تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

آیات نوروزی و بهارانه

(زنده شدن طبیعت)

چهارشنبه سوری یا سوزی
ترجمه آیات به نظم

(اشعار امید مجد)

 

بهار؛ درس آموز تحول و دگرگونی

رویش گیاهان، رویش رستاخیز انسان ها

 

بهار ، نماد   رستاخیز    انسانها   

دعای تحویل سال

 

دعای تحویل سال نکات آموزنده و سمبلیک فراوانی دارد

عید از عود گرفته شده و در لغت به معنای بازگشتن است دگرگونی سال جدید و بازگشت بهار نو و نوروز، عیدهایی چون عید فطر را تداعی می کند . مسلمان روزه دار پس از یک ماه عبادت روزی را که غبار از فطرت توحیدی اش زدوده شده به فطرت توحید بازگشته است، عید می گیرد البته مراتب این بازگشت در افراد گوناگون فرق می کند . دعای تحویل سال هم با جملاتی کوتاه همین مسیر را پیش پای انسان می گشاید.

فرازهای چهارگانه این دعا و نظم و ترتیب حاکم بر آنها خود بیانگر مفاهیم بلندی است . در اولین فراز، سخن از قلب است و چشم دو رکن اساسی و کلیدی در شناخت و فهم و درک غبار  زمانه چشمانت را پوشانده و توان دیدن و فهمیدن و هجرت را از تو سلب کرده اند هنوز هم امروز و فردا را چون دیروز می بینی و می فهمی از درک خوبی ها و زیبایی ها عاجزی و دست خدا که فرا دست همه دستهاست و از درک  و فهم لطف و مهربانی های او باز می مانی درست مثل آنان که قرآن کریم توصیف می فرماید: لهم قلوب لایفقهون بها قلب دارند اما با آن چیزی را نمی فهمند و درک نمی کنند. و لهم اعین لایبصرون چشم دارند اما بینا نیستند و حقایق را نمی بینند

یا مقلب القلوب و الابصار در چنین وضعیت اسفناکی است که به خدا پناه می بری و در اولین مرحله و پیش از هر چیز در آغاز سال جدید و در اولین گام هجرت ات از خداوند انقلاب و دگرگونی قلب و شستشوی چشم را می خواهی و به این دو رکن توجه میکنی چه آنکه اگر قلب و چشم دگرگون و فعال نشوند و از بند اسارت آزاد نگردند از بقیه اعضاء بدن چکاری ساخته است؟ قلب زنگار گرفته ام را بازگیر، چشم شور و حسود و خیره ام را شستشو ده تا عاقبت را بگونه ای دیگر ببینم. فرداهای سرنوشت را از هم اکنون آنگونه که تو دوست داری نقش بزنم، چه آنکه اگر چنین نکنی، چشم و قلبم اسیر در قالب ها اسیر در گذشته خواهند ماند مرا نیز به اسارت خواهند برد،

مقلب القلوب و الابصار پروردگار است که قلب ها را به سمت کمال دگرگون می سازد و چشم ها را به سوی خود می دوزد. قلب ها چون کرات دگرگون می شوند; ولی پس از دگرگونی، باید استواری یابند; زیرا در ادعیه وارد شده است: و ثبت قلوبنا علی دینک; قلب های ما را بر دین خود ثابت بدار . اگر قلوب دگرگون شدند و سپس بر دین الاهی استوار گردیدند، ابصار نیز چنین می شوند ; زیرا ابصار فرمانبردار قلوبند . شاید از این رو اول قلوب و سپس ابصار ذکر شده است.                                

یا مدبر اللیل و النهار

شب و روز سمبل تغییر و تحول فراگیر و جهان شمول اند. هر کس در هر کجای جهان و از هر طبقه و قشری و در هر شرایطی شب را می فهمد و روز را درک میکند. آندو واقعیتی هستند ملموس برای همه، هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه در ظرف زمان قرار می گیرد و شب و روز را تجربه میکند. از آغاز خلقت چنین بوده و تا پایان نیز چنین خواهد بود شب و روز با آهنگی یکنواخت و دائمی، یکی پس از دیگری از راه می رسند و آهنگ تحول و حرکت را زنده نگه می دارند.

