تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

 

 

کتاب های منتشر شده 

zarepoorketab.blog.ir

کتاب های منتشر شده 

zarepoorketab.blog.ir

بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست مطالب :

جاودانگی قرآن؛ قرآن کتاب جامع

بخش اول : انس با قرآن         بخش دوم : تدبر در قرآن            بخش سوم : مهجوریت قرآن

مفهوم انس        ضرورت شناخت قرآن         مهجوریت‌زدایی از قرآن

عوامل انس و آفات         تشبیه قرائت و تدبر و فهم و عمل          گلایه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله)

اهمیت انس در قرآن        اهمیت تفکّر و تدبّر          قرآنی شدن دانشگاه و ...

آداب انس در قرآن     شرائط درک و فهم قرآن        تجلی حقیقت قرآن در قیامت

شرط انس با قرآن      روش شناسی فهم قرآن       شرط قرآنی شدن جامعه

مراحل انس با قرآن         ابعاد تفکّر       نیل به وحدت جامع

برکات انس با قرآن          فراخوانی قرآن به استدلال       هدف قرآن کریم

انس اولیاء الله با قرآن        آفات عقل         سهولت و وزانت قرآن کریم

تاثیر بر جان های مشتاق          قرآن بخوانیم تا بفهمیم و...                       تبعات غفلت از قرآن

بصیرت افزایی       سخنان بزرگان       قرآن! من شرمنده توام

شفای دل ها           مخالفت با ترویج ترجمه قرآن      بر کتاب خدا چه گذشت ؟

درمان افسردگی      غفلت با قرآن       شکوه ها و گلایه های قرآن از ما

توسل به قرآن     دلیل سستی و کسالت در دین     قرآن و اندیشمندان معاصر

مقدمه

قرآن، مهم ترین، کامل ترین و جامع ترین کتاب آسمانی است. امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانیهای فراوانی او را احاطه کرده، وحشتِ تنهایی در همه حال انسان را تنها نمی­‌گذارد. او به شدّت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بی­کسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را میآزارد .

قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحران­ها و سختی­های زندگی می­تواند بهترین همدم انسان باشد؛ امام سجّاد(علیه السلام) میفرماید لَوْ مَاتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی اگر همه مردم ما بین مشرق و مغرب بمیرند و هیچ موجودى بر روى زمین زنده نماند و من تنها باشم، وقتی قرآن با من باشد، هرگز از تنهایى وحشت نمی­‌کنم .

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درمان همه مشکلات را در قرآن می‌داند و می فرماید : هر گاه کارها چون شب ظلمانى برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعى است که شفاعتش پذیرفته و شاهدى است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وى را به بهشت رهنمون مى‏سازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنّم سوقش مى‏دهد. قرآن روشن‏ترین راهنما به سوى بهترین راههاست .

آری، قرآن بهترین مونس انسان در تنهایی­ها و نگرانیهای زندگی است که جلوهای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است. انس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بی‌پایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند، ولی نمی‌دانند که در کنارشان قرار دارد و به قول معروف: یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم

کتاب حاضر 3 مطلب مهم را در کنار هم تا اینکه خوانندگان محترم ضمن تلاوت قرآن، از اهمیت تدبّر و اندیشیدن در قرآن و چگونگی انس و ارتباط با قرآن را دانسته و بداند اگر قرآن را فقط به شکل ظاهر دیده و به عبارتی قرآن و این کلام الهی را در دستورالعمل زندگی قرار نداده است، قرآن را مهجور کرده و چنانچه ما مسلمانان با قرآن مأنوس نشویم و به آن عمل نکنیم، مورد شکایت و عتاب حضرت صلی الله علیه و آله قرارخواهیم گرفت که فرمود یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا

مؤلّف : محمود زارع پور

 جایگاه قرآن بر کسی پوشیده نیست

در بهترین شب تاریخ (شب قدر) و بر قلب بهترین انسان، نازل شده است.

قرآن نازل شد تا غافلان، هوشیار شوند و نشستگان، به پا خیزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند.

خدای قرآن قائماً بِالقِسط، هدف قرآن لِیَقومَ النّاسَ بِالقِسط، و به پیامبرش فرمان قُم و به امتش قوموا و نمازش اَقیموا و حجّش قِیاماً لِلنّاس و رهبرش قائِم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و رستاخیزش قِیامت. پس قرآن کتاب تحرک و نشاط و رشد است.

-  قرآن همچون دریا است که نگاه به آن، شنای در آن، ماهیگیری از آن، کشتیرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه گروه ها، نوعی بهره دارد و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و کسانی که عالم ترند، مثل غواصان، بهره بیشتری می برند

 -  قرآن بزرگترین معجزه پیامبر است که حفظ آن واجب است
 -  مأمور به تدبّریم و از کسانی که در آن تدبّر نمی کنند توبیخ شدید شده است  اَفَلا یَتَدَبّرونَ القُرآن....
 -  قرآن نیاز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقه های اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل یک نسخه از آن وجود دارد.
 -  تنها کتاب آسمانی است که در آن تحریف صورت نگرفته و در آینده هم بیمه است:  اِنّا نَحنُ نَزّلنَا الذّکر وَ اِنّا لَهُ لَحافِظون ، لا یَأتیهِ الباطل مِن بَین یَدیهِ وَ لا مِن خَلفِه
-  شفاعت انسان ها گاهی مفید واقع نمی شودفَما تَنفَعُهم شَفاعَه الشافِعین ولی شفاعت قرآن قطعا مفید است   
- اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود کتاب خالق بر مخلوق مقدم است
-  هر چه علم توسعه پیدا کند عظمت قرآن شفافتر شده و هیچ آیه ای، تاریخ مصرف ندارد؛ بلکه برای همیشه است.
- دریایی است که به قعر آن دسترسی نیست : بَحرُ لّا یُدرِکُ قَعرُه
-  عجائب قرآن قابل شمارش نیست :  لا تَحصی عَجائِبه
-  قرآن، میزان است و همه باید خودمان را با آن بسنجیم؛ حتی روایات باید با آن سنجیده شود و اگر حدیثی ضد قرآن بود آن را کنار می گذاریم                              وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ

کتابى عطا کرد و میزان نهاد                       که مردم گرایند یکسر به داد
-  به گفته روایات متعدد، قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)» حتی برای یک لحظه از هم جدا نیستند:  لَن یَفتَرِقا
-  قرآن جامعیتی دارد که در خداشناسی، حیوان و آسمان را کنار هم می آورد  اَفَلا یَنظرونَ اِلی الاِبِل کَیفَ خُلِقَت وَ اِلَی السَّماءِ کَیفَ رُفِعَت

ندارند آیا به اشتر نگاه                             که چون آفریدست آن را اله

نخواهند آیا نگاهى کنند                          که چونست این آسمان بلند
-  در سفارش به عدالت، تعادل کهکشان ها تا تعادل ترازوی میوه فروشی را با هم می بیند  وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ المیزان اَلّا تَطغَوا فِی المیزان

برافراشت هفت آسمان را بلند                که خود طرح میزان خدا درفکند

بفرمود کاى بندگان و عباد                      تجاوز نشایست از قسط و داد
-  در سوگند، هم به خورشید سوگند می خورد و هم به انجیر. وَ الشّمس، وَ التّین
-  بزرگ ترین آیه حقوقی است، همان گونه که بزرگ ترین نامه حضرت علی (علیه السلام) نامه سیاسی است.  بقره آیه282
-  در فرمان جهاد آن نیز توجه به عدالت شده است لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
-  عدل و احسان قرآن از هم جدا نیست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی کند:

فَمَن عَفی لَهُ مِن اَخیهِ شَیء ... یعنی حتی نسبت به قاتل کلمه عفو و برادر به کار می رود.

- در مسائل حقوقی و مدیریتی و تربیتی و سیاسی و نظامی و خانوادگی و اقتصادی هزاران دستور دارد که در کتب دیگر نیست

به کتاب آیات سیاسی قرآن تالیف نویسنده مراجعه شود. قرآن به اهل کتاب می گوید اگر کتاب آسمانی را به پا ندارید هیچ ارزشی ندارید و پوک هستید.

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ  مائده آیه 68 

به ترسائى و قوم موسى بگو                         نیابید بهره به نزدیک او

مگر آنکه اکنون کنید انتخاب                    به دستور سه آسمانى کتاب

گزینید راه نبرد و جهاد                                نمایید نیکى به روى بلاد

چو قرآن شما را بیامد فرود                         به عصیان و بر کفر آنها فزود

تو هم اى پیمبر تأسف مبر                         بر این مردم کافر و بدگهر

 

انس با قرآن / تدبر در قرآن / مهجوریت قرآن

جاودانگی قرآن؛ قرآن کتاب جامع

قرآن، مهم ترین، کامل ترین و جامع ترین کتاب آسمانی است. راز جاودانگی آن اموری چند است از جمله یکی از دلایل این جاودانگی غنای محتوایی، گستره معنایی و مفهومی، فراگیری موضوعی و جامعیت آن می باشد. قرآن تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ و بیانگر هر چیزی است چنان که خود چنین ادعایی را مطرح کرده است 

لذا معصوم می فرماید: ما همه رخدادهای هستی را تا قیام قیامت از خود کتاب الله استخراج می کنیم و بر پایه همین باور و اعتقاد است که معصومان(علیهم السلام) از بطون هفت یا هفتادگانه قرآن سخن به میان می آورند؛ زیرا قرآن را کسی فرستاده است که دارای سه ویژگی آگاهی، توانایی و خواهانی است. به این معنا که خداوند آگاه و عالم به همه چیزی است لا یَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَلا فِی الأَرضِ  کوچک ترین چیز در آسمان و زمین بیرون از علم و آگاهی خداوند نیست.

میان سپهر و زمین هیچ چیز       سبا 3           اگرچه بود خرد همچون پشیز

نبودست صاحب کمال و وجود                  مگر آنکه در علم حق ثبت بود

قرآن، کتابی جامع و فراگیر است که هر آن چه نیاز بشر است در آن بیان شده است بی آن که کم و کاستی در آن وجود داشته باشد. این گونه است که لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ و یا اللَّهُ تَجَلَّى فی کَلامِهِ؛ خداوند در کلام خویش یعنی قرآن تجلی یافته است، ولی قرآن، تَجَلَّى اعظم الهی می باشد.

قرآن، براساس آنچه خود بیان کرده، راهنمای زندگی و هدایت بشر به سوی خدایی شدن و رسیدن به مقام خلافت الهی است.

