تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

بسم الله الرحمن الرحیم

معنا مفهوم روزه رمضان. فلسفه و آثار . خطبه شعبانیه و علی ع

روزه‌داری در شرایط توان فرسا، رمضان کارگاه مدیریت نفس. فیض سحر

معنا و مفهوم «قدر» . حقیقت این شبها شب مقدرات .شب معراج عمومی

حضرت زهرا(س)حقیقت شب قدر . پنهان بودن. لیله القبر

وداع با شهر ضیافت. عید فطر؛ روز پاداش و باز گشت به فطرت خویش. فلسفه اعیاد

چهل حدیث از ائمه معصومین علیهم السلام درباره روزه رمضان

اعتکاف فرصتی برای پالایش درون

 

 

وداع با ماه مبارک رمضان

پروردگارمن ! ماه مبارک رمضان برای ما، ماهی شایسته ستایش بود ماهی که با ما صحبت های نیکو داشت و به ما سود بسیار که از جهانیان سنگین تر و گرانمایه تر بود رسانید

در هنگام وداع ماه مبارک رمضان سخت اندوهناک و دلتنگیم چنانکه گویی از عزیزترین کسان خود وداع می کنیم بار فراقش بر ما سنگین و سفرش از دنیای ما، ما را به کدورتی عمیق درمی افکند همواره او را یاد کنیم و گوییم: درود بر تو ای ماهی که به نام مقدس الهی نام برده شده ای

درود بر تو ای ماه مسرّت و ای عید سعید اولیای خدا، سلام بر تو ای دوست نازنین ای بهترین وقتی که در میان اوقات یافتیم و ای شریف ترین ماه که طی ساعت ها و روزها ما را دریافته ای درود بر تو ای ماهی که آرزوهای ما را به هدف نزدیک ساختی و اعمال ما را در فروغ خویش روشن داشتی.

تودیع رمضان و معارفه فطر

یا ربی الذی لیس لی رب غیره لایکون هذا الوداع منی له وداع فناء و لاآخر العهد منی للقاء.. (دعای وداع با ماه رمضان)

آخرین فرحت افطار، فطر است و بازگشت به فطرت  از عطش به عطا رسیدیم، از صیام به صله و از شکیبایی به شکر

خدایا! اگر ماه سرخ ولایت، محرم را نیافریده بودی، وداع ماه هدایت، رمضان، عاشق کشی ها می کرد

نماز عید صائمین، بیعت حسینیان عطش آگین با موالیان معصوم عرصه عصمت و هدایت است؛

الحمد لله علی ما هدینا و له الشکر علی ما اولینا (ذکر مخصوص روز عید فطر)

صیام ما مقدمه قیام است و پیوند با قائمین نینوا؛

قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله (سبا46)

سجاده دل و رحل اندیشه گشوده ایم و امشب با قاریان قوم قیام، قنوت قربت می گیریم و آیات وصال را زمزمه می کنیم

بر نگاه شهر، بهت فراق یار، حکایت دوری از لیلی لیالی رمضان و هجران روزهای روزه داران است و فطر، زیباترین بدرقه سفر کرده ای است که هزاران هزار قافله دل، همره اوست و هنوز بانگ رحیلش فرو ننشسته است که آوای انتظار مکرر از نای انیسان او به سوی آستان رمضان آفرین اهل کبریا و عظمت و جود و جبروت و عفو و رحمت و تقوا و مغفرت، می خیزد.

خدایا! مونس ماه زیبایت بودیم و مباد که حق صحبتش ادا نکرده باشیم و هلال و بدر و محاقش از ما به نزد تو ملیک مقتدر، شکوه کند. خدایا! قدر لیله القدر ندانستیم و زمزمه های مولا را در کنار چاه تنهایی اش نشنیدیم. خوشه ای از شاخه نخل نیایش نچیدیم و با تنهاترین نیایشگر نخلستان کوفه، هم آوا نشدیم و اینک هجران یار، غم افزای محفل مان شد؛

شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت   فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت

حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر    کنایتی است که از روزگار هجران گفت

نشان یار سفر کرده از که پرسم باز که    هرچه گفت برید صبا پریشان گفت(لسان الغیب حافظ شیرازی)

در آستانه عید عابدان، خواهان ساغر فطریم و تا میکده عفو، غزل خوان و امیدوار با پای دل می رویم و در مصلای صالحان به لشکر شکر و سپاه سپاس پیوسته و از جرگه نابخشودگان به در می آییم.

بکوشیم که در دام اشتیاق، گرفتار شده و اسیر لب خال یار شویم که هلال عید، ابروی دلجوی اوست.

از نفس هجرت کنیم و به نفیس برسیم. سیاهی سپهر دل بزداییم و در فجر فطر، طلوع کنیم.  فطر، گشودن صدف امساک و استحصال گوهر بندگی است.

کمال استعانت و ایصال صبر و صلات و التقای انتظار و لقا را در ژرفای بحر فطر بجوییم؛ «استعینوا بالصبر و الصلوه (بقره45)

 

تدارک نقص‌ها در وداع با شهر ضیافت

در ماه مبارک رمضان، عده‌ای ارباب فضیلت بودند؛ از شب‌ها و روزهای این ماه استفاده کردند و بارشان را بستند وقتی به پایان ضیافت الهی می‌رسند، خداحافظی‌های سنگین آنها با ماه رمضان جگرسوز است

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و عید اولیائه ماه رمضانی که گذشت، دیگر بر نمی‌گردد؛ ماه بعدی که می‌آید، ماه رمضان دیگری است. روایتش را مرحوم شیخ حر عاملی در باب محاسبه نفس و جهاد با نفس بیان کرده اند (وسائل الشیعه، ج‏16، ص94) ایشان می‌گویند: «روزی که می‌آید به آدم می‌گوید من دیگر تکرار نمی‌شوم؛ خیال نکنی که فردا من هستم! فردا یک روز دیگری است؛ من می‌روم و دیگر هم به دنیا بر نمی‌گردم؛ مواظب باش بهره‌ات را از من ببری». ماه رمضان هم این طوری است

عده‌ای ماه رمضان را پشت سر می‌گذارند و بهره مند می‌شوند؛ خوشا به حالشان برای ما که نتوانستیم بهره‌هایی مثل آنها داشته باشیم، درسی دادند؛ در فراز دعای وداع با ماه مبارک می‌خوانیم

خدایا ما در مقابل این ماه که از دست دادیم، در مقابل تفریط و کوتاهی خودمان در حق این ماه، مصیبت زده و منکسر هستیم که چرا ماه خدا آمد و ما نه از شب‌هایش بهره بردیم و نه از روزهایش؛ دست خالی از ماه جدا می‌شویم

در ادامه می‌فرمایند: اللَّهُمَّ فَلَکَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ، وَ لَکَ مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ، فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیطِ أَجْراً نَسْتَدْرِکُ بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِیهِ، وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیْهِ

خدایا ما تو را حمد می‌کنیم درکار تو که نقصی نیست؛ تو را فقط باید ستود تو ماه طهور را قرار دادی؛ شهر صیام را قرار دادی؛ انبیاء را فرستادی؛ همه راه‌ها را باز کردی؛ ملائکه ات را آماده، و شیاطین را در غل و زنجیر کردی؛ من کوتاهی کردم و از این ماه بهره مند نشدم

حالا که بهره مند نشده‌ام، هم اقرار به بدی‌های خودم دارم و هم اعتراف به تضییع الطاف تو. بدی کردم و تضییع کردم حق تو را؛ حالا در مقابل این اسائه و اضائه ما چه داریم؟

قلب ما با ندامت پیوند خورده است؛ پشیمان هستیم؛ خوشحال و بی ‏تفاوت نیستیم که شهر الطهور تمام شد. عده‌ای پاک و موحد شدند؛ خداشناس شدند؛ امام ‏شناس شدند و مقام ولایت الهیه را یافتند و به آن راه پیدا کردند؛ اما ما دست خالی هستیم

بهره‌ای که از زبان ما برای توست این است که عذر حقیقی و صادقانه داریم؛ نه این که بگوییم خدایا تو نخواستی ما برسیم؛ نه! کار از طرف خدا تمام بود؛ ما نخواستیم؛ ما تضییع کردیم

خدایا از تفریط‌ها و این مصیبت‌هایی که به ما رسیده است، مصیبت ‏زده ایم!

در مقابل این ندامت‌ها، تو به ما پاداش بده. چه پاداشی؟ «اجراً نستدرک به الفضل المرغوب فیه»؛ اجری که ما با آن، فضلی را که از کف رفته است تدارک کنیم. «ونعتاض به من انواع الذخر المحروص علیه»؛ در ازای همه آن گنج‌هایی که در اول ماه نسبت به او تحریص می‌شد، ولی ما به دست نیاوردیم و از کنار آن گذشتیم. انسان می‌تواند با انکسار و ندامت خود، با «عقد الندم» و «صدق الاعتذار»، از تفریط‌های خودش هم بهره مند شود

خدا رحمت کند استادی را که می‌گفت: بچه را می‌فرستی این قوری را بشوید، می‌اندازد می‌شکند؛ دو حالت دارد:

یک موقع می‌آید سرش را هم بالا می‌گیرد می‌گوید شکست که شکست؛ شما هم تنبیه می‌کنید مستحق است که تنبیه کنید یک موقع می‌آید می‌بینید که منکسر و خجالت زده است شما به او روحیه می‌دهید و می‌گویید چیزی نشده است؛ قوری مال شکستن است؛ یک قوری دیگر می‌خریم اگر انسان از گناهانش هم به اخبات برسد، این انکسار، بهره می‌دهد
اما عبادتی که سرت را بالا بگیری و بگویی من روزه را که گرفتم؛ نماز را هم که خواندم؛ چه کم گذاشته بودم؟ چنین عابدی مستحق چوب خوردن هست
انکسار در درگاه خدای متعال (که انسان هر کاری کرده است از حد تقصیر بیرون نرود و خیال نکند که بندگی انجام داده است) ارزشمند است و خریدار دارد
انسان وقتی به اعمال و حالات بزرگان نگاه می‌کند، می‌بیند و می‌فهمد که خیلی هم راه نرفته است.
اگر کسی قبل از شب قدر نتوانسته است مهیا شود باید این دو حال را داشته باشد: یکی این که خدایا من قدر این ماه را ندانستم؛ مثل آنهایی که یک سال خودشان را آماده می‌کنند، از قبل به استقبالش نرفتم. خدایا دستم خالی است؛ با دست خالی وارد ماه ضیافت تو شدم. آدمی که می‌خواهد مهمانی برود، پیداست؛ دست کم، دست و صورتش را می‌شوید! خدایا، من هیچ کاری نکردم؛ آلوده آمدم. خدایا، آنها که آماده شده بودند، گوارایشان باد؛ به آنها که عطا می‌کنی، صد برابر عطا کن؛ ما را هم از چشم کرمت دور نبین.
از یک بزرگواری روایت بسیار لطیفی شنیدم که خوانده بود: عده‌ای روز قیامت مزد کارهایشان را می‌گیرند یک عده‌ای هم هستند که عامل به این کارها نبودند، ولی همه آن مزدها را به آنها هم می‌دهند
انگار گروه اول اعتراض می‌کنند که خدایا ما زحمت کشیدیم؛ پاسخ می‌شنوند که اینها هم از ما خواستند؛ اهل دعا بودند و از ما خواستند؛ آنها به این مزدها و عطایا طمع و امید داشتند

این یعنی امید بالله؛ امید به کرم خدا؛ اگر این درخواست در انسان پیدا شود که خدایا ما تا الآن آماده نبودیم خدایا آن حالات و آن تهیئایی که به دوستان و اولیائت به خاطر زحمت‌هایشان دادی گوارایشان باد؛ به آنها صد برابر بده اما خدایا به ما هم همه آن آمادگی‌ها را عطا کن؛ از خزانه بی ‏منتهای تو که کم نمی‌آید! به ما هم به خاطر خودت عطا کن
به خاطر معصومین (علیهم ‏السلام) عطا کن؛ از صدقه سری امام زمان (عج) به ما هم همه آن چه به خوبان عنایت می‌کنی را عنایت کن اگر آدم به این امیدها برسد، آن وقت آمادگی بهره‌مندی از شب و روز ماه رمضان هم در او پیدا می‌شود

در این دعاست که حضرت می‌فرمایند: «خدایا؛ یک ماه‌های رمضانی می‌آید که ما زنده نیستیم، ولی بندگان تو می‌آیند بندگی می‌کنند. خدایا؛ هر چه به آنها می‌دهی، به ما هم عنایت فرما». حتی حضرت در امید به فضل الهی کمی پیش‌تر می‌رود و می‌فرماید: «وَ أَعْطِنَا أَضْعَافَهُ مِنْ فَضْلِکَ»؛ از تفضل خودت، بالاترش را به ما عطا کن. این جا که بحث عدل مطرح نیست! این امید خیلی بزرگی است! «فَإِنَّ فَضْلَکَ لَا یَغِیضُ، وَ إِنَّ خَزَائِنَکَ لَا تَنْقُصُ بَلْ تَفِیضُ، وَ إِنَّ مَعَادِنَ إِحْسَانِکَ لَا تَفْنَى، وَ إِنَّ عَطَاءَکَ لَلْعَطَاءُ الْمُهَنَّا». انسان باید این گونه در کرم خدای متعال طمع داشته باشد. اگر در انسان انکسار، اخبات و رجاء به فضل بی‌منتهای الهی پیدا شود، جبران همه کاستی‌ها خواهد شد.

     دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان   آیت‌الله مجتبی تهرانی

امام سجاد(ع) برای وداع با این ماه دعایی دارد معنای دیگر السلام علیک یعنی خداحافظ در محاورات عربی، چه بسا در آداب شرعیه ما هم این‏طور باشد؛ هنگام ورود و خروج و وداع؛ سلام می‏کنند 
خداحافظ ای ماه بزرگ خدا
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ الْأَعْظَمَ  خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگ‏ترین همراه از میان زمان‏ها و اوقات؛ و بهترین ماه‏ها در ایّام و ساعات

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ یعنی امیدمان این بود که ماه رمضان بیاید و بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و گرفتاری‏هایمان را برطرف کنیم

خداحافظ ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد؛ واقعاً هم همین بود که هر کسی در حد خودش اعمال صالح انجام می‏داد.
دوری تو برایم سخت است، ای مونس من
«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اکنون که می‏روی دلم را به درد می‏آوری. فراق تو برای من بسیار دردناک است وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً فراق تو بسیار دردناک است

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی من را خوشحال ‏کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی» و اکنون که می‏روی، من را به وحشت می‏اندازی، که بدون تو چه کنم. آن موقع خوشحال شدم، اما الآن چه؟ از دوری تو هراسانم.
خداحافظ ای ماه دوری از زشتی‏ها
السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ خداحافظ ای همراه من که تا بودی، دل من رقیق بود و از آن سر سختی هایش، بیرون آمده بود

من در این ماه لطیف شده بودم و به سراغ خدا می رفتم، « قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ وقتی که تو آمدی، گناهانم کم شد

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سَبِیلَ الْإِحْسَانِ» خداحافظ ای یاوری که کمک کردی تا من بر شیطان غلبه کنم و ای همراهی که راه‏های نیکی را بر من آسان کردی.
خداحافظ ای ماه آزادی از دوزخ
السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِکَ  خداحافظ ای ماهی که تعداد آزادشده‏گان از آتش جهنم در تو زیاد شد

این اشاره به همان روایتی است که خداوند در هر شب، به هنگام افطار هزار، هزار کس را از آتش جهنم نجات می‏داد؛ در شب‏های جمعه هر یک ساعت، این‏طور می‏کرد و در شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام کسانی که در کلّ این ماه از آتش نجات داده است را نجات می‏دهد

ای خدا! آیا می‏شود که امشب ما هم یکی از این آزاد شده ‏ها باشیم؟ سعادتمند شد کسی که حریم احترام تو را رعایت کرد. السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ  خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عیب‏ها را، هر چه که بود، پوشاندی

السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ  خداحافظ ای ماه! چ‏قدر برای گناه‏کاران طولانی بودی و چ‏قدر برای مؤمنین عظمت داشتی!
خوشا به حال کسانی که قدر دانستند
تمام این جملاتی که امام زین ‏العابدین(ع) در این خداحافظی بیان می‏فرماید، گویای این مسأله است که این ماه چه ارزش و عظمتی دارد. بدانید که دارید از چه گوهر گرانبهای زمانی، خارج می‏شوید! شما در چه مقطع زمانی بودید که بهترین فرصت‏ها را برای اصلاح دین و دنیایتان داشتید!

خوشا به حال کسانی که استفاده کردند! خوشا به حال کسانی که قدر این زمان را دانستند! و توانستند گره ‏هایشان را باز کنند! چه گره ‏های دنیایی، چه اخروی

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ خداحافظ اى ماهى که هیچ ماه دیگری از تو برتر نیست

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ»  خداحافظ اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ خداحافظ اى ماهی که نه در همنشینی با تو ناراحتی وجود داشت و نه بدی و ناپسندی در حضور تو بود

السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» ماهم در بعضی موارد برای خداحافظی می‏گوییم به سلامت! خوش آمدی! حضرت می‏فرمایند: ای ماه رمضان خداحافظ و به سلامت! همان‏گونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی‏های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی!
ناراحت از رفتن تو و چشم انتظار آمدن دوباره ‏ات
السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوکٍ صِیَامُهُ سَأَماً خداحافظ که در این وقت وداع، نه از تو ناراحتیم و نه از روزه ‏داری‏ات خسته شده ‏ایم

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» خداحافظ از جانب من که خواستار تو بودم و پیش از آمدنت خوشحال بودم که تو خواهی آمد و اکنون هم که می‏خواهی بروی، اندوهگین شده ‏ام که از دوری‏ات چه کنم!

السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ أُفِیضَ بِکَ عَلَیْنَا» خداحافظ که چه بدی‏هایی را از ما دور کردی و چه خیراتی را با آمدنت نصیبمان کردی!
خداحافظ ای ماه مبارک! خداحافظ شب قدر
السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر که از هزار ماه برتر است

السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیْکَ وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیْکَ.» خداحافظ که تا بودی، مشتاق آن بودیم که بیشتر بمانی و اکنون که می‏روی، دل‏هایمان برای دیدار دوباره ‏ات پَر می‏کشد

السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَکَاتِکَ سُلِبْنَاهُ» خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و کرمت که از آن محروم گشتیم و برکات گذشته ‏ات را از کف دادیم

اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» این ماه بودیم و تو ما را به آن شرافت بخشیدی و با آن، بر سر ما منّت گذاشتی! ...
خدایا! تو کوتاهی ما را جبران کن
خدایا اگر ما کوتاه آمدیم، تو کوتاهی ‏های ما را نادیده بگیر! اگر ما کوتاه آمدیم، ما را به این کوتاهی‏ ها مؤاخذه نکن! ما را با این کوتاهی‏ ها از برکات و غفران خود در این ساعات محروم نساز!

بیا به آن‏هایی که محبت داری و لطف و مرحمت کردی، ما را دست خالی از سر این سفره رد نکن! یک طوری نشود که ما از سر این سفره استفاده نکرده، بلند شویم و برویم

بیا و در این مهمانی خود که برای ما برپا کرده بودی، مثل بقیه که از آنها پذیرایی کرده ‏ای از ما هم پذیرایی کن!
حاشا به کرمت یا الله
جملات عجیبی است که از امام(ع) نقل شده و همه بر عظمت این ماه دلالت می‏کند

روایتی از امام صادق (ع: مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ اگر کسی در ماه رمضان مورد غفران قرار نگیرد، بعید است که بعد از این ماه مشمول لطف و رحمت خدا قرار گیرد

بیایید از این ساعات استفاده کنیم. خدایا! مگر می‏شود که ما را دست خالی برگردانی؟!

مگر می‏شود کسی را دعوت کنی و او را بر سر سفره بنشانی و به او غذا ندهی؟! حاشا به کرمت یا الله!...

چگونه فضایل ماه مبارک رمضان را در طول سال تداوم بخشیم؟

حفظ فضایل معنوی در وداع با ماه خدا

برخاستن از سفره ضیافت الله برای عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است، همانطور که جدایی عاشق از معشوق سخت و جانکاه است و وداع با یار محبوب و خداحافظی با نجواهای دلنشین سحری بسی دشوارتر.

از همین رو سالکان و عارفان درگاه حضرت دوست و مومنان واقعی همواره در طول سال با تلاوت آیه های قرآنی، اقامه نمازهای شب و دلجویی از مستمندان و... به درسهای آموخته یک ماهه جامه عمل می پوشانند و یک ماه عبادت را برای یک سال بندگی انجام می دهند و دریغ از زمانی که این فرصت بگذرد و هیچ ره توشه ای نیندوخته باشیم؛

بیاییم این زمان کوتاه پیش رو را مغتنم شماریم و قدر لحظات نابش را بدانیم و برای وداع با ماه رمضان آماده شویم. پیامبر اعظم ص چگونگی وداع با ماه رمضان را چنین بیان می کند:

«جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که در جمعه ماه رمضان بر رسول خدا وارد شدم، هنگامی که چشم او بر من افتاد فرمود: ای جابر این جمعه آخرماه رمضان پس با او وداع کن و بگو خدایا این رمضان را آخرین روز ما قرار مده و چنانچه قرار دادی،

پس ما را مورد رحمت خود قرار بده و ما را محروم مساز و هرکس این را بگوید به یکی از دو امر نیکو (احدی الحسنیین) نائل می شود یا آنکه عمر پیدا می کند و ماه رمضان بعدی را درک می نماید یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد.» 

امام سجاد«ع» در دعای وداع ماه رمضان آن چنان از فراق این ماه می نالد که بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: السلام علیک، در دعای وداع به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شبهای نورانی است

خداحافظی با این قطعه بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال، یعنی ماه رمضان است

این ذخیره تقوا را که در ماه رمضان بدست آوردیم... باید حفظ کنیم، این محصول بسیار ارزشمندی است

ماه مبارک رمضان یک حقیقت و باطنی دارد که این حقیقت در قیامت ظهور می کند

امام سجاد«ع» رمضان را عید اولیاء می داند و اینکه امام «ع» با ضجه و ناراحتی زیاد با این ماه وداع می کند، حقیقت این ماه عزیز را درک کرده

این وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و این ماه مبارک دوست او می باشد و الا، آنکه با این ماه نبوده او وداعی ندارد

انسان از دوستش و یا با کسی که مدتی مأنوس بوده خداحافظی می کند، آنکه اصلاً نمی داند چه وقت ماه رمضان آمد و سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، او وداعی ندارد.  آیت الله خامنه ای  
فرصتهای باز رفته برنمی گردد
زندگی به سرعت درگذر است و انسان توجه ندارد که چه سرمایه ای را از دست می دهد، در طول سال پیوسته بدنبال بدست آوردن فرصتی هستیم تا درباره زندگی خود و آغاز و انجام آن بیندیشیم، مسیری را انتخاب کنیم که زندگی ابدی را برای ما رقم می زند، اما کمتر چنین فرصتی بدست می آوریم.»

«همواره به خود وعده می دهیم تا ماه رمضان فرا رسد و بهتر از سایر اوقات به عبادت بپردازیم، از دنیا و دنیاپرستی تا حدی چشم بپوشیم و به سوی خدا برویم و بیندیشیم که کیستیم، از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و در این سرا چه باید بکنیم. سرانجام انتظار پایان می پذیرد و ماه رمضان از راه می رسد و باز هم غفلت می کنیم و در این میان شیطان می کوشد تا چون گذشته، انسان نتواند از این اوقات شریف و لحظات گرانبها استفاده کند و به توفیقات الهی دست یابد.»
«همه جا دست پیدا و پنهان شیطان درکار است تا انگیزه انسان به اغراض نفسانی و دنیوی آلوده شود و دعا، مناجات و عبادت بنده با سنگینی و کسالت توأم گردد و حال راز و نیاز از او سلب شود، در این کشمکش و تضاد بین عوامل الهی و عوامل نفسانی و شیطانی انسان باید از خدا توفیق بخواهد و فرصتهای پیش آمده را مغتنم شمارد و عبادات و دعا را به اوقات دیگر موکول نکند، باید تلاش نماید هر قدر که ممکن است گامی مثبت در مسیر تکامل خود بردارد و به خدا نزدیک شود.»

اما در روایات داریم شیطان در ماه رمضان در غل و زنجیر است و نمی تواند انسانها را فریب دهد «اما افراد سست اراده و دنیاپرستی هستند که به شدت تحت تأثیر مادیات قرار گرفته و از هواهای نفسانی پیروی می کنند، این عده اسیر و بازیچه دست شیاطین می شوند.»
فرصت اندک را دریابیم
انسان براساس حکمت الهی و کتب آسمانی می تواند به مقصود مطلوب برسد، خداوند برای بهترین بندگان و مخلوقات خود یعنی انسان، دستورالعمل جامع و فهرستی از آنها در اختیارش قرار داده تا توسط آنها بتواند اعمال و عقاید خود را اصلاح کند که روزه یکی از آن اعمال است. «روزه راهی برای تربیت انسان و تمرین بندگی است و با توجه به اینکه زمانهای خوب از دست رفتنی و مکانهای خوب جداشدنی هستند،

لذا باید از هر فرصتی ولو اندک برای جمع کردن ره توشه دنیا و آخرت استفاده کنیم.» همیشه برای جبران وقت داریم و با توجه به اینکه ما انسانها همیشه وقتی در یک دوره زمانی قرار می گیریم، قدر روزهای اول را نمی دانیم و هرچه به روزهای پایانی دوره نزدیکتر می شویم، قویتر عمل می کنیم و در برخی موارد هم دیده شده که این تغییر حالات رفتار آدمی در روزهای پایانی کاری کارستان می کند و چون انسان برای تحول بنیادین فقط به یک لحظه زمان نیاز دارد می تواند در همین روزها و فرصتهای پیش رو جبران از دست رفته ها را بنماید.»

وقتی عقاید ملکه می شود و اعمال ماندگار
اگر عقاید کسب شده در ماه رمضان ملکه ذهن و اعمال آن ماندگار باشد، عبادات و رفتارها تعمیق مییابد و مستحکم می شود و چنانچه توفیق بندگی را بعد از ماه مبارک از دست بدهیم قطعاً متضرر خواهیم شد.

براستی چه عواملی باعث می شود که برخی از بندگان عبادات و راز و نیاز دیگر فضائل را محدود به همین یک ماه رمضان می دانند و با پایان یافتن ماه مبارک رمضان با تمام آنها وداع می کنند؟
نقش پذیری ماه رمضان به تمام طول سال برمی گردد و فقط مختص یک ماه نیست از همین رو نزول قرآن در ماه رمضان صورت گرفته تا برای همه زمانها و در تمام عرصه های مختلف بشری قابل استفاده باشد. همچنین ماه رمضان دربرگیرنده شبهای قدر است، شبهایی که سرنوشت انسان رقم می خورد، سرنوشتی که فقط به یک ماه محدود نمی شود، بلکه سرنوشت یک عمر رقم می خورد.  ماه رمضان به دلیل اینکه ماه گشایش رحمت است، انسان باید از این فرصت استفاده نماید تا از این تجربه جدید و گشایش نهایت بهره برداری را کند

رمضان دربرگیرنده برخی از برنامه هایی از سنخ افعالی، مثل تلاوت قرآن است و بخشی دیگر از برنامه ها از سنخ تحول معنوی و درونی و بخشی هم از نوع خدماتی و کمک به بندگان است که این مجموعه یک نوع تربیت و تحول را در ما بوجود می آورد، حال اینکه چرا این تحول بعد از ماه رمضان پایان می یابد، نشان دهنده این است که آن تحول واقعی در فرد صورت نگرفته است و فرد بعد از پایان ماه مبارک دوباره به حالت قبل برمی گردد.
عبادت فصلی نیست
هیچگاه عبادات فصلی نمی شود و فقط محدود به یک زمان خاص نیست. قرآن کریم: ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان کامل و راسخی داشته باشید، «با دقت در این آیه متوجه می شویم مشکل از دینداری عده ای از مردم است و به عدم شناخت آنها از احکام و دستورات دینی برمی گردد و تا زمانیکه نگاه ها عوض نشود این وضعیت ادامه دارد، وقتی جوان ما بداند داروی تمام دردهایش را می تواند در دین و دینداری پیدا کند، وقتی مردم آگاه باشند که بسیاری از مشکلات روحی، روانی، خانوادگی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود را می توانند با تلاوت و تدبر در آیات الهی حل نمایند، قطعاً لحظه ای درنگ نمی کنند و به ریسمان الهی چنگ می زنند و متوسل می شوند.

