جوانان غرب! اسلام را بیواسطه بشناسید
حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب در پی حوادث اخیر در پیامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرمودند: در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از دین اسلام بهدست آورید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی رهبر معظم انقلاب متن کامل این پیام به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره آنها مستقیماً با شما سخن بگویم
من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آینده ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم
همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند. سخن من با شما درباره اسلام است و بهطور خاص، درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد.
از دو دهه پیش به این سو - یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی - تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد
من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیرصادقانه و مزوّرانه دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است.
تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است، از دوره استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند
این به خودی خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگو کردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟
چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟ شما به خوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است.
اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟
مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته اوّل من این است که درباره انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضا میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد
من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید.
من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟
آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟ من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند
امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگرچه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد.
این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگرچه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد
بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند. سیّدعلی خامنهای 1393/11/1
پیام رهبر انقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
رهبر معظم انقلاب همچنین در پیامی به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا از آنان خواستند به طور ویژه به این بیندیشند که چرا سیاستهای غربی به اسلامهراسی دامن میزنند؟ به گزارش پایگاه اطلاعرسانی رهبر معظم انقلاب متن کامل این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم جوانان! عزیزان! حضور شما در مراکز دانشگاهی کشورها، فرصت نگاه ژرف و حکمتآمیز به رویدادها و پدیدههای جهان را به شما و فرصت بهرهمندی از دانشمندانی جهاننگر و جهانشناس را به ایران آینده میبخشد
اینها را باید قدر شناخت. فریفتگی به همان اندازه زیانبخش است که بیخبری. امروزه بهطور ویژه به این بیندیشید که چرا سیاستهای غربی به اسلامهراسی دامن میزنند؟ و کدام عنصر پر قدرت در اسلام سیاسی به شیوه ایران است که قدرتمداران آزمند و متعدّی و مستکبر را به همهگونه رویارویی با آن بر میانگیزد؟
دانشاندوزی را با اندیشهورزی و این هر دو را با پرهیزگاری و پاکدامنی بیامیزید؛ در اینصورت هیچ اندوختهای برای کشور با ثروت وجود جوانانی چون شما برابری نخواهد کرد. خدا یار و مددکارتان باد. سیّدعلی خامنهای 3 بهمن 1393
زورگویان جهان از اسلام ناب محمدی(ص) در هراسند
حضرت آیتالله العظمی خامنهای
دنیای امروز را تشنه پیام آزادیبخش اسلام ناب دانستند : بدخواهان و زورگویان جهانی، تلاش میکنند تا با استفاده از هنر، سیاست، نظامیگری و همه ابزارها، مانع شنیده شدن ندای اسلام ناب شوند اما این ندا شنیده شده است و نشانه آن هم، هراس روزافزون قدرتهای استکباری است.
لزوم برخورد عمیق و غیرسطحی با موضوع اقتدار در نیروهای مسلح، : تعداد زیادِ نیروی انسانی و آموزش و تجهیزات نظامی پیشرفته، به تنهایی موجب اقتدار نیروهای مسلح یک کشور نمیشوند بلکه باید انگیزه و معنویت و عزم و درکِ حقیقت مسئولیت بر رفتارها و جهتگیریها حاکم باشد
دنیا بر روی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حساب باز میکند و آن را جدی میگیرد، زیرا میداند که هر جا عرصه مسئولیت و رزمآوری باشد، نیروهای مسلح سنگتمام خواهند گذاشت.
خود را در این مجموعه پر برکتِ علمی و نظامی، برای اعتلای روزافزون نیروهای مسلح به عنوان یکی از ارکان اقتدار کشور، آماده کنید و همچون محققان و دانشمندانِ جوان که با علم و ابتکار، پدیدههای علمی را عرضه میکنند، با بهرهگیری از اندوختههای علمی و ابتکار و ارائه پدیدههای نظامی و نوین، سازمان نظامی کشور را به اوج اعتلا برسانید
بشریت بیش از هر زمان دیگر نیازمند است، افزونطلبان و زورگویان جهانی که از جاذبه پیام رهاییبخش اسلام ناب و تهدید شدن منافع خود به شدت نگرانند، از همه ابزارها بهویژه ابزارهای هنری بهره گرفتهاند تا مردم دنیا را از اسلام بترسانند
ساختن گروههای مسلح به نام اسلام و حکومت اسلامی، و قتل عام انسانهای بیگناه به وسیله این گروهها نمونه دیگری از روشهای دشمنان برای اسلامهراسی است
پیام اسلام ناب برای انسانیت، پیام آسایش، عزت، سربلندی و زندگی همراه با امن و امان است و بدخواهان نمیخواهند ملتها با این پیام آشنا شوند.
*******
اسلام هراسی : پایان دنیا . فیلم های هالیودی . اهانت به قرآن و پیامبر(ص)
هراس غرب از انتقال پیام جمهوری اسلامی
19 شبکه رادیو و تلویزیون برون مرزی جمهوری اسلامی ایران از روز 24 مهرماه سال 91 از روی ماهواره ها تبرد و به دستور یوتلست که مالک هاتبرد است قطع شد
اما واقعیت های پشت پرده این موضوع آن است که اتحادیه اروپا چنین تحریمی را در دستور کار خود قرار نداده است بلکه تحت فشار لابی آمریکا و صهیونیست این کار انجام شده است
آیا این اقدام آنان با شعارهای دموکراسی و آزادی بیان که سال های سال است سر می دهند مغایرت ندارد؟
کشورهای اروپایی که تا چندی پیش حاضر نبودند فیلم موهن علیه پیامبر اسلام(ص) را از روی یوتیوب و برخی رسانه های مجازی خود حذف کنند و مدعی بودند که این کار آزادی بیان را زیر سوال میبرد؟
ادعای دروغین آزادی بیان در غرب
اروپایی ها به نوعی خطر گسترش تفکرات جمهوری اسلامی در غرب را به خوبی احساس کرده اند و یکی از راه های گسترش و ترویج این تفکرات انقلابی و ضداستکباری همین رسانه های رادیویی و تلویزیون هستند که می توانند به روشنگری در نزد افکار عمومی دنیا بپردازند
امروز مردم ساکن در کشورهای اروپایی و آمریکایی به شدت تشنه شنیدن حقایقی از درون ایران هستند و رسانه های تحت مدیریت ما نیز به نوعی تشنگی آنان را برطرف می کرد و به افکار عمومی جهانیان حقایق جمهوری اسلامی را نشان می داد، به همین دلیل دیگر تحمل این شبکه ها برای سران اروپایی و خصوصا صهیونیست ها غیرقابل تحمل بود
به لطف الهی امروز شاهد رشد روزافزون اقتدار کشورمان در عرصه های داخلی و بین المللی هستیم و شبکه های تلویزیونی برون مرزی این پیشرفت ها و موفقیت ها را منعکس می کنند، با انعکاس این حقایق از داخل ایران، پرده از هویت ضدانسانی استکبار جهانی و در راس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی برداشته می شد و کم کم این روشنگری ها کار را به جایی رساند که تحمل شبکه های ایرانی امکان پذیر نبود و به بهانه های واهی اقدام به قطع این شبکه ها گرفته شد.
اهانت به قرآن و پیامبر اسلام در لوای آزادی غربی!
یکی از اقدامات وحشیانه ای که به اصطلاح تمدن و آزادی بشر در غرب صورت می دهد جسارت به ساحت مقدس قرآن است که متاسفانه با سکوت مقامات آمریکایی نیز همراه شده
در واقع از نظر دولت آمریکا اگر قرآنسوزی باعث بروز چنین خطری نمیشد همین توصیه به عدم انجام این عمل گستاخانه نیز صورت نمیپذیرفت و بلامانع دانسته میشد
پس از همینجا میتوان گفت که اساسا انجام چنین اقداماتی از نظر دولت آمریکا دارای اشکال نبوده و توهین به مقدسات یک و نیم میلیارد مسلمان در سطح جهان اساسا محلی از اعراب ندارد و از همین جا میتوان نه تجاهل سیستماتیک دولت آمریکا بلکه اتخاذ سیاستی هدفمند و همدلانه در راستای انجام چنین اقداماتی را از سوی دولتمردان آمریکایی مشاهده کرد.
می توان بخش عمده ای از دست فعالیت ها را در راستای پروژه اسلام هراسی قلمداد کرد
توهین به پیامبر اسلام آزاد، انکار هلوکاست ممنوع!
در شرایطی که در غرب، اهانت به اسلام و مقدسات اسلامی، به راحتی پذیرفته میشود، برخی مضامین وجود دارند که هرگونه تردید در آنها هم ممکن است منجر به سالها مجازات زندان شود. در شرایطی که شخصی چون «سام باسیل» به راحتی میتواند اسلام را مورد اهانت قرار دهد
در بسیاری از کشورهای غربی حتی تردید در تعداد کشتههای یهودیان در جنگ دوم جهانی میتواند دردسرهای جدی داشته باشد. حتی مورخین غربی در محیطهای آکادمیک هم باید مواظب آن باشند که با نگارش مطلبی در خصوص هلوکاست، برای خود سالها دردسر نتراشند.
احیای ارزشها، اندیشههای اسلامی یکی از مهمترین تأثیرات جهانی انقلاب اسلامی است
تلاش و برنامه غرب تا پیش از انقلاب اسلامی، صرف این شده بود تا ریشههای اسلام در جوامع مختلف خشکانده شده و مفاهیم و آموزههای آن تقلیل یابد.
پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی، یکی از مهمترین تحولات جهانی و منطقه ای در قرن بیستم به حساب میآید
گفتمان اسلام سیاسی دریچهای جدید به روی اندیشمندان و صاحبنظران سیاست باز نمود که نه تنها دین اسلام میتواند سیاسی باشد بلکه حرفهای جدید و تازهای برای ارائه به جهان مدرن امروز دارد که با گفتمان موجود در تقابل و تضاد هم میباشد و میتوان آن را به عنوان گفتمان برتر در دوران پسامدرن تلقی نمود *
ماهیت ایدئولوژیک و هویت انقلاب باعث شد تا نظام برگرفته از آن دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی باشد که در ابعاد بینالمللی از دیگر انقلابها و نظامهای سیاسی جهان متمایز و تاثیرگذاری آن نیز بر دیگر ملل جهان بویژه مردم مسلمان منطقه از یک سو و نیز بر سیاستهای نظام سلطه جهانی از سوی دیگر، کاملاً چشمگیر باشد. پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ادیان بویژه دین اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنیته نه تنها به پایان راه خود نرسیدهاند، بلکه مجددا به عنوان مهمترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری مطرح میباشند. پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه ارزشها و معیارهای اسلامی برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن، گفتمان اسلام سیاسی را در علوم سیاسی و روابط بینالملل مطرح نمود. این گفتمان در دنیایی مطرح میگردد که دین را نه تنها جدا از سیاست دانسته بلکه مدعی بودند که دوره آن گذشته و به تاریخ تعلق دارد و چیزی هم برای ارائه به دنیای مدرن ندارد.
القای تفکر اسلام سیاسی
مهمترین تأثیر انقلاب اسلامی بر احیای ارزشها و آگاهیهای اسلامی بود. اسلامی که به زعم بسیاری در صفحات کهن تاریخ فرتوت شده و از اذهان رخت بر بسته بود، اینک با هستهای قدرتمند و امواجی فراتر از مرزهای ملی بازگشته و به جریان افتاده بود. در این میان نقش امام خمینی (ره) به عنوان نظریهپرداز و احیاگر تفکر دینی از انظار دور نمانده
و به اعتقاد و اعتراف بسیاری از اندیشمندان و شرق شناسان، اسلام شناسان و جامعه شناسان غربی، ایشان بزرگترین احیاگر تفکر و ارزشهای اسلامی میباشند که آنچه اصلاحگران، تجدیدگرایان، متجددها و بیدارگرایان اسلامی از قرن 19 میلادی تا زمان آغاز نهضت در ایران صرفا به عنوان یک آرمان تبلیغ میکردند، امام خمینی (ره) در صحنه عمل پیاده کرد و دوران جدید رنسانس را آغاز نمود *
به اعتراف دوستان و دشمنان، بیشترین تأثیر این انقلاب در جهان اسلام و عرب مشهود است
انقلاب اسلامی ایران نیز در ردیف بزرگترین انقلابهای جهان با برنامه سیاسی خاص به منظور تأسیس نهاد و نظام برخاسته از انقلاب و پیادهسازی اصول اسلامی در حکومت و تشکیل حکومت اسلامی واقعی و همچنین تغییر ساختار نظام بینالملل با صدور انقلاب اسلامی همگان را در تحیر فرو برد و حساسیت بسیاری را برانگیخت.
سلسله تحولاتی که در ایران رخ میداد علاوه بر تغییرات بنیادین در نظام سیاسی و جامعه ایران، فراسوی مرزها نیز حرکت میکرد و بقای خود را در گسترش ایدئولوژی در ابعاد جهانی میدید
در بخشی از این منطقه انقلاب منبع الهام و تحرک بوده و برای برخی دیگر (مستکبران و دولتهای حامی آنها) انقلاب اسلامی ایران و امواج حاصل از آن، منبع تهدید جدی بوده است
«مبارزه با صهیونیسم جهانی و رژیم اشغالگر قدس»
امام خمینی(ره) در راستای تبیین ایده صدور انقلاب، جهتگیری مشخصی را برای انقلاب تبیین نمودند که یکی از مهمترین شاخصههای آن «مبارزه با صهیونیسم جهانی و رژیم اشغالگر قدس» بود
امام راحل (ره) از همان ابتدای شروع نهضت در سال 42 خطر صهیونیسم جهانی را به عنوان یک غده سرطانی برای جهان اسلام گوشزد کرده بودند.
در ابتدای شکلگیری انقلاب فرمودند: من نزدیک به 20سال است که خطر صهیونیسم بین الملل را گوشزد نمودهام و امروز خطر آن را برای تمامی انقلابهای آزادی بخش جهان و انقلاب اخیر اسلامی ایران، نه تنها کمتر از گذشته نمی دانم که امروز، این زالوهای جهانخوار با فنون مختلف برای شکست مستضعفان جهان قیام و اقدام نمودهاند. ملت ما و ملل آزاد باید در مقابل این دسیسههای خطرناک، با شجاعت و آگاهی ایستادگی کند *
بر اساس همین نگرش، حمایت از نهضت مردم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی و به طور کل، حمایت از نهضتهای آزادی بخش در سراسر جهان به عنوان یک اصل، در قانون اساسی (اصل 154) و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح و مورد توجه قرار گرفت . جمهوری اسلامی ایران، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین برخورداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند . رهبران رژیم صهیونیستی نیز پس از شکلگیری انتفاضه فلسطین به تاثیرپذیری فلسطینیان از انقلاب اسلامی ایران اعتراف کردهاند. تظاهر کنندگان فلسطینی مناطق اشغالی از طرفداران تفکر خمینی میباشند و هیچ ارتباطی به سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) ندارند. این جوانان میخواهند خیابانهای اسرائیل را به خیابانهای تهران و بیروت تبدیل کنند.
گرایش روز افزون به اسلام در اروپا نیز یکی از ارزشهای انقلاب می باشد
تبلیغات منفی غرب و دامن زدن به اسلام هراسی توسط برخی قدرت های غربی، نتیجه عکس به دنبال داشته و این موضوع در افزایش گرایش پیروان دیگر ادیان به دین مبین اسلام در اروپا به وضوح قابل مشاهده است
حضورشهروندان اروپایی و غیر اروپایی در محل نمایندگی های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و گرویدن آنها به اسلام بیانگر آن است که تبلیغات منفی غرب علیه دین رحمانی اسلام نه تنها تاثیری بر افکار عمومی جهان نداشته، بلکه نتیجه عکس برای این کشورها را در پی داشته است
یکی از عوامل مهم و موثر در گرایش این افراد به اسلام، بی تردید تاثیر معکوس و مغرضانه تبلیغات منفی رسانه ها و بنگاههای خبرپراکنی غربی وابسته به حکومت های استعماری و استکباری و ملحد به منظور ایجاد جو اسلام هراسی و دین گریزی است *
همچنین دینی که با فطرت بشریت عجین شده با تبلیغات غیر واقعی و منفی ممکن است چند صباحی مورد غفلت و توجه نباشد لیکن پس از روشن شدن واقعیت ها و بیان حقایق نورانی و انسان ساز معرفت اسلامی و قرآنی به صورت صحیح بیش از پیش مورد توجه علاقه مندان قرارخواهد گرفت
به گونه ای که این اقدامات نه تنها نتیجه ای برای سردمداران غرب نداشته بلکه زمینه را برای گرایش و جذب شهروندان این کشورها و بخصوص افراد تحصیلکرده، فرهیخته و منصف، به دین اسلام را بیش از پیش فراهم آورده است . همچنین دینی که با فطرت بشریت عجین شده با تبلیغات غیر واقعی و منفی ممکن است چند صباحی مورد غفلت و توجه نباشد لیکن پس از روشن شدن واقعیت ها و بیان حقایق نورانی و انسان ساز معرفت اسلامی و قرآنی به صورت صحیح بیش از پیش مورد توجه علاقه مندان قرارخواهد گرفت.
ترس از الگوپذیری انقلاب اسلامی
قطع شبکه های ماهواره ای جمهوری اسلامی از سوی استکبار جهانی
حوادث خودساخته ی 11 سپتامبر
توهین به پیامبر خاتم ؛ سوزاندن قرآن؛ تشکیل و تجهیز وهابیت داعش در خاورمیانه و درگیر کردن مسلمانان و بحث شیعه و سنی و ......
به دلیل ترس از همین بیداری صورت گرفته و این کار آمریکا و دولت های غربی نشان از درماندگی آنان از استقامت ملت ایران دارد
امروز دشمنان می خواهند با ترفندهای مختلف جلوی این الگوگیری را بگیرند و با ایجاد اختلاف قومی و مذهبی سعی در خشن جلوه دادن چهره اسلام و انقلاب اسلامی را دارند
هراس غرب از روشنگری های ایران
یکی از دلایل ترس و واهمه های دنیای استکباری غرب این است که حقایق انقلاب اسلامی به گوش مردم اروپا و آمریکا برسد. معمولا جنایت کاران غربی دوست ندارند پرده از روی جنایاتشان برداشته شود و می خواهند با عوام فریبی مردم را کور و کر نگه دارند و با عنوان آزادی و دموکراسی و پیشرفت می خواهند کارهای غلط و غیرقابل دفاع خود را با استفاده از ابزار رسانه ها به مردم تفهیم کنند
شیطان بزرگ و هم از گسترش اسلام ترس و واهمه دارند و حتی در تلاشند تا با ایجاد موج اسلام ستیزی هر نوع پیام اسلامی را در نطفه خفه کنند. همچنان که خداوند در قرآن وعده فرموده که مستضعفان وارث زمین خواهند شد و حق پیروز خواهد بود
لذا این قبیل اقدامات کف روی آب است و مصاف حق و باطل است و شاید باطل با توسل به ابزارهایی که در اختیار دارد برای مدتی کوتاه بتواند خودنمایی کند اما در اصل این حق است که پیروز خواهد شد و قطعا وعده خداوند محقق خواهد شد. ان شاءالله *
حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب در پی حوادث اخیر در پیامی به جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرمودند: در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از دین اسلام بهدست آورید. من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره پردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.اگرچه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد.
مدیر پروژه اسلام هراسی در آمریکا
دانیل لوبان از وبلاگنویسان فعال سیاسی آمریکا اخیرا مجموعهای از اظهار نظرات مهم و جنجالی یروشالمی را با عنوان سخنانی برای ایجاد نفرت از مسلمانان، یهودیان و سیاهان منتشر کرده است.
درباره مسلمانان
برای هرگونه اقدام آگاهانه در حمایت یا پایبندی به اسلام باید مجازاتی تا ۲۰ سال حبس در نظر گرفت
کنگره آمریکا میتواند اعلام کند که آمریکا در جنگ با ملت مسلمان یا امت مسلمان است
رئیسجمهور آمریکا باید فورا اعلام کند که همه مسلمانان غیرشهروند آمریکا، بر اساس بند سوم فصل ۵۰ قانون اساسی آمریکا، دشمن بیگانه هستند و باید فورا اخراج شوند
هیچ مسلمانی نباید ویزای ورود به آمریکا بگیرد.
درباره سیاهپوستان
اینکه پدران بنیانگذار آمریکا به زنان و بردگان حق رای ندادند، دلیل داشت
ممکن است ایده را چندان نپسندید، اما بنیانگذاران این کشور با درک عمیق از ماهیت بشر و تاثیر آن بر جامعه سیاسی، این مسئله را بسیار جدی گرفتند
بعضی میگویند چرا آنها چنین تصمیمی گرفتند و مهمترین اصل و جنبه جامعه آزاد را دچار چنین محدودیتی کردند؟ اما باید محاسبات آنها را به طور جدی مطالعه کنیم.
درباره یهودیان
یهودیان از اساس جامعه غرب هستند
جنبه چپ گرایانه مشکل یهودیان را درنظر نگیریم. اما مشکل یهودیان برای محافظهکاران مسئلهای متفاوت و بسیار جالب است
یهودیان عصر جدید رادیکالترین، تهاجمیترین، و موثرترین طبقه از نخبگان لیبرال هستند
هدف آنها هدف همه نیروهای مترقی است و آن استفاده از اصول لیبرال برای ساختارشکنی دولت _ملت غربی در حرکت به سوی ایجاد حکومت جهانی است.
پدیده ای به نام اسلام هراسی
موج روبه گسترش گرویدن افراد به دین مبین اسلام باعث شده تا رسانه های وابسته به لابی های صهیونیستی با تمام توان درصدد ارائه تصویری خشن از این دین رحمانی باشند
اسلام هراسی، از اصطلاحات تازه ای است که به تازگی و به طور خاص، در زمینه رابطه اسلام با غرب، نسبتا تداول یافته است
پدیده هراس از اسلام از زمان ظهور دین اسلام سابقه داشته است؛ اگر چه امروزه، بویژه پس از حوادث یازدهم سپتامبر و بیشتر در کشورهای غربی، گستره و عمق آن بیشتر شده و هر روز نیز اخبار تازه ای از رشد اسلام هراسی در غرب به گوش می رسد
شورای روابط اسلام و آمریکا` اخیرا اعلام کرد موج اسلام هراسی در سراسر آمریکا تشدید شده و مساجد در ایالت های مختلف تحت نظر و فشار قرار گرفته اند *
در ایالت های مختلف اجازه تعمیرات به مساجد نمی دهند. اهانت به مقدسات مسلمانان، به آتش کشاندن برخی از مساجد، تبعیض علیه مسلمانان در محیط های اقتصادی و اجتماعی از جمله مهمترین اقدامات برای اذیت و آزار مسلمانان به شمار می رود . جمهوریخواهان با شایعاتی مانند اوباما یک مسلمان است و مسلمانان قصد دارند، آمریکا را تسخیر کنند، بسیاری از تندروها و جوانان آمریکایی را تحریک می کنند . رهبران مسلمان فرانسه با اعلام افزایش 34درصدی اسلام هراسی در سال 2011 در مقایسه با سال قبل، خواستار قانونگذاری قویتر و تمرکز بیشتر دولت برای مقابله با جرایم اسلام هراسانه در این کشور شدند
نگاهی اجمالی به مسلمانان و شیعیان در کشور یونان
ورود اسلام به کشور یونان سابقه هزارساله دارد. هنگامی که مسلمانان در سال 653 میلادی جزیره «رودوس» را فتح کردند، اسلام به تدریج در این جزیره و نواحی اطراف آن گسترش یافت و 470 سال دراین منطقه حضورداشت
تعداد مسلمانان را حدود 200 هزار نفر اعلام می کند. هم اکنون در پارلمان یونان، دو نماینده از مناطق مسلمان نشین حضور دارند
این نمایندگان نه به عنوان نمایندگان مسلمانان، بلکه به عنوان نمایندگان احزاب اصلی این کشور از مناطق مسلمان نشین، به پارلمان راه یافته اند.
