تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

زنان زهرایی. فاطمه (س) برتریت الگوی زنان. جایگاه والای زن در مکتب اسلام

بنیاد های خانواده در اسلام. ازدواج و تحکیم خانواده

حجاب در قرآن . عفت در پوشش. حق‌الله

تساوی زن و مرد یا تفاوت از نگاه اسلام و دیدگاه غرب

چشم نعمتی بزرگ. گناه چشمی. چشم زخم. نگاه حرام

                  کپی و تبدیل به جزوه و کتاب با اطلاع مجاز است

 

 

 

همسر گزینی در سایه تربیت قرآنی

ازدواج و همسر‌گزینی در قرآن از جایگاه بالایی برخوردار است تا جایی که تعبیر قرآن از ازدواج ایجاد آرامش و مودت در میان مردان و زنان است و خداوند مردان و زنان را به انتخاب همسری تشویق می‌کند که در کنار او به آرامش و مودت برسد. جوانان در انتخاب همسر باید از زندگی امامان و بزرگان دین الگو گرفته و با توجه به معیارهایی که در قرآن، روایات و احادیث همچون؛ انتخاب همسری مومن، پاک، بااخلاق، متعهد و... آمده، بهترین انتخاب را داشته باشند.

آنچه در قرآن درباره انتخاب همسر بیان شده است را علم روان ‌شناسی به عنوان اصل علمی تبیین می‌کند، به عنوان مثال در کتاب آسمانی ما کفویت به عنوان یکی از مولفه‌های گزینش همسر توصیه شده . دین اسلام به عنوان یک دین واقع‌گرا کاملا از کنش‌ها و واکنش‌های انسان آگاهی دارد و در امر همسر گزینی نیز هم به نیازهای غریزی و هم به نیازهای معنوی انسان توجه کرده است و همچنین نیازهای فردی و اجتماعی را نیز در نظر گرفته است

اسلام به جامعه سالم توجه خاصی دارد و لازمه وجود جامعه سالم، خانواده سالم است، زیرا چنین خانواده‌ای است که سلامتی جامعه را تضمین می‌کند و بنیان خانواده سالم نیز با پیوند دو نفر با یکدیگر به سوی رشد کمال و مقام قرب الهی امکان‌پذیر است

حاکمیت بی‌چون و چرای احساسات در تشکیل نهاد خانواده از جمله دلایل مهجوریت معیارهای قرآنی انتخاب همسر در جامعه کنونی ماست. مادامی که افراد جامعه با بحران هویت مواجه هستند و به تقلید کورکورانه نمادهای غربی و شرقی که سنخیتی با فرهنگ ما ندارند می‌پردازند، نمی‌توان به بهبود شرایط امیدوار بود لذا فرهنگ ایرانی و اسلامی حاکم بر جامعه ما خواستار توجه بیش از پیش جوانان نسبت به الگوها و معیارهای قرآنی درباره ازدواج است چرا که این مؤلفه‌ها متضمن بقای نهاد خانواده و مصداق واقعی لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا است.

                                                           جایگاه و مقام دختر
سکونی نقل کرده است که خدمت امام صادق(ع) رسیدم، در حالی که افسرده و غصهدار بودم. حضرت فرمود: چه شده که غمگینی؟ گفتم: زنم دختر آورده است. فرمود: سکونی! عجیب است: «علی الارض ثقلها و علی الله رزقها» (این دختر) سنگینیاش روی زمین است و رزقش هم به دست خداست

سکونی میگوید: این گفتار امام، بار غصه را از دلم برداشت و آرامم کرد. امام صادق(ع) آنگاه فرمود: اسمش را چه گذاشتی؟ گفتم فاطمه. امام تا اسم فاطمه را شنید سخت متاثر شد و سه بار فرمود: آه، آه، آه، در حالی که دستش را بر پیشانی خود نهاده بود، فرمود: حال که اسمش را فاطمه گذاشتهای، مبادا به او رو ترش کنی یا با زبان آزارش دهی و یا کتکش بزنی، فاطمه در خاندان رسالت خیلی عزیز است. کافی، ج 6، ص 48

 زن، همسر، مادر... زن در خانواده یک نقش همسری دارد؛ این نقش همسری، فوق العاده است؛ ولو اصلاً مادری ای وجود نداشته باشد. فرض کنید زنی است یا مایل نیست به زایمان، یا به هر دلیلی امکان زایمان برایش وجود ندارد؛ اما همسر است. نقش همسری را نباید دست کم گرفت. ما اگر می خواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد؛ والّا نمی شود

اشتغال بانوان از جمله چیزهائی است که ما با آن موافقیم. با انواع مشارکت های اجتماعی موافقیم؛ حالا چه از نوع اشتغال اقتصادی باشد، چه از نوع اشتغالات سیاسی و اجتماعی و فعالیت های خیرخواهانه و از این قبیل باشد؛ اینها هم خوب است. زنها نصف جامعه اند و خیلی خوب است که اگر ما بتوانیم از این نیم جامعه در زمینه این گونه مسائل استفاده کنیم؛ منتها دو سه تا اصل را باید ندیده نگرفت. یک اصل این است که این کار اساسی را - که کار خانه و خانواده و همسر و کدبانوئی و مادری است - تحت الشعاع قرار ندهد.

 دومین مسئله، مسئله محرم و نامحرم است. مسئله محرم و نامحرم در اسلام جدی است. البته بخش عمده ای از این قضیه محرم و نامحرم باز برمی گردد به خانواده. یعنی چشم پاک و دل بی وسوسه و ریب برای هر یک از زوجین موجب می شود که محیط خانواده از طرف او تقویت و گرم شود؛ مثل یک کانون گرمابخشی، محیط را گرم می کند. اگر آن طرف مقابل هم همین چشم پاک و دل خالی از وسوسه را داشت، طبعاً این دوجانبه خواهد شد و محیط می شود محیط کانون خانوادگی گرم و بامحبت. اگر چنانچه نه، چشم خائن، دست خائن، زبان دو وجه، دل بی محبت و بی اعتقاد به همسر و همسری وجود داشت، ولو ظاهرسازی هائی هم باشد، محیط خانواده سرد می شود.
در آیاتی از جمله 58 نور بدان اشاره و توجه داده شده است یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ الظَّهِیرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّکُمْ . در این آیات از خلوت های سه گانه همسران در شبانه و روز سخن به میان آمده که برای ارتباط جنسی بوده و هیچ کسی حتی فرزندان نیز مجاز به شکستن حریم خلوت ایشان نیستند

اما از آنجایی که هرگونه تهییج جنس مخالف از سوی دیگران به معنای شکستن حدود الهی است، امری ممنوع و محرم دانسته شده است. بر این اساس همه عوامل و ابزارهای تهییج جنسی جنس مخالف تحریم شده و قوانین سفت و سختی در این باره وضع شده است تا جامعه در سلامت باقی بماند. از جمله این قوانین حجاب است.
قانون حجاب، اختصاصی به مرد و زن ندارد و همگام موظف به اجرای دقیق آن هستند. هر چند که میزان و شرایط حجاب در مرد و زن فرق می کند و این تفاوت به سبب اختلاف طبیعی در زن و مرد است. ناگفته نماند که اگر زنی با دیدن حتی بخش هایی از بدن مردان که لازم نیست پوشیده باشد، تحریک شود می بایست چشم خویش را از آن مرد یا مردان بپوشاند. از این رو با آن که مردان با دیدن و زنان با لمس تحریک می شوند؛ خداوند از فرو انداختن چشمان زن و مرد سخن به میان آورده است وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا (نور31)

زیرا برخی از زنان با دیدن جاهایی که به طور طبیعی حجاب مرد نیست، تحریک می شوند و یا این که مردانی بدحجابی را پیشه می گیرند تا زنانی تحریک شوند و در دام شهوت ایشان گرفتار آیند. بر این اساس بر مؤمنان حکم شده تا چشمان خویش را از نگاه به نامحرم از جنس مخالف بپوشانند تا قوای شهوانی آنان تحریک نشود. به سخن دیگر، در این جا دو حکم وجود دارد، حکمی که بر همگان است که حجاب مناسب مرد و زن را مراعات کنند و حکمی دیگر آن که در صورت احتمال تحریک، چشمان خویش را بر همان بخش مجاز نیز بپوشانند؛ زیرا برخی از مردان و زنان نسبت به دیدن جنس مخالف واکنش مثبت نشان می دهند و قوای شهوانی ایشان برانگیخته می شود

از این رو، اگر مردی نسبت به دیدن چهره و دست زنی تحریک می شود بر اوست که چشم فرو بندد و آن جا را نیز نبیند؛ هر چند که برای دیگران دیدن آن بخش مجاز باشد و بر زن نیز پوشیدن آن بخش لازم نباشد. مبنای احکام، جلوگیری از تهییج جنسی است و اگر مرد و زنی احتمال تحریک جنسی و برانگیخته شدن قوای شهوانی خود را بدهند نمی توانند مواضع و جاهایی را ببینند که دیدن آن جایز و پوشیدن آن لازم نیست. از این رو شخصی که احتمال تحریک خود را می دهد، دیدن این مواضع و جاهائی از زن و مرد جایز نیست و حرام می باشد.

