تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

پیامک های وایبری و sms ی

شادی و شوخی              تربیت دینی کودکان         ولایت فقیه         حجاب در قرآن

دسترسی به اینترنت و رایانه          آیات سیاسی            سکولارها و روشنفکری

اسلام هراسی           اعجاز علمی      صلوات        اخلاص       شیطان و شیطان پرستی   

چرا دنیای کافران آبادتر؟       دعا توبه استغفار           نماز. چرا عربی؟ وضو. قبله. تسبیحات

 حج قربانی عرفه دحوالارض کعبه        وهابیت 

عبادی : موضوعات قرآنی          توحید : موضوعات قرآنی          بی ایمانی و کفر    

   ایمان داری : ترجمه تک آیه ها               تربیتی اخلاقی اجتماعی : موضوعات قرآنی 

نبوت ؛ امامت عدل امامت : موضوعات قرآنی       اسماء الحسنی      

 

نماز. چرا عربی؟ وضو. قبله. تسبیحات : پیامکی

نماز در قرآن . انواع نماز . نماز اول وقت

چرا باید نماز بخوانیم؟ محافظت از نماز. حضور قلب

ذکر خدا . غفلت از یاد خدا

سپاس و ناسپاسی نشانه ایمان و کفر

آشتی دادن، صدقه‌ای برتر از نماز و روزه

نماز نور چشم من است . نکته های نماز پیامکی

تسبیحات حضرت زهرا (س). قبله (مرکز توحید) فلسفه وضو، تیمم و غسل . آثار پزشکی نماز

نماز و اهمیت آن . سجده؛ کوتاه ترین راه تقرب به خدا . نماز جماعت . فلسفه وضو، تیمم و غسل

نماز در قرآن

قرآن کریم حدود 90 بار مستقیماً واژه صلاة و مشتقاتش را به کار برده، حدود 900 بار کلمات و واژه‌هایی که مرتبط با نماز هستند، مانند: رکوع، سجده، وضو، مسجد، ذکر، عبادت و ... در آن ذکر شده. نـماز صلاة به گفته لـغـت شـناسان به معنای دعا، تبریک و تمجید است. در قرآن مجید آیات متعددى درباره نماز وجود دارد که نمایانگر اهمیت و ارزش خاص و جایگاه رفیع و عالى این عبادت مهم در پیشگاه خداوند است. آیات مربوط به نماز هر کدام پیام خاصى دارد. بعضى از آنها به اهمیت بعد معنوى و ملکوتى نماز پرداخته، و برخى آن را مایه آرامش دلها قرار داده و تعدادى نماز را عامل بازدارنده از زشتى و پلیدى معرفى نموده است . نکته مهم در آیات قرآن، درباره نماز، سیر تاریخى این عبادت است که از زمان انبیاء گذشته تا به حال ادامه داشته. و انسان هر وقت با دقت و تفکر به آن پرداخته، بیشتر به ارزش و اهمیت آن پى برده.

*معنای عرفانی نماز
بعضی از بزرگان نیز صلاة را از (تصلیه) مشتق دانسته‌اند، با توجه به این معنا، گویی نمازگزار وقتی به نماز می‌ایـسـتد و توجه به مبدا اعلا پیدا می‌کند، به واسطه حرارتی که در اثر حرکت صعودی و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوی در نفسش حاصل مـی‌شـود، قـدرت پـیـدا می‌کند، کج رفتاری‌های نفس را که بر اثر تـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده، راست و تعدیل کند [آداب الصلوه امام خمینی ص22] شاخصه‌های اهمیت نماز رابطه انسان را با حق تـعـالـی و عـوالـم غیبیه محکم می‌کند و ملکه خضوع لله در قلب ایـجـاد کند و شجره طیبه توحید را در قلب محکم کند، بطوریکه با هیچ چیز از آن زایل نشود [امام خمینی چهل حدیث ص496

    انواع نماز در قرآن

1-نماز شکر؛ الّذی أطعمهم من جوع وآمنهم من خوف پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا امنی ایمن ساخت.
2-نماز رشد؛ این نماز کلاسش از نماز شکر بالاتر است: وأقم الصّلاه انّ الصّلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر3]، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز می دارد، این نوع نماز کارخانه انسان سازی است.
3-نماز انس ؛ خداوند به حضرت موسی(ع): وأقم الصّلاه لذکری [4]، و نماز را برای یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس می گیرد.
4- نماز تقرب سوره علق «...و اسجد و اقتر ب»، خداوند به پیامبر می فرماید اگر می خواهی به من نزدیک شوی، راهش سجده کردن است .
5 : نماز جماعت : و اقیموا الصلوة واتوا الزکوة وارکعوا مع الراکعین نماز را به پا دارید و زکات بدهید و رکوع کنید با رکوع کنندگان . (بقره ، 42)
6: نماز جمعه : یا ایها الذین امنوا اذا نورى للصلوة من یوم الجمعة اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که براى نماز روز جمعه اذان گفته مى شود به سوى ذکر خدا بشتابید، و خرید و فروش را رها کنید که این براى شما بهتر است اگر مى دانستید(جمعه9)
7: نماز مسافر و اذا ضربتم فى الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة و هنگامى که سفر کنید گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید، زیرا کافران براى شما دشمن آشکارى هستند. (نساء101)

8: نماز خوف و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفه منهم معک ولیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و و هنگامى که در میان آنها باشى و(در میدان جنگ براى آنها نماز بر پا کنى باید دسته اى از آنها با تو (به نماز) برخیزند و باید سلاحهاى خود را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند (و نماز را به پایان رسانیدند) باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگر که نماز نخوانده اند (و مشغول پیکار بوده اند) بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعى و سلاحهاى خود را با خود (در حال نماز) حمل کنند (زیرا) کافران دوست دارند که شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شوید و یک مرتبه به شما هجوم کنند. و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار (و مجروح ) باشید مانعى ندارد که سلاحهاى خود را بر زمین بگذارید ولى وسایل دفاعى (مانند زره و خود) را با خود بردارید. خداوند براى کافران عذاب خوار کننده اى فراهم ساخته است . (نساء102

9: نماز شب : و من اللیل فاسجد له و سبحه لیلا طویلا و در شبانگاه براى او سجده کن ، و مقدارى طولانى از شب ، او را تسبیح گوى . ( مزمل )

نماز همراه با تمام عبادات نماز همراه با روزه ؛ و استعینوا بالصّبر و الصّلوة طبق احادیث ، مراد از صبر، روزه است .
نماز همراه با زکات ؛
یقیمون الصّلوة و یؤ تون الزّکوة
نماز همراه با حج ؛ و اتخّذوا من مقام إ براهیم مصلّى
نماز همراه با جهاد؛: العابدون الحامدون
نماز همراه با امر به معروف؛لقمان به فرزندش مى گوید:یا بنىّ اءقم الصّلوة وأ مر بالمعروف و انْهَ عن المنکر
نماز همراه با عدالت اجتماعى ؛ اءمر ربّى بالقسط و اءقیموا وجوهکم عند کلّ مسجد
نماز همراه با تلاوت قرآن ؛ یتلون الکتاب اللّه و اءقاموا الصّلوة
نماز همراه با مشورت ؛ و اءمرهم شورى بینهم و اءقاموا الصّلوة

ذکر خدا چرا و چگونه باعث آرامش می شود؟

1- یادآوری دین: یادآوری دینی موجب اعتقاد به حق و عمل صالح می گردد و عمل صالح به نوبه خویش موجب آرامش می شود. إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
2-عبادت: ذکر خدا همان عبادت است. عبادت به مقدماتی نیازمند است از جمله طهارت جسم و روح، خشوع، تواضع و اظهاربندگی به درگاه قادر توانا. تمامی این مقدمات باعث پاکیزگی و آرامش روح و سلامت می شود.لا یمسحه الا المطهرون
3- پندآموزی و نصیحت پذیری: ذکر خدا همان پندآموزی و نصیحت پذیری است. پندآموزی موجب پرهیز از خشونت و عصبانیت و جلوگیری از انحراف و گناه می شود. مرتکب نشدن گناه و خطا سبب آرامش روح و روان می گردد. و هو یعظه لا تشرک بالله
4- شکر نعمت: ذکر خدا همان شکر نعمت است. شکر نعمت انسان را بر داشته هایش سپاسگزار می کند و توانمندی های خود را ارج می نهد، ان اشکر لی و لوالدی پزشک و جراح، شیطان جسم را خارج می کند و نیایش و ذکر، شیطان روح را.

