم در محراب به نماز ایستاده است و تا طلوع خورشید مشغول رکوع و سجود بود و شنیدم برای یکایک مردان و زنان دعا می کرد و آنان را نام می برد ولی برای خود چیزی نخواست. عرض کردم: مادر! چرا همان گونه که برای دیگران دعا می کنی، برای خود دعا نمی کنی؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه بعد از آن خانه.

از نگاه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، در آن هنگام که لشکر دشمن، امام حسینعلیه السلام را احاطه کرد. ایشان ضمن خطبه مفصلی فرمودند : مرا بین کشته شدن و ذلت مخیر کرده اند و من هرگز تن به پستی نمی دهم. خدا و رسول، مرا از چنین کاری باز می دارند. همچنین نیاکان پاک و دامنهای مطهر و پاکیزه اجازه چنین پذیرشی را به من نمی دهند. در یک کلام، امام حسین علیه السلام دلیل پایمردی و مقاومت خویش را تربیت الهی فاطمهسلام الله علیها میداند.

از نگاه امام سجاد علیه السلام امام می فرماید: وقتی که قیامت فرا رسد، منادی ندا می دهد: در این روز، ترس و اندوهی به خود راه ندهید. همه خوشحال از این عفو عمومی، سر بالا می برند. فاطمه سلام الله علیها وارد محشر می شود و گفته می شود کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلمانانی که دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستند، همگی سرها را به زیر اندازند آن گاه اعلام می شود: این است فاطمه سلام الله علیها دخت محمد صلی الله علیه و آله. او و همراهانش به سوی بهشت می روند. خداوند فرشته ای را خدمت وی می فرستد و می گوید: حاجتت را از من بخواه! فاطمه سلام الله علیها عرض می کند: پروردگارا! حاجت من آن است که مرا و کسانی را که فرزندان مرا یاری کردند، مورد عفو قرار دهی.

از نگاه امام جعفر صادق علیه السلام: فاطمه سلام الله علیها، صدیقه کبری است. محور حرکت انسانهای گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه بوده. نبوت هیچ پیامبری تکمیل نشد مگر اینکه به فضیلت آن حضرت اقرار نموده، محبت او را دارا باشد. امام صادق علیه السلام در ذیل آیه انا انزلناه فی لیله القدر می فرماید: منظور از «لیله»، فاطمه و منظور از «قدر»، خداوند است. هر کس فاطمه را آن گونه که سزاوار است، بشناسد، «لیله القدر» را درک کرده است. (مرحوم مجلسی)

از نگاه امام موسی کاظم علیه السلام همانا فاطمهسلام الله علیها، صدیقه و شهیده است. در خانه ای که اسم محمد یا علی، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان فاطمه باشد، فقر و تنگدستی وارد نخواهد شد.

از نگاه امام رضاعلیه السلام امام از اجداد گرامی اش نقل میکند که پیامبرصلی الله علیه و آله به علیعلیه السلام فرمودند: سه فضیلت به تو داده شده که به من داده نشده. علیعلیه السلام عرض کرد: چه چیزهایی؟ فرمود: تو پدر زنی چون من داری، همسری چون فاطمه به تو داده شده، حسن و حسین به تو داده شده. امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود از رسول خدا: پس از ازدواج علی و فاطمهعلیه السلام، خداوند عزوجل فرمودند: اگر علی علیه السلام را نمی آفریدم، برای دخترت فاطمه همتا و همسری در یافت نمی شد.

از نگاه امام جواد علیه السلام امام خطاب به موسی بن قاسم که گفت: در حج از طرف مادرت نیز زیارت کردم، فرمودند: آن را زیاد کن، زیرا که برترین چیزی است که بدان عمل می کنی. زکریا بن آدم نقل میکند: در محضر امام رضاعلیه السلام بودم که امام جوادعلیه السلام در حالیکه بیش از 4 سال از عمرش نگذشته بود، وارد شد. وقتی نشست دستش را روی زمین قرار داد و سر به آسمان بلند نمود و مدتی طولانی به فکر فرو رفت. امام رضا علیه السلام فرمود: جانم فدایت! چرا این چنین در اندیشه ای؟ پاسخ داد: به جهت ستم هایی که نسبت به مادرم فاطمه سلام الله علیها انجام دادند.

از نگاه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) حضرت بقیه الله  فرمودند: دختر رسول خداصلی الله علیه و آله، فاطمهسلام الله علیها برای من سرمشق و الگوی نیکویی است. امام مهدی(ارواحنافداه) که با ظهور خویش عالم را متحول می سازد، حضرت فاطمهسلام الله علیها را الگوی عملی و حکومتی خویش می شمارد و این، حکایت از مقام عظمای بانوی عالم، حضرت زهراسلام الله علیها دارد. آنچه مطرح شد، قطره ای از دریای وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها بود. به این امید که در قیامت، ما را مشمول عنایت و شفاعت خود قرار دهد.

هنر سجع گوئى : در خطبه و سخنان حضرت فاطمه ادبیات جالبی دارد. در خاندان پیغمبر امرى طبیعى بوده، پیش از اسلام سخن به سجع گفتن در مکه رواج داشت. نخستین دسته از آیات مکى قرآن کریم فراوان از این صنعت ‏برخودار است. دختر پیغمبر و على علیه السلام و فرزندان او بحکم وراثت، و نیز تحت تاثیر آیه‏ هاى قرآن به سجع گوئى خو گرفته بودند. در خطبه‏ هاى على علیه السلام کمتر عبارتى را مى‏بینیم که مسجع نباشد. هنگامى که زینب علیهاالسلام در مجلس پسر زیاد به زشت‏گوئى او پاسخ مى‏داد با بلاغت و فصاحت خاصی سخن می گفت که ... ابن زیاد گفت‏ سخن به سجع مانند پدرش مى‏گوید، گذشته از خاندان هاشم بیشتر مردان و زنان تیره عبد مناف نیز از این هنر برخوردار بودند. لولم یخلق على لم یکن لفاطمة کفو هرگاه على آفریده نمى شد، کسى که لایق همسرى فاطمه باشد وجود نداشت اصولا در خطبه های اهل بیت علیهم السلام تشبیه، استعاره و کنایه بکار رفته. در بخش های بعدی خواهد آمد

