تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

امر به معروف و نهی از منکر در آموزه های دینی

امر به معروف و نهی از منکر موجب برپایی و استحکام ارزش ها در جامعه می شود. امر به معروف و نهی از منکر یکی از واجبات دین و فروع آن می باشد زیرا همه فطرت های پاک کارهای معروف و عام المنفعه را و نبود نقص و منکر را در جامعه دوست دارند و از بدی ها متنفرند و رنج می برند

«معروف» از «عرف» به معنای مشهور، جود، بخشش، کار نیک و نیکی، انصاف و همراهی با اهل خانه و مردم آمده است

امر به معروف و نهی از منکر، در لغت به معنای خواستن چیزی است که نفوس بشری به سبب آن، آرامش یابد.
«منکر» از ماده نکر به معنای کار دشوار و زشت، ضد معروف است هر چیزی را که شریعت، قبیح و حرام بداند منکر است

نهی از منکر، عبارت است از باز داشتن انسان از انجام کارهای زشت و نامعقول و جلوگیری از اموری که در واقع انسان از آن ترس و نفرت دارد ولی به واسطه جهل و غفلت گاه مرتکب آن می گردد.

 

 دستور خداوند به امر به معروف و نهی از منکر

ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف وینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون آل عمران104) قرآن با لام تاکید دستور می دهد که باید عده ای مردم را به کارهای خیر دعوت و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آن گاه اینان راستگارانند و در نتیجه جامعه را به راستگاری می کشانند

زیرا این دو کار راه نجات را بیان کرده و مانع را نیز از راه پیشرفت برطرف می سازد.

در اسلام چیزی به نام دعوت به سوی خیر وجود دارد که همان ارشاد فرد جاهل است

خداوند هیچ گاه راضی نمیشود که انسان ها در برابر یکدیگر بی اعتنا باشند، بلکه موظف اند در صورتی که کسانی در جهل به سر می برند، تعلیمشان دهند، اگر در غفلت اند، آنان را متنبه سازند، اگر آلوده به گناه اند، آنان را از انجام معصیت نهی و به انجام واجبات، امر کنند

امر به معروف و نهی از منکر، سلاحی در دستان پیامبر(ص) الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراه و الانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر؛  کسانیکه از فرستاده و پیامبر امی پیروی می کنند،

 

 بهترین امتها

افراد و امتی که به ترویج این عبارت نورانی بپردازند بهترین انسانها و امت ها خواهند بود که خداوندمنان فرمودند کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله آل عمران110

کسانیکه به خدا ایمان آورده و به جامعه وارد شده و مردم را به کارهای خوب راهنمائی کرده و از بدیها برحذر می دارند نهی از منکر می کنند بهترین ها هستند

ایندو از والاترین و شریف ترین واجبات می باشند و به وسیله اینها واجبات دیگر اقامه می گردد و وجود این دو از ضروریات دین است و منکر آن در صورت توجه به لازم انکار و ملزم شدن به آن از کافران خواهدبود

امر به معروف و نهی از منکر همانند نماز و روزه، واجب است یکی از نوترین، شیرین ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است...

در اهمیت این دو واجب و ضروری، دین آمر به معروف و ناهی از منکر را خلیفه خداوند در جامعه دانسته

 

 معروف و منکر را از سه راه می توان شناخت:
امر به معروف شروع دین اسلام است یعنی شناخت واجبات و محرماتی که در قرآن کریم و سنت رسول گرامی پروردگار و همین طور در احادیث اهل بیت (ع) ذکر شده.
راه عقل، با این بیان که از طریق عقل سلیم می توان معروفات و منکرات را شناخت
راه فطرت، نهادی که دائما ً متوجه ذات باریتعالی است و انسان را از وسوسه های شیطانی دور می سازد

تشخیص فطری معروف و منکر، یک تشخیص کاملا ً پاک و صحیح است و از این طریق می توان متوجه شد که معروف کدام است و منکر چیست؟

در جامعه ای که سرنوشت اعضایش به هم پیوسته است تنها با سلامت اعضای آن، جامعه سالم می ماند و امر به معروف و نهی از منکر بزرگترین ضامن سلامت جامعه است

امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه اجتماعی نیز هست چرا که دین اسلام بهترین و کاملترین قوانین در صورت انجام آن قوانین، انسانیت از گزند انحراف و آلودگی گناه و معصیت به دور خواهد بود.

 

 فلسفه امر و نهی الهی
این انسان است که از انجام عبادات و رعایت دستورات الهی سودمند و بهره مند می شود و عدم رعایت آنها ضررش مستقیما متوجه خود انسان می شود

ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها: یعنی اگر نیکی کنید بنفع خودتان است و اگر بدی کنید بضرر خودتان است (اسراء7)

فمن اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فانما یضل علیها هر کس هدایت شود (و اطاعت دستورات خدا و رسولش را کند) به نفع خودش است و اگر گمراهی را برگزیند به ضرر خودش است (یونس108) اگر عمل صالح پیش بگیرید به نفع خودتان است (15جاثیه)

اگر کفر ورزید بازگشت کفر به خودتان است (یعنی دودش به چشم خودتان می رود) (39فاطر) اگر بخل ورزیدید بخل بضرر خودتان است و البته خداوند غنی و بی نیاز است

و انتم الفقرا: در حالیکه فقیر واقعی و ذاتی، شما انسانهایید (محمد38)

بنابراین آثار و نتایج رعایت دستورات الهی اعم از انجام واجبات یا ترک محرمات، بازگشتش به خود انسان است در وهله اول و در مرحله دوم متوجه جامعه انسانی می گردد.

 

 صفات آمر و ناهی

هماهنگی حرف و عمل:

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ‎‎ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ (بقره44‏‎(‎ آیا مردم را به نیکى فرمان مى دهید و‎ ‎خود را فراموش مى کنید؟

گفتار نرم:

موسی و هارون(ع) با فرعون به‎ ‎نرمی و گفتار نرم سخن بگویید‎ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا ‎‎لَّیِّنًا طه43

حوصله و بردباری:

هرگاه با افراد ناآگاه برخورد کنند، با سلام (و‎ ‎مسالمت) از کنار آنها گذر می کنند (فرقان63‏‎

کاری برای خدا:

‎انجام این وظیفه نباید با انگیزه‌های مادی و دنیوی‎ ‎آمیخته گردد، هدف باید خدا باشد

صبر و تحمّل:

یا بنىّ اقم الصّلوة و أمر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر على ما اصابک (لقمان17‏‎

انتقاد از کار، نه از شخص:

‎شخصی از امام کاظم(ع پرسید: یکی از‎ ‎یاران شما شراب خورده. امام فرمود: از کارش دوری جویید،‎ ‎نه از خودش توجه به خصوصیات اخلاقی هر فرد ‎ هر کس خلق و خویی دارد و با هر کس‎ ‎باید طور خاصی سخن گفت (بحارالانوار، ج27، ص137)

 

  آثار امر به معروف و نهی از منکر از ‎‎دیدگاه معصومین(ع

حفظ اسلام و احکام آن

تقویت مؤمنان:‎ کسی که امر‎ ‎به معروف کند، پشت مؤمنان را محکم کرده است‎ ‎(نهج البلاغه حکمت31‏‎)
بدست آوردن خلافت الهی
آبادی زمین امام باقر(ع): به وسیله امر‎ ‎به معروف و نهی از منکر، زمین آباد می شود‎) ‎بحار‌الانوار ج74 ص385‏‎
رستگاری‎: آل‌عمران104‏‎
تضعیف کفار: کسی که‎ ‎نهی از منکر کند، بینی کافران را به خاک مالیده است (نهج البلاغه ‎حکمت31‏‎
خیر و نیکی :‎پیامبر اعظم(ص): امت من تا‎ ‎وقتی امر به معروف و نهی از منکر می کنند، در خیر و خوشی هستند (وسائل‌الشیعه، ج11،‎ ‎ص398‏‎
اصلاح اجتماع : ‎امام خمینی(ره) اصل امر به معروف و نهی از‎ ‎منکر برای همین است که جامعه را اصلاح کند‎) ‎صحیفه امام، ج10، ص1‏‎)

امنیت :‎امام باقر(ع): بوسیله امر‎ ‎به معروف و نهی از منکر، راه ها امن میگردد (وسائل‌الشیعه ج11)

 

  آثار ترک امر به معروف و نهی از‎‎ منکر از دیدگاه معصومین(ع

تسلط اشرار :‎امام رضا(ع) می فرماید: امر به معروف‎ ‎و نهی از منکر کنید؛ وگرنه، اشرار بر شما چیره می شوند و خوبانتان دعا می کنند و‎ ‎مستجاب نمی‌گردد (وسائل‌الشیعه ج11 ص404‏‎
محرومیت از برکات الهی:

 ‎امام صادق(ع): هر گناهکاری‎ ‎که در قومی گناهی انجام دهد و بر معصیتش ادب نشود، نخستین چیزی که خدا آن قوم را به‎ ‎آن گرفتار می سازد، محرومیت از برکات الهی است (وسائل‌الشیعه ج11‎ ص404‏‎

عقوبت الهی:

 ‎امام علی(ع) ‌: خداوند عموم‎ ‎مردم را به گناه پنهانی گروه خاصی عذاب نمی کند، ولی وقتی عده ای آشکارا گناه کنند‎ ‎و عامه مردم از آن جلوگیری ننمایند هر دو گروه مورد عقوبت خدای عزّوجلّ قرار می‎ ‎گیرند (وسائل‌الشیعه ج11 ص407

 

 مبانی امر به معروف و نهی از منکر
الف: نوع وجوب

برخی قائل به وجوب عینی و برخی دیگر به وجوب کفایی این فریضه معتقدند
1: وجوب عینی

فیض کاشانی بر این اعتقاد است که اگر شرائط فراهم باشد و شخصی که آگاهی (از معروف و منکر) دارد نیز منحصر در یک شخص شود این واجب عینی می شود و حتما باید به آن عمل شود: إذا اجتمعت الشرائط و کان المطلع منفردا تعین علیه
2: وجوب کفایی

واجب کفائی با انجام یکی از این افراد، تکلیف از دیگران ساقط می شود
فیض کاشانی (در صورت اجتماع شرائط و عدم انحصار در یک شخص) معتقد به کفایی بودن امر به معروف و نهی از منکر می باشد

اما مشهور فقها (آن گونه که بحرانی در کتاب خود می نویسد) به کفائی بودن آن نظر دارند و قد اختلف فی هذا الوجوب هل هو کفائی أو عینی؟ و المشهور الأول میان کفائی یا عینی بودن (امر به معروف و نهی از منکر) اختلاف شده است ولی نظر مشهور همان اولی (کفائی بودن) است.

