پیام های کوتاه قرآنی (اعجاز، سیاست، مَثَل ها و ....)
ghuraan@
پیام رسان تلگرام . سروش و بله
بسم الله الرحمن الرحیم
روابط جنسی از نگاه قرآن کریم آثار روابط جنسی از منظر قرآن:
او خدایى است که (همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامى که با او آمیزش کرد، حملى سبک برداشت(اعراف ،۱۸۹) غریزه جنسی از غرایزی است که خدای متعال درانسان قرار داده است ؛این غریزه ،عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است .
قرآن کریم ، گرایش زن ومرد را به یکدیگر ،اقتضای ساختار آدمی ونخستین کالای زیبا وآراسته دنیوی به حساب آورده است:برای مردمان ،علاقه به خواستنی های گوناگون از جمله علاقه به زنان و..........آراسته شده است. » (آل عمران ،۱۴)
در این آیه واژه شهوت به کار رفته وچون این واژه به معنای خواسته شدید است می توان گفت علاقه به زن وفرزند شدید است(بهشتی ،۱۳۸۸،ص۱۸۴).در مجموعه آثار (ج،۱۹) شهید مطهری در مورد غریزه جنسی این گونه می گوید:
به هر حال از نظر اسلام علاقه جنسى نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلکه جزء خوى و خلق انبیاست. رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام، طبق آثار و روایات فراوان که رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در کمال صراحت اظهار مىکردهاند و برعکس، روش کسانى را که میل به رهبانیت پیدا مىکردند سخت تقبیح مىنمودند (ص۶۲۷)
قابل ذکر است که خدای متعال غرایز انسانی را برای اهدافی در راستای رشد فردی واجتماعی او در وجودش نهاده است از این رو نیز برای ارضای هر کدام ،رهنمود هایی نموده است که طغیان و یا افراط و تفریط در ارضای آنها ،علاوه بر عدم دستیابی به اهداف خلقت ،موجب عذاب الهی در دنیا و آخرت خواهد شد .
در مورد تجاوز در ارضای غریزه جنسی در سوره فرقان وعده عذاب خلد در جهنم را داده است :و زنا نمىکنند و هر کس چنین کند، مجازات سختى خواهد دید! ،عذاب او در قیامت مضاعف مىگردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند! (فرقان،۶۸ـ۶۷)
در سوره مؤمنون نیز کسانی را که از غیر راه شرعی ارضای غریزه جنسی خود نماید اورا متجاوز می نامد:وَ آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بىعفتى) حفظ مىکنند ،تنها آمیزش جنسى با همسران و کنیزانشان دارند، که در بهرهگیرى از آنان ملامت نمىشوند ،و کسانى که غیر از این طریق را طلب کنند، تجاوزگرند! (مؤمنون،۷ـ۵)
در قرآن ،کتاب فطرت وزندگی ، آیاتی در مورد آثاراستفاده درست وصحیح از غریزه جنسی بیان فرموده است؛ وبا دقت وتدبر ازاین به این آیات و قیاس با مکاتب دیگر مادی ،به اکمل واتمم بودن دستورات اسلام را نسبت به آنها روشن می شود.
با تدبر در آیات الهی می توان نکات ذیل را پیرامون روابط جنسی یافت :
۱) تمتع ولذت 2) زمان اختصاصی 3) موجب آرامش 4) لباس همسران 5) ثواب اخروی
الف ـ تمتع ولذت: و زنانى را که متعه مىکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید (نساء ،۲۴9)در این آیه خدای متعال کلمه « تمتع » را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت به معنای «بهره گیری وانتفاع » است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که امام صادق (ع)آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :
امام صادق فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با زنان نیست ؛ ، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام وشراب ،لذت نمی برند(کافی ج ۵،ص۳۲۰)خدای متعال خلقت زوج (همسر) را از نشانه های خود ، وآن را برای سود ونفع یکدیگر بیان داشته است:و از نشانههاى او این که همسرانى (زوج ) از جنس خودتان ،به نفع وسود شما آفرید(روم ،۲۰)
پیامبر اسلام (ص)لذت خود را از دنیا را بهره گیری از زنان می داند:پیامبر(ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج۲۰ص ۲۳) مارابل مورگان در کتاب «زن کامل» لذت جنسی را به این گونه بیان می کند :
از نظر فیزیکی ،نقطه اوج رابطه جنسی بزرگ ترین لذت و عظیم ترین آرامش در روی زمین است. بسیاری از پزشکان تحقیق کرده اندکه اوج این موقعیت بدن انسان را دوباره زنده و احیاء می کند و سلامتی فیزیکی را بدنبال دارد.چه زمانی عالی تر از این !هر دو ی آنها احساس می کنند که خواسته شان ارضاء و برآورده شده است (ص،۱۱۰)
ب ـ زمان اختصاصی: قرآن برای بهره گیری همسران از یکدیگر زمان اختصاصی قایل است ،و در این وقت خصوصی زن و مرد ،می بایستی دیگر افراد خانواده بدون اجازه وارد نشوند ،حتی اطفال ـ برای حفظ بهداشت جنسی کودک ـ نباید بدون اجازه ،در این اوقات خصوصی والدین وارد شود :اى کسانى که ایمان آوردهاید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند:
پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى که لباسهاى(معمولى) خود را بیرون مىآورید، و بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید. این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مىکند، و خداوند دانا و حکیم است! (نور ،۵۸)
در آیه بعدی استیذان و اجازه گرفتن فرزندان بالغ رادر این اوقات خصوصی والدین نیز متذکر می شود:و هنگامى که اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه که اشخاصى که پیش از آنان بودند اجازه مىگرفتند این چنین خداوند آیاتش را براى شما بیان مىکند، و خدا دانا و حکیم است! (نور،۵۹)
والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تذلل و ازهم پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد .این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.
شاید این سؤال در ذهن نقش ببند که چرا خدای متعال وحکیم در آیه دوم ،بر اجازه گرفتن فرزند بالغ ،در اوقات خصوصی والدین تذکر داده است ؟ آیا والدین به نکته ساده آگاهی ندارند که نیاز مند به تذکر بوده شاید پاسخ این باشدکه تذکرش برای اهمیت وارزش گذاری به وقت خصوصی داشتن والدین می باشند ، به گونه ای که حتی در سالیانی بعد ازازدواج که فرزند آنها بالغ شده است ، باز هم والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تزلزل واز پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد .
این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.
امام صادق(ع) این سه وقت را به عنوان «غرّة ،خلوة»(سهو،خلوت)بیان می دارند که دیگران برای ورود در این ساعات باید اجازه بگیرند :اى کسانى که ایمان آوردهاید! طیّبات را که خداوند براى شما حلال کرده است، حرام نکنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمىدارد. (مائده ،۸۷)
ج ـ موجب آرامش: در قرآن علت خلقت زوج (همسر ) را به عنوان آرامش بخش یکدیگربودن بیان فرموده است :
از نشانه های او ،این است که همسرانی (جفت هایی ) از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش بگیرید ،و بین شما ( زن و شوهر )مودّت و رحمت قرارداده است ؛ در این ، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند(روم ۲۱)
در آیه سوره روم خدای متعال علت خلقت زوج(همسر ) را کسب آرامش وجلب مودت ورحمت بیان نموده است ؛ولی در آیه ۱۸۷سوره اعراف ضمن بیان علت خلقت همسر را«کسب آرامش »،این آرامش را از همبستری با زوج خود (فَلَمَّا تَغَشَّئهَا) بیان کرده است :او خدایى است که (همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامى که با او آمیزش کرد، حملى سبک برداشت(اعراف ،۱۸۷)
انسان در حین کار و زندگی روز مره خستگی روحی و جسمی پیدا می کند و نیاز مند به تمدید قوا می باشد ، همان گونه که غذا و آب و خواب موجب تمدید نیرو می شود ؛غریزه جنسی نیز از غرایزی است که خالق برای کسب آرامش در وجود زن و مرد قرار داده است . امام سجاد(ع) در رساله حقوق خود زن را این گونه معرفی می نماید:
امّا حقّ همسرت این است که بدانى، به راستى خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار تو قرار داده و بایسته است که هر یک از شما [زن و شوهر] به سبب همسرش خداى را سپاس دارد و بداند که این ارزانى خدا بر اوست (تحف العقول،ص ۲۶۲)
عدم ارضای نیازهای جنسی ،عامل دیگری برای اختلاف زن و شوهر است .عدم توجه به نیاز های جنسی یکدیگر که به ناتوانی ، بی میلی یا سرد مزاجی فرد مربوط می شود ،با لطمه به روابط زن وشوهر ،افراد را دچار عصبانیت ودلسردی نسبت به همسر و زندگی میکند و به تدریج موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه ودر نهایت افسردگی می شود .
دـ لباس همسران: آمیزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهایى که روزه مىگیرید ، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید)(بقره،۱۸۷) در آیه فوق خدا ضمن نَسخ حُکم حُرمت همبستری در ماه رمضان ،جواز آن را در شب های ماه رمضان صادر نمودند ؛
و سپس تعبیری زیبا نسبت به چگونگی ارتباط زن وشوهر بیان می نماید ،که زیباترین ولطیف ترین تشبیه برای ارتباط زن وشوهر می باشد ، زن ومرد را لباس یکدیگر بیان می فرماید (هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ)
ه ـ ثواب اخروی: زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان که بخواهید، مىتوانید با آنها آمیزش کنید. و اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید! و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان، بشارت ده! (بقره ،۲۲۳)
علامه در تفسیر المیزان در ذیل این آیه « وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِکمُ» علاوه برفرزند صالح ، برپیش فرستادن عمل صالح نیز بیان می کند :بیانى که از نظر خواننده گذشت این احتمال را تایید مىکند که مراد از تقدیم براى خود از پیش فرستادن اعمال صالح است، براى روز قیامت، هم چنان که در جایى دیگر فرموده: (روزى که هر کسى به تماشاى آنچه از پیش فرستاده مىایستد.)
«سوره نبا آیه ۴۱» و نیز فرموده: (و آنچه را از پیش براى خود فرستادید، نزد خدایش مىیابید، که اگر خیر بود خیرتر شده، و اجرى عظیم دارد.)«سوره مزمل آیه ۲۰»آیه در وهله اول منظور از عمل خیر فرستادن، « فرزند صالح » می باشد که با انجام کارهای خیر موجب رشد روحی والدین در زمان حیات و ممات آنها خواهد شد ،ولی علاوه براین با توجه به مطالب علامه طباطبایی ،به خوبی می توان نتیجه ثواب و اجراخروی نیز گرفت.دین اسلام به این روابط با دید مثبت نگاه می کند و حتی به آن رنگ معنوی وعبادی می دهد .
و مفسر بزرگ آیت الله جوادی آملی برای این تعبیر زیبای قرآن خواصی به شرح زیر در تفسیر خود بیان داشته اند:
۱) لباس مانع از آسیب است . ازدواج هر چند اطفای غریزه را به همراه دارد ؛لیکن صبغه ملکوتی آن صیانت از گناه وحراست از نگاه آلوده است .
۲) لباس عیوب انسان را می پوشاند آبرو را حفظ می کند .زن ومرد و شوهر نیز باید عیوب هم را بپوشانند وآبروی اجتماعی یکدیگر را حفظ کنند .
۳) لباس ، انسان را از گرما وسرما و...حفظ می کند .زوجین نیز باید در حوادث تلخ وشیرین وگرم وسرد زندگی ،موجبات دلگرمی هم را فراهم کنند .
۴) میان لباس وکسی که آن را پوشیده رابطه ای تنگاتنگ وصمیمی است که بیگانه میان آن دو راه ندارد رابطه زوجین نیز باید چنین باشد تا بیگانه ای به درون زندگی آنان راه نیابد که به اسرارشان پی برده ،احیاناً فتنه گری کند.
۵) اعضای بدن با لباس در تماس است ولباس از تماس مستقیم آنها با بیرون ممانعت می کند .
۶) لباس مایه آرامش انسان است . زن و شوهر نیز موجب آرامش یکدیگر ند .قرآن از شب ،هم «لباس » تعبیر کرده است : وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ لِبَاسًا(نبأ،۱۰) وهم به سکونت وآرامش (هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الَّیْلَ لِتَسْکُنُواْ فِیه)(یونس ،۶۷)این دوتعبیردر باره زوجین نیز آمده است .
۷) لباس آرایه انسان است و به وی زینت می بخشد . زن و شوهر نیز باید زینت یکدیگر باشند . زن وشوهر کنار هم موقعیتی در خانواده و اجتماع پیدا می کنند که در گذشته آن را نداشته اند ، از این رو به آنها با احترام بیشتری برخورد می شود. (ص۴۶۱ـ۴۶۰).
در آیه فوق پس از ارتباط جنسی زن و شوهر ،خدای متعال لباس بودن این دو را مطرح می کند .به عبارت دیگر می توان از سیاق آیه نتیجه گرفت که از نتایج مؤثر و مثبت برقراری روابط جنسی ،لباس یکدیگر بودن می باشد ؛وتمامی خواص مطرح شده لباس،براثر ارتباط جنسی درست وصحیح زن وشوهر می باشد .
پس جمله:" وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ (از پیش براى خود بفرستید، و از خدا بترسید، و بدانید که روزى آنچه را کردهاید خواهید دید) « از نظر سیاق نظیر آیه:" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ، وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ( اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و هر فردى نگران عملى باشد که براى فردا از پیش مىفرستد، و از خدا بترسید، که خدا به آنچه مىکنید با خبر است) « سوره حشر آیه ۱۸» مىباشد. ( ترجمه المیزان، ج۲، ص: ۳۲۱)
اولیای دین در موارد متعدد از پاداش اخروی در روابط جنسی سخن می گفتند که تعجب افراد را بر می انگیخت .اولیای دین (ع) با معادل سازی پاداش روابط جنسی با برخی تکالیف دینی دشوار مانند جهاد ،ریزش گناهان وپاک شدن افراد ،به دنبال نگرش مثبت دینی به این رفتار در زن ومرد هستند که این امر باعث می شود آنان احساس مثبتی ازاین روابط داشته باشند و نشاط و لذت بیشتری برای آنها حاصل شود .