یا مدبر اللیل و نهار لیل و نهار نماد ظلمت و نورند . اگر او شب و روز را تدبیر می کند، ظلمت و نور را هم می آفریند . پس فقط او می تواند چنان تدبیر کند که پرده ظلمت از روی دل کنار رود و نور معرفتش بر آینه قلب بتابد .                                       .
 در آیه دویست و پنجاه و هفتم سوره بقره می فرماید: ٱللَّهُ وَلِیُّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ. . . ; خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند; آن ها را از ظلمت ها به سوی نور بیرون می برد . محول سال و حال او است . قرین بودن تحویل سال با تحویل حال نکته ای در خور اهمیت است که کم تر به آن التفات می شود..آن قدر که تحویل سال و رسوم آن خود نمایی می کند، تحویل حال جلوه ای ندارد و در پشت پرده غفلت هیچ انگاشته شده است; راستی چرا در این دعای پر معنا و تنبه بخش، به هنگام تحویل سال، تحویل حال به احسن حال در خواست می شود؟ به نظر می رسد، برای آن است که ابتدا احسن الحال را بفهمیم و سپس در راه تحقق آن گام نهیم؟ تفسیر این احسن الحال را باید در عمق آن دعا یافت که، اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک; خدایا، بدی حال ما را به خوبی حال خود تغییر ده .» درباره ذات اقدس الاهی، احسن بودن حال بی معنا است;  زیرا تفضیل حالی بر حال دیگر، فقدان و وجدان و تبدیل و تبدل می طلبد و ذات اقدس الاهی از آن پیراسته است.

برتری حالی بر حال دیگر درباره ما انسان ها کاملا درست می نماید . کمال ما انسان ها در همین است که سوء حال را به حسن حال و حسن حال را به احسن حال تبدیل کنیم . حسن حال الاهی به معنای وجود تمام کمالات به نحو اتم و اکمل در ذات اقدس الاهی است . احسن الحال بودن برای ما یعنی رسیدن به تمام آن کمالات به قدر ظرفیت وجودی مان; زیرا ما حالی احسن و برتر از آن نداریم . تحویل حال به احسن الحال همان تغییر سوء حال انسان به حسن حال الاهی است; و این تغییر وقتی تحقق می یابد که:

۱ . از پلیدی گناه رهایی یابیم، زیرا بدترین حال انسان و پست ترین مقام آدم هنگامی است که در باتلاق گناه فرو می رود                                     .
۲ . انجام واجبات را چون چراغی فرا راه خود قرار دهیم تا ما را به سوی حسن حال الاهی رهنمون شود                                        .
۳ . زنگار صفات پلید را از آینه دل بزداییم تا سوء حال ما به حسن حال نگار تبدیل شود . از این رو، یکی از اعمال عید نوروز، روزه گرفتن است تا انسان خود را در راستای رسیدن به احسن حال، یعنی وصول به حسن حال الاهی، قرار دهد و به اخلاق الله متخلق سازد

یا محول الحول و الاحوال ای دگرگون کننده حال و حالات

اذعان میکنیم که اگر لحظه ای خداوند که دگرگون کننده مطلق است ما را به حال خود رها کند نه تنها در یک حالت ثابت و راکد و متعفن واقع میشویم بلکه اساساً نفس دگرگون شده و تغییر نیز به رکود و سکون تبدیل و صلاحیت اتصاف به تحول و دگرگونی را از دست میدهیم و سرنوشت مختوم و تقدیر ماندن و گندیدن و پوسیدن و هیچ شدن رقم میخورد. و بر اثر غفلت و گناه و مصیبت ظرفیت و توان دگرگون شدن را هم از دست میدهیم و این اوج بیچارگی و عجز و فلاکت انسان خواهد بود. بنابراین با نسبت دادن «حول» اصل دگرگونی و «احوال» اشکال بیرونی و ظاهری تغییر و تحول به «محول» راه را برای فراز چهارم و اصلی ترین فراز دعا باز می کنیم. چون در بخش نهایی است که بنده پس از طی 3مرحله مقدماتی درخواست و نیاز خود را مطرح می کند و می گوید:

حول حالنا الی احسن الحال حال مرا دگرگون کن به زیباترین حال

یعنی اکنون که لطف عام و کریمات ات تمام هستی را در برگرفته و به شهادت شب و روز تو تنها دگرگون کننده زمان و مکان و عالم هستی، حقیقت تحول و دگرگونی به دست توست . پس ای خدای مهربان، دستم را بگیر، و یاری ام کن و مرا از این «حال» غم انگیز و دردناک رهایی بخش و به حال برتر و زیباتر برسان. تو به رفتار و اعمال و قصورات من منگر که اگر معیار من باشم سرنوشتی دردناک نصیبم خواهد شد، لطف و کرم ات را جاری کن و به دیده کرامت بنگر . درست است که من خویشتن خویش را گم کرده ام و در من های دروغین و خود ساخته اسیرم، اما در این لحظات حساس و مهم که جهان را از تحول و دگرگونی پر می سازی به بارگاه مقربین و اولیائت پناه آورده و آنان را شفیع خود قرارداده حریم حرم آل محمد را حرمت نهاده ام دل به حرمش آورده ام. ای صاحب حرم حرمتم بدار و این ترنم شادی بخش و رهایی بخش را از من بشنو، با همه وجود دگرگونی و تحول و رهایی و پرواز را امید دارم. خدایا ناامیدم نگردان. آمین

هفت سین قرآنی

1- سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ (یس58) از جانب پروردگار [ی] مهربان [به آنان] سلام گفته می شود.

