تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

گیاهان و میوه . درختکاری و باغداری . خاصیت میوه ها . لقاح ابرها و گیاهان . رنگها در قرآن

  

 

                                                                                    محیط زیست از نظر قرآن

توجه قرآن به طبیعت و نام سوره ها

قرآن راجع به طبیعت خیلی عنایت دارد. نام بسیاری از سوره‌های قرآن، امور طبیعی است. مثلاً سوره‌ های تین، فیل، زلزله، عادیات، قارعه، علق (خون بسته)، شمس، لیل، ضحی (یعنی چاشت) فجر، بلد، غاشیه (پوشاننده تاریکی) انشقاق (خورشید دو تا شد. ماه دو تا شد) انفطار، تکویر، نور خورشید گرفته می‌شود . سُور بقره ، نساء،،. مائده ، اعراف، انعام، انفال، نحل ، کهف ، مریم، نور، نمل، عنکبوت ، نجم نیز از مواردی هستند که در طبیعت هستند

بررسی دیدگاه زیست محیطی اسلام، بیانگر آن است که آموزه های دینی، ضمن پرهیز دادن از اسراف، تاکید در بهره برداری بهینه از منابع، گسترش منابع طبیعی تجدید پذیر، ایجاد انگیزه های درونی جهت گسترش عوامل زیست محیطی و رعایت بهداشت محیط مورد تاکید است

اسلام با وجود طرح آدمی به مثابه جانشین خدا در روی زمین، تمام هستی را زنده و دارای شعور می داند و بر خلاف بسیاری از دیدگاه های غیر دینی که رشد و شکوفایی آدمی را تنها در گرو برخورد متعدد و مسئول وی در برابر انسان های دیگر می دانند، رشد او را همزمان با ادای حقوق انسان های دیگر، در گرو ادای حقوق حیوانات و سایر عناصر محیط زیست می بیند.

اسلام ضوابط اخلاقی و حقوقی متعددی را برای حیوانات و گیاهان مطرح کرده است که این ضوابط را می توان با توجه به مسئله بحران محیط زیست مورد توجه قرار داد. قرآن در آیه 205 بقره، از کسانی که دست به انهدام کشت و نسل حیوانات و گیاهان می زنند، به عنوان مفسدان فی الارض یاد کرده است وَ إِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ و چون برگردد [یا ریاستى یابد] کوشش مى‏کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکارى را دوست ندارد

دستورهای اسلام و توصیه های حضرت رسول اکرم (ص)، مسلمانان را بر آن می دارد تا با تقدس و احترام به طبیعت و عوامل زیست محیطی نگریسته، با رعایت حقوق آنها، در عمل رشد و تعالی خویش را رقم بزنند. از سوی دیگر، بسیاری از آیات قرآن وقتی که درباره آب، خاک، باد و دیگر عوامل زیست محیطی بحث می کنند، ضمن بیان منافع مادی این عوامل، از آنها به مثابه آیه ای که آدمی را از فیزیک به سمت متافیزیک سوق می دهد، یاد کرده اند

به شکل مشابهی، رسول اکرم (ص) تلاش داشتند تا مسلمانان را از طبیعت به سمت خالق آن سوق دهند. در این زمینه احادیث و روایات زیادی از پیامبر (ص) وجود دارد. ایشان فرموده اند: کسی که نخلی را بکارد، چاهی حفر کند و آبی را جاری سازد، دارای صدقه جاریه است. توجه پیامبر اکرم (ص) به حقوق حیوانات تا جایی بود که با دیدن شتر پای بسته که بار بر دوشش بود فرمود: به صاحب این شتر بگویید که خودش را برای شکایت شترش در روز قیامت، حاضر کند.‏

در کنار حقوقی که همواره با عناوین حق الله، حق النفس و حق الناس در ادبیات دینی مطرح بوده ، نشان میدهد که خداوند برای تمامی مسائل و موجوداتی که خلق کرده حق و حقوقی را مشخص نموده لذا انسان در قبال محیط زیست و محیط زندگی خود مسئولیت دارد.

خداوند در بسیاری از آیات قرآن بر طبیعت و جهان آفرینش تاکید داشته و مراحل خلقت زمین و آسمان را بیان داشته و انسان ها را به تفکر در دستگاه آفرینش و جهان هستی دعوت نموده. در قرآن خداوند به پدیده های زمین و آسمان قسم خورده و این نشان از تقدس این پدیده ها در نزد خداوند دارد. لذا انسانها باید با حفظ کردن زمین و محیط زیست سعی در نگهداری و حفظ آن بنمایند.‏ خداوند در قرآن از انسان ها خواسته که ادای امانت و تکلیف نموده و روزگاری امانت الهی را پس خواهند داد

بی شک یکی از این امانات الهی، طبیعت و محیط زیست انسان ها خواهد بود. لذا مسلمانان موظف به ادای امانت هستند و این امانت می تواند شامل عوامل و ذخایر محیط زیستی باشد و یک نسل نباید به تنهایی و بدون توجه به نسل های دیگر، به تنهایی به مصرف ذخایر و منابع مزبور بپردازد

مفهوم اخیر نیز که به عدالت بین نسلی اشاره دارد، می تواند در کنار مفاهیم دیگر قرآنی مطرح شود.‏ آسیب زدن به محیط زیست از منظر اسلام عملی نکوهیده و مطرود است. شدت کراهت آسیب زدن به محیط زیست در حدی است که پیامبراکرم (ص) قطع ‌یک درخت را هم عرض قتل نفس میدیدند.‏

باد پیام آور رحمت

کسی که با آیات الهی آشنا می شود به عظمت و جلال و جبروت آفریدگار آن آگاه می شود و در مقام خشیت قرار میگیرد و همین خشیت است که او را در مقام بندگان صالح قرار میدهد و موجب میشود تا همه کارها و تلاش های دانشی وی در مسیر کمالی آفریده، خود و دیگران باشد از این رو از نظر قرآن خشیت از آن چنین دانشمندانی است انما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر28)
باد، آیت و نشانه ای از آفریدگار

خداوند در قرآن از بشر می خواهد تا به همه آفریده های هستی با تفکر نگریسته شود. این جاست که تحلیل، توصیف و تبیین خداوند از باد با تحلیل علوم غربی و مادیگرا متفاوت و گاه متقابل است. هر چند که باد همان هوای متحرک و هوایی است که به جهت معینی تغییر مکان میدهد ولی از نظر قرآن آیت و نشانه ای از آفریدگار است

وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ أَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا و اوست آن کس که بادها را نویدى پیشاپیش رحمت‏خویش [=باران] فرستاد و از آسمان آبى پاک فرود آوردیم (فرقان48 ) و (اعراف 57و58)  وَ مِنْ آیَاتِهِ أَن یُرْسِلَ الرِّیَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَ لِیُذِیقَکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ و از نشانه ‏هاى او این است که بادهاى بشارت‏آور را مى‏فرستد تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا کشتى به فرمانش روان گردد (روم 46و48)

بنابر این، باد نیز همانند دیگر آفریده های هستی، نقش های چندگانه ای را ایفا می کند. با شناخت باد میتوان عظمت الهی را دریافت و در برابر خداوند، خشیت ورزید و خود را در مسیر کمالات الهی قرارداد و از باد در مسیر این هدف کمالی بهره گرفت.خداوندی که آفریدگار هستی است، در مقام پروردگاری بر آن است تا انسان در زندگی کوتاه خود خداوند را شناخته و در مسیر خدایی شدن گام بردارد و در مقام خلافت الهی، دیگر موجودات و آفریده های هستی را به کمال شایسته و بایسته آن ها برساند

از جمله کارکردها و نقشی که قرآن برای باد بر می شمارد و نشانه ای از اهمیت و ارزش آن است، نقش ایصال رحمت الهی به بشر است. خداوند در آیه 46 روم، بادها را عاملی در بهره مندی انسان ها از رحمت های الهی معرفی می کند که شامل رساندن باران به زمین های دور و بیابانها و خشکیهای بلند (اعراف57 و فرقان48)، تلقیح درختان، دفع آفات، تصیفه هوا و مانند آن میباشد (المیزان ج16 ص199)
چنانکه بادها با قدرت و توانی که دارند، چیزها را در زمین پراکنده می کنند که از جمله آن ها تخم گیاهان گوناگون در سطح زمین است. فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا سپس گیاه زمین با آن درآمیخت و [چنان] خشک گردید که بادها پراکنده‏اش کردند و خداست که همواره بر هر چیزى تواناست (کهف45) و (ذاریات1) وَ الذَّارِیَاتِ ذَرْوًا سوگند به بادهاى ذره‏افشان. هم چنین بادها، چیزهای بسیار سنگین را بلند کرده و در جاهای دور می افکند فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ چنان است که گویى از آسمان فرو افتاده و مرغان [شکارى] او را ربوده‏اند یا باد او را به جایى دور افکنده است (حج31)

و شن ها و ماسه ها را بلند کرده و جا به جا می کند أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلًا مگر ایمن شدید از اینکه شما را در کنار خشکى در زمین فرو برد یا بر شما طوفانى از سنگریزه‏ها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نیابید (اسراء 86) و (عنکبوت40) فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا که سخت توفنده‏اند (مرسلات2) و وَ لِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَةً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَکُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عَالِمِینَ و براى سلیمان تندباد را [رام کردیم] که به فرمان او به سوى سرزمینى که در آن برکت نهاده بودیم جریان مى ‏یافت و ما به هر چیزى دانا بودیم (انبیاء81)

نتیجه چنین جا به جایی آن است که باران تشکیل شده و قطرات آب در جو در کنار این گرد و غبار تشکیل شده و از آسمان دوباره به زمین بریزد. البته در جهان امروز از قدرت شگفت باد برای تولید انرژی بادی نیز بهره گرفته می شود چنان که از امواج برآمده از حرکت تندبادها در دریاها نیز انرژی استحصال می شود.

