تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.
 

چهل حدیث از امام هادی علیه السلام

قالَ الا مامُ ابو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه علیه :

1.مَنِ اتَّقىَ اللّهَ یُتَّقى ، وَمَنْ اطاعَ اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ اطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقینَ، وَمَنْ اسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ انْ یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقینَ. بحارالا نوار: ج 68، ص 182، ح 41، اءعیان الشّیعة : ج 2، ص 39.

فرمود: کسى که تقوى الهى را رعایت نماید و مطیع احکام و مقرّرات الهى باشد، دیگران مطیع او مى شوند و هر شخصى که اطاعت از خالق نماید، باکى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصیت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است که مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گیرد

2. قالَ علیه السلام : مَنْ انِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ. عُدّة الداعى مرحوم راوندى : ص208.

فرمود: کسى که با خداوند متعال مونس باشد و او را انیس خود بداند، از رفاقت با مردم احساس دوری مى کند و علامت و نشانه انیس بودن با خداوند بیم دوست بودن با مردم است(که موجب غفلت از خداشود.)

3 .قالَ علیه السلام :السَّهَرَ اءُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ یَزیدُ فى طیبِ الطَّعامِ. بحارالانوار: ج 84 ص 172 به نقل از اءعلام الدین دیلمى .

فرمود: شب زنده دارى ، خواب بعد از آن را لذیذ مى گرداند؛ و گرسنگى بر خوشمزگى طعام مى افزاید یعنى هر چه انسان کمتر بخوابد بیشتر از خواب لذت مى برد و هر چه کم خوراک باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود.

4 قالَ علیه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إ لَیْهِ، فَإ نَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ .بحار الا نوار: ج 75، ص 369، ح 4، اءعلام الدّین: ص 312، س 14.

فرمود: از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى ، صمیّمیت و محبّت مجوى. همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى ، نصیحت و موعظه طلب نکن ، چون که دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.

5. قالَ علیه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجیَّةٌ سَیِّئَةٌ. بحارالا نوار: ج 69، ص 199، ح 27.

فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.تکبّر و خودخواهى جذب کننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.عُجب و خودبینى مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.بخیل بودن بدترین اخلاق است ؛ و نیز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد

6. قالَ علیه السلام : الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ. الدرّة الباهرة : ص 42، س 5، بحارالا نوار: ج 75، ص 369، ح20. فرمود: مسخره کردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و کار انسان هاى نادان مى باشد

7. قالَ علیه السلام : الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ. اءعیان الشّیعة : ج 2، ص 39، تحف العقول : ص 438.

فرمود: دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند

8 .قالَ علیه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْیا بِالاْ مْوالِ وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ. اعیان الشّیعة : ج 2، ص 39، بحارالا نوار: ج17.

فرمود: مردم در دنیا به وسیله ثروت و تجمّلات شهرت مى یابند ولى در آخرت به وسیله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد

9 .قالَ علیه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ. مستدرک الوسائل : ج 12، ص 308، ح 14162.

فرمود: همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.

10 .قالَ علیه السلام : أهْلُ قُمْ وَ أ هْلُ آبَةِ مَغْفُورٌلَهُمْ ، لِزیارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَ بِطُوس ، اءلا وَ مَنْ زارَهُ فَأ صابَهُ فى طَریقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ. عیون اءخبار الرّضا ع : ج 2، ص 260، ح 22.

فرمود: اهالى قم و اهالى آبه یکى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزیده هستند به جهت آن که جدّم امام رضا علیه السلام را در شهر طوس زیارت مى کنند.و سپس حضرت افزود: هر که جدّم امام رضا علیه السلام را زیارت کند و در مسیر راه صدمه و سختى تحمّل کند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.

11 .عَنْ یَعْقُوبِ بْنِ السِّکیتْ، قالَ: سَاءلْتُ الْهادى ع : ما بالُ الْقُرْآنِ لا یَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إ لاّ غَضاضَة ؟ اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 580، ح 8.قالَ علیه السلام: إ نَّ اللّهَ تَعالى لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى کُلِّ زَمانٍ جَدیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إ لى یَوْمِ الْقِیامَةِ.

یکى از اصحاب حضرت به نام ابن سِکیّت گوید: از امام هادى علیه السلام سؤ ال کردم : چرا قرآن با مرور زمان و زیاد خواندن و تکرار، کهنه و مندرس نمى شود؛ بلکه همیشه حالتى تازه و جدید در آن وجود دارد؟امام علیه السلام فرمود: چون که خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و یا طایفه اى مخصوص قرار نداده است ؛ بلکه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همین جهت همیشه حالت جدید و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قیامت قابل عمل و اجراء مى باشد

12. قالَ علیه السلام :الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِکُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ. مستدرک الوسائل : ج 12، ص 11، ح 13376.

فرمود: غضب و تندى در مقابل آن کسى که توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل کسى که توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .

13 قالَ علیه السلام : یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ اءهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ. بحارالا نوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13.

فرمود: علماء و دانشمندانى که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالى محشور مى شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.

14 قالَ علیه السلام : لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَکْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإ نَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْ وقاتِ کُلِّها، جَیِّدٌ عَلى کلِّ حالٍ. کافى : ج 6، ص 373، ح 2، وسائل الشّیعة : ج 25، ص 210، ح 31706.

به بعضى از غلامان خود فرمود: بیشتر براى ما بادمجان پخت نمائید که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفید است.

15 قالَ علیه السلام : التَّسْریحُ بِمِشْطِ الْعاجِ یُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأ سِ، وَ یَطْرُدُ الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ یُطْفِى ءُ الْمِرارَ، وَ یَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ. بحارالا نوار: ج 73، ص 115، ح 16.

فرمود: شانه کردن موها به وسیله شانه عاج ، سبب روئیدن و افزایش مو مى باشد، همچنین سبب نابودى کرم هاى درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فکّ و لثه ها مى گردد.

16 قالَ علیه السلام : اُذکُرْ مَصْرَعَکَ بَیْنَ یَدَىْ اءهْلِکَ لا طَبیبٌ یَمْنَعُکَ، وَ لا حَبیبٌ یَنْفَعُکَ. اءعلام الدّین : ص 311، س 16، بحارالا نوار: ج 75، ص369، ح 4.

فرمود: بیاد آور و فراموش نکن آن حالت و موقعى را که در میان جمع اعضاء خانواده و آشنایان قرار مى گیرى و لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هیچ پزشکى و دوستى و ثروتى نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.

17 قالَ علیه السلام : إ نَّ الْحَرامَ لایَنْمى ، وَإ نْ نَمى لا یُبارَکُ فیهِ، وَما اءَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ کانَ زادَهُ إ لَى النّارِ.- کافى : ج 5، ص 125، ح 7.

فرمود: همانا اموال حرام ، رشد و نموّ ندارد و اگر هم احیاناً رشد کند و زیاد شود برکتى نخواهد داشت و با خوشى مصرف نمى گردد.و آنچه را از اموال حرام انفاق و کمک کرده باشد اجر و پاداشى برایش نیست و هر مقدارى که براى بعد از خود به هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.

18 قالَ علیه السلام : اَلْحِکْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ. - نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23، اءعلام الدّین : ص 311، س 20.

فرمود: حکمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.

19 قالَ علیه السلام : مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیْهِ. - بحارالا نوار: ج 69، ص 316، ح 24.

فرمود: هر که از خود راضى باشد بدگویان او زیاد خواهند شد

20 قالَ علیه السلام : اَلْمُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان.- اءعلام الدّین : ص 311، س 4، بحارالا نوار: ج 75، ص 369.

فرمود: مصیبتى که بر کسى وارد شود و صبر و تحمّل نماید، تنها یک ناراحتى است ؛ ولى چنانچه فریاد بزند و جزع کند دو ناراحتى خواهد داشت.