 ناگفته نماند که اگر زنی با دیدن حتی بخش هایی از بدن مردان که لازم نیست پوشیده باشد، تحریک شود می بایست چشم خویش را از آن مرد یا مردان بپوشاند. از این رو با آن که مردان با دیدن و زنان با لمس تحریک می شوند؛ خداوند از فرو انداختن چشمان زن و مرد سخن به میان آورده است (نور31) زیرا برخی از زنان با دیدن جاهایی که به طور طبیعی حجاب مرد نیست، تحریک می شوند و یا این که مردانی بدحجابی را پیشه می گیرند تا زنانی تحریک شوند و در دام شهوت ایشان گرفتار آیند

بر این اساس بر مؤمنان حکم شده تا چشمان خویش را از نگاه به نامحرم از جنس مخالف بپوشانند تا قوای شهوانی آنان تحریک نشود. به سخن دیگر، در این جا دو حکم وجود دارد، حکمی که بر همگان است که حجاب مناسب مرد و زن را مراعات کنند و حکمی دیگر آن که در صورت احتمال تحریک، چشمان خویش را بر همان بخش مجاز نیز بپوشانند؛ زیرا برخی از مردان و زنان نسبت به دیدن جنس مخالف واکنش مثبت نشان می دهند و قوای شهوانی ایشان برانگیخته می شود.

 از این رو، اگر مردی نسبت به دیدن چهره و دست زنی تحریک می شود بر اوست که چشم فرو بندد و آن جا را نیز نبیند؛ هر چند که برای دیگران دیدن آن بخش مجاز باشد و بر زن نیز پوشیدن آن بخش لازم نباشد. مبنای احکام، جلوگیری از تهییج جنسی است و اگر مرد و زنی احتمال تحریک جنسی و برانگیخته شدن قوای شهوانی خود را بدهند نمی توانند مواضع و جاهایی را ببینند که دیدن آن جایز و پوشیدن آن لازم نیست

از این رو شخصی که احتمال تحریک خود را می دهد، دیدن این مواضع و جاهائی از زن و مرد جایز نیست و حرام می باشد. بدحجابی امنیت روانی و اجتماعی زنان را از بین می برداگر همه خانم های ایرانی مسلمان و غیرمسلمان با هر مذهبی که دارند، امنیت روانی، اجتماعی، اخلاقی و خانوادگی می خواهند باید بدانند که بدحجابی ها این امنیت را از بین می برد و سبب می شود در درجه اول دودش به چشم همه و خود آنها برود و دیگر نتوانند با امنیت زندگی کنند

عوامل مخرب در زندگی است ؛

1- تلویزیون: غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر با خبر شوید. می‌توانید موافقت کنید که در هفته، بعضی از شب‌ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش‌های مخرب زیادی دارد.

2- خانه‌نشینی: شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می‌توانید غذایی را که در منزل تهیه کرده‌اید به پارک ببرید و یا اینکه اگر می‌توانید به رستورانی که در آن خاطره‌های خوشی داشته‌اید بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه‌ تراشی‌های بی‌مورد، به گونه‌ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه‌های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌ها یا شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به دست آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید!

3- ساعات اضافی: دیگر دیر از سر کار به خانه بر نگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان و همسرتان نیست! تنها کافی است که کار، تمام زندگیتان را به خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید.

 4- رسیدگی به وضع ظاهر: فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به اینکه هر کدام از زن و شوهر، خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارش‌های بسیار فراوانی وجود دارد

پس بهتر است که دست از شوریدگی و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و در هم رها نکنید، از ریخت و پاش کردن در خانه خودداری کنید و به خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همان‌گونه که هستید دوست دارد، با این حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است.

5- بی‌توجهی: یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن،‌ گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می‌تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می‌کنید، تاثیر خوبی در زندگی‌تان بگذارد. زمانی که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید. بخصوص زمانی که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند هستند، اما تنها زمانیکه درست و بجا بکار برده شوند.

6- حسادت مفرط: دست از پاییدن و سین جیم کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک بر اساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. بدگمانی‌های بیش از حد، در نهایت او را به ستوه می‌آورد.

7- خانواده همسر: تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد اما نکته مهم آن است بدانید زمانی که این تفاهم به حد کافی وجود دارد چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت و آمدهای آخر هفته کم کم خسته می‌شود، به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

8- نبود برنامه: تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم‌ آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و ...) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و ...) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق در زندگی را در شما شعله‌ور می‌کند.

9- سکوت: مطمئنا عدم گفتگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف، اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است. با این حال، معمولا گفتگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد اما هیچ یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند. در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. در صورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان درمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف‌هایی می‌زنند که اگر سکوت کنند و آنها را نگویند، بسیار برای آنها بهتر است. پس حالا تصمیم و تشخیص آنکه چگونه سکوت زندگی را بشکنید با خودتان است.

 

 

 

همسرداری را از پیامبر(ص) بیاموزیم

مهربانترین نسبت به همسر آن رهبر فرزانه اسلام از سویی به سلاطین و رهبران جهان نامه نوشته و با اقتدار کامل با آنان سخن می گفت و در جنگ با مشرکان نیز قاطع و باصلابت بود و از سوی دیگر در میان خانواده اش با مهربانی، عطوفت، حلم و تواضع برخورد می کرد. هیچ کس از آن حضرت در خانواده اش خوش اخلاق تر نبود. هریک از یاران و یا اعضای خانواده اش که او را صدا می زد، در پاسخ با کمال نشاط و خوشرویی می فرمود: لبیک (سنن النبی ج1، ص2.5) پیامبر اکرم(ص) در منزل، خدمتکار اهل خانه محسوب میشد

نشستن مرد نزد همسرش در پیشگاه خداوند از اعتکاف در مسجد من محبوب تر است (التفسیر المعین ص 6.40) رسول خدا(ص) همواره مردان مسلمان را توصیه میکرد که با همسرانشان عالی ترین رفتار را داشته باشند و خود نیز چنین بود. آن حضرت در این زمینه به مردان مسلمان فرموده خیرکم خیرکم لاهله انا خیرکم لاهلی (من لا یحضره الفقیه ج 3/ 5.55) بهترین شما کسی است که نسبت به همسرش نیکوکار باشد و من نیکوکارترین شما نسبت به همسرم هستم. این شیوه پیامبر(ص) برگرفته از آموزه های قرآنی است و عاشروهن بالمعروف؛ و با همسرانتان به نیکی و شایستگی رفتار کنید (نساء19)
هدیه به همسر
هدیه دادن به همسر تأثیر فراوانی در تحکیم روابط خانواده دارد؛ زیرا هدیه نوعی اظهار محبت و اثبات صداقت در زندگی مشترک است. گذشته از آن، هدیه، مصداق بارز سپاس گزاری است. پیامبر(ص) در این زمینه این جملات را فرمود: هدیه کینه را می برد. هدیه محبت و دوستی به همراه دارد و ارتباط طرفین را تقویت میکند، هدیه در بسته را باز میکند. بحارالانوار ج47، ص8.16)