بر آنان رسانند پیک و سلام                       ز رحمان خداوند والامقام

2- سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ (صافات79) درود بر نوح در میان جهانیان

تحیت بر او بین اهل جهان70                   چنین است پاداش بر محسنان80

3- سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ (صافات109) درود بر ابراهیم

سلام و تحیت ز رب جلیل                        بسى باد بر ابراهیم خلیل

4- سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ (صافات140) درود برموسی و هارون

سلام و تحیت ز رب جهان                       به موسى و هارون بود هر زمان

5- سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ (صافات130) درود بر پیروان الیاس

بسى باد بر آل یاسین سلام                      سلام خداوند والامقام

6- سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ (زمر73) سلام برشما، خوش آمدید، در آن درآیید و جاودانه بمانید

بخواهند آورد سوى بهشت                    همه مردم صالح خوش سرشت

گشادست درهاى جنت تمام                       بگویند بادا شما را سلام

که عیش ابد شد نصیب شما                    بیابید جاوید در آن بقا

7- سلام هی حتی مطلع الفجر (قدر5) آن شب تا دم صبح، صلح و سلام است

بود تا سحر ذکر حق و سجود                  که این شب، شب رحمت است و درود

1- سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ  این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملو از مهر و محبت خدا، چنان روح انسان را در خود غرق می کند و به او لذت، شادی و معنویت می بخشد، که به هیچ نعمتی برابر نیست. آری شنیدن ندای محبوب، ندایی آمیخته با محبت و آکنده از لطف سر تا پای بهشتیان را غرق سرور می کند، که یک لحظه آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. از پیامبراکرم ص روایت شده: درهمان حال که بهشتیان غرق در نعمت های بهشتی هستند نوری بر بالای سرایشان آشکار می شود؛ نور لطف خداوند که برآنها پرتو افکنده است

پس ندایی بر میخیزد که «سلام بر شما ای بهشتیان» نظر لطف خداوند چنان بهشتیان را مجذوب می کند که از همه چیز او غافل می شوند، و همه نعمت های بهشتی را درآن حال به دست فراموشی می سپارند.

به عبارتی دیگر : یعنی خدای رحیم سلام می‌رساند. یعنی از جانب او به اهل مملکتش آسیبی نمی‌رسد. هرچه می‌رسد رحمت است. این را که می‌شنوی. این که از جانب سلطان به تو آسیبی نمی‌رسد؛این که اصلاً خود ِاو، سلام است، دلت آرام می‌شود. می‌خندی. حال خدا را می‌پرسی. با او رفیق می‌شوی.

سلام و سلامتی از یک جاست. سلام یعنی از من به تو، به سلامتت، آسیبی نمی‌رسد. وقتی می‌بینی کسی از دور دارد می‌آید، وقتی سایه کسی را از پشت دیوار می‌بینی، وقتی صدای پای ناشناسی را از پشت سرت می‌شنوی، دلت شورمی‌زند. هی آشوب می‌شود

اما وقتی نزدیک آمد و گفت"سلام". دلت آرام می‌شود. تو هم می‌گویی سلام می‌خندی. حالش را می‌پرسی. رفیقش می‌شوی.

2- سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ  درود بر نوح در میان جهانیان . چه افتخاری از این برتر و بالاتر که خداوند بر حضرت نوح سلام می فرستد، سلامی که در میان جهان و جهانیان باقی می ماند و تا دامنه قیامت گسترده می شود سلام خدا توأم با ثناء جمیل و ذکر خیر بندگانش. در قرآن کریم؛ کمتر سلامی به این گستردگی و وسعت درباره کسی دیده می شود، به خصوص اینکه لفظ العالمین معنای وسیعی دارد که نه تنها همه انسان ها، بلکه عوالم فرشتگان و ملکوتیان را نیز در بر می گیرد.

در قرآن، بارها درباره‌ى حضرت نوح که الگو و اسوه‌ى مقاومت ست و تاریخ آن حضرت براى پیامبر سبب دلگرمى و آرامش بوده، سخن به میان آمده.

این پیامبر الهى ویژگى‌هایى داشت از جمله:

الف) اولین پیامبر اولوا العزم است که به عنوان شیخ الانبیا نامیده شده

ب) تنها پیامبرى است که مدّت رسالتش درقرآن مطرح شده

ج) سلام خدا به نوح ویژگى خاصى دارد و عبارت‌«فِی العالَمِین»به آن اضافه شده

د) پیامبرى است که حتّى فرزند و همسرش با او مخالف بودند و به او ایمان نیاوردند

شاید مراد از نداى حضرت نوح در این آیه،همان آیه 26 سوره‌ى مؤمنون باشدکه گفت: رَبِّ انصُرنی بِماکَذَّبُون خدایا در برابر تکذیب آنان مرا یارى کن.

