تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

کتاب های منتشر شده

zarepoorketab.blog.ir 

کتب (تاریخ سیاسی اسلام . تاریخ مسعودی مروج الذهب . صحیح مسلم . علی بزرگمرد جاودانه تاریخ . تاریخ خلفا رسول جعفریان)

 بخش 4 :                 آثار و پیامدهای قیام عاشورا

اگر امام حسین(علیه السلام) قیام نمی کرد اگر در برابر دشمن کینه توز خود قد بر نمی افراشت، اگر او در سخت ترین حوادث روزگار استقامت نمی کرد امروز از اسلام نامی نبود و از هویت و امت مسلمین نشانی پدیدار نمی گشت

حسین(علیه السلام) با قیام خونین خود انقلابی بر پا ساخت هنوز خون گلویش خشک نشده بود که علم های انقلاب علیه یزید و بنی امیه بلند شد. هنوز سر او را با اسرای او نزد یزید نرسانیده بودند که پرچم مخالفت و خون بهایی به اهتزاز در آمد و کار به جایی رسید که یزید در خانه خود امان نداشت و هدف تیر ملامت حتی نزدیکان خود و حتی زن و بچه خود واقع شد. حضرت حسین(علیه السلام) زندگانی جاودانی را برای خود و امنیت و سلامت و سعادت را برای مسلمین تضمین فرمود

اگر حسین(علیه السلام) قیام نمی کرد آداب و رسوم از بین رفته بود، اگر حسین(علیه السلام) آن داعی حق و حقیقت آن پیشوای بی نظیر سیاست، آن نابغه عظمت و بزرگواری در مقابل فشار دشمن قدم سست کرده بود امروز یک میلیارد و نیم مردم دنیا با اتفاق کلمه شهادت بر یگانگی خدا و رسالت محمد و عظمت اسلام نمیدادند.  بی جهت نیست که 14 قرن خردمندان، عقلا، سیاستمداران و دانشمندان در این سیاست ملی خضوع و خشوع کرده اند، بی سبب نیست میلیون ها بشر دنیا در طول سال ها احساسات دینی و اجتماعی نشان داده به پاس نهضت یک روز حسین(علیه السلام) هر سال نهضت ملی بر پا می کنند که تو گویی دیروز حسین کشته شده است.

این احساسات، این حق شناسی، این قدردانی و سپاسگزاری از پیشوای خود جهت آن است که حسین آن پیشوای دوراندیش اگر قیام نمی کرد این ملت محو و نابود شده بودند.  حضرت حسین(علیه السلام) در سایه تعلیمات آسمانی که جدش تعلیم فرموده بود می خواند: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ  می دانست که در این معامله زیان نخواهد کرد دنیا آن قدر اعتبار ندارد که در راه یک امر معنوی قدم سست کند. او می دانست که نباید از زخم شمشیر و نیزه یا شماتت دشمن مانند بید لرزان شد او مصمم گردید جامعه مظلوم و رنجدیده را از زیر یوغ بیدادگران نجات دهد. او می دانست فداکاری در راه حق و حقیقت زندگی ابدی است خلافت اندیشه و افکار آیین مرد بزرگ بود که با مشت آهنین بناهای مادیت را در هم شکست و کاخ بیدادگری را واژگون ساخت و ملت اسلام را از زیر فشار دشمن رهایی بخشید او مرام و هدف خود را روی پرچمی سرخ نوشت و در خیمه سلطنتی جایی که اعداء بتوانند بخوانند نصب کرد و آن این جمله بود القتل خیر من رکوب العار والعار خیر من دخول النار کشته شدن با شرافت و عزت بهتر از ننگ و ذلت و بندگی است لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الا برما مرگ با شرافت جز سعادت نیست زندگی با بیدادگران جز درد و رنج نیست.

 

 

برخورد مسیحیان با کاروان داران یزید

شهادت مظلومانه سیدالشهداء (علیه السلام) و یارانش در کربلا، تأثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونی تازه در رگ های جامعه اسلامی و حتی جهانی دواند، جو نامطلوب را شکست و امتداد آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند حتی در همان سفر اسارت اهل بیت علیهم السلام نیز تأثیرات سیاسی این حادثه در اندیشه‏ های مردم آشکار شد.

گروهی از اسرا را که به شام می ‏بردند، چون به تکریتِ عراق رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین(علیه السلام) ، ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند به شهر ینا نیز که رسیدند، مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین (علیه السلام) و دودمانش سلام و درود فرستادند، امویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند

چون خبر یافتند که مردم جهینه هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند       به قلعه کفر طاب رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند  به حمص که وارد شدند، مردم تظاهرات کردند و شعار دادند: اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدی (کفر بعد از ایمان ؟ و گمراهی بعد از هدایت؟) یعنی شما با خاندان پیامبری که ادعای ایمان به او را دارید و هدایت تان کرده این اعمال را انجام می دهید ؟ و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند.                                                             

مسلمانان مظلوم جهان نیز برای نجات از جور ستمگران، قیام اباعبدالله«ع» را سرمشق و الگوی خود قرار می دهند. البته حادثه عاشورا، چنان شکوهمند است که حتی بر اندیشه غیرمسلمانان نیز اثر گذاشته و سبب برانگیخته شدن عشق و علاقه و احترام آنان به امام حسین علیه السلام شده است. در یک کلمه می توان گفت اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت های حق طلبانه و عدالت خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم

 تأثیرات نهضت عاشورا

1ـ قطع نفوذ دینی بنی امیه بر افکار مردم                       .
2ـ احساس گناه و شرمساری ، به خاطر یاری نکردن حق و کوتاهی در ادای تکلیف‏
3ـ فرو ریختن ترس و رعب ها از اقدام و قیام بر ضد ستم‏.                  .
4ـ رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی.

5 ـ بیداری روح مبارزه در مردم‏                             .
6ـ تقویت و رشد انگیزه‏ های مبارزاتی انقلابیون                            .
7ـ پدید آمدن مکتب جدید اخلاقی و انسانی (ارزش های نوین عاشورایی و حسینی).
8ـ الهام بخشی عاشورا به همه نهضت های رهایی بخش و حرکت های انقلابی
9ـ تبدیل شدن کربلا به دانشگاه عشق، ایمان، جهاد و شهادت برای نسل ها  
10ـ به وجود آمدن پایگاهی نیرومند، عمیق و گسترده تبلیغی و سازندگی در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سیدالشهداء علیه السلام                          .
11ـ پدید آمدن انقلاب های متعدد با الهام از حماسه کربلا از نهضت های شیعی پس از عاشورا، می ‏توان انقلاب توابین، انقلاب مدینه، قیام حسین بن علی، شهید فخ انقلاب مطرف بن مغیره انقلاب ابن اشعث قیام مختار، قیام زید و حرکت های دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را در انقلاب های بزرگی که در طول تاریخ بر ضد ستم انجام گرفته، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، نباید از یاد برد.

حادثه کربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حکومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردی که روح های بزرگ را به عصیان و افشاگری واداشت و چه به شکل مبارزه‏ های گروهی و قیام های عمومی در شهری خاص یا منطقه‏ ای وسیع، خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد. مسائل فرهنگی عظمت و محتوای عاشورا، انگیزه ها، اهداف و دستاوردهای فرهنگی و غنی آن را همواره در متن زندگی شیعیان و عمق باورها، جریان دار است

پیامدهای حماسه عاشورا                                   
پیروزی مکتب اسلام و حفظ آن از نابودی‏   هزیمت امویان از عرصه فکری مسلمین‏    شناخت اهل بیت علیهم السلام به عنوان نمونه‏ های پیشوایی امت‏

تمرکز شیعه از بُعد اعتقادی بر محور امامت‏.  5ـ وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه‏      ایجاد حس اجتماعی در مردم‏.    

7ـ شکوفایی موهبت های ادبی و پدید آمدن ادبیات عاشورایی                    .
8 ـ منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاه کردن مردم‏                        .
9ـ تداوم انقلاب به صورت زمینه سازی نهضت های پس از عاشورا

در هر جـامعه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بوده و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حسینی خواهد بود امام سال‌ها قبل از قیام عاشورا یکى از مسائلى که سخت بر آن تکیه و پافشارى نمود افشاگرى علیه چهره فاسد و نقاب‌دار معاویه و همین طور بیان رسوائى‏ها و مفاسد یزید ملعون بود . امام حسن ع هم توطئه‏اى شوم معاویه، باعث شهادتش شد                         

پیام قیام با شکوه سیدالشهداء علیه السلام منحصر به آن زمان نیست, بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است. هر جا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابود شود. هر جا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند.

قیام امام حسین علیه السلام جهان اسلام را چنان تکان داد و تحولی عظیم در مسلمانان بوجود آورد که علاوه بر ابعاد مهم و نتایج مثمرثمر باعث بیداری عمومی مسلمانان شد.

در واقع امام حسین علیه السلام با نهضت جاودان خود به آیندگان این پیام را داد که هیچ گاه در برابر ظلم و بی عدالتی ساکت ننشینند و اگر شده با فدا کردن همه داشته های خود، عدالت و آزادگی و حق را پیروز سازند

آموزه های جاوید حماسه عاشورا

الف در هم شکستن چار چوب ساختگی دینی که امویان و یارانشان تسلط خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن روح لا مذهبی جاهلیت که روش حکومت آن زمان بود ب احساس گناه ناشی از شهادت جانسوز امام و یارانش در کربلا موجی شدید در وجدان هر مسلمانی برانگیخت و همواره بر افروخته بود و در هر فرصتی انگیزه ی انتقام از بنی امیه و قیام بر ضد ستمگران بود

 ج  قیام امام موجب زنده شدن اخلاق بلند نظرانه همچون ایثار و فداکاری در راه دین و اخلاق عالی شد

د  روح مبارزه جویی؛ قیام حسین علیه السلام پس از دیری خاموشی و تسلیم، از نو موجب برانگیختن روح مبارزه جویی در انسان‏های مسلمان گردید

 امام سجاد و زینب علیهما السلام در بیداری مردم نیز نقش بسیار مهمی داشت. این قیام همه ی موانع را که مانع قیام و انقلاب می‏شد در هم فرو ریخت به نحوی که بعد از قیام حسین علیه السلام ، در مکتب، روح انقلاب دمیده شد. در واقع امام حسین علیه السلام با نهضت جاودان خود به آیندگان این پیام را داد که هیچ گاه در برابر ظلم و بی عدالتی ساکت ننشینند و اگر شده با فدا کردن همه داشته های خود، عدالت و آزادگی و حق را پیروز سازند. این همان رمز جهانگیر شدن قیام عاشوراست که در رگ های تاریخ جریان داشته و بخشی جدا ناشدنی از حافظه تاریخی بشریت بوده و همواره و در همه جا، ضامن پیروزی حق بر باطل خواهد بود.‏ قیام امام حسین علیه السلام برای برپایی نماز و روزه و زکات و امر به معروف و نهی از منکر بوده است.

برکات اجتماعی نهضت ابا عبدالله الحسین علیه السلام

1.  بقای شریعت اسلام:  مقاومت و پایداری سید الشهدا علیه السلام بود که شریعت اسلام را بعد از اینکه در اثر طغیان معاویه و جور و بیداد او رو به اضمحلال گذارده بود و تغییر و تبدیلی که او و پسر ناخلفش یزید در این دین بنا گذاشته و اساس دیانت را متزلزل بلکه مشرف به انهدام نموده بودند نجات بخشید. نهضت این بزرگوار و قیام نیرومندانه‌اش، بقای دین را باعث گردیده و با خون خود و اصحاب و یارانش، گلستان دین را آبیاری و نهال گلستان شریعت را سرسبز و شاداب نمودند. اگر نهضت مقدس حسین نبود از اسلام به غیر از اسلام اموی و از دین جز دین یزیدی و دین تشریفاتی چیزی باقی نمانده بود.

2. احیای امر به معروف و نهی از منکر  آشکار ساختن اسلام صحیح و احیای امر به معروف و نهی از منکر نتیجه قیام بود تا بطلان اسلام انحرافی اموی که پس از رحلت نبی اکرم(ص) صورت گرفت، روشن شود. در زیارت وارث می‌خوانیم : أَشْهَدُ أَنَّک َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوهَ، وَ اتَیْتَ الزَّکوهَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ بنابراین نهضت و شهادت سید الشهدا(ع) دو معنی داشت : الف- نفی آنچه به نام اسلام مطرح بود

ب- اثبات آنچه از اسلام فراموش گشته و انکار شده بود مانند امر به معروف ونهی از منکر و این هر دو با هم یعنی احیای اسلام محمدی.

3. دمیدن روح استقامت و آزادیخواهی یکی دیگر از آثار و برکات سیاسی اجتماعی سید الشهدا علیه السلام این بود که نه فقط با حرف که درعرصه عمل هم روح استقامت و پایداری و آزادیخواهی و حفظ کرامت و عزت نفس را در کالبد بی‌روح مسلمین در همه اعصار دمید. امام حسین علیه السلام با استقامت خود در برابر بنای شرک و اساس کفر و الحاد و بذل جان و تمام هستی خود در این را هم قدس باعث دمیده شدن روح پایداری و آزادگی در بین مردم گشت. به طوری که در قیام‌های بعد این امر به خوبی مشهود است

4. قیام حسینی الگوی قیام‌های مقدس دیگر

 اثرات نهضت امام حسین علیه السلام از خود دستگاه اموی و دشمنان حضرت شروع شد. درست مثل آبی که با حرارت رو به جوشیدن می‌رود، پس از به جوش آمدن نخست حبابهایی از ته دیگ بالا آمده و در روی آب می‌ترکد، پس از آن کم کم جوشیدن آغاز می‌گردد. انقلاب یک جامعه علیه دستگاه ظلم نیز به همین شکل است. اول انتقادها و فریادهای عدالت خواهی و تظلم که به حکم حبابهای ته دیگ هستند از گوشه و کنار کشور برمی‌خیزند و رفته رفته جان گرفته و دیگ جامعه، جوشیدن آغاز می‌کند و دستگاه ستم را آن قدر بالا و پایین می‌برد که به صورت کف بی‌ارزشی بر روی زمین می‌ریزد. بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بلافاصله این فریادها و انتقادها که مقدمه فرو ریختن ارکان حکومت منحوس بنی امیه بود بلند شد

ریخته شدن خون پاک حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اصحاب باوفایش در روز دهم محرم سال 61 هجری در یکی از بی نظیرترین صحنه های دردناک تاریخ بشریت، چنان جریانی نیرومند در مسیر تحولات تاریخ جهان اسلام پدید آورد که آثار عمیق،گسترده و ماندگار و تحول زای آن از «روز واقعه» تاکنون که بیش از 13 قرن می گذرد. همچنان پابرجاست و نه تنها گذر زمان بر ابعاد و پیامدهای آن سایه فراموشی نیفکنده، بلکه تأثیر واقعه عاشورا بر حیات بخشی مهم و تعیین کننده از امت اسلام و آزاداندیشان اقصی نقاط جهان دامنه ای بسیار گسترده تر از گذشته نیز یافته است.