دقت در این سه جمله نبوی، نکات حکیمانه و آموزه های تربیتی فراوانی به همراه دارد که بر اهلش پوشیده نیست. رسول گرامی اسلام(ص) در کلام زیبایی فرمود: هرکس وارد بازار شود و هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده خود ببرد، پاداش او همانند کسی است که برای گروهی نیازمند صدقه ای برد و باید در دادن هدیه از دختران شروع کند. امالی صدوق ص7.57
خوش بویی و خوش خویی
همسر شایسته همواره از شوهرش توقع دارد که زیبایی ظاهر را در خانه و جامعه حفظ کند و بی نظم و درهم ریخته نباشد که موجب تنفر مردم گردد. همچنان که شوهر چنین انتظاری از همسرش دارد. رسول گرامی : خداوند خوشبو است و بوی خوش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد، بزرگوار است و بزرگواری را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پس جلو خانه های خویش را پاکیزه سازید و مانند یهودیان نباشید.( نهج الفصاحه ص296) رسول خدا (ص) خود نیز چنین بود

انس بن مالک می گوید: من ده سال با پیغمبر(ص) همنشین بودم و انواع عطرها را استشمام کرده ام ولی هرگز بویی از بوی دهان حضرتش بهتر نیافتم و چون یکی از اصحاب به ملاقات او می آمد حضرت با او برمی خاست و جدا نمی شد تا طرف جدا شود و برگردد و چون یکی از اصحاب به وی می رسید و دست می داد پیامبر(ص) دست خود را از دست او نمی کشید تا طرف قبلاً دست خود را درآورد و هرگز پاهایش را جلو همنشینی دراز نکرد و هیچ کس در محضر او نمی نشست مگر اینکه وقتی می خواست برخیزد، پیغمبر به احترام او برمی خاست (مکارم الاخلاق ج1، ص33 )

 

                                                 انتخاب همسر؛ بایدها ونبایدها

خیلی از جوانان مجرد در آستانه ازدواج در تعریف صفت خوب برای همسر آینده شان می‌مانند و وقتی در این مورد از آن‌ها سؤال شود، می‌گویند یک همسر خوب می‌خواهیم. حتی پدر و مادر‌ها هم می‌گویند دنبال یک مورد خوب می‌گردیم. همسر خوب واقعاً دارای چه ویژگی‌هایی است؟در مطلب حاضر سعی شده است ملاکهایی در خصوص انتخاب همسر ارائه شودکه برای جوانان راهگشا باشد. مطلب را به نقل از فارس از نظر می‌گذرانید. از آنجا که معیارهای خوب از دیدگاه افراد مختلف متفاوت است، ما نمی‌توانیم مصداق خوب بودن شخص مورد نظر آنان را شناسایی کنیم

در مرحله تحقیق برای ازدواج نیز از این سؤال که آیا فلان شخص جوان خوبی هست یا نه، نمی‌توان به پاسخی در خور تصمیم گیری رسید. پس از این واژه در مباحث ازدواج استفاده نکنید و اگر کسی از این واژه استفاده کرد، بهتر است از او معنی خوب بودن را بپرسیم.
خانم ‌ها وقتی برای خرید لباس یا وسایل منزل به بازار می‌روند، عادت دارند از فروشنده سؤال کنند آیا این کالا خوب است یا نه؟ آقایان نیز در خرید میوه و وسایل دیگر نیز همین طور عمل می‌کنند و معمولاً معیار خوب بودن از دیدگاه فروشنده شاید آن است که آن لباس یا پارچه زودتر فرسوده و پاره می‌شود و شما دوباره می‌آیید و از من خرید می‌کنید! به همین ترتیب، واژه خوب می‌تواند معانی متعددی داشته باشد که همه بستگی به دید اشخاص دارد. بنابراین، موضوع ملاک و معیار بحثی بسیار جدی در همسریابی است.

تفاوت معیارها
نکته دیگر در این خصوص تفاوت معیارهاست. آیا می‌توان برای همه درد‌ها یک نسخه تجویز کرد؟ آیا باید معیارهای یک همسر شایسته در همه یکسان باشد؟اگر معتقد به این نکته هستیم که هر پسری به درد هر دختری و هر دختری به درد هر پسری نمی‌خورد، چطور می‌شود با وجود سلیقه ها، ملاک ‌ها و معیارهای ثابت و قطعی ارائه داد. نمی‌توان برای ازدواج فرمولی تعیین کرد که حاصل آن همسر شایسته برای افراد مختلف باشد و بطور یقین نمی‌توان معیارهایی را در نظر گرفت و بعد بطور کلی نتیجه گرفت فلان شخص خوب یا بد است

برای آنکه بتوانیم با این بحث اصولی و منطقی برخورد کنیم، باید به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که هدف ما از ازدواج چیست و اگر جوانی ده ملاک و معیار برای خود دارد، کدامیک اصلی و کدامیک فرعی است؟ اولویت این ملاک‌ها چگونه تعیین می‌شود؟ از کدام ملاک ‌ها می‌توان صرفنظر کرد و کدام ملاک را باید شرط لازم تداوم زندگی شمرد؟

 

مهریه در قرآن

چنانکه از فرهنگ موضوعی قرآن کریم بر می‏آید کلمه‏ای مهر عینا در قرآن مجید به کار نرفته. بلکه در قرآن از مهر به عنوان صدقات‏ در آیه‏ی چهارم از نساء یاد شده و در آیات مختلف تحت عنوان اجور آمده و اطلاق اجور بیشتر در مورد متعه و ازدواج با کنیزان است. اما کلمه‏ی دیگری نیز که به جای مهر به کار می‏رود صداق‏، به فتح اول یا کسر اول است مالی است که مرد در عقد ازدواج به زن می‏دهد

و آیه‏ی چهارم نساء به آن اشاره دارد: آتوا النساء صدُقاتهن نحلةو بر آن جهت‏ به مهر صداق گفته یا صدقه گفته می‏شود که نشانه‏ی راستین بودن علاقه‏ی مرد است، بعضی از مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کرده‏اند. مهر علاوه بر صداق و اجرت، فریضه نامیده می‏شود . و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن و قد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم . اما کلمه نحله در نساء ۴ کاملا تصریح می‏کند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و عطیه و هدیه ندارد.

مقدار مهریه

امام باقر : الصداق ما تراضا علیه قل او کثر یعنی آنچه طرفین ازدواج به آن راضی می‏شوند کم باشد یا زیاد همان مهریه است. البته مهریه تا هر اندازه چه باشد اشکالی ندارد نساء۲۰ . و ان اردتم استبدال زوج مکان و آتیتم احداهن قنطارا فلا تاخذوا منه شیئا اتاخذونه بهتانا و اثما مبینا. اگر خواستید زنی را رها کرده و زنی دیگر به جای او اختیار کنید و مال بسیاری مهر او کرده‏اید البته نباید چیزی از او باز گیرید آیا بوسیله تهمت زدن به زن مهر او را می‏گیرند و این گناهی فاش و زشتی اینکار آشکار است. دلیل است ‏بر آن که زیاد بودن مهریه تا هر اندازه هیچ اشکالی ندارد

اما دلایل دیگری نیز هست که می‏تواند به صورت وجوب یا استحباب اندازه‏ی مهریه را تحدید کند. مثلا اگر زیاد بودن مهریه ایجاد عسر و حرج می‏کند یا اگر مانع ازدواج دختر باشد و او را به امر نامشروع به کشاند یا نوعی اسراف و تبذیر و تجملات ناروا در جامعه ایجاد کند. که برای تشخیص موارد آن‏ها باید به فتوای اهل فتوی مراجعه نمود. بهتر بود در این مسئله بجای آنکه این همه بر روی حد مهر تاکید شود که هیچ حدی ندارد (خصوصا در روزگار کنونی که بر اثر چشم و هم چشمی تعیین مهریه بالاتر موجب افتخار و سرافرازی است) بیشتر بر روی این مسئله تاکید شود که مهر مقداری تعیین شود که خود پسر توانایی آن را حتی در آن لحظه دارد.