 

 شرائط امر به معروف و نهی از منکر:
شناخت معروف و منکر

آگاهی و شناخت لازم به معروف و منکر داشته باشد
احتمال تاثیر

آیا آنچه از آن نهی کرده و یا به آن امر می نماید در مخاطب موثر می افتد یا این که این چنین نخواهد بود و اگر امر و نهی کند موضوع پیچیده تر شده و شخص نه تنها از منکر اجتناب نخواهد نمود بلکه در انجام آن لجاجت نیز خواهد ورزید.
اصرار فرد خاطی بر انجام منکر
اشخاصی که مرتکب منکرات می شوند بر انجام آن اصرار و تکرار نمایند و تصمیم بر ترک آن تحت هیچ شرائطی نداشته باشند به این که کما و کیفا بر دایره و دامنه مصادیق منکرات افزوده و از آن اجتناب نکنند.
خطر عدم ترتب مفسده عدم خوف از ضرر
نباید بر انجام امر به معروف و نهی از منکر، مفسده دیگری مترتب گردد مثلا اگر شخصی به این واجب اقدام کند خودش به خلاف کشیده شود یا این که در مظان خلاف قرار گیرد و یا به آبرو، جان و ... او و اطرافیانش صدمه ای وارد آید

عدم توهین - حسن خلق؛

  

دعوت به حق و مبارزه با فساد

سابق بر این در ممالک اسلامى تشکیلاتى مخصوص ‍ مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیتهاى اجتماعى به نام اداره حسبه و ماءموران آن به نام (محتسب) و یا آمرین به معروف وجود داشته است که ماءمور بودند با همکارى یکدیگر با هر گونه فساد و زشتکارى در میان مردم، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حکومت مبارزه کنند، و هم چنین مردم را به کارهاى نیک و پسندیده تشویق نمایند

بنابراین وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع، هیچگونه منافاتى با عمومى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد.
در اجتماع چیزى به عنوان ضرر فردى وجود ندارد، و هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک زیان اجتماعى در آید، و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششى خوددارى نکنند.

 

آیا امر به معروف موجب سلب آزادى است ؟

با اینکه به طور مسلم زندگانى دسته جمعى براى افراد بشر فوائد و برکات فراوانى دارد و حتى این نوع مزایا انسان را وادار به زندگانى اجتماعى کرده است

ولى در مقابل آن محدودیتهائى نیز براى او ببار مى آورد، و چون در برابر فوائد بیشمار زندگى دسته جمعى ضرر این نوع محدودیتها جزئى و ناچیز است

لذا بشر از روز اول تن به زندگى اجتماعى داده و محدودیتها را پذیرفته است، و از آنجا که در زندگى اجتماعى سرنوشت افراد بهم مربوط است، و به اصطلاح افراد اجتماع در سرنوشت یکدیگر اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعى و خاصیت زندگى دسته جمعى است

چنانچه این مطلب به طرز جالبى در حدیثى که از پیامبر اکرم ص آمده. بنابراین انجام این فریضه نه تنها با آزادیهاى فردى مخالف نیست ، بلکه وظیفه اى است که افراد در مقابل یکدیگر دارند.

 


آیا امر به معروف تولید هرج و مرج نمى کند؟

امر به معروف و نهى از منکر داراى دو مرحله است ، مرحله نخست که جنبه عمومى دارد، شعاع آن محدود است، و از تذکر و اندرز دادن و اعتراض و انتقاد نمودن و مانند آن تجاوز نمى کند، مسلما یک اجتماع زنده باید تمام نفراتش در برابر مفاسد داراى چنین مسئولیتى باشند

ولى مرحله دوم که مخصوص جمعیت معینى است و از شؤون حکومت اسلامى محسوب مى شود، قدرت بسیار وسیعى دارد

به این معنى که اگر نیاز به شدت عمل و حتى قصاص و اجراى حدود باشد این جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم شرع و متصدیان حکومت اسلامى انجام وظیفه کنند

بنابراین با توجه به مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منکر، و حدود و مقررات هر یک، نه تنها هرج و مرجى در اجتماع تولید نمى شود، بلکه اجتماع از صورت یک جامعه مرده و فاقد تحرک بیرون آمده به یک جامعه زنده تبدیل مى گردد.

 

امر به معروف از خشونت جدا است ؟

باید در انجام این فریضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نیت و پاکى هدف را فراموش نکرد، و جز در موارد ضرورت از راههاى مسالمت آمیز وارد شد، نباید انجام این وظیفه را مساوى با خشونت گرفت

ولى متاءسفانه بعضى افراد به هنگام انجام این وظیفه، در غیر مورد ضرورت، از راه خشونت آمیز وارد مى شوند، و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند

و لذا مى بینیم این نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، بلکه گاهى نتیجه معکوس ‍ هم مى دهد

در حالى که روش پیامبر ص و سیره ائمه هدى(ع) نشان مى دهد که آنها به هنگام اجراى این دو وظیفه آنها را با نهایت لطف و محبت مى آمیختند، و به همین دلیل سرسخت ترین افراد به زودى در برابر آنها تسلیم مى شدند.

  

نقش امر به معروف و نهی از منکر در خانواده به ویژه جوانان

یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا و قودها الناس و الحجاره) تحریم،6

ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را از آتشی که آتشگیره اش مردم و سنگها هستند نگه دارید

امام صادق(ع): تامرهم بما امرهم الله و تنها هم عما نهاهم الله عنه فان اطاعوک کنت قد وقیتهم، و ان عصوک فکنت قدمضیت ما علیک

آنها را به آموزه های الهی فرمان دهید و از آنچه که خداوند نهی کرده دور کنید. در چنین شرایطی اگر تو را اطاعت کنند پس به تحقیق آنها را حفظ کرده ای و اگر نافرمانی تو را کنند پس تو به رسالت و وظیفه خود عمل کرده ای.

چهار وظیفه سنگین به گردن متولیان و پدران و مادران در خانواده و فرزندان خداوند متعال قرار دادند:

1) بدعائهم علی طاعه الله، با دعوت آنان به اطاعت از دستورات خدا
2) وتعلیمهم الفرائض: آموزش واجبات به آنان
3) ونهیهم عن القبائح: دور نگه داشتن و نهی از کارهای بد و زشت
4) وحثهم علی افعال الخیر: ترغیب و دستور آنان به کارهای خوب

 

 نهی از منکر حاج محمد اسماعیل دولابی (ره
پدر و مادر در بچگی؛ انسان را به اسم لولو از چیزهای ناگوار،‌ بد و زشت نهی می‌کنند. می‌گویند اگر این کار را بکنی می‌گوییم لولو تو را بخورد. آن وقت انسان حفظ می‌شود و محفوظ می‌ماند. پدر و مادر، انسان را حفظ می‌کنند

انبیاء هم آمدند و همین کار را کردند. چون انسان وقتی هفت ساله یا ده ساله که می‌شود پدر و مادر هم دیگر علم لازم را ندارند

لذا انبیاء آمدند و گفتند این جور نکن، آن جور نکن، آن‌طور نه، این‌طور نه، آن جور نرو، فلان چیز خوب نیست نخور، فلان چیز را بخور، فلان چیز دواست حتما بخور، حتی لولو را هم که به بچه می‌گوییم، خدا و پیغمبر و ائمه (ع) هم فرموده‌اند

قرآن را دیده‌اید که چقدر لولو می‌گوید؟ این چیز را بخور که اگر نخوری آتش جهنم و عذاب و مانند اینهاست. انبیاء آمدند و گفتند این برای تو خوب نیست

این یکی شربت است و غذای توست. اقرار به خدا و "لا اله الا الله" گفتند. گفتند دو رکعت نماز خواندن تو را به بهشت می‌برد، در راحتی می‌برد، به تو عزت می‌دهد، وجدانت زنده می‌شود.

 

 مراقبت از خویشتن یااءیّها الّذین ءامنوا علیکم اءنفسکم لا یضرّکم من ضلّ إ ذاهتدیتم
بعضى چنین پنداشته اند که میان این آیه ى شریفه و دستور امر به معروف و نهى از منکر که ازدستورات مسلّم اسلامى است ، نوعى تضاد وجود دارد

زیرا این آیه مى گوید: شما مراقب حال خود باشید، انحراف دیگران اثرى در وضع شما نمى گذارد. اولا آیه ى مورد بحث مى گوید: حساب هر کس جداست و گمراهى دیگران مانند نیاکان و غیر نیاکان که مشرک یا منافق هستند

لطمه اى به هدایت افراد هدایت یافته نمى زند، حتى اگر برادر هم باشند یا پدر و فرزند. بنابراین شما از آن ها پیروى نکنید و خود را نجات دهید.

ثانیا: آیه ى شریفه در باره ى زمانى است که امر به معروف و نهى از منکر و موعظه تاءثیرى در افراد تبهکار ندارد و قرآن کریم به مؤ منان مى گوید که براى شما هیچ جاى نگرانى وجود ندارد

زیرا شما وظیفه ى خود را انجام داده اید و آن ها نپذیرفته اند و یا زمینه ى پذیرش در آن ها وجود نداشته است . بنابراین ، زیانى از این ناحیه به شما نخواهد رسید.

 

 مراتب امر به معروف و نهی ازمنکر

1-احساس قلبی
نخستین مرتبه نهی از منکر، انکار به قلب است. یعنی زمانی که انسان گناه و انحرافی را در جامعه می بیند، در دل خود آن را تقبیح، و احساس ناراحتی کند
2-اظهار ناراحتی
امیر مؤمنان(ع) فرمود: أدنی الانکار أن یلقی أهل المعاصی بوجوه مکفهره کمترین اقدام در مواجهه با منکر، برخورد سرد و عبوس با اهل آن است

3. اظهار به زبان
مرتبه سوم، به زبان آوردن و تذکر دادن، چنانچه شرایط مناسب بود با زبان لین و نرم، تذکر بدهد؛ در مرحله بعد، باید با لحنی تندتر، از منکر جلوگیری کرد.

4. برخورد فیزیکی
این مرتبه باید با چنین شخصی با تندی برخورد کرد و با اعتراض شدید مانع عصیان او شد

.5 جهاد
حرکت های شهادت طلبانه نیز می تواند از مصادیق جهاد به شمار آید که جنبه امر به معروف و نهی از منکر نیز دارد. حرکت و قیام امام حسین(ع) است

 

 واکنش غرب و اسلام

غربی ها گاهی در مسائل مادی رفتارهای تحسین برانگیزی از خود نشان می دهند؛ برای نمونه، آنان نظم و انضباط را به خوبی رعایت می کنند، یا در رعایت بهداشت و نظافت شهرها، اهتمام بیشتری در قیاس با کشورهای دیگر دارند

اما آنجا که مسائل اخلاقی و معنوی مطرح می شود از خود ضعف نشان می دهند. اینان نه تنها هیچ احساس مسئولیتی در قبال یکدیگر ندارند، بلکه اگر کسی دخالتی در امور دیگری کند، آن را بی ادبی تلقی می کنند.
اما اسلام با هر دو نگرش درباره عدم لزوم نظارت در امور معنوی و بعضی از امور مادی که به فرد مربوط می شود، مخالف است

اسلام مردم را به گونه ای تربیت می کند که همیشه به فکر دیگران باشند؛ حتی در نماز که فرد در حال برقراری رابطه با معبود خویش است، مسلمانان باید از ضمیر جمع استفاده کنند نه مفرد

نظارت اجتماعی هم فقط به امور مادی محدود نمی شود، بلکه مسلمانان باید به امر معنوی نیز توجه داشته باشند.

