تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.



                                آموزه‌هایی از مکتب اخلاقی رضوی

 تذوق و چشیدن شهد شیرین از گلبرگ‌های کلام و سخنان حضرت امام رضا(ع) خود می‌تواند ما را در رسیدن به مکتب اخلاقی ایشان و تخلق به خلق رضوی(ع) یاری رساند
از همین رو، در این جا به گوشه‌ای از شهد شیرین و انگبین شفابخش سخنان ایشان تمسک و توسل می‌جویم تا دردهای فراق را بدان شهد شیرین سخن ایشان درمان کنیم
http://m5736z.blog.ir/post/viber%20%D8%B1%D8%B6%D8%A7

                         نسیمی از آموزه های اخلاقی امام رضا (ع)

209- 1- دوستی اهل بیت(ع) در سایه عمل صالح
محبت در حقیقت ایجاد علقه و پیوند با عمل است. انسان اگر بخواهد محبت خوش را به دیگری بیان کند می‌بایست خود را همانند محبوب سازد و صفات او را تخلق نماید و از هر چه که او بیزار است دوری ورزد و هر صفت و کار خوب از منظر محبوب را به جا آورد
از همین روست که تخلق به اخلاقی الهی محبوبیت و تقرب به خدا را موجب می‌شود. بنابراین، مدعی دروغین خواهد بود کسی که مدعی محبت محبوبی است و در عمل برخلاف رضا و خشنودی او رفتار می‌کند
امام رضا(ع) در بیان حقیقت محبت : لاتدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العباده.... فانه لا یقبل احدهما دون الاخر
مبادا اعمال نیک را به اتکای دوستی آل محمد ع رها کنید و مبادا دوستی آل محمد ع را به اتکای اعمال صالح از دست بدهید؛ زیرا هیچ‌کدام از این دو، به تنهایی پذیرفته نمی‌شود. (بحارالانوار ج78، ص348)

210- 2- خیرجویی از خوش خلقی

اخلاق معیار سنجش در دنیا و آخرت است. اگر کسی اخلاق نداشته باشد، چیزی ندارد. از همین رو امام رضا(ع) می‌فرماید: پنج  صفت ست که در هر کس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باشید:
1- کسی که در نهادش اعتماد نبینی
2- کسی که در سرشتش کرم نیاب
 3- کسی که در آفرینشش استواری نبینی
4- کسی که در نفسش نجابت نیابی
5- کسی که از خدایش ترسناک نباشد. (تحف العقول، ص 446 و بحارالانوار، ج 78، ص 339)
آن حضرت(ع) در جایی دیگر می‌فرماید که انسان نمی‌تواند از برخی افراد به سبب موقعیت و مناسبت‌ها یا خلق و خوی بدی که بدان تربیت شده، انتظار امر خیری داشته باشد

211- 3- رفتار مناسب

امام رضا(ع) با توجه به موقعیت افراد و اشخاص و نیز جایگاه هر کسی خواهان رفتار مناسب با اوست، نباید در رفتارهای خودمان همیشه یک گونه عمل کنیم
در آموزه‌های قرآنی آمده است که نسبت به مومنان نرم و دشمنان سخت باشیم (فتح29) بنابراین، براساس مناسبت حکم و موضوع باید عمل کرد و رفتار مناسبی را در شرایط متفاوت و نسبت به افراد مختلف باید در پیش گرفت

به عنوان نمونه تواضع در برابر متکبر موجب می‌شود تا او گستاخ شود، بلکه باید با او همانندش عمل کرد تا از تکبر دست بردارد
پس شناخت موقعیتها و درک آن‌ها برای اتخاذ مواضع مناسب و رفتار مفید و سازنده بسیار اساسی است. اصولا حکیم و خردمند کسی است که موقعیت زمانی و مکانی را بشناسد و براساس آن رفتار مناسبی را در پیش گیرد ز همین روست که گفته‌اند: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد

اما رضا(ع) می‌فرماید: اصحاب السلطان بالحذر و الصدیق بالتواضع و العدو بالتحرز و العامه بالبشر، با سلطان و زمامدار با احتیاط همراهی کن، و با دوست با تواضع و فروتنی، و با دشمن در پناه حرز، و با مردم با روی خوش رفتار کن. (بحارالانوار ج78 356)

212- 4- آمد و شد عامل محبت

انسان موجودی اجتماعی است. این گرایش به اجتماع چه به قصد تسخیر باشد یا هر عامل دیگری، امری ذاتی انسان است. انسان بدون جفت و زوج نمی‌تواند زندگی کند و در نهایت انسانی ناتمام خواهد بود، زیرا این جفت است که انسان را به تمامیت می‌رساند و از نقص می‌رهاند

ارتباط و آمد و شدها می‌بایست در چارچوب عقل و شرع باشد تا از مشکلات غیراخلاقی جلوگیری کند. امام رضا(ع) آدابی را برای ارتباط بیان می‌کند که برخی از آن‌ها در این سخن ایشان تجلی یافته است
تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لاتحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید. (بحارالانوار، ج78، ص347)
از نظر امام رضا(ع) یکی از نشانه‌های خوشی در زندگی دنیایی این است که انسان دارای دوستان و محبان بسیاری باشد و این جز با رفت‌وآمد خوب و مناسب شدنی نیست: سعه‌المنزل و کثره‌ المحبین؛ درباره خوشی در دنیا سؤال شد، فرمود وسعت منزل و زیادی دوستان (بحارالانوار، ج76، ص152)
البته دید و بازدید از بستگان و خویشان در اولویت است؛ زیرا آنان بیش‌تر از دیگران نیاز و انتظار دارند که به دیدار آنان بروید

213- 5-  ادخال سرور

مؤمن باید اهل سرور و شادی باطنی باشد و هرگز تبسم و لبخند از لبانش محو نشود. این‌که شخص عبوس باشد و با گشاده‌رویی با مردم برخورد نکند، از رذایل اخلاقی است. مسلمان نه تنها باید شاد باشد بلکه این شادی و سرور خود را به دیگران نیز منتقل کند به طوری‌که هر کسی با او دیدار می‌کند از دیدارش مسرور و شادان شود و غم و اندوه از دلش برود

البته نباید در ایجاد سرور راه‌های باطلی رفت و نیازی هم نیست که با ابزارهای باطل بخواهیم کاری مفید انجام دهیم؛ زیرا وقتی ابزار آلوده باشد، سرور نیز دروغین و واهی خواهد بود. از همین‌روست که پس از سرورهایی که از ابزارهای باطل پدید می‌آید، غمی سنگین بر جان مستولی می‌شود و شخص را به افسردگی دو چندان می‌کشاند. باید از ابزارهای سرور مباح و جایز بهره برد و زمینه و بستر زیارت را به شادی مباح رنگین کرد

این‌گونه اعمال پس از عبادت محض چون نماز و روزه از مهم‌ترین اعمال عبادی بشر است. از این‌روست که امام رضا(ع) در تشویق مردم به این عمل می‌فرماید: بعد از انجام واجبات، کاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مومن، نزد خداوند بزرگ نیست. (بحارالانوار، ج78، ص347)
چرا که با ایجاد سرور در محیط ارتباطی، خوش‌خویی خود را دو چندان به نمایش گذاشته است و افزون بر این که زیارت‌کنندگان از ایشان بهره معنوی و مادی می‌برند از نظر روحی و روانی نیز تقویت می‌شوند و آثار آن در ارتباطات دیگر ایشان نیز نمایان می‌شود

214- 6-  رفع مشکلات مردم

انسان تا می‌تواند می‌بایست در کمک به خلق خدا بکوشد. مک به انسان‌ها به طور اولویت باید در دستور قرار گیرد و اگر کسی این گونه عمل نکرد باید او را از دایره انسانیت به دور دانست؛ چه رسد که اورا انسانی اخلاقی دانست
خلق الهی انسان اقتضاء می‌کند که در مقام خلافت الهی در رفع مشکلات دیگران بکوشد. اگر انسان بتواند در حد مقدورش از دیگران مشکلی را حل کند به همان میزان ارزش و اعتبار خود را افزوده است

البته آثار این گونه اعمال تنها محصور به دنیا نیست بلکه همان گونه که در دنیا موجبات رضایت خاطر خود را فراهم می‌آورد و انسانیت خود را بروز می‌دهد، زمینه اندوه‌زدایی اخروی خود را نیز فراهم می‌آورد؛ یعنی زمانی که همه در قیامت از هول و هراس آن در اندوه هستند خداوند گشایشی در گره‌های قیامتی او می‌گشاید و دلش را شاد می‌گرداند
امام رضا(ع) می‌فرماید: من فرج عن مومن فرج‌الله عن قلبه یوم‌القیمه؛ هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد. (اصول کافی، ج3، ص268)

215- 7-  مدارا با مردم

مودت با مومنان و مدارا با مردم از خصلت‌های نیک اسلامی انسانی است. انسان‌ها در موقعیت‌های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می‌بایست با مردم کنار آمد و سخت‌گیری نکرد
این که بخواهیم نسبت به مردم سخت‌گیری کنیم ومته روی خشخاش بگذاریم و گیر بدهیم کاری ضداخلاقی انجام داده‌ایم

سنت و سیره عملی پیامبر(ص) این گونه بود که حتی نسبت به منافقان و دشمنان و مخالفان خود کوتاه می‌آمد و ا آنان مدارا می‌کرد که گویی چیزی از آن نمی‌ داند و حرف‌های نادرست ایشان را گوش می‌داد و گاه با آن که می‌دانست دروغ می‌گویند ولی به همان ظاهر کلام ایشان بسنده می‌کرد به طوری که ایشان را به تحقیر و استهزاء وتمسخر «اذن» می‌گفتند (توبه61)
امام رضا(ع) می‌فرماید: ومن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش
اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است؛ و ما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم‌رفتاری با مردم است؛ و اما سنت امامش، پس صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است. (اصول کافی ج3، ص339 و تحف‌العقول ص442)

                           آموزه ها : خوشه ای از معارف رضوی

216- آموزه اول: کمال عقل یک مسلمان

عقل مسلمان به نقطه کمال نمی رسد، مگر آنگاه که دارای ده ویژگی باشد:
1- مردم از او امید خیر داشته باشند
2- از شر او در امان باشند.
3- کار خیر دیگران را زیاد بشمار آورد
4- کار خیر خود را کم بشمار آورد.
5-هرچه از او یاری و کمک خواسته شود، دلتنگ و ناراحت نگردد.
6- در تمام طول عمر خود از تحصیل علم خسته و ملول نشود.
7- نداری در راه خدا را محبوب تر و ارزشمندتر از ثروت بداند.
8- خواری در راه خدا از عزتمندی در پیشگاه «دشمنان» ارزشمندتر بداند.
9- گمنامی را از مشهورشدن بیشتر دوست بدارد.
10- سپس امام(ع) فرمود: «احدی را ننگرد الا اینکه بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.» زیرا مردم دو دسته اند: گروهی که از او بهتر و پرهیزکارترند و گروهی که از او بدتر و زبون تر هستند

هرگاه با گروه اول مواجه شود، برای آنان تواضع کند تا به مقام آنها دست پیدا کند. وقتی چنین کرد، عظمت و بزرگیش اوج خواهدگرفت، کارهای خوب وی سامان یافته و لباس پاکیزگی بر آنها پوشانده می شود، نام او را در دنیا به نیکی می برند و در نتیجه سرور اهل زمان خود خواهدگشت
اما قضاوت مسلمان عاقل درباره گروه دوم، این باید باشد که شاید درون آنان بهتر باشد و این خوبی درون برای آنها بهتر است، درحالی که خوبی من ظاهر است و ممکن است خوبی ظاهر برای من بدتر و ناگوارتر باشد. (تحف العقول ص467)

217- آموزه دوم: ارزش سکوت و خاموشی

امام رضا(ع) فرمودند: سه ویژگی از نشانه های فهم است: حلم، علم و سکوت. به طور قطع خاموشی یکی از درهای حکمت است زیرا محبت دیگران را جلب می کند و آدمی را به هر امر خیر و نیکی رهنمون می شود. (اصول کافی ج 3 ص 174)

و نیز می فرمایند: هرگاه مردی از بنی اسرائیل می خواست عبادت کند، ده سال پیش از آن، سکوت اختیار می کرد. (همان ص 178)
از امام ششم نقل است که: لقمان به پسرش گفت: پسرجان اگر خیال می کنی که سخن گفتن از نقره است، بدان که خاموشی و سکوت از طلاست. (همان ص 175
 باید توجه داشت که با سکوت، بسیاری از بداخلاقی ها و آفات زبانی و گناهان بزرگ خودبخود فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کنند
از جمله غیبت، تهمت، فحش و ناسزا، دروغ که کلید همه گناهان است، تمسخر و استهزاء، سرزنش و نکوهش، مجادله و بگوومگو، سخن باطل و لغو، لعنت کردن، افشای اسرار دیگران، شوخی های ناهنجار، سوگند، و...