انجمن مهدیه شیعیان
افغانی های مقیم یونان نیز فعال است و از نظر تعداد افرادی که در برنامه های مذهبی در این محل تجمع می کنند، از دو انجمن ذکر شده، بیشتر می باشند
دراین انجمن، مراسم دعای کمیل، نمازهای جماعت، آموزش قرآن، احکام و معارف اسلامی و دیگر برنامه ها و اعیاد مذهبی با حضور تعداد زیادی از شهروندان شیعه افغانی برگزار می شود، برنامه های آموزش مسائل مذهبی و فرهنگی افغانستان نیز در این محل برگزار می شود.
ضمناً برگزاری دعای کمیل در هر شب جمعه در سالن حضرت فاطمه زهرا(س) رایزنی فرهنگی برای عموم برگزار می شود
مراسم گوناگون دینی و مذهبی نیز با حضور عامه مسلمانان و هموطنان ایرانی مقیم در مناسبت های مختلف در طول سال باشورخاصی در سالن اجتماعات رایزنی فرهنگی برگزار می شود.
تأثیر آثار اندیشمندان مسلمان بر فلسفه قرون وسطی
کتب و رساله های فیلسوفان و اندیشمندان جهان اسلام، اولین عامل رشد تفکرات علمی و فلسفی اروپا در قرون وسطی می باشد
بعد از جنگهای صلیبی و افزایش ارتباط اروپاییان با رشد علمی و فلسفی مسلمانان، زمینه های بسط و توسعه اندیشه فلسفی در اروپا فراهم گشت
این در حالی بود که در قرون وسطی شعله های علم آموزی و تفکر علمی در اروپای غربی تقریباً خاموش شده بود و فقط در سرزمین های شرق امپراتوری روم، به دلیل تأثیر آموزه ها و تفکرات علمی و فلسفی اندیشمندان جهان اسلام، توجه به علوم و دانش اهمیت یافت
در این دوران، به دلیل آنکه آثار و اندیشه های یونان باستان و روم توسط کلیسا نابود شده بود، بی سوادی و فقر در سراسر اروپا حاکم گشت، نادانی در سراسر اروپا چنان غلبه داشت که شارل کبیر امپراتور شارلمانی که تقریباً بر تمامی اروپا تسلط داشت، زمانی که تصمیم گرفت در سن کهولت، خواندن و نوشتن را بیاموزد، با زحمت توانست از گوشه و کنار اروپا، چند نفر را پیدا نماید
با وجود افول علم و دانش در اروپا، سرزمین های اسلامی شاهد ظهور اندیشه های علمی و رشد تمدن و فرهنگ در عرصه های مختلف دانش بود
برایان مگی نظریه پرداز معروف، در این باره می نویسد: در ایامی که اروپا این قرون تاریک را از سر می گذراند، تمدن های بسیار پیشرفته ای در بخش های دیگر جهان در حال بالیدن بود
این عصر زرین اسلام بود که بر بخش خاوری امپراتوری پیشین اسکندر کبیر و از آنجا در سرتاسر شمال آفریقا تا اسپانیا فرمان می راند، بیشتر آثار ارسطو در اروپا از بین رفت، اما در جهان اسلام باقی ماند.
در دوران حکومت عباسیان، زمینه های بسط و رشد علمی و فلسفی به اوج خود رسید، سرزمین اسلام، بستر مناسبی را برای تربیت دانشمندان و عالمان بزرگ فراهم می ساخت، در این منطقه اندیشه های علمی و تفکرات فلسفی روز به روز رشد می یافت و ترجمه آثار و کتب از زبان های مختلف باعث تکامل اندیشه علمی مسلمانان گشته بود
بخصوص اینکه حمایت خلفای عباسی از دانشمندان و فیلسوفان و فراهم سازی زمینه مطالعاتی و کتابخانه ای برای آنان، باعث افزایش تعداد اندیشه ورزان مسلمان شده بود
ترجمه آثار علمی و فلسفی از زبان های مختلف چون یونانی، ایرانی، هندی به زبان عربی و تعقل و تأمل در محتوای این علوم زمینه را برای ایجاد نهضت علمی اسلامی فراهم ساخت.
با فراهم شدن زمینه های فکری و مطالعاتی در جهان اسلام، مسلمانان به تحقیق و معرفت اندوزی مشغول شدند و تالیفات و رساله های ناب و کاملی را در ابعاد مختلف علمی به یادگار گذاشتند، کندی نخستین فیلسوف مسلمان، با ترجمه و تحلیل فلسفه یونان و مطالعه تعالیم اسلامی، فلسفهای نوین را بنیان نهاد. رشد علمی و فلسفی باعث شد اختراعات و اکتشافات نیز به اوج خود رسید و در رشته های مختلف علوم چون ریاضیات، طب، نجوم، شیمی و جغرافیا موفقیت های چشمگیری حاصل گشت
این در حالی بود که در اروپا بساط علم آموزی و تحقیق برچیده شده بود و سرزمین های غربی در تاریکی، بی سوادی و بیماری به سر می بردند
لذا جهان اسلام و اندیشه های علمی رایج در آن، الگویی برای آغاز رشد اروپا گشت
اروپاییان از طریق ارتباط با کشورهای اسلامی و فیلسوفان مسلمان، ترجمه و یادگیری فلسفه و علوم از کتب و آثار فلسفه اسلامی را آغاز کردند
از قرن یازدهم میلادی به بعد ترجمه کتب از زبان عربی به زبان لاتین آغاز شد و این ترجمه ها مقدمه ای برای رشد تحقیقات علمی و فلسفی گشت.
در قرن سیزدهم، کتاب های ترجمه شده مسلمانان بویژه ابن سینا و ابنرشد به زبان لاتین در میان اروپاییان گسترش یافت
در واقع شناخت اندیشه های ارسطو از طریق کتب حکمای اسلامی صورت گرفت، چرا که اکثر آثار ارسطو در اروپا توسط کلیسا نابود شده بود
ترجمه های عربی و عبری آثار ارسطو به جهان مسیحیت تکانی داد و کار بحث و مناقشه را رونقی دوباره بخشید
در قرن سیزدهم میلادی، ابن سینا به عنوان فیلسوفی با گرایش های نوافلاطونی مورد توجه بود و آثار و رساله های او در بین علاقه مندان به علم، رواج داشت.
نیاز کشورهای اروپا و آمریکا به کشورهای اسلامی
دو سوم ذخایر نفتی جهان و ۵۷ درصد ذخایر گاز جهان در کشورهای اسلامی قرار دارد که برای توسعه کشورها و گرداندن چرخ صنعتی کشورهای آمریکا و اروپا بسیار مهم است. تا نزدیک به ۲۰ سال آینده ذخایر نفت آمریکا و اروپا تمام میشود؛ کل ذخایر نفت آمریکا ۳۰ میلیارد بشکه نفت است که در روز ۲۵ درصد نفت تولیدی جهان را مصرف میکند و چین در رتبه بعدی قرار دارد
خلیج فارس حدود ۶۲ درصد نفت جهان را دارد که سهم عربستان ۲۶۴ میلیون، ایران ۱۲۰ میلیون و کشورهای دیگر در رتبههای بعدی قرار دارند.
جهان هفت میلیارد جمعیت دارد که یک میلیارد و ۵۶۰ میلیون نفر مسلمان هستند که برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان و فرانسه و ... دارای رشد منفی جمعیتی است اما جمعیت مسلمانان تا سال ۲۰۵۰ به بیش از ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر خواهد رسید *
از نظر فرهنگی تمام مسلمانان مشترکاتی مانند خدا، قرآن، نبی و یکسری اعمال مشترک مانند نماز و روزه دارند و سالی چند میلیون مسلمان به حج می روند در حالی که هیچ دین و مکتبی مانند اسلام نیست که چنین وجوه مشترک دینی داشته باشد
جنگ فرهنگی و اقتصادی؛ جنگ اصلی اسلام و غرب
جنگ اصلی کشورهای اسلامی با غرب در دنیای امروز و آینده جنگ اقتصادی و فرهنگی است که با از بین رفتن کمونیسم عمده رقابت، اصلی میان اسلام و فرهنگ غرب است. یکی از قدرتهای قرن حاضر قدرت جهان اسلام است
مکتب تشیع چه نقشی در آینده جهان اسلام دارد
با گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی که از دل اعتقاد به تشیع و امامت ائمه (ع) و نیابت از حضرت مهدی(عج) شکل گرفت بر خلاف ادعای صدها ساله غرب و شرق که مدعی جدایی دین از سیاست بودند نشان داد که دین می تواند حکومت تشکیل دهد.
اعتقاد ما به مهدویت
تشکیل یک دولت و پارلمان شیعی در عراق و ایجاد ارتباط صمیمی میان ایران و عراق ضربه ای بود که به آمریکایی ها خورد و قانون اساسی عراق هم براساس اسلام شکل گرفت
پیروزی شیعان لبنان در جنگ ۳۳ روزه ضربه دیگری بر پیکره آمریکا و اسرائیل بود و هیمنه اسرائیل غاصب را از بین برد
وجود حوزههای شیعی و مراجع و علما تبدیل به یک کانون قدرتمند برای محوریت مسلمانان و تشیع در اقصی نقاط عالم شده است و آنها را تحت تاثیر قرار میدهد
انقلاب اسلامی؛ تاثیر بر مسلمانان جهان
بیداری اسلامی را که حاکمان مصر و لیبی و یمن ... را سرنگون کرد از نشانهای اثرگذاری انقلاب اسلامی است مکتب تشیع و اعتقاد به مهدویت که تبدیل به حکومت شده امروز الگویی برای همه مسلمانان جهان است که با این الگو میشود به استقلال و آزادی رسید و این الگو در حال تکرار شدن است
اگر ما بتوانیم کشور خودمان را به عنوان الگوی کشور اسلامی که مردم در سایه اعتقاد اسلامی بتوانند دنیا و آخرت خود را آباد کنند داشته باشیم و کشور پیشرفتهای را به دنیا نشان دهیم الگویی برای همه مسلمانان خواهد شد
اعتقاد به مهدویت برای سایر مسلمانان هم الگویی برای سامان دادن به زندگی سعادتمند دنیا و آخرت آنان است.
جهانی سازی بهانه ای برای زرسالاری و ابزارسالاری
جهانی سازی (globalization) واژه ای است که از حدود سال 1960 رواج یافته است و این اصطلاح برای توصیف تغییراتی است که در سه عرصه فرهنگ و اقتصاد و سیاست جهانی بر اثر افزایش روزافزون روابط و مبادلات بین المللی به وجود می آیند
چون امروزه ابزارهای قدرت و تبلیغات در دست سرمایه داری است، بنابراین جهانی شدن را باید پیروزی زرسالاری و ابزارسالاری در جهان دانست.
در حوزه اقتصاد جهانی سازی یعنی گسترش نظام سرمایه داری لیبرال در سراسر جهان، در حوزه سیاست است جهانی سازی به این مفهوم، عبارت است از جهانی سازی سلطه سیاسی بر کشورهای جهان سوم و استقرار دموکراسی های لیبرال.
فرهنگی لیاقت جهانی شدن را داشته باشد که
در عرصه فرهنگ به دنبال کشف حقیقت و سعادت دنیا و عقبای بشر است و به انسان ها به چشم مخلوقات خدا بنگرد، نه با نگاه ابزاری و در عرصه اقتصاد هم به سیستم اقتصادی معتقد است که نه ربا و بی عدالتی موجود باشد و نه اسراف
و در عرصه سیاسی نیز اعتقاد به برقراری حکومت هایی دارد که ضمن تناسب داشتن با شرایط فرهنگی و تا ریخی هر کشور به معنویت و اخلاق و ایمان به غیب و آخرت در عین بهره مندی مردم از رفاه دنیوی و حق تعیین سرنوشت خویش بها داده شود
بنابراین حقیقت آن است که تنها تفکر پیامبران الهی و ادیان توحیدی که در راس آنها پیامبر اسلام و دین اسلام است می تواند جهانی باشد و اساسا مفهوم خاتمیت نیز جز این نیست
ما و جهانی سازی
ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایده جدیدی را در خصوص جهانی سازی به جهان معاصر عرضه کرده است
در این اثنا فرهنگ انقلاب اسلامی خود را پایگاه اصلی تشکیل حکومت واحد جهانی به رهبری آخرین حجت خدا بر روی زمین می داند
البته بسیاری از صاحب نظران دخالت دادن چنین بحث هایی را در مسائل سیاسی اغراق آمیز و ناصواب می دانند اما شواهد و قراین حاکی از آن است که یکی از اصلی ترین دلایل خصومت و عناد واشنگتن علیه ایران که مهد فرهنگ شیعی است به خاطر موضوع مهدویت است مهدویت که از اساسی ترین نظریه های شیعه است دقیقا در برابر حکومت جهانی لبیرال دموکراسی قرار می گیرد
امام راحل( ره) : این واقعیت و حقیقت را بارها اعلام نمودهایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم*
در واقع اقدامات غرب در به راه انداختن گفتمان ایران هراسی و هجمه گسترده به مسلمانان و یکسان سازی دین اسلام با خشونت و جنگ در ذهن افکار عمومی جهان را می توان نمونه های تام و تمامی از دخالت موضع منجی گری در سیاست های آمریکا دانست
جهانی شدن اسلام ناب
براساس آموزه های وحیانی قرآنی، آینده برای اسلام رقم خورده است و اسلام تنها دینی است که در پایان تاریخ بشریت به عنوان گفتمان چیره و غالب، تسلط خود را نشان خواهد داد
خداوند در این باره به صراحت می فرماید: (کافران و مشرکان و...) می خواهند نور خدا را با دهان های خویش خاموش کنند، ولی خداوند نمی گذارد تا اینکه نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید. او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان را خوش نیاید. (توبه32 و33)
از امام کاظم(ع) درباره قول خداوند (لیظهره علی الدین کله: لیظهره علی جمیع الأدیان عند قیام القائم) هنگام قیام قائم(عج) خداوند دین اسلام را بر همه دینها چیره می گرداند (کلینی کافی ج 1 ص432 ح 9) اما اسلام از مؤمنان می خواهد تا جهانی سازی اسلام را به عنوان یک پروژه، شناسایی و برای اجرایی کردن آن اقدام کنند
از این رو انتظار حکومت مهدوی به معنای فراهم آوری زمینه های اجرا از سوی مومنان است
اسلام تجرید شده از فرهنگها
اما اسلامی که می بایست برای جهانی شدن مورد توجه باشد، نوعی اسلام تجریدی از فرهنگ هاست. البته این بدان معنا نیست که اسلام فرهنگ ها را نمی پذیرد، بلکه به این معناست که اسلام، فرهنگ ها را با نگاهی انتقادی مورد توجه قرار می دهد
به این معنا که فرهنگ ها را در چارچوب و قالب خاصی قرار می دهد تا هر آنچه در این چارچوب و ملاک قرار می گیرد، پذیرفته یا تعدیل و یا رد کند. (حجرات13)
بر همین اساس خداوند با فرهنگ جاهلی عربی برخورد کرده و هر آنچه را مفید بوده مورد استفاده قرار داده و هر آنچه که نیاز به تعدیل داشته، تعدیل نموده و اگر می بایست طرد شود، کنار گذاشته است. توجه به فرهنگ ها از آن روست که فرهنگ باتوجه به نیازهای منطقه ای و محیط زیستی سامان می یابد.
ضرورت جهانی شدن اصل اسلام
باید اسلام تجرید شده از لحاظ فرهنگی را ارایه دهیم تا در قالب های فرهنگی بومی، به نوعی بومی سازی شود و این گونه است که اصل اسلام، جهانی می شود و مخالفت های فرهنگی کشورهای هدف را نیز برنمی انگیزد.
اسلام ناب محمدی، فریاد گر است و بیدار کننده
امام راحل : نمیتوان از اسلام انتظار داشت که راه خود را از سیاست جدا کند و از پیروان خود تنها انتظار داشته باشد در حوزه فردی به اعمال عبادی خود مشغول باشند و به مسائل و اتفاقات اجتماع خویش بیتفاوت باشند
اجرای احکام اسلامی تطابق صد درصد با مسئله تشکیل و اداره حکومت در جامعه اسلامی دارد که در نهایت منجر به شعار معروف دیانت ما عین سیاست ماست، خلاصه میشود
حال درکنار این مسئله مهم در آموزههای اسلامی مباحثی چون عدم سازشکاری با مستکبران ، رسوا کردن ظالم و فرهنگ جهاد و شهادت نیز به چشم میخورد
البته لازم به ذکر است موارد فوق ناخود آگاه مسئله تشکیل حکومت اسلامی به رهبری عالمان دینی را برای جامعه اسلامی به ذهن تبادر میکند که در مدل حکومتی امام خمینی(ره) با عنوان ولایت فقیه از آن یاد میشود که ستون اصلی گفتمان اسلام ناب محمدی ایشان است.
حضرت امام (ره) اسلام آمریکایی را چگونه معرفی می کردند؟
1- طرفدار اسلام سرمایهداری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی درد. اسلام منافقین، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان، و در یک کلمه، اسلام آمریکایی
اما آنروزها عملکرد برخی روشنفکران، لیبرالها، ساکتها و حتی برخی از روحانیون مرتجع که به سمت غرب گرایش داشتند، سبب شدند تا حضرت امام(ره) بیایند و در دهه آخر عمرشان این مباحث را بر زبان شریفشان جاری کنند
اما اینکه آیا الآن هم این زمینه وجود دارد یا خیر، بله! این نکته اتفاقاً بسیار مهم است و باید گفت الان هم همان افراد وجود دارند. البته لیبرالها با حنای کمرنگتر ولی روشنفکران غربزده به دنبال همان مسائل هستند
دیدگاه حضرت امام (ره) در خصوص اجرای اسلام ناب چه بود؟
2- در نگاه حضرت امام(ره) مسئله دیگری که بسیار مهم و مورد توجه بود اینکه اجرای اسلام ناب راه طولانی در پیش دارد. درد آشنایان جوامع اسلامی، همانان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بستهاند، باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزهاند و برای شکستن سدهای استعمار و استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدی راه طولانی در پیش دارند
امام (ره) نسبت به پیچیدگی مبارزه با اسلام آمریکایی هشدار دادند راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد
که متاسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بی درد، کاملا مشخص نشده است
اسلام آمریکایی معتقد است
3- هم میتوان داعیه دینداری داشت و هم با سناتورهای کاخ سفید دور یک میز نشست؛ میتوان حج ابراهیمی بجا آورد و در قبال فاجعه انسانی در غزه تنها نقش یک تماشاگر را برعهده داشت
و جالب است کسانی که تا دیروز بهانه میآوردند این گفتمان ما را در جهان منزوی کرده و منافع ملی ما را به خطر انداخته و باعث عقب ماندگی ما شده است
با چشمانی باز باید نظاره گر حرکت بیداری دنیای اسلام در مقابل دیکتاتورهای آمریکایی باشند
زیرا بهترین گواه بر آن است که سیاستهای اسلام آمریکایی در منطقه خاورمیانه با شکست مواجه شده و با نه بزرگی از سوی مسلمانان منطقه که افتخارشان مقلدی امام خمینی(ره) است مواجه شده است
4- چه کسی می تواند انکار کند که بیشترین دشمنی و کینه توزی صهیونیست ها متوجه اسلام ناب محمدی(ص) و ماهیت ظلم ستیز آن است؟
یعنی همان عاملی که به اعتراف صریح دشمنان، اصلی ترین عامل سقوط رژیم دیکتاتور و آمریکایی شاه، آزادی و استقلال مردم، حاکمیت آنان بر سرنوشت خود، مقابله جانانه و مثال زدنی در برابر توطئه های سی و چند ساله آمریکا و اسرائیل و سایر متحدان اروپایی آنها، نظیر تدارک چند کودتا، محاصره اقتصادی، غائله تروریست ها، جنگ تحمیلی، بمباران و موشک باران شهرها، جنگ نفت کش ها، چالش هسته ای و... بوده است
بدیهی است که تکیه بر اسلامی با این مشخصات بیشترین و شدیدترین کینه آمریکا و اسرائیل را در پی داشته باشد
5- نقش آفرینی همین اسلام ناب محمدی(ص) در بیداری جهان اسلام
برانگیختن ملت های مسلمان و توده های محروم و پا برهنه علیه دیکتاتورها و استعمارگران را نمی توان مورد تردید قرار دهد
آیا الگو گرفتن انتفاضه در فلسطین، حزب الله در لبنان، موج گسترده اسلامگرایی در ترکیه، الجزایر، تونس، عراق، افغانستان، لبنان، اردن و به قول آلوین تافلر نه فقط در جهان اسلام، بلکه در تمامی دنیای دین باوران از اسلام ناب محمدی(ص) قابل تردید است؟
نخست وزیر وقت اسرائیل با همه ناحق بودن حق داشت! که می گفت؛ انقلاب اسلامی ایران زلزله ای برپا کرده است که بیشتر از همه، تل آویو را می لرزاند و به سقوط می کشاند!
6- آیا ایران امروز قدرتمندترین کشور منطقه نیست؟
و آیا این اقتدار از باورهای اسلامی مردم ریشه نمی گیرد؟
آیا صدها کانال تلویزیونی، صدها ایستگاه رادیویی و هزاران سایت اینترنتی، همه روزه میلیون ها کلمه و فیلم و گزارش علیه جمهوری اسلامی ایران با نشانه روی به اسلام ناب محمدی(ص) تولید و پخش نمی کنند؟!
آیا ایران اسلامی در عرصه علم و تکنولوژی پیشتازترین کشور منطقه و در برخی از زمینه ها کشور پنجم و ششم و هشتم جهان نیست؟
نفوذ روزافزون حقیقت ناب اسلام
اهانت به مقدسات اسلامی و تعالیم عالیه دین اسلام از ترفندهای شوم استکبار جهانی است که واکنش و انزجار مسلمانان در اقصی نقاط جهان را در پی داشته است. چند عامل می تواند منشأ این هجمه ها و توهین ها به مقدسات اسلامی بویژه به قرآن کریم و ساحت مقدس حضرت پیامبر(ص) باشد
یک دلیل این است که اسلام دین رحمت و رأفت است و این را قدرتهای جهانی بویژه صهیونیست ها بر نمیتابند. وقتی این فرهنگ در عالم گسترش پیدا می کند گرایش عالم را به اسلام می بینند
دومین نکته این است که در افکار جامعه بشری معلوم شده که چه کسانی اوضاع دنیا را بر هم می ریزند اینها به خاطر اینکه فرافکنی بکنند با این توهین ها چهره اسلام را تخریب می کنند
با توجه به بیداری که در منطقه اتفاق افتاد و انقلاب اسلامی ما به ثمر نشست به خاطر پیشگیری و جلوگیری از بیداری اسلامی راهی جز تخریب اسلام و مقدسات اسلام ندارند خود آنها بر این باورند شاید از این طریق بتوانند بر افکار عمومی تأثیر بگذارند.
