تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

کتاب های منتشر شده

zarepoorketab.blog.ir

             

 

فهرست مطالب

بخش 1 :                نافرمانی خدا و عریان شدن

بخش 2 :                  حجاب و عفاف در قرآن، عفت در پوشش

بخش 3 :                  پوشش کامل از دیدگاه اسلام

بخش 4 :                  حکومتی بودن مسئله حجاب از منظر فقه

بخش 5 :                  زن و سیاست، دخالت زن در سیاست

بخش 6             حجاب حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام

بخش 7 :                   الگوهای مدیریتی زنان در قرآن‏

بخش 8 :                   جایگاه والای زن در مکتب اسلام

بخش 9  :                  تاریخچه بی حجابی و اسرار حجاب                        

بخش 10 :                   بنیاد های خانواده در مکتب اسلام

بخش 11  :                   خانواده و ازدواج در اسلام

بخش : 12                   مسئولیت انسان در قبال اعضا و جوارح

مقدمه

گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است. اما میزان و شکل آن رابطة مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. حجاب در اسلام برای زن به عنوان حمایت از زن مطرح شده. زنان مسلمان دوست ندارند وقتی درون جامعه می آیند مردان نگاهی به آنان بکنند که جنبه جنسی داشته باشد. زنان مسلمان معتقدند که مسائل جنسی، از آن خانواده و حریم خصوصی است نه محیط پارک و دانشگاه.

دو نفر وقتی صحبت می کنند توجهشان به جنسیت فرد مقابل نیز هست حالا زن مسلمان دوست دارد وقتی با کسی صحبت می کند بیشتر به انسانیتش توجه کنند نه جنسیتش . در اسلام ارزش انسان به خودش و روح اوست. این طور نیست که اگر زیبایی اش کم شد ارزشش نیز کم شود. برهنه شدن زن به نفع زن نیست به نفع مردان است.  مردانی که می خواهند به صورت مجانی از این زیبایی ها استفاده کنند و تنها به دنبال لذت شان هستند.

زنان مسلمان با حجاب بیرون می آیند چون خودشان را کالایی برای مردان نمی دانند. از دلایل فروپاشی خانواده برهنگی و بد حجابی است. مردی که در بیرون با جاذبه های مختلف زنان بیرونی است ممکن است وفاداری نسبت به همسر خودش کمتر شود و از آن طرف آن همسر فکر می کند که شوهرش به او توجه نمی کند و در نتیجه زن هم می رود به سمتی که خودش را طور دیگری ارضا کند..          
در فرهنگ اسلام، زن به عنوان انسان محترم است. در خانواده ها زنان و مردان ما فقط به دنبال جاذبه های جنسی نیست همدیگر را دوست دارند و زنان و شوهران با هم دوست هستند و رابطه عاطفی دارند.

قرآن می فرماید زن و مرد باید به یکدیگر آرامش دهند و زن و مرد باید در مسائل درون خانواده مشورت کنند. رابطه شان بر اساس عشق و دوستی باشد. خانواده را با قانون نمی شود نگاه داشت با عشق می توان نگاه داشت پس حجاب تحمیل شده بر زنان نیست، انتخاب اوست برای اینکه احترام داشته باشد در جامعه. 
متاسفانه در غرب آزادی یعنی سکس. اگر این آزادی است بله اسلام با این آزادی مخالف است. این آزادی توهین به زن است. زن در اسلام، حرمت دارد. این توهین به زن نیست که این سرمایه داران وقتی جنس هایشان را می خواهند بفروشند زنی باید بیاید و عریان شود و با حالت عشوه و حالت های خاص زنانه خودش را نشان دهد؟ یعنی زن باید بیاید آن جا که سرمایه دار بتواند جنسش را بفروشد؟ زنان مسلمان اجازه نمی دهند که به خودشان اهانت شود.

حجاب از جمله ضروریات دین است که هر مسلمانی چه مرد و چه زن بایستی آن را رعایت نماید. حدود شرعی حجاب برای زنان و مردان متفاوت است. اگر ما از طریق مطالعات علوم اجتماعی و علوم تجربی به فواید حجاب برسیم، دیگر نیازی نیست کسی بگوید به خاطر رعایت ارزش‌های اسلامی حجاب را رعایت کنید که منّتی هم سر دین گذاشته شود و برخی که قبول ندارند، عکس‌العمل‌های منفی نشان بدهند.

در این کتاب خواهیم خواند که نداشتن حجاب برخلاف تصور عام، آزادی نیست یک حق است (از حق الناس تا حق الله) و اگر دین آن را واجب دانسته جهت پیشگیری از یک بیماری اجتماعی است و ..... بحث تساوی و تفاوت زن با مرد و اشتغال زن و دنیای غرب و استعمار و در انتها ازدواج و تحکیم خانواده و همچنین مسئولیت اعضای بدن مورد بحث قرار گرفته است.

مؤلّف : محمود زارع پور

بخش 1 :               نافرمانی خدا و عریان شدن

در کتاب مقدس مى خوانیم: چون زن دید که آن درخت براى خوراک نیکو است و به نظر خوش نما و درختى دلپذیر، دانش افزا. پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوى ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند. پس برگهاى انجیر به هم دوخته، سترها براى خویشتن ساختند.... و خداوند، رختها براى آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید. (تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 6- 8 و 20 و 21)

نوع احساس حیا در زنان از مردان قوى تر است. با عنایت به تمایل فطرى زن و نقش حیاتى پوشش زنان در کنترل و هدایت غرائز شهوانى در مسیر صحیح و جلوگیرى از فساد و تباهى جامعه، پیامبران الهى، هماهنگ با فطرت انسانى زنان، آنان را به حجاب فراخواندند و بدین وسیله اشتیاق درونى شان را با قوانین تشریعى استحکام بخشیدند.

آرى، پروردگار جهانیان از یک سو گرایش به پوشش را در نهاد زنان به ودیعت گذارد؛ از سوى دیگر، پوشاک را در لابه لاى نعمت هاى بیکرانش به بشر ارزانى داشت. و از سوى سوم حجاب را بر زنان واجب ساخت تا گوهر هستى زن در صدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن به گرداب فساد نجات یابد. قرآن برهنگى و کنارگذاشتن لباس را دام شیطان معرفى مى کند و انسان ها را از فرو افتادن در چنین دامى بر حذر مى دارد

رابطه سلامت عقل و پوشش مناسب، شرم آدم و حوا

شرم آدم و حوا در نخستین لحظات آفرینش نسبت به برهنگی خودشان گواه صادقی بر فطری بودن حیا و عفت در انسان است. از همین آیات مربوط به آفرینش می توان به دست آورد که مهم ترین ابزار گمراهی بشر، برهنگی است؛ چرا که ابلیس در همان آغاز آفرینش انسان تلاش کرد تا با میوه ممنوع انسان را گرفتار برهنگی کند تا از این طریق به اهداف پست و شیطانی خود برسد. خداوند در آیه 27 سوره اعراف به انسان هشدار می دهد تا مواظب و مراقب خود باشند و اجازه ندهند تا ابلیس و شیاطین همراهش با برهنگی، ایشان را گمراه کنند، چنان که این کار را در حق والدین بشر انجام دادند و آنان را لخت و برهنه کردند. یٰا بَنِی آدَمَ لاٰ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطٰانُ کَمٰا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُمٰا لِبٰاسَهُمٰا لِیُرِیَهُمٰا سَوْآتِهِمٰا....  

الا اى بنى آدم این بشنوید                         مبادا که مفتون شیطان شوید

همان سان که شیطان به روز نخست        به نیرنگ خام و به تدبیر سست

فریباند هم مادر و هم پدر                          ز فردوس یزدان براندى بدر

به اغوا پدر مادر خلق را                             برون راند از باغ سبز خدا

شد آنگاه عوراتشان آشکار                           نمودند عصیان به پروردگار

از همین آیه می توان استنباط کرد که آدم و حوا از نوعی پوشش و لباس طبیعی برخوردار بودند که با خوردن از میوه درخت ممنوع، این پوشش از میان رفت . به این معنا که ابلیس تمام تلاش خود را مبذول این معنا کرد که لباس را از تن آدم و حوا برکند تا جسد و شرمگاهشان برخود ایشان آشکار شود. بنابراین هدف اول ابلیس برهنه سازی است، چرا که با برهنگی و آشکار شدن بدن و زشتی های آن می توان بر آدم مسلط شد و او را به گمراهی کشاند. به نظر می رسد که هرچه عقل انسان و جوامع انسانی کامل تر باشد، پوشش بدن و تن، کامل تر خواهد بود و هرچه انسان از عقل و فطرت دورتر می رود، پوشش کاهش یافته و حجاب بدتر می شود.

از آموزه های اسلامی این معنا به دست می آید که ارتباط تنگاتنگ و معناداری میان سلامت عقل و پوشش مناسب وجود دارد.

فلسفه و هدف وجوب پوشش یکی از روش های تربیتی، تبیین فلسفه اهداف رفتارهای اخلاقی و منش ها و کنش های انسانی است. در روایتی از امیرمومنان علی (علیه السلام) آمده الناس اعداء ما جهلوا مردم دشمن مجهولات هستند. (نهج البلاغه  حکمت438) البته از آنجایی که عقل به مسائل کلی می‌پردازد و جامع نگر و کلی‌نگر است، تبیین این امور را به عهده وحی و شریعت گذاشته است تا به عنوان اکمال و اتمام کننده احکام عقلانی وارد شده و مکارم و فضایل اخلاقی را در چارچوب شریعت تبیین و تکمیل نموده و به اتمام رساند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) ماموریت خود را این‌گونه تعریف کرده جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده‌ام.

 با نگاهی به واکنش حضرت آدم(علیه السلام) پس از خوردن میوه درخت ممنوع و آشکار شدن بدن به ویژه عورت‌ها، می‌توان دریافت که واکنش پوشاندن بدن و عورت‌ها با برگ‌های درختان، یک واکنش عقلانی برخاسته از حیاست فَأَکَلاٰ مِنْهٰا فَبَدَتْ لَهُمٰا سَوْآتُهُمٰا وَ طَفِقٰا یَخْصِفٰانِ عَلَیْهِمٰا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوىٰ آنگاه (طه121) و (اعراف22)

بخوردند از میوه هاى جنان                             که ممنوع گردیده بودند از آن

چو خوردند ز آن میوه ها در کنار                      بشد زشت اندامشان آشکار

همى خواستندى به برگ شجر                       بپوشند اندام خود را دگر

چو آدم به یزدان خود کرد پشت                    ز دست ضلالت بر او خورد مشت

بنابراین فلسفه پوشش و هدف از تشریع حرمت نگاه به نامحرمان و لزوم پوشیدن شرمگاه، دست یابی به طهارت و پاکی است؛ چرا که انسانها در حالت برهنگی به شدت در معرض خطر تعرضات جنسی قرار می گیرند

خداوند در آیه 59 احزاب (آیه حجاب)، بر این معنا تاکید می کند که اصولا فلسفه وجوب حجاب به ویژه برای زنان، حفظ آنان از تعرضات جنسی است؛ حکم اسلام بر پوشش زنان، در حقیقت جنبه پیشگیری داشته و تلاش شده تا از طریق زنان از خشونت ها و تعرضات مردان در امان مانند.

آیات 20تا22 اعراف تبیین می کند که چگونه برهنگی و بدپوششی برای ابلیس به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها و راهکارهای تسلط بر آدمی در آمده است؛

چرا که شیطان نقطه ضعف بشر را دانسته و از آن به خوبی بهره می برد. ابلیس آگاه است که برهنگی و بد پوششی انسان ها به معنای نابودی خلافت الهی ایشان و سقوط در چاه بدبختی ها و ناکامی هاست. فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ

چو بودند در خوردنش ناشکیب                   دو تن را همى داد شیطان فریب

که اندام زشتى که بودى نهان                      به ناگه شود فاش و گردد عیان

به آنها بگفتا، خداى بشر                              شما را بکردست نهى از شجر

مبادا که همچون ملک در جهان                  شود زندگانیتان جاودان

وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ

پس آنگاه سوگندها یاد کرد                              برانگیخت از جان آن هر دو گرد

شما را کنون سوى خیر و صلاح                      هدایت نمایم به سوى فلاح

فَدَلاّٰهُمٰا بِغُرُورٍ فَلَمّٰا ذٰاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمٰا سَوْآتُهُمٰا وَ طَفِقٰا یَخْصِفٰانِ عَلَیْهِمٰا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا أَ لَمْ أَنْهَکُمٰا عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُمٰا إِنَّ الشَّیْطٰانَ لَکُمٰا عَدُوٌّ مُبِینٌ

که شیطان خائن به فکرى غریب    بداد آن دو تن را به مکرش فریب

که آن دو، تمرد نمودند سخت       بخوردند از میوۀ آن درخت

چو شد زشتى آن دو تن آشکار         هراسان دویدند از هر کنار

که از برگ اشجار باغ بهشت           بپوشند آن گونه اندام زشت

به آنها بفرمود رب بشر                   نکردم مگر منعتان زین شجر

نگفتم مگر هست شیطان عدو       که خود دشمنى آشکار است او

انسان؛ معجونی از عقل و غریزه : انسانها، بر خلاف حیوانات، محکوم غریزه نیستند و می توانند با ظرفیتی که خدای تعالی در وجود آنها قرار داده است، راه اعتدال را انتخاب نمایند. امام على (علیه السلام) در گفتارى مى ‏فرمایند : خداوند فرشتگان را به عقل اختصاص داد (و آنها تکویناً محکوم به اطاعت عقل هستند) و حیوانات را به شهوت و غضب، اختصاص داد. (و آنها به طور تکوینى محکوم به ارضاى غرائز حیوانى هستند)؛ اما انسان را با اعطاء همه (عقل و خشم و شهوت) شرافت بخشید. پس هرگاه پیروى از عقل کند، مقامش برتر از فرشتگان خواهد شد؛ زیرا با بودن خشم و شهوت، اطاعت از عقل نموده است، و اگر اطاعت از شهوت و غضب کند، از حیوانات، پست‏ تر است؛ زیرا با داشتن عقل، پیروى از خشم و شهوت نموده است .