218- آموزه سوم: بهترین بندگان خدا

بهترین بندگان خدا پنج خصوصیت گرانبها دارند:
1- هرگاه به دیگران نیکی و احسان کنند، از عملکرد خود شادمان می شوند.
2- هرگاه مرتکب عمل زشت و رفتار نامناسب گردند، از خداوند طلب آمرزش کنند
3- هرگاه به آنها نعمتی عطا شود، شکرگزاری نمایند.
4- هرگاه دچار بلا و مصیبت گردند، صبر پیشه کنند.
5- هرگاه عصبانی و خشمگین شوند، گذشت و عفو را پیشه خود کنند. (تحف العقول ص 469)

219- آموزه چهارم: جایگاه انسان مؤمن در پیشگاه خداوند

امام فرمود: مثل شخص مؤمن در نزد خداوند همانند فرشته مقرب درگاه است
بدون تردید انسان مؤمن مقامش پیش خدا از آن هم بالاتر است. هیچ چیز نزد خدا، محبوب تر از مرد مؤمن توبه کار و یا زن مؤمن توبه کار نخواهد بود. (عیون اخبارالرضا(ع). ج2 ص 17)
و نیز فرمودند: آیا سخن رسول خدا را نشنیده اید که فرمودند: از فراست و زیرکی مؤمن برحذر باشید
چون شخص مؤمن با نور الهی می نگرد. هر مؤمنی فراستی دارد که خداوند را به اندازه ایمان و بصیرت و علم خود می بیند
(همان ص480- مسندالامام الرضا ج 2 ص 133 به نقل از قرآن کریم از منظر امام رضا ص 223)

220- آموزه پنجم: پنج دستور ارزشمند

امام هشتم(ع) فرمودند: پنج دستور است که هرچه درپی آنها بگردید ولو اینکه سواره باشید، مانند آنها را پیدا نخواهید کرد.
1- هیچ کس جز از گناه خود بیم و هراس نداشته باشد.
2- جز به پروردگار خود به هیچ کس امید نداشته باشد.
3- اگر پرسشی از او شود که آن را نمی داند، بدون خجالت بگوید نمی دانم
4- اگر چیزی را نمی داند، ننگ نداند از اینکه آن را از اهلش بپرسد.
5- ارزش صبر و بردباری نسبت به ایمان مانند ارزش سر است نسبت به بدن و ایمان نخواهد داشت کسی که صبوری نمی کند. (عیون اخبار الرضا ج2 ص57)

221- آموزه ششم: شرایط قبولی نماز، سپاسگزاری، تقوا.

خداوند سه وظیفه دینی را در همراهی سه وظیفه دیگر معرفی نموده است. به نماز و زکات (مانند خمس و زکات) امر فرمود، بطوری که هرکس نماز بخواند اما زکات نپردازد، نمازش مقبول نخواهد بود
به سپاسگزاری از خویش و والدین امر فرموده است، به طوری که هرکس از پدر و مادر خود تشکر و سپاسگزاری نکند، در واقع از خدای خود سپاسگزاری نکرده . و به تقوا و صله رحم امر نموده است

بطوری که هرکس صله رحم نکند، در واقع تقوا نداشته است. (همان ج1 ص532)
با دقت در فرمایش امام(ع) این نکته دانسته می شود که پرداخت زکات، رعایت احترام پدر و مادر، سرکشی و دیدار فامیل که از جمله حقوق مردم محسوب می شود
از چنان اهمیتی برخوردار است که اگر نسبت به آنها سهل انگاری نماییم، انگار در واقع حقوق الهی (نماز- تقوا- شکرگزاری) پایمال شده است

222- آموزه هفتم: ترس از گناه

 کسی که در گناه اندک از خدا نترسد، قطعاً در گناه بسیار هم از او نمی ترسد. (میزان الحکمه ج21/339) نیز فرمودند: گناهان صغیره راهی به سوی گناهان کبیره هستند
شخصی که در برابر خدا از گناه کم ترس نداشته باشد، در گناه زیاد نیز از او نخواهد ترسید. (همان)
از رسول خدا(ص) نقل است که: همانا مؤمن، گناه خود را همچون تخته سنگی بزرگ می بیند که می ترسد به روی او بیفتد و کافر، گناه خویش را مانند مگسی می بیند که از جلوی بینی اش رد می شود. (همان)

223- آموزه هشتم: تعجب خدا از چهار گروه

حضرت رضا(ع) به نقل از امام حسین(ع) فرمودند: در زیر دیوار شهری، لوحی بدست آمد که در آن نوشته بود، من معبود یکتایم. معبودی جز من نیست و محمد(ص) پیامبر من است و:
1- عجب دارم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه خوشحال است. (یعنی نسبت به آخرت و حساب)
2- عجب دارم از کسی که به تقدیرات الهی ایمان دارد، چگونه ناراحت و محزون است. (نسبت به دنیا)
3- عجب دارم از کسی که دنیا را دیده و آزمایش کرده، چگونه به آن دل بسته است
4- عجب دارم از کسی که به حساب یقین دارد، چگونه گناه می کند. (عیون اخبار الرضا ج2 ص58)

224- آموزه نهم: ملاک بهشتی و جهنمی بودن

اگر فکر می کنی معصیت خدا را بکنی، بهشت می روی و پدرت موسی بن جعفر(ع) با اطاعت خدا به بهشت می رود، اگر چنین باشد، تو باید نزد خدا گرامی تر بوده باشی
در حالی که اصلا چنین نیست. به خدا سوگند هیچ کس جز از راه اطاعت به آنچه پیش خداست، نمی رسد
اگر گمان می کنی با گناه کردن به آنها می رسی قطعا سوءتفاهم برایت شده است

خویشاوندی هیچ فایده ای در قیامت ندارد. همان طور که پسر نوح(ع) به خاطر نسبت فرزندی از عذاب الهی نجات نیافت. (عیون اخبار الرضا ج2ص571-572)
از خدا پروا کن و بدان که ما این موقعیت را نزد خدا و خلق، فقط از راه تقوا و پرهیزکاری به دست آورده ایم. هر کس تقوا نداشته باشد و فرمان خدا را رعایت نکند، هرگز از ما نیست و ما نیز از او نیستیم. (همان ص573)
هر کس شخص گناهکاری را دوست بدارد، او خود، گناهکار است
هر کس مومن مطیع را دوست بدارد، او خود مومن مطیع است. هر کس ستمکار را کمک کند، خود ظالم است
هر کس عادل را پشتیبانی نکند خود ستمکار است. آری میان خدا واحدی خویشی نیست. هیچ کس به ولایت دوستی خدا نرسد مگر از راه اطاعت و بندگی خدا
رسول خدا به فرزندان عبدالمطلب فرمود: با اعمال نیک خود پیش من بیایید نه با نسبت های خود.(همان 574)

225- آموزه دهم: آفت بخل

 حضرت فرمودند: «بخل آبرو را بر باد می دهد (میزان الحکمه ج 1 ص123)
برای انسان بخیل آسایش و آرامش روانی وجود ندارد. (تحف العقول ص473)
شخص بخشنده از غذای مردم می خورد تا مردم از غذایش بخورند
اما بخیل از غذای مردم نمی خورد تا آنها نیز از غذایش نخورند. (عیون اخبار الرضا ج2 ص 666) خص باسخاوت، به خدا و بهشت و مردم نزدیک و از آتش جهنم دور است
اما بخیل از بهشت و مردم دورو به آتش نزدیک است

قسم به خدای بزرگ که اگر میان رکن و مقام بایستی و دو هزار سال نماز بخوانی و چنان گریه کنی که نهرها از اشک هایت جاری شود و درختان از آن سیراب گردند، آن گاه با بخل و پستی بمیری، خدا تو را به جهنم می افکند. مگر نمی دانی خدا فرمود:
هر کس بخل ورزد، نسبت به خود بخل کرده است و خدا بی نیاز است. (تغابن 83)

                         سیره و سبک زندگی در نگاه امام رضا(ع)

226- امام رضا(ع) در عبارتی کوتاه به سه ویژگی برجسته مومن اشاره میکند که اگر این سه ویژگی در شخصی وجود نداشته باشد، نمی تواند مدعی ایمان باشد
آن حضرت(ع) می فرماید: لایکون المومن مومنا حتی تکون فیه ثلاث خصال:

1- سنه من ربه؛ 2- سنه من نبیه؛ 3- سنه من ولیه.
فاما السنه من ربه فکتمان سره. و اما السنه من نبیه فمداراه الناس. و اما السنه من ولیه فالصبر فی الباساء و الضراء؛ مومن، مومن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:
سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش
اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است، اما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است (اصول کافی، ج3، ص 339 و تحف العقول، ص442)

227- این که آن حضرت(ع) بر رازداری تاکید می کند

از آن روست که انسان نمی تواند هرآن چه را از علم دانست یا از معرفت دید یا از مردم شنید بر زبان آورد
از این رو حضرت(ع) می فرماید: علیکم فی امورکم بالکتمان فی امور الدین و الدنیا …فلا یقف علیه ولیک؛ بر شما باد به رازپوشی در کارهاتان در امور دین و دنیا
روایت شده که افشاگری کفر است و روایت شده کسی که افشای اسرار می کند با قاتل شریک است و روایت شده که هرچه از دشمن پنهان می داری، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد. (بحارالانوار، ج78، ص 347)

خاموشی و سکوت گاهی تنها راه نجات بشر است. چرا که گاهی سخن گفتن عین گمراهی و رنج است. مومن، انسانی دارای فهم و فقه است و می داند چگونه در زندگی عمل کند که خود و دیگران را به رنج و زحمت نیفکند
امام رضا(ع): ان من علامات الفقه: الحلم و العلم، و الصمت باب من ابواب الحکمه ان الصمت یکسب المحبه، انه دلیل علی کل خیر
از نشانه های فقه و فهم دین، حلم و علم است و خاموشی دری از درهای حکمت است. خاموشی و سکوت، دوستی آور و راهنمای هر کار خیری است
(اصول کافی، ج4، ص445)

228- گاه نیاز است که نسبت به چیزی سکوت کرد

هر رازی را بر زبان نراند و با صمت و تفکر می توان بهترین کار را انجام داد. چنین سکوتی گاه لازم و بلکه واجب است، چرا که نجات دین و دنیا بر آن است
زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن عافیت ده جزء است که نه جزء آن در کناره گیری از مردم و یک جزء آن در خاموشی است. (تحف العقول، ص446)
اما عمل صالح را می بایست در امور بسیاری دید که خدمت به خلق از مهم ترین جلوه هایش می باشد
از این رو در آموزه های اسلامی بر این تاکید بسیار شده و امام رضا(ع) در عبارت های گوناگون بر آن تاکید می کند
بعد از انجام واجبات، کاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مومن، نزد خداوند بزرگ نیست. (بحارالانوار، ج78، ص347)
یا این که: هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد. (اصول کافی، ج3، ص268)
بهترین بندگان آنان که هرگاه نیکی کنند خوشحال شوند و هرگاه بدی کنند آمرزش خواهند و هرگاه عطا شوند شکرگزارند و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند درگذرند. (تحف العقول، ص445)
تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لا تحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید. (بحارالانوار، ج 78، ص347).


229- امامان علیهم السلام قرآن ناطق و امامت تبلور هدایت و نور قرآن در پهنه زمین و زمان و سیره ائمه اطهار(ع) تفسیر آیات زندگی بخش آن است
 اگر قرآن کریم مردم را به حیات طیبه فرا می خواند، منش و روش زندگی و اصول حاکم بر رفتار و عمل امامان معصوم(ع) تجسم حیات طیبه ای است که پیامبر اعظم(ص) و قرآن کریم بشر را به آن فراخوانده اند

دستگیری از نیازمندان

انفاق و تأمین نیازهای مادی و دستگیری از نیازمندان جزو اصول مسلم قرآنی و از آیات محکم الهی است. به این معنا که از منظر قرآن کریم، انسان نباید سر در لاک خود فرو برد و فارغ از دغدغه همنوع و همشهری و هم وطن خود باشد
در سیره ائمه اطهار(ع) نیز انفاق و کمک به نیازمندان روشی بسیار معمول و متعارف بود، از این رو همواره فقرا بر سر راه آنان می نشستند یا در خانه آنان را می زدند. پیشوایان ما حتی پیش از آن که نیازمندان عرض نیاز کنند، به آنان انفاق می کردند

230- سادگی در سبک زندگی

شیخ صدوق در روایتی دیگر از ابی عباد، ساده زیستی را روش حضرت امام رضا(ع) در پوشش می شمارد و زندگی حضرت را این گونه توصیف می کند:
در تابستان فرش حضرت رضا(ع) حصیر و بوریا بود و در زمستان روی نمد می نشست و پیراهنی زبر و خشن می پوشید، مگر آن که بخواهد پیش مردم آید که در آن وقت لباس سنگین و بهتر می پوشید

ادب معاشرت
هرگز ندیدم حضرت رضا(ع) در سخن گفتن با کسی درشتی کند و هیچ گاه ندیدم سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند بلکه صبر می کرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم می دید سخن می گفت، هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمود و هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی کرد و در برابر همنشین تکیه نمی داد

هرگز او را ندیدم که از خدمتکاران و کارگزاران خود کسی را بد بگوید یا در پیش چشم کسی آب دهان بیندازد، هرگز ندیدم که هنگام خندیدن قهقهه زند بلکه خنده اش تبسم بود و چون مجلس او از مردم خالی و سفره غذا انداخته می شد، همه خدمتکاران را فرا می خواند و به دور سفره غذا می نشاند

231- پذیرایی از میهمان

 در فرهنگ ما این جمله معروف است که «میهمان حبیب خداست» و به این گونه برای میهمان ارج و احترام قائل می شویم. این رفتار و نگرش پسندیده ریشه در آموزه های اسلامی و سنت و سیره امامان معصوم دارد
شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» از یک میهمانی ویژه گزارشی می دهد که در آن نحوه پذیرایی از میهمان و ادب میهمان داری را بازگو می کند

احمد بن ابی نصر از اصحاب برجسته امام رضا(ع) نقل می کند که در ایام حضور آن حضرت در مدینه، روزی حضرت رضا(ع) برایم مرکبی فرستاد که نزد آن حضرت بروم. من نیز سوار بر مرکب شدم و به خدمت حضرت رسیدم و تا پاسی از شب نزد ایشان ماندم

خداوند نزد حضرت مقامی به من عطا فرموده که به احدی از اصحاب و شیعیان ما عطا نکرده است
من نشسته بودم و این خیالات را در دل می گذراندم که ناگهان امام(ع) فرمودند: ای احمد! پس تو این کار را نکن و از برای خدا تواضع و کوچکی کن