  

 اگر کسی کاری انجام می دهد که سبب فساد معنوی جامعه می شود، باید وی را از آن کار نهی کرد

بلکه در امور معنوی نهی از منکر لزوم بیشتری دارد؛ زیرا آنچه به روح انسان و امور معنوی او باز می گردد، مهم تر از مادیات و اموری است که به جسم و دنیای او مربوط می شود. مادیات، فانی و تمام شدنی، اما امور معنوی، باقی و پایدارند؛

در حالی که نهی دیگران، از امور دنیایی و مادی، که ضرر و درد آنها موقتی و تمام شدنی است، ضرورت دارد، از این روی، امر به معروف و نهی از منکر در اسلام فقط به ضررهای مادی بازنمی گردد، بلکه اسلام می گوید جلو گناه را هم بگیرید

زیرا گناهکار به عذاب ابدی آخرت دچار می شود. در مکتب اسلام همه مؤمنان به منزله یک پیکرند؛ همان گونه که خود را از گناه دور می سازند، وظیفه دارند دیگران را نیز از گناه دور کنند

در اسلام، افزون بر بینش اخلاقی و عاطفی که انسان را وامی دارد تا مانع از سوختن دیگری بر اثر گناه شود

 

 ضرورت انسان شناسی در امر و نهی:

امر به معروف و نهی از منکر صرفاً یک دستور ساده نیست که با یک اراده امر یا نهی جریان یابد. بلکه عوامل گوناگوتی از برنامه ریزی علمی و توانایی متعارف مؤمنان گرفته تا عوامل معنوی در تأثیر آن نقش دارند که بدون ملاحظه آنها نمی توان منتظر بروز برکات آن در جامعه انسانی بود. مخصوصاً زمانی که جامعه در سایه تمدن، شکل اجتماعی پیچیده به خود بگیرد

در امر به معروف و نهی از منکر سخن از احیای انسان است. انسان شناسی جز با استمداد از علم خالق ابوالبشر و تعلم در محضر شاگردان مباشر و واسطه های او امکان پذیر نیست. امر و نهی انسان ها قواعد طبیعت حیوانی را ندارد چرا که جامعه حیوانات مسخر انسان است که با اراده ای ضعیف و اصوات مخصوص به هر سو رانده می شوند.

خداوند عالم به حضرت موسی (ع) آموزش می دهد که ابتدا سراغ چه کسی برود؟ با چه ادبیاتی؟ چه میزان از تلاش موسی سهم مردم است؟ اگر فرعون طغیان کرد چه کند؟ و...

بدون انسان شناسی و ملاحظه حال تارکین معروف و مرتکبین منکر و معلنین معصیت، اجرای اثربخش این دو فریضه خصوصاً اگر جامعه با امواج مخالف روبرو باشد، غیر ممکن یا بسیار کند خواهد بود

اراده ما بر امر و نهی انسانی است که به عنوان محترم ترین و مقرب ترین شخص نزد فرعون بر خلاف اراده او عمل می کند.( تحریم/11) و ساحران اجیر شده دستگاه حکومتش به او کافر می شوند. (شعرا/47) و حال آنکه همسر پیامبری، مثال تاریخی در کفر و شرک می شود (تحریم/10).

 

 مبلغ باید در ارتباط با خودیها رعایت نماید:‏

1- طلب آمرزش: در برخی از آیات، پیامبر اکرم (ص) مامور شده که برای مومنان اعم از زنان، جنگاوران و گنهکاران استغفار کند

در مورد زنان می‌فرماید: اگر زنان بر ترک شرک و دزدی و زنا و کشتن فرزند و تهمت و معصیت با پیامبر خدا بیعت کنند، خدای متعال به پیامبر دستور می‌دهد: «با آنها بیعت کن و برایشان طلب آمرزش کن (ممتحنه125) (نور62)

در این صورت، مطمئن باشید که خدای متعال توبه پذیر و رحیم است و آنها را مشمول عفو و رحمت و مغفرت خویش قرار می‌دهد:

اگر آنها هنگامی که به خود ظلم کردند نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر برای آنها طلب آمرزش می‌کرد، خدای را توبه پذیر و رحیم می‌یافتند (نساء64)

در این آیه نشان داده شده که پیامبر پیش خدای تواب و رحیم آبرو دارد و این هر دو، نسبت به گنهکاران لطف و عنایتی دارند و آنها باید از این زمینه استفاده کنند و خود را در معرض دعای پیامبر و توبه پذیری خداوند قرار دهند

مبلغی که می‌خواهد پیام خدا و رسول را به مردم ابلاغ کند، باید همان لطف و خیرخواهی باشد و همواره دعای خیرش را بدرقه راه مخاطبان و گروندگان قرار دهد.‏

 

 ‏2- مراعات عواطف و احساسات مؤمنان

رهبر دینی و پیشوای روحانی مردم باید به منظور کسب موفقیت بیشتر عواطف و احساسات مردم را مراعات کند و از کارهایی که هر چند خلاف شرع نیست، ولی عرف مردم آنها را نمی‌پسندند خودداری کند

البته مشروط بر اینکه رعایت افکار و عواطف و احساسات مردم، مستلزم مخالفت فرمان خدا نباشد که در این صورت مبلغ باید به جای اینکه از مردم بترسد از خدا بترسد

به عنوان مثال اگر پاره‌ای از تجملات و تشریفات مباح زندگی را مردم نمی‌پسندند و موجب بدبینی و انتقاد و گریز و نفرت آنها می‌شود باید از آنها بپرهیزد و ساده‌زیستی را شعار خود قرار دهد. ‏(احزاب37)


3- پرهیز از سیطره جویی

مبلغ باید توجه داشته باشد که وظیفه عمده او تذکر و یادآوری است. او می‌خواهد وجدان خفته مردم را بیدار کند و آنها را به فطرت الهی باز گرداند

در این صورت باید همچون یاری مهربان و دوستی صمیمی و معلمی دلسوز و رفیقی شفیق و انیسی خلیق در کنارشان باشد

روشن است که با سیطره‌ جویی و پرخاشگری و خشونت، رسالت الهی خود را نمی‌تواند به انجام برساند

فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمسیطر؛ پس تذکر ده که تو تنها تذکر دهنده‌ای و بر آنها سلطه‌گر نیستی (غاشیه21 و 22)

 

  اما وظیفه مبلغ در ارتباط با غیرخودیها

هدف انبیاء این است که هم خودیها را حفظ کنند و هم غیر خودیها را در حوزه جاذبه خود قرار دهند. تندروی و خشونت هم خودیها را نومید می‌کند و هم غیرخودیها را از ساحت تبلیغ و هدایت و ارشاد دور می‌سازد

فرعون کسی بود که ادعای خدایی می‌کرد و مردم مصر را به سوی شرک و گمراهی سوق می‌داد. خدای متعال موسی و هارون را مامور می‌کند که برای ارشاد و هدایت او دست به کار شوند و خود را برای هر گونه پیشامدی آماده سازند

ولی حتما باید از تندروی و پرخاش خودداری کنند در غیر این‌صورت پیشاپیش سند شکست خود را امضا کرده‌اند و هرگز امیدی به موفقیت خود نباید داشته باشند ولی اگر با نرمی و ملایمت سخن گویند ممکن است موفق شوند

‏مبلغ راستین دین اگر با زبان دیگری با غیر خودیها رو به رو شود و تندی و خشونت پیشه کند

هرگز نمی‌تواند به وظیفه الهی خود عمل کند. خدای متعال رمز موفقیت آخرین پیامبر خود را حسن خلق و نرمخویی و مهربانی و پرهیز از درشتخویی معرفی کرد و فرمود:

فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک؛ به واسطه رحمت الهی بود که برای مردم نرمخو و مهربان شدی و اگر درشتخو و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند»(آل‌عمران159)

 

  بایدها و نبایدهای تبلیغ و وظایف مبلغان شرایط تاثیر گذاری کلام

در مقطع کنونی عصر ما که تبلیغات مسموم بیگانگان از هر سو هویت اعتقادی و باورهای معنوی جامعه اسلامی، خصوصاً نسل جوان را در معرض تهدید قرار داده

وظیفه خطیر و رسالت سنگین مبلّغان علوم دینی در نشر معارف حقّه اسلام و اندیشه های تابناک ائمه معصومین (ع) از حساسیت بیشتری نسبت به زمان های دیگر برخوردار است

ضرورت تبلیغ و رساندن پیام به قلب انسان ها
بیگانه اگر چیزی در قلب نوجوان یا جوان ریخت، این دلها را مالک می شود و اگر دل را دیگری برد، کشور را نمی شود اداره کرد!

برای اینکه رهبری ابدان با قلوب است و قلوب هم که به دست دیگری است. فی انفسهم قولاً بلیغاً (نساء63)  نه فی آذانهم! شما حرف را باید به دل مردم برسانید، نه به گوش مردم

طهارت روح و قوّت گفتار، شرایط تأثیر گذاری کلام
ما چه کار بکنیم حرف ما در دل جوانها برود؟ و آن طهارت روح می طلبد. یک روح طیّب و طاهر می خواهد که با هم مرتبط باشند و جان را عوض بکنند

 

  لزوم طراوت و تازگی تبلیغ اسلامی در برابر تبلیغات رنگانگ بیگانگان
در حقیقت شما حرف غیب می زنید، آنها حرف حس و شهادت ! آن وقتی که فیلم را نشان می دهد، تبلیغ می کنند! چشمش لذت می برد، گوشش لذّت می برد، بدنش لذّت می برد، ذائقه اش لذت می برد!

شما دارید یک چیز به او می گویید که همه اینها را می رنجاند ! باید جبران بشود؛ آن قدر طراوت و تازگی داشته باشد و طیّب باشد که جانش را برباید و در او اثر کند ! و اینها هم پاکند و اثر می کند.

حرف خوب و خوب حرف زدن، دو عنصر محوری در بیان مبلّغ
حرف های علمی، حرف های عمیق به درد جوان و نوجوان نمی خورد ! حرف با سند، با محتوا، مستند به قرآن، روایات، عقل، نقل؛ آن حرف خوب زدن است

با ادبیات روز، با گزینه های روز، با تعبیرات روز؛ خوب حرف زدن است

اگرآن مطالب عمیق را به اندازه ای که مقدور شماست بتوانید رقیقش کنید، تنزّل بدهید، با مثال قابل فهم بشود؛ موفقید و گرنه آن چه که در کتاب ها هست، یا در قرآن هست، یا در نهج البلاغه هست؛ همان ها را بخواهید منتقل کنید، این جوان نمی فهمد !

 

  لزوم به کار گیری هنر و ادبیات در برنامه های تبلیغی
وجود مبارک موسای کلیم (ع) با آن بیّنات الهی اعزام شد. ید بیضاء داشت، عصا اژدها می شد و معجزات دیگر؛ امّا همیشه نمی شود با عصا یا با ید بیضاء مردم را هدایت کرد!

به ذات أقدس له عرض کرد: خدایا ! من سخنرانی می کنم، فصیحم؛ امّا برادر من بهتر از من با ادبیات روز آشناست: هو افصح منّی لساناً (قصص34)

نقص در وجود مبارک موسای کلیم نبود، او فصیح بود؛ امّا عرض کرد: برادرم افصح است. ادبیات، سهم تعیین کننده دارد. خط خوب داشتن، خوب سخنرانی کردن، شعر صحیح خواندن، غلط نخواندن، کلمات را درست اداء کردن،
ضرورت استفاده از برهان در نفی و اثبات امور
یا أیّها الّذ ین آمنوا اتّقوا الله و قولوا قولاً سدیداً
(احزاب70)؛ هم تثبیت و اثبات را بدون تحقیق نفی کرده: لا تقف ما لیس لک به علم اسراء36

پس ما مرزمان بسته است، این طور نیست که دهان باز کنیم، هر چه دلمان خواست بگوییم ! اغراق نگویید، افراط و تفریط نکنید، یک چیزهایی که در شأن اهل بیت (ع) نیست نگویید؛ با آن جلال و شکوه اهل بیت، آن عظمت حسین بن علی (ع) نیازی به این حرف ها نیست ! بنابراین مرزها بسته است.

  

 استعداد قلب جوانان در پذیرش آموزه ها
بیان نورانی امیر المؤمنین (ع) قلب جوان مثل زمین موات است، چیزی در آن کشت نشده؛ هر کس سبقت کند و بذری درآن بیفشاند، این می پذیرد؛ بعد فرمود: قبل از اینکه دیگران در دل های جوان و دل شما که جوانید بذری بیفشانند

مالکیّت بر قلب جوانان به وسیله احیای آن
رسول خدا فرمود: من احیا ارضاً میتهً فهیله هر کسی زمین مرده ای را آباد بکند، مال اوست. پس اگر کسی زمین مرده را احیاء کرد، مالک می شود؛ لکن می شود با فشار و زور از دستش گرفت و غصب کرد.