از این رو هیچ چیزی را برای رسیدن بشر به این مقصد و مقصود فروگذار نکرده است وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ (نحل89)

 ترا داد یزدان کتابى مبین                             که روشن کند شیوۀ حق و دین

خداوند پس از هبوط آدم(علیه السلام) و پذیرش توبه‌اش، به او وعده داده تا هدایتی از سوی خود بفرستد و انسان با بهره‌گیری از آن بتواند به هدف آفرینش یعنی خلافت دست یابد قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا...  (بقره38)

بگفتیم حقا یکایک برون                               بیایید از باغ جنت کنون

 خداوند به این وعده خود عمل کرده و در طول تاریخ بشریت، پیامبران و کتب آسمانی بسیاری را به سوی بشر جهت هدایت و راهنمای وی فرستاده شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مٰا وَصّٰى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنٰا إِلَیْکَ وَ مٰا وَصَّیْنٰا بِهِ إِبْرٰاهِیمَ وَ مُوسىٰ وَ عِیسىٰ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ.... (شوری13 تا16)

خداوند بهر شما مسلمین                              همان شرع و احکام دادى و دین

که گفتا به نوح نبى زان اصول                     به موسى و عیسى خلیل رسول

مهمترین و کامل‌ترین کتب آسمانی و وحیانی که در اختیار بشر قرار گرفته، که قرآن است. لذا خدا از انسان‌ها خواسته تا از این کتاب جامع و کامل استفاده کرده و بر دین اسلام باشند تا بتوانند سعادت را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت برای همیشه به دست آورند. إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ ... (آل عمران19)

همانا که در نزد یکتا خدا                                  بود دین اسلام دینى سزا

از اول نکردند اهل کتاب                                به آیین پاک محمد(ص) عتاب

ولى چونکه دیدند دینیست حق                    عداوت بکردند بر این نسق

  اما گروهی از مردم به جای استفاده از قرآن به عنوان کتاب زندگانی و هدایت، از قرآن تنها به عنوان یک کتاب در کنار کتب دیگر بهره گرفته‌اند. این در حالی است که خدا به انسان‌ها هشدار می‌دهد که تنها راه هدایت، آن که کتاب‌های آسمانی از جمله کتاب قرآن را تنها کتاب زندگی بدانند و با قوت آن را در اختیار گیرند و در همه زندگی و ابعادش از آن بهره برند وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌  (بقره63)

به خاطر بیارید آنگه که ما                          گرفتیم پیمان و عهد از شما

پس آنگه برافراشت رب غفور                   فراز شما این چنین کوه طور

ز تورات جوئید راه گذر                              بگیرید پیوسته اش در نظر

بود آنکه گردید پرهیزکار                            بترسید از شوکت کردگار

پس هرگونه بهره‌گیری التقاطی از قرآن و دیگر کتب آسمانی نمی‌تواند انسان را به هدف برساند؛ زیرا اگر قرآن تبیان و روشنگر همه چیز است (نحل89) می‌بایست همه نیازهای بشر را در زندگی برآورده سازد و چیزی را فرو نگذارد. لذا دیگر نیازی نیست تا انسانها برای دست‌یابی به پاسخی، به کتاب دیگری مراجعه کنند و نیاز خویش را از طریق آن پاسخ دهند.

تنها بخشی از مومنان، به قرآن به عنوان کتاب هدایتی جامع و کامل نگاه می‌کردند و با اعتقاد کامل بدان پایبند بوده و ایمان داشته و عمل می‌کردند الم . تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ (رعد 1)

الف و لام و میم است و را                          که رمزیست از سوى یکتا خدا

همانا همین است آیات آن                         کتابى که آمد ز رب جهان

همانا که قرآن ز رب وجود                          بحق بر تو اى احمد آمد فرود

ولى اکثر خلق بر این کتاب                         نگردند مؤمن، خلاف صواب

 این گروه از معتقدان به قرآن همان خردمندان یا اولوالالباب هستند که عقل خویش را به کار گرفته و دانسته‌اند که تنها در چارچوب قرآن است که می‌توانند به کمال مطلق دست یابند .... إِنَّمٰا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبٰابِ (رعد 19)

کسانى که دارند عقلى و هوش                     بگیرند این نکته ها را به گوش

آنان با توانایی که دارند، می‌توانند حقایق قرآن را حتی در میان متشابهات آن دریابند و راه زندگی خویش را براساس آن سامان دهند وَ مٰا یَذَّکَّرُ إِلاّٰ أُولُوا الْأَلْبٰابِ (آل‌عمران 7)

چنین نکته را کس نکردست ذکر                 جز آنها که دارند عقلى و فکر

 اینان می‌توانند با مراجعه به آموزه‌های قرآنی، نظریه‌هایی را برای مشکلات و مسائل زندگی به دست آورند.

بنابراین، چیزی در زندگی نیست که بر ایشان پوشیده ماند و نتوانند پاسخی برای پرسش‌های خویش از قرآن نیابند.

تجلی حقیقت قرآن در قیامت روایت نورانی از مرحوم شیخ کلینی که اولین و آخرین در قیامت همه صف می کشند، بزرگواری با یک جمال و جلالی می آید؛ همه خیال می کنند این جزء علماء است، می بینند از علماء گذشت؛ خیال می کنند جزء اولیاء است، از اولیاء گذشت؛ خیال می کنند جزء انبیاء است، از انبیاء می گذرد؛ خیال می کند جزء اولوالعزم است،  از اولوالعزم می گذرد؛ با این هیمنه و جمال و جلال می آید می پرسند این کیست که از همه می گذرد؟ می گویند: این شخصیت بزرگ، حقیقت قرآن است. قرآن در آن روز به این صورت در می آید.

مفهوم انس : واژه انس در لغت به معنای آرام یافتن به چیزی و خو گرفتن و دلبستگی به آن است. در قرآن کریم مشتقات آن استفاده شده آیه 6 نساء ... فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ ... اگر آنان را رشید یافتید، اموالشان را به خودشان بسپارید.

چو دیدید خود لایقند و رشید                      پس اموالشان را به ایتام دهید

که در اینجا انس به معنای محسوس شدن و معلوم گردیدن است و مقصود، این است که هنگامی که آثار رشد فکری در ایتام برایتان محسوس و نمایان گردید، اموالشان را در اختیارشان قرار دهید.

همچنین تَسْتَأْنِسُوا در آیه 27 نور آمده که به معنای انجام دادن کاری که موجب انس و آشنایی است،

شایسته ترین مونس

انس یک نیاز طبیعی و فطری انسان است. به چه چیزی انسان باید انس پیدا کند تا این نیاز فطری و طبیعی او به صورت اصیل و واقعی تأمین شود؟

انسان از ریشه انس است و در زندگی، نیازمند انس با دیگران است و به همین دلیل است که انس هم مانند الفت از سپاهیان عقل شمرده میشود، و انسان برای رسیدن به زندگی مطلوب، باید از این ویژگی فطری استفاده نماید و این نیاز طبیعی را به صورت واقعی و اصیل تأمین نماید.

اشباع این نیاز با عوامل کاذب و ناپایدار ( وسیله . حیوان . پرنده دنیا و .. ) یک انحراف است و هیچ گاه آرامش درونی انسان را به همراه نخواهد داشت.

یکى از مسائل بسیار مهم اسلامى و یکى از وظایف هر انسان مومن و معتقد، مانوس بودن با قرآن است.

اولا ما باید قرآن بیاموزیم و در مرحله بعد درست و صحیح تلاوت نماییم و بعد از آن در آیاتش تدبر کرده، و رابطه تنگاتنگ و جدى با آن داشته باشیم چرا که قرآن، کتاب کامل انسان ساز و حاوى تمام برنامه ها و رموز تکامل است، سخن خداوند متعال بوده و عمل به آن موجب پیروزى و رستگارى دنیا و آخرت است

انس، یعنى علاقه آمیخته با عشق و معرفت، الفت ناگسستنى که موجب اتصال و به هم پیوستگى مى شود. مثلا علی (علیه السلام) علاقه اش به مرگ را، با کلمه انس تعبیر نموده است، مثال انس کودک به شیر مادر را ذکر کرده و می فرمایند

وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ أُمِّهِ بخدا سوگند، اُنسِ پسر ابى طالب به مرگ (شهادت) از انس طفل شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است.

 چنین علاقه اى یک انس حقیقى است.

قطعا اگر با قرآن چنین پیوندى برقرار کنیم هم در دنیا و هم در آخرت رستگار مى شویم و حتى از دورى برادران دینى، نیز دلتنگ نشده و خود را نمى بینیم.

علی علیه السلام : هر کس به تلاوت قرآن انس گیرد، دورى برادران ایمانى او را دلتنگ و تنها نسازد.

اگر انسان خواسته باشد به چنین انسى برسد، نخست، باید عظمت قرآن را بشناسد و با تمام وجود درک کند که قرآن غذاى کامل روح است و موجب رشد معنوى و تکامل همه جانبه او خواهد شد.

 

انس واقعى به قرآن داراى دو رکن اساسى و مهم است .

1.  شناخت قرآن : هر گاه انسان قرآن را بشناسد، به عظمت نازل کننده (خدا) و پیامبرى که قرآن بر او نازل شده پى مى برد، محتواى آیاتش را در مى یابد.                        2. عشق ورزیدن به آن : و سپس با عشق به آن، ارتباط فکرى و عملى برقرار مى کند و مى تواند ادعا کند که با قرآن انس گرفته وگرنه مورد شکایت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) مى شود .

عوامل و آفات انس

-1  ذکر خدا : علی(علیه السلام) : اَلذِّکرُ مِفتاحُ الاُنس ذکر کلید انس است (غرر الحکم) بنابراین، انسان هرچه بیشتر از این کلید گنج دلبستگی بخدا استفاده کند، انس او با حضرت حق بیشتر میگردد و به آرامش بیشتر دست مییابد الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّٰهِ أَلاٰ بِذِکْرِ اللّٰهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ  (رعد28)

همان مردمانى که بر کردگار                              بیارند ایمان و دار القرار

که دلهاى آنها به یاد خدا                                  همى گیرد آرام و یابد صفا

همانا بدانید یاد خداست                                 که آرام دلها و رمز شفاست

-2  پرهیز از مصاحبت با اهل غفلت

مصاحبت با اهل غفلت، انسان را از یاد خدا غافل میکند، بدین جهت کسی که میخواهد با خدا مانوس باشد، باید از معاشرت با انسان های غافل، جداً اجتناب کند، امام علی (علیه السلام)  کَیْفَ یَأْنَسُ بِاللَّهِ مَنْ لاَ یَسْتَوْحِشُ مِنَ الْخَلْقِ؟!  چگونه با خدا مانوس میشود کسی که با بندگان، قطع رابطه نکرده! بی تردید، مقصود از خلق در این حدیث و احادیث مشابه، ذاکران خدا نیستند، بلکه مقصود، اجتناب از معاشرت با مردم غافل است .