و این توسل و دعا و راز و نیاز هرگز مقطعی و فصلی نخواهد بود و به صورت نیاز و درس خودسازی و بندگی درمی آید. هرچه شناخت و درک افراد به دستورات دینی بیشتر باشد و در عمل به این دستورات ثابت قدم تر باشند قطعا این عبادت ها و راز و نیازها در تمام طول سال تداوم می یابد.

خداحافظ ای ماه عزیز.

ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خیر و برکت و رحمت الهی،‌ ماه پاداش بزرگ روزه‌داران، ماه پرهیزگاری و هدایت انسان‌ها، ماه نزول کتاب مقدس تورات بر حضرت موسی ع و نیز ماه نزول کتاب مقدس انجیل بر حضرت عیسی (ع) است.

رمضان، ماه بزرگترین پیروزی اسلام یعنی فتح مکه است. رمضان، ماهی است که باشکوهترین پیوند آسمانی و ملکوتی یعنی پیمان برادری پیامبر (ص) و امام علی ع که رساترین فریاد شایستگی آن امام‌ و زیباترین یادگار تاریخ بود، بسته شد. رمضان ماه تولد ملکه علم و عصمت، آموزگار نیکی ‌ها و خوبی‌ها کریم اهل بیت و در جرگه آل کسا امام حسن مجتبی ع است. آن امامی که آوازه سخندانی و سخنوری‌اش تحسین همگان را از دوست و دشمن بر انگیخته بود.

رمضان، سفره‌ای است که نیازمند و بی‌نیاز همه بر آن سفره جمع‌اند و جملگی مهمان خدا. خداوند میزبان دل‌های خداجو و روزه‌دار و بنده خدا میهمان، چه خوش ضیافتی که در پهنه نظام هستی همگان به آن دعوت شده‌اند و نعمت‌های شفابخش آن به گستره هستی چشم به راه و پذیرای روزه‌دارانی است که آراسته به تقوای الهی و پیراسته از پلیدی‌های دنیای‌اند

اینک بر سفره‌های پایانی ماه آمرزش، بخشش و بارش رحمت الهی بر کویرهای سوزان یازده ماهه عمر خویش نشسته‌ایم تا از آب زلال و گوارای آن آینه دل را پاک و ‌آراسته به گوهر معنوی و پیراسته از پلیدی‌ها و با ندای ربنا به استقبال عید آمرزش (عید فطر) برویم. عید فطر روز رها شدن از قید و بند گناه و نافرمانی خداست. روزی است که خدا بندگانش را بخشیده

ای ماه عزیز که غبار غفلت و گناه را از چهره دل ستردی! چه زود بساط گسترده عشق و سفره میهمانی وصل و قرب را وداع گفته و خوان پر نعمت خویش را بر چیدی! ولی بدان که طفل شیرخوار دل هیچ‌گاه از آغوش مهربانت جدا شدنی نیست.

خداحافظ ای ماه عزیز و خوب خدا، اکنون که از میان ما می‌روی همراه دنیایی از آه حسرت با سینی اسفند و قرآن پشت سرت آب ریخته و به بدرقه‌ات می‌آییم به این امید که جشن رستگاری را در عید حقیقی با رهایی از قید و بند گناه و نافرمانی، تکبیرگویان به جا آوریم.

*********************** 

                                       عید فطر؛ جشن اطاعت

عید فطر روز جشن موفقیت روزه‌دارانی است که اطاعت امر خدا و پیامبر(ص) کردند و بر پایه کتاب و سنت روزه گرفتند، یک ماه تمام را به عبادت پرداختند، همه سختی‌های روزه را چون مجاهدان تحمل کردند و به جنگ هواهای نفسانی رفته و تقوا‌پیشه نمودند. 

جوایز خاص و عام
هر کسی به موفقیتی دست یابد، برای خود جشن می‌گیرد. در اسلام نیز پس از موفقیت در آزمون‌های سخت و سنگینی، جشن‌هایی گرفته می‌شود که از جمله دو جشن بسیار مهم موفقیت در حج و روزه است که عیدهای قربان و فطر نامیده می‌شود.
فلسفه و هدفی که برای حج و روزه تعیین شده، دست یابی به تقواست؛(بقره، 183) چرا که از نظر قرآن تقوا بهترین ره توشه انسان در سفر زندگی به سوی آخرت و ابدیت است: خَیرَ الزّادِ التَّقوى (بقره، 197) و ملاک و معیار ارزش‌گذاری و سنجش انسان نیز تقواست: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ؛ گرامی‌ترین شما در نزد پروردگار با تقواترین شماست.(حجرات 13)
پس کسی که بتواند هدف خود را در آزمونی چون روزه و حج به دست آورد باید جشن موفقیت بگیرد واعیاد فطر و قربان همان جشن موفقیت حجاج و روزه‌داران است.
البته از آنجایی که دنیا میدان مسابقه است و هر کسی می‌بایست در این میدان شتاب بگیرد تا از دیگری در کارهای نیک و موجبات تقوا سبقت جوید، برای کسانی که در این امور سرعت و سبقت گرفتند، جوایزی از سوی خداوند در نظر گرفته شده است. لِکُلّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمیعاً (بقره، 148؛ آل عمران، 133؛ مائده، 48)

این جوایز به شکل جوایز عمومی و جوایز ویژه است. به همه کسانی که در این آزمون شرکت کرده و با حضور خود، این مسابقه را برگزار کرده‌اند جوایز نفیس و ارزنده‌ای داده می‌شود؛ ولی به کسانی که سرعت گرفته و پیشتازانه گوی سبقت را از دیگران در این مسابقه ربوده اند، پاداش‌های ویژه‌ای در نظر گرفته شده است.
با توجه به اینکه این مسابقه، معنوی است، معیارهای سرعت و سبقت نیز متفاوت است. هر کسی که بر اصول اساسی و موازین مسابقه بیشتر پایبند بوده و مقررات و حدود آن را به خوبی مراعات کند، بر اساس یک دستگاه سنجش بسیار دقیق و لطیف معنوی، مورد ارزیابی و داوری قرار گرفته و مرتبه موفقیت او تعیین و اعلان می‌شود.
بر اساس آموزه‌های قرآنی، میزان سنجش دست یابی به تقوا، انسان کامل است. از این رو پیامبر(ص) به عنوان مظهر اتم و اکمل صفات الهی و انسان کامل مطلق، ملاک و معیار سنجش قرار داده شده است. خداوند در آیات بسیاری با همسنگ قراردادن اطاعت خود با اطاعت پیامبر بر این نکته تاکید می‌کند که معیار سنجش، پیامبر(ص) است. قُلْ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ (آل عمران 32 و 132) 

بنابراین، ما هر کار باطنی چون عقیده و ایمان و نیز هر کار ظاهری چون احسان و انفاق و ایثار را باید بر کارهای پیامبر(ص) عرضه کنیم و به مقایسه میان آن دو بپردازیم تا میزان و سطح نزدیکی و دوری آن را بسنجیم و ارزیابی کنیم. از این رو پیامبر(ص) به عنوان اسوه حسنه معرفی می‌شود. لقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ (احزاب 21) 

به سخن دیگر، اطاعتی که نسبت به خدا واجب شده، معنای دیگری جز اطاعت از پیامبر(ص) ندارد. پس هر چیزی را باید بر میزان این شخص و شخصیت سنجید و ارزیابی کرد.

او معیار و میزان مطلق اعمال ماست. خداوند تنها راه محبوبیت در پیشگاه خود را میزان هماهنگی شخص با پیامبر(ص) می‌داند. پس هر کسی بخواهد محبوبیت خداوند را به دست آورد باید کاری کند که خود را هر چه بیشتر شبیه حبیب الله یعنی پیامبر(ص) نماید.إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی  (آل عمران، 31 و 32)

بر اساس آموزه‌های قرآنی، علی(ع) به عنوان جان و نفس پیامبر(ص) از همین مقام برخوردار است(آل عمران 61) و باید اطاعت او را همانند اطاعت پیامبر(ص) ملاک و معیارنزدیکی به پیامبر(ص) و در نتیجه خدا قرار دهیم.
بر همین اساس خداوند در آیاتی از جمله 59نساء (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ) و 83 نساء وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ، ایشان و اهل بیت عصمت و طهارت از امامان معصوم(ع) را به عنوان صاحبان امر ولایت معرفی و اطاعت و پیروی آنان را واجب دانسته است

زیرا آنان از عصمتی برخوردارند که پیامبر(ص) برخوردار است وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً (احزاب 33)

پس اطاعت چهارده معصوم(ع) واجب است؛ زیرا تنها راه دسترسی انسان به خدایی شدن و محبوب خداوند قرار گرفتن است. این اطاعت هر چه بیشتر و کامل‌تر باشد، آثار و برکات آن نیز بیشتر است. کسانی که توانستند با موفقیت، همه زندگی امامان معصوم(ع) را الگو و سرمشق خویش قرار دهند، در آزمون‌های الهی سربلند بیرون آمده و گوی سبقت را ربوده و در جشن پیروزی شرکت می‌کنند و جوایز عام وخاص را از خدا می‌گیرند

کسی که یک ماه در چارچوب پیش گفته روزه بگیرد، به عنوان سرعت گیرنده و پیشتاز و پیشگام در آن، در جشن عید فطر از جوایز عام و خاص بهره مند خواهد شد. پس جشن عید فطر همان جشن اطاعت و پیروی از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و تلاش برای همانندی و هم شکلی با آنان است که اسوه‌های الهی برای زندگی در دنیا هستند.
عرضه اعمال به اهل بیت(ع)
از آیات قرآنی به دست می‌آید که اعمال هر انسانی به چهارده معصوم(ع) عرضه می‌شود و آنان هماره در حال مشاهده کارها و اعمالی هستند که بشر انجام می‌دهد. این اعمال هر چه باشد از اعمال باطنی چون ایمان یا اعمال ظاهری یعنی هر چه به لفظ و عمل در آید، توسط پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مشاهده می‌شود. خداوند در آیه 105 سوره توبه می‌فرماید: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ اى پیامبر به مردم بگو: اعمال و وظایف خود را انجام دهید و بدانید که خدا و رسولش و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بینند

این سین در آیه به معنای سین تحقیق و تاکید است نه تسویف؛ زیرا خداوند هم اکنون که عملی انجام می‌شودرا می‌بیند نه اینکه در آینده خواهد دید؛ همچنین پیامبر(ص) و مومنان که بر اساس آیات قرآن و روایات تفسیری، امیرمومنان علی(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت هستند، این اعمال را مشاهده می‌کنند.
حضرت امام صادق(ع) دراین باره فرمودند: تمام اعمال نیک و بد مردم هر روز صبح به پیامبر اکرم (ص) عرضه مى‏شود، بنابراین مراقب باشید».( کلینى، محمدبن یعقوب، کافی، ج ‏
۱، ص ۲۱۹، کتاب الحجهًْ، باب عرض الاعمال على النبى و الائمة،.)
عبدالله بن ابان مى‏گوید: به حضرت رضا (ع)، عرض کردم که براى من و خانواده‏ام دعایى کنید. حضرت فرمودند: مگر من دعا نمى‏کنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه مى‏شود؛ لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا مى‏کنم

عبدالله مى‏گوید این حرف امام براى من تعجب‌آور بود که اعمال ما هر روز و شب بر امام عرضه می‌شود. ایشان وقتى متوجه تعجب من شدند خطاب به من فرمودند: آیا کتاب خداوند عزوجل را نمى‏خوانى آنجا که مى‏فرماید: «و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون»؟

و در ادامه فرمودند: به خدا سوگند در این آیه مراد از مؤمنون على (ع) است.( همان، ج۱، ص ‏۲۱۹، ح‏ 4) از آنجا که همه ائمه (ع) به منزله نفس واحد هستند و همه آنها یک نور هستند، لذا هر حکمى که در مورد یکى از آنها ثابت‏شود در مورد بقیّه هم ثابت‏ خواهد شد. 
روزى امام صادق (ع) خطاب به اصحاب و افرادى که در مجلس آن حضرت حضور داشتند فرمودند: چرا رسول خدا(ص) را از خود مى‏رنجانید؟ شخصى از حضرت سؤال کرد: ما چگونه رسول‏خدا (ص)را ناراحت مى‏کنیم؟

حضرت صادق (ع) فرمودند: مگر نمى‏دانید که کلیه اعمال شما بر رسول ‏خدا(ص) عرضه مى‏شود، پس اگر معصیتى در اعمال شما مشاهده کند باعث ناراحتى و رنجش خاطر او خواهد شد، پس با اعمال بدتان پیامبراکرم (ص) را ناراحت نکنید، بلکه سعى کنید با اعمال خوبتان او را خوشحال و مسرور سازید.( همان، ج ۱، ص ‏۲۱۹، ح ۳)