قرآن در مورد کسانى که از عقل بی بهره اند و تنها از غرائز حیوانى پیروى مى‏ کنند، مى‏ فرماید: لَهُمْ أَعْیُنٌ لاٰ یُبْصِرُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ آذٰانٌ لاٰ یَسْمَعُونَ بِهٰا أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولٰئِکَ هُمُ الْغٰافِلُونَ (أعراف 179)

همه لال و کورند و غرق وحل                       چو انعام باشند بل هم اضل

که آن مردمان جملگى جاهلند                      ز معناى انسانیت غافلند

لباس مورد علاقه شیطان : در آیه 26 اعراف خداوند بیان می‌دارد که پوشش و پوشاندن کار اوست، ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است.                      .
حجاب لباس در قرآن : یٰا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنٰا عَلَیْکُمْ لِبٰاساً یُوٰارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِبٰاسُ التَّقْوىٰ ذٰلِکَ خَیْرٌ ذٰلِکَ مِنْ آیٰاتِ اللّٰهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (اعراف26)

الا اى بنى آدم از لطف و مهر                            یگانه خداوند ناهید و مهر

لباسى فرستاد بر جان و تن                                 بپوشید تا عورت خویشتن

شما را ز تقوى لباسى سزاست                           لباسى که نیکوترین جامه هاست

پس این نیک گفتار بى کم وکاست                         همه ز آیه هاى یگانه خداست

که شاید خدا را به یاد آورید                             ره شکر او را به پایان برید

بخش 2 :               حجاب و عفاف در قرآن، عفت در پوشش

 حجاب در قرآن : حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است .                                       پوشش نشانه حجب و حیاء و امری فطری و در ذات انسان‌ها نهفته و هر قلب سلیمی بر ضرورت وجود و اجتماعی بودن آن گواهی می‌دهد. حجاب مصونیت و مانع از تعرض حرامیان و نفوذ شیطان و طغیان شهوات است و این رسالتی است که اولیای الهی جهت تبلیغ آن جان پاک خود را مخلصانه هدیه نموده‌اند   .

حجاب به معنای پوشش مناسبی است که دو جنس مخالف را نسبت به هم در حالتی شبه عفت قرار می دهد و از سرکشی و چیرگی نفس شهوانی و جنسی باز می دارد در قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به صورت جدی به موضوع حجاب پرداخته شده و آن را از مسلمات و ضروریات دین برشمرده‌اند.

انواع حجاب قرآنی

1. حجاب چشم : قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصٰارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذٰلِکَ أَزْکىٰ لَهُمْ إِنَّ اللّٰهَ خَبِیرٌ بِمٰا یَصْنَعُونَ (نور30)

به مردان مؤمن بگو مصطفى                        بپوشند چشم از گناه و خطا

بمانند پاکیزه دامان و نیز                             نمایند با زشتکارى ستیز

که این کار باشد برایشان                            صلاح چو جویند پاکى نفس و فلاح

خدا هست آگاه از کارتان                            ز کل عملها و پندارشان

 وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنٰاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصٰارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاٰ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّٰ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا (نور31)

به زنهاى مؤمن بگو تا نگاه                                      بپوشند از کارهاى گناه

حفاظت نمایند خود از بدن                                  نسازند آلوده اندام و تن

نسازند آرایش خود عیان                                      ز نامحرمان نیز ماند نهان

مگر آنچه ناگاه و بى اختیار                                    به نامحرمان خود شود آشکار

یکی دیگر از رفتارهای پرخطر در بحث حجاب و عفاف، چشم چرانی است که قرآن به زن و مرد مؤمن امر می‌کند که نگاه خود را کاهش دهند یعنی نگاه را به پایین انداخته و چشم‌ها را گشوده نگه ندارند و به یک نقطه‌ی معین خیره نشوند .

.2. حجاب در گفتار : .... إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاٰ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً احزاب32)

بترسید و باشید پرهیزکار                           بترسید همواره از کردگار

چو باب سخن با رجل گشت باز               مرانید صحبت به نرمى و ناز

مبادا نشیند طمع بر دلى                            که دارد در آنجا هوس منزلى

بگویید بلکه سخن را درست                    متین پرصلابت، نه آرام و سست

 در این آیه دستور وقار و عفاف در کیفیت سخن گفتن را بیان می‌کند تا چه رسد به محتوای حرف و سخن. بنابراین از نظر اسلام هم باید حرف خوب زد (و نه حرف تحریک کننده و مهیج) و هم باید خوب حرف زد (و نه با لحن محرک). شنیدن صدای زن هم برای مرد حتی با رعایت موارد یاد شده از جانب زن تنها در صورتی جایز است که تلذد و ریبه در کار نباشد. به عبارتی همراه ناز کشیدن و کرشمه رفتن نباشد که محرکی برای نامحرم است.

3. حجاب رفتاری : به زنان دستور داده شده به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند ... وَ لاٰ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مٰا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ... (نور 31)

مبادا که زنهاى مؤمن به دین                      چنان پا بکوبند روى زمین

که خلخال آنها بگردد عیان                      طلایى که در پاى باشد نهان

پس مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن و سخن گفتن زن معنادار است و به زبان بی‌زبانی می‌گوید دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن. گاهی برعکس با بی‌زبانی می‌گوید دست تعرض از این حریم کوتاه است.

قرآن دستور اکید به زنان دارد که از جلوه‌گری و خودنمایی و حرکات و اعمال محرک و ناز در رفتار و حتی جلب توجه در نحوه‌ی راه رفتن خودداری کنند. اسلام زن و مرد را از خلوت با نامحرم به شدت پرهیز می‌دهد چرا که این رفتار جولانگاهی قوی برای شیطان فراهم می‌سازد هرچند نیّت اولیه‌ی آنان چیز دیگری باشد.

واجب دیگری در قرآن که در رابطه با رعایت عفاف و حجاب است، استیذان می‌باشد. استیذان (اجاز خواستن) از نظر اسلام هیچ کس حق ندارد بدون اطلاع و اجازه‌ی قبلی به خانه‌ی دیگری داخل شود البته فلسفه‌ی این حکم غیر از موضوع ناموس و پوشیده بودن زن این است که هر کس در محل سکونت خود اسراری دارد و مایل نیست دیگران حتی دوستان نزدیکش از آن مطلع گردند.

 

4. حرمت خودآرایی و خودنمایی : این عمل زشت را جاهلانه و همچون جاهلیت قدیم قبل از اسلام می شمارد، وَ قَرنَ فی بُیوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجنَ تَبَرُّج َالجاهِلِیّه الاُولی بگیرید آرام در بیت خویش      احزاب33       ره کوى و برزن مگیرید پیش

چنان دورۀ جاهلیت دگر                            خودآرا نباشید و بس عشوه گر

تبرج بمعنای ظاهرشدن در برابر مردم است؛. مقصود از «جاهلیت اولی» جاهلیت قبل از بعثت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) است که در آن عصر، وضعیت پوشش زنان، عفیفانه نبوده است.

آیه خطاب به زنان پیامبراکرم است؛ اما طبق نظر مفسرین عمومیت دارد و شامل همه زنان می شود. آن چه از مفاد آیه در مورد جاهلیت نخستین آمده نشان از آن دارد که جاهلیت دیگری همانند جاهلیت قبل از اسلام در پیش است که شاید بتوان آن را با عصر و زمان حاضر منطبق دانست.

 در تفسیر قمی روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده که بعد از جاهلیت اول، جاهلیت دیگری نیز خواهد آمد. که حاکی از همین جاهلیت مدرن عصر جدید است که مع الاسف، مظاهر آن را در جوامع اسلامی نیز می توان دید. از این رو، زنان باید از هرگونه رفتار جلوه گرانه و تحریک کننده پرهیز کنند و با تاسی از آیه تَمشی عَلَی استِحیاء (قصص52) که شیوه راه رفتن زنان اسلامی را ترسیم می کند و با اقتداکردن به بانوی دو عالم فاطمه زهرا(س) به شیوه آن حضرت عمل نمایند.

5) حجاب در ظاهر؛ اسلام برای حجاب ظاهر حدود و شرایطی را قرار می‌دهد. شهید مطهری: بدون تردید پوشانیدن غیر وجه و کفّین (گردی صورت و دست‌ها تا مچ) بر زن واجب است. عدم الزام در پوشاندن چهره و دست‌ها تا مچ نیز به شرط آن است که از هر نوع آرایش و عوامل جلب توجه و محرک و مهیج خالی باشد در غیر این صورت پوشاندن همان‌ها نیز لازم است و تذکر این نکته نیز به جاست که واجب نبودن پوشش وجه و کفین بر زن دلیل بر جواز نگاه مرد به آن‌ها نمی‌باشد؛ بلکه اگر نگاه مرد از روی لذت بردن یا با ترس از ایجاد لغزش باشد قطعاً حرام است حتی در مورد محارم .

حفظ حجاب تدبیر خالق هستی برای پاسداری و نگهبانی عفاف بوده و به رشد عواطف و عشق در وجود آدمی و در نتیجه‌ی تحکیم روابط خانوادگی کمک می‌کند و برای رسیدن به حجاب مورد نظر اسلام نمی‌توان تنها بعضی از دستورها را رعایت کرد و از برخی دیگر صرف‌نظر نمود؛ چرا که ثمرات حجاب در صورتی بطور کامل تحقق می‌یابد که تمامی دستورها رعایت گردد، هرچند عمل به بعضی از آن نیز فواید زیادی دارد.

رمز حجاب و پوشش : بر طبق آیات قرآن و روایات، سخن از ستر و پوشش زن است و بر اساس آنچه که در سنت است اصل بر این است زن به گونه ای مشی و حرکت داشته باشد که در عرصه اجتماعی جز به ضرورت، حضور چشمگیر نداشته باشد و از پوششی برخوردار باشد که حجم بدن و زیبایی او پیدا نشود و این همان مسئله ای است که در جامعه تحت عنوان حجاب مطرح است

حجاب برای زنان بر خلاف تصور عده ای، عامل مصونیت زن از نگاههای ناروا و پیشگیری از تبدیل شخصیت و ارزش وجودی او به کالای قابل مبادله است، ممکن است آن را از دیدی محدودیت به حساب آورند ولی این محدودیت برای حفظ مصالح عالیتری است که در سایه آن شرافت و شخصیت زن محفوظ می ماند.

ساختمان وجودی مرد و زن بویژه در بعد طلب و تسلیم و در جنبه پذیرش و رد و یا در تصرف و انعطاف به گونه ای است که این ستر و پوشش مصلحتا ً باید توسط زنان اعمال گردد و شوق طلب و دعوت مرد را به همراه داشته باشد.

عفت در پوشش : مسئله حجاب و پوشش زن و مستور نمودن زینت های ظاهری و باطنی وی، اهمیت بسیاری دارد. خداوند حکیم در چند جای قرآن به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و زنان را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی حجابی و خودآرایی و خودنمایی در برابر نامحرم نهی فرموده است. وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا (نور 31) زنان را مکلف می کند که نباید جاذبه ها و زینت های ظاهری و باطنی خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتا نمایان است.

کلمه «ابداء» به معنای اظهار و آشکار کردن است و مراد از زینت زنان محل و موضع زینت است؛ چرا که آشکار کردن خود زینت از قبیل گوشواره و دستبند حرام نیست، بلکه منظور محل زینت است. اما آنچه از زینت های ظاهری، پوشاندنش استثنا شده، صورت و دو کف دست و قدم ها است.

بنابراین، مقتضای آیه نهی از خودنمایی و آشکار نمودن زینت های شهوت انگیز و جلوه نمایی اندام های نهان زنان است وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىٰ جُیُوبِهِنَّ (نور 31)

بَر و سینه و دوش را با حجاب                بپوشند چون هست کارى صواب

... یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ 59 احزاب

 به چادر بپوشند خود را فرو                    که این کار باشد بر آنان نکو

کز آزار و ایذاء اهل هوس                       همى دور مانند با این عسس

خمر جمع خمار، به معنای جامه و پوششی است که زنان سر و موی خود را با آن می پوشانند. و جیوب جمع جیب، به معنای گریبان و سینه است.                           

سبب نزول این آیه آن بود که شب هنگام که زنان مسلمان به قصد رفتن به مسجد و شرکت در نماز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون می رفتند، جوانان سرراه آنان می نشستند و با سخنان ناروا متعرض آنان می گشتند.

جلابیب جمع جلباب، به معنای لباسی است سرتاسری که تمام بدن را بپوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر شود.

این پوشش باید به گونه ای باید که زیر گلو و سینه ها را محفوظ بدارد. مراد از ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ این است که با پوشاندن بدن به صورت کامل به عفاف و حرمت و حریت شناخت می شوند و مورد تعرض افراد مریض و مغرض و هوسران قرار نمی گیرند. و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند.