مهریه فلسفه و اهداف آن
مهریه، صداق یا کابین، مقدار مالی است که از سوی شوهر به زن در فرآیندی به نام ازدواج داده می شود. اما آیا واقعاً ازدواج یک معامله و عقدی همانند دیگر عقود است؟ اگر ازدواج به معنای قرارداد و پیمان زناشویی باشد، مهر و محبت و عشق در این معامله، در کجای آن قرار دارد؟ چگونه می توان از یک قرارداد و معامله انتظار دست یابی به آرامش را داشت که در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج و همسری مطرح شده است؟ و اصولا فلسفه و اهداف مهریه و صداق در آموزه های قرآنی، چیست؟
در جستجوی آرامش و آسایش
آموزه های وحیانی قرآن چون مطابق فطرت سالم انسانی است، به این مساله توجه داشته و یکی از آیات و نشانه های پروردگاری خداوند را در موضوع مودت میان زن و شوهر دانسته که ثمره آن آرامش و آسایش است. خداوند درباره نقش همسری در ایجاد مودت و رحمت و آرامش و آسایش و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک الآیات لقوم یتفکرون؛ از نشانه های خداوندی آن که از نفس (خود) شما همسرانی را آفرید تا شما بوسیله آنها آرامش و سکونت یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد. در این امر نشانه هایی از پروردگاری خداوند برای متفکران است. (روم 12)
یکی از روشن ترین جلوه گاه ها و موارد خودنمایی مودت و رحمت، جامعه کوچک خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم یکدیگرند و این دو با هم مخصوصاً زن، فرزندان کوچکتر را رحم می کنند، چون در آنها ضعف و عجز مشاهده می کنند و می بینند که طفل صغیرشان نمی تواند حوائج ضروری زندگی خود را تامین کند، ارتباط میان همسران، ارتباطی با ابعاد و اهداف چندگانه است که آرامش، مودت و رحمت در کنار تناسل و توالد از جمله اهداف آن است. البته برخی ها تفاوت میان مودت و رحمت را این گونه گفته اند که مودت همواره طرفینی است، در حالی که رحمت می تواند یک سویه باشد

بنابراین، مودت همانند خدمات متقابل زن و مرد به یکدیگر است، اما رحمت همانند احسان، ایثار و عفو یک سویه است و شخص در برابر رحمت خویش متوقع چیزی نیست. در آیه فوق و 189 اعراف، هدف نخست از ازدواج و گرایش طبیعی میان زن و شوهر، سکونت دانسته شده که آرامش و اطمینان روحی و روانی میان زن و شوهر است. پس، ازدواج تندبادهایی را که بر مرد و زن می وزد به سکونت و آرامش تبدیل می کند و قلب و دل را آرام می سازد.

مهریه، هدیه مرد به زن
از آن جایی که مبنای زوجیت و جفت و همسری، مودت و رحمت است، عشق و محبت است که پیوند زننده میان زن و مرد می شود. براین اساس، اگر معامله و بده و بستان یا داد و ستدی میان زن و مرد ایجاد می شود، داد و ستد عشق و محبت و سکونت و آرامش است. از این رو خداوند نخست بر واژه مودت که بین طرفینی است توجه می دهد. به این معنا که هر یک از زن و مرد، برای دست یابی به سکونت و آرامش روحی و روانی، چیزی از کمالات خود را به فرد دیگر می دهد تا نقص طرف دیگر به کمال تبدیل شود؛ چرا که هر یک از زن و مرد، دارای کمالی است که در دیگری نیست و نقصی دارد که در دیگری به شکل کمال می باشد

از این رو در برخی از آیات از همسری به عنوان لباس یکدیگر یاد شده است؛ زیرا لباس، زشتی های آدمی را می پوشاند و به شخص زیبایی و کمال می بخشد.  پس هر یک از همسران، زشتی دیگری را می پوشاند و دیگری را به کمال می رساند و زیبا جلوه می دهد بقره187) اما عنصر اساسی در همسری که پایداری و ماندگاری آن را تضمین می کند، رحمت است که در آیات دیگر قرآن با واژگانی دیگر چون عفو، احسان، ایثار و مانند آن بیان شده تا جلوه کمتری به این مسئله داد و ستد داده شود و از حدود و مرزهای عقود و معاملات صرف و محض مادی بیرون برد؛ زیرا عقد نکاح و ازدواج هر چند به ظاهر به شکل معامله و داد و ستد است، ولی در باطن نمی توان آن را از مصادیق عقود و معاملات دیگر دانست، بلکه مصداقی از رحمت و محبت است

یکی از ویژگی های آموزه های قرآنی این است که زندگی بشر را در دو فاز تعریف و تبیین می کند که آن دو، فاز عدالت و احسان است. مرتبه عدالت مرتبه ای مرتبط با عقلانیت و مرتبه احسان مربوط به حوزه عاطفه و احساس است.

                 شرح ماجرای ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) از زبان امام رضا(ع)

حضرت على(ع) فرمود: تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمى‌کردم، این‌ مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت‌ فرمودند: اى علی! عرض کردم: بفرمایید اى رسول خدا! فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟ عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم ‌حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورند و من از اینکه فرصت ازدواج‌ با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه ام‌سلمه به خدمتشان رسیدم

وقتى به من نگاه کردند، چهره‌شان درخشید، تبسّمى فرموده به گونه‌اى که سفیدى دندان‌هایشان را که ‌مى‌درخشید دیدم، حضرت فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت. گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّه!؟ حضرت فرمودند: جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى‌ نزد من آمد و آن‌ها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده‌اى؟ او گفت: خداوند تبارک و تعالى‌ ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشت‌ها را با تمام درخت‌ها و رودخانه‌ها و میوه‌ها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى‌ بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن‌ سوره‌هاى «طه» «طس» «شورى» و سوره‌هایى که با «طسم» شروع‌ مى‌شود امر فرمود و به یک منادى دستور داد که چنین جار بزند:
اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمّد را به عقد على بن ابى‌طالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یک دیگرند. سپس ‌خداوند تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل که در بلاغت‌ هیچ یک از ملائکه به پاى او نمى‌رسند امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبه‌اى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌اى نیاورده بودند، سپس به ‌یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند: اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابى‌طالب حبیب محمّد و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید، چه‌ اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم

راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟ خداوند فرمود: اى ‌راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم‌ همراه مى‌کنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مى‌دهم و قسم به عزّت و جلالم ‌که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینه‌داران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مى‌دهم.
س مژده بده اى علىّ! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم. حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل ‌به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک ‌و تعالى نمى‌خواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مى‌فرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است. حضرت على(ع) گفت: «
رَبِّ أَوْزِعْنِی‌أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ‌»؛ پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که‌ به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند.

              درس‌هایی از ازدواج حضرت زهرا (س) برای خانواده‌ها

از ماجرای ازدواج حضرت علی‌ع و حضرت فاطمه‌ع نکات بسیار جالبی را می‌آموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیرو راستین اسلام، بایستی تا مرز توان تلاش کنیم تا مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد، و دوم آنکه ساده‌ زیستی در تمام شئون زندگی جامعه و بخصوص ازدواج راه یابد، وگرنه قید و بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیر اسلامی و یا ساخته و پرداخته ذهن‌های کوتاه مادی و اشرافی است چون غل و زنجیر بر دست و پای جوانان و والدین آنها می‌افتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و سنگین‌تر می‌شود، تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را می‌گیرد و حیات جامعه را به سوی نابودی می‌کشاند و بر فساد و نابسامانی‌های روانی و مشکلات اخلاقی می‌افزاید.:
1- کفو و همتا بودن: یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکان‌پذیر است. برخی تصور می‌کنند کفویت تنها به شرایط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد. در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و همسویی آرمان‌ها، خواست‌ها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهی‌های علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی است

اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی ع خرسند می‌شدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه ع نیز خواستگاران فراوانی بودند اما حضرت فاطمه ع و پیامبر ص به این وصلت‌ها راضی نشدند. تنها حضرت و روح والای او بود که زیبایی‌ها و شکوه معنوی حضرت علی ‌ع را درک می‌کرد . در این مورد پیامبر اکرم ص فرمودند: اگر خدا علی را نمی‌‌آفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (ینابیع الموده ص177 و 237 )
2- خواستگاری بدون واسطه: خواستگاری بدون هیچ تشریفات و حضور واسطه انجام شد و حضرت علی‌ع شخصاً به خواستگاری حضرت فاطمه ع از پیامبر ص اقدام نمود.
3- شرط اول؛ رضایت دختر: پیامبر گرامی ص بدون رضایت دخترش حضرت فاطمه ع به خواستگار پاسخ مثبت نداد.
4- قناعت: در تهیه جهیزیه به ضروری‌ترین و ابتدایی‌ترین وسایل زندگی در آن عصر بسنده شد. از سیرت پیامبر اسلام ص می‌آموزیم که بایستی در الگوی مصرف تجدید نظر کنیم و در زندگی فناپذیر و زودگذر دنیا به حد اقل ممکن قناعت ورزیم تا از گذرگاه پرهیاهوی زندگی سبکبار بگذریم و تن به بردگی این و آن ندهیم