  آثار دنیوی و اخروی سبک شماری نماز

شش خصلت و بلایی که در دنیا دامن گیرش می شود:  1- خداوند عمرش را بی برکت کند. 2- برکت از روزی اش برمی دارد. 3- سیمای صالحین شایستگان را از چهره اش محو می کند. 4- در برابر کارهایش پاداشی به او نمی دهد. 5- دعایش به آسمان بالا نمی رود و اجابت نمی شود. 6- از دعای شایستگان و صالحان بهره مند نمی شود.
اما آن سه بلا و خصلت هایی که
هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:  1- خوار و ذلیل می میرد. 2- گرسنه جان می دهد. 3- تشنه از دنیا خواهد رفت اگرچه آب همه نهرهای دنیا را به او بدهند ولی سیراب نشود.

 اما آن سه بلایی که در قبر دامنگیرش می شود:  1) خداوند فرشته ای بر او می گمارد که همیشه او را در قبر زجر و آزار دهد. 2) قبر را بر او تنگ می کند.  3) ظلمت و تاریکی قبرش را فرا می گیرد.

اما آن سه بلایی که در روز قیامت گرفتار خواهد شد:   1) خداوند فرشته ای بر او می گمارد که او را در برابر چشمان مردم به صورت روی زمین می کشد.

2)حساب او را سخت می گیرند.   3) خدا به نظر لطف به او نمی نگرد و او را پاک نمی سازد و عذابی دردناک خواهد داشت (سفینه البحار، ج 2، ص 44)

علل و عوامل آسانی و سختی نماز

آداب و آسانی نماز نماز برای بسیاری از انسانها سخت است و هرچند که از نظر انجام، بسیار ساده و آسان می باشد، ولی چون نیازمند بسترهای پیچیده ای است، همین کار بسیار ساده که در همان حال، کامل ترین، زیباترین و شیرین ترین شیوه نیایش و پرستش خداوند است، برای بسیاری از مردم کاری سخت و دشوار می آید، دربرابر هر کس و ناکسی پیشانی بر آستانه سجده می نهند و کرنش می کنند، ولی دمی راضی نمی شوند برای خداوند نمازگزارند. از این رو خداوند نمازگزاری را تنها برای اهل خشوع آسان دانسته است؛ چون ایشان به سادگی خضوع کرده و در پیشگاه خداوندی پیشانی برخاک ستایش می گذارند و جان و تن به خدا می دهند.

زیباترین شیوه پرستش
نماز زیباترین شیوه پرستش است. ارکان و اذکار نماز به گونه ای است که همه وجود آدمی از تن و روان درگیر است. از این رو آن را ذکر الله (بقره238 و 239 و آل عمران 191) و مرز میان اسلام و کفر، قربان کل تقی، عمود و ستون دین، کامل ترین عبادت و بندگی مانند آن نامیده اند. انسان در نماز چنان بندگی را به نمایش می گذارد که خداوند آیات بسیاری را در راستای تبیین اهمیت و ارزش نماز فرو فرستاده و دهها اثر و کارکرد مادی و معنوی و دنیوی و اخروی برای آن بیان کرده است. اگر کسی می خواهد به کمال و یا حقیقت برسد و متحقق به آن شود، می بایست سیر و سلوک منازل و مراتب عرفانی و تکاملی خویش را با نردبان نماز بپیماید؛ چرا که در هیچ مرحله و مرتبه و منزلی نمی توان بی نماز بود و از تاثیر آن در ترقی و تکامل بشر غافل ماند.

خداوند از آثار نماز را دست یابی به مقامات مومنان حقیقی (انفال3 و 4) از جمله مقام متقین (بقره 2 و 3)، مقام صادقان (بقره 177) مقام مخبتان و خاضعان (حج34 و 35)، مقام محسنان (هود 114 و 115) و مقام ابرار (بقره177) برمی شمارد که از جمله آنها نیز مقام محمود و شفاعت (مدثر42 تا 48) می داند.  از مهم ترین آثار نماز، امنیت و آرامش (بقره277) ، بهره مندی از رحمت (توبه5)، رزق الهی و رسیدن به آسایش (انفال 3 و 4)، و راه رهایی از همه مشکلات (بقره 45و 153) است. خداوند از انسانها خواسته است تا برای رسیدن به مقام خدایی شدن از وسیله و ابزار مناسب این کار استفاده کنند (مائده35) که مهم ترین و بهترین ابزار نیز چیزی جز نماز نیست. (بقره 45 و 153) نماز همچنین ساده ترین و آسان ترین پرستشی است که می توان در میان عبادات و آیین ها و مناسک دیگر یافت؛ افزون بر این که در عین سادگی و آسانی، کامل ترین و موثرترین شیوه پرستش نیز می باشد

بسترهای آسانی نماز
نماز با همه سادگی و آسانی برای بسیاری از انسانها سخت است و بارها دیده شده که حتی مسلمانان نیز از انجام آن غافل شده و نماز نمی گزارند. ریشه این سختی در بینش و نگرش افراد است، چرا که رفتار آدمی متاثر از آنهاست و همین بینش و نگرش است که کارها را حق و باطل، درست و نادرست، مفید و بیهوده، سخت و آسان می کند. نگرش انسان به موضوع می تواند کاه را کوه و کوه را کاه سازد. کسی که اراده قوی به انجام کاری داشته باشد و مانند عشاق شود، در آن صورت هیچ سد و مانعی نمی تواند در برابر اراده او ایستادگی کند و تاب بیاورد. برای این که اقامه نماز با رعایت تمامی حدود و احکام و آداب و شرایط آن برای شخص آسان شود، می بایست به حوزه نگرش ها و بینش های او رفت و تغییرات و تصرفاتی در آن حوزه ایجاد کرد تا روحیه و روان شخص دگرگون شود.

خداوند در 45 و 46 بقره، مهمترین و اصلی ترین عامل در آسانی اقامه نماز از سوی انسان را، ایمان به لقاءالله و بازگشت به خدا می داند. به نظر می رسد که در انجام این عمل آسان سازی نیازی به قطع و یقین نیست، بلکه همین اطمینان که از آن به ظن نوعی نیز یاد می شود، کفایت می کند. به سخن دیگر، برای آسان شدن، بر شخص، لازم نیست که او به مقام شهود قطعی و یقینی برسد و کشف الغطایی برای وی رخ دهد و دوزخ و بهشت را به چشم سر یا دل ببیند (تکاثر5تا7)، بلکه گمان، ظن نوعی و اطمینان که از آن به علم عرفی نیز یاد می شود، در این مساله کفایت می کند. همین که انسان از دایره شک و تردید بیرون رود و احتمال کوچکی دهد که خدایی و آخرت و حساب و کتابی است، به نماز رو می آورد و برای رهایی از آتش دوزخ احتمالی، نماز برای او آسان می شود؛ چنان که اگر کسی احتمال دهد که در بیابان پیش رو، با فقدان آب مواجه خواهد شد، تحمل حمل مقداری آب برای او آسان می شود و باجان و دل، آن را با خود حمل می کند و مشکلات حمل را اصلا نادیده می گیرد.

بازگشت به سوی خدا، زمینه ساز توجه به نماز از آیات 3 نمل و 4 لقمان، به دست می آید که یقین و قطع کامل به موضوعی چون قیامت می تواند رفتار انسانی را به گونه ای خاص تحت تأثیر قرار دهد و نه تنها شخص را به نماز و دیگر اعمال مقبول شرعی گرایش دهد، بلکه عامل مهمی در تغییر کامل رفتاری می باشد؛ زیرا کسی که یقین به آخرت یابد دایم الذکر و الصلاه می شود و هیچ گاه از نماز و ذکر الهی غافل نمی شود. از این رو در این آیات با آوردن فعل مضارع یقیمون الصلاه، به اقامه دایمی نماز از سوی افرادی که در مقام یقین هستند، اشاره می کند. کسی که در مقام شهود و علم یقین است، هرگز دمی از خدا و نمازگزاری و ذکر او غافل نمی شود. پس آنانی که دایم در نمازند، همان اهل یقین هستند؛ حال چه این یقین ایشان از باب علم الیقین یا عین الیقین یا حق الیقین باشد.