21 قالَ علیه السلام : اِنّ لِلّهِ بِقاعاً یُحِبُّ اءنْ یُدْعى فیها فَیَسْتَجیبُ لِمَنْ دَعاهُ، وَالْحیرُ مِنْها.- تحف : ص 357، بحارالا نوار: ج 98، ص 130، ح 34.

فرمود:براى خداوند بقعه ها و مکان هائى است که دوست دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن که دعاها را مستجاب گرداند که یکى از بُقْعه ها حائر و حرم امام حسین علیه السلام خواهد بود.

22 قالَ علیه السلام : اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثیبُ وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً وَآجِلاً. - تحف : ص 358، بحارالا نوار: ج 59، ص2، ضمن ح 6.

فرمود: همانا تنها کسى که ثواب مى دهد و عِقاب مى کند و کارها را در همان لحظه یا در آینده پاداش مى دهد، خداوند خواهد بود.

23 قالَ علیه السلام : مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلا تَاءمَنْ شَرَّهُ. - تحف العقول: ص 383، بحارالا نوار: ج 75، ص 365.

فرمود: هرکس به خویشتن اهانت کند و کنترل نفس نداشته باشد خود را از شرّ او در امان ندان .

24 قالَ علیه السلام : اَلتَّواضُعُ اءنْ تُعْطَیَ النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ. -محجّة البیضاء: ج 5، ص 225. فرمود: تواضع و فروتنى چنان است که با مردم چنان کنى که دوست دارى با تو آن کنند.

25 قالَ علیه السلام : اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ. -بحارالا نوار: ج 57، ص 81، ح 51، به نقل از توحید شیخ صدوق .

فرمود: همانا اجسام ، جدید و پدیده هستند و خداوند متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است.

26 قالَ علیه السلام : لَمْ یَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَیْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْیاءَ بَدیعاً، وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ اءحْسَنَ الاْ سْماء. - بحارالانوار: ج57، ص 83، ح 64،

به نقل از احتجاج طبرسى . فرمود: خداوند از ازَل ، تنها بود و چیزى با او نبود، تمام موجودات را با قدرت خود آفریده ، و بهترین نام ها را براى خود برگزید

27 قالَ علیه السلام : اِذا قامَ الْقائِمُ یَقْضى بَیْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ کَقَضاءِ داوُد علیه السلام وَ لا یَسْئَلُ الْبَیِّنَةَ. -بحارالا نوار: ج 50، ص 264، ح 24، به نقل از مناقب و خرائج .

فرمود: زمانى که حضرت حجّت (عجّ) قیام نماید در بین مردم به علم خویش قضاوت مى نماید؛ همانند حضرت داود علیه السلام که از دلیل و شاهد سؤ ال نمى فرماید

28قالَ علیه السلام : مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ وَ مَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ یَحِلَّ بِهِ الْمَخْلُوقینَ. - بحارالا نوار: ج50، ص 177، ح 56، و ج 71، ص 182 ح 41.

فرمود:هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنى دیگران باکى نخواهد داشت .

29 قالَ علیه السلام : اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ کَریمَةٌ وَالاْ دَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِکْرَةُ مِرْآتٌ صافَیةٌ. - بحارالا نوار: ج 71، ص 324، مستدرک الوسائل : ج11، ص 184، ح 4.

فرمود: علم و دانش بهترین یادبود براى انتقال به دیگران است ، ادب زیباترین نیکى ها است و فکر و اندیشه آئینه صاف و تزیین کننده اعمال و برنامه ها است

30 قالَ علیه السلام : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ، داعٍ إ لىَ الْغَمْطِ وَ الْجَهْلِ. - بحارالا نوار: ج 75، ص 369، س4.

فرمود: خودبینى و غرور، انسان را از تحصیل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى کشاند.

31 قالَ علیه السلام : لا تُخَیِّبْ راجیکَ فَیَمْقُتَکَ اللّهُ وَ یُعادیکَ. - بحارالا نوار: ج 75، ص 173، ح 2.

فرمود: کسى که به تو امید بسته است ناامیدش مگردان ، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت.

32 قالَ علیه السلام : مَا اسْتَراحَ ذُو الْحِرْصِ. - نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 21، مستدرک الوسائل : ج 2، ص 336، ح 11.

فرمود: شخص طمّاع و حریص نسبت به اموال و تجمّلات دنیا هیچگاه آسایش و استراحت نخواهد داشت

33. قالَ علیه السلام : الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى ، وَالعِتابُ خَیْرٌ مِنَ الْحِقْدِ. -نزهة النّاظر: ص 139، ح 12، بحارالا نوار: ج78، ص 368، ضمن ح 3.

فرمود: (مواظب باش که ) عتاب و پرخاش گرى ، مقدّمه و کلید غضب است ، ولى در هر حال پرخاش گرى نسبت به کینه و دشمنى درونى بهتر است (چون کینه ، ضررهاى خظرناک ترى را در بردارد.

34 قالَ علیه السلام : الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّیکَ، وَالرّضا بِما یَکْفیکَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إ تّباعُ الْیَسیرِ وَالنَّظَرُ فِى الْحَقیرِ. - الدّرّة الباهرة : ص 14، نزهة الناظر: ص 138، ح 7، بحار: ج 75، ص 109، ح 12.

غنا برای افراد وقتی است که کم آرزو و توقّع باشند و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع گردند ، و فقیر و تهى دست شما کسی است که به آرزوهاى نفسانى اهمیّت می دهد.

35 قالَ علیه السلام : الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ، وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى یَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً. -بحارالا نوار: ج 50، ص 239، ح 4، به نقل از إ کمال الدین صدوق .

فرمود: امام و خلیفه بعد از من (فرزندم ) حسن ؛ و بعد از او فرزندش مهدى موعود علیهما السلام مى باشد که زمین را پر از عدل و داد مى نماید، همان طورى که پر از ظلم و ستم گشته باشد.

36 قالَ علیه السلام : إ ذا کانَ زَمانُ الْعَدْلِ فیهِ أ غْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أ نْ یُظُنَّ بِأ حَدٍ سُوءاً حَتّى یُعْلَمَ ذلِکَ مِنْهُ. - بحارالا نوار: ج 73، ص 197، ح 17، به نقل از الدّرّة الباهرة : ص42، س 10.

فرمود: در آن زمانى که عدالت اجتماعى ، حاکم و غالب بر تباهى باشد، نباید به شخصى بدگمان بود مگر آن که یقین و معلوم باشد

37 قالَ علیه السلام : إ نَّ لِشیعَتِنا بِوِلایَتِنا لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَکُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ الْغامِرَةِ. - بحارالا نوار: ج 50، ص 215، ح 1، س 18، به نقل از اءمالى شیخ طوسى . فرمود: همانا ولایت ما اهل بیت براى شیعیان و دوستانمان پناهگاه امنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جویند، بر تمام مشکلات(مادّى و معنوى ) فایق آیند.

38قالَ علیه السلام : یا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إ نَّ تارِکَ التَّقیَّةَ کَتارِکِ الصَّلاةِ لَکُنتَ صادِقاً. - وسائل الشّیعة : ج 16، ص 211، ح 21382، مستطرفات السّرائر: ص 67، ح 10.

فرمود: به یکى از اصحابش - به نام داود صرّمى - فرمود: اگر قائل شوى که ترک تقیّه همانند ترک نماز است ، صادق خواهى بود.

39 قالَ: سَاءلْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ علیه السلام : هُوَ اءنْ تَمْلِکَ نَفْسَکَ وَ تَکْظِمَ غَیْظَکَ، وَ لا یَکُونَ ذلَکَ إ لاّ مَعَ الْقُدْرَةِ. - نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 138، ح 5، مستدرک الوسائل : ج2، ص 304، ح 17.

یکى از اصحاب از آن حضرت پیرامون معناى حِلم و بردبارى سؤال نمود؟حضرت در پاسخ فرمود: این که در هر حال مالک نَفْس خود باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و این تحمّل و بردبارى در حالى باشد که توان مقابله با شخصى را داشته باشى.