غرب امروز به شدت از گسترش اسلام ناب نگران است
به همین دلیل طرح اسلام هراسی از سوی نظام سلطه در عرصه جهانی دنبال می شود امروز پیام های ناب دینی قلوب ملت ها را تسخیر کرده است و قدرت اسلام بر همه قدرت های دنیا غلبه کرده و موجب خواری دشمنان شده است
امروز موج پیوستن به اسلام در آمریکا و اروپا هر روز بیشتر می شود این روند حتی به گونه ای است که بسیاری از زنان تحصیلکرده اروپایی اسلام ناب را انتخاب می کنند روزها و سال های آینده باید شاهد حوادث بسیار مهم در آمریکا در راستای مبارزه با یهودیت و صهیونیسم باشیم
امام راحل (ره) می فرمودند که «اسلام کلیدهای جهان را فتح خواهد کرد»
از نظر امام راحل(ره)، روحانیت شیعه همواره پیشتاز و مهمترین پایگاه مدافع اسلام بوده و هستند و نباید با غفلت خود فرصت ها را به استکبار جهانی بدهند حوادث روزهای آینده در جهان فرمایشات امام(ره) را بیش از پیش بازگو میکند و به یقین روحانیت زمینه ساز حکومت جهانی اسلام هستند *
پس از پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن آن هدف اصلی حفظ نظام است و دوری از هر گونه اختلاف عقیده و سهم خواهی همان طور که شهید مطهری روزهای اول انقلاب را با روزهای آخر عمر پیامبر مشابه دانسته و در سخنان خویش به این آیه اشاره دارند که الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون در آستانه پیروزی، حالا که بر دشمن بیرونی پیروز شدهاید، تمام نیروهای او را متلاشی کرده و شکست دادهاید و دژهای او را از او گرفتهاید، دیگر از او ترسی نداشته باشید، ولی ترس داشته باشید، ترس از خود، ترس از منحرف شدن این نهضت و انقلاب. مسئلهای الان برای ما مطرح است که اگر ما با واقع بینی دقیق و کامل با آن مواجه نشویم و در آن تعصبات و یا چیزهای دیگر دخالت دهیم، شکست این انقلاب که تا این مرحله پیش آمده روی قاعده "واخشون" و روی قاعده "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" قابل پیش بینی است. همیشه یک موهبت، نگه داشتنش از به دست آوردنش آسانتر نیست، اگر نگوییم مشکل تر است
اسلام هراسی چرا؟
تله فریب اسلام ستیزان و راهبرد اسلامگرایان
ترس مرضی از اسلام که آن را اسلام هراسی Islamophobia نامیده اند؛ عبارتست از نفرت و هراس غیر عقلانی از مسلمانان و پیشداوری و تعصب منفی علیه اسلام. رفتاری که باعث رویکردی نژاد پرستانه شده و می شود.
صدها سال است که واکنش های غیر عقلانی علیه مسلمانان صورت می گیرد؛ واکنش هایی که جنگ های صلیبی نماد شناخته شده آن تلقی می شود در دهه های اخیر موج اسلام هراسی به صورت گسترده تر و حتی تحریک آمیز تر صورت می گیرد، چرا؟
نخست باید دانست که چه تصویری از اسلام در ذهن اسلام هراسان وجود دارد که اقدامات تحریک کننده و خطوط فریب سعی دارند با تغذیه روانی به تشدید آن دست یازند.
تصویر ذهنی اسلام هراسان از اسلام:
1. اسلام جامد و تغییر ناپذیر است و هر گونه تلاشی را برای تطبیق خود با واقعیت ها یا تغییرات زمانه رد می کند.
2. اسلام ارزش های مشترکی با سایر ادیان بزرگ ندارد.
3. اسلام و ارزش های آن عقلانی نبوده و حتی رویکردی عقل ستیز دارد.
4. اسلام با تروریسم پیوند دارد.
5. اسلام موجب خشونت می شود. این ها تصاویری است که قرن ها تلاش شده در اذهان غربیان و یا غیر مسلمانان کاشت شود تا آنان را بهاصطلاح از درون در برابر گرایش به اسلام محافظت نماید
قرآن سوزی یا تهیه فیلم و کاریکاتور؟
با تشدید روند اسلامگرایی در سه دهه اخیر به طور همزمان تلاش شد نشانه هایی از رفتار مسلمانان برای اثبات صحت تصویر فوق از اسلام تدارک شود
خلق و تقویت جریان های مشکوک سلفی و افراطی توسط سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده در حین جنگ شوروی در افعانستان و بهره گیری از آنان در دوران پسا کمونیسم در راستای اهداف مذکور درون همین پروژه انجام گرفت
ناظران و بعضی از سیاستمداران غربی که از واکنش های مسلمانان در قبال اهانت به مقدساتشان، نگرانند؛ از خود می پرسند در حالی که فضا هر چه می گذرد احساسی تر می شود؛ چرا بعضی از افراطیون در غرب با پوشش گرایش های دینی یا سکولار با انجام رفتارهای تحریک کننده نظیر قرآن سوزی یا تهیه فیلم و کاریکاتور نفت بر آتش می ریزند؟
اهداف اسلام هراسان :
1. کشاندن مسلمانان به تله رفتارهای احساسی و واکنش های هیجانی
2. به موضع احساسی و واکنشی کشاندن پیروان ادیان دیگر برای جلوگیری از گرایش آنان به اسلام.
3. ایجاد فضای پیشتازی برای جریان های سلفی و تندرو به منظور کنار زدن جریان عقلگرا که اکثریت قاطع مسلمانان را نمایندگی می کنند.
4. حساسیت زدایی از مسلمانان با پیشبردن هجوم به مقدسات تا هسته مرکزی یعنی پیامبر خدا(ص).
5. نشان دادن چهره جامد و تغییر ناپذیر از اسلام با پیشتاز نمایاندن سلفی ها و وهابی ها.
6. انطباق تصویر خشونت و تروریسم را بر اسلام با شعله ور کردن آتش احساسات مسلمانان ورخ دادن وقایعی نظیر کشته شدن افراد غیر مرتبط یا بی گناه
رشد اسلام واقعیتی غیر قابل انکار است و تجربه و تاریخ نشان داده است که گرایشمندان به اسلام همیشه از دروازه عقل وارد شده و اسلام گریزان از دروازه هیجانات غیر عقلانی خارج شده اند از طرف دیگر؛ بخش مهمی از نخبگان و توده های مردم در سرزمین های غیر اسلامی گرایش اسلام ستیزی نداشته و تصویری غیر عقلانی از تمدن پرشکوه اسلامی ندارند زیرا اگر چنین بود نیازی به اجرای پروژه پرهزینه اسلام هراسی نبود
ترس از اسلام گرائی
حقیقت آن است که غرب دیگر تاب سکوت در مقابل گسترش و نفوذ اسلام را ندارد و با رفتارهای وقیحانه ای چون اهانت به پیامبر ص و قرآن کریم اوج عجز و ناتوانی (و البته نگرانی و هراس) خود را فریاد می زند
این اقدامات مذبوحانه، نشانه های روشنی از فروپاشی غرب سلطه طلب است که در برابر منطق و جذابیت های اسلام و تفکر نورانی قرآن، مستأصل شده و در مقابل خود چاره ای جز اهانت به کتاب آسمانی مسلمانان نمی بیند
به یقین اسلام ستیزی آمریکا آن هم با نمایش پاره کردن صفحات و یا آتش زدن قرآن و کاریکاتور موهن، دستاوردی جز افزایش نفرت جهانی نسبت به آنان، آن هم از سوی 5/1 میلیارد مسلمان و موحدان و خداپرستان بی شمار دنیا، نخواهد داشت*
اتهام استکبار برای انحراف افکار
صورت گرفتن این جسارت در 11سپتامبر نشان دهنده آن است که استکبار همچنان اصرار دارد تا با ایجاد اختلاف میان ادیان الهی و با نسبت دادن انفجار برج های دو قلو به مسلمانان، تروریسم و اسلام را معادل سازی کرده و با دستمایه قرار دادن آن و به بهانه مبارزه با تروریسم همچنان به جنایات و غارتگری خود در منطقه ادامه دهد.
اگر دولت های اسلامی و مردم مسلمان جهان در قضیه توهین سلمان رشدی به پیامبر اکرم و یا قضیه کاریکاتوریست دانمارکی و فرانسوی به وظیفه خود عمل می کردند و ملاحظه کاری نمی شد شاهد فاجعه به آتش کشیدن قرآن توسط صهیونیست ها نبودیم
شیطان ها همیشه از انوار الهی قرآن وحشت داشته اند. بر فرض که کاغذ این کتاب آسمانی را آتش زدند، با محتوا و اندیشه آن که هر روز گسترده تر می شود و منافع شیاطین را به خطر می اندازد چه خواهند کرد؟ این رفتارها، نشانه بدبختی و فلک زدگی آن هاست. حتماً با خشم الهی مواجه خواهند شد.
چرا توهین به مقدسات
صهیونیستها و دولتهائی که زیر نفوذ صهیونیسم هستند، دستگاه استکبار و در رأس آنها آمریکای جنایتکار، وقتی می خواهند با امت اسلامی دربیفتند و با اسلام معارضه کنند، آماج حمله ی خودشان را نبی معظم و مکرم اسلام قرار میدهند
این به چه معناست؟ این به خاطر این است که یاد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حکومت ده ساله ی آن بزرگوار در مدینه و یکایک اقدام و تعلیم و آموزش آن بزرگوار، امروز برای مسلمانها، اگر تدبر بکنند و تأمل بکنند، یک درس است؛ گشایش یک در بازی به سوی زندگی است
پیغمبر الهام بخش است برای امت اسلامی. چون این را میدانند؛ چون از بیداری امت اسلامی می ترسند؛ چون از قدرت جامعه ی یک میلیارد و پانصد میلیونی مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صف آرایی می کنند
عذاب مُهین در برابر دسیسه های موهن
وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَیُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آیَاتِی وَ مَا أُنذِرُوا هُزُوًا مـا پیامبران را جز برای بشارت و انذار نمی فرستیم، اما کافران همواره مجادله به باطل می کنند تا (به گمان خود) حق را از میان بردارند، و آیات ما و مجازات هایی را که به آنها وعده داده شده به باد مسخره می گیرند (کهف56)
مفسرین معتقدند آزادی و اختیار که وسیله تکامل است غالبا مورد سوء استفاده قرار گرفته و طرفداران باطل به مجادله در برابر حق برخاسته اند، گاه از طریق مغالطه و گاه از طریق استهزاء خواسته اند آئین حق را از میان ببرند، ولی همیشه دل های آماده ای پذیرای حق بوده، و به حمایت از آن برخاسته است، و این مبارزه حق و باطل در طول تاریخ بوده و همچنان ادامه دارد.
علل استهزاء مقدسات دین اسلام، توسط استکبار
- برای شکستن ابهت پیامبران و متفرق ساختن افراد حقجو و حق طلب از گرد آنان.
- برای ضعف و ناتوانی شان در مقابل منطق نیرومند رسولان الهی، چون نمی توانستند پاسخی به دلایل دندان شکن آنان بدهند
- برای اینکه دین اسلام سنت شکن بوده و با وضع نابسامان محیط به مبارزه بر می خیزد، اما جاهلان متعصب که قدرت و سنت های غلط خود را جاودانی و ابدی می پندارند،
- برای اینکه بسیاری از پیامبران و پیروان آنها زندگی شان بسیار ساده بوده و هست، آنها که شخصیت را بر اثر کوردلی در ثروت و زندگانی مجلل، می دانند، تعجب می کنند که انسان های ساده زیست ممکن است رهبر و راهنمای جوامع شوند و لذا به استهزاء بر می خیزند*
همان گونه که اکنون ایرانیان مسلمان خصوصاً جوانان بی مدعا و دل بریده از ظواهر فریبنده و تجملات دنیایی، با تلاش علمی و پژوهشی خود، یکی پس از دیگری قله های دانش و اعتلا را فتح میکنند و هر روز محصول جدیدی از مطالعات و ابتکارات مستمر خویش را به جهانیان ارائه میدهند
مقابله با اهل استهزاء
راهی جز استهزاء مکتبی که چنین جوانانی را پرورش داده، برای جاهلان سلطه جو باقی نمانده است و هر روز پروژه و دسیسه ای جدید را دنبال می کنند و همان گونه که قرآن در آیات گوناگون، سرنوشت شوم استهزاء کنندگان را متذکر شده، نتیجه ای جز انفعال و استیصال و افتضاح، دامنگیرشان نمی شود
از دیگر ریشه های استهزاء که قرآن به آنها اشاره کرده می توان به جهالت وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا(بقره67)، گناه و اصرار بر آن، دشمنی و انتقام، عدم تعقل و تفکر ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَ کَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون(روم10) اشاره کرد
از دیدگاه قرآن، برای مقابله با اهل استهزاء، راهکارهایی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها ترک دوستی با آنان است یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(مائده57)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! کسانی را که دین شما را به ریشخند و بازی گرفته اند [چه] از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [چه از] کافران، دوستان خود مگیرید و اگر ایمان دارید از خدا پروا دارید.
اگر دولت های اسلامی، با مردم خداخواه ، همنوا و همگام شوند
و از طرح دوستی با مستکبران و در رأس آنان آمریکا و اسرائیل، بپرهیزند، مسلماً در کاهش و یا قطع سلسله اهانت های طرح ریزی شده، نقشی انکارناپذیر خواهند داشت و اعتماد مردم خویش را نیز کسب خواهند کرد.
راهکار دیگر قرآن ، مقابله به مثل است در برخی از موارد انسان می تواند برای مجازات استهزاء کنندگان و دست برداشتن آنان از عمل خود، با استهزاء پاسخ دهد
چنانکه حضرت نوح (ع) در برابر استهزاء کنندگان فرمود: اگر ما را مسخره کنید ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد؛ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُمْ کَمَا تَسْخَرُونَ(هود 38)
موجی که اکنون در جهان اسلام در دفاع از نبی مکرم اسلام (ص) برخاسته است نمادی از بیداری اسلامی است و تا مجازات عاملان به اهانت به رسول اعظم (ص) خاموش نمی شود
وظایف ما در مقابل اسلام هراسان :
1. روشنفکران و اندیشمندان مسلمان، پرچم مقابله با اسلام ستیزی را در دست گرفته و امواج احساسات مقدس را در مسیر هوشمندانه دفاع عقلانی هدایت نمایند.
2. ایران اسلامی هدف جانبی "پروژه اسلام هراسی" است لذا عقلا باید تا حد امکان با پیشتازی هوشمندانه، واکنش مسلمانان را از مسیر احساس محض به مسیر خردگرایی هدایت نماید.
3. واکنش های حقوقی اندیشمندان و روشنفکران در سطح جهان قادر است؛ اسلام هراسی را در کنار مفاهیم منفی ای چون نژاد پرستی تثبیت نماید.
4. کنفرانس اسلامی و جنبش غیرمتعهدها با مدیریت ایران قادر است موجی را در سازمان ملل پدید آورد که با تصویب قطعنامه ها یا مصوباتی ریشه اقدامات ضد اسلامی را تا حد امکان بخشکاند *
5. رسانه ها و نهادهای اطلاع رسانی و نیز دانشگاهی مسلمانان باید تصویر واقعی از اسلام را که در تضاد کامل با تصویری است که اسلام ستیزان تصویر می کنند؛ در جهان گسترش داده و تبلیغ نمایند. تصویری خردگرا؛ بالنده و صلح جو
6. وزارت خارجه و یا نهادهای مشابه سیاسی و فرهنگی در ایران باید دفاع حقوقی و دیپلماتیک از اسلام را با بهره گیری از تمام ظرفیت ممکن در بالای دستور کار وظلیف خود قرار دهند. فعال سازی نهادهای دیپلماتیک سایر کشورها
7- طبیعی است که واکنش مسلمانان در مقابل اهانتها امری قابل فهم و توجیه بوده و نمیتوان هیچ خردهای بر آن گرفت ولی نباید اجازه داد افراد سلفی تحت هدایت کانونهای توطئه در غرب احساسات مقدس را ازمسیر واقعی آن دور نمایند.
پشت پرده هجوم گسترده غرب به اسلام
از ابتدای پیدایش این دین مبین بسیاری از معاندان و کفار سعی کردند تا با استهزاء و تمسخر پیامبر اکرم (ص) مانع از گسترش و نفوذ این دین الهی شوند اما به خواست خداوند امروز ندای حق اسلام در سرتاسر جهان طنین انداز شده است همین رشد و پیشرفت اسلام در سالهای اخیر موجب نوعی ترس و هراس در دلهای غربی ها نیز شده است
تمدن غرب که طی چندین سده اخیر همواره دم از پایان دوره دین و دیانت در جهان زده امروز شاهد اوج گیری استقبال به دین مبین اسلام هستند و همین مسئله نیز به شدت خشم غربی ها را بر انگیخته است و این خشم آنها را مجبور کرده.
سیاستمداران امریکا بدانند که این حرکات مذبوحانهٔ دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانهٔ عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است، وَ اللهُ غالِبٌ عَلی اَمرِهِ
جهان اسلام بیدار است
اگر چه اهانت به مقدسات اسلامی در کشورهای غربی مسبوق به سابقه است، اما مسلما دین مقدس اسلام و پیامبر عظیم الشان آن چونان خورشیدی تابناک در عالم بشریت در حال درخشش و هدایت انسانها است
گسترش ندای توحید و شریعت محمدی (ص) در جوامع بشری از جمله اروپا، سردمداران استکبار و مبارزه با اسلام عزیز را به هراس و سردرگمی افکنده و میراث داران آنان را بر آن داشته تا همچون سلف خویش برای مبارزه با اسلام از هر دستاویز و ابزاری استفاده جویند.دین اسلام، آموزه ها و مبانی غنی این دین الهی در حال گسترش است،
اسلام دین صلح و همزیستی مسالمتآمیز، عدالت و برادری است و مسلمانان جهان در صفوف یکپارچه و متحد با محکومیت اهانت به مقدسات اسلامی در راستای صیانت و پاسداشت حریم اسلام به مقابله با این گونه توطئهها برمیخیزند و نقشههای دشمنان را نقش برآب خواهند کرد.
این اقدام نابخردانه آمریکایی ها و صهیونیست ها بر دشمنی مسلمانان جهان و وحدت امت اسلام خواهد افزود و بیش از گذشته عاملان این اقدام را در بین ملت های جهان منفور خواهد کرد و در جهان اسلام به حرکت بیداری اسلامی سرعت بیشتری خواهد داد.
حال که اسلام به یک دین جهانی تبدیل شده و از شرق و غرب عالم فریاد اسلام خواهی افراد آزاده به گوش میرسد، آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی که در حال انزوا و فروپاشی از درون می باشند
برای فرار از این واقعیت با فتنه انداختن در بین پیروان ادیان مختلف، اهانت به مقدسات مسلمانان را پیشه خود قرار داده که خوشبختانه این اقدامات رذیلانه آنها باعث منزویتر شدن هر چه بیشتر آنان و باعث فراگیرتر شدن اسلام و اسلامخواهی در بین جهانیان و اتحاد بیش از پیش مسلمانان شده است.
تدارک یک جنگ قومی و مذهبی
رژیم پلید ایالات متحده آمریکا در تلاش برای جبران حقارت ناشی از شکستهای بزرگ و پی در پی از جبهه عظیم مسلمانان بیدار و بپاخاسته، در یک عقدهگشایی، بار دیگر مقدسات اسلام را هدف قرار داده و در اقدامی شنیع، عواطف مسلمانان جهان را جریحهدار کرد
این توطئه ضدانسانی به گونه ای ظریف طراحی شده بود تا علاوه بر توهین و تحقیر مسلمانان، یک جنگ قومی و مذهبی را در کشورهای اسلامی و در مردم انقلابی منجر گردد
پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت
ماجرای 11 سپتامبر بهانه ی حمله به افغانستان و عراق را به رئیس جمهور جنایت کار وقت آمریکا داد و او ا علان جنگ صلیبی کرد هدف از اقدام نفرت انگیز اخیر آن است که از سویی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه ی مسیحی به سطوح همگانی مردم کشیده شود و با دخالت کلیسا و کشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانه ئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد
و از سوی دیگر ملت های مسلمان را که از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحه دار می شوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد همه باید بدانیم که حادثه ی اخیر ربطی به کلیسا و مسیحیت ندارد ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد
نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواسته ی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ی مقابل آن قرار دارد
هویت و ملیت اسلامی
جامعه اسلامی باید دارای یک هویت خاص برای خود باشد. این هویت خاص را مجموعه ای از آیات و احادیث و نمادها و آداب و سنت های آیینی شکل می دهد. بخشی از تلاش های اسلامی در راستای هویت بخشی به جامعه اسلامی انجام گرفته
مسجدسازی و انتخاب کعبه به عنوان قبله از نمونه های برجسته این هویت بخشی است. که در راستای ملت سازی انجام گرفته تا ملت اسلام از ملت مسیحی و یهودی بازشناخته شود.
مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِن قَبْلُ وَفِی هَذَا (حج78)، زیرا هیچ دین و آیینی بهتر و شایسته پیروی همچون ملت ابراهیم نیست که آیین حنیف است (نساء125) و پیروی از آن واجب شده ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (نحل123) و بیزاری و عدم رغبت در این ملت و آیین ابراهیمی به معنای سفاهت و نادانی حقیقی دانسته شده (بقره130) چراکه ملت ابراهیمی همان دین قیم و ارزشی است که می بایست پیروی شود (انعام161) *
بنابراین یک مسلمان باید پیرو دین حنیف ابراهیمی باشد که ایشان عنوان اسلام و مسلمانی را بر مؤمنان نهاده است قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (آل عمران95) و راه وی غیر از راه یهودیت و مسیحیت است که خود ملتی جداگانه هستند(بقره135) از نظر آموزه های قرآنی، ملت اسلام همان ملت حنیف ابراهیمی است که تفاوت های جدی با ملت های یهودی و نصرانی دارد (همان) و پیامبر(ص) و مؤمنان مأمور به پیروی از این ملت بودند (نحل123) اگر کسی مؤمن واقعی باشد، تنها ملت ابراهیم(ع) را شایسته سرمشق و پیروی می داند و بدان می آویزد، چنان که پیامبران خدا پس از حضرت ابراهیم بدان آویخته و از آن پیروی می کردند وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَآئِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَن نُّشْرِکَ بِاللّهِ مِن شَیْءٍ (یوسف38)
هویت اسلامی؛ عامل بیداری ملل مسلمان
بیداری اسلامی و احساس اتحاد در بین کشورهای مختلف اسلامی بر عاملی تکیه دارد که اتحاد و همبستگی ملّت های مسلمان را موجب می شود. این اصل که موجب برپایی جنبشها و بیداری امت اسلام از کشورهای مختلف گشته است بر آموزهها و قواعد اسلام تکیه دارد
اسلام یگانه اصلی است که جوامع، قومیتها و ملل مختلف را در کنار هم متحد و منسجم می سازد. آنچه موجب وحدت و همبستگی و بیداری مسلمانان و قرار گیری آنان در یک امت واحد می گردد، احساس هویت و بیداری متکی بر اسلام است
اسلام آیینی است که با آموزهها، احکام و اصول خود تمام مسلمانان جهان را اعم از فقیر و غنی، سیاه و سفید در کنار هم قرار می دهد. در سایه آموزه های اسلامی، احساس هویت و بیداری مسلمانان زنده گشته و آنها در یک ردیف و جهت قرار می گیرد *
بیداری و حس هویت مسلمان بر اسلام متکی می باشد
اصلی که ملتها و انسانهای گوناگون را از جوامع و کشورهای مختلف در کنار هم قرار می دهد و به آنها حس وحدت و بیداری می بخشد، ایمانی می باشد که در دلهای تمامی این انسانها زنده است و این ایمان، اعتقاد به یک دین واحد به نام اسلام است
به گفته مقام عظمای ولایت، احساس هویت و بیداری متکی بر اسلام در میان ملتهای مختلف اسلامی، نشانه بیسابقهای است که از عمق تحول در ساخت و هندسه آتی جهان، خبر میدهد
تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در عرصه جهان رخ داد، موج ایجاد تحولات و دگرگونی هایی در عرصه کشورهای جهان شد که این امر نشان از ساخت و نظام هندسی جهان دارد
در این ساختار جدید، تمامی ملت ها و انسانها با هم برابر و برادر بوده و مستقل از نظام های اقتدارگرای غرب و شرق اقدام به تصمیم گیری در باب مسائل سیاسی و اجتماعی کشورشان می نمایند *
استقلال در سایه شناخت هویت اسلامی
در این نظام جدید جوامع و ملت های محروم جایگاه مهم و والایی داشته و سرنوشت و آینده کشورشان با دست های مردم خود ساخته می شود
مهم ترین اصل در این نظام هندسی جدید، استقلال از کشورهای غربی و اروپایی است. جوامع غربی در تلاش است تا تمامی کشورهای جهان را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به خود وابسته سازد این وابستگی مانع از استقلال و رشد و توسعه جوامع گشته و آنها برای انجام هر فعالیت و اقدامی به کشورهای غربی وابسته می شوند
بنابراین با هر پیشرفت و ترقی که جوامع اسلامی به دست می آورند، تهدید و خطری برای قدرت های غربی محسوب می گردد *
نتایج و پیامدهای بیداری اسلامی
کسب استقلال فرهنگی و فکری از مکاتب و افکار غربی و ارتقای جایگاه فلسفه و مکاتب اسلامی اولین اصلی است که حاصل این بیداری است. اهمیت استقلال فکری و فرهنگی از این مسئله نشأت می گیرد، مقدمهای برای کسب استقلال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است
از سوی دیگر با افزایش آگاهى و بصیرت اسلامی، چهره واقعی جهان غرب بر همگان آشکار گشته و بسیاری از برنامهها و طرحها و دسیسههای آنان بر جهان اسلام آشکار می گردد
این آگاهی مردم را برای کسب اطلاعات سیاسی و علوم اعتقادی تشویق می سازد. با چنین آگاهی و بیداری تلاش و مجاهدت فکری و علمی برای نیل به توسعه اقتصادی فراهم می گردد
بیداری اسلامی با ایجاد تحولات و دگرگونی های عمیق در افکار و باورهای مردم توانسته، حس اعتماد به نفس و دفاع قاطع مسلمین از هستی خویش و تلاش برای بازیافت دوران طلایی پیشرفت ملل اسلامی زنده سازد *
اکنون آغازی برای رشد و تحول و پیشرفت مسلمانان جهان است تا در سایه آموزهها و احکام اسلامی، اقدام به تاسیس جامعهای آرمانی نمایند که در آن تمامی انسانها با هم برادر و برابرند.