سبک خوردن غذا . راز سلامتی از دیدگاه امام رضا (ع)

232- امام رضا ع: اگر مردم در خوردن و آشامیدن از حیث مصرف، میانه روی کرده و اقتصاد را رعایت می نمودند، سلامتی انسان مستمر می ‌شد

امام هشتم(ع)، همواره قبل از غذا دست‌ های خود را می ‌شستند، شستن دست ها قبل از غذا، خشک نکردن دست‌ های شسته شده و بسم الله و الحمد لله گفتن در قبل، حین و بعد از غذا، از آداب غذا خوردن است
حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، همواره غذای خود را با طعام سبک و ساده زشت پرخوری است، قبل از غذا ماست شیرین کم چرب و یا دوغ بخورد. ا این کار ضمن اینکه بخشی از فضای معده خود را پر شروع می ‌کردند تا فشار اضافی به دستگاه گوارش وارد نشود

فردی که دارای اضافه وزن، چاقی شکم و یا عادت می کند، معده را برای ورود غذاهای سنگین آماده می ‌نماید
در هنگام غذا خوردن از سبزی‌ های مفید همانند کاسنی، خرفه، جعفری و هویچ زرد نیز استفاده کنید
این نوع غذا خوردن، سنت رسول گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) و همچنین امام رضا (ع) بوده است
خوردن نمک و آویشن در ابتدا و انتهای غذا مفید است،

سفارش امام رضا (ع) به پاسداشت حقوق والدین

233- در میان تعالیم ادیان الهی در باره والدین و حقوق آنها، نگاه مکتب اهل بیت (ع) به این مسئله از ویژگی های خاص و ظریفی برخوردار است
بدان که حق مادر، لازم ترین حقوق و واجب ترین آنهاست؛ زیرا او بار سنگین فرزند خویش را تحمل کرد؛ به گونه ای که هیچ کس حاضر نیست دیگری را این گونه به دوش بکشد

مادر، کودک خویش را با چشم و گوش و همه وجودش، نگهداری کرد و بدین کار شادمان و خوشحال بود. او راضی است تا خود گرسنه بماند، اما فرزندش سیر باشد و خود تشنه بماند، ولی کودکش سیراب گردد و خود بی جامه باشد، اما فرزندش در جامه به سر برد و کودکش در زیر سایه قرار گیرد؛ در حالی که خود او به زیر آفتاب است

پس تا بدین اندازه باید سپاسگزار مادر بود و به او نیکی نمود و با او با مدارا رفتار کرد؛ هر چند که شما جز با یاری خداوند نمی توانید حتی کوچک ترین حق او را نیز ادا کنید، چرا که خداوند متعال حق او را قرین حق خود قرار داد
پدر نیز از نظر امام رضا (ع) دارای احترام و حقوق فوق العاده ای می باشد
باید از پدر اطاعت کنی و نسبت به او نیکی نمایی و در برابرش تواضع و خضوع کرده و به بزرگی از او یاد کنی و مورد احترام خویش قرارش دهی و در محضرش آهسته سخن گویی
چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند، بخشی از اوست

سه رذیله اخلاقی از نگاه امام رضا (ع)

234- از 3رذیله اخلاقی بپرهیزید:

اوّل؛ حرصو دوم؛ حسد! سوم بخل
إِیاکُمْ وَ الْحِرْصَ وَ الْحَسَدَ . فَإِنَّهُمَا أَهْلَکَا الْأُمَمَ السَّالِفَةَ،
 (بحارالانوار ج75 ص346)
حرص یعنی انسان،‌ چیزی از امور دنیایی‏ که مورد احتیاجش نیست را انباشته کند؛ به عبارت دیگر: زیاده طلبی در امور مادّی و مالی
«حسد» یعنی انسان آرزوی زوال نعمت از غیر کند و ناراحت باشد از این‏که خداوند به غیر نعمتی را عطا فرموده؛ حسد دو نوع است:
گاهی آرزوی زوال نعمتی را از دیگری می‏کند در حالی‏که خودش از آن نعمت محروم است، یک وقت خودش هم نعمت را دارد، امّا نمی‏خواهد غیر آن‏را داشته باشد؛ این حالت بدترین نوع حسد است.

 بعد می‏فرمایند : از رذیله بخل هم بپرهیزید!
بخل یعنی انسان آنچه از نظر عقلی و شرعی سزاوار است در جایی مصرف کند را ‌مصرف نکند
مثلاً: قدرت انفاق فی سبیل الله دارد، امّا انفاق نکند، حضرت تعبیر می‏فرمایند: فَإِنَّهَا عَاهَةٌ، بخیل آفت روحی دارد، آزاده و مؤمن مبتلا به بخل نمی‏شوند و بخل با ایمان ناسازگار است
حال چرا بخیل از مصرف در جایی که سزاوار است امتناع می‏کند؟ چون می‌ترسد جایش پر نشود. مؤمن چنین ترسی ندارد و می‏گوید: همان خدایی که نعمت را به من داده و گفته اینجا مصرف کن، جایش را پر می‏کند،

235- مکتب اخلاقی دین اسلام به سایر مکاتب به دلایل مختلف ترجیح دارد

1- وحیانی بودن و توجه به این مسئله که این مکتب بوسیله خداوند که فطرت و علایق انسانها را خلق کرده و به آن کاملاً آگاه است ایجاد شده است
2- سمت و سوی اهداف آراستگی به فضایل اخلاقی و پیراستگی از رذایل اخلاقی با توجه به دو ساحتی بودن وجود انسان کاملا منطقی و عقلانی می باشد
3- وجود اسوه های اخلاقی در مکتب اخلاقی دین اسلام انسان فراوانند که پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی برترین آنان هستند
4- از اهداف اصلی پیامبر اکرم(ص) براساس روایت نقل شده از ایشان تکمیل مکارم اخلاقاست و این نشان می دهد که حساسیت دین مبین اسلام به اخلاق در حد اعلا می باشد

                                       نسیمی از آموزه های امام جواد(ع)

معارف و آموزه های اخلاقی و اجتماعی امام محمد تقی جواد(ع) که در آن راه و رسم بندگی و حسن معاشرت و شیوه های مطابق با آئین اسلام تبیین شده است
http://m5736z.blog.ir/post/JAVAD

236- آموزه اول: محضر خدا را باور داشتن
 شخصی از امام(ع) خواست او را پندی دهد. حضرت فرمودند: اگر بگویم آیا می پذیری؟ گفت بله. امام فرمودند:
1- صبر و بردباری را بالش خود قرار بده
2- فقر را در آغوش بگیر
3- شهوات را از خود دور کن
۴- با هوای نفس مخالفت کن
۵- این را بدان که پیوسته در محضر دید خدا هستی. خوب توجه کن که چگونه رفتار می کنی. (تحف العقول ص 478)
موعظه پنجم ما را به یاد سخن معروف امام خمینی(ره) می اندازد که گفتند: عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید
آدمی چنانچه بتواند این موعظه کلیدی را خوب در خودش هضم کند و آن را به حد باور برساند، قطعاً نتایج پرقیمتی را به دست خواهد آورد
اگر یقین بدانیم که خدای مهربان در همه حال و در همه جا و در همه زمان، ناظر رفتار و حتی ناظر افکار و اندیشه ها و نیت های ماست
آنگاه در انتخاب روش های زندگی خویش تجدیدنظر خواهیم کرد

237- آموزه دوم: بررسی گوینده و منبع سخن

امام می فرمایند: هرکس گوش دل به گوینده ای بسپارد، در واقع او را بندگی کرده است. چنانچه گوینده از طرف خدا باشد، خدا را پرستیده است و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن می گوید، شنونده، شیطان را بندگی کرده است (تحف العقول ص479)
فرمایش امام شامل همه عواملی می شود که به نحوی بر افکار و اندیشه ها و دلهای انسانها تأثیرگذار هستند
مانند اساتید، مربیان، دوستان و در فضای امروزی همچون انبوه رسانه های نوشتاری، شنیداری و دیداری مثل رادیو، تلویزیون، تئاتر، سینما، ماهواره، اینترنت، روزنامه ها، مجلات، کتابها و... هرکدام از عناصر تأثیرگذار فوق می تواند رفیق آدمی باشد

بنا بر فرمایش امام علی(ع) رفیق خوب آن است که تو را در آنچه صلاح دین تو است یاری کند (داستانهای روایی ص425)
ملاک رفاقت، بر مدار روش دین بودن است
هر عاملی که ما را به سلامت دین و دینداری رهنمون می شود رفیق خوب و هر عاملی که ما را به فساد دین و دینداری رهنمون می شود، رفیق بد تلقی می شود
 رسول خدا(ص): انسان بر آیین دوست و رفیق خود است، پس بنگر که با چه کسی دوست می شوی. (بحار ج74 ص192)
تو اول بگو با کیان زیستی پس آنگه بگویم که تو کیستی (سعدی)

238- آموزه سوم: به تأخیر نینداختن توبه

تأخیر انداختن توبه در واقع نوعی فریب خوردن است. امروز و فردا کردن برای توبه، خود سرگردانی است
در برابر خداوند عذرتراشی کردن منجر به هلاکت می شود. اصرار نمودن بر گناهان نوعی آسوده خاطر شدن از مکر خدا تلقی می شود. تنها آدم های زیانکار از مکر خدا آسوده خاطرند (تحف العقول ص480)
نباید این فکرها را کرد. باید توبه کرد. اینها فکر شیطانی است. از کجا معلوم، شاید بعد از این توبه خدا لطف کند و تصمیم جدی بگیری و دیگر گناه نکنی
از کجا می دانی که مرتکب گناه می شوی؟ به علاوه شاید همین امشب مردی
چرا این حرف را می زنی که من چون از خودم خاطرجمع نیستم، پس توبه نمی کنم، پیر که شدم توبه می کنم
 اصلا خدا توبه کننده را دوست دارد. ان الله یحب التوابین (بقره 222)

خدا دوست دارد که بنده گناهکارش بگوید: خدایا بد کردم. وقتی از فرزندتان اشتباهی سر می زند می آید می گوید اشتباه کردم
شما چقدر خوشحال می شوید. او را در آغوش می گیرید، نوازش می کنید. شما که بنده اید این طوری هستید
فقط یک کلمه انسان بگوید، خدایا نفهمیدم، بد کردم، عمرم را به بطالت صرف کردم. همین کافی است تا خداوند او را بیامرزد

239- آموزه چهارم: عنایت و توجه به برکات خدا
ابوهاشم جعفری می گوید: روزی که حضرت جواد(ع) ام الفضل دختر مأمون را به همسری گرفت، گفتم: ای مولای من، برکت امروز بر ما با عظمت بود
حضرت فرمودند: ای ابوهاشم «برکات خدا» است که امروز بر ما باعظمت است. گفتم: بله حق با شماست
عرض کردم، امروز چه بگویم؟ فرمودند: خیر و خوبی بگو که در آن صورت به آن می رسی در این صورت راه را درست رفته ای و جز خیر و خوبی نخواهی دید (تحف العقول ص479-480)


همه حسنات و خوبی ها مانند عافیت و... همه از ناحیه خدای مهربان است و در مقابل همه سیئات و بدی ها همه منشأش خود انسانها هستند (نساء 79)
تعبیر «برکت امروز» حداقل شاید دو اشکال عمده داشته باشد
1- علت اصلی و حقیقی«برکت» که خدا باشد معرفی نشده است، بلکه آن را به امروز نسبت داده است. و این در واقع نوعی شرک و غفلت از توحید ربوبی است
2-تعبیر «برکت امروز» در حقیقت غفلت از نعمت های بی شمار و گوناگون الهی است. زیرا به شکل مفرد بکار رفته است و حضرت آن را با عبارت جمع «برکات» تصحیح فرموده است
نکته دوم اینکه: جهان هستی برمدار حق و خیر می گردد، زاویه دید امام(ع)، نگاه مثبت و عارفانه به عالم است
لذا توصیه می فرمایند که ما انسانها باید چنین نگاهی به جهان و رخدادها داشته باشیم. و قطعا امید، نشاط، خیر، کمال، آرامش از نتایج آنچنان نگاهی خواهد بود

240- آموزه پنجم: اخلاص در فکر و عمل

 افضل العباده الاخلاص. برترین عبادت، اخلاص است (میزان الحکمه ج2 ص643)
آیه اله مشکینی در توضیح حدیث می گویند: یعنی عبارتی که در آن اخلاص باشد، برترین عبادت است یا اینکه خود اخلاص نیت (صرف نظر از عمل) عبادت قلبی محسوب می شود که فضیلت و ثواب خاصی نیز دارد (درس هایی از اخلاق ص27)
بنده باید در همه اعمال خود قصد خود را برای خدا خالص کند و هیچ غرض دیگری را با آن درنیامیزد و نیز غیرخدا را از قبیل بت، شیطان، هوای نفس نپرستد و در آنچه عبادت خدا نامیده می شود، غیرخدا را شریک نسازد (همان ص96)
امام خمینی(ره): آدمی باید مثل طبیب و پرستار مهربان از حال خود مواظبت نماید و مهار نفس سرکش را از دست ندهد
و باید توجه داشت که خالص کردن نیت از تمام مراتب شرک و ریا و مراقبت دائم از آن از امور بسیار مشکل و مهم است بلکه بعضی از مراتب آن فقط از عهده اولیاء خالص الهی ساخته است. (چهل حدیث ص330)
 