خدا، فَلَنِعمَ المُجِیبُون است، یعنى آنچه را به صلاح بنده باشد اجابت مى‌کند، نه آنچه را بنده معیّن کرده.

3- سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ درود بر ابراهیم . کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ   إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‌دهیم (که براى آنان مدح و ثنا به جا مى‌گذاریم). همانا او از بندگان مؤمن ماست.

در آیات پیش از این آیه، به چگونگی بشارت دادن فرزندی بردبار و پر استقامت بر حضرت ابراهیم، و جریان دستور ذبح اسماعیل (فرزند ایشان) و تسلیم بودن هر دوی آنها براین امر به میان آمده است که پس از یادآوری این قضایا، خداوند می فرماید: سلام بر ابراهیم [آن بنده مخلص و پاک باد]

تمام مناسک حج، از طواف کعبه تا نمازى که پشت مقام ابراهیم خوانده مى‌شود و پیدا شدن انبیایى از نسل او همه و همه نمونه‌هایى از یاد خیر او در تاریخ است

4- سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ  درود بر موسی و هارون . در آیات پیش جریانات حضرت موسی و هارون را نقل می فرماید: - ما این دو برادر و قوم آنها را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم. (صافات115) - ما آنها را یاری کردیم تا آنها بر دشمنان نیرومند خود پیروزشدند. (صافات116) - ما به آن دو، کتاب آشکار دادیم. (صافات117) - ما آن دو را به راه راست هدایت نمودیم. (صافات118) - ما ذکر و یاد خیر آنها را در اقوام بعد باقی و برقرار ساختیم (صافات119)

و بعد از یادآوری موارد فوق خداوند بر آن دو سلام می رساند. سلامی از ناحیه پروردگار بزرگ و مهربان . سلامی که رمز سلامت در دین و ایمان در اعتقاد و مکتب، و در خط و مذهب است. سلامی که بیانگر نجات و امنیت از مجازات و عذاب این جهان و آن جهان است. در این سوره هر کجا فرمود: براى انبیا نام نیک باقى گذاشتیم، به سه عنصر اشاره کرده:

۱. احسان  ۲. ایمان  ۳. عبادت إِنَّا کَذلِکَ نَجزِی المُحسِنِینَ إِنَّهُما مِن عِبادِنَا المُؤْمِنِین

5- سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ  درود بر پیروان الیاس . ما نام نیک الیاس را در میان امت های بعد جاودان کردیم (صافات129)

امت های دیگر، زحمات این انبیاء بزرگ (الیاس و سلاله او) را که در پاسداری خط توحید، و آبیاری بذر ایمان منتهای تلاش و کوشش را بعمل آوردند، هرگز فراموش نخواهند کرد و تا دنیا برقرار است یاد و مکتب این بزرگ مردان فداکار زنده و جاویدان است. تعبیر به ال یاسین بجای الیاس یا به خاطر این است که ال یاسین لغتی در واژه الیاس بوده و هر دو به یک معنی است و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمعی آمده است.

مراد از «إِلْ‌یاسِینَ» همان «الیاس» است که در چند آیه قبل سخن درباره او بود و این دو کلمه نام یک فرد است، مانند «سینا» و «سینین» که نامِ یک سرزمین است. بهترین دلیل بر این مطلب آن است که اولًا در آیات بعد، ضمیر مفرد درباره او به کار مى‌رود: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا و ثانیاً تشابه و تکرار این آیات در مورد پیامبران قبلى یعنى حضرت نوح، ابراهیم، موسى و هارون، نشان مى‌دهد که الیاس در إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ مى‌باشد. روایاتى که‌ إِلْ‌یاسِینَ را آل یاسین قرائت کرده و مراد از آن را خاندان پیامبر اسلام دانسته، اکثراً از اهل بیت علیهم السلام نیست و مورد اعتماد نمى‌باشد.

6- سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ سلام برشما، خوش آمدید، در آن درآیید و جاودانه بمانید . بهشتیان وقتی به بهشت می رسند، در حالی که درهای آن گشوده شده در این هنگام نگهبانان بهشت، آن ملائک رحمت به آنها میگویند: سلام بر شما، گوارا باد این نعمت ها بر شما، داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید.

وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِینَ و کسانى که از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون به نزد آن رسند، در حالى که درهاى بهشت گشوده شده است و نگهبانان بهشت به آنان گویند: «سلام بر شما پاک و پسندیده بودید، پس داخل شوید در حالى که در آن جاودانه خواهید بود».

همین که دوزخیان به دوزخ مى‌رسند درها باز مى‌شود جاؤُها فُتِحَتْ ولى در این آیه مى‌فرماید: وَ فُتِحَتْ یعنى بهشتیان به بهشت مى‌رسند در حالى که قبلًا درها برایشان باز شده است.