تقویت این نگرش ، مانع بروز احساس گناه در اثر روابط جنسی در زن و مرد است (سالاری فر، ص۴۸)
برای نمونه بعضی از این احادیث را درذیل آورده ایم :
امام صادق می فرمودند که پیامبر وارد بر خانه ام سلمه شد و استشمام بوی خوشی نمود و فرمود آیا خانم حولاء آمده است ،گفتند اواینجاست،اواز شوهرش شکایت دارد ، پس حولاء بیرون آمد و گفت پدر ومادرم فدای شما شود ،شوهرم از من اعراض می کند و به من توجه ندارد ،پس فرمود : برایش بیشتر به خودت برس ؛گفت من بهترین عطر ها را استفاده می کنم و باز به من توجه ندارد ، فرمود :شاید نمی دانند با روکردن به تو چقدر ثواب برایش هست پرسید : با روی نمودن به من چه ثوابی برای اوست ؟
پیامبر (ص) فرمودند : وقتی به تو نزدیک می شود دو ملک او را احاطه می کنند و مانند کسی است که در راه خدا شمشیر می زند ،پس وقتی نزدیکی می کند گناهانش می ریزد مانند ریزش برگ درختان پس وقتی غسل می کند ،از تمام گناهان پاک می شود (وسائلالشیعة ج : ۲۰ص : ۱۰۹)
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَیْسَ شَیْءٌ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِکَةُ إِلَّا الرِّهَانُ وَ مُلَاعَبَةُ الرَّجُلِ أَهْلَهُ
امام صادق(ع) می فرماید : ملائکه حاضرنمی شوند مگر در مسابقه اسب دوانی و وقتی مرد با همسرش ملاعبه وبازی می کند .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ارْمُوا وَ ارْکَبُوا وَ أَنْ تَرْمُوا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ تَرْکَبُوا ثُمَّ قَالَ کُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ إِلَّا فِی ثَلَاثٍ فِی تَأْدِیبِهِ الْفَرَسَ وَ رَمْیِهِ عَنِ الْقَوْسِ وَ مُلَاعَبَتِهِ امْرَأَتَهُ فَإ ِنَّهُنَّ حَقّ
پیامبر اسلام (ص) فرمودند : تیر اندازی کنید واسب سواری نمایید ،تیر اندازی در پیش من از اسب سواری محبوب تر است سپس فرمودند: هر کار لهو مؤمن باطل است مگر در سه کار تأدیب اسب ،و تیر رها کردن از کمان و ملاعبه و بازی با همسرش پس این ها حق می باشند ( وسائلالشیعه ج : ۲۰ ص : ۱۱۹)
منابع : قرآن وسایل الشیعه ج ۲۰ تحف العقول کافی ج ۵
مجموعه آثار شهید مطهری تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی ج ۹
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ج ۲ زن کامل تألف مارابل مورگان
آنچه زنان ومردان نمی دانند تألیف آلن وبارباراپیز منبع:تبیان
غریزهی جنسی
نیرومندترینِ غرایز در وجود آدمی است. آزادی در مسائل جنسی سبب شعلهور شدن شهوات به صورت حرص و آز میگردد. انسان به صورت فطری و از نظر روحی، طالب بینهایت آفریده شده است وقتی که خواستههای روحی در مسیر مادیات قرار گرفت، به هیچ حدی متوقف نمیشود و رسیدن به هر مرحلهای، میل و طلب مرحلهی دیگر را در او به وجود میآورد.
طغیان و شعلهور شدن شهوات و نفس اماره تنها معلول محرومیتها نیست بلکه پیروی، اطاعت و تسلیم مطلق شهوات بودن نیز سبب این طغیان میشود. اسلام برای پاسداری و نگهبانی از عفت زن و مرد و در حقیقت برای کنترل غریزهی جنسی و در عین حال رسیدن آن به آرامش، دو چیز را به عنوان راهحل معرفی میکند:
1. ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی که این امر با تسهیل دستورهای اسلام دربارهی ازدواج، توصیه و ترغیب به آن صورت گرفته است؛
2. جلوگیری از تهییج و تحریک آن.
دستور اسلام دربارهی حجاب برای همین امر است، البته غیر از حجاب، دستورهای دیگری نیز در کنار آن و علاوه بر آن آمده است. اما مهمترین دستور که بتوان آن را به عنوان یک تکلیف واجب به عموم جامعه سرایت داد، مسئلهی حجاب است که اثرات و برکات بیشتری نیز دارد؛
زیرا برخی از دستورهای کنترل شهوت برای کسانی سودمند است که بخواهند این غریزه را در خود تعدیل نمایند. اما حجاب اسلامی طبق بیان قرآن حتی برای کنترل آنها که در قلبشان بیماری هوس وجود دارد نیز فایده دارد.
اگر غریزهی جنسی دائماً در معرض تحریک و تهییج قرار گیرد، علاوه بر به خطر افتادن عفت افراد اجتماع و در نتیجه از بین رفتن کرامت انسانی و علاوه بر جلوگیری از رشد ارزشها و کمالات، عوارض وخیم دیگری نظیر بلوغ زودرس، پیری و فرسودگی دارد. یعنی اگر در جامعهای فضای بیحجابی و تحریک غلبه یابد بر فرض قدرتمند بودن افراد از اینکه غریزه آنها را به بیعفتی بکشاند- که آن هم جز در افراد نادر بسیار بعید است- باز هم افراد آن جامعه از سلامت کامل روحی و روانی و حتی جسمی برخوردار نخواهند بود. برای تبیین برتری دیدگاه اسلام لازم است تا دیدگاه سایرین در حل مسئلهی جنسی مورد بررسی قرار گیرد.
تفاوت دیدگاهها در راهحل مسئلهی جنسی
شهید مطهری در کتاب «اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب» به مقایسهی دیدگاه اسلام و غرب دربارهی غریزهی جنسی پرداخته و تفاوت 180 درجهای دیدگاه غرب در گذشته و امروز به این مسئله و علت آن را توضیح میدهد، ایشان بیان میدارد که «اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنای عام است. شامل آن عده از عادات و ملکات و روشهای بشری است که به غریزهی جنسی بستگی دارد
طبق بیان ایشان با وجود علتها و زمینههای مختلفی که جوامع و ادیان گذشته در دیدگاهشان دربارهی این موضوع داشتهاند اما یک طرز فکر عمومی بر غالب دنیای قدیم حاکم بود و آن هم پلید و قبیح دانستن زن و ازدواج با او بود و این در حالی است که از نظر اسلام علاقهی جنسی در بستر ازدواج نهتنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد بلکه جزو خلق و خوی انبیاست[3] و از نشانههای بارز وجود خداوند است.[4]
«این عقیده مطلقاً روح زن و مرد را به طور مساوی آشفته میسازد و کشمکش جانکاهی میان غریزهی طبیعی از یک طرف و عقیدهی مذهبی از طرف دیگر به وجود میآورد.ناراحتیهای روحی که عواقب وخیمی به بار میآورد همواره از کشمکش میان تمایلات طبیعی و تلقینات مخالف اجتماعی پیدا میشود
اخلاق جنسی همواره مهمترین بخشهای اخلاق بهشمار میرفته است. از نظر اسلام، روابط جنسی را فقط مصالح اجتماع حاضر یا نسل آینده محدود میکند و در این زمینه تدابیری اتخاذ کرده است که منجر به احساس محرومیت و ناکامی و سرکوب شدن این غریزه نگردد. اخلاق جنسی نوین در جوامع غیراسلامی بهخصوص غربی هیچ گونه محدودیت و ممنوعیت را در این موضوع نپذیرفته و قائل به آزادی کامل بشر در این عرصه است:
در حالی که مقتضای منطق و تعقل این است که با سنن و خرافاتی مبتنی بر پلیدی علاقهی جنسی مبارزه کنیم و در عین حال موجبات طغیان، عصیان و ناراحتی غریزه را به نام آزادی و پرورش آزادانه فراهم نکنیم.»
لزوم توجه به دیدگاه نوین و هوشیاری در برابر آن
استاد شهید در ضمن توضیح دیدگاه نوین غرب از جانب فروید، راسل و مانند آنها، به بیان اختلافها و تفاوت روشی آنها و نقد هر کدام میپردازند و این نکته را متذکر میگردند که چه بسا جوانانی که سرمایهی فکریشان وافی نیست که بخواهند به بررسی منطقی این مسائل بپردازند، تحت تأثیر شخصیت و شهرت صاحبان این افکار قرار گرفته و عقیده پیدا کنند که این سخنان صد در صد مطابق با منطق است
به نظر ما ضرورت دارد خوانندگان محترم را در جریان بگذاریم و آگاه کنیم که افکاری که در این زمینه از غرب برخاسته و جوانان ما تازه با الفبای آن آشنا شدهاند و احیاناً تحت عنوانهای مقدسی نظیر آزادی و مساوات، با جان و دل آنها را میپذیرند به کجا منتهی میشود. آخر این خط سیر کجاست؟ آیا اجتماع بشر قادر خواهد بود در این مسیر گام بردارد و راه خود را ادامه دهد؟ یا اینکه این کلاهی است که برای سر بشر خیلی بزرگ است. این راهی است که ادامه دادن آن جز فنای بشریت چیزی در بر ندارد.»
«پس از اعلام آزادی جنسی در غرب، شاهد بالا رفتن آمار بیماریهای روانی، جنونها، خودکشیها، جنایتها، دلهرهها و اضطرابها، یأس و بدبینیها، حسادتها و کینهها بودیم. در جامعهی امروز، جوانان به طور محسوسی از ازدواج شانه خالی میکنند.حاملگی و زاییدن و بچه بزرگ کردن به صورت امر منفوری برای زنان در آمده است.
زنان به ادارهی امر خانه کمتر علاقه نشان میدهند. جنگ اعصاب بیش از پیش رو به افزایش است. علاقهی پدر و مادرها و بهخصوص مادرها نسبت به فرزندان کاهش یافته است. زنِ دنیای امروز به ابتذال کشیده شده و هوسهای سطحی به جای عشق جانشین شده است.
طلاق افزایش یافته و تعداد فرزندان نامشروع و فاقد سرپرست رو به ازدیاد است و از آن طرف صمیمیت و وحدت میان زوجین بسیار نادر گشته است.» بنابراین جذابیتهای اولیه و ظاهری دیدگاه نوین، نباید ما را فریب دهد. از سوی دیگر رعایت دستورات اسلام موجب میشود تا ارضای صحیح غریزهی جنسی، کنترل و مدیریت آن ثمرات بسیاری برای فرد و جامعه داشته باشد که مهمترین آن پیدایی عشق است.
عشق و عفت
عشق یک استعداد عالی و طبیعی است که طبق گفتهی «ویل دورانت» در سرتاسر زندگی انسان از هر چیز جالبتر است. عشق قابل توصیه و تجویز نیست. شهید مطهری در کتاب«جاذبه و دافعه» و «اخلاق جنسی» و نیز در کتاب «مسئلهی حجاب» از زوایای مختلف و با مثالهای متعدد تفاوت عشق با شهوت و غریزهی جنسی را توضیح میدهد.
ایشان در کتاب «فطرت» به بررسی دیدگاهها دربارهی عشق مجازی و حقیقی نیز میپردازد. اما مطلب عمدهای که در اینجا هست، رابطهی عشق و عفت است. آیا عشق به مفهوم عالی و مفید خود در محیطهای به اصطلاح آزاد، بهتر رشد میکند یا عشق عالی همراه با عفت اجتماعی؟
محیطهای به اصطلاح آزاد، مانع پیدایش عشقهای سوزان و عمیق است بلکه فقط زمینه برای پیدایش هوسهای موقتی و هرزه شدن قلبها فراهم است. عشقی که فلاسفه و جامعهشناسان آن را محترم میشمارند، با فداکاری، از خود گذشتگی و سوز و گداز همراه است، هوشیار کننده است. قوای نفسانی را در یک نقطه متمرکز میکند. قوهی خیال را پروبال میدهد.
معشوق را آن چنان که میخواهد در ذهن خود رسم میکند نه آن چنان که هست. چنین عشقی خلاق و آفرینندهی نبوغها، هنرها، ابتکارها و افکار عالی است.
عشق اوج حیات و حد اعلای شور زندگی و معلم و مربی، الهام بخش و کیمیاست و کسی که تمام عمر از آن بینصیب باشد، لایق انسانیت نمیباشد. با این حال، عشقی که فلاسفه ذکر میکنند با عشقی که میان برخی از زوجین شکل میگیرد، تفاوتهایی دارد. عشق مورد نظر فلاسفه بیشتر جنبهی درونی دارد یعنی موضوع خارجی بهانهای برای جوشیدن روح از باطن خود است
معشوق را چنان که دوست دارد در خیالش میسازد و به ساختهی ذهنی خود خو میگیرد تا آنجا که خیال را بر وجود واقعی و خارجی محبوب ترجیح میدهد اما عشق میان زوجین مانند مورد قبل کنش و جذب و انجذاب دو روحِ دور از هم نیست که مشروط به هجران و فراق باشد بلکه مودّت و رحمت میان زوجین وحدت و یگانگی دو روح معاشر دست یافته به وصال است که بر اثر معاشرت دائم و اشتراک در سختیها، راحتیها، خوشیها و ناخوشیهای زندگی و انطباق یافتن روحیهی آنها با یکدیگر پدید میآید تا جایی که این صمیمیت حتی در دوران پیری که شهوت، خاموش است زوجین را سخت به یکدیگر پیوند میدهد.
عشق قابل احترام فلسفی از نوع ناآرامی و کشش و شور است ولی عشق میان زوجین به تعبیر قرآن از نوع آرامش و سکون است اما به هر حال هر دو نوع عشق گلهای با طراوتی هستند که فقط در اجتماعاتی که بر آنها عفاف و تقوا حکومت میکند، میرویند و میشکفند.
بنابراین، مسئلهی عفت تنها برای پاکی نسل نیست بلکه مسئلهی مهم دیگر ایجاد پاکترین و صمیمیترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده است. تأمین این هدف وقتی ممکن است که زوجین از هرگونه بهرهمندی از غیر همسر قانونی چشم بپوشند. مرد چشم به زن دیگر نداشته باشد و زن نیز درصدد تحریک و جلب توجه کسی جز شوهر خود نباشد و اینها یعنی همان دستور حجاب در اسلام.
حال که تا حدودی اهمیت مسئلهی حجاب و عفاف در روابط خانوادگی بیان شد، لازم است تا نگاه دقیقتری نیز به دستور اسلام دربارهی انواع و مراتب حجاب بیندازیم تا دچار این شبهه و سؤال نشویم که برخی میگویند ما خانمهای چادری را میشناسیم که اهل عفاف و پاکدامنی نیستند و یا آن برکات و آثاری که برای حجاب شمرده میشود در زندگی آنها وجود ندارد
در حقیقت پاسخ این است که برای تحقق کامل برکات حجاب میبایست فرد به تمام انواع آن پایبند باشد و حتی بستر اجتماعی مناسب نیز برای رسیدن به فواید همه جانبه لازم است.