در برخی از موارد با به هم زدن درختان آتش می آفریند و یا بادهای گرم و آتشین را با خود به مناطق مختلف می برد. این گونه است که گاه بادها به عنوان بادهای آفت زا موجب نابودی کشتزارها، باغ، بوستان و درختان می شود. وَ أَصَابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ و در حالى که او را پیرى رسیده و فرزندانى خردسال دارد، (ناگهان‏) گردبادى آتشین بر آن (باغ‏) زند و (باغ یکسر) بسوزد؟ این گونه‏، خداوند آیات (خود) را براى شما روشن مى‏گرداند، باشد که شما بیندیشید (بقره266)

جریان باد موجبات تغییر آب و هوایی و پیدایش ابرهای باران زا می شود وَ أَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَ مَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ و بادها را باردارکننده فرستادیم و از آسمان آبى نازل کردیم پس شما را بدان سیراب نمودیم و شما خزانه‏دار آن نیستید (حجر22 ) و (اعراف75)

و در دریاها موج و توفان را پدید می آورد هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ او کسى است که شما را در خشکى و دریا مى‏گرداند تا وقتى که در کشتیها باشید و آنها با بادى خوش آنان را بب ر ند و ایشان بدان شاد شوند [بناگاه] بادى سخت بر آنها وزد و موج از هر طرف بر ایشان تازد (یونس 22)
خداوند در آیه 33 شوری إِن یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَوَاکِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ اگر بخواهد باد را ساکن مى‏گرداند و [سفینه ‏ها] بر پشت [آب] متوقف مى‏ مانند قطعا در این [امر] براى هر شکیباى شکرگزارى نشانه‏ هاست. و روم 46 به نقش بادها در حرکت دادن کشتی ها به اراده خود اشاره کرده و از مردم می خواهد تا در این باره اندیشه و تامل کنند تا قدرت نعمت را شناخته در گفتار و کردار شکرگزار خداوند باشند؛ زیرا جریان باد از نعمت های الهی است که ره آوردها و برکات زیادی بر آن مترتب می شود

پس این نعمت الهی شایسته یادآوری و ستایش و سپاس است. همین نعمت الهی نسبت به کافران و دشمنان خداوند، در نقش سرباز و جنود الهی ظاهر می شود و بادهای کوبنده و درهم شکننده وسیله ای برای کیفر کافران أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا یا [مگر] ایمن شدید از اینکه بار دیگر شما را در آن [دریا] باز گرداند و تندبادى شکننده بر شما بفرستد و به سزاى آنکه کفر ورزیدید غرقتان کند آنگاه براى خود در برابر ما کسى را نیابید که آن را دنبال کند (اسراء 96)

و گنهکاران می شود. فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ و هر یک [از ایشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] کردیم از آنان کسانى بودند که بر [سر] ایشان بادى همراه با شن فرو فرستادیم و از آنان کسانى بودند که فریاد [مرگبار] آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمین فرو بردیم و بعضى را غرق کردیم و [این] خدا نبود که بر ایشان ستم کرد بلکه خودشان بر خود ستم مى‏ کردند (عنکبوت40)  

بطوری که بادهای گرم آتشین و یا سرد و هلاک کننده (آل عمران116و 117) دشمنان را مجازات و گنهکاران را تنبیه می کند تا از خواب غفلت برخیزند و یاد خدا را در دل هایشان زنده نگه دارند. برخی از بادها موجبات عقیم شدن میشود، زیرا این بادها هم چون سم و زهر عمل میکنند وَ الْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم (حجر27 ) فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ در [میان] باد گرم و آب داغ (واقعه42)،

چنان که خداوند با باد صرصر و از جاکننده، قوم عاد را عقیم ساخت به گونه ای که دیگر هیچ درختی بارور نشد و هیچ موجودی نجات نیافت وَ فِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ مَا تَذَرُ مِن شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ  در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم به هر چه مى‏وزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مى‏گردانید (ذاریات41 و 42)

در قیامت نیز خداوند دوزخیان را به بادهای داغ و سمی عذاب میکند که این خود بیانگر نقش باد در دنیا و آخرت در زندگی بشر است فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ وَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد (طور27)
در برخی از آیات از جمله آیه 27 حجر به این نکته اشاره شده که جنیان از نوعی بادگرم و آتش سمی آفریده شده اند که این مطلب بیانگر آن است که جنیان، موجودی بسیار لطیف از عناصری خطرناک چون انرژی و برق می باشند که سمی و زهرآگین است
وَ الْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم

هم چنین باد در خدمت پیامبران از جمله حضرت سلیمان(ع) بود. تندبادی که در خدمت حضرت بود موجب می شد تا وی در آسمان به سفر رفته و از منطقه ای به منطقه دیگر کوچ کند (انبیاء81) در جهان امروز نیز باد برای سفرهای هوایی مورد بهره برداری قرار گرفته است و همان گونه که کشتی های دریایی با بادها جابه جا می شوند، هواپیماها و بالن های هوایی نیز از این نیرو برای جابه جائی بهره می برند؛ بطوری که هواپیماهایی که از سوخت دیگر بهره میبرند باز از بادها و جریان های آن در ایجاد تعادل و حرکت استفاده می کنند.

می توان اهمیت و ارزش باد را شناخت و دانست که چگونه خداوند با بادها پروردگاری می کند و هر چیزی را به کمال می رساند و فرصت های مکرری را به بشر می بخشد تا خداوند را از طریق جریان بادها شناخته و قدرت و آفریدگاری و پروردگاری وی را درک کرده و بندگی او را بپذیرد و در مسیر کمالی او حرکت کند.

                                                                        زمین؛ نعمتی ناشناخته

زمین برای آدمی همه چیز است. در آموزه های قرآنی زمین به عنوانش گهواره، زایشگاه و آسایشگاه مکان خلافت، تخت سلطنت بشر معرفی شده است. انسان از زمین بر می آید، در آن زیست می کند و در آن می میرد، به آن باز می گردد و دوباره در رستاخیز همانند گیاهی از درون خاک برمی آید تا با آن چه در زندگی پیشین خویش رسیده بود، ظهور نماید

بسیاری از مردم نسبت به چیزهایی که در اختیار دارند، رفتار درستی از خود نشان نمی دهند. گویی نادیده گرفتن و غفلت از داشته ها و نعمت ها امری عادی و طبیعی در بشر است او تا به مصیبتی گرفتار نیامده و چیزی را از دست نداده، قدر و منزلت آن را نمی داند

بی گمان ریشه بشر، رویش و زندگی و رستاخیز ما با زمین گره خورده است و خداوند در هنگام آفرینش آدم(ع) به عنوان نخستین نمونه از نسل بشر خطاب به فرشتگان فرمود انی جاعل فی الارض خلیفه؛ من در زمین خلیفه و جانشینی برای خود قرار می دهم. ابلیس این دشمن سوگند خورده آدمی نیز به صراحت بیان میکند که آدم، آفریده ای از خاک است. این مطلب بارها در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است.

باید در حفظ و نگه داشت زمین تلاش بسیاری کرد. به ویژه که این سیاره تنها جایی از کرات شناخته شده است که قابلیت زیست مناسب برای بشر را دارا می باشد و همانند عمل آدمی است که اگر از دست برود غیر قابل بازگشت و جبران است. مأموریت بشر در کره خاکی در راستای خلافت الهی آن است که زمین را آباد سازد و در مدیریت آن به گونه ای عمل کند که همه موجودات آن به کمال شایسته و بایسته خویش برسند. دور نگه داشتن زمین از فساد چه دریایی و چه خشکی وظیفه و مسئولیت دیگری است که برعهده بشر نهاده شده است.

استعدادهای زمین

زمین این گهواره زیبا و نرم بشر، دارای استعدادهای خاصی است که هیچ کره دیگر شناخته شده ای از آن برخوردار نیست. قرآن در بیان ویژگی های زمین به همین امور به عنوان استعداد و قابلیت خاص زمین اشاره می کند. از جمله در آیات إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ ....  فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ... راستى که در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز و کشتیهایى که در دریا روانند با آنچه به مردم سود مى‏رساند و [همچنین] آبى که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هر گونه جنبنده‏اى پراکنده کرده ( 164 بقره)

و (3 و 4 رعد) وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ و اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه‏اى در آن جفت جفت قرار داد. به استعداد زمین برای رویش گیاهان اشاره می کند که فضای مناسبی برای زیست موجودات بسیار به ویژه اشرف آفریده های الهی یعنی بشر فراهم می آورد.