-3  استمداد از خداوند متعال

پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام)، مکرر از خدا این تقاضا را داشته اند که اَلّلهُمّ اجعَلنا... اَنسین یا اِنسَنی بِکَ یا کَریم یا وَ اجعَل اِنسی بِکَ و در دعایی که در صحیفه سجادیه نقل شده، آن حضرت وحشت از انسان های بد و غافل و نیز انس با خدا و اولیائش را یکجا از خداوند متعال می خواهد (دل مرا، از وحشت از بندگان شرورت، آکنده کن و انس به خودت و اولیا و اهل طاعتت را نصیب من بنما) (بحارالانوار ج49)

بنابراین در آموزه های اسلامی حسن خلق و حسن معاشرت و نرمخویی و نیکی و استمداد از خداوند متعال، عوامل انس شمرده شده اند. و در مقابل از بداخلاقی و معاشرت با جاهلان و فساق و فجار و ... به عنوان آفت انس یاد شده است. چه کتابی را می توانیم پیدا کنیم که به اندازه قرآن نکته داشته باشد؟

آداب انس با قرآن

.1  رعایت حقّ تلاوت یکى از مهمترین شیوههای انس با قرآن رعایت حقّ تلاوت است که در قرآن فرموده : الَّذِینَ آتَیْنٰاهُمُ الْکِتٰابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاٰوَتِهِ أُولٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْخٰاسِرُونَ (بقره 121)

کسانى که چون ما بر آنها کتاب                      نمودیم نازل به راه صواب

بخواندند آن را درست و نکو                        بکردند بر آن عمل مو به مو

به تحقیق ایشان همه مؤمنند                     که بر ایزد خویشتن موقنند

ولى آن کسانى که کافر شدند                         به دین خداوند منکر شدند

زیانکار هستند بسیار سخت                         نبینند روى نکویى به بخت

.2  رعایت حرمت قرآن : پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا حَمَلَهَ الْقُرْآنِ تَحَبَّبُوا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِتَوْقِیرِ کِتَابِهِ یَزِدْکُمْ حُبّاً وَ یُحَبِّبْکُمْ إِلَى خَلْقِه؛ اى حاملان قرآن! با نگاهداشتن حرمت قرآن، خود را محبوب خدا سازید، که در این صورت، بیشتر شما را دوست خواهد داشت و محبوب مردمانتان خواهد ساخت. همچنین فرمود : قرآن از همه چیز، جز خدا، برتر است؛ پس هرکه قرآن را پاس دارد خدا را پاس داشته است و هرکه قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.

.3  رعایت ترتیل : خداوند در قرآن فرموده وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتیلاً و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان! ترتیل در قرآن، خارج کردن کلمه از دهان با سهولت و به شیوه درست است، که از آداب قرائت است.

.4  با صوت زیبا خواندن : پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:  لِکُلِّ شَی‏ءٍ حِلْیةٌ وَ حِلْیةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَن هرچیزی زینت و آرایشی دارد و زینت قرآن هم با صوت زیبا خواندن است. اهل بیت(علیهم السلام) خود نیز چنین بودند و صوت زیبا می­‌خواندند.

نوفلى گوید: در نزد حضرت امام‌ هادى (علیه السلام) از صدا و آهنگ خوش گفت­‌وگو کردم، فرمود : امام سجّاد(علیه السلام) قرآن تلاوت مى‏کرد و گاهى مردم از صداى زیباى او بیهوش مى‏شدند، و اگر امام اندکى از صداى زیباى خود را ظاهر کند مردم طاقت شنیدن آن صوت زیبا را ندارند .

گفتم: آیا پیامبراکرم با مردم نماز نمى‏خواند و صداى خود را به تلاوت قرآن بلند نمى‏ساخت پس چرا مردم بیهوش نمى‏شدند؟ فرمود: رسول خدا به اندازة طاقت مردمى که پشت سر او بودند صداى خود را آشکار مى‏ساخت.

.5  مداومت بر انس حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : فردى سوره‏اى از قرآن را فراموش مى‏کند، روز قیامت همان سوره در درجه‏اى از درجات بر او مشرّف مى‏شود و مى‏گوید:

 السّلام علیک. او در پاسخ مى‏گوید: و علیک السّلام، تو کیستى؟

مى‏گوید : فلان سوره‏اى هستم که مرا واگذاشتى و ترکم نمودى، اگر نگاهم مى‏داشتى تو را به این درجه مى‏رساندم.

آنگاه امام فرمود: بر شما باد به قرآن تا آن را فرا گیرید که بعضى از مردم آن را مى‏آموزند تا گفته شود: فلانى قارى است.

و برخى آن را مى‏آموزند و هدفشان تنها صداست که گفته شود: فلانى خوش صوت است، در اینها خیرى نیست؛ امّا برخى هم قرآن را مى‏آموزند و شبانه روز بر این کار مداومت دارند و برایشان فرقى نمى‏کند که کسى این را بداند یا نداند .

مهم‌ترین شرط انس با قرآن

گاهی ممکن است این سوال پیش بیاید که چگونه برخی انسانها که انس با قرآن دارند، از آن بهره نمی‌‌برند و در عمل، انس با قرآن را نشان نمی‌­دهند؟

امام محمّد باقر(علیه السلام) در پاسخ این پرسش، انسگیرندگان با قرآن را سه گروه معرّفی می‌­فرماید که دو گروه اوّل هرگز از انس با قرآن بهره‌­مند نمی‌­شوند مگر بهره اندک مادی، ولی گروه سوم بهره واقعی و معنوی را از قرآن کریم خواهند برد.

.1  شخصی که تلاوت و انس با قرآن را ابزاری برای کسب سرمایه مادّی و یا کسب موقعیّت در نزد حاکمان و یا مایه فخر و مباهات در میان مردم قرار دهد .

.2  شخصی که با تلاوت و انس با قرآن، آداب ظاهری را رعایت کرده، ولی حدود و شرایط و دستورهای واقعی آن را اهمیّت نداده و ضایع میکند (انس صوری) .

.3  کسی که قرآن را بخواند و دوای آن را بر دردهای دل و دین خود قرار دهد. او با قرآن شب زندهداری میکند، عطش معرفت و معنویاش را با قرآن فرو می­نشاند. در مساجد با قرآن قیام می­کند، برای قرآن از بسترش جدا میشود. پس دفع بلا، نابودی دشمنان، نزول باران رحمت از آسمان و پیروزی بر مخالفان همه را خداوند به خاطر عظمت و جایگاه رفیع این گروه سوم انجام می‌دهد

امام باقر(علیه السلام) در پایان با نهایت تأسّف فرمود: به خدا سوگند، قاریان از نوع سوم خیلی کمیاب است، کمیابتر از کبریت احمر. (کبریت احمر اصطلاحی بین کیمیاگرهاست، آن چیزی که به وسیله آن اکسیر می‌سازند که می‌تواند طلا را مس کند. و بسیار کمیاب است)

قرآن را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برخی از تلاوت­‌کنندگان قرآن را به شدّت نکوهش می­‌کند و می فرماید رُبَّ تَالِ الْقُرْآنِ‏ وَ الْقُرْآنُ‏ یلْعَنُهُ‏ بسا قاریان قرآن که قرآن آنان را لعن می‌­کند. همان­طوری که برخی افراد با پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند، ولی از محضر آن حضرت بهره نبردند، عدّه‌­ای هم ممکن است در ظاهر با قرآن باشند، امّا از معارف بلند آن سودی نبرند و از قرآن به عنوان ابزاری برای رسیدن به مطامع دنیوی خویش استفاده کنند .

در این زمینه روایات هشدار دهنده فراوانی از اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده است که توجّه قاریان، عالمان و اصحاب قرآن را میطلبد که چگونه از این سرمایه معنوی بهره ببرند و این فرصت طلایی را به ثمن بخس نفروشند. البتّه انس حقیقی با قرآن هرگز پشیمانی ندارد؛ زیرا در آن صورت تمام وجود انسان و حرکات و سکناتش وحیانی و الهی خواهد شد، نه قرائت صوری که قرائت و انس نیست.

اهداف و نیات خوانندگان قرآن طبق روایات به شرح زیر می باشد:
1. مَنْ یقْرَءُ القرآنَ لِیقال: فُلانٌ قارئ؛ قرآن می خواند تا گفته شود: فلانی قاری قرآن است .
2. لِیطْلُبَ به الدنیا؛ تا به وسیله آن دنیا را به دست آورد.
3. فَاتَّخَذَهُ بِضاعة؛ قرآن را سرمایه کسب خود قرار داده.
4. وَ اسْتَدَرَّ به الملوک؛ تا پادشاهان و ثروتمندان را با آن بدوشد.
5. وَ اسْتَطالَ به عَلَی النّاسِ؛ تا به مردم فخر و بزرگی بفروشد.
6. تَزَینَ للنَّاس خود را با قرآن برای مردم زینت کند.
7. من یتَعلَّمه فیطْلُبُ به الصوتَ فَیقال: فلانٌ حَسَنُ الصوتِ، قرآن را یاد می گیرد برای صوت و لحن تا گفته شود: فلانی خوش صدا است.

مراحل انس با قرآن

.1  نگهدارى در خانه : امام صادق(علیه السلام) فرمود إنَّهُ لَیعْجِبُنِی أَنْ یکُونَ فِی الْبَیتِ مُصْحَفٌ یطْرُدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الشَّیاطِین من خوش دارم قرآنى در خانه باشد و خداوند شیاطین را به واسطه آن از خانه دفع کند. البتّه در مورد کسانی این مرحله مناسب است که بیش از این نمی­‌توانند استفاده کنند؛ وگرنه قرار دادن قرآن در خانه، بدون بهره‌­برداری معنوی از محتوای آن، مورد نکوهش است و روز قیامت شکایت قرآن را در پی خواهد داشت .

.2  نگاه به خطوط قرآن : اُنس با قرآن مراتبی دارد و کمترین مرحله انس با قرآن، نگاه کردن روزانه به قرآن است که همین نگاه کردن بدون خواندن، جزو عبادات مستحبّی محسوب شده و ثواب دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در این باره فرمود:  النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ مِنْ غَیرِ قِرَاءَةٍ عِبَادَة؛  نگاه کردن به خطوط قرآن بدون خواندن آن عبادت است .

