تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.
 

در قسمت اول به طور مشروح خواندیم

آغاز اسلام ایرانیان زمان حیات پیامبر

 علاقه ایرانیان به دین مقدس اسلام از همان آغاز ظهور این دین مقدس شروع شد. قبل از اینکه شریعت مقدس اسلام توسط مجاهدین مسلمان به این سرزمین بیاید، ایرانیان مقیم یمن به آئین اسلام گرویدند، نیز در زمان حیات پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله، در اثر تبلیغات اسلامی عده زیادی از مردم بحرین که در آن روز محل سکونت ایرانیان مجوس و غیر مجوس بود به آیین مسلمانی در آمدند، و حتی حاکم آنجا که از طرف پادشاه ایران تعیین شده بود مسلمان شد.

 

تعبیرات پیامبرصلی الله علیه و آله در مورد ایرانیان

و

 

اتفاقاتی که طی 10 قرن اولیه اسلام در ایران به وقوع پیوست

1. جناب سلمان صحابه با وفای پیامبر و اهل بیت، فردی ایرانی و شیعی بود. 

2. دوره خلیفه دوم، تبعیضهایی بین عرب و عجم، موجب آزردگی خاطر ایرانیان گردید. 

3. با شهادت سیدالشهدا ایرانیان فهمیدند از اسلام دو قرائت هست. (اسلام حسینی و یزیدی)

4. برخی از شاگردان امام جعفر صادق و سایر ائمه علیهم السلام در ایران حضور یافتند

5. حضور حضرت امام رضاعلیه السلامدر خراسان عامل دیگری است.

6. بسیاری از امام زادگان از ظلم خلفای ستمگر به ایران (قم، ری، شیراز) آمدند.

7. در عصر سلاطین شیعه ی آلبویه کتب مهم شیعی مثل تهذیب، استبصار، کافی و من لایحضره الفقیه (شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی و سید رضی).

8. زمان ایلخانان، حضور علامه حلی10 سال در ایران و نیز تلاشهای نصیر الدین طوسی

9. تاسیس دولت صفویه و تشیع مذهب رسمی و نیز دعوت از علمای شیعه از سراسر جهان

و ........

تعبیرات پیامبرصلی الله علیه و آله در مورد ایرانیان نفوذ آرام ادبیات اسلام و تدریجی در اشعار شاعران ایرانی

نسبت تشیع به ایرانیان

پیروزی فاتحین در زمان خلفا و بنی امیه

 

 

بخش 8 :       هیچ ملتی به اندازه ایرانیان به اسلام خدمت نکرد

ایرانیان خدمات بسیار گسترده‌ای به تمدن اسلامی کردند و البته هیچ ملتی نیز مانند ایرانیان در حفظ فرهنگ و زبان ملی خود کوشش نکرده. نهضت فارسی‌نویسی در میان دانشمندان مسلمان ایران زمین آغاز شد چنان که ابو علی ابن‌سینا دانشنامه علایی را به فارسی نگاشت و در زمان خواجه نصیر طوسی تالیفات علمی و ادبی به زبان فارسی به اوج خود رسید.

 بوعلی سینا تاکنون به هیچ کشوری عربی جز برای حج قدم نگذاشته و عجیب است که امروز برخی از کشورهای عربی وی را عرب می‌خوانند. رازی اهل شهر ری بوده و بسیار مضحک است که برخی وی را نیز عرب دانسته‌اند. 

زبان علمی آن روزگار عربی بوده و اگر قرار باشد کسانی را که به زبانی مطلب می‌نویسند از آن قوم بدانیم امروز نیز باید تمام کسانی را که مقالات «آی اس آی» خود را به انگلیسی می‌نویسند، اهل بریتانیا تصور کنیم. 


مهم‌ترین کتاب در زمینه نجوم اختیارات مظفری و عقاید پیش کوپرنیکی اروپاییان برگرفته از کتاب «نهایة‌الادراک» است. 