در کتاب خصال از حضرت على علیه السلام نقل شده است که بهشت هشت در دارد و هر درى مخصوص گروهى است. یک در براى انبیا و صدّیقان، یکى براى شهدا و صالحان و پنج در براى شیعیان من و یک در براى مسلمانانى که کینه‌ى مرا ندارند.

سؤال: با آنکه عمر و اعمال نیک و بد انسان در دنیا محدود است، چرا کیفر و پاداش قیامت نامحدود است که قرآن مى‌فرماید: دوزخیان و بهشتیان جاودانه در آتش یا بهشت خواهند بود.

پاسخ: اولًا جاودانگى در بهشت، از باب لطف خداوند است و منافاتى با عدل ندارد. ثانیاً جاودانگى در دوزخ براى همه دوزخیان نیست بلکه بسیارى از مجرمان پس از دیدن کیفر اعمالشان و پاک شدن از گناه، وارد بهشت مى‌شوند.

ثالثاً مدّت کیفر بستگى به میزان سبکى یا سنگینى جرم دارد، نه زمان انجام جرم. چه بسا کسى که در یک لحظه اقدام به قتل کسى کرده و حتّى موفّق نشده، امّا دادگاه براى او حبس ابد مقرّر مى‌کند.

آیا مجازات کبریت زدن‌ به یک بشکه بنزین یا یک کشتى بنزین یکسان است؟ آرى، آن که تمام عمر نافرمانى خالق هستى و خداى بزرگ را کرده است، براى همیشه در عذاب خواهد بود

7- سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ  آن شب تا دم صبح، صلح و سلام است . این آیه، در توصیف شب قدر است آن شبی است که قرآن در آن نازل شده و عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است . خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود و رحمت خاص الهی شامل بندگان می گردد و فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند.

سَلامٌ، یکى از نام‌هاى خداست هُوَ المَلِکُ القُدُّوسُ السَّلام

مراد از«سَلامٌ» دراین آیه، لطف و عنایت ویژه الهى نسبت به بندگان در شب قدر است که سلامت و رحمت و برکت را بدنبال دارد و باب نقمت و عذاب را مى‌بندد، زیرا کید و وسوسه شیطان در آن شب مؤثر واقع نشود.

در شب قدر، فرشتگان به زمین نازل مى‌شوند و بر هر مرد و زنى که در حال عبادت باشند، سلام مى‌کنند چنانکه در قیامت نیز با گفتن سلام به استقبال بهشتیان مى‌ روند

1- شب قدر، شب سلامت فکر و روح آدمى و تعالى به سوى خدا، سلام است

2- شب قدر، شب رحمت و مى‌توان با توبه، الطاف خدا را به خود جلب میکند

3- تقدیر امور از سوى خدا بر اساس سعادت بشر است

مراد درود فرشتگان بر مؤمنان است که طلب آمرزش و رحمت برای ایشان است. سلامت یعنی طاعت و عبادت در آن، موجب سلامت و در امن و امان ماندن مؤمنان از هر چیز است

یادآوری: شب قدر در مناطق مختلف، یکی است . این مدّت که تاریکی تمام نقاط زمین را به تدریج فرامی‌گیرد،شب کامل کره زمین و شب قدر آنست که بااختلاف چندساعت زودترودیرتر،مهمان مردمان گوشه و کنارسراسر زمین می‌شود

اینکه چرا 7 تا سین و نه کمتر و یا بیشتر

خود این موضوع توجیهاتی دارد که باید گفت عدد هفت در میان اقوام و ملل مختلف، محترم یا مقدس بوده. از هفت روز هفته گرفته تا هفت آسمان، هفت طواف کعبه، هفت سعی میان صفا و مروه، هفت سنگ انداختن به شیطان، هفت تکبیر و هفت موضع بدن انسان در هنگام نماز و ...

همه و همه از اهمیت این عدد حکایت می‌کند. غیر از هفت‌سین شاخص، معمولا بر اجزای سفره آب می‌افزایند که آب نشانه روشنایی و خرمی و رویش است، شمع و چراغ به نوعی آرزوی طول عمر است، نان و سکه به نشانه نعمت و برکت در سفره گذاشته می‌شود و تخم مرغ نشان پیدایش حیات و آغاز تکوین موجودات است. گلاب، عطری مقدس و روحانی است و ماهی سرخ نیز نشان حیات‌ و شادابی این سفره

هفت سین محمدی صلی الله علیه و آله

1- السعید من اختار باقیه یدوم نعیمها... سعادتمند و خوشبخت کسی است که سرای باقی را که نعمتش پایداراست به سرای فانی که عذابش بی پایان است برگزیند و از آنچه در اختیاردارد برای سرایی که بدانجا خواهد رفت پیش فرستد قبل از آنکه آنها را برای کسی گذارد که وی با انفاق آن خوشبخت شود ولی خود او با گرد آوردن آن بدبخت شده باشد.