امر به معروف و نهی از منکر از وجوب تا وقوع

همواره باید موضوع «امر به معروف و نهی از منکر» در جامعه اسلامی در جریان بوده و امت اسلامی نباید به بهانه های واهی از اجرای آن دوری کنند

بلکه لازم است تا آنجا که می توانند بستر اجرای این واجب الهی را فراهم و آن را به یک هنجار اجتماعی بدل سازند تا در پرتو آن جامعه اسلامی در ابعاد مختلف فردی و جمعی به امنیت پایدار و به تبع آن سعادت هر دوجهان دست یابد. این فریضه الهی، ضمانت اجرا و اقامه دیگر فرائض است

 

 وظیفه دولت نسبت به مردم
نظارت زمامداری بر امور عمومی و اجتماعی 
1: رهبری نظام اسلامی 
الف: نمایندگان رهبری     ب: بهره گیری از مقام رهبری         ج: قوای سه گانه 
2: برنامه های اجتماعی- سیاسی 
الف: قوانین و سیاست های عدالت اجتماعی از جمله حذف واقعی ربا،     ب: تسهیل مقدمات تشکیل خانواده برای جوانان      ج: تامین آزادی های مشروع مردم
3: نظارت مستمر دولت 
وظیفه مردم نسبت به دولت 

 

 امر به معروف و نهی از منکر یک اهرم حکومتی نیست
« باید مسئله امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک باور دینی تلقی کرد و آن را یک مکانیزم حکومتی برای جلوگیری از فساد ننگریم

اگر ما معرفت دینی را بالا ببریم، اعتقادات و ایمانمان را قوی کنیم حتما امر به معروف و نهی از منکر در جامعه جدی تر و عملی تر خواهد شد و این امر نیاز به این دارد که از سطوح بسیار پایین جامعه این کار آغاز گردد و در مورد مسائل ابتدایی و روزمره شروع شود

مثلا در مدارس ابتدایی و مسائل ساده تر مثل رعایت حقوق دیگران؛ آرام آرام این فرهنگ بین جوانان و نوجوانان نهادینه شود ، یعنی علمی که با عمل همراه است و در جان این فرد ریشه دارد

در نهایت هرچه این افراد بزرگ تر شوند، با مسائل گسترده تر و عمیق تری روبه رو می شوند و این معرفت نهادینه شده آنها را کمک خواهد کرد تا این فریضه را به نحو احسن به جا آورند

عناوین و قوانینی که در سیستم راهنمایی و رانندگی وضع شده به معنای واقعی یک امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسائل اجتماعی است.

 

 امر به معروف و نهی از منکر، برترین آموزه قیام حسینی

قسمتی از وصیت‌نامه امام حسین (ع) به برادرش محمد به حنفیه: و انی لم اخرج اشرا ولا تطرا و لا مفسدا و لاظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب

و گواهی می‌دهم که از مدینه به قصد فساد و تکبر و داعیه سلطنت بیرون نیامدم بلکه برای اصلاح در میان امت جدم آهنگ خروج کردم که امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیرت جدم (رسول خدا) و پدرم علی ابن ابی طالب (ع)رفتار نمایم (بهار ج44 ص329)

قال الامام حسین علیه السلام: لما ینبغی لنفس مومنه، تری من یعصی الله فلا تنکر علیه. شایسته نیست که انسان مومن، گناهکاری را ببیند و او را از آن گناه نهی نکند. (کنزالعمال جلد 3 ص 85)

 

آنچه از هر واجبی واجب تراست امر به معروف و نهی از منکر است: 124000 پیامبر آمده بودند که امر به معروف و نهی از منکر کنند، چند نمونه از قرآن: و بالوالدین احسانا  اسراء23)

و قولوا للناس حسنا (بقره 83- با مردم به نیکویی سخن بگویید.)- اطیعواالله و اطیعوالرسول و اولی‌الامر منکم (نساء59

سه معروف را دستور داده است:‌ اطاعت از خدا و رسول و صاحبان امر. خدا و رسول که مشخص است و صاحبان امر را مفسران شیعه به نقل از امام باقر و امام صادق علیهما السلام ائمه و آل محمد ص می دانند و طاعت هیچ کس جز کسی که معصوم و مصون از سهو و خطا باشد جایز نیست

واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا (امر به اتحاد می فرماید (آل عمران103) یا ایهاالذین امنوا اوفوابالعقود...(پایبندی به تعهدات مائده1) اقم الصلاه (امر به بپاداشتن نماز. لقمان17) کتب علیکم الصیام (امر به روزه بقره183)

جتنبواکثیرا من الظن ان بعض الظن اثم (نهی از منکر و گمان بد) و لا تجسسو و لا یغتب بعضکم (نهی از تجسس و غیبت) حجرات 12 .

 

 آسیب شناسی اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
تکلیفی دینی و رسالتی اجتماعی

«پیروان حماسه عاشورا با الهام از حماسه امام حسین«ع» نبض تپنده پر حرکت جامعه اسلامی اند و نسبت به جریان امور وضعیت فرهنگی و سیاسی حساسیت نشان می دهند و با حضور دائم در میدان امربه معروف و نهی ازمنکر، عرصه را بر فسادآفرینان تنگ می سازند

چون می دانند که عقب نشینی و سکوت در این جبهه پیشروی و گستاخی دشمنان حق و فسادگران را به دنبال دارد

تذکر لسانی حداقل عمل به تکلیف در این گونه شرایط است و اگر این وظیفه ترک و فراموش شود، حدود الهی تعطیل شده و احکام خدا مورد تحقیر و استهزاء قرار خواهد گرفت
بنابراین هر انسان مؤمن و معتقدی که قائل به رسالت اجتماعی دین است باید به ضرورت امربه معروف و نهی ازمنکر توجه داشته باشد و مسئولیت های اجتماعی این ضرورت را فراهم آورد.

  

امربه معروف و نهی ازمنکر، ضامن بقای اسلام

به اعتقاد کارشناسان و صاحب نظران مسائل اخلاقی، جامعه ای که بر مدار امربه معروف و نهی ازمنکر بنا شود، جامعه ای سالم و موفق
خواهد بود، چراکه همگان نظارت عمومی را بر خود احساس می کنند و می دانند اگر در هر زمینه ای از مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتی اقتصادی قصوری صورت گیرد، با تذکر عمومی مواجه خواهند شد و همین موضوع نظارت عمومی در قالب امربه معروف و نهی ازمنکر در جامعه را به یک هنجار مؤثر و نیرومند بدل می کند

لذا نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که در پذیرش مسئولیت های اجتماعی دارد، ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که در پیرامون وی اتفاق می افتد

«امربه معروف و نهی ازمنکر از مهم ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود، «امربه معروف و نهی ازمنکر همچون خون در پیکره دین جریان دارد و ضامن حیات اسلام است

خیزش و قیام مصلحان در جامعه اسلامی نیز، بازتابی از عمل به این فریضه می باشد و اگر مصلحان بزرگی همچون امام حسین«ع» نمی بودند

ارزش های انسانی و الهی از بین می رفت و انقلاب اسلامی ایران نیز، خود یکی از ثمرات و نتایج با ارزش این اصل در جنبه های سیاسی و حکومتی است که توسط مصلح بزرگ حضرت امام خمینی(ره) رهبری شده و به پیروزی رسید.»

  

نشاط و آرامش روانی با احیای فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر

باید براین نکته توجه داشت که تغییر و مراقبت های اجتماعی یکی از اصول جامعه شناسی است که در هر جامعه ای ارزش و آثار مهمی دارد و در فرهنگ اسلامی نیز یکی از عوامل تغییر اجتماعی امربه معروف و یکی از عوامل مراقبت اجتماعی نهی ازمنکر اعلام شده است

اما متأسفانه برای اجرای این دو اصل در جامعه اسلامی موانعی ایجاد شده که منجر به تعطیلی یا کم رنگ شدن آن گردیده است
«عدم شناخت کافی از فلسفه امربه معروف و نهی ازمنکر یکی از این موانع است که عده ای با عدم شناخت از این مبحث فکر می کنند امربه معروف و نهی ازمنکر گیر دادن و تعصب بی مورد داشتن است که البته شاید نوع برخورد برخی آمران به معروف چنین تلقی را ایجاد کرده است که در این زمینه رسانه ها و صداوسیما می توانند چهره واقعی امربه معروف و نهی ازمنکر را به جامعه نشان دهند

متأسفانه در برهه ای از زمان با ایجاد دستگاه های دولتی، امربه معروف و نهی ازمنکر از حالت عمومی و همگانی بودن خارج شده و به عنوان یک عمل دولتی در جامعه محسوب گردید، لذا باید فضای معروف در جامعه ایجاد و تلاش شود این فریضه همگانی گردد.»

 

 چالش های اجرای امر به معروف و نهی از منکر

یکی از چالش ها آن که به سطوح و درجات ارزشی یا ضدارزشی معروف و منکر توجه نمی شود.» «دیگر چالش عمده را می بایست در عدم بسترسازی اجرای معروف یا ترک منکر جست وجو کرد. آموزه های قرآنی به ما می آموزد که برای اجرای هر معروفی در جامعه می بایست شرایط و لوازم و مقتضیات آن فراهم آمده و موانع اجرای معروف حذف شود

اگر در جامعه ای فقر و فحشاء زیاد شد می بایست برای حذف این منکر و تحقق معروف، شرایط و بسترهای آن فراهم آید.
هنگامی که منکری را دیدیم به جای آن که سرزنش کنیم، می توانیم معروف را به افراد نشان دهیم و امکان انجام آن را نیز فراهم آوریم. پس تأکید بر معروف و آشناسازی با آن و فراهم آوری بسترهای تحقق معروف در عمل اقدام به منکرزدایی از جامعه کنیم

نکته دیگر که خود یک چالش مهم در حوزه امر به معروف و نهی از منکر است، انحصار امر به معروف به نهاد و مراکز خاص است. هر چند که خداوند در آیه 104 سوره آل عمران، بر ایجاد نهاد و سازمانی از مؤمنان جهت امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آورده است

ولی باید توجه داشت که اصل امر به معروف و نهی ازمنکر، اصل عمومی است و هر مؤمن و عضوی از جامعه نسبت به عضو دیگر جامعه از این جهت ولایت دارد.

 

 رفتارهای ناهنجار در لباس دین
رهبران جامعه از دین سوءاستفاده کرده‌اند و چون گفتمان‌های دیگر رقیب را اجازه رشد و فعالیت نمی‌دادند، مردم گمان می‌کردند که آنچه این اولیای قدرت و ثروت بیان می‌کنند و اهل ترویز از روحانیون درباری آن را تایید می‌کنند، همان دینداری درست و راست دینی است.
در چنین شرایطی که گفتمان اسلامی حاکم، توجیه‌گر نابهنجاری و تجویز آن در سطح ممتازان بود، جامعه به سرعت به سمت فساد و تباهی پیش می‌رفت

قیام امام حسین(ع) در قالب امر به معروف و نهی از منکر و در چارچوب فلسفه بعثت و قیام به عدالت (حدید 25) موجب شد تا این نهادینه‌سازی در قالب دین اسلام حذف شود؛  زیرا امام حسین(ع) تنها کسی بود که می‌توانست به عنوان فرزند رسول‌الله(ص) و سرور جوانان بهشت علیه ظلم نهادینه شده دینی قیام کند و نابهنجاری آن را امری باطل و غیردینی و شیطانی معرفی نماید

به طوری که اگر قیام امام حسین(ع) در قالب امر به معروف و نهی از منکر و عدالت‌خواهی نبود، برای همیشه تاریخ هنجارشکنی دولتمردان با توجیهات دینی پذیرفته می‌شد و هیچ‌کس به خود اجازه نمی‌داد که علیه حاکمان دینی قیام کند و آنان را به حق و عدالت و هنجار دعوت کند و امر به معروف و نهی از منکر نماید.