کنترل و تعدیل غریزه جنسی
از منظر آیات و روایات چه راهکارهایی برای کنترل و تعدیل غریزه جنسی و عدم طغیان آن ارائه شده است. ؟ یکی از مسایل مهمی که انسان به ویژه جوانان با آن درگیرند، طغیان غریزه جنسی و خروج از مرز اعتدال است. پرواضح است که در صورت عدم تأمین این نیاز طبیعی، مشکلاتی برای انسان بروز و ظهور خواهدکرد.
بنابراین همزمان باید با روش های عقلانی و وحیانی به تأمین این نیاز طبیعی اقدام نمود و از طرفی با راهکارهای پیشگیرانه به تعدیل غریزه جنسی پرداخت که جنبه درمانی نیز دارد. در اینجا به اهم عوامل تعدیل غریزه جنسی از منظر آیات و روایات می پردازیم:
1- توجه به کرامت انسانی
یکی از عوامل مهم غلبه بر شهوت، شناخت شأن و منزلت خویش و احیای شخصیت معنوی است.امام علی(ع) می فرماید: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته» کسی که نفس را احترام کرد، شهوت در نظرش پست و کوچک می شود. (نهج البلاغه، حکمت441)
اگر کسی بداند که پیروی از شهوات و ارضای غریزه جنسی به صورت نادرست با آبروریزی و رسوایی همراه است، به طور قطع از انجام دادن کارهایی که به شخصیت او آسیب وارد می کند، خودداری می کند. امام علی(ع) می فرماید: کسی که شرافت ذاتی اش را بشناسد، خود را از پستی شهوت مصون می دارد. (غررالحکم و دررالکلم، ج5، ص438)
همچنین در این رابطه آن حضرت در کلامی دیگر می فرماید: کسی که بر نفس خود حاکم شد، شأن و منزلتش بالا گرفت و کسی که نفسش فرمان روای او شد، قدر و قیمتش کاسته شد. (مستدرک الوسایل، ج2، ص278) در این حدیث به صراحت به ناسازگاری تعالی روح و روان با آزادی کامل غرایز و شهوات تأکید شده است.
دلیلش هم آن است که در صورت طغیان غرایز و شهوات و غلبه آن بر سجایای اخلاقی و تعالی روح و روان، انسان ممکن است برای ارضای شهوت جنسی خود به انواع رذایل اخلاقی نظیر دروغ، تهمت، خیانت در امانت، عهدشکنی و جنایت و... دست بزند و به عزت نفس خویش آسیب برساند. امام علی(ع) در این خصوص چه زیبا فرموده اند: چه بسا لذت ناچیزی که آدمی را از نیل به درجات عالی انسانی بازمی دارد. (غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص548)
2- یاد مرگ
عامل دیگری که در غلبه بر شهوت و کنترل و تعدیل غریزه جنسی نقش مهمی دارد، یاد مرگ و قیامت است. امام علی(ع) می فرماید: «ای بندگان خدا! برحذر باشید از مرگ و از سختی های آن. وقتی نفستان خواست شما را درباره شهوات به تباهی بکشاند زیاد به یاد مرگ باشید، زیرا برای موعظه، یاد مرگ کافی است.» رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسیار سفارش می کرد و می فرمود: «زیاد مرگ را یاد کنید، زیرا یاد مرگ، شکننده لذات نفسانی و حایل میان تو و شهوات است. (بحارالانوار، ج2، ص287)
3-ازدواج
راه و روش صحیح ارضای غریزه جنسی، ازدواج شرعی و قانونی است. رسول خدا(ص) می فرماید:ای گروه جوانان! هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد حتماً اقدام کند، زیرا این خود بهترین وسیله است که چشم را از نگاه های آلوده و عورت را از بی عفتی محافظت می کند.» (مکارم الاخلاق، ص100)
هرچند ازنظر اسلام، ازدواج به خودی خود مستحب است، ولی در جایی که ترک گناه منوط به آن باشد، آن را واجب می داند. فقها و مراجع در رساله توضیح المسایل فرموده اند: «کسی که به دلیل نداشتن زن به حرام می افتد، واجب است زن بگیرد.» بر این اساس، دین مقدس اسلام به منظور مقابله با انحراف های جنسی، وظیفه بسترسازی ازدواج را متوجه پدر خانواده و حاکم اسلامی کرده است.
4- عفت پیشگی
قرآن مجید راه مقابله با طغیان غریزه جنسی را درصورت فراهم نبودن زمینه ازدواج، عفت پیشگی یا خویشتن داری در امور جنسی می داند و در آیه33 سوره نور می فرماید: «ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی یغنیهم الله من فضله» آنها که وسیله ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند، تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند.
بر این اساس، قرآن کریم افرادی از عفیفان را به عنوان الگو به مسلمانان معرفی کرده است که در رأس آنها حضرت یوسف(ع) است. او در سخت ترین شرایط و درحالی که همه اسباب گناه برایش فراهم بود، خود را حفظ و در برابر امواج شدید شهوت ایستادگی کرد و آبرومندانه از یک امتحان بزرگ الهی سربلند بیرون آمد.
حضرت یوسف(ع) به درگاه خداوند چنین عرضه می دارد: «پروردگارا! زندان نزد من محبوب تر است از آنچه اینها مرا به آن می خوانند.» سرانجام آن حضرت به زندان افتاد، ولی روح بلندش از آلودگی به گناه محفوظ ماند و با حفظ آبرو و عفت به همه چیز رسید، تا جایی که بر تخت قدرت عزیز مصر تکیه زد، در حالی که همه آلودگان رسوا شده و کنار رفتند.
5-صبر و مقاومت
بدون تردید تسلط بر نفس و حفظ عفاف و تعدیل غریزه جنسی علاوه بر جنبه های معرفت شناسانه و نظری آن، در ساحت اجرایی و عملیاتی آن کار بسیار دشواری است که نیاز به صبر و مقاومت سرسختانه دارد. امام علی(ع) می فرماید: «شهوت ها و خواسته های نفسانی، بیمارهای کشنده هستند و بهترین دوای آنها صبر و پایداری در برابر آنها است»، (غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 72) آری یکی از مصادیق صبر در روایات صبر در طاعت و بندگی خدا و دوری از شهوات و تمایلات غریزی و حیوانی انسان است.
6-جهاد اکبر
جهاد اکبر همان جهاد با نفس است که در روایات بر آن تاکید شده است (وسایل الشیعه، ج 11، ص 124) و به مراتب مهم تر و ثقیل تر از جهاد اصغر است که همان جنگ فیزیکی با دشمنان خارجی است. همان طور که در جهاد مسلحانه، هر ضربه ای که بر دشمن وارد شود و هر سنگری که به دست سپاهیان مفتوح گردد، به همان مقدار دشمن ضعیف تر می شود و سپاهیان نیرومندتر می گردند، در جهاد با نفس نیز هر ضربه ای که بر نفس اماره وارد آید و با خواسته ها و هوس های غیرمشروعش مخالفت شود به همان مقدار او ضعیف تر و شما قوی تر و برای فتوحات بعد آماده تر می شوید.
البته کسانی که در این میدان مبارزه مخلصانه وارد شوند مشمول الطاف خفیه الهی خواهند شد قرآن مجید می فرماید: «کسانی که در راه ما جهاد کنند راههای خود را به آنها نشان می دهیم» (عنکبوت- 69)بنابراین انسان اگر خود را دائماً در معرض جهاد اکبر ببیند و با تمنیات نفسانی و غریزه جنسی و شهوانی خود به مقابله برخیزد، به طور طبیعی از طغیان غریزه جنسی جلوگیری به عمل آمده و در مسیر تعدیل و کنترل این غریزه قرار خواهد گرفت.
8-مواخذه و تنبیه
تعدیل غریزه جنسی به نحو اجمال با دو مشکل اساسی روبه روست: نخست آنکه، طبیعت بشری باتوجه به بعد مادی و حیوانی اش، میل به ارضای به قید و شرط تمایلات نفسانی دارد و بدیهی است که تعدیل غریزه جنسی، به معنای مهار و کنترل آن و مقابله با زیاده خواهی جنسی است. و سختی این کار بر کسی پوشیده نیست.علاوه بر این که اگر کسی مدتی از عمر خویش را با بعضی از انحراف های جنسی گذرانده باشد، برای او طبیعت ثانوی ایجاد کرده و مبارزه با آن عادت و نهادینه کردن عادت های پسندیده در نهایت دشواری و صعوبت است
با توجه به این دو چالش مذکور، آدمی گذشته از همت والا به محرک هایی نیازمند است، تا نفس مایل به تنبلی و رکود را به حرکت و تلاش وادارد و در طریق مجاهدت با نفس ثابت قدم و مقاوم گرداند. در این میان، مهم ترین محرک، تنبیه و مجازات و به تعبیر علمای اخلاق، معاتبه و معاقبه نفس است.
مجازات خویشتن در برابر زیاده خواهی جنسی از ملامت شروع می شود و سپس به مراحل شدیدتر مانند محروم کردن خویشتن از بعضی لذائذ زندگی در یک مدت معین منتهی می گردد. بنابراین برای مقابله با طغیان غریزه جنسی گاهی لازم است عقوبت هایی در نظر گرفته شود تا نفس سرکش تادیب گردد. امام علی(ع): در شرح یکی از اوصاف پرهیزگاران می فرماید: «هرگاه نفس، او را در انجام دادن وظایفی که خوش ندارد سرکشی کند، او هم از آنچه دوست دارد و محرومش می سازد و از این طریق نفس سرکش را مجازات می کند.» (نهج البلاغه، خطبه 193)
در جای دیگر آن حضرت می فرماید: «هنگامی که نفس بر تو سخت گیرد، تو هم بر او سخت گیر تا در برابر تو تسلیم گردد.» (غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 319)در حالات فقیه بزرگ آیت الله بروجردی نقل شده که هرگاه عصبانی می شد، بلافاصله از همین پرخاش مختصر پشیمان شده و در مقام عذرخواهی و جبران برمی آمد و طبق نذری که داشت، فردای آن روز را برای جبران این کار روزه می گرفت و به این ترتیب خود را در برابر این کار کوچک معاقبه می فرمود. (اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی، ج 1، ص 264)
آری مراقبه و محاسبه، در صورتی تأثیر دارد که معاقبه و کیفرهای مناسب برای هوا و هوس های سرکش درنظر گرفته شود وگرنه اثر آن بسیار ضعیف خواهد بود.
9- ورزش
یکی از راههای آرام کردن طوفان غریزه جنسی در انسان، ورزش و فعالیت بدنی است، زیرا ورزش مقدار فراوانی از انرژی های بدنی و فکری انسان را به خود اختصاص می دهد و طبعاً از مسایل دیگر کم می کند. ورزش های سالم مانند شنا، اسب سواری، کوهنوردی، راهپیمایی و غیره، گذشته از اینکه جسم را نیرومند می کند، عامل مؤثری برای آرام نگاهداشتن نیروی شهوانی است.
به همین دلیل است که در هنگام ورزش هیچ گونه تحریکی در غریزه جنسی روی نمی دهد. از طرف دیگر ورزش بهترین روش برای پرکردن اوقات فراغت است که نقش مؤثری در طرد افکار شهوانی دارد امام علی (ع) می فرماید: «البطاله، ام العیوب»بی کاری و وقت را به بطالت گذراندن، مادر همه عیب هاست. از همین رو بزرگ ترین دام برای به انحراف کشیده شدن جوانان، وقت های خالی از هر گونه برنامه ریزی است.
10- نظر به پاداش الهی
یکی دیگر از راههای کنترل غریزه جنسی و تعدیل آن، توجه به پاداش اخروی درباره کسانی است که با عفت پیشگی بر شهوات فائق آمده و دامن خود را از گناه پاک و منزه داشته اند. علی(ع) می فرماید: «فمن اشتاق الی الجنه سلاعن الشهوات. کسی که به بهشت علاقه داشت، خواهش های نفس و شهوات را فراموش کرد و از آنها چشم پوشید (نهج البلاغه، حکمت 30)
وقتی انسان مؤمن مشاهده می کند که توجه و عنایت به عفت به اندازه ای از منظر خدای متعال و پیشوایان دین حائز اهمیت است که آن را در زمره بهترین جهادها قرار داده اند. با انگیزه ای بالا درصدد دست یابی به این موقعیت ممتاز خواهد بود. امام باقر(ع) می فرماید: «برترین عبادت، عفت میل جنسی و شکمی است» (کافی، ج 2، ص 97).
در حدیثی در کتاب تحف العقول، ص 282 عفت بعد از معرفت الهی، به عنوان مهم ترین ارزش به حساب آمده است. بنابراین کسی که در سر، سودای کسب رضایت الهی را دارد و در آرزوی وصل یار به سر می برد، باید به هوا و هوس های زودگذر پشت پا زده به وعده های الهی چشم دوزد.
11- کم خوری
اجتناب از پرخوری، از جمله راههای غلبه بر شهوت است. در روایات اسلامی، از روزه داری به عنوان یک عامل تعدیل غریزه جنسی یاد شده است. پیامبر اعظم(ص) می فرماید:ای گروه جوانان! هر یک از شما قدرت ازدواج دارد ازدواج کند و اگر قدرت ندارد روزه بگیرد؛ زیرا روزه گرفتن برای کنترل شهوت مفید است (بحارالانوار، ج 100، ص 220).
این نقش وقتی معلوم می شود که بدانیم پرخوری موجب طغیان غرایز و هیجان شهوت است، چنانکه امام صادق(ع) می فرماید: برای قلب مؤمن چیزی مضرتر از پرخوری نیست، زیرا پرخوری، عامل قساوت قلب و هیجان شهوت است (مستدرک الوسایل، ج 21، ص 49)
تاثیر توجه به عواقب شهوترانی
از منظر آیات و روایات، توجه به آثار و عواقب شهوترانی، به چه میزان در کنترل و تعدیل غریزه جنسی انسان تاثیرگذار است.
تفکر و اندیشه در عواقب و پیامدهای شهوت رانی، اثر عمیقی در کنترل آن و حفظ عفت عمومی دارد. رهبران الهی همواره عواقب شوم گرفتاری در چنگال شهوات را به انسان ها گوشزد کرده وکوشیده اند آنان را از کام شهوات نجات دهند.
