تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

 

 

عدم تحصیل حاصل در اهدانا الصراط المستقیم

در سوره مبارکه (حمد) مى خوانیم : اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم... گروه : الذین انعمت علیهم عبارتند از: انبیاء، صدیقین، امامان، شهدا، اعمال و مؤ منان بسیار با اخلاص. من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و آنان که خدا و رسول را اطاعت کنند البته با کسانى که خداوند به آنها لطف و عنایت کامل فرموده یعنى با پیامبران و صدیقان و شهیدان

و نیز مى فرماید: اولئک الذین انعم الله علیهم من النبیین من ذریة آدم : اینان (از زکریا تا ادریس که اوصافشان یاد شد) همان رسولانى هستند که ما از میان همه اولاد آدم برگزیدیم بنابراین، کسى که مى گوید: اهدانا الصراط المستقیم از خداوند مى خواهم که او را به صراط انبیا و صدیقین برساند که فعلا به آن نرسیده است

پس گفتن آن تحصیل حاصل نیست. و احتیاج به تاویل و امثال آن ندارد. اگر بگویند: انبیا، صدیقین و امامان ع در موقع گفتن این کلمات چه مى خواهند، آنها که اهل این مرتبه اند؟ در پاسخ مى گوییم : درجات صراط مستقیم نسبت به همه متفاوت است. آنها نیز مرتبه بالاتر از آنچه را که دارند، مى خواهند. از امیرالمؤ منین ع نقل شده که معناى اهدنا ثبتنا است؛ یعنى ما را در صراط مستقیم ثابت فرما. ان معناه ثبتنا ظاهرا، منظور آن است که افاضه از سوى خداوند متعال لحظه به لحظه است، و هر موقع که قطع شود، انسان و همه چیز فنا مى گردد

بنابراین، در هر حد از هدایت که باشیم از خداوند ادامه و استمرار آن را مى خواهیم ، بلاتشبیه : کارخانه اى که مرتب کار کند، لامپ ، پیوسته روشن خواهد بود و هر موقع خاموش شود، لامپ نیز خاموش است .کارخانه است که آن به آن و لحظه به لحظه به لامپ نور مى فرستد. خداوند نیز لحظه به لحظه به موجودات، وجود مى دهد. هدایت نیز هیمنطور .این معناى قول امیرالمؤ منین ع در این صورت نیز، تحصیل حاصل نخواهد بود؛ زیرا در هر دو صورت ، انسان چیزى مى خواهد که فاقد آن است .

صراط مستقیم، از مو باریک تر و از لبه شمشیر تیزتر

صحابی بزرگوار جابربن عبدالله انصاری نقل میکند که ما پیش پیامبر ص نشسته بودیم، پیامبر گرامی ص خطی مستقیم در برابرش ترسیم کرد، سپس دو خط از طرف راست و دو خط از طرف چپ کشیدند، آنگاه فرمودند: اینها راه شیطان است

سپس دست مبارک را روی خط وسط نهاد و این آیه را تلاوت فرمود و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه  بدرستی که این خط من است که مستقیم است، پس از آن پیروی کنید )تفسیر الدرالمنثور ج3، ص( بنابراین صراط مستقیم که انسان در نماز طالب آن است همین مسیر اعتدالی است. مانند این سخن را نیز امام صادق)ع( در تعریف صراط فرموده اند: هوادقّ من الشعر و احدّ من السیف صراط مستقیم، از مو باریک تر و از لبه شمشیر تیزتر است. بحارالانوار ج8،

صراط مستقیم منظور از صراط مستقیم بر اساس آیه 36و 54 مریم و 64 زخرف و 61 یس بندگی خدا و عبادت او و انجام واجبات و مستحبات و دوری از محرمات و مکروهات است که حرکت در این مسیر تضمینکننده خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی انسان است. انسان تا نفهمد، نمیتواند کاری را انجام بدهد، تا استقامت نداشته باشد، نمیتواند به مقصد برسد! تشخیص صراط مستقیم که مرز بین آزادی و بی بند و باری است، از مو باریکتر است