 

 اگر امروز هر کسی در هر قالبی این توان را یافته که علیه هنجارشکنی و رفتارهای ضدارزشی و شیطانی در همه سطوح حتی رهبران عالی دینی سخن بگوید و حرکت و عملی انجام دهد تنها در سایه سار قیام امام حسین(ع) است که مجوز چنین رفتارها و عکس‌العملهائی را داده است

امروز در اثر پشتیبانی فکری و عملی امام حسین(ع) و قیام اوست که نقد در دستور کار همه امت است و همگان به خود این اجازه را می‌دهند که بی‌هیچ ترس و تردیدی خصوصا دینی و احساس گناه به نقد بپردازند و امر به معروف و نهی از منکر کنند و بلکه با احساس یک وظیفه دینی برخود واجب می‌دادند که همه رفتارهای دولتمردان را موشکافانه بررسی کنند و اگر دیدند گام نابهنجار در سطح ارتباط سیاسی و یا امر دیگری برمی‌دارند مخالفت کنند و بازخواست نمایند

اینکه مردم به خود اجازه می‌دهند که حتی رهبری را نقد کنند از همین وظیفه امضا شده‌ای است که امام حسین(ع) در عمل به مردم نشان داده است.
به هر حال، با نگاهی به آموزه‌های قرآنی و سنت و سیره معصومان(ع)بویژه امام حسین(ع) می‌توان دریافت که بهترین کار آن است که هرگز خیر و معروف ترک نشود و نقد و انتقاد در دستور کار قرار گیرد تا خود و جامعه را در چارچوب آن کمالات، هدایت و راهنمایی کنیم و خود و جامعه را از هرگونه گرایش به پستی و نابودی نجات دهیم.

 

 موانع اجرای امر به معروف و نهی از منکر
یکی از اصول اساسی اسلام امر به معروف و نهی از منکر است، بگونه‌ای که حضرت امام حسین(ع) جانش را در راه اجرای آن گذاشت

از آیات قرآنی به‌دست می‌آید که بسیاری از پیامبران از جمله حضرت شعیب(ع) و حضرت لوط(ع) در دو حوزه امور اقتصادی و اخلاقی از سوی جامعه خود مطرود و حتی سنگسار شدند

زیرا فضای جامعه چنان آلوده شده بود که دیگر قابلیت اصلاحات را نداشته است و ارزش‌ها و هنجارها به ضدارزش و ضدهنجار تبدیل شده بود

همین مشکل را پیامبرانی چون حضرت نوح(ع) داشتند طوری که مردم جامعه نه تنها خود اهل کفر اعتقادی و فجور رفتاری بودند، بلکه کودکان خویش را براساس آن، تعلیم و تربیت می‌کردند.

 

چالش های چندگانه امر به معروف و نهی از منکر
مشکل اساسی که همواره امر به معروف و نهی از منکر با آن مواجه بوده و هست، اینکه دارای ابعاد چندگانه‌ای است

زیرا این مشکل گاه در حوزه شناختی است و گاه در حوزه عملکردی و رفتاری. در حوزه شناختی مهم ترین مشکل در عدم شناخت معروف و منکر از سوی افراد و یا خطا و اشتباه در تطبیق آن است

کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند می‌بایست افزون بر شناخت اموری که معروف و پسندیده است یا اموری که منکر و ناپسند می‌باشد، اهمیت و ارزش آن را در جامعه بشناسد و براساس اهمیت و سطح ارزشی آن، کنش‌ها و واکنش‌های خود را تنظیم نماید

زیرا برخی از منکرات از نظر تأثیرگذاری بر فرد و جامعه از برخی دیگر از منکرات شدیدتر و قوی‌تر است

بنابراین واکنش‌ها نسبت به منکرات کم تأثیرگذارتر می‌بایست آسان‌تر و مجازات کمتری در پی داشته باشد. از این رو در اسلام براساس شدت و ضعف تأثیرگذاری، مراحل و مراتب و مجازات تعیین شده است.

  
ضرورت بسترسازی
دیگر چالش عمده عدم بسترسازی اجرای معروف و یا ترک منکر است. آموزه‌های قرآنی به ما می‌آموزد که برای اجرای هر معروفی در جامعه می‌بایست شرایط و لوازم و مقتضیات آن فراهم آمده و موانع اجرای معروف حذف شود

اگر در جامعه‌ای فقر و فحشاء زیاد است باید برای حذف این منکر و تحقق معروف، شرایط و بسترهای آن فراهم شود. اگر مدیران جامعه نسبت به گسترش فحشاء و زنا نگران هستند و از روابط دختر و پسر به شکل غیرطبیعی اعتراض دارند، می‌بایست با بسترسازی ازدواج و شرایط روابط سالم جنسی، اقدام به حذف منکر از جامعه کنند

حضرت لوط(ع) وقتی نسبت به هم جنس‌گرایی به عنوان یک رفتار پرخطر و نابهنجار عقلانی و انسانی هشدار می‌دهد و نهی از منکر می‌کند، در همان زمان با معرفی دختران خود، خواهان رفتارهای معروف و پسندیده عقلانی و انسانی می‌شود

در حقیقت نه تنها طرح و برنامه‌ای ارائه می‌دهد بلکه با مصداق سازی و عینی‌گرایی می‌کوشد تا هم جنس‌گرایان
را خلع‌سلاح کند و هرگونه اما و اگر و توجیه و بهانه‌تراشی را از آنان بگیرد.

 
چالش دیگر ، توجه و تاکید بیش از اندازه به منکر است. شیوه‌ای که برخی برای اجرای این اصل انتخاب کرده‌اند، تقدیم منکر و تاخیر معروف است

این در حالی است که اسلام بیش از آنکه بر منکر و نهی از آن تاکید کند بر معروف و اجرای آن تاکید می‌کند. به سخن دیگر، به جای آنکه به کودک بگوییم دروغ نگو، باید به او بیاموزیم که راستگویی چیست و چه آثاری دارد

اصولا انسان گرایش به تشویق و پسندیده‌ها به عنوان یک امری کمالی دارد. نکته دیگر که خود یک چالش مهم در حوزه امر به معروف و نهی از منکر است، انحصار امر به معروف به نهاد و مراکز خاص است

هر چند که خداوند در آیه 104 سوره آل‌عمران، از ایجاد نهاد و سازمانی از مومنان جهت این امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آورده است

ولی باید توجه داشت که اصل امر به معروف و نهی از منکر، اصل عمومی است و هر مومن و عضوی از جامعه نسبت به عضو دیگر جامعه از این جهت ولایت و مسئولیت دارد

بنابراین، باید همگان نه تنها معروف و منکر را بشناسند بلکه می‌بایست به حکم ولایت متقابل، دیگران را به معروف دعوت و از منکر بازدارند. این مطلب را از آیه فوق و نیز آیه 71 سوره توبه می‌توان به دست آورد.

 

  قیام امام حسین(ع) جلوه بارز مرتبه عالی امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی ازمنکر، به ویژه در بعد عملی آن، در شخصیت و زندگی سیدالشهداء(ع) به شکل ویژه ای ظهور کرد. درمیان انبیای الهی(ع) در گذشته هم کسانی بودند که در راه رسالت خویش به شهادت رسیدند

برای نمونه، درمیان آنان کسانی، مدتها در چاه زندانی شدند، و سرشان را با اره بریدند، ولی با این حال، تمام آنها تحمل کردند. اما کاری که امام حسین(ع) با آن وسعت و عمق انجام داد، درسراسرتاریخ نمونه ای از آن یافت نمی شود

این تقدیری بود که خداوند متعال برای ایشان در امت آخرالزمان مقرر فرموده بود تا امتی که بعد از او دیگر پیامبری نخواهندداشت، به آخرین درمان برای دردهای اجتماعی و روحی و معنوی جامعه دست یابند

در جایی که هیچ راهی برای تبلیغ دین، احیای احکام الهی و مبارزه با ظلم و ستم وجود ندارد، این راه وجود دارد که کسی با مبارزه تا سر حد شهادت، حقانیت دین را اثبات کند و مظلومیت خویش را به مردم نشان دهد.

 

 سیدالشهداء جلوه عملی امر به معروف ونهی ازمنکر

امامان معصوم(ع) نمی توانستند صریحا به مردم بگویند که حکومت ها باطل اند؛ زیرا خلفا به نام اسلام حکومت می کردند، نه با نام کفر. اگر هم منکر خدا بودند، اظهار نمی کردند و به نام خلیفه رسول الله(ص) حکم می راندند

چنان که هارون الرشید پیش از زندانی کردن امام موسی بن جعفر(ع) بر سر مزار پیامبراکرم(ص) رفت و چنین عذرخواهی کرد:

یا رسول الله، از عزیمتی که نموده ام، پوزش می خواهم؛ هدف من این است که فرزند شما، موسی بن جعفر، را دستگیر کرده، زندانی نمایم؛ زیرا او می خواهد میان امت شما تفرقه بیندازد و خون های بیچارگان را بریزد

در واقع، بهانه هارون این بود که تأمین مصلحت جامعه اسلامی و ایجاد امنیت و رفع اختلاف از جامعه، مستلزم زندانی کردن امام(ع) است. از این رو، بلافاصله پس از این سخنان، دستور داد تا ایشان را دستگیر کنند.
تقریبا از زمان امام سجاد(ع) به بعد، به ادله مختلفی، تمام معصومان(ع) چنین برنامه ای داشتند. برخی مسلمان در محضر ائمه(ع) و با تلاش آن بزرگواران، براساس فرهنگ اسلامی تربیت یافتند و در اطراف بلاد اسلامی پراکنده شدند و برای هدایت مردم تلاش کردند. شاهدان این مدعا، بارگاه های پرشمار امامزادگانی است.

 

 تفسیر قیام امام حسین (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود،
در آن زمان، بنی امیه ملازم اطاعت شیطان شدند و از پیروی خدا روی گردانیدند؛ درنتیجه فساد را در جامعه ظاهر، و حدود الهی را نیز تعطیل کردند؛ در آنجا که باید دست دزد را برید، نمی بریدند؛ جایی که باید زانی و زانیه را تازیانه زد، نمی زدند؛ و دیگر احکام الهی را اجرا نمی کردند

در فرهنگ امام حسین(ع) این قبیل امور، تعطیل حدود الهی، و از جمله مصادیق فساد است

آنان همچنین بیت المال را که باید صرف همه مسلمانان شود و امکاناتی که باید به گونه یکسان، در اختیار همگان قرار گیرد، به نزدیکان و خویشان می دادند و حلال خدا را حرام، و حرام او را حلال می کردند

مانند سخنان کسانی که اسلام را سیال می خوانند و به بهانه پویایی فقه پاره ای از امور را که تا به حال حرام بوده حلال می شمارند. آنان با این سخنان به گونه ای امر را مشتبه می کنند که متدینان نیز می پرسند آیا ممکن است روزی رقص هم حلال شود؟

یا چه زمانی روابط آزاد پسر و دختر جایز می شود؟ در چنین موقعیتی امام حسین(ع) خود را سزاوارترین شخص برای عمل به فرمایش رسول خدا(ص) و اعتراض به رفتار چنین حاکمی می دانست. از این روی امام حسین(ع) قیام کرد تا این فسادها را براندازد.