امام علی(ع) می فرماید: «هرگاه در لذت (حرامی) باشی، به یادآور که روزی زایل می شود و اگر در هر نعمتی هستی، به خاطر داشته باش که روزی سلب خواهد شد.در بلاها نیز انتظار برطرف شدن آن را داشته باش، زیرا این یادآوری ها، نعمت را پایدارتر و شهوات را دور می سازد.» (میزان الحکمه، ج 4، ص 3484)
ماهیت شهوت، جذب منفعت و لذت جویی است، اما این نیروی جاذبه چه بسا در عمل به جذب زیان منجر شود. از روایات معصومین(ع) استفاده می شود که شهوت کنترل نشده چنین حالتی دارد. چگونه می توان از شهوت لذت برد، در حالی که در بردارنده انواع آفت ها و محرومیت هاست و به جای این که چیزی به ارمغان آورد، بسیاری از داشته های مفید انسان را برباد می دهد.
محاسبه منطقی، آدمی را متوجه می کند که لذت آنی، ارزش تحمل آن همه محرومیت را ندارد. امام علی(ع) می فرماید: لذتی که آمیخته با رنج و درد است، لذت نیست (غررالحکم و دررالکلم، ج 6، ص 355).
آثار سلبی شهوت افسارگسیخته
در اینجا ضروری است آثار سوء و محرومیت های حاصل از شهوت افسارگسیخته را مورد بررسی و تبیین قرار دهیم:
1- محرومیت از سلامت جسم و جان
تحریک مداوم جنسی، انسان را پیوسته در وضعیت هیجانی و ناآرام نگه می دارد و همین امر، بهداشت روانی او را تهدید می کند، زیرا تحریک ها و ارتباط های نامشروع، او را هر لحظه به گناهان خانمان سوز می کشاند وترس از رسوایی، هراس از قوانین کیفری و عذاب وجدان، جانش را چونان خوره می خورد و آشفتگی ها، استرس ها و ناراحتی های عصبی او را به اوج می رساند
امام علی(ع) می فرماید: «کسی که شهوتش بر او غالب آید، روح و روانش سالم نمی ماند. (همان، ج5، ص236)عفاف پیشگی، منشأ رهایی از همه این اضطراب هاست. علی(ع) در این باره نیز فرموده اند:«من غض طرفه، اراح قلبه» هر کس نگاهش را از نامحرم فرو بندد، قلبش آسوده می گردد. (مستدرک الوسایل، ج14، ص 271)
شاید این سخن حکیمانه پروردگار، ناظر به این امر مهم باشد که در سوره احزاب آیه 53فرموده اند: «هرگاه از زنان (پیامبر) چیزی خواستید، از پشت پرده از آنان بخواهید، این برای دل های شما و دل های آنان پاکیزه تر است.آزادی جنسی و بی بندوباری اخلاقی در حال حاضر ره آوردی جز به تباهی کشیده شدن نسل جوان و گسترش بیماری های مزمن و امراض مقاربتی، چون سفلیس، سوزاک و ایدز نداشته است
آمار وحشتناک مبتلایان به بیماری مرموز ایدز در دنیا گواه بر این مدعا است. عفت گرایی، بهداشت کامل جنسی را تامین می کند. قرآن کریم در سوره اعراف آیه 81 برخی از عرصه های بی عفتی نظیر هم جنس بازی را اسراف و به هدر رفتن انرژی و نیروی جسمانی می داند، آنجا که می فرماید: «شما از روی شهوت به جای زنان با مردان درمی آمیزید، آری، شما گروهی اسراف پیشه اید.»
توجه به عواقب شهوترانی
از منظر آیات و روایات، توجه به آثار و عواقب شهوترانی، به چه میزان در کنترل و تعدیل غریزه جنسی انسان تأثیرگذار است،
در بخش قبلی پاسخ به این سؤال ضمن تأکید بر اینکه تفکر و اندیشه در عواقب و پیامدهای شهوترانی، تأثیرات عمیقی در کنترل و تعدیل غریزه جنسی و عفت عمومی دارد به یک مورد از آثار سلبی شهوت افسار گسیخته شامل: محرومیت از سلامت جسم و جان اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می گیریم.
2- محرومیت از خرد
هوس های شهوانی، نیروی خرد را تضعیف می کند و از فروغ عقل می کاهد، زیرا در تحریک جنسی و هیجان شهوت، تمرکز حواس بر هم می خورد و فرصت تفکر، تصمیم گیری و حسابرسی از انسان سلب می گردد، و در نتیجه افت تحصیلی و ضعف علمی و فرهنگی را برای دانش پژوهان به همراه می آورد. امام علی(ع) می فرماید: «در کشاکش انگیزه های شهوت و غضب، عقل تیره و تار می شود و فروغ خود را از دست می دهد». (مستدرک الوسایل، ج2، ص 287) در جای دیگر فرموده اند: «کسی که مالک شهوتش نباشد، مالک عقلش نخواهد بود.» در وضعیت طغیان غریزه جنسی، چشم و گوش که دروازه های عقل و ابزارهای شناختند به درستی عمل نمی کنند و عقل که وظیفه تجزیه و تحلیل را به عهده دارد، ناکارآمد می گردد.
3- محرومیت از بصیرت
قرآن کریم، یکی از آثار تقوا را بهره مندی از نیروی فرقان یا قدرت تمیز میان حق و باطل می داند. «ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا» اگر تقوای الهی داشته باشید، خداوند برای شما قدرت تمییز (حق از باطل) می دهد. (انفال-29) بعضی چیزها را با چشم سر باید دید و بعضی را با چشم دل.
شعله های نور، دیدن را برای بصر (چشم) و نور باطن، دیدن را برای بصیرت ممکن می سازد. نبود تقوا و بی بندوباری جنسی، فقدان قوه بصیرت را در پی خواهد داشت. امام علی(ع) می فرماید: «من رکب الهوی ادرک العمی» کسی که بر مرکب هوا و هوس سوار شود، کوری را دریابد.» (غرر الحکم و دررالکلم، ج6، ص 8352)
4- محرومیت از آزادی
با زیاده خواهی جنسی، زمام انسان به دست شهوت می افتد و اسارت روح که بدترین اسارت ها است، شکل می گیرد. امام علی(ع) می فرماید: «بنده شهوت چنان اسیر است که هرگز روی آزادی را نخواهد دید.» (همان، ج4، ص 352) همچنین آن حضرت در کلامی دیگر فرموده اند: «کسی که مغلوب شهوت خویش است، ذلت و خواری اش بیش از پرده زر خرید است.»(همان، ج6، ص 138)
5- محرومیت از خوش نامی
یکی از ره آوردهای شهوت پرستی، رسوایی و بدنامی است. شهوت، آغازی شیرین و پایانی رسواگر و شوم دارد. تاریخ بشر سرشار از شرح زندگی کسانی است که در جامعه دارای مقام و موقعیت ممتاز بودند، ولی هنگامی که اسیر شهوت و هوای نفس شدند، رسوا شدند.امام علی(ع) می فرماید: «حلاوت شهوت امروز، با تلخی ننگ از میان می رود». (غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص 252)
6- محرومیت از بهشت
یکی از پی آمدهای بد شهوت رانی، محرومیت از بهشت برین و تحصیل عذاب ابدی است. در روایتی آمده است: وقتی که خداوند متعال بهشت را آفریده فرمود: ای جبرئیل! برو و نظری به آن بیانداز. جبرئیل رفت و نگاه کرد، پس با خرسندی گفت: خداوندا! به عزتت سوگند هیچ کس نیست که ویژگی های آن را بشنود مگر اینکه مشتاق گشته، وارد آن شود.آن گاه خداوند بهشت را با انواع سختی ها آمیخته ساخت و به جبرئیل فرمود:
برو نگاه کن. جبرئیل رفت و چون نگریست و گفت: خداوندا! به عزتت سوگند هیچ کس نیست که از وضع دوزخ مطلع گردد و وارد آن شود.خداوند دوزخ را با انواع شهوت ها و لذت ها آمیخت و بار دیگر از جبرئیل خواست که به آن بنگرد. جبرئیل وقتی دوزخ را در این هیئت دید، با نگرانی گفت: خداوندا! به عزتت سوگند از آن بیم دارم که هیچ کس نماند، مگر آنکه وارد آن گردد. (مسند احمد، ج2، ص354)
ریشه انحرافات جنسی
انحرافات جنسی که حداقل ریشه تاریخی آن به قوم لوط برمی گردد، درهر برهه ای از تاریخ و درهر قوم و ملتی در قالب ها و اشکال گوناگونی تجلی پیدا می کند. اما اینکه به شکل عام چه علل و عواملی در فرایند انحرافات جنسی، به ویژه در نسل جوان، دخیل و تاثیرگذار است، به اهم آنها براساس آموزه های اسلامی ذیلا اشاره می کنیم:
1- تحولات بلوغ
به دلیل تحولاتی که در دوره بلوغ در هر انسانی به وجود می آید. به طور طبیعی وی تمایل درونی به جنس مخالف را در خود احساس می کند. ولی چون تماس بدنی با جنس مخالف برایش امکان ندارد، بنابراین برای رهایی از تنش ناشی از این تمایلات درونی به برخی اعمال انحرافی روی می آورد.
2- عوامل تحریک زا
نگاه شهوت آمیز، تخیلات تحریک کننده، تماس با اجنبی و گفت وگو با نامحرم، دیدن فیلم ها و عکس های مبتذل و... از جمله عواملی هستند که آتش سوزان غریزه جنسی را در انسان، به ویژه جوانان، شعله ور می کند و به طور طبیعی و قهری او را به سوی انحراف جنسی سوق می دهد. از منظر دین، نگاه تخم شهوت را در دل می کارد و زمینه گناه را فراهم می آورد. حضرت مسیح(ع) می فرماید: ایاکم و النظره فانها تزرع فی القلب الشهوه. از نگاه به نامحرم اجتناب کنید که نگاه، شهوت را در قلب به وجود می آورد. (تحف العقول، ص 305) امام علی(ع) قلب را که مرکز ادراکات است، کتاب و نامه چشم می داند و می فرماید: القلب مصحف البصر. دل کتاب چشم است. (نهج البلاغه، حکمت 409) به قول باباطاهر: زدست دیده و دل هر دو فریاد- هر آنچه دیده بیند دل کند یاد.
3- عقده حقارت
به اعتقاد بسیاری از روان شناسان، برخی از مصادیق انحرافات جنسی ناشی از کمبود محبت و عاطفه و عقده حقارت در طول زندگی تحقیرآمیز انسان است که برای جبران آن افراد به وادی انحرافات جنسی سوق پیدا می کنند.
4- مساعد نبودن محیط خانواده
ریشه بسیاری از انحرافات جنسی را باید درمحیط خانواده و شرایط زندگی افراد جست وجو کرد. مراعات نکردن اصل مهم حیا، طرز لباس پوشیدن و به کارگیری الفاظ و کلماتی که به گونه ای در برگیرنده مسائل و مناسبات جنسی هستند و نیز تماس بدنی با کودکان و نوازش های غیراصولی و عدم کنترل بر روابط کودکان، به انگیزه جنسی فرزندان دامن می زند و زمینه انحراف جنسی در دوران بلوغ را فراهم می کند. خانواده هایی که به علت پاره ای نابسامانی ها، از قبیل اختلاف و ناسازگاری میان پدر و مادر و ناسازگاری آنها، از هم پاشیدگی خانواده، بدرفتاری والدین با فرزندان و ... به اضطراب روحی در فرزندان دامن می زنند، آنان را بیشتر در معرض انحرافات جنسی قرار می دهند.
5- معاشرت با منحرفان
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در بزه کاری و انحرافات جنسی و غیرجنسی جوانان دوستی های نامناسب است. از آنجا که پیوستن به گروه هم سالان برای نوجوانان بسیار مهم و حیاتی است و براساس نیاز اجتماعی انجام می گیرد، نمی توان نقش دوستان را در شکل گیری شخصیت و نوع رفتار جوان تازه بالغ نادیده گرفت. آلودگی و انحراف به سرعت از طریق دوستان نااهل به افراد پاک و سالم سرایت می کند. امام علی(ع) می فرماید: لاتصحب الشریر، فان طبعک یسرق من طبعه شرا و انت لاتعلم.از معاشرت با مردم فاسد بپرهیزید، زیرا طبیعت تو ناخودآگاه، انحراف و ناپاکی را از طبع آنها سرقت می کند.
6- ضعف ایمان و سستی پایه های اعتقادی
پایداری در برابر طوفان سهمگین غریزه جنسی در گرو برخورداری از ایمان و پناهگاه معنوی است. کسی که از این سرمایه عظیم محروم است، تنها با تکیه بر وجدان اخلاقی نمی تواند در برابر موج های توفنده غرایز ایستادگی کند و خود را از بیراهه و کژی و انحراف نجات بخشد. قرآن مجید زندگی بدون یاد خدا را رنج آور و ناگوار می داند «و من اعرض عن ذکری فان له معیشا ضنکا» (طه- 125) که بدون تردید یکی از مصادیق آن، غوطه ور شدن در فساد و منجلاب گناه و انحراف های جنسی است که حاصلی جز تشویش و اضطراب ندارد. غفلت از خدا، زمینه وسوسه شیطان را فراهم می کند و گناه با سهولت انجام می گیرد.
7-ناآگاهی از عواقب انحرافات جنسی
متاسفانه گاهی افرادی بدون اطلاع از عوارض زیانبار مصادیق انحراف جنسی، به این انحرافات کشیده می شوند. ضعف سیستم عصبی و ناتوانی جنسی و گریز از ازدواج و سردمزاجی، پژمردگی رنگ، (ایجاد) حلقه سیاه به دور چشم، خستگی و خواب آلود بودن، شرم اغراق آمیز و کاذب، گوشه گیری و آشفتگی در خواب از جمله عوارض مشترک برخی انحرافات جنسی به شمار می آیند.
بهترین سرمایه انسان
"علیک باخوان الصدق فاکثر من اکتسابهم فانهم عده عند الرخا و جُنه عند البلاء؛ دوستان راستین برگزین و دوستانت را زیاد کن؛ زیرا چنین دوستانی امید و سرمایه انسان به گاه آسایش و پناهگاه امن او به گاه بلا و مصیبت هستند"(1).
یکی از گرانبهاترین نعمتهای الهی در عالم، دوست باوفا و یار صادق است؛ چرا که چنین دوستانی بهترین سرمایه و پشتیبان انسان در هنگام آسایش و سختی هستند.