ابوسعید سجزی در قرن پنجم برای اندازه‌گیری خاصی اسطرلابی ساخت که مبتنی بر گردش زمین به دور خود بود و کوپرنیک بدون آن که نامی از خواجه نصیر ببرد مفهوم زوج طوسی را از وی الهام گرفت که باعث تغییر نجوم بطلمیوسی شد.   ابن‌سینا سا‌ل‌ها پیش از اروپاییان گفته، که من زهره را خالی بر صورت خورشید رصد کردم یعنی وی می‌دانسته زمین و سیارات منظومه شمسی بر یک خط قرار دارند و گاهی بر یکدیگر عبور می‌کنند. قطب‌الدین شیرازی بدون تردید بنیانگذار مکتب فلسفی شیراز بود و البته تحفه سعدیه در 5 جلد بهترین تالیف وی در پزشکی است.

 

خبر از انقلاب ملت ایران

 قال مولانا الباقر علیه السلام  : أَقْبَلَ أَبُوبَکرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَیْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله فَخَرَجَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ ص فَجَلَسَ إِلَیْهِمْ فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَی بِنَعْلِهِ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَی وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ قَالَ أَبُو بَکرٍ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکتَ فَقَالَ الزُّبَیْرُ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکتَ فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَکتَ فَقَالَ علی علیه السلام مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَی غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِک شِیعَتُک وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) (بحارالانوار ج68 ص139)

در یکی از روزها عمر و ابابکر و زبیر و ابن عوام و عبدالرحمن بن عوف در منزل رسول اکرم صلی الله و علیه وآله جمع شدند. رسول اکرم صلی الله و علیه وآله در جمع آنان نشست، در حالی که نعلین حضرت پاره شده بود. به علی علیه السلام داد تا اصلاحش نماید. در این حالت حضرت فرمود گروهی از ما در طرف راست عرش خدا بر منبرهایی از نور قرار دارند که صورتهایشان نورانی و لباسهایش نیز نورانی است و نور صورتشان چشم بینندگان را خیره می کند. 

.ابوبکر و زبیر و عبدالرحمن سؤال کردند آنها چه کسانی هستند، پیامبر سکوت کرد، علی علیه السلام پرسید. پیامبر فرمودند: آنها کسانی هستند که به واسطه روح الله دوست هم می گردند و متحد می شوند بدون آن که اغراض مادی یا خویشاوندی داشته باشند و آنان شیعیان تو هستند یا علی و تو امام آنها می باشی. پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیة الله صدوقی در ملاقاتی خدمت امام عرض کرده بودند. آقا این روح الله که در حدیث (تحابوا بروح الله) شما هستید؟ زیرا امروز تمام اقشار مردم به واسطه رهبری دوستی شما متحد شدند، امام با لبخندی گذشت.

بخش 9 :         انتقال دانش از جهان اسلام به غرب

در دوره رنسانس و پس از آن، دانش‌طلبان مغرب‌زمین، ممالک اسلامی را منبع علم و حکمت می‌شناختند به آنجا مسافرت می‌کردند و به آموزش زبان عربی و معلومات فضلای اسلامی می‌پرداختند. از نخستین اقدام‌های دنیای اروپایی و مسیحی، آموختن زبان عربی بود تا به معارف و علوم دستاوردهای تمدن اسلامی دسترسی یابند. سپس مدارس اسلام‌شناسی و خاور‌شناسی را پی‌افکندند تا کلید دستیابی به فرهنگ اسلامی را به چنگ آورند؛ آنگاه با سرزدن به کشورهای اسلامی و تأمل در کتابخانه‌های مساجد و مدارس، کتاب‌شناسی فرهنگ اسلامی را فراگرفتند

شماری از موضوعاتی که مستشرقان در آن‌باره، متن‌هایی از مسلمانان را ترجمه کرده، یا بر پایة مآخذ اسلامی و بهره‌گیری از آن‌ها، کتاب‌ها نوشته‌اند، و دانش خویش را در این موضوعات از جهان اسلام آموخته، ترجمه کردند، در مقاله بعدی 