2- السخی قریب من الله، قریب من الناس، قریب من الجنه، سخاوتمند و بخشنده، هم به خداوند و هم به مردم و هم به بهشت نزدیک است.

3- السوال نصف العلم سئوال کردن و پرسشگری نیمی از دانایی است.

4- السوق دار سهو و غفله فمن سبح فیها تسبیحه کتب الله له بها الف الف حسنه کنزل العمال بازار سرای فراموشی و غفلت است لذا هر که درآنجا خدا را یک بار تسبیح گوید خداوند برایش هزاران حسنه مینویسد.

5- ساب المومن کالمشرف علی الهلکه کنز العمال کسی که به مومنان ناسزا و دشنام می دهد، همچون کسی است که در معرض هلاکت است.

6- سموا اولادکم اسماء الانبیاء فرزندان تان را به نام انبیا بنامید

7- سید القوم فی السفر خادمهم فمن سبقهم بخدمه لم یسبقوه بعمل الا الشهاده کنز العمال سرور مردم در سفر کسی است که به آنان خدمت می کند پس هر که در خدمت به همسفران خود برآنان پیشی گیرد هیچ کارشان به پای ارزش او نمی رسد مگر شهادت.

هفت سین؛ نماد نیکی‌ها

سنجد می‌گویند سنجد، تداعی خرد‌گرایی و دعوت به عقل است

سیب سیب سفره‌ هفت‌سین نماد سلامتی و شادابی است

سبزه سبزه در سفره هفت سین را نشانه خوش‌اخلاقی و خرمی و شادابی می‌دانند

سمنو سمنو در سفره هفت‌سین علامت قدرت است

سرکه سرکه در سفره 7‌سین نشانه پذیرش ناملایمات حیات و نماد رضا و تسلیم

سماق نماد عدالت، صبر و امید در ساحل زندگی است، بردباری و تحمل دیگران و

بردباری برای نیل به خواست‌ها و آ‌رزوها.

سنجد می‌گویند سنجد، تداعی خرد‌گرایی و دعوت به عقل است. سنجد نماد سنجیده اقدام کردن است و یا به عبارتی دیگر سنجیده فکر کردن و عمل نمودن. سنجد را بر این باور بر سفره می‌گذارند تا هر کس با خود عهد کند که در آغاز سال، هر کاری را سنجیده انجام دهد. قرار دادن سنجد بر سفره هفت‌سین،‌ نشانه گرایش به عقل و احترام به تفکر و ترویج خردمندی است. در حدیث نبوی آمده اولین چیزی را که خداوند آفریده، عقل است. آدمی با رهنمود عقل به خواسته خود پیروزی را در می‌یابد. از امام رضا(علیه السلام) : بهترین دوست هر انسانی عقلش می‌باشد                                      

سیب سیب سفره‌ هفت‌سین نماد سلامتی و شادابی است. در منقولات اسلامی آمده است که خوردن سیب از ثواب بالایی برخوردار است.

 امام صادق(علیه السلام) فرمود: سیب را اکسیر جوانی و میوه بهشتی نامیده‌اند. معروف است که خوراک آدم و حوا، قبل از خوردن گندم و رانده شدن از بهشت،‌ سیب بوده است. سیب هشداری است برای انسان تا به سلامت جسم خود بیندیشد و بهداشت و صحت و سلامت بدن خود را به دست فراموشی نسپارد، پس برای حفظ سلامت بدن خویش باید همت گماشت، چرا که با بدن سالم می‌توان در راه خدمت قدم گذاشت. بدن سالم و روح سالم لازم و ملزوم یکدیگرند. هر دو در فضای سلامتی دارای حیات خواهند بود. دیه در برابر ضربه یا نقصی که در بدن پیش می‌آید حاکی از ارزش جسم است پس باید به سلامت آن توجه نمود.

سبزه سبزه در سفره هفت سین را نشانه خوش‌اخلاقی و خرمی و شادابی می‌دانند. سبزی با خود،‌ شادابی، ‌زندگی، سرشاری و نیکویی را به همراه دارد. پیامبر اسلام (ص)فرمودند: من برای اخلاق نیک مبعوث شدم و خداوند کسی را که با ترشرویی با برادرانش و دوستانش روبه‌رو می‌شود دشمن می‌دارد. تعامل داشتن با خانواده و مردم با چهره شاد حاصل خواهد شد. خداوند خود نیز با مهربانی و بخشندگی جهان تکوینی را مدیریت می‌نماید. همچنین در قرآن آمده است که پیامبر با اخلاق و گفتار نیک توانست مردم را به دین جذب نماید. در اخبار اسلامی آ‌مده است که رسول خدا همواره متبسم بوده است و طبعا انسان خوش‌اخلاق و با نشاط رستگار است. خلاصه اینکه سبزه نشانه طبیعت پرشور و خروش است. رنگ سبز نشانه تعادل و پیشرفت است.