40 قالَ علیه السلام : اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنیا دارَ بَلْوى وَالاْ خِرَةَ دارَ عُقْبى ، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنیا لِثوابِ الاْ خِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْ خِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنیا عِوَضاً. - تحف : ص 358

فرمود: همانا خداوند، دنیا را جایگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد؛ و آخرت را جایگاه نتیجه گیرى زحمات ، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنیا را وسیله رسیدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنیا را در آخرت عطا مى فرماید.

                                                    چهل حدیث هادوی

1. یگانگی خدا
لَمْ یزَلَِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نام ها را برگزید. بحارالانوار، ج54، ص83.

2. فروتنی
عن الامام الهادی(ع): التواضع اَن تعطی الناس ما تُحِبُّ ان تُعطاهُ؛ فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند. الکافی، ج2، ص124؛ وسائل الشیعه، ج15، ص273، ح20497.

3. نقد پذیری
لبعض موالیه: عاتِبْ فلاناً و قل له ان الله اذا اراد بِعَبْدٍ خیراً اذا عُوتِبَ قَبِلَ امام هادی(ع) به یکی از دوستانش فرمود: فلانی را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده ای خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد (و در صد جبران نقص براید). وسائل الشیعه، ج2، ص18؛ مستدرک، ج4، ص474، ح9577.

4. جایگاه اجابت دعا
اِنَّ للهِِ بقاعاً یحِبُّ اَن یدْعی فیها فَیستَجیبَ لِمَن دَعاهُ و الحَیرُ منها؛ همانا برای خداوند بقعه های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست. بحارالانوار، ج98، ص113.

5. دنیا جایگاه آزمایش
ان الله جَعَلَ الدنیا دار بلوی و الآخرة دار عقبی، و جَعَلَ بَلْوَی الدنیا لِثوابِ الاخرةِ سَبَباً و ثوابَ الاخرةِ مِنْ بَلْوی الدنیا عِوَضاً همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش، و آخرت را سرای رسیدگی، و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است. همان، ج75، ص365.

6. ستمکار بردبار
اِنَّ الظالِمَ الحالِِمَ یکادُ اَنْ یعضی علیه بِحِلْمِهِ، و انَّ المُحِقَّ السَّفیه یکادُ ان یطْفِیءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِهِ ؛ به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق دار نابخرد، بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش کند. تحف العقول، ص298.

7. انسان بی شخصیت
مَنْ هانَتْ علیه نَفْسَهُ فلاتَأمَنْ شَرَّهُ کسی که خود را پس شمارد، از شر او در امان مباش. بحارالانوار ج72 ص300.

8. حکمت ناپذیری دل فاسد
اَلْحِکْمَةُ لا تَنْجَعُ فی الطّباع الفاسِدَةِ حکمت، اثری در دل های فاسد نمی گذارد. همان، ج75، ص370.

9. خدا ترسی
مَنْ اتَّقی الله یتَّقی، وَ مَنْ اطاعَ لله یطاع، و من اطاعَ الخالق لم یبال سَخَطَ المَخْلُوقین، و مَنْ اَسْخَطَ الخالق فَلییقَنَ ان یحِلَّ به سَخَطَ المَخلوقین؛ هر کسی از خدا بترسد، مردم از او بترسند، هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هرکه مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگار ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می شود. بحارالانوار، ج68، ص182.

10. اطاعت خیرخواه
مَنْ جَمَعَ لَکَ وَدَّهُ وَ رایهُ فَاجْمَعْ له طاعَتَکَ؛ هر که دوستی و نظر نهایی اش را برای تو همه جانبه گرداند، طاعتت را برای او همه جانبه گردان. همان، ج75، ص365؛ تحف العقول، ص483.

11. اوصاف پروردگار
اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَةِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیةِ وَ الاینیةِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ

به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده ها نگنجد، او با همه نزدیکی اش دور است و با همه دوری اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام هایش پاکیزه است. بحارالانوار، ج4، ص303، باب 4.

12. رذایل اخلاقی
اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ صارِفُ عَنْ طَلَبَ الِْعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیةٌ سَیئَةٌ  حسد نیکویی ها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامی خواند، و بخل ناپسندیده ترین خلق و خوی است، و طمع خصلتی ناروا و ناشایست است. همان، ج69، ص199.
13. خدا، آری.
روزگار، نه.
روزی یکی از یاران امام هادی(ع) که بر اثر تصادف با حیوانی صدمه دیده بود، بر آن حضرت وارد شد و با اشاره به زخم هایی که برداشته بود، به روزگار بد می گفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: روزگار را ملامت نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند و نیز فرمودند: لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده.». آن شخص با شنیدن سخنان امام7، به واقعیت امر، آگاه شد و توبه کرد. وسائل الشیعه، ج7، ص509؛ بحارالانوار، ج56، ص3.

14. نتیجه بی اعتنایی به مکر خدا
من اَمِنَ مَکرَ الله و الْیمَ اَخْذِهِ، تَکَبَّرَ حَتی یحِلَّ به قضاؤه و نافَذَ اَمْرُهُ، وَ مَنْ کان علی بینَةِ مِنْ رَبَّهِ هانَتْ علیه مَصائِبُ الدنیا و لو قُرِضَ و نُشِرَ؛ هر که از مکر خدا و مؤاخذه دردناکش آسوده باشد، تکبر پیشه کند تا قضای خدا و امر نافذش او را فراگیرد، و هر که بر طریق خدا پرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک اید؛ اگر چه (بدنش) قیچی شود و ریز ریز گردد. تحف العقول، ص483.

15. تقیه
لو قلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقیةِ کتارک الصَّلاةِ لَکُنْتُ صادقاً؛ اگر بگویم: هر کس تقیه را ترک کند، مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر اینه راست گفته ام. وسائل الشیعه، ج16، ص211.

16. شکرگزار و شکر
اَلشَّاکِرُ اَسْعَدُ بِالشُّکْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ الَّتِی اَوْجَبَتِ الشُّکْرَ لِاَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّکْرَ نِعَِمٌ وَ عُقْبی؛  شخص شکرگزار به سبب شکر، سعادتمند تر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده است؛ زیرا نعمت کالای دنیاست و شکرگزاری، نعمت دنیا و آخرت است. بحارالانوار، ج71، ص417.

17. دنیا جایگاه سود و زیان
اَلدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَروُنَ؛ دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دسته ای زیان بینند. همان، ج75، ص366.

18. پرهیز از تملق
قال ابوالحسن الثالثُ(ع) لِرَجُلٍ و قَدْ اَکْثَرَ مِنْ اِفْراطِ الثَّناءِ علیه اَقْبِلْ علی شَأنِکَ، فَاِنَّ کَثْرَةَ المَلَقِ یهْجُمُ علی الظِّنَّةِ و اذا حَلَلْتَ مِنْ اَخِیکَ فی مَحَلِّ الثَّقَةِ، فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ الی حُسْنِ النِّیةِ امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود، فرمودند: از این کار خودداری کن؛ زیرا تملّق بسیار، بدگمانی به بار می آورد هنگامی که در نزد برادر مؤمنت مورد اعتماد و وثوق هستی، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان بده. همان، ج70، ص295.

19. جایگاه حسن ظن و سوءظن
اذا کان زَمانٌ العَدْلُ فیه اَغْلَبُ مِنَ الجَوْرِ فَحَرامٌ اَنْ تَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءاً حتی یعْلَمَ ذلک منه، و اذا کان زمانٌ الجَوْرُ اَغْلَبُ فیه من العدل فلیس لِاَحَدٍ اَنْ یظُنَّ بِاَحَدٍ خیراً مالم یعْلَمْ ذلِکَ مِنْهُ؛ هر گاه در زمانه ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آنکه (آدمی) بدی از کسی ببیند. و هر گاه در زمانی ظلم بیش از عدل باشد، نباید به کسی خوش بین باشد، مگر اینکه به نیکی او یقین کند. همان، ج75، ص370، باب 28.

20. زیباتر از زیبایی
خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ؛  بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناک تر از وحشت، آورنده آن است. همان.

