1 رجب میلاد امام باقر علیه السلام
3 رجب شهادت امام هادی علیه السلام
10 رجب میلاد دُرّدانه ی رضامبارک(مقالات مربوط )
13 رجب میلادامیرالمومنینمبارک(مقالات مربوط)
15رجب شهادت زینب(س)افشاگر ستم وارد بر آل طه
25 رجب شهادت امام موسی کاظم
تسلیت
27 رجب گرامی باد مبعث
صلی الله علیه وآله
اعتکافِ؛ فرصتی برای پالایش درون.رجب پرواز تا بی کرانه امن الهی
لیله الرغائب؛ شب امید به درگاه پروردگار است و در این شب دری از درهای رحمت حق برای مناجات با خدا باز میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
شخصی به نام سجاد، خدمت پیشوای ششم، حضرت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد: برای ماه رجب به من دعایی یاد بدهید که خداوند متعال مرا به آن نفع ببخشد. امام صادق علیه السلام فرمودند: این دعا را هر روز از ماه رجب بعد از نمازهای یومیه بخوان:
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم
وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شری ایمنی جویم
یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک
یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد
1- ماه رجب ماه استغفار و آماده شدن
هفتمین ماه از ماههای قمری و ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است
رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین تر و از شیر سفیدتر، هرکس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد
رجب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم، می گویند
پیامبر اسلام ص فرمود: ماه رجب برای امت من، «ماه استغفار» می باشد رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است کسی که یک روز از ماه رجب روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد و غضب الهی از او دور گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته شود
2- در حدیث دیگری آمده
هرکس سه روز آن را روزه دارد، بهشت بر او واجب گردد. در ماه رجب ادعیه و دعاهای خاص و اعمال مخصوصی وارد است که از مهمترین آن «اعمال ایام البیض» (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف می باشد. این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است
2- رجب، مقدمه ماههای شعبان و رمضان
آمادگی برای ماه رمضان و شعبان باید از این ماه حاصل شود باید از مدخل ولایت حضرت امیر(ع) وارد شد
چرا که انا مدینه العلم و علی بابها امیرالمومنین(ع)، باب نبی اکرم(ص) و باب الله هستند
پس این ماه، مدخل است این دو ماه از یک طرف، به طور حقیقی و تکوینی مدخل ورود رمضان هستند؛ به نحوی که بدون این دو نمی شود وارد رمضان شد
از طرف دیگر، این دو ماه بستر و آمادگی برای ورود به ماه رمضان، و ماه رمضان هم بستر و آمادگی برای ورود به شب قدر است یعنی باید این مسیر طی شود تا انسان به لیله القدر برسد
3- ماه رجب، ماه امیرالمومنین(ع)
مهمانخانه رجب، مهمانخانه حضرت امیر(ع) است اهل الله از این ماه می توانند وارد وادی ولایت شوند و پس از آن، به شهر نبی اکرم(ص) که شهر ضیافت و شفاعت ایشان است، برسن
سپس، کسانی که این دو وادی را طی کنند مقام توحید و شهرالله را در پیش خواهند داشت که ضیافتی خاص است؛ البته آن هم [وابسته] به ضیافت نبی اکرم(ص) است؛ هر چند که بساط دیگری است
ولادت امیرالمومنین(ع) و «بعثت» نبی اکرم(ص) این دو حقیقت در ماه رجب، جاری و ساری است و مقدمه ماه شعبان و رمضان هستند
3- حوادث تاریخی و مذهبی ماه رجب
مبعث پیامبر گرامی اسلام ص
میلاد حضرت امام علی ع در کعبه
ولادت حضرت امام محمد باقر ع در سال 57 هجری
میلاد امام محمد تقی ع در سال 195
وفات ابوطالب در سال دهم هجرت
وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم ص در سال دهم هجرت
رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی)
و درگذشت ابن سکیت، مدافع ولایت در سال 244 قمرى
شهادت امام موسی بن جعفر ع در سال 182
شهادت امام علی النقی ع در سال 254
منبع : هدایت الأنام الی وقایع الایام، محدث قمى، ص 97؛ مفاتیح الجنان، ص 240
4- رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است
ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازى و پرداختن به زنگارهاى دل و زدودن سیاهىها و تلخىها از جان است
دعاى ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیلهاى است براى اینکه ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتى ببخشیم؛ سیاهىها، تاریکىها و گرفتارىها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم
این، فرصت بزرگى است براى ما؛ بخصوص براى کسانى که توفیق پیدا مىکنند در این ایام اعتکاف کنند؛
5- ماهِ ولایـی شدن برای ملاقات با حق
روایت در کتاب «المراقبات» : امیرالمؤمنین«ع» میفرماید:
شَهْرُ رَمَضانِ، شَهْرُ الله وَ شَعْبانِ شَهْرُ رَسولُ الله وَ رَجَبٌ شَهْری
ماه رمضان ماه خداست و ماه شعبان ماه رسول الله«ص» و ماه رجب ماه من است
یعنی با شروع ماه رجب که ماه خداست، نیّت سلوک شروع میشود
بنابراین از خدا شروع میشود و پس از انس با پیامبر اکرم(ص) در ماه شعبان و رعایت اعمال مخصوص ماه شعبان، به یک خودیابی در ماه رمضان میرسیم، و بدینمعناست که ماه رمضان، ماه امت است
6- غفلت از رجب غفلت از رمضان
کسی که ماه رجب مبارک و با عظمت اهمیت ندهد طبیعی است و این احتمال وجود دارد که چنان در غفلت باشد که متوجه رمضان نیز نشود
شاید به ظاهر روزه دار باشد اما آن روزه واقعی را نخواهد داشت چرا که روزه اقسامی دارد «روزه عام» «روزه خاص» و «روزه خاص الخاص» انسان باید بتواند از روزه عام بیرون آمده و به قربالهی برسد و غفلت از رمضان یعنی غقلت از روزه ای که انسان را به قرب الهی می رساند
امام حسن مجتبی (ع) میفرماید که مادرم در ایام لیالی قدر، بعدازظهر ما را میخواباند تا شب را بیدار بمانیم و حتی ظرف آبی کنار ما قرار می داد و بر صورت ما آب می زد و میفرمود امشب شبی است که اگر دستی به سوی پروردگار بلند شود خالی برنمی گرد
7- اصلاح خود و زدودن غفلتها و ظلمتها از دل
اولین چیزى که در این ایام و بعد در ایام ماه مبارک شعبان، بالاخره در پله ى سوم و بالاتر در ماه مبارک رمضان باید مورد توجه یکایک ما قرار بگیرد اصلاح خود و زدودن غفلتها و ظلمتها از دل خود باید باشد؛ اصل این است
همه ى این ماجراها و کشمکشهائى که در زندگى بشر، در بعثت انبیاء، در مبارزات اجتماعى و سیاسى و نظامى اى که پیغمبران الهى با دشمنان خدا داشتند رنجها، محنتها، شادىها، پیروزىها، شکستها،
همه و همه مقدمه ى این است که انسان بتواند در هنگام عبور از این مرزى که ناگزیر باید از آن عبور کرد یعنى مرز زندگى مادى و حیات اخروى و دائمى شادمان باشد، خرسند باشد، حسرت زده نباشد؛ همه ى حرفها براى این است
8- ماه رجب ماه نجات از دچار شدن به گیجى
ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خداى متعال آماده کرده، به خودش بهره اى برساند، بهره ى فراوانى خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است
انواع و اقسام ضیافتهاى الهى: رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره ى ماه رمضان گذاشته اند
براى اینکه انسان بتواند وقتى وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجى و گولى نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهى به دوروبر کند و استفادهاى ببرد و براى اینکه این آمادگى در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار داده اند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر
9- فرصتى را براى استحکام رابطه ى بین «عبد» و «رب»
ماه مبارک رجب و ماه شعبان و ماه رمضان، عید بندگان صالح خدا و اولیاء اللّه محسوب مىشود؛ چون وقتِ مناجات و تضرّع و توجّه به حضرت ربّ الارباب است
بشر در هر برهه اى از زمان و در هر شأنى از شئون اجتماعى که باشد، به ارتباط با خداوند و دعا و توجّه و تضرّع نیاز دارد این نیاز، یک نیاز اساسى است بدون ارتباط با خدا، انسان در درون خود تهى است؛ بى مغز و بى معنا و بى محتواست
توجّه به خداوند و ارتباط با او، روحى است در کالبد انسان واقعى و حقیقى هر فرصتى را براى استحکام رابطه ى بین «عبد» و «رب» باید مغتنم شمرد؛ و فرصت ماه رجب، از این فرصتهاست
10- وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال
این سه ماه (رجب شعبان رمضان) در شریعت اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند هر یک به ترتیب با نامهای خداوند، پیامبر و بندگان شهرت یافته اند
آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام برمی دارند چه خوب قدر چنین ایامی را می دانند و بسیار سخت تر و هوشیارتر و جدی تر از دنیاطلبان، به دنبال آن هستند
ماه رجب ماه آرایش و پیرایش است ماه آراستن دل به زینت های الهی و پیراستن دل از ناپاکی های انسانی و آنگاه دیدن نادیدنی ها و شنیدن ناشنیدنی ها
اکنون که این باران رحمت حق جاری است باید فکری کرد، باید گام برداشت و خود را در معرض این قطرات زلال قرار داد و از نسیم حیات بخش این روزها و ایام بهره برد
11- دعاهاى ماه رجب یک دریائى از معرفت است
امروز جامعه ى انقلابى ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند «الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب» یاد خداست که دلها را در ماجراهاى طوفانى دنیا و زندگى حفظ مىکند. یاد خدا را مغتنم بشمارید
دعاهاى ماه رجب یک دریائى از معرفت است در دعا فقط این نیست که انسان دل را به خدا نزدیک مىکند؛ این هست، فراگیرى هم هست در دعا هم تعلیم است، هم تزکیه هست دعا هم ذهن را- این دعاهاى مأثور از ائمه (علیهمالسّلام)- روشن مىکند
حقایقى را، معارفى را به ما مى آموزد که در زندگى به آنها نیاز داریم، و هم دل را متوجه به خدا مىکند. ذکر الهى را خیلى باید مغتنم بشمرید
12- یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم
یعنی وقتی به ماه رجب می رسی، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقعت از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است
وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ و از خشمش در هر شری ایمنی جویم
چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
در این ماه خداوند بساط سخط – بساط عصبانی شدن- رو کلاً تعطیل می کند چقدر فرصت عجبیست بعضی وقتها بعضی فرصتهایی که در ماه رجب هست، در خیلی از شب های مهم سال هم نیست
13- یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک
خداوند همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می برید، کوه بجاش میده این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می بری، خیلی زیاد عکس العمل نشون میده تا جایی که بعضی وقت ها احساس می کنیم که با منه!!
یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد
یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد
اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه، اما یادت بره دعا کنی، خداوند یه چیزی توی ماه بهت می ده
14- وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ و نه تو را بشناسد
دامنه رو باز می کنه؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند، در ماه رجب یه بهره ای می برند
پس سه طبقه شد :
مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده ۳ من سئله خاص الخاص هستند کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه
تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً از روی نعمت بخشی و مهرورزی
15- اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم
جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
هر چه خوبی توی دنیاست و هرچی خوبی در آخرته در این ماه من از تو می خوام شما برید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید ، این جمله رو پیدا نمی کنید.ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ هاست
وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم
جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ همه شر دنیا و شر آخرت را
من نبینم مشکلات دنیا و آخرت صرف یعنی روی برگرداندن من روم برگردونده باشه، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟
16- فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید) و
وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار
برای اینکه از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی، سر سوزنی کم نمی شه ما بنده ها اگه در خونه کریم ترین کریمان بریم، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه؛ یک ریال از اموالش کم می شه در خونه تو که می یایم، هیچی کم نمیشه
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ای صاحب جلالت و بزرگواری
اومدم غرق در گناهم، هیچی نیاوردم، امیدم اینکه اولاً تمام گناهام رو پاک کنی، ثانیاً همه چی هم بهم بدی برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه لذا خیلی قدر ماه رجب رو بدونید
17- یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ ای صاحب نعمت و جود
ای صاحب نعمت و جود هرچی نعمت و پاداشه پیش تو خداست از چه کسی غیر تو طلب کنم که خودش محتاجه بعد هر گناهی باز به چه کسی امید بخشش داشته باشم غیر تو یا الهی من لی غیرک فقط ترا دارم
یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ ای صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ
من که طاقت عذاب و آتش دنیا را ندارم چگونه می توانم آتش دوزخ رو تحمل کنم . از این رو امید عفو از گناه و دوری آتش را از تو میخواهم
18- از رجب تا رمضان
ماه رجب، ماه یگانگی با خداست، از طریق ارتباط با خود خدا، و به یک اعتبار، ارتباط با خدا بدون اتّصال به ولایت ممکن نیست و لذا ماه رجب، ماه امیرالمؤمنین(ع)، یعنی صاحب ولایت است
ولایت یعنی زدودن جنبههای غیر الهی از دل و رسیدن به یک بهخود آمدن ناب
دلی که ولایی شد این دل غیرِ حق را نمیخواهد
آن وقت این دل به عشق به نبیّ - که مظهر نمایش صفات حقّ است- میرسد و برایش طلب نزدیکی به پیامبر اکرم(ص) در ماه شعبان پیدا میشود و در دعای روزهای ماه شعبان میگوید:
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الْاِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ...»خدایا! مرا یاری فرما تا به روش و سنّت پیامبرت نزدیک شوم و بدان عمل نمایم
و حالا در منظر نگاه به وجود مقدّس پیامبراکرم(ص) در ماه شعبان، در مقابل خود و در افق جانت ماه رمضان را مشاهده مینمایی و در این حالت ماه رمضان شَهْرُالله، و ماه ملاقات با خدا میشود
خودت را برای خدا در ماه رجب خالص کن، تا بتوانی ولایت و نبوت را بفهمی و از خدا شروع کن - در ماه رجب- و به خدا ختم کن - در ماه رمضان
19- هر روز ماه رجب، یک نعمت خداست
ماه رجب، ماه مبارکى است؛ ماه توسل و تذکر و توجه و تضرع و استغاثه و محکم کردن پیوند دلهاى محتاج و نیازمند ما به ذیل لطف و فضل الهى است
در هر ساعتى از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، مىتواند چیزى را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه ى نعمتهاى دنیا پوچ است؛ یعنى مىتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهى را به دست آورد
ماه رجب را قدر بدانید. همه ى دعاهایى که در این ماه وارد شده، درس است؛ صِرف لقلقه ى زبان نیست
این دعاها را با حضور قلب و با آگاهى از عمق معناى آنها، بر دل و زبانتان جارى کنید
20- فرصتى براى خودسازى، بالهایى برای پرواز
این ماه، مقدمه اى براى ماه شعبان و بعد ماه رمضان است، اینکه این سه ماه، فرصتى براى خودسازى در طول سال و تأمین ذخیره و نیروى لازم براى حرکت عظیم زندگى و سرنوشت است
اللهم اهدنى هدى المهتدین، و ارزقنى اجتهاد المجتهدین
دعاکننده از خداى متعال به وسیله ى این دعاها درخواست مىکند که به او نور هدایت بتاباند؛ او را تلاش و اجتهاد و کوشش بیاموزد و توفیق آن را به او بدهد
و لا تجعل لی من الغافلین المبعدین و او را از غفلت برحذر دارد. یا در دعاى دیگر این ماه مىخوانیم
اللهم انى أسألک صبر الشاکرین لک و عمل الخائفین منک و یقین العابدین لک
اینها بالهایى است که یک انسان با آنها مىتواند پرواز کند
صبر شکرگزاران، تلاش و عمل خائفان و یقین عبادتگران، ویژگیهایى است که هم در این ماه از خدا آنها را مىطلبیم و درخواست مىکنیم و هم از این ادعیه درس مىگیریم که در این ماه باید اینها را در خودمان فراهم کنیم.
21- همه ى بدبختیهاى بشر، ناشى از دورى از خداست
ماه رجب، فرصت مغتنمى است براى همه ى دلهاى مؤمن که رابطهى خود را با خدا مستحکم کنند. انسان به این ارتباط معنوى و روحى نیازمند است
دل غافل در معرض هجوم شیطان قرار مىگیرد و وقتى شیطان بر دل و جان آدمى تسلّط پیدا کرد، شرّ و فساد در دنیا به وجود مىآید
راه علاج عمیق و حقیقى در برخورد با هرگونه شرّ و فسادى در عالم، ارتباط با خدا و مصونیت بخشیدن به دل و جان خود از نفوذ و چیرگى شیطان است
اگر شیطان بر دلهاى انسانهایى که منشأ آثار بزرگى در جوامع جهانى هستند، مسلّط نمىشد، دنیا روى آرامش به خود مىدید و انسانها از امنیّت و سلامت برخوردار بودند
22- راز گره خوردن آغاز ماه رجب با شکافنده علوم
آغاز ماه رجب با نام مبارک امام باقر ع گره خورده است این تقارن میمون این نوید را می دهد که ماه های عبادت و بندگی اگر چه ماه عبادت و بندگی خداوند می باشند اما جز با تأسی به بندگان حقیقی و واقعی خداوند و موالات ایشان که همان خاندان رسول مکرم اسلام علیهم السلام می باشند این بندگی و اطاعت محقق نخواهد شد
حال باید دید ماهی که آغازش مزین به نام باقر العلوم ع و وسطش به نام مولی الموحدین ع و پایانش مبعث رسول گرامی اسلام ص می باشد آیا این ماه مایه افتخار معصومین علیهم السلام می باشد که در این ماه به دنیا آمده اند یا این که افتخار این ماه است که مشرف و مزین به این انوار طیبه شده است ؟
23- ماه رجب ماه علم است
ارزش آن به دلیل این است که آغاز آن میلاد شکافنده علوم نبوی است و هنگامی که ماه در سیزدهم رو به کمال می گذارد و در اوج تلألۆ و درخشندگی است میلاد باب علم مدینه نبوی است و در اواخر این ماه نیز سفارش به زیارت عالم آل محمد و بضعه نبوی شده است
و شاید با این مقدمات بتوان فهمید که چرا شعبان ماه رسول خدا ص گشته زیرا کسی می تواند با آن نور عظیم اتصال برقرار نماید و خود را در معرض تابش آن قرار دهد که از باب علم او وارد شود و به شکافنده علوم او و پاره تنش که در خراسان مدفون است سر تعظیم فرود آورد
و وقتی از این مراحل و امتحانات سربلند بیرون آمد لایق این می شود که وارد ماه نبوی شود و اگر حق ماه نبوی یعنی شعبان را به درستی ادا نمود لیاقت پیدا می کند تا وارد ماه میهمانی الله شود
24- بندگی حقیقی برای خداوند جز از طریق توجه به اولیاء الهی ممکن نیست
أین وجه الله الذی إلیه یتوجه الأولیاء أین السبب المتصل بین الأرض و السماء
از امام باقر ع نقل شده هر کس که اول و وسط و آخر ماه رجب را روزه بگیرد خداوند بهشت را بر او واجب گردانده و با ما و در درجه ما در روز قیامت محشور خواهد کرد
با این اوصاف شاید بتوان سرّ گره خوردن غرّه رجب با نام امام باقر ع را بتوانیم حدس بزنیم
حرام بودن این ماه اگر چه از قبل از اسلام مرسوم بوده لکن اسلام سنتهای قبل از خود را بدون دلیل امضا نمی نموده است
رجب ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رمضان ماه امت است
چرا که معنی ماه امت بودن رمضان این است که به مهمانی خدا وارد شده و مورد آمرزش واقع می شوند و معنی ماه خدا بودن رجب این است که ماه بندگی خداست و قبلا گفتیم از آنجا که بندگی حقیقی جز با موالات اهل بیت علیهم السلام امکان ندارد پس به یک معنی ماه رجب ماه اولیاء خدا نیز می باشد!!