ایمان به آخرت زمینه ای برای برپایی نماز و آسانی آن برای شخص می شود. (بقره43تا46 انعام92) چنانکه ترس از اهوالات قیامت و آتش دوزخ نیز این کار را آسان می سازد (نور37) در همین راستا خداوند در آیه 72 انعام، توجه به حشر و نشر روز قیامت را زمینه ساز اقامه نماز می شمارد و بر این تاکید می کند که چگونه بینش ها و نگرش ها در رفتارهای آدمی تاثیرات مثبت یا منفی به جا می گذارد. خردمندان کسانی هستند که نماز گزاردن برای آنان آسان است و در مقابل، کسانی که بی خرد هستند نماز را بازیچه و لهو و لعب می شمارند. (مائده58) همچنین در 13 و 17 لقمان به نقش عواطف و احساسات یعنی محبت و برخوردهای دوستانه در توجه یابی و توجه دهی دیگران به نماز اشاره می کند و موعظه و پندهای دوستانه می تواند در ایجاد انگیزه و یا افزایش آن تاثیرگذار باشد و رفتاری چون نمازگزاری را برای شخص آسان کند.

نماز اول وقت، واجب یا مستحب؟ در قرآن یکی از خصوصیات اهل ایمان محافظت بر نماز بیان شده و الّذین هم علی صَلواتِهم یحافِظون  مؤمنان کسانی هستند که بر نماز خویش مواظبت دارند و همه اوقات نماز را حفظ می‌کنند. محافظت نماز، همان توجه ویژه به نماز و عدم سهل‌انگاری در برپایی این امر مهم است؛ این محافظت صورتهای گوناگونی دارد که یکی از آن‌ها بجا آوردن نماز در اول وقت است. رسول خدا ص: تا انسان مواظب نمازهای پنج‌گانه در اوقاتش می‌باشد، شیطان از او می‌ترسد پس وقتی آن را ضایع ساخت (نمازها را در اوقاتش نخواند) شیطان بر او جرأت نموده و او را به گناهان بزرگ وا می‌دارد امام ششم: هنگامی که انسان نماز را در اول وقت خواند، نوری سفید و پاکیزه به آسمان می‌رود و می‌گوید: خدا تو را حقظ کند که مرا حفظ کردی

فلسفة اهمیت نماز اول وقت
الف) عادت دادن شخص به نظم
ب) وجود نشاط، آمادگی و حضور قلب بیشتر در اول وقت.
ج) زمینه‌سازی جهت برگزاری جماعت بزرگ و اُنس و اُلفت و اتّحاد بیشتر مسلمانان.
توضیح آنکه: وقتی جامعه اسلامی مقیّد به خواندن نماز اول وقت باشند در هر منطقه غالب مردم هم‌زمان به نماز خواهند ایستاد این مسأله آمادگی آنان را برای جماعت و ایجاد صفوف گسترده و پرجمعیت بیشتر می‌کند.
د) امام رضا ع : وقتی وقت نماز فرا رسید نماز را در اول وقت بجای آر زیرا که نمی‌دانی در وقت بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد
ه) نماز، از کارهای خیر بلکه از بهترین کارهای خیر محسوب می‌شود
حیّ علی خیر العمل و تعجیل در کار خیر، در هر حال خوب و پسندیده است.

 

چگونه فرزندانمان را نماز خوان کنیم؟

 

 

والدین باید خود اهل نماز باشند و با شیوه های مختلف فرزندان خود را تمرین نماز دهند، آن هم از کوچکی، دستور از ائمه رسیده که به بچه از 7سالگی تمرین نماز یاد بدهیم. فرزند از 7سالگی میتواند به نماز عادت کند، چه پسر و چه دختر. یعنی همان اولی که بچه به دبستان می رود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند و در خانواده هم به او بیاموزند. ولی این را باید توجه داشته باشیم که یاد دادن و وادار کردن با زور هیچ نتیجه ای ندارد و کوشش نماییم که فرزندمان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود. به هر شکلی که می توانیم موجبات تشویق فرزندمان را فراهم کنیم که با ذوق و شوق نماز بخواند، زیاد به او "بارک الله" بگوییم، جایزه بدهیم، اظهار محبت کنیم که بفهمد و قتی نماز می خواند بر محبت ما نسبت به او افزوده می شود. بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد.

اگرفرزندمان به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند به این کار تشویق نخواهد شد. چون حضور در جمع مشوق انسان است، آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت می بیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند. اسلام به ما امر می کند که فرزندمان را به نماز خواندن تشویق و ترغیب کنیم. یکی از راههای تشویق در حال حاضر برای دختران همین جشن عبادت است که این مشوق برای آنها است و چه خوب است در این مواقع عکس و هدیه گرفته شود و قواعد و خاصیت نماز خواندن، و در حدودی که می توانیم، فلسفه نمازخواندن را برای فرزندان بگوییم. بنابراین ما مسئول نماز خواندن خود و خاندان خود، یعنی همسر و فرزندان خود هستیم.

اگر نماز نخوانیم ضرری به خدا می‌رسد؟ اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی‌شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند چیزی از خورشید کم نمی‌شود، خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه‌های خود را رو به خورشید بسازند. خداوند به عبادت مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می‌شوند و رشد می‌کنند خداوند در قرآن در آیه 8ابراهیم(ع) إِن تَکْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِی الأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ اگر همه مردم کافر شوند ذره‌ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسانها بی‌نیاز است ما هستیم که به واسطه نماز خواندن نیازهای خود را برطرف و خود را به پروردگار متعال نزدیک‌تر می‌کنیم.

با وجود پاکی دل چرا باید نماز بخوانیم؟

 

 

پاسخ اول: می دانیم یکی از صفات خداوند متعال، حکیم است؛ یعنی هیچ کاری را بدون حکمت انجام نمیدهد اینکه خداوند نماز را واجب کرده است با اینکه می توانست به صرف راز و نیاز اکتفا کند حتماً دلیلی و حکمتی داشته که او با علم و تدبیر بی نهایتش از آن اطلاع دارد؛ چون اگر این گونه نباشد باید نعوذ باللّه بگوییم خداوند در واجب کردن نماز، کار عبث و بیهوده ای انجام داده است.

پاسخ دوم: یکی از علتهای تشریع احکام از طرف خداوند بر بندگانش، امتحان کردن آنهاست. خداوند از بین بندگان، آنان را که روحیه اطاعت کامل دارند بر می گزیند و آنان که بی چون و چرا به فرمانهای خدایشان عمل می کنند در امتحان اطاعت از خدا نمره قبولی می گیرند.

پاسخ سوم: پاکی دل وقتی می تواند جای نماز را بگیرد و ما را از خواندن نماز بی نیاز کند که تمام فایده ها و آثار و حکمتهایی را که در نماز وجود دارد دارا باشد؛ آیا پاکی دل چنین جامعیتی دارد؟

فلسفه و حکمت تشریع نماز:
- 1یاد خدا: اقم الصلوه لذکری؛ نماز را برپا دار تا به یاد من باشی.
- 2بازداشتن از گناه و زشتیها: ان الصلوه تنهی عن الفحشآء و المنکر؛ انسان را در دنیات از زشتیها و گناه بازمی دارد.
- 3پاکیزگی روح: انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب و اقاموا الصلوه و من تزکی فانما یتزکی لنفسه (تو) تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان میترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی که پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید،.
- 4یاری جستن از نماز در مسیر تکامل: استعینوا بالصبر و الصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار، سنگین است مگر برای فروتنان.
- 5پاک شدن از کبر و غرور: حضرت فاطمه س: و الصلاه تنزیها من الکبر؛ خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر پاک شوند.
- 6رستگاری: قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ به راستی که مومنان، رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند.

 

رسول خدا (ص) : نقش نمازهای پنج گانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟ امام باقر ع می فرماید: هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند. نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبیهایی است که خداوند به او داده و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمی شود.