مطابق فرمایش فوق، انسان در درجه اول باید سعی کند تا میتواند شمار دوستانش را افزایش دهد که به قول معروف "هزار دوست کم است و یک دشمن زیاد". در مرتبه بعد پیوسته مواظبت کند که دوستان خویش را از دست ندهد؛ زیرا هر که این گوهر به دستش برسد و قدرش را نداند و آن را از دست بدهد از جاهلترین و زیانکارترین مردم روزگار است، چنانچه مولای متقیان علی (ع) میفرماید: "اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم؛ عاجزترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و عاجزتر از او کسی است که دوست خوبی را از دست بدهد".
پیشوایان معصوم با سفارشهای بسیار به دوستی با اهل ایمان و بیان آثار مثبت برای آن، همگان را به آن ترغیب کردهاند. امام باقر (ع)به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: "ودّ المومن للمومن فی الله من اعظم شعب الایمان؛ دوستی مومن با مومن برای خدا از بزرگترین شعبههای ایمان است"(2)
از امام صادق (ع) نیز روایت شده: "در دنیا دوست بسیار گیرید به راستی آنها در دنیا و آخرت سودمندند. اما در دنیا، پس نیازهایی وجود دارد که برای رفع آنها برمیخیزند و اما در آخرت سخن اهل جهنم این است که کسی برای شفاعت ما وجود ندارد و دوستی صمیمی نداریم"(3).
در انتخاب دوست باید نهایت دقت و مراقبت را داشت و با هر کسی نباید طرح دوستی ریخت؛ زیرا دوست تاثیر زیادی در انسان دارد و میتواند به شخصیت او شکل بدهد. افزون بر آن هر کس به طور معمول خوی و خصلت دوست خود را میگیرد و مردم نیز از روی دوستان یک فرد در مورد او قضاوت میکنند پس باید در انتخاب دوست و معاشر خود دقت لازم را به عمل آوریم تا خدای نخواسته بعدها دچار پشیمانی و حسرت نشویم،
چنانکه بعضی از افراد روز قیامت انگشت ندامت به دندان میگزند و میگویند: "یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا؛ ای وای، کاش فلانی را دوست (خود) نگرفته بودم"(فرقان: 28). باید به دنبال کسی بود که همنشینی با او سبب رشد شخصیت ما شود و به صلاح دین ما باشد.با توجه به مجموعه احادیثی که به نحوی ما را از دوستی با گروهی خاص منع کردهاند، میتوان گفت کسانی که دارای خصوصیات زیر باشند،
صلاحیت دوستی و همنشینی را ندارند:آلودگی به گناه، عیبجویی، دروغگویی، سخنچینی، بخل و تنگنظری، حسد، ترس، طمع و خودپسندی، جهل و حماقت(4). همچنین در روایات دوستی با این افراد ستایش و ترغیب شده است: کسانی که از گناه و معصیت دوری میکنند، دست و دلباز، نظربلند، عذرپذیر، با گذشت، بزرگوار، بردبار و صبورند و در سختی و گشایش همراه انسان هستند(5).
پینوشتها:1- بحارالانوار، ج 74، ص 187 2- کافی، ج 2، ص 125 3- وسائلالشیعه، ج 12، ص 17 4- بحارالانوار، ج74، ص 190 به بعد 5- همان، ج 77، ص 269-271
دانش افزایی در حوزه بلوغ جنسی
کاهش سن بلوغ جنسی در نوجوانان ایرانی، خبری بود که چندی پیش در رسانه ها منتشر شد. بر اساس این گزارش و به گفته رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، "تغییر الگوی تغذیه، افزایش گوشت های هورمونی ، تاثیر برخی مواد و افزودنی های شیمیایی و از همه مهمتر هجمه دنیای مجازی تصاویر و مطالب غیرمجاز اینترنتی، گستره بلوغ جنسی را به سنین پایین تر کشانده است
دکتر غلامعلی افروز توجه معلمان و روانشناسان را به کاهش سن بلوغ جنسی نوجوانان توجه داده و خواهان دانش افزایی در حوزه بلوغ جنسی و توجه مسئولان به رشد اخلاقی و جسمانی در حوزه علوم تربیتی و آموزش و پرورش شده است. وی به یک کنفرانس خبری کاهش میانگین بلوغ جنسی در میان دختران و پسران اشاره کرد و گفت:
میانگین بلوغ جنسی دختران به 5/9 سال و در پسران به 12 سال، کاهش یافته است".وی با بیان اینکه 10 درصد پسرها حتی در تهران زودتر از میانگین سن دختران بلوغ جنسی را تجربه میکنند، عنوان کرد: "در حال حاضر هزار پسر دبستانی داریم که بلوغ جنسی را تجربه میکنند
وی با اشاره به سه عامل "کاهش سن بلوغ جنسی" شامل تغییر الگوی تغذیه، مواد شیمیایی در شامپوها و هجمههای مجازی، گفت:"در این راستا والدین ابتدایی و مشاوران مدرسه نیز باید بیشتر بر روی این مباحث توجه داشته باشند".وی با بیان این مطلب که کاهش سن بلوغ جنسی باعث افزایش تمایلات جنسی خواهد شد، به خانوادهها توصیه کرد که کامپیوترها و موارد این چنینی را در اتاقهای نشیمن قرار دهند، نه اتاقهای شخصی فرزندشان.
یکی از شرایط و پیش نیاز های حل یک مشکل،کاهش عوارض آن و یا حداقل کنترل آن در وهله اول این است که آن مشکل به رسمیت شناخته شود و کسانی که قصد حل آن را دارند و یا وظیفه رسیدگی به آن را دارند بپذیرند که مشکلی وجود دارد و بعد در خصوص چگونگی حل آن بحث و تبادل نظر کنند.
مسائل جنسی در کشور ما از جمله مسائلی است که کمتر به رسمیت شناخته می شود و لذا در رسانه ها و نهاد های عمومی و رسمی کشور کمتر بدان پرداخته می شود و ما با یک نوع خلاء اطلاع رسانی مواجه هستیم. این خلاء از دو جهت برای جامعه عوارضی در پی دارد.
یکی اینکه خانواده ها کمترین اطلاعات را نسبت به آن موضوع کسب می کنند لذا نحوه چگونگی مواجه با مسائل جنسی را ندارند و دچار مشکلات متعددی می شوند.از سوی دیگر رسانه ها و کانال های غیر رسمی و غیر معتبر وارد عمل می شوند و ذهن افراد جامعه را از اطلاعات غلط و انحرافی پر می کنند و خود زمینه ساز عوارض متعدد بعدی می گردد
چندی پیش دکتر افروز رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور به یک نمونه از مشکلات جنسی کشور اشاره کرد و برخی اذهان را به سمت خود جذب کرد.این موضوع از بعد روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته و روانشناسان محترم در خصوص آن صحبت های خوبی را مطرح کرده اند اما حل همه این مسئله در راه حل های روانی و روانشناسانه نمی گنجد.
عوامل به وجود آمده کاهش سن بلوغ در کشور کاملا مشهود است و چه خوب است که صاحب نظران در عرصه علوم اجتماعی در این باره بحث و تبادل نظر کنند تا راهکار های جامع و مناسبی برای حل این مسئله و یا حد اقل کنترل عوارض آن اتخاذ گردد.
به وجود آمدن مسئله ای چون کاهش سن بلوغ علاوه بر زمینه های روانشناختی زمینه های اجتماعی نیز دارد.عملکرد ناقص برخی از نهاد های اجتماعی مثل خانواده و آموزش و پرورش و رسانه ها در بروز این مشکل موثر هستند.
بهداشت روانی دوران بلوغ
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت
والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد.
- به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است
خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید
برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید
چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند.
ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند
در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محولهاش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند
آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید:نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها میخواهند صحبت کنند
اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد و یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاشهایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ میکند.
انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثهجویی و .. تخلیه میکند
تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست..
لذا علت بیتوجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛
مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند
لذا حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد
هشدارهاى اجتماعى گرداب شهوت و شبهه
دل جایگاه یار است، حرم امن الهى است، اگر شهوت ها بر این جایگاه حمله ورشوند جاى فرشته وجود آدمى را دیو نفس مى گیرد و آدمى پست تر از حیوان مى شود. امکان لغزش براى همه طبقات جامعه وجود دارد هیچ کس نمى تواند اطمینان داشته باشد که در زندگى بى لغزش به پیش خواهد رفت، غیر از معصومان همه در معرض لغزیدن و سقوط و تهاجم شیطان ها هستند همه باید خود را بیابند، خود را رَصَد کنند تا در دام هوا و هوس ها و شهوت ها گرفتار نشوند
قال على (علیه السلام): «ایاک والوقوع فى الشبهات و الولوع بالشهوات فأنهما یقتادانک الى الوقوع فى الحرام و رکوب کثیر من الآثام ؛از فرو رفتن در شبهه ها دورى گزینید و از وابستگى و اسارت شهوتها بپرهیزید، زیرا این دو شما را به گرفتار شدن در گناه و ارتکاب معاصى مى کشانند1)
در این بیان نورانى امام على(علیه السلام) به دو هشدار بزرگ اشاره مى کند که هم اندیشه سوزند و هم جامعه سوز. یکى شبهه و دیگرى شهوت. شبهه فضاى فکر و اندیشه و تفکر آدمى را مه آلود مى کند و حق و باطل را بر او مشتبه مى نماید و بنیادهاى استوار فکرى و عقیدتى او را متزلزل و سست مى سازد
به همین جهت اسلام به وقوف و توقف در هنگام شبهه و شبهه آفرین ها دستور داده و از وقوع و فرو رفتن نهى کرده و اعلام خطر نموده است. شبهه گردبادى را مانند است که انسان را با خود مى برد و او را در وادى و فضاى تاریک و نامعلومى رها مى سازد.
همواره شبهه سازان شیطان صفت در برابر اندیشه و عقیده حق باوران سرعت گیر و دست انداز آفریده اند تا حرکت شتابان آنان را کند سازند و شاید بتوانند در این میان و در این فرصت طعمه اى را به چنگ آرند و رهزن انسان هاى به راه افتاده شوند. وظیفه هر مسلمانى آن است که در فضاى شبهه به پناهگاه هاى مطمئن و استوار پناهنده شود و با رجوع به آگاهان و عالمان خود را از خطر لغزش و سقوط نجات دهد و به سلاح یقین مسلح گردد
على(علیه السلام) در این زمینه مى فرماید: «انما سمیت الشبهة شبهة لأنها تشبه الحق فاما اولیاء اللّه فضیائهم فیها الیقین، ودلیلهم سمت الهدى، و اما اعداء اللّه فدعاۆهم فیها الضّلال، و دلیلهم العمى، فما ینجو من الموت من خافه، ولا یعطى البقاء من احبّه»(2)
شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما براى دوستان خدا نورى که آنان را در تاریکیهاى شبهه راهنمایى کند.یقین آنها است و راهنماى آنها مسیر هدایت است ولى دشمنان خدا گمراهیشان آنها را به شبهات دعوت مى کند و راهنماى آنها کورى باطن است، آن کس که از مرگ بترسد هرگز به خاطر این ترس، از مرگ نجات نمى یابد، همانطور که هر کس مرگ را دوست دارد براى همیشه در این جهان باقى نخواهد ماند
در فرهنگ دینى هشدارهاى شدید و بازدارنده اى در این زمینه به چشم مى خورد که توجه به آن سالک و عابد و عبد را از خواب غفلت و گرداب شهوت بیدار مى سازد امیربیان مولاى متقیان مى فرماید: «ایاکم و تحکم الشهوات علیکم...» مبادا که شهوتها بر شما حاکم شوند (و شما را محکوم و مغلوب سازند
گرداب شهوات
راغب واژه شناس خبره در معناى شهوت گفته است: شهوت، کشش نفس به سمت و سوى چیزى است که آن را مى خواهد و این بر دو گونه است:
1ـ کشش راستین
2ـ کشش دروغین
شهوت و کشش مثبت همان خواست ضرورى و طبیعى است که در وجود آدمى به ودیعت نهاده شده است (مانند شهوت طعام به هنگام گرسنگى، خواستن آب به هنگام تشنگى و خواسته هایى از قبیل زن دوستى، فرزندخواهى و...) و اما کشش و شهوت دروغین و منفى آن است که انسان به چیزهایى عشق و علاقه داشته باشد و به سوى چیزهایى کشیده شود که نیاز ضرورى بدن و ساختار وجودى او نیست.(3)
و در حوزه لهو و لعب و عیاشى قرار دارد.در بین شهوت، شهوت جنسى از همه بیشتر خودنمایى مى کند و به گفته روانکاوان: «غریزه جنسى از نیرومندترین غرایز انسان است، تاریخ معاصر و گذشته نیز تأیید مى کند که سرچشمه بسیارى از حوادث اجتماعى طوفانهاى ناشى از این غریزه بوده است.»(4) در قرآن کریم هم نسبت به این گونه شهوتها هشدار داده شده و خداوند مردم را از آنها نهى کرده است
البته باید دانست که آنچه در اسلام نسبت به آن نکوهش شده و از انجام آن به شدّت نهى شده است «شهوت پرستى» است نه صرف علاقه به زن و فرزند و مال و ثروت و مانند آن، زیرا شریعت الهى هیچ گاه بر خلاف قانون خلقت و آفرینش فرمان نمى دهد، آنچه در شریعت اسلامى از آن نکوهش و مذمت شده آن است که انسان از مرز اعتدال خارج شود و به افراط و یا تفریط گرفتار گردد.