عاشورا و انتظار؛

مهدیارواحنا فداه ادامه حسین علیه السلام است و انتظار، ادامه عاشورا و فرهنگ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظار حسین دیگری را کشیدن این دو پیوندی دیرین و مستحکم با هم دارند. رمز قیام و به پا خاستن شیعه است، عامل حفظ و استمرار آن عاشورا. انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا. انتظار، ثمره کربلاست بدون کربلا، انتظار بی معناست. یاران مهدی ارواحنا فداه ، همه کربلایی اند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آب دیده اند. مگر می توان بی عاشورا، انتظار داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است. انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه غدیر هم می خشکید. پیوند فرهنگ عاشورا و انتظار، دلایل و شواهد متعددی دارد                   .                                         
بخش اول - پیوندها:  حضرت مهدی ارواحنا فداه فرزند حسینعلیه السلام ا ست و خونخواه امام حسینعلیه السلام اولین کلام امام عصر ارواحنافداه یاد جدشان حسین بن علی علیه السلام است. شعار یاوران قائم آل محمد ارواحنا فداه یالثارات الحسین است. یاری اباعبدالله علیه السلام یاری حجت بن الحسن العسکری ارواحنا فداه است. آن دو بزرگوار دارای لقب های مشترکی هستند نظیر: ثارالله، غریب و... . زیارت عاشورا از خونخواهی امام حسین علیه السلام در رکاب مهدی خبر می دهد

مطابق روایات، در روز عاشورا و میلاد امام حسین علیه السلام باید به یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و در روز میلاد امام زمان ارواحنافداه و شب قدر با زیارت امام حسین علیه السلام به یاد اباعبدالله علیه السلام. روز ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله)، عاشوراست. شهر کوفه، پایگاه مشترک این دو امام معصوم است. امام عصر ارواحنافداه به قرائت زیارت عاشورا و زنده نگه داشتن یاد عاشورا عنایت دارند. هر دو امام علیه السلام با بیعت نکردن با طاغوت به اصلاح گری می پردازند.

بخش دوم - تحلیل ها:  از پیوندها، به تحلیل ها می رسیم. عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار است و منتظران مهدی موعود ارواحنا فداه پرورش یافته مکتب عاشورا هستند. نقش زنان در قیام امام حسین علیه السلام و امام مهدی ارواحنافداه بسیار پر رنگ است.   اباعبدالله الحسین علیه السلام و امام زمانارواحنا فداه در اهداف، یاران و زمانه، اشتراک دارند. توجه به درگیری و نبرد بین حق و باطل، امری است ضروری و سنتی است الهی و جاری در این مسیر سختی ها و مشکلات فراوانی بوده است؛ حفظ دین دشوار است. سازش ناپذیری این دو امام، تدبیر و مدیریت و تلاش جهت جذب و نیروسازی از تحلیل های دیگری است که از عاشورا و انتظار به دست می آید

عاشورا و انتظار با تکیه بر سنت های الهی، دولت های باطل را به زوال و نابودی می کشانند عده ای پس از طلب یاری امام، از یاری او به خاطر مشکلات و... باز می مانند و با جدا شدن از سپاه حق به عذاب ابدی دچار می شوند و عده ای، پیروز میدان بوده و سعادتمند می گردند و.....

بخش سوم - رهیافت ها:  همه کسانی که خود را از منتظران واقعی حضرت می دانند، بایستی ضمن تبیین دین، فرهنگ عاشورا و بسیج را تبیین کنند و با الگوسازی؛ اقدام به جذب نیرو و تبلیغ نمایند. باید با توجه به عامل تنش زدایی، جامعه را آماده حرکت به سمت شناخت و معرفت امام کرد                           .
1- تبیین فرهنگ عاشورا : اگر عاشورا پشتوانه فرهنگی «انتظار» است، پس باید در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه های جاویدان آن، تلاشی دو چندان کرد. خیلی فرق است بین اینکه به «عاشورا» به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهام پذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومی..کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاس ها و درس های بسیار که ابعاد و آموزه های این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیق، گسترده و پربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند. هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بی نهایت، زوایای پنهان و ابعاد گسترده ای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ مینماید .

۲- تبیین دین عصر حسین علیه السلام عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است  قیام حسین علیه السلام و فرزندش مهدیارواحنا فداه برای احیای دین است منتظر مهدی ارواحنا فداه ، باید از دین، ضرورت، قلمرو و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینه ساز حرکت مهدی ارواحنا فداه باشد                         .
3- الگو سازی: حسین علیه السلام و یارانش الگوی منتظرانند، از این رو باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد                       .
4- معرفت امام: کسانی می توانند شعار خود را یالثارات الحسین قرار دهند که به مقام ابوّت با امام رسیده باشند تا بتوانند خونخواه او باشند. این ممکن نیست مگر با معرفت به حق امام علیه السلام. شعار یا لثارات الحسین فقط یک شعار برخاسته از عواطف و عصبیت های قومی و نژادی نیست، بلکه برخاسته از معرفت به حق ولایت امام است. این معرفت، شناخت حسب و نسب و فضایل آنان نیست، بلکه عرفان به حق ولایت آنان است. أَلَسْتُ أَوْلَی بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم .  و النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ آنان، از خودمان به ما آگاه تر و مهربان ترند و از همه هواهای نفسانی آزادند.

این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقین ها، هوس ها، غریزه ها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان می رساند؛ آن هم نه پدر جسمانی من که پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوای من؛ آن هم پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»، «وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است

قوام تشیع به « عاشورا» است آنچه که از منابع روایی حادثه کربلا به دست می آید حاوی مطالب بسیار است که طرح هر کدام می تواند یک جامعه را از بن بست خارج کند. مثلا روحیه شجاعت می تواند انسان را از وابستگی و استثمار برهاند و روحیه شهامت انسان را از جهل و شجاعت احمقانه نجات دهد

جایگاه شور و شعور در نهضت عاشورا

اگر چه عاشورای حسین (علیه السلام) از ابعاد گوناگون، به تمامی امت مسلمان و سایر ملل و جوامع، درسهای زیادی از جمله (عاشقانه زیستن) و (ایستادگی در برابر ظلم) و (مقاومت) و (صبر) را تعلیم نموده است. اما چگونگی و کیفیت تبیین این حماسه بی نظیر، و راز شکوفایی و (ماندگار بودن) آن نقش بسیار مهمی را در راستای تعریف واقعی از حماسه حسینی (علیه السلام) و ترکیب عینی و عملی بین شور و شعور برعهده داشته که این خود می تواند در حیطه مربوط به آن، به صورتی انکارناپذیر و غیرقابل تردید، اساسی، جلوه نماید. بنابراین بررسی و تبیین و تطبیق و تأمل در شیوه ها و روشهایی که اعمال آنها سبب ارتقاء سطح جمع بین شور و شعور و یا بالعکس باعث کاهش این جمع باشد، ضروری و حتمی و به نوعی جدی خواهد بود. شور چه جایگاه و نقشی را در راستای تحقق اهداف عاشورای حسینی (علیه السلام) برعهده دارد؟ حادثه قیام عاشورا نه تنها مظهر حدوث یک فداکاری عظیم و بی مانند بوده بلکه از نقطه نظر توجیه علل روحی قضیه نیز، بسیار جالب و در نوع خود بی نظیر جلوه می نماید .در بدو امر آنچه بسیار بدیع و غریبانه و در عین حال کاملا ملموس تلقی می گردد حوادثی است که بعد از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به وقوع پیوست

بر ضمیر و ذهن و وجدانهای بیدار مسلمانان همیشه این سؤال مطرح بوده که چگونه می توان تصور نمود فرزندان پیامبر و اهل البیت وی علیهم السلام که ولایت و امامت و جانشین رسول خدا، حق الهی آنان است، با توطئه ها و خدعه ها و نیرنگهای ابوسفیان و معاویه در حاشیه قرار گرفته و سپس به صورتی غیرقابل تصور، به شهادت برسند. این قضایا، در اولین روزهای بعد از شهادت حماسه سازان عاشورا، همچون ابری پربار و باران زا، آسمان شفاف «دید» و «منطق» و «وجدان» مسلمانان را بخود جلب نمود. و سپس این تفکر به یک «شعور» و همزمان و موازی با آن، به دنیایی از عاطفه و هیجان و احساس «شور» انقلابی مبدل گشت به طوری که از آن زمان و تا هنگامی که جامعه عدل اسلامی در جهان گسترده نگردیده. جمع بین (شور) و (شعور)، در چارچوب و ساختار کلیدی حماسه عاشورا، نقشی بارز و اساسی دانسته اند و یکی از مهم ترین این ابزارها، شخصیت شاخص و الهی و بی نظیر و مرتبط با نبوت و امامت محور عاشورا یعنی سیدالشهدا (علیه السلام) می باشد. (شعور) واقعی، همواره در ذات انسانها نهفته شده و با یک منطق قوی که بالطبع در سرشت وجودی تمامی انبیا و اوصیاء و ائمه اطهار و صالحین تعبیه گردیده. این شعور به حد تعالی ارتقاء خواهد یافت و این خود، به تنهایی می تواند سرشت منطقی بودن شناخت علت جمع (شور) و (شعور) و ارتباط آن با قیام عدالت خواهانه و فرهنگی و معرفت گرایانه امام حسینعلیه السلام را به خوبی مشخص نماید                        .
اصولا قیامهای مردان بزرگ و مقدس دارای چنین ویژگی هستند که به این حرکت های عظیم و (آگاهانه) یکنوع ارتقاء سطح کیفی بسیار والایی می دهد از جمله این خصوصیات مقدس می توان به چند مورد عمده اشاره نمود:

الف- تقدس، یعنی پاک بودن از جنبه های سطحی از قبیل حسدها و کینه های شخصی و خودخواهی ها

ب- عمومیت یافتن یا قطعیت داشتن زمینه های انقلاب، بطوری که برای رهبر این انقلاب، حدوث و تحقق انقلاب برای حال و آینده مردم و یا امت حیاتی و تعیین کننده و الزامی جلوه می نماید و لو اینکه هواداران یا (آگاهان) به این انقلاب از نظر کمیت ظاهراً در اقلیت، باشند.

 پ- تمامی انقلابهای حقیقی و مردمی و خدایی، یکنوع مرجعیت یا پیشوایان رهبری را در مرکز ثقل تصمیم گیریها دارند که جریان انقلاب را هدایت می کند و چون این انقلاب و رهبریت آن، منافع آحاد مختلف مردم را در راستای طیف جامعه و حق و حقیقت لحاظ می نماید لذا در هر حال پیروزی واقعی، نصیب این نهضت خواهد شد و لو اینکه ممکن است در نگاه اول، موفقیت نهایی و مشخص و معینی را کسب ننموده باشد

ت- ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب به طور کلی جایگاه انقلابهای حقیقی و مذهبی و دینی که خالص ترین نوع انقلاب ها می باشند امام نیز با امعان به وظیفه خطیر و الهی خود که نشأت گرفته از «امر به معروف و نهی از منکر» است حماسه جاودانی آزادی و آزادگی را در دوران خفقان حاکمان وقت فریاد کشید. امام، که خود، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را عمیقاً درک کرده و خصوصیات یک انسان کامل خدایی و ربانی را به طور مستقیم و بواسطه رسالت جدش و امامت پدر معصومش در خود احساس نموده بود

با عزمی عمیق و حقانیتی پرشکوه، برای اعاده حقوق حقه مردم مظلوم که با نیرنگ ها و دسیسه های بدخواهان و منافقان، از آنان سلب کرده بودند، به پا خاست و با خلق حماسه ای بی مانند تعریف کامل و جامع و قاطعی از (شرافت) انسانی را، برای تمامی جهانیان همه ازمنه و اعصار، معنی فرمود

البته کیفیت تبیین حماسه کربلا، به فاکتورها و اهرمها و ادلأ ارزشمندی نیاز داشت که این ویژگی ها نیز در اجتماع و ترکیب و تلفیق دو عامل اصلی (شور) و (شعور) مفهوم عینی به خود گرفته است. چرا که شعور، باعث تجزیه و تحلیل و فراهم سازی بیان حماسه و انقلاب مقدس شده و زمینه ایجاد (شور) را در رهروان و پیروان حقیقی عدالت و جهاد مهیا می سازد.

 پیامدهای فرهنگی قیام عاشورا

 قیام عاشورا و پیامدهای آن، مؤثرترین و ماندگارترین رخدادی است که منشأ تحولاتی بنیادین در تاریخ اسلام شده است. آثار و نتایج این قیام منحصر به زمان وقوع حادثه و سالهای نزدیک به آن نیست

قیام عاشورا ، حافظ اسلام راستین حفظ اسلام انقلابی و راستین و حفظ ارزشهای دینی و استمرار نهضت های اصلاح طلبانه در تاریخ اسلام، و همچنین حیات ملت انقلابی شیعه مرهون قیام عاشورا و فرهنگ متعالی این حادثه انسانی است. پس از واقعه عاشورا، خلفا و حکومتهای ستمگر در بلاد اسلامی، هراسان از تاثیر گسترده اهداف و پیامدهای فرهنگی نهضت عاشورا، با بکار گرفتن دین فروشان دنیاطلب به تحریف ابعاد این واقعه تاریخ ساز پرداختند. و از زمانی که استعمار نوین موفق به تجزیه بلاد اسلامی گردید و بر حکومتها و سرنوشت ممالک مسلمین استیلا یافت، دامنه تحریفها و بدعتها و جایگزینی خرافه ها به جای روح ظلم ستیز و قیام خیز واقعه عاشورا نیز وسعت بیشتری یافت. و نتیجه آن شد که روح عاشورا و مکتب و پیام عاشورا در زندگی مسلمانان به کمرنگی گرایید و جای خویش را به حفظ نمادهایی ظاهری و تشریفاتی و بی روح، و سوءاستفاده از این مناسبت حماسی داد.

 با دست اندازی دشمنان و تحریفهای دین فروشان راحت طلب، نگاه به عاشورا از یک مکتب ارزشی و معنوی و انقلابی به یک واقعه سوزناک شخصی اتفاق افتاده در قرن اول هجرت، فاقد هر نوع پیام و منطق و دست آوردی تنزل کرد

و این حادثه به گونه ای ترسیم شد که تنها باید بر مصائب آن اشک ریخت و در تعزیت آن فقط به نوحه سرایی و سخنرانی های بی اساس و بی بهره از حقیقت پرداخت. آنهم غالبا موهن که نمونه هایی از آن در زمان طاغوت در ایران ترویج می شد و دلسوزان و مصلحانی همچون معلم شهید استاد مطهری به مقابله با این کج روی ها و تحریف ها پرداختند.