21. توقع بی جا
لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له؛ از کسی که بر او خشم گرفته ای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی خیانت کرده ای، وفا طلب نکن، و از کسی که به او بدبین شده ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست. همان.

22. برداشت خوب از نعمت ها
اَلْقُوا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجاوَرَتِها وَ التَمِسُوا الزِّیادَةَ فیها بِالشُّکْرِ علیها، وَاعْلَمُوا اَنَّ النَّفْسَ اَقْبَلُ شَیءٍ لِما اُعْطِِیتْ وَ اَمْنَعَ شَیءٍ لِما مُنِعَتْ؛  نعمت ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی روآورنده ترین چیز است به آنچه به آن بدهی، و باز دارنده ترین چیز است، از آنچه آن را بازداری.

23. خشم بر زیردستان
اَلْغَضََبُ علی مَنْ تَمْلِکُ لَوْمٌ؛ خشم به زیردستان از پستی است. همان، ج75، ص370، باب28.

24. عاق والدین
اَلْعُقُوقُ ثُکْلُ مَنْ لَمْ یثْکَلْ؛ نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است. مستدرک، ج15، ص194؛ بحارالانوار، ج75، ص369، باب28.

25. تأثیر صله رحم در طول عمر
اِنَّ الرَّجُلَ لَیکُونَ قَدْ بَقِی مِنْ ثَلاثون سَنَةً فَیکُونَ وُصُولاً لِقَرابَته وُصُولاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثَلاثه و ثلاثین سَنَةً، وَ إنَّهُ لَیکُونَ قَد بَقِی مِنْ أََجْلِهِِ ثَلاثٌ و ثلاثون سَنَةً فیکون عاقّاً لِقَرابَتِهِ قاطِعاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثلاثَ سنینَ؛ چه بسا شخصی که مدت عمرش سی سال مقدّر شده باشد، اما به خاطر صله رحم و پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33 سال برساند، و چه بسا کسی که مدت عمرش 33 سال مقدر شده باشد، ولی به سبب آزردن خویشاوندان و قطع رحمش، خداوند عمرش را به سه سال برساند. بحارالانوار، ج71، ص103.

26. نتیجه عاق والدین
اَلعُقُوقُ یعَقِّبُ القِلَّةَ اِلَی الذِّلَّه؛ نارضایتی پدر و مادر، کمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند. همان، ج75، ص318، باب28.

27. بی طاقتی در مصیبت
اَلْمُصِِیبَةُ للِصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتانِ؛ مصیبت برای صابر یکی است و برای کسی که بی طاقتی میکند، دوتاست. مستدرک، ج2، ص445؛ بحارالانوار، ج75، ص368، باب28.

28. همراهان دنیا و آخرت
اَلَنَّاسُ فی الدنیا بالاموالِ و فی الاخرة بالاعمال؛ میزان ارزیابی مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان است. بحارالانوار، ج75، ص368.

29. شوخی بیهوده
اَلْهَزْلُ فُکاهَةُ السُّفَهاءِ وَصَناعَةُ الْجُهّالِ؛ مسخرگی، تفریح سفیهان و هنر جاهلان است. همان، 369.

30. زمان جان دادن
اَذُکُرُ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَی اَهْلِکَ و لا طَبِیبٌ یمْنَعُکَ و لا حَبیبٌ ینْفَعُکَ؛ وقت جان دادنت را نزد خانواده ات یاد کن که در آن هنگام طبیبی نیست که جلوی مرگت را بگیرد و نه دوستی که به تو نفع رساند. همان، ص370.

31. نتیجه جدال
اَلمِراءُ یفْسِدُ الصَّداقَةَ القَدِیمَةَ وَ یحِلِّلُ العُقْدَةَ الوَثیقَةَ وَ اَقَلُّ ما فیه اَنْ تَکُونَ فیها الْمُغالَبَةُُ وَ الْمُغالَبَهُ اُسُّ اَسْبابِ القَطِیعَةِ؛  جدال، دوستی قدیمی را تباه می کند و پیوند اعتماد را می گشاید و کمترین چیزی که در آن است، غلبه بر دیگری است که آن هم سبب جدایی است. همان، ص369.

32. درک لذت در کاستی
اَلسَّهَرُ اَلَذُّ لِلْمَنامِ وَ الجُوعُ یزِیدُ فی طِیبِ الطَّعامِ؛ شب بیداری، خواب را لذت بخش تر، و گرسنگی گوارایی غذا را زیاد می کند. همان، ص379.

۳3. اسیر زبان
راکِبُ الحَروُنِ اَسیرُ نَفْسِهِ، وَ الجاهِلُ اَسِیرُ لِسانِهِ؛ کسی که بر اسب سرکش سوار است، اسیر هوای نفس خویش و نادان اسیر زبان خوش است. همان، ص369.

34. تصمیم قاطع
اَذْکُرْ حَسَراتِ التَّفْرِیطِ بِاَخْذِ تَقْدیمِ الْحَزْمِ؛ افسوس خوردن کوتاهی در انجام دادن کار را، با تصمیم گیری قاطع جبران کن. همان، ص370.

35. خشم و کینه توزی
اَلْعِتابُ مِفْتاحُ الثِّقالِ وَ العِتابُ خَیرٌ مِِنَ الحِقدِ؛ سرزنش و تندی کلید کم مهری است، و سرزنش بهتر از کینه توزی است. همان، ص369.

36. ظهور مقدّرات
المقادیرُ تُرِیکَ ما لم یخْطُرْ بِبالِکَ؛ مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است. همان، ص379؛ اعلام الدین، ص311.

37. خودخواهان مغضوب
مَنْ رَضِی عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ علیه؛ هر که از خود راضی باشد، خشم گیران بر او زیاد خواهند بود. بحارالانوار، ج75، ص368.

38. تباهی فقر
اَلْفَقْرُ شِِرَّةُ النَّفْسِ وَ شِدَّةُ الْقُنُوطِ؛ فقر مایه آزمندی نفس و سبب ناامیدی زیاد است. همان، ص368.

39. راه پرستش
لو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً وسیعاً لَسَلَکْتُ وادِی رَجُلٍ عَبَدَ اللهَ وَحْدَهُ خالصاً؛ اگر مردم به راه های گوناگون روند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد، خواهم رفت. همان، ج67، ص112.

40. آشکار نکردن برنامه ها
اِظْهارُ الشی قبل اَنْ یسْتَحْکِمَ مُفْسِدَةٌ له آشکار کردن هر کاری پیش از آنکه به سامان برسد، آفت آن کار است)تحف العقول ص457

 

                                                       پیامکی :

نوری، زمین ظلمانی را در بر گرفت و دهمین راهنمای بشر متولد شد.

نام نور، علی بود و لقبش هادی؛ از مادری آسمانی به نام «سمانه» بدنیا آمد و چه شایسته مادری داشت، پاکدامن، دیندار و عفیف.
نشانه هدایت و پرچم رستگاری، امام هادی چنین روزی بدنیا آمد و چه زیبا قرین گشته است با دهه ولایت.
امام بسان پدر، در خردسالی بار سنگین امامت را به دوش کشید.

توانایی شناخت و معرفت به این بزرگواران کریم را نداریم جز از طریق خودشان که امام هادی علیه السلام در معرفی امام و جایگاه امامت در زیارت جامعه کبیره چنین فرمود:
«
بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا»
«
به سبب ولایت و محبت شما اهل بیت خداوند نشانه های دینمان را به ما آموخت و آنچه از دنیایمان تباه شده بود اصلاح کرد

«
زیارت جامعه کبیره» که خود، امام شناسیِ مفصّلی است، یادگار گرانقدری است که امام هادی علیه السلام برای ما به ارث گذاشته است و چه پر مغزتر است «زیارت غدیریه» که ولایت و فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را از آیات قرآن و روایات اثبات می کند.
http://m5736z.blog.ir/post/HADI 
امام هادی

http://m5736z.blog.ir/post/hadi%202 زیارت جامعه                                         http://m5736z.blog.ir/post/40hadi چهل حدیث

 

رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی به لطایف ‌الحیلی سعی در تخریب بنیان‌های اعتقادی و مقدسات ارزشی ما دارند چنانچه شبکه‌های ماهواره‌ای هم با چنین رویکردی راه‌اندازی شده‌اند تا هربار تلنگری به اعتقادات دینی ما بزنند

البته قبل از این نیز از طرف سلطنت‌طلب‌ها حمله به امام حسین(ع) را داشتیم، آنها در شبکه‌های ماهواره‌ای خود از طریق شب‌نامه‌ها و ... این شبهه را القا می‌کردند که امام حسین(ع) و یزید ملعون بر سر یک زن با هم به‌نزاع پرداختند یا مسئله برای کسب قدرت بوده است و تو ایرانی به‌خاطر چند عرب؟!