مگر حضرت فاطمه ع دختر پیامبر ص رهبر بی ‌نظیر مسلمانان نبود؟ مگر از نژاد بنی‌هاشم یعنی اصیل‌ترین و شریف‌ترین تیره‌های عرب به حساب نمی‌آمد؟ مگر مادرش حضرت خدیجه ع، ثروتمندترین زن عرب در عصر خویش نبود؟ مگر از همه جهات علمی فردی، آگاه تر و اندیشمندتر از همگان نبود؟ مگر پیامبر گرامی اسلام ص نمی‌توانست جهیزیه زیادی را همراه دخترش کند؟ پاسخ همه این سئوالات، مثبت است اما منش و روش پیامبر عظیم ‌الشأن اسلام ص و خاندانش بر ساده‌ زیستی استوار است (زندگانی فاطمه زهرا ع قاسم‌ پور ص47 ).
5- مهیا کردن خانه: اکنون ببینیم علی بن ابی طالب ع، شهسوار اسلام و محبوب‌ترین مردان و نزدیکترین آنان در نزد خدا و رسول خدا ص چه داشت و چه تهیه کرد؟ ابن شهر آشوب: حضرت علی ‌ع نیز اتاق خود را برای عروسی آماده کرد. بدین ترتیب که؛ ابتدا مقداری ماسه کف اتاق پهن کرد و چوبی هم تهیه نمود، به دو طرف اتاق وصل کرد تا لباس‌های خود را روی آن بیندازد، و یک پوست گوسفند هم کف اتاق انداخت، و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در آنجا نهاد(زندگانی حضرت فاطمه محلاتی، ص‌56) همین.      

ازدواج حضرت زهرا(ع) الگوی جوان امروز

بی شک، مطالعه دقیق و عالمانه در حیات سراسر درخشان فاطمه زهرا(ع) می تواند درهای بسته بسیاری را برای مشتاقان کسب معرفت و کمال بگشاید و برای جویندگان آرامش و خوشبختی، بهترین نسخه های عملی را به ارمغان آورد و سرگشتگان وادی حیرت را به سر منزل امن و ایمن رهنمون باشد، گرچه قرن ها از آن دوران گذشته است و دختران و زنان در قرن بیست و یکم با شرایط جدید اجتماعی مواجهند و شاید به نظرشان بسیاری از این دغدغه ها از مسائل خاص عصر مدرن است و با جستن و کاویدن در گذشته، نمی توان گرهی از مشکلات عصر مدرن و پست مدرن گشود! بحث از حضرت فاطمه زهرا(ع) بحث درباره زنی است که نقش های متعددی را در زندگی ایفا کرده و با اینکه عمری محدود و کوتاه داشت و دوران زندگی اش بسیار اندک بود، ولی تاریخ حیاتش به گونه ای است که هر ورقی از آن برای ما و آیندگان درس زندگی است

آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت، بلکه الگویی جاویدان برای همه عصرهاست. بحث درباره حضرت زهرا و معرفی زندگی اش برای همگان راه گشاست؛ زیرا در عصر ما گسیختگی عقاید و ایدئولوژی هاست، برای به دست آوردن هدف روشن و جهت زندگی، عده ای مات و مبهوتند. در چنین شرایطی، چه بهتر که راه فاطمه، که مورد تأیید دوست و دشمن و دارای جنبه های علمی و الگویی است، عرضه گردد.
عوامل مؤثر در تحکیم خانواده و آموزه های اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا(ع) در امر ازدواج
اگر در ازدواج، رضایت الهی و خداپسندانه مد نظر نباشد، این ازدواج، ریشه مستحکمی نخواهد داشت و نمی تواند ممدوح و پسندیده باشد. هر چه نور خدا، در مقدمات ازدواج شعله ور تر باشد، این نور در سراسر زندگی زوجین، بیشتر جلوه گر خواهد شد. تمهیدات ازدواج حضرت زهرا(ع) در کمال تعالی و نورانیت و با رضایت الهی بوده است

وی در همه اعمال و رفتارش جز رضایت دوست، چیزی در نظر نداشت و می فرمود اللهم انی اسئلک بما تحب و ترضی: رضایت مندی زوجین، یکی از شروط اصلی در امر ازدواج است. اگر یکی از دو طرف ازدواج، ناراضی و ناخشنود باشد، تأثیرات منفی در زندگی مشترک باقی خواهد گذاشت و صلح و مودتی در آن شکل نخواهد گرفت. حضرت زهرا(ع) رضایت خود را از ازدواج با علی(ع) این گونه اعلام می نماید: رضیت بما رضی الله و رسوله؛ من به آنچه خدا و رسول خدا راضی اند، راضی و خشنودم
یکی از عوامل مؤثر در ازدواج، این است که خانواده ها به ازدواج فرزندانشان راضی باشند

در صورتی که زوجین به بی رغبت بودن خانواده های خود پی ببرند، به تدریج زندگی مشترکشان رو به سردی می گراید. زندگی حضرت زهرا(ع) از ضمانت محکمی برخوردار بود. پیامبر(ص) در همه مراحل زندگی این زوج، با خشنودی و رضایت و به عنوان یک عقل مجرب، از تداوم این ازدواج حمایت می کردند و در رفع مشکلات آنها می کوشیدند

از عوامل اساسی دیگر در امر ازدواج، دقت و توجه به ارزش ها و معیارهای الهی است. چنانچه در ازدواج و مقدمات آن، به ارزش های راستین و واقعی ارج نهاده شود، بی شک، دیگر زندگی های از هم پاشیده و نابسامان نخواهیم بود. توجه بیش از حد به ارزش های پوچ و باطل در مقدمات ازدواج، مانند مهریه، جهیزیه، مراسم ازدواج و...، کدورت ها و مشکلات را به وجود می آورد

جهیزیه حضرت زهرا(ع) هفده قلم بیشتر نبود. وقتی به فاطمه(ع) طعنه زدند که تو همسر مرد فقیری شده ای، فرمودند: رضیت به فوق الرضا؛ من به علی راضی هستم و رضایت من از او، فوق درجات رضایت است. وقتی هم به علی(ع) طعنه زدند که می توانستی دختر ثروتمند را به عقد خود در آوری تا خانه تو را پر از جهاز کند، آن حضرت فرمودند: همانا ما گروهی هستیم که به مقررات الهی رضایت داده ایم و جز رضایت او چیزی نمی خواهیم و افتخار ما به اعمال نیکوست، نه به مال و ثروت. حضرت زهرا(ع) با تکبیر به خانه علی(ع) مشرف شدند و در میانه راه، پیراهن عروسی را به مسکین بخشیدند.