محارم در قرآن وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنٰاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصٰارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاٰ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّٰ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىٰ جُیُوبِهِنَّ وَ لاٰ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّٰ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبٰائِهِنَّ أَوْ آبٰاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنٰائِهِنَّ أَوْ أَبْنٰاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوٰانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوٰانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوٰاتِهِنَّ أَوْ نِسٰائِهِنَّ أَوْ مٰا مَلَکَتْ أَیْمٰانُهُنَّ أَوِ التّٰابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجٰالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلىٰ عَوْرٰاتِ النِّسٰاءِ و.... لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ نور31

به زنهاى مؤمن بگو تا نگاه                                    بپوشند از کارهاى گناه

حفاظت نمایند خود از بدن                                 نسازند آلوده اندام و تن

نسازند آرایش خود عیان                                    ز نامحرمان نیز ماند نهان

مگر آنچه ناگاه و بى اختیار                                   به نامحرمان خود شود آشکار

بَر و سینه و دوش را با حجاب                          بپوشند چون هست کارى صواب

نباید ببیند کسى روى وى                             بجز این کسانى که آید ز پى

پدر شوهر و شوهرست و پسر                        که هستند محرم همه سربه سر

پسرهاى شوهر و اخوان خویش                      گناهى ندارد که آیند پیش

نپوشاند او روى را از پدر                                  گنه نیست او را نگاه و نظر

پسرهاى خواهر همه محرمند                           پسرهاى اخوان همه همدمند

ز مسلم زنان و کنیزان خود                                 گنه نیست گر صورتش دیده شد

ز اتباع خانه چه مرد و چه زن                           بود خانواده به دیگر سخن

ز طفلى که او خُرد باشد چنان                          که تشخیص نَدْهد همین از همان

 

(پرده و پوشش) همسران پیامبر

قرآن کریم در یک مورد کلمه حجاب را که در خصوص حفظ حریم زن و مرد به کار گرفته است، به معنای پرده بیان کرده نه به معنای پوششی که زنان بر بدن خودشان می‌آویزند؛ آن هم در مورد زنان پیامبراست که به خاطر رعایت شأن همسر پیامبر بودن این دستورات از جانب خداوند فرمان داده شد. و تأکید می‌کند که شما وقتی که می‌خواهید چیزی از همسران پیامبر بپرسید و چیزی از آنها بگیرید ما بین شما و آنها پرده‌ای حائل باشد، این به خاطر ویژگی خاص زنان پیامبر است. اما در مورد سایر زن‌ها این دستور به این کیفیت وارد نشده، پس حجاب یکی از زیر مجموعه‌های بحث عفت است که طبیعتاً به سهم خودش می‌تواند در عفت اجتماعی نقش بازی کند.

ارکان عفاف عفت و پاکدامنی ارکانی دارد که حجاب و پوشش کامل و ازدواج آسان یکی از ارکان است اما گاهی دیده می‌شود که با رعایت حجاب باز ارتباط دختر و پسر رایج است حتی در میان دختران عفیف. چرا؟ چون از رکن اساسی عفت غفلت شده.‏

ز دست دیده و دل هر دو فریاد  /  که هر چه دیده بیند دل کند یاد                               .فرو بستن دیده از حرام چه دختران پاک و معصوم و چه پسران پاک و معصوم باید نگاه خود را کنترل کنند و چه بسا جوانان که فقط به خاطر عدم کنترل نگاه در دام شهوت خودشان یا مسائل این‌چنینی افتادند. پس حفظ نظر یکی از موارد خیلی خیلی اساسی است که واقعاً جای بحث مفصل دارد.

غیرت رکن سوم عفت؛ غیرت است. خانواده‌ها همان‌طور که به دختران عفت و حجاب آموزش می‌دهند؛ (که خیلی کار درستی است) باید به پسران هم یاد دهند که نگاهشان را حفظ کنند و به دختران نیز نحوه راه رفتن، چگونه صحبت کردن با نامحرم، نگاه نکردن و... را خاطر نشان کنند. تعلیم عفت به دخترها حیاتی‌تر است چون دختران با عدم رعایت حریم عفت گرفتار مشکلات عدیده‌ای در زندگیشان می‌شوند چرا که اولین بی‌عفتی نه (بدحجابی) دختران کلید ورودشان به فحشاء و روسپی‌گری است. البته زن‌ها به لحاظ کرامت انسانی یک میل و کشش درونی برای حفظ عفت دارند که آموزش و یادآوری عفت را راحت‌تر می‌کند.‏

پاسداری به نام غیرت

وقتی به امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) خبر رسید که برخی از زنان در خیابان ها و بازارگردی های خود، تنه به تنه مردان می زنند و آنها را کنار زده تا راه خود را باز کنند، حضرت مردان را مورد خطاب قرار داده یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ... أَ مَا تَسْتَحْیُونَ و قال لعن اللهُ مَن لایغار ای مردم عراق! به من خبر رسیده است که زنان شما در بین راه با مردان برخورد کرده و آنان را کنار می زنند، آیا شرم نمی کنید؟! خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.

 نمونه ای دیگر، در جریان تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار (در جنگ صفین در سال 38 هجری)، وقتی به امیر المؤمنین علی علیه السلام گزارش دادند که مردی از لشکر شام، زیورآلات زنی غیرمسلمان را که در پناه حکومت اسلام بوده به غارت برده، اینجا نیز حضرت مردان را مخاطب قرار داد که فَلَوْ أنَّ امْرَأً مُسْلِما ماتَ من بَعدِ هذا أَسَفَا ما کانَ بِه مَلُوما بَل کانَ به عِنْدی جَدیرا. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است! (نهج البلاغه خ27)

براساس تعالیم قرآنی، غیرت ریشه در فطرت انسان دارد، لذا قرآن کریم برای برانگیختن مومنان (حتی کسانی که ایمانی مستعار دارند برای دفاع از دین و ناموس، غیرت آنان را به هیجان می آورد: وَ ما لَکم لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ المُستَضعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الوِلدانِ .... (نساء75) چرا در راه خدا و نجات بیچارگان از مردان و زنان و کودکان پیکار نمی کنند؟ (تحریک غیرت)

کنون پس چرا در ره ذوالجلال                      نسازید هرگز جهاد و قتال

اگرچه که هستند جمعى اسیر                      ز مرد و زن و کودکان صغیر

پس باید به همه مردان یادآوری کرد که آفرینش، پاسداری به نام غیرت در وجود آنها به ودیعه نهاده تا سلامتی نسب را در نسل های آینده حفظ کنند؛ اگر به هر دلیلی حس غیرت در مردان به فراموشی سپرده شود، رابطه نسل ها با یکدیگر به کلی قطع گشته، هیچ پدری فرزند خود را نمی شناسد و هیچ فرزندی پدر خود را نخواهد شناخت، قطع این رابطه اساس اجتماعی بودن بشر را متزلزل می سازد. ما زَنی غَیورٌ قطُّ؛ (نهج البلاغه، حکمت305) انسان غیرتمند هرگز دامن خود را آلوده نمی کند. برای این که غیرت، یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت جامعه است، انسان غیور همان گونه که راضی نمی شود دامن ناموس خودش آلوده گردد، راضی نمی شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود. (مطهری مجموعه آثار ج19 ص415)

جمله دیگری از علی (علیه السلام) وارد شده که فرموده اند: پاکدامنی مرد به اندازه غیرت اوست. (نهج البلاغه حکمت47)، جالب اینجاست که دشمنان انسانیت این فرمایش امیرالمؤمنین را بهتر از ما آموخته اند، لذا برای رسیدن به اهداف شیطانی و شوم خود، از طریق انواع هجمه های رسانه ای و ناتوی فرهنگی، تلاش می کنند تا مردان! هر چه بیشتر در گرداب شهوات شخصی فرو روند، تا عفاف و تقوا و اراده اخلاقی را از کف بدهند، که اینها منجر به این می شود که احساس غیرت در وجود مردان ناتوان گشته یا به کلی به فراموشی سپرده شود، آن وقت کار به جایی می رسد که شهوت پرستان از این که نوامیس آنها مورد استفاده های دیگران قرار بگیرند رنج نمی برند و شاید هم لذت ببرند،

اما در مقابل افرادی که با شهوات نفسانی مبارزه می کنند، غیورتر و نسبت به ناموس خود حساس تر می گردند، این گونه افراد حتی نسبت به ناموس دیگران نیز حساس می گردند، یعنی وجدانشان اجازه نمی دهد که ناموس اجتماع مورد تجاوز قرار گیرد، ناموس اجتماع ناموس خودشان می شود. شهیدمطهری

حجاب، احترام به حقوق دیگران

حجاب نه تنها موجب نظام مند شدن چارچوب روابط افراد جامعه می شود بلکه ستونی برای حفظ و پایداری کانون خانواده است. اگر هوش و هواس مرد یا زنی در پی جلوه‌گری های جنس مخالف باشد دیگر ارزشی در خانواده وجود نخواهد داشت تا حفظ شود همه جوارح بدن مسئولند و باید حجابشان را حفظ کنند و در روز قیامت شهادت می‏دهند. رعایت نکردن حجاب به آزادی دیگران لطمه میزند و آزادی آنها را ضایع میکند و آنها را به خفقان و تنگنا میبرد. حفظ حجاب در خدمت کردن به مردم هم هست. باید در حین قدرت داشتن جوانمرد باشیم یعنی با مردم با شفقت برخورد کنیم. حقوق یکدیگر را پاس بداریم و به آنها احترام بگذاریم. این فقط با حفظ حجاب تمام اعضا و جوارح بدن شدنی است. حجاب باعث حفظ کرامت زن نیز می شود و به او در جامعه عزت می دهد. حجاب با توجه به اینکه یک دستور دینی است از چند جهت میتواند نتایج فردی و اجتماعی داشته باشد

اول اینکه یک دیندار با رعایت حجاب علاقه و تقید خودش را به یک دین نشان میدهد از این جهت که دین یک انتخاب برای تعالی اوست امری است که میتواند آن را رعایت کند.

دوم برای اینکه دین بعضی از مسائل درونی و باطنی روابط اجتماعی را مورد توجه قرار داده، رعایت حجاب به رعایت حرمت‏ها و برخی از ارزش‏هایی که ادیان بیشتر از ارزشهای اجتماعی آنها را مورد توجه قرار می‏دهند منجر میشود.

عفاف و حجاب همچون صدف، مروارید: اسلام حجاب را برای زن قرار داد تا از این گوهر ناب و گرانبها در مقابل چشمان آلوده و نامحرم محافظت کند. حجاب باعث می شود که زن، به ارزش والای خود پی ببرد و خود را رایگان به کسی عرضه نکند. این مرد است که گیرنده و دنبال کننده و مظهر طلب و عشق ورزی آفریده شده است و باید به دنبال زن برود. لذا وقتی که زن را در حجاب می بیند، کنجکاو می شود و تخیلاتش شروع به فعالیت می کند که زیر این حجاب چیست؟                                   .
درون این صدف، چه مرواریدی قرار دارد؟ زیر این پوشش و حیا، چه مقام با ارزش و والایی وجود دارد؟ این گونه است که زن، محبوبیت و جایگاه بلند و قدرتمندی در نظر مرد پیدا می کند و قادر است که قلب او را تسخیر خود کرده و آتش عشق مرد را شعله ور و سوزان کند.

این تأثیر وجود حریم و حائل میان زن و مرد است که باعث می شود وصال به زن، دشوار شود. وقتی این وصال، دشوار شد و زن، مرد را به تکاپو انداخت تا برای کشف ماهیت او، به زحمت بیفتد و دچار تخیلات فراوان شود، آن وقت است که ارزش زن، گران تر و عزیزتر خواهد شد. لذا این کشش و جاذبه زن، نهایتاً به ازدواج می انجامد و وصال رخ می دهد. اینجاست که دیگر مرد، از دنیای تخیلات خود آزاد می شود و همه چیز را کشف می کند و آرام می گیرد. علاوه بر آن نیز، در زندگی مشترک خود با همسرش، ارزش این گوهری را که به دست آورده، می داند و به تعبیر علی (علیه السلام) با او مثل گُل رفتار می کند و قدر آن را می داند. زن نباید خود را رایگان عرضه کند.

اهمیت حجاب:  دین مبین اسلام به طور جدی در خصوص مسئله عفاف و حجاب تاکیدات ویژه ای دارد. در اسلام خانواده به عنوان یک رکن اساسی به حساب می‌آید و سعی شده است تا افراد جامعه اعم از زن و مرد با بهره‌گیری از حجاب و پوشش مسائل جنسی را به داخل خانواده محدود کنند تا ضمن تقویت بنیان خانواده مانع از فساد و فحشا شوند.

در واقع حجاب تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات مثبت شگرفی در جامعه‏ پدیدار شده و عدم رعایت آن، آثار مخربی در فرهنگ عمومی جامعه و حتی اقتصاد و سیاست بر جای می گذارد.

حجاب، عامل باز دارنده :

قرآن، پوشش را نشانه تقوا نیز برمی شمارد؛ زیرا تقوا به معنای مهار و کنترل در برابر بدی ها و زشتی ها و زیاده خواهی های نفس و قوای غریزی و نیز عمل به اصول اخلاقی و شرعی و قانونی است که موجبات جلب رحمت و دفع غضب الهی را فراهم می آورد.

نشانه تقوا بودن پوشش به این معناست که انسان برپایه اصول اخلاقی و قانونی و شرعی عمل می کند و در رفتار و کردار خویش نشانه های تمرد را بروز نمی دهد اگر کسی مسلمان است نشانه هائی خواهد داشت.

نشانه ظاهری اسلام آن است که در جامعه، پایبند قوانین آن باشد. کسی که پوشش را رعایت نمی کند در حقیقت می کوشد که نشان دهد بر دین اسلام نیست و قوانین آن را نمی پذیرد.

نهاد خانواده مهمترین نقش را در تعالی فرد و اجتماع ایفا می کند. تربیت فرد و جامعه از یکدیگر جدا نیست و آنچه در خانواده و در طول حیات فرد می‌گذرد تاثیر بسزایی در استحکام پایه های تربیتی اجتماع دارد.

حجاب محدودیت نیست، مصونیت است

 حجاب نه تنها محدودیت نیست بلکه ابزاری بازدارنده برای مزاحمان است که فرصت حضور زن در عرصه های گوناگون را افزون می کند. دلیل آسیب پذیری زن، ظاهر جذاب اوست. از این رو زن برای ایفای نقش اجتماعی خود باید به گونه ای در جامعه ظاهر شود که دچار اضطراب درونی نشود.

خداوند پوشش زن را مایه ایمنی او از آزار مردان هوس باز دانسته است. برهنگی و خودنمایی در قالب پوشش، یکی از مسائل عصر حاضر است. از دارندگان چنین پوششی به کاسیات عاریات یعنی پوشیدگان برهنه تعبیر شده است

حجاب ، نشانه عظمت زن

حجاب نماد عفاف، تواضع و ارزش دهنده به شخصیت والای زن محسوب می شود. با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه ای صریح می بینیم و درمی یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه های حجاب است.

به راستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آیین نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می فهمد بدحجابی و بی حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است

حجاب و عفاف ضامن بقا و استمرار زندگی فردی و اجتماعی افراد است. جامعه ای که در آن حجاب به عنوان یک گوهر ارزشمند شناخته شود دیگر جامعه ای آسیب پذیر به لحاظ فرهنگی نیست و ضدفرهنگهای غربی نمی توانند در چنین جامعه ای مانور دهند.