البته این مشاهده ،خاص زمان حیات دنیوی آنان نیست؛ بلکه آنان پس از مرگ نیز مشاهده‌کننده اعمال ما هستند؛ زیرا خداوند شهیدان را زنده و جاودان معرفی می‌کند و به طریق اولی می‌بایست این زنده بودن را به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نسبت داد که آنان شاهد شاهدان هستند.(نساء، آیه 41)
 از امام صادق (ع) در این باره بصراحت در باره نظر افکندن ابا عبدالله الحسین (ع) به زوارش می‌فرماید: حسین بن علی نزد پروردگارش بوده و زائرانش را مشاهده می­کند و آنان را شناخته و برایشان استغفار می‌کند .( حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج
۱۴، ص ۷۳، باب تأکید استحباب زیارة الحسین، ح ۱۹۵۰۸، مؤسسه آل البیت، قم)
مفاد آیات7 و 18 تا 21 سوره مطففین و عرضه اعمال به مقربان که آن را مشاهده می‌کنند، نیز تایید دیگری بر این است که آنان اعمال ما را مشاهده می‌کنندجایزه ماه رمضان و روزه داری، پیروی واطاعت از امامان(ع) است.به این معنا که هر که بتواند پیروی و اطاعت خود را بهتر به نمایش گذارد از آثار و برکات بهتری برخوردار خواهد شد.
عید فطر جشن موفقیت کسانی است که توانستند در آزمون رمضان موفق شوند و خود را پیرو ائمه کنند و از برکات همراهی با ایشان سود برند.  به سخن دیگر، عید فطر روز جایزه گرفتن کسانی است که توانستند در صراط مستقیم با بهره‌گیری از الگوهای الهی خود را به حبیب خدا نزدیک سازند و محبت او را به دست آورند

انواع فطرت فطرت در تعبیرات دانشمندان بر دو گونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد از رسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، بى ‏درنگ به این حقیقت منتقل می‏شود که ‏محال است، این نظام و اسرار شگفت ‏انگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏ «عقل فطرى‏» بدون نیاز به استاد و معلم به مقصود می‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد که از آن تعبیر به «فطرت دل‏» می‏شود، که تفسیر فطرى بودن دین با این ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر می‏رسد

و منظور از آن این است که انسان وقتى به ‏اعماق جانش می‏نگرد، نور حق را می‏بیند، و ندایى را با گوش دل می‏شنود، ندایى که ‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى ‏نظیر هستى دعوت می‏کند، که گاهى از آن تعبیر به ‏«درک وجدانى‏» می‏شود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را می‏بیند، بدون‏ مقدمه و استدلال به زیبایى آن پى می‏برد و از آن لذت می‏برد.

 «عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله جهاد اکبر و خودسازى در ماه رمضان، انسان را به مقامى می‏رساند که ‏پرده ‏هاى جهل، هواپرستى و خرافات و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏ برداشته می‏شود، و انسان مسلمان در این هنگام به فط‏رت ناب خود که از درون ذات ‏وجودش می‏جوشد بازمی‏گردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما و حق نما است؛ همان‏ پیامبر باطن که اگر از اسارت زنجیره اى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کامل ‏و دقیق انسان به سوى کمالات است. و به طور روشن موجب سعادت انسان می‏گردد

هرگاه انسان در پرتو فیوضات و برکات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجه‏ رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.

جالب این که در آیه مذکور، دین «قیم‏» و استوار و به عبارت دیگرخالص و ناب، آن دینى است که با فطرت بى ‏آلایش و سالم آمیخته شده باشد. فطرى‏ بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیت‏هاى تاریخى که نشان می‏دهد، در میان هر ملتى ‏درهر دوره ‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان‏که شواهد باستان ‏شناسى و آثار وعلائم به جا مانده از دورههاى قبل از تاریخ بیان کننده این ‏واقعیت است.

مطالعات روانى و اکتشافات روان‏ کاوى در ابعاد روح انسان نیزشاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روان‏شناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ‏ابعاد چهارگانه روح معرفى می‏کنند که عبارتند از حس دانایى، حس زیبایى، حس‏ نیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى بر فطرى بودن دین است.
شاهد دیگر بر واقعیت فطرى بودن دین حق، «ناکامى تبلیغات ضد مذهبى‏» است، که‏ در همه جاى دنیا مشاهده می‏شود، فروپاشى شوروى و کمونیسم درعصر حاضر یکى از نمونه ‏هاى آن است. و هم چنین تجربیات شخصى در سختى ‏ها و رنج‏ها شاهد دیگر بر توجه انسان به خواست ‏فطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، که در قرآن در آیات گوناگونى به این‏ مطلب اشاره شده است.
این بحث را با چند گفتار از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) پایان مى‏بریم: در حدیث معروفى از پیامبراکرم(ص) مى‏خوانیم فرمود:
کل مولود یولد على‏الفطرة حتى لیکون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه؛  هر نوزادى بر فطرت اسلام و دین خالى از شرک آفریده شده است، و رنگ‏هایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى است‏ که از طریق پدر و مادر به آنها انتقال مى‏یابد.» و امیرمومنان در ضمن گفتارى ‏مى‏فرماید: «فبعث فیهم رسله، و واترالیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته؛

 خداوند رسولان خود را به سوى انسان‏ها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرى ‏ماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را از آنها مطالبه کند.» نتیجه این که‏ نباید فطرت را که همانند آیینه خدانما و حق‏جو، در درون، ما را راهنمایى مى‏کند، و آیین حق را نشان مى‏دهد به باد فراموشى بسپاریم، بلکه باید در پرتو جهاد اکبر به ویژه در ماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا از این پیامبر و چراغ ‏فروزان درون بهره ‏مند گردیم.

                        عید سعید فطر؛ روز پاداش

عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بیشمار وارد شده

مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده

على(ع) در یکى از اعیاد فطر خطبه‏ اى خوانده ‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده‏ اند.

اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مى‏گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و نا امید مى‏گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت‏ به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت ‏برین،

اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه‏ دار داده مى‏شود این است که فرشته ‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگوید: «هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته ‏تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید

خطب على ع یوم الفطر فقال: ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فى مصلاکم و وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم، رجوعکم الى منازلکم فى الجنه. عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فى آخر یوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون

 عارف وارسته ملکى تبریزى درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند،

نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند و نیز آنان را وعده و مژده داده که هر نیازى به او آرند، بر آورد و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمى‏برند

روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده ‏اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن، و آغاز خوردن و آشامیدن است پس از مدتى از نخوردن و نیاشامیدن. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار مى‏نامند و از این رو است که پس از اتمام روز و هنگامى که مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏شود انسان افطار مى‏کند یعنى اجازه خوردن پس از امساک از خوردن به او داده مى‏شود.

پاداش های عید فطر خداوند برای روزه داران پاداش های خاصی در نظر گرفته که ارتباط تنگاتنگی با مسئله بازگشت به فطرت دارد. در آیات قرآن تنها در یک مورد سخن از عید به میان آمده است؛ هر چند که در موارد دیگر از جشن ها و روزهای شاد دیگری چون یوم الزینه در داستان ابراهیم(ع) و یا حتی جمع شدن ساحران در داستان موسی(ع) به نام یوم الحشر سخن گفته شده ولی تنها در یک مورد است که سخن از عید است. خداوند در داستان حضرت عیسی(ع) و خواسته حواریون وی می فرماید:قَالَ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَیۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَکُونُ لَنَا عِیدٗا لِّأَوَّلِنَا وَ ءَاخِرِنَا وَ ءَایَةٗ مِّنکَۖ وَ ٱرۡزُقۡنَا وَ أَنتَ خَیۡرُ ٱلرَّازِقِینَ  114مائده

 

پس آنگاه عیسى دو دست دعا              چنین بازبرداشت پیش خدا

 که پروردگارا کنون روى مهر        غذایى به ما دِهْ ، ز نیلى سپهر

  که این روز بر ما  و اخلاف ما      شود نیک عیدى به دور قضا

 بگردد به ما حجتى آشکار       که رزاق برتر، توئى کردگار

در داستان حضرت ابراهیم(ع) و پرندگان این نکته مورد تأکید قرار گرفته که انسان به طور طبیعی در دنیا موجودی حس گر است و راه اطمینان به امور عقلی محض و یا امور فرامادی تنها تجسم یابی و نوعی تحقق حسی است. از این رو آن حضرت(ع) از خداوند می خواهد که ایمان وی به رستاخیز را با معاد جسمانی پرندگان در همین دنیا نشان دهد و آن پرندگان را از مرگ و نیستی به زندگی عود دهد. در حقیقت معاد را به شکل عود و بازگشت مادی در همین دنیا وسیله اطمینان به ایمان قلبی او قرار دهد

یاران حضرت عیسی(ع) نیز خواهان دیدن نوعی معاد و عید بودن تا بتوانند با درک حسی، اطمینان به باورهای خویش نسبت به معاد و غذاهای بهشتی و آسمانی را افزایش دهند. از این رو خداوند نسبت به مسئله حساسیت خاصی ایجاد می کند، زیرا دیدن امور اخروی در دنیا و حسی نمودن آن به معنای دو چیز بیش تر نخواهد بود یا عذاب الهی است و یا این که عنایت خاصی که جز عذاب چیزی را با خود همراه نخواهد داشت. لذا خداوند یاران وی را تهدید می کند که با دیدن حسی امری غیر حسی باید ایمان خویش را چنان تقویت کنند که هیچ کفر و شرکی در آن راه نیابد وگرنه به عذاب سخت در دنیا و آخرت گرفتار خواهند شد.
به هر حال این مسئله و خواسته اتفاق می افتد تا یاران آن حضرت(ع) به عید و بازگشت کمال به خدا و معاد برسند. از اینرو عید ایشان عید بازگشت به فطرت معادگرا و آخرت جوی بوده است. در روز عید مسلمانان در عید فطر باید این نکات مورد توجه قرار گیرد که خداوند درهای توبه و بازگشت و مغفرت وجود و رحمت و مانند آن را گشوده و دوباره فرصت دست یابی به شرافت و کرامت را فراهم آورده است.

بنابراین لازم است همانند کسی عمل کنند که تازه زاده شده و هیچ گناهی نکرده و در دام وسوسه و الهام شیطانی نیفتاده اند. برای روزه داران موفق و سربلند از آزمون سخت دوره فشرده عملی روزه، پاداش های خاصی نیز در نظر گرفته شده که عبارتند از: آمرزش گناهان (احزاب 53)، اجر و پاداش عظیم (احزاب 53) و بهشت جاودان و میوه های فراوان و خوردنی ها و زندگی دلپسند در آخرت با همه فواید و بهره های آن (توبه 111 و 112 و نیز حاقه 22 تا 42)

  عید فطر؛ روز آزادی وجایزه * آیت الله جوادی آملی
آزادی، جائزه خدای سبحان به بندگان در عید سعید فطر
… نماز عید فطر در حقیقت دریافت جائزه یک ماهه است. فضیلت عید فطر، شب عید فطر، روز عید فطر کمتر از فضیلت قدر نیست. اینکه می گویند: من در روز عید به این فکرم که حاصل رنج 30 روزه را بدهم و ساغر بگیرم، همین است. وجود مبارک رسول گرامی (ص) در آخرین جمعه ماه شعبان یا روز دیگری از روزهای پایانی ماه شعبان عظمت و جلال و شکوه ماه مبارک رمضان را ذکر کرده.

فرمود: ماه مبارک رمضان فوائد فراوانی دارد که از برجسته‌ترین آنها آزادی شماست. انسان وقتی یک گناهی انجام می دهد؛ چه حقّ خدا، چه حقّ مردم را ضایع کرده باشد، بدهکار است. اگر کسی ظلمی کرد به حکم خدا، یا به خلق خدا؛ بدهکار است. دوّم آن است که: بدهکار باید دِینش را اداء کند؛ و چون مدیون است و بدهکار است و دِین را اداء نکرده، باید گرو بدهد.
سوّم آن است که در مسائل مالی اگر کسی بدهکار بود، خانه را گرو می‌دهد، و مانند آن. ولی اگر کسی گناه کرد، خود او را گرو می گیرند!! اینکه می بینید بعضی ها می گویند: من هر چه می خواهم جلوی زبانم را بگیرم، نمی توانم؛ این بیچاره درست می گوید، چون او را گرفتند! وقتی او را گرفتند، می گویند هر چه ما گفتیم تو باید انجام بدهی.

فرمود: مردم! شما نه معصومید و نه عادل؛ چون گناه دارید، یا حقُّ الله دارید، یا حقُّ النّاس دارید، بدهکارید. وقتی بدهکار شدید، خود شما را شیطان گرو می گیرد! اِنَّ اَنفُسَکُمْ مَرهُونَهٌ بِذُنُوبِکُم (1)؛ آزاد نیستید. بیایید ماه مبارک رمضان خودتان را آزاد کنید. این راه هدایت رسول خدا (ص) در پایان ماه شعبان.
سوخت و سوز انسان گنهکار در آتش اعمال خویش
وقتی وارد این ماه شدیم، پشت سر هم می بینید در دعای شب، در دعای روز، در دعای سحر می خواهد: اَنْ تَفُکَّ، اَنْ تَفُکَّ؛ خدایا! من را آزاد کن. اَنْ تَفُکَّ رَقَبَتِی(2)، من در آتش دارم می سوزم.
نوآوری های دین در تفهیم معارف غیر دسترس بشری
پیامبر آمده برای 4 کار؛ یَتلُو عَلِیکُمْ آیاتِنا، ؛ یُعَلِّمُکُمُ الکِتاب، ؛ وَ الحِکمَه، ؛ وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تُکونُوا تَعلَمُونَ (5). کار چهارم پیامبر این است که ما یک حرف تازه داریم،
باطن مسموم گناهان نزد متخلّقان به اخلاق الهی
پس قبل از آمدن ماه مبارک رمضان به ما گفتند: شما بسته اید، خودتان را آزاد کنید. جلوی زبانتان را بگیرید، جلوی چشمتان را بگیرید. خیلی ها می دانند ربا خوردن پایانش دیوانگی است، امّا می گویند: هر چه ما می خواهیم نگیریم نمی‌توانیم؛ حالا یا قرض الحسنه نده یا اگر می دهی، قرض الحسنه را حفظ کن.
ضرورت حفظ دستاوردهای ماه مبارک رمضان
پس روز عید فطر، روز آزادی است. یعنی در تمام این مدّت شب و روز ما تلاش و کوشش کردیم که چشممان، گوشمان و زبانمان را مواظب باشیم، غذایمان را مواظب باشیم؛ این آزادی را حفظ بکنیم. اگر إن شآءَ الله این آزادی را حفظ کردیم، عید ما می شود « عید فطر». امّا اگر خدای ناکرده برگشتیم به همین حالت قبلی، همان جهنّمی است که ما به همراه خودمان داریم. خیلی ها در سوخت و سوزند، ولی چون سرگرمند احساس نمی کنند! می بینید در اثر جوانی یا در اثر ثروت یا در اثر مقام انسان فِی سکرَتِهِمْ یَعمَهُون (10)، مستانه زندگی می کند.
« ماه رمضان » آغاز سال اهل سیر و سلوک؛ و « عید فطر » موسم جائزه گرفتن
، برای همین است. ماه شعبان پایان سال است؛ آنهائی که سال مالی دارند، درآمدشان، هزینه شان مشخص است. امّا آنهائی که در سیر و سلوک کار می‌کنند، سال مالی شان، سال اخلاقی شان، سال اعتقادی شان اوّل ماه مبارک رمضان است. مسأله اقتصاد و تجارت و درس و بحث که نیست، مسأله طهارت روح است. مسأله طهارت روح سال می خواهد؛ اوّل سال اوّل ماه رمضان است.