  چرا نماز را باید به زبان عربی خواند؟

1- در مورد بسم ترجمه «به نام» عیبی ندارد. اما الله قابل ترجمه نیست؛ کلمه الله اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می کنند. نمی توان الله را ترجمه کرد، رحمن یکی از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول درکلمه بخشنده نیست؛ رحیم رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو میکند. پس نمی توان تمام ظرایف و خصوصیات یک لغت را در لغت دیگر بیان کرد. و عوض شدن ظرف کلام، تغییراتی در آن ایجاد می کند.

2- نماز نتیجه اش وحدت و یگانگی(احدیت) است / وحدت در انجام آداب آن. وحدت در گویش. وحدت در مشترکات مسلمانی. وحدت در مفهوم اصلی و برداشتهای متفاوت. وحدت در رویکرد و اهداف انسان (قبله) و.....  تمام خلبان‌های دنیا، هرکجا می‌خواهند با هر کشوری می‌خواهند صحبت کنند باید به زبان انگلیسی باشد. نماز هم باید به زبان عربی باشد. امت اسلامی باید در چند کلمه با هم مشترک باشند.

 منظور از نماز راز و نیاز با خداست، چرا به فارسی نخوانیم؟!

وقتی باور و قبول کردیم که خداوند متعال علیم و حکیم است و نیازی هم به عبادت ما ندارد، بلکه بایدها، نبایدها و عبادات را به برای هدایت و رشد بندگان وضع کرده، مشخص می‌شود که لابد حکمت‌ها و آثار متعددی در قانون وضع شده وجود دارد که تغییر آن، نه تنها آن آثار را از بین می‌برد، بلکه اساساً خروج از بندگی و اطاعت است. یکی از حکمت‌های اقامه‌ی نماز به زبان عربی این است که بنده، به کمال بندگی آراسته ‌شود و کمال بندگی را معبودی که خالق، علیم و حکیم است می‌تواند تبیین کند و نه خود عبدی که محدود و جاهل است. از حکمت‌های دیگر آن است که عبد در نماز هم چون یک نبی، کلام خدا را که افضل کلام است تکلم می‌کند و نه کلام خودش را و به نور کلام وحی منور می‌شود.

   چگونه نماز برای ما شیرین می شود؟

خشوع در واقع چیزی جز حضور قلب توام با تواضع و ادب و احترام نیست. از همین رو مومنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بی روح نمی نگرند، بلکه تمامی توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است. رسول گرام اسلام(ص) میفرماید: خشوع، زینت و زیور نماز است.نماز به انسان درس خشوع می دهد و چه خوب است نمازگزار این صفت را در غیر نماز هم داشته باشد. قطعا کسی که در نماز خشوع کامل دارد در خارج از نماز هم این صفت همراه اوست. در حدیثی حضرت علی (ع) می فرماید: سجده کردن بدنی، گذاشتن جاهای نیکوی صورت بر خاک و روی آوردن به زمین با دو کف دست و کناره های دو پا،همراه با خشوع دل و پاکی نیت است.روح نماز حضور قلب است

آثار خشوع در نماز
- معیار قبولی نماز، حضور قلب است. به هر مقدار حضور قلب باشد، نماز مورد قبول واقع می شود. امام زین العابدین (ع) می فرماید: همانا نماز بنده پذیرفته نمی شود، مگر آنچه را که با قلبش به نماز توجه کرده است. پس مقدار قبول نماز بستگی به خشوع نمازگزار دارد. حضرت علی (ع) می فرماید: در حال کسالت و حیرت زده نماز نخوانید و در حال نماز به فکر خودتان نباشید، زیرا در محضر خدا ایستاده اید. به درستی که آن مقدار از نماز بنده قبول می شود که قلبا به خدا توجه داشته باشد. قرآن : ولا تقربوا الصلوه و انتم سکاری

- آسان بودن نماز برای خاشعان؛ نماز برای غیر خاشعان سنگین و دشوار است و دشوار نیامدن نماز برای انسان، نشانه خشوع اوست. سنگینی نماز برای ما، نشان دهنده این است که روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم. نداشتن خشوع، باعث سنگینی نماز می شود. خداوند در سوره بقره آیه 45 نماز را برای غیر خاشعان سنگین می داند؛ در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هر چند نماز کار مشکلی است مگر برای فروتنها. پس اگر میخواهیم نماز برای ما لذت آور باشد و عاشقانه به سوی نماز برویم و هنگام رسیدن به وقت نماز خوشحال باشیم و در نماز غرق معنوی الهی شویم، لازمه اش تمرین خشوع است.

نمازی که با سهل انگاری و بی‌توجهی توام باشد یقینا، علاوه بر اینکه مورد توجه خداوند قرار نخواهد گرفت، نشانه عدم شناخت و معرفت نسبت به خداوند و بیانگر «عدم آشنایی با فلسفه و معانی و معنویت نماز» است. پیامبر اعظم (ص) : اگر بدانی نماز چیست و با چه کسی نجوا و گفتگو می‌کنی خسته نمی‌شوی و نماز را به اتمام نمی‌بری (بحارالانوار ج82) بنابراین به پا داشتن نماز مبتنی بر درک صحیح از اسرار و فلسفه آن است و داشتن درک صحیح از فلسفه نماز موجب رعایت ادب حضور و داشتن حضور قلب در انسان می‌شود. نمازی که ریشه در شناخت و معرفت صحیح نداشته، و توام با حضور قلب نباشد، نماز به شمار نمی‌آید، نماز مناجاتی است میان بنده ضعیف و خداوند عزیز و قادر و قوی. راز و نیازی‌ست بین عابد و معبود ... و بدون تردید، سخن با هر مخاطبی یک سری آداب مخصوص به خود دارد و هر قدر که مخاطب عزیز و عظیم باشد، حفظ آداب سخن ضروری به نظر می‌رسد.

حضور قلب در نماز شرط اساسی قبول است و نیز بهره‌وری از آثار نماز در گرو «حضور قلب» است. زیرا نماز بی‌حضور قلب نه معراج خواهد بود و نه بازدارنده از بدی‌ها. به راستی کسی که متوجه گفتار خود نیست، چگونه می‌توان گفت در نماز است و از خداوند خواستار رسیدن به صراط مستقیم و دوری از مسیر غضب شدگان و گمراهان است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «گاه از نماز بنده نیم آن و گاه ثلث آن و گاه کمتر از آن به آسمان می‌رود و قبول می‌گردد، زیرا جز آن مقدار که قلب متوجه بوده پذیرفته نمی‌‌شود و دستور به نوافل برای آن است که کمبودهای نماز واجب جبران شود.» و نیز می‌فرماید: «از نماز برای انسان نمی‌ماند جز آنچه که با «حضور قلب» انجام شده است.»

 چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟

(إنّ اللّهَ لا یُحبُّ کُلّ مختالٍ فخور)[لقمان18] مختال و متخیل یا کسی که با خیال زندگی می‏کند نه عقل، محبوب خدا نیست. نماز عاقلانه روزی کسی است که در بیرون قوای خود را تطهیر کرده باشد. رفتار ناروا، گفتار ناشایست و... موجب می‏شود که ما زندگی و در نتیجه نماز عاقلانه‏ای نداشته باشیم. اگر انسان تلاش کند، در تمام لحظات زندگی مراقب اعضا ،جوارح و اندیشه‏های خود باشد، قطعاً با حضور قلب بیشتری نماز می‏گزارد، زیرا حضور قلب در نماز، عصاره و خلاصه حفظ حضور قلب در تمام ساعات زندگی است. کسی که هر لحظه خود را در محضر خدا می‏بیند، به راحتی و با حضور قلب کامل به نماز می‏ایستد؛ اما کسی که در طول شب و روز، به همه چیز جز خدا فکر می‏کند، قطعاً نمی‏تواند در نماز حضور قلب داشته باشد.

هفت شرط برای کسب حضور قلب در نماز
اول؛ وضو را با توجه و حضور قلب انجام دهد، امام رضا(ع)   دوم؛ در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.  سوم؛ مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت .  چهارم؛ وقتی روبه قبله می‌نماید؛ سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.  پنجم؛ به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.  ششم؛ اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه‌ای که از نماز خارج می‌شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید،  هفتم؛ آنچه در نماز مکروه است؛ به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می‌افزاید اهتمام نمائید، مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک‌ زدن.