.3  سکوت هنگام قرائت : خداوند متعال از دیگر مراحل انس با قرآن را رعایتِ سکوت، هنگام قرائت آن بیان میکند و دستور میدهد که وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَ أَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون اعراف 204

چو قرآن قرائت شود در میان                    سپارید برآن همى گوش جان

بمانید خاموش دل بر نوا                           که گردید مشمول لطف خدا

.4  استماع تلاوت قرآن : گوش دادن که برکات مادّی و معنوی فراوانی دارد ؛ امام سجاد (علیه السلام): هرکس یک حرف از قرآن را گوش کند هرچند آن را قرائت نکند، خدا براى او یک حسنه می‌نویسد و یک گناه از او محو می‌کند و یک درجه بالایش میبرد.

.5  تلاوت با نگاه و بدون تلفّظ : امام سجّاد(علیه السلام) در روایتی می­فرماید مَنْ قَرَأَ نَظَراً مِنْ غَیرِ صَوْتٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً هرکس با نگاه و بدون صوت و تلفّظ، قرآن بخواند، خداوند برایش در برابر هر حرفى حسنه­ایى می‌نویسد و گناهى را از او محو می‌کند و درجه او را بالا برد . .6  قرائت از روی مصحف : قرائت قرآن مرحلهای از مراحل انس با قرآن است، امّا کامل نیست. قرائت ممکن است از روی مصحف باشد و ممکن است از حفظ خوانده شود. رسول‌خدا‌ (صلی الله علیه و آله) فرمود لَیسَ شَی‏ءٌ أَشَدَّ عَلَى الشَّیطَانِ مِنْ قِرَاءَةِ الْمُصْحَفِ نَظَرا هیچ چیزى بر شیطان دشوارتر از قرائت قرآن از روى آن نیست. امام صادق (علیه السلام) : هرکه قرآن را از روى آن بخواند، از دیدگان خود بهره‏مند شود و سبب سبک شدن عذاب پدر و مادرش گردد اگر چه آن دو کافر باشند .  .7  تلاوت قرآن : متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل است؛ پس هر تلاوتی، قرائت میباشد، امّا هر قرائتی تلاوت نیست؛ اصولاً تلاوت در مواردی بهکار میرود که مطالب قرائت شده، وجوبِ پیروی را در پی آورد. الَّذِینَ آتَیْنٰاهُمُ الْکِتٰابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاٰوَتِهِ أُولٰئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْخٰاسِرُونَ ؛ (بقره121)

کسانى که چون ما بر آنها کتاب                        نمودیم نازل به راه صواب

بخواندند آن را درست و نکو                          بکردند برآن عمل موبه مو

به تحقیق ایشان همه مؤمنند                       که بر ایزد خویشتن موقنند

ولى آن کسانى که کافر شدند                           به دین خداوند منکر شدند

زیانکار هستند بسیار سخت                          نبینند روى نکویى به بخت

کسانی که به آنان کتاب دادیم آن را به حق تلاوت مینمایند؛ چرا که به آن ایمان دارند. رسول خدا هم در معنای تلاوت در این آیه فرمود: حقّ تلاوت، یعنی پیرویِ راستین در عمل و تبعیّت راستین از فرامین قرآن .

تلاوت قرآن از آثار مادّی و معنوی برخوردار است که برخی از آنها را آیه زیر یاد آور شده است : إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتٰابَ اللّٰهِ وَ أَقٰامُوا الصَّلاٰةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا وَ عَلاٰنِیَةً یَرْجُونَ تِجٰارَةً لَنْ تَبُورَ (فاطر 29)

قرائت کنان کتاب خدا                                 که آرند نیکو نمازى به جا

ز رزقى که دادست رب جهان                         نمایند انفاق فاش و نهان

بکردند سودا به امید سود                            که هرگز زیان و زوالش نبود

.8  تدبّر در آیات : از مراحل بالای انس با قرآن تدبّر در آیات قرآن است، که قرآن آن را از جمله وظایف انسان بهشمار آورده است أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؟ در تلاوت آیات قرآن هرگز نباید بدون تدبّر و تأمّل رد شد؛ زیرا با تدبّر در آیات قرآن، آنها خودشان را نمایان مى‏کنند.

تدبّر در آیات هرگز معطّل شدن و توقّف بى‏حرکت و تفکّر نیست؛ تدبّر در آیات قرآن در واقع تفسیر آیات به آیات دیگر است، تطبیق آیات با یکدیگر و توأم با حرکت فکرى است، در أثر تدبّر در آیات همسویى و هماهنگى معانی و معارف آنها نمایان مى‏شود؛ آنگاه انسان مى‏تواند به معانی اصیل و ناب آیات قرآن دست یابد، البتّه لازم است تدبّر در آیات قرآن با فکر خالص و با ذهن خالی و دلى پاک و همراه با تعقّل، انجام گیرد. از آیات ظاهر میشود که تدبّر در آیات از طریق قلب پاک و عقل ناب به عمل می‌آید .

.9  حفظ قرآن : حفظ قرآن از مراحل انس با قرآن است.

امام صادق(علیه السلام) فرمود الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْکِرَامِ الْبَرَرَة ؛ 

کسى که قرآن را حفظ نماید و عامل بهدستورهای آن باشد، (در آخرت) با فرشتگان نیکوکار و ارجمندى که واسطه میان خداوند و پیامبران هستند محشور می­گردد. بر اساس این روایت قاریان، تالیان، حافظان و حاملان قرآن توصیه به عمل شدهاند و با حفظ قرآن بدون عمل، انس با قرآن معنا ندارد.

.10  عمل به آیات : این مرتبه، کاملترین مرتبه انس با کلام خداست که در آیات و روایت بیشترین تأکید روی آن شده است. متون دینی ما در این زمینه روایات زیبا و قابل تأمّلی را بهصورت انبوه آورده است

امام صادق(علیه السلام) در سخن گهرباری به لزوم عمل به آیات قرآن پرداخته، فرمود.

عَلَیکُمْ بِالْقُرْآنِ فَمَا وَجَدْتُمْ‏ آیةً نَجَا بِهَا مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَاعْمَلُوا بِهِ وَ مَا وَجَدْتُمُوهُ مِمَّا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَاجْتَنِبُوهُ؛ بر شما باد انس با قرآن، پس هنگام تلاوت هر آیه‌­ای یافتید که کسانی پیش از شما با عمل به آن نجات یافتهاند، شما هم به آن عمل کنید و هر آیه‌ای را مشاهده کردید که بیانگر عوامل هلاکت و نابودی پیشینیان است، شما هم از آن عوامل پرهیز کنید. 

برخی از برکات انس با قرآن قرآن در تعریف خودش این گونه بیان می کند که این کتاب هیچ تردید و شک و ریبی در آن وجود ندارد. اگر کسی دنبال این هدایت است، به برکت این قرآن می تواند به هدایت برسد. قرآن به انسان آرامش قلب و سکون می دهد. انسان برای اینکه تمسک به قرآن پیدا کند باید از چند مرحله عبور کند. اول، خواندن قرآن است.
امیر مومنان
(علیه السلام) می فرمایند: اگر انسان با قرآن مأنوس شد، دوری او از دوستان و نزدیکان، او را به وحشت نمی اندازد. تیرگی های روحی به وسیله قرآن از بین می رود.  انسان به واسطه قرآن شرح صدر پیدا می کند. درون انسان با خواندن قرآن روشن می شود. با خواندن قرآن آلودگی ها و ناپاکی های وجود انسان از بین می رود. ما باید در بحران های زندگی به قرآن پناه ببریم.

مرحله دوم بعد از قرائت قرآن، درک معانی قرآن است.                                  .
مرحله
سوم عمل کردن به قرآن است. اعم از عمل کردن به احکام و دستورات شرعی و اخلاقی قرآن، مانند احترام پدر و مادر، خواندن نماز و گرفتن روزه. اطاعت از اولی الامر، شرکت در جهاد مال و جان و انفاق ...

انس با کلام الهی آثار و برکات مادّی و معنوی فراوانی به همراه دارد:

.1  افزایش ایمان‏ : مؤمنانی که از تلاوت آیات وحی لذّت می­برند طبق وعده خداوند نورانیّت می­یابند و ایمانشان کامل میشود :  إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

کسى هست مؤمن که چون در میان              رود نام و ذکر خداى جهان

هراسان بگردد دلش ز آن کمال                         که دارد همى ایزد ذوالجلال

بر آنها چو خوانند آیات رب                           فزون گردد ایمانشان در طلب

در انجام هرگونه اعمال و کار          انفال 2           توکل نمایند بر کردگار

.2  نورانیّت فضای زندگی : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خانه‏هاى خود را با تلاوت قرآن، نورانى کنید و خانههایتان را چون قبرستان قرار ندهید؛ همانطور که یهود و نصارا چنان کردند که در معابد و کنیسه‏ها نماز مى‏گذاردند و خانه‏هاى خویش را تعطیل نمودند؛ چون هرگاه در خانه‏اى قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش زیاد مى‏گردد و آن خانواده بهره‏مند مى‏ شود و براى اهل آسمان نور مى‏دهند همچنان‌که ستارگان آسمان براى اهل زمین، نور‌افشانى مى‏کنند. ... فَاقْرَؤُا مٰا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ... فَاقْرَؤُا مٰا تَیَسَّرَ مِنْهُ مزمل 20

بخوانید قرآن به قدرى که دارید توان        به هر حال در هر زمان و مکان

3 . بصیرت‏ و آگاهی : شخصی که بصیر نباشد و راه و چاه را در پیچ و خم حوادث تشخیص ندهد، هرگز نمی‌تواند به سر منزل مقصود برسد. برای همین، زندگی با آیات قرآن برای همه انسان­ها آگاهی بخش و بصیرت افزاست و چراغ راه، روشنی بخش است...قُلْ إِنَّمٰا أَتَّبِعُ مٰا یُوحىٰ إِلَیَّ مِنْ رَبِّی هٰذٰا بَصٰائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ اعراف203

بگو من بجز وحى یکتا خدا                             اطاعت نورزم دگر چیز را

بصیرت نهفته است در این کتاب                  در آن آیه هائیست بسیار ناب

هدایت و رحمت بود اندر آن                       بر آنها که هستند از مؤمنان

همچنین در آیه20 سوره جاثیه، قرآن، بهترین وسیله بصیرت معرّفی شده هٰذٰا بَصٰائِرُ لِلنّٰاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ

کتابیست قرآن کتابى مبین                            که بینش ببخشد بر اهل یقین

هدایت کند مایه رحمت است               بر آن کس که سوى یقین برده دست

4. آشکار شدن طرح، نقشه و روش گنهکاران : وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ (‌انعام55)

بدین گونه ما آشکار و عیان                          نماییم آیات خود را بیان

که روشن شود راه نیکو طریق                   از آن کس که در جرم گشته غریق

5. تذکّر و یادآورى وظایف اهل ایمان : سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (نور1)

فرستاد این سوره را کردگار                            ببندید احکام آن را به کار

در آنست آیات روشن بسى                       چو خواهد که خود پند گیرد کسى

6. زمینه‌ساز تزکیه و تعلیم انسان :  یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ (جمعه2)

که خوانَد بر ایشان کتاب خدا                    همه آیه هائى از آن کبریا

کند قلبشان پاک از کار زشت                       کند تزکیه قلبها و سرشت

بیاموزد او حکمتى راستین                            کند آشنا با کتابى مبین

7. تقویت تفکّر و تعقّل و اندیشه، وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ‌ (بقره219)

بپرسند مردم به راه خدا                              چه انفاق سازیم اى مصطفى

بگو آنچه باشد فزون بر نیاز                        به محتاج بخشید بى هیچ آز

چنین روشن، آیات خود را خدا                      بیان مى نماید براى شما

اُمیدست در کار دنیاى خویش                     تفکر نمایید و عقباى خویش

8. آراستن انسان‏ها به لباس زیبای تقوا، أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ (بقره187)

به ماه مبارک نمودم حلال                          بجویید با همسر خود وصال

زنان چون لباسند مر شوى را                    وز آن سوى مردان لباس نسا

9. شفا بخشیدن به امراض روحى و بیمارى‏هاى نفسانى اهل ایمان

وَ لَوۡ جَعَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا أَعۡجَمِیّٗا لَّقَالُواْ لَوۡلَا فُصِّلَتۡ ءَایَٰتُهُۥٓۖ  ءَا۬عۡجَمِیّٞ وَ عَرَبِیّٞۗ قُلۡ هُوَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَ شِفَآءٞۚ (فصلت44)

اگر بر زبان عجم رب جود                             مبارک کتابش فرستاده بود

بگفتند کفار یکتا خدا                                    که آیات، روشن نباشد چرا

مگر نازل آید به قوم عرب                             کتابى به لفظ عجم، اى عجب؟

بر افراد مؤمن کتاب خدا                              ز بهر هدایت رسید و شفا

10. موعظه و عبرت برای پروا پیشگان،

 وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ وَ مَثَلًا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ  (نور34)

فرستاد آیات روشن خدا                              هدایت بیابید شاید شما

بگفتا مثلها ز پیشینیان                               که رفتند زین پیشتر از میان

که پرهیزکاران نیکوسرشت                         بگیرند عبرت ز هر خوب و زشت

 آیات قرآن، نور و روشنگرآیاتٍ مُبَیِّناتٍ تاریخ گذشتگان، چراغ راه آیندگان است. مَثَلًا مِنَ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ قرآن کتاب جامعى است.

«آیاتٍ‌- مَثَلًا- مَوْعِظَةً» پند پذیرى، دلى آماده مى‌خواهد. مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ متّقین نیز به موعظه نیازمندند.

 11. هدایت مردم از تاریکى‏ها به سوى نور

هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَ مَلَـٰٓائِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰاتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَ کَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ رَحِیمٗا (احزاب 43)

خدا و ملکهاى او هم کلام                          شما را فرستند یکسر سلام

که آرد شما را ز ظلمت برون                   سوى روشنائى شود رهنمون

که بر مؤمنانست بس مهربان                 بر آنان رحیم است رب جهان

که از دیگر برکات انس با قرآن کریم در عرصه زندگی است. رحمت الهی به مسلمانها و به مؤمنین به او و به بندگان او این است که اگر آنها دل از برخی دلبستگی‌های کوچک و ضعیف بکنند و در مقابل موج کفر و فساد و استکبار بایستند، خدای متعال به آنها کمک می‌کند؛

مقام معظم رهبری : هیچ‌کس باور نمی‌کرد در قلب دنیای اسلام، آن‌جایی که از اطراف در زیر فشارهای امریکا و صهیونیسم بود، قدرت اسلام به صورت جمهوری اسلامی سربلند کند.

این نهال غرس شد، رویید، ثمربخش و تناور شد و روزبه‌روز به فضل پروردگار و به حول و قوه‌ی الهی و علی‌رغم دشمنان اسلام تناورتر و مستحکمتر خواهد شد؛ این تجربه‌ای است در پیش روی ما.23/6/1383

انس اولیاء الله با قرآن      انس على (علیه السلام) با قرآن

حضرت از آغاز اسلام، و نبوت پیامبر گرامى کاتب وحى بود.

در این باره ام سلمه مى گوید: جبرئیل سخن خدا را به رسول گرامى ابلاغ مى کرد و آن حضرت آن را به على (علیه السلام) املا مى نمود و ایشان مى نوشتند

انس علی(علیه السلام) با قرآن به حدى بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره او مى فرمود   عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ این على با قرآن و قرآن با على است این دو از هم جدا نمى شوند تا روز قیامت کنار حوض کوثر، بر من وارد شوند.

على (علیه السلام) بسیار قرآن مى خواندند، آن هم تلاوت و تدبر و تفکر و با پیاده کردن آن و به کار بستن دستورات و اجراى حدودش، روح و روان خود را سیراب مى نمود.

عبارتهاى نهج البلاغه، نشان از این دارد که آن حضرت، نه تنها سخنانش را از متن و بطن قرآن استخراج کرده، بلکه در 142 مورد تمام آیه یا قسمتى از آن را به طور مستقیم کنار گفتارش به کار برده است.

آن حضرت در زمان خلافتش، در بازارهاى کوفه قدم مى زد و به راهنمایى مردم و کسبه بازار مى پرداخت

هنگامى که از کنار فروشندگان عبور مى کرد، مکرر تلاوت مى فرمود

تِلکَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الأَرضِ وَ لا فَسادًا  وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ این سراى آخرت (و بهشتها و نعمت هایش) را تنها براى کسانى قرار

مى دهیم که در زمین اراده برترى جویى و فساد ندارند؛ و عاقبت براى پرهیزکاران است (قصص83)

که خود ملک عقبى کسى را سزد                 که او از فساد و عُلُو دم نزد

کسى را نکو گشت فرجام کار                   که همواره او بود پرهیزکار

 این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و سایر قدرتمندان جامعه نازل شده است.

 او به قدرى با قرآن مانوس بود که حتى وقتى شمشیر کینه مفسدان بر سرش فرود آمد، اندکى از خاک محراب را روى زخم سرش ریخت و تلاوت فرمود مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى‌  (طه 55)

 شما را همى خلق کردم ز خاک                   به آن بازگردید بعد از هلاک

بیایید بیرون دگربار از آن                           گزینید مأوا به دیگر جهان

تمام ابعاد زندگى على(علیه السلام) در ظاهر و باطن، هماهنگ با قرآن بود، بطورى که طرفداران حق، او را قرآن ناطق خوانده اند.

محقق معروف اهل سنت محمد احمد نواوى : على(علیه السلام) همه قرآن را حفظ کرد، بر اسرارش آگاه شد و گوشت و خونش با قرآن در آمیخت.

انس امام حسن (علیه السلام) با قرآن

امام حسن (علیه السلام) دائما با قرآن مانوس بود و موقع تلاوت قرآن وقتى به آیه یا ایها الذین امنوا میرسید، فریادش بلند مى شد و مى فرمود

 لبیک لبیک گویا خداوند متعال، مستقیم او را مخاطب قرار داده و آیه، فقط شامل حال او مى شود و او نیز با لبیک گفتن خود، جواب خدا را مى دهد. فقط، قرآن را تلاوت نمى نمود بلکه سعى مى کرد که با تمام مفاهیم آن عمل نماید (و لو بعضى از مفاهیم که به نظر ما کوچک و بى ارزش ‍ مى آید)

انس بن مالک مى گوید: یکى از کنیزان امام مجتبى (علیه السلام) شاخه گلى به امام هدیه کرد. حضرت آن را گرفت و فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم. عرض کردم به راستى شما به خاطر اهداى یک گل ناچیز او را آزاد کردید؟ فرمود خداوند در قرآنش ما را چنین آموزش داده و ادب نموده است. بعد این آیه را تلاوت فرمودند إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٍ حَسِیبًا  (نساء 86).

چو شخصى بگوید شما را سلام                    به پاسخ دهیدش سلامى تمام

همان گونه یا بهتر اندر جواب                    به پاسخ برانید اسب خطاب

حساب همه کار را کردگار                           شمارش نماید به روزِ شمار

(اى انس) پاسخ بهتر، (آن کنیز) آزاد کردنش در راه خدا بود (من او را آزاد کردم تا به این آیه عمل نموده باشم) با آرزوى حیات و سلامتى و شادى دیگران همراه باشد، در اسلام، تشویق به سلام به دیگران شده، چه آنان را بشناسیم یا نشناسیم. و بخیل کسى شمرده شده که در سلام بخل ورزد.

و پیامبر به هر کس مى‏رسید حتّى به کودکان، سلام مى‏داد.

در نظام تربیتى اسلام، تحیّت تنها از کوچک نسبت به بزرگ نیست، خدا، پیامبر و فرشتگان، به مؤمنان سلام مى‏دهند. (به آداب سلام در روایات مراجعه شود).

 1- رابطه‏ى عاطفى خود را نسبت به یکدیگر گرم‏تر کنید. فحیّوا باَحسن

2- ردّ احسانِ مردم نارواست، باید آن را پذیرفت و به نحوى جبران کرد. باحسن منها

 3- پاسخ محبّت‏ها و هدایا را نباید تأخیر انداخت. حرف فاء در کلمه «فحیوا»

4- پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. «فحیّوا باحسن منها»

5 - در پاسخ نیکى‏هاى دیگران، ابتدا به سراغ پاسخ بهتر روید، اگر نشد، پاسخى مشابه.

6- در جنگ هم اگر دشمن پیشنهاد صلح کرد، شما با رحمت بیشترى بپذیرید، یا مقابله به مثل آن را بپذیرید. «حییتم بتحیّة فحیّوا باحسن منها»

7- از تحیّت‏هاى بى‏جواب نگران باشید، که اگر مردم پاسخ ندهند، خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بى‏جواب گذارید، که خداوند به حساب شما مى‏رسد.