انسان بخواهد یک موی باریکی را ببیند، بسیار سخت است؛ این موهای به هم پیچیده و ظریف را از هم جدا کرده؛ این کار هر کسی نیست، تا بتواند بین آزادی و بی بند و باری فرق بگذارد. بعد از اینکه فرق گذاشت که عدالت یعنی چه، آزادی یعنی چه، دموکراسی و حقوق بشر یعنی چه؛ رعایت کردن این عدل مثل رفتن روی لبه تیز شمشیر است عادل بودن خیلی سخت است، متقی بودن خیلی سخت است، بیراهه نرفتن و راه کسی را نبستن خیلی سخت است، از حرام گذشتن خیلی سخت است

اینکه میبینید برخی میگویند برایم دشوار است، راست میگویند، برای اینکه تمرین نکرده اند، تقوائی در برنکرده اند، با پای برهنه میخواهند روی این لبه شمشیر تیز بروند و البته زخمی میشوند. تقوا کفش است، تقوا پوشاک است، تقوا حافظ است، وقایه است، سپر است؛ همان طوری که کسی وقایه دارد، سپر دارد، در میدان برای او مبارزه آسان است؛ کسی که سپر دارد، این سپر را زیر پای خود گذاشته و روی شمشیر میرود، آسان است؛ در حقیقت او روی سپر میرود، سپر روی شمشیر است.

انسان با بالهای دوگانه اخلاص و عمل صالحش میتواند مسیری که آمدن امری از آن عالم تا این عالم ماده، هزار سال ما به درازا میکشد(سجده5) به طرفه عینی بپیماید،

 

 

 

کار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمین اداره مى‏کند آنگاه [نتیجه و گزارش آن] در روزى که مقدارش آن چنان که شما [آدمیان] برمى‏شمارید هزار سال است به سوى او بالا مى‏رود

 

یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿5

ولی طی این منازل تنها از عهده کسانی برمیآید که در مسیر درست قرار گرفته و از ابزارهای مناسبی بهره گرفتهاند، مسیری که انسان برای بازگشت تا خدا دارد، مسیر پیامبر(ص) و محبت اوست (علق8؛ آلعمران31)

 

بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است

 

قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿31

 

 

 

 

در حقیقت بازگشت به سوى پروردگار توست

 

إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿8

که همان صراطمستقیم الهی انسانیت و نام دیگرش اسلام و تسلیم و اطاعت است. (آلعمران19، 32، 85 و 132)

 

در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است و کسانى که کتاب [آسمانى] به آنان داده شده با یکدیگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنکه علم براى آنان [حاصل] آمد آن هم به سابقه حسدى که میان آنان وجود داشت و هر کس به آیات خدا کفر ورزد پس [بداند] که خدا زودشمار است

 

إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿19

 

 

بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد

 

قُلْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْکَافِرِینَ ﴿32

 

 

و هر که جز اسلام دینى [دیگر] جوید هرگز از وى پذیرفته نشود و وى در آخرت از زیانکاران است

 

وَ مَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿85

 

 

خدا و رسول را فرمان برید باشد که مشمول رحمت قرار گیرید

 

وَ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿132

انسان اگر در این مسیر قرار گیرد میتواند از هفت آسمان (مؤمنون17) بگذرد و در جایگاه حق مستقر گردد

 

پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر 

 

رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿17

. هر آسمان از هفت آسمان تنها یک راه مستقیم دارد که آن منافذ و طریقهای ورود به آن است. اگر انسان بخواهد از راههای آسمان بگذرد (ذاریات7) میبایست در طریق قرار گیرد و از منافذ آن با سلطان بگذرد (رحمن33)

 

سوگند به آسمان مشبک

 

وَ السَّمَاء ذَاتِ الْحُبُکِ ﴿7

 

 

اى گروه جنیان و انسیان اگر مى‏توانید از کرانه‏هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى‏کنید

 

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33

این سلطانی که عامل عبور آدمی است همان چیزی است که انسان را به سوی خداوند میبرد. بیگمان جهل و نادانی و غفلت نیست که آدمی را توانا میسازد تا از آسمانهای هفتگانه بگذرد و به مقصد برسد، چرا که جهل و غفلت هیچ سلطنت و چیرگی به آدمی نمیدهد؛ بلکه آنچه به انسان سلطنت میبخشد همان فعلیت بخشی به اسمای سرشته در ذات است(بقره31) که ظهور آنها با عبودیت و اطاعت امکانپذیر است.از همینرو خداوند معرفت و عبادت را تنها راه وصال آدمی دانسته است. (ذاریات56)