 دیدگاه مثبت همسران نسبت به هم، یکی دیگر از عناصر مهم در ازدواج و تحکیم خانواده می باشد. وقتی در ازدواج، طرفین نظر مثبت و مساعدی نسبت به هم داشته باشند، زندگی خوبی را آغاز خواهند نمود. وجود چنین دیدگاهی، موجب پوشاندن نقایص هر یک از زوجین در نظر دیگری خواهد گردید

وقتی پیامبر(ص) در آغاز زندگی مشترک علی(ع) و فاطمه(ع)، دیدگاه آنها را جویا شدند، علی(ع) عرض کرد: چه قدر او یاور خوبی در راه اطاعت خداست، و فاطمه(ع) پاسخ داد: علی(ع) بهترین شوهر است. از عوامل مهم دیگر، داشتن یقین و اعتقاد زوجین به تداوم ازدواج می باشد. زوجین باید باور و اطمینان داشته باشند که هرگز از هم جدا نخواهند شد و وصلت آنها دایمی است؛ چون ترس از جدایی، گرمی زندگی را از بین می برد. حضرت زهرا (ع) در اولین روز زندگی مشترکشان با علی(ع)، به ایشان گفتند: ای علی، من امروز از خانه پدرم به خانه شما منتقل شدم و روزی هم از این خانه به قبر و لحد پای خواهم گذاشت یعنی بجز مرگ، چیزی نمی تواند در زندگی آنها خللی وارد کند

از دیگر عوامل، درک روحیات و حالات همسر در زندگی زناشویی می باشد. توجه به این عامل در زندگی، بسیار آرامش بخش و سازنده است و این شناخت نسبت به ابعاد وجودی همسر می تواند باعث ایجاد محبت شود. در حسن معاشرت زن با شوهر، عامل تواضع و فروتنی در برابر همسر، عنصری اساسی است که می تواند مرد را در زندگی، سرشار از خشنودی نماید. فروتنی مناسب، از مفاهیمی است که در بیشتر دوره ها و در بین اکثر اقوام و ملل، مورد احترام است

امام صادق (ع) می فرمایند: سه چیز، محبت را بر جای می گذارد: خوش اخلاقی، خوب مدارا کردن و تواضع. حضرت زهرا (ع)، با وجودی که سرور کائنات است، در مقابل همسرش تواضعی ستودنی دارد. مثلا وقتی در برابر شفاعت علی (ع) از خلیفه، که برای عیادت او اجازه می خواست، قرار گرفت، چنین متواضعانه پاسخ داد: علی جان! خانه، خانه توست و من کنیز تو هستم. یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در روابط میان زن و شوهر، ابراز محبت و مهربانی به همسر است

 

شنیدن کلمات محبت آمیز، از لوازم یک زندگی موفق زناشویی است. پیامبر (ص) می فرمایند: هیچ گاه این کلام شوهر که به همسر خود می گوید: "دوستت دارم"، از دل زن خارج نمی شود. زن باید به طور متقابل به همسرخود محبت نماید. حضرت زهرا (ع) در عبارتی خطاب به همسرشان می گویند: روح من فدای روح تو باد و جان من سپر بلای جان تو باشد.

ایجاد آراستگی ظاهری و باطنی برای همسر، از عناصر اساسی دیگر است. گرایش به زیبایی و آراستگی، از تمایلات فطری انسان است که با سرنوشت آدمی، ممزوج می باشد. از این رو، در همه جوامع و فرهنگ ها، زیبادوستی و جمال پرستی دیده می شود. گشادگی صورت و نگاه صورت مهربان، انواعی از زینت چهره می باشد. شادمانی باطنی و رضایت خاطر هم، نوعی درخشندگی در چهره ایجاد می کند. حضرت زهرا (ع) سعی می کردند در محیط خانه، عطر آگین و آراسته باشند. حتی ایشان در آخرین لحظات زندگی خود به اسماء فرمودند: عطر مرا که همیشه خود را با آن عطر آگین می نمودم.
یکی از عوامل در استحکام ازدواج ها،
عمق بخشیدن به محبت، حمایت و دفاع از همسر و قدردانی از تلاش ها و زحمات اوست. زمانی که علی(ع) را با اکراه و اجبار برای اخذ بیعت به مسجد مدینه می بردند، حضرت زهرا (ع) برای دفاع از همسرش به درب مسجد آمدند و در یاوری علی (ع) فرمودند: به خدا سوگند ای سلمان، از درب مسجد مدینه پا را بیرون نمی گذارم تا آنکه پسر عموی خود را با چشمان خودم، سالم ببینم (شیخ مفید 1374 ص181) زیبا، مؤدبانه و با احترام خطاب کردن همسر، یکی از عوامل ازدواج های موفق می باشد. در صورتی که صدا کردن همسر، احترام آمیز باشد، محبت و صمیمت زیادی را در پی خواهد داشت. نام بردن زیبا و مناسب افراد، باعث برقراری ارتباط مثبت خواهد شد و به طور متقابل، واکنش مثبت مخاطب را نیز فراهم می کند. این عمل، تأثیر عمیقی در واکنش های عاطفی همسران بر جا می گذارد و زن و شوهر، بیش از هر چیز به این واکنش های عاطفی مناسب نیازمندند.
دین اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را منشأ آرامش و آسایش می داند و امروزه با توجه به حاکمیت زندگی مدرن، ضرورت آسان کردن این سنت الهی در بین جوانان احساس می شود. تأملی ژرف بر سیره معصومان(ع)، نمونه هایی از ازدواج شایسته را نشان می دهد. زوج های جوان با تأسی و پیروی از زندگی این بزرگواران می توانند ازدواج پر از شور و عشق داشته باشند. بدون تردید، وجود مقدس حضرت زهرا(ع)، سیره، رفتار و گفتار آن گرامی برای تمام زنان و جوانان امروزی مایه مباهات و اسوه کامل می باشد و مجموعه ای سالم و کامل از تجسم همه خوبی ها و زیبایی هاست .

                                  سیمای همسرداری از نگاه قرآن کریم مودت و رحمت الهی بین زن و شوهر

 و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرارداد؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند. (روم 21) ن و شوهر لباس یکدیگرند ... آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها...( بقره 187)
هدایت خانواده ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید!( تحریم 6) خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! از تو نمی خواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی می دهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست!.( طه 132) او [اسماعیل] همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد؛ و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.( مریم 55)
عدم همکاری از آنچه نهی شده است و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن؛ و از (نعمتهای) آن، از هر جا می خواهید، گوارا بخورید؛ (اما) نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.( بقره 35)
تقدم دوستی خدا و پیامبر بر دوست داشتن زن و فرزند و اموال بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آورده اید، و تجارتی که از کساد شدنش می ترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمی کند!( توبه 24)
دشمنان خانگی
ای کسانی که ایمان آورده اید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها برحذر باشید؛ و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را می بخشد)؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است!( تغابن 14) و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک می کند؛ زیرا خداوند، داناو آگاه است (و از نیات همه، با خبر است)
عدم علاقه به خویشان که با خدا و رسول مخالفند
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیر دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها «حزب الله»اند؛ بدانید «حزب اللّه » پیروزان و رستگارانند.( مجادله 22)
خوش رفتاری با همسر (زن)
... و با آنان، شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتی) کراهت داشتید، چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار می دهد!( نساء 19)
قناعت در زندگی و آنان هستند که هنگام انفاق بمسکینان اسراف نکرده و بخل هم نورزند بلکه در احساس میانه رو و معتدل باشند.( فرقان 67)
روابط زناشویی کسانی که زنان خود را «ایلاء» می نمایند [=سوگند یاد می کنند که با آنها، آمیزش جنسی ننمایند،] حق دارند چهارماه انتظار بکشند.(و در ضمن این چهارماه، وضع خود را با همسر خویش، از نظر ادامه زندگی یا طلاق، روشن سازند.) اگر (در این فرصت،) بازگشت کنند، (چیزی بر آنها نیست؛ زیرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.( بقره 226)
دوری از تمتع غلط دنیا محبت امورمادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (وزندگی والا و جاویدان)، نزد خداست.( آل عمران 14)
پرداخت مهریه و چگونه آن را باز پس می گیرید، در حالی که شما با یکدیگر تماس و آمیزش کامل داشته اید؟ و (از این گذشته)، آنها (هنگام ازدواج،) از شما پیمان محکمی گرفته اند!( نساء 21) و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید، و مال فراوانی (بعنوان مهریه) به او پرداخته اید، چیزی از آن را پس نگیرید! آیا برای بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل می شوید؟!( نساء 20)
اختلافات خانوادگی
و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک می کند؛ زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است.)( نساء 35) و اگر زنی، ازطغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پاره ای از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است؛ اگر چه مردم (طبق غریزه حب ذات، در این گونه موارد) بخل می ورزند