 دوام عزت و استقلال و افتخاراتی که به دست آورده ایم در گرو بازیابی فرهنگ عاشورا و نگرش اصلاحگرانه و آزادمنشانه به حقیقت عاشورا است.

قیامی برای آیندگان قیام عاشورا و حماسه کربلا از آن طیف رویدادهای تاریخی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و هر جا که ظلم و بی عدالتی و حق ستیزی باشد، همان جا می تواند صحنه کربلا و ظهر عاشورا نیز باشد. عاشورا نماد و تبلور جاودانه حق طلبی، ظلم ستیزی و آزادیخواهی است.

قیام امام حسین (علیه السلام) و یاران وفادار ایشان صرفا برای نه گفتن به طاغوت زمان صورت نمی گرفت؛ در واقع قیام عاشورا، طلایه دار یک نهضت جهانی و به الگویی برای همه آدمیان در تمامی دوران تبدیل شده است

در طول تاریخ اسلام پس از حماسه عاشورا، هر گاه مسلمانان با تاسی به آن حماسه همیشگی، دربرابر ظلم و بی عدالتی قد علم کرده و پایمردانه ایستاده اند، توانسته اند بزرگترین نیروهای مادی جهان را مقهور خود سازند. از این گونه جنبش های عاشورایی در تاریخ اسلام و بویژه ایران نمونه های بسیاری وجود دارد؛ نهضت های آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ایران معاصر بهترین مثال از این گونه جنبش های عاشورایی به شمار می آیند.

انقلاب شکوهمند اسلامی را می توان مظهر و نقطه اوج تعالی نهضت های عاشورایی برشمرد. این قیام مردمی با آموزه های اسلامی و عاشورایی و به رهبری امام بت شکن و امتی حق طلب توانست بزرگ ترین جباران روزگار را از سریر غرور و نخوت طاغوتی به خاک مذلت فرو بنشاند. در واقع مهم ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی را می توان موج زدن روح قیام عاشورا در همه ارکان آن نام برد. البته تاثیر قیام عاشورا در نهضت اسلامی مردم ایران صرفا منحصر به دوران مبارزه با رژیم پیشین نبوده است

بلکه این فقط آغاز راه بود؛ مطمئنا نهضتی که با پیام عاشورا شروع شده بود، در ادامه راه خود نیاز بیشتری به عاشورایی ماندن پیدا می کند. چرا که تمامی طواغیت زمان و جباران و مستکبران روزگار با همه نیروهای اهریمنی خود دربرابر آن می ایستادند و البته این گونه نیز شد. در ادامه مسیر انقلاب، اوج تعالی و جلوه گری روح عاشورایی را در دفاع جانانه رزمندگان اسلام و در کربلاهای ایران شاهد بودیم.

آری کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا در این دوران، بارها شاهد خلق حماسه عاشورا به گونه ای دیگر بودیم. در جنگی نابرابر که در یکسوی آن رزمندگان اسلام به رهبری حسین زمان خمینی کبیر حضور داشتند، در سوی دیگر تمامی قوای کفر و الحاد با همه نیروهای دنیوی خود، به جنگ فرهنگ عاشورا آمدند و با آن همه اسباب دنیوی خود، تنها مقهور یک چیز شدند: روح حماسه جاوید کربلا.

از این روست که کربلا قیامی برای همه دوران و همه تاریخ است. پیام عدالت طلبی، حق گویی و آزادیخواهی کربلا عرصه تاریخ را در نوردیده و هم اینک در جای جای این کره خاکی شاهد برافراشته شدن پرچم عدالت خواهی و ظلم ستیزی هستیم. این نیست مگر جهانگیر شدن پیام حماسه مظلومانه حسین (علیه السلام)

آری حسین (علیه السلام) با قیام خود راهی را پیش روی بشریت نهاد که تا ابد ضامن سربلندی انسان خواهد بود: آزادگی، حق طلبی و عدالتخواهی. نهضت عاشورا پایان کار نبود بلکه در واقع آغاز راهی بود به وسعت تاریخ؛ ابلاغ پیامی بود برای همگان در همه اعصار و دوران و در همه نقاط این کره خاکی.

حضرت قیام کرد تا اسلامِ ساخته و پرداخته امویان را به مردم معرفی کرده و بدعت های آنان را برای مردم نمایان سازد و مردم با این کشتی نجات بخش، به سوی سنت واقعی و سیره و روش پیامبر(صلی الله علیه و آله) حرکت کنند، نه برای آنکه بدعتی نو دوباره ایجاد شود و شریعت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) منسوخ شده و به بوته فراموشی سپرده شود حضرت قیام کرد تا دین زنده بماند و با عمل به احکام الهی، بساط گناه و منکرات از جامعه برچیده شده و روحیه تقوا و دین محوری در بین امت اسلامی زنده شود. او قیام کرد تا مردم از نافرمانی خدا بیشتر بترسند و از آثار گناه که در دنیا و آخرت دامنگیر گنهکاران می شود، برحذر باشند.

تاثیر پذیری انقلاب از محرم

انقلاب اسلامی ایران برآمده از دین است و در بسیاری از مقاطع نیز این محرم و عزاداری برای امام حسینعلیه السلام بوده است که به حرکت مردمی شور دیگری داده است. محرم به مردم می آموخت که حتی با تعداد اندک نیز نباید اجازه داد تا حق و حقیقت پایمال شود و طاغوت حرف خود را بر کرسی بنشاند.

محرم به ما فرهنگ شهادت را ودیعه داد و همین شهادت طلبی بود که رژیم پهلوی را سرنگون ساخت. ملت ایران در تمامی تحرکات سیاسی و فرهنگی خود به نحوی تحت تاثیر پیام عاشورا است و این طبیعی‌ترین بستر تحولات انقلابی در ایران اسلامی به شمار می آید. قیام حضرت ماهیتی ضد ظلم و استکبار ‌ستیز داشت و بر همین دلیل، شیعه و شیعیان نیز در گذر زمان همواره در برابر ظالمان قرار داشته و حکومت های جور را بر نتابیده اند. در واقع می ‌توان گفت تحولات، تظاهرات و درگیری‌های ماه محرم بود که سرنوشت شاه، رژیم سلطنتی و انقلاب را مشخص نمود.‌

نگاهی به درس های مکتب عاشورا رویش معرفت و بصیرت از خاک نینوا

محرم بانگ رسای همه انسان هاست و ذات عاشورا نماز و عدالت است نه فقط عزاداری و مصیبت. و اگر ما واقعه عظیم عاشورا را با همه ابعاد وجودی آن بشناسیم، تنها به چند خط ذکر و مداحی بسنده نمی کنیم بلکه برای اصل عاشورای حسینی به سوگ می نشینیم در این صورت است گوش دلمان باز می شود

بی تردید پشت همه مرثیه ها باید تحولی عظیم نهفته باشد و عاشورا و تاسوعای بدون درس عزت و مردانگی غیرت و آزادگی و بصیرت و ولایتمداری چه سود؟

 پیام عاشورا پاسخ نه گفتن به خواسته‌های قدرت‌های استکباری است

جمع‌آوری ثروت و ذخیره‌ کردن آن لذت‌طلبی و تن‌پروری عیاشی و شهرت‌طلبی، جاه‌طلبی و اشرافی‌گری را از جمله عواطف حیوانی انسان است. پیامبر عظیم‌الشأن اسلام 23 سال پس از بعثت تا رحلت را با استفاده از وحی و عقل توانست عواطف عالی انسانی را در میان امت اسلامی تقویت کند. به گونه‌ای که هر جا امت اسلامی پیامبر را نگاه می‌کردیم عواطف عالی انسانی در میان امت اسلام نمود داد.

پس از رحلت پیامبر امت اسلامی از عواطف عالی انسانی فاصله گرفت و به عواطف حیوانی نزدیک شد که این امر در دوران زعامت حضرت علی علیه السلام سبب بروز سه جنگ داخلی در این دوران شد. بروز سه جنگ داخلی در دوران حکومت حضرت علی را تبلوری از عواطف حیوانی قدرت‌طلبی، جاه‌طلبی و جهل امت اسلامی در آن دوران است. پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و در دوران حکومت حضرت علی علیه السلام جنگ نخجوان شکل گرفت که این جنگ مصداقی از جهل امت اسلامی در آن دوران بود. همچنین جنگ صفین نشانه‌ایی از ظلم و نفاق امت اسلامی و جنگ جمل نیز مصداق اشرافی‌گری‌ها، زر‌اندوزی‌ها و عشق به ثروت بود

قیام امام حسین علیه السلام و روز عاشورا برای امروز دارای پیام مهم و اساسی است.

 1. حس دین و قرآن با فداکاری و گذشتن از همه آنچه که انسان به آن علاقه دارد.

2. در مقابل فشارها و خواسته‌های ظالمانه استکبار باید مقاومت کرد. دست ذلت و دوستی ندادن به دشمن و نیز ترس از مقابله با دشمن را از دیگر پیام‌‌های قیام امام حسین علیه السلام است. یکی از پیام‌های روز عاشورا نبرد حق و باطل همه افراد امت اسلامی است. به گونه‌ای که زن و مرد، پیر و جوان، وزیر و امام، همه در یک صف و در مقابل استکبار ایستادند و در این راه هیچ کس استثناء نیست.

پیام قیام با شکوه سیدالشهداء علیه السلام منحصر به آن زمان نیست. بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است, هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود. بدعتها زنده, و سنتها نابود شود, هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند در هر جـامعه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بوده و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حسینی است امام سال‌ها قبل از قیام عاشورا یکى از مسائلى که سخت بر آن پافشارى نمود افشاگرى علیه چهره فاسد و نقاب‌دار معاویه و همین طور بیان رسوائى‏ها و مفاسد یزید ملعون بود. امام حسن هم توطئه‏اى شوم معاویه، باعث شهادتش شد.

سیاست به سبک عاشورا عاشورا گرچه در ظاهر خود، احساسی‌ترین اتفاقی است که دل را درگیر مظلومیت خویش می‌کند و به عزای خویش، شوری در دل برمی انگیزد که تا همیشه تاریخ خاموش نمی‌شود. اما واقعیت آن است که در بطن این واقعه و در اوج شور احساسی و عاطفی کربلا، سیاسی‌ترین اتفاق عالم، با همه مختصات یک قیام اسلامی، رقم می‌خورد. اتفاقی که یک سوی آن، پلیدی سیاست، با همه دنیازدگی دیانت یزید، تمام قد ایستاده و خودنمایی می‌کند. و یک سو پاکی سیاست، سیاست انقلابی برخاسته از معصومیت دیانت حسین بن علی علیه السلام ، به مقابله برخاسته تا در میانه کارزار نبردی خونین، برای همه آنانی که قرار است دل به سیاست اسلامی بسپارند، الی الابد، پندها و پیام‌هایی را مخابره کند.

برای اهل سیاست، چه آنان که قرار است در پست و منصبی باشند، چه توده مردم که به هر روی نمی‌توانند جدای از سیاست و حواشی آن باشند، عاشورا خزانه پیام‌هایی است که راه درست بودن را پیش پایشان می‌گذارد                                             .

نپذیرفتن ولایت طاغوت برای یک مسلمان حقیقی، ذلتی بالاتر از این نیست که دل به حکومت طاغوت بسپارد و در برابر ظلم حاکم جور، در سستی و رخوت و ذلت، تن به سکوت سپارد.

این دل نسپردن به حکومت طاغوت، فراتر از آن است که فقط در قلمرو جغرافیای ذهنی و اعتقادی باشد؛ یعنی صرف قبول نداشتن قلبی، کفایت نمی‌کند، بلکه لازم است که با آماده شدن حتی اندک تجهیزات و نفرات، قیام عملی علیه حاکم جور صورت پذیرد سرسپردن به حکومت طاغوت، کم کم انسان را از راه اسلام دور می‌کند چه آنکه حاکم طاغوت توجهی به اجرای احکام اسلامی در جامعه نداشته و چه بسا به مخالفت با اجرای آن هم برخیزد.

 خدامحوری در سایه امر به معروف پیامهای تربیتی نهضت حسینی (علیه السلام)

نهضت امام حسین علیه السلام قضیه‌ای شخصی نیست و هیچ گاه در محدودة زمان و مکان خاصی محصور نمانده است. بلکه همانند سایر اولیای بزرگ الهی، جریانی تاریخی است که سنت الهی محسوب می‌شود.                                ..                                                                                                     کلام خود آن حضرت به صراحت بیانگر فراگیر بودن پیام نهضت عاشورا است. آنجا که می‌ فرماید: مثلی لا یبایع مثله؛ کسی که مانند من فکر می‌کند با کسی که مانند یزید فکر می‌کند، بیعت نمی‌کند این سخن حضرت نشان می‌دهد که نهضت عاشورا، یک سنت الهی بوده است نه جریان شخصی؛ چراکه آن حضرت سخن از مثل خود و مثل یزید دارد نه از شخص خود و شخص یزید

راز نهضت خود را ادامة راه رسول اکرم و امیرالمؤمنین علی علیهم السلام بیان داشتند: من تنها به انگیزة اصلاح در امت جدّم بپا خاستم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم علی ع رفتار نمایم

دو فریضه‌ای که قرآن، هلاکت و انقراض اقوام پیشین را به سبب فراموش کردن آن معرفی کرده است فَلَوْلَا کَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُو بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَیْنَا مِنْهُمْ پس چرا در امم گذشته مردمی با عقل و ایمان وجود نداشت که (خلق را) از فساد و اعمال زشت نهی کنند مگر عده قلیلی که نجاتشان دادیم، و ستمکاران از پی تعیّش به نعمتهای دنیوی رفتند و مردمی فاسق بدکار بودند. (هود116)

همچنین دربارة آن گروه از بنی اسرائیل که مورد لعن پیامبرانی چون حضرت داوود و عیسی علیه السلام قرار گرفتند، می‌فرماید: کانوا لا یَتَناهَوْنَ عنْ منکَرٍ فَعَلوه لَبِئْسَ ما کانوا یَفْعَلون؛ آنان از اعمال زشتی که انجام می‌دادند یکدیگر را نهی نمی‌کردند، چه بد کاری انجام می‌دادند (مائده79) در آیه‌ای دیگر خداوند اجرای این اصل را به صورت گسترده از ویژگی‌های امت اسلامی به عنوان امت برتر دانسته، می‌فرماید: کنتُم خَیرَ أمَةٍ اُخْرِجَت للنّاس تأمُرونَ بالمَعروفِ و تَنْهَوْنَ عنِ المُنْکَر و تُؤمِنونَ بالله؛ شما بهترین امتی بودید که برای مردم پدید آمدید. چه اینکه امر به معروف می‌کنید و نهی از منکر و به خدا ایمان دارید (آل‌عمران110) مطابق آیة شریفة فوق، دعوت به خدا محوری، پرستش خدا و اطاعت از او که در سرلوحة برنامة انبیای الهی.  