هر سال این‌گونه بر سر و مغز خود می‌زنی؟! بحمدالله این شبهه به دلیل اعتقادات و علم مردم در رابطه با این امام همام و حماسه کربلا عقیم ماند آنها به امام حسین (ع) حمله کردند، چون می‌دانند سرچشمه غیرت و تکاپوی شیعه از کربلا برمی‌خیزد، همان اوایل دهه ۶۰ در کنفرانس تل آویو، به این نتیجه رسیدند که

باید امام حسین(ع) و امام زمان(ع) را به شدت بکوبند که وجود بنیاد‌ها و نهادهای خودجوش مردمی و احساس وظیفه‌ای که در مردم در این رابطه وجود نداشت، به‌رغم سوء‌ استفاده‌های دشمن مانع مهمی بر سرهجمه‌های آشکار و پنهان آنها بود، اما سال‌هاست که سنگر دفاع از امام هادی(ع) و سایر ائمه معصومین(ع) را خالی گذاشته‌ایم و کم کار شده‌ایم


ما از شناخت نصفه و نیمه‌ای که نسبت به امام حسین(ع) داشتیم

توانستیم استقلال خود را در مقابل استکبار جهانی حفظ کنیم
و از شناخت اندکی که نسبت به ساحت امام زمان(عج) داریم، امیدوار به آینده هستیم
وگرنه با وجود این همه تحریم، ارعاب و تخریب خارجی و داخلی، همه کارشناسان دنیا متفق‌القول براین باورند که

هر ملتی به غیر از ایران بود، قطعاً نابود می‌شد و به زانو در می‌آمد
پس مقصر اصلی حمله به ساحت امام هادی(ع) خود ما و جهل ما و مهم‌تر از همه کم‌کاری‌های ما است
مشخص است چراکه تاریخ عبرت آموز بزرگی است اما این مهم وظیفه ما را در دفاع از حریم اهل بیت(ع) و ولایت فقیه کم نمی‌کند

باید شناخت و اطلاعات‌مان را بالا ببریم تا دشمن برای نابود کردن ما حتی فکر نزدیک شدن به ساحت حریم اهل بیت(ع) را هم در ذهن نگنجاند و پاشنه آشیلی برای خود طراحی نکند


دانشگاه امام شناسی:

یکی از یادگارهای امام هادی علیه‏ السلام ، «زیارت جامعه» است
امام علیه‏ السلام دراین زیارت، به توصیف جایگاه امام و در واقع، به امام ‏شناسی برای تمامی دوست داران اهل بیت علیهم ‏السلام پرداخته و آن‏ها را با مقام آن بزرگ‏واران آشنا می‏سازد

یکی از ویژگی‏های این زیارت‏نامه، عمومی بودن آن است؛ بدین معنا که می‏توان آن را در تمامی زیارت‏های مربوط به دوازده امام خواند و بهره‏ مند شد

در فرازی از این زیارت پرمحتوا می‏خوانیم:
هر انسان شریفی، در برابر شرافت شما، سر فرود آورد و هر گردنْ‏ فرازی، به فرمان شما درآید و فروتن گردد..

نام شما در ردیف نام‏های دیگران است و پیکرتان با سایر پیکرها،...
چه شیرین است نام‏های شما و چه گرامی است جان‏های‏تان و چه بزرگ و والاست مقام شما


ستایش دانشمندان دین:

دانشمندان دین، در روزگار غیبت امام زمان(عج)، نقش بسیار حساس و مهمی دارند
از این رو، حضرت امام هادی علیه‏ السلام، در ستایش از این گروه فرمودند:

اگر پس از غیبت حضرت قائم عج ، دانشمندانی نبودند که به سوی او دعوت کنند و روش او را برای خواستاران، بیان و با برهان و دلیل، از دین او دفاع کنند و بندگان ضعیف را از چنگ ابلیسان و دام مخالفان اهل‏بیت علیهم‏ السلام و ازدرگاه حقْ رانده شدگان، نجات دهند تمام مردم، از حق روی گردان می‏شدند

و حقیقت ایمان، برایشان روشن نمی‏شد
اما دانشمندان دین، مهار دل شیعیان ضعیف را در دست دارند، همان گونه که کشتی‏بان، سّکّان کشتی را به دست دارد
آنان نزد خداوند متعال، برتر و گرامی‏ترین هستند


روزها را شوم ندانیم:

امام هادی ع، هم‏چون پیامبر اسلام ص، در مبارزه با عادت‏ها و سنت‏های باطل جاهلی، تلاش فراوان داشت؛ داستان زیر، نمونه‏ ای است از این تلاش‏ها:

یکی از اصحاب ایشان به نام «حسن بن مسعود» می‏گوید: روزی انگشتم زخم برداشت و در راه، با مرکبْ سواری بر خورد کردم و شانه ‏ام آسیب دید و پس ازآن، وارد جمعیتی شدم و لباس‏هایم پاره گشت

همین که خدمت ابوالحسن، امام هادی ع، رسیدم، گفتم: خداوند مرا از شر این روز آسوده بدارد، چه روز شومی است!
حضرت، از شنیدن این سخن، ناراحت شده و سخنانی فرمودند که دانستم اندیشه‏ ام باطل و نادرست است

ایشان در بخشی از این نصیحت‏ها به من فرمودند: ای حسن! روزگار را چه گناهی است که چون به سزای کردار خویش می‏رسید، آن را شوم می‏شمارید؟...
به راه خطا مرو و روزها را مؤثر در احکام الهی ندان و نقشی به عهده آن‏ها مگذار


آماده سازی مردم برای دوران غیبت:

تقدیر الهی این بود که امام هادی ع، نوه گران مایه خویش را نبیند
چرا که ولادت حضرت مهدی عج، حدود یک سال بعد از شهادت حضرت هادی ع رخ داد

اما آن حضرت، به دلیل آگاهی از نزدیک شدن وعده خدا درباره ولادت امام مهدی عج ، جوّ فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خویش را برای میلاد نور آماده و مقدمات آن را فراهم می‏ساخت

از این رو، امام هادی ع ، به تدریج، از حضورش در میان مردم می‏کاهد تا مردم را رفته رفته برای دوران غیبت امام عج، آماده سازد
و به همین دلیل است که حضرت، در بغداد و مرکز کشور پهناور اسلامی، برای خویش نمایندگانی برگزید تا واسطه پیوند میان امام ع و دوست‏داران اهل‏بیت علیهم ‏السلام باشند


ضرورت محاسبه و مراقبه

امام هادی (ع)می‌فرمایند
ما باید از هر موقعیتی در زندگی برای خودسازی و تزکیه نفس بهره گیریم
و اگر بخواهیم در هر کاری از جمله تزکیه نفس موفق باشیم و اندک‌اندک خود را پاکسازی کنیم

باید به مراقبه و محاسبه بپردازیم؛ زیرا این کار موجب می شود تا نقاط‌ قوت و ضعف خود را بشناسیم و به شکلی در اندیشه درمان و چاره‌جویی آن باشیم

امام هادی(ع) درباره نقش محاسبه در بهبود وضعیت شخص فرموده‌اند:
المقادیر تریک ما لم یخطر ببالک؛ حسابرسی‌ها، آنچه را که به ذهنت خطور نمی‌کند به تو نشان خواهد داد
آدم باید حساب آخر کار و آخرت کارش را داشته باشد