25- در ماههای رجب، شعبان و رمضان شبی شریف و پر فضیلت
در ماه رجب، شب لیله الرغائب، در ماه شعبان لیله الرحمه و در ماه رمضان، شب قدر که از همه این شبها افضلتر است الرغایب و ماه رجب را تمرینی برای شب قدر میدانند
شب لیله الرغائب، شب بخششهای بزرگ است که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند که از آن شب غافل نشوید، چرا که چون پاسی از شب گذشت
هیچ فرشتهای نیست مگر این که در کنار کعبه آید و آنگاه خدای بزرگ نظر رحمت بر آنان اندازد سعی کنیم که این شب را از دست ندهیم و از لحظههای این شب به خوبی استفاده کنیم
26- لیله الرغائب
رجب ماه پر برکتی است و اولین شب جمعه ماه رجب، لیله الرغائب یا شب آرزوها نام دارد لیله الرغائب هزاران ملائک بر زمین فرود میآیند تا بنده هرچه آرزو، دعا و حاجات دارد، را بیان کند و خداوند بی صبرانه منتظر شنیدن آنها است
تا اجابت کند درهای رحمت الهی به سوی زمینیان گشوده میشود و عرشیان همه آمادهاند، تا در مهمانی زمینیان حضور یابند چرا که این شب استغفار است
این شب، شب امید به رحمت پروردگار و شب دستهای خالی است که تا اوج آسمان پر میکشند و شبی که قفل دلها باز میشود، اشک، چشمها را خیس میکند و در این شب خداوند بیبهانه میبخشد و رحمت خود را بر بندگان عطا میکند
27- اعمال در شب لیله الرغائب
رجب ماه خدا است و بسیار سفارش شده است که اولین پنج شنبه ماه رجب را بندگان روزه بگیرند که ثواب و برکات زیادی دارد که هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، غضب الهی از او دور شده و موجب خشنودی خدا میشود
در شب آروزها نمازی است که هر کس این نماز را بخواند، در شب اول قبرش خداوند ثواب این نماز را با روی گشاده به سوی او میفرستد
شب امید به درگاه پروردگار است و در این شب دری از درهای رحمت حق برای مناجات با خدا باز میشود.
28- دعای کمیل و مناجات شعبانیهشعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ دعاى کمیل اصلًا ورود اصلىاش مال شب نیمهى شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است
لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: و ان ادخلتنى النّار اعملت اهلها انّى احبّک؛ جهنم هم که من را ببرى، فریاد مىکشم تو را دوست دارم
و در دعاى کمیل: لئن ترکتنى ناطقا لأضجّن الیک بین اهلها ضجیج الآملین و لأصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لأبکینّ بکاء الفاقدین
اگر به من در جهنم اجازه بدهى و نطق را از من نگیرى، فریاد مىکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را
29- در مستی ارتباط با حق از طریق نور ولایتِ امیرالمؤمنین(ع)، دل با ماه شعبان روبهرو میگردد و میبیند مخزن اصلی، وجود مقدّس صاحب ماه شعبان، یعنی محمّد مصطفی(ص) است
در عطش ارتباط با خدا، با پیامبر اکرم(ص) روبهرو میشود، آرام آرام این عطش شعلهور میشود و درست در دل ماه رمضان از پیامبر اکرم(ص) سراغ خدا را میگیرد و هم خدا به پیامبرش ندا میدهد :
إِذا سَئَلَکَ عِبادی، عَنّی فَاِنّی قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ
ای پیامبر! اگر بندگان من از تو سراغ مرا گرفتند، من خودم به آنها نزدیکم و جواب آنها را میدهم بدون آنکه پیامبر اکرم(ص) را خداوند در این شرایط واسطه قرار دهد
اعتکاف؛ راهکار رهایی و رستگاری
1- اعتکاف؛ راهکار رهایی و رستگاری
اعتکاف و مشتقات آن از ریشه «ع،ک،ف» اخذ شده که 9 بار با عبارات: عاکف، عاکفا، عاکفین، عاکفون، یعکفون و معکوفا در قرآن ذکر گردیده و همه موارد آن ملازم با تعظیم و تکریم است (قاموس قرآن ج5 ص29)
اقسام اعتکاف
اعتکاف دو قسم است؛ مستحب و واجب که در اصل یک عمل مستحبی است ولی ممکن است به سببی واجب شود از جمله اسباب وجوب اعتکاف این امور است: نذر، عهد و قسم و شرط ضمن عقد
2- معنی اعتکاف
اعتکاف در لغت به معنی اقامت نمودن و توقف کردن است که ملازم است با عزلت گزینی و گوشه نشینی
اعتکاف در لغت به معنی در بند کردن خود است در جایی یا حبس در محلی (لسان العرب)
اما در اصطلاح فقهی، اعتکاف عبارت است از:
عبادتی خاص که با قصد قربت و حضور و توقف در مسجد به منظور انجام یک سلسله اعمال است که حداقل آن سه روز است و شرط تحقق آن، گرفتن روزه و ترک برخی از لذایذ و تمتعات است که با آداب و شرایط ویژهای محقق میشود (تحریر الوسیله 1 ص277)
3- حقیقت اعتکاف
عبادت اعتکاف، انسانهای با ایمان از آن استقبال کنند، زیرا اعتکاف اثر عمیقی در تزکیه روح و صفای باطن و تصفیه جان و زنگار زدایی از آینه دل و گرایش به معنویات و توجه به خدا دارد
و همین تاثیرگذاری و بروز آثار و نتایج ارزشمند سبب بوده که اعتکاف مورد توجه و عنایت پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین قرار گیرد و مسلمین را به انجام این عبادت و اهتمام در امر اعتکاف فرا خوانند
4- اهمیت اعتکاف
پیشوایان معصوم(ع) اگر برای معتکف عذر شرعی پیش میآمد، توصیه میفرمودند: خوب است قضای آن را بهجا آورد
امام هشتم(ع): کانت بدر فی رمضان لم یعتکف النبی(ص) فلما کان من قابل، اعتکف عشرین یوما من رمضان، عشره لعامه و عشره قضا لما فاته (بحارالانوار94 ص128)
پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ بدر که در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد، نتوانست در آن سال عبادت اعتکاف را انجام دهد و سال بعد علاوه بر دهه آخر ماه مبارک در مسجد،
دهه دوم ماه رمضان را نیز به نیت قضای 10 روز اعتکاف سال گذشته، معتکف شده و جمعا 20 شبانه روز به اعتکاف پرداختند
5- جامعیت اعتکاف
اعتکاف، آمیزهای از چند عبادت پر فضیلت نظیر: روزه، حضور در مسجد، حج، جهاد، نماز، ذکر و دارای برخی جنبههای اجتماعی است
دقت در احکام، آداب، شرایط و محرمات اعتکاف نشان میدهد که اعتکاف اشتراکات و مشابهت های قابل توجهی با عبادات یاد شده دارد
مثلا روزه که از شرایط اعتکاف است به نوبه خود عبادتی پرسود و به میهمانی خدا رفتن است
وضو در مسجد که جلوس در سرای دوست است و نشستن در مسجد خود نوعی عبادت میباشد
اجتناب از محرمات اعتکاف، انسان را به یاد فریضه حج که یکی از ارکان اسلام است میاندازد
دقت در احکام و آداب اعتکاف، نمایشگر شباهتهای زیادی میان عبادت اعتکاف و حج است و یا جهاد که اعتکاف با رعایت آداب و شرایط آن، در حقیقت قدم گذاردن به میدان جهاد اکبر و مبارزه با امیال و گرایشات نفسانی است (که جهاد با نفس از مبارزه با دشمنان بیرونی افضل و برتر و بالاتر است) و همچنین سایر عبادات
6- ادله مشروعیت اعتکاف
با توجه به اهمیت و فضیلت اعتکاف و آثار و نتایج عدیده و ارزشمند آن، کتاب (قرآن) و سنت حضرات معصومین(ع) و سیره عملی پیامبر و ائمه ع، و آیه و عهدنا الی ابراهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود (بقره125) و آیه و لا تباشروهن و انتم عاکفون فی المساجد (بقره187)
هنگام اعتکاف در مسجد با زنان مباشرت نکنید. که این آیه همراه با بیان یکی از احکام اعتکاف نیز میباشد، هم ناظر به اعتکاف اصطلاحی و مشروعیت آن است و هم مبین مقام و منزلت معتکفان که آنان را در ردیف نمازگزاران مسجد الحرام و طواف کنندگان گرد خانه خود (کعبه) قرار داده و از دو پیامبر بزرگ خود خواسته تا خانهاش را برای معتکفان از هرگونه آلودگی ظاهری و باطنی تطهیر نمایند
7- اعتکاف در قرآن
در آیه 187 بقره آمده: هنگامی که در مساجد معتکف هستید با زنان در نیامیزید
آیه 125 بقره خداوند به حضرت ابراهیم و اسماعیل فرمان می دهد که خانه خدا را برای طواف کنندگان و مجاوران و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده گزاران پاکیزه و آماده سازند
در آیه 84 طه حضرت موسی ع برای خلوت کردن با محبوب خویش به کوه طور شتافت
قرآن در جای دیگری از رهبانیت و گوشه گیری پیروان حضرت عیسی (ع) سخن به میان آورده
(حدید27) اسلام با پیش بینی عبادتی به نام اعتکاف که در واقع نوعی خلوت و درون گرایی است برای جلوگیری از آفت خدا فراموشی و خود فراموشی انسان ها، برنامه ریزی کرده
8- اعتکاف و نهادینه شدن مراقبت نفس
اعتکاف، فرصت مناسبی است برای خلوت کردن با خداوند متعال
حضرات معصومین«ع» در مواقعی که مشغله مهمتری نداشتند و موقعیت برای اعتکاف مناسب بود، معتکف میشدند
لذا اهمیت به اعتکاف، خصوصاً در سه روز ایام البیض که شهرت بسزایی پیدا کرده، بسیار شایسته است
معتکفین باید در سه روز اعتکاف مراقبت کاملی از خود و اعمال خود داشته و به گونهای رفتار نمایند که این مراقبت در وجود آنان نهادینه شود
خداوند از بندگان خواسته است دعا کنند و دعای آنان بدون نتیجه نمیماند، ضروری است
9- اهتمام پیامبر(ص) به اعتکاف