بخش 5 :                       فاطمه منحصر به فرد

از میان چهار زن بزرگ هستی، فاطمهسلام الله علیها دختر گرامی پیامبرصلی الله علیه و آله اشرف زنان در همه تاریخ بشریت است. از این روست که نامش بسیار فراتر از همگان می درخشد و خورشید وجودش در کهکشان هستی هر خورشیدی را چون ستاره ای خرد در خود می گیرد. این عظمت و شرافت و بزرگی را نه تنها به نسب بلکه به حسبی برد که با ایمان خالص و تقوای الهی به دست آورد. مجاهدت های وی بود که او را بر تارک هستی نشاند و خداوند خود مدیحه سرای وی گشت و سوره ها و آیات بسیار در کمالش فرو فرستاد.

فاطمهسلام الله علیها فاطمه است و هیچ کس را نمی توان با او سنجید. از این رو کسی جز خداوند نمی تواند در حق این بانوی بزرگ عالم بشریت سخن بگوید؛ زیرا او وجه الله بود و همه هستی اش وجه الله را می جست. لذا خداوند در سوره انسان، از این صفت فاطمی سخن می گوید و بدان وی را می ستاید. بیان همه وجوه و ابعاد وجودی حضرت فاطمهسلام الله علیها حتی بر پایه گزارش های قرآنی که در حق این بانوی کرامت و شرافت آمده است، بیرون از توان هر انسانی است؛ مگر آن که خود یکی از وجودات نوری و نورانی باشد.

فاطمه سلام الله علیها همپایه امیرالمؤمنین است شخصیت زهراى اطهر، در ابعاد سیاسى و اجتماعى و جهادى، شخصیت ممتاز و برجسته اى است؛ به طورى که همه زنان مبارز و انقلابى و برجسته و سیاسىِ عالم مى توانند از زندگى کوتاه و پرُمغز او درس بگیرند. زنى که در بیت انقلاب متولد شد و تمام دوران کودکى را در آغوش پدرى گذراند که در حال یک مبارزه عظیم جهانىِ فرامو ش نشدنى بود

آن خانمى که در دوران کودکى، سختیهاى مبارزة دوران مکه را چشید، به شعب ابى طالب برده شد، گرسنگى و سختى و رعب و انواع و اقسام شدتهاى دوران مبارزه مکه را لمس نمود و بعد هم که به مدینه هجرت کرد، همسر مردى شد که تمام زندگیش جهاد فى سبیل الله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگى مشترک فاطمة زهرا و امیرالمؤمنین علیهماالسلام هیچ سالى، بلکه هیچ نیم سالى نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فى سبیل الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسرىِ شایستة یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمى میدان جنگ را نکرده باشد.

اما مقام معنوى این بزرگوار، نسبت به مقام جهادى و انقلابى و اجتماعى او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمة زهرا به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنى جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهى و یک بندة صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است.

جمع بین زندگى یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف، و بین وظایف یک انسان مجاهدِ غیورِ خستگى ناپذیر در برخوردش با حوادثِ سیاسىِ مهم بعد از رحلت پدر که به مسجد مى آید و سخنرانى و موضعگیرى و دفاع مى کند و حرف مى زند؛ و یک جهادگر به تمام معنا و خستگى ناپذیر و مِحنتپذیر و سختى تحمل کن است، ازطرف دیگر. همچنین از جهت سوم، یک عبادتگر و بپادارندة نماز در شبهاى تار و قیام کنندة و خاضع و خاشع براى پروردگار است و در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیاى الهى، با خدا راز و نیاز و عبادت مى کند.

پس، زندگى فاطمة زهرا، اگرچه کوتاه بود و طول نکشید؛ اما این زندگى، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و کار انقلابى و صبر انقلابى و درس و فراگیرى و آموزش به این و آن و سخنرانى و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامى، دریاى پهناورى از تلاش و مبارزه و کار و در نهایت هم شهادت است. این، زندگى جهادى فاطمة زهراست که بسیار عظیم و فوق العاده و حقیقتاً بى نظیر است و یقیناً در ذهن بشر ‌چه امروز و چه در آینده ‌  یک نقطة درخشان و استثنایى است.

جلوه ای از اطاعت خدا روزی حضرت علیعلیه السلام وارد خانه شد و دید چهره فاطمه سلام الله علیها زرد شده، از او می پرسد: چرا چهره ات این چنین پژمرده است؟ فاطمهسلام الله علیها پاسخ می گوید: در خانه هیچ غذایی برای خوردن نداریم. علیعلیه السلام به فاطمه زهراسلام الله علیها می فرماید: چرا به من نگفتید تا برای خانه غذا تهیه کنم.

فاطمه سلام الله علیها می فرماید: علی جان! من از خدا شرم دارم چیزی از تو طلب کنم که در توان تو نیست. یعنی فاطمه سلام الله علیها نسبت به همسرش علیعلیه السلام شناخت کاملی داشت که اگر توان و استطاعت بیشتر می داشت بی گمان آن را برای همسرش انجام می داد و اگر نتوانسته غذایی تهیه کند، حتماً در توان و استطاعت او نبوده.

پس در هر کاری سعی می کردند تا گامی برخلاف خشنودی و رضای خداوند و اطاعت او برندارند، بلکه کاری کنند تا کمک کار همسر بر اطاعت و خشنودی خداوند باشند. 
زهرا
سلام الله علیها در آخرین ساعت های وداع به همسرش گفت: پسر عمو! در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم.