لطف بی نظیر خدای سبحان به بندگان
در دعای وداع ماه رمضان وجود مبارک حضرت سجاد (ع)عرض کرد: خدایا! تو یک کاری دادی که احدی در عالم نمی کند؛ و آن این است که همه چیز را دادی، یک؛ مردم را هم به داد و ستد و خرید و فروش دعوت کردی، دو؛ خودت شدی مشتری، سه؛ آگهی مزایده هم می زنی، چهار؛ اماآگهی مزایده را فروشنده می زند، نه مشتری!! این بیان نورانی امام سجاد است در دعای وداع ماه مبارک رمضان: وَ اَنتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السُّوم (13)؛ « سُوم » یعنی داد و ستد.

اینکه می گویند مداخله کردن در سُوم برادر مؤمن مکروه است، عرض کرد: خدایا! تو وارد معامله شدی و در همه معامله ها هم آگهی مزایده می زنی، می گوئی: من بیشتر می خرم. به همه ما می گوید: من 10 برابر می خرم: مَنْ جآءَ بِالحَسَنَه فَلَهُ عَشرُ اَمثالِهَا (14)

ماه مبارک رمضان یک چنین ماهی است که انسان را خرد مدار و عدل محور می کند، روز عید فطر یک چنین جایی است، شب عید فطر یک چنین جایی است! همه ما موظّفیم از اینجا که فارغ شدیم، یک چند دقیقه ای با خدای خود خلوت بکنیم. این طهارت را، این پاکی را حفظ بکنیم؛ آنوقت نه بیراهه می رویم، نه راه کسی را می بندیم؛ همیشه راحتیم، چون آزادیم و چه نعمتی بهتر از آزادی است؟!

بنابراین ما بدانیم که ماه مبارک رمضان ماه آزادی است؛ مالک چشمیم، مالک گوشیم، مالک مالیم، مالک زبانیم، زن و بچه ما در منزل از ما راحتند، همسایه از ما راحت است، دوستان از ما راحتند؛ نه بدی می گوییم، نه بدی می خواهیم. این خاصیت ماه مبارک رمضان است.
(1) بحار الأنوار/ 93/ 357 ـ با اندکی اختلاف (2) مَن لا یَحضُرُه الفَقیه/ 2/ 161 (5) بقره/ 151 (10) حجر/ آیة 72 ((13) الصحیفه السّجادیه/ دعای 45 (14) انعام/
۱۶۰

زکات فطره ، متمّم ( روزه ) و ( زکات )
از «زکات فطر» غفلت نکنیم که واجب است؛ هم متمّم روزه است، هم متمّم زکات ! اگر کسی در زکات مالی او نقصی بود، زکات فطر تتمیم می کند؛ اگر در روزه او نقصی بود، زکات فطر ترمیم می کند؛ حتماً باید این کار انجام بشود. مرحوم ابن طاوس می گوید: اگر قبل از نماز دادید، فطر است؛ و گرنه صدقه است! یا اگر قبل از ظهر دادید، فطر است و اگر بعد از ظهر دادید، صدقه است. سعی کنیم حتماً این کار را تا ظهر انجام بدهیم.
افطار کردن در روز عید فطر با قصد قربت، به منزله بهره مندی از ثواب روزه گرفتن عبادت است و این عبادت بدون قصد قربت حاصل نمی شود. روزه گرفتن در روز عید حرام است، چرا یک کاری بکنیم که ثواب نبریم؟! همان طوری که روزه می گیریم، قربهً الی الله، چون خدا گفت؛ امروز افطار می کنیم، قربهً الی الله، چون او گفت! بنابراین اگر کسی اول روز فطر افطار کرد که گذشت؛ اگر افطار نکرد، همان طوری که روزه می گیرید به قصد قربت تا ثواب ببرید

لزوم افطار نمودن در روز عید فطر با تربت حضرت سیّد الشهداء (ع)
حالا با چه افطار بکنیم؟ با تربت افطار می کنید که جمع بین ( فطرت ) و ( رحمت ) باشد. آدم می تواند همین کاری که انجام می دهد، صبغه عبادی پیدا کند، تقرّبش را هم به خاندان عصمت و طهارت تضمین بکند و رو به راه بشود که با تربت افطار بکنید.
تجلی احوال قیامت در دعای روز عید فطر
بعد از یک چنین اعالمی، انسان می خواهد به حضور ذات أقدس اله برود با بار سنگین ! دعائی که ابن طاوس در اقبالش نقل می کند، می گوید: آن روز مگر می شود آدم عادی برود به پیشگاه خدای سبحان و سالم بماند؟! این دعا را ایشان از مشایخش نقل کرده که از بعضی از نواب خاص وجود مبارک ولی عصر، بقیّه الله خواستم دعاهای ماه مبارک رمضان را به من نشان بده، ایشان کتابی که جلد قرمز داشت به من داد، این کتاب را باز کردم، دعای عید فطر این بود که خدایا ! اللّهمّ انّی توجّهت الیک بمحمّد (ص) امامی و علیّ (ع) خلفی و یمینی و الائمه عن یساری (7).

در طلیعه دعا این است که خدایا! من با این اسکورت دارم می آیم، غیر از این چاره ندارم ! پیشاپیشم وجود مبارک پیامبر (ص)، طرف راست و پشت سر من علی بن أبیطالب، طرف چپ من ائمه معصومین؛ من در پناه اینها در این قلعه دارم می آیم ! آن کسی که امروز به و لایه علیّ بن أبیطالب حصنی معتقد بود، می تواند این دعا را بخواند، فردا هم راحت است ! با این نماز عید فطرها، با این زکات فطرها، با این روزه گرفتن ها باید حل بشود !

 

مرکز باز پروری رمضان

رمضان، در حقیقت به عنوان یک مرکز بازپروری عمل می کند. از این رو کارکردی چون توبه و بلکه بالاتر از آن دارد و خداوند برای کسانی که در این دوره بازپروری در مرکز رمضان شرکت کرده اند جوایز ارزنده و هدایای نفیس در نظر گرفته است که مهم ترین آن تولد دوباره است.

اگر هر ساله در بهار طبیعت، با باران های رحمت و انوار گرم خورشید، زمین دوباره زنده می شود، در بهار قرآن است که باران رحمت و خورشید گرم مغفرت بر مومنان و مسلمان می تابد و جان های مرده انسان ها به واسطه گناه و خطا، دوباره زنده می شود و جوانه می زند و حیات تازه ای می یابد

براساس آن چه از نیایش های عید فطر برمی آید، آرمان و آرزوی مسلمانان آن است که با روزه رمضان و کسب تقوا در مسیری گام بردارند که عنایات و توجهات الهی آنان را دربرگیرد و به تبع رسول الله(ص) از همه آن چه خیر است، بهره مند شده و از هرچه شر و پلشتی است در امان مانند و به نوعی عصمت دست یابند که از راه علم و عمل صالح به دست می آید.
مسلمانان و مومنان در اندیشه این هستند تا با عنایات الهی جزو بندگان صالح و مخلص قرار گیرند. مقام صالحان و مخلصان مقاماتی عالی است که در سوره فاتحه الکتاب مطرح شده و در تفسیر آن، آیاتی دیگر نیز آمده است. تکرار شبانه روزی این آیات در همه نمازها برای آن است که به عنوان دغدغه اصلی مومنان و مسلمانان مطرح شود. انعامی که از این طریق در دنیا و آخرت به انسان می رسد، همان عبودیت ربوبی است

درخواست قرار گرفتن در مسیر بندگان مخلص می تواند به دو مقام اشاره داشته باشد که به نظر می رسد مراد همان مقام ملخص (به فتح لام) می باشد که مقام انسان کامل است. مسلمانان و مومنان، از خداوند می خواهند تا در پناهی قرار گیرند که مخلصان در آن قرار گرفتند و از آن جا که پناه مخلصان، همان مقام عصمت است، مومنان نیز خواهان رسیدن به این مقام هستند.
مومنان با این شیوه نیایش می کوشند تا آرمان های بلند خویش در طول زندگی را بیان کنند. هرچند که این گونه نیایش ها از سوی معصومان (ع) مطرح شده است ولی اگر خوب دقت شود معلوم می شود که آنان با این شیوه آموزشی، می کوشند تا آن را به عنوان دغدغه اصلی قرار دهند. مومنان و مسلمانان در طول ماه رمضان به سبب عنایات خاص می توانند از قرآن هدایت گر نازل شده در ماه رمضان، نزول فرشتگان، شب های قدری که سرنوشت ساز است بهره مند شوند.
در رمضان است که با این باران های آسمانی و میوه های معنوی، دل های مرده زنده می شود و مسیر کمالی را می یابد و از زنگارهایی که در طول سال بر جان ها نشسته است، رها می گردد. برای آن که بتوانیم در جشن عیدفطر سربلند و مفتخر باشیم، در طول ماه رمضان، از همه این فرصت ها به خوبی بهره گیریم و در در مسیر زندگی واقعی به دور از هواهای نفسانی گام برداریم.

نکته ای که باید همواره مورد توجه همگان قرار گیرد، آن است که پس از موفقیت در آزمون رمضانی لازم است از زندگی دوباره متولد شده خود به درستی بهره گیریم و از این فرصتی که خداوند به ما بخشده سود کنیم تا پس از مرگ خوهان بازگشت به دنیا و جبران نشویم تا حسرت و اندوه بر دل های ما نماند.

 

اعمال روز عید فطر: ۲رکعت نماز عید دادن زکات فطر کفاره روزه

عید فطر داراى اعمال و عباداتى است که در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز آمده . از سخنان معصومین(ع) چنین مستفاد می ‏شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.

و در قنوت نماز عید مى‏خوانیم: «اللهم انی اسئلک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون»
بارالها! به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى از تو مى‏خواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى و از هر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مى‏طلبم آنچه بندگان شایسته‏ات از تو خواستند و به تو پناه مى‏برم از آنچه بندگان خالصت‏به تو پناه بردند.
در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده:
اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فى یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب الیک فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى

پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشایى آنچه در پنهان و آشکارا گناه کردیم ...

خداوندا! در این روز عید فطرمان که براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى که مرتکب شده‏ایم و هر کار بدى که کرده‏ایم و هر نیت ناشایسته‏اى که در ضمیرمان نقش بسته است ‏به سوى تو باز مى‏گردیم و توبه مى‏کنیم، توبه‏اى که در آن بازگشت ‏به گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد. بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت ‏به سویت و توبه از گناهان عطا فرما.»

روز عید فطر و اجتماع با شکوه مردم در این روز را که می‌توان مبارزه با استکبار و طاغوت بر شمرد. مفهوم والای تکبیر شعار الله اکبری است که در ایران اسلامی استکبار جهانی را در هم شکست و به زانو در آورد. عید فطر روز گرفتن اجرت و پاداش یک ماه روزه داری و آمرزش است. روز عید فطر روز مزد و عیدی گرفتن از درگاه الهی و سربلند بیرون آمدن از سی روز روزه داری است.

خوشا به حال آنان که دم از غیبت و تهمت فرو بستند و با دل دریایی خویش بذر محبت و برادری وحدت پاشیدند و شیطان را به غل و زنجیر کشیدند. خوشا به حال آنان که دل از دنیا بریدند و داغ حسرت بر دل دنیا خواهان گذاشته و با معبود خویش به پهنه معنویت پیوستند و روح اعمال خویش را با اخلاص و دلسپاری به رب العالمین در ساحل رهایی با آرامش دل پهلو گرفته و رهایی یک عمر از آ‌لودگی نفس را که هدیه الهی روزه است رهاورد رمضان خود قرار دادند.

چگونه اعیاد را گرامی داریم؟

اعیاد مذهبی و ملی چون عید قربان و فطر و غدیر و نوروز و دیگر مناسبت های مهم چون خجسته زادروز امامان معصوم(ع) و شخصیت های بزرگ بلکه حتی میلاد خودمان، مناسبت های مهمی است که هر کسی می کوشد تا به شکلی این روزها را گرامی بدارد. اما مشکلی که وجود دارد اینکه نمی داند چگونه این مناسبت را گرامی بدارد؟ زیرا همواره این ترس هست که از موازین شرعی و عرفی بیرون رفته و مسأله گرامیداشت را لوث کند.