و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد)( نساء 128) محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (وزندگی والا و جاویدان)، نزد خداست
زنان شایسته
و آنها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبایی می کنند؛ و نماز را برپا می دارند؛ و از آنچه به آنها روزی داده ایم، در پنهان و آشکار، انفاق می کنند؛ و با حسنات، سیئات را از میان می برند؛ پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست... (همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن می شوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند...( رعد 22و23) بهشتیان، امروز به نعمت های خدا مشغول و مسرورند. آنها و همسرانشان در سایه های (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه زده اند.( یس 55و56) و خداوند برای مومنان، به همسر فرعون مَثل زده است...( تحریم 11)
زنان ناشایست
بجز همسرش، که مقدّر داشتیم از بازماندگان (در شهر، و هلاک شوندگان) باشد!» (حجر 60) (فرشتگان عذاب) گفتند: «ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم! آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد! در دل شب، خانواده ات را (ازاین شهر) حرکت ده! و هیچ یک ازشما پشت سرش را نگاه نکند؛ مگر همسرت، که او هم به همان بلایی که آنها گرفتار می شوند، گرفتار خواهدشد! موعد آنها صبح است؛ آیا صبح نزدیک نیست؟!»( هود 81) خداوند بر کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مَثل زده است، آن دو تحت سرپرستی دوبنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند!( تحریم 10)

                                                                    فلسفه تعدد زوجات
خدیجه(س)، تنها همسر پیامبر(ص) تا پنجاه سالگی

مهمترین نکته در ازدواج پیامبر(ص) این است که آن حضرت(ص) در طولانی ترین بخش عمر خویش یعنی از 52 تا 05 سالگی فقط با همسر اول خود حضرت خدیجه(ص) زندگی کرد و تا ایشان زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد. با توجه به این که رحلت آن حضرت(ص) در سن 36 سالگی بوده است؛ می توان دریافت که ایشان در طول اقامت 31 سال در مدینه به دلیل اجرای برخی از احکام و زدودن افکار جاهلی تن به برخی از ازدواج ها داده و در برخی دیگر مصالح جامعه اسلامی را در نظر داشته است. اولین زنی که پیغمبر اکرم گرفت، حضرت خدیجه(س) بود. ازدواج پیغمبر با خدیجه در سال 51 قبل از بعثت بوده و پیغمبر در سن 25 سالگی خدیجه را که 40 سال داشت به ازدواج خود در آورد. خدیجه زن بیوه ای بود که قبلا دو شوهر کرده بود.

* ازدواج‌های پیامبر، تابع مصالح دینی و اجتماعی انگیزه‌های ازدواج حضرت، نه از سر شهوت‌رانی و خوشگذرانی، بلکه اساساً بر طبق دستور الهی و بر پایه مصالح و مقتضیات اسلام در آن مقطع زمانی صورت گرفته بود. ابوسفیان این دشمن پیامبر، وقتی از ازدواج ایشان با دختر خود،‌ زمانی که دخترش در حبشه تنها مانده بود، ‌آگاه شد، گفت:‌ «پشت این مرد به زمین مباد». شرایط زمانی ازدواج‌ها که در اوج سختی و فشار جنگ‌ها بود و از طرفی ازدواج با زنان بیوه که برخی چندین بار ازدواج کرده بودند و همسر نگرفتن از انصار که به راحتی اسلام را پذیرفته بودند و عدم انتقاد از ازدواج‌های پیامبر در زمان ایشان همگی از این مطلب نشان دارد که این ازدواج‌ها بر پایه مصالح و اقتضائات زمان بوده است نه از سر لذت که برخی در پی القای آن هستند. انگیزه‌های ازدواج‌های حضرت را به صورت کلی می‌توان در سه بخش انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی، اخلاقی و دینی تحلیل و تبیین کرد که به آنها اشاره می‌‌شود.
الف‌)انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی (همبستگی با اقوام مختلف)
هنگامی که پیامبر ندای اسلام را بلند کرد، تنها بود و تا مدت‌‌ها جز عده‌ای محدود به او ایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافی عصر و محیط خود قیام کرد و به همه اعلام جنگ داد،‌ طبیعی است که همه اقوام و قبایل آن محیط بر ضد او بسیج شوند و باید از تمام وسایل برای شکستن اتخاذ نامقدس دشمنان استفاده کند که یکی از آنها ایجاد رابطه خویشاوندی از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ زیرا محکم‌ترین رابطه در میان عرب جاهلی، رابطه خویشاوندی محسوب می‌شد و داماد قبیله را همواره از خود می‌دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناه می‌شمردند، قرائن زیادی در دست داریم که نشان می‌دهد ازدواج‌های پیامبر لااقل در بسیاری از موارد، جنبه سیاسی داشته است.
در راستای این اهداف، پیامبر (ص) با عایشه دختر ابوبکر از قبیله بزرگ «تیم»،‌ با حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی»، با ام‌حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنی‌امیه، ام‌سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی‌اسد، میمونه از بنی‌هلال و صفیه از بنی‌اسرائیل پیوند زناشویی برقرار کرد، ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است؛ به ویژه در آن فرهنگ، تاثیر بسیاری از خود به جا می‌گذارد. در آن محیط که جنگ، خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر ابن‌خلدون، ‌جنگ و خونریزی جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، بهترین عامل بازدارنده از جنگ‌ها و عامل وحدت و الفت، پیوند زناشویی بود

با دقت در ازدواج‌های حضرت، به این نکته پی می‌بریم که همسران حضرت تنها از میان مهاجران و نه انصار بود، برای اینکه اتحاد و همدلی بین حضرت و انصار وجود داشته و به واسطه‌ای نیاز نبود؛ اما بین حضرت و قبایل مهاجر، کدورت و دشمنی‌هایی اتفاق افتاده بود که عقد ازدواج آنها را به عقد دوستی و وحدت تبدیل می‌کرد، به همین جهت پیامبر (ص) با قبایل بزرگ قریش، به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (ص) دشمن بودند، مانند بنی‌امیه و بنی‌اسرائیل، ازدواج کرد؛ اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمی‌شد و آنان نسبت به پیامبر (ص) دشمنی نداشتند، ‌ازدواج نکرد.
«گیورگیو» نویسنده مسیحی می‌نویسد: محمد (ص) ام‌حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد، در نتیجه پیامبر با خاندان بنی‌امیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام‌حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانواده‌های مکه شد».