تاکید بر نماز خالصانه
برای پیامبر خدا(ص) دو شتر بزرگ آوردند. حضرت فرمود: آیا در میان شما کسی هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ‌گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکی از این دو شتر را به او بدهم؟ حضرت علی(ع) به پا خاست: یا رسول‌الله! من می‌توانم. پیامبر (ص): بسیار خوب به‌جای آور! علی(ع) مشغول نماز شد. هنگامی که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، خداوند می‌فرماید: یکی از شترها را به علی بده! رسول خدا فرمود: علی(ع) در تشهد که نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد. خداوند می‌فرماید: هدف علی این بود کدام شتر چاقتر است او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد اندیشه‌اش برای خدا بود نه برای خودش و نه برای دنیا. آنگاه پیامبر(ص) به خاطر تشکر از علی(ع) هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه‌ای از آن حضرت قدردانی نمود و فرمود: ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید (ق37)

  نماز؛ زیربنای رستگاری و هدایت

نماز عبادتی است که در شریعت همه پیامبران بوده. نماز ستون و پایه دین میباشد، ایمان و اعتقاد بخدا بدون نماز و پرستش خدا امکان پذیر نیست. زیر بنا و زمینه عملی رستگاری و پرهیزکاری و قرار گرفتن در مسیر ایمان، نماز است. نماز دارای روح و پیکری است. پیکر نماز اعمال و اذکار است و روح نماز توجه به خدا و حضور قلب میباشد. در روز قیامت اولین سئوالی که از انسان می شود نماز میباشد اگر قبول نشد ما بقی اعمال هم رد میشود. انسان به وسیله نماز در صدد معالجه نفس و بسط کمالات معنوی بر می آید. البته نمازی تاثیر واقعی خود را در زندگی انسان خواهد گذاشت که با خشوع و حضور قلب همراه باشد.

 برای تحصیل خشوع در نماز باید به این امور توجه کرد: تلاش بر اینکه دنیا در نظر انسان کوچک و خدا در نظرش بزرگ باشد تا در نماز و راز و نیاز مسائل دنیوی، حضور قلب و توجه به خدا را به هم نزند. عبادت در مکانهایی که ساده و خالی از زرق و برق باشد. آشنایی به معنی نماز و فلسفه اذکار عامل موثر دیگری می باشد. دانستن معانی و مفاهیم کلمات و جملاتی که در نماز ذکر میشود و توجه به آن در نماز میتواند حضور ذهن و خشوع را طی نماز خواندن حفظ نماید. همچنین خواندن نماز در اول وقت با توجه به زمان زیاد، می تواند باعث حضور قلب شود. زیرا نماز خواندن در آخر وقت، تندخوانی اذکار و عجله در اتمام آن را موجب میشود. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: فردای قیامت شفاعت من نمی رسد به کسی که نماز واجب را از وقت آن به تأخیر بیندازد.

 همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: نمازها را در وقتهایش بخوانید زیرا بنده خدا نمی تواند حوادث را پیش بینی کند، پس اگر وقت نماز واجب بر بنده ای فرا رسد و او عمداً به آن اهمیت ندهد، همان او خطا کار است. آیات و روایات زیادی در نحوه خواندن نماز و عبادت کردن خدا وجود دارد:

نماز خواندن و عبادت مأمورانه: یعنی طبق دستور و فرمان خدا بدون کم و زیاد نماز بخوانیم. عبادت آگاهانه: بدانیم مخاطب و معبود ما کیست و تنها خدای یگانه مورد پرستش می باشد. عبادت خالصانه: خلوص نیت و اخلاص در نماز داشته باشیم. عبادت خاشعانه و عبادت مخفیانه: پیامبر (ص) فرمودند: عبادتی بزرگترین پاداش را دارد که پنهانی باشد. عبادت عاشقانه: پیامبر (ص) فرمودند: برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد. رعایت این اصول باعث می شود تا نماز تاثیرات معنوی خود را در زندگی فرد داشته باشد.

  محافظت از نماز

238بقره حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ و الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ در نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه براى خدا به پا خیزید. این آیه بر محافظت از هم نمازها سفارش فرموده و بر نماز وسطی یا نماز میانه تأکیدی مضاعف می‌کند. غالب روایات شیعه در تفسیر این آیه مراد از صلاة وسطی نماز ظهر است. در سبب نزولی این آیه آمده که به‌خاطر گرمای هوا و حرارت شدید آفتاب، برخی مسلمانان در نماز جماعت ظهر حاضر نمی‌شدند و لذا این آیه نازل شده و اهمیت نماز وسطی روز را بیان فرمود. حفاظت بر نماز، مسئله‌ای است که مورد تأکید قرآن و روایات است و حدود آن در لسان اهل بیت‌(ع) مشخص شده ؛. آیه 239 بقره هم نشان دهنده آن است که در سخت‌ترین شرایط حتی در صحنه جنگ نیز نماز نباید فراموش شود و محافظت از نماز در هر حالی موضوعیت دارد.

باید گفت محافظت از نماز دارای ابعاد گوناگونی است: اولا؛ محافظت بر اصل اقامه نماز. ثانیا؛ محافظت بر رعایت آداب ظاهر نماز، ثالثا: محافظت بر رعایت آداب باطنی نماز پس از اصل برپا داشتن نماز که مورد تأکید شریعت مبین اسلام، رعایت آداب ظاهری و باطنی نماز نیز مورد دقت اسلام است . در آداب ظاهر نماز می‌توان به صحت طهارت، دقت در وضو، تلاوت اذان و اقامه، رعایت شرایط مکان و لباس نمازگزار، عطر زدن، انگشتر عقیق به دست کردن، عبا بر دوش انداختن و ... اشاره کرد. از حضرت امام رضا (ع): حضور قلب و آسایش جوارح و دیدن مقام خویش در برابر خداوند متعال و بهشت را در سمت راست خویش دیدن و دوزخ را در سمت چپ خویش دیدن و صراط را مقابل خویش انگاشتن و خود را در برابر حضرت حق دیدن....

   آثار و فواید نماز

از بین بردن گناهان قرآن: و أقِم الصلوة طَرَفَی النّهار و زُلَفاً من اللّیل انّ الحسنات یُذهِبْنَ السیئات ذلک ذکری للذّاکرین    2ـ طهارت روح   3ـ راندن شیطان پیامبر ص: نماز، شیطان را روسیاه می کند   4ـ بازداری از فحشاء و منکر قرآن کریم می فرماید: انّ الصلاة تَنهی عن الفحشاء و المنکر   5ـ استقامت و پایداری قرآن: یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة    6ـ نزول رحمت الهی   7ـ استجابت دعا   8ـ رسیدن به تمام خیرات پیامبر اکرم ص فرمود: نماز کلید هر خیری است     9ـ تقرب به خداوند متعال   10ـ وارد شدن به بهشت برین   نماز ستون دین است؛ و در آن 10 ویژگی وجود دارد: نورانی شدن صورت، نورانی شدن قلب، آرامش دهنده جسم، انیس قبر، محل فرود رحمت، چراغ آسمان، باعث سنگینی کفه ترازوی اعمال صالح، باعث کسب خشنودی خداوند، بهای بهشت، سپر آتش؛

در اسلام، از نماز هیچ فریضه‌ای بالاتر نیسـت نماز پشتوانه ملت است، سیدالشهدا در همان ظهر عاشورا که جنگ بود آن جنگ بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند وقتی یکی از اصحاب گفت ظهر شده، فرمود که یاد مـن آوردید، یاد آوردید نماز را، خدا تو را از نمازگزاران حساب کند و ایستاد همان جا نماز خواند. نگفت که ما می‌خواهیم جنگ بکنیم، خیر، جنگ را برای نماز کردند جنگ برای این است که مردم آن زباله‌هایی که هستند، آنهایی که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آن‌هایی که مانع از ترقی مسلمین هستند، آن‌ها را از بـین راه بردارند؛ مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام انسان درست کنند. نماز یک کارخانه انسان سازی است، نـمـاز خـوب، فحشا و منکر را از یک امتی بیرون می‌کند.