موضوعاتی که غربی ها از جهان اسلام آموخته و ترجمه کردند

چشم پزشکی ـ بهداشت ـ داروشناسی و داروسازی (قرابادین ـ ادویة مفرده، مرکبه، نباتی، حیوانی و معدنی) ـ جراحی ـ فیزیولوژی (وظایف الاعضا) ـ گیاه‌شناسی (نام‌های گیاهان، گیاهان دارویی) ـ حیوان شناسی (تربیت حیوانات، تربیت پرندگان) ـ فلاحت و کشاورزی ـ استخراج آب‌های زیر زمینی (آبیاری) ـ حرفه و صنعت ـ نظامات اداری ـ اصول بازرگانی ـ قانون، فقه، اصول فقه، حقوق سیاسی ـ حقوق جزایی ـ حقوق مدنی ـ تاریخ، تاریخ عمومی، تاریخ اجتماعی، تاریخ سیاسی، تاریخ علوم و طبقات ـ جغرافیا، جغرافیای انسانی، جغرافیای اقتصادی، تهیه نقشه‌های جغرافیایی از سطح کره زمین ـ علوم غریبه و معارف هرمسی

علم دستگاه‌های مکانیکی (علم الحیل) ـ شیمی و ابزار‌های شیمیایی (شیمی جابری، شیمی رازی) ـ اسطرلاب سازی (آلات دقیقه) ـ رصد و زیج ـ حساب و هندسه ـ جبر و مقابله ـ مثلثات ـ فنون معماری ـ آداب بحث و مناظره ـ سیاست و آداب زمامداری ـ دایرة المعارف نویسی ـ آمارگیری و رده بندی علوم ـ سفرنامه نویسی ـ زندگی‌نامه نویسی ـ طب عمومی، تشریح، طب بالینی ـ آسیب شناسی (توصیف و ذکر علایم بیماری‌ها)

منطق و روش شناسی ـ کلام و عقاید ـ ملل و نحل ـ فلسفه و الهیات، لاهوت و عرفان و کلام، مباحث وجود، قصص فلسفی ـ نقد فلسفی ـ زمان در فلسفة اسلامی ـ فلسفة سیاسی‌اسلامی ـ سیاست دینی ـ مدینه‌های فاضلة اسلامی ـ (مدینه فارابی، مدینة ابن ماجه و ...).آسمان شناسی (علم الفلک) ـ ستاره شناسی ـ حرکات اجرام سماوی ـ دریا شناسی (علم البحر) ـ چگونگی سفرهای دریایی ـ روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، روان درمانی ـ جامعه شناسی ـ زیبایی شناسی ـ پول شناسی ـ فضا شناسی (کائنات جو) بحث دربارة ذره و شناخت آن (آغاز مباحث اتم شناسی علمی) ـ فلسفه تاریخ ـ فیزیک و شعب مختلف آن

 مقاله نویسی، قصه نویسی ـ شعر، سبک شعر، نقد شعر، نقد ادبی ـ علوم بلاغت و معیارهای نقد ـ کتابشناسی، فهرست نویسی ـ فقه اللغة، زبان گرامری ـ نحو، صرف، عروض، قافیه ـ علم خطابه ـ زبان‌شناسی و ... این فهرستی مختصر از علوم و معارف اسلامی است که به جهان مسیحی، اروپا، آمریکا و ... منتقل شده است.
همچنین باید ترجمه‌های «قرآن کریم» را نیز افزود که چه بسیار از معارف گوناگون این کتاب آسمانی استفاده کرده‌اند، همینگونه ترجمه سخنان و احادیث پیامبر اکرم ص، و کلمات امام علی بن ابیطالب
علیه السلام...،

اعترافات متفکران غربی

الفضل ما شهدت به الاعداء هنر، آن است که مخالفان یا غیرمسلمانان به فضائل اسلام اعتراف کنند:

1-ویل دورانت: اسلام طی پنج قرن از سال 18 تا 567 از لحاظ نیرو، نظم بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی، ادبیات، دانش علم طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود. هرچند محمد صلی الله علیه و آله پیروان دین مسیح را تقبیح می کند، با این همه نسبت به ایشان خوش بین است و خواستار ارتباطی دوستانه بین آنها و پیروان خویش است حتی پس از برخوردی که با پیروان دین یهود داشت، با اهل کتاب که همانا یهودیان و مسیحیان بودند، راه مدارا پیش گرفت