بیداری اسلامی و بازگشت به هویت اسلامی
مهم ترین وظیفه مسلمانان با توجه به تحولات جاری جهان، مقابله با نقشهها و دسیسه های دنیای غرب و استکبار آمریکایی می باشد. مقابله با برنامهها و نقشههای غرب، اقتدار و قدرت جامعه اسلامی را در جهان نشان می دهد. این امر در نهایت منجر به بازیابی هویت اسلامی و تمسک به تعالیم اسلام می گردد.
چند سده اخیر استعمارگرانی چون انگلیس، فرانسه اسپانیا و پرتغال که به کشورهای آسیا و آفریقا تهاجم کرده و سرزمین های آن را غارت کرده بودند، طی مبارزات مردم عقب نشینی کردند
تمامی این مسائل نشانگر حرکت بیداری ملت هاست که نوید رهایی از سیطره استکبار و قدرت های جهانی را بیان می سازد و اینکه ملت هاى مسلمان و جوامع اسلامى با قطع وابستگی از غرب می توانند مسیرهای رشد و شکوفایی خود را کسب نمایند *
با وقوع بیداری اسلامی کشورهای عربی در سال های اخیر می توان نیل به اهداف استقلال سیاسی، اقتصادی و فکری بسیاری از کشورهای جهان را احساس نمود. مقام معظم رهبری در این باب میفرمایند: «این بیداری که بر پایهی بازگشت به سمت اسلام و ارزشهای اسلامی شکل گرفته است را باید رهبری و هدایت نمود تا حاکمیت الهی در جامعه فراگیر شود و باید هوشیار بود تا در این مسیر استکبار جهانی آن را مصاده نکند، خطری که در اکثر کشورهای اسلامی قابل احساس میباشد
از آنجایی که بیدارى و آگاهی گستردهای در جهان اسلام ایجاد گشته است؛ می بایستى این بیدارى را در جهت تحقق آرمان ها و اهداف جامعه هدایت نمود؛ هر کدام از طبقات مردم در این راستا وظایف و مسئولیت های خاص خود را دارند، اما مسؤلیت و وظیفه علما و متفکران و اندیشمندان عالم اسلام سنگینتر از دیگر اقشار مردم است. علما و دانشمندان کسانی هستند که به احکام و قواعد و تعالیم دینی آگاهی کامل دارند و با درک شرایط سیاسی و اجتماعی جهان می توانند در بیداری تمام مردم نقش داشته باشند.
مهمترین اصل در بیداری اسلامی تشکیل حکومت اسلامی جهانی است تا تمامی مسلمان تحت پرچم و رهبریت اسلام اتحاد و همبستگی کامل داشته باشند و با توسل به ریسمان الهی تمامی نقشه ها و دسیسه های دشمنان را خنثی سازند. اتحاد و انسجام اسلامی عامل و معیار مهمی در نابودی توطئهها و شکست دشمنان اسلام می باشد. بنابراین تمامی مردم تلاش نمایند تا این بیدارى به سمت حاکمیت اسلام منتهى بشود و لازمه این امر تسمک به تعالیم و آموزه های دینی است
بصیرت و بیدارى» و «صبر و پایدارى» دو مسئلهای است که می باید در بیداری اسلامی، آن را در نظر گرفت. داشتن بصیرت موجب می شود تا فرد به جای ظواهر به باطن و محتوای رویدادها و حوادث توجه نماید و با سنجشی همهجانبه جریان حوادث را مطابق با مصالح و آرمان های اسلامی قیاس نماید و در نهایت به نتیجهای معقول و کامل دست یابد و با نتایج پنهان نقشهها و برنامه های دشمنان آشنا گردد.
صبر و پایداری موجب تداوم جریان بیداری می شود تا در طولانی مدت بتوان به جریان مبارزه و استقامت ادامه داد. در صورت بروز مشکلات و موانع بزرگ با توسل به صبر و توکل می توان در برای مسائل مقاوم و پایدار بود. آموزههای اسلام همواره مسلمانان را به داشتن استقامت و صبر دعوت می نماید. با توسل به آموزهها و تعالیم اسلام می توان با بیداری و آگاهی از مسائل جهان، برنامه های استکبار جهانی را نابود کرده و آرمانها و اهداف دینی و اعتقادی مردم را تحقق بخشید.
سر منشاء همه بیداری ها اسلام است
تنها راه نجات بخش، دین اسلام و پیروی از دستورات پویای اسلامی است. بیداری اسلامی در حقیقت بازگشت به خویشتن اسلامی، احیای دوباره ارزش های اسلامی و بازگشت به عزت اسلامی مسلمانان است. در هر کشوری که بیداری اسلامی رخ داده است سازش با اسرائیل و آمریکا برایشان معنا ندارد
این بیداری همچون دریچه ای است که به سوی امت اسلام باز شده و سرمنشاء آن ایران است و خود ما این انتظار را از تاثیر گذاری ایران در مجامع عربی نداشتیم
اگر الگو ایران است که مردم در زمان انقلاب با دست خالی و فقط با شعار الله اکبر می آمدند و تجمع می کردند، اکنون این الگو جهانی شده است و مردم کشورهای اسلامی با تجمع و جمع شدن و شعار دادن بدون دست بردن به اسلحه، کار را دنبال می کنند و پیروز می شوند.
بیداری اسلامی پدیده ای است که شگفتی آفریده
مطالعه این پدیده و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدتها پیش در دستور کار قدرت هایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشته اند و هم اینان برای فهم و شناسایی بیداری اسلامی و یافتن راه های مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج؛ تلاش های گسترده ای را شروع کرده اند
در همان سالهای نخست پیروزی انقلاب، سران کشورهای سلطه گر به موضع گیری و تهاجم علیه انقلاب پرداخته و راه مقابله با آن را در پیش گرفتند
زیرا کارشناسان و نظریه پردازان این کشورها دریافته بودندکه انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی در دامن زدن به شعله آزادی خواهی، استقلال طلبی، هویت جویی اسلامی و گسترش و تعمیق آن در کشورهای دیگر دارد
تأثیر انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی
بسیاری از صاحبنظران در پدیده جنبش های اسلامی معاصر معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت های مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است
نظریه تأثیرپذیری کشورهای اسلامی از انقلاب، مبتنی بر سخنان رهبران جنبش های آزادی بخش و الگوبرداری آنان از انقلاب ایران و مطالعه ی تحولات و رویدادهایی است که در کشورهای اسلامی رخ داده است
امام خمینی خود بر این نکته واقف بودند و به آن افتخار داشتند. «آوای انقلاب بزرگ ایران در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها طنین انداز و افتخارساز است...
خودآگاهی مسلمانان به ویژه در کشورهای اسلامی از قدرت خویش، بازگشت به قرآن، تکیه به فرهنگ غنی اسلامی و الهام گیری از انقلاب ایران مسأله ای نبود که هضم آن برای صاحبان قدرت آسان باشد. الکساندر هیک می گوید:
به نظر من خطرناک تر از این (مشکلات بین المللی) عواقب گسترش بنیادگرایی اسلامی است که در ایران پا گرفته و اکنون عراق و ثبات تمام رژیم های عرب میانه رو را در منطقه تهدید می کند
این پدیده اگر از کنترل خارج شود منافع ابرقدرت ها را به خطرناک ترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.» (3) الهام گیری مسلمانان از ایران همچنان در تدوین کتاب ها و تیراژ و حجم فروش این دست از کتابها، و نیز در رسانه ها و مطبوعات چشمگیر بوده است .
موانع بیداری اسلامی
1ـ تحریف اسلام و وارونگی مفاهیم دینی با دور شدن تدریجی جوامع اسلامی از مفاهیم و آموزه های اصلی و اصیل اسلامی و دگرگون شدن پیام اولیه عدالت خواهانه اسلام، این مکتب به آرامی از بالندگی افتاد، دچار انحراف گشت و به خمودی گرایید
مفاهیم ارزشمندی از قبیل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهیمی، شهادت، امر معروف و.... به دلیل خطرآفرین بودن برای قدرتمداران، یا به آفت تحریف دچار گشت و یا به بوته فراموشی سپرده شد؛ و به جای آن مباحثی از قبیل تقدیر و جبر، حدوث و یا قدیم بودن قرآن و مسائلی از این دست، سالها مهم ترین موضوع تفکر دینی و اسلامی می گردد،؛ توسط این گونه مباحث دغدغه های دینی مردم کنترل شده و محوری برای مشغول کردن اندیشمندان گردیده است .
بسیاری از افراد که به دنبال احیای دین و تفکر دینی در جامعه بوده اند از بازنگری در برخی از مفاهیم کلیدی اندیشه اسلامی که پیش از آن به دلیل تعبیرهای غلط موجب ابهام و رکود شده بود شروع کردند
افرادی از قبیل سیدجمال، محمد عبده، محمد اقبال، دکتر علی شریعتی، و.... به دلیل همین دریافت، چنان روشی را در سرلوحه ی فعالیت های خویش برگزیدند. امام در پاسخ به سؤال چیستی ریشه های انقلاب، به محتوای اصیل تشیع اشاره دارند یکی از خصلت های ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می خورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطع های زمانی بوده است.
در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هرکدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیری داشته است. همه کوشش امام در مردمی بودن حکومت و ایجاد یک نظام جمهوری از جایگاه یک اسلام شناس و مجتهدی اندیشه ور، برای بسیاری تازگی داشته و شگفت آور بود
آنچه او در مورد زنان و نقش آنان در جامعه، فقه حکومتی و اجتهاد، نفی تحجر و واپسگرایان و مقدس مآبان، اسلام پابرهنگان و... می اندیشید موجب طرح دوباره اسلام در صحنه حیات بشری به ویژه در جهان اسلام شدودر آن روحی تازه دمید .
« همه توطئه های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم: اسلام، جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
2ـ حکام کشورهای اسلامی
یکی از موانع در فراروی نهضت بیداری، حاکمان و سران کشورهای اسلامی است. اینان استقرار اسلام ناب را مغایر با منافع شخصی و حکومتی خود می پندارند. «مشکل مسلمین حکومت های مسلمین است. این حکومت ها هستند که مسلمین را به این روز رسانده اند...
کارنامه سیاه و ننگین حاکمان بی درد کشورهای اسلامی، حکایت از افزودن درد و مصیبت بر پیکره نیمه جان اسلام و مسلمین دارد
ما امید این را داریم که این نهضت ایران روشن کند مسائل را به همه ملتها وروشن کرده است...
ملتها الان با ما هستند، اگر سر نیزه را از این ملتها بردارند همه یکصدا با ما موافقند. سرنیزه جلو را گرفته است، منتها ایران سر نیزه را شکست، ایران ایستاد...
امام حکومتهای منحرف اسلامی را عامل قدرتهای شیطانی دانسته که برای اغفال مردم از راه اسلام وارد می شوند .
3ـ تفرقه
برخلاف تصور برخی از سطحی نگران، امام وحدت را یک تاکتیک یا ابزار مصلحتی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب نمی بیند. وحدت را یک اصل اسلامی تعریف کرده و لازمه ی توفیق در مبارزه با دشمن اصلی و موفقیت در رهایی از وضعیت اسفبار کنونی مسلمین را در گرو همبستگی دانسته است
وی با تمام ارادتی که به اهل بیت دارد، حاضر نیست در مجالس تفرقه افکنانه ای که به عنوان حمایت از اهل بیت تشکیل می شود، شرکت کند.بالاتر از آن امام در پی ایجاد جبهه متحد اسلامی بود:
من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران، با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.
دست های ناپاکی که به ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی می پردازند درصدد «محدود کردن تأثیر انقلاب اسلامی و جلوگیری از گسترش آثار آن در مناطق سنی مذهب (هم بخش های نفت خیر آن و هم کشورهای در حال نبرد با اسرائیل) بوده است
امام برای تحقق آرمان وحدت مسلمین از امکانات موجود بهره می جستند و در این راستا مسئله فلسطین، روز قدس و حج ابراهیمی و... را مطرح کرده اند .
4ـ تحجر و جمود مقدس نماها امام از مقدس نماها به عنوان یکی از موانع شناخت و بیداری اسلامی نام می برد و برای گسترش اسلام ناب محمدی، شناخت این مشعل داران تحجر و حماقت و مبارزه با آنان را ضروری می دانند
... آمریکا و استکبار، در تمامی زمینه ها افرادی را در آستین دارند. در حوزه ها و در دانشگاه ها، مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده ام، اینان با تزویرشان، از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می کنند
اینها با قیافه حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی دین معرفی می کنند. باید از شر اینها به خدا پناه ببریم... امروز جهان تشنه اسلام ناب محمدی است....»
5ـ روشنفکرنماها
همان گونه که تحجر و جمود از دیدگاه امام مانع بیداری است، دلبستگی به شرق و غرب و خودباختگی در برابر آنان ملتها را از نزدیک شدن به اسلام باز می دارد. ... امروز زمانی است که ملتها چراغ راه روشنفکرانشان شوند و آنان را از خوباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملتهاست
اما در مواردی به روشنفکران توصیه می کنند، معیار روشنفکری را، پیروی از داده های غربی ندانند. معرفی درست اسلام را وظیفه آنان دانسته و در استمرار یک حکومت عدل برای روشنفکران نقش اساسی قائلند
و از طرف دیگر انتقادهایی از روشنفکران دارند؛ بی تفاوتی نسبت به اسلام، غربگرایی، خودباختگی، بی اطلاعی از اسلام، بریدن از مردم از جمله مسائلی است که امام به این قشر گوشزد می کنند .
6ـ آخوندهای وابسته امام در عین حمایت کامل از روحانیت اصیل و متعهد، انتقادهای بسیار تندی از روحانی نماهای وابسته به دربار و قدرت دارند. امام ضمن ابراز تنفر از روحانیت غیرمهذّب و متعهد، آنان را از ساواکی ها هم بدتر می دانند
اینها بهترین ابزاری هستند که خواسته یا ناخواسته مجری اهداف قرار می گیرند: «طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایانی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود می برند و عمّال از خدا بی خبر آنان از آن جمله وعاظ السلاطین که از سلاطین جور سیاه روی ترند، ریخته شده و هر روز بر آن دامن می زنند و گریبان چاک می کنند و در هر مقطع به امید آنکه اساس وحدت بین مسلمین را از پایه ویران نمایند طرحی برای ایجاد اختلاف عرضه می دارند.»
نگاهی به محوریت اندیشه های امام(ره) در بیداری اسلامی راه امام الگویی زنده در تاریخ
غایت اهداف او پیروزی مسلمین جهان بر مستکبرین زمانه بود. امام(ره) حتی برای غیرمسلمان آزادیخواه نیز ایدئولوژی و برنامه داشت. به راستی در اندیشه و تفکر ایشان چه چیز موج می زد که این گونه دریا می آفرید؟ وقتی سخن راستین و مخلصانه برخاسته از معنویت الهی باشد، به حبل المتینی تبدیل می شود که راه جویان به آن چنگ زده و راز رهایی خود را در سایه کلام الهی خواهند یافت
این گونه منیت ها خط می خورد و وحدت کلمه به شکل واقعی خود نمود خواهد یافت. چنین اندیشه و کلامی نامیرا خواهد شد و قرن ها به حیات طیبه خویش ادامه خواهد داد. چراغ پرفروغی می شود فرا راه ملت ها. در این عصر که انسان ره گم کرده و سردرگم سایه امنی می جوید، مکتب مصلح بزرگ امام خمینی(ره)، فانوسی پرفروغ است که کشتی انسانیت و در سایه خدا زیستن را به سر منزل مقصود می رساند.
ابتدا می گفتند این هیاهو از آن جهت است که مردم منطقه داعیه زندگی بهتر و مرفه تر را دارند. اگر مشکلات اقتصادی رفع و رجوع شود همه این هیاهوها خواهد خوابید. آنها می خواهند آزاد و در سایه معنویت زندگی کنند
از سایه سنگین زندگی با مدل های وارداتی خسته شده اند. می خواهند خود را باور کنند و در سایه فرهنگ اسلامی به پایه گذاری دوباره زیرساخت های جامعه شان همت گمارند. وقتی زیر ساخت ها محکم بنا نهاده شوند، زندگی در سایه رفاه هم حق مسلم جامعه خواهد شد.
بازگشت مردم خاورمیانه به ریشه های اسلامی
شخصیت حضرت امام(ره) به عنوان یک ایده پرداز یک فرد شجاع ایدئولوگ انقلابی بسیار نمونه است. اگر بخواهیم چهره های تاثیرگذار قرن گذشته را مورد مطالعه قرار داده و تفکر و عملکردشان را حلاجی کنیم، بی شک شخصیت امام(ره) در این پژوهش جزء شاخصه هاست. «در کلام مقام معظم رهبری صراحتاً اشاره شده که اگر امام خمینی(ره) نبود این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته نمی شد.
به راستی اگر امام(ره) نبودند، انقلاب اسلامی هیچ گاه نمی توانست به پیروزی برسد و این طور اثرگذار باشد.» «شاید گزاف نیست که بگوییم اکثر انقلاب های شکل گرفته در منطقه در دل کشورهایی چون تونس، بحرین، یمن، لیبی و مصر و... حول محور دین و خواسته های اسلامی شکل گرفته اند
به جرأت می توان گفت که جرقه اولیه این حرکت ها از تریبون های نماز جمعه زده شده اند. الان شرایط به گونه ای است که دیگر مردم این منطقه حاضر نیستند زیر یوغ استعمار زندگی کنند. در طی نیم قرن اخیر ابتدا توسط انگلیس و سپس توسط آمریکا مورد انواع سوءاستفاده فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی واقع شده اند
با چنین رویکردی می توان صددرصد نتیجه گیری کرد که حرکت دامنه دار مردم خاورمیانه در وهله اول حرکتی ضدامپریالیستی محسوب می شود.
در گام بعدی این نتیجه گیری صادق است که مردم منطقه می خواهند به اندیشه های دینی و اسلامی که ریشه های هویت آنهاست، باز گردند. وقتی به دقت می نگریم درمی یابیم که شعارهای آنها دقیقاً شبیه شعارهایی است که مردم کشور ما در زمان انقلاب اسلامی ایران سر می دادند
حضرت امام خمینی(ره) خاستگاه اصلی انقلاب را رودررویی با استکبار، حکام سلطه جوی پهلوی و زیاده خواهی غرب و شرق می دانستند. بنابراین اندیشه های ناب اسلام را سرلوحه مبارزات خود قرار دادند. الان در منطقه خاورمیانه هم وضع همین گونه است.
چون به مکتب مصلح بزرگ دست یازیده اند، توانسته اند سنگرهای ظلم را فروپاشی کرده و به زیر قدرت درآورند.»
در طول صد سال اخیر اکثر انقلاب هایی که به واسطه خواسته های مادی و تحت اعتراضات عمومی شکل گرفته اند با اندکی زور و فشار سرکوب شده اند. تنها انقلاب هایی دوام دارند که ایدئولوژیک بوده و دیدگاه اسلامی دارند
مطمئن باشید اگر انقلاب های منطقه ایدئولوژیک نبود، سریع فروکش می کرد. این نشان می دهد که وابستگی مردم منطقه به اسلام، انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام خمینی(ره) غیرقابل انکار است
انقلاب ما در دل های مسلمانان جهان امید به وجود آورده است
اگر مسلمانان در شرق و غرب عالم و در آسیا و اروپا و آفریقا، برای ارتحال امام (ره) عزادار میشوند و مثل ملت ایران عزاداری میکنند، به دلیل امیدی است که حرکت ملت ایران به رهبری امام در دل های آنها به وجود آورده است
آنها امام بزرگوار ما را مظهر آرزوها و امیدهای خودشان به حساب میآوردند؛ لذا در غم آن عزیز، آنگونه عزاداری میکردند. انقلاب ما در دل های مسلمان ها امید به وجود آورده است. ما باید این امیدواری را حفظ کنیم.
در صورتی این امید حفظ خواهد شد که در همان خط و راهی که امام عزیز، ملت و مسئولان را به سمت اهداف انقلاب حرکت دادند، ادامهی مسیر بدهیم و از هیچچیز نترسیم.دشمن علیرغم تظاهر به قدرت، قدرتمند نیست. قدرت استکبار، قدرت مادی است، و قدرت مادی توان مقابله با قدرت معنوی و انسانی را ندارد
آنجا که دلها و دستها و زبانهای یک ملت باهم یکی باشند و همه در راه هدفهای والای اسلام و انقلاب احساس مسئولیت کنند، استکبار جهانی و دیگر قدرتها نمیتوانند ضربه وارد کنند و آنها را از میدان خارج سازند
ده سال است که استکبار نسبت به ملت ایران سختگیری میکند؛ اما ثبات ما روز به روز بیشتر شده و قدرت کاری ما بالاتر رفته است
باید آحاد ملت در خط اسلام و پشت سر علمای متعهد و در جهت سازندگی کشور حرکت کنند.حضور مردم در صحنههای انتخابات، دشمن را مأیوس میکند و زمینه را برای پیشرفت کشور و آینده درخشان آن آماده میسازد.
عوامل موجب پدید آمدن این بیداری
این دستآورد عظیم مرهون تلاش بیدارگران و مصلحان و روشنگری های آنان است. جنبشهای اسلامی و مراکز علمی به رهبری علماء اسلام و حوزههای علمیه در عراق و ایران سازندگان اصلی این تحول عظیم بهشمار میروند
البته عواملی نیز از قبیل بر ملا شدن ناکارآمدی مکاتب وارداتی از شرق و غرب درحل معضل اجتماعی،و آشکار شدن و ابستگی حکام و مدعیان حرکتهای مدرنیزاسیون بهعنوان جاده صاف کنندگان طرحهای استعماری و بیاعتمادی مردم به عملکرد آنان، زمینه را برای درک بیشتر و بهتر کلام مصلحان و دلسوزان فراهم کرد
بویژه ظلم فزایندة حکام مزدور و افراط در چپاولگری ثروتهای ملی توسط آنان که بیشتر به نفع استعمارگران صورت میگرفت اندیشة بازگشت به قیمومت سیاسی – اجتماعی اسلام را به صورت تحولی فراگیر درآورد، و سرآغاز ظهور حرکتهای رهائی بخش و جنبشهای مردمی علیه استبداد و نظامهای وابسته در جهان اسلام گردید
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، روح تازهای به کالبد بیداری دمید و الگوی حرکتهای آزادی بخش تمامی ستمدیدگان شد.