 وقتی خدا همه جا هست قبله چه معنایی دارد؟

آیه 115 بقره،وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ مشرق و مغرب از خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست، خداوند بى نیاز و داناست. این آیه مربوط به تغییر قبله است، هنگامى که قبله مسلمانان از بیت‌المقدس به کعبه تغییر یافت یهود در مقام انکار بر آمدند و به مسلمانان ایراد کردند که مگر مى‌شود قبله را تغییر داد؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ داد که شرق و غرب جهان از آن خدا است. مهمترین هدف توجه به کعبه آزمایش پایداری بندگان است و خداوند از این طریق انسانهای فرمانبردار را از انسانهای سرکش و عصیانگر جدا می سازد؛ وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتی‏ کُنْتَ عَلَیْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ و قبله‏اى را که [چندى‏] بر آن بودى، مقرر نکردیم جز براى آنکه کسى را که از پیامبر پیروى مى‏کند، از آن کس که از عقیده خود برمى‏گردد بازشناسیم‏. و آن این است که اساس جعل قبله و هدف از آن آزمایش بندگان است.

تسبیحات حضرت زهرا (س) : وجود مبارک صدیقه کبری یک نحله و هدیه ملکی از پدر بزرگوارش دریافت کرد به نام فدک که آن را با بدترین وضع غصب کردند؛ و یک نحله ملکوتی از وجود مبارک پیامبر دریافت کرد و آن تسبیح معروف فاطمه زهرا(س) است. امام صادق (ع): اگر نحله و عطیه ای بالاتر از این تسبیح بود، پیامبر به حضرت زهرا (س) تعلیم می داد؛ که این تسبیح جزء برترین و بهترین تعلیم های ملکوتی است و نحله ای است که به آن حضرت داد و شاگردان آن حضرت هم یاد می گیرند. خدای سبحان قرآن را به پیامبر داد، دیگران استفاده می کنند. به دستور خدای سبحان پیامبر تسبیح معروف را به وجود مبارک فاطمه(س) اهداء کرد، تعلیم خاص داد؛ دیگران بهره می برند. این یک تعلیم عمومی نبود، آنگاه به برکت آن معلّم و این متعلّمه، دیگران بهره می برند. آن نحله ملکی، یعنی فدک که در اختیار حضرت بود، حضرت منافعش را در اختیار محرومان و مستضعفان قرار می داد

ویژگی مهم تسبیحات حضرت زهرا (س)
در روایات دیگر آمده که این تسبیح ذکر کثیر است. اگر در قرآن کریم به ما فرمودند: یا أیّها الّذین آمنوا اذکروا الله ذ کراً کثیراً، یکی از مصادیق بارز و شفاف ذکر کثیر همین تسبیح فاطمه است. این همان است که خدا فرمود اذکرونی اذکرکم؛ یعنی برخی ها به یاد نعمت خدایند، اینها به ذکر نعمت خدا مشغولند. آیاتی که می فرماید: اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم، درباره این آیات اینها دارند امتثال می کنند. برخی ها به ذکر نعمت الهی بسنده نمی کنند، به ذکر ولی نعمت مشغولند. نه یاد نعمت خدایند، بلکه به یاد خود خدایند. آنهائی که به یاد نعمت خدایند؛ نعمتشان افزوده میشود: امّا بالاتر از یاد نعمت الهی، یاد ولی نعمت است، نه یاد نعمت. یک اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم داریم. آنگاه و لذکر الله اکبر. این تسبیح فاطمه (س) که ذکر کثیر است، اینها برکات تسبیح فاطمه زهرا (س) است که متمّم نماز است.

   فلسفه وضو، تیمم و غسل

یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الى المرافق و امسحوا برؤسکم و ارجلکم الى الکعبین .... هنگامى که براى نماز بپاخاستید صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح کنید و اگر جنب باشید خود را بشویید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یکى از شما از محل پستى آمده (قضاى حاجت کرده) یا با زنان تماس گرفته باشید (آمیزش جنسى کرده اید) و آب (براى غسل یا وضو) نیابید با خاک پاکى تیمم کنید و از آن بر صورت (پیشانى) و دستها بکشید، خداوند نمى خواهد مشکلى براى شما ایجاد کند بلکه مى خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید شاید شکر او را بجا آورید (مائده6) فامسحوا برئوسکم (مائده6) اگر می گفت رئوسکم، شستشوی تمام سر بود «ب»، لمکان الباء

مقدمات نماز
طهارت‏

البتّه طهارت، مراتبى دارد:
طهارت ظاهر، از نجاسات و آلودگى‏ ها.
طهارت اعضا، از گناهان و جرایم.
طهارت روح، از مفاسد و رذایل اخلاقى. (محجة البیضاء، ج1، ص281)
لازم به تذکّر است که گاهى طهارت لازم براى نماز، با غسل میسر است. کسى که جنب باشد یا به دلیل دیگرى غسل بر او واجب شود باید غسل کند. در مواردى هم وظیفه نمازگزار، تیمّم بر خاک و زمین است، آنجا که آب نباشد، یا ضرر داشته باشد، یا وقت براى غسل و وضو نداشته باشد، یا آب براى آشامیدن و حفظ جان لازم باشد و...
 درباره هر یک از اَشکال وضو، غسل وتیمّم که مصداق‏هاى «طهارت»اند، مسائل متعدّدى در رساله‏هاى مراجع تقلید آمده است که پرداختن به آن‏ها ما را از هدف این کتاب، دور مى‏کند.

وفای به امام ظهر عاشورا نزدیک مى شد. سى نفر از اصحاب حسین (ع) در جریان یک تیراندازى که به وسیله دشمن انجام گرفت به خاک و خون غلتیدند و شربت شهادت نوشیدند. بقیه نیز در انتظار جانبازى لحظه شمارى مى کردند و بى قرارى مى نمودند. من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا ناگهان مردى از اصحاب اباعبدالله متوجه شد که ظهر شده. لذا خدمت امام (ع) آمد و عرض کرد: یا اباعبدالله! وقت نماز فرا رسیده و ما دلمان مى خواهد براى آخرین بار در زندگى مان نماز جماعتى با شما بخوانیم. حضرت فرمود: ذکرت الصلوه جعلک الله من المصلین. نماز را یاد کردى، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد.

نماز عامل رهایی از مشکلات
کسیکه نماز را عامل توجه به وجه الله و دستیابی به نورانیت اسمای الهی و متاله شدن خود قرار میدهد، از بسیاری از مشکلات رهایی مییابد. از این رو خداوند نماز را عامل رهایی از مشکلات میداند (بقره54) و از بشر میخواهد برای رهایی از مشکلاتی چون فقر (طه213)، بخل (معارج12و52)، حرص (معارج19تا12)،حزن و اندوه (بقره727)، خوف و ترس (بقره727)، شقاوت و بدبختی (مریم13و23)، غفلت (اعراف620)، گناه (مائده106)، گمراهی (مائده21)، عذاب و رنج دنیوی و اخروی (اعلی12تا15 بقره45تا48و 717) و شهوت رانی (مریم95) به نماز متوسل شود تا از ظلمت و تاریکی برخاسته از این امور رهایی یابد و با بهره مندی از امدادات الهی و فرشتگان مامور الهی (آل عمران93) از نورانیتی در دنیا و آخرت بهره مند شود که برخاسته از تجلی اسمای الهی در ذات و وجود وی است (فتح29)

آثار و فلسفه های نماز
1ـ نماز، تقدیر و سپاس‌گزاری از خداوند است.       2ـ موجب آرامش انسان است.
3ـ موجب یاد خداست.                                     4ـ نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می‌کند.
5ـ تأکیدی بر نظافت و سلامتی است.                 6ـ موجب انضباط و وقت‌شناسی است.
7ـ دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است. اگر آدمی حلاوت نماز و حالت‌های معنوی دیگر مانند دعا با خالق را احساس و ادراک کند و اگر ذره‌ای ذوق معنوی و احساس روحانی او تأمین شود آن را با تمامی دنیا و لذت‌های آن معامله نخواهند کرد.