از دیگر ویژگی های آن می توان به ثبات و استقرار زمین توجه کرد. بسیاری از کرات به گونه ای است که زلزله در آن امری طبیعی است و از ثبات و استقرار برخوردار نیست، اما زمین به سبب وجود کوه هایی که چون میخ تا اعماق آن فرورفته است آن را به گونه ای ساخته که از لرزش های شدید حفظ می کند و اجازه می دهد تا موجوداتی چون گیاهان و جانوران در روی پوسته آن زیست کنند و به ژرفای آن فرو نروند

خداوند این مطلب را در آیاتی چون 25 روم و 3 رعد بیان داشته است. وَ مِنْ آیَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاکُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ و از نشانه‏هاى او این است که آسمان و زمین به فرمانش برپایند پس چون شما را با یک بار خواندن فرا خوان د بناگاه [از گورها] خارج مى‏شوید.

از استعدادهای دیگر زمین که در آیات 26 تا 32 عبس بدان اشاره شده شکاف ها و دره های خاص زمین است. ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا وَزَ یْتُونًا وَ نَخْلًا وَ حَدَائِقَ غُلْبًا وَ فَاکِهَةً وَ أَبًّا مَّتَاعًا لَّکُمْ وَ لِأَنْعَامِکُمْ آنگاه زمین را با شکافتنى [لازم] شکافتیم پس در آن دانه رویانیدیم و انگور و سبزى و زیتون و درخت‏ خرما و باغهاى انبوه و میوه و چراگاه [تا وسیله] استفاده شما و دامهایتان باشد  

این شکاف ها به زمین امکان آن را می بخشد تا هرازگاهی در پوسته زمین تغییراتی ایجاد کند و پوسته را از کود طبیعی که در اعماق زمین ساخته شده بهره مند سازد. زمین با دگرگونی جزیی که از طریق این شکاف ها پیدا می کند افزون بر حفظ آن از لرزه های شدید و تباه کننده، موجب می شود تا مواد معدنی به روی پوسته رانده شود و شرایط برای رویش گیاهان فراهم آید.

از دیگر استعدادهای زمین که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت، باران است. بی گمان ریزش باران از آسمان زندگی مناسب را برای همه موجودات فراهم می آورد. آن چه که به عنوان آب می شناسیم، مجموعه ای از کانی های معدنی است که برای آدمی مفید است. انسان موجودی است که بیش از هفتاد درصد وجود او را آب تشکیل می دهد. از این رو خداوند در آیات قرآنی به این نکته اشاره می کند که انسان از گل آفریده شده است. گل به خاکی گفته می شود که با آب مخلوط شده است. اگر خاک از عناصر زمینی محسوب می شود بی گمان آب وجه آسمانی دارد أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم (عبس 25)

به سخنی می توان با توجه به ظاهر و کالبد بشری گفت که آب وجه آسمانی بشر و خاک وجه زمینی وی را تشکیل می دهد؛ چنان که روح وجه الهی و گل وجه مادی وی را شکل می بخشد.

گیاهان و جنگل ها، آرایه های زمین

همه موجودات زنده طبیعت به گیاهان زنده هستند چنان که گیاه خود به آب زنده است. تصویری که قرآن از زمین ارایه می دهد آن است که بی گیاه، زمین نه تنها قابل زیست نبوده بلکه از جمال و زیبایی نیز بی بهره بوده است. البته قرآن به این معنا نیز توجه می دهد که بسیاری از مردم در داوری های خویش نسبت به زمین و گیاهان و دیگر موجودات آن به اشتباه می روند، زیرا آن چه را که زینت و آرایه های زمین است از آن خویش می شمارند و برای آن خود را به آب و آتش می زنند

در حالی که آن چه در زمین است از آن زمین است و برای انسان جز بهره مندی از آن در راه رسیدن به کمالات شایسته انسانی نیست. بنابر این اگر شخصی گمان کند که آرایه های زمین چون درختان و گل و گیاه و جانوران روی آن از آن اوست به گمراهی و خطا رفته است.

آیه 7 کهف، گیاهان را زینت زمین می شمارد انا جعلنا ما علی الارض زینه لها أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ، در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیورى براى آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند. بنابراین هرگونه تصرفی از سوی انسان در گیاهان و جانوران به شکلی که دلالت بر مالکیت و یا حتی زینت های انسانی کند، تصرفی باطل و غلط است.
خصوصیات زمین

آیه 12 طلاق اشاره می فرماید الله الذی خلق سبع سماوات من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شیء علما. در این آیه به روشنی تبیین شده که هفت آسمان و هفت زمین دارای قوانین و مقررات و خصوصیات مشترکی هستند که از جمله جریان قوانین در آنهاست.

از دیگر خصوصیات آن می توان به این اشاره کرد که زمین، مانند بستری آرام برای زندگی همه گونه های زیستی می باشد که از جمله آنها گونه زیستی انسان است الذی جعل لکم الارض فراشاً همان [خدایى] که زمین را براى شما فرشى [گسترده] قرار داد(بقره22) خداوند زمین را همانند گهواره برای سکونت و آرامش همه موجودات از جمله انسان ها قرارداده است أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا آیا زمین را گهواره‏اى نگردانیدیم (6نبأ) الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَکَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا همان کسى که زمین را برایتان گهواره‏اى ساخت و براى شما در آن راهها ترسیم کرد (35طه) الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (10زخرف)

البته هفت زمین دیگر در کهکشان های دیگر با خصوصیات زمینی وجود دارد. الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن؛ خداوند کسی است که هفت آسمان را خلق کرد و همچنین مثل آن هفت زمین را (طلاق12)
چنان که قرآن در آیات بسیار بیان داشته، دست کم شش دوره زمین شناسی بر زمین گذاشته تا قابلیت و استعداد حضور انسان را بیابد هرچند که آب و گیاه و جانوران پیش از آن به هزاران بلکه میلیون ها سال وجود داشته است

البته برخی از مفسران هفت آسمان و زمین را به معانی دیگر نیز گرفته اند که امری بعید نمی باشد؛ زیرا آیات قرآنی دارای بطون متعدد هفت یا هفتگانه است؛ افزون بر این که هر آیه و واژه ای می تواند ده ها مصداق و مورد داشته باشد که بتوان بر آنها جری و تطبیق کرد

به هرحال زمین کنونی بهترین شرایط زیستی برای بشر را دارا است و تا آمادگی زمین های دیگر باید زمانی را سپری کرد؛ هرچند که ممکن است شرایط برای زیست در حال حاضر فراهم باشد و انسان بدان جا به شکلی نقل مکان کند.

همه زمین چیز آن برای انسان مفید و سازنده است و انسان می بایست طریق مصرف درست آن را بیابد و چیزی در زمین نیست که بیهوده و عبث آفریده شده باشد وَ لِلّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَ اللّهُ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ و فرمانروایى آسمانها و زمین از آن خداست و خداوند بر هر چیزى تواناست مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز براى خردمندان نشانه‏هایى [قانع کننده] است همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مى‏کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند [که] پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده‏اى منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار (آل عمران190 و 191)

خداوند در آیه 92 بقره هوالذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا؛ خداوند کسی است که هر آن چه در زمین است برای شما آفریده است. این بدان معناست که انسان باید طریق مصرف و بهره مندی درست از هر چیزی را بیاموزد. این معنا در آیه 10 رحمن نیز مورد تاکید و اهتمام قرار گرفته است وَ الْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ و زمین را براى مردم نهاد . چنان که بقره22 بر این نکته نیز اصرار می کند که همه چیز زمین در راستای منافع انسان است و زمین این گونه آفریده شده تا انسان بتواند به آسانی و راحتی از منافع آن بهره مند شود.

                                                                              آب، نعمتی آسمانی

آب، یکی از عناصر تشکیل دهنده، زمین است. سطح عظیمی از زمین را آب پوشانده است. خداوند در آیات 68 تا 70 واقعه از ارزشمندی آب شیرین و گوارایی که از ابرها فراهم می آید به عنوان یک نشانه خداشناسی و معادشناسی یاد می کند و انسان ها را به تدبر در این امر فرامی خواند. در حقیقت آب شیرین و گوارایی که از ابرها می بارد، منت الهی بر انسان است که می بایست شکرگزار آن باشد أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاء الَّذِی تَشْرَبُونَ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ آیا آبى را که مى‏نوشید دیده ‏اید آیا شما آن را از [دل] ابر سپید فرود آورده‏اید یا ما فرودآورنده ‏ایم اگر بخواهیم آن را تلخ مى ‏گردانیم پس چرا سپاس نمى‏ دارید   