2-گوستاولوبون : زور شمشیر، موجب پیشرفت قرآن نگشت، زیرا رسم اعراب [مسلمان] این بود که هر کجا را که فتح می کردند، مردم آن جا را در دین خود آزاد می گذاردند. این که مردم مسیحی از دین خود دست برمی داشتند و به دین اسلام می گرویدند و زبان عرب را بر زبان مادری خود برمی گزیدند، بدان جهت بود که عدل و دادی که از آن عرب های فاتح می دیدند، مانندش را از زمامداران پیشین خود ندیده بودند

3- روبرتسون: تنها مسلمانان هستند که با عقیده محکمی که نسبت به دین خود دارند، یک روح سازگار و تسامحی نیز با ادیان دیگر در آنها هست.

4- میشو: هنگامی که مسلمانان در زمانه خلیفه دوم بیت المقدس را فتح کردند، هیچ گونه آزاری به مسیحیان نرساندند ولی برعکس هنگامی که نصاری این شهر را گرفتند، با کمال بی رحمی مسلمانان را قتل عام کردند و یهود نیز وقتی به آنجا آمدند بی باکانه همه را سوزاندند... باید اقرار کنم که این سازش و احترام متقابل به ادیان را که نشانه رحم و مروت انسانی است، ملت های مسیحی مذهب از مسلمانان یاد گرفته اند.

5-کونت هانری دی کاستری: این نویسنده فرانسوی، بقای نسل یهود را معلول مدارای دول اسلامی با آنان می داند: اگر از جنس یهودی تا به حال کسی در این جهان به جای مانده است، بر اثر همان دولت های اسلامی بود که در قرون وسطا آنان را از دست مسیحیان خون آشام نجات دادند... در صورتی که اگر نصارا همچنان به حال قدرت باقی می ماندند و بر جهان حکومت می کردند، نسل یهود را از جهان برمی داشتند.

6- آدام متز: کلیساها و صومعه ها در دوران حکومت اسلامی چنان می نمودند که گویی خارج از حکومت اسلامی به سر می برند و به نظر می رسید بخشی از سرزمینی دیگر هستند که این خود موجب می شد چنان فضایی از تسامح برقرار گردد که اروپا در سده های میانه با آن آشنایی نداشتند. 

ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﺭﻭﭘﺎﺋﻴﺎﻥ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻛﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻗﺮﻳﺶ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ، ﻛﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻠﻞ ﻋﺮﺏ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻋﺮﺏ ﺗﻌﻤﻴﻢ ﺩﻫﺪ.

ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﻳﻚ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻪ ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﺩﻟﻴﻞ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺍﺻﻮﻝ ﻭ ﻗﺮﺍﺋﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﻣﺒﺎﻳﻨﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺠﻴﺪ، ﺁﻳﺎﺗﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﻛﺎﺭ ﺑﻌﺜﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺟﻨﺒﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺁﻳﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺗﻜﻮﻳﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻛﻮﭼﻚ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﺭﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻣﻜﻴﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺑﻌﺜﺖ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﻭ ﺁﻥ ﺁﻳﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ: أنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻳﻦ، ﻣﮕﺮ ﻳﻚ ﺗﺬﻛﺮ ﻭ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺑﺎﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ. (سوره تکویر)                        .
 ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺳﺒﺎ ﺍﺳﺖ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻭَ ﻣﺎ ﺍَﺭﺳَﻠﻨﺎﻙَ ﺍِﻟّﺎ ﻛﺎﻓَّﺔً ﻟِﻠﻨّﺎﺱِ ﺑَﺸﻴﺮًﺍ ﻭَ ﻧَﺬﻳﺮَﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻲ.     . ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻧﺒﻴﺎ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ  ﻭ ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻧﻮﺷﺘﻴﻢ ﺩﺭ ﺯﺑﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺻﺎﻟﺢ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﻴﺪ. (انبیاء 105)                                             .
ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻋﺮﺍﻑ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
ﻳﺎ ﺍَﻳُّﻬﺎ ﺍﻟﻨّﺎﺱ ﺍِﻧّﻲ ﺭَﺳﻮﻝُ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍِﻟَﻴﻜُﻢ ﺟَﻤﻴﻌًﺎ ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ.

ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﻴﭻ ﺟﺎ، ﺧﻄﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﻌﺮﺏ ﻳﺎ ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﻘﺮﺷﻴﻮﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﺪ (خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری)

 

 فلسفه غرب تأثیر زیادی از فلسفه اسلامی در قرون وسطی گرفته است

یک فیلسوف بریتانیایی و استاد زیبایی‌شناسی دانشگاه آکسفورد معتقد است که فلسفه غرب تأثیر بسزایی از فیلسوفان اسلامی در قرون وسطی گرفته است. فیلسوفان اسلامی بویژه در دوره قرون وسطی نقش مهمی در انتقال دستاوردهای فلسفه یونان باستان به فلسفه غرب ایفا کردند. فیلسوفان بزرگی چون فارابی و ابن سینا در این دوران وجود داشتند که برای نمونه فارابی مطالب مهم و ارزشمندی در خصوص موسیقی دارد که در کتاب "الموسیقی الکبیر" گرد آمده است. همچنین در خصوص ابن سینا نیز باید توجه داشت که او جایگاه والایی در تاریخ فلسفه دارد.

از سوی دیگر فیلسوفان اسلامی نیز از آرای فیلسوفان یونان باستان تأثیر گرفته‌اند. فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو منشأ اثر بر فیلسوفان اسلامی از جمله فارابی و ابن سینا بوده‌اند. اما باید توجه داشت که اگر چه فیلسوفان اسلامی چون ابن سینا و فارابی از آرای فیلسوفان یونان باستان چون ارسطو و افلاطون تأثیر گرفته‌اند ولی خود دارای فلسفه‌ای خاص بوده‌اند. در حوزه اخلاق و تأثیر و تأثر فیلسوفان اسلامی و غربی از یکدیگر. 

باید توجه داشت در قرون وسطی تفاوتهای زیادی میان دیدگاههای فیلسوفان مسلمان و غربی در مورد اخلاق وجود نداشته است. در این دوران اخلاق مسیحی و اخلاق اسلامی بر عناصر محوری اخلاق که در اندیشه یونان باستان نیز مورد توجه بوده با هم اتفاق نظر داشتند. در این دوران هم اخلاق مسیحی و هم اخلاق اسلامی بر مفاهیم و اصولی چون عقلانیت و خرد، عدالت و اعتدال تأکید دارند. به عبارت دیگر در هر دو اخلاق فضیلت در کانون اخلاق قرار دارد. در مجموع باید گفت فلسفه غرب تأثیر بسزایی از فیلسوفان اسلامی در قرون وسطی گرفته است.

تاثیر و تاثر فلسفه اسلامی از مغرب زمین

اولین نمایندگان فلسفه یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو اهل یونان بودند. مابعدالطبیعه در یونان با این فلاسفه و بخصوص افلاطون و ارسطو به کمال خود رسید. در آغاز یونان مرکز نشو و گسترش اندیشه‌ های فلسفی بود اما بعد از ارسطو تدریجاً مرکزیت خود را از دست داد و به اسکندریه منتقل شد. حوزه ‌‌های فلسفی و عقلی تا زمان فتح مصر توسط مسلمان در اسکندریه دایر بود و از این جهت موجبات انتقال تفکر یونان به سرزمین‌‌های اسلامی گردید.

در دوران بنی امیه که آمیخته با ظلم و سیاهی بود، شرایط برای فعالیت ‌های فکری و فرهنگی به حالت تعطیل درآمد و فرهنگ اسلامی دچار رکود شد. بعد از آن، در خلافت بنی عباس که اگر چه با ظلم و ستم همراه بود اما از جنبه علمی اوضاع کمی تغییر یافت. این رشد به خاطر دو عامل بود، اولی وارد شدن ایرانیان به دستگاه خلافت و دومی، قرار گرفتن بغداد به عنوان مرکز خلافت اسلامی.