چالشهای فراروی بیداری ملل اسلامی
چالش های فرهنگی از جمله چالش های اساسی که در بیداری و تکاپوی ملل اسلامی به صورت مانعی مهم عمل میکند، مسئله تبلیغات فرهنگی دول غربی است. از آنجا که فرهنگ بستر و زیربنای دیگر عرصه های جامعه نظیر ابعاد سیاسی، نظامی، اجتماعی و سازمانی را تشکیل میدهد
از این رو همواره تضعیف و تخریب آن مسیر و زمینه تضعیف دیگر ابعاد جامعه را فراهم میسازد، و این مسئله مانع رشد و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی خواهد گشت
سران غرب با آگاهی از این مسئله، با ترتیب دادن برنامهها و طرح های مختلف فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی سعی در تبلیغ فرهنگ غلط خود و وارد کردن آن در فرهنگ اصیل ملی ـ اسلامی جوامع مسلمان است. آنان همواره سعی در تحقیر سنت ها و هنجارهای اخلاقی رایج در اجتماع مسلمانان را داشتهاند تا اصول و الگوهای فرهنگی جامعه خود را برتر نشان داده و نوعی تهاجم فرهنگی را به راه انداخته و مانع رشد و پیشرفت سنتها و اصول اخلاقی جوامع مسلمان گردد.
چالش های اقتصادی در واقع کشورهای اسلامی به واسطه ضعف مدیریتها و وابستگی های اقتصادی با برخی از مشکلات روبه رو شدهاند. کسب استقلال مالی و مادی در بازار میتواند نقش وافری در رشد جامعه داشته باشد
اجرا و عملی کردن احکام و اصول اسلامی که درباره مسائل اقتصادی و تجاری جامعه است، در ایجاد زمینههای رشد اقتصادی و سپس توسعه دیگر ابعاد اجتماع نقش اساسی دارد.
راهکارها مردم مسلمان همواره میباید با حفظ و زنده ساختن سنتها و رعایت اصول و هنجارهای حاکم بر اجتماع خویش مانع از تبلیغ و ورود هنجارهای غلط و فرهنگ گمراه کننده کشورهای غربی به جامعه خود گردد. انجام مطالعات و تحقیقات لازم در این زمینه و بومی سازی بسیاری از علوم و کتب دانشگاهی و حفظ فرهنگ غنی اسلامی و ترکیب آن با اصول ملی و بومی میتواند در بیداری ملل اسلامی نقش مهمی را داشته باشد
تحقیق و بررسی حقایق اسلام و زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، احکام و اصالت های اسلامی را زنده نگه میدارد و امتیازاتی که اسلام از همه مکاتب و دیدگاههای دیگر دارد را مشخص و تمییز میسازد. همواره باید سعی نمود که آیین نجات بخش اسلام و اصول و احکام رایج در آن را حفط نموده و با مکتب های غلط و منحرفکننده متمایز گردد
یکی از راههای غلبه بر مشکلات حاضر، تمسک جستن دول اسلامی و ملل مسلمان به اسلام و تکیه آنان به تعالیم و آموزه های مقدس و رهایی بخش قرآن کریم است. عملی شدن و اجرای این اصول در جامعه باعث خنثی گشتن نقشهها و دسیسه های غرب خواهد گشت.
امروز رئیس و نخست وزیر و وزیر جنگ و رئیس ستاد مشترک ارتش و رئیس سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی بالاتفاق می گویند انقلاب های خاورمیانه، زیر سر انقلاب 1979 ایران و زلزله ای بزرگ زیرپای اسرائیل است
اندیشه های ضداستکباری ادامه می یابد
اگر به منویات امام(ره) و توصیه های ایشان در وصیت نامه شان نگاه کنیم، می بینیم که تلاش امام(ره) برای آزادی فقط محدود به مرزهای ایران نیست، بلکه اندیشه های ضداستکباری ادامه می یابد. چنانچه وقتی لانه جاسوسی آمریکا تسخیر شد، از آن به عنوان انقلاب دوم یاد کردند. « امام (ره) همواره تلاش مضاعفی در جهت ایجاد وحدت اسلامی داشته اند
ایشان عامل اصلی عقب افتادگی مردم منطقه را در سرسپردگی به حکام ظلم می دانستند. بارها و بارها توصیه داشتند که زیر بار ظلم غرب و شرق قرار نگیرید. اگر امروز مردم منطقه هم شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر می دهند خاستگاهش حسینیه جماران بوده است.
حتی افرادی که در جبهه باطل هستند و در برابر خواسته های مردم منطقه قد علم می کنند به خوبی می دانند که جنس شعارهای مردم در این روزها دقیقاً شبیه شعارهای مردم در بهمن 57 است
امام(ره) با نگاه استراتژیک خود در دهه 60 پیش بینی تحولات را کرده بودند. نامه ایشان به گورباچف و خبر دادن از فروپاشی ابرقدرت شرق یکی از این پیش بینی هایی بود که خیلی زود تحقق پیدا کرد
پیش بینی دیگر امام(ره) برتری مسلمین بر ابرقدرت های غربی بود که در حال حاضر پله به پله به تحقق این پیش بینی تکان دهنده نزدیک تر می شویم. با توجه به الگو گرفتن از تفکر و اندیشه امام(ره) در بروز انقلاب های منطقه قطعا شاهد پیروزی های بزرگتری خواهیم بود
افق های دید امام خمینی(ره) تحولات منطقه
در سال های غربت و مظلومیت انقلاب اسلامی و در حالی که بار دیگر جنگ احزاب به تکرار نشسته و تمامی دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنان علیه ایران اسلامی متحد شده بودند و دو ابرقدرت شرق و غرب، اختلاف ها را کنار نهاده و برای خاموش کردن شعله های ستم سوز انقلاب با یکدیگر به ائتلاف رسیده بودند و در آن روزها که چشم دنیانگر این و آن در آینه صاف، آینده ای برای نظام اسلامی و نوپای ایران نمی دید
امام راحل(ره) در «خشت خام»، ذلت این روزهای حاکمان دیکتاتور منطقه را می دید، صدای شکستن استخوان قدرت های استکباری را می شنید و با صلابت می فرمود که من با اطمینان می گویم؛ اسلام ابرقدرت ها را به خاک مذلت می نشاند.
اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد و تاکید می کرد که «دوران بن بست و ناامیدی و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است و گلستان ملت ها رخ نموده است و امیدواریم همه مسلمانان شکوفه های آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند... ما در صدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم... و دیر یا زود ملت های در بند شاهد آن خواهند بود...
امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) است... جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد... خدا در دنیا، سختی های جنگ را به شیرینی شکست دشمنان خدا جبران می کند و چه شیرینی بالاتر از این که ملت ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آمده است
راستی اگر این سخنان حضرت امام«ره» ثبت و ضبط نشده بود و نسل های اول و دوم انقلاب این پیش بینی ها را که در آن روزها - به ظاهر- نشانه چندانی از آن نبود، با گوش خود نشنیده و به چشم خویش ندیده بودند و امروز، روایتگر آن برای ملت های مسلمان نبودند، چه کسی می دانست که امام راحل ما«ره» رخدادهای سرنوشت ساز این روزها و تغییر مسیر تاریخ را در آن روزها به چشم جان دیده و از آن خبر داده بود؟
انگار هم اکنون امام بزرگوار ما بر بلندای جهان ایستاده است و تحولات امروز دنیا را بی کم و کاست روایت می فرماید. آیا غیر از این است؟ و آیا آنچه این روزها در جهان اسلام می گذرد و در دنیای استکبار در حال وقوع است دقیقا همان نیست که امام راحل ما«ره» دیده و فرموده بود؟!
نگاه ها از تحولات و انقلاب ها عقب مانده است. موج انقلاب به جهان اسلام جان بخشیده و از آن فراتر رفته است
سنگری را فتح کرده و در حالی که سنگربانان تازه نفس به ترمیم خرابی ها و ساخت نظام های جدید با نسخه اسلامی مشغولند، موج بیداری برای تسخیر سنگرهای کلیدی دیگر به سرزمین «وایکینگ ها» و «یانکی»ها تاخته است.
نگاه ها از انقلاب ها عقب مانده است و نگاه مشترک امام راحل(ره) و خلف حاضر اوست که همچنان پیشتاز است و جلوتر از انقلاب ها در حرکت است. چه عالمانه و کارشناسانه بود و هست، نگاه آقا که می فرمودند امروز آمریکا در ضعیف ترین دوران تاریخ خود قرار دارد و ایران اسلامی درخشنده ترین دوران خود را تجربه می کند
و امام راحل ما (ره) می فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و توضیح می داد که قدرت های استکباری بیشتر از آن که به ماشین جنگی خود تکیه داشته باشند به تشر زدن و ترساندن ملت ها متوسل می شوند و این تعبیر از حضرت امام است که آمریکا را به شیر پیر و بی یال و کوپالی تشبیه می فرمود که دندان هایش ریخته است و در حالی که به شدت می ترسد، هر از چند گاه برای ترساندن دیگران نعره می کشد و «یک چیزی هم از او صادر می شود»!
غربی ها هیچ گاه تصور نمی کردند پس از سه دهه از انقلاب اسلامی الگوی مبارزه سیاسی امام خمینی (ره) در یک اپیدمی سیاسی پایه های حکومت های پادشاهی را سست کند تا جایی که امروز مجبور به مقابله جدی با تفکر انقلابی در چند کشور اسلامی شده اند
نمودار انتظارات و مطالبات مردم منطقه در گرایش به مذهب بویژه سودای انتخاب مدل حکومت های آینده، تاثیر روش مبارزه سیاسی امام بر تحولات چند ماهه اخیر کشورهای منطقه را به خوبی نشان می دهد .
1 . نفی تفکر استیلا : نفوذ تفکر برخی آرا و اندیشه های نظریه پردازان عربی در زندگی سیاسی مردم منطقه ، در طول زمان به کمرنگ شدن نقش مشارکتی و نظارتی مردم منجر شد
تا جایی که تفکر مطرح استیلا ( بر حق بودن حکومتی که با زور بر مسند قدرت تکیه زند ) مجرای تنفسی سیاسی برخی کشورهای منطقه را مسدود کرد و اندک علائم حیاتی سیاسی ، فرصت عرض اندام پیدا نکرد . چنین فضایی بی شباهت به فضای مبتنی بر تقیه تا قبل از نهضت امام خمینی (ره) نبود
این فضا به دفعات در برخی کشورها با نقد محتاطانه حاکمان آغاز شد و تا امروز تا جایی پیش رفت که فضای سیاسی اجتماعی کنونی نه تنها برای قدرت های ماسونی جهانی بلکه برای حاکمان مطلق عرب نیز قابل پیش بینی نبود
اصولاً این تصور وجود نداشت که تابوی خود ساخته حاکمان عرب با پشتوانه ایدئولوژی استیلا که به لعاب اسلام سلطنتی آغشته شده بود ، شکسته شود .
2 . نقد ساختار سیاسی : با نفی تفکر اسلام سلطنتی راه برای خواسته های مردمی در نقد ساختار سیاسی کشور باز شد
در بسیاری از کشورهای منطقه که موج انقلاب های مردمی آرامش نظام های حاکم را برهم زده است ، تغییر قانون اساسی به خواست همگانی تبدیل شد. موجی که از تونس و مصر آغاز و با وجود مقابله آهنین آل سعود و آل خلیفه در عربستان و بحرین و مقابله مسلحانه طرفداران حکومت علی عبد الله صالح و بر سواحل حاشیه خلیج فارس نیز نشست
در بهار عربی نقدهای روشنفکر مآبانه برای تخطئه حکومت های دست نشانده به سرعت جای خود را به مقابله با رژیم های خود کامه داد . فضایی که در سی سال پیش می رفت تا با دومینوی انقلاب اسلامی ایران تمامی منطقه را شعله ور کند با سیاستهای تحمیل جنگ ناخواسته و سیاست مهار دوجانبه غلبه الگوهای اصیل اسلامی، تفکر نخ نمای شیعه هراسی را به راحتی در بازار مکاره اعراب با قیمتی گزاف به فروش رساند .
3 . نفی استعمار و دخالت خارجی : فرد هالیدی تحلیلگر آمریکایی ، جذابیت بسیار زیاد ایدئولوژی انقلاب اسلامی را میان اعراب و مردم منطقه به حدی می داند که اصولا قابل انکار نیست . چنین رویکردی در تحلیل تئوریسین های غربی از شاخص ترین نمادهای مبارزاتی علیه قدرتهای مداخله گر خارجی است .
هفته نامه اشپیگل در آستانه پانزدهمین سالگرد انقلاب اسلامی در نگرشی به مبارزات ضد استعماری مسلمانان به این نکته اشاره می کند که اسلام به عنوان مبارزترین مذهب دنیا توانسته با انرژی انقلاب اسلامی ایران برانگیختگی گسترده ای را درمیان مسلمانان ایجاد نماید
شعارهای این روزهای مردم انقلابی منطقه از مصر گرفته که با شعار نه شرقی و نه غربی به ایادی استعمار طعنه تاریخی می زنند تا مردم یمن که خلیفه ناصالح کشورشان را مزدور آمریکا خواندند فریادی است که سالها بنیانگذار انقلاب اسلامی در گوش مردم مسلمان کشورهای منطقه نجوا کرد و اینبار تحلیلگران ورشکسته غربی در سالهای آتی خواهند نوشت که تحولات منطقه خاورمیانه استمرار اندیشه های امام خمینی است . نگرشی که فردای منطقه را در حوادث گسترده تری رقم خواهد زد .
چند پیش بینی محتمل در مورد تحولات آینده
تحولات رخ داده در این سال ها و بخصوص ماه های اخیر، چنان سریع و درعین حال شگرف می نمود که به یکباره نظر انبوهی از تحلیلگران سیاسی و غیرسیاسی را به سوی خود جلب و تحلیل های متفاوتی را از تغییرات مذکور ارائه کرد
درحالی که گروهی رخدادهای موردنظر را ناگهانی و غیرمنتظره تلقی می کردند، متقابلا گروهی دیگر، این تحولات را نتیجه بدیهی بی عدالتی و رفتار غیرانسانی کشورهای سلطه گر و رژیم های دیکتاتوری در جهان می دانستند و اگرچه بعضا قادر نبودند که زمان رخداد، گستره جغرافیایی و میزان تغییرات را به طور دقیق پیش بینی کنند، اما تردیدی در وقوع و بروز آن نداشتند.
اما با فراگیرشدن تدریجی بیداری اسلامی و انقلاب های رخ داده درسطح جهان، اینک این سؤال ها مطرح است که؛ آیا به راستی می توان حد مرز و پایانی قطعی برای این تحولات متصورشد؟
آیا نظام استکباری می تواند بار دیگر امواج خروشان این دریای متلاطم را کنترل و بر آن مدیریت کند؟ آیا دامنه این تحولات محدود به همین اندازه بوده و دیگران می توانند نتایج آن را تغییر داده و به نفع خود مصادره کنند؟
حال این سؤال مطرح خواهدشد که مهم ترین تحولات آینده جهان معاصر کدامند؟
نابودی رژیم اشغالگر قدس
دراین میان شاید بتوان از احتمال تغییرات اساسی در ساختار و ماهیت وجودی رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بزرگ ترین این تحولات نام برد، تحولاتی که تداوم حیات این رژیم جعلی را به چالش کشیده و به یاری خدا روند نابودی آن را تسریع خواهدکرد
شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که علاوه بر هزاران تهدید و مشکل قبلی مطرح برای رژیم خودساخته اسراییل، اینک بحران هویت، آشکارا و به طور جدی تداوم حیات این رژیم برای تحقق سرزمین یهودی از نیل تا فرات را ممکن ساخته است
رژیمی که با توسل به هزاران ترفند، تمام تلاش خود را به کار برد تا با جذب و کوچاندن معدود صهیونیست های متعصب و پراکنده در سطح جهان، کشوری مجعول را بنا کند، هم اکنون چنان از اصول اعتقادی دین یهود فاصله گرفته و در بحران بی هویتی ناشی از بی دینی و تنوع قومیت ها و نژادهای متفاوت گرفتارشده که خود به معضلی جدی و جدید در داخل تبدیل شده است
اینک شواهد نشان می دهد که پس از سالها حضور تجاوزکارانه این رژیم در سرزمین فلسطین، اصول و مبانی شیطانی این فرقه ضاله نتوانسته است بر گرایش های قومیتی و سرزمینی افراد حاضر در آن که از اقصی نقاط دنیا گردهم آمده اند غلبه کند
به رغم شعارهای فریبکارانه، تبعیض نژادی و ایجاد طبقات برتر در واگذاری مناصب دولتی و توزیع تسهیلات و امکانات و همچنین اختلاف نظرهای شدید سیاسیون و حاکمان این رژیم، براین اوضاع آشفته دامن زده و برنامه های تدوین شده حول محور مبانی فرقه ای و حزبی که برای مسخ افکار و تربیت انسان هایی کاملا مطیع و گوش به فرمان اجرا شده نیز نتوانسته است از سهم خواهی طیف های مختلف ممانعت به عمل آورد.
از سوی دیگر همزمان با مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوان داخلی، انعکاس ابعاد مختلف رفتارهای خشونت بار صهیونیست ها برعلیه مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین از یکسو و نزدیک شدن دامنه امواج نهضت بیداری اسلامی به نقاط مرزی این کشور جعلی
از سوی دیگر، چنان وحشتی را در دل ساکنین غاصب و فریب خورده آن ایجاد کرده است که نه تنها مهاجرت معکوس را تشدید کرده بلکه حتی مدافعان غربی و شرقی و سازشکاران و حامیان منطقه ای آنها را نیز نگران کرده و باعث شده تا برای در امان ماندن از آثار مخرب این امواج خروشان، تاحدممکن خود را از مواجهه با آن دور کنند و همین مسئله باعث شده تا مظلوم نمایی های رژیم اشغالگرقدس نیز کارایی خود را از دست داده و ماهیت واقعی این رژیم را هر روز بیش از پیش نزد مردم دنیا برملا شود.
مجموعه این عوامل و دهها عامل پنهان و آشکار دیگر کافی است تا به رغم اصلاحات ظاهری که احتمالا به زودی از سوی دولت اسراییل برای همراهی مجدد ساکنین غاصب فلسطین اشغالی و فریب افکار عمومی جهان انجام خواهدشد
حداقل انزوای شدید رژیم صهیونیستی در جریان یک همراهی گسترده درسطح دنیا و با یک اتحاد فراگیر در جهان اسلام (حتی در حد بروز جنگی مانند جنگ شش روزه اعراب و اسراییل)، به یکی از پیش بینی های قریب الوقوع مبدل شود.
طبیعی است که در این فرآیند، بروز هرگونه عمل جنایتکارانه توسط رژیم ضدبشری اسراییل برای برون رفت از این اوضاع آشفته، دور از انتظار نخواهدبود؛ اما بی تردید هر اقدامی برای رهایی از غرق شدن در گردابی خودساخته نتیجه بخش نبوده و تنها، اجماع جهانی برای محکومیت و منزوی ساختن این رژیم موثر واقع خواهدشد.
فراگیری موج بیداری اسلامی
پیامدها و آثار رو به گسترش موج بیداری اسلامی حکایت از آن دارد که در صورت تداوم این وضعیت در کشورهای درگیر، نه تنها تسلیحات و تجهیزاتی که برای حفظ تاج و تخت آنها در اختیارشان قرار گرفته کارساز نخواهد بود بلکه حمایت های سیاسی و مشورتی اروپا و آمریکا نیز، نتیجه ای برای نجات آنها از موج عدالت خواهی و آتش خشم ملت های انقلابی دربرنخواهد داشت
و چه بسا همین اقدامات با تاثیرگذاری بر چرخه تحولات بتواند به ابزاری برای سرعت بخشیدن به مبارزه علیه خود آنها و اربابانشان تبدیل و حکومتی مانند آل سعود را با شدت بیشتری سرنگون کند
تاثیر انقلاب های مردمی
با اینکه برای اکثر مردم جوامع غربی تصور وجود نظامی کارآمدتر از نظام های سرمایه داری دور از ذهن به نظر می رسید و اگر چه در حال حاضر موج بیداری محرومین و کسانی که مورد بی عدالتی و تحت ظلم و ستم قرار گرفته اند به برخی از کشورهای خاص محدود می شود
اما قطعا با آشکارشدن دستاوردهای مثبت تحولات جاری در سطح دنیا، دامنه این امواج به سایر نقاط جهان نیز گسترش خواهد یافت و همان گونه که مقام معظم رهبری(دامه) نیز پیش بینی کردند، نه تنها خاورمیانه و آفریقا، بلکه اروپا و نیز از نتایج بیداری و قهر انقلابی ملت های تحت ستم در امان نخواهند بود.
غالباً ارتباط دولت های سلطه گر و سلطه پذیر، محدود به روابط بین حاکمان بوده و از پایگاه و جایگاه مردم بی بهره است؛ به همین دلیل شاید در گذشته دولت های استکباری توانسته باشند در تعاملات سیاسی، اقتصادی و یا نظامی با سایر دولت های سرسپرده، منافع و موقعیت خود را حفظ کنند
اما از آنجا که حضور آنها در نقاط مختلف جهان همواره با جنگ افروزی و حمایت از دولت های غربگرا و دیکتاتور برای چپاول و غارت منابع و امکانات این کشورها و تحمیل و ترویج فرهنگ منحط غربی همراه بوده است، این حضور نمی تواند در دراز مدت با ثبات و پایدار باشد.
این عملکرد وضعیتی را ایجاد کرده که علاوه بر مردم کشورهای مستضعف و محروم اقصی نقاط دنیا، مردم کشورهای غربی و اروپایی نیز با تأسی از فریاد عدالت طلبی مردم سایر کشورها، از ظلم و ستمی که سال ها از سوی حاکمان بر آنها روا داشته شده ، به خشم آمده و نابودی و تغییر حکومت های خود را فریاد بزنند.
به این ترتیب، احتمال فراگیر شدن بیداری عموم ملت های تحت ستم در مخالفت با استثمار و استکبار و نظام سست و در عین حال پرزرق و برق و فریبکارانه سرمایه داری در سراسر دنیا و تبدیل این حرکت مردمی و خودجوش به یک نهضت جهانی و عمومی، سخن گزافی نخواهد بود، اگرچه در مورد کشورهایی که فاقد شرایط لازم از جمله وحدت رهبری در انقلاب باشند، احتمال تداوم حرکت های قهر آمیز در قالب جنگ های داخلی نیز وجود دارد
منزوی شدن دنیای غرب
معرفی اکثر کشورهای اروپایی و بویژه آمریکا به عنوان مقروض ترین کشورهای دنیا، سقوط ارزش دلار در برابر سایر ارزهای رایج، سقوط ارزش سهام شرکت ها و کاهش معاملات بازار بورس در کشورهای غربی، ورشکستگی ده ها بانک و تعطیلی صدها کمپانی اروپایی و آمریکایی، افزایش هزینه ها و کاهش شدید نقدینگی آمریکا و غرب، افزایش نرخ بیکاری در این کشورها و...
شواهدی هستند که به روایت تحلیلگران بین المللی، امکان فروپاشی قریب الوقوع نظام سرمایه داری را در آینده ای نه چندان دور محتمل ساخته است.
صرف نظر از اطلاعات و آمار مورد اشاره، تسلط بی چون و چرای صهیونیست ها بر ارکان نظام حکومتی غرب و بخصوص آمریکا و کارکردهای اقلیت نگرانه و ظالمانه نظام سرمایه داری که منجر به پیدایش نظام برده داری نوین و ایجاد یک طبقه محدود فوق العاده متمول و ثروتمند و متقابلا اکثریتی برخوردار از درآمد
و امکاناتی محدود و نسبی و بعضاً درحد فقر در این کشورها گردید، باعث شده تا به تدریج نقاط ضعف آن برای مردم این ممالک و سایر جهانیان اثبات و با ایجاد تزلزل در پایه و اساس این نظام، شرایط برای طغیان جوامع غربی و متلاشی شدن غده چرکینی که سال ها راه تنفس ملت های مسخ شده و تحت استثمار این بخش از کره خاکی را سد کرده بود، فراهم شود.