  علت سجده بر مهر چیست؟

علت سجده بر مهر، دستور الهی مبنی بر تبعیت از رسول خدا(ص) است وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا حشر7 آنچه را رسول خدا براى شما آورده اجرا کنید و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید. وقتی رسول خدا به مدینه منوره تشریف آوردند و دستور ساختن مسجد النبی را دادند، در آن زمان مسجد فرش نداشت و پیامبر(ص) روی همان زمین مسجد، روی همان خاکهای مسجد سجده می کردند. در زمان ابوبکر و عثمان و عمر و حضرت علی(ع) نیز روی همان زمین مسجد سجده می نمودند. شیعه سجده را بر تمام زمین جائز میداند، چه سنگ باشد و چه خاک. و چون شرط است که محل سجده از هر نجاستی پاک باشد و سجده بر زمین نجس جایز نیست، بدین جهت شیعیان قطعه ای از خاک پاک مهر را به همراه خود دارند،‌ تا هر وقت خواستند نماز بخوانند،‌ بر آن خاک پاک سجده کنند.

سجده؛ کوتاه ترین راه تقرب به خدا زمینه های سجده

 

 

سجده، زیباترین و بهترین نماد برای اطاعت و خضوع در برابر کسی است. به این معنا که اگر کسی بخواهد نهایت پذیرش فرمان و اطاعت خود را بیان دارد، سجده می تواند آن را به بهترین و کامل ترین شکل نشان دهد. از این رو خداوند برای بیان فرمانبری و اطاعت در مقام قدس الهی، از همه فرشتگان خواسته است تا بر آدم سجده برند. با سجده می توان امور دیگری را نیز نشان داد که از آن جمله میتوان به پذیرش تسخیر و حکومت و ربوبیت از سوی سجده کننده نسبت به سجده شونده اشاره کرد. همین مسایل و امور موجب شده تا ابلیس از سجده بر آدم(ع) سرباز زند و کفر و نافرمانی پنهان خویش را آشکار سازد و در آزمون اطاعت پذیری از راه سجده شکست بخورد و گرفتار هبوط شود

اهمیت و آثار نماز جماعت ... وارکعوا مع الراکعین
نماز ستون دین، نماد اسلام، مرز میان ایمان و کفر، ویژگی اجتماعی آموزه های اسلامی مقتضی آن است تا عبادات اسلامی، رنگ و بویی دیگر به خود گیرد و همین بهترین و کامل ترین شیوه پرستش، به بهترین و کامل ترین شیوه وحدت اجتماعی تبدیل گردد و در برخی از اشکال خود بعنوان مهمترین عامل وحدت آفرین میان امت و امام و دولت و ملت تبدیل شود. هرچند که نماز را به تنهایی می توان به جا آورد، ولی بهتر است آن را به جماعت برپا داشت؛ زیرا برگزاری نماز جماعت، به معنای نمایش قدرت و وحدت میان مسلمانان و حمایت قاطع از نظام سیاسی اسلام است. البته نماز جمعه از جهاتی رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد و به عنوان بیعت هفتگی میان امت و امام تلقی می شود.

 

تشویق کودکان به نماز

قران مجید به یادگیری و آموزش به طور اعم و یادگیری و آموزش نماز به طور اخص،اهمیت بسیار داده است. اهمیت یادگیری از دیدگاه قرآن به اندازه‏ای است که در اولین‏ سوره‏ای که بر پیامبر نازل می‏شود به مسئلهء یاددادن و آموزش‏ اشاره شده و از خواندن و نوشتن و یادگیری به عنوان ابزارهایی‏ برای پرورش و رساندن انسان به کرامت یاد گردیده است.

گام اوّل ـ توجه والدین به نماز

برای ترغیب کودکان به نماز، باید خودمان توجه داشته باشیم که نماز در رأس اعمال واجب قرار دارد و آن را در اولویت کارهای خود قرار دهیم. والدینی که توفیق چندانی در اقامه­ ی نماز ندارند و آن را در اولویت کاری خود قرار نمی ­دهند، نمی­ توانند مربّی فرزندانی باشند که باید نماز را در سرلوحه­ ی اعمال خود قرار داده و با نماز زندگی کنند.

گام دوم ـ دوست داشتن کودک

اگر در زندگی خود کسی را دوست داشته باشیم، ممکن است به خاطر او به همه­ ی چیزهایی که به نحوی با او ارتباط دارد علاقمند ­شویم؛ و نیز اگر از کسی متنفّر و منزجر باشیم، امکان دارد به خاطر تنفرّی که از او داریم، از هر چیز دیگری که ما را به یاد او می ­اندازد متنفّر شویم.

اگر با رفتارهای نادرست خود، کودکانمان را از خود  منزجر کنیم، ممکن است آن ­ها از همه ­ی کارهای ما و از آن جمله نماز و عبادتمان متنفّر شده و از آن ­ها دوری کند. کما این ­که اگر آن ­ها را دوست داشته باشیم و به آن­ ها محبّت کنیم، آن ­ها هم با میل و اشتیاق بیشتری به تقلید از کارهای ما بر می­آیند و سعی می­ کنند همانند ما رفتار کرده و به نماز و عبادت نزدیک ­تر شوند. پس، کودکانمان را دوست داشته باشیم و به آن ­ها محبّت کنیم. در این صورت آن ها هم وقتی نماز را به عنوان یک ارزش و یک اولویّت در زندگی ما ببینند، دوست دارند همانند ما نماز بخوانند و با خداوند انس بگیرند.

گام سوم ـ تقویت حسّ مسؤولیّت ­پذیری

علّت کوتاهی برخی از جوانان و نوجوانان ما در نماز، فرا نگرفتن حسّ مسئولیت ­پذیری و عادت به فرار از مسؤولیت در دوران کودکی است. 

بنابراین، شایسته است که همواره مسؤولیت ­هایی به عهده­ ی کودکانمان بگذاریم تا از همان دوران کودکی بیاموزند مسؤولیتی دارند و باید مسؤولیت های خود را با دقّت انجام دهند.

گام چهارم ـ تقویت عشق و علاقه ­ی درونی کودک نسبت به نماز

آنچه که بیش از نماز خواندن کودکان خردسال ما اهمیت دارد، تقویت عشق و علاقه ­ی آن ها به نماز است. بنابراین، باید به گونه­ ای رفتار کنیم که پیوسته شیرینی نماز در کام آن ­ها بماند و نباید با افراط و زیاده ­روی خود، باعث شویم که به نماز به عنوان کاری سخت و طاقت ­فرسا نگاه کنند. مخصوصا والدینی که موفّق به خواندن نمازهای نافله هستند باید مراقب باشند که فرزندشان پا به پای آن ها همه ­ی نمازهای واجب و نافله را نخواند و بیش از اندازه خود را به زحمت نیندازد. 

گام پنجم ـ دور کردن فشارهای روانی از کودک

در این گام باید به این اصل مهم پایبند باشیم که نماز نخواندن کودک خردسال ما کاری زشت نیست، چرا که هنوز به سنّ تکلیف نرسیده است؛ اما نماز خواندنش کاری بسیار زیبا و قابل تحسین است. بدین معنا که اگر کودک ما به خاطر شیطنت­ های کودکانه گاهی نماز نخواند به او با دید منفی نگاه نکنیم؛ اما وقتی که نماز خواند محبّت خود را در حقّ او بیشتر کنیم. ثمره­ ی توجه به این اصل آن است که کودک ما برای نماز خواندن، خود را در معرض فشارهای روانی نخواهد دید، لذا با اختیار و اشتیاق به سوی نماز گام برمی­دارد.

گام ششم ـ تشویق کودک برای شکوفا کردن انگیزه­ های درونی 

 کودکانمان را در این مسیر همواره تشویق کنیم. این تشویق ­ها باید به گونه ­ای باشند که اشتیاق درونی کودک را روز به روز به نماز بیشتر کند تا با خواندن نماز احساس غرور و عزّت نفس کند. تشویق کودکانمان به نماز باید در جهت شکوفا کردن انگیزه­ های درونی آن­ ها باشد. بدین معنا که آن ها را به خاطر نمازشان تکریم کرده و ارزش کارشان را به آن ها گوشزد کنیم و به آن ­ها بگوییم: «نماز، تشکّر از خدا بوده و نشانه ­ی بندگی ما محسوب می ­شود.»