قدرت نرم قیام حسینی در تأثیرگذاری بر پیشبرد اهداف سیاست علوی؛

اصولاً هدف قیام عاشورا بر اساس شعار محوری حضرت سیدالشهدا علیه السلام تبیین میشود؛ من برای اصلاح امت جدم و اقامه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ام. این قیام به حوزه جنگ نرم و مباحث فرهنگی مرتبط است. به جرأت میتوان گفت شخصیت وجودی امام حسین علیه السلام برجسته ترین مؤلفه قدرت نرم در قیام حسینی است. این همه وقایع کوچک و بزرگ که در تاریخ اتفاق افتاده است، هیچ یک قابل مقایسه با حادثه عاشورا نیست.

بعد از گذشت چهارده قرن از این قیام عظیم، هر ساله بر میزان شور و حرارت مسلمانان و حتی تمام آزادیخواهان جهان نسبت به این واقعه، به جهت زنده نگه داشتن محرم افزوده میشود. در واقع حرکت سیدالشهدا علیه السلام برای اقامه اصل دین بوده که در امتداد ولایت علی علیه السلام تفسیر میشود. لیکن با تأسی به فرهنگ غنی عاشوراست که میتوان سیاستهای نهضت علوی را در حوزه های گوناگون فردی، اجتماعی و سیاسی، تعریف و عملی نمود.

  روند جریان فکری تشیع حقیقی پس از قیام عاشورا ؟ اصولاً اگر قیام عاشورا اتفاق نمی افتاد، در عمل هیچ چیزی از خط فکری مکتب تشیع باقی نمی ماند. قیام حسینی و خون شهدای کربلا تاریخ ساز است. بسیاری از وقایع، جریان ها و نهضت های مقاومت شیعی با پیروی از فرهنگ عاشورا در طول تاریخ، چه در زمان حیات مبارک امامان بزرگوار و چه در طول تاریخ پر فراز و نشیب از غیبت کبرای امام عصر ارواحنا فداه تا کنون، به وجود آمده است. و منجر به تربیت شخصیت های بزرگ علمی و اجتماعی در سراسر تاریخ پر افتخار تشیع شده که هر کدام منشأ اثرگذاری های عمیق در دوره خود و بعد از آن شده اند. بدین ترتیب می توان گفت حیات سیاسی و اجتماعی مکتب فکری تشیع با محوریت قیام امام حسین علیه السلام تدوین و تکمیل شده است.

اسلام اموی و نبوی  نهضت عاشورای امام حسینعلیه السلام و تأثیر آن در بیداری مسلمانان جای انکار نیست. تا جایی که می توان عاشورا را نقطه عطف بزرگی در تاریخ جهان اسلام خواند. این تأثیر از آن جا آغاز شد که پس از حادثه عاشورا مسلمانان توانستند بفهمند که دو نوع اسلام مطرح است اول اسلام بنی امیه که فقط به درد زورگویان و زورمداران می خورد و دوم اسلام نبوی که پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) آورده بود.

این مسئله تا قبل از واقعه عاشورا بر مردم روشن نشده بود و اکثر مسلمانان بین این دو تفکیکی قائل نبودند مگر تعداد انگشت شماری که صدای آنها هم به گوش مردم نمی رسید. اما پس از عاشورا، به ویژه در پی سخنرانی های حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) و امام سجادعلیه السلام و دیگر پیام آوران شهادت امام حسینعلیه السلام، این تفکیک روز به روز تشخص یافت تا اینکه در زمان امام صادقعلیه السلام به صورت مدون درآمد و به تاریخ سپرده شد. این تأثیر عقیدتی، علمی و فرهنگی گسترده ای بود که شامل همه ملل در تمام دوران می شود و این بینش، تفکیکی نسبت به دو اسلام اموی و نبوی به وجود آورد که تا امروز، هنوز هم به بیدارگری خود ادامه می دهد تا مسلمانان هیچ ستمی را در ساحت و سایه اسلام به رسمیت نشناسند.

نفی اسلام آمریکایی امام خمینی(ره) با الگوپذیری از درس‌های عاشورای حسینی پرده از چهره اسلام آمریکایی برداشتند و به افشاگری علیه افرادی پرداختند که در پوشش مسلمانی به دنبال سازش با استکبار جهانی هستند. چرا که در مکتب عاشورا، اسلامی که تحت تأثیر و سرسپرده استکبار جهانی باشد اسلام نیست امروز هم یک تکلیف است که این عزاداری‌ها را با تمام وجود حفظ کنیم، چرا که حفظ قیام عاشورا و گسترش پیام انسان‌ساز آن برای جویندگان راه‌حق و حقیقت بسیار مهم و حیاتی است.

دلایل قیام عاشورا چه بود و هجرت تاریخ‌ساز امام حسین علیه السلام و یارانش از مدینه و نیمه‌کاره‌ رها کردن ایام حج ابراهیمی توسط آن امام بزرگوار. و حرکتشان به سمت کوفه و سخنان امام از زمان حرکت تا لحظه شهادت همگی سرشار از پند و حکمت و معرفت و ایجاد بصیرت در بین مردم است و باید این مسایل توسط وعاظ و حتی مداحان بیان شود

تاثیر نهضت عاشورا بر بیداری اسلامی

در طول تاریخ افرادی بوده اند که برای مبارزه با بی عدالتی جانفشانی کرده و گاه حتی موفق هم بوده اند اما فقط نام و نشانی از آنان در تاریخ باقی مانده و به مرور زمان خاطره رشادت های آنان از اذهان مردم پاک شده است. ولی به راستی چه اتفاقی می تواند سبب شود تا قیام عاشورای امام حسین(علیه السلام) پس از این همه سال زنده و جاوید بماند و بهترین و مناسب ترین الگوی عملی و اخلاقی دیگرقیام ها در طول تاریخ تا به امروز علیه ظلم و ستم و بیدادگری باشد؟

ما برای اینکه چنین درختی را خواستند قطع کنند و بریدند، اشک می ریزیم و ناله می کنیم.. در جریان سیدالشهدا، در حقیقت انسان برای مظلومیّت عدل و عقل اشک می ریزد. با این حال باید اذعان کرد بیداری اسلامی که در مقاطع زمانی اغلب کشورهای اسلامی را در برگرفت، نشأت یافته از انقلاب اسلامی ایران است که سرچشمه حقیقی خود را از نهضت عاشورای امام حسین علیه السلام اخذ کرده است

این اعتقاد اگرچه در بدو آغاز تظاهرات های مردمی منطقه دور از ذهن بسیاری از دولتمردان آن بود اما بسیاری از کارشناسان سیاسی و افرادی اعم از نخست وزیر رژیم صهیونیستی به این مساله اشاره و اعتراف کردند که احتمال وقوع انقلاب اسلامی و مردمی، مشابه انقلاب ایران محتمل است. بستر تحرکات اسلام گرایانه در روز عاشورا و توسط امام حسین علیه السلام پایه ریزی شده است

پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تظاهرات های مردمی نشان دهنده این بود که مردم چقدر به اعتقاداتشان پایبندند مخصوصا نهضت امام حسین علیه السلام نه تنها در ایران بلکه در کشورهای شیعی و مسلمانی که به ائمه معصومین اقتدا می کنند به عنوان الگو پیش روی مردم قرار دارد و به همین علت حزب الله لبنان و گروه های جهادی دیگر شکل گرفته است. فداکاری و از خودگذشتگی که امام حسین و یاران وفادارایشان داشتند الگوی خوبی بود و این که همه موجودی خود را به صحنه نبرد بردند. و تا از ارزش های اسلامی و الهی که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) مبنای آن را در جامعه گذاشته بودند محافظت کنند که مهم ترین آن امر به معروف و نهی از منکر بود، باید مورد احترام و اقتدا قرار گیرد.

با تحولات خاورمیانه در جوامع شیعه و چه اهل تسنن، ایثار و فدارکاری و از خود گذشتگی که نشأت گرفته از نهضت عاشورا بود و آن را الگو قرار دادند. و با نثار جانشان به دنبال کوتاه کردن دست استکبار و ظلم و جور حاکمان در کشورشان بودند

الگو گرفتن از نهضت عاشورا را برای جاری کردن خواست خدا و آیین اسلام در جوامع مختص مسلمانان نمی داند. انقلاب امام حسین علیه السلام و یاران وفادار ایشان پیامی فراگیر و بسیار شفاف و روشن برای همه ملت های مسلمان و همچنین ملت های آزادیخواه و تحت ستم جهان داشت.

الگوپذیری قیام عاشورای حسینی فقط به کشورهای اسلامی اختصاص ندارد بسیاری از ملت های آزادیخواه و غیر مسلمان جهان نیز از قیام حسینی الگو گرفته اند.

بیداری اسلامی و نهضت جهانی مهدوی ؛ در سال 1984 میلادی یک کنفرانس علمی در دانشگاه تل آویو، مرکز رژیم اشغالگر قدس برگزار شد. در این کنفرانس علمی و تا حدودی هم محرمانه، تعداد 300 نفر از برجسته ترین فلاسفه، جامعه شناسان و اسلام شناسان معارض با خط فکری اسلام علی الخصوص شیعه گرد هم آمدند تا به یک معرفت واحدی از شیعه شناسی برسند. تعداد قابل توجهی مقاله و پژوهش های گوناگون تهیه و ارائه شد. در نهایت، جمع بندی کنفرانس این شد که تفکر شیعه با دو نگرش سرخ حسینی و سبز مهدوی طی مسیر میکند. این مکتب با نگرش سرخ عاشورایی، خوراک محرک خود را فراهم و با نگرش سبز مهدوی، افق و نقشه راه خود را تدوین میکند.

 به تعبیر «برنارد لویس» در میان شیعیان این اعتقاد عمیق وجود دارد که تاریخ، مسیر اشتباهی در پیش گرفته و هدف شیعیان، بازگرداندن تاریخ به مسیر صحیح است. این دقیقاً همان چیزی است که امام خمینی (ره) فرمودند: این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته. این خون سیدالشهدا علیه السلام است که خون ملت های مسلمان را به جوش می آورد

ملت های مسلمان بخصوص در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا که به اشتباه، آن را خاور میانه می نامند، با الگوپذیری از انقلاب اسلامی ایران، موج اسلام خواهی و بیداری اسلامی را به وجود آورده بودند.

  چرا امام حسین (علیه السلام) برای مقابله با بنی امیه، راه مبارزه و جهاد را با توجه به اینکه جوّ قالب آن زمان از نظر حاکمیت، نفرات، تجهیزات و ابزار تبلیغ در دست امویان بود، انتخاب فرمودند؟

بخش مهمی از دکترین عاشورایی هیهات من الذله مطرح می شود. اگر نگاهی گذرا به تاریخ زندگانی و دوران امامت حضرت سیدالشهدا علیه السلام داشته باشیم می بینیم که بعد از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ، دوران امامت امام حسین علیه السلام به دو بخش، زمان خلافت معاویه و بخش دوم دوران خلافت یزید، تقسیم می شود

در دوره اول امام حسین علیه السلام به نوعی همان سیاست امام حسن علیه السلام را در برخورد با معاویه پیش گرفت اما در زمان حکومت یزید، دستگاه بنی امیه با فضاسازی های مسموم سیاسی، اجتماعی و نیز با بدعت های نابجایی که در دین وارد کردند، راهی جز تقابل علنی و جهاد برای امام حسین علیه السلام باقی نگذاشتند                   

لیکن بایستی به این نکته بسیار ظریف دقت داشت که قیام امام حسین علیه السلام علیه دستگاه باطل بنی امیه بر اساس منطق، عقل و با شناخت کامل از مقتضیات زمان و به دور از فضای غیر واقع بینانه بوده است. این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است این جمله معروف از حضرت امام خمینی(ره) است که نشان از اهمیت قیام امام حسین علیه السلام و پیام‌های سیاسی آن برای تاریخ اسلام دارد. نهضت عاشورا جلوه بارزی از آزادگی در مورد امام حسین علیه السلام و یاران با وفایشان است و اگر هدف حفظ و بقای اسلام و نشان آزادگی و ایثار نبود قطعاً امام حسین علیه السلام تن به این بیعت نمی‌داد و حادثه عاشورا رخ نمی‌داد در واقع این موضوع بارزترین بخش پیام سیاسی قیام امام حسین علیه السلام در روز عاشورا است

ایثار یکی از پیام‌های اخلاقی عاشورا است و امام حسین علیه السلام و یارانش با فداکاری و از خودگذشتگی در واقع توانستند به حفظ و تداوم اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله) بکوشند و ترجمان ایثار و شهادت در طول تاریخ اسلام باشند.

الگوپذیری از پیام عاشورا یکی از مهمترین پیام‌های قیام امام حسین علیه السلام در روز عاشورا آگاهی‌بخشی و ایجاد انگیزه در امت اسلامی در برابر سلطه‌گران بود. حال اگر همین پیام مهم قیام حسینی را برابر معیارهای امروزی تعبیر کنیم می‌بینیم که در وهله اول انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز شکل‌گیری آن به رهبری امام خمینی‌(ره) تاکنون به نوعی متاثر از پیام عاشورا بوه است

درست است که امام حسین علیه السلام و یارانش همگی شهید شدند اما شکست نخوردن بلکه شکست واقعی را طرف مقابل خورد. حال اگر همین پیام را در ابعاد امروزی تعبیر کنیم باید گفت که پایداری در برابر استکبار جهانی و نپذیرفتن هر نوع ظلم و زوری قطعاً به پیروزی خواهد انجامید. مکتب عاشورا این را به وجود آورد که شیعه در دفاع از اسلام همیشه پیشرو بوده و هیچگاه شیعیان اهل انزواطلبی و گوشه‌نشینی نبوده‌اند و بدون شک انقلاب اسلامی نیز این ره توشه گران‌سنگ را با خود به همراه داشته. و رمز موفقیت کشورمان در عبور از بسیاری از پیچ‌های سرنوشت‌ساز تاریخی همین ایستادگی و مقاومتی است که از مکتب قیام حسینی گرفته است.