امروزه سؤال مشترک شهروندان آمریکایی و اروپایی این است که؛ با چه منطقی و تا چه زمانی باید هزینه سیاست های جنگ افروزانه سردمداران و حضور غیرقانونی و غیرمنطقی ارتش های خود در نقاط مختلف دنیا را بپردازند؟ چه کسی به آنها اجازه داده تا برای فروش بیشتر تسلیحات و تأمین منافع صاحبان شرکت ها، شهروندان خود را قربانی کنند؟
چرا باید مالیات شهروندان اروپایی صرف برنامه های غیرانسانی رژیم غاصبی شود که حمایت از او، دستاوردی غیر از تصاحب مناصب کلیدی کشورهایشان و استثمار شهروندان درجه دو سه اروپایی و آمریکایی و تحمیل هزینه های سنگین و در نهایت کاهش محبوبیت غرب در نزد افکار عمومی جهان را برای آنها درپی نداشته باشد؟
اگرچه جنبه های مثبت قابل توجهی از زندگی مدرن را نیز می توان در این کشورها ملاحظه کرد، اما اینک مردم کشورهایی که همواره به دروغ سرزمینشان برای دیگران به عنوان الگویی نوین از تمدن و آزادی و مدینه فاضله ای عاری از هرگونه مشکل برای یک زندگی عادلانه و ایده آل معرفی می شد، به ناکارآمدی این نظام در ایجاد یک زندگی انسانی و مطلوب پی برده و به همین دلیل با هر بهانه ای تلاش می کنند تا نارضایتی خود را از انبوه تبعیض ها، نژادپرستی ها و فریب کاری های دولتمردان خود بروز دهند.
به همین دلیل و با گسترش دامنه بیداری مسلمانان و محرومین و مستضعفین جهان که روزبه روز بر شدت آن افزوده می شود، بتدریج امکان حضور غرب در خاورمیانه و سایر کشورهای جهان کاهش و شمارش معکوس برای انزوا و در نهایت فروپاشی نظام سلطه نیز رقم خواهد خورد.
جنگ سرد جدید بین غرب و شرق
آمریکائی ها که زمانی به دور از تبعات جنگ های جهانی، تمام تلاش خود را معطوف تسلط تدریجی بر جهان و اعمال نفوذ بر ساختار سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف در جهت کسب منافع نامشروع کرده و بخصوص در چند سال اخیر با اتکاء به ثروت های بادآورده و قدرت بی حد و حصر نظامی، خود را حاکم بلامنازع جهان دانسته و با وقاحت تمام دخالت در تمام امور بین المللی و حتی داخلی کشورها را حق خود می دانستند
اکنون به علت عوارض ناشی از مشکلات متعدد داخلی و خارجی، در وضعیتی قرار گرفته اند که دیگر قادر نیستند، به راحتی و با اتکاء به قدرت اقتصادی یا نظامی، نظرات خود را به رقبای استراتژیک و حتی کشورهایی که قبلاً مستعمره آنها به حساب می آمدند، تحمیل نمایند.
ضعف ساختار حکومتی، آشکار شدن ناکارآمدی نظام سرمایه داری، بروز مشکلات عظیم اقتصادی، تشدید بحران های اجتماعی، جنگ افروزی و آثار نامطلوب حضور آمریکا در نقاط مختلف جهان، از یک طرف و دخالت در امور مختلف کشورها، تحقیر ملت ها و تنزل شدید جایگاه بین المللی آمریکا در میان افکار عمومی جهان، تحریک و حمایت مستقیم و غیرمستقیم از مخالفان زیاده خواهی و تداوم رفتار مستکبرانه دولتمردان آمریکایی برای اعمال نفوذ بر تصمیم های بخش های مختلف سازمان ملل، بیداری ملت ها و دهها دلیل دیگر
از طرف دیگر سبب شده تا این کشور به تدریج موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک شریک مطمئن برای حکومت های وابسته را از دست داده و واقعیت امکان تقابل در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی را بیش از پیش برای جهانیان و بخصوص رقبای قدر او فراهم کند.
هم اکنون رقبای شرقی آمریکا و همپیمانان او نیز بخوبی دریافته اند که معدود همراهی های صورت گرفته از سوی آمریکا و غرب در چالش های جهانی، تنها رفتاری کذب برای کسب فرصت های بهتر در جهت سلطه بیشتر بر جهان بوده و این وضعیت سبب شده تا بار دیگر زمینه ها برای احیاء مجدد جنگ سرد که سال ها بر روابط آمریکا و شوروی سابق حاکم بود، فراهم شود. اما آنچه درمورد آینده جهان معاصر قطعی به نظر می رسد این که، دنیا دیگر شاهد جهانی تک قطبی یا دو قطبی نخواهد بود.
بیداری اسلامی اگر سالم بماند، تمدن اسلامی را رقم می زند
موضوع «بیداری اسلامی» امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامی است؛ پدیده شگرفی که اگر باذنالله سالم بماند و ادامه یابد، قادر خواهد بود سربرآوردنِ تمدن اسلامی را در چشماندازی نه چندان دوردست، برای امت اسلامی و آن گاه برای جهان بشریت رقم زند
آنچه امروز در برابر چشم ماست و هیچ انسان مطّلع و هوشمندی نمیتواند آن را انکار کند، آن است که اکنون اسلام از حاشیه معادلات اجتماعی و سیاسی جهان خارج شده و در مرکز عناصر تعیینکننده حوادث عالم، جایگاهی برجسته و نمایان یافته است و نگاه تازهای را در عرصه زندگی و سیاست و حکومت و تحولات اجتماعی عرضه میکند و این در دنیای کنونی که پس از شکست کمونیسم و لیبرالیسم، دچار خلأ عمیق فکری و نظری است، پدیدهای مهم و پرمعنی به شمار میرود.
این نخستین اثری است که حوادث سیاسی و انقلابی در شمال آفریقا و منطقه عربی، در مقیاس جهانی بر جای گذاشته است و خود مبشّر حقایق بزرگتری است که در آینده اتفاق خواهد افتاد. بیداری اسلامی که سخنگویان جبهه استکبار و ارتجاع حتّی از به زبان آوردن نام آن نیز پرهیز میکنند و میترسند، حقیقتی است که اکنون تقریباً در سراسر دنیای اسلام میتوان نشانههای آن را دید
بارزترین نشانه آن، اشتیاق افکار عمومی و بویژه در قشرهای جوان، به احیای مجد و عظمت اسلام و آگاه شدن آنان از ماهیت نظام سلطه بینالمللی و آشکار شدن چهره وقیح و ستمگر و مستکبر دولتها و کانونهایی است که بیش از دویست سال شرق اسلامی و غیراسلامی را در زیر پنجههای خونین خود فشرده و با نقاب تمدن و فرهنگ، هستی ملتها را دستخوش قدرتطلبیِ بیرحمانه و تجاوزگرانه خود کردهاند.
از 60 سال پیش تاکنون داغی بزرگتر از غصب کشور فلسطین بر دل امت اسلامی نهاده نشده است. فاجعه فلسطین از روز اول تاکنون، ترکیبی از کشتار و ترور و ویرانگری و غصب و تعرض به مقدسات اسلامی بوده است
وجوب ایستادگی و مبارزه در برابر این دشمن حربی و غاصب، مورد اتفاق همه مذاهب اسلامی و محل اجماع همه جریانات صادق و سالِم ملّی بوده است.
هر جریانی در کشورهای اسلامی که این وظیفه دینی و ملی را به ملاحظه خواست تحکمآمیز آمریکا یا به بهانه توجیههای غیرمنطقی، به دست فراموشی بسپارد، نباید انتظار داشته باشد که به چشم وفاداری به اسلام یا صداقت در ادعای میهندوستی به او نگریسته شود
این یک محک است. هر کس شعار آزادی قدس شریف و نجات ملت فلسطین و سرزمین فلسطین را نپذیرد یا به حاشیه ببرد و به جبهه مقاومت پشت کند، متهم است.
امت اسلامی باید در همه جا و همه وقت، این معیار و شاخصِ نمایان و اساسی را در مدنظر داشته باشد. روحانیان و رجال دینشناس کمابیش در همهجا مرجع فکری و سنگ صبور روحی مردم بودهاند و هرجا که در هنگامه تحولات بزرگ، در نقش هدایتگر و پیشرو ظاهر شده و در پیشاپیش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حرکت کردهاند، پیوند فکری میان آنان و مردم افزایش یافته و انگشت اشاره آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است
این به همان اندازه که برای نهضت بیداری اسلامی دارای سود و برکت است، برای دشمنان امت و کینهورزان با اسلام و مخالفان حاکمیت ارزشهای اسلامی، دغدغهآفرین و نامطلوب است و سعی میکنند این مرجعیت فکری را از پایگاههای دینی سلب کرده و قطبهای جدیدی برای آن بتراشند که به تجربه دریافتهاند که با آنان میتوان بر سر اصول و ارزشهای ملی به راحتی معامله کرد!
چیزی که در مورد عالمان باتقوا و رجال دینیِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد."این، وظیفه عالمان دین را سنگینتر میکند"، آنها باید با هوشیاری و دقت فراوان و با شناخت شیوهها و ترفندهای فریبنده دشمن، راه نفوذ را به کلی ببندند و فریب دشمن را ناکام کنند
نشستن بر سفره رنگین متاع دنیا، از بزرگترین آفتهاست. آلوده شدن به صله و احسانِ صاحبان زر و زور و نمکگیر شدن در برابر طاغوتهای شهوت و قدرت، خطرناکترین عامل جدایی از مردم و از دست دادن اعتماد و صمیمیت آنهاست.
منیّت و قدرتطلبی که سستعنصران را به گرایش به سوی قطبهای قدرت فرامیخواند، بستر آلودگی به فساد و انحراف است. این آیه قرآن را همواره باید در گوش داشته باشند که: تلک الدّار الأخرة نجعلها للّذین لایریدون علوّا فی الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقین
انواع توطئهها و ترفندها را در این سیوچند سال از آنان دیدهایم. چیزی که مکر آنان را نقش بر آب کرده است، در اصل دو عامل اساسی است؛ ایستادگی بر سر اصول اسلامی و حضور مردم در صحنه. این دو عامل در همه جا کلید فتح و فرج است
عامل اوّل به وسیله ایمان صادقانه به وعده الهی و عامل دوم به برکت تلاش مخلصانه و تبیین صادقانه تضمین میشود.
امام خمینی (ره) منادی بیداری اسلامی
امام خمینی (ره) از ابعاد شخصیتی مختلفی برخوردار بودند که ایشان را بحق در تاریخ معاصر ایران و اسلام، ماندگار ساخته است. ایشان عارف و فقیهی برجسته بودند که توانستند نخستین حکومت اسلامی را بر اساس یک نظریه دینی و فقهی بنیان نهند
ایشان آثار متعددی در حوزه مباحث عرفان، فقه، فلسفه، کلام و سیاست از خویش به یادگار گذاشتهاند. امام، متفکری بزرگ بود که به حوزههای مختلف علمی اِشراف داشت و همین ویژگیها از ایشان شخصیتی جامع الاطراف ساخته است و اندیشه ایشان را از عمق و غنا و ماندگاری خاصی برخوردار کرده است.
از طرف دیگر، امام خمینی(ره)، به عنوان یک مصلح دینی در جهان معاصر، الگویی برای مسلمانان محسوب میشوند، زیرا ایشان تلاش نمودند بین مذهب و سیاست در جهان معاصر، پیوندی مجدد برقرار سازند و جایگاه معنویت و دینگرایی را در جهان معاصر احیا سازند و رابطه تخریب شده دین و دنیا و عقل و دین را بازسازی نمایند و از مدلی از توسعه و پیشرفت که بتواند انسانیت انسان را ارتقاء بخشد و معنویت و پیشرفت را در کنار هم داشته باشند، حمایت نمودند
امام با بیدارسازی ملل مسلمان و آگاه سازی آنان از نقشههای شوم دشمنان اسلام، حکومت دینی را تأسیس کردند و وحدت و اتحاد میان مسلمانان جهان را با تأسیس اولین حکومت اسلامی جهانی و پذیرش رهبری تمام مسلمانان جهان بسط و توسعه دادند
واقعیت این است که عظمت شخصیتی و اخلاقی امام (ره) به حدی گسترده است که بررسی و پرداختن به زندگی و شخصیت ایشان، کاری دشوار و نیازمند تعمق و تأمل بسیار است.
مبارزات سیاسی: امام خمینی (ره) با بهرهگیری از حوادث روز و مبارزات مردم، جریانات سیاسی دیگر کشورها و دخالت استکبار جهانی، ویژگیهایی را لازمه موفقیت مبارزات مردمی کشور ایران دانستند و سعی نمودند تا با عملی ساختن این شروط، زمینههای پیروزی انقلاب و استقلال کشور را فراهم سازند.
الف. زیر پرچم اسلام قرار گرفتن حرکتها: لازم بود که مبارزات سیاسی و حرکتهای اجتماعی مردم تحت پرچم اسلام، بتواند هدف و آرمانی یگانه را ایجاد نموده و جنبههای اعتقادی و معنوی مجاهدتها و فعالیتهای مردمی را افزایش دهد. اسلام تنها آیینی است که میتواند سعادت و نیکبختی واقعی که یکی از اهداف مردم ایران بود، تأمین سازد
با هدف قرار گرفتن اسلام و تأسیس حکومت دینی، بسیاری از مشکلات، دشواریها و سختیهای مسیر مبارزه آسان میشد و روحیه ایثار، جانفشانی و توان ایستادگی در بین مردم گسترش مییافت.
ب. تودهای بودن مبارزات: لازمه و شرط بنیادی برای به ثمر رسیدن حرکتهای مردمی، تودهای و همگانی بودن آن است، وحدت و همبستگی در فعالیتهای سیاسی، مانع از پراکندگی و شکست مبارزات میشود. معمولاً هر گونه حرکت و فعالیت مبارزاتی با استبداد وحشیانهای سرکوب میشد و قدرت استبدادی با استفاده از قدرت مالی، سیاسی و نظامی، با نهضت برخورد مینمود و برای تحکیم پایههای قدرت و سلطه خود از شیوههای مختلف تهدید و تطمیع و ارعاب بهره میجست
لذا در یک مسیر و توده قرار گرفتن مبارزات و حفظ وحدت و انسجام ملت میتوانست نیل به اهداف را تسریع بخشد.
ج. مسئله رهبری: هر جنبش و فعالیتی نیازمند رهبری شایسته و خردمند است تا با استفاده از جهانبینی دقیق، مدیریت و علم خود، مسیر مبارزات را تحکیم و استوار سازد. یک جنبش رهایی بخش بدون برخورداری از رهبری عالم، عادل و صالح نمیتواند شرایط دشوار و سرسخت مسیر را طی نموده و به اهداف خود نایل شود
رهبریت شایسته، مواضع مردم را در پشتیبانی از حرکت آزادیخواهانه، متحد و منسجم میسازد و کادرهای انقلابی را از لحاظ آرمانها، روحیهدهی و مبارزات در مسیری واحد قرار میدهد. مبارزات و حرکتهای انقلابی مردم برای برپایی حکومت دینی و مردمی نیازمند رهبری دینی بود تا تمام این جنبشها و فعالیتها را زیر پرچم اسلام، متحد و منسجم سازد.
پیام انقلاب ایران، زمینه ساز بیداری اسلامی
«بیداری اسلامی کشورهای منطقه و جهان، مهم ترین دستاورد فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است.»
«حرکت های مردمی در برخی کشورهای منطقه در نتیجه دو پیام «هویت یابی» و «گرایش به ارزش های دینی و الهی» انقلاب اسلامی ایران است.» «ذهنیت فکری جنبش های بیداری اسلامی در بسیاری از کشورها وجود دارد و پیام های جهانی انقلاب اسلامی ایران بتدریج زمینه ظهور آن ها را فراهم کرده است
امروز جمهوری اسلامی ایران از قدرتمندترین کشورهاست، انقلاب اسلامی تاریخ جهان را تغییر داد و به الگویی برای ملت ها تبدیل شد که می خواهند به آزادی و استقلال برسند
«نهضتی که در دنیا و در بیشتر کشورهای مسلمان منطقه و حتی کشورهای غیراسلامی درحال شکل گیری است و همه سردمداران کاخ ها را به کرنش در برابر مردم کشورهایشان درآورده، به برکت انقلاب اسلامی ایران است
«یادآوری و مرور حوادث انقلاب و نیز عوامل مؤثر در پیروزی این حرکت عظیم و انقلابی مردم ایران در سال57 به بازنگری و بازخوانی بیشتری احتیاج دارد تا همه جوانان و نسل های جوان بدانند اقتدار و عظمت ایرانیان در منطقه و جهان همه مرهون حرکت انقلابی به رهبری امام خمینی(ره) و درحال حاضر رهبری حکیمانه حضرت آیت الله خامنه ای و تبعیت مردم از این فرامین است
«باید ببینیم و قضاوت کنیم ایران اسلامی قبل از انقلاب در دنیا چه جایگاهی داشته است و درحال حاضر از چه رتبه و جایگاهی برخوردار است
در زمان شاه خائن نفت، ذخائر معدنی و استعدادهای کشور توسط ابرقدرت ها و مزدوران به یغما می رفت و فرهنگ منحط غربی، فساد و بی بند و باری در جامعه رو به ترویج بود و در چنین شرایطی خداوند به یاری ملت ایران آمد و شخصیت بی نظیر امام راحل را به ملت ایران هدیه داد که توانست پشت شاه را با تمام قدرت و حمایتی که از طرف آمریکا و دیگر کشورها می شد خم کند و او را با پستی و خواری از مملکت بیرون رانده و کشوری آزاد و اسلامی را به وجود بیاورد
دستاورد مهم دیگر انقلاب در زمینه فرهنگ مردم جامعه، تغییر ارزش ها در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بوده است.
تبدیل برخی ارزش های قبل از انقلاب به ضد ارزش و افزوده شدن ارزش های متعالی به بطن جامعه، از تحولات مهم جامعه ایران پس از انقلاب محسوب می شود
افتخار به برخورداری از امکانات زندگی تجملاتی و داشتن پول و ثروت بیشتر و زندگی براساس معیارهای غربی از جمله ارزش های بخشی از مردم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود، وقوع انقلاب اسلامی و حاکم شدن فرهنگ و بینش دینی و انقلابی موجب شد مردم به ارزش های معنوی و انسانی چون علم، تقوا، دینداری، کمک به همنوع و ساده زیستی گرایش پیدا کنند.
به این ترتیب تغییر ارزش ها برای اغلب ایرانیان، بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی بود که در این بین جوانان پیشتاز بودند، جوانانی که نه تنها بر ضد ارزش های دوران پهلوی به پا خاستند، بلکه با تحولی چشمگیر انسان های وارسته و متدینی شدند که معنویت و شهادت طلبی و ایثار را معنایی دوباره بخشیدند
و کسانی که در جریان انقلاب متحول شدند و در دفاع هشت ساله در برابر هجوم ارتش صدام نیز، بزرگ ترین حماسه ها را آفریدند. این جوانان به برکت انقلاب اسلامی، الگویی برای دیگر آزادیخواهان و مبارزه با نظام سلطه شدند.»
*قرن اسلام و عصر ملت ها فرا رسیده است
اراده خداوند به بیداری ملتها تعلق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسیده است و در آینده سرنوشت کل بشریت را تحت تاثیر قرار خواهد داد و مگر جوانان و روشنفکران در واشنگتن و لندن و مادرید و رم و آتن با الهام از میدان تحریر به خیابانها نیامدند
اساسی ترین بحثهای جهان اسلام را نهضت بازگشت به اسلام و اعاده عزت و هویت و رهایی فرا گرفته است و همه جا شعار الله اکبر به گوش میرسد ملتهای عرب دیکتاتورهای خود را نمیخواهند سیطره کفار و طاغوتیان را تاب نمیآوردند. از فقر و عقب ماندگی و تحقیر به سطوح آمدهاند.
سکولاریسم را در سایه سوسیالیسم و لیبرالیسم و ناسیونالیسم قومی آزمودهاند و همگی را در بن بست یافتهاند و البته ملتهای عرب به دنبال افراطی گری خشونت مذهبی و بازگشت به عقب و تعصبات فرقهای و قشری گری با برچسب اسلام گرای نیز نیستند
انتخابات تونس و مصر و شعارهای رویکردهای مردم یمن و بحرین و سایر سرزمینهای عربی علامتی که همه مسلمان معاصر بدون افراط خشک سرانه و تفریط غرب گرایانه باشند و با شعار الله اکبر میخواهند مسلمانه با ترکیب معنویت و عدالات و عقلانیت و با روش مردم سالاری دینی از پس تحقیر و استبداد و عقب ماندگی و استعمار و فساد و فقر و تبعیض صد ساله رهایی یابند و این درستترین راه است.
رژیم های عربی در معرض خشم مردمشان قرار گرفتهاند چه خصوصیاتی داشته اند ؟ این دین ستیزی سرسپردگی و دست نشاندگی غرب همکاری با صهیونیستها و خیانت به فلسطین دیکتاتوریهای خانوادگی و وراثتی فقر مردم و عقب ماندگی کشور در کنار ثروتهای انبوه خانوادههای حاکم تبعیض و بی عدالتی و فقدان آزادی قانونی و پاسخگویی قانونی از خصوصیتهای مشترک آنها بوده است
حتی تظاهر به اسلام و جمهوری در برخی از موارد نتوانست مردم را فریب دهد اینها واضح ترین علائم برای شناخت ماهیتهای خیزشهای ملتهای عرب است. اعم از آنها که پیروزیهای بزرگی به دست آوردهاند یا آن که انشا الله به دست خواهند آورد
هر ادعای دیگری در مورد ماهیت این جنبشها که با شعار الله اکبر صورت گرفته نادیده گرفته واقعیت در جهت بهره برداریهای دیگر و تحمیلها و تحریفها و انحرافات بعدی است.
راز بزرگ در اعتلای امروزین اسلام و بیداری عمومی مسلمین
راز بزرگ در اعتلای امروزین اسلام و بیداری عمومی مسلمین، این بود که در کانون این حرکت - یعنی ایران اسلامی - مولود مبارک انقلاب بار دیگر از شجره ی طیبه ی اسلام به وجود آمد و محصول آن - یعنی جمهوری اسلامی - با بنیه ی مستحکمی که از ایمان اسلامی رهبر و ملت یافته بود، در راه و جهت درست پایدار ماند و وسوسه ی شیطانها و تیغ خشم و کین آنان بر او کارگر نشد و با مظلومیتی قدرتمندانه، و سرافراز، چهره ی منور خود را در برابر چشم جهانیان قرار داد و با وجود و بقا و استقامت و صلابت خود، مبلغ اسلام شد.
طبیعت اسلام ناب، طبیعتی پرجاذبه است و دلهایی را که آلوده ی غرض ورزی و کینه توزی نباشد، به خود جلب می کند و این همان است که انقلاب ما و امام ما، دوباره در جهان مطرح کردند و بر دلها و چشمهای نیازمند و جستجوگر عرضه داشتند
در مدرسه ی انقلاب که امام ما بنیان گذارد، بساط اسلام سفیانی و مروانی، اسلام مراسم و مناسک میان تهی، اسلام در خدمت زر و زور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچیده شده و اسلام قرآنی و محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)، اسلام عقیده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلام ستیزنده با فرعونها و قارونها و خلاصه، اسلام کوبنده ی جباران و برپا کننده ی حکومت مستضعفان، سربرکشیده است.
در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بی حالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی خاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص)، جایگزین اسلام امریکایی گردید.