امیرالمؤمنینعلیه السلام در پاسخ فرمود: اوصینی بما احببت. قالت: یا ابن عم ما عهدتنی کاذبه و لاخائنه و لاخلفتک منذ عاشرتنی. فقال علیه السلام : معاذ الله انت اعلم بالله و ابر واتقی و اکرم و اشد خوفاً من الله من ان اوبخک بمخالفتی، قد عز علی مفارقتک آری ای دختر پیامبر! معاذ الله که تو خلافی را مرتکب شده باشی. مرتبه خدا شناسی و نیکوکاری و تقوا و خدا ترسی تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشی. مفارقت از تو بسیار بر من سخت است. [بحار ج34 ص19] اما روزهایی چند پس از این ولادت فرخنده، گرد اندوه، حمزه عموی پیغمبرصلی الله علیه و آله سردار دلیر مسلمانان و 74 تن نو مسلمان در این جنگ به شهادت می رسند. فاطمه سلام الله علیها هر دو یا سه روز، خود را به احد می رساند و بر مزار شهیدان می گریست و آنان را دعا می کرد.

روزی حسن و حسین مریض میشوند علی و فاطمه علیهم السلام سه روز روزه نذر میکنند و افطاری خود را به یتیم، فقیر و اسیر میدهند سوره انسان نازل میشود.

فرزند بعدی او زینب کبری صدیقه توانا، عقیله دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، قهرمان و پیام رسان کربلاست همو که در بزرگواری و کرامتش سخن ها گفته اند. آن بانوی گرامی شاهد مبارزات و سختیهای پدر در جنگها بود و پا به پای صبر و شکیبائی و تحمل پدر حرکت میکرد. تا موقعیت اسلام تثبیت شود.

در فاصله 140 کیلومتری مدینه قلعه و دژ خیبر، یهودیان شیطنت میکنند، گروهی همراه ابوبکر گروه بعدی همراه عمر ولی نتیجه ای ندارد گروهی همراه علیعلیه السلام  و او به تنهائی درب سنگین را جابجا کرده و بدون درگیری خیبر تسلیم می شود.

فتح فدک پس از فتح خیبر در سال 7 هجرت، جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیرالمؤمنین را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکى شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، امیرالمؤمنین بر کتف پیامبر قرار گرفت و آن حضرت بر خاست و علی را با خود بلند کرد.

به معجزه الهى مولى الموحدین در حالى که شمشیر رسول الله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالاى دیوار صداى مبارکش را به اذان بلند کرد.یهودیان قلعه فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روى دیوارها هستند.
خواستند از در قلعه فرار کنند، ولى بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر را در برابر خود دیدند و از طرفى علی پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند. و خیبر را فتح میکنند و دهکده فدک نزدیک خیبر بدون دخالت سپاه اسلام تسلیم میشود. زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقى ماند همه اموالش را بگیرند.

این گونه بود که بدون لشکر کشى و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر. سرزمینهایى که بدون لشکر کشى مسلمین فتح شود، حتى اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر بیایند، این مناطق و غنایم و اسراى آن ملک خاص حضرت است و مانند اموال شخصى خود مى تواند هر تصمیمى درباره آنها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقى در آنها ندارند.

اعطاى فدک به حضرت فاطمه (علیها السلام)

در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده شد، و حضرت رسول صلی الله علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: و آت ذا القربى حقه (حق خویشان را به آنان بده). پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: منظور چه کسانى هستند، و این حق کدام است؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت : فدک را به فاطمه عطا کن. پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: خداوند فدک را براى پدرت فتح کرد، و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم.                    .

.از سوى دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه سلام الله علیها بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا مى کند آن را براى خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش. حضرت زهرا عرض کرد : تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ترس آن دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه اى قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه سلام الله علیها عرض کرد: آن گونه که صلاح مى دانید عمل کنید.

پیامبر، امیرالمؤمنین علیهما السلام را فراخواند و فرمود: سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایى پیامبر بنویس و ثبت کن. على علیه السلام آن را نوشت و پیامبر صلی الله علیه و آله و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ام ایمن زنى از اهل بهشت است.

ولایت علوی، انتقال از ولایت نبوی

پیش از ولایت امیرمؤمنان علیعلیه السلام ولایت الهی در ولایت پیامبرانعلیهم السلام جریان داشت؛ اما با پایان ارسال رسولان و انزال کتب از سوی خداوند، ولایت الهی به ولایت امامت منتقل شد و حضرت محمدصلی الله علیه و آله به عنوان آخرین پیامبرصلی الله علیه و آله و قرآن به عنوان آخرین کتاب وحیانی و آسمانی معرفی شد؛ به طوری که پس از ایشان هیچ پیامبری نخواهد آمد و هیچ کتابی نازل نخواهد شد.

بنابراین، ادعای پیامبری و کتاب از سوی هر کسی دیگر، ادعای باطل و ادامه همان مسیر کفر و باطل شیطانی خواهد بود؛ زیرا جریان کفر و باطل همواره خود را در میان حق نهان کرده و می کند. با آغاز ولایت علوی، شکل ولایت الهی تغییر می یابد؛ هر چند که اصل کلی ولایت و محتوای آن باقی و برقرار است.

اما در این میان دشمنان ولایت و خلافت الهی در برابر آن قرار می گیرند و می کوشند تا جلوی این انتقال گرفته شود و با پایان ولایت نبوی، پایان ولایت الهی نیز رقم بخورد و انسان از سبک زندگی الهی محروم شود و در دام کفر و باطل افتد و سبک زندگی شیطانی و کفر بر جهان چیره شود.

توطئه های بسیاری در این مسیر از سوی اولیای کفر انجام گرفت، ولی پیامبرصلی الله علیه و آله آن را رسوا و گاه نابود ساخت. دشمنان بر آن بودند تا پیامبرصلی الله علیه و آله را ترور کنند و اجازه نصب ولایت الهی به علیعلیه السلام به طور رسمی به پیامبرصلی الله علیه و آله داده نشود. (مائده67)

پس از نصب ولی الله از سوی خدا و معرفی پیامبرصلی الله علیه و آله در روز عید غدیر، دشمنان بر شدت دشمنی و فتنه و توطئه ها افزودند و در نهایت در سقیفه آنچه نباید اتفاق می افتاد، رخ داد.