«ولایت» از محوری‌ترین اصول اسلامی و آموزهای عاشوراست یعنی گردن نهادن به رهبری یکی از اولیاء خدا یا کسانی که در این اسلام و مذهب تشیع برای آنان «ولایت» قائل شده‌ایم و به عنوان ولی‌فقیه معرفی شده‌اند. در واقع می‌توان گفت که عاشورای حسینی تجسم و تبلور مفاهیم و ارزشهاست و موضوعات مهمی همچون صبوری، جوانمردی، از خودگذشتگی و ایثار، شجاعت و بریدن از تعلقات دنیوی و گوش به فرمان ولی‌فقیه زمان خود بودن همه و همه نمونه‌های بارزی از پیام اخلاقی مکتب عاشورای حسینی است. شجاعت عاشورائیان ریشه در اعتقادشان داشت و از مرگ هیچ‌گونه ترس و واهمه‌ای نداشتند، از همین رو عاشورا الهام‌بخش شجاعت به مبارزان بوده است

عاشورا در زمانه ما  برگزاری انبوه مراسم عاشورا در جهان، پدیده جدیدی نیست شاید از عمر آن (به صورت برگزاری با شکوه) دستکم هزار سال می‌گذرد در همه این دوران هیچ گاه درباره پدیده و عجیب بودن آن تردید نشده است

عاشورا با این وجود همواره معارضانی هم داشته حکومت‌های جبار و جریانات منحرف از اسلام همواره با عناوین مختلف در نقطه مقابل آن قرار داشته‌اند                       

 در روزگار ما و بخصوص از زمانی که نقش عاشورا در مقاومت ضد استکباری آن، عینیت گسترده اجتماعی پیدا کرد دشمنان شناخته شده اسلام به طور گسترده‌تر به میدان آمدند و تلاش کردند تا آن را خنثی نمایند  سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی غرب به همراه دنباله‌های منطقه‌ای آن (به خصوص رژیم سعودی) تلاش کردند تا نشان دهند، عاشورا نه تنها قدرت‌ساز نیست بلکه برای طرفداران آن هزینه‌های سنگینی به همراه آورده و امنیت آنان را مخدوش می‌گرداند.            

عاشورا در طول تاریخ 15 قرن اخیر منشأ تحولات بزرگ بوده

تردیدی نیست که در طول قرون آینده هم مهمترین دغدغه بشر باقی خواهد ماند دشمنی که امروزه با عاشورا و نگهبانان آن به اسم مبارزه با بدعت صورت می‌گیرد از همین جا نشأت می‌گیرد. چرا در سوریه به حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) به عنوان بزرگ میراث‌دار کربلا حمله می‌شود؟ چرا در این کشور به قبر جناب حجربن عدی که اگر در محرم 61 زنده بود یکی از شهدای حتمی کربلا بود، حمله می‌شود؟ چرا در اردن به قبر حضرت جعفر طیار حمله می‌شود که اگر زنده مانده بود یکی از سرداران شهید کربلا بود؟

این‌ها همه برای این است که هر کدام از این بقاع به یاد می‌آورند که خط اصیل اسلام در طول تاریخ وجود داشته و هم‌اکنون هم وجود دارد هر یک از این بقاع انسان‌ها را به عاشورا پیوند می‌زنند و هر عاشورایی انسان را به امام حسین علیه السلام گره می‌زند

 ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین علیه السلام و یارانش را ناتوان شمردند                              .
در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند
امام صادق
علیه السلام در این باره می فرماید بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین علیه السلام کشته شد و به سپاهیان [بنی امیه] آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تا کنون ادامه دارد که ریشه آن خاندان ابوسفیان است.

عاشورا و عصر امروز به راستی چرا پس از 14 قرن، همچنان محرم با یاد حسین بن علی علیه السلام گره خورده و هنوز عاشورا از صفحه تاریخ کنار نرفته است؟ چرا هر ساله در سالروز قیام حسینی، مسلمانان گرد هم می‌آیند و در عزای حسین بن علی علیه السلام و یارانش مغموم می‌شوند؟ و چرا این واقعه تاریخی همچون صدها و هزاران رویداد تاریخی دیگر، به دست فراموشی سپرده نشده است؟ اینها همه سؤالهایی است که در سر آغاز تأمل در قیام عاشورا به ذهن خطور می‌کند ما در این مجال در جستجوی یافتن حقیقت جاودانگی قیام عاشوراییم و اینکه آیا پس از گذشت 14 قرن و پای نهادن در عصر کنونی، باز هم بشریت نیازمند عاشوراست تا یاد آن را حفظ کند و یا اینکه واقعه عاشورا، واقعه‌ای محدود به برهه‌ای خاص از دوران زندگی انسانهاست و بازنگری عاشورا و تجدید یاد و خاطره آن، صرفا امری عاطفی و غیر معقول است؟

حسین بن علی علیه السلام از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛ بلکه از شهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع داشت و بارها، از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم و علی علیهماالسلام از شهادت خویش با خبر گشته بود و این نکته‌ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد، با او در میان می‌گذاشتند اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود، اصرار می‌ورزید. آیا انگیزه جاه و مقام برای قیامی که از نقطه آغاز، سرانجام آن یعنی کشته شدن در راه حق مشخص است، قابل تصور است؟ از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین علیه السلام و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می‌خورد. از سبقت گرفتن اصحاب برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل 6 ماهه اش در راه حق و تا آخرین لحظات حیات. امام حسین علیه السلام که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق، جانانه واگذار نموده است.

بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می‌داند و زیر لب زمزمه می‌کند: إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ حال اگر این انگیزه عمیق الهی را که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، در کنار این آیه شریفه قرآن کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ  وَ یبقَی وَجهُ رَبِّکَ ذُوالجَلالِ و الاِکرَامِ قرار دهیم که در آن خداوند جاودانگی هر آنچه را که به او پیوند زده شود و یا به عبارت دیگر، در تمام ابعاد، الهی شود را تضمین می‌کند، به روشنی مشخص می‌گردد که حتی فرض کم رنگ شدن حماسه حسینی هم وجود ندارد،

چرا که لحظه به لحظه آن با حی لا یموت، پیوند خورده است؛ هم او که همه غیر از او فنا پذیرند. انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده که اهداف عاشورا و قیام ابا عبدالله، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد

پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از 14 قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است. دامنه وسیع اثرات اجتماعی و فردی این قیام الهی که نه تنها پیروان سید الشهدا را تحت تاثیر قرار داده، بلکه سبب بیداری و تأثیر پذیری احرار و آزادگان جهان نیز گردیده است

ریشه‌های این فرهنگ و پیام جاودانه را در دل تاریخ مستحکم نموده است و تا زمانی که این اثرات عمیق و وسیع، در گستره تاریخ باقی و پابرجاست، نام و یاد حماسه سازان کربلا نیز پایدار خواهد بود فراموشی این واقعه عظیم، هرگز متصور نیست.  حال باید ببینیم که آیا امروزه نیز ما نیازمند بازنگری و مرور این قیام خونین هستیم و یا در خم و پیچهای دنیای صنعتی مدرن، عاشورا پاسخگوی نیاز بشر قرن 20 نمی‌باشد. و اگر این نیاز هنوز پا بر جاست، تأثیر نگرش صحیح به عاشورا در عصری متفاوت با آن چیست؟

قیام حسینی تنها در یک پیکار و ستیز میان اقلیت حق و اکثریت باطل، خلاصه نمی‌شود. بلکه خود چشمه جوشان معرفتی و شناختی است و دارای یک پیام جاودانه الهی و انسانی و به وجود آورنده یک معیار ابدی است که در تمامی اعصار عمل نمودن به آن، سبب کوتاه شدن دست مستکبران و ظالمان از دامان اسلام و انسانیت انسان می‌گردد. و لذا بارها و بارها شنیده‌ایم که اسلام بقای خویش را مرهون مجاهدتهای سید الشهداست و این همان مفهوم حدیث نبوی است که حسین منی و انا من حسین. 

امروز دشمنان هجوم همه جانبه خویش را به اسلام ادامه می‌دهند و تنها راه مبارزه با اسلام را تغییر اصول و مبانی اسلامی می‌دانند و از سوی دیگر هوا و هوس آدمی، همواره انسان را در بند خود اسیر می‌نماید. پس امروز نیز ما به ماهیت پیام و قیام سید الشهدا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه را که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به عالمیان عرضه نمود را درک نماییم و آنرا حفظ کنیم و باورهای خویش را از هر گونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظام جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهانشمول اسلام را فراهم آوریم و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) هموار کنیم.

در حقیقت، قیام حسینی در عصر حاضر و در فضای غبار آلود تبلیغاتی موجود، هر چه بیشتر مرز حق و باطل را تبیین می‌نماید و دوباره فطرت مدفون شده بشر را که در زندگی مادی غوطه‌ور است بیدار می‌کند پس نه تنها نیاز بشر در عصر حاضر به قیام عاشورا از بین نرفته است، بلکه فزونی یافته است. پس باید همواره نیاز زمان و احتیاجات زندگی بشر در هر عصری را شناخت و با مراجعه به متن دین، آنرا برطرف نمود و لذاست که باید در فهم گفتار و رفتار امام کوشید. چرا که بر طبق حدیث شریف ثقلین، امام همسان قرآن است. اگر هر آیه از قرآن، بطون فراوان و عمق بسیار دارد که انسان به میزان تأمل و تعمق در آن (البته از راه صحیح آن) از آن بهره می‌گیرد، عملکرد امام نیز همسان قرآن، به گونه ایست که آدمی قادر است با تأمل و دقت بیشتر، معانی تازه‌ای را از آن دریابد.

واقعه عاشورا هم از این مورد مستثنی نیست و فرهنگ عاشورا، امروز هم پایه و اساس فرهنگ تشیع است؛ و امروز نیز بازنگری در آن می‌تواند پیام آور معرفتهای تازه باشد.

1. تأثیرات اجتماعی قیام حسین بن علی علیه السلام و اصحابش منشأ برکات فراوان اجتماعی چه در عصر خود و چه در دورانهای بعد شد. که از جمله این تأثیرات، به موارد زیر می‌توان اشاره نمود:

الف) رفع جهالت و ضلالت مردم همان طور که در عبارات مختلف و در زیارات گوناگون آن حضرت آمده است (از جمله در زیارت اربعین)، شاخص‌ترین پیام اجتماعی و پیامد قیام سید الشهدا، نجات مردم از جهالت و گمراهی است. آن حضرت با قیام آگاهانه خود مرز میان حق و باطل را که به وسیله مستکبران رفته رفته کم رنگ شده و از بین می‌رفت، هر چه بیشتر تبیین نمود و ملاک حق و حقیقت را آشکار کرد

جهل ستیزی عاشورا نه تنها باعث بیداری مسلمین شد، بلکه افراد اهل کتاب بسیاری را نیز روشنی بخشید تا جایی که برخی نمایندگان دول غیر اسلامی در دربار یزید و همچنین برخی از راهبان معتکف در دیرها را از خواب غفلت بیدار نمود و به سوی حقیقت رهنمون شد. و البته که اشعه های درخشان این موج بیداری، همچنان هم ادامه دارد و آزادگان جهان را رهبری می‌کند در عصر حاضر نیز این خط سرخ شهادت حسین بن علی علیه السلام و اصحابش، خود به تنهایی گواهی بر صدق مدعای اسلام و تأییدی بر حقانیت آن است.

ب) خیزش عمومی پس از وقوع عاشورا ، قیامهای متعدد مادی و یا دینی موجب خیزش مردم در برابر ظلم و ستم گردیده است اما اثرات تعداد زیادی از آنها یا تنها محدود به عصر خویش بوده است و یا فقط از عواطف و احساسات مردم، استفاده نموده‌اند که پس از مدتی فرونشسته است اما عاشورا بر پایه اصول انسانی و انگیزه الهی همگان را به قیام فرا می‌خواند

ج) حرکت و اقدام تنها برای خدا مهمترین تأثیر قیام کربلا چه در بعد اجتماعی و چه در بعد فردی، عمل نمودن تنها و تنها به خاطر خداست و تنها او را دیدن و از غیر او چشم پوشیدن. حسین علیه السلام در راه خدا همه هستی خویش را فدا نمود و حتی راه پیروزی را نیز شرط قیام خود نمی‌دانست. تا جایی که در شب عاشورا به تمام یاران و خاندان خود فرمود اینها تنها با من ستیزه دارند، شما تاریکی شب پیش گیرید و بروید و بدانید هر که از شما فردا در این وادی باشد، کشته خواهد شد.

2. تاثیرات فردی قیام حسینی، از اصلاح شرایط اجتماعی، اصلاح فرد فرد اجتماع را دنبال می‌کند، بلکه با به جای گذاردن تأثیرات عمیق فردی راه را برای اصلاح اجتماع فراهم می‌آورد.

الف) ترک نمودن گناه و عمل نمودن به اوامر الهی هر مسلمان، هر شیعه و هر آزاده، هنگامی که در کنار خوان پر برکت عاشورا می‌نشیند، و به اندازه ظرفیت خویش از آن بهره می‌گیرد، به میزان ظرفیت و تعمق او، تا مدتی این اثر در وجود او شعله‌ور است و او را نه تنها از ارتکاب معاصی و تخلف از امر الهی باز می‌دارد، بلکه تلخی گناه را احساس می‌کند و شیرینی اطاعت را در وجود خویش در می‌یابد صدق این مدعا، هنگامی به اثبات می‌رسد که طالب حقیقت، لختی، خویشتن را به این وادی بسپارد.

 ب) آزادگی و حریت پس از گذشت سالیان متمادی، هنوز نغمه حسین که بانگ بر می‌آورد: اگر دین ندارید، در دنیای خود آزاده باشید جهان و جهانیان را به سوی خویش دعوت می‌کند. هنوز هم پیام حسین علیه السلام ادامه دارد و امروز نیز هرگونه ذلت و خواری اطاعت از ظالم را از دامان خود و پیروانش دور می‌نماید.

آزادی از بند بندگی غیر حق و سر بر آستان حق ساییدن، یکی از پیامهای قیام حسینی است که امروز نیز محک و معیار شناخت اسلام اصیل و حفظ انسانیت انسان، در عصر حاضر می‌باشد و چنین است که دلدادگان حسین علیه السلام از هر کیش و مذهب و آیین، با اقتدای به او، خویشتن را از ذلت بندگی غیر خدا می‌رهانند.

ج) صبر و استقامت شیعیان و به طور کلی بازنگران واقعه عاشورا، چنان تأثیری از صبر و استقامت حسین ابن علی علیه السلام پذیرفته‌اند که در سخت‌ترین حوادث و ناگواریهای زندگی که عرصه بر آنان تنگ می‌شود و بردباریشان به انتها می‌رسد از امام و رهبر خویش یاد می‌کنند و بدین وسیله، خود را تسکین داده و تحمل سختیها را بر خویش آسان می‌نمایند. 