هر کسی با نگاهی به کیفیت و چگونگی دست یابی آدمی به آب شیرین و گوارا که از ابرها و چشمه سارها و چاه ها به دست می آید می تواند توجه خداوند به رزق بشر و ادامه حیات وی را دریابد و نسبت به این نعمت ها سپاسگزار خداوند باشد و بر مشیت خداوندی شکر نماید. (حجر22، نحل10 فرقان48 و 49)و آیه وَ مَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و دو دریا یکسان نیستند این یک شیرین تشنگى‏زدا [و] نوشیدنش گواراست و آن یک شور تلخ‏مزه است و از هر یک گوشتى تازه مى‏خورید و زیورى که آن را بر خود مى‏پوشید بیرون مى‏آورید و کشتى را در آن موج‏شکاف مى‏بینى تا از فضل او [روزى خود را] جستجو کنید و امید که سپاس بگزارید  (فاطر12)
آب شیرین و گوارا و پاکیزه به ویژه اگر سرد و خنک باشد، مطلوب بشر است و انسان این نوع آب را دوست دارد و برای او ارزشمند است. وَ جَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَ أَسْقَیْنَاکُم مَّاء فُرَاتًا و کوه‏هاى بلند در آن نهادیم و به شما آبى گوارا نوشانیدیم (مرسلات27) در این میان آب باران به سبب داشتن این ویژگی ها، آب مناسبی برای بشر است و لازم است تا انسان سپاسگزار بارانی باشد که این علاقه انسان را برآورده می سازد. هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ اوست کسى که از آسمان آبى فرود آورد که [آب] آشامیدنى شما از آن است و روییدنى[هایى] که [رمه‏هاى خود را] در آن مى‏چرانید [نیز] از آن است (نحل10) و ( فرقان48 و49) و (حجر22)

آب به جهاتی آسمانی دانسته شده و می توان گفت که آب همان صورت مجسم و مجسد حیات و زندگی است و اگر امری معنوی و روحانی چون زندگی بخواهد به شکل مادی نشان داده شود در شکل آب خودنمایی می کند. از این رو در آیات قرآنی، آب به عنوان نعمتی که از آسمان فرو فرستاده شده معرفی شده . به ویژه آن که در آیه 7 هود خداوند به صراحت تبیین میکند که آب حتی پیش از خلقت وجود زمین و آسمان ها وجود داشته وَ هُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا و اوست کسى که آسمانها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام‏یک نیکوکارترید

نهایت چیزی که میتوان گفت اینکه آبی که در شکل مادی آن از آسمان بر زمین فرو می بارد، شکلی مادی شده، مفهوم آب آسمانی و حیات است. اگر عرش الهی بر بنیاد آب نهاده شده مراد این است که عرش الهی جز حیات و زندگی نیست و فنا و نیستی در آن راه ندارد.
در آیات قرآنی به این نکته توجه داده شده که ریزش باران از آسمان زمین مرده را زنده می کند و به آن حیات میبخشد. زمین بی آب و باران، خاکی مرده است و اگر باران، آسمانی نباشد، آبی که در درون زمین است در نهایت، شکلی که به زمین میبخشد، زمین پژمرده است که آبش کشیده شده باشد. هنگامی که باران از آسمان بر زمین میبارد، زمین جان میگیرد و زندگی در آن به شکل گل و گیاه و درخت در می آید

آیه 75 اعراف ناظر به رویش گیاهان در زمین پس از باران آسمانی است وَ هُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَلِکَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ و اوست که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش مژده‏رسان مى‏فرستد تا آن گاه که ابرهاى گرانبار را بردارند آن را به سوى سرزمینى مرده برانیم و از آن باران فرود آوریم و از هر گونه میوه‏اى [از خاک] برآوریم بدینسان مردگان را [نیز از قبرها] خارج مى‏سازیم باشد که شما متذکر شوید .

درحقیقت زمین از این استعداد برخوردار است که آب آن در آسمان آن، شکل بخصوصی می گیرد و به صورت باران بر زمین می بارد. این آبی که در آسمان شکل می گیرد سرشار از زندگی و حیات است، زیرا خالی از عناصر بازدارنده رویش گیاهان است. با ریزش باران حیات در زمین پدیدار گشت و جعلنا من الماء کل شیء هر چیزی را از آب زنده گردانیدیم (انبیاء30)
بر این اساس می توان گفت که ارتباط زندگی و حیات با آب، ارتباطی عادی و معمولی نیست. اگر باور کنیم که آب شکل مادی شده مفهوم و معنای حیات است، باید باور کنیم که حیات در همه هستی با مفهوم آب گره خورده است. لذا خداوند در بیان زندگی و حیات در عرش الهی می فرماید که عرش وی بر آب بنیاد گذاشته شده است

برای این که زمین به چنین استعداد و آمادگی برای زیست گونه های گیاهی و جانوری یعنی حیات آماده شود، لازم بود تا شش دوره را بگذراند که از این شش دوره، دو دوره آن مربوط به قبل از سامان یابی زمین بر زیست حیات بوده ست. پس از آن، چهار دوره زمین شناسی طول کشید تا زمین برای حیات کامل همه گونه های کنونی آماده شود. خداوند به صراحت می فرماید قل ائنکم لتکفرون بالذی خلق الارض فی یومین .. و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام سواء للسائلین (فصلت 9 و 10)
در آیه 30 انبیاء نیز می فرماید که زمین پیش از آن که گسترده و باز شود به شکل جمع و رتق بود و با بارندگی زمین شرایط مناسب برای گسترده شدن را یافت. به این معنا که زمین پیش از باران و آب، سفت و غیر قابل زرع بود و با باریدن باران قابلیت آن را یافت که نرم و فتق شود و زمینه برای حیات فراهم آید: اولم یرالذین کفروان السموات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء کل شیء حی افلا یومنون.

این گونه است که از نظر قرآن، زمین تنها سیاره ای است که در حال حاضر و تاکنون قابلیت آن را داشته که زیست گاه مناسبی برای گیاهان و جانوران از جمله انسان باشد. البته به نظر می رسد که پس از رانده شدن جنیان از آسمان با شهاب سنگ های آتشین، زیستگاه انحصاری جنیان نیز شده باشد، هر چند که ایشان به آسمان نیز می تواند گذر کنند و در جاهای دیگری غیر از زمین زندگی کنند ولی محل زندگی اصلی و پایگاه مرکزی ایشان نیز زمین است. این ها نمونه هایی از آیاتی بود که درباره استعداد زیستی زمین بدان اشاره شده

مدیریت آب از دیدگاه قرآن آب، مایه زندگی و حیات

خداوند از آب باران به عنوان آب مبارک و پربرکت یاد می کند که نیازهای بشر و دیگر موجودات را در بهترین و آسان ترین شکل تأمین می کند. (اعراف96 ق90) از آن جایی که درصد آب شیرین و گوارا نسبت به آب شور و تلخ بسیار اندک است، مسئله چگونگی مصرف یا مصرف بهینه آن در آموزه های دستوری قرآن مطرح شده است و خداوند از انسان ها خواسته تا در مصرف بهینه و به دور از هر گونه اسراف و تبذیر آب بکوشند، به طوری که هر گونه مصرف نابجا و نادرست آب گوارا و شیرین، به معنای عمل فاسد (بقره60) وَ إِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ کُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ و هنگامى که موسى براى قوم خود در پى آب برآمد گفتیم با عصایت بر آن تخته‏سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشیدن گرفت [به گونه‏اى که] هر قبیله‏اى آبشخور خود را مى‏دانست [و گفتیم] از روزى خدا بخورید و بیاشامید و[لى] در زمین سر به فساد برمدارید

یا اسراف و زیاده روی (اعراف31) شناخته شده و کسانی که از مصرف بهینه تجاوز می کنند به عنوان مفسدان در زمین و انسان هایی که خداوند آنان را دوست نمی دارد، معرفی می شوند. یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ و کُلُواْ وَ اشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لى] زیاده‏ روى مکنید که او اسرافکاران را دوست نمى ‏دارد

گزارش های قرآنی بر این معنا تأکید دارد که مصرف بهینه آب به ویژه در جاهایی که کمبود آب وجود دارد، امری لازم و ضروری است. مصرف بهینه آب باید به گونه ای صورت گیرد که کمبود آب آسیبی به محیط زیست گیاهی و جانوری وارد نسازد. از آیه155 شعراء و 27 و 28 قمر به دست می آید که انسان لازم است به گونه ای آب را مصرف و سهمیه بندی کند تا جانوران و گیاهان نیز از آن بهره مند شوند قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَ لَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ گفت این ماده ‏شترى است که نوبتى از آب او راست و روزى معین نوبت آب شماست 

این که خداوند برای ناقه صالح سهمیه ای از آب قرار داده، به معنای حق ثابتی برای جانوران و گیاهان از آب شیرین مصرفی است. انسان ها می بایست به آب های سطحی چون آب باران، آب رودها و آب چشمه ها که در دسترس آسان بشر و شیرین و گوارا و پاک است، توجه ویژه داشته باشند و اجازه ندهند تا به هر شکلی آلوده یا اسراف شود و به درستی مصرف نشود.