 

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند

 

وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56

 

 

و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏گویید از اسامى اینها به من خبر دهید

 

وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿31

 

گمراهی در پی تغییر شعار

پیامبران الهی، برای به حرکت درآوردن مردم به سوی هدفهای الهی، شعارهایی را مطرح کرده اند، چنانکه پیامبر گرامی اسلام ، کلمه لااله الاالله را شعار حرکت توحیدی اسلام قرار داد. مشرکان در برابر این شعار توحیدی، شعار «اعل هبل اعل هبل» زنده باد هبل زنده باد هبل به راه انداختند، ولکن پس از فرود آمدن اعتبار بت های جاهلی، و برقراری شعار الله اکبر جمعی از منافقان، با همین شعار الله اکبر به جنگ الله اکبر آمدند و به گفته امام سجاد در عصر عاشورا، این جماعت از خدا بی خبر منادی الله اکبر را با فریاد دروغین الله اکبر به قتل رساندند

در هر حال تغییر شعارهای انحرافی برای به کنار زدن شعارهای الهی، ریشه در تاریخ دارد و منافقان از دیر زمان، در این رشته، اقدامات فراوان نموده اند و در هر زمانی به نحوی قرآنها را به سر نیزه کرده اند، قرآن کریم در این مورد از فرقه ای از بنی اسرائیل نام می برد که شعار حضرت موسی را به هنگام ورود به شهر اریحا ارائه داد و از مردم خواست با فروتنی و تواضع و با یاد خدا وارد شهر شوند و شعار حطه  سر بدهند و ندای العفو العفو خدایا بخشش و خدایا بخشش به زبان جاری کنند

به گفته قرآن کریم، اینان شعار حضرت موسی را تغییر دادند و با سوت و کف و شعار حنطه و «زنده باد نان» و زنده باد شکم وارد شهر شدند و به فساد و تباهی روی آوردند، و گرفتار ذلت و آوارگی و بندگی و در یوزگی شدند.

قرآن کریم در مورد این تغییر شعار می فرماید و ادخلو الباب سجدا و قولوا حطه نغفرلکم خطایاکم  بقره58 و گفتیم وارد این شهر شوید، و بگویید خدایا از ما درگذر، تا ما خطاهای شما را ببخشاییم فبدل الذین ظلموا قولا غیرالذی قیل لهم (بقره۵۹) ولکن ستمگران آن قولی را که به ایشان سفارش شده بود تغییر دادند و شعاری دیگر سر دادند و سرانجام ایشان در اثر آن انحراف گرفتار لغزشهای بزرگتر شدند و آفتی پلشت و ذلتی زشت به آنان فرود آمد

همه در روز مقدس قدس دیدیم که فرقهای که به دنبال اهداف دیگر بودند به ندای بیگانگان و یارانشان لبیک اجابت گفتند وحتی به نام پیروی از آرمانهای امام، شعار صریح حضرت امام را تغییر دادند و نه زوال اسرائیل که زوال نظام را به همراه سوت و کف سر دادند، و اهداف پنهانی خود را در حمایت از شیطان بزرگ به نمایش گذاردند و از ولایت فقیه بریدند و عبادت شیطان بزرگ را فریاد زدند و من یکن الشیطان له قرینا فساء قرینا (نساء38)

 و هر آن کس که رهبر و رهنمای او شیطان باشد البته که همنشین بسیار بدی را برای خود برگزیده است و به ما ستم نکردند بلکه در حق خویش ستم روا داشتند اگر که می دانستند

 نکات تربیتی سوره ی حمد
1- انسان در تلاوت سوره ى حمد با «بسم اللَّه» از غیر خدا قطع امید مى کند.

2- با «ربّ العالمین» و «مالک یوم الدین» احساس مى کند که مربوب و مملوک است و خودخواهى و غرور را کنار مى گذارد.


 3- با کلمه «عالمین» میان خود و تمام هستى ارتباط برقرار مى کند.