هم او که سه شبانه روز در صحرایی سوزان، در محاصره آب قرار گرفت او به سخت‌ترین صورت، در معرض تشنگی بود. هم او که در برابر چشمانش، طفل 6  ماهه‌اش را کشتند و فرزند جوان او را که مجمع خصائص انسانی و شبیه‌ترین مردم چه از لحاظ ظاهر و چه از نظر خصوصیات اخلاقی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود نه تنها کشتند.  

بلکه بدنش را نیز پاره پاره کردند؛ اما حسین علیه السلام در تمامی این وقایع فجیع، زبان به ناسپاسی نگشود و تنها ذکر حق، التیام زخمهای قلب شریفش بود.

عاشورا و عبرت ها عاشورا به ما می آموزد که در ماجرای دفاع از دین، بصیرت بیش از چیزهای دیگر برای انسان لازم است، بی بصیرتها، بدون اینکه بدانند فریب می خورند. عاشورا پیام ها و درسهایی دارد، عاشورا به ما درس می دهد که برای حفظ دین باید فداکاری کرد. درس می دهد که در راه قرآن باید از همه چیز گذشت و در میدان نبرد حق و باطل، همه افراد اعم از کوچک و بزرگ زن و مرد، پیر و جوان، امام و رعیت باهم در یک صف قرار گیرند.

چرا که جبهه دشمن با همه توانایی های ظاهری بسیار آسیب پذیر است، همچنانکه جبهه بنی امیه به وسیله کاروان اسیران عاشورا در کوفه، شام و مدینه آسیب دید و بالاخره هم نهضت عاشورا به فنای جبهه سفیانی منتهی شد. بصیرت و آگاهی یکی از جریانات مهم در بحث زمان شناسی می باشد.

امام حسینعلیه السلام در مسیر راه، در نامه ها و چند روزی که در محاصره بودند، بر بصیرت و آگاهی مردم تأکید می کردند و سعی می نمودند این مسئله را حتی به دشمنان خود هم تفهیم کنند. ضمن اینکه بصیرت و آگاهی هم در آیات قرآن کریم در سوره توبه آمده که اگر کسی از مشرکان برای تحقیق درباره اسلام آمد، شما به او امنیت و آگاهی دهید تا سخن خدا را بشنود. باید با مخالفان خود طبق آیات قرآن، رفتار کنیم و به آنها آگاهی دهیم باید بصیرت خود را افزایش دهیم. در شرایط فعلی مشکل ما نخبگان و خواص هستند که آنها هم باید بصیرت و آگاهی داشته باشند                               .امام حسینعلیه السلام نه به خاطر منافع شخصی، که برای ارزش های دینی و اسلامی قیام کردند. این مسئله باید برای همه سرمشق و الگو باشد، نباید به دنیا طلبی، تجملات و روزمرگی مبتلا شویم. چون در این صورت به اصول اساسی اسلام خدشه وارد می شود و متأسفانه در حادثه کربلا دیدیم که چگونه عده ای به خاطر دنیا در برابر امام حسین علیه السلام ایستادند و عده ای از روی ناآگاهی و جهالت در صف کفار قرار گرفتند.

حادثه کربلا، به ما یاد می دهد که اگر دین اسلام را تحریف نکرده بودند، اگر اهل بیت علیهم السلام را از قرآن جدا ننموده بودند و اگر احکام اسلام تغییر نیافته بود، و عده ای به جاهلیت برنگشته بودند، صحنه کربلا پیش نمی آمد. و لذا این تحریفات نشان می دهد، برای جلوگیری از تخریب باید، عوامل آن را شناسایی و با آنها برخورد نمود. باید فضای مناسبی برای تبادل آرا و اظهارنظرها به وجود آورد تا در لابه لای گفت و شنودها، حقیقت برای مردم نمایان شود و اگر در حادثه عاشورا آزادی و اندیشه بیان وجود داشت، امام و یاران باوفایش، می توانستند حقایق را برای مردم بازگو کنند

بنابراین اگر زمینه برای روشنگری و بصیرت فراهم شود، عوام فریبی در جامعه از بین می رود. برخی از دلایل وقوع حادثه کربلا، به تبلیغات منفی بنی امیه و عوام فریبی آنان و جو خفقانی که در جامعه وجود داشت، برمی گردد که حقیقت را برای مردم وارونه بازگو می کردند. و اگر به فردی مثل شمر اعتراض می شود که چطور او بعد از صحنه کربلا، نماز می خواند و دعا می کند و می گوید خدایا مرا ببخش، شمر در پاسخ می گوید، من به وظیفه عمل کردم و طبق آنچه حاکمان به من گفته بودند، رفتار نمودم. تحریف آیات قرآن به روشنی مشخص می گردد. بطور کلی ناآگاهی در جامعه و وارونه جلوه دادن حقایق، باعث سست شدن اعتقادات می شود،

درس های مهم عاشورا  عاشورا درس های زیادی از قبیل فداکاری و ایثار، شهادت و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و فداکاری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از امامت و ولایت، افشای چهره دشمنان اسلام، توجه به معنویات حتی در جبهه جنگ، نفی نژادپرستی، توبه، دعا، استغفار و تسلیم در برابر خدا و قیام برای خدا و بسیاری درس های نگفته دیگر به ما می دهد. که اگر همه آنها را در برنامه های زندگی خود بگنجانیم و سرلوحه امور روزمره مان قرار دهیم، دنیا گلستان می شود و دیگر هرگز شاهد این همه بی عدالتی در روی زمین نخواهیم بود.                           .
در فرهنگ اسلامی مسلمان نباید هرگز تن به ذلت و خواری بدهد چون ذلت و خواری با مسلمانی قابل جمع نیست. مسلمانی که ذلت را پذیرفته مسلمانی اش کامل نیست. بر این اساس دو نوع زندگی خواهیم داشت. زندگی عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیای خدا، و زندگی ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست.

و در این راستا هرگونه پندار و رفتاری که مسلمانان را ذلیل، ناکارآمد و ناتوان جلوه دهد از نظر امام حسین علیه السلام محکوم است. بر همین اساس قرآن کریم می فرماید: ای مؤمنان دشمن من و دشمن خود را به ولایت برنگیرید.

عزت در سخن و عمل امام حسین علیه السلام به نحو بارزی تجلی دارد. او مرگ با عزت را زندگی و زندگی با ذلت را عین مرگ می دانست. و از همین رو یکی از شعارهای امام حسین علیه السلام در روز عاشورا این بود که مرگ از پذیرش ننگ بهتر و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است

سخنان و رفتار امام حسین(علیه السلام)، برای همه شیعیان به ویژه کارگزاران نظام اسلامی این درس را با خود دارد که آنان باید تمامی هم و غم خود را مصروف این مهم کنند که امت اسلامی هم در عرصه ملی و بین المللی به عزت شهره آفاق شوند و هم در مسیر زندگی دنیوی و در مسیر زندگی اخروی به عزت نفس، اتصاف یابند.

حضرت ابى ‏عبداللَّه علیه السلام از آن روزى که از مدینه خارج شد و به طرف مکه آمد تا آن روزى که در کربلا، شربت گواراى شهادت را نوشید. شاید بشود گفت که انسان مى‏تواند در این حرکت چندماهه، بیش از صد عنوان و سرفصل به دست آورد. که هر کدام براى یک امت، براى یک تاریخ و یک کشور، براى تربیت خود و اداره جامعه و قرب به خدا، درس است. به خاطر این است که حسین‏ بن‏ علىعلیه السلام در دنیا مثل خورشیدى در میان مقدسین عالم، این‏گونه مى‏درخشد

 درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبت و عشق است. یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که پشت سر حسین زمان و فرزند ابى ‏عبداللَّه ‏الحسین علیه السلام انجام دادید. که یک بحث زنده و جاودانه و همیشگى است، مخصوص زمان معینى نیست

این درس است (که حضرت) چرا قیام کرد؟ به امام حسین علیه السلام مى‏گفتند که شما در مدینه و مکه، محترم هستید و در یمن، آن همه شیعه هست، یک گوشه بروید که با یزید هم کارى نداشته باشید، یزید هم با شما کارى نداشته باشد! امام حسین علیه السلام قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامى است، انجام بدهد.

این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است، خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهى از منکر است. من مى‏خواهم بدعت را از بین ببرم و سنت را احیا کنم، زیرا سنت را میرانده‏اند و بدعت را زنده کرده‏اند!  اگر دنبال من آمدید، راه راست با من است، یعنى مى‏خواهم همان تکلیف بزرگ را انجام بدهم که احیاى اسلام و احیاى سنت پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و نظام اسلامى است. امام و پیشوا و رئیس جامعه اسلامى نمى‏تواند کسى باشد که اهل فسق و فجور و خیانت و فساد و دورى از خدا و این‏ها است. باید کسى باشد که به کتاب خدا عمل کند، نه این‏که خودش در اتاق خلوت، فقط نماز بخواند، بلکه عمل به کتاب را در جامعه زنده کند، اخذ به قسط و عدل کند و حق را قانون جامعه قرار بدهد.

اگر کسى ببیند حاکمى در جامعه بر سر کار است که ظلم مى‏کند، حرام خدا را حلال مى‏شمارد، حلال خدا را حرام مى‏شمارد. حکم الهى را کنار مى‏زند (عمل نمى‏کند) و دیگران را به عمل وادار نمى‏کند. یعنى در میان مردم، با گناه، با دشمنى و با ظلم عمل مى‏کند و با زبان و عمل، علیه او اقدام نکند. خداى متعال در قیامت، این ساکتِ بى‏تفاوتِ بى‏عمل را هم به همان سرنوشتى دچار مى‏کند که آن ظالم را دچار کرده است، یعنى با او در یک صف و در یک جناح قرار مى‏گیرد.

من از همه مسلمانها شایسته‏ترم به این‏که این قیام و این اقدام را (انجام دهم)، چون من پسر پیغمبرم. اگر پیغمبر(صلی الله علیه و آله)، این تغییر، یعنى همین اقدام را بر تک‏تک مسلمانها واجب کرده. بدیهى است از دیگران واجب‏تر و مناسب‏تر است که اقدام کند، من به خاطر این است که اقدام کردم.

عبرتهاى عاشورا عاشورا غیر از درسها، عبرتهایى هم دارد بحث عبرتهاى عاشورا مخصوص زمانى است که اسلام حاکمیت داشته باشد حداقل این است که بگوییم عمده این بحث، مخصوص به این زمان است یعنى زمان ما و کشور ما که عبرت بگیریم. درس شجاعت، درس ایثار و امثال آن. کار به جایى برسد که جلوى چشم مردم، حرم پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را در کوچه و بازار بیاورند و به این‏ها تهمت خارجى بزنند! خارجى یعنى جزو خوارج، یعنى خروج‏کننده. در اسلام یک فرهنگى است که اگر کسى علیه امام عادل، خروج و قیام بکند، لعنت خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) و مؤمنین، علیه چنین کسى است.

در اسلام کسى که قیام کند علیه یک امام عادل، خون او هدر است. این‏ها آمدند پسر پیغمبر(صلی الله علیه و آله)، پسر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) پسر امیرالمومنین (علیه السلام) را به عنوان خروج‏کننده بر امام عادل که آن امام عادل، یزید بن ‏معاویه است معرفى کردند و کارشان گرفت! آن‏ها که دستگاه حکومت ظالمند، دلشان هر چه مى‏خواهد مى‏گویند چرا مردم باور کنند! چرا مردم ساکت بمانند!

از عبرتها، عبرت بگیرید چرا امت اسلامى که آن‏قدر نسبت به جزئیات احکام اسلامى و آیات قرآنى دقت داشت. در یک چنین قضیه واضحى، این‏قدر دچار غفلت و سستى و سهل‏انگارى بشود که یک چنین فاجعه‏اى به وجود بیاید! این مسأله، انسان را نگران مى‏کند. مگر ما از جامعه زمان پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین علیه السلام قرصتر و محکمتریم؟ چه کار کنیم که آن طورى نشود؟ در آن عهد، کار به جایى رسید که پسر و نوه کسانى که در جنگ بدر، به دست امیرالمومنینعلیه السلام و حمزه و بقیه سرداران اسلام، به درک رفته بودند.

 پسر همان افراد، نوه همان افراد، جاى پیغمبر(صلی الله علیه و آله)نشست و سر جگر گوشه پیغمبر(صلی الله علیه و آله)را جلوى خود گذاشت و با چوب خیزران به لب و دندان او زد و گفت:  لیتَ أشیاخی ببدر ٍ شـَهـِدوا جزع الخزرج مِن وقع الأسل کشته‏هاى ما در جنگ بدر بلند شوند، ببینند که ما با کشنده‏هاشان چه کار کردیم این‏جا است که قرآن مى‏گوید عبرت بگیرید. قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ؛ در سرزمینِ تاریخ سیر کنید، ببینید چه اتفاقى افتاده خودتان را بر حذر بدارید. اگر عبرت بگیرند، عبرتهاى عاشورا این‏جا است. اگر دقت نکنید، اگر مواظب نباشیم، اگر خودمان را آن‏چنان که باید و شاید، در این راه نگه نداریم، ممکن است آن سرنوشت پیش بیاید. عبرت عاشورا این‏جا است.

 

جهاد جاودان عاشورا

عاشورا، فقط یک تحول نیست، بلکه منشأ تمام تحولات دینی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ شیعه پس از ظهور اسلام است عاشورا فقط یک رویداد و حادثه تاریخی نیست، بلکه یک جریان و فرهنگ و فکر و منطق مستمر در اذهان و اندیشه‌ ها، یک نهر نورآگین جاری در جغرافیای جهاد و یک خون خدایی ساری در رگ‌ های تاریخ آزادگی است. اگر غیر از این می‌بود، حرارت حماسه و اشتعال شعله عشق عاشورا در قلوب، به این صورتیکه مشاهده میکنیم، نبود و تمایل دل‌ ها به دینمداری، رو به سردی میگرایید و رسوخ رستگاری دینی در جان‌ ها پدید نمی ‌آمد و عنصر امر به معروف و نهی از منکر، به کلی در سرزمین نسیان قرار می ‌گرفت. به عبارتی، دینی در عرصه دنیا نمی‌ ماند تا گروش و گرایش به آن وجود داشته و به تبع پیروی از آیین آسمانی، ستم ستیزی و مبارزه و رویارویی با ظالمین، استمرار یابد.