اگر ترس از قیامت و معاد و بازخواست در فکر و اندیشه و جان آدمی رسوخ کند بسیاری از کارها را انجام نمی‌دهد و به تزکیه نفس می‌پردازد

امام(ع) برای اینکه رویه حسابرسی و حساب آخر کار را داشتن در جان آدمی رسوخ کند می‌فرماید:
اذکر مصرعک بین یدی اهلک و لاطبیب یمنعک و لاحبیب ینفعک
به یادآور لحظه‌ای را که در مقابل بستگانت جان می‌دهی، که نه طبیب، کاری می‌تواند بکند و نه از دوست کاری ساخته است. (بحارالانوار،ج78 ص370)


روش تزکیه تشریعی امام هادی ع

امام هادی(ع) در طول زندگی خود بر آن بوده تا به اشکال گوناگون و در قالب‌های مختلف به تعلیم و تزکیه مردم بپردازند
از آنجایی که حوزه اخلاقی بیشترین مسئله را برای مردم و جامعه ایجاد می‌کند و نقص در این حوزه به دیگر حوزه‌ها از جمله حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی و حقوقی و سیاسی و نظامی و مانند آن سرایت می‌کند

تزکیه نفس و ارتقای اخلاق از اصلی‌ترین و مهم‌ترین برنامه‌های اسلام و رهبران آن قرار گرفته است. البته بسیاری از مردم به تزکیه نفس خود به معنای ناپسند می‌پردازند.

به این معنا که خود را به اخلاق پسندیده مدح و ستایش کرده و هرگونه عیب و نقص اخلاقی را از خود دور می‌دانند
چنین نگرشی نسبت به خود، مهمترین عامل در ترک پرورش وتزکیه نفس واقعی است

زیرا کسی که خود را جامع اخلاق و محاسن و مکارم می‌داند و نقص و عیبی را در خود نمی‌بیند به بازسازی اخلاقی و تربیت خود نمی‌پردازد و همین عجب و خودپسندی مانع جدی در سر راه تزکیه واقعی نفس خواهد بود

از این رو امام هادی ع فرمودند:
خودپسندی، آدمی را از طلب دانش باز می‌دارد و به ناسپاسی و انکار حق می‌خواند (بحارالانوار، ج72، ص199)


برتری علمی امام هادی(ع)

«متوکل» از عالم بزرگ عصر خویش «یعقوب بن اسحاق» مشهور به «ابن سکیت» خواست که از امام هادی(ع) سؤالاتی بپرسد تا حضرت(ع) از جواب بازماند و از مقام و شوکت امام(ع) بکاهد

در کاخ عباسی انجمن علمی فراهم شد که در آن، متکلمین، فقها و در رأس آنان متوکل در آن جمع بودند
ابن سکیت این سؤال را مطرح کرد:
چرا خداوند معجزات پیامبران را گوناگون قرار داد؟

امام(ع) فرمودند: خداوند موسی را با معجزه عصا و ید بیضا، در زمانی مبعوث کرد که سحر، عنصر غالب جامعه بود، تا سحر آنان را مغلوب اعجاز خود کند و آنان را مبهوت و درمانده کند و حجت را به آنان تمام نماید

عیسی را با اعجاز درمان برص و کوری و زنده کردن مردگان به اذن خدا در زمانی فرستاد که طب و پزشکی در جامعه غالب بود

خداوند پیامبر اسلام(ص) را با قرآن و شمشیر در زمانی برانگیخت که شعر و شمشیر بر جامعه مسلط بود
پیامبر(ص) نیز با قرآن تابان و شمشیر بران، شاعران را مبهوت و شمشیرکشان را منکوب کرد و حجت حق را برایشان ثابت کرد

در مقابل جواب امام(ص)، ابن سکیت پرسید:
پس الان حجت چیست؟ حضرت امام فرمود: عقل، که دروغ پرداز بر خداوند را می شناسد و او را تکذیب می کند
ابن سکیت اظهار درماندگی و ناتوانی کرد و از ادامه بحث خودداری کرد
یحیی بن اکثم شروع به توبیخ کردن او کرد و گفت: ابن سکیت را چه به مناظره


سدی در برابر تحریف ها

در دوران امامت امام هادی ع که چون اجداد بزرگوارش، منبع حکمت و معدن علم و دانایی بود
مکاتب عقیدتی بسیاری رواج یافته و نظرات مختلفی پیرامون اصول عقیدتی اسلام مطرح شده بود
نظرات باطلی که مکتب اصیل اسلامی را با خطر تحریف روبه‌رو می‌کرد

امام هادی ع با عظمت علمی و نور هدایت و روشنگری خود، راه را بر بسیاری از این تحریف ها بسته و پیاپی نظر اسلام ناب را به جامعه عرضه می داشت

ایشان همواره نظرات ناب اسلام را به شکلی صحیح بیان می کرد و شک و تردیدهایی را که مکاتب گوناگونی مغرضانه بر اصول اعتقادی اسلام وارد می کردند، بی اثر می نمود‏


زیارت جامعه یادگار امام هادی(ع)
درباره ویژگی های انسان کامل مطالب فراوانی در قرآن مجید و روایات و ادعیه و زیارت ها و نیز در کتاب های کلامی و فلسفی و عرفان مطرح شده
درباره اوصاف انسان کامل در زیارت نامه ها هم سخن به میان آمده است.
کاربرد دیگر آن در بحث شفاعت است و این که آیا در برزخ هم، شفاعت وجود دارد یا مختص به عالم قیامت است؟ و این که چند نوع شفاعت وجود دارد و حد و اندازه آن چیست؟
و مباحثی از این قبیل. زیارت یا مأثور است یا غیر مأثور. زیارت غیر مأثور از سوی افرادی مثل عالمان دین برای گفتگو با زیارت شونده بیان شده و زیارت مأثور جملاتی است که اهل بیت عصمت و طهارت آن را بیان فرموده اند
لذا ارزش و اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا در سایه آن می توان به منزلت و جایگاه زیارت شونده پی برد. نیز در پرتو آن با علوم و معارفی که افراد اندکی توانایی ابراز آن را دارند، آشنا می شویم

http://m5736z.blog.ir/post/hadi%202

زیارت جامعه یادگار امام هادی(ع)

منشور امامت
زیارت جامعه، بیان فضائل انسان کامل، معارف عمیق توحیدی و ولایی، مطرح شده
امام هادی(ع) در این زیارت، ائمه اطهار را با جلوه های گوناگون مطرح ساخته تا زائر، آنان را از زوایای مختلف تماشا کند و آنان را الگوی خود قرار دهد
در این زیارت، مهمان با انواع غذاهای امام شناسی، بزرگ داشته می شود
متن این عبارت ها به گونه ای است که صدور آن از غیر معصوم محال است
وانگهی مضامین آن با قرآن هماهنگ است

زیارت جامعه کبیره پیوند مرجعیت دینی و سیاسی ائمه(ع) است

زیارت جامعه کبیره، علاوه بر ارزش‌های معنوی، بر جایگاه سیاسی ائمه(ع) تأکید می‌کند
زیارت جامعه کبیره از جمله دعاهایی با مضامین والاست که هر فرد مسلمانی می‌تواند با توجه و دقت در آن به جایگاه علمی و معنوی ائمه ع پی ببرد.
زیارت جامعه کبیره را محدثان و فقهای شیعه در قرن چهارم از جمله؛ شیخ صدوق در کتاب«من لا یحضره الفقیه» و شیخ طوسی در «تهذیب» نقل کرده
شیخ صدوق در ارتباط با زیارت جامعه کبیره در کتاب خود آورده
که روزی یکی از یاران امام هادی (ع) به محضر ایشان رسید و از امام(ع) درخواست کرد تا دعایی را به وی تعلیم دهد که کامل باشد و به وسیله آن بتواند هریک از ائمه اطهار (ع) را که می‌خواهد، زیارت کند
امام دستوراتی فرمود و این زیارت را بیان کرد

معارف معنوی زیارت جامعه کبیره :

براساس این بخش از زیارت مبنی بر وَ مَهْبِطَ الْوَحْىِ وَ خُزّانَ الْعِلْمِ امامان معصوم (ع) آگاه‌ترین و عالم‌ترین افراد زمان خود بودند
و اگر در هر عصری علم جدیدی وجود داشته باشد ریشه‌های این علوم به ائمه و حضرت رسول (ص) برمی‌گردد لذا تمام گنجینه‌های علم در نزد آنهاست و طبعا نسبت به جایگاه سیاسی آنها سر تعظیم فرود آورده و زمامداریشان را خواهد پذیرفت.