از حضرت صادق(ع) نقل شده کان رسول الله(ص) اذا کان العشر الاوخر اعتکف فی المسجد و ضربت له قبه من شعر و شمر المئزر وطوی فراشه... (فروع کافی ج4 ص175 سنن ترمزی/3/157)
رسول خدا(ص) دهه آخر ماه مبارک رمضان را در مسجد معتکف میشد
رسول خدا(ص) در حدیثی فرمود: اعتکاف عشر فی شهر رمضان تعدل حجتین و عمرتین ( وسایل الشیعه ج7 ص379)
اعتکاف 10 روز از ماه مبارک رمضان معادل دو حج و دو عمره است
به روایت فریقین ( شیعه و سنی) پیامبر اکرم(ص) در گفتار و کردار بر اهمیت عبادت اعتکاف تاکید و خود نیز بدان ملتزم بود
10- اعتکاف فرصتی برای پالایش درون
ماه رجب از ماههای عارفان و سالکان است و مسلمانان در این ماه از گناه دوری میکنند و مشغول تزکیه نفس و توبه میشوند
اسلام نیز با پیش بینی عبادتی به نام اعتکاف که در واقع نوعی خلوت و درونگرایی است، برای ساختن انسان ها و جلوگیری از آفت خدا فراموشی و خود فراموشی چاره اندیشی کرده
اعتکاف در مسجد برای یک مسلمان فرصتی است تا او به فراخور توان و مشاغل اجتماعی اش هرچندگاه برای مدتی از جامعه و مردم منقطع شود و به درون روی آورد
معتکف باید فکر و جان و اعضای خود را با افسارهای مراقبت، به خوبی مهار کند و از چیزهایی که روزه دار باید از آن بپرهیزد، کاملا خودداری نماید
11- آثار اخروی اعتکاف
1- آمرزش گناهان: توبه درحال اعتکاف موجب غفران الهی و ورود درصف نیکان است. زیرا: اعتکاف از روی ایمان و یقین، باعث مغفرت او می شود
2- نزدیکی به خدا: اعتکاف، موجب نیل به قرب الهی است؛ یعنی همان فلاح و رستگاری که انسان به وسیله عبادت آن را می جوید
3. دوری از آتش جهنم: در حدیثی آمده هرکس یک روز را به نیت قرب خدا اعتکاف کند، خداوند بین او و آتش سه خندق و سد ایجاد می کند
4- تحصیل بهشت: از جمله آثار عبادت، رسیدن به بهشت و بهره مندی از نعمت های آن است
علاوه بر بهشت و نعمت های الهی، رضوان خدا که بالاترین نعمت ها است نصیب مؤمن خواهدشد
12- آثار فردی اعتکاف
1-مهمان شدن بر خدا: امام صادق(ع) : ماندن در مسجد که خانه خداست، به منزله میهمان شدن بر صاحب خانه است و تکریم میهمان فضیلت است و کسی از خدا سزاوارتر به این فضیلت نیست
2- تقویت اراده: معتکفان با توجه به عبادت هایی که در طول اعتکاف انجام می دهند و از نماز و روزه نیرو می گیرند به این توفیق بزرگ دست می یابند
3- انس با معنویات: در پرتو اعمالی چون اعتکاف، ارتباط روانی خاصی بین انسان و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعیه به وجود می آید
4- دوری از غفلت: اعتکاف عبادتی است که نماز و به قول قرآن ذکر الله را دربردارد. ذکر همان دوری از غفلت است
5- تواضع و فروتنی: اگر انسان بتواند در طول اعتکاف، خود را به دروازه های معرفت الهی برساند خود را در دایره بیکران هستی، کوچک ببنید، تکبر و غرور از او رخت برمی بندد
13- آثار اجتماعی اعتکاف
اعتکاف آثار اجتماعی قابل توجهی نیز دارد که اجمالا به دو مورد آن اشاره می شود
1- کاهش جرم و فساد:
به عقیده جرم شناسان اجتماعی، گسترش مسائل معنوی، باعث کم شدن جرم و فساد درجوامع می شود
اعتکاف دراین زمینه می تواند نقش مهمی ایفا کند، زیرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوی ویژه ای برجای می گذارد
2- آشنایی و برقراری ارتباط دوستانه:
حضور مؤمنین شهر در چند مسجد فرصتی است که مؤمنان یکدیگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پیدا کنند و از آثار اخوت اسلامی برخوردار شوند
14- رجب پرواز تا بی کرانه امن الهی
اعتکاف آنچنان که در لغت معنا می شود انزوا نیست، اعتکاف خلوت کردن دل برای حضور نور و بصیرت است
در این تلاطم پراضطراب روزمرگی ها گویی روحمان بین چرخ دنده های انواع و اقسام فشارها له می شود. هر روز صدای خرد شدنش را می شنویم و به روی خودمان نمی آوریم
اما خدای مهربان به فکر بندگانش هست او می خواهد قدری دلمان را از زنجیرهای روزمرگی رهانده و به صف آزادگان و وارستگان درآییم
این استحقاق تک تک ماست که به چیزهای بزرگ تر و به معنویت بیندیشیم، نه اینکه پرنده ای در قفس دنیا باشیم و به حزن دوری از حقیقت عادت زده شویم!
15- شرایط معتکفین چیست؟
شرط عقل، نیت (خلوص و قصد قربت)، روزه گرفتن، نشستن در مسجد، زمان شروع اعتکاف از اول طلوع فجر روز اول تا غروب روز سوم است و کمتر از سه روز صحیح نیست
در دو روز اول برای موارد بسیار ضروری نظیر شرکت در مراسم تشییع جنازه مؤمنی، تحصیل علم و یا پرداختن قرض به برادر مؤمن می توان از مسجد خارج شد، اما خروج در روز سوم کلا باطل کننده اعتکاف است
بوییدن عطر و گیاه خوشبو، خرید و فروش و تجارت، موارد باطل کننده روزه، مجادله و نزاع در مسجد برای بیان فضیلت های شخصی و نیز اعمال زناشویی به عنوان موارد ابطال اعتکاف است و عصبانی نمی شود
16- ماجرای ام داوود است
داوود برادر رضایی امام صادق(ع) بوده در جنگی بعد از تحولات سقوط بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس به اسارت می رود و مادرش بسیار بی تابی می کرده تا خبری از او بگیرد
وقتی جستجویش بی نتیجه می ماند، برای عیادت امام صادق(ع) که ایشان بیمار بوده اند، روانه منزل امام(ع) می شود
امام(ع) از ام داوود می پرسد: چه خبر؟ مادر گریه کرده و می گوید: داوود در عراق زندانی است و هیچ خبری از وضع و حالش ندارم
سپس امام صادق(ع) برای گشایش کار عمل ام داوود را سفارش می کنند
وقتی ام داوود در روزهای 13، 14 و 15 ماه رجب به این توصیه عمل می کند، و منصور دوانقی خوابی را دیده و از ترس مجبور به آزادی داوود میشود
شب شانزدهم پیامبر اکرم(ص) را در خواب می بیند که هم به او خبر آزادی فرزندش و هم خبر رفتن به بهشت را می دهد
17- اعتکاف تلفیقی از عبادات انسانساز است
اعتکاف تلفیقی از تمام عبادات است که میتواند انسان را تربیت کند
از معتکفان انتظار میرود که نیازهای شخصی خود، نیازهای محلی و منطقهای و نیازهای بینالمللی را در نظر بگیرند
در شرایط کنونی، جهان به ویژه خاورمیانه چشم به نظام اسلامی دوخته است
معتکفان هم حاجت فرد و هم حاجت جهان را از درگاه خداوند درخواست کنند
قدرت الهی نامتناهی و با اراده است و اگر قدرتی چنین باشد قلیل و کثیر برای آن تفاوتی ندارد
آسانترین و سختترین امور جهان برای خداوند آسان است و او است که میتواند مجموعه کیهانی را بر هم زده و دوباره بازسازی کند
اگر انجام سختترین امور از نظر ما برای خداوند سهل است، چرا حاجت جهانی از او طلب نکنیم
اعمالی که در روز مبعث سفارش شده است
«الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبا عبداللّه ع قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک لِلْمُسْلِمِینَ عِیدٌ غَیرَ الْعِیدَینِ؟ قَالَ: نَعَمْ ...» : «آیا غیر از اعیاد مشهوره، عید دیگری نیز هست؟» فرمود : شریف ترین و کامل تر از همه آن ها روزی است که رسول خدا ص مبعوث گردید. عرض کردم: «آن روز، کدام روز بود؟» فرمود: «آن روز شنبه بیست و هفتم ماه رجب بود.» عرض کردم: «در آن روز، چه عملی باید به جای آورد؟» فرمود: روزه می گیری و صلوات بسیار بر محمد و آل محمد می فرستی. کافی،ج 4،ص 149 و 149،ح 1
جایگاه زیارت امام کاظم علیه السلام امام رضا ع: زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛: زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفر سلام الله علیه، مانند زیارت قبر حسین ع است . کامل الزیارات: ص 499
راه در امان ماندن از خشم خداوند در قیامت
امام کاظم علیهالسلام : مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَف َّ اللّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة :هر کس خشم خود را از مردم باز دارد ، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز مىدارد
ام داوود کیست؟ مشروح
فاطمه معروف به ام داوود، مادر داوود پسر زاده امام حسن مجتبی (ع) و مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده است.
ام داوود ماجرایش را چنین نقل کرده است: منصور دوانیقی لشکری به مدینه فرستاد و با محمدبن عبداللّه بن حسن مثنی جنگید و او و برادرش ابراهیم را کشت.
منصور همچنین عبداللّه محض، پدر محمد و ابراهیم را با تعدادی از سادات حسنی دستگیر و اسیر کردند و به بند و زنجیر کشیده بودند و فرزند من داوود هم در میان آنان بود که او را از مدینه به بغداد منتقل نمودند و به سیاه چال زندان انداختند.
حادثه دستگیری و زندانی بودن فرزندم که از او اطلاعی نداشتم و گاهی هم خبر مرگ او را به من میدادند برایم بسیار تلخ و دردناک بود و روزگارم با اشک و آه و گریه و ناله میگذشت، حتی برای رفع مشکل خود و اندوه جانکاهی که با آن دست به گریبان بودم از اشخاص صالح و مومن درخواست میکردم برای رفع ناراحتیم دعا کنند اما از دعای آنان هم نتیجهای نگرفتم.