عاشورا و درس ‌ها و عبرت‌ ها و عبرات آن بوده که از سال 61 هجری تا کنون، عرصه را بر دشمنان اسلام، تنگ نموده و هر جا که مشغول طرح‌ ریزی و دسیسه ‌چینی می ‌شوند، خود را با خیل آزادگان و رزم‌ آوران و استشهادیون ایثارگر، رویارو می‌ بینند و هزار و یک مانع و معضل در برابرشان قد علم می ‌کند. فقط حماسه و حرارت عاشورا نیست که پس از گذشت قرن‌ ها باقی مانده و مؤثر بر اعصار است.    ما باید در تمامی ابعاد به جاودانگی و پایداری واقعه بی ‌‌بدیل کربلا بیندیشیم و آثار ایثار عاشوراییان را در سراسر ثانیه ‌ها و تمام آنات حیات خویش، ساری و جاری سازیم و از اعجازات و کرامات آن، دل و جان خویش و عرصه‌ های اجتماعی را مشحون نماییم. عاشورا، آمیزه ‌ای از عناصری متعالی است که هر یک، دریایی از وجود را به تلاطم و تحول وامی ‌دارد همانند عزت و عاطفه و عقل و عشق، شهادت و شرافت و شهامت و شجاعت، احسان و اقتدار و ایمان و ایثار و ... که تمامی اینها و ده ‌ها عناصر آسمانی دیگر، در سایه ‌سار پیوند با عاشوراییان و پایداری در راه ولایت و پیروی از اوامر امامت، پدیدار می‌ شوند. و همانند قیام حسینی، جلوه جاودانگی به اندیشه‌ ها و اعمال می ‌بخشند و به ایمان ‌ها و ایمانیان، ارج و اجر، عطا می‌ کنند. اگر حر بن یزید ریاحی، زهیر بن قین و امثال آنان به اقیانوس موّاج و مهرآگین امامت، نپیوسته بودند، یقیناً در دنیا و آخرت جزء ملعونین و منفورین و یا لااقل در زمره فراموش شدگان می‌ بودند و شیئی نامذکور، باقی می ‌‌ماندند.                  

 آنان، یک روزه با رویگردانی از باطل و رویکرد به حق، نام و مرام نیک خود را در میان زمینیان و قدسیان، برای هماره باقی نهادند و جلوه‌ای از جاودانگی اخلاص و ایثار جهاد جاودان عاشورا را به نمایش گذاشتند.

امروز نیز اگر اعتقادات و اعمال و ایمان ‌هایمان، پیوند با والایی ولایت نداشته و عاشورایی نیندیشیم و کربلایی عمل نکنیم و اطاعت و انقیاد از زعامت سلاله پاک حسینی را سرآمد و سرلوحه سطور کتاب نفس خویش نسازیم، نه پایداری در دین نصیب‌ مان خواهد شد نه عزت و اقتدار میهن. همان گونه که «پدیداری» انقلاب اسلامی ایران، ملهم از فرهنگ عاشورا بود و فکر عاشورایی امام خمینی (ره)، آن را بر اریکه «پیروزی» نشاند. امروز باید برای «پایداری» نهضت عاشوراوش خویش، حسینی بمانیم و بر اعمال و اعتقادات خویش رنگ روشن ولایت زنیم.

یکی از علل و انگیزه ‌های قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام اقامه امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امور امت پیامبر اعظم بوده. اگر امروز بخواهیم حسینی بیندیشیم و عاشورایی عمل کنیم، باید به هر طریق ممکن و منطقی، به مقابله با منکرات یزیدیان زمان یعنی صهیونیست ‌های غاصب برخیزیم و به استغاثه فلسطین مظلوم، که بخشی از امت محمد مصطفی هستند پاسخ دهیم و دست یاری به سویشان برآوریم. 

آنان که در روز عاشورا به حمایت از حریم ولایت پرداختند، نهایت تبعیت خویش را که نثار جان باشد، به منصه ابراز و اظهار آوردند. ما نیز اگر مدعی تأسی به نهضت کربلا و آرمان ‌های عاشورا هستیم،

حداقل باید اقدامات مادون شهادت و بذل جان را برای رهایی مظلومین سرزمین فلسطین و رهایی ‌شان از چنگال غاصبان و جانیان اسرائیلی، و رهایی ستمدیدگان میانمار، انجام دهیم. چه، مولایمان ولی امر مسلمین فرمود همه مجاهدان فلسطین و همه مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن، موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی ‌دفاع فلسطینند.  و هر کس در این دفاع مشروع و مقدس، کشته شود، شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و احد در محضر رسول الله صلی الله علیه و آله حشور شود.

الگوی عاشورا جهان را متحول کرده   ابعاد قیام عاشورا تمام شدنی نیست

پیام تاریخی اباعبدالله حسین(علیه السلام) در واقعه بزرگ، شگفت‌انگیز و فرهنگ‌ساز عاشورا بسیار نقل و توصیف شده اما بررسی هر چه بیشتر این واقعه ابعاد تازه‌تر و آموزنده‌تری از این گوهر ناب را نمایان می‌کند. اگر چه قیام عاشورا، در محدوده زمانی و مکانی کوچکی به وقوع پیوست اما همین رویداد دارای چنان آثار بزرگ و تأثیرگذاری شد که سیطره و حکومت گسترده اموی و عباسی قرن‌ها بر محو و از بین بردن این آثار تلاش کردند.

قیام عاشورایی امام حسین علیه السلام و 72 نفر از یاوران و وفاداران به این امام همام، چنان جوشش و فورانی دارد که در طول تاریخ الهام‌ بخش و الگوی نهضت‌های گوناگون آزادی ‌خواه و عدالت ‌طلب در اقصی نقاط جهان بوده است.

قیام عاشورا جهان را متحول کرده است

جملات و اظهار نظرهای بسیاری از دانشمندان و شخصیت‌های بزرگ و شناخته شده در سطح جهان درباره قیام امام حسین علیه السلام بر بزرگی و تأثیرگذاری این قیام تاریخی و الهی صحه می‌گذارد. مهاتما گاندی چهره شناخته شده جهانی و رهبر استقلال هند درباره شخصیت و بزرگی قیام امام حسین علیه السلام اینگونه می‌گوید:

من زندگی امام حسین علیه السلام، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندم و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی کند

مسیحیان نیز قیام امام حسین علیه السلام را بزرگ و الهی می‌دانند، این ادعا را می‌شود از نوشته‌های آنتوان بارا پژوهشگر و نویسنده کتاب حسین در اندیشه مسیحی خواند، شیفته بعد و روح انقلابی و شخصیت امام حسین علیه السلام شده‌ام.

چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی، توماس گاردیل، فیلسوف و مورخ انگلیسی و بسیاری از چهر‌ه‌های جهانی در وصف عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی امام شهیدان حسین علیه السلام نوشته‌اند و این خود نشانگر اثرات به روز، شگرف و جهانی این قیام 72 نفره به رهبری امام حسین علیه السلام در سرزمین خشک و سوزان کربلا است.

ماندگاری درس های مکتب عاشورا  عظمت قیام، اوج فداکاری و ویژگی های دیگر امام حسینعلیه السلام و یارانش سبب شده که نویسندگان و اندیشمندان بزرگ جهان، درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا اظهار نظرهای بسیاری داشته باشند و حتی برخی از نویسندگان غیر مسلمان درباره این واقعه عظیم کتب متعددی تألیف و تدوین کنند.                               .
جرج جرداق دانشمند و ادیب مسیحی: وقتی یزید مردم را تشویق به قتل امام، آنها می گفتند: چه مبلغی به ما می دهی؟ اما یاران حسین به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.

چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی هم می گوید: اگر منظور حسین، جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام اینچنین فداکاری کرد.

اقبال لاهوری استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته و گاندی نیز نهضت عاشورا را الهام بخش خود و رهایی هندوستان می داند. در یک کلمه می توان گفت اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت های حق طلبانه و عدالت خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. و در واقع همان گونه که نویسنده شهیر مصری عباس محمود عقاد، تصریح کرده: نه تنها مسلمانان که غیرمسلمانان از این حادثه درس جوانمردی، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند، از سفیر مسیحی که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به زمان های بعد و سپس روزگار خودمان.

درس ولایتمداری در مکتب حسینی درس های عاشورا همواره زنده، حیات بخش و حرکت آفرین است. هر چند واقعه کربلا در مکان و زمان خاصی رخ داده است، اما درس های آن به زمان و مکان محدود نمی شود و همواره الهام بخش و شورآفرین است. این نکته ای است که حضرت امام خمینی(ره) نیز با این بیان که عاشورا باید به عنوان رویدادی تلقی شود که در طول تاریخ می تواند درس آموز بوده و پایه های ستم و استبداد را از بیخ و بن براندازد، از آن یاد کرده اند: واقعه عظیم عاشورا از سال 61 هجری تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه الله...ارواحنا فداه در هر مقطعی انقلاب ساز است. از این رو است که بسیاری از نهضت های سیاسی نظیر حرکت توابین، مردم مدینه، قیام مختار، نهضت زیدبن علی، قیام محمد نفس زکیه و... تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) و در حال حاضر با الهام از منویات رهبر معظم انقلاب همه و همه با الگوپذیری از عاشورا سازماندهی می شوند.

مسئله بصیرت و آگاهی که بزرگترین درس عاشورا می باشد

پیام عاشورا، درس بصیرت در دین، درس فقاهت به معنای فهم عمیق از دین و درس ولایتمداری می باشد و این مسئله باعث شده که تمام یاران امام حسین علیه السلام تا مرز شهادت گوش به فرمان رهبر خود باشند و ولایتمدار باقی بمانند. یاران واقعی امام، قرائت جدیدی از مبانی دینی خود نداشتند و هر کدام براساس سلیقه های سیاسی و شخصی و منافع گروهی و جناحی عمل نکردند بلکه همه گوش به فرمان امام بودند و لذا ما هم باید درس معرفت و امام شناسی و زمان شناسی را یاد بگیریم و به دیگران هم بیاموزیم. امام حسین علیه السلام در یک مقطع کوتاه حماسه همیشه جاویدی را آفریدند و درس شناخت از دین را به همه آزادگان آموختند باید اشخاصی را که در لباس دین و گاهی با عناوین و شعارهایی خود را از یاران امام و انقلاب معرفی می کنند بشناسیم،

به عنوان مثال شمربن ذی الجوشن در جنگ صفین جانباز شد و امامت مسجد کوفه را برعهده داشت و خود را از یاران علی ابن ابی طالب می دانست، اینگونه مسائل باید برای درس عبرت باشد.

ظلم ستیزی و عدالت طلبی در قیام امام حسین(علیه السلام)  ما کجاییم و وظیغه مان چیست؟ سه اتفاق در طول تاریخ بشریت هست، که قبل از وقوعشان در مورد آن ها بررسی و صحبت شده :

بعثت حضرت خاتم،   حادثه عاشورا ظهور    قیام حضرت صاحب الزمان

نقطه مشترک میان این سه موضوع، روشنگری و احیای دین خدا بعد از انحرافات عظیم است. واقعه عظیم عاشور؛ اساساً مقطع شش ماهه حرکت امام از مدینه به مکه و بعد از آن به سوی کوفه و جریانات این برهه از زمان، آن قدر روشن و شفاف است که اگر با نگاهی دقیق آن را بررسی کنیم. به راستی خواهیم توانست «اسلام» را به درستی فرا بگیریم و به مرحله عمل در زندگی درآوریم. در این مقطع جریاناتی رخ داده که هرکدام آن یک کلاس درس و دانشگاه انسان سازی است.

اسلام بقای خویش را مرهون مجاهدتهای سیدالشهداءست

و این همان مفهوم حدیث نبوی است که حسین منی و انا من حسین. امروز دشمنان هجوم همه جانبه خویش را به اسلام ادامه می دهند و تنها راه مبارزه با اسلام را تغییر اصول و مبانی اسلامی می دانند و از سوی دیگر هوا و هوس آدمی، همواره انسان را در بند خود اسیر می نماید. پس امروز نیز به ماهیت پیام و قیام سیدالشهدا نیازمندیم تا اسلام اصیل و به دور از پیرایه که پیامبر صلی الله علیه و آله به عالمیان عرضه نمود را درک نمائیم و آن را حفظ کنیم و باورهای خویش را از هرگونه جهالت و ضلالت به دور نگه داریم و درون انسانی خویش را از بند برهانیم تا بدین وسیله مقدمات برپایی نظامی جهانی مبتنی بر عدالت و بر پایه تعالیم جهان شمول اسلام را فراهم آوریم و راه را برای حکومت جهانی مهدی موعودارواحنافداه هموار کنیم.

 امام حسین علیه السلام به جریان ظلم‌ستیزی جان تازه‌ای بخشید لذا حرکت آن حضرت، الگوی ظلم‌ستیزی در طول قرن‌ها شده است به گونه‌ای که غیرشیعیان نیز از حرکت ایشان الگو گرفته‌اند. ما اگر به فضیلت حزن و گریه کردن و گریاندن و شعر سرودن و نیز اهمیت تربت حسینی علیه السلام و اهمیت زیارت آن حضرت در مجموعه روایات توجه کنیم می‌بینیم در فرمایشات امامان مسئله احیاء نام و یاد امام حسین علیه السلام جایگاه برجسته‌ای دارد. فلذا مردم ما باید اهتمام خاص به شرکت در مجالس عزاداری داشته باشند. رسانه‌ها نیز باید به رونق مجالس و انتقال پیام امام حسین علیه السلام کمک کنند. تأکید امامان می‌تواند علل متعددی داشته باشد

از یک سو عمق فاجعه عاشورا به گونه‌ای است که نظیر ندارد و در برخی تعابیر روایی آمده لا یَومَ کَیَومُکَ یا ابا عَبدِالله و فاجعه‌ به گونه‌ای است که بر تمام هستی سایه افکنده است اَعْظَمَ رَزِیّتَها فِى الاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ

از سوی دیگر نقشی است که عاشورا و مجالس حسینی علیه السلام در تربیت انسانها و هدایت بشریت به سمت قرب الی الله ایفا می کند. مجالس سوگواری سید الشهدا در طول تاریخ باعث ترویج اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و بسط فرهنگ عزت و جهاد بوده است.

اگر مجالس حسینی آن گونه که مورد نظر امامان بوده شکل بگیرد باعث نجات یک امت خواهد شد. لذا گریه مظلوم یک فریاد در مقابل ظالم است و به همین خاطر رضاخان مجالس عزاداری را ممنوع کرد. بر این اساس مجالس امام حسین علیه السلام می‌تواند کانون بیداری و به تعبیر مقام معظم رهبری بصیرت در جامعه باشد. مجالس حسینی کانون جوشش و خیزش مردمی در مقابل جریان طاغوتی حکومت‌ها بوده است.