 

انس امام حسین (علیه السلام) با قرآن

امام حسین علیه السلام نه تنها شاگرد مکتب قرآن که عدل و شریک قرآن است از این‏ روست که در فرازی از زیارتنامه‏ شریفش السَّلامُ عَلَیکَ یا شریکَ القُران و در حدیث «ثقلین» نیز همدوشی امام به عنوان قرآن ناطق و قرآن به عنوان امام صامت گردیده اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتابَ اللَّه وَ عترَتی اَهلَ بَیْتی فَأِنَّهُمَا لَنْ یَفتَرِقا حتَّی‏ یَردِا عَلَیَّ الحَوض .

عبدالرحمان به فرزند امام حسین الحمدللَّه رب العالمین را آموخت، وقتی که آن را بر پدر خواند، حضرت هزار دینار را به او بخشید و دهان او را پر از طلا کرد.

از آن حضرت دلیل آن سؤال شد. حضرت پاسخ دادند: چگونه می‏توان کار او را [تعلیم قرآن] با این پاداش مقایسه کرد؟!

امام عاشق و دلباخته قرآن بوده و اکثر اوقات، مشغول تلاوت آن، بخصوص در دل شبها که با خداى خود خلوت مى کرد.

بعد از ظهر روز نهم محرم سال 61 هجرى قمرى، هنگامى که دشمن مى خواست به سوى خیمه ها، حمله کند، امام به برادرش ابوالفضل العباس فرمود: برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند، من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را بسیار دوست دارم .

امام حسین آن قدر با قرآن مانوس بود تا جایى که سر بریده آن حضرت، در چند جا به مناسب حال، آیاتى از قرآن را تلاوت فرمود: مردم بهت زده و متحیر با چشمانى پر از اشک متوجه آن صدا مى شوند و با شگفتى مى بینند، یکى از آن سرهاى بریده است که قرآن تلاوت مى کند، چشم ها را در آن دوختند و حرکت لبها را مشاهده مى کردند و مى خواستند بشنوند چه آیه اى را تلاوت مى کند.

 أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿کهف۹ اى رسول! آیا تو مى پندارى که داستان اصحاب کهف و رقیم در میان آن همه آیات خلقت آسمانى و زمینى از آیات عجیب ما است؟!

تو آیا گمان مى کنى اى سلیم                   که قصه است اصحاب کهف و رقیم

ولى ماجرائی ست بس آشکار                خبر ز آن بدادست پروردگار

 از هیبت این سخن و اعجاز سر بریده و تلاوت قرآن، موى بر بدن من راست شد.

گفتم : والله ! سر بریده تو که تلاوت قرآن مى کند، از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است ! 

یکى دیگر از جاهاى مجلس یزید بود. وقتى آن ملعون بر سر مقدس امام توهین کرد، سر بریده، شروع به قرائت قرآن نمود :

 سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبونَ و آنانکه ظلم و ستم کردند (در حق آل رسول و اهل ایمان) بزودى خواهند دانست که در دوزخ به چه کیفر گاهى انتقال پیدا مى کنند (شعراء 277).

ستم پیشگان خود بدانند زود                           کدامین مکانست جاى خلود

تلاوت این آیات در آن مجلس باعث رسوایى یزیدیان شد و حاضرین را منقلب نموده، طورى که عده اى مسلمان شدند!

امام حسین از زمان حرکت به سوی کربلا تمام وقایع را با قرآن پاسخ و استناد می کردند و حتی بعد از شهادتش بالای نیزه آیاتی را تلاوت نمودند.

 

انس امام سجاد (علیه السلام) با قرآن

امام چنان با قرآن انس داشت که گویا با وجود آن، کس دیگر را نمى دید و آن را مونس حقیقى خود مى پنداشت، تا جایى که مى فرماید: اگر همه انسانهایى که در بین مشرق و مغرب هستند، بمیرند، چون قرآن با من باشد، از تنهایى باک و هراسى ندارم.

شیوه آن حضرت چنان بود که هنگام تلاوت سوره حمد وقتى به آیه مالِکِ یَومِ الدّین مى رسید، آن قدر تکرار مى کرد که نزدیک بود روح از کالبدش بیرون رود

روزى امام سجاد (علیه السلام) مشغول نماز بود، حالتى به او عارض شد و بر زمین افتاد. چون به هوش آمد، علت این پیش آمدن را از او پرسیدند فرمود:

پیوسته آیه اِنّى اَنَا الله را با زبان قلبم تکرار کردم، تا این که همان آیه را از زبان گوینده آن شنیدم.

اندامم تاب دیدار او را نداشت، از خود بى خود شدم، و جسمم توانایى مشاهده قدرت او را از دست داد

نقل شده: شبى آن جناب براى عبادت برخاست، آن حضرت دست در ظرف آب کرد تا وضو بگیرد، در این اثنا به فکر آیات خلقت افتاده، سر را بالا نمود و نظر به آسمان و به ماه و ستارگان انداخت و به فکر و اندیشه در خلقت آنها مشغول شد

این حالت همچنان ادامه یافت تا صبح فرا رسید و موذن اذان گفت، در حالى که هنوز دست مبارک امام(علیه السلام) در ظرف آب بود .

روزى یکى از کنیزان امام سجاد(علیه السلام) آب آورد تا ایشان آماده نماز شود، ناگهان ظرف آب از دست کنیز افتاد و صورت مبارک آن حضرت آسیب دید.

 امام سر مبارک خود را بلند کرد و نگاهى به کنیز انداخت. او وحشت کرد و از ترس گفت:

خداوند در قرآن فرموده (آل عمران 134) وَ الکاظِمینَ الغَیظ از جمله صفات مومنان این است که موقع غضب خشم خود را فرو مى برند حضرت فرمود: من هم خشم خود را فرو بردم .

کنیز جرئت پیدا کرد و گفت : قرآن مى فرماید: وَ العافینَ عَنِ النّاس مردم را در برابر جرمشان عفو کنند و از جرمشان مى گذرند.

امام فرمود: تو را عفو کردم.

کنیز از اخلاق نیک امام استفاده کرد و گفت وَ اللهُ یُحِبُّ المُحسِنین خداوند نیکو کاران را دوست دارد.

امام فرمود: اى کنیز! تو در راه خدا آزاد هستى.

نشانند هم خشم خود را فرو ببینند               گر بد، کنند عفو از او

چنین اند مردان شایسته کار                          که باشد خداوندشان دوستدار

 

انس حضرت رضا (علیه السلام) با قرآن

حضرت با قرآن مانوس بود و بیشتر اوقات آن را تلاوت مى نمود. به طورى که گفته شده ایشان با مردم کمتر سخن مى گفت. پاسخ ‌ها و مثال هایى که در ضمن گفتارش مى آورد، از قرآن نشات گرفته بود. آن حضرت در هر سه شبانه روز یک بار، تمام قرآن را تلاوت مى کرد و مى فرمود: اگر بخواهم، مى توانم در کمتر از سه روز آن را ختم کنم؛ ولى هرگز به هیچ آیه اى نمى رسم، مگر این که در معنى اش مى اندیشم. درباره این که در چه موضوع و چه وقت نازل شده، فکر مى کنم.

امام رضا (علیه السلام) هنگامى که شب در بستر خویش قرار مى گرفت، بسیار قرآن تلاوت مى کرد، و آنگاه به آیه اى مى رسید که در آن از بهشت یا آتش دوزخ یاد شده بود، مى گریست

امام رضا (علیه السلام) فرمود: اگر سوال شود که چرا خداوند امر فرموده تا در همه نمازها فقط سوره حمد خوانده شود، در پاسخ مى گوییم: براى این که قرآن متروک نشود، همراه نمازگزاران با قرآن ارتباط داشته باشد و آن را از یاد نبرد، انتخاب سوره حمد از این جهت است که همه معارف و مفاهیم قرآن در آن جمع است .

حال که ائمه علیهم السلام چنین نسبت و خویشاوندی محکمی با قرآن دارند باید تفسیر قرآن را در آنان جست که در وجود آنها کرامت‏ها و فضیلت‏های قرآن و گنج‏های الهی نهفته فیِهْم کوائِمُ القرآن و هُمْ کُنوُز الرَّحمان انس آدمی با هر چیز ریشه در ارج و اهمیتی دارد که انسان برای آن چیز قائل است.                                          . اهل بیت فرزندان پیامبر و شاگرد مکتب قرآن اند پس چگونه گفتار و مواعظ شان متکی به قرآن نباشد .

امامان گوهر تابناک و چراغ درخشانی هستند که هماره بر تارک تاریخ درخشیده و درخشیده اند. رسولُ اللَّه(صلی الله علیه و آله) فرمودند: انی تارکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کتابَ اللَّه و عترَتی اهلَ بَیْتی فَأِنَّهُمَا لَنْ یَفتَرِقا حتَّی‏ یَردِا عَلَیّ الحَوض حال که ائمه (علیهم السلام) بطور عام چنین نسبت و خویشاوندی محکمی با قرآن دارند باید تفسیر قرآن را در آنان جُست که در «وجود آنها کرامت‏ها و فضیلت‏های قرآن و گنج‏های الهی نهفته است.»

«فیِهْم کوائِمُ القرآن و هُمْ کُنوُز الرَّحمان» لذا می توانیم فرازهایی از آیات نورانی قرآن را در سیره‏ی علمی و عملی ائمه (علیهم السلام) را جستجو کنیم و آیات این کتاب صامت را با نور وجود این پرتو درخشنده به نطق آوریم. اگر چه ما را هرگز یارای آن نیست که عمق شخصیت آن دریای علم و معرفت و اخلاق و معنویت را بپیماید.

انس پرهیزکاران با قرآن

علی(علیه السلام) درباره انس پرهیزکاران با قرآن مى فرماید: آن ها در دل شب بر پا ایستاده، قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت مى کنند. جان خود را با آن محزون و داروى درد خود را از آن مى گیرند. هر گاه به آیه اى که در آن تشویق است مى رسند، با علاقه فراوان به آن روى آورده و چشم جانشان با شوق بسیار در آن خیره شده و آن را نصب العین خود مى سازند . هرگاه به آیه اى که در آن بیم و انذار است مى رسند، گوش هاى دلشان را براى شنیدن آنها باز کرده، فکر مى کنند که صداى ناله آتش سوزان دوزخ و به هم خوردن زبانه هایش در گوش جانشان طنین انداز است. هیچ کس با قرآن همنشین نمى شود مگر این که از کنار آن با فزونى یا نقصان برمى خیزد. فزونى در هدایت و نقصان از گمراهى.