برخی گمان می کنند که برگزاری مراسم عزاداری بسیار آسان تر است؛ چراکه محدودیت ها و حال و هوای عزاداری اجازه نمی دهد تا خارج از شرع و عرف عمل شود. اما محدودیت های عزاداری نیز می تواند مسیر عزاداری را تغییر دهد و باید با مراجعه به آموزه های اسلامی و ارائه الگوهای رفتاری در دو حوزه اعیاد و عزاداری، بدرستی از این ظرفیت ها برای مقاصد اسلامی و انسانی استفاده شود. فرهنگ رفتاری متناسب با آموزه های قرآنی می تواند این فرصت را برای جامعه اسلامی ایجاد کند.
یکی از اصطلاحات مشهور در آموزه های اسلامی که برگرفته از آیات قرآنی است، عید و ایام الله است. برخی ها آن را به معنای موسم و هر روزی که در آن اجتماعی و یا یادبودی از صاحب فضیلت بوده باشد، دانسته اند، برای آنکه در هر سالی آن واقعه و حادثه، با فرح و سرور مجددی عود می کند. عید نوروز که بازگشت طبیعت به همان زیبایی و طراوت پیشین خود است، از سوی ایرانیان گرامی داشته می شود؛ چراکه هر ساله با بازگشت خود فرح و شادی و سرور را به انسان بازمی گرداند و طبیعت سرد و مرده زمستان با گرما و زندگی بهاری جان تازه ای به خود میگیرد.

اعیاد در میان ملل بزرگ و فرهنگها
از دیرباز در همه ملت های بزرگ و فرهنگی جهان، اعیاد، جشن گرفته می شد. از جمله در زمان حضرت ابراهیم(ع) عیدی داشتند که در آن روز بتان را گرامی می داشتند. مفسران بر این باورند که روز بت شکنی حضرت ابراهیم(ع) روز عید بت پرستان بود. بت پرستان در هر سال روز خاصی را برای بت ها عید می گرفتند، غذاهایی در بت خانه حاضر کرده سپس دسته جمعی به بیرون شهر حرکت می کردند و در پایان روز باز می گشتند و به بت خانه می آمدند تا از آن غذاها که به اعتقادشان تبرک یافته بود بخورند. آنان به ابراهیم نیز پیشنهاد کردند او هم با آنها برود، ولی او به عذر بیماری با آنها نرفت. (انبیاء، آیه57 و آیات دیگر)
در مصر باستان نیز عید، برگزار و گرامی داشته می شد. در آیه 59 طه آمده که حضرت موسی(ع) روز موعد مبارزه با ساحران را
روز عید و یوم الزینه قرار داد و فرمود: و موعدکم یوم الزینه و أن یحشر الناس ضحی؛ گفت وعده گاه شما روز عید باشد که مردم نیمروز مجتمع شوند. علامه طباطبایی در ذیل آیه آورده از سیاق آیه برمی آید که روز زینت در میان مصریان روزی بوده که همچون روز عید خود را زینت می کردند و بازارها را آذین می بستند

عید برای ملت ها حتی مؤمنان امری مبارک و میمون بوده . از این رو حتی حواریون حضرت عیسی(ع) خواهان آن بودند که عیدی خاص برای خودشان داشته باشند؛ چنانکه یهودیان برای خود اعیادی داشتند که از آن به ایام الله یاد می کردند؛ چرا که خداوند به حضرت موسی(ع) و یهودیان فرمان داده بود تا روزهای خاص را به عنوان ایام الله بزرگ دارند که از جمله این ایام الله و اعیاد، روز نجات ملت یهود از دست فرعون و گذر از دریا بود.(ابراهیم، 5)
حضرت عیسی(ع) در برابر درخواست انصار و حواریون خود، از خداوند خواست تا سفره ای آسمانی برای آنان فراهم آورد تا ایشان از آن بخورند و آن روز را به عنوان عید گرامی دارند:
اللهم ربنا أنزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا .....
بنابراین، در اقوام و ملل گذشته حتی میان کفار و بت پرستان، عید به عنوان روزهای خاص گرامی داشته می شد؛ چرا که آن روز را زمانی مقدس و مهم می دانستند که حادثه و رخدادی بزرگ پدید آمده و سرنوشت آن ملت و قوم را تحت تأثیر خود قرار بود.

هر چند که همه روزها روز خداست، همان طور که همه جان ها از خداست، ولی برخی از روزها همانند برخی از جان ها از ویژگی خاصی برخوردار است که خداوند به خود نسبت می دهد از جمله روزهایی که تجلی قدرت و یا حکمت خداوند است مانند همان جان و روح خاصی که به انسان داده شده و خداوند آن را به خود نسبت می دهد. (حجر92؛ ص، 27)

البته کفار روزهایی که مؤمنان آن را بزرگ و گرامی می دارند، بی ارزش می دانند؛ زیرا از نظر فرهنگی و فکری با هم در تقابل هستند (جاثیه، 41) مؤمنان نیز می بایست توجه داشته باشند که با حضور خود در جشن های کفار آن را گرامی ندارند. از این رو به مؤمنان فرمان می دهد در آن جشن ها و اعیاد به سبب آنکه از اعیاد باطل است شرکت نداشته باشند. (فرقان، 27)

اعیاد در اسلام
در روایات است که خداوند در روز قیامت چهار عید را زینت دهد. امام رضا(ع) می فرماید: اذا کان یوم القیامه رفت اربعه ایام الی الله کما زف العروس الی خدرها قیل: ما هذه الایام قال: یوم الجمعه و یوم الاضحی و یوم الفطر یوم الغدیر و ان یوم الغدیر بین الاضحی و الفطر و الجمعه کالقمر بین الکواکب؛ حضرت رضا(ع) فرمود: هنگامی که روز قیامت برپا شود، چهار روز را زینت می دهند. همان طور که عروس را آرایش می کنند، گفته شد: این چهار روز کدام ایام هستند؟ فرمود: روز عید قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدیر، اما روز غدیر در بین اضحی و فطر و روز جمعه مانند ماه در بین ستارگان است. (مسند امام رضا(ع)، ج 2، ص 81)

به هر حال، عید و ایام الله در آموزه های قرآنی و روایی بسیار مورد توجه و تاکید است و برخلاف کسانی که معتقدند که نمی بایست این روزها را گرامی داشت، از آیات و روایات به دست می آید که گرامی داشت این ایام در برخی از موارد لازم و در برخی موارد مستحب یا جایز است. از جمله چهارعیدی که معروف و مشهور است. البته روز میلاد پیامبر(ص) و یا چهارده معصوم(ع) و نیز روزهای مهم دیگری که مومنان به موفقیت های بزرگ رسیده اند می بایست به عنوان ایام الله و عیدگرامی داشته شود.

فلسفه اعیاد اسلامی
چهار عید در اسلام به طور رسمى وجود دارد که عبارتند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه و عید فطر.

عید قربان جشن ایثار و فداکارى است، و مسلمان در این رابطه به خویشتن باز مى‏گردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى ‏رسیده ‏یا نه. آنگونه که ابراهیم خلیل (ع) قهرمان توحید رسید، و حسین ع آن را در کربلا تکمیل کرد.

 عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان‏ با ژرف ‏اندیشى به خویشتن مى‏نگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیار مهم رهبرى، صحیح بوده یا نه؟ که در بینش اسلام ناب، مسئله بسیار عمیقى است، و از ارکان‏ زیربنایى نظام اسلام است، که اگر او نباشد هیچ یک از مفاهیم اسلام، ارزش و اصالت ‏خود را نمى‏توانند نشان دهند. اعیادی چون نیمه شعبان و عید غدیر در روایات از ایام سرور و زینت دانسته شده. و هو یوم الزینه فمن تزین لیوم الغدیر غفرالله له کل خطیئه عملها صغیره و کبیره و بعث الله الیه ملائکه یکتبون له الحسنات و یرفعون الدرجات الی قابل منک ذلک الیوم فان مات مات شهیدا و ان عاش عاش سعیدا؛ غدیر روز زینت است، هرکس روز غدیر، خود را زینت کند خداوند گناهان او را می آمرزد و فرشتگان را مبعوث می کند تا برای او حسنات بنویسند و درجات او را بالا برند و اگر در آن سال بمیرد شهید مرده است و اگر زنده بماند خوشبخت می شود. (مسند امام رضا(ع) ج2، ص 81)

عید فطر بازگشت ‏به خویشتن است که نقش اساسى در پیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و براستى که برقرارى اتحاد و یک ‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ‏ترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد. ولى آیا مى‏دانید که اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگر تکمیل نخواهد شد. اگر چنین عیدى در زندگى انسان تحقق یابد همه روز، روز عید است؛  ‏امیرمومنان على(ع) فرمود: انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، و کل ‏یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)

امروزتنها عید کسانى است که روزه آنها در پیشگاه ‏خدا پذیرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى ‏که گناه نکنى روز عید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را از سرچشمه وحى گرفته‏ بود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، از آن حضرت پرسید: «بهترین کار در ماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2) ورع و پرهیزکارى از آن چه خداوند حرام نموده ‏مى ‏باشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت ‏به فطرت پاک توحیدى‏.»

نحوه گرامی داشت ایام الله
پس زینت و آراستن به بهترین جامه ها و زر و زیور، عفو و گذشت از دیگران، انجام کارهای نیک و خیر و احسان از همه انواع و اقسام آن چون طعام، شیرینی و دید و بازدید و عفو و گذشت و شادی و سرور ایجادکردن، صلوات فرستادن و عطا و بخشش کردن از جمله کارهای نیکی است که می توان در این روزها انجام داد

در برخی روایات از روزه گرفتن در اعیاد نیز سخن به میان آمده که البته این روزه گرفتن در دو روز عید فطر و قربان حرام است ولی در روزهای دیگر از ایام الله و اعیاد، مستحب دانسته شده . از امام صادق(ع) سؤال می شود: در این روز ما چه باید بکنیم؟ آن حضرت(ع) گفت: آن روز را برای سپاس و ستایش خدا روزه بدار، در حالی که خداوند هر لحظه سزاوار سپاسگزاری است، همان طور که پیامبران اوصیاء خود را امر می کردند که در آن روز که وصی نصب می شود روزه دار باشند و آن روز را عید بگیرند و هر کس در آن روز روزه بگیرد بهتر از عمل شصت سال است.
دید و بازدید و تبریک گفتن به یکدیگر و نیز تبریک گفتن به معصومان(ع) از جمله کارهایی است که می توان انجام داد. به این منظور رفتن به عتبات عالیات آن حضرات(ع) در هر جا و حتی مزار امامزادگان، نیک و خوب است تا این روز را به آنان تبریک بگوییم. البته با توجه به اینکه هدف از اعیاد، همان گرامی داشت و زنده نگه داشتن حادثه و رخداد عظیم در تاریخ یک ملت و امت است تا ضمن شکرگزاری از آن عبرت گرفته و آن را الگوی خود قرار دهند، سخنرانی درباره آن روز و یادآوری داستان ها و خاطرات و نیز تحلیل و تبیین آن حوادث خیلی مهم و اساسی است

زیرا نمی بایست شادی و فرح، ما را از اصل فلسفه عید یعنی تعظیم شعائر الهی و یادآوری ایام الله مانند خاطره رهایی از ظلم و ستم های فرعونی و بیدادهای شاهنشاهی یا ولایت شیطانی باز دارد. باید با جشن ها، یاد آن روزهای سخت را زنده کنیم و بدانیم که خداوند ما را از ظلمات بیداد جاهلی و نظام ولایت شیطانی به ولایت علوی رسانیده است. بعثت پیامبر(ص) یا نصب ولایت علی(ع) از جمله روزهای زرینی است که ما را به حقیقت بزرگ رهنمون می سازد تا هرگز به دوران جاهلی یا ولایت شیطانی برنگردیم.
خداوند همان گونه که از حضور در جشن ها و اعیاد کافران و مشرکان باز می دارد و حضور و مشارکت در آن را نهی می کند، زیرا فرح و شادی آنان نوعی ابتذال و فراموشی حقیقت نورانی زندگی و رفتن به ولایت شیطانی است، همچنین هرگونه رفتاری که فلسفه اعیاد را متزلزل می کند و یا به دست فراموشی می سپارد جایز نمی شمارد. بنابراین، هرگونه رفتاری که برخلاف فلسفه عید و جشن است نمی بایست صورت گیرد. پس ارتکاب محرمات و حتی مکروهات برای گرامی داشت اعیاد جایز نیست و نمی بایست شادی و خوشحالی به فرح ابتذالی تبدیل شود، چرا که خداوند کسانی را که به شادی افراطی و مبتذل حتی در قالب تعظیم ایام الله رو می آورند دوست نمی دارد (قصص، آیه 67)
امیرمؤمنان علی(ع) درباره چگونگی عید گرفتن در روز عید فطر می فرماید: ألا و ان هذا الیوم یوم جعله الله لکم عیدا و جعلکم له اهلا، فاذکروا الله یذکرکم و ادعوه یستجب لکم؛ امروز (عید فطر) روزی است که خداوند آن را برای شما عید قرارداد و شما را نیز شایسته آن ساخت؛ پس به یاد خدا باشید تا او نیز به یاد شما باشد و او را بخوانید تا خواسته هایتان را اجابت کند. (من لایحضره الفقیه، ج1، ص715)

و در جایی دیگر می فرماید: انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه؛ امروز (عید فطر) تنها عید کسی است که خداوند روزه اش را پذیرفته و شب زنده داری اش را سپاس گزارده است. (نهج البلاغه ح824) از «سوید بن عفله» نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شدم و دیدم که نزد حضرت نان گندم و خطیفه (نان شیرمال) و ملبنه (حلوا شکری) است. پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! حضرت فرمود: «انما هذا عید من غفرله»؛ این عید کسی است که آمرزیده شده. (بحارالانوار، ج40، ص623)

 

  پیامکی :

وداع با ماه مبارک رمضان

پروردگارمن ! ماه مبارک رمضان برای ما، ماهی شایسته ستایش بود ماهی که با ما صحبت های نیکو داشت و به ما سود بسیار که از جهانیان سنگین تر و گرانمایه تر بود رسانید