این دو در شکل گیری نهضت ترجمه کتب علمی و فلسفی تاثیر گذار بوده است. این خلافت با یاری ایرانیان استوار شده بود و ایرانیان مردمانی علم دوست و دانش پرور می باشند، به همین جهت موجبات رشد فلسفه و دانش شدند.

برمکیان می کوشیدند که خلفا را به ترویج علوم وادار کنند، این امر در زمان خلافت هارون الرشید ابعاد گسترده‌ای یافت. هارون به توصیه و تشویق وزیر خود، یحیی برمکی، «بیت الحکمه» یا «خزانه الحکمه» را در بغداد تاسیس کرد.

این محل، مرکز تجمع اهالی علو و فلسفه و مترجمان کتب علمی و فلسفی از زبان‌‌ها گوناگون بود. هنوز هشتاد سال از تاسیس دولت عباسی نگذشته بود که قسمت زیادی از تالیفات ارسطو و بسیاری از کتب جالینوس و برخی از محاورات افلاطون به عربی ترجمه شد. مسلمانان در مدت سه قرن به ترجمه آثار علمی و فلسفی و ادبی که ملل دیگر برای آنها به میراث نهاده بود، پرداختند.

اسحاق بن حنین یکی از افرادی بود که به ترجمه کتب فلسفی و بویژه آثار ارسطو و شروح آن همت گماشت. همچنین ابوبشر متی بن یونس، استاد فارابی، کتاب شعر ارسطو را ترجمه کرد. ابن ناعمه نیز کتاب «اثولوجیا» را که بخشی از تاسوعات افلوطین است، ترجمه و کندی آن را اصلاح نمود.

در این زمان تمام آثار افلاطون و افلوطین ترجمه شد، اما مترجمان به این بسنده نکردند و برای فهم نکات پیچیده‌ حکمت ارسطو به ترجمه آثار شارحان او نیز دست زدند.

برای مثال، شرح اسکندر افرودیسی، که ابن سینا او را «فاضل متأخرین» نامیده است، به عربی ترجمه شد. میراث فلاسفه یونان و آن چه از معارف ملل قدیم غرب آسیا در حوزه‌ های اسکندریه و حرّان و غیره تمرکز یافته بود، در دسترس مسلمانان قرار گرفت. مسلمانان نیز پرورش یافته‌ دینی بودند که از یک طرف عالی ترین معارف توحیدی و عمیق ترین دیدگاه‌‌ها را در خصوص جهان هستی تعلیم می داد و از طرف دیگر، اسلام راه را برای تحصیل علم و حکمت هموار کرده بود و پیشوایان اعتقاد داشتند که: «حکمت، گمشده مومن است. پس آن را طلب کنید؛ اگر چه در نزد مشرک باشد.»

بنابراین، مسلمانان به دلیل علاقه مندی به علم و حکمت با کمال اشتیاق در آرای گذشتگان نظر کردند و مجموعه‌ معارف پیشینیان را فرا گرفتند. یادگارهای حکیمان بزرگ یونان، سرانجام به وارثان حقیقی آن در عالم اسلام منتقل شد.

نوابغی مانند ابونصر فارابی و شیخ الرئیس ابوعلی سینا و متفکران بزرگ دیگر که استعدادهای فکری و نیروی خلاقیت آنان به برکت سنت و کتاب در اوج شکوفایی بود، از طریق همین آثار ترجمه شده، با حکمای یونان همسخن شدند و آرای آنها را نقد کردند و نظام فلسفی نوینی را سامان بخشیدند.

این نظام فلسفی ضمن برخورداری از آرای افلاطون و بخصوص ارسطو، اندیشه ‌های جدید در بر داشت که سبب گسترش هر یک از نظام‌های فلسفی گذشته، می شد. به این ترتیب، فلسفه اسلامی به طور رسمی تاسیس شد. این فلسفه در آغاز یعنی در زمانی که در قالب یک نظام فلسفی به وسیله ابونصر فارابی تاسیس شد، سرشتی کاملاً استدلالی داشت.