و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانه وار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همه ی کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامی بی محتوا و وسیله یی برای تحمیق و اغفال مردم را می پسندیدند . و لذا از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام - یعنی ایران - از دست نداده اند
ملت ایران بخوبی دانسته است که نقطه ی قوت و پایداری او، درست همان است که دشمن همه ی نیروی خود را در مقابله با آن مصروف می کند؛ یعنی توکل به خدا و تمسک به اصول اساسی انقلاب که همه از مبانی اسلام سرچشمه گرفته و در کلمات رهبر کبیر انقلاب (رضوان الله علیه) بر آن تأکید شده است
خشم و غیظ عنادآمیزی که در به کار بردن واژه ی «بنیادگرایی» در اظهارات خصمانه ی رسانه های دشمن، از اول انقلاب تا امروز محسوس است، ناشی از درماندگی و سراسیمگی آنان در برابر پایبندی رهبر و ملت و نظام به اصول اساسی انقلاب است.
انقلاب اسلامی ایران؛ نقطه عطف جنبش های اسلامی
بیداری اسلامی مقوله ای است که همزمان با تهاجم همه جانبه غرب علیه جهان اسلام وعصر استعمار، شروع شد و از آغاز تا عصر امام خمینی(ره) مراحل گوناگونی را پیمود
این حرکت که مشخصاً با اندیشه های افرادی چون سید جمال الدین اسدآبادی شروع شده بود، همواره در میان حلقه های محدود و معین بروز یافت و هیچ گاه نتوانست به مثابه یک گفتمان مسلط عمل کند، با این حال وقوع انقلاب اسلامی را میتوان نقطه عطفی در حرکت جنبشهای اسلامی معاصر محسوب کرد.
چرا که انقلاب اسلامی با تکیه بر اصول و ارزشهای اسلامی، با رهبری امام خمینی(ره) توانست به شکل نهضت اسلامی و انقلابی در میان سایر دولت های اسلامی مطرح و به این شکل الگویی الهامبخش برای مسلمانان در سطح جهان شود
با این وجودبسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت های مؤثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است.
زمینه های تأثیرپذیری جنبشهای اسلامی از انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیتهای مؤثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است که موجب تغییر و دگرگونی معادلات سیاسی و موازنه قوا در مقیاس جهانی به سود ملت های اسلامی شده و اکنون با گذشت سه دهه از عمر پر برکت آن، راهبرد تفکر اسلامی به مثابه الگویی نجات بخش برای تمام ملت های اسلامی و بشریت محسوب می شود. بدون تردید موارد مشترک فراوانی بین انقلاب اسلامی ایران و آرمان های جهان اسلام وجود دارد که اهم آنها عبارتند از:
1-ایده واحد: انقلاب اسلامی ایران، بر پایه وحدانیت خدا و رسالت پیامبر اکرم (ص) بنا شده است، سایر جنبشهای اسلامی نیز دراین خصوصیت باانقلاب اسلامی ایران نقطه اشتراک دارند.
2-دشمن یکسان: انقلاب ایران و جنبشهای اسلامی دارای دشمن مشترکند. این دشمن مشترک که همان استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل است، کیان اسلام را تهدید میکننددر حالی که انقلاب اسلامی با طرح شعار «نه شرقی و نه غربی» عَلَم مبارزه علیه دشمن مشترک جهان اسلام را به دوش گرفته است.
3-آرمان مشترک : انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، خواهان برچیده شدن ظلم و فساد و اجرای قوانین اسلام و استقرار حکومت اسلامی در جامعه مسلمانان و به اهتزاز در آوردن پرچم لاالهالاالله در سراسر جهان از طریق نفی قدرتها و تکیه بر قدرت لایزال الهی و تودههای مردمند.
4-وحدتگرایی: تأکید انقلاب اسلامی و رهبری آن بر لزوم وحدت همه قشرها و همه مذهبهای اسلامی در نیل به پیروزی در صحنه داخلی و خارجی، زمینه دیگر گرایش جنبشهای سیاسی اسلامی معاصر به سوی انقلاب اسلامی است؛ چون، انقلاب اسلامی با الگوپذیری از اسلام ناب محمدی(ص)هیچ تفاوتی بین مسلمانان نگذاشته بلکه در جهت اتحاد مسلمانان گام برداشته است.
5-مردم مداری: مردمگرایی انقلاب اسلامی، عاملی در گسترش انقلاب و پذیرش آن از سوی ملتهای مسلمان بوده است.رهبری انقلاب 1357، بر این باور بود که باید به ملتها بها داد نه به دولتها.
سخن پایانی بدون تردید انقلاب اسلامی تحت رهبری حضرت امام خمینی(ره) با برشمردن نقاط اشتراک مسلمانان سراسر جهان و با زنده کردن روح بیداری و خیزش اسلامی توانست اعتماد به نفس را در بین توده های مسلمانان بازگرداند و می رود تا با بیدار نمودن مسلمانان از خواب غفلت، آنها را از زیر یوغ استعمار و استبداد خارج نماید
همچنین آنان در سرتاسر جهان با تأسی از آرمان های والای انقلاب اسلامی و با تکیه بر قرآن و شعائر اسلامی، سرنوشت خود را از دست حاکمان وابسته به آمریکای سلطه گر جدا کرده و زیر پرچم انقلاب اسلامی در مسیر استقلال و آزادی گام برمی دارند
امام خمینی(ره)همواره بر این نکته اساسی تأکید داشتند که معنای صدور انقلاب ما، این است که همه ملت ها بیدار شوند و همه دولتها بیدار بشوند و خودشان را از این گرفتاریهایی که دارند نجات بدهند
امید می رود به برکت انقلاب اسلامی و گسترش روح بیداری و خیزش اسلامی در سراسر جهان اسلام و حتی سایر ملتهای آزادیخواه، بارقه های استکبار ستیزی و ضد استعماری بیش از پیش نمود یابد و سردمداران نظامهای سلطه ضمن گردن نهادن به خواسته های به حق مستضعفان و مسلمانان جهان به خاک مذلت کشیده شوند و ندای الله اکبر در سراسر گیتی طنین انداز شود
بیداری اسلامی متاثر از نهضت عاشورایی
«آثار و تبعات نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران و نهضت امام راحل بسیار زیاد بود و مصداق آن را می توان عظیم ترین راهپیمایی در سال 57 در روز تاسوعا و عاشورا عنوان کرد که مردم ما با همان روحیه سلحشوری و معنویت به خیابان ها آمدند و در همان جا بود که کمر رژیم طاغوت شکسته شد.» بستر تحرکات اسلام گرایانه در روز عاشورا و توسط امام حسین (ع) پایه ریزی شده است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تظاهرات های مردمی نشان دهنده این بود که مردم چقدر به اعتقاداتشان پایبندند مخصوصا نهضت امام حسین(ع) نه تنها در ایران بلکه در کشورهای شیعی و مسلمانی که به ائمه معصومین اقتدا می کنند به عنوان الگو پیش روی مردم قرار دارد و به همین علت حزب الله لبنان و گروه های جهادی دیگر شکل گرفته است
فداکاری و از خودگذشتگی که امام حسین و یاران وفادارایشان داشتند الگوی خوبی بود و این که همه موجودی خود را به صحنه نبرد بردند و تا از ارزش های اسلامی و الهی که پیامبر اعظم(ص) مبنای آن را در جامعه گذاشته بودند محافظت کنند که مهم ترین آن امر به معروف و نهی از منکر بود، باید مورد احترام و اقتدا قرار گیرد
متاثر از این اقدام اباعبدالله الحسین(ع) ملت ایران هم به رهبری امام خمینی این چنین عمل کردند و الگویشان عاشورا و محرمی بود که در سال 60 هجری پایه گذاری شد.
این روزها با تحولات خاورمیانه شاهدیم که چه جوامع شیعه و چه اهل تسنن در منطقه خاورمیانه ایثار و فدارکاری و از خود گذشتگی که نشأت گرفته از نهضت عاشورا بود را الگو قرار داده اند و با نثار جانشان به دنبال کوتاه کردن دست استکبار و ظلم و جور حاکمان در کشورشان هستند. الگو گرفتن از نهضت عاشورا را برای جاری کردن خواست خدا و آیین اسلام در جوامع مختص مسلمانان نمی داند. وی می گوید:
انقلاب امام حسین (ع) و یاران وفادار ایشان پیامی فراگیر و بسیار شفاف و روشن برای همه ملت های مسلمان و همچنین ملت های آزادیخواه و تحت ستم جهان داشت. الگوپذیری قیام عاشورای حسینی فقط به کشورهای اسلامی اختصاص ندارد بلکه بسیاری از ملت های آزادیخواه و غیر مسلمان جهان نیز از قیام حسینی الگو گرفته اند.
دولتهای اروپایی و امریکا تاکنون هزینه گزافی برای پیشگیری از پیروزی اسلامگرایان پرداخته اند. مهم ترین استراتژی نظام سلطه متوقف کردن صدور انقلاب اسلامی با فشار به ایران اسلامی به عنوان پرچمدار الگوپذیری از قیام عاشورا و ترویج ایران هراسی در منطقه و جهان است. پیروزی انقلاب را فراتر از یک انقلاب بلکه تحول بزرگی در عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی و بیداری اسلامی در میان ملل مسلمان است که پذیرفتن اقتدار ایران اسلامی حداقل اعتراف محافل غربی خواهد بود
البته ناگفته نماند که بصیرت و آگاهی مردم شرط موثر پیروزی و تداوم و استمرار انقلاب اسلامی در دوران مبارزه با رژیم ستم شاهی بود و آگاهی های عمیقی که در مـیان مـلت ایران پدید آمد مرهون رهنمودهای امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی بود و پس از آن نیز رهبری امام خامنه ای توانست نظام اسلامی در ایران را از چالش های مختلفی عبور دهد و بر اقتدار ملی و منطقه ای جمهوری اسلامی بیفزاید. انـقلاب اسـلامی بـلوک بندیها و نـظام دوقـطبی تـثبیت شده در نظام بـین الملل جهان را درهم ریخت.
ولایت و شهادت دو خطر برای دشمن دو اصل از اصول اساسی در دین مبین اسلام ولایت و شهادت عنوان می شود. دو عاملی که همیشه موجب هراس دشمنان بوده و معبری برای دستیابی به پیروزی شده است. وفاداری یاران سیدالشهدا(ع) در کربلا و جانفشانی آنها برای احکام اسلام و عشق به شهادت علت پیروزی و ماندگاری قیام عاشورا بود
امام حسین قیام خود را برای ماندگاری اسلام مفید می داند و مرگ را برای خود دلچسب برمی شمارد درست مثل گردن بندی برای یک دختر جوان
در همین زمان که استکبار جهانی با شناخت عناصر اصلی اسلام یعنی شهادت و ولایت به کمرنگ کردن این دو عنصر در جوامع اسلامی پرداخت اما تاثیر آن به خاطر بیداری اسلامی که رخ داده است محال است که اتفاق بیفتد تا جایی که اندیشمندان غربی هم به این موضوع اعتراف می کنند.
همان طور که مهاتماگاندی می گوید: من برای هند ارمغان جدیدی نیاوردم بلکه از مطالعاتم از نهضت عاشورا پی بردم که اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی(ع) پیمود. و یا دانشمندان دیگری که معتقدند حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود درس فداکاری و جانبازی به دنیا آموخت
بیداری اسلامی وسیله ای برای حاکمیت قرآن است
با فرا رسیدن قرن بیستم جهان اسلام غیر از چند کشور معدود به تصرف غرب درآمد و کشورهای استعمارگر اهداف خود را در این کشورها پیاده کنند. غرب به یک باره در دهه 70 میلادی با نهضتی روبه رو شد که تسلط آن را بر خود نمی پذیرفت از همین رو تلاش کرد که انقلاب اسلامی در ایران را در محاصره قرار داده و اجازه ندهند نور آن به دیگر کشورها برسد
غرب در این مسیر از راهبردهای مختلفی مثل شیعه هراسی، اسلام هراسی و ایران هراسی استفاده کرد ولی با این وجود پس از 30 سال انقلاب اسلامی راه خود را به دل ملت ها باز کرد. این بیداری با روح اسلامی سرتاسر جهان اسلام را فرا گرفته و قرآن واقعیت خود را در بیداری نشان داد. ما در واقع خود منبع بیداری اسلامی نبودیم بلکه این خداوند بود که به واسطه قرآن نور بر دل تمام مسلمانان تاباند.
بیداری اسلامی در واقع ابزاری به شمار می رود که ما هدف بزرگتر خود یعنی قرآن را اجرایی کنیم.
حضرت امام(ره) در سالهای آخر عمرشان طیّ یک سخنرانی خطاب به مسلمین فرمودند: «مسلمین باید بیدار شوند. مسلمین از سیره انبیاء و خصوصاً مسلمین از سیره پیغمبراکرم باید مطالعه کنند. ببینند چه کرده است و ما باید تأسی کنیم
اگر پیغمبرآمده بود و فقط در مسجد مدینه نشسته بود و قرآن را ذکر کرده بود و دیگر کاری هم نداشت ما هم میرفتیم همین کار را میکردیم ما تأسی میکردیم..
ظلم ستیزی در عرصه بیداری اسلامی با تکیه بر مبانی عدل علوی عدالت علوی چراغ راه قیام مهدوی
وقتی حضرت علی(ع) در زمامداری خود عدل را محور قرار داد سه جریان قاسطین، مارقین و ناکثین روبه روی ایشان قدعلم کردند. این گروه ها در پی خودمحوری، منفعت طلبی و مصلحت اندیشی تنها متوجه منافع شخصی و دنیاطلبی بودند، پس طبیعی بود که با حکومت قسط علی سر مخالفت برآورند
همواره زیاده خواهان و رانت خواران هستند که در جامعه منافع آنها در تزاحم با منافع توده ها قرار می گیرد و اینها مانع تراشی می کنند و جامعه را به فریب و نیرنگ می کشانند
در جامعه امروزی نیز از سردمداران غربی گرفته تا فرصت طلبان و منفعت طلبان داخلی همگی دست به دست هم داده اند تا موج عدالت خواهی مردم بیدار دنیا را خاموش کنند. این یک حقیقت انکار پذیر است که در فضای بیداری اسلامی که در منطقه شکل گرفته، در واقع گفتمان عدالت محوری، گفتمانی است که خود یکی از علت های گسترش بیداری اسلامی محسوب می شود *
وظیفه داریم گسترش گفتمان عدالت محوری را در منطقه و در جهان ترویج کنیم
میان امت های اسلامی باید در جهت مصداق یابی عدالت تبلیغ بیشتری صورت گیرد. مقام معظم رهبری : قبل از انقلاب اسلامی در بسیاری از کشورها و از جمله کشورهای اسلامی گروه ها، جوان ها، ناراضی ها و آزادی طلب ها با ایدئولوژی چپ وارد میدان می شدند، اما بعد از انقلاب اسلامی، پایه و مبنای حرکت ها و نهضت های آزادی بخش، اسلام شد.
امروز در هر نقطه ای از دنیای وسیع اسلام که جمعیت یا گروهی، به انگیزه آزادی خواهی و ضدیت با استکبار حرکت می کند مبنا و قاعده کار و امید و رکن شان تفکر اسلامی است
درحال حاضر اقشار مختلف مردم دنیا از هر دین و نژادی دریافته اند که دیگر ایسم ها و مکتب سرمایه داری غرب نمی تواند جوابگوی مطالبات عدالت محور آنها باشد از این رو نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه به نظر می رسد در قلب خیابان های آمریکا نیز موج بیداری به خروش درآمده باشد *
تنها راه نجات کشورهای اسلامی قطع وابستگی به غرب است
در کشورهای اسلامی به پشتوانه مکتب غنی اسلام از خیلی پیشتر الگوها و مبانی حکومت عدالت را پیش رو داشته اند، اما هنوز در خیالات باطل حس می کردند وابستگی به سرمایه داری کلید حل مشکلات آنهاست
مردم غرب نیز زیردست بودن صهیونیست ها را دیگر نمی پذیرند و دائما این سؤال را در ذهن دارند که چرا حتی رئیس جمهور ما باید با رأی و نظر صهیونیست ها انتخاب شود؟
تحولات اروپا و اکنون آمریکا نشان می دهد که
فرهنگی جدید در ساختار نظام بین الملل درحال شکل گیری است و آن رویکرد ملت ها به مقابله با ساختارهای غیرمردمی و وابسته به نظام سرمایه داری است
در این بیداری سراسری نیز نکته مهمی نهفته است و آن تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ملت ها از یکدیگر بدون نقش دولت ها است. فرآیندی که دولت ها در آن نقشی نداشته و حتی خود به دنبال ممانعت از تحقق آن هستند.
به عبارت دیگر می توان گفت که صحنه بین الملل از دیپلماسی دولت ها به سمت دیپلماسی ملت ها درحال گسترش است و اکنون این ملت ها هستند که برای جهان تصمیم می گیرند و نه دولت ها.
از بیداری اسلامی تا قیام مهدی(عج)
هم حاکمان عادل باشند و هم مردم به سطح پذیرش عدل و قسط رسیده باشند. یعنی مردم باید پتانسیل رعایت قسط را به دست آورند. لیقوم الناس بالقسط، هدف از انزال کتب آسمانی و فرستادن پیامبران هم این بوده که مردم پتانسیل رعایت عدل را پیدا کنند
بنابراین قسط چیزی نیست که بر مردم وارد شود، بلکه مردم باید مراعات کننده آن باشند ظهور امام عصر(عج) نیز بر این نوع است
مردم تشنه اجرای عدالت می شوند و حاکم عادل را از جان طلب می کنند. این جاست که حاکم عادل نیز پا به عرصه محقق کردن عدل می گذارد. یک جایی است که مردم تنها علیه ظلمی که به آنها روا می شود قیام می کنند، اما در جای دیگر مردم علیه ظلم جهانی قیام می کنند *
ظلمی که به مردم فلسطین می شود به ملل مسلمان و ملت های آزاده ربط پیدا می کند
سخن صریح و قابل تأمل حضرت امام(ره) : باید قیام ها معطوف به مقابله با ظلم جهانی باشند تا زمینه ساز ظهور امام عصر(عج) شده و عدالت جهانی رقم بخورد «من امیدوارم که همه ملت های اسلام که به واسطه تبلیغاتی که فعالیتهایی که از اجانب شد و این ها را از هم متفرق کردند و مقابل هم قرار دادند، بیدار بشوند و همه با هم بشوند یک دولت بزرگ اسلامی
یک دولت زیر پرچم «لااله الاالله» تشکیل بدهند و این دولت بر همه دنیا غلبه بکند» گزاف نیست که بگوییم مکتب امام(ره) بیشترین نقش و تأثیرگذاری را در حرکت عظیم ملت ما داشته است. دیدگاه های حضرت امام(ره) می تواند پیش روی هر ملت آزاده ای باشد که می خواهد زنجیر استکبار را پاره کند
هر نگاه منصفی، هر فکر سلیمی و هر تحلیل گر بی حب و بغضی وقتی دامنه بیداری اسلامی را در کشورهای مختلف می بیند بر این نکته صحه می گذارد که این جریان از انقلاب اسلامی و از اندیشه های امام(ره) نشأت گرفته است *
تفکر امام(ره) چون برگرفته از تعالیم دینی بود توانست ناممکن ها را محقق کند
این تفکر و جریان توانست در ایران 38 سال پیش در برابر ژاندارم منطقه رژیم وابسته پهلوی، پیروز میدان باشد. اگر این اندیشه به شکل زلال و ناب خود فراگیر شود، چه بسا کشورهای غیرمسلمان آزادیخواه نیز دچار تحولات عظیمی شوند
سقوط استکبار هدف غایی این جریان است، یعنی همان هدفی که محقق شدنش را قرآن وعده داده است. یک مرد الهی همچون امام عزیز نیز بارها در سخنرانی هایشان به غلبه مستضعفین جهان بر مستکبرین تأکید داشتند
شدت پیروزی های برخاسته از مکتب امام(ره) در حرکت بیداری اسلامی منطقه خاورمیانه به حدی است که حتی عقل مادی تحلیل گر نیز میتواند به خوبی لمسش کند. اگرچه ممکن است این جریان در طول برهه های زمانی مختلف کندی و شتاب داشته باشد، ولی یک جریان پایدار و مستمر خواهد بود که تا فراگیر شدن در جهان و انقلاب مهدی(عج) تداوم خواهد داشت
*
اکنون تحولات منطقه و موج مواج بیداری اسلامی گویای آن است که
بار دیگر اسلام ناب و ضد امپریالیستی که حکومت حاکمان مرتجع و دست نشانده و سرسپرده را نیز نامشروع می داند در قامت قیام ها و انقلاب ها سر بلند کرده و قد کشیده است.
الگو سازی از انقلاب اسلامی در منطقه هم اکنون و با فروپاشی سلطه غرب بر منطقه خاورمیانه بسیاری از ملت های منطقه درصدد دستیابی به نظام های سیاسی و رفتارهای سیاسی مستقلانه هستند
بدون شک یکی از الگو های پیش روی ملتهای منطقه نیز جمهوری اسلامی ایران است که طی سه دهه گذشته توانسته است با وجود تمامی موانع و سختی ها به پیشرفت های چشمگیر سیاسی و علمی دست پیدا کند
برمبنای یک استنباط معرفتی و اجتهاد ناب، امام خمینی کار خود را ادامه «راه وراثت انبیایی» می دیدرویاپرداز هم نبود. ذهنی روشن داشت و حاشیه و متن تاریخ را دقیق می شناخت. تاریخ ساز بود، اما برخلاف امثال مارکس، تاریخ نمی ساخت. به «تحریف» حساس بود و خودش آن قدر ابتکار و خلاقیت داشت که به دام این روش ها نیفتد
شخصیتی واقع بین و آرمان گرا داشت؛ یک اصول گرای راستین. با داشتن این خصلت های اعتقادی شخصیتی، امام خمینی(ره) می توانست بهترین درک و دریافت را از «وضع موجود» و «راه آینده» ارائه دهد
درست از دهه 1350 که بزرگ ترین فلاسفه آمریکایی مثل جان رالز احیاء «توحید» و تولد «انسان موحد» را جنونی شکست خورده می دانستند، امام خمینی سخت دلمشغول بنای بنیان های عقلی و معرفتی یک «تمدن اسلامی» بود. تمام تکاپوهایش راه به درک فطری و عزیزانه او از «عرفان ناب» می برد. کاری که او کرد، در ذهن جامعه شناسان سیاسی اردوگاه مدرنیته نمی گنجید و نابغه های امنیتی بلوک سرمایه داری هم قدرت فهمش را نداشتند
«وارثان زمین»
هانا آرنت که از سرآمدان لیبرال های یهودی بود، 5 سال قبل از پیروزی انقلاب گفته بود که «نباید در اهمیت احیاء دین در عصر کنونی مبالغه کرد. این ها پف های روح زمانه اند!»
کسی انتظار نداشت که یک فقیه و متکلم تبعیدی از شهر قم، آن هم از کشوری که پیش از انقلاب به مدرسه آزمایشگاهی «مدرنیته» و «فحشای سرمایه داری» در قلب خاورمیانه تبدیل شده، دنیا را به هم بریزد؛
روحانی ای که هیچ تشکیلات سیاسی ساختارمندی او را پشتیبانی نمی کند و اساساً جنس روش ها و استراتژی های مدرن کسب قدرت را مشروع نمی داند
برای این کار هم برنامه داشت؛ برنامه تشکیل هسته های مقاومت حزب الله و حزب مستضعفین. در فکر ایجاد «لشکر بزرگ سربازان امام زمان» بود و او از حزبی متعلق به «وارثان زمین» می گفت
دیگر اجازه ندهند که «مستکبرین» بر «مستضعفین» عالم ظلم کنند
و ندای اسلام را و وعده اسلام را که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و «وراثت ارض» برای مستضعفین است، متحقق کنند تاکنون مستضعفین متفرق بودند و با تفرقه کاری انجام نمی گیرد. باید به یک سطح وسیع تری در تمام قشرهای انسان های تاریخ، تحقق پیدا کند به اسم «حزب مستضعفین» که همان «حزب الله» است.