حجاب، ارزش و کرامت

حجاب یک ارزش و بی حجابی یک ضد ارزش است. از اینرو  بر تمامی انسان ها وظیفه است که از ارزش ها پاسداری کرده و ضد ارزش ها را از بین ببرند. قطعاً ارزش ها و محسنات برای فرد و خانواده و جامعه، مفید و ضد ارزش ها و زشتی ها، هم برای فرد مضر است و هم برای خانواده و جامعه و در واقع آفتی برای کلیه ابنای بشر به شمار می آید. پاره ای از مسئولیت های زنان، به حجاب آنها بستگی دارد و زن در صورتی که حجاب داشته باشد بهتر می تواند بار این گونه مسئولیت ها را بر دوش خود بگیرد. مسئولیت های زن و مرد یکی در بعد خانوادگی است و دیگری در بعد اجتماعی.

بی حجابی هم به مسئولیت های خانوادگی زن و مرد لطمه می زند و هم به مسئولیت های اجتماعی آنها. زن که با حجاب کامل در محیط کار و در میدان مسئولیت های اجتماعی ظاهر می شود مسئولیت خانوادگی و اجتماعی اش را به نحو احسن انجام می دهد و به این ترتیب پیوند خانوادگی محکم تر گشته و جامعه سالمتر و پربارتر میگردد. حجاب محدودیت نیست بلکه ضامن سلامت کار و شخصیت و استحکام ارزش های جامعه است .

امروزه در جوامعی که حجاب در آنها به عنوان یک ارزش مطرح نیست، اخلاق جامعه به شدت آسیب دیده و برای ترمیم و اصلاح اخلاق جامعه، چاره ای جز بازگشت به ارزش بنیادین حجاب وجود ندارد. به همان نسبتی که گرایش جامعه به حجاب شدت یافته از مفاسد اخلاقی و اجتماعی کاسته شده است و در واقع سلامت اخلاق جامعه از اهداف عالیه اسلام است .

پیامبر اکرم : إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ  دقت در این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) این نکته را روشن میکند که برای تمام کردن مکارم اخلاقی جامعه باید از همه زمینه ها استفاده شود. پاکی زن نشان پاکی پدر و مادر او و زمینه پاکی فرزندان او و افتخار و مباهات جامعه اوست. حجاب زن در جامعه باعث حفظ ارزش ها و آرمان های جامعه می شود و زن با حجاب می تواند با حفظ این ارزش ها مسئولیت سنگین خود را در قبال اجتماع ایفا نماید. در یک جامعه با حجاب، سلامت اخلاق جامعه، چیزی که دیگر کشورها در پی آن هستند بالا می رود. در واقع رابطه متقابلی بین ارزش و شخصیت زن از یک طرف و حجاب وی وجود دارد. شخصیت زن در عدم دسترسی به آن و حفظ زیبایی های خود از چشم نامحرمان است

حجاب حق ‌الله است

یکی از نکات اساسی که زمینه‌ای برای عمل به احکام است شناخت جایگاه هرچیز در نظام هستی است. برخی از اندیشه‌گران و حکیمان بر این باورند که حجاب، حق ‌الله است و می‌گویند: حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‌باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق ‌الله مطرح است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. از اینکه قرآن می‌گوید: هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‌شود عصمت زن حق ‌الله است. پر واضح است که آدمی نمی‌تواند حقوق الهی را کاملا ادا کند ولی با انجام برخی کارها می‌تواند رضایت الهی را به دست آورد. کسى حق ندارد بـگوید من بـه نداشتـن حجـاب رضایت دادم. از اینکه قـرآن کـریم مى گـوید : هر گـروهى, اگـر راضـى هم باشند, شما حد الهى را در برابر آلودگى اجرا کنید, معلوم مى شود عصمت زن حق الله است.

پیامبر(صلی الله علیه و آله): إِنَّ حُقُوقَ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یَقُومَ بِهَا الْعِبَادُ، وَ إِنَّ نِعَمَ اللَّهِ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ یُحْصِیَهَا الْعِبَادُ (بحار ج77, ص7) حـقوق خـداوند متعال بـزرگتـر از آن است که تـوسط بـندگان ادا شود و نعمتـهاى خداوند بیشتر از آن است که به شمارش آید. و حضرت على(علیه السلام) مى فرماید : وَ لَکِنَّهُ سُبْحَانَهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوهُ (نهج البلاغه خ21) ولى خدا بـر بـندگان حقى قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند. اگر چه حق خدا بـزرگ است و قابـل ادا نیست ولى اداى وظایف و اطاعت از خداوند متـعال بـه نوعى اداى حق محسوب مى شود.

حجاب که امر خدا است و شارع مقدس بـه عنوان یکى از احـکام ضرورى دین آن را واجب کرده است, بـاید حفظ شود. حفظ این واجـب الهى اطاعت از او است و اطاعت از او حـقى است که بـر بـندگان نهاده است.

و هر انسان باورمندى باید تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح عمومى و ... این حد و حق الهى را ادا کند. پس حکمت حجاب, سنجش میزان عبودیت و اطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب میتوانند اطاعت را, که روح و پیام اصلى عبادات بشر اسـت, اثـبـات کنند .

حجاب، تجلی عفاف

مفهوم و تعریف عفاف : در لغت خویشتن داری از کشش های نفسانی است، عفاف به بزرگی بشریت است. به عبارت دیگر عفاف یک مکتب خاص نیست بلکه یک فضیلت انسانی است که در درون انسان ها قرار گرفته و در رفتار و کردارها آشکار می شود، هرگاه نفس انسانی به درجه ای برسد که شهوات نفسانی و تمایلات حیوانی و غیرشایسته بر او چیره نشود چنین نفس را عفاف گویند و صاحب آن را اهل عفت می نامند. و از طرف دیگر عفاف یک مسئله اخلاقی است. عفت فضیلتی است که انسان مؤمن باید آن را به دست آورد و آن را در وجود خود ایجاد و تقویت کند .                                        

عفّت: خویشتنداری از آنچه حلال و زیبا نیست. پارسایی و پرهیزگاری، نهفتگی، پاکدامنی. وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی‏کنند متعرّض آنها شوند. وَ الْقَوٰاعِدُ مِنَ النِّسٰاءِ اللاّٰتِی لاٰ یَرْجُونَ نِکٰاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنٰاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیٰابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجٰاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللّٰهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ نور 60

زنان مسنّى که هرگز اُمید                               ندارند بر ازدواجى جدید

گناهى نباشد کنند آشکار                               دُرُ و زینت و گوهر و گوشوار

تواند کند دور از خویشتن                              حجابى که دارد به تن پیرزن

و گر همچنان راه عفت گزید                           بود بهتر از آن که سازد پدید

سمیع و علیم است پروردگار                         بداند همه کنه دلها و کار

از جمله وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ می‏توان یک قانون کلّی را استنباط کرد و آن این است که از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و ستر (پوشش) را مراعات کند پسندیده‏تر است و رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت درباره وجه و کفین و غیره داده شده است.

این اصل کلی اخلاقی از یاد نبریم. عفّت و حیا، خصلتی انسانی است که تاریخ بر نمی‏تابد و مورد پذیرش تمامی انسانها بود و هست و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه کرده‏اند. همین خصلت انسانی یکی از فلسفه‏ های اصلی پوشش آدمی بوده است.

در تعالیم اسلامی، مفهوم واژه عفت، برکنترل شهوات و جلوگیری آن در خروج از مرز اعتدال دلالت می کند. در قران کریم «حالت نفسانی که از غلبه شهوت باز دارد، آمده است . به بیان قران کریم عفیف به شخصی اطلاق می شود که خود نگهدار وبا مناعت باشد.

عفت هرگز به معنای سرکوب قوای شهوانی و نفسانی نیست، بلکه مدیریت و مهار آن در چارچوب معقول و شایسته ای است که عقل بر آن حکم می کند. دایره عفت فراتر از دایره اموری است که حجاب به عنوان یک حکم و قانون به آن توجه دارد؛ زیرا حجاب یک عمل و رفتار در حوزه رفتار اجتماعی است که با انجام آن، از سرکشی نفس شهوانی در حوزه عمل جنسی جلوگیری به عمل می آید.

عفاف، ریشه در فطرت : فطرت امری است که خدای متعال آن را در وجود هر فرد قرار داده و انسان بدون اکتساب، به آن میل و رغبت دارد. عفاف نیز یکی از این باورهاست. روح عفت و پروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تاکنون برانسان حاکم بوده است. البته ممکن است شکل، اندازه و کیفیت بروز آن دردوره های مختلف متفاوت باشد، اما این خصلت همیشه بروز و ظهور داشته است.

العِفَّةُ حُصولُ حالَة لِلنَّفْسِ تَمْتَنِعُ بِها عن غَلَبَةِ الشَّهْوَةِ یعنی عفّت، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیله آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود. عَفَّ عن الشیِ‏ء ای امتنع عنه فهو عفیفٌ  عفاف از چیزی ورزید یعنی از آن امتناع ورزید پس او عفیف است .

جایگاه عفاف و پاکدامنی: در آموزه های دینی عفاف یکی از ارزش و فضیلت های مطلوب و زیربنای قرار گرفته و ستوده شده است زیرا عفاف یک مسئله فطری است. و فطرت همه انسان ها پاک است مگر اینکه بعدا آلوده شود که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این راستا فرمودند: هیچ نوزادی نیست جز آن که بر فطرت پاک توحید به وجود می آید، این پدر و مادرانند که او را منحرف و آلوده نموده یهودی و نصرانی و مجوسی بار می آورند. و فطرت انسان ها همیشه آنان را زیبا، پاک، نورانی و با معنویت پیش می برد.

مطهری(ره) : وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی کنند متعرض او شوند. از آیات قرآن این معنا به دست می آید که نیازی به پوشیدن از کودکانی نیست که قدرت تشخیص میان زن و مرد نداشته و هنوز به مسائل جنسی آگاهی نیافته اند. وَ إِذٰا بَلَغَ الْأَطْفٰالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ اللّٰهُ لَکُمْ آیٰاتِهِ وَ اللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ نور59

چو اطفال گشتند بالغ تمام                        بدیدند در خواب خود احتلام

سزد تا نمایند رخصت طلب                       به هنگام وارد شدن روز و شب

همان سان که پیشینیان شما                     عمل مى نمودند این نکته را

بیان کرده آیات خود کردگار                     عظیم و حکیم است پروردگار

  از این آیه می توان یک قانون کلی را استنباط نمود و آن این است که از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و ستر را مراعات کند پسندیده تر است و رخصت های تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت درباره وجه و کفین و غیره داده شده است. این اصل کلی اخلاقی را نباید از یاد برد. در نتیجه می توان گفت این خصلت انسانی یکی از دلایل اصلی پوشش انسان هاست. در غرب به خاطر این که مسئله عفت زنان، مورد اهتمام قرار نگرفت، کار به این بی بندوباری ها کشید.

نباید بگذارند عفت زن که مهمترین عنصر برای شخصیت زن است مورد بی اعتنایی قرار بگیرد. داشتن عفاف انسان ها را از کارهای پست و بد و ناهنجاری جامعه حفظ می کند که علی(علیه السلام) فرمودند: العَفافُ یصونُ النَّفسَ و ینَزِّهُها عَنِ الدَّنیا؛. عفاف باز دارنده نفس ها و پاک کننده از پلیدی ها و پستی هاست. بهترین خصلتانسان های با شرافت و با دیانت همیشه در افق های بلند زندگی می کنند هم شجاعت و هم شهامت و کارهای عقلانی انجام داده و از کارهای پست دامن شان را دور نگاه می دارند و به بهترین خصلت ها آراسته می شوند.

امیر موحدان : عَلَیکَ بِالعَفافِ؛ فإنَّهُ أفضَلُ شِیَمِ الأشرافِ بر تو باد عفاف و پاکدامنی که همانا از بهترین و برترین خصلت انسان های شریف است. نیز فرمودند: العَفافُ أفضَلُ شِیمَهٍ عفاف بهترین فضیلت است.                                   

امام چهارم(علیه السلام) : أیُّ الْإجتهاد أفْضلُ من عفَّه بَطْنٍ و فرْجٍ؟ کدام سعی و تلاش برتر از پاکی شکم و شرمگاه انسان است. بهترین عبادت عفاف به خاطر قداست و معنوی بودنش انسان را به خدا نزدیک می کند و هر انسانی و زنی که عفاف داشته باشد و به خدا نزدیک باشد ارزشش زیاد می شود. امام عابدان علی(علیه السلام) : أفضَلُ العِبادَةِ العَفافُ برترین عبادت عفاف است

و باقرالعلوم(علیه السلام) : ما عبدالله بشیئ أفْضلُ من عفَّه بَطْنٍ و فرْجٍ خداوند عبادت نشده است به چیز برتر از عفت شکم و شرمگاه. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکُنْ عابِداً، هرکس از محرمات خدا دوری نماید عابد است.

رأس همه خوبیها برخی از کارها به اندازه ای مهم است که ریشه و اول و منشأ سایر کارهای بد یا خوب می باشد مانند حب دنیا که رأس همه بدیهاست و یا دروغ که رأس همه خطاها و انحرافات است درخوبی نیز این برنامه وجود دارد همانند: تقوی، راستی و... رأس خوبیهاست یکی از اینها عفاف است که درآموزه های دینی رأس هر کار خیر قرار گرفته که صدیق اکبر علی(علیه السلام) : العِفَّةُ رَأسُ کُلِّ خَیرٍ عفت رأس همه کارهای خوب است. این مسأله به اندازه ای اهمیت دارد که هرگاه باری تعالی خواست به کسی خیر دهد او را عفیف می کند. این مساله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف دراین بین سالم نگاه داشته شود. اسلام به مساله عفاف زن اهمیت می دهد. البته عفاف مرد هم مهم است عفاف مخصوص زنان نیست مردان هم باید عفیف باشند

منتهی چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی می تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید روی عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. نبی مکرم : العَفافُ زینَةُ النِّساءِ عفاف زینت زن است. یکی از دانشمندان بنام «ژرژهربرت» در مورد تفاهم زن و مرد درخانواده گوید: برای شوهر دانش لازم است و برای زن نجابت. زن که پشتوانه خوبی برای منزل و شوهر و جامعه است زنی است که با نجابت و نیک سیرت باشد.