 

 بنی امیه شریعت خدا را منزوی ساخته و از صحنه جامعه کنار نهاده بودند. آن امام بزرگوار(ع) خود را موظف می داند که دین را یاری کند؛ احکام شریعت را عزیز گرداند

و به منظور اعتلای کلمه الله، جهاد کند؛ نه اینکه مانند روشن فکرنمایان امروزی بگوید صحیح است که این سخن خداست، ولی این سخنان برای هزار و چهارصدسال پیش مناسب بود و امروز ما خود مصلحت خودمان را بهتر می فهمیم

حاصل آنکه، ایشان در آن موقعیت حساس، بهترین اقدامی که می توانست انجام دهد این بود که در جامعه اسلامی چنان حرکتی به وجود آورد که تا قیامت تأثیر آن برجای بماند؛ لرزه ای که باقی خواهد ماند و باز نخواهد ایستاد. قیام سیدالشهدا(ع) واقعه ای است که نمی توان آن را تحریف کرد و تفسیر غلطی از آن بیان نمود

درحالی که هر آیه محکمی را در قرآن می توان به غلط و معنای آن را تحریف کرد، و آن را با قرائت جدیدی باز خواند. حدیث را نیز به سادگی می توان دروغ، جعلی و از اسرائیلیات قلمداد کرد، یا در نهایت، می توان گفت این معنا و مفهوم یک نوع قرائت است، و برای آن، قرائت دیگری نیز می توان یافت.

 

 امام حسین (ع) درصدد انجام یک وظیفه مقدس، یعنی امر به معروف و نهی از منکر بود، سرانجام، به هدف خود نیز دست یافت

حاصل این امر به معروف و نهی از منکر عبارت بود از هدایت و شناساندن حق و باطل به انسان ها، البته همچون دیگر انبیای الهی و امامان معصوم (ع) در صورتی که مردم حاضر می شدند رهبری ایشان را بپذیرند، ایشان حکومت نیز تشکیل می دادند

زیرا تشکیل حکومت در صورتی میسر می شود که مردم بپذیرند و اقدام کنندگان را یاری کنند؛ چنان که امیر مؤمنان (ع) در خطبه شقشقیه فرمود: اما والذی فلق الحبه وبرا النسمه لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الاّ یقارّوا علی کظه ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها

سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمی کردند

و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ساختم».

 


بنابراین اگر مردم به تشکیل حکومت از سوی امام حسین (ع) راضی می شدند، ایشان موظف بودندکه به این تکلیف عمل کنند؛ امام اگر مردم به چنین امری تن در ندادند، وظیفه تشکیل حکومت از ایشان ساقط می شود، ولی وظیفه هدایت همچنان باقی است

پس این وظیفه هیچ گاه برداشته نمی شود، و اگر راه دیگری نباشد، باید مانند امام حسین (ع) مردم را با شهادت خویش هدایت کرده و بدین شیوه، حق و باطل را به آنان نشان داد

دراین صورت، اگر مردم انصاف داشته باشند، درمی یابند که این کار به سبب وظیفه دینی صورت گرفته است

البته موارد این گونه امر به معروف و نهی از منکر بسیار نادر است. از سویی، تشخیص چنین وظیفه ای نیازمند آگاهی فراوانی است، و گذشتن از همه چیز برای ادای تکلیف و امر به معروف و نهی از منکر، فداکاری بسیاری می طلبد، از این روی چنین شخصیت هایی نادرند..

یوسف بن قزا و غلی ابن الجوزی، تذکره الخواص من الامه بذکر خصائص الائمه ، ج2، ص40.

 

 قیام امام حسین(ع) جلوه بارز مرتبه عالی امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی ازمنکر، به ویژه در بعد عملی آن، در شخصیت و زندگی سیدالشهداء(ع) به شکل ویژه ای ظهور کرد

درمیان انبیای الهی(ع) در گذشته هم کسانی بودند که در راه رسالت خویش به شهادت رسیدند؛ برای نمونه، درمیان آنان کسانی، مدتها در چاه زندانی شدند، و سرشان را با اره بریدند، ولی با این حال، تمام آنها تحمل کردند

اما کاری که امام حسین(ع) با آن وسعت و عمق انجام داد، درسراسرتاریخ نمونه ای از آن یافت نمی شود. این تقدیری بود که خداوند متعال برای ایشان در امت آخرالزمان مقرر فرموده بود تا امتی که بعد از او دیگر پیامبری نخواهندداشت، به آخرین درمان برای دردهای اجتماعی و روحی و معنوی جامعه دست یابند

در جایی که هیچ راهی برای تبلیغ دین، احیای احکام الهی و مبارزه با ظلم و ستم وجود ندارد، این راه وجود دارد که کسی با مبارزه تا سر حد شهادت، حقانیت دین را اثبات کند و مظلومیت خویش را به مردم نشان دهد.
سیره ایشان در اقدام به امر به معروف و نهی از منکر می تواند الگوی ما در این زمان قرار گیرد

 

 با الگوگیری از این حرکت بزرگ، باید این روح را در کالبدهای مختلفش شناسایی کنیم و متناسب با شرایط زمان و مکان، آن روح را زنده نگه داریم و ترویج کنیم. همچنین عواملی که مانع امر به معروف و نهی از منکر می شود، بشناسیم و در جهت تضعیف، و بلکه درجهت نفی آنها بکوشیم

امام حسین(ع) در زمانه خود، همواره نگران بود که وضعی به وجود آید که مردم نتوانند حق را از باطل تمیز دهند

در چنین موقعیتی، نه با فعالیت های تبلیغی و نه با پول می توان اقدامی انجام داد. همچنین جنگ و جهاد نیز سودی نمی بخشد؛ زیرا جبهه حق طرفدار ندارد و قدرت و ثروت در دست باطل است

در زمان معاویه، بر اثر تبلیغات و نیز ارعاب و تهدید، فضای خفقان آوری بر جامعه حاکم شده بود. مخالفان را دار می زدند، یا ترور می کردند؛ نه کسی به خود جرئت قیام می داد و نه نیرو و توانی برای کسی مانده بود

در چنین شرایطی جامعه نیازمند حرکتی بود که از یک نفر یا یک گروه کوچک برنمی آمد. تبلیغ نیز تأثیری نداشت؛ چون تمام ابزار آن در اختیار امویان بود و فریاد امام(ره) فقط به گوش گروه معدودی می رسید

از این روی تا بیست سال، ایشان مجبور بود پنهانی و در خفا، با یاران و اصحاب خود صحبت کند.

 

اما در فلسفه قیام امام حسین(ع) که به انگیزه امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفت، لازم است به یکی از خطبه های ایشان اشاره شود که پس از ممانعت حر و لشکریان کوفه، ایراد گردید. ایشان در منزل بیضه چنین فرمودند:

أیها الناس ان رسول الله(ص) قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا ...... و أحلوا حرام الله و حرموا حلاله و أنا أحق من غیر

ای مردم، همانا رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که حاکم ستمگری را بنگرد که ستم می کند و حرام خدا را حلال می شمارد، و عهد و پیمان خدا را می شکند، و با سنت رسول خدا مخالفت می کند، و در میان بندگان خدا با فساد و ستمکاری عمل می کند، با عمل یا با سخن اگر بر ضد آن حاکم قیام نکند، سزاوار است بر خداوند که او را با آن حاکم ستمکار محشور کند

مردم، آگاه باشید! این مردم (بنی امیه) اطاعت شیطان را به جان خریدند و اطاعت خدا را رها کردند و فساد را آشکار، و حدود الهی را ترک، و بیت المال را غارت کردند و حرام خدا را حلال، و حلال خدا را حرام شمردند، و من از دیگران، سزاوارترم که برای تغییر این وضع قیام کنم.

 

 امر به معروف و نهی از منکر، برترین آموزه قیام حسینی

قسمتی از وصیت‌نامه امام حسین (ع) به برادرش محمد به حنفیه: و انی لم اخرج اشرا ولا تطرا و لا مفسدا و لاظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب

و گواهی می‌دهم که از مدینه به قصد فساد و تکبر و داعیه سلطنت بیرون نیامدم بلکه برای اصلاح در میان امت جدم آهنگ خروج کردم که امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیرت جدم (رسول خدا) و پدرم علی ابن ابی طالب (ع)رفتار نمایم. (بهار جلد 44 ص 329)

قال الامام حسین علیه السلام: لما ینبغی لنفس مومنه، تری من یعصی الله فلا تنکر علیه. شایسته نیست که انسان مومن، گناهکاری را ببیند و او را از آن گناه نهی نکند. (کنزالعمال جلد 3 ص 85)

قرآن سوره آل عمران آیه 110- کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله... شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده‌اید که به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از کار ناپسند باز می‌دارید و به خدا ایمان دارید.

 

 امام حسین ع  دیگر می‌فرمایند"من بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم

یعنی در طول تاریخ قبل و بعد اصحابی بهتر از اصحاب امام حسین وجود ندارد که آنها نیز کنار امامشان بودند و امر به معروف و نهی از منکر کردند و خون خود را تقدیم کردند و مصداق این آیه شدند که می‌فرمایند کسانی که امر به معروف و نهی از منکر کنند و به خدا ایمان داشته باشند بهترین امت هستند...

امام در وصیت نامه‌اش به برادر می‌فرماید:

برای اصلاح در میان امت جدم آهنگ خروج کردم

مگر بعد از گذشت حدود 50 سال از شهادت جدش پیامبر (ص) چه اتفاقی افتاده در این مدت اندک چه خرابی‌هایی پیش آمده که باید اصلاح شود آن هم با این هزینه سنگینی که بر اهل زمین و آسمان گران و سنگین است

یا اباعبدالله لقد عظمت الرزیه و جلت و عظمت المصیبه بک علینا و علی اهل الاسلام و جلت و عظمت مصیبتک فی السموات علی جمیع اهل السموات

ای اباعبدالله همانا تعزیتت بزرگ و مصیبت تو در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و عظیم و ناگوار و دشوار بود و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمان‌ها بر جمیع اهل سماوات سخت و دشوار بود.