241- آموزه ششم: سلوک قلبی در راه خدا

امام جواد(ع): القصد الی الله تعالی بالقلوب ابلغ من انقاب الجوارح بالاعمال انسانی که می خواهد به سوی خدا روی آورد قطعاً با مرکب دل بهتر و سریع تر مقصد را طی می کند، نسبت به کسی که بخواهد با اعمال خود سختی هایی را بر بدن خویش تحمیل نماید (منتهی آلامال ج2 ص250)
دل بیمار و آفت زده، دلی که به انواع زشتی ها آلوده است، مانند وابستگی به دنیا، حسد و کینه، غرور و خودپسندی، نفاق و دورویی، شرک و کفر، مسلماً نمی تواند راکب خود را به مقصد برساند

در وصیت امام علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع) بیماری دل بدتر از بیماری بدن و فقر معرفی شده است و در مقابل پرهیزکاری و پروای دل و سلامت قلب و فراوانی مال بالاتر و ارزشمندتر معرفی گردیده است (همان)
علی(ع): بینا کننده کوری دلهایتان، شفابخش بیماری جسمهایتان، اصلاح کننده تباهی سینه هایتان، پاک کننده آلودگی جانهایتان و زداینده نابینایی دیدگانتان، و داروی درد قلبهایتان، همه و همه در یک نقطه است و آن تقوا و پروای از خداست (میزان الحکمه ج2 ص358)
 

242- آموزه هفتم: پرهیز از عیب جویی وتوجه به عیب های درون

امام جواد(ع) در پاسخ به عبدالعظیم حسنی از پدران بزرگوارش نقل می فرماید که :«لو تکاشفتم ما تدافنتم» اگر عیب های هر یک از شماها بر دیگری آشکار می گردید، همدیگر را حتی دفن نمی کردید (منتهی الامال ج2 ص225)
یکی از نکات مهمی که از این فرمایش امام بدست می آید اینکه هیچگاه نباید به خاطر برخورداری از بعضی کمالات، دچار غرور و نخوت شده و فخرفروشی کنیم

همیشه این را به خاطر داشته باشیم که به غیر ازمعصومین(ع) و اولیاء بزرگ الهی، سایر مردم کم و بیش در خود آلودگیها و کدورتهایی دارند که فقط خدا از آنها با خبر است و از باب لطف و رحمت خویش پنهانشان ساخته است و از رهگذر ستاریت الهی، آبرویمان پیش عالم و آدم محفوظ مانده
ضمن اینکه باید توجه داشت کمالات و برخورداریهای ما همه از خداست و از خود هیچ نداریم

امام صادق: فردی که بدنبال آشکار ساختن عیب مردم است و از معایب خود غافل مانده، قطعاً دچار مکر خدا گردیده است. (میزان الحکمه ج 2 ص 557)
چه بسا اگر به اذن خدا بوی گناهان از انسان به بیرون تراوش کند، بوی گند آن همه را فراری دهد، و یا اگر خدا چهره واقعی انسان را نمایان کند، آبرویی برجا نماند
 
243- آموزه هشتم: تفسیر درست از مرگ

چرا مردم مرگ را ناگوار می دانند؟ امام فرمود: چون به جریان بعد از مرگ آگاهی ندارند
اگر شناخت داشتند و از اولیای خدا بودند آن را دوست می داشتند و می فهمیدند آخرت برای آنها بهتر از دنیاست
آیا می دانی چرا کودک و شخص دیوانه دارویی را که برای درمان اوست نمی خورد؟ زیرا به فایده آن آگاهی ندارد
سوگند به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث کرد، کسی که به طور کامل آماده مرگ است، مردن برایش سودمندتر از این دارو برای آن مریض است (داستان های روایی ص881)

امام(ع) به عیادت یکی از اصحاب بیمارش رفت. دید او گریه و بی تابی می کند. فرمود: آیا از مرگ می ترسی؟ چون نمی دانی مرگ چیست. اگر چرک و کثافت تو را فرا گیرد و زخم های پوستی در بدنت بوجود آید، چه می کنی؟
بیمار گفت: دوست دارم به حمام بروم و بدنم را شستشو دهم
امام فرمود: مرگ برای مؤمن همان حمام رفتن است
تو در حقیقت از همه اندوه ها و مسائل دردآور رها شده و رو به خوشحالی و شادی آورده ای
 
244- آموزه نهم: عزت مؤمن

 عزالمؤمن غناه عن الناس. عزت مؤمن در بی نیازی او از مردم است
لقمان(ع) به فرزند خود گفت: فرزندم، قانع و راضی باش به آنچه که خدا روزی تو کرده تا زندگی خوش و خرم و دور از هرگونه ناراحتی اخلاقی داشته باشی
اگر تمامی عزت دنیایی را خواسته باشی باید قطع طمع کنی از آنچه مردم دارند که به این مقام رسیدند همه پیامبران و جانشینان آنها که از مردم نخواستند آنچه را که در دست دارند
حضرت سجاد(ع): تمام خوبی ها را جمع شده یافتم در قطع طمع از آنچه مردم دارند. (همان ص201)

براساس تعالیم قرآن، عزت (و بزرگواری و بزرگی) همه از خداست. فان العزه الله جمیعاً (نساء931)
آدمی به میزانی که به خدا نزدیک است به عزت و ارجمندی اش افزوده می شود و به مقداری که از او دور می شود از ارج و ارزش انسان نیز کاسته می شود
به فرمایش علی(ع) عزیز شده به وسیله غیرخدا، ذلیل است (میزان الحکمه ج2 ص386) و نیز فرمودند: قانع باش تا عزیز گردی
 
245- آموزه دهم: تخلق به زینت و زیبایی

1- زینت فقر، عفاف و پاکدامنی است
2- زینت غنی، شکر کردن و سپاسگزاری است
3- زینت بلاء، صبر و بردباری است
4- زینت حسب و نسب، تواضع است
5- زینت کلام و سخن، فصاحت است
6- زینت روایت، حفظ کردن و ضبط نمودن است

7- زینت علم، فروتنی است
8- زینت عقل، ادب و تربیت است
9- زینت کرم و بخشندگی، گشاده رویی و خوش رویی است
10- زینت نیکوکاری و احسان، منت نگذاشتن است
11- زینت نماز، حضور قلب است
12- زینت تقوا و پرهیزکاری، ترک کارهای بیهوده و بی فایده است
(پیشوای نهم ص 35 به نقل از الفصول المهمه ص192)
 
                                     آموزه های اخلاقی و تربیتی از امام جواد (ع)

246-   1- انجام آگاهانه کارها

 یکی از آموزه های تربیتی و اخلاقی که امام جواد(ع) بر آن تاکید دارد، عمل همراه با شناخت است. انسان اگر در کاری وارد شود که نمی شناسد یا از جایی وارد شود که راه ورود به آن کار نیست
شکست می خورد و به جای آن که کاری را به درستی انجام دهد و از سود آن کار بهره برد دچار زیان می شود و از کاری که کرده زیان و ضرر بهره او می شود
شناخت کار و موارد ورود و عمل به آن لازمه انجام هر کاری است

امام جواد(ع): من لم یعرف الموارد اعیته المصادر؛ کسی که راه ورود به کاری را نشناسد، راه برون شدن از آن درمانده اش می کند (بحارالانوار ج57 ص463)
یعنی عدم شناخت کار و راهکارهای انجام آن شخص را در دامی می افکند که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار و سخت خواهد بود
ورود بی شناخت درکاری مانند عملی است که یک دیوانه انجام می دهد و سنگی را درون چاه می افکند که چهل عاقل هم نمی تواند آن را بیرون آورد
ورود درکاری ممکن است عواقب بد و بسیار زیانباری را به دنبال داشته باشد و جمع وجور کردن آن خیلی دشوار باشد
 
247- 2- تدبیر قبل از عمل

 امام جواد ع: التدبیر قبل العمل، یومنک من الندم؛ تدبیر و برنامه ریزی درهرکاری قبل از اقدام به آن، انسان را از پشیمانی حفظ می کند. (منتهی الامال ج2 ص230)
بنابراین، شناخت و برنامه ریزی مبتنی بر آن می تواند آدمی را درچنان وضعیتی قراردهد که کارهایش به درستی پیش رود و اگر هم شکست خورد با درایتی که پیش از آن اندیشیده خود را از گرفتاری های آن می رهاند و همچنین پشیمان نیست که چرا بدون شناخت و برنامه رفته است

بلکه می گوید که به درستی گام برداشته و براساس علم و قدرت اقدام کرده است و اگر چنان که می خواسته نشده است حتما مشیت و اراده الهی به چیز دیگری تعلق گرفته است. پس نادم و پشیمان نیست؛ چون بر مبنای عقل وحکمت و تدبیر و شناخت اقدام کرده بود
 

248-  3- تواضع و فروتنی، رضایت الهی

 در اسلام بسیار از تواضع و فروتنی سخن به میان آمده و آن را نشانه ای از اسلام و کمال عقل و از فضایل و مکارم و محاسن اخلاقی شمرده اند
در مقابل هرگونه تکبر و استکبار و غرور و تفاخر به عنوان رذیلت اخلاقی معرفی و با آن مبارزه شده است
تواضع است که محبت دیگران به سوی انسان جلب می شود و مردم او را بزرگ دانسته و درخدمت او در می آیند
از جمله آثار و برکاتی که امام جواد (ع) برای تواضع بیان می کند، رضایت و خشنودی الهی از اوست؛ چرا که خداوند خود و فرشتگان به آفرین گویی به او مشغول می شوند و او را مورد عنایت خاصه خود قرار می دهند.

تواضع می تواند این خشنودی و رضایت الهی را ایجاد کند.  امام جواد(ع) برای تشویق مردم به اخلاق پسندیده تواضع و فروتنی و دست یابی به این مکرمت اخلاقی می فرماید:
من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل الله و ملائکته یصلون علیه حتی یقوم
هر که از نشستن در پایین مجلس خرسند باشد، خدا و فرشتگانش پیوسته بر او درود می فرستند تا آن گاه که برخیزد (تحف العقول، ص684 )

249- 4 - مدارا کردن

 مدارا کردن با مردم این که نسبت به دیگران سختگیر نبود و اگر خطا و اشتباه قابل بخششی انجام دادند، آن را پوشاند و بخشید
پس هرگونه سختگیری حتی موجه، امر خوبی نیست هرچند که از نظر عقلی مجاز باشد. انسان می بایست با دیگران از در احسان وارد شود و ملاحظه حال مردم را بیش از حال خودش بکند و این گونه نباشد که با سختگیری مردم را برنجاند و ایشان را در زحمت افکند

انسان باید نسبت به دیگران همواره مهربان باشد و اگر کسی دوست دارد که با او معامله خوب شود خودش نیز با دیگران معامله خوبی داشته باشد. اگر دوست دارد که در حق او با مهربانی برخورد شود خود نیز مهربانی کند، چنانکه پیامبر(ص) فرمود: ارحم ترحم، رحم کن تا بر تو رحم شود
اما اگر آدمی این گونه نبود و مدارا را به کناری گذارد و نسبت به دیگران سخت گیری کند، باید متوجه باشد که دنیا نیز بر او سخت می گیرد و مشکلات و ناگواری ها را با این کارش به سوی خودش می کشاند
حضرت امام جواد(ع): من هجر المداراه قاربه المکروه؛ آن که سازش و مدارا را ترک کند، ناگواری به او روی آورد. (بحارالانوار، ج86، ص 143)
 
250-  5- صداقت
 صداقت و راستی کلید بهشت است. انسان ها تنها با صداقت است که دنیا و آخرت خویش را می توانند آباد کنند
از این رو نخستین فرمان عقل، صداقت و عدالت است و عقل و عقلاء، صداقت و عدالت را از فضایل و بایسته ها و شایسته های انسانی می دانند
این صداقت نسبت به خداوند می بایست در اولویت نخست باشد.

برخی از مردم عادت کرده اند که با همه صادق باشند ولی در رابطه با خدا، صداقت را کنار می گذارند
در برابر مردم گناه را ترک می کنند و مرتکب حرام نمی شوند ولی در خلوت از مردم، مرتکب گناه می شوند
در حقیقت نوعی بی صداقتی را در برابر خداوند در پیش می گیرند که خیلی زشتر و بدتر از هر عملی است
جالب این است که با این کارهای خویش خود را از اولیای الهی نشان می دهند در حالی که از اولیای شیطان و بنده و برده اویند
امام جواد(ع) نسبت به این گونه بی صداقتی انسان هشدار می دهد و می فرماید:
لاتکن ولیالله فی العلانیه ، عدوا له فی السرء در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن خدا مباش. (بحارالانوار ج75، ص563 )
 
251-  6 - توکل

 یکی از اصول اسلامی توکل است. اینکه خدادوند را نه تنها آفریدگار خود بداند بلکه او را ممالک و پروردگار خود نیز بشمارد و نسبت به علم و قدرت خداوندی و مشیت و اراده الهی شک نکند
بسیاری از مردم بویژه مومنان خیال می کنند که اهل توحید هستند ولی توحید جامع و کامل را یا در اندیشه و پندار باور ندارند یا در عمل این گونه نشان می دهند
توحید می بایست در ذات و صفات و فعل باشد چنان که می بایست توحید در عبادت و اولوهیت و ربوبیت نیز باشد

کسی که اهل توکل است و خدا را وکیل خود می سازد یا حتی خودش را به خدا واگذار کرده و تفویض می کند (غافر44)، اهل توحید محض است؛ اما کسی که در هر کاری به غیر خدا مراجعه می کند و می گوید اول خدا بعداً شما، گرفتار نوعی شرک در فعل است که باید از آن پرهیز کند
امام جواد(ع): من انقطع الی غیرالله و کله الله الیه؛ آن که به غیر خداوند روی آورد، خداوند به همو واگذارش کند. (بحارالانوار، ج 68، ص 551)
اینکه خداوند چنین بنده ای را به همان غیر واگذار می کند خیلی بد است؛ زیرا نمی توان شرایطی بدتر از این را تصور کرد
چرا که هم کارش به سامان نمی رسد و هم خشم و غضب الهی را به خاطر این شرک در فعل به جان می خرد.
 