حجاب میوه عفاف است

حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می‌شوند. العِفَّةُ حُصولُ حالَة لِلنَّفْسِ تَمْتَنِعُ بِها عن غَلَبَةِ الشَّهْوَةِ ؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌شود.عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می‌دارد.

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف‌تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوسته‌ای و ظاهری بی‌معنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و... خود را سرگرم کرده و مصداق بَلْ یُرِیدُ ﭐلْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ نه اینکه به گمان او قیامتی در کار نباشد (قیامت 5) می‌شوند.

بود میل انسان که روى هوا                     کند طى همه روزگارش خطا

اصول و پایه‏های عفاف و حجاب

در یک نگاه کلی اصول زیر را می‏توان به عنوان پایه ‏های اساسی در فرهنگ عفاف و حجاب برشمرد:

الف) حجاب و به طریق بالاتر عفاف (که مقدمه حجاب است) از مصادیق حق اللّه‏ و ادای این حق از واجبات است. باید به زن توجه داد که حجاب تنها مربوط به خود زن نیست تا بگوید از حق خودم صرف نظر کردم.

حق همسر او هم نیست تا بگوید من راضی‏ام، بلکه حقی است الهی، از این‏رو اگر زن همسرداری آلوده شد، اگر خودش و شوهرش راضی باشند، پرونده مختومه نمی‏شود بلکه باید اجرای حد شود و کیفر گردد، زیرا به حق اللّه‏ تجاوز شده است.  

در رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام) حق خدا بر بندگانش با تعبیر و اکبر حقوق اللّه‏ علیک ..... آورده شده، ادای حق خداوند اصل حقوق شناخته شده که دیگر موارد از آن جدا می‏شود.

ب) عفاف و حجاب، حق نفس انسان بر او هم هست، پیش از آنکه تکلیفی شرعی و اجتماعی باشد. وَ أَمّا حَقّ نَفْسِکَ عَلَیْکَ فَأَنْ تَسْتَوْفِیَهَا فِی طَاعَةِ اللّهِ ‏؛ حق نفست بر تو این است که آن را تمام در راه طاعت خداوند قرار دهی. قرار دادن نفس با تمام شئون آن برای پیروی از خدا به جز در سایه عفاف و نیرویی درونی که انسان را از گناه و حرام دور کند، حاصل نخواهد شد. می‏توان از سخن معصوم این نتیجه را گرفت که حق نفس انسان بر او حرکت بر اساس عفاف و حیا در زندگی است                    .                     پ) پدیده حجاب تنها یک پوشش نیست بلکه نماد باورها و گرایش‏های افراد و برای معرفی ملیت و فرهنگ بومی می‏باشد . حجاب، ثمره حیا و عفاف، افزون بر حفظ تن و روان فرد، نماد هویت دینی و ملی است.

ت) حجاب مانع حضور اجتماعی زنان نمی‏شود بلکه حجاب و طرح آن در قرآن نوعی امضای حضور اجتماعی زن است اگر بنا باشد زنان در خانه بنشینند و با نامحرم روبه ‏رو نشوند نیازی به حکم حجاب نخواهد بود.

 ث) حجاب و عفاف موجب خودارزشمندی افراد و در نتیجه استواری شخصیت آنان می‏گردد و سطح عزت نفس را بالا می‏برد؛ البته در صورتی که برای این رفتار، دلایل محکمی آورده شود و آگاهانه گزینش گردد.

ج) عفاف و در پی آن حجاب بر اساس روایات مانع افسردگی و فرسودگی روحی و روانی می‏شود. حضرت علی(علیه السلام) فرمود: ... وَ ثَمَرَتَهَا قِلَّهُ الْأَحْزَانِ؛ ثمره و محصول عفاف کم شدن اندوه‏ها است. بنابراین افراد عفیف دارای نشاط خواهند بود. شاید این نشاط (که امری درونی و باطنی است و نمود ظاهری آن به صورت لبخند و تبسم دیده می‏شود) به علت پاکی درونی یعنی عفاف باشد.

حجاب؛ هم فضیلت هم قانون

وجوب مراعات قانون حجاب به این معنا که اگر حتی شخص دارای عفت نباشد و در حوزه اخلاق جنسی، قوای شهوانی بر او چیره باشد، ولی به عنوان یک شهروند موظف است تا حجاب را مراعات کند تا زمینه و بستر ایجاد و یا تقویت اختلال شهوانی جنسی فراهم نیاید؛ زیرا حجاب به معنای پوشش مناسبی است که دو جنس مخالف را نسبت به هم در حالتی شبه عفت قرار می دهد و از سرکشی و چیرگی نفس شهوانی و جنسی باز می دارد. بنابراین، بر همه شهروندان امت اسلامی است تا قانون حجاب را به عنوان یک رفتار اجتماعی و هنجاری مراعات کنند؛

زیرا هدف اسلام ایجاد جامعه ای است که شرایط مناسب بروز فضایل اخلاقی و چیرگی رفتارهای هنجاری و عقلانی و عقلایی در آن فراهم آید. حجاب نیز شرایطی را فراهم می آورد تا عقل بتواند در جامعه، از چیرگی شهوات جنسی جلوگیری به عمل آورد و از طغیان و سرکشی آن باز دارد

به نظر می رسد که کسانی که دارای عفت نفس هستند، از آمادگی بیشتری برای حجاب برخوردار هستند، زیرا نفس آنان تحت مدیریت عقل و فرمانفرمایی آن قرار دارد.

لذا حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) پس از آشکار شدن جسمشان، به سرعت اقدام به پوشیدن عورت های خویش با استفاده از برگ های درختان بهشت نمودند در حالی که تنها این زن و شوهر آن جا حضور داشتند، زیرا عفت وجودی شان به عنوان عاملی موثر در گرایش ایشان به حجاب بوده .

حجاب، قانون اجتماعی

هماهنگی احکام اسلام با مستقلات عقلانی: احکام و قوانین اسلامی، با مستقلات عقلانی ارتباط تنگاتنگی دارد. از این رو، هر آنچه عقل آن را زشت و قبیح می شمارد و به عنوان نبایدهای اخلاقی از آن یاد می کند یا نیک و حسن می داند و به عنوان بایدهای اخلاقی بر آن تاکید می کند به عنوان قانون، امضا و تایید شده است.  

حجاب به معنای پوشاندن ناپسندها و زشتی های ظاهری است. حجاب برای مرد و زن واجب است هر چند که به سبب تفاوت های فیزیکی و اندامی مرد و زن، تفاوت هایی نیز در حدود آن وجود دارد.

حجاب، اختیاری یا اجباری : اما اینکه گفته می شود نباید با اجبار مردم را به عملی وادار ساخت، این درباره عمل فردی و شخصی در محیط و حریم خصوصی است؛ اما عنوان شهروندی و پذیرش آن مقتضیاتی دارد که از جمله آنها عمل به قانون اجتماعی است. اگر در جامعه، قانونی مانند قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی وضع شده است، هیچ یک از شهروندان چه رانندگان و چه عابران پیاده که از خیابان می گذرند نمی توانند این قانون را نادیده بگیرند و بگویند که قانون برای رانندگان است و عابران پیاده می توانند تخطی کنند.

حجاب در حقیقت یک قانون اجتماعی است و همانند قانون و مقررات راهنمایی و رانندگی الزامی و تخطی از آن افزون بر گناه، مجازات هائی را در پی دارد

در هر جامعه ای اگر قانون زیر پا گذاشته شود، امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه از میان می رود و نمی توان به صرف اینکه من می خواهم تا خط عابر پیاده، خودروی خود را در سر چهارراه جلو ببرم، در حقیقت تجاوز به حقوق دیگران است؛

بدحجابی همانند تجاوز از خط عابر پیاده است که مجازات خاص خود را دارد، زیرا اطمینان و اعتماد عابران پیاده را سلب می کند و عابر همواره در هنگام عبور از چهار راه ها در هراس است. جامعه ای که افراد در آن احساس ناامنی می کنند، جامعه ای است که قانون را زیر پا می گذارد.

بنابراین، حتی اگر شهروندان، اعتقادی به حجاب نداشته باشند، می بایست به قوانین مصوب تمکین کنند و آن را اجرا نمایند. از این رو حجاب حتی بر شهروندان اقلیت  در کشور اسلامی واجب است؛ زیرا قانون فراگیر است و همگان باید آن را مراعات کنند.

 حجاب ؛ حریم خصوصی یا عمومی؟  آیا بهتر نیست تصمیم در این مورد، به خود افراد محول شود و همان‌گونه که «نماز خواندن» و «روزه گرفتن» به انتخاب و اختیار اشخاص است و اگر کسی نماز نخواند یا روزه نگرفت، مورد سوال و تعرض قرار نمی‌گیرد، مسئله حجاب نیز چنین باشد؟  

سه نکته اساسی

نکته نخست: از روایات به روشنی استفاده می‌شود توصیه اسلام به پوشش بانوان، از مصادیق تکریم و ارج نهادن به  کرامت انسانی و اسلامی آنان است و تکریم بودن حکم حجاب نیز بر این مبنا است که پوشش، با فطرت زن، هماهنگ است و به دیگر سخن جوهره زن، عفاف و حیا است و از مظاهر این عفاف و حیا، پوشش است و از همین رو است که از قدیم در میان همه ملت‌های جهان به‌خصوص اقوام متمدن، حجاب برای زنان، کم و بیش وجود داشته است و نمی‌توان آن را از احکام ابداعی و تاسیسی اسلام دانست.                                  .
براساس همین مبنا می‌توان گفت: بدحجابی یا بی‌حجابی برخی افراد، به نوعی، تجاوز به حقوق دیگران و از باب حق‌الناس است زیرا هرگونه رفتار که حجب و حیا و عفاف جامعه را خدشه‌دار نماید، ضربه‌ای است که به آرامش، سلامت و امنیت اجتماعی فرود می‌آید و موجب می‌شود بسیاری از مردان و پسران به دام فساد و فحشا افتند و این‌‌گونه زنان نیز ممکن است به دام مردانی بیفتند که به تعبیر قرآن از مصادیق الذی فی قلبه مرض هستند (احزاب 32)                                   .
نکته دوم: بحث حجاب و ضرورت پوشش مناسب، اختصاص به بانوان ندارد، بلکه گستره آن مردان را هم شامل می‌شود. تحقق ارزش حجاب خواسته اکثریت بانوان جامعه ما است و التزام عملی آن مستلزم عدم انفعال متولیان فرهنگی و برنامه‌ریزی و ایجاد ساز و کارهای اجرایی مناسب در این زمینه است.                           .
نکته سوم: به‌طور کلی می‌توان زنان جامعه ایرانی را به لحاظ میزان التزام به پوشش، به سه دسته متمایز تقسیم کرد:                                   .
1- بانوان متدین و مقید به حجاب. بسیاری از بانوان، در شمار این دسته‌اند که به علت نداشتن انگیزه خودنمایی و تبرج، نمود و بروز کمتری دارند.                    .
2- بانوان غافل و کم‌توجه به احکام و موازین اسلامی. می‌توان گفت بیشتر زنان و دخترانی که در معابر و اماکن عمومی با پوشش ناقص ظاهر می‌شوند و ما آنان را «بدحجاب» می‌دانیم، کسانی‌اند که از حدود و ثغور حجاب اسلامی و ارزش و اهمیت آن، آگاهی کافی ندارند یا تحت تاثیر جو قرار گرفته‌اند و قبح بدحجابی را فراموش کرده‌اند. این‌گونه افراد، هیچ‌گونه تعمد و غرض‌ورزی ندارند و با ارشاد و کار فرهنگی مناسب، می‌توان رفتارشان را تغییر داد.                                   .          .
3- زنان و دخترانی که باید آنان را تابلوهای بدحجابی و مانکن‌های متحرکی دانست که با رفتارهای نامأنوس و غیرمتعارف خود، در خدمت فرهنگ بیگانه قرار دارند و دانسته یا ندانسته به احکام و ارزش‌های اسلامی و ملی، دهن کجی می‌کنند. بی‌گمان این دسته، با ویژگی‌های یاد شده، در اقلیت قرار دارند و بدیهی است دستگاه‌های فرهنگی کشور، باید برای هر یک از این گروه‌ها، کارشناسانه و به نحوی خاص، سیاست‌‌گذاری و برنامه‌ریزی کنند.                               .                 .
آیا حجاب مسئله‌ای شخصی است؟  برخی به این پرسش، پاسخ مثبت می‌دهند و می‌گویند: حجاب امری خصوصی و شخصی است و ورود به حریم خصوصی افراد، نه تنها مطلوب نیست، بلکه جرم و گناه است و بدون اجازه جایز نیست. و در استدلال بر سخن خود می‌گویند: در مورد حجاب، نه تنها شواهدی مبنی بر حکومتی بودن آن وجود ندارد بلکه مواردی در تاریخ شیعه وجود ندارد که زنی به دلیل رعایت نکردن حجاب مجازات شده باشد، هر جا امری مجازات داشته در کتب روایی جزء به جزء آن ذکر شده است.

اما در مورد حجاب، نه تنها روایتی در این زمینه نداریم بلکه احادیث زیادی وجود دارد که الزام زنان به رعایت حجاب و تقصیر آنان را به گردن شوهرانشان می‌گذارد نه حکومت، احکام مربوط به حجاب هم مثل نماز و روزه و نه مثل احکام حقوقی، فاقد ضمانت اجرای اجتماعی است.

باید در پاسخ گفت: این واقعیت جای انکار نیست که پیامبرگرامی (صلی الله علیه و آله) و برخی از امامان معصوم علیهم السلام در این زمینه و حتی گاه در مورد وضعیت آقایان، رهنمودها و گاه برخوردها و توبیخ‌هایی داشته‌اند.