بخش 6 :                ارتحال پیامبر و آغاز بی وفایی ها

چون نزدیک وفات رسول خدا شد، فاطمه بسیار می‌گریست. رسول خدا فرمودند: گریه نکن ای دخترم. فاطمه علیهاسلام گریه نمی‌کنم برای آنچه بعد از تو با من خواهند کرد، می‌گریم برای جدایی از تو ای رسول خدا.

عایشه گوید: من تا به حال، شادی از زهراء را که این حد نزدیک به اندوه باشد، ندیده بودم. بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله عایشه از صدیقه کبریسلام الله علیها سبب آن گریه و خنده را پرسید. فاطمهسلام الله علیها فرمود: در بار اول پدرم خبر به سرآمدن اجلش را به من داد و من گریستم و سپس فرمود: سپس به من فرمود: همانا تو نخستین کسی از اهل بیتم هستی که به من می پیوندی. آیا خشنود نمی شوی که سرور زنان اهل بهشت باشی؟ و خندیدم (صحیح بخاری ج4 ص209)

با رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله طوفانهاى تازه‏اى از حوادث پیچیده و بحرانى، وزیدن گرفت. احقاد و کینه‏ هاى بدر، خیبر و حنین که در عصر پیامبرصلی الله علیه و آله در زیر خاکستر پنهان بود آشکار گشت. مبارزات مدّبرانه آن حضرت با انحرافات جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از یک سو و عظمت روحی آن بانوی نمونه که عقول بشر را از درک گنجینه کوثر، ناتوان ساخته است از سوی دیگر، بر تکریم او افزوده است.

احزاب منافقین به جنب و جوش افتادند تا هم از اسلام انتقام بگیرند، و هم از خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله . و فاطمه زهراسلام الله علیها در مرکز این دایره بود که تیرهاى زهرآگین دشمنان پرتاب مى‏شد. فراق و جدائى دردناک از پدر از یکسو مظلومیت غم‏انگیز و جانکاه همسرش امیرمؤمنان از سوى دیگر. توطئه‏ هاى دشمنان بر ضد اسلام از دیگر سو. و نگرانى فاطمه از آینده مسلمین و حفظ میراث قرآن، دست به دست هم دادند و قلب و روح پاکش را سخت مى‏فشردند.

آرامش فاطمهسلام الله علیها بعد از آن خبر مهم پیامبر اکرم به حضرت امیر فرمود: ای علی! سر مرا در دامان خود بگذار که امر خداوند عالمیان رسیده و چون جان من بیرون آید، آن را به دست خود بگیر و بر روی خود بکش و روی مرا به سوی قبله بگردان و مشغول تجهیز من شو. اول تو بر من نماز کن و از من جدا مشو تا مرا به قبر بسپاری و در جمیع این امور از حق تعالی یاری بجوی. (شیخ مفید)

چون حضرت امیرعلیه السلام سر مبارک آن سرور را در دامن خود گذاشت، پیامبر بیهوش شد. حضرت فاطمهسلام الله علیها به جمال بی‌مثال حضرت نظر می‌کرد و می‌گریست و شعری می‌خواند که مضمونش این است: سفیدرویی که به برکت روی او طلب باران می‌کنند و فریادرس یتیمان و پناه بیوه زنان است.

چون حضرت رسول، صدای فاطمه را شنید، دیده خود را گشود و به آواز ضعیفی فرمود: ای دختر! این سخن عموی تو ابوطالب است. این را مگو؛ بلکه بگو وَ مٰا مُحَمَّدٌ إِلاّٰ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ مٰاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلىٰ أَعْقٰابِکُمْ

چون فاطمهسلام الله علیها بسیار گریست، حضرت او را به نزدیک خود طلبید و رازی را در گوش او گفت، او شاد شد و چون روح مقدس رسول مفارقت کرد، دست حضرت علیعلیه السلام در زیر روی او بود. پس دست خود را بلند کرد و به روی خود کشید و از حضرت فاطمهسلام الله علیها پرسید: آن چه رازی بود که چون حضرت رسول در گوش تو گفت، اندوه تو به شادی مبدل شد و اضطراب تو تسکین یافت؟

حضرت فاطمه گفت: پدربزرگوارم به من خبر داد: اول کسی که از اهل بیت او به او ملحق خواهد شد، من خواهم بود و مدت حیات من بعد از او طولانی نخواهد شد و به این سبب شدت اندوه و حزن من تسکین یافت،

علی  تسلیم وصیت پیامبر اکرم برای اتحاد امیرمؤمنان(علیه السّلام) در تمام دوران زندگی‌اش، مطیع محض فرمان‌هاى الهى بوده و آن‌چه او را به واکنش وامى‌داشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واکنش نشان نمى‌داد. آن حضرت از جانب خدا و رسولش مأمور به صبر و شکیبائى در برابر این مصیبت‌هاى عظیم بوده است و طبق همین فرمان بود که دست به شمشیر نبرد.

امام کاظم علیه السلام مى‌فرماید: از پدرم امام صادق علیه السلام پرسیدم: پس از به هوش آمدن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چه اتفاق افتاد؟ فرمود: زنها داخل شدند و صدا به گریه بلند کردند، مهاجرین و انصار جمع شده و اظهار غم و اندوه مى‌کردند،

علی فرمود: ناگهان مرا صدا زدند، وارد شدم و خودم را روى بدن پیغمبر انداختم، فرمود: برادرم، این مردم مرا رها خواهند کرد و به دنیاى خودشان مشغول خواهند شد؛ ولى تو را از رسیدگى به من باز ندارد، مثل تو در بین این امت مثل کعبه است که خدا آن را نشانه قرار داده است تا از راههاى دور نزد آن بیایند..

پس چون از دنیا رفتم و از آنچه به تو وصیت کردم فارغ شدى و بدنم را در قبر گذاشتی، در خانه‌ات بنشین و قرآن را آنگونه که دستور داده‌ام، بر اساس واجبات و احکام و ترتیب نزول جمع آورى کن، تو را به بردبارى در برابر آنچه که از این گروه به تو و فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهد رسید ، صبر کن تا بر من وارد شوی.

پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه و علی و حسنین(علیهم السلام) نگاهى کرد و فرمود: اى سلمان! خدا را شاهد مى‏گیرم افرادى که با اینان بجنگند با من جنگیده‌اند، افرادى که با اینان روى صلح داشته باشند با من صلح کرده‌اند، اینان در بهشت همراه من هستند. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله نگاهى به علی علیه السلام کرد و فرمود: اى علی! تو به زودى پس از من، از قریش و متحد شدنشان علیه خودت و ستمشان سختى خواهى کشید.

اگر یارانى یافتى با آنان جهاد کن و به وسیله موافقینت با آنان بجنگ، و اگر کمک کار و یاورى نیافتى صبر کن و دست نگهدار و با دست خویش خود را به نابودى مینداز. تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى هستى،

خبر واقعه کودتای سقیفه به امیرالمؤمنین(علیه السّلام) رسید، در حالی که آن حضرت پیکر مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله) را تجهیز کرده و در قبر گذاشته بود. با شنیدن این خبر بیل را در زمین فرو کرد، سر مبارک را به آسمان بلند کرد و آیات ابتدای سوره عنکبوت را تلاوت کردند. بسم اللّه الرّحمن الرّحیم . الم. أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ. ....  آیا مردم تصور می کنند با صرف ادعای ایمان، خداوند آنها را رها کرده، نمی آزماید؟ ما پیشینیان را امتحان کردیم، شما را نیز خواهیم آزمود.

صرف این که اظهار ایمان کنید، نماز بخوانید و جهاد و انفاق کنید، کافی نیست؛ بلکه باید تمام مراحل مختلف ایمان را طی کنید و در هر مرحله امتحان شوید تا پایه ایمان شما مشخص شود. و فرمودند این همان امتحان و فتنه الهی است که خداوند فرموده هیچ امتی از آن بی نصیب نخواهند ماند (بحارالانوار ج 28 باب 4 ص181)

این سنّت الهی بر سایر سنّت های خداوند حاکم است و خدا هیچ گاه از آن دست برنمی دارد. خدا ابتدا راه را روشن کرده، اتمام حجت میکند تا مقدمات لازم برای کسانیکه در صدد شناخت حق هستند فراهم باشد؛ اما زمینه امتحان را باقی می گذارد.

شیوه اعتراض فاطمه سلام الله علیها برای تمام تاریخ

فاطمه سلام الله علیها که از هر فرصتی برای هشدار مردم زمان خود استفاده کرده بود و آنها، یا هشدار او را نادیده گرفته بودند و یا آن را نفهمیده بودند، اینک در اندیشه مردمی بود که در آینده خواهند آمد و برای آنها چه می‌توان کرد؟ آنها را چگونه می‌توان هشیار نمود؟ چگونه با آنها می‌توان سخن گفت؟ چگونه می‌توان به آنها خبر داد که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، پیام او قربانی دسیسه اشرافیت و جاه طلبی نخبگان سیاسی و فرصت طلبی آنها که اسلام را برای خود می‌خواستند و جهل و ساده اندیشی مردم شده است؟ چگونه می‌توان صدای اعتراض خود را به گوش تاریخ رسانید؟ راستی فاطمهسلام الله علیها چه وسیله‌ای در اختیار داشت تا با آن اعتراض خود را به گوش خلقها و نسل‌ها و عصرها برساند؟ او حتی از حق گریستن در سوگ پیام و پیامبر نیز محروم شده بود. از میان صفحات تاریخ، صدای اعتراض فاطمهسلام الله علیها را در میان وصیتی کوتاه می‌توان شنید :

بسم الله الرحمن الرحیم؛ این است آنچه فاطمه دختر رسول خدا بدان وصیت می‌کند. وصیت می‌کند در حالی که شهادت می‌دهد به یگانگی خداوند یکتا و رسالت بنده او محمد و گواهی می‌دهد که بهشت حق است، دوزخ حق است و قیامت بی تردید فرا خواهد رسید و خداوند کسانی را که در گورهایند، زنده خواهد کرد. علی! منم فاطمه! دختر محمد که خدا مرا به همسری تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو در انجام کارهای من سزاوارتر از دیگرانی.

گزارش‌‌های تاریخی حقیقتی را بیان می‌کند که حقانیت مظلومیت اهل بیتعلیه السلام و غصب حقوق ایشان از جمله حق امامت پس از رسول‌اللهصلی الله علیه و آله از جمله آنهاست. در لحظاتی که پیکر پیامبرصلی الله علیه و آله دفن می‌شد، عملا نیز توصیه او درباره ولایت علیعلیه السلام که مسیر حرکت سیاسی جامعه  اسلامی را تبیین می‌کرد، دفن می‌شد.      پیامبرصلی الله علیه و آله با ظرافتی که تنها از او باید انتظار داشت، علی علیه السلام را ولی مومنان معرفی کرد، نه ولی مسلمین و این واقعیت را تصریح کرد که کسانی که تسلیم شرایط سیاسی شده و اسلام آورده‌اند و اینک مسلمان نامیده می‌شوند، ولایت او را نخواهند پذیرفت.

پس از ماجرای سقیفه، فاطمهسلام الله علیها پرچم مبارزه را بر دوش کشید و در این راه رنج‌های بسیار برد که آسیب‌ بدنی و سقط جنین از جمله آنهاست. او به سبب فشارهای مضاعف تنها مدتی اندک زنده ماند. او در روزهای آخر عمرش و در پاسخ به ام‌سلمه که حال او را جویا شد، صراحتا اعلام کرد: محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصی اوست. (مناقب آل ابی طالب، ج2، ص49- جامع الاخبار، ص91)

در فرصتی دیگر فاطمه سلام الله علیها شبیه به همین اظهارات را به طور مبسوط و گسترده‌تر با زنان مدینه که به عیادت او رفته بودند، در میان گذاشت و گفت: چرا این منصب [جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله] را از فراز پایه‌های محکم و تزلزل ناپذیر رسالت و نبوت و وحی برکندند و از کسی که بر امر دنیا و دینشان آگاه‌تر و کار آمدتر بود را گرفتند؟ ... اینان از ابوالحسن چه ‌مشکلی در دل داشتند؟ ...