چون خداوند متعال این جهان را برای انسان‌های شایسته، برجسته و کامل آفریده است طبعا این برکات نیز بخاطر وجود آنهاست و این گونه نیست که ائمه اطهار(ع) فقط معدن علم، حلم و طهارت بوده و هیچ تلاشی را در جامعه انجام نمی‌دادند
وَ دَعَوْتُمْ اِلى سَبیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ بلکه در مسیر هدایت مردم، ارشاد را سرلوحه کار خود قرار داده‌‌ و در کسب رضایت الهی حتی تا پای جان نیز پیش می‌رفتند

زیارت جامعه مستندترین سند معرفی امام هادی(ع) و ائمه اطهار است

مهمترین اثر ماندگار ایشان که در بین دانشمندان شیعه مورد اتفاق است، همین زیارت جامعه کبیره است
در زمان امام هادی (ع)‌ به وسیله زیارت جامعه کبیره توصیف مقام امام از زبان یک امام معصوم جاری شده و موقعیت سیاسی زمان امام هادی(ع) اقتضا می‌کرد آن حضرت با زبان زیارت جامعه موقعیت و جایگاه و صفات امامان را برای آیندگان توصیف کنند

‌شرایطی که خلفای عباسی ایجاد کردند، بیش از خلفای سابق علیه امامان معصوم اقدامات ستیزه‌ جویانه داشتند
اما طوری این اقدامات را طرح‌ریزی کردند که افراد جامعه در آن زمان دیر متوجه می‌شدند و در واقع یک حالت منافقانه و شدید‌تری نسبت به بنی امیه در مورد امامان داشتند

زیارت جامعه جایگاه «امامت» را تثبیت می‌کند

امام هادی(ع) با زیارت جامعه کبیره این موقعیت و تلاش دشمن را بهم زده و آنچه خلفای عباسی سعی می‌کردند، چهره امام را مشوه جلوه دهند، برعکس در زیارت جامعه جایگاه امام تثبیت شده و معادلات خلفای عباسی بهم ریخت
امام هادی در زیارت جامعه کبیره دو مطلب را به راحتی روشن می‌کند

یکی اینکه خود امام هادی به معرفی نبوت، امامت و معاد و معرفی شخصیت خود می‌پردازد
دوم اینکه امامان معصوم شناخته می‌شوند

وَ الْحَقُّ مَعَکُمْ وَ فیکُمْ وَ مِنْکُمْ وَ اِلَیْکُمْ اگر می‌خواهیم در مسائل اجتماعی و دینی، حق را بشناسیم باید دریافت که ائمه چگونه سخن گفته و چگونه حرکت کرده‌اند
لذا انتم ‌الصراط‌ الأقوم مسیر محکم و پایداری که هیچ انحرافی در آن راه ندارد همان مسیر ائمه اطهار (ع) است

امام هادی(ع) در نوجوانی سن 6 تا 8 سالگی به امامت رسیدند

سوال این است که چگونه یک کودک می تواند به جایگاه ملکوتی برسد
که پاسخ این سوال با استناد به فرمایش علی ابن ابیطالب داده می‌شود

در زمان امام علی برخی از دانشمندان یهود سوال کردند چگونه رسول الله (ص)‌ صفات انحصاری دارد که در کودکی با جبرئیل دیدار می‌کرده که امام فرمود چگونه است حضرت یحیی پیامبر در کودکی حکم نبوت گرفت

و یا حضرت عیسی در گهواره سخن گفت و فرمود انی عبدالله و حکم نبوت نیز دریافت کرد
به همان دلیل نیز امام نیز در کودکی می‌تواند به چنین جایگاهی برسد

آیا امامان معصوم علاوه بر مرجعیت دینی مرجعیت سیاسی جامعه را نیز برعهده داشتند

در بخشی از زیارت آمده
وَ سَاسَة‌ُ العِبادِ سیاست‌مداران و زمامداران مردم در تمامی مسائل اهل‌بیت (ع) هستند
امامانی که مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنند پیشوایانی هدایتگر هستند که زمام جامعه باید به دست آنها باشد

دقت به جایگاه ائمه اطهار ع در زیارت جامعه کبیره می‌تواند یک دوره کامل امام شناسی را ارائه دهد

و از طرف دیگر مضامین والای این زیارت، بیانگر جایگاه معنوی، اخلاقی و دینی اهل بیت(ع) است که در نهایت، موجب می‌شود انسان به جایی رسد که کسی جز امامان معصوم نمی‌تواند عهده‌دار مرجعیت دینی و سیاسی مسلمانان باشد

بخشی از مضامین این دعا به وظایف شیعیان اشاره می‌کند

در واقع، سخن ما باید این گونه باشد سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ با دشمنان شما دشمن و با دوستان شما دوست بوده
و با عبارت وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ انسان به پیشوایان دینی خود عرض می‌کند

ما برای کمک به شما آماده هستیم لذا شیعه موظف است خود را برای کمک به امام زمان (ع) آماده کند

بنابراین به جای آنکه به دنبال علائم ظهور باشیم باید به گونه‌ای خود را مجهز و تربیت کنیم تا در هر لحظه‌ای که ایشان ظهور کردند بتوان با جان و دل در رکاب حضرت خدمت کنیم

یکی از شیوه‌های یاری امام عصر (عج)

کمک به فقرا، تهذیب نفس، پاکی، امر به معروف و نهی از منکر در همراهی با ولی فقیه است از این رو هر فرد شیعه‌ای باید به این مسئله فکر کند که آیا زندگی او شباهتی به زندگی ائمه دارد

آیا به به لحاظ عملکرد به آنها نزدیکتریم یا به دشمنان ائمه آیا با امامان معصوم انس بیشتری داریم یا با دشمنانشان؟

و عملا ثابت کنیم که با ائمه اطهار هستیم از این رو باید چشم، گوش، قلب و دل ما در راستای خشنودی و تبعیت از ائمه اطهار ع باشد

 

 

 


جامعه کبیره؛ مرامنامه امام شناسی
نیایش ائمه، کتاب معارف امامت

راه های گوناگونی برای شناخت مفهوم امام در فرهنگ اسلامی وجود دارد
از آن جایی که امام در بینش اسلامی به ویژه شیعه از جایگاه خاص و بلندی برخوردار است، شناخت آن ضرورت خاصی نیز می یابد

راه شناخت مفهوم اصطلاح کلیدی «امام» آن است که به منابع دست اول و اصیل اسلامی از جمله کتاب و سنت معتبر مراجعه کنیم

پس از قرآن که کتاب نازل است بی گمان محکم ترین و استوارترین منبع و مستند برای شناخت مفهومی و معنایی و حتی مصداقی آن، کتاب صاعد است که ما از آن به دعاهای ماثور تعبیر می کنیم

دعاهای امامان معصوم(ع) از آن جایی که مخاطب آن خداست و دور از شرایط تحمیلی و مقتضیات دیگر بیان شده، بهترین و کامل ترین منبع برای شناخت اصطلاح واقعی امام در مفهوم قرآنی و برداشت و تفسیری شیعی آن است

در دعاهای امامان معصوم(ع) با خدای خود، جلوه های بلندی از نقش و جایگاه والای امام معصوم در هستی و قرب الهی تبیین و معرفی شده