1- نوشته‌اند در حجه‌الوداع، زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله‌ای به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و در آن حال، فضل‌بن عباس، پسر عموی حضرت، پشت سر ایشان سوار بود. نگاه‌هایی میان آن زن و فضل رد و بدل شد، پیامبر متوجه شد که آن دو به هم خیره شده‌اند و زن جوان، به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد، همه توجهش به فضل است که جوانی نورس و زیبا بود. و از این رو رسول اکرم صلی الله علیه و آله با دست خود، صورت فضل را چرخانید و فرمود: زنی جوان و مردی جوان، می‌ترسم شیطان در میان ایشان پای نهد. (بخاری، الصحیح، ج7، ص 126)

2- در ذیل آیه قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ... (نور 30) به نقل از ام‌سلمه آمده که وی گفت من و میمونه در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم که ابن‌ام‌مکتوم [که مردی نابینا بود] آمد و این، پس از آن بود که ما دستور یافته بودیم حجاب را رعایت کنیم، پیامبر به ما فرمود: به حجاب درآیید؛ ما عرض کردیم: مگر نه اینکه او نابینا است و ما را نمی‌بیند؟ حضرت فرمود: آیا شما هم نابینا هستید و او را نمی‌بینید؟.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به حولاء [که زنی عطر فروش بود] فرمود: حولاء! زینتت را برای غیرشوهرت آشکار مساز. حولاء! برای هیچ زنی حلال نیست مچ و پایش را برای غیر همسرش آشکار نمایید (نوری، مستدرک الوسایل؛ ج 14، ص 241)                                                         
4- از امام صادق
علیه السلام: درست نیست زن مسلمان روسری و پیراهنی به تن کند که بدنش را نپوشاند. (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 4، ص 388)

این روایات که تنها بخش اندکی از روایاتی است که در این زمینه وارد شده به خوبی نشان می‌دهد پیامبرصلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام به عنوان حاکمان جامعه اسلامی، نسبت به مسئله حجاب اهتمام داشته و با بدحجابی برخورد نموده‌اند.

آثار و پیامدهای رعایت حجاب

الف- آثار فردی :- احترام به شخصیت زن، به واسطه ی رعایت حجاب. - حفظ اعتقادات مذهبی برای افراد. - مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه 

- حفظ عفت زن و جلوگیری از فساد و ناهنجاری.                                   .
ب آثار اجتماعی : - سلامت نسل جدید جامعه  -  پیشگیری از فساد اخلاقی            - مبارزه با مظاهر بی دینی

 پوشش زنان  دارای چهار شرط اساسی :

1- پوشش باید به گونه ای باشد که غیر از قرص صورت به اندازه ای که در وضو شسته می شود آنهم به شرط نداشتن آرایش غلیظ و دستها از مچ تا سر انگلشتان بقیه بدن و موها را کامل بپوشاند

در پوشیده داشتن سر زنان و اینکه حتی تارهای موی زن نباید در معرض دید نامحرمان قرارگیرد در بین مراجع عظام کوچکترین اختلافی وجود ندارد.                                   .
2- پوشش باید به اندازه ای نازک نباشد که بدن یا رنگ لباس یا زیور آلات زن از پشت آن معلوم شود و با این عمل خود حساسیت مردان هوسران را بیشتر نکرده و زمینه های گناه و فساد را فراهم نکنند

3- پوشش باید به اندازه ای آزاد باشد که برجستگی بدن زنان و دختران برای نامحرمان معلوم نشود.

4- لباس شهرت نباشد پوشش نباید از نظر رنگ یا مدل به گونه ای باشد که مردم به صورت غیر متعارف به او توجه کرده که زمینه های جلب نظر نامحرمان و مردان و پسران هوسران را فراهم و موجب گناه و آلودگی خواهد بود.

اصولش هم عدم جلوه‌گری و تبرج است.  

بخش 3 :                     پوشش کامل از دیدگاه اسلام

چادر کامل‌ترین حجاب اسلامیامتیازات چادر:

پیامبر اکرم چادر را به عنوان یکی از اقلام نوزده گانه ضروری جهیزیه برای دخترش حضرت فاطمه‏زهرا سلام الله علیها قرار داد.

چادر مشکی بهترین و سالم‏ترین پوشش زن مسلمان است که سراسر حجم بدن او را می‏پوشاند و به او وقار و متانتی خاص می‏بخشد.

‏‏1. چادر یادگار زنان اهل ‌بیت (سلام الله علیهم) بویژه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.          
‏2. چادر بیش از هر لباسی حجم و شکل بدن را پوشش می‏دهد.                           .
‏3. چادر سمبل حجاب اسلامی است که بارزترین نمود عینی پوشش دینی را به خود اختصاص داده است.                                   .
‏4. چادر با پوشش یکنواخت و یکپارچه بدن، جلب توجه نامحرم را به کمترین حدّ خود می‏رساند .

‏5. چادر، پوشش دینی و ملی زنان ایران است که دیانت، ملیت و استقلال فرهنگی ملت مسلمان را در دنیا تجلّی می‏بخشد.                                    .
‏6. چادر، دارای بیشترین بار فرهنگی حیا و عفاف است که بیش از هر پوششی دست رد بر سینه نامحرم می‏زند.                                       .
‏7. چادر، سمبل مبارزه با استعمار است.                                        .
‏8. چادر زیبایی، وقار و متانتی معنوی برای زن به ارمغان دارد.                             .‏
‏9. چادر با اهدای کامل‏ترین پوشش به زن مسلمان، وسیله کمال و تقرّب بیشتر را در او مهیّا می‏سازد و بالاترین تواضع در برابر فرامین حق را تجلی می‌کند .

فلسفه حجاب و عفاف

هدف از قانون حجاب در اسلام، دست یابی به عفاف و فضیلتی نفسانی و اخلاقی است که از طریق آن برای شخص و جامعه فراهم می آید. زیرا برای مصونیت از ایذا و اذیت و آزار از سوی دیگران به ویژه بیماردلان بر می شمارد؛ با مصونیت یابی شرایط برای دست یابی به فضایل بیشتر برای آدمی فراهم می شود. احزاب59

از آیاتی از جمله 5 و 7 مومنون و 29 و 31 معارج این معنا به دست می آید که عفت و پاکدامنی موجب می شود تا انسان در مسایل جنسی رو به اعتدال رود و از گرایش به اسراف در این حوزه خودداری ورزد. وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ 5 إِلاّٰ عَلىٰ أَزْوٰاجِهِمْ أَوْ مٰا مَلَکَتْ أَیْمٰانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ 6 فَمَنِ ابْتَغى‌ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ 6

کسانى که اندام و تن را مدام                      بدارند باز، از امور حرام

بجز از براى کنیزان و زن                             که عیبى نبودست در این سخن

هرآن کس که جز با زنان حلال                   ز دیگر زنى بازجوید وصال

همانا شقى و ستم پیشه است                   که بر این چنین کار آورده دست

همچنین عفت ورزی و ایجاد شرایط عفاف در انسان موجب می شود تا نفس از هر زشتی محافظت شود و امکان سوءاستفاده و نیز نسبت های ناروا به انسان برای دیگران فراهم نیاید. الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُولَئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ

هرآن زن که او هست بدکار و بد   نور26         به مردى بدین وصف باید رسد

هرآن مرد کو هست ناپاک و زشت                 بود لایق همسرى بدسرشت

نکو زن به مرد نکو درخورست                     نکومرد را نیک زن همسرست

چنین پاک اشخاص پاکیزه تن                        همه پاک هستند از بد سخن

وز ایزد بیابند رزقى نکو                             ببینند آمرزش از سوى او

هدف از حجاب واقعی، دست یابی به فضیلت اخلاقی عفت است که مدیریت عقل بر نفس و چیرگی بر آن در چارچوب های پذیرفته شده و فطری و طبیعی بشمار می رود. اما این بدان معنا نیست که حجاب به سبب وجود عفت باطنی مراعات نشود و شخص به این بهانه که قلب من پاک است و عقلم بر نفسم چیره است، از حجاب اجتناب ورزد؛ زیرا حجاب، یک قانون و حکم اجتماعی است تا دیگران به گناه آلوده نشوند و شرایط عمومی برای رشد و کمال فراهم آید.

اگر کسی خواهان عفت نیست نمی تواند از حجاب اجتناب ورزد، زیرا، قانونی در حوزه عمل اجتماعی و رفتاری است و بر همه شهر وندان است تا برای ایجاد جامعه سالم، آن را مراعات کنند و در صورت مخالفت و زیرپا گذاشتن قانون باید مجازات مناسب آن را تحمل کنند. حجاب یک قانون اسلامی و حکم شرعی است که مراعات آن از سوی همه شهروندان لازم است. این بدان معنا خواهد بود که مخالفان، افزون بر این که گناهی مرتکب شده و در آخرت مجازات شده و یا تبعات گناه بر ایشان بار می شود،

حجاب برای این وضع شده تا جامعه در سلامت جنسی باشد و ابزارهای تحریک قوای شهوانی تحدید شود. از این رو، حجاب به عنوان یک قانون کلی وضع شده است تا این سلامت فراهم آید.

از آموزه های قرآنی این معنا به دست می آید که عفت و پاکدامنی، به معنای چیرگی عقل و مدیریت مهار قوای شهوانی به دست آن است. این حالت اگر به شکل ملکه ای در نفس انسانی در آید، شخص در حالتی قرارمی گیرد که به سادگی تهییج نمی شود و قوای شهوانی نمی تواند سرکشی کند و او را به سوی گناه سوق دهد.

اگر به انسان مؤمن گفته شده تا برای حفظ عفاف و یا تقویت آن در خود، چشم بر هر مست آفرینی فروهشته دارد، همینطور از وی خواسته شده تا برای حفظ عفت دیگران و یا ایجاد و تقویت آن، حجاب داشته باشد.

ادله فلسفه حجاب 

1) سلامت و آرامش روحی و روانی فرد و جامعه (بهداشت روانی) :                      .
پر واضح است از جمله غرایز بشر که در طول تاریخ سبب فتنه ها، جنگ ها، تنش های عصبی، ناهنجاری های رفتاری و هزاران بلای دیگر شده و می شود و اکنون نیز ابزار تحمیل فرهنگ و سیاست و رشد مصرف گرایی و تسلط بیگانگان است، غریزه جنسی است، که عامل گسترش و تهییج آن طبق قانون خلقت در وجود زن بیشتر قرار داده شده. و حجاب روشی است برای جلوگیری از طغیان این غریزه و آرامش روحی و روانی افراد جامعه. با عفاف و خویشتندارى مى‏توان از هرز رفتن استعدادها، توان ها و امکانات جلوگیرى کرده و براى بالندگى هنجارها و ارزشها یارى نمود.                
عفاف موجب مصونیت زن و مرد از آشفتگى‏هاى ذهنى، بزهکارى، آوارگى و بالاخره بیمارى روحى و روانى مى‏شود و از انحطاط اخلاقى جامعه و از هم‏پاشیدگى خانواده‏ ها جلوگیرى مى‏کند.                                     
.
حجاب از جنبه روحی و روانی به بهداشت روانی فرد و اجتماع کمک می کند
وقتی که حجاب زن، کامل باشد و زن، با وقار و متانت در جامعه ظاهر شود، مردان جامعه نیز آرامش روانی و فکری خواهند داشت و مُدام به این زن و آن زن که در کوچه و خیابان و فلان مکان دیده اند، فکر نمی کنند.

2) بهداشت و سلامت جسمانى: ارتباط سلامت روحى و روانى با سلامت جسمى مورد اذعان متخصصان است. از نظر پزشکان آثار سوء بى عفتى مانند چشم چرانى بر سلامت جسمانی محرز است. این آثار سوء جسمانی عبارتند از :                            .
1- دشوارى در تنفس            2- درد اطراف قلب        3- تپش قلب
4- ضعف و خستگى عمومى         5 - سر درد                    6- بى قرارى
7- بى‏خوابى و کم اشتهایى                   8 - خستگى فکرى و دماغى

3) رشد معنویت : بی تردید زنی که در دام بی حجابی افتد و تمام وقت خود را صرف آرایش و مد گرایی کند فرصتی برای ارتقای روحی و معنوی خود نمی یابد علاوه براین بی حجابی سبب افول معنویت کلی در سطح جامعه می شود در مقابل، زن مومن با حجاب، هر رفتاری را بجا بروز می دهد و ضمن آنکه کانون خانواده را با مهر و زیبایی خویش، معطر می کند در جامعه نیز عنصری فعال، انسان ساز و مربی اخلاق و خوبی ها می شود

4) درک لذت ایمان‏: "خویشتندارى" توانایى برجسته روحى به انسان مى‏دهد تا وى در برابر هجوم هوى و هوس سرکش، پایدارى کند و در فراز و فرود زندگى، به کمال برسد

5) استحکام بنیان خانواده و استمرار نسل ها : خانواده اولین و بنیادى‏ترین تشکل اجتماعى یک جامعه به شمار مى‏آید. استحکام خانواده که مرکز عشق و امید و بستر شکفتن آرزوهاى جوانان مى‏باشد، توانایى‏هاى فردى را افزایش و جامعه را استوار و پویا خواهد ساخت. بى شک نهاد خانواده، تنها با پاسدارى از عفاف و پاکدامنى، درخشش و بالندگى لازم را پیدا مى‏کند، وقتی راه رسیدن به هوس ها برای جوانان در عرصه خیابان ها و پاساژها باز باشد،

 روشن است کسی به فکر تشکیل خانواده و قبول مسئولیت استکمالی خانواده نمی افتد چنانکه آمارهای میدانی در غرب حکایت از این مهم دارد.

این در حالی است که با کنترل غریزه های جنسی با روش های معقول و کارآمد و سالم، بشریت، نسل به نسل ادامه می یابد و مادران فهیم، فرزندانی برومند تحویل جامعه می دهند.