 آنچه از هر واجبی واجب تراست (نیکوتر است) امر به معروف و نهی از منکر است

124000 پیامبر آمده بودند که امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر بخواهیم دین را در یک کلمه معنا کنیم:

دین یعنی نظام امر به معروف و نهی از منکر (چه کاری خوب و چه کاری بداست) قرآن و سایر کتب آسمانی کتاب امر به معروف و نهی از منکر است

چند نمونه از قرآن: و بالوالدین احسانا (چهار با تکرار شده بقره 83 نساء36 انعام 151 اسراء23) و قولوا للناس حسنا (بقره 83 با مردم به نیکویی سخن بگویید)

اطیعواالله و اطیعوالرسول و اولی‌الامر منکم (نساء59 سه معروف را دستور داده است:‌ اطاعت از خدا و رسول و صاحبان امر

خدا و رسول که مشخص است و صاحبان امر را مفسران شیعه به نقل از امام باقر و امام صادق علیهما السلام ائمه و آل محمد ص می دانند و طاعت هیچ کس جز کسی که معصوم و مصون از سهو و خطا باشد جایز نیست

و فخر رازی استدلال می کند (از مفسران بزرگ اهل تسنن صاحب تفسیر کبیر) که اولوالامر باید معصوم باشند: چرا که ااگر معصوم از خطا نباشند به یک تعبیر خداوند با وجود اقدام آنان به خطا، همگان را به متابعت آنان فرمان داده است


واعتصمو بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا (امر به اتحاد می فرماید آل عمران 103)

یا ایهاالذین امنوا اوفوا بالعقود... (یک امر به معروف است به پایبندی به تعهدات مائده 1)

اقم الصلاه (امر به بپاداشتن نماز  پنج مورد هود114 اسراء78 طه14 عنکبوت45 لقمان17)

کتب علیکم الصیام (امر به روزه بقره 183) یا ایهاالذین آمنوا جتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم (نهی از منکر و گمان بد) و لا تجسسو و لا یغتب بعضکم (نهی از تجسس و غیبت حجرات12

یا ایهاالذین آمنوا لا تخونواالله و الرسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون ای کسانیکه ایمان آورده اید خیانت مکنید به خدا و رسول و زنهار از اینکه خیانت کنید امانت های خود را با اینکه می دانید27 انفال (کار انسان به جایی برسد که به خدا و رسول خیانت کند، خیانت در امانات، چه مالی و چه اسرار مردم را فاش کردن و این یک نهی از منکر است)


نکته ای پیرامون این آیه اینکه پیامبر فرمودند من دو امانت نزد شما می گذارم؛ کتاب و عترت

باید به تاریخ رجوع کرد که چه کردند بعد از پیامبر ص که قرآن می فرماید: ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی (نجم) از روی هوس سخن نمی گوید، نیست این سخن جز وحی که نازل می شود

با قرآن و عترتش با دخترش و دامادش و فرزندانش که امام حسین ع به جهت اصلاح آن قیام می کند و خون خود و عزیزانش را می دهد. فلعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت، پس خدا لعنت کند امتی که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند

و ما چه می کنیم با این اماناتی که خدا به ما داده: جسم ما امانت است در چه راهی خرجش می کنیم فرزندان ما امانات الهی هستند چگونه با آنها رفتار می کنیم نکند خدای ناکرده بسیاری از پدران و مادران عاق اولاد شوند، با این سرمایه های ابدی چه کرده‌ایم که اینگونه شده اند


یک نگاه به جامعه خود بیندازیم، به خرید و فروشمان، آداب معاشرتمان، لباس و پوششمان، عبادات و اطاعاتمان ببینیم چه کرده ایم البته برخی بسیار خوب امانت داری کرده اند و انسان از دیدن آنها و فرزندانشان لذت می برد ولی چرا نباید همه آنگونه باشند که باید باشند...‏

و اطیعواالله و رسوله و لاتنازعوا فرمانبری خدا و رسول را کنید و نزاع مکنید که سست شوید (انفال46 امر به معروف است و نهی از منکر که نزاع نکنید) و بسیاری آیات دیگر که می توان گفت که قرآن کتاب امر به معروف و نهی از منکر است.

سئوال: ‌انبیاء و اولیاء و ائمه اطهار علیهم السلام رسالتشان چه بود؟ زحماتی که انبیاء کشیدند، سختی‌هایی که دیدند و پیامبر ص میفرماید:


در زیارت امام حسین علیه السلام و سایر ائمه اطهار علیهم السلام این شهادت را می دهیم:‌ اشهد انک قداقمت الصلاه و اتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر حسین جان: شهادت می‌دهم که همانا تو نماز را برپا داشتی و زکات را پرداختی و به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قیام کردی

پس مطلب مهم است چرا که زمینه را فراهم می کند برای همه عبادات و بندگی و اطاعات و اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد آلودگی از دل ها بیرون نمی رود، پس باید زمینه پاک شود برای بندگی خدا

و این مهم را باید آموزش دید همانطور که نماز را آموزش می بینیم

پیامبرص:‌ نماز بخوانید همانطور که من می خوانم صلو اکما رأیتمونی اصلی (بحار 82) و قرآن می فرماید: ‌آل عمران104 و لتکن منکم امه یدعون الی‌الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون مگر امر به معروف و نهی از منکر واجب عمومی نیست چرا میفرماید جمعی از شما؟ یکی اینکه باید آموزش دید که کجا و کی و با افراد در سنین مختلف و شرایط روحی مختلف چگونه برخورد کرد و دوم اینکه واجب کفایی است


چند نکته:

1 - باید آموزش دید که معروف و منکر چیست؟

2 - فلسفه وجوب معروف و حرمت منکر را بدانیم چرا حجاب لازم است (بر مرد و زن) و این را شهید مطهری خوب می داند و میفرماید دخترم حجاب محدودیت نیست، حجاب مصونیت است، حجاب یک قلعه است ارزش های وجودی تو را حفظ می‌کند و نمی‌گذارد در مقابل دیدگان هرزه‌ها به تاراج برود.

3 - زیبا سخن گفتن، متانت در کلام:‌ وقولوا للناس حسنا با مردم به نیکویی سخن بگویید (بقره83) و علی ع: مردم را نیکو خطاب کنید تا جواب نیکو دریافت کنید (غررالحکم 436)

و خداوند به موسی و هارون علیهماالسلام میفرماید: اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته است و با او سخنی نرم گویید، شاید پندگیرد یا بترسد(طه)

قرار است او را اصلاح کنید پس با زبانی نرم با او سخن بگویید و ما باید از لقمان بیاموزیم که وقتی می خواهد به فرزندش نصیحتی بکند یا چیزی بگوید صدا می زند یا بنی یعنی عزیزم، دلبندم، قربانت برم ولی ما چطور؟ با عصبانیت و اخم و ترشرویی و تهدید و...


 4 -امید به فضل خدا داشتن باید تلاش کرد و زحمت کشید و بقیه اش با خداست "کسانی که در راه ما مجاهدت کنند به یقین آنها را به راه‌های خود هدایت می کنیم و بی تردید خدا با نیکوکاران است (69عنکبوت) ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید، یاریتان می کند و گام هایتان را استوار می دارد (محمد7)

5 - امر به معروف و نهی از منکر هم به نفع من است هم به نفع جامعه: اگر یک کاسب گرانفروش اصلاح شود، اگر یک کارمند رشوه بگیر اصلاح شود، اگر یک دندان کرم خورده اصلاح شود و اگر... یک جامعه اصلاح می شود یک میکروبی در جامعه پخش می شود، یک گناهی در جامعه پخش می شود همه آلوده می شوند.


6 - نباید خسته شد:‌ باید آنقدر گفت تا اثر کند و قرآن خود تکرار می کند فبای الاء ربکما تکذبان 32 بار در الرحمن تکرار شده

7 - کمک گرفتن از کلام های نیکو: ممکن است بچه من از کلام من خوشش نیاید، اثر رویش نداشته باشد. لذا باید از کلام دیگران، معلم، دوست، فامیل و یا...بهره برد همانطور که حضرت موسی از خدا خواست که برادرش همراه او باشد که در روایات داریم سئوال شد چرا برادرت را خواستی فرمود چون او از من بلیغ‌تر سخن می گوید

8 -زمینه برپایی معروف و ارتکاب گناهان را در جامعه از بین ببریم:‌ پدران و مادران و مسئولین جامعه باید زمینه ازدواج را فراهم کنند، خانواده‌ها باید دست از چشم و هم چشمی بردارند و به دنبال تجملات نباشند..


9 - کسی که آمر به معروف و ناهی از منکر است باید خودش رعایت کند.امام صادق ع: ای مردم دیگران را به جانب حق بخوانید با غیر زبانتان کونوا دعاه للناس بغیر السنتکم (بحار67 ص303) نه اینکه موعظه را تعطیل کنید بلکه نکند چیزی را بر زبان بیاورید ولی در رفتارتان نباشد، یعنی زبان جاذبه داشته باشد و رفتار دافعه

علی ع: اکبر العیب ان تعیب ما فیک مثله بزرگترین عیب آنست که من دیگری را مذمت می کنم به خاطر داشتن آن عیب و خودم گرفتار همان عیب هستم (نهج البلاغه 353) و اینجاست که اولیاء دین باید معصوم باشند، بگویند من اینگونه‌ام شما هم اینگونه باشید، با رفتارشان لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنهاحزاب21 قطعا برای شما در رفتار رسول خدا سرمشقی نیکوست و سخن پیامبر ص بر دل ابوجهل‌ها نشست ولی غرور و تکبر جاهلیت مانع بود

در پایان سخن امام خمینی رحمت الله علیه این فرزند فاطمه سلام الله علیها بر دل مردم نشست چرا که سخنش، کلامش با رفتارش همخوانی داشت و منجر به این پیروزی عظیم شد


ضرورت فرهنگ‌سازی تذکر لسانی

فریضه امر به معروف و نهی از منکر در روند شکل‌گیری، پیدایش و تداوم نظام جمهوری اسلامی از نقش و جایگاه والایی برخوردار است به‌گونه‌ای که در آیات قرآن و روایات، قانون اساسی، حقوق شهروندی و نظارت همگانی در حیطه‌های مختلف به نقش کلیدی و جایگاه رفیع آن پرداخته شده است
امام علی(ع): همه کارهای خوب (و جهاد در راه خدا) در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مانند قطره‌ای است در برابر دریا (نهج‌البلاغه حکمت 374)
امام باقر(ع): امر به معروف و نهی از منکر واجب بزرگی است که به وسیله آن همه واجبات برپا می‌شود؛ راه‌ها امن می‌گردد، کسب و کارها حلال می‌شود، حقوق تضییع شده افراد به صاحبانش برمی‌گردد، زمین آباد می‌شود، از دشمن انتقام گرفته می‌شود و همه کارها روبه‌راه می‌شود (وسایل الشیعه ج16 ص119)
اصل هشتم قانون اساسی می‌گوید:
در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود وکیفیت آن را قانون معین می‌کند:
والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر: مردان و زنان با ایمان، ولی (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند (توبه71)
چو می‌بینی که نابینا و چاه است       اگر خاموش بنشینی، گناه است
به نزد من آن کس نکوخواه توست      که گوید: فلان خار در راه توست
سعدی فریضه امر به معروف و نهی از منکر را که هدف اصلی پیامبران الهی بود، در دو بیت یاد شده به زیبایی بیان کرده است.
اهمیت، امر به معروف و نهی از منکر:
1. یک حق و وظیفه انسانی و اسلامی است که هر فرد در برابر جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، لازم است آن را استیفا و به آن عمل نماید.
2. یک عمل خیرخواهانه و از روی دلسوزی نسبت به افراد جامعه است.
3. همان نظارت همگانی یا عمومی است که هر فرد به‌عنوان «شهروند مسئول» خود را محق و موظف می‌داند در جامعه‌ای که زندگی می‌کند، آن را روا دارد.
4. همان «تفکر انتقادی» است که لازم است شهروندان به‌عنوان یکی از «مهارت‌های زندگی» برای بهتر زندگی کردن، مهارت انتقاد کردن را در خود تقویت نموده و شیوه‌های انتقاد اثرگذار را بیاموزند.
5. فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» همان «معروف‌ها» و «منکرها» نیست بلکه «یکی از معروف‌ها»، «امر به معروف و نهی از منکر» است. همان‌طور که «بی‌تفاوتی» و «تماشاچی بودن» یکی از منکرهای اجتماعی به حساب می‌آید.