ب)انگیزه‌های اخلاقی نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است، اینکه با دقت در سیره پیامبر(ص) می‌توان دریافت که هیچ‌گاه مقصود ایشان از این ازدواج‌ها، تمایلات جنسی نبوده است، با تأمل در ازدواج‌های حضرت، ما شاهد انگیزه‌های اخلاقی نوعاً حمایت مادی یا معنوی از زنان (همسران) هستیم که شواهد زیر این ادعا را ثابت می‌کنند:
1. ایشان در طولانی‌ترین بخش عمر خویش یعنی از 25 تا 50 سالگی فقط با همسر اول خویش حضرت خدیجه زندگی کرد و تا او زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد؛ در حالی که ایشان در سن جوانی بودند، بعد از خدیجه نیز تا یک سال ازدواج نکرد، ازدواج‌های متعدد پیامبر(ص) در هفت سال آغازین هجرت بوده است؛ یعنی در حد فاصل سنین 54 تا 61 سالگی بوده است.
2. علاوه بر این شکی نیست کسانی که به زن‌دوستی و شهوت‌رانی نظر دارند، به طور معمول به دنبال جمال، زیبایی و زنان جوان هستند، ولی در سیره پیامبر اکرم(ص) نه تنها چنین چیزی وجود ندارد، بلکه ما شاهدیم که ایشان بعد از ازدواج با دختر باکره با بیوه‌زنان و حتی با زنان پیر ازدواج می‌کند و این با انگیزه شهوانی مشابهتی ندارد.
3. علت ازدواج ایشان با ام‌حبیبه (رمله) دختر ابی‌سفیان به این خاطر بود که شوهرش در حبشه نصرانی شد، ولی او مسلمان باقی ماند؛ پس رسول خدا(ص) برای حمایت از او به صورت غیابی با ایشان ازدواج کرد و نجاشی حاکم حبشه از طرف پیامبر عقد را جاری ساخت. در اینجا به صورت واضح می‌توان انگیزه دینی و حمایتی پیامبر را دید و این کار با سخن کسانی که این ازدواج‌ها را با انگیزه شهوت‌ می‌دانند سازگار نیست؛ چون این زن در حبشه بود و حتی زمان برگشت او مشخص نبود.
4. ازدواج گاهی برای حفظ جان برخی از زنان مسلمان صورت می‌گرفت. درباره سوده بنت زمعه این جهت را بیان کردند؛ چون همسر خود را از دست داده بود و اقوام او همه کافر بودند که درباره او خطر کشته شدن یا اسارت و شکنجه وجود داشت، رسول خدا(ص) با ازدواج، او را نجات داده و در پناه خود قرار داد.
5. رسول خدا(ص) برای کمک و تأمین زندگی برخی از زنان که بیوه شده بودند، با آنها ازدواج کرد؛ مانند ازدواج با زینب بنت خزیمه که در جاهلیت به خاطر انفاق به فقرا و مساکین به ام‌مساکین شهرت داشت، اما بعدها وی خود فقیر و تهیدست شده بود، پیامبر با ازدواج با او در پی حفظ آبروی وی برآمد.
6. انگیزه ایشان در ازدواج با ام‌سلمه این بود که او دارای کودکان یتیمی بود که قادر به اداره آنها نبود.
7. در برخی از ازدواج‌ها، انگیزه پیامبر، رهایی اسرا و آزادسازی آنها بود؛ چنان‌که با صفیه دختر حیی بن‌ اخطب یهودی ازدواج کرد که دختر بزرگ یهودیان بود و او را از اسارت آزاد کرد.
8. حضرت با ازدواج با جویره دختر حارث بن ابی‌ضرار رییس طایفه بنی‌المصطلق که به اسارت درآمده بود، موجبات آزادی همه اسرای این قبیله را فراهم آورد؛ چون مسلمانان دیگر وقتی دیدند این طایفه با پیامبر خویشاوند شدند، همگی اسرای این قوم را که در دست داشتند، آزاد کردند و مردمان بنی‌المصطلق وقتی این رفتار را دیدند، همگی به اسلام گرویدند. این تعبیر لطیفی است که نشان می‌دهد ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف برای حل یک سلسله مشکلات اجتماعی و سیاسی بوده است.
ج)انگیزه‌های دینی
بعضی از ازدواج‌های پیامبر (ص) به امر الهی و به منظور اثبات یک حکم دینی یا برداشتن سنت جاهلی بود که خود حضرت پیش‌قدم می‌شدند؛ اینجا می‌توان به ازدواج با زینب بنت جحش اشاره کرد. در اسلام «پسرخوانده» حکم پسر واقعی را ندارد و زن پسرخوانده بر مرد محرم نیست؛ در حالی‌که در جاهلیت احکام پسر واقعی را بر پسر خوانده سرایت می‌دادند، از آن جمله زن پسرخوانده محرم بود، اسلام این حکم را باطل کرد. پیامبر (ص) به دستور خدا با زینب بنت حجش که همسر مطلقه زید بن حارثه، پسرخوانده پیامبر بود، ازدواج کرد، تا حکم جاهلی را در عمل باطل کند و مردم، پذیرای نقض حکم جاهلی باشند. اگر این ازدواج صورت نمی‌گرفت، ممکن بود زید بن‌ حارثه، یا پسرش اسامه بن ‌زید، بعد از رحلت پیامبر به عنوان پسر و وارث پیامبر مطرح می‌‌شد و مسیر امامت و وراثت خاندان پیامبر (ص) دگرگون می‌شد

   نصیحت های پدرانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به زن و شوهر ها

* اگر کدورتی پیش‌ آمد باید لابلای محبت ذوبش کنید. نباید یک حرف کوچکی را بزرگ کنند و مرتب کش‌ بدهند.

* زن چه در محیط خارج خانه باشد و چه در داخل خانه در این کشاکش با تلاطم‌هایی برخورد می‌کند که بیشتر به آرامش، آسایش و تکیه کردن به یک شخص مطمئن نیاز دارد. او کیست؟ او شوهر است.

* سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی به خصوص در پنج سال اول با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد آن دیگری هم حتما در مقابل او ناسازگاری نشان دهد.

* زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. نه احترام ظاهری و تشریفاتی بلکه احترام واقعی. احترام را در قلب خود نگه دارید و برای هم حرمت قائل شوید.

* اگر نسبت به احساسات یکدیگر بی اعتنایی و بی‌توجهی کنند به تدریج حالت بی‌محبتی از یک طرف به وجود بیاید حتما به آن طرف دیگر هم سرایت می‌کند.

* اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد تحمل کنید که او ...
اگر در زندگی زناشویی این گزینه را انجام دهید مطمئن باشید که شما بهترین همسر دنیا خواهید بود.


۲- صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی‌دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.


۳- منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی‌طرفانه قضاوت کنیم.


۴- کم توقع باشیم؛ از همسرمان آن‌قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.


۵- مثبت‌نگر باشیم؛ به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه‌های خوب زندگی را فراموش نکنیم.

 

۸- شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت می‌کند حتی‌الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف‌های او توجه داریم.


۱۲- به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنیم.


۱۴- با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می‌توانیم مالک قلب‌های یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.


۱۹- به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می‌شود خواسته‌های خود را به راحتی بیان کند.


۲۲- قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیت‌ها و همکاری‌هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه‌های خاصی نیازمند نیستیم!


۲۵- الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.


۲۶- خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه می‌کردم؟»


۲۷- به خواسته‌ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.


۲۹- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.


۳۱- به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی‌های زندگی‌مان را می‌پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می‌شود.


۳۵- سختی‌ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبک‌تر می‌نماید.


۳۶- فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.


۳۹- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه‌دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.


۴۰- مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم

آیا دوست دارید همسر مناسب نصیبتان شود؟


👱 برای آقایان

1⃣ به جای ملاک هایی مثل شاغل بودن دختر، و ثروتمند بودن پدر دختر، و زیبایی و خوشگلی، ملاکتان ایمان و عفت و پاکدامنی دختر باشد. (محجة البیضاء، ج 3، ص 85)

2⃣ با دختری که مهریه بالا می خواهد ازدواج نکنید. (معانی الاخبار، ص۱۵۲)

3⃣ با دختر احساساتی بی عقل و احمق ازدواج نکنید که فرزندش هم مثل خودش احمق خواهد شد. (النوادر راوندی، ص۱۳)

4⃣ با دختر زیبایی که در خانواده بدی تربیت شده است ازدواج نکنید. (کافی، ج۵،ص۳۳۲)

5⃣ با دختر عقیم و نازا ازدواج نکنید. (کافی، ج۵، ص۳۲۴)

6⃣ با زن مریض احوال و ضعیف که همیشه ناله می کند و مریض است یا به خود تلقین مریضی می کند ازدواج نکنید. (کافی، ج۵، ص۳۲۵)


👰 برای خانم ها:

1⃣ به جای ملاک ها و معیارهایی مثل پولدار بودن و خوش تیپی و غیره، ملاکتان ایمان و پاکی مرد باشد. در حدیث داریم با مرد با تقوا ازدواج کنید چون  اگر شما را دوست داشته باشد، گرامیتان می دارد و اگر هم دوست نداشته باشد، لااقل به شما ستم نمی کند. (دعائم الاسلام، ج۲،ص۹۶)

2⃣ با مرد بداخلاق و تندخو ازدواج نکنید، هر چند که از آشنایان باشد و سایر ملاک های خوب را داشته باشد. (مکارم الاخلاق، ص۱۰۳)

3⃣ با مرد فاسق و شرابخوار ازدواج نکنید. (المقنع صدوق، ص۴۵۵)

4⃣ با جوان بیکاری که هیچ مال و پس اندازی ندارد ازدواج نکنید. (وافی، ج۳، ص۱۸)

 

 

نظرات  (۱)

باعرض سلام و خدا قوت .
ضمن تشکر از مقاله مفید و کامل شما.
در نظر دارم با توجه به کارگاه آموزشی مسائل روز جامعه در خانواده از محتوای مقاله شما کپی برداری و در یک جزو دیگر به همراه مقالات دیگر مربوط با مسائلی دیگر در کارگاه آموزشی بینن افراد توزیع گردد و در پایان جزو  از همکاری شما تقدیری خواهد گردید.
قبل از مساعدت شما از همکاریتان صمیمانه سپاسگزارم.
پاسخ:
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">