به برخى از آیات قرآن در این زمینه اشاره مى کنیم: «زیّن للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذّهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و اللّه عنده حسن المآب».(5) محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن آزمایش و تربیت شوند ولى) اینها در صورتى که هدف نهایى آدمى را تشکیل دهند، سرمایه زندگى پست (مادى) است، و سرانجام نیک (و زندگى جاویدان) نزد خداست
گرچه ظاهر آیه شریفه شامل هوس هاى شیطانى و علاقه هاى الهى و فطرى هر دو مى شود، اما قول درست قرآن است که بگوئیم: زینت دهنده این امور خداوند است که از طریق دستگاه آفرینش در نهاد و خلقت آدمى عشق و علاقه این امور را قرار داده تا آنان این سرمایه ها را در مسیر خوشبختى و سعادت و سازندگى خویش به کار گیرند،
البته گروهى از انسانها این سرمایه ها را در مسیر نادرست و ضد تکاملى به کار مى گیرند و با دست خویش خود را در گرداب مادیات و شهوات جنسى گرفتار مى سازند و هرچه جلوتر مى روند در این باتلاق بیشتر فرو رفته و هنگامى به خود مى آیند که کار از کار گذشته و راه برگشت برایشان سخت و دشوار و گاه غیر ممکن مى شود. از این رو در جاى دیگرى از قرآن از آنهایى که استفاده بهینه و درست را از این غرایز و نعمت هاى خدادادى نکرده اند به عنوان «پیروان شهوت ها و یا شهوت پرستان» یاد کرده است:
«و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما»(6) اما آنها که پیرو شهواتند مى خواهند شما به کلى منحرف شوید. شهوت پرستانى که در امواج گناهان غرق شده اند و گرفتار بى بند و بارى همراه با آلودگى و نکبت و پستى شده اند از مسیر خلقت دور افتاده و در پرتگاه و بیراهه گرفتار گردیده اند. این گونه کسان به انواع جنایات جنسى مبتلا شده و جامعه انسانى را نیز ناامن و ناگوار ساخته اند.شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما براى دوستان خدا نورى که آنان را در تاریکیهاى شبهه راهنمایى کند.یقین آنها است و راهنماى آنها مسیر هدایت است ولى دشمنان خدا گمراهیشان آنها را به شبهات دعوت مى کند و راهنماى آنها کورى باطن است، آن کس که از مرگ بترسد هرگز به خاطر این ترس، از مرگ نجات نمى یابد، همانطور که هر کس مرگ را دوست دارد براى همیشه در این جهان باقى نخواهد ماند
سقوط انسانیت
انسان اگر بر اثر پیروى از شهوات از بزرگراه هدایت دور شود و در وادى وحشتناکى قرار گیرد که بیرون آمدن از آن به آسانى امکان پذیر نیست. على(علیه السلام) فرمود: «غلبة الشهوة تبطل العصمة و تورد الهلک».(10) پیروزى شهوت مصونیت فطرى و اخلاقى را از انسان مى گیرد و او را به وادى هلاکت مى کشاند. و یا فرمود: «من تسرّع الى الشهوات تسرّع الیه الآفات.»(11)
آن که با سرعت به سوى شهوات گام بردارد آفت به سرعت به سوى او مى آید. در فرهنگ دینى هشدارهاى شدید و بازدارنده اى در این زمینه به چشم مى خورد که توجه به آن سالک و عابد و عبد را از خواب غفلت و گرداب شهوت بیدار مى سازد امیربیان مولاى متقیان مى فرماید: «ایاکم و تحکم الشهوات علیکم...»(12) مبادا که شهوتها بر شما حاکم شوند (و شما را محکوم و مغلوب سازند.) و نیز مى فرماید:«ایاکم و غلبة الشهوات على قلوبکم...»(13) مواظب باشید (سیل) شهوتها (و لشکر خواسته ها، خانه دلهایتان را تسخیر نکند) و بر شما غالب نشود.
شهوتهاى گوناگون، شهوت مقام، شهوت مال، شهوت قدرت و ثروت، شهوت جنسى هر کدام لشکرى خطرناک است که اگر به دژ مستحکم دل و جان آدمى راه پیدا کنند حقیقت و هویت آدمى را دگرگون مى سازند و از این موجودى که مى تواند به (اعلى علیین) گام بگذارد، موجودى پست و پلشت و ساقط شده در (اسفل سافلین) مى سازند .
خلوت دل نیست جاى صحبت اغیار دیو چو بیرون رود فرشته درآید
پى نوشت ها: 1. غررالحکم و دررالکلم، آمدى، چاپ دانشگاه، ج 2، ص 314. 2. نهج البلاغه، خ 28. 3. مفردات راغب، واژه شه. 4. تفسیر نمونه، ج 2، ص 523. 5. سوره آل عمران، آیه 14. 6. سوره نساء،آیه 25. 10.همان، ج 4،ص 383. 11.همان، ج 5، ص 327. 12.همان، ج 2، ص324. 13.همان، ج 2، ص 326.
تمایلات جنسی
هر چند که تمایلات درونی آدمی به مادیات و امور جذاب دنیوی یکی از مهم ترین علل و عوامل درونی گرایش به فساد اخلاقی در فرد و جامعه می باشد ولی می توان گفت که در این میان تمایلات جنسی از همه شهوات دیگر درونی، قوی تر و آسیب رسان تر است. از این رو خداوند شهوت جنسی را از عوامل آسیب زننده به پاک دامنی انسان (یوسف آیه 33) و گسترش و رواج فحشاء و منکرات بسیاری می شمارد. رفتار تحریک آمیز زنان، در این رابطه بسیار موثر است
لذا خداوند در آیات 31 و 32 سوره نور رفتارهای تحریک آمیز زنان را آفت حیا و عفت عمومی معرفی می کند و از زنان می خواهد باتوجه به تاثیرپذیری شدید مردان از حرکات و رفتارهای آنها نه تنها حجاب خویش را حفظ کنند بلکه هرگونه عوامل تحریک زا از جمله مواضع زینت خویش و زینت های خود را آشکار نسازند
اگر در زنان این مطلب تبیین شده که همه بدن ایشان عورت است و می بایست پوشیده بماند، از آن جهت است که مردان با نگاه به زن و حرکات و کلمات ایشان تحریک می شوند و زمینه برای آزار و اذیت آنها فراهم می آید و رشد و تکامل و سلامت از جامعه رخت برمی بندد.
هوسرانان اگر تمایلات جنسی و رفتارهای تحریک آمیز زنان می تواند آسیب جدی به سلامت اخلاقی جامعه وارد سازد، بی گمان نقش هوسرانان را نمی بایست در این حوزه نادیده گرفت، زیرا هوس بازان برای دست یابی به مقاصد و منافع ضداخلاقی خویش نیازمند آن هستند که جامعه را ناسالم کنند تا بتوانند از آب گل آلود ماهی تباهی و فساد خویش را شکار کنند
این گونه است که یکی از مهم ترین علل و عواملی که زمینه ساز تباهی اخلاقی جامعه می شود، هوسرانان و هوس بازان معرفی می شوند. خداوند در آیه 27 سوره نساء به تحلیل این مطلب می پردازد و تبیین می کند که چگونه کوشش مستمر هوس بازان برای ایجاد انحراف در روابط جنسی عامل مهمی در بحران اخلاقی جامعه می شود.
رواج محرمات فاسقان و هوس بازان که در بستر و فضای آلوده تنفس می کنند می کوشند تا با رواج فحشا و ترویج اباحی گری، زمینه بهره برداری بیش تر خویش را فراهم آورند. این دوستان شیطان می دانند که تنها در چنین فضایی می توانند زیست کرده و به استثمار جنسی زنان و مردان مشغول شوند
این گونه است که در مسیر شیطان گام برمی دارند و به ترویج اباحی گری می پردازند. در تحقیقات دانشمندان غربی این مسئله اثبات شده که مدافعان واقعی حقوقی زنان، گروه های مذهبی و متدینان می باشند و گروه های دیگر که به ظاهر مدافع حقوق زنان هستند کسانی اند که در عمل به سوی ترویج استثمار جنسی زنان تحت عنوان نهضت های فمینستی گام برمی دارند. کسانی که بر طبل برابری جنسیتی می کوبند و طرفدار سقط جنین و هم جنس گرایی و مانند آن می باشند، بزرگ ترین شبکه های اباحی گری و فحشا را مدیریت می کنند
خداوند در قرآن با توجه به واقعیت پیش گفته، رواج محرمات از سوی شیطان در میان مردم را مورد توجه قرار می دهد و می فرماید که شیطان با این کار می کوشد تا جامعه انسانی را به تباهی سوق دهد و به هدف سوگند خورده خویش برسد که همان ایجاد کینه و عداوت در میان انسانها و نابودی جوامع بشری است. (مائده آیه 91)
خلوت با نامحرم
از این جاست که شیطان و عوامل وی می کوشند تا اموری را مباح سازند که از جمله آن ها خلوت با نامحرمان است؛ زیرا خلوت با نامحرمان، زمینه ساز تحریک جنسی و بی عفتی جامعه و در نهایت فساد اخلاقی و فروپاشی جامعه است. (یوسف آیات 23 تا 25)
صدای تحریک آمیز
شیطان و یارانش نه تنها می کوشند تا ارتباط میان دو جنس مخالف را گسترش دهند و مردان و زنان نامحرم را در یک جا گرد آورند و زمینه های خلوت و فساد را فراهم آورند بلکه به سبب تأثیر پذیری مردان از صداهای زنان، می کوشند زنان به سوی خوانندگی و دیگر رفتارهای تحریک آمیز بکشانند
این گونه است که زنان به جای تقواپیشگی و حفظ کرامت انسانی خویش، به ابزارهای بهره برداری و استثمار جنسی گروهی از مردان بیمار دل تبدیل می شوند. خداوند با توجه به واقعیت انسان و علل وسوسه انگیز در وجود وی، از زنان می خواهد تا از صدای همراه با ناز و کرشمه پرهیز کنند تا موجبات تحریک جنسی بیمار دلان فراهم نیاید که به دنبال آن اذیت و آزار زنان به آنان صورت تحقق به خود گرفت.
چشم چرانی
از جمله علل و عواملی که جامعه را به سمت و سوی فساد و تباهی سوق می دهد، شیوه نادرست تعامل میان زن و مرد است. از این رو بخش عمده ای از آموزه های اخلاقی و حقوقی قرآن به مناسبات زن و مرد اختصاص یافته است. یکی از این مسایل در حوزه روابط میان زن و مرد دوری از نامحرم و نگاه نکردن به آنان است. از این رو، چشم بستن از نامحرمان به عنوان یک وظیفه حقوقی و اخلاقی در آیات مطرح شده است
غض البصر از نامحرم عبارت آشنایی در میان مسلمانان و مومنان است که در ادبیات فارسی از آن به چشم فروهشتن یاد می شود. هر چند که مردان بیش از زنان تحت تاثیر نگاه، قرارمی گیرند، ولی این گونه نیست که زنان از دیدن لذت نبرند. از این رو خداوند در قرآن از مردان و زنان خواسته از چشم چرانی پرهیز کنند. فروهشتن چشم از نگاه به مردان و زنان نامحرم می تواند انسان را از بسیاری از آفت ها پاک کند و طهارت نفس و پاکی آن را تضمین نماید. (نور آیات 30 و 31) در روایات اسلامی وارد شده که فاطمه زهرا (س) حتی خود را از کور می پوشانید و خود نیز از پس پرده با وی سخن می گفت تا بدین وسیله حکم عدم نگاه به نامحرم را مراعات کند.
از بسیاری ازبزرگان نقل شده که به سبب حفظ چشم و فروهشتن آن از نامحرمان، به مقامات عالی عرفانی و انسانی رسیده اند. از علامه شهید مرتضی مطهری حکایت شده که فرمود: پدرم در اواخر عمر خویش به مادرم می گفت: آخر نفهمیدم که تو زیبایی و یا زشت؛ زیرا پدرم غیر از مادرم، زنی دیگر را هرگز ندیده بود تا درباره زشتی و یا زیبایی وی نسبت به زنان دیگر قضاوت کند. (پاره ای از خورشید/ 71)
درباره سید هاشم حداد شاگرد بنام سیدعلی قاضی عارف مشهور شرق نقل شده که فرمود: من در تمام مدتی که درخدمت آقا (سید علی قاضی) به سلوک مشغول بودم، نامحرم نمی دیدم و چشمم به نامحرم نمی افتاد. روزی مادرم به من گفت که عیال تو، از خواهرش زیباتر است. اما من تا آن روز خواهرزنم را ندیده بودم و این برای مادرم مایه تعجب بود که چگونه در طول دو سالی که ما با هم زندگی می کنیم و بر یک سفره غذا می خوریم، چشمم به وی نیفتاده است. (عارف شرق، کریم فیضی، ص 99)
عادت به گناه
عادت به گناه و آلودگی ها از دیگر علل و عواملی است که خداوند در آیات 78 و 79 سوره هود به عنوان علت تداوم وافزایش نابهنجاری یاد می کند. در حقیقت کسی که به گناهی عادت کند نمی تواند از آن رهایی یابد و این خود عاملی می شود تا بطور عادت که طبیعت ثانوی وی شده آن را تکرار کند و خود و جامعه را آلوده نماید.
مهر شدن دلها
تکرار گناه و افزایش آن دل را می میراند و پرده بر عقل و هوش و چشم او می کشد. این گونه است که شخص به جای این که از فضایل اخلاقی پیروی کند و یا به فرمان های معروف و نهی از منکر دیگران گوش فرا دهد، به استهزا و تمسخر آنان رو می آورد و خود را در ورطه هلاکت و تباهی می افکند
خداوند در آیه 16 سوره محمد، مهر شدن قلب های آدمیان را که به سبب عادت به گناه، صورت گرفته، عاملی مهم در استهزای حقایق از سوی ایشان می شمارد و تبیین می کند که چگونه هنجارها برای آنها ضد هنجار شده و رذایل به جای فضایل می نشیند و شخص به جای آن که در پی حقایق برود و فضایل را طلب کند به تمسخر و استهزای آن ها می پردازد و خود را در مسیر پیروی از هواهای نفس چنان قرار می دهد که راه بازگشتی برای وی نمی ماند.
شخصیت سازی
یکی دیگر از علل و عواملی که قرآن برای زنگار و مهر خوردن قلب و در نتیجه تباهی اخلاقی فرد و جامعه بر می شمارد، شخصیت سازی است. بسیاری از افراد برای جبران کمبود شخصیت خویش با بزرگ نمایی از خود تلاش می کنند تا خود را بیش از آن چه هستند نشان دهند.این گونه است که در دام ناخواسته ای می افتند که راه بازگشتی برای آنان نیست. (غافر آیه35) چنین اشخاصی می کوشند تا نقص خود را با ادعاهای بی اساس جبران کنند که در نتیجه آن به دروغگویی و کتمان حق و حقیقت می پردازند و دل هایشان مرده و زنگار می گیرد
ابلیس یکی از این نمونه هاست که برای جبران نقص خود به ادعاهایی باطل تمسک جست و در تباهی افتاد؛ زیرا گمان می کرد که علت برتری وی می تواند عنصر پاک آتش باشد و در این مسیر به تفاخر گرفتار آمد و استکبار ورزید و در مسیر نژادپرستی به تباهی در غلتید. اصولا تفاخر باعث سرمستی می شود (حدید آیه 23)
و همین روحیه است که باعث روی آوردن شخص به سوی رفتارهای متکبرانه و استکباری می شود. (لقمان آیه 18) و وی را از حقیقت دور ساخته و موجبات سرگرم شدن به امور بی ارزش می گردد. (تکاثر آیه 1 و 2) ابلیس چنان که گفته شد به سبب توهم خود برتربینی، در دام تفاخر افتاد و در نهایت راه به کژ راهه برد.