در هنگام وداع ماه مبارک رمضان سخت اندوهناک و دلتنگیم چنانکه گویی از عزیزترین کسان خود وداع می کنیم بار فراقش بر ما سنگین و سفرش از دنیای ما، ما را به کدورتی عمیق درمی افکند همواره او را یاد کنیم و گوییم: درود بر تو ای ماهی که به نام مقدس الهی نام برده شده ای

درود بر تو ای ماه مسرّت و ای عید سعید اولیای خدا، سلام بر تو ای دوست نازنین ای بهترین وقتی که در میان اوقات یافتیم و ای شریف ترین ماه که طی ساعت ها و روزها ما را دریافته ای درود بر تو ای ماهی که آرزوهای ما را به هدف نزدیک ساختی و اعمال ما را در فروغ خویش روشن داشتی

http://m5736z.blog.ir/post/fetr
دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان (آیت‌الله مجتبی تهرانی)

امام سجاد(ع) برای وداع با این ماه دعایی دارد معنای دیگر السلام علیک یعنی خداحافظ در محاورات عربی، چه بسا در آداب شرعیه ما هم این‏طور باشد؛ هنگام ورود و خروج و وداع؛ سلام می‏کنند

خداحافظ ای ماه بزرگ خدا
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ الْأَعْظَمَ  خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا
!
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ» خداحافظ ای بزرگ‏ترین همراه از میان زمان‏ها و اوقات؛ و بهترین ماه‏ها در ایّام و ساعات

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ» خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛ یعنی امیدمان این بود که ماه رمضان بیاید و بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و گرفتاری‏هایمان را برطرف کنیم
خداحافظ ای ماهی که اعمال نیک در تو منتشر شد؛ واقعاً هم همین بود که هر کسی در حد خودش اعمال صالح انجام می‏داد

دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان

دوری تو برایم سخت است، ای مونس من

«السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً» خداحافظ ای همراه من که ارزش تو بالا بود و اکنون که می‏روی دلم را به درد می‏آوری. فراق تو برای من بسیار دردناک است وَ أَفْجَعَ فِرَاقُهُ مَفْقُوداً فراق تو بسیار دردناک است

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ» خداحافظ ای مونس من، که وقتی آمدی من را خوشحال ‏کردی، «وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَی» و اکنون که می‏روی، من را به وحشت می‏اندازی، که بدون تو چه کنم. آن موقع خوشحال شدم، اما الآن چه؟ از دوری تو هراسانم

دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان

خداحافظ ای ماه آزادی از دوزخ
السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَهُ بِکَ  خداحافظ ای ماهی که تعداد آزادشده‏گان از آتش جهنم در تو زیاد شد
ای خدا! آیا می‏شود که امشب ما هم یکی از این آزاد شده ‏ها باشیم؟ سعادتمند شد کسی که حریم احترام تو را رعایت کرد

السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ وَ أَسْتَرَکَ لِأَنْوَاعِ الْعُیُوبِ  خداحافظ ای ماهی که گناهان را پاک کردی و محو نمودی و همه عیب‏ها را، هر چه که بود، پوشاندی
السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ  خداحافظ ای ماه! چ‏قدر برای گناه‏کاران طولانی بودی و چ‏قدر برای مؤمنین عظمت داشتی
!

دعای امام سجاد(ع) در وداع با ماه رمضان

خوشا به حال کسانی که استفاده کردند! خوشا به حال کسانی که قدر این زمان را دانستند! و توانستند گره ‏هایشان را باز کنند! چه گره ‏های دنیایی، چه اخروی
السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیَّامُ خداحافظ اى ماهى که هیچ ماه دیگری از تو برتر نیست

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ
»  خداحافظ اى ماهى که تا تو بودى، امن و سلامت بود. «السَّلَامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ خداحافظ اى ماهی که نه در همنشینی با تو ناراحتی وجود داشت و نه بدی و ناپسندی در حضور تو بود

السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» ماهم در بعضی موارد برای خداحافظی می‏گوییم به سلامت! خوش آمدی! حضرت می‏فرمایند: ای ماه رمضان خداحافظ و به سلامت
!
همان‏گونه که تو بر ما با برکات فراوان و سلامتی فرود آمدی و ناپاکی‏های گناه را از ما زدودی و ما را از خطاها شست و شو دادی!

خداحافظ ای ماه مبارک! خداحافظ شب قدر

السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» خداحافظ و درود بر تو و شب قدر که از هزار ماه برتر است

السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیْکَ وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیْکَ.» خداحافظ که تا بودی، مشتاق آن بودیم که بیشتر بمانی و اکنون که می‏روی، دل‏هایمان برای دیدار دوباره ‏ات پَر می‏کشد

السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَکَاتِکَ سُلِبْنَاهُ» خداحافظ و درود بر تو و درود بر فضل و کرمت که از آن محروم گشتیم و برکات گذشته ‏ات را از کف دادیم
اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی شَرَّفْتَنَا بِهِ» خداوندا ما «اهلِ» این ماه بودیم و تو ما را به آن شرافت بخشیدی و با آن، بر سر ما منّت گذاشتی
! ...

خداحافظ ای ماه مبارک! خداحافظ شب قدر

خدایا! تو کوتاهی ما را جبران کن
خدایا اگر ما کوتاه آمدیم، تو کوتاهی ‏های ما را نادیده بگیر! اگر ما کوتاه آمدیم، ما را به این کوتاهی‏ ها مؤاخذه نکن! ما را با این کوتاهی‏ ها از برکات و غفران خود در این ساعات محروم نساز
!

بیا به آن‏هایی که محبت داری و لطف و مرحمت کردی، ما را دست خالی از سر این سفره رد نکن! یک طوری نشود که ما از سر این سفره استفاده نکرده، بلند شویم و برویم
بیا و در این مهمانی خود که برای ما برپا کرده بودی، مثل بقیه که از آنها پذیرایی کرده ‏ای از ما هم پذیرایی کن
!

خداحافظ ای ماه مبارک! خداحافظ شب قدر

حاشا به کرمت یا الله
جملات عجیبی است که از امام(ع) نقل شده و همه بر عظمت این ماه دلالت می‏کند

روایتی از امام صادق (ع: مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ اگر کسی در ماه رمضان مورد غفران قرار نگیرد، بعید است که بعد از این ماه مشمول لطف و رحمت خدا قرار گیرد

بیایید از این ساعات استفاده کنیم. خدایا! مگر می‏شود که ما را دست خالی برگردانی؟
!
مگر می‏شود کسی را دعوت کنی و او را بر سر سفره بنشانی و به او غذا ندهی؟! حاشا به کرمت یا الله!...
تدارک نقص‌ها در وداع با شهر ضیافت

در ماه مبارک رمضان، عده‌ای ارباب فضیلت بودند؛ از شب‌ها و روزهای این ماه استفاده کردند و بارشان را بستند وقتی به پایان ضیافت الهی می‌رسند، خداحافظی‌های سنگین آنها با ماه رمضان جگرسوز است

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و عید اولیائه ماه رمضانی که گذشت، دیگر بر نمی‌گردد؛ ماه بعدی که می‌آید، ماه رمضان دیگری است. روایتش را مرحوم شیخ حر عاملی در باب محاسبه نفس و جهاد با نفس بیان کرده اند (وسائل الشیعه، ج‏16، ص94)
ایشان می‌گویند: «روزی که می‌آید به آدم می‌گوید من دیگر تکرار نمی‌شوم؛ خیال نکنی که فردا من هستم! فردا یک روز دیگری است؛ من می‌روم و دیگر هم به دنیا بر نمی‌گردم؛ مواظب باش بهره‌ات را از من ببری

تدارک نقص‌ها در وداع با شهر ضیافت

اللَّهُمَّ فَلَکَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ
...
خدایا ما تو را حمد می‌کنیم درکار تو که نقصی نیست؛ تو را فقط باید ستود تو ماه طهور را قرار دادی؛ شهر صیام را قرار دادی؛ انبیاء را فرستادی؛ همه راه‌ها را باز کردی؛ ملائکه ات را آماده، و شیاطین را در غل و زنجیر کردی؛ من کوتاهی کردم و از این ماه بهره مند نشدم

حالا که بهره مند نشده‌ام، هم اقرار به بدی‌های خودم دارم و هم اعتراف به تضییع الطاف تو. بدی کردم و تضییع کردم حق تو را؛ حالا در مقابل این اسائه و اضائه ما چه داریم؟

قلب ما با ندامت پیوند خورده است؛ پشیمان هستیم؛ خوشحال و بی ‏تفاوت نیستیم که شهر الطهور تمام شد. عده‌ای پاک و موحد شدند؛ خداشناس شدند؛ امام ‏شناس شدند و مقام ولایت الهیه را یافتند و به آن راه پیدا کردند؛ اما ما دست خالی هستیم

شایسته است در وداع، نفس خود را محاسبه کنیم

ببینیم آیا ایمان به خدا و رسول و کتاب او و حجج او و روز واپسین از مقامات دین افزوده شده یا خیر؟ و اخلاق او که ناشی از معارف مذکوره بوده، چگونه است؟

و آیا بیم و امید و صبر و زهد و تجرد برای ذکر خدا و فکری که او را به انس با خداوند مانوس سازد و معرفتی که او را به محبت دنبال شده به رضا و توکل و تسلیم و توحید برساند، فراهم شده یا خیر؟ و به طور کلی آیا شهر رمضان و اعمال آن در او تاثیری نموده است یا کماکان به حالی که قبلا بوده، باقی مانده ؟

و نیز در افعال خود و حرکات جوارح خود حساب کند که آیا به حال خود مانده، یا در مراقبت احکام خدای تعالی افزایش یافته؟ مبادا از این زمان، بهره نگرفته و متضرر باشیم که رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس ماه رمضان بر او بگذرد و آمرزیده نشود، خدا او را نیامرزد (المراقبات میرزا جواد آقاملکی تبریزی ص318)

مبادا در بین قافله های خودسازی، دیگران گوی سبقت را برده باشند

امام مجتبی(ع): خداوند ماه رمضان را به منزله میدان مسابقه ای برای بندگان خود قرار داد تا در این ماه به اطاعت و جلب رضایت او با یکدیگر به مسابقه بپردازند
پس در این ماه عده ای مسابقه را بردند و گروهی عقب مانده و بی بهره ماندند (اسرارالصلوه آقا ملکی تبریزی ص134)
حال اگر از نسیم دلنواز ماه الهی، هجرت از خواسته های خود به سوی مرضات الهی را بهره نگرفته باشیم، پس چه سود؟
اگر در شناخت حقوق الهی و اطاعت او و کسب ثواب، در جا زده و پسرفت کرده باشیم، چه سود؟
اگر در کسب معرفت و فهم دین و احکام مبتلابه در زندگی شخصی و اجتماعی خود و عمل به آنها، حرکت جدیدی پدیدار نشده باشد، پس چه سود؟
اگر در رفتار اجتماعی خود، اعم از رفتار خانوادگی، رفتار با زیردستان و رفتار با همسایگان تغییر مثبتی ایجاد نشده باشد، پس چه فایده؟
آیا با وجود این می توانیم معضلات را پشت سرگذاشته و به سوی اسلامی تر شدن جامعه، قدمی برداریم؟

http://m5736z.blog.ir/post/fetr

 

عید فطر؛ ماه پیروزى بر طاغوت نفس

1- واژه عید از ریشه عود و به معناى بازگشت و فطر از فطرت‏ و به معناى سرشت. در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون و شاگردان مخصوص او است، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص براى تکمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: آیا پروردگار تو مى‏ تواند غذایى از آسمان (مائده) براى ما بفرستد؟

عیسى(ع) از این تقاضا که بوى شک و تردید مى‏ داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود: از خدا بترسید اگر ایمان دارید ولى به زودى عیسى(ع) دریافت که‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاک ‏و سرشار از اطمینان و یقین گردد

از این رو به خدا عرض کرد: اللهم ربنا انزل ‏علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک خداوندا! مائده ‏اى از آسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه ‏اى از تو و از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده، مسیح (ع) آن را «عید» نامیده و مطابق روایات چون‏ مائده‏ در روز یکشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مى ‏دانند و تعطیل مى ‏کنند

2- عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است که در مسیرخودسازى، پیروز شده باشیم، و تحول عمیقى در ما پدیدار شده باشد.

 نتیجه این که در قرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازى است، مطرح شده است بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازى و بهسازى بنگریم

« عید سعید فطر » فصل جائزه یک ماه بندگی و انس با معارف ناب قرآن کریم و عترت طاهرین (علیهم السّلام) و موسم شکفتن بیداری و آشتی همیشگی با مبدأ ربوبی هستی به شمار می رود

شعف و سرور بندگان و مهمانان خدای حکیم در روز عید فطر به مواظبت از دستاوردهای ممتاز ماه خدا و استمرار مکارم اخلاق و فضائل حسنه ای است که محصول ضیافت الهی می باشد

3- (اعیاد اسلامیپس از انجام یک سری عبادات رسمی

در مراسم حج وقتی آن قبله و مطاف مورد تکریم قرار گرفت، اعمال خاصی را محرم انجام داد، روز دهم می شود عید

وجود مبارک امام سجاد (ع) شب عید فطر را تا صبح در مسجد احیاء می کرد می فرمود: کمتر از شب قدر نیست ! زیرا جائزه ها را روز عید عطا می کنند. 