کسانی که به آلوده سازی آب اقدام می کنند و یا مصرف نادرست و اسراف گونه ای را در پیش می گیرند به عنوان انسان های فاسد شناسایی شده و از جرگه انسانهای محبوب خداوند خارج شده و جزو انسان های مبغوض قرار می گیرند. این که شخص به عنوان فاسد بلکه مفسد در زمین شناخته شود و مورد خشم و غضب خداوند قرار گیرد، به معنای آن است که گامی بر خلاف فلسفه و اهداف آفرینش برداشته و فرصتهای بسیاری از دیگران سلب کرده و می بایست به سبب این ظلم و ستم بزرگ به خود و دیگران، مجازات شود. (بقره60؛ اعراف31)
برای این که همگان از گیاهان و جانوران و انسانها از آب به مقدار موردنیاز بهره مند شوند، لازم است تا انسان به حکم وظیفه آبادانی و عمران زمین (هود6) و نیز به حکم خلافت الهی بر موجودات جهان (بقره30) در شرایط عادی در مصرف به جا و درست آن بکوشد و در آبها افساد و فساد نکرده و آن را آلوده نسازد

همچنین در شرایط غیرطبیعی و دوره کمبودها و خشکسالی ها با سهمیه بندی، همه موجودات را از دسترسی به آب سالم و گوارا بهره مند سازد. از این رو هرگونه تجاوز به سهمیه بندی از سوی انسان به عنوان ظلم شناخته و تفسیر شده و به طور طبیعی مجازاتی در دنیا و آخرت بر این گونه رفتارهای ستمگرانه تعیین شده است. (بقره60)

نقش آب در زندگی

بی گمان آب، مهم ترین نقش را در آبادانی زمین ایفا می کند؛ زیرا در عمران و آبادانی زمین همین بس که اگر هر جا آب یافت شد، زندگی و حیات معنا می یابد.

انسان و جانوران وابسته به گیاهان هستند و از حبوبات لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَبَاتًا تا بدان {آب باران}دانه و گیاه برویانیم ( نباء14و 15) و (انعام99؛) دانه های روغنی وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَیْنَاء تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآکِلِینَ و از طور سینا درختى برمى ‏آید که روغن و نان خورشى براى خورندگان است (مؤمنون20)، میوه ها یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الأَعْنَابَ وَ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما مى‏رویاند (نحل10 و11) و برگ و چیزهای دیگر آن استفاده می کنند

افزون بر این که جانوران از علوفه و دانه ها و میوه های گیاهان استفاده کرده و انسان نیز از گوشت و شیر و پوست و دیگر فرآورده های جانوری سود می برد و تغذیه می کند. این گونه است که ارتباط تنگاتنگی میان انسان با گیاهان و نیز جانوران ایجاد می شود.

خداوند در آیاتی از جمله آیه24 یونس و 10 نحل، از نقش اساسی آب در دامداری و تأمین علوفه دام سخن به میان می آورد و یادآور می شود که چگونه این افزایش دام و دامداری در رشد تغذیه و سلامت آن برای انسان نقش ایفا می کند و موجبات ثروت و قدرت بشر می گردد. به سخن دیگر، آب افزون بر این که موجبات زیبایی طبیعت با افزایش گیاهان و رونق کشاورزی می شود، موجب افزایش دام و در نتیجه ثروت و قدرت جوامع بشری نیز می شود. (یونس24؛ انعام99؛ حج5)

از روش های مدیریت آب به ویژه آب های سطحی و باران ها و سیلاب ها، ایجاد سد است. خداوند در آیاتی به نقش سدسازی در مدیریت آب و رشد و شکوفایی اقتصادی و دست یابی به تمدن های قدرت مند و ثروت مند اشاره می کند. به عنوان نمونه به سد مارب در یمن و دوره حکومت سبائیان اشاره کرده و می فرماید که این سد موجب افزایش ثروت و قدرت جامعه شد ولی به سبب کفر آنان، خداوند این سد را خراب کرد که به تبع ویرانی این سد، جامعه از رشد و شکوفایی باز ماند و از تمدن ساقط شد

هرچند که سدسازی از سوی ذوالقرنین برای جلوگیری از اقوام یاجوج و ماموج بود، ولی از این اشارات قرآنی می توان این معنا را به دست آورد که سدهایی که ساخته می شود، باید سدهای با استحکام باشد تا در برابر امواج خروشان سیلاب ها یا اقوام مقاومت کند.

سدی که ذوالقرنین ساخت، از آهن و مس گداخته بود که استحکام زیادی داشت. بنابراین، توجه به استحکام و مقاومت بالای سد در سدسازی برای مهار سیلاب ها و آب های باران و رودها ضروری است. قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا..... گفتند اى ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى‏کنند آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالى شما] بهتر است مرا با نیرویى [انسانى] یارى کنید [تا] میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم براى من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه که میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتى که آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم [در نتیجه اقوام وحشى] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (کهف94 تا 97)

درباره سد مارب نیز گفته شده که از استحکام خوبی برخوردار بود. سد مارب به وسیله «سبأبن یشجب بن یعرب»، بنیان نهاده شد، گرچه اجل به او مهلت نداد تا اتمام آن را ببیند. سپس پادشاهان حمیر، کار آن را به پایان رساندند

گویند: این سد بین کوه های آن ناحیه [ دربین سه کوه] برپا شده بود و تمامی سیلاب های منطقه را مهار و ذخیره سازی می نمود. (تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 346) مفسران، آیه 16 سبأ را- که باغهای سبأ به وسیله سیل عرم نابود شد- درباره آب همین سد دانسته اند که پس از شکسته شدن و جریان آب، موجب نابودی باغها و انقراض قوم سبأ و تمدن عظیم آنان در یمن شد. (تفسیرالتحریر و التنویر ج22، جزء 26، ص 169-170)
مدیریت آب به معنای تغییر در محیط زیست و افزایش اکسیژن و خنک کردن محیط و بوم زیست، افزایش گیاهان و جانوران و تغییرات آب و هوا به سمت اعتدال، (بقره164 نور45 انبیاء30) است، زیرا هر جنبنده ای از آب پدید می آید (نور45) و زنده شدن موجودات، از آب (انبیاء30) است و اگر آب در جایی فراهم آید به ویژه آب شیرین باران که دارای خواص بسیاری خصوصا در پرورش دام و گیاه است، هم، افزایش گیاهان را سبب می شود و هم تعدیل آب و هوا را موجب می شود.
قوم سبا با مدیریت آب توانسته بودند کویری را به گلستان تبدیل کنند، ولی همین که سد از میان رفت و سیل های خروشان سد، گیاهان و جانداران و انسانهای پیرامونش را به هلاکت کشاند، پس از آن هرگز آن سرزمین رنگ آبادی و آبادانی و تمدن پیشین را ندید و تجربه دوباره ای نکرد. نکته ای که خداوند در مدیریت آب به آن توجه می دهد، مسئله سهمیه بندی آب به ویژه در خشکسالی و مناطقی است که همواره با کمبود آب مواجه هستند.

در سهمیه بندی آب می بایست به گونه ای عمل شود تا همه موجودات از گیاهان و جانوران و انسان به مقدار مناسب و مورد نیاز از آب بهره مند شوند. بنابراین، در مدیریت آب تنها اموری چون گردآوری، نگه داری و حفظ آن مطرح نیست، بلکه سهمیه بندی به مقدار مورد نیاز نیز مورد توجه قرار می گیرد

بر این اساس، هر گونه روش های علمی که بتواند مصرف را مدیریت نماید و به مقدار مورد نیاز براساس سهمیه مناسب در اختیار هر بخش از کشاورزی، دامداری، بهداشت و آشامیدن قرارگیرد، چنین مدیریتی مطلوب خواهد بود. إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ما براى آزمایش آنان [آن] ماده‏شتر را فرستادیم و [به صالح گفتیم]مراقب آنان باش و شکیبایى کن و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شده‏است هر کدام را آب به نوبت‏خواهد بود ( قمر27 و 28) و (شعراء155)

مشکل عمده ای که اکنون کشور ایران با آن مواجه است، مشکل مصرف نادرست آب در بخشهای گوناگون است. چنان که گفته شد، آب در بخش های گوناگون صنعتی، کشاورزی، دامداری، بهداشت و تغذیه، به درستی سهمیه بندی نشده است. با آن که ایران در منطقه کم باران جغرافیایی قرار دارد، ولی حجم عظیم آب های شیرین که در این مناطق جغرافیایی جریان دارد، به گونه ای است که در طول تاریخ، بزرگترین تمدن های بشری را پدید آورده است.
از آن جایی که بخش کشاورزی به طور نادرست از آب استفاده می کند، بخش اعظم آب های شیرین و گوارای ایران هدر می رود بی آن که مقدار افزوده کشاورزی چشم گیر باشد. این در حالی است که با بهینه سازی مصرف و سهمیه بندی آن از طریق آبیاری قطره ای و مانند آن می توان نه تنها سطح زیر کشت را افزایش داد، بلکه ثروت و قدرت ایران را با همین مقدار آب چنان بالا برد که تمدن اقتصادی شکوفایی را در جهان دوباره شاهد باشیم. باشد این گونه عمل کنیم و اجازه ندهیم تا این ثروت خدادادی اسراف شود و یا به افساد کشیده شود.