یک روز با خبر شدم امام صادق(ع ) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود بیمار شده است، به دیدن او شتافتم و از آن حضرت عیادت کردم. هنگامی که میخواستم از حضورش مرخص شوم فرمود: از داوود خبر تازهای نداری؟ با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد و اشکم سرازیر گردید و با آه درد آلودی ناله سردادم: مدت زیادی است از او خبری ندارم. فرزندم در عراق زندان است و من از دوری او و سرنوشت نامعلوم او سخت در عذاب و ناراحتی گرفتارم، از شما که برادر رضاعی او هستی تقاضا میکنم برای نجات و آزادی او دعا کنی.
امام صادق(ع ) با مشاهده وضع نگران کننده من، فرمود: چرا تاکنون از دعای استفتاح غفلت کردهای؟ مگر نمیدانی که بهوسیله این دعا درهای آسمان گشوده میشود و فرشتگان الهی دعاکننده را مژده اجابت میدهند و هیچ حاجتمند و دردمند و دعاکنندهای مایوس نمیشود و خداوند هم پاداش خواننده این دعا را بهشت قرار داده؟
با شنیدن چنین مژدهای که با خواندن آن دعا دریافت داشتم، از حضرت سوال کردم: ای مولای من و ای فرزند خاندان پاک و معصوم، آن دعا چیست؟ و آداب آن چگونه است؟
امام صادق(ع ) فرمود: ای مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است و در این ماه مبارک دعا مستجاب میگردد، همینکه ماه رجب رسید سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را که ایام بیض و شبانه روز نورانی نام دارد روزه بگیر. نزدیک ظهر روز پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده.
آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعای مخصوص را به من تعلیم داد.
ماه رجب فرا رسید و اعمالی که امام صادق(ع) گفته بود را انجام دادم و پسرم داوود آزاد شد، داوود را نزد امام صادق(ع ) بردم و آن حضرت به فرزندم گفت: علت آزادی تو از زندان این بود که منصور دوانیقی، علی(ع ) را در خواب دیده بود و حضرت علی(ع) به منصور فرموده بود اگر فرزند مرا آزاد نکنی تو را در آتش خواهم انداخت، منصور هم درحالی که لهیب آتش را نزد خود مشاهده میکرد ناچار به آزادی تو اقدام کرد.
ام داوود میگوید از امام صادق(ع ) سوال کردم: ای مولای من آیا این دعا را در غیر ماه رجب هم میتوان خواند؟ آن حضرت فرمود: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را میتوان خواند و هرکس هم به این دعا اقدام کند پس از پایان، خداوند او را مشمول غفران و آمرزش خود قرار میدهد.
علم آموزی، وظیفه نخست انسان (سبک زندگی)
برای رسیدن به چنین علمی پیامبران مسئولیت آموزش و پرورش مردمان را به عهده گرفته اند
امام باقر(ع) در این ارتباط از رسول اکرم(ص) حدیث کرده که:
روزت را در حالی بگذران که یا عالم باشی یا علم آموز، و بپرهیز از اینکه عمرت در لذائذ غفلت زا و کامجویی های زیان بخش سپری گردد (الحدیث ج1، ص54)
در حقیقت علم آموزی موجب می شود تا انسان مسیر کمالی را بیاموزد و تحت تاثیر هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی، عمر خویش را به بطالت نگذراند
باقی ماندن در مسیر درست، نیازمند داشتن دانش کامل شهودی است که آن نیز در بستر خاص پدیدار می شود که از همه مهمتر رهایی از بی تقوایی است
مبارزه با نفس متجاوز (سبک زندگی امام باقر ع)
امام باقر(ع): طبیعت بشر با شهوت و میل و حرص و ترس و خشم و لذت آمیخته شده است، جز آنکه در بین مردم کسانی هستند که این پیوند و کشش طبیعی را با نیروی تقوی و حیاء و وارستگی مهار کرده اند
موقعی که نفس متجاوزت، تو را به گناه می خواند به آسمان با عظمت و کیهان حیرت زا نگاه کن و از خداوند بزرگی که جهان را آفریده و بر آن حکومت می کند بترس و از گناه خودداری کن
اگر از خداوند توانا خوف نداری به زمین، نظرافکن شاید از حکومت بشری افکار عمومی شرم کنی و مرتکب معصیت نشوی، اگر جرأت و جسارتت به جایی رسیده که نه از حکومت الهی می ترسی و نه از مردم زمین شرم داری خود را از صف انسانها خارج بدان و عداد حیوانات به حساب آور (الحدیث ج1، ص71)
پس باید کاری کرد که حقایق چنان بر آینه دل و قلب آدمی بتابد که همه چیز را چنان که هست بشناسد و در پی کمال حقیقی برود و تزکیه نفس کرده و خدایی و ربانی شود (آل عمران 79)
چهار صفت در هرکس باشد (سبک زندگی امام باقر ع)
اسلامش کامل و گناهش آمرزیده و خدا هنگام مرگ، از او راضی خواهد بود (امام باقر(ع) از امام سجاد(ع)
1- چون با مردم پیمانی بندد برای خدا به عهدش وفا کند
2- زبانش راستگو باشد
3- از کاری که نزد خدا یا در نظر مردم زشت است شرم کند
4- اخلاقش با زن و فرزندش خوش باشد (نصایح ص197و198)
عصاره اسلام در فضایل اخلاقی نهفته شده و مسلمان را باید با همان تخلق به اخلاق کریم شناخت
پس لازم است از هر چیزی که انسان را به پستی می کشاند و رذایل را در آدمی تقویت می کند، پرهیز کرد و آن را عبادتی بزرگ شمرد
بهترین عبادت، عفت شکم و فرج است (سبک زندگی امام باقر ع)
امام باقر(ع) : (اصول کافی ج3 ص125)
افراط در تغذیه و مسایل جنسی موجب می شود که برای ارضای آنها، راه اسراف و افراط را در پیش گیرد و به سوی خبائث و مانند آن گرایش یابد و در نهایت گرفتار غفلت از خدا شود
گاه اعمال زشت دیگری چون تکبر و استکبارورزی نیز موجب می شود تا انسان هدف و مسیر و ابزار حق را نشناسد
از این رو امام باقر(ع) درباره تاثیر مخرب تکبر می فرماید: در دل هیچ انسانی کبر (تکبر) وارد نمی شود مگر آنکه عقلش به همان اندازه ناقص می شود، خواه کم باشد یا زیاد (الحدیث ج2 ص319)
روایت امام صادق(ع) از سیره امام باقر(ع) "سبک زندگی
چرا امام صادق(ع) عنایت بر بیان سیره پدر بزرگوارش داشت؟
این امر، دو دلیل می تواند داشته باشد:
1 . این کار نوعی تعظیم و حرمت نهادن به جایگاه رفیع امام باقر(ع) است
2. بعد از عصر خفقان و حاکمیت جنایتکاران بنی امیه که با امامان شیعه و تفکر و عقاید آنان سر ستیز داشتند
نقش امام محمد باقر(ع) در نشر و توسعه و بالندگی و معرفی دین و بنیان گذاری و ایجاد تحول و انقلاب فرهنگی در گستره جهان اسلام، بی بدیل است
برخی از گفتارها و رفتارهای امام باقر (سبک زندگی
الف) بیم و امید
انسان مؤمن لازم است در پیوند خود با خدای تبارک و تعالی، هم به رحمت و لطف حضرت حق امیدوار باشد و هم از غضب و خشم پروردگار، ترس و بیم داشته باشد
انّه لیس من عبد مؤمن إلا و فی قلبه نوران، نورُ خیفةٍ و نور رجاءٍ لو وُزنَ هذا لم یزد علی هذا؛
نیست بنده مؤمن و خداشناسی، مگر اینکه در جان او دو نور بدرخشد: نور بیم از خدا- عقاب و خشم خدا- و امید به لطف حضرت پروردگار
باید این دو، همسان باشند، به گونه ای که اگر سنجیده شوند، یکی بر دیگری افزون نشود
ب) شتاب در کارهای نیک
امام صادق(ع) : کان أبی یقول: إذا هممت بخیرٍ فبادر فإنک لا تدری ما یحدثُ؛ هنگامی که می خواهی کار نیکی را انجام دهی، سریع به آن اقدام کن؛ چون تو نمی دانی که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد
ج) تأثیر گناه بر روح
بی تردید یکی از عوامل انحطاط آفرین در اندیشه و روح انسان، گناه و شکستن حریم ها و بی اعتنایی به بایدها و نبایدهای الهی است
آثار گناه، جبران ناپذیر است و گناه، سرنوشت انسان را در مسیر انحراف رقم می زند ما من شیٍ افسدُ للقلب من خطیئةٍ
پدرم بارها می گفت: بدترین چیزی که قلب و جان را فاسد و تاریک می کند، گناهان است
د) لحظه های برتر نیایش
دعا و نیایش به درگاه خداوند و رو آوردن به او در مشکلات و دشواری های زندگی، بی تردید یکی از ریشه دارترین نیازهای روح و جان انسان هاست و نیایش، تأثیر شگرفی در ساختار روحی و معنوی بشر دارد
إذا طلب الحاجة طلبها عند زوال الشمس ف..... هر زمان که حاجتی داشت، آن را در موقع زوال خورشید- ظهر شرعی- طلب می کرد
به این گونه که نخست، چیزی را صدقه می داد و عطر استعمال می کرد و راهی مسجد می شد و در آنجا دعا می کرد و از خداوند برآورده شدن آن را درخواست می کرد
ه) گردهمایی برای نیایش
نیایش جمعی به درگاه حق، امری پسندیده است و سفارش شده که نیایش کنندگان گردهم آیند و دعا کنند که این، به اجابت دعا نزدیک تر است
حضرت صادق (ع) : کان أبی إذا حزنه امرٌ جمع النساء و الصبیانَ ثم دعا و امنوا
پدرم سیره اش این بود که هرگاه پدیده ای ناگوار رخ می نمود که حضرت را غم و اندوه فرا می گرفت، زن ها و کودکان خویش را جمع و سپس به پیشگاه خدا دعا می کرد و آنان آمین می گفتند
و) ذکر حضرت حق
ذکر و یاد خدا، یکی از برترین شیوه های خودسازی است و مردان و زنان دین باور به این اصل مهم توجه ویژه دارند
کان أبی کثیر الذکر، لقد کنتُ امشی معه و.....