حجاب باعث اختصاص دادن کامیابی های جنسی به خانواده می شود و در نتیجه عامل تحکیم روابط خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد

6) ترویج معروف : یک زن با حجاب، همچون مسجدی متحرک است که پشت نقاب حجاب بر حفظ باورهای دینی خود و فرهنگ دینی اسلام و جلوگیری از سوء استفاده قدرت های استعمارگر اصرار می ورزد

7) حفظ عزت نفس و کرامت انسانی: انسان در سایه عفاف، عزت و اعتبار پیدا مى‏کند و کسانى که هرچه مى‏خواهند مى‏خورند و آنچه مى‏خواهند مى‏گویند و پیوسته در پى هوسرانى‏اند، نزد دیگران اعتبار و ارزشى ندارند.                              .
امام على(علیه السلام): من عفت اطرافه، حسنت اوصافه و من اتحف العفة و القناعه حالفه العز انسانهاى پاکدامن، نزد افراد جامعه اعم از خانواده دوستان و دیگران مورد احترام و اعتمادند.

زن‌ها با اختیار پوشش مناسب به عزت، حرمت، حریت و کرامت انسانی دست می یابند و در برابر تهدیدهای بازار جنسی نیز در امان می‌مانند.                            .
از آنجا که در طبیعت، پیکر و روح زنان جاذبه‌های مختلف قرار داده شده است، زن نمی‌تواند با هر هیبت و هیئتی وارد اجتماع بشود.                                .
مگر آنکه برای انسانیت خود ارزشی قائل نباشد و بخواهد با پوشش نامناسب، خود را در بازار جنسی عرضه کند.

8) جلوگیری از تهییج و تحریک جنسی و خنثی کردن لذات نامشروع : پوشش مناسب موجب می شود که هم مردان در هنگامه برخورد با زنان گرفتار انحراف و پلیدی و فحشا نشوند و هم زنان در برابر مردانی که تن خود را می پوشانند از امنیت و طهارت قلبی سود برند. همه بازی‌های سیاسی و اقتصادی دست به دست هم داده که از زن‌ها یک اسباب بازی بسازد یا به آنها به عنوان کالای جنسی نگاه می‌کنند؟
شهید مطهری: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی بند و بار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضاهای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می‌آورد. نکته قابل توجه مردان نسبت به زنان به محرک‌های جنسی حساس‌ترند از این روی پوشش نامناسب زنان و جاذبه ناشی از آن مردان بخصوص جوانان را تحریک می‌کند. و علاوه بر ایجاد و شیوع فساد و فحشا موجب اختلال روانی، فرو پاشی خانواده‌ها و... می شود.

9) حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت : هنگامی که مردی پوشش مناسب داشته باشد زنی که با وی سخن می گوید و یا وی را می بیند تحت تأثیر اندام وی قرار نمی گیرد و قلب و دلش در گرو عشق او نمی رود. چنانکه پوشش مناسب زن نیز چنین فرصتی را برای مردان فراهم نمی آورد

10) حفظ معنویت و ارزش های انسانی : حجاب از نظر موقعیت زن در برابر مرد، سبب می گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود و زن ابزار دست سوء استفاده گران نباشد. زن مسلمان تجسم حرمت و عفت در جامعه است.                                  .
حساسیت و ضربه‏پذیری زن به لحاظ جاذبه‏های طبیعی، ایجاب می‏کند که طبق یک سنت تکوینی همچون همه موجودات لطیف و آسیب‏پذیر در حصار و حجاب مطمئن، مأمن گزیند و گوهر جان خویش را از کانون توجه تمایلات طغیان طلب و حد ناشناس طبیعی محفوظ دارد. هم‌گامی با این تدبیر آفرینش و حریم‏داری زن می‏تواند محدوده مطمئن‏تری را پیرامون او فراهم آورد و این گوهر اصیل را از سهل‏الوصول بودن مصون دارد.

11) مصونیت اخلاقی، سلامت و آرامش در محیط کار : قرآن برای حجاب و پوشش مناسب اسلامی آثار معنوی و نقش اجتماعی خاصی را بیان می کند که نمونه آن در مسأله امنیت و تقوا است. در حقیقت با بیان فلسفه و اهمیت حجاب به برخی از آثار معنوی و اجتماعی نیز اشاره شده است. غیر از مصونیت از تعرض هوسرانان و کسب امنیت می توان به برخی از آثار دیگر حجاب نیز اشاره کرد

از آن جمله طهارت قلبی و پاکی درون مردان و زنان است. حجاب و پوشش در آموزه های قرآنی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و برای آن آثار اجتماعی و معنوی چندی است. آثاری که نه تنها موجب می شود انسان را به خدا نزدیک کند بلکه شخص را در امنیت و آرامش روحی و روانی و اجتماعی قرار می دهد.

الگوی حیا

موسی(علیه السلام) کنار چاه آمد و دختران «شعیب» را برای آب کشیدن و سیراب نمودن گوسفندان یاری کرد، دختران او را جوانی شجاع و امین یافتند، بدین خاطر یکی از دختران به نام «صفورا» با مشاهده این خدمت و صداقت از سوی موسی علیه السلام ، تصمیم گرفت او را برای کار و خدمت نزد پدر خود ببرد

وی تصمیم خود را با موسی علیه السلام در جریان گذاشت، و به پیشنهاد موسی علیه السلام قرار شد، هنگام رفتن به سوی شعیب، موسی علیه السلام از جلو حرکت کند، و صفورا از عقب سر او را راهنمایی نماید. با این اوصاف موسی علیه السلام و صفورا، راه را پیمودند و نزد شعیب رسیدند، و صفورا به پدر پیشنهاد کرد

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ (قصص26)

بگفتا از آن دختران یک نفر                        که این مرد را کن اجیر اى پدر

امین و تواناست باشد رشید                     ببایست او را به خدمت گزید

حضرت شعیب گفت: دخترم، نیرومندی او را چگونه به دست آوردی؟! صفورا پاسخ داد: پدر جان! به هنگام آمدن به حضور شما، موسی(علیه السلام) پیشنهاد کرد، من از عقب سر او حرکت کنم. و هرگاه او خواست در مسیر اشتباهی حرکت کند، من با صدا کردن، یا سنگ پرتاب نمودن، او را به مسیر صحیح هدایت کنم. حرف او این بود انّا قوم لاننظر الی ادبارالنّساء ما جماعتی هستیم که حتی به عقب سر زنان نامحرم هم نگاه نمی کنیم. (وسایل الشیعه، ج14 ص 145)

رعایت حجاب

الف) جایگاه رفیع زن در اسلام: بررسی تطبیقی جایگاه زن در اسلام و دیگر ادیان و مکاتب فلسفی اثبات می کند که دین مبین اسلام برای زن ارزش و احترام خاصی قائل شده است.

ب) حجاب و عفاف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب: در قرآن مجید بیش از ده آیه به رعایت حجاب و حرمت نگاه کردن به نامحرم اختصاص یافته است. در ادیان و مذاهب دیگر همچون زرتشت، یهود و مسیحیت نیز رعایت حجاب توسط زنان امری واجب شمرده شده است.                                .
ج) پیامدهای بی بند و باری: پیامدهای نگران کننده بی بند و باری ها در غرب، موجب شده تعدادی از سازمان های زنان و نهادهای امنیتی در آمریکا و استرالیا و کانادا نیز به جمع طرفداران حجاب و عفاف بپیوندند.

آنها پس از بررسی آمار وحشتناک تجاوز به زنان، سقط جنین ناشی از روابط نامشروع، کودکان حرام زاده، جدایی های منجر به طلاق و قتل دختران و زنان در کشورهای مذکور به زنان چنین توصیه کرده اند:‏

1- همیشه جوراب و لباس های مناسب بپوشید

‏2- از کفش های بی پاشنه به جای پاشنه دار استفاده کنید. زنان با کفش پاشنه‌دار بیش از حد در معرض خطر هستند

‏3- پوشیدن دامن های کوتاه و لباس های جلب توجه کننده می تواند حمله را محتمل تر کند. بنابراین اگر شما برای امنیت و سلامتی خودتان ارزش قائل هستید این نوع لباس ها را در مجامع عمومی نپوشید.

دفاع عقلانی از گوهر حجاب

یکی از عوامل فرهنگ ساز در جامعه، دشمنان هستند. دشمن می داند که با تحریک شهوت و غریزه جنسی در جوانان مسلمان و کشاندن آنها به ورطه فساد و فحشا، می تواند آنها را به تدریج از اهداف و آرمان های متعالی جامعه اسلامی دور کند و سپس بر آنها مسلط شود؛ (شبیه همان قضایایی که در اندلس رخ داد)

لذا زمینه های این تحریک شهوت را فراهم و تقویت می کند؛ که یکی از این زمینه ها، ترویج بدحجابی و پوشش های غیر اسلامی و محرک می باشد.  یکی از دلایل متقاعد نشدن برخی مخالفان به حجاب اسلامی این است که از حجاب دفاع عقلانی نمی شود، بلکه غالباً از ایمان و دین مردم برای دفاع از حجاب استفاده می گردد

بسیاری از مبلّغان و اساتید و معلمان دینی، در برخورد با شبهات مخالفان حجاب، بیشتر از آنی که معقولانه و منطقی، پاسخ مخاطب را بدهند، تنها به آیات و احادیث و روایات اکتفا می کنند؛ آن‌هم به شکل سنّتی و با شیوه های کهن که جذابیتی برای مخاطب ایجاد نمی کند.‏

البته این بدان معنا نیست که در باب تبلیغ و دفاع از حجاب از مباحث شرعی و احکام دینی استفاده نشود و نیز منظور این نیست که احکام شرع با مباحث عقلی متباین است. بلکه مطلب مذکور ناظر به این نکته می باشد که قبل از طرح مباحث شرعی و احکام دینی، به مباحث عقلانی و محسوس و ملموس برای مخاطب پرداخته شود.

اگر این نکته با دقت و ظرافت رعایت شود، آن مخالف غافل نیز پی به این خواهد برد که: کُلُّ ما حَکَمَ بِه العَقلُ حَکَمَ بِه الشَّرعُ و کُلُّ ما حَکَمَ بِه الشَّرعُ حَکَمَ بِه العَقلُ

باید جوانان را با شیوه هایی جذاب و متناسب جامعه امروزی (البته با حفظ اصول و قواعد) نسبت به این‌گونه مسائل مثل حجاب توجیه ساخت.

باید به تدریج و با آهنگی نرم، مخالفان حجاب را جذب محافل مذهبی و مساجد نمود تا در محیط های سالم رشد نمایند.

در نتیجه به طور کلی باید در کیفیت عرضه دین، دقت زیادی به خرج داد. اسلام عزیز را باید همان گونه که هست، هنرمندانه و زیبا ارائه داد.

 نه باید آن‌قدر افراط و تندروی کرد که احکام اسلام را سخت تر از آنی که هست ارائه داد یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللّٰهَ إِنَّ اللّٰهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ 1 (حجرات 1)

الا مؤمنان! زینهار از سبق                      تقدم نجوئید بر پیک حق

خداترس باشید و پرهیزکار                     سمیع و علیم است پروردگار

 و نه باید آن‌قدر دچار تفریط و سستی شد که احکام اسلام به مزاج دشمن خوش آید و مورد پسند آنها واقع شود.  باید با حفظ اعتدال و البته با قاطعیت در مقابل مخالفت دشمنان و مخالفان، این امر را انجام داد و ملاحظه آنها را نکرد.

بخش 4 :        حکومتی بودن مسئله حجاب از منظر فقه

آشنایی با دلایلی که می‌توان از نگاه فقه بر حکومتی بودن مسئله حجاب ارائه داد. در این زمینه دست کم، چهار دلیل ذیل قابل طرح است :                           .
دلیل نخست: می‌توان در یک نگاه فراگیر، مجموعه احکام اسلام را به دو دسته زیر تقسیم نمود :                                  .
الف) احکام فردی مانند احکام مربوط به نماز، روزه، خوراک، پوشاک، مسکن و... این احکام، صرفاً با فرد و عملکرد او در ارتباط است. هر چند ممکن است آثار و پیامدهای اجتماعی نیز داشته باشند. برای مثال، در جامعه‌ای که نماز برپا داشته می‌شود، فحشا و بزه‌کاری کمتری به چشم می‌خورد که ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر (عنکبوت 45)                                     .
ب) احکام اجتماعی مانند وجوب دفاع، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، اجرای حدود و تعزیرات، ازدواج، طلاق، احکام مربوط به اداره جامعه و کشورداری و به طور کلی احکامی که در بستر جامعه و در تعامل افراد با یکدیگر، نمود پیدا می‌کنند و موضوعیت می‌یابند.                             .
بی‌تردید احکام مربوط به دفاع، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، کشورداری و چگونگی تعامل دولت اسلامی با بیگانگان در این قسم جای می‌گیرد. البته ممکن است برخی احکام از مصادیق هر دو قسم باشند. برای مثال امر به معروف و نهی از منکر، هم در حیطه وظایف فردی قرار می‌گیرد و هم در ارتباط مستقیم با دولت و نظام اسلامی است. از این رو در اصل هشتم قانون اساسی آمده است: دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.             »
با توجه به این توضیح و نیز با عنایت به دلایل بعدی، باید گفت بی‌تردید حکم حجاب از احکام اجتماعی و از موضوعاتی است که پیوند وثیق و ارتباط مستقیم با جامعه و نظام حاکم بر جامعه اسلامی دارد. و بر همین اساس و به منظور جلوگیری از هرج و مرج و برخوردهای سلیقه‌ای و تنش‌زا، لازم است تنظیم مقررات جهت اجرای این حکم و نظارت برحسن انجام آن و چگونگی برخورد با متخلفان، به دولت سپرده شود. هر چند این امر، نافی وظیفه افراد در امر به معروف و نهی از منکر زبانی نخواهد بود.
دلیل دوم: وظایف کلی دولت اسلامی بی‌تردید از وظایف دولت و حاکم اسلامی آن است که زمینه‌ساز سعادت دنیوی و اخروی مردم و فراهم آورنده بستر رشد و تعالی آنان باشد و این مهم بدون دفع و رفع زمینه‌های فساد و مبارزه با عوامل تباهی و اشاعه خوبی‌ها و ترویج نیکی‌ها میسر نیست. از وظایف حکومت اسلامی، جلوگیری از تعدی و تجاوز مردم به حقوق یکدیگر و ممانعت از ورود ایشان به کارهای حرام و مفسده انگیزه است. و بدیهی است انجام این وظیفه، نیازمند تنظیم مقررات و صدور احکام حکومتی است،

چنان که علامه طباطبایی در بیان ماهیت احکام حکومتی می‌نویسد: احکام حکومت تصمیماتی است که ولی امر، در سایه قوانین شریعت و رعایت موافقت آنها، به حسب مصلحت وقت می‌گیرد و طبق آنها، مقرراتی وضع می‌نماید و به اجرا در می‌آورد. این مقررات لازم الاجرا و مانند شریعت دارای اعتبار است. (طباطبایی، ولایت و زعامت، ص 83)                                .
دلیل سوم: ضرورت امر به معروف و نهی از منکر از اهداف و وظایف تشکیل حکومت اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر است. خداوند در توصیف گروهی از مومنان می‌فرماید: الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج/41)

کسانى نمایند یارى حق                          که باشند بر این عمل مستحق

کسانند ایشان که گر در زمین                  به آنها ببخشیم قدرت چنین

بدارند بر پاى امر صلات                        ببخشند بر بینوایان زکات

نمایند آن مردم خوش سرشت               خود امربه معروف و هم منع زشت

همانا سرانجام اعمال و کار                    بود در یَدِ قدرت کردگار

از امام صادق (علیه السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر پرسید که آیا بر همه امت واجب است؟ حضرت فرمود: خیر. گفته شد: چرا؟ فرمود: انما هو علی القوی المطاع العالم با لمعروف من المنکر لا علی الضعیف الذی لا یهتدی سبیلا. این کار بر کسی واجب است که نیرومند باشد و از او اطاعت شود و نسبت به معروف آگاه باشد و آن را از منکر تشخیص دهد. نه برکسی که ناتوان است و راه به جایی نمی‌برد (وسائل الشیعه، ج14) بی شک مصداق روشن «قوی مطاع» دولت اسلامی است.