استفاده بهینه حضرت امام از این مجالس توانست از اشک، خون بسازد و کاخ ستم را ویران نماید. انقلاب ما با عاشورا شکل گرفت. این مجالس باید به کانون‌های فکری و مراکز رشد و بالندگی معرفتی و بصیرتی و اخلاقی تبدیل شوند. احیای عنصر امر به معروف و نهی از منکر که علت شکل‌گیری نهضت عاشورا بود علت شکل گیری انقلاب اسلامی نیز هست لذا استفاده از این محور‌ها و غفلت نکردن از آن در تداوم نهضت نقش دارد

اگر رمز پیدایش نهضت حسینی با عنصر «شهادت» بود، استمرار و پایایی نهضت با اسارات اهل بیت علیهم السلام بوده که زنان نقش جدی را ایفا کردند. این که امام حسین علیه السلام همراه خود خانواده‌اش را به سفر می‌برد حساب شده بود. اهل بیت را طفیلی همراه خود نکرده. به این جهت برده که رسالتی در این سفر انجام دهد. لذا زن در نهضت عاشورا یک نقش آفرین موثر در حرکت‌های اصلاحی اجتماعی است. زن به عنوان یک انسان که می‌تواند به قله‌های کمال برسد نه آن که دست آویز و در خدمت شهوات و امیال مردان باشد. نگاه اسلام و مکتب سید الشهدا علیه السلام به زن این است که می‌تواند خود یک مجاهد نستوه مثل زینب باشد و نیز مادر شهید حافظ پیام شهید و پاسدار حقیقت باشد

زنان زیادی در جریان نهضت حسینی نقش داشته‌اند و نهضت حسینی نیز زنان زیادی در تاریخ پرورش داده است و در انقلاب اسلامی ایران نیز اینگونه بوده است. مکتب عاشورا می‌آموزد که یک زن چگونه «مدیر خانه» باشد و به تربیت نسل بعدی بپردازد و گاه وظیفه در صحنه‌های حساس اجتماعی با رعایت تمام موازین شرعی به ارشاد و هدایت و نقش آفرینی بپردازد.

ما باید با امام حسین علیه السلام به امام زمان(ارواحنافداه) برسیم

  امام حسین علیه السلام است که دست ما را می‌گیرد و ما را به ساحل نجات ظهور می‌رساند غیر از اباعبدالله علیه السلام چه کسی در آماده‌سازی ما برای ظهور، می‌تواند معلّم ما باشد؟ هیچ کس دیگری در عالم نمی‌تواند مانند امام حسین علیه السلام برای ما در این راه معلمی کند باید پیام‌ها و رازهای عاشورا را درک کنیم که فاش‌ترین پیام‌های پیامبر(صلی الله علیه و آله) را در دل خود دارد.

رازهای عاشوراست که مراحل ظهور را برای ما روشن می‌کند. این مسئله نه تنها برای جامعه راهگشاست بلکه اگر خودمان هم خواستیم در این زمانه رشد معنوی و اخلاقی داشته باشیم، راهش امام حسین علیه السلام و درک رازها و پیام‌های عاشوراست.با توجه به وضعیت امروز عالم، جهان اسلام، جامعه خودمان و جان جوانان امروز به موضوع اباعبدالله علیه السلام بیش از هر موضوع دیگری نیاز داریم، و باید حماسه عاشورا را عمیقاً درک کرده و رازها و پیام‌های آن را دریافت کنیم.

 اباعبدالله علیه السلام محور وحدت است و امروز دشمنان میلیارها دلار خرج می‌کند تا ایشان را محور اختلاف قرار دهد و ما نباید اجازه دهیم. اباعبدالله علیه السلام چنین ظرفیتی برای جذب همگان دارد، و ما این فرصت‌ها را داریم از دست می‌دهیم. آن‌وقت صهیونیست‌ها تلاش می‌کنند برخی از مسلمانان را به ضدیت با اباعبدالله علیه السلام وادار کنند، در حالیکه مقاتلی که اهل سنت برای اباعبدالله علیه السلام نوشته‌اند کمتر از مقاتل شیعه نیست. سال‌هایی بوده است که مذاهب مختلف، هر کدام می‌خواستند آبرویی کسب کنند می‌رفتند خود را به امام حسین علیه السلام می‌چسباندند. حتی بعضی‌ها که حدیث جعلی علیه پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌ساختند، برای کسب آبرو حدیث جعلی به نفع امام حسین علیه السلام می‌ساختند تا خودشان را به امام حسین علیه السلام بچسبانند.

قیام عاشورا درس بصیرت در برابر نفاق بود  احیای ارزش‌های دین اسلام و مقابله با ضد ارزش‌ها مهم‌ترین هدف امام حسین علیه السلام از قیام عاشورا بود. زمانی که امام حسین علیه السلام نشانه‌های بروز انحراف در اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را مشاهده کردند عملاً برای احیای دین جدشان بر علیه یزید قیام کردند و با نثار جان و مال خود و خاندان و یارانشان، اسلام را زنده نگهداشتند.

امام حسین علیه السلام با قیام عاشورا درس آزادگی، استقلال و نپذیرفتن حرف زور را به مسلمانان آموخت و امروزه مسلمانان جهان با الگوگیری از این قیام در برابر حکومت‌های ظلم به پا خواسته و آنان را یکی پس از دیگر نابود می‌کنند.  تنها راه مقابله با توطئه‌های دشمنان اسلام حفظ وحدت و برادری است. امروزه به لطف خدا و انفاس قدسی امام راحل که انقلاب اسلامی یادگاری از آن رادمرد الهی هست،

فرهنگ عاشورا جای خود را در جهان باز کرده، سلفی‌های متحجر را به دست و پا انداخته است. مردم دنیا در صحنه بین‌المللی درک کرده‌اند که عاشورا یعنی کانون مبارزه با ظلم، فرهنگ مبارزه با بی‌عدالتی و قدرت‌های اهریمنی و شیطانی و اسلام مکتب مبارزه با قدرت‌های استکباری و صاحبان زر و زور و تزویر. نگذارید حقایق عاشورا، دست‌خوش دستبرد تحریف قرار گیرد، عاشورا نشان داد اصلاح طلبی واقعی حاکم کردن ارزش های دینی است عاشورا را باید یکی از سیاسی ترین افعالی دانست که یکی از معصومین علیه السلام انجام داد امام حسین علیه السلام همراه با جمعی از یاران خود علیه حکومت ظالم و فاسد بنی امیه قیام کرد تا بدین ترتیب راه و روش حقیقی حکومت اسلام از بین نرود. عاشورا نشان داد اصلاح طلبی واقعی به معنای حاکم کردن ارزش های دینی است و نه مبارزه و مقابله با دین.

عاشورا؛ فرهنگ، نقشه راه تفکر شیعی است

حرارت و عطش زنده نگه داشتن قیام امام حسین علیه السلام از درون سینه هر دلباخته ای زبانه می کشد. چه نیکو فرمود پیامبر بزرگ (صلی الله علیه و آله) که اِنَّ لقَتل الحُسینِ حَرارَةً فی قُلوبِ المؤمِنین لاَتبُردُ اَبَداً کشته شدن حسین علیه السلام آتشی در دل مؤمنین انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد. قیام امام حسین علیه السلام در واقع صحنه بارز رویارویی جبهه تزویر و نفاق با جریان و تفکر اصیل اسلام محمدی صلی الله علیه و آله در قاموس نهضت علوی و تاریخ حیات سیاسی اسلام است. قدر مسلم آنکه ضرورت تبیین مواضع، دیدگاه های امام حسین علیه السلام و سیاست علوی در تقابل حکومت طاغوت اموی تا حدودی مهجور مانده و آن طور که باید و شاید، در طول اعصار مختلف، به آن پرداخته نشده.

 درک ارزش‌های عاشورا باعث روشن ‌شدن مراحل ظهور برای انسان‌هاست

اگر مسائل کلان دینی را درک نکنیم  بنده خدا نخواهیم شد مدت‌هاست فرهنگ جامعه بشری را به گونه‌ای اداره می‌کنند که مردم از مدیریت کلان عالم سر درنیاورند اگر موضوع ولایت در دین این‌قدر مهم است که نماز و سایر اعمال انسان بی‌ولایت قبول نمی‌شود قَالَ الصَّادِقُ .... وَ إِنْ لَمْ یُقِرَّ بِوَلَایَتِنَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ یکی از دلایلش این است که موضوع ولایت به مدیریت عالم مربوط است. یعنی یک موضوع کلان مدیریتی است. اگر کسی به این موضوع کلان و سرنوشت‌ساز بی‌توجه باشد، و بعد برود مدام به نماز و عبادات شخصیِ خود مشغول شود، چقدر ارزشی دارد؟

امام صادق صلی الله علیه و آله فرمودند: «ثواب به اندازه عقل است» میزان عقل و کلان‌نگری در ارزش عبادت اینقدر انسان تأثیر دارد. کسی که عقلش از درک مسئله کلانی مثل ولایت عاجز است، نماز و عبادتش چقدر ارزش خواهد داشت. اساساً مسائل کلان در عرصه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، زیاد خارج از فهم و تخصصی نیستند. اجازه ندهیم یک عده صهیونیست خونخوار برای مدیریت کلان عالم تصمیم بگیرند؟ ما در مقام مدیریت کلان عالم می‌خواهیم ببینیم که امروز با نام و یاد و احساسات و عواطف حسینی چه تحولی را در عالم می‌توانیم رقم بزنیم؟!

چرا ما مؤمنین نباید در مورد مدیریت کلان عالم نظر بدهید و بعد وزیر خارجه آمریکا بیاید کلان‌نگری کند و در مورد مفهوم شهادت و اباعبدالله علیه السلام تحلیل ارائه دهد و بگوید تا وقتی اینها حرف از شهادت می‌زنند همه‌شان تروریست هستند! چرا او رابطه بین «سخن گفتن از شهادت» و ناامنیِ دیکتاتوریِ امپریالیست را می‌فهمد ولی ما که سینه‌زن سیدالشهداء هستید نباید به این مسئله مهم توجه داشته باشید و نباید به این نیت سینه بزنید که با این سینه زدنِ خود پایه‌های آخرین استکبار و طاغوت عالم را به لرزه در می‌آورید؟!

پروتوکل‌های دانشوران صهیون، چگونه گروهی از یهودیان 120 سال پیش در جلسه‌ای برای سلطه بر جهان یک چشم‌انداز صدساله نوشتند. و بعد وضعیت عالم را در این صد سال اخیر که همه اهدافی که آنها در این سند نوشته‌اند در عمل به آن رسیده‌اند   و در همه جهان محقق کرده‌اند. صهیونیست‌ها با قدرت پول به این اهداف کثیف رسیده‌اند ولی ما قدرت فطرت و حمایت قدرت الهی را در اختیار داریم چرا ما که اندیشه بالنده‌تری داریم نباید برای جهان تصمیم بگیریم؟ البته ما مثل آنها غارت‌گر نیستیم، بلکه اگر تصمیمی برای عالم بگیریم، در این جهت خواهد بود که مردم عالم را به منافع خودشان برسانیم.

اینکه در دانشگاه‌های ما دموکراسی تقدیس می‌شود، نتیجه بیماریِ «کلان‌نگر نبودن» است پروتکل‌های دانشوران صهیون می‌گوید: جهان را چگونه باید اداره کنیم تا زیر سلطه صهیونیست‌ها درآید و امروز پس از یک قرن نتیجه عملیِ آن را در قوانین حقوقی و اجتماعی و اقتصادی جوامع مختلف می‌بینیم. بعضی‌ها می‌گویند این پروتکل‌ها دروغ است اگر دروغ باشد، کسی که این را نوشته و به چاپ رسانده است واقعاً شخص فوق‌العاده‌ای بوده، چون صد سال است همه جهان طبق این سخنان دارد اداره می‌شود! سرفصل‌های درسی در دانشگاه‌ها، قوانین، نظامات حقوقی و اجتماعی و اقتصادی در کشورهای مختلف طبق این طراحی شده است. چطور ممکن است تقلبی باشد؟!       

اگر کلان‌نگر نباشیم می‌گوییم حکم سلمان رشدی به ما ضربه زد! کلان‌نگری یک مهارت است اگر کلان نگر نباشیم می‌گوییم مذاکره با آمریکا فرصت می‌دهد تا نفسی تازه کنیم! در صورتی که اگر بتوانیم کمی فراتر از آن را ببینیم، فجایعی که به دنبال آن بیاید را درک می‌کنیم. اگر کلان نگر نباشیم به درستی مسیر خودمان شک خواهیم کرد.   

باید نقشِ برجسته خودمان را در رابطه با ظهور پیدا کنیم

در میان قواعد ظهور که برگرفته از سنن الهی حاکم بر حیات بشر هستند، یکی از قواعد «به وجود آمدن خلأ تئوریک در عالم در آستانه ظهور» است و ما امروز داریم علائمِ این خلأ تئوریک و بن‌بست‌های مردم غرب را می‌بینیم. با یک نگاه کلان باید ببینیم نقشِ مهمی که می‌توانیم در این شرایط داشته باشیم چیست؟ در این میان گروهی هستند که اساساً نزدیک بودن ظهور را انکار می‌کنند و گروهی دیگر هم می‌گویند به جای اینکه این‌قدر به امام حسین علیه السلام بپردازیم که مربوط به گذشته است. درباره آینده و امام زمان علیه السلام بیشتر سخن بگوییم و برای امام زمان ارواحنا فداه کار کنیم! در حالی که شاید ندانند کسی که برای امام حسین علیه السلام کار نکند و مدعی بشود برای امام زمان ارواحنا فداه می‌خواهد کار کند، ادعایش بی‌اساس است.

سیاست اسلامی در مکتب عاشورایی اگر اهل دل باشی و عاشق اهل بیت علیهم‌السلام می‌توانی ندای هل من ناصر... را بعد از نزدیک به 1400 سال مجدداً بشنوی و ببینی که حسین علیه السلام هنوز یار می‌جوید و به دنبال یاری است. اما جای تأمل و البته تأسف دارد که در این زمانه ارتباطات و دنیای تکنولوژی و اطلاعات، هنوز برخی افراد در موضوع نایب امام معصوم امام گذشته را می‌ستایند. اما هنوز امام حاضر خود را نشناخته‌اند و یا نمی‌خواهند بشناسند! و فرق است میان کسی که به خواب رفته با کسی که خود را به خواب زده، به قول یکی از بزرگان، علت اینکه برخی‌ها در این باره خود را به خواب می‌زنند این است که امام گذشته را هر گونه که بخواهند تفسیر می‌کنند. اما امام حاضر را باید فرمان ببرند و کوفیان عصر امام حسین علیه السلام عاشورا را این‌گونه رقم زدند!

ادامه مطالب

http://m5736z.blog.ir/post/Hosein5

http://m5736z.blog.ir/post/Hosein1

به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی

از سال 1354   و    بارگزاری آن  در سال  1380 در   سایت

تاریخی فرهنگی قرآنی

و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده

 و  به حول قوه الهی در  مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.

نام  : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336

کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر    و 25 سال   مدیریت    مدرسه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">