انحراف مبانی تفکر غرب درخصوص آزادی جنسی
تفکر آزادی مطلق و بیقید و بند روابط جنسی در غرب از چه مبانی و اصولی برخوردار است و آیا چنین رویکردی میتواند انسان رابه سعادت و رستگاری برساند؟
آنچه امروزه در دنیای غرب تقدس یافته، لزوم ایجاد آزادی مطلق و از بین بردن هر نوع قید و بندی در زمینه روابط جنسی است، که این تفکر را نهتنها در جوامع خود پیاده کردهاند بلکه خواهان گسترش آن در تمامی کشورهای جهان در قالب حقوق بشر و قالبهای دیگر میباشند. اما با اندکی تأمل در مبانی این اندیشه، به وضوح میتوان به انحراف آنها از مسیر آموزههای عقلانی، انسانی و وحیانی پیبرد
شارع مقدس اسلام درخصوص غرائز انسان دعوت به توقف کنترل و رهبانیت ننموده بلکه در چارچوب آموزههای عقلانی و وحیانی استفاده صحیح و بهینه از غرائز را سفارش و تأکید کرده است. بنابراین نه آزادی مطلق و بدون قید و شرط استفاده از غرائز مورد تأیید شارع مقدس است و نه تعطیلی و توقف و کنترل آنها. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در کتاب اخلاق جنسی از صفحه14 تا 22 این اندیشه را بهطور روشن و شفاف توضیح داده و در پایان نتیجه میگیرد که ادامه راه بشر در این مسیر جز فنای انسانیت چیز دیگری را دربر ندارد. استاد شهید مینویسد:
«دنیای غرب در زمان حاضر، در زمینه اخلاق جنسی نسبت به گذشته، به اصطلاح یک دور180درجهای زده است. امروز همه سخن از تقدیس و احترام علایق و روابط جنسی و لزوم آزادی و برداشتن هر قید و بندی در این زمینه است. در گذشته آنچه گفته شده است، به نام دین بوده و امروز نقطه مقابل آنها به نام علم و فلسفه پیشنهاد میشود.طرفداران اخلاق جنسی نوین، نظرات خود را بر سه اصل مبتنی کردهاند:
1- آزادی هرکسی تا آنجا که مخل آزادی دیگران نباشد، باید محفوظ بماند.
2- سعادت بشر در گرو پرورش تمام استعدادهایی است که در وجود وی نهاده شده است.خودپرستی و بیماریهای ناشی از آن، مربوط به آشفتگی غرایز است. آشفتگی غرائز از آنجا ناشی میشود که میان آنها تبعیض شود. بعضی ارضا و اشباع و بعضی دیگر همچنان ارضا نشده باقی بمانند. علیهذا برای اینکه انسان به سعادت زندگی نائل آید، باید تمام استعدادهای او را متساویاً پرورش و توسعه داد.
3- رغبت بشر به یک چیز، در اثر اقناع و اشباع، کاهش مییابد و در اثر امساک و منع، فزونی میگیرد. برای اینکه بشر را از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف کنیم، یگانه راه صحیح آن است که هرگونه قید و ممنوعیتی را از جلوی پایش برداریم و به او آزادی بدهیم. شرارتها، کینهها و انتقامها هم ناشی از اخلاق خشن جنسی است.
اینهاست اصولی که اخلاق نوین جنسی را بر آنها نهادهاند. ممکن است افرادی که اطلاع کافی ندارند، طرح مباحث بالا را چندان لازم و مفید ندانند، اما به نظر ما بحث در این گونه مسائل در اجتماع حاضر، بسیار ضرورت دارد. نهتنها از آن جهت که افکار فلاسفه و متفکران معروف و مشهوری را به خود جلب کرده است، بلکه از آن نظر که این افکار در میان طبقه جوان درحال پیشرفت و توسعه است.
چه بسا جوانانی هستند که سرمایه فکریشان وافی نیست که به بررسی این مسائل بپردازند. ممکن است شخصیت و شهرت صاحبان این افکار، آنها را تحت نفوذ و تأثیر خود قرار دهد و عقیده پیدا کنند که این سخنان صددرصد مطابق با منطق است. به نظر ما ضرورت دارد، خوانندگان محترم را در جریان بگذاریم و آگاه کنیم، افکاری که در این زمینه از غرب برخاسته و جوانان ما تازه با الفبای آن آشنا شدهاند و احیاناً تحت عنوانهای مقدسی نظیر آزادی و مساوات، با جان و دل آنها را میپذیرند، به کجا منتهی میشود و آخر این خط سیر کجاست؟ آیا اجتماع بشر قادر خواهد بود درا ین مسیر گام بردارد و راه خود را ادامه دهد، یا اینکه این کلاهی است که برای سر بشر خیلی بزرگ است. این راهی است که ادامه دادن آن، جز فنای بشریت چیزی دربر ندارد.»
«میگویند در اروپا تا حدود زیادی عدالت هست، اما عواطف بسیار کم است. حتی در میان برادران، پدران و فرزندان عواطف کمی مشاهده میشود، برخلاف مردم مشرقزمین چرا؟ برای اینکه اینگونه عواطف در کانونهای باصفا و صمیمی و پرمهر خانوادگی رشد میکند، اما در اروپا چنین صفا و صمیمیت و وحدت و یگانگی که میان زنان و شوهران وجود دارد، در آنجا وجود ندارد، برای اینکه در آنجا عواطف جنسی میان زن و مرد به یکدیگر اختصاص ندارد
هر کدام بهطور نامحدود میتوانند لااقل از تمتعات نظری و لمسی در اجتماع بزرگ بهرهمند شوند. وقت آن است که غرب مانند همه زمانهای دیگر، با همه تقدمی که در علوم و صنایع دارد، فلسفه زندگی را از شرق بیاموزد. (همان، ص28)
آثار سوء شهوترانی بر قلب سالک (سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) سر اینکه انسان به مبدأ و معاد معتقد است ولی حب به دنیا دارد، این است که این مفاهیم جزء واردات قلبیه او نشده است، و سر اینکه این مفاهیم در دل وارد نشده، این است که شهوت مانع گردیده و راه را برای ورود این اعتقادات عقلی به قلب بسته است. نفسانیات مانع شده تا این اعتقادات، وارد دل شود و به صورت باور دربیاید
اینکه میبینید بین عمل و اعتقاد افراد تفاوت وجود دارد برای این است که عمل از دل بیرون میآید، نه از عقل و اعتقاد (ذهنی)، در قلب این آدمها هم، غیر از آن چیزی است که عقل آنها میگوید. این عقل را از کار میاندازد.در روایتی خداوند به حضرت داود فرمود: خودت را از قلوب معلق به شهوات دنیا برحذر بدار!
چرا؟ فان... قلوبهم محجوبه عنی چون این قلبها از من در حجابند. (بحارالانوار، ج 75، ص 311) ما در بعضی روایات داریم که میفرماید: علت این مسئله این است که شهوت و غضب این افراد، میخواهد به صورت گسترده و آزادانه عمل کند.آزاد بودن نسبت به خواستههای شهوانی و یا به تعبیر دیگر، آزادی در هواهای نفسانی، حجابی بر روی عقل و قلب انسان آورده و سلامت آنها را از بین میبرد. - رسائل بندگی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، ص 8
چیستی غریزه جنسی، اقسام آمیزشها، عوامل انحرافات جنسی و راهکارهای پیشگیری از انحرافات جنسی را از منظر آیات
چیستی غریزه جنسی
غریزه جنسی یکی از نعمتهای بزرگ خداوند متعال است که در وجود هر موجود زندهای قرار داده شده، غریزه جنسی موجب انجام عمل آمیزش میشود و آمیزش عملی است که به علت وجود شهوت جنسی میان دو جنس مخالف صورت میگیرد و باعث تخلیه شهوت جنسی و تولید مثل میشود.
«غریزه پاسخ یا عکسالعملی غیرارادی از سوی یک حیوان در قبال یک محرک خارجی است که به یک رفتار قابل پیش بینی و نسبتاً ثابت منجر میشود» (کتاب تربیت جنسی در اسلام ص 53)
اقسام آمیزشها
آمیزش ممکن است با افراد مختلفی صورت گیرد و میان دو طرف آن نسبتهای مختلفی وجود داشته باشد. بنابر این آمیزش با توجه به رابطه و نسبت میان طرفین به دو قسم حلال و حرام میباشد.
۱- آمیزش حلال
آمیزش حلال، آمیزشی است که میان طرفین آن، صیغه محرمیّت خوانده شده باشد و دو طرف محرم همدیگر شده باشند که در اصطلاح به آنها زن و شوهر میگویند. صیغه یا دائم است و یا موقت.
اگر صیغه دائم را خود زن و مرد بخوانند باید اول زن بگوید: «زَوَجتُکَ نَفسِی عَلَی الصِّداقِ المَعلُومِ» و پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: «قَبِلتُ التَّزویجَ» عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند
چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد باید وکیل زن بگوید: «زَوَجتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَهًْ مُوَکِّلَکَ اَحمَدَ عَلَی الصِّداقِ المَعلُوم» پس از آن بدون فاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلتُ لِمُوَکِّلی اَحمَدَ عَلَی الصِّداقِ» عقد صحیح میباشد (فتاوای 13تن از مراجع تقلید، ص326)
2- آمیزش حرام (زنا)
زنا از گناهان کبیره میباشد یعنی گناهی که وعده عذاب و آتش به آن داده شده، قرآن کریم درباره مجازات زنا میفرماید:
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت [و محبّت کاذب] نسبت به آن دو شما را از اجراى حکم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند (نور2)
عوامل انحرافات جنسی
انحرافات جنسی یکی از عواملی است که خسارتهای آن به جامعه به مراتب از خسارتهای جنگ نظامی نیز بیشتر است. این انحرافات که حاصل شاخهای از «تهاجم فرهنگی» است، توسط کشورهای غربی برنامهریزی شده و هدف آن تخریب بنیان خانواده و فرهنگ اسلامی کشورهای مسلمان میباشد که در نتیجه آن بیغیرتی در جامعه حاکم میشود و عقیده مردم نسبت به شرافت خود سست میشود.
اهم دلایل این انحرافات را میتوان در چند مورد خلاصه کرد:
۱- فیلمهای مبتذل ماهواره ای
فیلمهای مبتذل ماهوارهای یکی از عوامل انحرافات جنسی بوده و موجب تقلید جوانان خصوصاً خانمها از بازیگرهای این فیلمها در نوع لباس و پوشش که عمدتاً نامناسب میباشند، میشود و این امر را مُد تلقی میکنند در حالی که این کار باعث تحریک جوانان پسر در امور جنسی میشود علاوه بر آن فیلمهای مبتذل دیگری که در ماهوارهها موجود میباشد
یکی دیگر از مواردی است که باعث انحرافات جنسی میگردد و جوانان باید با توجه به آیات قرآن کریم و روایات ائمهاطهار(ع) از دیدن این فیلمها اجتناب کنند و این اصلیترین راه برای جلوگیری از به دام نیفتادن در تلههای شیطان به وسیله این ابزارها میباشد
چنانچه قرآن کریم در این باره میفرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُون به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزه تر است؛ خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است. (نور30)
۲- عدم مراقبت از چشم
مراقبت نکردن از چشم یکی از مهمترین عوامل انحرافات جنسی جامعه امروز بوده و از گناهان بزرگ میباشد، انجام این عمل باعث مرتکب شدن انسان به دو گناه میشود، صرف نگاه کردن به نامحرم یک گناه و انحرافی که به سبب آن به وجود میآید گناه دیگری است که این عمل ناشایست به دنبال دارد. این عمل در نزد امامان معصوم(ع) نیز نهی شده است.
امام صادق(ع) فرمودند: نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودهای از تیرهای شیطان است. هر کس آن را برای خدا ترک کند نه به خاطر غیراو، خدا ایمانی به او میدهد که مزّه آن را میچشد (جامع الاخبار ص408 ح1129) همچنین آن حضرت فرمودند: «نگاه پیاپی [به نامحرم]، بذر شهوت را در دل میافشاند و همین امر برای هلاکت بیننده اش کافی است (من لا یحضره الفقیه، ج4 ص18 ح4970)
3- عدم تربیت صحیح فرزندان در خانواده
یکی از دلایلی که موجب ایجاد فساد و ناامنی توسط برخی از افراد در جامعه میشود، عدم تربیت صحیح فرزندان توسط والدین است. تربیت فرزندان باعث میشود که از همان ایّام کودکی، کودک به فرزند صالحی تبدیل شود و در مسیر صحیح جامعه حرکت کند و علاوه بر ضربه زدن به جامعه برای پیشرفت جامعه نیز مفید باشد
چنانچه پیامبر اکرم درباره فرزند صالح میفرمایند: الْوَلَدُ الصَّالِحُ رَیْحَانَةٌ مِنْ رَیَاحِینِ الْجَنَّةِ فرزند خوب و صالح گلى از گلهاى بهشت است (مکارم الاخلاق ص218)
۴- عدم برنامهریزی برای اوقات فراغت
آزاد بودن بخش قابل توجهی از وقت جوانان باعث میشود که زمینه برای بزهکاری آنان فراهم شود
بنابر این، افراد جوان جامعه برای پر کردن اوقات خود نیاز به برنامهریزی دقیقی برای انجام کارهای علمی، پژوهشی، ورزشی و ... دارند که علاوه بر تضمین سلامت بدن و بالا بردن سطح علمی آنان موجب جلوگیری از گرایش آنها به انحرافات، خصوصاً انحرافات جنسی نیز بشود
امام صادق(ع) در این زمینه در حدیثی گهربار میفرمایند: دوست ندارم جوانى از شما (مسلمانان) را ببینم مگر آنکه بامداد (هر روزى) رونده باشد در دو حالت و چگونگى: یا عالم و دانشمند بوده یا متعلّم و دانش آموز، پس اگر بجا نیاورد (نه عالم بود و نه متعلّم) تقصیر و کوتاهى کرده، و اگر کوتاهى نمود (وقتش را) تضییع و تباه ساخته، و اگر تضییع نمود گناه کرده، و اگر گناه کرد در آتش (دوزخ) ساکن شده و آرمیده، سوگند به کسى که محمّد را بحقّ و راستى و درستى برانگیخته) (بحار الانوار ج1ص170)
۵- غفلت از خداوند متعال
غفلت از خداوند متعال یکی از دلایل مهم انحرافات جنسی بوده و باعث مرتکب شدن انسان به بسیاری از گناهان دیگر میشود. در حقیقت غفلت از خدا یکی از عوامل مهمی است که باعث میشود انسان در سرای آخرت از بهشت برین محروم گردد و در آتش جهنم داخل شود. اما کسانی از خداوند متعال غافل نشدهاند کسانی هستند که در راه خدا قدم بر میدارند و با هر عمل، خود را به بهشت جاودان نزدیکتر میکنند
امام صادق(ع) در باره کسانی که از خداوند متعال غافل نشدهاند میفرمایند: مَنْ رَعَى قَلْبَهُ عَنِ الْغَفْلَةِ وَ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهْوَةِ وَ عَقْلَهُ عَنِ الْجَهْلِ فَقَدْ دَخَلَ فِی دِیوَانِ الْمُتَنَبِّهِینَ هر کس قلب خود را از غفلت نگه داشت و نفسش را از شهوت نگه داشت و عقلش را از جهل نگه داشت پس به تحقیق داخل کرده است خود را در دیوان بیداران. (مصباح الشریعة ص22)
۶- محیط ناسالم
محیط نامناسب میتواند انحرافات جنسی زیادی را در انسان به وجود بیاورد که از جمله مصادیق بارز این انحرافات، انحرافات جنسی میباشد. برای مثال اگر خانواده انسان فاسد باشد، طبیعتاً شخص فاسدی نیز از این خانواده به جامعه راه پیدا میکند
پیامبر اکرم(ص) در باره اجتناب از وصلت با خانوادههای فاسد میفرمایند: إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ (بپرهیزید از سبزه کنار جویبار. گفته شد یا رسول اللّه مقصود از سبزه کنار جویبار چیست؟ فرمود زن زیبا صورت در محیط بد) (الکافی ج5، ص332)
راهکارهای جلوگیری از انحرافات جنسی
همانطور که گفته شد انحرافات جنسی یکی از عواملی است که میتواند خسارتهای جبران ناپذیری را به جامعه وارد کند. بنابر مطالبی که گذشت عوامل مهم این انحرافات مشخص شد، اما راهکارهایی نیز وجود دارد تا کسانی که درگیر این گونه مشکلات میباشند بتوانند به وسیله این راهکارها خود را از این راه از منجلاب این انحرافات بیرون بکشند.