عید فطر؛ یعنى بازگشت‏ به فطرت و سرشت

بازگشت از این نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طور صحیح برقرار است‏ یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و بر اثرحجاب‏هاى ‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در کلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏ شده ‏اند یا نه؟

که اگر چنین است ‏باید ابتداى نجات و آغاز پیروزى بر طاغوت نفس را در نماز عید فطر اعلام بدارند و جشن بگیرند

4- به عنوان این که : آن چه را در ماه‏ رمضان آموخته ‏اند و در راه خودسازى و بهسازى به کار برده ‏اند ابراز بدارند، با کلمات و حرکات، بلکه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعار آمیخته با شعور و فریاد برون و درون که: الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر و لله الحمد و الحمدلله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا؛ خدا بزرگتر از آن است که توصیف ‏گردد

معبودى جز خداى یکتا و بى‏ همتا نیست، و خدا بزرگتر از آن ‏است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطر آن که ما را در راستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکر او را که جمعیت ما و امت ما را برترین جمعیت و امت قرار داده

مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش‏ها و تقویت صبر و اراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداخته اند اینک جشن ‏مى گیرند که در راه پر دست‏ انداز جهاد اکبر، با گام‏هاى استوار عبور کرده ‏اند و به ‏مقصود رسیده ‏اند

5- چرا که براى انسان بازگشت ‏به خویشتن، فرا رسیدن بهار معنویت ‏است؛ مانند درختانى که پس از گذران زمستان سرد، به بهار رسیده ‏اند و در مسیرحرکت قرار گرفته ‏اند، به راستى چه عیدى شیرین ‏تر و چه پیروزى‏اى شکوهمندتر از بازگشت ‏به خویشتن، و پیروزى بر طاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.

اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خدا شناسى و دین را مسئله‏اى فطرى مى ‏شمرد

آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، در آیه 30 روم فَأَقِمۡ وَجۡهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفٗاۚ فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ لَا تَبۡدِیلَ لِخَلۡقِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِکَ ٱلدِّینُ ٱلۡقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگار کن، این فطرتى است که خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى در آفرینش خدا نیست.

تو با هرکه مؤمن بود بر خدا         به اسلام روآور اى مصطفى

ز آیین یزدان بکن پیروى             ز دین خداوند کن رهروى

 خدا آفریده بشر را چنین            که فطریست در او، نیاز به دین

 که در آفرینش ز یکتا خدا             نبودست تغییر هرگز روا

 همین است آیین بس استوار           ولى خلق بر غفلت خود دچار

6- این آیه با صراحت، ‏بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت و نهاد انسان مى باشد، و دستورهاى آن، همه و همه هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى ‏خواهد که آیین ناب اسلام آن را مى‏ خواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده

و اگر انسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید و دغدغه، راه‏ توحید و دستورهاى صحیح الهى را مى‏ پسندد و برمى‏ گزیند، معناى جهاد اکبر و مبارزه ‏بى ‏امان با طاغوت نفس این است که پرده‏ ها و حجاب‏ها و زنگارها را از روى فطرت پاک‏ برداریم و آن را پیروى کنیم.

7- فطر (شکافتن)، ایجاد و ابداع موجودات از نیستی به هستی را فطر می‌گویند

زیرا عالم عدم شکافته می‌شود و موجودات از نیستی به هستی می‌آ‌یند به همین جهت است که خداوند را فاطر می‌گویند؛ لاحمدالله فاطر السموات و الارض سپاس خدای را که آ‌ورنده‌ آسمان‌ها و زمین است. فطرت عبارت است از گرایش و استعداد ذاتی انسان برای شناخت و معرفت خداوند (مفردات)

و عید فطر روز بازگشت به فطرت است و ماه مبارک رمضان ابزاری است برای بازگشت. سفره خدا پهن است و گسترده برای همه انسان‌ها، همه میهمان خدایند که به فطرت خود بازگردند و لذا ماه مبارک رمضان را ماه توبه یعنی بازگشت از گناه و بازگشت به فطرت هم می‌گویند

8- پیامبر ص در خطبه شعبانیه می‌فرماید: "یا ایها الناس قد اقبل الیکم شهر الله" همه را دعوت می‌کند خداوند این عهد را گرفته؛ الست بربکم قالوا بلی (اعراف172) آیا من پروردگار شما نیستم. (آنها به زبان فطرت) گفتند: چرا! گواهی دادیم

تا در روز قیامت (رستاخیز) نگویند ما از آن غافل بودیم و اینکه در این ماه سفره گسترده رحمت الهی همه را دعوت می‌کند به بازگشت به فطرت و توبه: قیل سمی بذلک، لان کل انسان یعوذ فیه الی الله بالتوبه و الدعا و الرب یعود علیم بالمغفره و العطاء عید را که عید گویند، جهتش این است که هر انسان در روز عید با توبه، ندامت و دعا به سوی خداوند متعال بر می‌گردد و پروردگار عالم هم با آمرزش و عطا و بخشش به سوی بندگانش بر می‌گردد (روضه الواعظین ج 2 ص 352)

9- ماه توبه، ندامت و دعا و از طرفی ماه بخشش و مغفرت و عطا

ماه رسیدن بنده به پروردگارش و بالاخره ماه بازگشت به فطرت خویش است؛ فطرت الله التی فطر الناس علیها و این ماه را خداوند قرار داده که همه انسان‌ها به سوی او بیایند و زمینه بازگشت به فطرت را فراهم کرده تا در پایان ماه عید بگیرند

عید فطر عید بازگشت به فطرت و جدایی از طبیعت است، طبیعتی که خداوند تبارک و تعالی آن را سرمایه‌ای قرار داده تا ما بهره کافی از آن ببریم برای آخرت، افسوس که برخی در آن تفکر نکرده و یادشان رفته که مسافرند و باید بازگردند؛

روزها فکر من این است و همه شب سخنم        که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود      به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم

10- عید سعید فطر روز تولد دوباره انسان
عید فطر ، روز جشن است، جشن نزدیکی و قرب به بارگاه الهی،‌ جشنی که به مناسبت پایان یک ماه عبادت مخلصانه برگزار می‌شود

به راستی که عید فطر، روز بازگشت به فطرت، بازگشت به خدا، ‌اتصال به آسمان و عروج به عرش اعلی است. عید فطر نمادی از پرواز انسان به ملکوت معنویت است

مسلمانان روزه‌دار ماه مبارک رمضان را به روزه‌داری به پا داشته‌اند و از خوردن و آشامیدن و نیز بسیاری از کارهایی که مورد رضایت و خشنودی خداوند نباشد امتناع ورزیده‌اند

ماهی که امام سجاد (ع) در واپسین روزهای آن می‌فرمایند: درود بر تو مونسی که وقتی آمدی با ما انس گرفتی و اسباب سرور و شادی گشتی و وقتی از کنار ما رفتی در دل ما هراس انداختی و غمگین‌مان ساختی؛ درود بر تو همسایه و همنشینی که در کنار تو قلب‌ها نرم شد و گناهان کاهش یافت.

11- عید فطر، جشن فارغ التحصیلی

روز عید، روزی است که شرکت کنندگان در دوره آموزشی خودسازی و تزکیه نفس توانستند گام هایی بلند به سوی تقوا بردارند و خود را در معرض عنایات و توجهات خاص الهی قرار دهند

از این رو از سوی خداوند جشن فارغ التحصیلی و موفقیت در این دوره کوتاه مدت برگزار می شود و خداوند به اسما و نام های زیبا برای آنان ظهور و تجلی می کند

چنان که از دعاهای روز عید فطر به دست می آید، خداوند در این روز به نام های زیبا و نیکی چون عظمت، کبریایی، جود و جبروت، عفو و رحمت، تقوا و مغفرت ظهور می کند و خود را به مومنان نشان می دهد

زیرا مومنان در ماه رمضان، ضمن اطاعت از خدا و پیامبر (ص) گام های بلندی در حوزه شناخت و معرفت برداشته و تقرب بیشتری بخدا یافته و کمالاتی را در خود یافته اند که پیش از این در پس پرده های هواهای نفس و زنگارهای دل نهان بود و اجازه نورافشانی نمی داد

 

هنگامی که انسان در مسیر تقوا گام بر می دارد، نورهای الهی در دل وی می تابد و آن چه را در ذات و ماهیت او نهفته و نهان بوده آشکار می سازد و فعلیت می بخشد

این گونه است که در فضای برتر و بالاتر به مسایل می نگرد و عظمت و کبریایی الهی را درک می کند و می کوشد تا خود نیز این عظمت و بزرگی را در درونش آشکار سازد و در مسیر فراتر از زمین و مادیات گام بردارد و در فضایی برتر پرواز کند

خداوند در روز جشن فارغ التحصیلی، به نام جود و بخشش بر آنان تجلی می کند و هدایای آسمانی به ایشان می بخشد و تمامی زخم ها و شکستگی ها را به جبروت خویش می پوشاند و جبران می کند و همه شکست ها و دردهایی که به سبب خطا و گناه پدید آمده بود، باجود و بخشش خود جبران می کند

 

پیش از آن که مومنان، عفو و رحمت را در خود نشان دهند و نسبت به دیگران این گونه باشند، خداوند خود به عفو و رحمت بر آنان تجلی می کند و پیش از آن که مردم به تقوا برسند، خداوند به تقوا بر آنان تجلی می کند و مغفرت و پوشش خود را بر وجودشان می افکند و تا مقام انسانیت بالا می کشد

این که خداوند این روز را روز عید برای مسلمانانی قرار می دهد که توانستند در مقام تسلیم و اطاعت در برابر خدا و پیامبر (ص) خود را نشان دهند، به سبب آن است که خداوند می خواهد تا انسان را به زمانی بازگرداند که گویی اصلا گناه و خطایی نکرده و تازه از مادر زاده شده است

 

خداوند روز عید فطر را برای حضرت محمد(ص) به عنوان پیشوای اهل ایمان، روز ذخیره، شرف، کرامت و مزید معرفی می کند. به این معنا که هر گامی که مومنان و مسلمانان در مسیر تقرب الهی برمی دارند، ذخیره ای است تا آن حضرت(ص) در قیامت بتواند شفاعت خطاکاران را به عهده گیرد و آنان را به سوی بهشت بکشاند،

چنان که شرافت و کرامتی بر آن حضرت(ص) است تا به آن برهمه کائنات افتخار کند و بروز و ظهور شرافت انسانی را بر همه آنان نشان دهد. این گونه است که کرامت انسان بر دیگران نیز خودنمایی می کند.

خداوند در قرآن گزارش می کند که حواریون حضرت عیسی بن مریم(ع) از آن حضرت می خواهند تا مائده و غذایی از آسمان برای آنان فرو فرستد تا آن روز را عید خویش قرار دهند. به ای معنا که بتوانند به آن افتخار کنند، زیرا این گونه توانسته اند به مقام اطمینانی دست یابند که پیش از آن، بی بهره از آن بودند. اما عید مسلمانان در روزی است که مردم از مائده اطاعت و تسلیم بهره مند شده اند و با گام گذاشتن در مسیر تقوا توانسته اند از عنایات خاص الهی برخوردار گردند و با روزه گرفتن به خداوند تقرب جویند

از این جا می توان تفاوت دو عید را به خوبی به دست آورد. عید مسلمانان همواره در پس اطاعت و تسلیم در برابر خداوند است که از جمله مهم ترین جلوه های اطاعت و تسلیم در حج و قربانی کردن هواهای نفسانی در کنگره بزرگ اتفاق می افتد و یا در دوره رمضانی تحقق می یابد. این گونه است که اهل اسلام با اطاعت و تسلیم پیروزی خود را جشن می گیرند. این در حالی است که جشن نصارا برای خوردن است و حضرت عیسی بن مریم(ع) ناچار می شود بنا به درخواست های حواریون و ایجاد اطمینان و تثبیت آن، مائده ای را بخواهد.

12- عید فطر، فصل دوباره شکفتن و زایش

پس آن چیزی را که شرکت کنندگان در دوره آموزش فشرده کلاس رمضان از خداوند دریافت می کنند، زایش دوباره فطرت و تقواست

به این معنا که مدرک نهایی این کلاس برای انسان ها، بازگشت به فطرت پاک و سالم است و گویی انسان پس از یک ماه تمرین مداوم توانسته است زایش نویی را تجربه کند و مدرک بازتولد و میلاد مجدد را دریافت نماید. براین اساس روزه داران در روز عیدفطر به روزی بازمی گردند که در آن زاییده شده اند

این مطلب را می توان از واژه فطر نیز به دست آورد. واژه فطر شکفتن است. از این رو خداوند خود را فاطر آسمان و زمین معرفی می کند، چرا که خداوند آسمان و زمین را همانند غنچه ای شکوفا کرده است

روز عیدفطر به معنای روز شکفتن انسان و زایش دوباره اوست؛ زیرا کسی که یک ماه در کلاس فشرده عملی تقواسازی شرکت داشته، در روز عیدفطر با بازگشت دوباره به فطرت خود و زایش و شکوفایی مجدد، زندگی نوین خویش را جشن می گیرد و از این که توانسته است خود را دوباره پاک و پاکیزه گرداند، بر خود می بالد و مسرور و شادان می شود.


عید یعنی بازگشت به خویش

واژه عید از «عود» به معنای بازگشت است. درعید نوروز، دید و بازدید، صحرا رفتن و کوهنوردى، شادى و خنده‏ وجود دارد. اما کمی هم باید به خود برگردیم. عودِ به خود کنیم. چه مى‏توانم باشم و چه هستم. همین فکرها، راه را براى انسان باز مى‏کند
.
اگر در انسان تغییرى پیدا نشود، اگر استعدادهاى انسان شکوفا نشود و اگر انسان، گُل ندهد، این درخت از چرخه حیات بیرون خواهد افتاد. همان گونه که این درخت در راهى که خدا مى ‏خواهد مى‏ رود، من هم تصمیم بگیرم در راهى که خدا مى ‏خواهد، بروم؛ اینها همه درسهایى است که انسان در کنار جوى آب مى‏ نشیند، زیر درخت‏ هاى گُل مى ‏نشیند، استراحت مى ‏کند و مرور می کند. باید خودش دست خودش را هم بگیرد.

 

 

نظرات  (۱)

بسیار عالی بود امیدوارم مورد رحمت و بخشش خداوند قرار بگیریم و با مهدی زهرا(عج) این عید را جشن بگیریم . الهی آمین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">