252- 7 - منکرستیزی

دوستی معروف و انکارمنکر، امری پسندیده و بلکه از ویژگی های انسان سالم و عاقل است. اما اگر اینگونه نباشد و نسبت به قبایح و زشتی ها واکنش منفی نشان ندهد می توان او را انسانی بیمار دل و غیر عاقل شمرد
برخی از انسانهای مسلمان خودشان کار زشت را انجام نمی دهند ولی نسبت به آن یا سکوت می کنند یا حتی زیبا و نیک می شمارند و در مقالاتی از آن تعریف و تمجید می کنند
مثل کسانی که به امام معصوم(ع) اهانت نمی کنند ولی راضی و خشنود می شوند یا سکوت می کنند
چنین افرادی با این شیوه، شریک آن عمل هستند و در حقیقت خودشان مرتکب آن شده اند

خداوند در 165 و 166 اعراف از اصحاب سبت سخن به میان می آورد که سه گروه بودند:
گروهی که مرتکب گناه می شدند؛ گروهی که سکوت می کردند و گروهی که به امر به معروف و نهی از منکر می پرداختند
خداوند دو گروه ساکتین و گناهکاران را تبدیل به میمون کرد و عذاب نمود و تنها آمران به معروف را نجات داد؛ چرا که ساکتین را هم جزو گناهکاران قلمداد و مجازات کرد.
امام جواد(ع) فرمودند: من استحسن قبیحا کان شریکا فیه؛ هرکه کار زشتی را نیک بشمارد؛ در آن کار شریک است. (بحارالانوار ج75 ص28(
 http://m5736z.blog.ir/post/JAVAD

                                 نسیمی از آموزه های اخلاقی امام هادی(ع)


253- آموزه اول: ثمره ترس از خد

اامام هادی(ع): من اتق الله یتقی- هر کس از خدا پروا کند، همگان از او پروا خواهند کرد. (تحف العقول ص510) پروای از خدا و ترس از او (تقوا) در حقیقت وجود آدمی، سپری فولادین می سازد که در عین نفوذناپذیری، بی نهایت تاثیرگذار در سایر اشیاء عالم از جمله انسانها است

امام صادق(ع) فرموده اند:
از نشانه های مومن این است که از هیچ چیز نمی ترسد بلکه همه اشیاء حتی حشرات، خزندگان، درندگان زمین و پرندگان آسمان از او بیمناک و خائف بوده و در برابرش تسلیمند
زیرا که وی در پرتو دین خدا قدرتمند و عزیز شده است (میزان الحکمه ج 1ص115)
از امام علی(ع) نقل شده که از خدا بترس تا دیگران نیز از تو واهمه داشته باشند. (غرر ج1ص340)

امام خمینی(ره) می فرمودند: والله قسم من جز از خدا از هیچ کس نترسیدم. در داستان دیدار شواردز نادزه وزیرخارجه ابرقدرت آن روز(شوروی سابق) در ملاقاتش با امام(ره) در جماران نقل می کنند که از خوف امام دستهایش می لرزید و با زحمت فراوان سعی می کرد اضطراب و ترس خود را از دیگران مخفی کند
http://m5736z.blog.ir/post/hadi%202

254- آموزه دوم: ثمره اطاعت از خدا

امام علی النقی(ع): من اطاع الله یطاع- هر کس که مطیع خدا باشد، همگان از او پیروی خواهند کرد. (تحف العقول ص510) به دنبال همین سخن ارزشمند، حضرت تاکید می فرمایند: هر انسانی که خدا را اطاعت کند، از خشم و ناخشنودی مردم باکی ندارد. (همان)
همانطور که در آموزه اول بیان شد، در اینجا نیز میان اطلاعات بنده از خدای مهربان و تبعیت مردم از آن بنده، نسبتی قوی و رابطه ای عمیق برقرار است

زیرا محصول سرسپردگی و بندگی خدا، عین عزتمندی و بزرگواری است به همین دلیل مردم در برابر انسان بزرگوار و باعزت سرتعظیم فرود می آورند
امام اول(ع) فرمودند: فردی که از خدایش بیشتر فرمانبرداری کند، کرامت و عزتش نیز بسیار خواهد شد و نیز چنین شخصی کارش بالا گرفته و بزرگ می شود (غرر ج2 ص13-14)

در حدیث معروف از امام صادق(ع)آمده است: العبودیه جوهره کنه ها الربوبیه ، بندگی خدا و پیمودن صراط قرب به حق، گوهری است که نهایت آن خداوندگاری یعنی قدرت و توانایی است. (ولاء ما و ولایتها ص47)
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
 دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟(همان)
 
255- آموزه سوم: ثمره نعمت ها

امام هادی(ع): برای نعمت ها همسایه خوبی باشید و با سپاسگزاری و قدردانی از آنها بر نعمت های خویش بیفزایید
و بدانید که نفس آدمی آنچه را به او داده می شود به راحتی می پذیرد و در برابر آنچه از آن بازداشته می شود به شدت مقاومت می کند. (میزان الحکمه ج2 ص5001)
چند نکته درباره تعریف شکر نعمت
1- نعمت دهنده را خوب شناسایی کنیم و بدانیم که همه آنها منحصراً از سوی خدای مهربان است.و مابکم من نعمه فمن الله (نحل/ 35)
 2- شناخت نعمت ها و اینکه شماره آنها از حد و حساب خارج است: و ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها (نحل81)
 3- از بابت برخورداری از نعمت ها در دل احساس شادمانی و رضایتمندی نماییم
4- نعمت ها را خوب پاس داشته و از آنها مراقبت کنیم و در مصرف آنها اسراف و تبذیر نکرده بلکه آنها را درست، بجا، به موقع، به اندازه بکار بگیریم و به عبارت دیگر نعمت ها را باید در راهی هزینه کرد که خدا راضی است.
5- در زبان و عمل سپاسگزار باشیم تا از دستمان نرود: لان شکرتم لازیدنکم و لان کفرتم ان عذابی لشدید- (ابراهیم7)

256- روشهای شکرگزاری الهی عبارتند از

1- در امور دنیایی به پست تر و پایین تر از خود و در امور معنوی و دین به بالاتر از خود نگاه کن.
2- به مردگان توجه کن که نهایت آرزویشان این است که دوباره به دنیا برگردند و عمل خیری انجام دهند، پس فرض را بر این بگذار که خود، همین الان از قبر نجات یافته ای و حالا دست به کار خیر شو و از معصیت دوری نما
3- فرض کن که به بلایی بزرگ دچار شده بودی که اصلا امید نجات برایت نبود، حالا از آن بلا خلاصی پیدا کرده ای و سعی کن این فرصت را غنیمت بشماری.
4- اگر دچار سختی و مصیبت شده ای، خدا را شکر کن که به بدتر از آن گرفتار نشده ای
5- از آن جهت که در دین و اخلاقت آفت و آسیبی ندیده ای خدا را بسیار شاکر باش.
6- در نعمت های ظاهری و باطنی خدا، بسیار فکر و تأمل کن که از حد و اندازه خارج است (مجموعه آثار شیخ عباس قمی ج1 ص954)
 
257- آموزه چهارم: ویژگی های غنی و فقر

امام هادی(ع): الغنی قله تمنیک والرضا بما یکفیک، الفقر شره النفس و شده القنوط. توانگری و ثروت آن است که آرزوهایت را کم کنی و به آنچه تو را کافی است راضی باشی. فقر نیز عبارت از سیری ناپذیری نفس و نومیدی شدید است.(میزان الحکمه ج2 ص977 به نقل از بحار ج87 ص863)
حضرت معنای دقیق غنا و فقر را بیان می فرمایند. ما آدمیان، ثروت را در داشتن هرچه بیشتر دنیا می پنداریم که علاوه بر اینکه مصائب فراوانی دارد هیچ گاه نیز از آن سیراب نمی شویم

ثروت حقیقی و غنا ، قطع وابستگی دل به دنیا و مظاهر آن و کاستن از آرزوها و خواسته های دنیوی است. بی تردید چنین شخصی استغناء طبع داشته و چشم طمع از دیگران بریده و سر نیاز به سوی کسی فرود نمی آورد
با این نگاه فقر نیز مفهوم خود را باز می یابد. فقر واقعی نداشتن مال و منال نیست بلکه حرص به دنیا و چشم طمع به داشته های دیگران است که چنانچه این اشتها و خواسته نفس را مهار نکنیم، در بست ما را زمین گیر کرده و چون در دنیا هیچ گاه سیراب نمی شود نتیجه اش قطعاً ناامیدی و سرخوردگی و بیماریهای روحی و روانی خواهد بود.

در روایات اسلامی، آزمندی و طمع، ناامیدی شدید، جهل و نادانی، بی ایمانی و کفر، کم عقلی، از جمله مصادیق مهم فقر محسوب می شود و از فقر نفس و سیری ناپذیری آن با عنوان بدترین نوع فقر یاد شده است. (غرر ج2 ص882)
در مقابل اظهار فقر در پیشگاه خداوند بزرگ و درک این که هیچ چیز از ما نیست و همه چیز از خداست، از مصادیق مهم فقر مثبت تلقی شده است و پیامبر(ص) می فرمایند: که به چنین فقری افتخار می کنم. (میزان الحکمه ج2ص 708)

258- آموزه پنجم: ثمره خودپسندی

امام دهم(ع): من رضی عن نفسه کثرالساخطون علیه. هرکس از خودراضی شد، مردم ناراضی و خشمگین نسبت به او زیاد خواهد بود (منتهی الامال ج2ص475)
بزرگان فرموده اند: از خودپسندی و خویشتن بینی اجتناب کن که گناهی است که تخم آن کفر، زمین آن نفاق، آب آن فساد، شاخه هایش جهل و نادانی، برگ هایش ضلالت و گمراهی و میوه هایش لعنت و جاودانگی در جهنم است. (معراج السعاده، ص 122)
شخص از خودراضی که در مقابل خدا خود را عددی بحساب می آورد به طور مسلم در رفتار و روش خود در مواجهه با مردم صدبرابر بیشتر از موضع بالا برخورد می کند و مرتب به خودنمایی می پردازد و از مردم توقع احترام و اطاعت و زبونی را دارد. مردم نیز فطرتا از انسانهای متکبر و خودپسند بیزار هستند.
به همین دلیل در دل مردم هیچ جایگاهی نداشته و چه بسا کینه آنها را نیز به دل خواهند گرفت. به فرموده امام اول(ع) میوه خودپسندی کینه و دشمنی مردم است. (غرر ج2ص80)
 
259- آموزه ششم: ثمره صبر

امام هادی: المصیبه للصابر واحده و للجازع اثنان. بلا و مصیبت برای شخص صبرکننده یکی است و برای شخص کم تحمل و کم صبر دوتا خواهد بود (منتهی الآمال ج2 ص475)
ظاهرا دوتا بودن مصیبت جزع کننده و انسان کم تحمل، یکی مصیبت وارده بر اوست و دیگری مصیبت نابودشدن اجر و پاداش اخروی اوست
علاوه بر آنکه بی تابی کردن، خود نوعی درد و رنج روحی است و غم آدمی را شدت می بخشد. (همان)
نقل کرده اند که کسری بر بوذرجمهر حکیم غضب کرد و دستور داد او را در جای تاریکی حبس کنند و به دست و پایش زنجیر ببندند. پس از مدتی کسی را فرستاد که از او خبر گیرد و حالش را جویا شود
مأمور وقتی آمد او را با سینه گشاده و نفس آرمیده دید، از او پرسید تو در این زندان با سختی زندگی می کنی، اما چنان وانمود می کنی که گویا در آسایش و راحتی به سر می بری
حکیم گفت: من معجونی ساخته ام از شش چیز و آن را مصرف می کنم لذا مرا با این حال خوش مشاهده می کنی. مأمور گفت آن معجون را به ما نیز یاد بده تا استفاده کنیم
 
260- حکیم گفت: آن شش چیز عبارت از:

1- فقط باید اعتماد به خداوند داشت.
2- هرچیز مقدر شده همان خواهدشد (بیخود نگران نباش)
3- برای کسی که دچار بلا و مصیبت شده بهترین دارو صبر است
4- اگر صبر نکنیم چه کنیم.
5- این را درنظر بگیریم که ممکن بود مصیبتی از آن بالاتر و سخت تر به ما برسد.
6- از این ساعت تا ساعت دیگر فرج است (از این ستون به آن ستون فرج است)
چون این مطلب را به کسری اطلاع دادند امر کرد از زندان رها کردند و وی را احترام نمودند. (همان ص 575)
 
261- آموزه هفتم: بیچارگی محتضر

امام علی النقی(ع): اذکر مصرعک بین یدی اهلک فلا طبیب یمنعک ولا حبیب ینفعک. یاد کن آن وقتی را که بر روی زمین افتاده ای در برابر خانواده خود، پس پزشکی نیست تا تو را از مرگ نجات دهد و نه دوستی که به حال تو سودمند باشد. (منتهی الامال ج2 ص675)
وقتی بیماری عمر بن عبدالعزیز سخت شد، پزشک نگاهی به او کرد وگفت: او مسموم شده و وی را از مرگ در امان نمی بینم. عمر چشمهایش را باز کرد و گفت: آقای دکتر آن کسی هم که مسموم نشده، از مرگ در امان نیست
سپس او را نشاندند و چنین گفت: خدایا منم آن که هر امری کردی کوتاهی نمودم و از هر چه نهی کردی نافرمانی کردم