سوگند به خدا اگر زمام مرکب حکومت که رسول خدا به او سپرده بود، در دست او باز می‌گذاشتند و از او دفاع و پیروی می‌کردند، به خوبی این مرکب را مهار می‌کرد ... به راستی که اگر چنین کرده بودند درهای برکت آسمان و زمین به روی آنان گشوده می‌شد. اما ...        .

فاطمه زهراسلام الله علیها از مظلومیت دیروز تا مهجوریت امروز

فاطمه زهرا در دوران حیات پس از پدر، در مظلومیت قرار گرفت به گونه ای که امتی که ادعای تبعیت از رسول اکرمصلی الله علیه و آله را داشتند، خون به دل فاطمه کردند و با هجوم به خانه ایشان، نهایتاً .....

این موضوع بعنوان یک حقیقت تلخ تاریخی، قلب هر مؤمنی را آزرده کرده و بر مصائب آن حضرت اشک را روان می کند. ولی ما در دوران فعلی از این مهم غافلیم که اگر دیروز فاطمهسلام الله علیها در مظلومیت بود امروز نیز در میان مؤمنین همچنان مظلوم باقی مانده و کسی برای رفع این مظلومیت، تلاشی صورت نمی دهد.

فاطمهسلام الله علیها، آینده را می دید که آنهمه دلشوره داشت زهرایسلام الله علیها، آن روزها، بعد از رحلت رسول خداصلی الله علیه و آله و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشم انتظار خویش بپیوندد، بارها کوچه های مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود.

فاطمهسلام الله علیها با دلواپسی سفارش های رسول خداصلی الله علیه و آله را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی که با خدا بسته و اکنون بی محابا شکسته بودند را یادآور شده بود. اما، دلشوره فاطمهسلام الله علیها که اصرار او را در پی داشت، پاسخی جز سکوت برخی از خواص، به دنبال نداشت و چنین بود که صدای فاطمهسلام الله علیها در سکوت سنگین و سؤال آفرین آن روزها گم شد.             

زهراسلام الله علیها می دانست که اگر مردم از ولایت علیعلیه السلام دور شوند بی تردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور می شوند. و سرانجام هنگامی که در میان خواص آن روزها، برای ندای ملکوتی خود پاسخی نیافت، با بی نشانی تربت خویش برای آیندگان نشانه گذاشت تا ناخشنودی دختر پیامبر خداصلی الله علیه و آله از رخدادهای آن روزها را به خاطر بسپارند و هیچگاه علیعلیه السلام را تنها نگذارند.

مگر نه این که ام ابیها بود... خورشید و شب!.. هیچکس به یاد ندارد که این دو را با هم دیده باشد. احزاب منافقین به جنب و جوش افتادند تا هم از اسلام انتقام بگیرند، و هم از خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا در مرکز این دایره بود که تیرهاى زهرآگین دشمنان پرتاب مى‏شد.  

فاطمه آنروز یزید را می دید آینده را می دید که سر بریده فرزند رسول خداصلی الله علیه و آله را پیش روی نهاده، بر لب و دندان او می زند و اجداد به هلاکت رسیده خود در بدر و حنین را به تماشای انتقام می خواند و... مردم مظلوم را که در چنگال خونریز بنی امیه و بنی عباس گرفتارند و جماعت مسلمانان را که انگشت پشیمانی به دندان می گزند و دست حسرت بر پیشانی می زنند که کاش ولایت علیعلیه السلام آن دوستدار محرومان و حامی مظلومان را پاس می داشتند تا ولایت حجاج بن یوسف ها و منصور دوانقی ها که خونریز و انسان ستیزند را به زور بر گرده خویش نمی داشتند.

مبارزات مدّبرانه آن حضرت با انحرافات جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از یک سو و عظمت روحی آن بانوی نمونه که عقول بشر را از درک گنجینه کوثر، ناتوان ساخته است از سوی دیگر، بر تکریم او افزوده است.

فاطمهسلام الله علیها در محرومیت جهان اسلام از امامت علیعلیه السلام، فتنه جمل را می دید، نعره مستانه معاویه در فریب صفین را می شنید، در نهروان، جهالت خوارج را می نگریست و در سحرگاه خونین نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه بر فرق شکافته علیعلیه السلام می گریست. اشرافیت بر باد رفته را می دید که بار دیگر به میدان آمده، حسنعلیه السلام را که از محرومیت مردم گرفتار در چنگال معاویه خون دل می خورد و سر مطهر حسینعلیه السلام را می دید که در هنگامه خون و فریب اشراف بر نیزه می رود.

بخش 7 :             فلسفه گریه ها و مویه های فاطمی

تلاش های آن حضرت به اشکال مختلف تا شهادت ادامه یافت. آن چه دولت مردان را عاصی کرده بود گریه های آن مظلوم تاریخ است که برای دست یابی به حق و اتمام حجت در طول شبانه روز انجام می داد. گریه های آن حضرت گاه با شکایت و گلایه به خدا و پدر بزرگوارش بود که قصه ظلم بر امیر مومنانعلیه السلام و فرزندان رسولصلی الله علیه و آله و خود را بیان می کرد

زنان این حکایت را می شنیدند و دولت مردان را در تنگنا قرار می دادند. اصحاب قدرت نسبت به حرکت های سیاسی آن حضرتسلام الله علیها نمی توانستند گامی بردارند. هر چند با محدودیت سازی هائی کوشیدند تا کسی به در خانه آن حضرتسلام الله علیها نرود و یا از سخنرانی باز دارند ولی مویه های آن حضرت خود موجب پریشان حالی دولتمردان شده بود. از این رو از امیر مؤمنانعلیه السلام می خواهند که وی را از مویه ها و گریه هایش که همراه با گلایه و شکایت بود باز دارد. آن حضرتسلام الله علیها به این توجیه که مردم از گریه های ایشان آسایش ندارند مجبور شد به بقیع که در آن زمان بیرون از آبادی بود برود ولی آن جا را نیز نپذیرفتند زیرا هر کسی که از آن ناحیه می گذشت و یا از حضور همیشگی آن حضرت آگاه می شد تحریک می شد.