سمنو سمنو در سفره هفت‌سین علامت قدرت است. آدمی در فراز و نشیب زندگی خود (خانواده) و جامعه می‌بایست نیرومند و قوی باشد. برای مقابله با سختی‌ها،‌قدرت الزام‌آورترین مولفه‌ای است که می‌تواند ما را در برابر ناملایمات نگهداری‌ کند. علی(علیه السلام) در این خصوص فرمودند: قدرت و توانایی خصلت‌های نیکو و نیز خصلت‌های نکوهیده انسان را آشکار می‌سازد که همانا قدرت در علم و جسم زمینه‌ساز اعتماد و اعتبار و در انجام هر کاری مفید و موثر خواهد بود.

امام علی(علیه السلام) در دعای کمیل این‌گونه بیان می‌دارد؛ پروردگارا، اعضا و جوارحم را در راه خدمت به خودت قوی و نیرومند گردان. در قرآن کریم این چنین آمده است که در برابر دشمنان خود قوی و نیرومند باشید که هر کس برخواسته‌های نفس حاکم شود قوی خواهد بود.

سیر سیر نماد و اسطوره موعظه و نگه داشتن حدود و حقوق دیگران و عدم تجاوز به حقوق آنان می‌باشد. اگر همه ما حقوق و حدود خود را بشناسیم و این روش و منش را در رفتارمان متبلور سازیم، باید مطمئن باشیم که جامعه راه به عدالت خواهد یافت. پس فارغ از چند و چون زمان، زمینه را برای رشد فرهنگی، اعتماد عمومی، اعتقاد صحیح و اعتبار جامعه فراهم آوریم. سیر یادآور امتناع از تعدی است به اینکه انسانی عاقل، سالم،‌ شاداب، قوی و قانع باشیم.

سرکه سرکه در سفره هفت‌سین نشانه پذیرش ناملایمات حیات است و نماد رضا و تسلیم. لازم به یادآوری است که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان معتقد و با مسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد. خالق یکتا در قرآن کریم فرموده است ما انسان را برای استواری و استقامت در سختی بیافریدیم، لذا خداوند زمین و آسمان،‌ انسان را آسوده و بی‌غم نیافریده است. قرار دادن سرکه در سفره هفت سین نمادی از پذیرش واقعیت‌های حیات است. ترس از شکست معنی ندارد و از رخدادهای ناگوار باید به عنوان یک واقعیت هرچند تلخ یاد کرد و هر شکستی را سرچشمه تجربه‌ای تازه برای سایر امور قرار داد تا بتوانیم در راه کمال طلبی و پیشرفت گام نهیم،‌لذا زیر بنای هر رستگاری در تحمل سختی‌های آن است.

سماق نماد عدالت، صبر و امید در ساحل زندگی است، بردباری و تحمل دیگران و بردباری برای نیل به خواست‌ها و آ‌رزوها. صبر به انسان می‌آموزد که در گذر زندگی، خستگی را باید خسته کند تا کام دل را بیابد. بی‌گمان در وجود هر انسانی جوهره صبر و مقاومت، برای دستیابی به اهدافش موج می‌زند. در قرآن کریم آمده است که پیامبر زمانی به رسالت خویش امید پیدا خواهد کرد که صبوری را پیشه خود نماید. تحمل حوادث پیش آمده درس عبرتی در تاریخ زندگی ماست. از این رو قرار دادن سماق در سفره هفت سین دعوت از انسان است در آغاز سال به پایداری و مقاومت در راه دستیابی به اهداف پاک و انسانی خویش که خداوند با صابرین خواهد بود.

پذیرش فرهنگ های ملی از سوی اسلام

فرهنگ های ملی همواره نمادهایی را با خود همراه دارند که یادآور روزهای تلخ و شیرین ملتی است. اسلام بسیاری از فرهنگ های ملی را تایید و امضا کرده. این مساله به ملت های قومی جهان این امکان را می بخشد تا با حفظ فرهنگ های ملی و حتی خرده فرهنگ ها، اسلام را به عنوان سبک زندگی بپذیرند

هنگامی که اسلام با فرهنگ ایرانی و یونانی و مصری و رومی مواجه شد، همین رویه را با آن ها در پیش گرفت. به عنوان نمونه، فرهنگ ایرانی و آریایی نوروز از سوی اولیای دین و امامان معصوم(علیهم السلام) مورد تایید و توجه قرار گرفته است و حتی از سوی امامان(علیهم السلام) برخی از آن ها مورد توجه ویژه قرار گرفته است