هارون الرشید موقع مردن کفن خویش را با دست خود انتخاب و آماده کرد و همواره به آن نگاه می کرد و می گفت: مال و ثروتم مرا بی نیاز نکرد و قدرت و سلطنتم از بین رفت
یکی از بزرگان در حال احتضار دید زنش گریه می کند، پرسید چرا گریه می کنی؟ گفت: به حال تو گریه می کنم. گفت: به حال خودت گریه کن که من چهل سال برای این حالت خویش (برای چنین روزی) گریسته ام. (مجموعه ورام ج1 ص215-315)
 
262- آموزه هشتم: جان های پاک، پایگاه حکمت

امام دهم(ع)؛ الحکمه لا تنجع فی الطباع الفاسده . حکمت در جانهای فاسد تأثیر نمی کند. (منتهی الامال ج 2 ص 775)
حضرت امیر(ع) در همین رابطه فرموده اند: در گردن های خوکان جواهر نیاویزید
حضرت عیسی(ع) در میان بنی اسرائیل خطبه می خواند و فرمود: ای بنی اسرائیل حکمت را بر افرادجاهل بازگو نکنید که در آن صورت به حکمت ظلم کرده اید و به اهلش تعلیم دهید و در غیر آن صورت به ایشان ستم نموده اید
کی درآید فرشته تا نکنی سگ ز در دور و صورت از دیوار(همان)
علی(ع) می فرمایند: حکمت در دل منافق درنیاید جز آن که همان گونه بیرون رود بلکه حکمت با پاکدامنی قرین و همراه است. (غرر ج1 ص782-882)
 
263- آموزه نهم: جاده دوطرفه محبت

امام هادی(ع): از کسی که آزرده اش کرده ای، صفا و یکرنگی انتظار نداشته باش و از کسی که تیر بدگمانیت را به او نشانه رفته ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش. زیرا دل دیگران با تو همچون دل توست نسبت به دیگران (میزان الحکمه ج1 ص91)
از علی(ع) نقل است که دوستی ها را از دلها بپرسید که آنها گواهانی اند که رشوه نمی گیرند. و نیز فرمودند: دوستی کن با دوست خود تا تو را دوست بدارد و به او اکرام کن تا تو را اکرام کند. او را بر خویش مقدم دار تا او نیز تو را بر خود و خاندانش مقدم بدارد. (غرر ج1 ص912-122)

پیامبر(ص): هر کس می خواهد بداند که چه منزلتی پیش خدا دارد، بنگرد که منزلت و اعتبار خدا نزد او چگونه است. زیرا بنده به همان اندازه پیش خدا قدر و منزلت دارد که بنده برای خدا نزد خود قدر و اعتبار قائل است (مجموعه ورام ج1 ص324)
محبت و دوستی یک امر روحی و درونی است و عمدتاً رفتارهای ما دوستی را محک می زند.رابطه محبت انسان با خدا و نیز انسان با انسان دوطرفه است
به نظر می رسد که عامل اصلی دوستی انسان با خدا در مرتبه اول ایمان به خدا و سپس اطاعت و پیروی از اوست و عامل دوری آنها در مرتبه اول کفر و شرک به خدا و سپس عصیان و تمرد از اوست.
عامل دوستی انسان با انسان، خیرخواهی و تعاون نسبت به یکدیگر است و عامل دوری آنها بدخواهی و ظلم نسبت به همدیگر است
اگر توقع کمک و احترام از دیگران داری، ابتدا از خود شروع کن، رحم کن تا دیگران به تو رحم کنند. ارحم ترحم (میزان الحکمه ج 1ص814)
 
264- آموزه دهم: بهترین ها

امام هادی(ع): خیر من الخیر فاعله و اجمل من الجمیل قائله و ارجح من العلم حامله. از خوبی بهتر کسی است که خوبی می کند و از زیبایی زیباتر کسی است که زیبا می گوید و از علم برتر کسی است که دارنده آن است. (میزان الحکمه ج1 (ص374 به نقل از بحار ج87 ص370)
در همین زمینه امام صادق(ع) می فرمایند: بهتر از راستگویی خود راستگو و بهتر از خوبی کسی است که خوبی می کند. (همان)

امام باقر(ع) فرمود: روز قیامت انسانی را برای محاکمه می آورند. به او گویند برای نجات خود دلیل بیاور. در پاسخ گوید: خداوندا مرا آفریدی و هدایت کردی و روزی و امکانات گسترده به من دادی
من نیز از آنها استفاده کردم و نسبت به انسانهای دیگر برخورد نیک نمودم و از امکانات خود به آنان بخشیدم و بر آنها آسان گرفتم به امید اینکه امروز مرا مشمول رحمت خود قرار دهی.
خداوند به فرشتگان خطاب می کند: بنده من راست می گوید او را وارد بهشت کنید. (داستان دوستان ج2 ص262)
شخصی به نام عبدالرحمان در مدینه مدتی معلم کودکان و نوجوانان بود. یکی از فرزندان امام حسین(ع) به نام جعفر به مکتب او می رفت. معلم آیه- الحمدلله رب العالمین- را به جعفر آموخت
امام حسین(ع) بخاطر مقام معلم، هزار دینار و هزار حله (پیراهن مرغوب) به معلم هدیه داد. شخصی از امام پرسید، آیا آن همه پاداش به معلم رواست؟ امام حسین(ع) فرمود: آنچه که دادم چگونه برابری می کند با ارزش آنچه که او به پسرم آموخت. (همان ج1 ص27)
 http://m5736z.blog.ir/post/hadi%202

                            نسیمی از آموزه های امام حسن عسکری(ع)


265-  آموزه اول: پرهیز از کینه


امام عسکری(ع) می فرمایند: اقل الناس راحه الحقود. کم آسایش ترین مردم، شخص کینه ور است. (تحف العقول ص519)
حقد به معنای دشمنی و کینه است. اگر دشمنی کسی را در دل نگاه داریم به آن «کینه و حقد» گویند و اگر دشمنی کسی را آشکار کرده و درصدد تلافی باشیم به آن «عداوت» گویند (معراج السعاده ص211 و212)
براساس معارف دینی مؤمن کینه ای نمی باشد. صفات زشت بسیاری مانند حسادت، غیبت، دروغ، بهتان، شماتت، عیب گویی، مسخره کردن و... همه ناشی از کینه است
بنابر فرمایش حضرت، اولین قربانی صفت یاد شده، دارنده آن است
گویا او در دل پرده ای تاریک و ضخیم افکنده که روشنایی ها و زیبایی ها را نمی بیند
انسان کینه ای همیشه و در همه حال با خود درگیر است و در زندان خودساخته در تنهایی محبوس است
امام علی(ع): انسان کریم و بزرگوار کینه توز نیست. (غررالحکم ج 1 ص271)

266-  آموزه دوم: دروغ، کلید گناهان

امام یازدهم (ع): جعلت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الکذب، همه پلیدی ها در یک خانه نهاده شده و کلید آن دروغ است. (میزان الحکمه ج 2 ص 869)
آثار و نتایج زیانبار دروغ را در چهل مورد از جمله: دروغگو مورد لعن و نفرین خدا و همه ملائکه و عرشیان قرار می گیرد. دروغ تخم دشمنی را در دل ها می کارد
از نشانه های نفاق و ریا بوده و از زشت ترین امراض نفسانی و روحی قلمداد می شود و نیز از گناهان کبیره محسوب شده و چنین شخصی مورد هدایت خدای متعال قرار نخواهد گرفت (لؤلؤ و مرجان ص68 تا 88)
مجتهدی تهرانی: آدم دروغگو ایمانش ضعیف است، صدق خیلی خوب است، آدم باید صاف باشد
آیت الله بروجردی: من از اول جوانی یک دروغ هم نگفته ام. این به خاطر ایمان است. (طریق وصل ص 116)
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

267- آموزه سوم: انس با خدا

امام حسن عسکری(ع) فرمود: من انس بالله استوحش من الناس. هرکسی که به خدا انس و الفت گرفت از مردم وحشت خواهد کرد. (منتهی الامال ج2 ص628)
از امام اول(ع) نقل شده که عظمت خالق عالم پیش چشم تو، تمام مخلوقات را درنظرت خوار و کوچک نمایان می سازد. (همان ص629)
در قرآن آمده که بگو خدا و دیگر هیچ (انعام19) پر واضح است که منظور حضرت، دوری جستن از اجتماع و پناه بردن به زندگی فردی و رهبانیت پیشگی نیست
بلکه آدمی درعین اینکه در متن مردم و در میان آنان روزگار می گذراند و در خدمت رسانی و خیرخواهی به آنان از هیچ چیزی دریغ نمی ورزد اما درعین حال توجه و رویکرد اصلیش خداست
به عبارت دیگر نماز و عبادت و زندگی و مرگش برای خدا و به رنگ الهی است. (انعام162)

268- آموزه چهارم: هدف خلقت

در ایام کودکی امام، شخصی آن حضرت را دید که می گرید و دیگر کودکان به بازی مشغولند، پنداشت گریه آن گرامی برای اسباب بازی است که سایر بچه ها دارند و او ندارد
برایتان اسباب بازی بخرم؟ امام فرمود: یا قلیل العقل ما للعب خلقنا. ای کم خرد ما برای بازی آفریده نشده ایم
پرسید، پس برای چه آفریده شده ایم؟ فرمود: للعلم و العباده . برای علم و عبادت
پرسید: از کجا چنین می گویی؟ فرمود: از کلام خدای عزیز و جلیل مطابق آیه: آیا می پندارید شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما باز نمی گردید (احقاق الحق ج21 ص374)
البته برای اولیا ءالهی هر نوع بازی و سرگرمی، غفلت و نسیان محسوب می شود
گرچه برای مردم عادی بویژه کودکان بازی و سرگرمی می تواند نوعی تسکین روحی تلقی گردیده و موجب تقویت جسمانی شود
در قرآن هدف از خلقت انسان و جن به صراحت عبادت و بندگی خدا معرفی شده است (ذاریات65)
هدف از عبادت را رسیدن به مرحله یقین معرفی نموده: و اعبد ریک حتی یاتیک الیقین (حجر99) قرآن کریم عبادت را نردبان یقین دانسته است یقین در آیه، همان یقین معرفتی است

269- آموزه پنجم: پرهیز از افراط در شوخی و مزاح

امام(ع) فرمودند: ولا تمازح فیجتری علیک، شوخی مکن تا بر تو جسور نشوند. (تحف العقول ص615)
افراط و زیاده روی و مداومت در شوخی کردن، مذموم است، اما در حد کم و با شرط اینکه همراه دروغ، غیبت، رنجش دیگران، شرمندگی عده ای، تمسخر سایرین نباشد مذموم نیست، که از آن به بذله گویی تعبیر می شود و موجب نشاط دیگران است (معراج السعاده ص564)

پیامبر(ص): من شوخی می کنم اما در شوخی ام جز سخن حق نمی گویم اگر آنچه را که من می دانم شما هم می دانستید هر آینه زیاد گریه می کردید و کم می خندیدید
خنده پیامبراسلام(ص) و ائمه(ع) لبخند و تبسم بود
فقط دندان ها دیده می شد بدون اینکه صدا داشته باشند
تمسخر و دست انداختن دیگران اگر باعث رنجش آنها شود حرام است
پیامدهای منفی شوخی اینکه:
موجب سبکی و خواری و کوچکی است. دل را می میراند غفلت از آخرت و قیامت درپی دارد. گاه موجب عداوت و دشمنی دوستان می شود و گاه موجب آزردن و خجل ساختن دیگران است. (معراج السعاده ص464)

270- آموزه ششم: جهل، دشمن انسان

امام عسکری(ع) فرمود: الجهل خصم. نادانی و جهالت دشمن (انسان) است (میزان الحکمه ج1 ص312) در بسیاری از اندیشه های دینی مفهوم جهل در مقابل عقل به کار می رود و نباید آن را با بی سوادی و ندانستن یکسان گرفت
دوست هر انسانی عقل او و دشمنش جهل اوست. (تحف العقول ص764) بنابراین بطور خلاصه عقل آن است که آدمی را عاقبت به خیر کند.
حق مداری، دوراندیشی، انصاف دادن، صبوری، خداباوری، دینداری، اخلاق نیکو، حسن معاشرت، بندگی خدا، کسب بهشت و رضوان الهی از جمله نشانه های انسان عاقل است
در مقابل، باطل گرایی، بی انصافی، دنیازدگی، کم طاقتی، دین گریزی، اخلاق زشت بندگی غیرخدا و شیطنت، کسب جهنم و غضب خدا از جمله نشانه های انسان جاهل است

271- آموزه هفتم: شرک

امام یازدهم(ع) می فرمایند: شرک در میان مردم از حرکت مورچه بر روی روپوش سیاه در شب تاریک نهان تر است (تحف العقول ص715)
رسول خدا(ص): راه یافتن شرک، مخفی تر است از رفتن مورچه بر روی سنگ صاف در شب تاریک. کمترین حد شرک این است که کمی از ظلم را دوست بدارد و از آن راضی باشد و یا کمی از عدل را دشمن بدارد
آیا دین چیزی جز دوست داشتن و دشمن داشتن است برای خدا. خدا می فرماید: ای پیامبر به مردم بگو: اگر خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد
اسلام هرگونه هواپرستی، جاه پرستی، مقام پرستی، پول پرستی، شخص پرستی را شرک می شمارد (جهان بینی توحیدی ص98)
امام صادق ع: کسی بگوید: اگر فلانی نبود من از بین می رفتم. اگر فلانی نبود چنین و چنان می شدم و اگر فلانی نبود خانواده ام نابود می شد (اینها همه از مصادیق شرک است)
بهتر است گفته شود اگر خداوند به واسطه فلانی بر من منت نمی گذاشت از بین می رفتم (میزان الحکمه ج1 ص135)