آب، مایه حیات

برپایه تحقیقات دانشمندان در حدود هفتاد درصد یعنی بخش اساسی بدن انسان و بسیارى از حیوانات را آب تشکیل مى دهد. پس مزه آب را باید مزه زندگی دانست؛ چنانکه شخصى از امام صادق(ع) پرسید: آب چه طعمى دارد؟ امام نخست فرمود: سل تفقها و لا تسئل تعنتا؛ به منظور یاد گرفتن بپرس نه به منظور بهانه جوئى ! سپس ‍ اضافه فرمود: طعم الماء طعم الحیاة ! قال الله سبحانه: و جعلنا من الماء کل شىء حى؛ طعم آب، طعم حیات و زندگى است ! خداوند مى‌گوید: ما هر موجود زنده‌اى را از آب آفریدیم.( مکارم الاخلاق،ج1، ص287)
خشکسالی، آزمونی الهی
از آنجایی که آب مایه حیات و زندگی و بلکه آبادی و آبادانی است ،لذا آبادی‌ها و روستاها و نیز تمدن‌های بزرگ در کنار رودهای بزرگ و پایدار پدیدار شده اند، انسان همواره از فقدان یا کمبود آب در هراس است؛ زیرا زندگی و حیاتش به آن بستگی دارد و اگر آب نباشد حتی اقتصاد پایدار و شکوفا که قوام جامعه است (نساء5) نیز وجود نخواهد داشت.
انسان‌هایی که در کنار رودهای بزرگ زندگی می‌کنند و پیرامونشان را آب گرفته، کمتر اهمیت و ارزش آب را درک می‌کنند، اما کسانی که در کویر و بیابان‌ها زندگی کرده‌اند ارزش و قدر آب را می‌دانند. ازاین رو مردان کویر را مردان قناعت و قنات گفته اند؛ زیرا به سختی و در مسیر کیلومترها می‌توانند آب را از راه قنات و قنوات به جایی برسانند و آبادی و آبادانی و زندگی داشته باشند.
هنگامى که انسان در تابستان پس از یک تشنگى طولانى در آن هواى سوزان به آب گوارایى مى رسد، با نوشیدن نخستین جرعه‌هاى آب احساس مى کند که روح و جان به کالبدش دمیده مى شود، آنجاست که ارزش و قدر آب را می‌شناسد. به سخن دیگر، قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی چون بی آبی و کم آبی و خشکسالی گرفتار آمده باشد.
هنگامی که خشکسالی رخ می‌دهد، بارندگی کاهش می‌یابد و رودها دچار کم آبی یا حتی خشکی می‌شوند. در این زمان انسان‌ها برای آب آشامیدنی دچار کمبود شدید آب می‌شوند و کشاورزی از میان می‌رود یا محصولات و فرآورده‌های کشاورزی به شدت کاهش می‌یابد، وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ و در حقیقت ما فرعونیان را به خشکسالى و کمبود محصولات دچار کردیم باشد که عبرت گیرند (اعراف130) در آن زمان است که مردم ارزش وقدر آب را می‌شناسند.
خداوند یکی از آزمون‌های سخت برای بشر را خشکسالی قرار داده است تا این گونه مردم قدر نعمت آسایش را بدانند و صبر و بردباری خود را افزایش دهند، وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَ الأنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را (بقره155) و از آن پند و عبرت گیرند و به سوی خداوند بازگردند و از کارهایی چون کفر و کفران استغفار و توبه کنند

وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مى‏رسید پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید (نحل112)
ارزش آب آشامیدنی
البته آب مایه حیات است و تفاوتی میان آب شور و شیرین و تلخ و گوارا و مانند آن نیست؛ اما در این میان آب شیرین و گوارا نقش کلیدی برای حیات بسیاری از موجودات زنده بویژه حیوانات و گیاهان و انسان دارد.
از نظر قرآن، انسان اگر در همین یک مورد یعنی آب آشامیدنی، تدبر و تفکر و نظر کند و به مطالعه در آب آشامیدنى و کیفیت قرار گرفتن آن در دسترس انسان‌ها بپردازد، بسیاری از حقایق هستی از جمله مساله هدفمندی آفرینش و معاد و رستاخیز موجودات برایش روشن خواهد شد. (واقعه68 و 69)

خداوند در یک فرآیندی آب شور دریا را به آب شیرین تبدیل کرده و آن را سوار بر ابرها و بادها به هر جایی که بخواهد بویژه بیابان و کوهستان‌های دور از ساحل می‌رساند و از میان ابرها آب شیرین را به انسان‌ها فرو می‌فرستد.
تفکر و تدبر در باره آب‌های شور و شیرین و مانند آنها زمینه‌ساز عبودیت و بندگی و شکرگزاری بشر است. پس انسان لازم است در این امور تدبر کرده و قدر نعمت‌های الهی بویژه آب آشامیدنی شیرین را بداند. (فرقان53؛ رحمن19 تا 21)

                                                  طبیعت بهترین کلاس برای آموختن اصول اعتقادی

همواره حرکت، نه توقف، نه بازگشت: درسی که از نهر می گیری این است که همواره در زندگی حرکت داشته باشیم و از توقف و ساکن بودن بپرهیزیم. قرآن بیان می کند: دائما به جلو حرکت کنید؛ یا علمتان زیاد شود ّرب زِدْنی ‏عِلْماً (طه114) یا رشدتان زیاد شود یَهْدی إِلَى الرُّشْدِ (جن2) یا هدایتتان زیاد شود: زادَهُمْ هُدى‏ (محمد17)، به طوری که در روایات فراوانی بیان شده است که کسی که دو روزش مانند یکدیگر باشد، خسران زده است .

گذر از موانع و سنگلاخ‌ها، نه ایستادن پشت آن‌ها: آب می داند که اگر در مسیرش سنگی را دید باید از کنار آن عبور کند و مسیرش را تغییر بدهد و نباید توقف کند ؛ چرا که توقف کردن و راکد شدنش مساوی است با تبدیل شدن به مردابی بدبو و بی خاصیت! آب حتی اگر آشغال هم در مسیرش قرار بگیرد ، آشغال را حرکت می‌دهد. این هم یک ویژگی دیگر از رودخانه است .ما هم باید این نکته را از آب، یاد بگیریم که موانع در زندگی را کنار زده و در برابر آنها مقاوت کنیم و نگذاریم که آنها اسباب رکود ما را فراهم سازند.

رفاه و سرمستی، عامل طغیان و تجاوز : رودخانه وقتی آبش زیاد شد، طغیان می‌کند. انسان هم اگر همه چیز برایش مهیا باشد و به همه چیز دسترسی داشته باشد و کمبودی را حس نکند ، به قدری سر به طغیان و مستی می گذارد که گاه خدا را نیز بنده نمی باشد

حدیث داریم لَوْ لَا ثَلَاث‏ اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی می کرد : مرگ و مرض و فقر. (بحار الانوارج5ص316) مرگ و مرض و فقر یک خرده سر آدم را پایین می‌آورد و او را متواضع تر می کند وگرنه انسان بد مستی و طغیان می‌کند. به همین خاطر است که گاه و بیگاه خداوند سر بزنگاه گوش ما را می گیرد و فشار می دهد که حواسمان باشد که به تنهایی هیچ نیستیم.

مؤمن غصه در دل دارد و شادی در چهره!: رودخانه در مسیر عبورش بسیار سرش به سنگ می خورد و با سنگ ها برخورد دارد ، اما هر آن کس که به دریا و رودخانه نگاه می کند جز شادی و آرامش، چیزی را نصیب خود نمی کند .در تک تک زندگی ما انسان ها مشکلاتی نهفته شده است ،اما باید از رودخانه درس بگیریم که وقتی دیگران به ما نگاه می کنند جز شادی و آرامش چیزی نصیب آنان نکنیم. حدیث داریم مؤمن غصهّ‌اش در دلش است، اما ظاهرش شاد است (بحار الانوارج72 ص401)

آرام گرفتن رودخانه هنگام رسیدن به دریا رودخانه وقتی به دریا وصل می شود ، آرام می‌شود. آرام که شد تازه بخار شده و سبب ابر و باران می‌شود. انسان نیز باید بداند که در مسیر وصل شدن به دریای بی نهایت الهی قرار دارد إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره156)

یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحا الیه الْمَصیرُ و این نکته را باید سرمنشأ زندگی خود قرار دهد که اگر وصل به خدا شود، آرامش نهایی و واقعی را نصیب خود خواهد کرد أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد28)

نتیجه گیری : همه‌ی هستی درس است. قرآن توجه به طبیعت را یک کلاس خداشناسی گذاشته است. منابع: سایت تبیان

                                                                 نقش رودها در پیدایش تمدن ها
آب مهم ترین عامل حیات موجودات زنده است. نهرها و رودها نقش بسیار حساسی را در زندگی بشر و آبادی و آبادانی زمین و تمدن بشر ایفا می کند ولذا می بینیم تمدن های بزرگ بشری در کنار نهرها و رودهای بزرگی چون کارون، دجله، فرات، نیل، سند، گنگ و مانند آن شکل گرفته است.