4- با «الرّحمن الرّحیم» خود را در سایه لطف او مى داند.

5 - با «مالک یوم الدین» غفلتش از آینده زدوده مى شود.

6- با گفتن «ایّاک نعبد» ریا و شهرت طلبى را زایل مى کند.

7- با «ایّاک نستعین» از ابرقدرت ها نمى هراسد.

8 - از «انعمت» مى فهمد که نعمت ها به دست اوست.

9- با «اهدنا» رهسپارى در راه حقّ و طریق مستقیم را درخواست مى کند.


 10- در «صراط الّذین انعمت علیهم» همبستگى خود را با پیروان حقّ اعلام مى کند.

11- با «غیر المغضوب علیهم» و «لا الضّالّین» بیزارى و برائت از باطل و اهل باطل را ابراز مى دارد

صراط مستقیم

از  آیه  اهْدِنَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿فاتحه6 مى‌آموزیم:

۱. راه سعادت، صراط مستقیم است؛ زیرا برخلاف راه‌هاى بشرى که هر روز تغییر مى‌کند، ثابت و پایدار است؛ کوتاه‌ترین فاصله میان دو نقطه است؛ هیچ‌گونه انحراف و انحنایى ندارد؛ در کوتاه‌ترین زمان، انسان را از مسیرى مطمئن به مقصد مى‌‌رساند.
۲. هم در انتخاب راه، و هم براى ماندن در راه مستقیم، باید از خدا کمک بخواهیم؛ زیرا همواره در معرض اشتباه و گمراهى هستیم.
گمان نکنیم که اگر تابه‌حال در جادۀ زندگى، دچار سقوط یا انحراف نشده‌ایم، بقیۀ مسیر را نیز سالم طى خواهیم کرد
چه بسیار کسانی که عمرى را با ایمان گذراندند؛ امّا وقتى به پول یا مقام رسیدند، خدا را فراموش کردند.

 ازآنجاکه شناخت راه مستقیم، کار دشواری است، آیۀ بعد، کسانی را معرفی می‌کند که این راه را رفته‌اند و بهترین سرمشق برای ما هستند
همچنین کسانى را مى‌شناساند که از این راه منحرف شده‌‌اند

اهْدِنَا الصِّرَ‌اطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿فاتحه6﴾ 

انسان مؤمن، راه خداوند واولیای او را انتخاب می‌کند که بر دیگر راهها امتیازاتی دارد:
الف: راه الهی ثابت است، بر خلاف راه های طاغوت‌ها و هوس های مردم و هوس های شخصی که هر روز تغییر می‌کنند.
ب: یک راه بیشتر نیست، در حالی که راه های دیگر متعدّد و پراکنده اند.
ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد مطمئن است.
د: در پیمودن آن، شکست و باخت وجود ندارد.

  راه مستقیم، راه خداست. «انّ ربّی علی صراطٍ مستقیم» (هود،56)
 راه مستقیم، راه انبیاست. «انّک لَمِن المرسلین علی صراطٍ مستقیم» (یس،3 4)
 راه مستقیم، راه بندگی خداست. «و أنِ اعبدونی هذا صراط مستقیم» (یس،61)
 راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقدهُدی الی صراطمستقیم» (آل‌عمران،101)
 راه مستقیم، یکتاپرستی و تنها یاری خواستن از اوست. (بنا بر اینکه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یکتاپرستی در آیه قبل باشد.)
 راه مستقیم، کتاب خداوند است. (بنابر روایتی در تفسیر مجمع البیان،ج1،ص58)
 راه مستقیم، راه فطرت سالم است (امام صادق ع در تفسیر صافی، ج1، ص86)

فرزندم، کوشش کن که در صراط مستقیم، که صراط اللَّه است، و لو لنگان لنگان حرکت کنى و حرکات و سکنات قلبى و قالبى را رنگ معنویت و الوهیت دهى و خدمت به خلق را براى آنکه خلق خدا هستند بنمایى

فرزندم، کوشش کن که در صراط مستقیم، که صراط اللَّه است، و لو لنگان لنگان حرکت کنى و حرکات و سکنات قلبى و قالبى را رنگ معنویت و الوهیت دهى و خدمت به خلق را براى آنکه خلق خدا هستند بنمایى

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">