همچنین کودکانمان را به خاطر انجام این فریضه ­ی الهی ببوسیم و برخی اوقات از کار خوبشان نزد دیگران تعریف کنیم. در این تشویق­ ها باید در انتخاب کمّ و کیف آن، ظرفیّت کودکمان را در نظر بگیریم تا با تشویق های بیش از اندازه آستانه­ ی رضایت ­مندی او را بالا نبریم. همچنین مراقب باشیم که این نوع تشویق ­ها ـ مخصوصا هدیه دادن و زیاد کردن پول تو جیبی ـ با فواصل زمانی زیاد و به صورت غیر منظم صورت گیرد، تا موجب شرطی شدن او نشود. از تشویق ­هایی که تاکنون از آن نام برده شد در اصطلاح به «تشویق­ های بیرونی» یاد می ­شوند. این تشویق­ ها باید به گونه ­ای باشند که کودک را به سوی تشویق ­های درونی و احساس لذّت درونی سوق دهند. 

گام هفتم ـ آشنا کردن کودک با فلسفه ­ی نماز

با در نظر گرفتن مقتضای سنّی کودکانمان، فلسفه و هدف از نماز را به آنها توضیح دهیم. استفاده از «شیوه­ های مستقیم» در تشویق کودک اشکالی ندارد؛ اما استفاده از «شیوه ­های غیر مستقیم» در آموزش فلسفه­ ی نماز می­ تواند کارایی بیشتری داشته باشد.

به کودکان مان بگوییم که خداوند چه نعمت ­هایی به ما عطا فرموده و نیز به آنها بیاموزیم که در برابر هر هدیه ­دهنده ­ای زبان به تشکر باز کنند و با بی ­تفاوتی از کنار کار آن ها نگذرند. به عنوان مثال از او بخواهیم چند مورد از نعمت ­های خداوند را بشمارد. وقتی این کار را کرد نعمت چشم را به او گوشزد کنیم. بدین صورت که چشمانش را ببندیم و به او بگوییم برخی از کارها را با چشم بسته انجام دهد. اسباب بازی­ هایش را سر جای خودش بگذارد. اتاق را مرتب کند. نقّاشی بکشد و برخی کارهای دیگر. در این لحظات است که کودک ما آهسته، آهسته قدر چشم و میزان ارزش آن را بهتر می­داند و می­داند که چیزی جای چشم را نمی ­گیرد. در این صورت به فرزندمان می­ گوییم: عزیزم! فقط یکی از نعمت­ های خداوند همین چشم است که فوق­العاده ارزش داشته و قابل قیمت­ گذاری نیست. آیا شایسته نیست که با نماز از این خدای بزرگ و مهربان تشکر کنیم؟ به نظر شما کسانی که این همه نعمت را می­ گیرند و حاضر نیستند نماز بخوانند چگونه انسان هایی هستند؟

گام هشتم ـ همکاری اعضای خانواده در اقامه­ ی نماز

نماز جماعت خانوادگی علاوه بر آن که یاد نماز را در کانون خانواده زنده نگاه داشته و در مقایسه با نماز فرادی ثواب فراوانی دارد، یکی از بهترین کارها در تحکیم روحیه­ ی معنوی خانواده هم می ­باشد. کار گروهی موجب می ­شود تا سختی کار کمتر شده و جای خود را با شیرینی و حلاوت آن عوض کند. بچه ­ها هم با مشاهده­ ی این کار رغبت بیشتری به نماز نشان داده و با علاقه­ ی بیشتری به این کار روی آوردند.


در مشاوره­ های اخلاقی، که برخی از والدین از بی ­نمازی فرزندانشان و تنبلی آن­ ها در خواندن نماز گلایه دارند، متوجه می­ شویم که مهم ­ترین علت کوتاهی فرزندانشان در نماز، کوتاهی والدین در تقویت نکردن حس مسؤولیت ­پذیری آن­ ها است.

 روزی دختر خانمی به مرکز مشاوره مراجعه کرد و گفت: «پدرم سخت ­گیری زیادی در مورد نماز ما دارد. این پدر، هر روز صبح بالای سر ما می ­ایستد و سعی می­کند با فحش و ناسزا هم که شده ما را برای نماز صبح بیدار کند! سخت ­گیری­ های پدر باعث شده که من و برادرم به کلی از نماز متنفّر شویم. تا جایی که نمازهای دیگر خود را تا حد امکان نمی ­خوانیم و اگر روزی پدر به مسافرت برود، آن شب را با خیال راحت می­خوابیم و نماز صبح هم نمی­ خوانیم.» این دختر خانم با اذعان به این که نماز وظیفه ­ی دینی، و ستون دین  است می­گفت: «از روی لجاجت هم شده دوست ندارم نماز بخوانم.»

. توجه: «تشویق کودک» باید همانند عناوین دیگر به صورت مستقل مطرح می­شد؛ اما از باب اهمیّت موضوع نماز و مصداقی شدن مطالب آن، موضوع «تشویق کودک» در ذیل عنوان «نماز» مطرح گردید. لذا مسائلی که در این قسمت مطرح می­ شود مختص به موضوع نماز نبوده و شامل همه­ ی تشویق ­هایی می­ شود که در حقّ کودک خود داریم.

تشویق ­ها به دو دسته ­ی «تشویق ­های درونی» و «تشویق ­های بیرونی» تقسیم می­ شوند. اگر تشویق به گونه ­ای باشد که از بیرون برای شخص ایجاد انگیزه شود، به آن تشویق بیرونی می ­گویند و اگر به گونه ­ای باشد که از درون ایجاد انگیزه شود، به آن تشویق درونی گویند. «خرید جایزه»، «افزودن بر مبلغ پول تو جیبی»، «تعریف از شخص در نزد دیگران» و «اظهار محبّت»، همگی از مصادیق تشویق­ های بیرونی هستند؛ اما «حسّ پرستش»، «حسّ زیبایی دوستی»، «شکر مُنعم» و «میل به پیشرفت» از نمونه­ های تشویق ­های درونی به شمار می ­آیند. بهترین کاری که یک مربّی می­ تواند انجام دهد این است که سعی کند انگیزه­ های درونی شاگرد خود را شکوفا نماید و چنانچه از تشویق­ های درونی هم استفاده می­ کند، هدفش رسیدن شاگرد به تشویق ­های درونی است. استفاده­ ی گسترده و بی­ هدف از «تشویق­ های بیرونی» بدترین خیانت در حقّ کودک بوده و موجب می ­شود تا فرصت شکوفایی «انگیزه­ های درونی» از او گرفته شود.

(5). شرکت در نماز جماعت یکی از بهترین راه ­ها برای تشویق کودکان به نماز است. مراقب باشیم که در مسجد احترام و شخصیّت کودکان را حفظ کرده و کاری نکنیم که خاطره­ ی بدی از نماز در ذهنشان بماند. درست است که می ­فرمایند: «کودکان را در مسجد راه ندهید.» اما اوّلا: منظور هر کودکی نیست؛ بلکه منظور کودکانی هستند که پاکی و نجاست را رعایت نمی­ کنند و نظم مسجد را به هم می­ ریزند. و ثانیا: وقتی بچه ­ها وارد مسجد می ­شوند اجازه نداریم به آن­ ها بی ­احترامی کنیم.

برخورد بد با کودکان منجر می ­شود تا ضمن این که از مسجد متنفّر شوند به تبع آن از نماز و ارتباط با خدا هم دوری کنند. در کتاب شریف کافی (جلد۳، صفحه ­ی۴۰۹) آمده است که روزی از امام باقر (علیه ­السلام) در مورد بچّه­ هایی سؤال شد که در صفوف نماز جماعت قرار می­ گیرند. حضرت فرمودند: «آن­ ها را به صف ­های عقب ­تر نرانید؛ بلکه بزرگتری میان آن­ها فاصله بیندازد. «لَاتُؤَخِّرُوهُمْ عَنِ الصَّلَاةِ الْمَکْتُوبَةِ وَ فَرِّقُوا بَیْنَهُمْ.»

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">