به نظر دولت مردان مویه های ایشان همراه با گلایه، تهدیدی برای امنیت دولت بود. آن حضرت ناچار می شود که گاه به بیرون شهر و حتی به احد بر سر مزار شهدای آن برود. او در آن جا نیز از مشکلات و فشارهای مدعیان ایمان سخن گفت و گلایه ها کرد. در حقیقت مویه های فاطمهسلام الله علیها برای بیان اتمام حجت و آگاهی بخشی بوده است؛ نوعی اطلاع رسانی بود که موجبات تحریک مردم را فراهم می آورد. این روش را به شکلی دیگر امام زین العابدین در دوره خفقان اموی انجام می داد و با خواندن دعاهایی خاص مسائل مهم اجتماعی و سیاسی و اخلاقی را که در جامعه مسلمین رواج داشت گوشزد می کرد و مردم را نسبت به آن حساس می ساخت.

فاطمه سلام الله علیها با مویه های خویش به درگاه خدا و رسول، مردم را آگاه می ساخت که چگونه به کمک منافقان قدیم و جدید اسلام به بیراهه رفت و همان تحریف که در بنی اسرائیل رخ نموده بود دوباره در حال تکرار شدن بود.

اما شگفت که در این میان تنها چند گوش شنوا بود و دیگران همه در پی دنیا رفتند و گوساله، زرین سامری را پیشوای خویش قرار دادند و در نهایت بر اسلام چنان شد که علیعلیه السلام که برادر پیامبرصلی الله علیه و آله و به گواهی قرآن و خدا اهل روضه رضوان است، نخست خانه نشین می شود و سپس به نام خدا او را می کشند و سرور جوانان بهشت را یکی به زهر کشته و در هنگام خاکسپاری تیرباران می کنند و دیگری را در کربلا به نام خدا و به قصد تقریب به خدا و شفاعت پیامبرصلی الله علیه و آله می کشند و بر سر خاندان مصطفی چنان می آورند که حق است که آسمان بر این مظلومیت خون ببارد و چرا فاطمه از این آغاز گاه این همه ظلم، خون نگرید؟. اینها موجبات مویه های ایشان است. فاطمهسلام الله علیها مردمی بودن را به ما آموخت. این وضعیت تا زمان مرگ و به سخنی شهادت ایشان ادامه داشت و این گونه شد که تاریخ بنی اسرائیلی در امت محمدی صلی الله علیه و آله تکرار شد و حضرت امیر مومنانعلیه السلام هنگام دفن فاطمهسلام الله علیها خطاب به پیامبرصلی الله علیه و آله این آیه را خواندند: ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلونی ای برادر! جمعیت به من ظلم کردند و نزدیک بود مرا بکشند .

بیت الاحزان و مویه های شبانه روز  اکنون اگر صبر امری پسندیده و فضیلت برتر برای همگان است و انسان هایی کامل و معصوم می بایست از آن برخوردار باشند چگونه حضرت فاطمهسلام الله علیها نسبت به رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله واکنش های تند و احساسی بروز می دهد و گریه های ایشان به حدی می رسد که مردم و دولتمردان به گلایه و شکایت نزد امیرمؤمنان می روند و از وی می خواهند که او را از گریه باز دارد و یا گریه های خویش را تنظیم کند و شب را واگذارد تا مردم مدینه آرامش یابند و چرا می بایست این گریه ها ادامه یابد و حتی به بیرون شهر و بیت الاحزان کشیده شود؟

پیام گریه های فاطمهسلام الله علیها واکنش های آن حضرت در چارچوب صبر جمیل تبیین و تحلیل می شود و افزون بر آن دو معنا و مفهوم را به شکل پیام به انسان ها می آموزد. پیام نخست این گریه ها و مویه ها را می بایست در این جست که نه تنها امت اسلام بلکه بشریت از پیام آوران آسمانی محروم شده اند و این مصیبت بزرگی است که تنها اهل آن می فهمند و آن را ادراک می کنند. از زمان هبوط آدمی به زمین تا زمان پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله درهای هدایتی آسمان بر روی آدمی باز بود و هرازگاهی پیامبری با توجه به شرایط و نیازهای بشری، هدایت های الهی را به اشکال مختلف به بشر هبوطی می رسانید تا راه بازگشت را بیابند. با آن که هرگز زمین از انسان کامل و حجت خالی نمیشود ولی با رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله بشریت و به ویژه امت اسلام دچار قطع وحی آسمانی به شکل هدایت های تشریعی شد. این مصیبتی بزرگ است که تنها اهل آن می تواند به درک آن نایل شده و متاثر گردد.

از این رو امیرمومنانعلیه السلام و دیگر معصومین بر این فقدان عظیم خون گریستند و علیعلیه السلام تنها به این دلخوش بود که دست کم استغفار مانده است که بتوان با آن از گذرگاه های خطرساز زندگی گذشت و تن و جان به سلامت برد                        .
حضرت فاطمهسلام الله علیها با آن که از این مسئله می گریست بر فقدان پدری نیز می گریست که نمونه آن در پیش و پس تاریخ نخواهد آمد. او مظهر اسم الله بود و در مقام قاب قوسین او ادنی نشسته بود. کسی بود که دستگیر خانواده بود و آنان را به کمالات میرساند. اکنون در فقدان چنین پدری میبایست خون گریست و گریه های شبانه روز را نمیتوان پاداش آن بلند مرد تاریخ و اوج انسانیت دانست.

پیام دوم پیامی سیاسی است؛ از این روست که با واکنش های تند دولت مردان و حاکمان وقت روبه رو شد. کسانی که پیغام می فرستادند که دست از مویه بردارد. دولت مردان صاحب قدرت و نفوذ بودند که بار سیاسی حرکت فاطمی را شناخته و دانسته بودند. زنان برای دلداری نزد ایشان می آمدند و آن حضرت از مصیبت عظمای دیگری سخن میگفت که نظام ولایی دچار شده بود و کودتای عده ای از مردم، نظام ولایی را از سلطه رهبری امت بیرون رانده بود. اکنون امت بی سرپرستی معصوم و حجتی کامل راهی را در پیش گرفته بود که آثار آن در دو بعد خانوادگی و امتی ظهور میکرد.