272- آموزه هشتم: عبادت حقیقی

امام(ع) فرمود: عبادت به زیاد روزه گرفتن و زیاد نماز خواندن نیست بلکه زیاد اندیشه کردن در امر خداست (تحف العقول ص815)
گروهی درباره خدای بزرگ فکر می کردند پیامبر(ص) فرمود درباره آفرینش، اندیشه کنید نه درباره خدا زیرا که شما هرگز توانایی درک عظمت او را ندارید
از حضرت عیسی(ع) پرسیدند: چه کسی از همه مردم برتر است؟ فرمود: کسی که سخنش ذکر خدا، سکوتش اندیشه و نگاهش پند است
رسول خدا(ص) فرمود: چشمانتان را از عبادت بهره مند سازید پرسیدند: یا رسول الله بهره چشم از عبادت چیست؟
فرمود: نگاه به قرآن و اندیشه در آن و پند گرفتن از شگفتی های آن است (مجموعه ورام ج1 ص456-754)
ای برادر تو همان اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای (مثنوی، دفتر2-772)

273- آموزه نهم: پرهیز از کارهای ذلت بار

 حضرت فرمودند: ما اقبح بالمومن ان یکون له رغبه تذله چه زشت است برای مومن که به چیزی دلبستگی و میل پیدا کند که او را خوار می گرداند (تحف العقول ص250)
از امام صادق(ع): خدای متعال اختیار هر کاری را به مومن داده مگر اختیار خوار کردن خویشتن را و مومن شایسته نیست که خود را ذلیل سازد
سوال شد چگونه خود را خوار می سازد؟ فرمود: دست به کاری می زند که توانش را ندارد و بدین سان خویش را ذلیل و سرافکنده می کند (میزان الحکمه ج1 ص593)
لقمان(ع) به فرزندش فرمود: فرزندم سخت بپرهیز از اینکه کارهای ذلت بار را انجام دهی که سرافکنده شوی و در نظر افراد بی اعتبار گردی (نصایح لقمان ص241)
گفت پیغمبر که جنت از اله گرهمی خواهی زکس چیزی مخواه
 چون نخواهی، من کفیلم مر تو را جنت المأ وی و دیدار خدا (مثنوی دفتر 6- 334-333)

274- آموزه دهم: عقل و دنیا

امام عسکری(ع) فرمود: لو عقل اهل الدنیا خربت. اگر مردم دانایی و فهم داشتند و دریافت می کردند دنیا خراب و ویران می شد (منتهی الامال ج2 ص629)
شاید فرمایش امام ناظر به این است که وقتی دنیا با همه زیبایی ها و دلربایی ها فانی و زودگذر می باشد چرا انسان عاقل باید تمام همتش را در راه آبادانی آن مصروف کند
در قرآن از زبان اهل جهنم نقل می کند که اگر ما گوش شنوا داشتیم و عقلمان را بکار می گرفتیم الان در آتش دوزخ نبودیم (ملک10) ع)
گفتند: خوب بود خانه ای برای خود می ساختی؟ فرمود: خانه کهنه های پیشینیان برای ما کافی است (مجموعه ورام ج1 ص452)

نقل کرده اند وقتی که خداوند حضرت آدم را از بهشت به زمین فرود آورد، به او گفت: ای آدم! بنا کن برای ویرانی و تولید نسل کن برای مردن (همان ص352)
عیسی(ع): کیست که بر روی امواج دریا خانه ای همچون دنیای شما بسازد؟ بنابراین شما در این خانه آرام نگیرید و آسایشگاه خود مپندارید (همان ص752)
عابدی به حضرت سلیمان گفت: خدا به تو سلطنت عظیمی مرحمت کرده است. سلیمان فرمود: یک سبحان الله گفتن در نامه عمل مومن، بهتر از تمام این سلطنت است زیرا آنچه به من داده اند از بین می رود اما یک سبحان الله (تسبیح) باقی می ماند (همان ص252)

مراعات حقوق اجتماعی مردم

275- یکی از نشانه های اهل اسلام و ایمان این است که به قصد تقرب به خدا و رضایت او، کارهای نیک و خوب را در حق مردم انجام میدهند و اهل ایثار و احسان هستند و فراتر از عدالت، با مردم برخورد میکنند
حتی از حقوق ثابت خود برای رضایت خداوند میگذرند، هرچند که اهل پذیرش ظلم نیستند و در برابر ستمکار م یایستند، ولی ظلم هم نمیکنند و اگر به خطا و اشتباه کسی درباره آنان ظلم کرد، از او میگذرند و عفو میکنند و حتی در مقام صفح، چنان با او برخورد میکنند که گویی ظلم و ستمی نکرده است

پس کسی که تا این اندازه در حق دیگران احسان میکند، در مراعات حقوق دیگران هرگز کوتاه نمیآید. بر همین اساس تمام تلاش خودرا مبذول این معنا میکند تا حقوق مردم را بشناسد و آن را مراعات کند
در فرهنگ اسالمی به ویژه از امامان معصوم)ع( مجموعه هایی از حقوق بیان شده است تا مومنان آن را شناخته و مراعات کنند. از جمله این مجموع هها م یتوان به رساله حقوق امام سجاد)ع( اشاره کرد


درس‌هایی از محضر یازدهمین پیشوای معصوم (رزق و روزی)

قال رسول الله ص: من احب ان یلقی الله و هو من الغائزین فلیتتول الحسن العسکری

هر که دوست دارد خداوند را در شمار رستگاران ملاقات نماید باید که ولایت امام حسن عسکری را بپذیرد و خود را تحت فرمان و امر آن حضرت قرار دهد (بحارالانوار ج36 ص296)

 فرمایش پیامبر(ص) در مورد امام حسن عسکری ع (غم و غصه) رزق و روزی که ضمانت شده، مخور تا تو را از کار واجب باز ندارد لما یشعلک رزق مضمون عن عمل مفروض (بحارج78 ص374 تحف العقول)

رزق و روزی غیر از مال مادی است. در روایت داریم که روزی هر کسی تقسیم شده است. آن هم به اندازه وسعت وجودی هر شخص چه در امور مادی و چه در امور معنوی و بیشتر از آن پرسه‌زدن دیگر روزی نیست بلکه مالی است که به دست آورده و مال به دست آوردن غیر از روزی است

روزی آن مقداری را گویند که شخصی برای زنده ماندن به آن محتاج است و همین‌طور برای افراد تحت تکفل خود مانند همسر و فرزندان و احتمالا پدر و مادر و کسانی که هزینه زندگی آنها بر عهده او قرار دارد

(رزق و روزی) نه تنها در خورد و خوراک است، در مسکن و پوشاک و سایر موارد هم به اندازه نیاز واقعی، روزی است و همان‌طور که عمر انسان مشخص شده، روزی او هم مشخص شده است و این تعداد روزی که مورد نیاز است من حیث لایحتسب است و هرگز به حسابش نمی‌آورند (طلاق3) و یرزقه من حیث لایحتسب و او را از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد ...

اما قبل از اینکه شکم گزارش گرسنگی دهد انسان حق غذا دادن به او را ندارد زیرا آن روزی‌اش نیست و همین‌طور بعد از سیر شدن حق غذا دادن را ندارد زیرا شکم خود اعلام بی‌نیازی کرده است و آن مقدار که سزاوار است روزی است و مابقی اسراف است یعنی هم باید زحمت بیشتر بکشیم

وقت بیشتر بگذاریم مال به دست آوریم، غذا تهیه کنیم، مصرف کنیم، بیمار شویم، هزینه و وقت برای رفع بیماری دهیم یعنی بخشی از عمر خود را بیهوده صرف کار و درآمدزایی اضافی کنیم و از کارهای واجب برای جسم و جان دور شویم و بخشی از عمر خود را جهت مصرف آن بگذاریم و بخشی را جهت بهبود بیماری، تازه اگر بهبودی بیابیم از عمرمان کاسته می‌شود و موضوع خیلی وسیع‌تر است

افراط در (رزق و روزی) و وقت گذاشتن

طهارت روزی را از بین می‌برد و انسان را از رسیدن به هدف اصلی دور می‌کند

در رزق مادی، ظرف شکم محدودیتی دارد ولی دل انسان که همان قلب و نفس و روح است ظرفیتی نامحدود دارد و روزی آن هم نامحدود است و ما به جای رسیدن به آن و سعی و تلاش در جهت دریافت روزی معنوی، برعکس عمل می‌کنیم و ظرف محدود خود را پر و پرتر می‌کنیم

و دیگر فراموش می‌کنیم که ظرف دیگری به نام نفس (قلب) وجود دارد که بزرگترین سرمایه‌ای است که خداوند به انسان عطا کرده و اینجاست که امام عسکری ع می‌فرماید:

رزق و روزی ضمانت شده. چرا کاری می‌کنیم که ما را از واجبات دور کند و امام علی ع در این رابطه می‌فرمایند: من در تعجبم که چرا مردم اگر چیزی را گم کنند به دنبال آن می‌گردند ولی به دنبال نفس خود که آن را گم کرده‌اند نمی‌گردند. و ما فراموش کرده‌ایم که چنین نعمتی را خدا به ما ارزانی داشته است


در رزق معنوی، انسان هرچه به دنبال علوم می‌رود، خودشناسی،‌ خداشناسی و ... ظرفیتش بیشتر می‌شود و احساس نیازش بیشتر، چون نامحدود است.

حدیثی دیگر از امام حسن عسکری در تحف العقول: عبادت نه به کثرت روزه است و نه به فزونی نماز، بلکه به بسیاری تفکر در امر خداوند است

اینجاست که اهل تحقیق و تفکر پی به اهمیت تفکر می‌برند و لذاست که می‌فرمایند: تفکر یک ساعت بهتر است از عبادت هفتاد سال

چرا که یک تفکر سالم، انسان را سال‌ها جلو می‌اندازد. ممکن است یک فکر غلط یا بدون فکر کار کردن، عبادت کردن و ... انسان را یک عمر عقب بیندازد

پس باید فکر کرد اما کدام فکر، کدام دل (قلب)؟

باید اول دل را از آلودگی‌ها پاک و تزکیه کرد، آن را جلا داد تا ظرفی شود خالی از هرگونه آلودگی، آن‌گاه تفکری سالم تولید می‌شود و برای ورود به این مهم بایستی با همه آلودگی‌ها به فکر خدا بود، ارتباط خود را با خدا قطع نکرد

ارتباط با مردان خدایی، ارتباط با اولیای الهی، توسل به ائمه اطهار علیهم السلام، زیارت اهل قبور، شرکت در مراسمی که سخن از شناخت و معرفت خداست

اینها را اگر تکرار کنیم و قطع نکنیم نور یقظه در دل ایجاد می‌شود که همان نور الهی است و از آنجا راه برای توبه و محاسبه و مراقبه و انابه و تفکر و ... باز می‌شود

و لذا کافی است که فقط و فقط من ارتباط خود را قطع ننمایم، اگر ارتباط را برقرار کنم بقیه راه‌ها را خودشان باز می‌کنند

من فقط باید مشتاقانه بخواهم و لذا امام حسن عسکری علیه السلام می‌فرمایند: تفکر کنید و در این راه سرمایه‌گذاری کنید، حاصل بهتری دارد چرا که نماز و روزه زیاد در قلب ‌آلوده اثری ندارد ولی اگر همزمان قلب را از آلودگی نجات دهیم و خدا را در آن وارد کنیم

خداوند می‌فرماید: القلب حرم الله قلب، حرم خداست

پس از آن نماز و روزه و کلیه امور خیر در دل می‌نشیند. امام علی ع: مومن زیرک آن کس نیست که سرمایه‌گذاری در کارهای خیر،‌ نماز و روزه کند بلکه زیرک آن کس است که سرمایه‌گذاری در ترک گناه کند (یعنی اگر ترک گناه کردی، نماز و روزه کیفیت پیدا می‌کند و در دل می‌نشیند و اسلام، دین کیفیت است نه کمیت)

امام حسن مجتبی ع: من در تعجبم که آن‌قدر که مردم به فکر ماکولات خود هستند به فکر معقولات خود نیستند و این بیان، هر دو حدیث را به هم ربط می‌دهد که ماکولات همان روزی مادی است و محدود (چه بخوریم، چه بپوشیم و کجا زندگی کنیم و ...)

که خداوند در حد نیاز آن را تضمین کرده و خود آفریده و روزی را باید بدهد و حساب ندارد و در بیشتر آن که مال اندوزی‌ است، حساب و در باطلش عقاب دارد و فکر در معقولات، نامحدود است

پس باید فرضیه تفکر را در خود ایجاد کنیم

و از روزی بی‌حساب بهره‌مند شویم (به غیر حساب) قرآن آیه 27 آل عمران ... و ترزق من تشاء به غیر حساب و هر که را خواهی حساب روزی می‌دهی

و بایستی نهایت تلاش را در رسیدن به تفکر سالم به کار برد و این میسر نیست مگر با توسل به خاندان نبوت و رسیدن به مقام اصحاب یمین، تا بی‌حساب روز حساب را طی کرد

چرا که می‌فرماید هر کس در گرو اعمال خویش است

آ‌یه 38 و 39 مدثر کل نفس بما کسب رهینه الا اصحاب الیمین هر کس در گرو دستاورد خویش است مگر اهل سعادت

اینها همه، جای بحث بسیار دارد که ان‌شاءالله اهل تحقیق، خود آن را پیگیری خواهند کرد.