روش پدرم بدین سان بود که خدا را بسیار یاد می کرد. من با او گاهی راه می رفتم و او مشغول ذکر بود. غذا می خورد و در آن حال به یاد خدا بود
با مردم سخن می گفت و در آن حال از ذکر حق غافل نمی شد. او دائماً زبانش به کامش چسبیده بود و ذکر لا اله الا الله را بر زبان جاری می کرد
گاهی ما را جمع می کرد و دستور می داد که به ذکر خدا بپردازیم
ز) نافله نماز عشا
در شریعت اسلام، هفده رکعت نماز در شبانه روز بر مسلمانان فریضه و واجب و 34 رکعت نماز، مستحب است
از نمازهای مستحبی، دو رکعت نماز نافله عشا است که بعد از نماز عشا به حالت نشسته خوانده می شود
حضرت صادق (ع) : کان أبی یصلیهما قاعداً؛
پدرم آن دو رکعت را همواره به شکل نشسته به جای می آورد
ح) پرهیز از ظلم و ستم
حضرت صادق(ع) : اتقّوا الظلم، فانّ دعوة المظلوم تصعد الی السماء؛ پدرم بارها هشدار می داد: از ظلم کردن بپرهیزید؛ چون دعا و ناله و فریاد ستمدیده، به آسمان بالا می رود( به اجابت می رسد)
ط) تأثیر برخی از گناهان
امام صادق(ع) : کان أبی یقول: نعوذ بالله من الذنوب....
پدرم همواره تأکید می فرمود: به خدا پناه می بریم از گناهانی که به هلاکت انسان سرعت می بخشد و نابودی و مرگ را نزدیک می کند و سبب کوچ کردن مردم از سرزمین خود و هلاکت آنان می گردد
آن گناهان عبارت اند از: بریدن پیوند با خویشاوندان، اذیت و آزار دادن به پدر و مادر، و ترک نیکی به کسانی که استحقاق آن را دارند
ی) صدقه
یکی از امور پسندیده و دینی، کمک رسانی و خدمت به قشر محروم جامعه اسلامی است
کان أبی اذا تصدق بشیء... هرگاه پدرم چیزی را صدقه می داد، آن را نخست در دست شخص سائل قرار می داد، سپس آن را از او باز پس می گرفت، آن گاه آن چیز را می بوسید و می بویید و مجدداً در دستان سائل می نهاد
ک) ثواب و پاداش حج
من أمّ هذا البیت حاجاً او .... هرکس قصد و اراده خانه خدا کند، چه برای انجام مناسک حج و چه برای انجام عمره، و خویش را از غبار کبر و برتری طلبی پاک و پیراسته کند، از آثار زیان بار و آلودگی های روحی که دامن گیر او شده، پاک و پاکیزه می شود، به سان روزی که از مادر متولد شده
10 رجب
ولادت امام جواد(ع)
هشتمین امام معصوم(ع) در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب رویت جمال جواد الائمه(ع) بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا(ع) سپرى مى شد، اما هنوز فرزندى کاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود. از طرفى حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبان آنها قرار داشت که گاه بوسیله نامه نیز آن حضرت را مورد آزار قرار مى دادند
یکی از سران «واقفیه» بود در نامه اى به امام رضا(ع) مى نویسد: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى و امام(ع) پاسخ او را چنین نگاشت که از کجا مى دانى که من فرزندى نخواهم داشت.
چند روزى طول نخواهد کشید که خداوند به من پسرى عنایت خواهد کرد که حق را از باطل جدا مى کند. تا اینکه طبق پیش بینى امام (ع) در رمضان سال ۱۹۵ هجرى و به نقل از ابن عیاش در دهم رجب آن سال ستاره امام جواد(ع) متجلى شد
کمی سن امام؛ باعث شبهه و بحث های فراوانی شد
و گفتار پدرش را با مثال رهبری حضرت عیسی فراموش کردند و خود امام جواد در پاسخ سوالات مردم، اشاره به نبوت داود و سلیمان و اسلام علی در 9 سالگی داشتند با این حال تعداد بسیاری از شیعیان امامت ایشان را بعد از رفع شبهه به تدریج پذیرفتند
مخالفان سؤالات دشوار و پیچیدهاى را مطرح مىکردند تا به پندار خود، آن حضرت را در میدان رقابت علمى شکست بدهند! ولى در همه این بحثها و مناظرات علمى، حضرت جواد ع(در پرتو علم امامت) با پاسخهاى قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را در مورد پیشوایى خود از بین مىبرد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت مىنمود.
به همین دلیل بعد از او در دوران امامت حضرت هادى ع (که او نیز در سنین کودکى به امامت رسید) این موضوع مشکلى ایجاد نکرد، زیرا دیگر براى همه روشن شده بود که خردسالى تأثیرى در برخوردارى از این منصب خدایى ندارد
امام جواد علیه السلام با آنکه کودکی خردسال بود به مقام امامت می رسد
و خلافت الهی را افزون بر انسان ها، بر ما سوی الله به عهده می گیرد؛ چرا که ایشان همانند حضرت عیسی(ع) که در کودکی و گهواره از نزول انجیل بر خود از سوی خداوند می گوید و می فرماید که اکنون انجیل به من داده شده نه اینکه در آینده در بزرگی بر من نازل می شود (مریم30)
حقایق هستی و همه آموزه های وحیانی از قرآن و کتب آسمانی دیگر بر او نازل شده بود و او نه تنها بر علوم الهی و بلکه بر غیب الهی آگاهی داشت؛ زیرا مرضی خداوندی بود. (جن26 و 27 .
در همین راستاست که امام جواد(ع) در بیان مقامات الهی خود فرمودند:
من جوادم، من عالم به نسبهای مردم در صلبها هستم، من از نهانها و آشکارهای شما آگاه ترم و بهتر می دانم که سرانجام شما چه خواهد بود (بحارالانوار، ج50، ص108)
این علوم غریب و غیبی که ایشان می داند به سبب همان مقام خلافت الهی ایشان است
امامت امام جواد، مقارن با لشگر کشی اعراب آفریقایی مسلمان به جزایر (سیسیل) بود
سیسیل در آن هنگام تحت حکومت روم شرقی اداره میشد
حضور مسلمانان در (سیسیل) باعث شد که آنان متوجه ایتالیا شده و برجنوب ایتالیا مسلط شوند و تا پشت دروازه روم پیش رفتند و دو کلیسای (پطرس) (وبولس) را فتح کردند
نوفل سلطان روم بسیاری از مسلمانان را کشت، ولی معتصم سپاهی را فرستاده و عمودیه را تسخیر و سی هزار نفر را میکشد و خانه های آنان را به آتش میکشد
چرا امام جواد با دختر قاتل پدرش ازدواج کرد؟
در سنت برخی از معصومان و رهبران دینی مسایلی وجود دارد که از اسرار الهی بوده و شناخت آن مشکل است مانند کشتن کودکی توسط حضرت خضر که مورد اعتراض حضرت موسی علیهالسلام قرار گرفت
1- اجبار امام به ازدواج: اگر امام ازدواج نمیکرد، ممکن بود امام را ترور کند گرچه در قاموس ائمه علیهالسلام ترس از مرگ وجود ندارد، ولی در آن مقطع زنده بودن و رهبری او نقش بنیادی در حفظ دین و مصالح مسلمانان داشت
2- حفظ شیعیان: یکی از استراتژیهای مهم خلفای اموی و عباسی، شیعه ستیزی بوده و آنان از هیچ جنایتی علیه علویان دریغ نکرده و به آزار و زندانی و قتل آنان میپرداختند
3- تکلیف گرایی: بی تردید فعالیت های ائمه ع ریشه در انجام تکالیف الهی داشته و همة فعالیتهای آنان مبتنی بر مصالح است
امام با نفوذ در مرکز حکومت سعی میکرد که شیعیان حفظ شده و تا اندازه ای از سیاست دین ستیزی مأمون جلوگیری نماید و به جامعة دینی خدمت کند با اتخاذ سیاست های منطقی به رغم آن که با ام الفضل ازدواج نمود، تحقق اهداف مأمون را در خصوص ازدواج دخترش غیر ممکن ساخت
یکی از مباحثات امام با یحیی در مورد خلفا :
یحیی از علمای دربار، ابوبکر و عمر را با جبرئیل و میکائیل مقایسه میکنند و امام میفرمایند ابوبکر و عمر سالها مشرک بودند در حالیکه آندو فرشته همواره بندگی میکردند
جای دیگر می گوید : ابوبکر و عمر پیران بهشت و عمر چراغ جنت است ؛ امام در جواب می فرمایند :در بهشت با وجود ملائک و پیامبران که از انوار الهی سرشارند نیازی به نور عمر نیست
و روز دیگری در مقابل 80 تن از علمای بزرگ نیز در باره محرمیت سوالاتی را پاسخ میدهند که همگی به هوش و بی انتهای امام گواهی میدهند
علما و فقهای دربار در مورد قطع کردن دست دزد اختلاف داشتند عده ای از مچ و تعدادی از آرنج ولی زمانی که متوسل به امام میشوند ایشان میفرمایند کف دست از آن خداست برای سجده و آرنج برای وضو، بایستی از انتهای انگشت قطع گردد
امام با عمر کوتاهش دارای 257 شاگرد بود
تعداد220 حدیث از او به یادگار مانده و بعضی از شاگردان مهمش همان شاگردان امام رضا بودند یکی از اصحاب و شاگرد امام عبدالعظیم حسنی بودند که مقدار قابل توجهی حدیث از آن حضرت نقل کرده اند که در ری سکنی میگزینند
در اثر فعالیتهای او پیشرفت تشیع رو به گسترش نهاد قم هم یکی از مراکز شیعه بود و احمد بن محمد (شیخ القمیین)
نماینده امام رضا حتی تا امام عسکری(ع) در این شهر بودند شاگردان نیز هر کدام به گونهاى مورد تعقیب و گرفتارى بودند
فضل بن شاذان را از نیشابور بیرون کردند عبدالله بن طاهر چنین کرد و سپس کتب او را تفتیش کرد و چون مطالب آن کتابها را درباره توحید بود، قانع نشد و گفت مىخواهم عقیده سیاسى او را نیز بدانم
http://m5736z.blog.ir/post/JAVAD
ارتباط شیعیان ایران با امام جواد(ع)
ایرانیان به دوستی با اهل بیت(ع) مشهورند و همواره با آنان در ارتباط بوده و میباشند. از جمله این امامان، حضرت جواد(ع) میباشد. شیعیان ایران، افزون بر ارتباط با وکلای آن حضرت در ایام حج نیز در مدینه با امام(ع) دیدار می کردند
بنابر روایتی، گروهی از شیعیان ری به دیدار آن حضرت شرفیاب شدند. قم نیز یکی از مراکز مهم شیعه بوده که در دوران امام جواد(ع) با آن حضرت در ارتباط بودند و از وجود آن حضرت استفاده میکردند
13 رجب
امام علی علیه السلام
سیزدهم رجب ده سال قبل از بعثت داخل کعبه متولد شدند
حضرت علی(ع) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می باشد
فاطمه دختر اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت:
خداوندا ! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم
پرودگارا ! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما!