امامان(ع) در نیایش های خود، امامت را چنان که هست معنا می کنند و چنان که امام در هستی عمل می کند و موقعیت و منزلت دارد، معرفی می شوند


جایگاه امام معصوم در هستی

امام معصوم(ع) در این نیایش ها کسی است که در مقام ربوبیت طولی و خلافت الهی نشسته است و نه تنها در مقام تشریع در ادامه مسیر نبوت و رسالت عمل می کند
بلکه در مقام انسان کامل و خلافت الهی و ربوبیت طولی بر بشر و هستی در تکوین تصرف می نماید

و هر کسی را به کمال لایق و شایسته خود می رساند و به هر چیزی در هستی مدد می رساند
تا خود را بشناسد و دریابد و به کمال شایسته برسد

از جمله این دعاها می توان زیارت جامعه کبیره را بیان داشت که از امام هادی(ع) در زمانی صادر شد که در مفهوم امامت و جایگاه و نقش او تشکیک ها و تردیدهایی بوجود آمده بود

این تردیدها به سبب ادعاهای برخی از نااهلان و مدعیان امامت دروغین بود که از عصر امام زین العابدین(ع) آغاز شده بود

و کسانی در زمان امام و به ویژه پس از رحلت آن بزرگوار، اقدام به معرفی خود و یا کسانی به عنوان امام کرده بودند که هیچ گونه ظرفیت و توانی در این باره را نداشتند و از هرگونه لیاقت امامت ظاهری و خلافت باطنی بی بهره بودند


مرامنامه امامت شناسی

از این رو امام هادی(ع) با بهره گیری از قالب دعا به شکل زیارت جامعه می کوشد تا مفاهیم امامت در اندیشه و باور اسلامی شیعی را به نسل های آینده انتقال دهد

براین اساس می توان گفت که زیارت جامعه، مرامنامه امامت شناسی شیعی براساس آموزه های قرآنی و باطن و حقایق و اشارت وحیانی است

درباره ویژگی های انسان کامل مطالب فراوانی در قرآن مجید و روایات و ادعیه و زیارت ها و نیز در کتاب های کلامی و فلسفی و عرفان مطرح شده

علت توجه زیاد به این موضوع، نقش و جایگاه خاص انسان کامل به عنوان خلیفه خدای سبحان است که هم در عالم تکوین، مسئولیت خطیری دارد
و هم در عالم تشریع و از آن جا که هر فیض و عنایت الهی به واسطه او به سایر موجودات می رسد

زیارت نامه هایی که تحت عنوان زیارت جامعه یاد شده اند، مضامینی اند که به وسیله آن ها می توان همه ائمه هدی(ع) را زیارت کرد
شاید علت دیگر این وجه نام گذاری، تصویر نسبتا جامعی است که در این زیارت ها از ائمه(ع) ارائه شده


زیارت نامه هایی که تحت عنوان زیارت جامعه یاد شده اند

مضامینی اند که به وسیله آنها می توان همه ائمه هدی (ع) را زیارت کرد
شاید علت دیگر این وجه نام گذاری، تصویر نسبتا جامعی است که در این زیارت ها از ائمه (ع) ارائه شده است

مرحوم مجلسی درباره آن می گوید:
این زیارت بهترین زیارت جامعه از نظر متن و سند و فصیح ترین و بلیغ ترین آنهاست
پدر ایشان نیز در شرح من لایحضره الفقیه می گوید:
این زیارت، بهترین زیارت و کامل ترین آنهاست و من همواره در پرتو آن به زیارت ائمه (ع) در اعتاب مقدسه نایل می شدم


زبان دانی امام هادی (ع)

یکی از امتیازات امام دهم که جلوه های آن بر اساس مشاهدات اصحاب امام ع در زندگانی آن حضرت وجود دارد، آگاهی کامل از همه زبان های معاصر خویش است
امام مثل سایر امامان بر همه زبانهای دنیا تسلط کامل داشته

امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم، پاسخ او را به زبان خودش داده اند

تکلم به زبان ترکی :

ابوهاشم جعفری گفته است: درمدینه، امام با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند

زبان فارسی و اسلاوی:

علی بن مهزیار گفته: به محضر امام شرفیاب شدم و به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. او که سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفت زده بود
پرسیدم: چه خبر شده؟ گفت: چگونه شگفت زده نشوم! امام پیوسته به زبان سقلابی (اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن می گفت، به گونه ای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده


توهین به ساحت امام هادی(ع)

سؤالات زیادی را در ذهن ایجاد کرده که چرا دشمنان دست روی شخصیت امام هادی(ع) گذاشته‌اند؟! البته شکی در این نیست که سابقه حمله و هجمه دشمنان به ائمه معصومین(ع) ریشه در تاریخ اسلام دارد

در دوران معاویه توهین به امام علی(ع) از سوی این دستگاه اجباری شد، چنانچه قبل و بعد از منابر، یعنی حداقل سه نوبت در روز از تریبون‌های عمومی، آن حضرت ناجوانمردانه مورد توهین‌های حکومتی بنی امیه قرار می‌گرفتند

شاید یکی از مهم‌ترین آسیب‌های فرهنگی ما در عرصه شناخت اهل بیت(ع) آن است که به جز امام علی، امام رضا و امام حسین(ع) نسبت به سایر ائمه معصومین(ع) شناختی مناسبتی و سطحی داریم

در حالی‌که در مراکز شیعه شناسی غرب بسیار بیشتر از ما که مدعی اسلامی بودن هستیم روی تفکر و اسلام ما کار تحقیقاتی و مطالعاتی انجام می‌دهند و به خوبی دریافته‌اند حمله به امام هادی، ‌یعنی حمله به ضعف‌های اعتقادی ما که در واقع خود‌مان مسبب آن هستیم

و چون ما امام هادی(ع) را نمی‌شناسیم آنها چنین هجمه‌ای به ایشان وارد کردند تا از این طریق بنیاد اعتقادی و دینی ما را سست و متزلزل کنند


رسانه‌های معاند جمهوری اسلامی به لطایف ‌الحیلی سعی در تخریب بنیان‌های اعتقادی و مقدسات ارزشی ما دارند چنانچه شبکه‌های ماهواره‌ای هم با چنین رویکردی راه‌اندازی شده‌اند تا هربار تلنگری به اعتقادات دینی ما بزنند

البته قبل از این نیز از طرف سلطنت‌طلب‌ها حمله به امام حسین(ع) را داشتیم، آنها در شبکه‌های ماهواره‌ای خود از طریق شب‌نامه‌ها و ... این شبهه را القا می‌کردند که امام حسین(ع) و یزید ملعون بر سر یک زن با هم به‌نزاع پرداختند یا مسئله برای کسب قدرت بوده است و تو ایرانی به‌خاطر چند عرب؟!

هر سال این‌گونه بر سر و مغز خود می‌زنی؟! بحمدالله این شبهه به دلیل اعتقادات و علم مردم در رابطه با این امام همام و حماسه کربلا عقیم ماند
آنها به امام حسین (ع) حمله کردند، چون می‌دانند سرچشمه غیرت و تکاپوی شیعه از کربلا برمی‌خیزد، همان اوایل دهه ۶۰ در کنفرانس تل آویو، به این نتیجه رسیدند که

باید امام حسین(ع) و امام زمان(ع) را به شدت بکوبند که وجود بنیاد‌ها و نهادهای خودجوش مردمی و احساس وظیفه‌ای که در مردم در این رابطه وجود نداشت
به‌رغم سوء‌ استفاده‌های دشمن مانع مهمی بر سرهجمه‌های آشکار و پنهان آنها بود، اما سال‌هاست که سنگر دفاع از امام هادی(ع) وسایر ائمه معصومین(ع) را خالی گذاشته‌ایم و کم کار شده‌ایم

 

 

 

نظرات  (۱)

  • یوسف اکبرى اریا
  • سلام عرض ادب و احترام دارم خیلى ممنون از ترویج اولیاء الهى ما هر چه داریم از على و فرزندان بلا فصل ان بزرک مرد تقوى و عدالت مى باشد ومن الله التو فیق 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">