راهکارهای اصلی جلوگیری از انحرافات جنسی عبارتند از:
۱- تلاش برای غلبه بر هوای نفسانی
تلاش کردن برای پیروز شدن بر هوای نفسانی یکی از مهمترین راههای جلوگیری از انحرافات جنسی میباشد. تلاش برای پیروزی بر هوای نفس بسیار مشکل میباشد به طوری که حضرت سلیمان(ع) درباره مشکل بودن این امر میفرمایند: غلبه کردن کسی که در هوای نفسانیاش غرق شده مشکلتر است از کسی که بخواهد به تنهایی شهری را فتح کند (شرح نهجالبلاغه ج20 ص233)
اما کسانی که این سختی شدید را تحمل میکنند، میتوانند از بسیاری از مشکلات خصوصاً مشکلات انحرافات جنسی فارغ شوند.
۲- خودداری از انجام عملهای جنسی در برابر فرزندان
والدین باید از انجام اعمال جنسی در برابر فرزندان خودداری کنند زیرا این کار میتواند باعث انحراف آنان در آینده شود.
همچنین در روایات بسیاری وارد شده که از بغل کردن و بوسیدن دختر بچه در سن شش سالگی به بعد اجتناب کنید
برای مثال امیرالمؤمنین امام علی(ع) در این باره در حدیثی میفرمایند: هنگامی که دختر به شش سالگی رسید جایز نیست که او را مرد نا محرمی ببوسد و یا او را فشار دهد. (تهذیب الاحکام، ج7، ص 461)
۳- جدا کردن اتاق خواب کودکان
خوابیدن کودکان در یک اتاق خواب از همان دوران کودکی باعث ایجاد زمینه برای انحرافات جنسی میشود. در روایات به دست آمده از معصومین(ع) نیز به جداسازی بستر کودکان تاکید شده است
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که میفرمایند: «فَرِّقُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِین» کودکان را چون هفت ساله شدند، از هم جدا بخوابانید. (مکارم الاخلاق، ص223)
4- یاد خداوند متعال
اگر انسان همیشه به یاد خداوند متعال باشد و به یاد داشته باشد که خداوند او را میبیند و همه اعمال او اعم از خیر و شر را در زیر نظر دارد، وحشت از عذاب الهی وجود او را میگیرد و باعث جلوگیری از بسیاری از انحرافات خصوصاً انحرافات جنسی میشود
امام صادق(ع) در این زمینه در حدیثی گهر بار میفرمایند: با استمرار بخشیدن به یاد خداوند متعال و توجه به لزوم اطاعت از دستورهای او، ریشههایی که سرچشمه امیال شهوانیاند، را بکنید. (مصباح الشریعه، ص 108)
۵- جلوگیری کودکان از انجام بازیهای جنسی
دوران کودکی دوران کنجکاوی کودکان میباشد. از این رو درباره هر امری که از آنان منع شود، سعی میکنند که علت بازداشتن آنها از این کار را بفهمند. در کتاب تربیت جنسی این امر به نحو زیر شرح داده شده است:
کودکان به دلیل کنجکاوی برای شناخت دنیای اطراف خود، به جستجو در هر چیزی میپردازند. از جمله میخواهند بدن را کشف کنند.
در این جستجوها که با اندام تناسلی خود آشنا میشوند و سپس کنجکاوانه، میخواهند بدانند که آیا دیگر کودکان نیز همین گونه هستند یا خیر؟ لذا به بازیهایی نظیر: دکتر بازی و مامان بازی روی میآورند که در این نوع بازیها سعی میکنند از چگونگی اندامهای یکدیگر آگاه شوند (تربیت جنسی)، 1)
پس از بحث درباره چیستی غریزه جنسی و اقسام آمیزش، مطالبی درباره عوامل انحرافات جنسی و نیز راهکارهای جلوگیری از این انحرافات ارائه شد و عوامل اصلی انحرافات بنابر روایات معصومین(ع) شناسایی شدند.
اما در نهایت بنابر مطالبی که درباره عوامل انحراف گفته شد، این نتیجه بدست میآید که فیلمهای مبتذل ماهوارهای و غفلت از خداوند متعال از مهمترین عوامل انحراف در جامعه امروزه میباشند چرا که در همه نقاط جهان حتی روستاهای دور افتاده نیز امکان استفاده از ماهواره وجود دارد و همین امر باعث میشود که ماهوارهها نقش بسیار مهمی در انحرافات جامعه ایفا کنند. اما در مورد یاد خداوند نیز اگر افراد واقعاً به جهان آخرت و عذابهای الهی اعتقاد واقعی داشته باشند به راحتی میتوانند بر نفس خود غلبه کرده و مانع بسیاری از انحرافات خصوصاً انحرافات جنسی شوند
نهاد خانواده
نهاد خانواده یکی از منابع جامعه پذیری کودکان و نوجوانان است که در آن والدین برای فرزندان خود به عنوان یک الگو مطرح می شوند.اگر چه طی سال های گذشته تا حدی رفاه مادی خانواده ها رشد یافته اما کیفیت زندگی متناسب با آن رشد نکرده و خانواده ها در عصر کنونی با چالش های جدی مواجه هستند.
ما در احادیث و روایات و آیات قرآن کریم مکرر با جایگاه و حساسیت این نهاد مواجه هستیم و عالمان رشته های مختلف علوم انسانی نیز بر اهمیت این نهاد تاکید کرده اند.متاسفانه باید گفت عملکرد نامناسب برخی خانواده ها و والدین و یا کوتاهی آنان در انجام وظایف باعث شد تا سن بلوغ در برخی از کودکان و نوجوانان ما کاهش پیدا کند.به نظر می رسد عدم ارائه آموزش های لازم در چگونگی تعامل والدین با فرزندان و تربیت صحیح آنان باعث شد تا والدین از دانش کافی برای تعامل با فرزندان خود عاجز باشند.
هیچ کانونی بهتر از خانواده نمی تواند در سلامت جنسی جامعه موثر باشد.خانواده ها می توانند از یک سو با اقداماتی که در محیط خانواده انجام می دهند یا لازم است که انجام ندهند از کاهش سن بلوغ کودکان خود جلوگیری کنند و از سوی دیگر می توانند با دادن اطلاعات لازم و صحبت کردن با آنان شرایطی را فراهم کنند که آنان با موضوع بلوغ به شکل مناسبی برخورد کنند.خواه ناخواه هر کودکی روزی به بلوغ خواهد رسید لذا باید بداند چگونه با این پدیده زیستی مواجه شود.
هر گونه انحراف و یا بی اطلاعی منجر به مسائل متعدد بعدی خواهد شد. چون این تغییر طبیعی در کودک کنجکاوی هایی را برای او به دنبال خواهد داشت لذا به دنبال منابعی خواهد بود که به سئوالات خود پاسخ دهد.خیلی از مشکلات از همین جا آغاز می شود که بچه ها به کانال ها و منابع غیر معتبر و منحرف مراجعه می کنند و اطلاعات انحرافی کسب می کنند.نکته دیگری که خانواده ها می توانند با رعایت آن از بلوغ زود رس کودکان جلوگیری کنند رژیم و الگوی غذایی است.کارشناسان عنوان کرده اند که یکی از عوامل موثر در بلوغ زود رس رژیم غذایی است.
لذا آموزش یکسری اطلاعات تغذیه ای به خانواده ها به منظور کنترل رژیم غذایی فرزندان می تواند این عامل را تا حد زیادی کنترل کند. دکتر مرضیه غفارنژاد، متخصص بیماریهای زنان و زایمان و فلوشیپ نازایی در این باره می گوید:"ظهور علائم بلوغ با شرایط تغذیه رابطه دارد.در دهههای اخیر ما شاهد کاهش سن بلوغ در کشورمان بودهایم که با توجه به تحقیقات صورت گرفته در این زمینه میتوان بیان کرد که علائم بلوغ با شرایط تغذیه رابطه مستقیم دارد.
دختران و پسران در این سن یا به شدت دچار پرخوری میشوند یا کم خوری میکنند که هر دو برای فرد مضر است، در این دوران دختران و پسران رشد قدی دارند و به ویتامینها، کلسیم و پروتئین نیازمندند.
انجام ورزش در این دوران که باعث افزایش تعادل ذهنی و روانی میشود به بلوغ و سیر تغییرات در افراد کمک شایانی میکند.چربی عامل بسیار تأثیرگذاری است به طوری که کودکانی که زیر 47 کیلو وزن دارند دیرتر به سن بلوغ میرسند و به طور کلی چاقی یا لاغری بیش از حد فرایند بلوغ را مختل میسازد".نکته دیگر نوع پوشش والدین و نوع رفتار های آنان در منزل است که بر فرزندان اثر گذار خواهد بود.
اسلام تاکید دارد که والدین بخصوص مادر از داشتن پوشش نامناسب و عریان در برابر فرزندانی که قدرت تشخیص را پیدا کرده اند پرهیز کنند.همچنین والدین باید از اختلاط های خانوادگی و عدم رعایت حرمت ها و محرمیت بین فرزندان خود و دیگران بپرهیزند و به سادگی از کنار این موضوع نگذرند.موضوع دیگر عدم نظارت والدین بر عملکرد کودکان بخصوص در استفاده از رایانه های شخصی است که معمولا در اتاق های خصوصی کودکان و نوجوانان قرار می گیرد.
استفاده از برخی برنامه های ماهواره در منزل پیش چشم کودکان و استفاده آزاد و بدون نظارت بچه ها از سایت های اینترنتی نیز در بلوغ زود رس موثر است.والدین باید به شدت بر روابط دوستانه فرزندان خود با هم سن و سالان و هم کلاسی ها و هم بازی ها نظارت کنند و نسبت به کیفیت و روابط آنان اشراف داشته باشند.
البته این گونه کنترل ها نیاز به مهارت دارد چرا که هرگونه زیاده روی تبعات بد تری را به دنبال خواهد داشت که در اینجا نیز بحث آموزش برجسته می شود.
لذا در یک نتیجه گیری می توانیم بگوییم، مخاطب اصلی کاهش سن بلوغ جنسی در نوجوانان در درجه اول والدین باشند، آنها در درجه نخست باید مانع از تاثیر عوامل غیرمعمول، نظیر دیدن محتواهای مجازی نامناسب برای کودکان شوند و در درجه بعدی نیز باید از سن مناسب ارائه تعلیمات جنسی به کودکان آگاه باشند. در سطح بعدی نیز نهادهای آموزش عمومی باید تعلیمات لازم را در این خصوص به والدین بدهند.
در صورت برخورد هدفمند و برنامهریزیشده میتوان آن را مدیریت کرد و این پیش از هر چیز مستلزم تغییر نوع نگاه به مسئله بلوغ جنسی است. نوجوانان با رسیدن به بلوغ نیازمند دریافت آموزشهای لازم و تربیت مقتضی برای برخورد با این پدیده هستند.اغلب نوجوانان برای این تجربه آمادگی لازم را ندارند و این امر، نگرانکننده و مشکلساز و برای اغلب نوجوانان خجالتآور است مگر اینکه پیش از بلوغ، آمادگیهای لازم به آنها داده شده باشد .
به همین دلیل والدین با دادن آموزشهای لازم به کودکان خود، مانع از این بشوند که نوجوانان به دوستان و همسالان خود مراجعه کرده و احیانا اطلاعات غلطی دریافت کنند. از این روست که آگاهی از سن بلوغ جنسی برای والدین ضروری است
عده ای از خانواده ها نیز نداشتن وقت کافی را بهانه می کنند و بدون آگاه کردن کودک درباره محیط مجازی به او اجازه می دهند تا ساعات زیادی را در اینترنت بگذراند. در این بین سایت های غیراخلاقی و چت روم ها بیشترین آسیب را به کودکان و نوجوانان می رسانند و اگر خانواده ها درباره خطرات احتمالی این محیط ها با فرزندان شان صحبت نکنند، باید در آینده ای نزدیک در انتظار به بار آمدن فجایعی بزرگ باشند زیرا عملا تربیت کودک از دست شان خارج می شود و نمی توانند هیچ کنترلی بر اعمال و رفتار او داشته باشند
با سلام و خداقوت
از قسمتی از مقاله روابط جنسی ازنگاه قرآن کریم برای تحقیق استفاده کردم.