دنیا با یک رهبر الهی مواجه شد که صدایش، طنین صدای انبیاء بود؛ نزدیک ترین و شبیه ترین مرد خدا به سیره و سنت چهارده معصوم
وقتی فرمان «جنگ عقیده» برای براندازی ابرقدرت ها را می داد، صدایش طنین صدای علی(ع) است که در صدر اسلام فرمود هرکه را کشتم برای حق و عدالت بود من با کسی اختلاف شخصی نداشتم جنگ های ما عقیدتی بود و پس از این نیز چنین خواهد بود. من با کسی تعارف ندارم. اختلاف مسلک بود؛ ما برای حق می جنگیم و آن ها برای باطل. اگر خون بهایی می خواهند بروند از حق بگیرند که کمرشان را شکست. من عذرخواهی به کسی بدهکار نیستم
وقتی سال 1357 «جزیره ثبات» در خاورمیانه فرو ریخت
و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، بسیاری از تحلیلگران مسائل استراتژیک، خطر اصلی را افت ضریب نفوذ آمریکا بر یک منطقه پراهمیت ژئوپولیتیک می دانستند، اما این همه مسئله نبود
یک خطر، ذهن «مغزهای امنیتی» و سیستم های «آینده پژوهشی» اردوگاه لیبرال سرمایه داری (اروپا و آمریکا) را به شدت مشغول می کرد و آن، وضع «آینده جهان» بود
دیگر، همه مجبور بودند در بهت و ناباوری ظهور یک «تمدن رقیب» مصمم را تماشا کنند، چون مکتبی که هسته این تمدن را می ساخت، نمی گذاشت کسی بی تفاوت از کنارش بگذرد اما جنس این رهبر تمدن ساز «تبر ابراهیم بود بر پیکر اسطوره آمریکا» برای بسیاری ناشناخته بود
رهبران الهی، برخلاف رهبران سیاسی مدرن عمل می کنند
چون سنت رهبری آنان از بیخ و بن متفاوت است. روزهای پایانی آبان 1359، وقتی الکساندر دمارانش برای دیدار رونالد ریگان به نشست محرمانه کالیفرنیا رفت رئیس جمهور آمریکا از رئیس سرویس جاسوسی فرانسه پرسید: اشخاصی درست مانند آیت الله خمینی، دقیقاً چطور می اندیشند؟
دمارانش گفت: آنها آنطور که ما می بینیم، نمی بینند. سیستم داخلی شان و فکرشان مانند ما نیست. «دشمنان جدید» ما که «مسلمانان اصول گرا» هستند، به عنوان «سربازان خدا» خدمت می کنند
بنابراین، «انسان» برای آن ها معنای کاملاً متفاوتی نسبت به معنایی که برای ما دارد، داراست
سکولارها هیچ وقت قادر به درک اطلاعاتی از شخصیت رهبران مسلمان ایران نبودند و نخواهند بود. به روایت دمارانش، رهبران جوامع سرمایه داری هیچ وقت «نظم فکری مسلمانان» را نفهمیدند.
امام خمینی(ره) به «سنت رهبری شیعی» اقتداء کرد
امیرالمومنین(ع) پس از رسیدن به حاکمیت، یک شیوه عمل انقلابی را برگزید، اما رهبران مدرن تا پیش از رسیدن به قدرت، انقلابی اند و پس از دستیابی به منصب و سمت، محافظه کار می شوند. روزهای آخر زندگی اش را نیز با مبارزه به پایان رساند؛ مثل سراسر عمرش و با «دلی آرام» و «قلبی مطمئن
هراس به دلش راه نمی یافت و همیشه با قاطعیت اعلام می کرد:
اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی آنان از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می شویم یا به آزادی بزرگ تری که شهادت است، می رسیم.
امام خمینی(ره) خودش را اسیر لفاظی های پیچیده تئوریک نکرد. در حالی که ساده سخن می گفت، ولی یکی از ماموریت هایش «بازآفرینی معنای حقیقی کلمات» بود
در هستی شناسی امام خمینی «کوخ ها منشا برکاتند، نه کاخ ها»
هنرشناسی و زیباشناسی او مستند به یک نص اصیل قدسی و مانیفست الهی است
در منشور هنر متعهد امام، تنها هنری «مورد قبول قرآن» فرض شده که «کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد
فرجام شناسی روشنی داشت؛ اساساً امام از واژه های «پیروزی» و «شکست» تعریف و تحلیلی نو به دست داد
همواره تذکر جدی می داد این معنا که نمی شود با قدرت های بزرگ طرف شد را از گوش هایتان بیرون کنید. شما بخواهید می توانید، زیرا پشتیبان شما خداست
«اسلام ناب» اسلامی که امام خمینی در روزگار معاصر به صحنه آورد
پاسداری و مرزبانی شجاعانه و فداکارانه و مدبرانه امام سجاد(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت از «اسلام ناب» بنابر اقتضائات هر دوره و عصر به بار نشست و زمانه چرخید و چرخید تا به عصر امام روح الله رسید
انقلاب اسلامی با اتکاء به گفتمان اسلام ناب نبوی و علوی و خط سرخ حسینی در دوره معاصر، لرزه ای سهمگین و ضربه شستی سنگین به امپراتوری بی دینی و مخالفان اسلام ناب زد.
پیام انقلاب اسلامی که ترجمانی از اسلام ناب محمدی(ص) است آنچنان پرشتاب و گسترده بود که اکنون مراکز مطالعاتی و پژوهشی غرب «اسلام سیاسی» را بزرگ ترین چالش و مانع قدرت های غربی و مکتب لیبرال دموکراسی می دانند *
امروز ایران اسلامی پیشاهنگ و پیشقراول نهضت بیداری اسلامی است
درگیری ماهوی و ماهیتی انقلاب اسلامی با مکتب های لیبرالیسم و کمونیسم کار را بدانجا کشاند تا جبهه کفر و نظام سلطه از همه گزینه های نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بهره ببرد و تمام توان خود را به کارزار رویارویی بیاورد اما اتفاقی که افتاده و به قدری آشکار می نماید که غیرقابل انکار است
نهضتی که شاخصه برجسته و اصلی آن بر نفرت از سیاست های آمریکایی و صهیونیستی مبتنی شده است.
امروز آگاهی ملت ها در بستر بیداری اسلامی مرهون انقلاب اسلامی است که خود مدیون و متاثر از پاسداری و مرزبانی مکتب اهل بیت عصمت و طهارت از اسلام ناب است
***********
دوراندیشی حکیمانه سیّدالشهداء )ع( برای بیداری جامعه جوادی آملی
حماسه جاودان کربلا میراثی ارزشمند برای هدایت همه آزادیخواهان و رادمردانی است که در جستجوی حق و حقیقت و نیل به والاترین اهداف متعالی انسانی گام بر می دارند .
بدون شک الگو برداری از نهضت حسینی )ع( مختص زمان خاصی نیست ، ولی محرّم و صفر که در اشارات حکیمانه معمار کبیر انقلاب اسلامی )ره( رمز زنده نگه داشتن فضائل انسانی لقب گرفت ، فرصت مناسب تری را فرا روی جامعه اسلامی قرار می دهد
بیداری خاورمیانه در پرتو حماسه حسینی
وجود مبارک حسین بن علی با بهترین سیاست و نقشه الهی خاورمیانه را اداره کرد؛ الآن که خاورمیانه به چندین کشور و دولت تقسیم شده، در عصر سالار شهیدان )ع( کی حکومت مرکزی داشت. وجود مبارک حسین بن علی از برترین و بهترین و حساس ترین نقشه های سیاسی استفاده کرد. اگر حضرت همانجا قیام می کرد، او را مثل حسن بن علی مسموم می کردند، نظیر آن 4 امام همانجا دفن می کردند
دیگر ما کربلائی نداشتیم! اگر حضرت درهمان مدینه قیام می کرد، الآن قبر مطهر سالار شهیدان نظیر قبر امام سجاد و امام باقر و امام صادق و امام حسن می شد، کی قبر پنجم مخروبه ای هم آنجا می داشت؛ این دیگر پیام آور نبود! عراق کی قسمت مرکزی داشت، با ایران رابطه داشت و دانشمندان فراوانی هم از عراق برخاستند
مقرّ حکومت حضرت امیر در کوفه بود؛ وجود مبارک سالار شهیدان با سیاست الهی مدینه را پشت سر گذاشت، وارد عراق شد. کلّ این محدوده را عوض کرد. اگر خدای ناکرده این حادثه در خود مدینه اتفاق افتاده بود، در مدینه همه با خبر شدند که حضرت سیّدالشهداء بیعت نکرده و مخالف حکومت است. فاصله مدینه تا مکه که 80 فرسخ است، حضرت با این وضع طی کرده؛ هر که را دید، مصاحبه کرد، مناظره کرد، پیام داد، نامه نوشت
چند ماه قبل از اینکه از مکه خارج بشوند، وارد مکه شدند، کلّ فضای مکه را روشن کردند، تا موقع حج؛ موقع حج هم که شد، همه زائران از نقاط دور و نزد کی که مکه مشرّف شدند، همه آنها را توجیه کرد. حضرت از اوّل قصد عمره مفرده داشت، نه آنطورکه در مقتل ها نوشته شده حضرت حجّش را تبدیل به عمره کرده باشد، از این قبیل نیست! آن نه محصور بود و نه مسدود!
روز ترَویه، روز هشتم که همه عازم عرفات بودند، وجود مبارک أبی عبد الله با سخنرانی تاریخی از مکه بیرون آمد؛ مرگ را تشریح کرد، فرمود : مرگ برای ما زینت است؛ مرگ ترسی ندارد، بلکه پل خوبی است! خُطَّ المُوتُ فرمود : برای من کی قبری بین نوَاویس و کربلا انتخاب کرده اند که گرگان آن سرزمین این بدنم را قطعه قطعه می کنند، همه را در آنجا فرمود
همه را در همان مکه فرمود : کَانَیّ باِوُصالیِ یتََقَطَّعُهَا عُسلانُ الفَلوَاتْ بیِنَ النَّواویس وَ کَربلا و من صبح فردا عازم سفرم و اگر کسی جان بر کف است ، همراه من بیاید :الا مَنْ کانَ باذِلا فیِنَا مُهجَتَه وَ مُوَطّنَا عَلی لقِاء الله نفَسَه فاَلیَْرحَلْ مَعَنَا فإَنیّ راحِلٌ مُصبحِا إنْ شآءَ الله فاصله مکه تا کوفه تقریباً 300 فرسخ بود، در این 300 فرسخ پیام ها داد، نامه ها داد، مصاحبه ها کرد، گفتگوها داشت، گفتمان ها داشت، مناظره ها داشت؛ کلّ این 300 فرسخ را روشن کرد. مانده شام و اطراف شام که دسترسی نداشت، بعد از او سر مطهرّش رفت و عائله هم رفت و شام را هم روشن کردند؛ خاورمیانه همین منطقه بود ! از آنجا خبر به جاهای دیگر رسید
وقتی حجاز و عراق و شام با خبر بشود ، سائر مناطق هم خبردار می شد ؛ آن هم مخصوصا در فرصت تاریخی ایام حج ، آنوقت کلّ مردم خاورمیانه با خبر می شوند لذا بعد از کی مدّتی قیام مختار شروع شد و طولی نکشید که بالأخره امَوی منقرض شد ! آنهائی هم که روی کار آمدند ، همین بنی العباس به بهانه خون سالار شهیدان روی کار آمدند. بنابراین کاری که وجود مبارک أبی عبدالله کرد ، کار الهی و سیاسی و تاریخی و عقلی و جهانگیر شد ، در مدّت کوتاهی
فرهنگ عدالت و عدالتخواهی در کلام علی(ع)، منطق علی(ع)، سیره و منش عملی ایشان همچون خون در رگ ها جریان دارد
یکی از کامل ترین اسناد بشری که به قلم مبارک حضرت علی(ع) نگاشته شده عهدنامه مالک اشتر است. این عهدنامه که 1400 سال پیش نوشته شده، همچنان زنده در ردیف کامل ترین اسناد حقوق بشر قرار دارد.
جرج جرداق، دانشمند مسیحی و نویسنده کتاب الامام علی(ع) صدای عدالت انسانی، عهدنامه مالک اشتر را میزان قرار داده و مفاد اعلامیه حقوق بشر را بند به بند با آن مقایسه می کند
اولا عهدنامه مالک اشتر 1400 سال پیش تنها به قلم و اندیشه یک نفر نگاشته شده درحالی که برای مفاد اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل جمع کثیری از اندیشمندان از سراسر دنیا اظهار نظر داشته اند
اما امام علی(ع) شخصا و تنها هنگام عزیمت مالک به مصر عهدنامه را نوشته اند. ثانیا علمایی که در عصر حاضر مفاد اعلامیه حقوق بشر را نوشته اند دائما بر سر کشورهای ضعیفی که مفاد به نفع آنها نوشته و تصویب شده منت گذاشته و به آنها تفاخر داشته اند، اما علی(ع) به احد تفاخر نداشتند.
در گذر زمان همگان می دانند که مصوبین مفاد حقوق بشر در عصر حاضر بنیان گذاران دروغین حقوق بشر هستند. هرگاه منافع شان به خطر بیفتد، خلاف مفاد عمل می کنند، درحالی که امام(ع) ذره ای از عهدنامه عدالت خود خارج نشدند و به آن چه نوشته بودند، دقیقا عمل کردند. ایشان در خطبه 126 نهج البلاغه می فرمایند: تا زمانی که ستاره ای به دنبال ستاره ای هست، به خدا قسم ذره ای ظلم نخواهم کرد
لذا آنجا که خطاب به ایشان پیشنهاد دادند حالا که مردم قصد بیعت با شما را کرده اند، شما هم به معاویه روی خوش نشان بده، ایشان فرمودند: پیروزی را با ستمگری به دست آورم؟! از دوستی خدا محروم شوم و به دوستی غیر درآیم؟! ایشان دائما تأکید داشتند که اگر حکومت برپایه عدالت نباشد، چون صلاح و شایستگی و شایسته سالاری از جامعه رخت بر می بندد، تباهی به دنبال خواهد داشت. در نامه 62 نهج البلاغه صراحتا می فرمایند: بیم آن را دارم که حکومت به دست ابلهان بیفتد
بیداری اسلامی. صحیفه بیداری ، امام سجاد
1- از بنی امیه و از هواداران حزب اموی است، «ابراهیم بن طلحه بن عبیدالله» در مدینه پس از واقعه عاشورا امام زین العابدین(ع) را می بیند، آهنگ رویارویی با علی ابن الحسین(ع) او را به حرکت درمی آورد گام ها را تندتر برمی دارد و شتاب آلود خود را به امام (ع) می رساند که اکنون پس از شهادت سیدالشهدا(ع) با خاندان اهل بیت عصمت و طهارت به شهر رسول خدا(ص) بازگشته است
بی وقفه و نه فقط از سر بی بصیرتی که از روی عناد و عداوت با لحنی آمیخته به طعنه و سرزنش می پرسد: «من الغالب؟» یعنی پدرت حسین بن علی(ع) به کارزار کربلا رفت و نبرد پیشه کرد و کشته شد و امروز چه کسی غالب و پیروز میدان دشت نینواست؟
امام سجاد(ع) در پاسخی حکیمانه و پرمغز که تنها در سیره ائمه اطهار علیهم السلام یافت می شود اینچنین چراغ هدایت را برای او روشن می سازند: «هنگامی که وقت نماز فرا رسید، اذان و اقامه بگو؛ تعرف الغالب؟- خواهی فهمید چه کسی غالب و پیروز حقیقی است»
2- پیش تر نیز حضرت زین العابدین(ع) در مسجد جامع دمشق برای او و همه امثال او در پهنه تاریخ روشن ساخته بود که ترور اسلام ناب محمدی(ص) با وجود مرزبانان اسلام راستین کاری عبث و بیهوده و مصداق تخم افکندن در شوره زار است
آن روز شرابخواری چون یزیدبن معاویه و سرمست از فاجعه کربلا در مسجد جامع دمشق خطیب خود را فرمان داد تا بر بالای منبر رود و با مدح و ثنای او و پدرش «اسلام اموی» را به اصطلاح بر صدر بنشاند اما تیرش به خطا رفت هنگامی که علی بن الحسین(ع) پس از آن هجویات خروشید و بر سر آن خطیب فریاد کشید: «وای بر تو ای سخنران! خشنودی مخلوق را با خشم خالق مبادله کردی؛ و جایگاهت را در آتش برگزیدی»...
امام سجاد(ع) سپس یزید را خطاب قرار دادند و فرمودند: «اجازه بده تا بر بالای این چوب ها بروم و حقایقی بگویم که هم رضای خدا در آن باشد و هم این نشستگان را اجر و ثوابی حاصل آید
یزید نپذیرفت ولی با اصرار بی امان و پر حرارت مردم مواجه شد تا آنکه عجزآلود اعتراف می کند: اگر او [علی بن حسین(ع)] بالای منبر رود آبروی من و آل ابی سفیان بر باد خواهد رفت.»... با اصرار حاضرین امام سجاد(ع) بر فراز منبر شدپس از حمد و سپاس خداوند از6 ویژگی خاندان پیامبر و مکتب اهل بیت گفت؛ از «علم» و «حلم» و «گذشت» و «فصاحت» و«شجاعت» و «محبت» ...
از اینکه:«من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم،... من فرزند آنم که بر براق سوار شد و در آسمان سیر کرد
من فرزند کسی هستم که شبانه از مسجدالحرام به مسجد الاقصی برده شد... من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدره المنتهی رسانید. من فرزند آنم که نزدیک شد و به قاب قوسین یا نزدیک تر از آن رسید... فرزند محمد مصطفایم... فرزند پدر سبطین علی ابن ابیطالب، من فرزند فاطمه زهرا هستم، فرزند سیده زنانم؛ من فرزند پاره تن رسول خدا هستم و...» اینجاست که یزید سراسیمه و پریشان خاطر در حالی که ناتوان است تا سخنان آتشین امام سجاد(ع) را قطع نماید به مؤذن فرمان می دهد تا اذان بگوید و سخن علی بن حسین(ع) را قطع کند...امام سکوت نموده و چون مؤذن گفت؛ «الله اکبر» امام فرمودند؛ «بزرگ است، بزرگ؛ آنچنان که نه به قیاس درآید و نه در حواس بگنجد و هیچ چیز بزرگتر از خداوند نیست».
و چون مؤذن «اشهد ان لااله الا الله» گفت؛ امام بیان می دارند: «همه وجودم بر این کلام شهادت می دهد، مو و پوست و گوشت و خون و مغز استخوانم همه بر آن گواهی می دهند» و چون مؤذن با «اشهد ان محمداً رسول الله» ادامه داد، امام زین العابدین(ع) از بالای منبر به یزید رو کرده و این چنین وی را مورد بازخواست قرار می دهد:
این محمد(ص) جد من است یا جد تو؟ اگر ادعا کنی که جد توست به یقین دروغ گفته ای و اگر می گویی جد من است پس چرا عترت او را کشتی؟»... مؤذن اذان را به پایان می برد و... و البته این پایان خود آغازی است بر بیدارسازی افکار عمومی در زمانه ای که حاکمان اموی بر کرسی استبداد نشسته وحکم بر فشار و خفقان می رانند.
3 - دوره 35ساله امامت امام سجاد(ع) مملو از تنگناها و مشکلات و شرایط دشواری است که بعد از واقعه کربلا حادث شد. آن چنان که خود حضرت در دعای چهل ونهم صحیفه سجادیه وضعیت و موقعیت زمانه را ترسیم می نمایند:
چه بسا دشمن که شمشیر عداوتش را علیه من آخته، دم تیغش را برای ضربه زدن به من برنده نموده و سر نیزه را به قصد جان من تیز ساخته است
زهرهای جانکاهش را برای کام من در جام ریخته و مرا آماج تیرهای خویش ساخته وچشم مراقبتش را بر من نهفته است و مصمم است که به من گزندی برساند و تلخابه مرارت خود را به من بنوشاند.»اما علی رغم تمامی مشکلات و تنگناها، امام سجاد(ع) با زبان دعا و در قالب مناجات به نشر مسایل و موضوعات تربیتی، اجتماعی و سیاسی پرداخت از همین روی؛ صحیفه سجادیه-که تنها 54 دعا از آن حضرت در آن جمع آوری شده است - را باید صحیفه بیداری و روشنگری برای عموم افراد جامعه در صحنه اجتماع و حتی سیاست دانست.
حضرت زین العابدین(ع) با ابتکار و خلاقیت اجازه نداد که متکاثران و مترفان و جاه طلبان و قدرت طلبان اموی، اسلام اصیل و حاضر در صحنه عمل و اجتماع و سیاست را به حاشیه ببرند بلکه در موقعیت های مختلف آنچنانکه در متن پر مغز و پر معنای ادعیه صحیفه سجادیه تجلی و انعکاس یافته است آموزه ها و احکام اسلام نبوی و علوی را ترویج و تبلیغ کرد.
چه زیباست و پرمعنا و دارای پیام روشن، وقتی زبان به دعا می گشاید که؛ «پروردگارا! ما را توفیق ده تا از سنت پیامبر(ص) پیروی کنیم و بدعت ها را نپذیریم، ما را توفیق ده تا امر به معروف و نهی از منکر کنیم.
ما را توفیق ده تا باطل را ناچیز بشماریم و خوار سازیم و حق را یاری کنیم و بزرگ داریم (دعای ششم صحیفه) سراسر صحیفه سجادیه برگرفته از این تعالیم اجتماعی و سیاسی و تربیتی است که به شیوایی و با شکیبایی در زبان دعا و مناجات بیان شده است.
همچنین این نکته را باید به موارد قبلی علاوه کرد که یکی از روش های امام سجاد(ع) در مقابله با حکومت جائر و نامشروع اموی، زنده نگه داشتن یاد و خاطره حادثه عظیم کربلاست
امام(ع) در جامعه آن روز در فرصت های مناسب به تبیین عاشورا و مقوله شهادت می پردازد. یاد شهیدان برملاکننده خط انحراف از مسیر و بستر اسلام اصیل و ناب است. امام(ع) حتی در دعای خود که پیامی عمیق برای مردم دارد این نغمه سرخ را سر می دهند که؛
خداوند را سپاس؛ آنگونه سپاسی که بدان در زمره نیکبختان و اولیای خدا درآییم و در رده و رتبت شهیدان قرار گیریم؛ همانها که با شمشیرهای دشمنان خدا کشته شدند (دعای یکم)
4 - «اسلام ناب» اسلامی که امام خمینی در روزگار معاصر به صحنه آورد
پاسداری و مرزبانی شجاعانه و فداکارانه و مدبرانه امام سجاد(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت از «اسلام ناب» بنابر اقتضائات هر دوره و عصر به بار نشست و زمانه چرخید و چرخید تا به عصر امام روح الله رسید
انقلاب اسلامی با اتکاء به گفتمان اسلام ناب نبوی و علوی و خط سرخ حسینی در دوره معاصر، لرزه ای سهمگین و ضربه شستی سنگین به امپراتوری بی دینی و مخالفان اسلام ناب زد.
پیام انقلاب اسلامی که ترجمانی از اسلام ناب محمدی(ص) است آنچنان پرشتاب و گسترده بود که اکنون مراکز مطالعاتی و پژوهشی غرب «اسلام سیاسی» را بزرگ ترین چالش و مانع قدرت های غربی و مکتب لیبرال دموکراسی می دانند *
امروز ایران اسلامی پیشاهنگ و پیشقراول نهضت بیداری اسلامی است
درگیری ماهوی و ماهیتی انقلاب اسلامی با مکتب های لیبرالیسم و کمونیسم کار را بدانجا کشاند تا جبهه کفر و نظام سلطه از همه گزینه های نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بهره ببرد و تمام توان خود را به کارزار رویارویی بیاورد اما اتفاقی که افتاده و به قدری آشکار می نماید که غیرقابل انکار است
نهضتی که شاخصه برجسته و اصلی آن بر نفرت از سیاست های آمریکایی و صهیونیستی مبتنی شده است.
5- امروز آگاهی ملت ها در بستر بیداری اسلامی مرهون انقلاب اسلامی است که خود مدیون و متاثر از پاسداری و مرزبانی مکتب اهل بیت عصمت و طهارت از اسلام ناب است