آب باران همان گونه که از آسمان می بارد می تواند به سرعت جذب خاک و زمین شده و در آن فرو رود به گونه ای که قابل دسترسی آسان برای بشر نباشد از این رو خداوند در آیه 30 ملک، از اینکه آب دور از دسترس بشر قرار گیرد و در زمین فرو رود به گونه ای که آب شرب مناسب در اختیار بشر قرار نگیرد، سخن به میان می آورد و به انسان هشدار می دهد که مسیر هدایت را از طریق این نشانه ها بیابد و گمراه نشود. قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنى] شما [به زمین] فرو رود چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد

آب باران زمانی که در نهرها و رودها جاری می شود، بهترین و مناسب ترین حالت دسترسی را به انسان و جانوران برای استفاده می دهد. آب باران با جاری شدن نهرها و رودها موجب می شود تا انسان بتواند به کشاورزی و دامداری بپردازد و افزون بر نوشیدن، شرایطی را فراهم آورد تا جامعه روستایی و شهری در کنار رودها پدید آید. وقتی ما از نهرها و رودها سخن می گوییم معنا ومفهوم خاصی از شکل آب در دسترس انسان را اراده می کنیم

زیرا آب ها به اشکال گوناگون در دسترس بشر قرار می گیرد که از جمله آنها آب باران، آب چشمه ها، آب قنات و چاه ها، آب دریاها و آب رودهاست. رودها توده آبهایی هستند که در مجراهای طبیعی به سوی حوضه های آبگیر مختلف در حرکت می باشند. رودها جریان خطی ساده ای نیستند. یک رود، شاخه ها و انشعاباتی دارد که هریک از آنها نیز دارای شاخه های فرعی است و به این ترتیب یک سیستم یا یک شبکه را تشکیل می دهند. پهنه ای از زمین که توسط یک سیستم رودخانه ای واحد زهکشی می شود، حوضه آبریز آن رود می باشد.

تمدن های بزرگ قدیمی همواره در کنار رودها و یا حوضه آبریز آن شکل گرفته اند. هرچند که انسان از طریق چاه و قنات و یا چشمه ها به آب های زیرزمینی دسترسی دارد، ولی این دسترسی به شکلی نیست که بتواند گروه های بزرگ انسانی را در یک جا مجتمع سازد و تمدن های بشری را موجب شود. از این رو همواره تمدن ها در کنار آب های بزرگ و رودها و نهرها تشکیل شده است که دسترسی انسان به منابع آبی را به سادگی فراهم می آورد.
خداوند محل پیدایش نهرها در زمین را به اراده و مشیت خود نسبت می دهد وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَیْهِم مِّدْرَارًا وَ جَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستادیم و رودبارها از زیر [شهرهاى] آنان روان ساختیم (انعام6) وَ أَلْقَى فِی الأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنْهَارًا وَ سُبُلًا لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و در زمین کوههایى استوار افکند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پیدا کنید (نحل15)
و (رعد3)

و سپس بر این نکته تأکید می کند که خداوند نهرها و رودها را به تسخیر انسان درآورد تا برای انسان رام شود و انسان ها بتوانند به آسانی از آب های مناسب و گوارا برای شرب و کشاورزی و دامداری و ساخت وسازها استفاده کنند. اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ خداست که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از میوه‏ها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (ابراهیم32)

از نظر قرآن، ایجاد و تسخیر رودها برای انسان تا آن اندازه با ارزش و مهم در زندگی بشر است که انسان می بایست به شکرانه این نعمت بزرگ، خداوند را سپاس گفته و به ستایش وی مشغول شود و آن را نشانه ای بزرگ از توحید به شمار آورد. (ابراهیم32 و 34) بهره مندی انسان و حیوان و گیاه از نهرها و رودها، از شگفتی ها و آیات بزرگ الهی است به گونه ای که خداوند در آیه3 رعد، وجود نهرها و جریان آب در رودها را زمینه ای برای تفکر و اندیشه بشر معرفی می کند.
این تفکر و اندیشه می بایست در راستای مسائل گوناگون و ابعاد مختلفی انجام گیرد. از جمله اینکه چگونه خداوند آب را به گونه ای قرار داد که با امکان نفوذ در خاک و فرو رفتن در آن، در سطح زمین جاری و روان می شود، یا اینکه چه عاملی آن را به سوی دیگر می راند؟

و یا چه چیزی موجب می شود تا آب بتواند راه های سخت و دشواری را بپیماید و سنگ ها و صخره های خارا را بشکافد و راه خویش را بیابد؟ تفکر در امور جریان آب و مسائل آن، می تواند زمینه تسلط و تسخیر کامل آب را برای آدمی فراهم آورد و او را برای دستیابی به مقام خلافت الهی آماده سازد

براین اساس خداوند خواهان تفکر و اندیشه جدی در مسئله آب های روان و رودها می شود؛ چرا که هدف تنها شناخت قدرت خداوند و ایمان به توحید نیست؛ زیرا تفکر می بایست دارای تأثیرات چندگانه ای در زندگی بشر باشد که از جمله آن چگونگی تسلط بر آب و بهره مندی کامل از آن در راستای خلافت الهی است.
به سخن دیگر، تفکر در مسائل و اموری که خداوند آن را آیات بزرگ و نشانه های توحید می شمارد، موجب می شود تا انسان به نوعی علم احاطی دست یابد و فرصت خدایی شدن و متأله گشتن را به دست آورده و خلافت الهی را به عهده گیرد

اگر خداوند در آیاتی از جمله (6 انعام، 15 نحل) و (61 نمل) أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَجَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ [آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد و میان دو دریا برزخى گذاشت آیا معبودى با خداست [نه] بلکه بیشترشان نمى‏ دانند 

جاری شدن نهرها به اراده خدا را نشانه قدرت خود می داند، انسان می بایست با بهره گیری از دانش الهی قدرت تسلط بر آب را به نمایش گذارد و خلافت خدایی را نشان دهد. با نگاهی به شیوه برخورد فرعون با مسئله نهرها و رودها می توان دریافت که از نظر انسان تسلط بر رودها تا چه اندازه مهم و بیانگر قدرت است. فرعون بر تسلط خود بر رود نیل و دیگر نهرها، تفاخر می کرد و تسلط و قدرت خود را با عبارت نهرهای جاری در زیر پای من، بیان می کرد. (زخرف51)
با نگاهی به فواید نهرها و نقش آن در زندگی بشر می توان دریافت چرا فرعون چنین برخورد تفاخرآمیز نسبت به تسلط خویش بر نهرها و رودها داشته است.

نقش و فواید نهرها و رودها
بخشی از آیات قرآنی به بیان فواید و نقش رودها در زندگی بشر اختصاص یافته است. از جمله مهم ترین نقش رودها را می بایست در فراهم آوری آب آشامیدنی مناسب برای بشر دانست.
خداوند در آیه 32 ابراهیم، رودها و نهرها را مهمترین منبع در دسترس برای آب آشامیدنی بشر مطرح می کند. باغ ها و بوستان ها وابسته به آب نهرهاست؛ زیرا آب روان در نهرها و رودها قابل مدیریت است و گیاه و جانور و انسان به آسانی و به صورت مدیریت شده می تواند از این آب ها بهره مند شود. تغذیه و خوراک انسان از طریق گیاهان و جانواران تامین می شود؛ بنابراین می توان گفت که خوراک مناسب و متناسب برای انسان در سایه سار رودها فراهم می آید.
خداوند در آیاتی چند از جمله 266 بقره، 6 انعام، 91 اسراء، 33 کهف و 10 فرقان، بر نقش رودها در ایجاد باغ ها و بوستان ها توجه می دهد و خواهان تفکر و تشکر از سوی بشر نسبت به این مسئله می شود. افزون بر خوردن و نوشیدن، نهرها نقش مهمی در بهداشت و سلامت انسان دارد

از این رو خداوند به نقش بهداشتی رودها برای انسان در آیات 61 مریم توجه می دهد و با بیان داستان حضرت مریم(س) و روان شدن رود در زیرپای ایشان، به نقش بی مانند نهر روان در نوشیدن و طهارت و بهداشت آن اشاره می کند. جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا باغهاى جاودانى که [خداى] رحمان به بندگانش در جهان ناپیدا وعده داده است در حقیقت وعده او انجام ‏شدنى است (مجمع البیان، ج 5، ص 790)

نهرها و رودها همان گونه که نشانه قدرت خداوندی است (رعد3، ابراهیم32، نحل14 و 15، نمل61) همچنین ابزار سلطه و قدرت بشر نیز می باشد. لذا فرعون بر تسلط خویش بر نهرها تفاخر می کند و آن را نشانه ای از ملک و پادشاهی خود برمی شمارد وَ نَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَ هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ و فرعون در [میان] قوم خود ندا درداد [و] گفت اى مردم [کشور] من آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى] من روان است از آن من نیست پس مگر نمى‏بینید (زخرف51)
اصولا باران و آب به ویژه در شکل رودها و نهرها، مهمترین عامل پیدایشی و شکوفایی تمدنی بشر است. انسان در کنار رودها و به سبب تسلط مناسب بر آب است که می تواند بوستان ها و گلستان ها را ایجاد کند و زندگی خود را سامان بخشد و جامعه روستایی و شهری را شکل بخشد.
خداوند در آیه 6 انعام، پیدایش تمدن های بزرگ و قدرتمند را در سایه سار ریزش فراوان و مناسب باران و جریان نهرها و رودها می داند. دراین آیه با تاکید بر واژه «تحت» به این نکته توجه داده می شود که نهرها و رودهایی که تحت تسلط بشر و تسخیر او درمی آید، نقش مهمی در شکوفایی تمدنی و اقتصادی بشر دارد. این معنا را می توان از آیه 51 زخرف نیز به دست آورد که فرعون بر تسخیر و تسلط خویش با عنوان «تحتی» تأکید می کند.