انس امام خمینى به قرآن

نمونهای از تکریم ظاهر قرآن را می­خوانیم:

 امام خمینی بهطور معمول در حسینیّه جماران روی صندلی می‌نشست، ولی یک روز وقتی وارد حسینیّه شد، با اینکه صندلی در جای خود بود، روی زمین نشست؛ زیرا آن روز نفرات ممتاز مسابقات قرآن آمده بودند و قرار بود در‌ آن جلسه چند آیه از قرآن تلاوت شود .

روزی دیگر امام خمینی طبق معمول روی صندلی نشسته بود، که قرآنی آوردند و روی زمین گذاردند، امام وقتی متوجّه شد، بی‌درنگ آن را برداشت، روی میزی که در کنارش بود، گذاشت و فرمود : قرآن را روی زمین نگذارید.

امام خمینى علاقه فراوانى به تلاوت قرآن و تحقق آرمانهاى آن داشت. به عظمت آن توجه عمیق و مداوم مى کرد، به طور جدى مقید بود تا در ظاهر و باطن، به قرآن احترام گذاشته شود.

آن رهبر الهى، همواره قرآن را کتاب کامل انسان ساز معرفى مى کرد، با آن انس بسیارى داشت و به آن احترام خاصى مى گذاشت.

 ایشان در شبانه روز، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن مى پرداخت، در هر فرصتى، مشغول تلاوت مى شد، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور مى داد براى افرادى که مورد نظر مبارکش بود، چند بار قرآن قرائت شود. حتى در روز هاى آخر عمر، که در بستر بیمارى بود، دوربین مخفى لحظه هاى دشوار زندگى اش را ثبت کرد مشغول تلاوت آن بود.

 آرى، او در ظاهر و باطن به قرآن انس داشت و در سایه همین ویژگى، توانست آن همه عزت و افتخار براى اسلام و مسلمین به ارمغان آورد.

تاثیر قرآن بر جان های مشتاق

قرآن برای عده خاصی نازل نشده؛ بلکه آمده تا عموم مردم از معارف و راهکارهای آن بهره مند شوند؛ اما در نهایت کسانی از آن بهره خواهند برد و این نسخه دل هایشان را شفا خواهد داد که آن را باور و به دقت از آن پیروی کنند. به همین علت در رفتار و اعمال امام خمینی در مبارزه با طاغوت زمان را در بیانات و مصاحبه ها و سوالاتی که از ایشان باقی است، می توان انس ایشان و پیروی از آیات را احساس کرد.

رهایی از تاریکی ها و قدم در سرزمین نور

در فرهنگ قرآن کریم، فضایی که در آن جهل و نادانی، نبود معارف الهی حاکم است، ظلمتکده ایست که در آن، جان آدمی از تعلیم و تربیت باز می ماند و نمی تواند راه رسیدن به سعادت را پیدا کند و قدم در جاده نور گذارد.

قرآن کریم این دو فضا را یکی به ظلمت نامیده و دیگری را نور ستوده و از معارف قرآن به عنوان وسیله ای الهی برای عبور از آن تاریکی ها به این روشنایی یاد کرده. 

یٰا أَهْلَ الْکِتٰابِ قَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولُنٰا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّٰا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتٰابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جٰاءَکُمْ مِنَ اللّٰهِ نُورٌ وَ کِتٰابٌ مُبِینٌ (مائده 15)

الا اى نصارا الا اى یهود                                      رسولى بحق آمد از ما فرود

که بسیار آیات را  کز کتاب                            نمودید پنهان خلاف صواب

براى شما فاش سازد کنون                             به سوى هدایت شود رهنمون

ببخشاید آن کارهاى خطا                              که سرمى زند گاهگاه از شما

که نورى عظیم و کتابى مبین                        ز یزدان بیامد که جوئید دین

و بهره گیری از قرآن بدون تعلیم و تربیت رسول خدا و تربیت یافتگان مکتب او امکان پذیر نیست. آن حضرت را به خارج کننده پیروان قرآن از تاریکی به نور نامید کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ.

اما سجاد علیه السلام در دعای 42 صحیفه این ویژگی قرآن را این گونه بیان می کند :  و جَعَلتَهُ نوراً نَهتَدی مِن ظُلَمِ الضَّلالَةِ وَ الجَهالَةِ بِاتِّباعِهِ ؛ (خدایا!) قرآن را نورى قرار دادى که با پیروى از آن، در تاریکى هاى گمراهى و نادانى، راه را پیدا کنیم.

بصیرت افزایی

امام صادق علیه السلام قرآن کریم را مایه بصیرت افزایی معرفی می کند و به کسانی که به دنبال این ابزارِ لازم برای هدایت می گردند توصیه می فرماید که از قرآن بهره گیرند و با اندیشیدن در معارف و رهنمودهای آن، بصیرت خود را افزایش دهند:

 إنَّ هذَا القُرآنَ فیهِ مَنارُ الهُدى، و مَصابیحُ الدُّجى، فَلیَجلُ جالٍ بَصَرَهُ، ....؛ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ، کَما یَمشِی المُستَنیرُ فِی الظُّلُماتِ بِالنّورِ

در این قرآن، علائم راهنما و چراغ هایى برای دید در تاریکى وجود دارد پس کسی که به دنبال جلا دادن به دل و دیده خویش است باید دیده خویش را بِدان، جَلا دهد و نگاهش را براى پرتو آن، بگشاید؛

زیرا اندیشیدن [در قرآن‏]، حیات بخش دل شخص بیناست، همچنان که آدمى در تاریکى ها، به کمک نور، راه خود را مى یابد.

عمل به دستورات قرآن

 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله : ایمان نیاورده است به قرآن کسى که حلال بداند چیزهاى را که قرآن حرام کرده است (بحارالانوار ج 77, ص 160)

تلاوت قرآن در خانه  :نورانى کنید خانه هاى خودتان را به تلاوت قرآن و آن را قبرستان قرار ندهید مانندکارى که یهود و نصارى کردند, نماز را در کلیساها و (کنیسه ها) خواندند و خانه هاى خود را معطل گذاشتند, پس به درستى که اگر زیاد شود تلاوت قرآن در خانه اى خیر و وسعت براى اهل آن زیاد مى شود و آن خانه مى درخشد و به اهل آسمان نور مى دهد, آنچنان که ستاره هاى آسمان به اهل زمین نور مى دهد و مى درخشد (بحارالانوار ج 92, ص200)

همین مطلب می تواند دلیل این سخن رسول خدا ص باشدکه فرمود: إنَّ لِلقُلوبِ صَدَأً کَصَدَإِ النُّحاسِ، فَاجلوها بِالاِستِغفارِ و تِلاوَةِ القُرآن دلها نیز همچون مس، زَنگار مى گیرند؛ پس آنها را با آمرزش خواهى و تلاوت قرآن، جَلا دهید. چرا که قلب زنگار گرفته قلب بیمار و پیچیده در جرمی ضخیم است که قدرت فهم و دید آن از بین رفته است و این قرآئت قرآن است که می تواند آن را از بین برده و بصیرت سابق را باز گرداند  مراد از بیماری قلب، بیماریهای روحی، عقیدتی، اخلاق، تربیتی و مانند آن است.  

هر چند برخی از علما با استناد به برخی روایات مانند روایات شفابخشی سوره حمد برای تمام بیماریها؛ بر این عقیده اند که این بحث، اختصاصی به بیماریهای روحی نداشته و بیماریهای جسمی را هم می توان با قرآن درمان کرد. ) اصول کافى جلد 4 ص400 ح 5(

قرآن ، مونس دلها

علی علیه السلام یکی از ویژگی های قرآن را همدمی با دلها معرفی میکند آن هم همدمی که با وجود او انسان دیگر احساس تنهایی نمیکند مَن أنِسَ بِتِلاوَةِ القُرآنِ، لَم توحِشهُ مُفارَقَةُ الإِخوانِ کسى که با تلاوت قرآن اُنس گیرد، از جدایى برادران، احساس تنهایى نخواهد کرد. بی تردید مراد از این انس و همدمی حضور بدنی در کنار نسخه چاپی قرآن نیست؛ بلکه منظور، ارتباط معنایی و معرفتی با این کتاب آسمانی است؛

حقیقت اُنس با قرآن چیست که انسان را این گونه استوار و نیرومند می‏سازد، و هرگونه اضطراب و تنش را از او دور می‏کند؟ پاسخ آن که: اُنس در اصل به معنای خو گرفتن و همدم شدن است، مانند اُنس کودک شیرخوار به سینه مادر، و گاهی اُنس آن چنان شدید و سرشار است، که از اُنس کودک شیرخوار به سینه مادرش نیز بیشتر است، چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در برابر منافقان کوردلی که او را به مرگ تهدید می‏کردند، فرمود: وَ اللّهِ لاَبْنُ اَبِی طالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْیِ اُمِّهِ؛ سوگند به خدا علاقه فرزند ابوطالب به مرگ (شهادت) از علاقه کودک شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است.

عارف حقیقی کسی است که با خدا و کلام او چنین انس و الفتی داشته باشد، که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در توضیح آیه یا اَیُّهَا الاِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّک الکریم؛ ای انسان چه چیز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.» فرمود: وَ کُنْ للّهِ مُطیعا وَ بِذِکْرِهِ آنِسا؛ مطیع خداوند باش و به یاد خدا انس بگیر.

بنابراین مفهوم انس حقیقی، همان همدم شدنِ آمیخته با عشق و علاقه گرم و ناگسستنی است که ارتباط و پیوند انسان را به آن چه که مورد انس اوست محکم و متّصل می‏کند، چنین انسی با خدا و کلام خدا (قرآن) از ویژگی‏های اولیای خدا و هر مؤمن عارف و وارسته است، چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در مقام دعا می‏گوید: اَللّهُمَّ اِنِّکَ آنَسُ الآنِسِینَ لاَوْلِیائکَ ... اِنْ اَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِکْرُکَ؛ خدایا! تو برای اولیا و دوستان خاصّت، مأنوس‏ترین مونس‏ها هستی... اگر غربت آنها را به وحشت اندازد، یاد تو مونس تنهایی آنهاست. امام سجاد علیه السلام می فرماید لَو ماتَ مَن بَینَ المَشرِقِ وَ المَغرِبِ، لَمَا استَوحَشتُ بَعدَ أن یَکونَ القُرآنُ مَعی اگر همه مردمان، از مشرق تا مغرب عالم بمیرند، با بودن قرآن در کنار من، هیچ گاه احساس تنهایى نمى کنم.