حیطه‌های امر به معروف و نهی از منکر
حیطه‌هایی که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌پذیرد، عبارت است از:
شئون و حدود اسلامی، عفت عمومی، خانواده، امنیت اجتماعی، گرانفروشی و کم‌فروشی، بهداشت عمومی و محیط، حقوق شهروندی، رباخواری، رشوه و اموال عمومی.
حیطه‌هایی که در آن امر به معروف و نهی از منکر از سوی مردم نسبت به دولت انجام می‌پذیرد، عبارت است از:

فساد اداری، مفاسد مالی و اقتصادی، نظم و انضباط و شئون اداری، رعایت وجدان کاری، حفظ بیت‌المال، تجمل‌گرایی، حقوق و کرامت ارباب‌رجوع و رشوه‌خواری.
آنچه از حیطه‌های یاد شده در خصوص تذکر لسانی به نظر می‌رسد آن است که نباید امر به معروف و نهی از منکر در یکی دو «معروف»‌ مانند: نماز و حجاب یا یکی دو منکر مانند:‌ «ترک نماز و بدحجابی» خلاصه شود بلکه شایسته و لازم است که شهروندان با توجه به حیطه‌های یاد شده، به همه معروف‌ها و منکرها توجه داشته باشند


اما سؤال: در صورت مخالفت شهروندی با تذکری که به او داده می‌شود و عدم برخورد با وی، این تذکرات چگونه اثرگذار خواهد بود؟

پاسخ: در صورتی که همه شهروندان به حق و تکلیف شهروندی خود عمل نمایند و یکی پس از دیگری به شهروند متخلف تذکر دهند و بروند، بدیهی است که تذکرات به تدریج اثرگذار خواهد بود به طوری که فرد متخلف خود را در محاصره فرهنگ حاکم بر جامعه می‌بیند و به اشتباه خود پی خواهد برد او با خود خواهد گفت:

چگونه است که همه به من تذکر می‌دهند، حتما کار من اشتباه است.
حال تصور کنیم که این تذکرات همراه با تکریم و احترام گذاشتن به شخصیت فرد متخلف باشد، در این صورت احتمال اثرپذیری بیشتر خواهد بود.
علاوه بر این اگر نهادهای مسئول از خانواده (پدر و مادر) گرفته تا مراکز آموزشی (مدارس، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه) و فرهنگی (سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه‌ و...) به منظور اطلاع‌ رسانی عمومی، بسترهای لازم برای فرهنگ‌سازی در راستای ترویج فرهنگ تذکر لسانی را فراهم سازند، در این صورت آمادگی برای پذیرش تذکرات از سوی شهروندان، افزایش خواهد یافت

آموزش، اهمیت و شیوه‌های تذکر لسانی در ادارات، مساجد و سایر محل‌های تجمع مردمی، اقدام به پژوهش‌های بنیادی و میدانی در محیط‌های دانشگاهی، تبلیغات شهری و روستایی، تبیین مستمر موضوع در رسانه‌ها (نشریات، روزنامه‌ها، صدا و سیما) توجیه و تشویق اصناف و بازاریان و...

از جمله موارد بسترسازی لازم برای احیاء و ترویج فرهنگ تذکر لسانی در سطح جامعه می‌باشد


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر با لسان است. چیزی که جامعه ما را اصلاح می‌کند همین نهی از منکر زبانی است

خدای متعال در زبان این اثر را قرار داده است و در امر و نهی این اثر را قرار داده است ما چرا این حکم الهی را درک نمی‌کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار الهی استفاده کنیم؟

عمل کنید تا ببینید می‌شود یا نمی‌شود حرف بزنید، بگویید، یک کلمه، بیشتر هم نمی‌خواهد لازم نیست سخنرانی بکنید

کسی را که می‌بینید خلافی مرتکب می‌شود دروغی را، غیبتی را، تهمتی را، کینه ورزی نسبت به برادر مؤمن را، بی‌اعتنایی به محرمات دین را، بی‌اعتنایی به مقررات را، اهانت به پذیرفته‌های ایمانی مردم را، پوشش نامناسب را، هر کدام از این کارها را کسی انجام داد یک کلمه، لازم نیست با خشم باشد، یک کلمه آسان بگویید این کار شما خلاف است، نکنید

شما بگویید، دیگری بگوید گناه در جامعه خشک می‌شود تاثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تاثیر مشت پولادین حکومت‌ها بیشتر است


بایدها و نبایدهای تبلیغ و وظایف مبلغان شرایط تاثیر گذاری کلام آیت الله جوادی آملی

در مقطع کنونی عصر ما که تبلیغات مسموم بیگانگان از هر سو هویت اعتقادی و باورهای معنوی جامعه اسلامی، خصوصاً نسل جوان را در معرض تهدید قرار داده؛ وظیفه خطیر و رسالت سنگین مبلّغان علوم دینی در نشر معارف حقّه اسلام و اندیشه های تابناک ائمه معصومین (علیهم السّلام) از حساسیت بیشتری نسبت به زمان های دیگر برخوردار است.

ضرورت تبلیغ و رساندن پیام به قلب انسان ها
بیگانه اگر چیزی در قلب نوجوان یا جوان ریخت، این دلها را مالک می شود و اگر دل را دیگری برد، کشور را نمی شود اداره کرد!

برای اینکه رهبری ابدان با قلوب است و قلوب هم که به دست دیگری است

این بیان نورانی حضرت امیر که فرمود: قلب الحدث کالأرض الخالیه کلّما القی فیها قبلته، ناظر به این است؛ پس ضرورت اصل تبلیغ مشخص است

تبلیغ یعنی انسان حرف را برساند به دل مردم: فی انفسهم قولاً بلیغاً (نساء63)

این عرضه هم مال هر کسی نیست که به دل جوان راه پیدا کند، حرف را در دل او جا بگذارد ! فی انفسهم قولاً بلیغاً ، نه فی آذانهم ! شما حرف را باید به دل مردم برسانید، نه به گوش مردم !

طهارت روح و قوّت گفتار، شرایط تأثیر گذاری کلام
ما چه کار بکنیم حرف ما در دل جوانها برود؟ و آن طهارت روح می طلبد

یک روح طیّب و طاهر می خواهد که با هم مرتبط باشند و جان را عوض بکنند

کسی از یک واعظ معروف شهر سؤال کرد که ما پای سخنان خیلی ها می رویم، مردم هم پای سخنرانی های خیلی می روند؛ ولی فلان شخص وقتی حرف می زند، در دلها اثر می کند، دیگران این جور نیستند؛ چرا؟

ایشان گفت: لیست النائحه المستأجره کالثّکلی: می دانی چرا آن یکی که حرف می زند، در دیگران اثر می کند، دیگران کمتر؟ تا آدم داغدار نباشد، حرفش در جان اثر نمی کند؛ و تا در جان اثر نکرد، جوان تربیت نمی شود !

لزوم طراوت و تازگی تبلیغ اسلامی در برابر تبلیغات رنگانگ بیگانگان
کاری که شما آقایان دارید، خیلی سخت است؛ کاری که دیگران دارند خیلی آسان ! او با چشم جوان کار دارد، با گوش جوان کار دارد، در حقیقت شما حرف غیب می زنید، آنها حرف حس و شهادت!

آن وقتی که فیلم را نشان می دهد، تبلیغ می کنند! چشمش لذت می برد، گوشش لذّت می برد، بدنش لذّت می برد، ذائقه اش لذت می برد!

شما دارید یک چیز به او می گویید که همه اینها را می رنجاند! باید جبران بشود؛ آن قدر طراوت و تازگی داشته باشد و طیّب باشد که جانش را برباید و در او اثر کند ! و اینها هم پاکند و اثر می کند.

حرف خوب و خوب حرف زدن، دو عنصر محوری در بیان مبلّغ
حرف های علمی، حرف های عمیق به درد جوان و نوجوان نمی خورد ! وقتی یکی نمی فهمد، خوابش می برد و در جلسه بعد شرکت نمی کند؛ آن باید بفهمد!

حرفی را او می فهمد که آن مبلّغ این دو عنصر محوری را درآن ا عمال بکند؛ یکی اینکه خوب حرف بزند، یکی اینکه حرف خوب بزند

حرف با سند، با محتوا، مستند به قرآن، روایات، عقل، نقل؛ آن حرف خوب زدن است

با ادبیات روز، با گزینه های روز، با تعبیرات روز؛ خوب حرف زدن است

اگرآن مطالب عمیق را به اندازه ای که مقدور شماست بتوانید رقیقش کنید، تنزّل بدهید، با مثال قابل فهم بشود؛ موفقید و گرنه آن چه که در کتاب ها هست، یا در قرآن هست، یا در نهج البلاغه هست؛ همان ها را بخواهید منتقل کنید، این جوان نمی فهمد !

لزوم به کار گیری هنر و ادبیات در برنامه های تبلیغی
وجود مبارک موسای کلیم (ع) با آن بیّنات الهی اعزام شد ید بیضاء داشت، عصا اژدها می شد و معجزات دیگر امّا همیشه نمی شود با عصا یا با ید بیضاء مردم را هدایت کرد!

به ذات أقدس له عرض کرد: خدایا ! من سخنرانی می کنم، فصیحم؛ امّا برادر من بهتر از من با ادبیات روز آشناست: هو افصح منّی لساناً (قصص34)

نقص در وجود مبارک موسای کلیم نبود، او فصیح بود؛ امّا عرض کرد: برادرم افصح است

ادبیات، سهم تعیین کننده دارد خط خوب داشتن، خوب سخنرانی کردن، شعر صحیح خواندن، غلط نخواندن، کلمات را درست اداء کردن، قبل از اینکه انسان سخنرانی کند به لغت مراجعه کند، الفاظ را درست اداء بکند؛ الفاظ کهنه فرسوده را کمتر به کار ببرد، الفاظ را صحیح اداء بکند؛ این اثر بیشتری دارد.
ضرورت استفاده از برهان در نفی و اثبات امور
به ما گفتند: یا أیّها الّذ ین آمنوا اتّقوا الله و قولوا قولاً سدیداً (احزاب70)؛ هم تثبیت و اثبات را بدون تحقیق نفی کرده: لا تقف ما لیس لک به علم. اسراء36

پس ما مرزمان بسته است، این طور نیست که دهان باز کنیم، هر چه دلمان خواست بگوییم!

اغراق نگویید، افراط و تفریط نکنید، یک چیزهایی که در شأن اهل بیت (علیهم السّلام) نیست نگویید؛ با آن جلال و شکوه اهل بیت، آن عظمت حسین بن علی (ع) نیازی به این حرف ها نیست! بنابراین مرزها بسته است.

بهترین راه این است: باور بکنیم با طهارت، این ها را بپذیریم و معتقد بشویم و اخلاص العمل للّه باشد.

استعداد قلب جوانان در پذیرش آموزه ها
بیان نورانی امیر المؤمنین (ع) در نامه ای که برای فرزندشان مرقوم فرمودند، قلب الحدث کالأرض الخالیه کلّما القی فیها قبلته  قلب جوان مثل زمین موات است، چیزی در آن کشت نشده

هر کس سبقت کند و بذری درآن بیفشاند، این می پذیرد

بعد فرمود: قبل از اینکه دیگران در دل های جوان و دل شما که جوانید بذری بیفشانند، من دارم این معارف و احکام را برای شما بیان می کنم.

مالکیّت بر قلب جوانان به وسیله احیای آن
رسول خدا فرمود: من احیا ارضاً میتهً فهیله؛ هر کسی زمین مرده ای را آباد بکند، مال اوست

پس طبق آن بیان نورانی حضرت امیر، دلهای نوجوان ها و جوان ها که خالی است، مثل سرزمین موات است؛ هر بذری درآن بیفشاند، این قبول می کند

او فقط قدرت جذب دارد، نه قدرت تحلیل!

از این دو حدیث یک مطلب دیگری استنباط می شود و آن این است که اگر کسی زمین مرده را احیاء کرد، مالک می شود؛ لکن می شود با فشار و زور از دستش گرفت و غصب کرد.



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">