حقوق اجتماعی مردم از دیدگاه امام حسن عسکری)ع(

ارتباط رفتار اجتماعی با عبادت و بندگی

آموزه های اسلامی ارتباط تنگاتنگی را میان رفتارهای اجتماعی انسان با حقیقت عبادت و بندگی ایجاد کرده است

به این معنا که انسان تنها با عبادتهای فردی و اعمال صرف عبادی نمیتواند مسیر راست الهی را برای ربانی شدن بپیماید و در مقام خلافت الهی قرار گیرد

اصلی ترین ماموریت و مسئولیت انسان به عنوان خلافت الهی آن است که آفریده های دیگر را به کمال بایسته و شایسته آنها برساند
از همین رو خداوند مسئولیت تعلیم، تزکیه، تربیت انسان و دیگر موجودات را در حد استطاعت، ظرفیت و قابلیت آنها برعهده خلیفه خود یعنی انسان نهاده )بقره31 ( و یا در آیه 61 هود یکی از ماموریتهای بشر را آبادانی زمین دانسته است

ارتباط گیری درست با انسانهای دیگر حتی با تبسم، از جایگاه بالایی در فرهنگ اسلامی برخوردار است و آنچه موجب رفتن آدمی به بهشت میشود، همان خوشخویی و خلق حسن داشتن نسبت به دیگران است

رسول خدا)ص( میفرماید: امت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت میشوند: خدا پروایی و خوشخویی )وسائل الشیعه ج12 ص150(

بنابر این اعمال صالح هرچند که شامل عبادتهای محض چون نماز، روزه و حج میشود، ولی شکی نیست که انفاق مالی و غیر مالی )بقره 3(، تعاون و همکاری در کارهای خیر و احسان )مائده2( و مانند آن از جمله مهمترین اعمال صالح است که با قصد تقرب و اطاعت از خداوند، به عبادتهای محض تبدیل میشود.

اینکه در آیات قرآنی از جمله 10 فاطر، عمل صالح در کنار ایمان و نیت به عنوان دو اصل تقرب بیان شده به این معناست که هر آنچه به عنوان عمل صالح شناخته و معرفی میشود، موجب تقرب ورود به بهشت میشود

از این رو امام محمد باقر)ع( فرمودند: همانا عمل صالح، انسان را به سوی بهشت میبرد )بحار الانوار ج68 ص185 حدیث46 (این اعمال صالح که تقرب و بهشت را برای انسان تضمین میکند، در بخش اعظم آن همان اعمال نیک نسبت به دیگران به قصد و نیت تقرب الی الله است.

ارزش ایمان و فعالیتهای خیرخواهانه اجتماعی و اعمال صالح و نیک در حق دیگران

حضرت امام حسن عسکری)ع(: خصلتان لیس فوقهما شی: الایمان بالله، و نفع الاخوان؛ دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نمیباشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان )تحف العقول ص489 س13 بحار الانوار ج75 ص374 ح26(

رفتار آدمی با هم نوع خود بهترین گواه درباره شخصیت واقعی و حقیقی افراد است و اگر انسان میخواهد خداشناسی کسی را بشناسد باید به رفتار او با دیگران توجه کند

از این رو بارها عبارتی همچون: من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق؛ کسی که شکر مخلوق نگزارد شکر خالق نگزارد، آمده است؛ زیرا رفتار اجتماعی، خود بهترین نشانه و گواه درباره ویژگیهای اخلاقی و صفات و فضایل و شخصیت افراد است.

میزان شناخت افراد

امام حسن عسکری)ع(: من لم یتق وجوه الناس لم یتق الله؛ کسی که در مقابل مردم بی تقوا و بی پروا باشد و مسائل اخلاقی و حقوق مردم را مراعات نکند، تقوای الهی را رعایت نمیکند )بحارالانوار ج68 ص336(

در حقیقت یکی از مهم ترین معیارها نوع تعاملات اجتماعی آنان است. پس هر کسی دارای شخصیت کاملتری باشد، در تعامل و ارتباط با دیگران، بهتر و نیک تر عمل میکند و افزایش ایمان شخص و بندگی او، موجب افزایش خو شخویی، احسان و نیکی بیشتر به دیگران میشود.

رفتار خوب و بد شیعیان ملاک سنجش ایمان و ولایت نسبت به خود

امام حسن عسکر ی)ع( : اتقوا الله و کونوا زینا و لا تکونو شینا، جرو الینا کل موده، و ادفعوا عنا کل قبیح ، فانه ما قیل فینا من حسن فنحن اهله، و ما قیل فینا من سوء فما نحن کذالک

تقوای الهی را در همه امور رعایت کنید و زینتبخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید، سعی کنید افراد را به محبت و علاقه ما جذب کنید و زشت یها را از ما دور نمایید

درباره ما آنچه از خوبیها بگویند صحیح است و ما از هرگونه عیب و نقصی مبرا خواهیم بود )بحارالانوار ج75 ص372(

پس همانطور که رفتار خوب و بد شیعیان به نام امامان معصوم)ع( تمام میشود، همینگونه رفتار خوب و بد مسلمان و مومن، به خدا و دین نسبت داده میشود

از این رو باید مواظبت کرد تا کاری نکنیم که به ضرر اسلام و معصومان)ع( تمام شود.

مراعات حقوق اجتماعی مردم

یکی از نشانه های اهل اسلام و ایمان این است که به قصد تقرب به خدا و رضایت او، کارهای نیک و خوب را در حق مردم انجام میدهند و اهل ایثار و احسان هستند و فراتر از عدالت، با مردم برخورد میکنند

حتی از حقوق ثابت خود برای رضایت خداوند میگذرند، هرچند که اهل پذیرش ظلم نیستند و در برابر ستمکار میایستند، ولی ظلم هم نمیکنند و اگر به خطا و اشتباه کسی درباره آنان ظلم کرد، از او میگذرند و عفو میکنند و حتی در مقام صفح، چنان با او برخورد میکنند که گویی ظلم و ستمی نکرده است.

پس کسی که تا این اندازه در حق دیگران احسان میکند، در مراعات حقوق دیگران هرگز کوتاه نمیآید. بر همین اساس تمام تلاش خودرا مبذول این معنا میکند تا حقوق مردم را بشناسد و آن را مراعات کند.

در فرهنگ اسالمی به ویژه از امامان معصوم)ع( مجموعه هایی از حقوق بیان شده است تا مومنان آن را شناخته و مراعات کنند. از جمله این مجموع هها میتوان به رساله حقوق امام سجاد)ع( اشاره کرد.

حقوق همنوعان

البته در سنت و سیره امامان معصوم)ع( در قول و عمل، مطالب بسیاری درباره کلیات و مصادیق حقوق دیگران بیان شده است که لازم است آنها را مطالعه و عمل کنیم و خود را به عنوان شیعه، زینت اسلام و ایمان و ولایت قرار دهیم

از این رو امام حسن عسکری)ع( شناخت حقوق همنوعان را یکی از واجبات دانسته و از مومنان خواسته است تا آن را بشناسند و مراعات نمایند

اعرف الناس بحقوق اخوانه، و اشدهم قضاء لها، اعظمهم عندالله، شانا؛ هرکس حقوق همنوعان خود را بشناسد و رعایت کند و مشکلات و نیازمندیهای آنها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند دارای عظمت و موقعیت خاصی خواهد بود )احتجاج طبرسی ج2 ص517 حدیث340(

در این حدیث امام)ع( به صراحت روشن میکند که شناخت حقوق دیگران به ویژه برادران ایمانی و مراعات و انجام آن یکی از مهم ترین جلو ههای عبادت الهی و بندگی اوست؛ چرا که انسان با چنین اعمال و رفتاری است که میتواند به پیشگاه خداوند تقرب جوید و مقام بسیار بزرگ و عظیمی را به دست آورد.

شناخت حقوق دیگران و مراعات آن

امام حسن عسکری)ع( حتی را نه تنها شناخت حقوق برای تقرب به خداوند و رسیدن به بهشت لازم و واجب میداند، بلکه از نظر آن حضرت)ع( حتی اگر کسی بخواهد در دنیا در میان مردم نیز محبوب شود و مردم به ستایش و مدح او بپردازند، میبایست اخلاق نیک و کریمان های داشته باشد و فراتر از حقوق به مردم توجه کند

چرا که اصولا مردم افراد نیکوکار را دوست میدارند حتی اگر حسن فاعلی رفتار ایشان به قصد تقرب الی الله نباشد

به این معنا که احسان و حسن فعلی و کارهای نیک، خود مهم ترین عامل در گرایش مردم به شخص است و حتی اگر شخص حسن فاعلی نداشته و تنها به قصد خوشنامی این کارهای نیک را انجام دهد، باز تاثیر خود را خواهد گذاشت و در میان مردم خوشنام شده و مورد ستایش قرار خواهد گرفت

آن حضرت)ع(: من کان الورع سجیته، و الکرم طبیعته، و الحلم خلته، کثر صدیقه و الثناء علیه؛ هر کس ورع و احتیاط در روش زندگی اش، بزرگواری و سخاوت، عادت برنام هاش و صبر و بردباری، برنامه اش باشد؛ دوستانش زیاد و تعریف کنندگانش بسیار خواهد شد )اعلام الدین ص314(

عدالت و آزادی

البته برخی از حقوق مردم، بایسته تر نسبت به برخی دیگر است؛ زیرا همه حقوق اجتماعی مردم در یک سطح نیست؛ به عنوان نمونه عدالت و آزادی هر دو از حقوق اجتماعی مردم است ، ولی شکی نیست که مراعات عدالت، مهم تر از آزادی است؛ زیرا عدالت به معنای اعطاء حق کل ذی الحق )بخشیدن حق هر صاحب حق( یا وضع کل شیء فی موضعه) قرار دادن هر چیز در جای مناسب آن( است

پس اگر عدالت مراعات شود، همه حقوق اجتماعی شخص مراعات شده است که از جمله آنها آزادی است؛ اما اگر بخواهیم آزادی را به شکل مطلق مراعات کنیم ممکن است که به برخی از حقوق دیگران تعرض شود

بنابر این، باید در مراعات حقوق اجتماعی دیگران همواره قدرت تشخیص خود را به کار گرفته و اهم و مهم کنیم تا به بهترین شکل حقوق دیگران مراعات شود.

در مراعات حقوق دیگران، از حق خود نیز چشم پوشی کنیم

و از باب احسان با دیگران تعامل کنیم، جایز و رواست؛ زیرا همواره تواضع و فروتنی و از خودگذشتگی و ایثار و احسان مطلوب و محبوب همگان است

پس اگر در مجلسی نشسته ایم، تا میتوانیم کاری کنیم که دیگران نیز بتوانند در آن مجلس احساس آرامش کنند و مزاحمتی برای دیگران نداشته باشیم و وقتی از ما خواستند که جا باز کنیم این کار را انجام دهیم حتی اگر بر خودمان جا را تنگ کنیم )مجادله11(

و در مجالس دنبال این نباشیم که جای بهتری را برای خود در نظر بگیریم و برای کسب شرافت، دنبال جای خوب بگردیم و کار را بر خود و دیگران سخت کنیم، بلکه هر جایی که امکان نشستن است همان جا بنشینیم.

مراعات حقوق اجتماعی دیگران، همان عبادت و تقوای الهی است

اوصیکم بتقو یالله و الورع فی دینکم و الاجتهاد لله، و صدق الحدیث، و اداء الامانه، الی من انتمنکم من بر او فاجر، و طول السجود، و حسن الجوار

تقوای الهی را پیشه کنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرب به خداوند کوشا باشید و در صحبتها صداقت نشان دهید، هر کس چه نیکوکار و چه گناهکار، امانتی را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده های خود را در مقابل خداوند طولانی کنید و به همسایگان خو شرفتاری و نیکی نمائید )أعیان الشیعه ج2 ص41 س30 بحارالانوار ج75 ص372 ح12(

حقوق همسایگان

اسلام در مراعات حقوق اجتماعی، حقوق همسایگان را بیشتر مورد توجه قرار میدهد؛ زیرا ارتباط اجتماعی با آنان و همینطور مسائل حقوقی و مانند آن در میان همسایگان بیشتر است؛ چرا که هرچه ارتباط بیشتر شود، درصد خطا و اشتباه و نیز لزوم گذشت و عفو و احسان نیز افزایش مییابد

در روایات معتبر اسلامی چنان از حقوق همسایگان گفته شده که انسان گمان میکند که همسایه مانند خویشان از شخص ارث میبرد

من الفواقر التی تقصم الظهر جار ان رای حسنه اطفاها و ان رای سیئه افشاها؛ یکی از مصائب و ناراحتیهای کمرشکن، همسای های است که اگر به او احسان و خدمتی شود آن را پنهان و مخفی دارد و اگر ناراحتی و اذیتی متوجه اش گردد آن را آشکار سازد )بحارالانوار ج75 ص372 ،11(

کسی اعتقادی به آخرت ندارد
اگر کسی اعتقادی به آخرت ندارد و بخواهد در همین دنیا در آسایش و آرامش باشد و محبوب مردمان گردد، بر او لازم است تا حقوق مردمان را شناخته و مراعات کرده و از در احسان و ایثار در آید و احساسات و عواطف خوب را نسبت به دیگران بروز دهد؛

اما اگر بخواهد سعادت دنیا و آخرت را به دست آورد با افزودن حسن فاعلی و نیت تقرب و رضایت خداوندی میتواند به این آرزو برسد و با اعمال صالح اجتماعی به نیت وجه الله خود را خوشبخت دو سرا سازد

پس لازم است همواره اصل را در زندگی همان قاعده طلایی قرار داد که بارها امامان معصو م)ع( در عبارتهای گوناگون بیان کرده و فرموده اند:

آنچه را برای خود می پسندید برای دیگران بپسندید و آنچه را برای خود نمی پسندید برای دیگران هم نپسندید

با مراعات این اصل و قاعده طلایی است که زندگی انسان در دنیا و آخرت بهشتی و سعا دت آمیز خواهد شد و بسیاری از مشکلاتی که اکنون جوامع با آن مواجه هستند از میان میرود.



نظرات  (۲)

باسلام بسیار صفحه ی خوب و عالی است.      
  • محمود یادبودی
  • سلام علیکم، مطالبی بسیار خوب و جامع ای جمع آوری شده. با آرزوی توفیقات بیشتر برای حضرت عالی، عاقبت به خیر باشید.    

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">