او برای آرا و نظرات ارسطو اعتبار زیادی قائل بود. از آنجا که ارسطو در مباحث فلسفی بیش از هر چیز به قیاس برهانی تکیه داشت، فلسفه اسلامی نیز صورت استدلالی پیدا کرد. این فلسفه به جهت گرایش به ارسطو به فلسفه مشاء معروف شد.

متفکران مسیحی قرون وسطی طی قرون متمادی تنها حدودی با افکار افلاطون و نو افلاطونیان آشنایی داشتند و سیطره فکری اگوستینوس فیلسوف مسیحی نامدار قرن پنجم، تا قرن دوازدهم میلادی ادامه داشت. از قرن دوازدهم به تدریج آثار ابوعلی سینا و ابن رشد به لاتین ترجمه شد و در اختیار متفکران مسیحی مغرب زمین قرار گرفت.

آنان از طریق آثار فلاسفه‌ اسلامی، علاوه بر کسب شناخت گسترده‌تر از اندیشه ‌های ارسطو با ابتکارات فیلسوفان اسلامی در راه سازگار کردن اعتقادات دینی با استدلال‌های عقلی گام ‌های بلندی برداشته بودند، آشنا شدند. تا جایی که از قرن سیزدهم به بعد عنصر درخشان عقل که در فلسفه اسلامی جایگاه خاص داشت، بر فرهنگ مسیحی تاثیری آشکار به جا نهاد.

آلبرت کبیر و توماس آکوئینی که از اساتید دانشگاه پاریس بودند، به شدت تحت تاثیر ابن سینا قرار داشتند و برخی نیز کاملاً از تفکر ابن رشد پیروی می کردند. راجر بیکن از سردمداران فلسفه در اروپا می باشد، از نظر فلسفی از ابن سینا و از نظر علمی از ابن هیثم، فیزیکدان بزرگ اسلامی، تاثیر می پذیرفت. تاثیر عقلانیت ابن سینا و ابن رشد در فرهنگ غرب به حدی است که مورخان فلسفه، اصالت عقل اروپاییان را در عصر جدید تا حد زیادی متاثر از فلسفه اسلامی می دانند.

آشنایی غربیان با فلسفه اسلامی موجب گشت که عده‌ای فکر کنند که فلسفه اسلامی بعد از ابن رشد به پایان رسید، اما برعکس، این فلسفه رو به پیشرفت و تکامل نهاد. فلسفه ابن سینا به وسیله شاگردانش ادامه یافت تا اینکه در قرن ششم مورد انتقاد شدید غزالی و فخر الدین رازی قرار گرفت، به طوری که تا حدود زیادی از رونق و اعتبار افتاد.

اما در قرن ششم شهاب الدین سهروردی موسس مکتب فلسفی اشراق، فلسفه ابن سینا را در قلمرو جدید هدایت نمود. پس از وی نیز خواجه نصیرالدین طوسی با توجه به حکمت اشراقی به احیای حکمت فارابی و بو علی سینا پرداخت.

 مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
1. مقاله‌ صفویان و تغییر ماهیت مذهبی ایرانیان.
2. رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست،چ اول، ج1،
3. عبدالرضا هوشنگ مهدوى، تاریخ روابط خارجى ایران از عهد صفوى تا پایان جنگ جهانى دوم، چ سوم، ص14.
4. جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، پیشین، ج1،
5. رسول جعفریان، تایخ تشیع در ایران ، چ پنجم، ج1، ص 760.
6. نجف لک‌زایی، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، ص113.
7. عبدالحسین زرین کوب، روزگاران دیگر از صفویه تا عصر حاضرص84.
8. مقاله: چگونگی رسمیت یافتن تشیع توسط صفویان و پیامدهای آن، محمد امیر شیخ نوری و محمدعلی پرغو، مجله شیعه شناسی، سال هشتم، ص7.

قسمت اول 

http://m5736z.blog.ir/post/IRANeslam1

قسمت دوم

http://m5736z.blog.ir/post/IRANeslam2

به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی

از سال 1354   و    بارگذاری آن  در سال  1380 در   سایت

تاریخی فرهنگی قرآنی

و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده

 و  به حول قوه الهی در  مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.

نام  : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336

کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر    و 25 سال   مدیریت    مدرسه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">