اساسا یکی از ادله وجوب تشکیل حکومت اسلامی همین دلیل  وجوب امر به معروف و نهی از منکر است، با این بیان که حکومت اسلامی خود از مصادیق روشن «معروف» و حکومت طاغوت از مصادیق آشکار «منکر» است.

چنانکه فقیه برجسته صاحب جواهر می‌نویسد: انه مع بسط یده الواجب علیه جمیع افراد الامر بالمعروف. در صورتی که حاکم اسلامی، بسط ید داشته باشد، امر به همه مصادق معروف بر او واجب است. (نجفی، جواهر الکلام، ج 21، ص 361) از این رو، بر طبق اصل سوم قانون اساسی، از وظایف دولت جمهوری اسلامی، عبارت است از: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی. و به خصوص مسئله پوشش و  حجاب و کم و کیف آن باید مورد توجه باشد. زیرا گرچه این امر ممکن است در نگاه بدوی و فی نفسه، مساله‌ای جزئی و غیر مهم به نظر آید، ولی گاه همین مسئله‌، صبغه فرهنگی و ملی به خود می‌گیرد و در عرصه تهاجم فرهنگی، مورد سوء استفاده دشمنان واقع می‌شود تا جایی که ممکن است مسلمانان، ناخواسته در زمین دشمن بازی کنند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند عزوجل، به یکی از پیامبرانش وحی فرمود: به مومنان بگو! پوشش دشمنان مرا نپوشند، از خوردنی‌های آنان نخورند و راههای ایشان را نپیمایند که در این صورت، همانند آنان، دشمنان من خواهند شد. (صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص 252)

و ضرورت دخالت دولت در این عرصه، بیشتر بدان جهت است که اگر این مهم، صرفا به آحاد جامعه واگذار شود و از نقش قانون گذاری و نظارت و حتی جایگاه اجرایی دولت غافل شویم، تا شاهد هرج و مرج و برخوردهای سلیقه‌ای نشویم.         

 تشابه لباس

امام صادق(علیه السلام): درباره مردی که لباسش بر زمین کشیده می شد فرمود: در نظر ما شباهت مردان به زنان، پسندیده نیست (وسائل الشیعه ج5ص42) در اجتماع، هر یک از زن و مرد با ویژگیهای ظاهری خاص خود شناخته می شوند. این ویژگیها برآیند حرکات و رفتار و نیز پوشش ظاهری آنهاست. جابجایی این ویژگی نه تنها در شرع که در عرف نیز پسندیده نیست و رفتاری خلاف عفت و حیا برشمرده می شود         
لباس حیا حیا حقیقتی والاست که تنها ویژه جسم انسان نیست. روح انسان نیز به پوشش شرم نیاز دارد و بلکه حیای برون، برخاسته از حیای درون است 
حیا ماهیتی معنوی دارد که حتی یکی از شیوه های کنترل و مدیریت در جامعه یاری جستن از حیا و عفاف زن و مرد است.                                  .
مهم اینست که مرد و زن نسبت به حیای دینی خانواده دغدغه داشته باشند و تنها تأمین نیازهای مادی، مسئولیت را تمام شده نپندارد. بدیهی است رفتار شایسته و کردار بایسته همراه با حیا و عفاف مرد و زن در خانواده، بهترین الگو و تأثیر گذارترین پیام راستی و درستی است و باید نتیجه را به خداوند واگذاریم.
امام صادق(علیه السلام) : حیا از ایمان است و ایمان در بهشت) (کافی ج2)

 

چگونگی ترویج فرهنگ حجاب

باید حجاب را همراه با شناختن و شناساندن مضرات عدم رعایت حجاب در جامعه ترویج کرد. یعنی بی حجابی چه مضراتی برای فرد و خانواده و جامعه به بار می‏آورد. این مضرات عاملی برای تحریک به حفظ حجاب می‏شود و به نوعی اشاره به فلسفه حجاب است. مسئله حجاب یک کار فرهنگی آموزشی است بایستی آموزش حجاب و رعایت آن از سنین پایین شروع شود و همه را هم فرا بگیرد.

بعد با تدوین قوانین مطلوب عمومی بحث عفاف را در جامعه جا بیندازیم. در مرحله آخر نظارت به اجرای قانون در قالب آموزش است. باید قوانین حجاب را در قالب آموزش به شهروندان تفهیم کرد.

وقتی آنها از حقوقشان آگاهی پیدا کنند و از آن بهرهمند شوند اقبال عمومی به حجاب زیاد میشود. از نقش صدا و سیما نیز در راستای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نمی‌توان غفلت کرد.

حجاب مهم ترین پرچم اسلام در قرن بیست و یکم است

پوشش افزونبر اینکه لباس انسانی است بلکه هویت ملی را نیز نشان میدهد، یعنی همه ملتهای جهان ملیت خود را با نوع پوشش نشان میدهند و چادر از لباسهای ملی ایران است که از زمان باستان و هخامنشیان وجود داشته و بانوان ایرانی از همان زمان برای پوشش خود از چادر استفاده میکردند

امروز حجاب بانوان نشانگر اسلام و پرچم آن است به گونهای که در هر جای دنیا مردم یک بانوی محجبه را میببنند به یاد اسلام افتاده و او را مسلمانان میدادند. شاید بتوان گفت قداست چادر هر زن در قرن بیست و یکم از عبای مراجع بیشتر است

امپریالیسم جهانسوز، برنامه ریزی‌های مختلفی برای از بین بردن حجاب بویژه چادر دارد که کار خود را از زمان رضا شاه با کشف حجاب در کشور ما آغاز کرد

دشمنان در کشورهای اسلامی با شیوههای گوناگون برای مبارزه با چادر که پرچم اسلام است قدم برمیدارند به گونهای که در کشور ترکیه همانند اروپا استفاده از حجاب ممنوع است.

امروز زنان مسلمان ایرانی پا به پای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حضوری جدی و فعال دارند و برخلاف ادعای غربی ها و برخی گروه های افراطی فمنیستی، زنان در نظام اسلامی می توانند با حفظ عفاف و دین و رعایت تقوا در راه تحصیل علم و دانش در مراکز آموزشی مراتب پیشرفت و صعود به قله های عالی را طی کنند.

و در سمت های مهم اجرایی نیز خدمتگزار جامعه اسلامی باشند. زنان امروز ایران اسلامی الگوهای بارزی هستند که به دنیا می فهمانند دستیابی به مدارج علمی و رسیدن به جایگاه های ارزشی به معنای پشت کردن به مفاهیم و ارزش های والای دینی و روی آوردن به مظاهر فریبنده تمدن غربی نیست. با این حال باید اذعان کرد که زن مسلمان امروز سنگربان ارزش های والای اسلامی در برابر وضعیت جاهلی و بی بند و باری دنیای غرب است و باید با تقویت روحیه اسلامی و پیشتاز شدن در میدان علم، فرهنگ، سیاست و تمامی مسائل اجتماعی از حصار مستحکم فرهنگ ناب اسلامی و ایرانی محافظت کنند

نقش زنان در اسلام آنقدر پررنگ و پرافتخار است که تفاوت های ماهوی فراوانی با مکاتب غیر دینی و غیرقابل دفاع غرب دارد. چراکه نگاه به زن از منظر مکاتب غربی از قبیل مارکسیست و لیبرالیسم به نوعی نگاهی ابزاری تلقی می شود که آزادی را در بی بند و باری زنان قرائت می کنند اما در مکتب الهی اسلامی زن به عنوان یکی از ارکان اصلی زندگی و حیات بشری به حساب می آید که حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) الگوی بارزی برای زنان جامعه اسلامی هستند.

زن مسلمان باید در راه فرزانگى و علم تلاش کند؛ در راه خودسازى معنوى و اخلاقى تلاش‏کند؛ در میدان جهاد و مبارزه از هر نوع جهاد و مبارزه‏اى پیشقدم باشد؛ نسبت به زخارف دنیا و تجمّلات کم‏ارزش، بى‏اعتنا باشد؛ عفّت و عصمت و طهارتش در حدّى باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودى خود دفع کند؛ در محیط خانه، دلارامِ شوهر و فرزندانش باشد؛ مایه آرامش زندگى و آسایش محیط خانواده باشد؛

در دامن پرمهر و پرعطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش، فرزندان سالمى را از لحاظ روانى تربیت ‏کند؛ انسان هاى بى‏عقده، انسان هاى خوش ‏روحیه، انسان هاى سالم از لحاظ روحى و اعصاب، در دامان او پرورش پیدا کنند و مردان و زنان و شخصیت هاى جامعه را بوجود آورد.

مادر از هر سازنده‏اى، سازنده‏ تر و باارزش تر است. بزرگترین دانشمندان، ممکن است مثلاً یک ابزار بسیار پیچیده الکترونیکى را به وجود آورند، موشک هاى قارّه‏پیما بسازند، وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند؛ اما هیچ یک از اینها اهمیت آنرا ندارد که کسى یک انسان والا به‏وجود آورد. و او مادر است. این، آن الگوى زن اسلامى است.
از نظر اسلام، محور اصلی خانه، زن است . زن، شمع جمع خانواده است که اعضای خانواده همچون پروانه هایی به دور او می گردند.

بایستى خانواده مبنا باشد. یعنى شما اگر بزرگترین متخصص پزشکى یا هر رشته دیگرى بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این براى شما یک نقص است. کدبانوى خانه، شما باید باشید؛ اصلاً محور این است

کانون خانواده، جایى است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگى پیدا کند؛ بچه‏ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خام ترى نسبت به زن است و در میدان خاصى، شکننده‏ تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است نه نوازش مادر باید نوازش ببیند.

براى یک مرد بزرگ، این همسر کارى را مى‏کند که مادر براى یک بچه کوچک آن کار را مى‏کند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اسلام، زن را تا این حد والا و بلندمرتبه می داند

انسان، اگر پول و سرمایه کلانی دارد، آن را در گاو صندوق های ایمنی نگهداری می کند تا دست نامحرم و دزد و دشمن به او نرسد. آیا زن که ارزش والای او، با ارزش اندک پول و سرمایه قابل قیاس نیست، نیاز به حفاظت و مصونیت از گزند آسیب ها و خطرات را ندارد!؟ چگونه باید موجبات حفظ حرمت و شأن و احترام زن در جامعه فراهم شود؟

ادامه مطالب

http://m5736z.blog.ir/post/HejabQ2

http://m5736z.blog.ir/post/hejab3

http://m5736z.blog.ir/post/HejabQ4

http://m5736z.blog.ir/post/HejabQ1

به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی

از سال 1354   و    بارگذاری آن  در سال  1380 در   سایت

تاریخی فرهنگی قرآنی

و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده

 و  به حول قوه الهی در  مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.

نام  : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336

کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر    و 25 سال   مدیریت    مدرسه

نظرات  (۲)

خیلی عالی بود متشکرم

نگاه روشنفکران غربی به زن

و کلام آخر اینکه بسیار به ندرت از فلاسفه اسلامی کلامی در طرد و لعن زن آمده است ولی کل فلسفه های غربی پر است از فحاشی و تکفیر و لعن در باره زن. این مسئله از فلاسفه قدیم یونان تا به امروز در همه جا به وفور یافت می شود. و این فقط فلسفه اروپائی است که زن را عیناً مظهر شیطان معرفی کرده است. و جالب اینکه امروزه بسیاری از نژادپرستان غربی که لباس فلسفه و آزادی و عقل و عدالت بر تن دارند، مدعی حمایت غرب از حقوق زن می باشند و اسلام و فلسفه های اسلامی را دشمن حقوق زن معرفی می کنند. و جالب تر اینکه چه بسا ما شرقی ها و مسلمانان به اصطلاح عالم و روشنفکر هم این دروغهای بزرگ و آشکار را باور می کنیم. و گوئی نمی بینیم که این تمدن و فلسفه های غربی است که زن را مبدل به سوراخ محض نموده است. شاید همین حق و حقوق از دست رفته و انکار شده زن مسلمان باشد که بسیاری از روشنفکران بی فکر مدرن را به فغان انداخته که چرا روسپی گری زنان مسلمان تا این حد با تأخیر افتاده است.


استاد علی اکبر خانجانی

کتاب فلسفه وجودی مرد ص ۲۲

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">