افزایش ایمان

یکی دیگر از تاثیرات قرآن بر جانها که قرآن کریم و روایات بر آن تاکید دارند افزایش ایمان است. وَ إِذٰا مٰا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زٰادَتْهُ هٰذِهِ إِیمٰاناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزٰادَتْهُمْ إِیمٰاناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ (توبه 124)

هرآنگه که یک سوره آید فرود                 دورویان بگویند خیرش چه بود؟

کدامینتان را شد ایمان زیاد                        چنین سوره آیا چه نفعى بداد؟

فزون گشت ایمان اهل خدا                      بر ایشان بیفزود شوق و صفا

إِنَّمَا المُوْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ءَایَتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَنًا (انفال 2)

 کسى هست مؤمن که چون در میان            رود نام و ذکر خداى جهان

هراسان بگردد دلش ز آن کمال                       که دارد همى ایزد ذوالجلال

بر آنها چو خوانند آیات رب                       فزون گردد ایمانشان در طلب

در انجام هرگونه اعمال و کار                     توکل نمایند بر کردگار

مومنان، کسانى اند که چون خدا یاد شود، دلهایشان بترسد و چون آیات او برایشان خوانده شود، بر ایمانشان افزوده گردد .

دلیل این امر ایمان و یا همان زمینه مناسبی است که ایشان در جان خود پدید آورده اند تا این تقویت کننده الهی جان آنها را قوت بیشتری بخشد و گرنه کسانی که این آمادگی را ایجاد نکرده اند؛ نه تنها با شنیدن آیات الهی تقویت نمی شوند؛ بلکه بر بیماری درونیشان نیز افزوده می گردد

1- ایمان، مراتبى دارد و قابل کم و زیاد شدن است، همان گونه که نفاق، قابل توسعه و افزایش است.

2- قرآن، وسیله‌ى خوبى براى شناختِ مؤمن از منافق است

3- احساس شادى و نشاط روحى پس از شنیدن آیات قرآن، نشانه‌ى تکامل و رشد ایمان است. فَزادَتْهُمْ إِیماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ قرآن، مایه‌ى بشارت و مژده به اهل ایمان است .

نشانه‌ى ایمان کامل آن است که دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا کند، وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ، با تلاوت و یادآورى آیات الهى، بر ایمانش افزوده شود، زادَتْهُمْ إِیماناً و توکّل بر خدا کرده، یَتَوَکَّلُونَ نماز را به پا دارد، یُقِیمُونَ و به دیگران نیز کمک مى‌رساند. یُنْفِقُونَ

این آیات درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام و ابوذر و سلمان فارسی و مقداد نازل شده است.

تاثیر قرآن بر جسم انسان

اول درباره تاثیر قرآن در جسم انسان، شفا بودن آن، شفا یافتن قلب از صفاتِ پست، شفا پیدا کردن جسم از امراض گوناگون و صعب العلاج، کسانى که از قرآن و سوره ها و آیاتش شفاى دردهاى خود را گرفته اند، توسل به قرآن، شهادت و شفاعت آن و بى نیازى مردم به واسطه پیوند با قرآن. 

دوم درباره تاثیر قرآن، بر قلب و جان انسانهاى مومن و کافر، انسان هاى ظالم و ستم گر، انسان هاى عیاش و هرزه، حاکمان و سلاطین و مردان و زنان.

قرآن؛ شفای جسم و روح

قرآن شفای جسم و جان آدمی است و همان‌گونه که می‌توان با قرآن، دردهای روحی و روانی و فکری را درمان کرد، می‌توان دردهای جسمی و بدنی را نیز به وسیله قرآن درمان کرده و از بیماری نجات داد .

کاربردهای دعا و نیایش نیز این‌گونه است؛ چرا که انسان همان‌طوری که می‌تواند از اسباب مادی برای درمان بهره‌ گیرد، می‌تواند از اسباب فرامادی و معنوی نیز بهره‌مند شود، بلکه باید گفت که آن کسیکه در اسباب مادی، معجزه درمان را نهاده در دعا و آیات قرآنی نیز معجزه دعا را قرار داده است؛ زیرا به حکم توحید فعلی، شفا تنها در دست اوست و انسان می‌بایست شفا و درمان را از شافی بخواهد که پزشک و درمان مادی و غیرمادی را اسباب شفا قرار داده است .

شفا از «شفی» به معنای تحت اشراف و اختیار در آوردن جسم و جان و چیرگی بر دشمنی است که می‌کوشد تا بر جسم و جان غلبه یافته و اختیار آن را در دست گیرد. این عمل درمانی را شفا می‌گویند.

در آیات قرآنی برای بیان این مفهوم و مقصود، واژگانی غیر از شفا چون برء و کشف از ضرر نیز به کار رفته است. برء به معنای برائت و رهایی و آزادی است. نکته دیگر آنکه در آیات قرآنی شرّ به خدا نسبت داده نمی‌ شود؛ زیرا شرّ و بدی به معنای نقص است و هرگز خداوند امری را ناقص و غیرکامل نمی‌آفریند، بلکه موجودات خود به دلایل و عللی از تمامی کمال بهره‌مند نمی‌شوند و اسم شرّ بر آن نهاده می‌شود.

 باید توجه داشت که مرگ نقص نیست، بلکه کمالی برای آدمی و هر موجودی است تا از نشئه‌ای به نشئه دیگر در آید. شفا به معنای تحت اشراف و اختیار در آوردن جسم و جان و چیرگی بر دشمنی است که می‌کوشد تا بر جسم و جان غلبه یافته و اختیار آن را در دست گیرد. این عمل درمانی را شفا می‌گویند.

قرآن شفا است

خداوند مى فرماید: قرآن شفاى هر دردى است. شفاى ظاهر و باطن، شفاى جسم و روح، شفاى برون و درون کلمه شفا در قرآن، سه بار بیان شده است که عبارت از: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌ (اسراء 82) خداوند در آیه از شفابخشی قرآن سخن به میان می‌آورد.

هر آنچه ز قرآن فرستاده ایم               شفا هست و رحمت که خود داده ایم

رسد پرتوش بر همه مؤمنان               ولى ظالمان را فزاید زیان

هر چند که به نظر می‌رسد که این شفابخشی به علت طبیعت قرآن و فلسفه نزول، در حوزه روح و روان باشد که همان حقیقت انسان است، ولی چون که کالبد انسانی نقش مهمی در حرکت‌های هدایتی و کمالی انسان بازی می‌کند، شفابخشی قرآن به کالبد نیز تعلق می‌گیرد. افزون بر این که خداوند در این آیه، شفابخشی را به قرآن نسبت می‌دهد و آن را محدود به جان و روح یا روان نمی‌کند.

قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَ شِفَاءٌ (فصلت 44) اى پیامبر! به مردم بگو، این قرآنى که در میان شما است، از براى آن کسانى که ایمان آورده اند هدایت و شفاى درد آن هاست. 

بر افراد مؤمن کتاب خدا                              ز بهر هدایت رسید و شفا

قرآن کریم خود را نسخه ای معرفی میکند از سوی درد آشنای خالقی که بشر را آفرید و به تمام مشکلات او آگاه است و داروی و درمان هر دردی را که انسان در مسیر تکامل و تربیت به آن دچار می شود را می شناسد و بر او عرضه میکند:

 یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَ شِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ (یونس 57)

الا مردمان پُر ز اندرز و سود                            کتابى بیامد از ایزد فرود

که دلهایتان را ببخشد شفا                              نماید پر از لطف و نور و صفا

هدایت کند مؤمنان را به راست              که این رحمت از سوى یکتا خداست

و امیرالمؤمنین (علیه السلام) : قرآن شفا است از این کتاب، براى بیمارى هاى خود شفا بخواهید، در مشکلات، از آن یارى طلبید؛ چرا که در این کتاب، درمان بزرگترین دردهاست درد جسم و جان، درد کفر و نفاق، درد گمراهى و ظلالت. بر شما باد بر کتاب خدا (قرآن)، به درستى که آن ریسمان محکم الهى و نورى روشن و شفایى، سودمند است.

 (ریسمانى که چنگ زنندگان به آن، از بدبختى و آتش جهنم نجات پیدا مى کنند، نور روشن عقلى که به وسیله آن، احوال مبدا و معاد کشف مى شود و از تاریکیهاى جهالت و کفر بیرون مى آید، شفاى سودمندى است که به واسطه آن امراض باطنیه و نفسانیه معالجه مى شوند) قرآن کریم سرشار از برکات و تاثیرات تربیتی و اخلاقی به شرط آنکه انسان به آن ایمان داشته باشد و با دل و جان معارف و فرامینش را بشنود و به آن عمل کند که اگر این مهم محقق شد؛

 

دنباله مطلب

http://m5736z.blog.ir/post/tadabor.Q

http://m5736z.blog.ir/post/ons.Q

http://m5736z.blog.ir/post/mahjoor.Q

 

به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی

از سال 1354   و    بارگزاری آن  در سال  1380 در   سایت

تاریخی فرهنگی قرآنی

و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده

 و  به حول قوه الهی در  مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.

نام  : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336

کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر    و 25 سال   مدیریت    مدرسه

نظرات  (۴)

  • احمد فلاح
  • با سلام و احترام

    اینجانب احمد فلاح دانشجوی روان شناسی دانشگاه علامه با اجازه شما از مطالبتون برای پایان نامه استفاده می نمایم

    اگر اجازه می فرمایید لطفا اعلام بفرمایید

    اجرتان با حق و با تشکر- فلاح

    پاسخ:
    خواهش می کنم

    التماس دعا
    سلام. من می تونم از مطالبتون کپی بگیرم؟
    باسلام وعرض تشکر از زحمت شما
    میخاستم ببینم میتونم ازمطالبتون براتحقیقم استفاده کنم یاباید با ذکر منبع (وبلاگتون)باشه؟؟؟
    سلام وارادت وعرض تشکرازمطالب جامع شما،ضمن اینکه درخواست استفاده ازبخشی ازمطالب این مقاله رودارم،جسارتا باتوجه به محدودیت فرصت شمادرسرکشی به مطالب ،پیشنهاددارم شرایط استفاده ازمتون(مثلاقیدوبلاگ یاآدرس دهی یا...)رابیان فرماییدتاشرایط استفاده اززحمات پربرکت شماسهل ترباشد.متشکروالتماس دعا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">