خداوند در قرآن گزارش می کند که چگونه قوم سباء با مهار آب و ایجاد سد توانستند تمدن بزرگی را ایجاد کنند و آبادی های بسیاری را با استفاده از آب پشت سد پدید آورده و بوستان های زیادی را به وجود آورند. (سباء15 و 16)
خداوند به قوم سباء چند نعمت ویژه داده بود که از آن جمله می توان به مناطق پربرکت و حاصلخیز «بارکنا فیها»؛ خانه ها و مناطق مسکونی نزدیک به هم و قابل رؤیت «فری ظاهره»؛ آسان بودن سفر، به گونه ای که شب و روز امکان رفت و آمد بود «سیروا فیها لیالی و ایاما»؛ نعمت امنیت «آمنین» اشاره کرد.
قوم سباء، مردمی بودند که در جنوب جزیره عربستان زندگی می کردند و تمدنی عالی و درخشان داشتند. این منطقه هر چند که رودخانه مهمی نداشت و آب باران در دشت به هدر می رفت، اما مردم به فکر افتادند که سد بزرگی بسازند و آب باران و سیل های جاری در نهرها را پشت آن ذخیره کنند. در انتهای یکی از دره ها، در کنار شهر «مارب»، سد خاکی عظیمی ساختند که به همین نام مشهور شد

آب خروجی از این سد باعث آبادانی دو طرف رودی شد که از پای سد جاری بود و روستاهای بسیاری با باغستان ها و کشتزارهای زیبا در دو طرف آن پدیدار گشت. فاصله این روستاها با یکدیگر بسیار کم و تقریباً به هم متصل بود و وفور نعمت همراه با امنیت، محیطی مرفه را برای زندگی آماده ساخته بود، اما آنها خدا را به فراموشی سپردند، به فخرفروشی پرداختند و به اختلافات طبقاتی دامن زدند تا اینکه با شکستن سد، این قوم نابود و عذاب شدند.

نقش رودها در زیبائی جهان
نهرها افزون بر جنبه های پیش گفته، عامل مهم در زیبایی جهان نیز می باشد. خداوند در آیات 32 و 33 سوره کهف به زیبایی و جریان رودهای آب در میان باغ های انگور محصور شده میان نخل ها اشاره می کند و این گونه به توصیف نقش بی مانند رودها در ایجاد زیبایی توجه می دهد. اینکه خداوند بارها در توصیف بهشت به نهرها و رودهای جاری در میان باغ و بوستان اشاره می کند، بیانگر نقش بی مانند نهرها در ایجاد زیبایی است. با نگاهی به بوستان های طبیعی و مصنوعی که نهرهای آب در آن روان هستند می توان نقش نهرها را در ایجاد زیبایی به آسانی دریافت

نهرها ظرفیت های خاصی دارند. خداوند در آیاتی از جمله آیه 17 رعد می فرماید که جاری شدن آب باران در بستر دره ها و آبراه ها و تشکیل نهرها و رودها به اندازه ظرفیت بستر آن هاست. این معنا موجب شده است تا خداوند از جاری شدن آب در بستر نهرها به مقدار ظرفیت استفاده کرده و حقیقت بزرگ را برای انسان ها آشکار سازد

در این آیه خداوند به انسان گوشزد می کند که معارف و حقایق آسمانی و وحیانی هنگامی که بر زمین جان انسان ها می بارد؛ هر انسانی به مقدار ظرفیت خویش از آن باران معارف بهره مند می شود. بنابراین، انسان باید تلاش کند تا ظرفیت وجودی خویش را گسترش دهد تا بستری بزرگ برای معارف ثقیل و سنگین آسمانی و وحیانی ایجاد کند.

                                                                      تأثیر رفتاری انسان بر محیط زیست
البته در این میان انسان ها به سبب دارا بودن اختیار، راه سوءاستفاده را در پیش می گیرند و به ظاهر خللی در جهان ایجاد می کنند و به سخن قرآن: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس؛ در زمین از دریا و خشکی به سبب فعالیت های نادرست بشر فساد و تباهی راه یافته است. این گونه است که به سبب رفتارهای عصیانی و فسادانگیز بشر نه تنها گروهی از انسان ها بلکه برخی از جانوران و گیاهان خشکی و دریا آسیب می بینند و نمی توانند به آسانی به روزی و رزق خویش دست یافته و به کمال شایسته و بایسته خود برسند. تأثیرات رفتاری انسان در محیط زیست به دو گونه بازتاب های طبیعی چون آلوده کردن دریاها و از میان بردن محیط زیست جانوران و گیاهان در خشکی و دریا و نیز به شکل بازتاب های به ظاهر غیرطبیعی چون عذاب های الهی بروز و ظهور می کند.

عدم پرداخت زکات موجب کاهش بارندگی و یا عصیان و کفران نعمت ها باعث کاهش روزی و رزق می شود. این گونه است که روزی تضمین شده برخی از انسان ها و موجودات زمینی گاه گاه دستخوش تغییرات و نوسانات می گردد. با این همه خداوند چون آگاه و خبیر و عالم و قادر است و هر چیزی را براساس حکمت آفریده و مدیریت می کند بر موجودات زمینی رافت و رحمت می ورزد و آنان را به طرق مختلف به روزی شان می رساند و آنان را از روزی تضمین شده بهره مند می سازد. برخی از انسان ها نیز که اهل تقوا و مغفرت هستند و خداوند در همه زندگی ایشان حضور دارد از روزی تضمین شده برخوردار هستند

از این میان کسانی که در جست وجوی علم دین هستند و می خواهند آدم شوند هر چند که در حوزه و مدارس دینی نیستند و با گله ها و رمه های گاو و گوسفند در بیابان زیست می کنند ولی چون همواره در هستی تفکر می کنند و در آفاق و انفس خویش سیر می کنند و از مصادیق واقعی طالب علم هستند اینان با این روش خویش جزو کسانی هستند که از روزی تضمین شده بهره مند می شوند.

محیط زیست از منظر رهبر معظم انقلاب

انسان اقتصادی غرب، رفتار بسیار نامناسبی را با موهبت‌های الهی در طبیعت داشته و ردپای غیر قابل دفاعی را از خود بر جای گذاشته است. همان‌طور که مقام معظم رهبری نیز تاکید فرموده‌اند، عامل اصلی تخریب محیط زیست در سطح دنیا، قدرت‌های استکباری هستند که در استفاده از سلاح‌های شیمیایی ، آزمایش سلاح‌های اتمی و تولید سلاح به هیچ حد و مرز و اصول انسانی پایبند نیستند

تولید بخش عظیمی از گازهای گلخانه‌‌ای نیز در کشورهای صنعتی اتفاق می افتد که سبب تخریب لایه ازن شده است. امروزه یکی از دلایل اصلی توجه جهانی به بحث پایداری در توسعه، تخریب بی‌رویه محیط زیست و منابع طبیعی در پرتو آموزه‌های نظام سرمایه‌داری مبتنی بر حداکثر سازی سود است. اکنون دیگر، اعتماد بشر نسبت به قدرت فناوری و دانش خود متزلزل شده است. از این رو است که در رفتار با طبیعت محتاط‌تر شده و در تکاپوی تدوین اخلاق محیط زیستی برآمده است.

این در حالی است که بررسی متون اسلامی، نشان دهنده غنی بودن این متون، از دستورات و قواعد مواجهه صحیح و به دور از هرگونه افراط و تفریط با محیط زیست است ولی غفلت محققان اسلامی سبب شده است که غربی‌ها که خود عامل اصلی تخریب محیط زیست به شمار می‌آیند، داعیه‌دار تدوین و معرفی اخلاق محیط زیست شوند و حتی در آثار خود، دین را به عنوان محرک و مشوق انسان (به منزله خلیفه خدا بر روی زمین) در تخریب طبیعت معرفی کنند

از سوی دیگر، در داخل کشور نیز بخشی از دست‌اندرکاران امور توسعه‌ای کشور، دغدغه جدی عملی در رابطه با صیانت از محیط زیست نداشته و این امر ، سبب از دست رفتن منابع طبیعی شده است.

اسلام انسان را به آباد ساختن زمین برای ایجاد حیات طیبه موظف کرده است که البته این اقدام باید در چارچوب حدود الهی انجام شود. بشر، امانتدار این نعمت الهی (طبیعت) برای نسل‌های بعدی بوده و منتفع شدن وی از طبیعت نباید منجر به تخریب محیط زیست شود. حفاظت از محیط زیست، جنگل ها و منابع طبیعی و فراهم کردن فضایی سالم و با طراوت برای زندگی از اساسی ترین وظایف است که مسئولان باید آن را در اولویت کاری خود قرار دهند. منابع طبیعی از ثروتهای ملی است که مربوط به ملتها و نسلهای مختلف در طول تاریخ است بنابراین باید در خصوص حفظ منابع طبیعی و جنگل ها اهتمام جدی تری شود.

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">