خانواده عصمت و طهارت از رهبری امت دور میشد و مردم کژراهه می رفتند و از صراط مستقیم دور می گشتند. تمامی زحمات نه تنها بیست و سه ساله پیامبر بلکه 124000 پیامبر به هدر می رفت. امت تا روز ظهور مهدی(عجل الله تعالی فرجه) از رهبری معصوم و حجتعلیه السلام و از دولت و نظام ولایی بی بهره می شدند. و از سویی دیگر هزاران بلا بر سر بزرگ مرد کائنات، امیرمومنان علیعلیه السلام می آید و فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله تیرباران میشوند و یا به زهر کشته می شوند و یا به شمشیر قطعه قطعه شده و اسب بر تن ایشان رانده می شود.

آن حضرتسلام الله علیها براساس سخنان پیامبرصلی الله علیه و آله که از غیب و وقایع و رخدادهای پس از وفات خود بیان کرده بود می دانست که منافقان مدینه و مکه که پیش از این در فکر دولت بودند و می کوشیدند تا حکومتی همانند حکومت وابسته حیره ایجاد کنند و تا انتخاب پادشاه پیش رفته بودند اکنون با یاری برخی از مسلمانان که طالب قدرت و حکومت بودند بیکار نخواهند نشست

بخش 8 :            فاطمه سلام الله علیها در مقام دفاع از ولایت

غاصبین خلافت تلاش خویش را برای به دست گرفتن قدرت به کار خواهند گرفت. حضرت می توانست مسئله را به سکوت برگزار کند و مردم را بدان سرزنش نماید که خود راه تباهی را در پیش گرفته اند و می بایست در قیامت و رستاخیز پاسخگو باشند؛ ولی وی نیز همانند همسرش می دانست که خداوند از عالمان و آگاهان پیمان گرفته که در برابر ظلم ستمگران، ساکت و خاموش ننشینند و دست کم حجت را بر ایشان تمام کند.

چرا که خداوند می فرماید ما هیچ امتی را بی آزمون رها نساختیم و هیچ امتی را بی اتمام حجت مجازات و مؤاخذه نکرده و نخواهیم کرد و برای هر امتی هدایت گری فرستاده و یا می فرستیم تا حقایق را بر ایشان بیان کند و چیزی فروگذار نکند. اکنون امت پس از پیامبرصلی الله علیه و آله به آزمونی سخت گرفتار شده بودند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

 این گونه است که یکی سوی آزمون وجود ولایت مظلومی است که اکنون مشغول تجهیز جنازه است و می بایست حق بزرگی را ادا کند و در سوی دیگر این آزمون مردانی هستند که مدعی ایمان می باشند (اَحَسِبَ النّاس...) و از آنجایی که خداوند سوگند خورده که ایمانی را بی آزمونی نپذیرد اکنون زمان آزمونهای سخت و به تعبیر قرآن بلای عظیم است که می بایست مدعیان از صاحبان ایمان واقعی بازشناخته شوند.

غصب فدک بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ماءموران ابوبکر به دستور عمر نماینده حضرت صدیقه سلام الله علیها را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و در آمد آن را به طور کامل براى مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند. حضرت صدیقه سلام الله علیها همان نوشته و سند فدک را که پیامبر صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عینا نزد ابوبکر آورد، ولى ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را .

عمر میگوید تا زمانیکه فدک دست اهل بیت است و مردم و نیازمندان بهره میبرند، علی و فاطمه محبوبیت دارند و این مانع بزرگی است، متوسل به دروغ شده و میگوید پیامبر فرموده تا من زنده هستم فدک در اختیار بنی هاشم است، فدک در زمان خلافت ابوبکر و با سماجت عمر غصب شده بود . ابوبکر نامه اى دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت، ولى هنگامى که فاطمه زهرا آن سند را در دست داشت و به منزل باز مى گشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتى حضرت از او گرفت.

غصب فدک انتقامى بود که از حضرت زهرا در مقابل حمایت‏هایش از حق امیرمؤمنان گرفته مى‏شد. پافشارى حضرت بر دفاع از ولایت امیرمؤمنان و نگرانى هیئت حاکمه از تأثیر کلام حضرت زهرا در میان مردم، آنان را واداشت تا با گرفتن فدک از ایشان، به دو هدف عمده برسند : از یک سو، به دیگر معترضان نشان دهند که ایستادگى در برابر قدرت حاکمه هزینه ‏هاى سنگینى دارد و از سوى دیگر، وانمود کنند که مشکل اصلى هیئت حاکمه با حضرت زهرا مسائل مالى و دنیوى است، نه مبحث دین و امامت و ولایت!                                                 .
آنها مى‏دانستند که خاندان رسول خدا و اهل بیت مطهّر، هیچ گونه دلبستگى به مال دنیا ندارند، و تمام همّ و غمّ آنان حفظ مکتب اسلام و پایدارى از اصالت آن است و اگر این واقعیت براى عامه مردم به اثبات برسد پایه ‏هاى لرزان حکومت جدید، سست‏تر خواهد شد. بنابراین، نیازمند سوژه ‏اى بودند که اذهان مردم را به سوى دیگرى هدایت کنند و مشکل اصلى حکومت با خاندان رسول خدا را دعواى ارث و میراث و درد مال و منال جلوه دهند؛ لذا بهترین سوژه را گرفتن فدک یافتند، و با تحریف سخنان رسول خدا مشروعیتى براى کار ناپسندیده خود تدارک دیدند.                        

 

ادامه مطالب

m5736z.blog.ir/post/feteme1

m5736z.blog.ir/post/fateme2

m5736z.blog.ir/post/fateme3

m5736z.blog.ir/post/fateme4 

 

به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی

از سال 1354   و    بارگذاری آن  در سال  1380 در   سایت

تاریخی فرهنگی قرآنی

و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده

 و  به حول قوه الهی در  مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.

نام  : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336

کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر    و 25 سال   مدیریت    مدرسه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">