لحظه ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس بن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد
فاطمه وارد کعبه شد، و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان گیتی مهمان خدا بود. و نوزاد خویش سه روز پس از سیزدهم رجب سی ام عام الفیل فاطمه را به دنیا آورد
دختر اسد از همان شکاف دیوار که دوباره گشوده شده بود بیرون آمد و گفت: پیامی از غیب شنیدم که نامش را " علی " بگذار
دوران کودکی
حضرت علی(ع) تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند می خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید پیامبر اکرم(ص) وی را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد
تا آنکه، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب عموی پیامبر، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگی روبرو شد. رسول اکرم(ص) با مشورت عموی خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد
عباس، جعفر را و پیامبر(ص)، علی(ع) را به خانه خود بردند. به این طریق حضرت علی(ع) بطور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت
علی(ع) آنچنان با پیامبر(ص) همراه بود، حتی هرگاه پیامبر از شهر خارج می شد و به کوه و بیابان می رفت او را نیز همراه خود می برد
بعثت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)
شکی نیست که سبقت در کارهای خیر نوعی امتیاز و فضیلت است. و خداوند در آیات بسیاری بندگانش را به انجام آنها، و سبقت گرفتن بر یکدیگر دعوت فرموده است
از فضایل حضرت علی(ع) است که او نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر(ص) باشند. ابن ابی الحدید در این باره می گوید: بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه " معتزله" اختلافی نیست که علی بن ابیطالب نخستین فردی است که به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است .
روزی متوجه نماز و عبادت آن دو شده و کنجکاو میشود و سوال مینماید پیامبر توضیح میدهند و علی فرصت میخواهد تا با ابوطالب مشورت نماید و بعد از چند روزبه این نتیجه میرسد که خداوند برای آفرینش من با ابوطالب مشورت نکرد و اولین مردی بود که اسلام آورد
حضرت علی ( ع ) نخستین یاور پیامبر ( ص )
در این میان تنها حضرت علی(ع) مجری طرحهای پیامبر(ص) در دعوت الهی اش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد
در همین ضیافت پیامبر(ص) از حاضران سؤال کرد: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟ فقط علی(ع) پاسخ داد: ای پیامبر خدا! من ترا در این راه یاری می کنم پیامبر(ص) بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب
پیامبر ص فرمود: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی(ع) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست. از افتخارات دیگر حضرت علی(ع) این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا(ص) در بستر ایشان خوابید و زمینه هجرت پیامبر(ص) را آماده ساخت
ولادت علی علیه السلام افتخار الهی
ولادت علی علیه السلام عادی نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوی توأم بوده است
مادرش خدا پرست بوده و با دین حنیف ابراهیم (ع) زندگی می کرد و پیوسته به درگاه خدا مناجات کرده و تقاضا می نمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا زمانی که به این کودک حامل بود، خود را مستغرق در نور الهی می دید و گویی از ملکوت اعلی به وی الهام شده بود که این مولود با سایر موالید فرق بسیار دارد
و چنین افتخار منحصر به فردی که برای علی در اثر ولادت در اندرون کعبه حاصل شده بر احدی از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آینده به دست نیامده و این سخن، حقیقتی است که اهل سنت نیز به آن اقرار و اعتراف دارد
پیش از آن حضرت احدی در خانه کعبه ولادت نیافت مگر خود علی
و این فضیلتی است که خدای تعالی به علی علیه السلام اختصاص داده تا مردم، مرتبه بلند او را بشناسند و از او تجلیل و تکریم نمایند (فصول المهمه ص 14)
در بعضی روایات آمده که فاطمه بنت اسد پس از وضع حمل (پیش از اینکه به وسیله ندای غیبی، نام او علی گذاشته شود) نام کودک را حیدر نهاد و هنگامی که او را قنداق کرد و به دست شوهر خود داد، گفت «خذه فانه حیدر»
و به همین جهت آن حضرت در غزوه خیبر به مرحب، پهلوان معروف یهود فرمود: انا الذی سمتنی امی حیدرة/ضرغام اجام و لیث قسورة
من آن کسی هستم که مادرم نام مرا حیدر نهاد، شیر بیشه ام چنان شیری که زورمند و پنجه افکن باشد
من آن کسی هستم که مادرم نام مرا حیدر نهاد
شیر بیشه ام چنان شیری که زورمند و پنجه افکن باشد
و چون نام آن حضرت علی گذاشته شد، نام حیدر جزء سایر القاب بر او اطلاق گردید و از القاب مشهورش حیدر و اسدالله و مرتضی و امیرالمؤمنین و... بوده و کنیه آن جناب، ابوالحسن و ابوتراب است
ولادت علی علیه السلام در اندرون کعبه، مفاخر بنی هاشم را جلوه تازهای بخشید و شعرای عرب و عجم در این مورد اشعار زیادی سروده اند
این فضیلت علوی، افتخاری الهی است که احدی از آحاد آفرینش، به آن مفتخر نشده است
شکافتن دیوار کعبه چقدر مستند است؟
«یزید بن قعنب گوید: پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانه کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان ع را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد
ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم
او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت ها را در خانه من می شکند و بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می کند
شکافتن دیوار کعبه چقدر مستند است؟
خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد [هزار حدیث در فضائل امام علی ـ علیه السلام روضه الواعظین، ج1، ص 76 کشف الغمه ج1، ص59، و شیخ طوسی، امالی، ص 80، شیخ صدوق علل الشرایع ص56]
این رویداد با اندکی تفاوت در منابع بسیاری ذکر شده است و از شگفتی های این واقعه مهم تاریخی این است که فاطمه بنت اسد نه از در خانه بلکه با شکافته شدن دیوار آن وارد کعبه گردید تا این رویداد عجیب دلیل و برهانی روشن تر بر معجزه باشد و آیندگان نتوانند آن را پدیده ای تصادفی و اتفاقی قلمداد کنند
و جالب این است که پس از گذشت قرن ها از آن رویداد مهم و تجدید ساختمان کعبه و تعمیر آن و پر کردن جای شکاف با نقره، هنوز هم اثر شکاف بر دیوار خانه، خود را نمایان می سازد [امام علی ،از ولادت تا شهادت،ص43-41]
https://telegram.me/joinchat/BBqowj2EZTG2IQR4UJ0XxA
ولادت امام علی (ع) در کتب اهل سنت
1- حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری، که همه بزرگان اهل سنت او را مورد اعتماد و استناد دانسته اند در کتاب بسیار معروفش، «مستدرک صحیحین»می گوید: روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ـ کرّم الله وجهه، را در خانه کعبه به دنیا آورده است.[مستدرک الصحیحین ج3،ص483]
2- محمد شریف خان شیروانی در کتاب «چوتهی کتاب» به ولادت امام علی ـ ع ـ در درون کعبه و شکافته شدن دیوار کعبه و شنیده شدن صدای هاتف غیبی تصریح کرده است [مولود کعبه ص1]
3- مولوی حافظ حکیم ظهیر احمد سهسوانی در کتاب «ظهیر البشر» در احوال و فضائل ائمه می نویسد: «چون خداوند اراده نمود که شرفی بر شرفهای کعبه بیفزاید، دیوار کعبه را بشکافت و فاطمه بنت اسد را به درون کعبه فرا خواند و فاطمه فرزندش علی را در درون کعبه به دنیا آورد [مولود کعبه ص218]
4- علامه حسن بن امان الله مولوی عظیم آبادی هندی، درکتاب تجهیز الجیش، جریان ولادت امام علی ـ ع ـ را طبق روایت «بشائر المصطفی» از یزید بن قعنب نقل کرده است [مولود کعبه ص 222]
حکمت ولادت در کعبه:
مهمتر از ولادت در داخل کعبه که در میان تمامی آحاد بشر اختصاص به امام علی ع دارد، حکم و پیام این مشیّت الهی است، چرا که اهمیت هر واقعهای به حکمت و پیام آن است
ما معتقدیم که خداوند متعال علیم و حکیم است و فعلی از او صادر نمیشود مگر آن که حکمتی داشته باشد و حتی برگی از درختی نمیافتد، مگر آن که بر اساس مشیّت حکیمانه او باشد
حکمت تولد حضرت علی ع در داخل کعبه چیست و خداوند حکیم چه پیامی در این مشیّت حکمیانه برای عالمیان و به ویژه مسلمانان قرار داده؟!
حکمت ولادت در کعبه 2:
پس، علی ع در کعبه به دنیا آمد تا همگان بدانند، خداوند علیم و حکیم از انسان عاقل که اشرف است، نخواسته تا سنگ را قبله خود قرار دهد! بلکه این سنگها که به صورت دیوار مکعبی درآمدهاند، فقط نشانی فیزیکی است
لذا باید همگان بدانند که روح کعبه و قبلهی موحدین، همان آدم و انسان کامل است، همان خلیفةالله است که همگان باید (مانند ملائکه) برای عبادت الهی بدانسو سجده کنند
و اگر جهت را برگردانند (مانند ابلیس)، از مقام خود هبوط کرده و از جرگه عبادالرحمن و تسلیم شدگان امر الهی(مسلمانان) خارج میشوند
حکمت ولادت در کعبه 3:
پس کعبه، زادگاه ولایت است و از این رو قبله مسلمانان قرار گرفته
ظاهرش برای جهتگیری ظاهری و باطنش برای جهتگیری باطنی
ظاهرش دیواری از سنگ و خاک است و بدن خاکی ما در عبادت بدان سو توجه میکند و درون باطنش ولایت است که روح باید برای عبادت بدانسو توجه کند ... .
از این روست که در زیارتها نیز میخوانیم که «کعبه به علی شرف یافت شَرّفَ بِهِ مَکّةَ وَ مِنا، نه این که شرفِ اشرف مخلوقات پس از نبی اکرم ص به تولد در کعبه باشد
. ملاحظه: جای این شکاف بردیوار کعبه (رکن یمانی) چند ماه پیش موجود بود که اخیراً توسط وهابیت پوشانده شد
آنقدر با پیامبر نزدیک بود که حدیث منزلت نازل شد
انت منی بمنزله هارون من موسی علی (ع) در شب هجرت در بستر محمد(ص) میخوابد و جان او را نجات میدهد،
در جنگ بدر نزدیک به سی تن از مشرکان را به هلاکت میرساند، در احد همه گریخته اند در کنار مولایش میماند،
یک ضربه شمشیر وی در خندق که برعمروبن عبدود میزند از طرف پیامبر برتر از عبادت انس و جن دانسته است
و بالاخره او در تمام جنگها پرچمدارسپاه اسلام است
http://m5736z.blog.ir/post/ALI
15رجب
آغاز رسالت بعداز شهادت سیدالشهداء سنگین و بسیار دشوار بود که هر کسی یارای تحمل و به انجام رساندن آن را نداشت مگر بانوی بزرگ اسلام، عقیله بنیهاشم، حضرت زینبکبری(ع)
شأن و فضیلت این بانوی آگاه، شجاع و پرهیزگار سخن بسیار است، چنانکه از هنگامه ولادت با سعادت آن حضرت تاکنون، دوست و دشمن، شخصیت قوی و سجایای بیشمار اخلاقی آن حضرت را مورد تمجید و تحسین قرار داده و از جرأت، خرد، ادب، ایثار و ایستادگی بینظیر این بانوی ستم ستیز و تاریخساز به شگفتی یاد کردهاند
شداید، مرارتها، مصائب، و محنتهایی که آن بانوی عظیمالشان متحمل شد، به راستی از تاب و توان و تحمل هر انسانی خارج است و اگر به آن حضرت لقب امالمصائب دادهاند به تحقیق چنین است و زبان از شرح و بیان حماسه پایداری و حق جویی آن حضرت قاصر و الکن است
http://m5736z.blog.ir/post/ALI
زینب (س) در خاندان پاک وحی (ع) دارای موقعیت و جایگاه رفیع و ممتازی است
او نوه پیامبراکرم (ص)، فرزند فاطمه زهرا (س) و علی مرتضی (ع)، خواهر فداکار امام حسن (ع)و امام حسین (ع)، عمه گرامی و پرستار امام سجاد (ع)، مادر دو شهید و... است
حضور حضرت زینب(س) در چنین خانواده برجستهای تنها به پیوندهای خویشاوندی محدود و منحصر نبود
پدرش او را زینب به معنی "زینت پدر" نام نهاده بود و زینت پدری چون علیبنابیطالب (ع) بودن، مفهوم سادهای نبود و مسئولیت فراوانی را به همراه داشت که زینب (س) این مهم را با تمام وجود دریافته بود
زینب (س) مصداق کامل شیعه بودن را میدانست، از این رو در تمام عمر گرانبهای خویش با احساس مسئولیت به معنای عمیق کلمه
لحظهای از انجام وظیفه بزرگی که برعهده داشت کوتاهی نکرد و با دل و جان به یاری چهار امام زمان خود برخاست و حتی ازدواج او با عبدالله بن جعفر و موانع و محدودیتهای زمانه، نتوانست عزم و اراده راسخ و آهنین او را در این طریق نرم کند.
عقیله بنی هاشم تربیت یافته مکتبی است که خوفی از جانبازی و شتافتن به سوی مصائب و مخاطرات ندارد و عظمت هر مکتبی را میتوان از اسوهها و انسانهای تربیت یافته در آن شناسایی کرد
به این اعتبار زینب(س) میوه شجره طیبهای است که همانندی ندارد، آنچنان که شخصیت او نه فقط به عنوان الگویی جامع و پیشرو و برای زنان، بلکه برای مردان، و نه فقط برای مسلمانان بلکه برای تمامی آزادگان جهان در تمامی ادوار تاریخ، مطرح و ماندگار است.
کربلا، کوفه، شام و مدینه، هر یک در بردارنده جلوههایی از عظمت عالمه آل محمد (ص) هستند، و آن حضرت در همه صحنهها آن قدر بزرگ و شکوهمند ظاهر شده است که هر شاهد و ناظری را به ستودن و تکریم این بانوی گرانقدر وامیدارد
چنانکه حضرت زینالعابدین، امام علیبن حسین (ع) در ستایش شخصیت عمه بزرگوار خویش چنین فرمودهاند: "انت بحمدالله عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه" یعنی شما به حمد خدا عالمه استاد ندیده و دانایی مکتب ندیدهای
ایثار و از خودگذشتگی حضرت زینب (س) :
زینب مجلله دراین صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است
او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مى خرد و در تمام صحنه ها، دیگران را بر خود مقدم مىدارد
او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمىکرد و آن را نیز به کودکان مىداد.
در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت
امام زین العابدین علیه السلام مىفرماید:
عمه ام زینب [در مدت اسارت]، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مىدادند، بین بچه ها تقسیم مىکرد، چون در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان مىدادند
او سختى ها و تازیانه ها را به جان خود مى خرید و نمى گذاشت بر بازوى کودکان اصابت کند
یکى از بارزترین اوصاف زینب ع روحیه بخشى اوست
او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن ع نقش مهمى را براى تسلاى بازماندگان ایفا کرد.
پس از شهادت امام حسین ع و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوى زینب بیشتر ظهور کرد
او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودى قتلگاه تا کوچه هاى تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود
او حتى تسلى بخش دل امام سجاد ع بود، آن جا که مىگفت: لا یجزعنک ما ترى، فوالله ان ذلک لعهد من رسول الله الى جدک و ابیک و عمک؛ [اى پسر برادر!] آن چه مىبینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد
به خدا سوگند! این عهد رسول خدا با جد، پدر و عمویت است
ولایت مدارى حضرت زینب (س) :
ولایتمداری ویژگی اصلی شخصیتی حضرت زینب (س) بود که در تمام ابعاد وجودی ایشان نمایانگر است
ایشان از همان ابتدا خطبه فدک را که منسوب به حضرت فاطمه زهرا(س) است را حفظ کرده و از راویان آن بود که همین امر تاثیر زیادی در شکل گیری صحیح شخصیت ایشان داشت
در خطبه شهر کوفه فرمود: لکه ننگ کشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟
و همچنین در مجلس ابن زیاد، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود
از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت بود؛ چه در دوران امام حسین ع و چه در دوران امام سجاد ع حتى در لحظه اى که خیمه گاه را آتش زدند
یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: اى یادگار گذشتگان ... خیمه ها را آتش زدند ما چه کنیم؟
http://m5736z.blog.ir/post/ZYNAB
ایراد خطبه فدک منسوب به فاطمه(س)
ابن عباس که ظاهرا خطبه حضرت زهراعلیها السلام را نقل کرده است میگوید که خطبه حضرت زهرا را از حضرت زینب آموختهام
وقتی به این خطبه توجه میکنیم، میبینیم که آنقدر بلاغت و فصاحت دارد که جای بسی شگفتی است و این خطبه دقیقا زمانی نقل میشود که حضرت در سنین سه چهار سالگی قرار دارند
خطبه را میشنوند و برای دیگران بدون هیچ عیب و نقصی بیان میکنند که این خود نشانگر کمال علمی حضرت زینبعلیها السلام میباشد
کلاسهای تفسیر حضرت زینب(س) زبانزد خاص و عام بود که مردمان زیادی را از مناطق مختلف روانه این نشستها کرده و مملو از عشق و دلدادگی میکرد که این محافل تاثیر بهسزایی در تعمق زنان در سورههای قرآن کریم داشت
حضرت آن همه سختی و مصیبت های سنگین و طاقت فرسا که دید بیمار شد و به شهادت رسید (منتخب التواریخ ص67)
براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند
البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمیدهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال میزنند (زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 592).
در تاریخ و روز وفات آن حضرت مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.
ماجراى کربلا پایان پذیرفته، ولى غمهاى زینب فراموش شدنى نیست. هر لحظه او کربلا و عاشورا و اسارت و درد رنج است
در مدینه قحطى سختى رخ داده است. عبدالله بن جعفر به دلیل اینکه دستش از سرمایه دنیا تهی گشته راهى شام مى گردد و به کار زراعت مشغول مى شود
ولى زینب، هر روز او گریه و داغ دل است. مدتى مى گذرد که زینب گرفتار تب وصل خانواده اش مى گردد و هر لحظه مریضى او شدت پیدا مى کند، تا اینکه نیمه ظهر به همسر خویش عبدالله مى گوید: (بستر مرا در حیاط به زیر آفتاب قرار بده )
او را در حیاط جاى دادم که متوجه شدم چیزى را روى سینه خویش نهاده و مدام زیر لب حرفى مى زند. به او نزدیک شدم دیدم پیراهنى را که یادگار از کربلاست؛ یعنى پیراهن حسین را، که خونین و پاره پاره است، بر روى سینه نهاده و مدام مى گوید: (حسین ، حسین ، حسین !...)
لحظاتى بعد او وارد بر حریم اهل بیت النبوة گشت و کارنامه عمرش به به خیر و سعادت ختم گردید