مسئله دید و بازدید و ارج و احترام به بزرگ تر و عیدی دادن به کودکان و برگزاری جشن های شاد ، از جمله مسایل آیینی نوروز است که مورد توجه بوده است

 دیدگاه اسلام درباره آئین های نوروزی

طبیعت مادر انسان است و زندگی انسان به طبیعت و محیط زیست آن ،چنان گره خورده که بی طبیعت نه تنها بقای انسان بلکه وجود وی نیز شدنی و ممکن نیست. اسلام بسیاری از آیین های ایرانی را پذیرفته و یا با پالایش و تغییراتی اندک آن را تأیید و امضا نموده است. احترام و تقدیس و حضور در طبیعت و آشتی با آن و نگرش عبادی داشتن به آن را پذیرفته و تأیید کرده

اصولاً از نظر اسلام یکی از دو راه شناخت خداوند، به طبیعت ختم می شود که از آن به آیات آفاقی در برابر آیات انفسی یاد می شد. در نگاه قرآن، همه هستی و ماسوی الله، آیات و نشانه های خداوند یکتا و یگانه ای است که آفریدگار، پروردگار و معبود همگان است. بنابراین هرچیزی در درون آدمی از بینایی و شنوایی گرفته تا جریان گردش خون و نظام پیچیده عصبی و تولیدمثل تا روح و روان آدمی، علامت و نشانه های ظاهر و روشنی است که انسان از راه آن می تواند به شناخت خداوند و خود دست یابد

نوروز در تاریخ اسلام

در زمان خلافت عمر بن خطاب، هرمزان استاندار خوزستان که مسلمان شده بود، از شیرینی و دیگر اقلام خوان نوروزی، خوانچه ای جهت امام علی بن ابی طالب علیه السلام فرستاد. حضرت پرسید علت فرستادن این خوانچه کدام است، گفتند موجب فرا رسیدن عید نوروز می باشد. حضرت به مزاح فرمودند: کل یوم نیروزنا یعنی هر روز را برایمان نوروز سازید. علت مهم دیگر روز جانشینی علی ع در عید غدیر خم، در سال دهم هجری برابر با بیست و نهم حوت (اسفند) است. بدین روی اهتمام عظیم ایرانیان به نوروز می تواند یک انگیزه بزرگ مذهبی نیز داشته باشد.

نوروز در فرهنگ اسلامی

در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت باید گفت اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:

اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین های شرک و بت پرستی و ارزشها و قداست های غیر الهی نباشد.

ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می شود

و در آخر: جهت گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی باشد

 دلایل ارجمندی و احترام نوروز عبارت است از:

نوروز اگر چه در فرهنگ باستانی ایرانیان ریشه داشت در رویارویی با فرهنگ خردورز اسلام رنگ ستایش و مُهر تأیید گرفت. وارد شدن روایات متعدد از جمله دعای تحویل و مستحب شمردن غسل و روزه و نمازی خاص در بزرگداشت نوروز . سیره عملی رفتار عالمان بزرگ در تعطیلی نوروز و نشستن در منازل و دیدار با مردم و تبریک و تهنیت گفتن به آنان . آثار و برکات همراه نوروز همچون نظافت و غبارزدایی دیدار بستگان و دوستان و ... اساسا نوروز جشنی فرهنگی است و با زندگی مردم پیوند دارد و چیزی در آن وجود ندارد که اقوام و مذاهب مختلف با آن مخالفت کنند . بدین جهت نوروز با پیدایی اسلام (به ویژه در مذهب شیعه) مُهر تأیید خورد

پاره ای از آداب نوروز 

1. پوشیدن لباس تمیز؛ امام صادق (علیه السلام)  فرمودند: هنگامی که نوروز آمد، غسل کن و پاکیزه ترین لباس های خود را بپوش و با خوش بوترین عطرها خود را معطر ساز و خواندن نیایش تحویل سال؛ یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الی احسن الحال

2. گشایش در زندگی خانواده

3. روزه گرفتن و برپایی نماز؛ امام ششم (علیه السلام) فرمودند: چه خوب است که در این روز روزه دار باشیم. دستور چهار رکعت نماز، سجده شکر و دعای مخصوص این روز هم مورد سفارش قرار گرفته

4. درس عبرت گرفتن؛     5. دوری از اسراف      6. دید و بازدید؛    7. بررسی اعمال گذشته   8. کینه ها را از دل برکنیم   9. رفتن به اماکن مطهره   10. رسیدگی به فقرا

نماز عید نوروز

پس چون از نماز پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شوی چهار رکعت نماز بگزار. یعنی دو رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه سوره انا انزلناه بخوان و در رکعت دوم بعد از حمد 10 مرتبه قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد 10 مرتبه سوره قل هوالله احد و در رکعت چهارم بعد از حمد 10 مرتبه قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ عَلَی جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّی لا أَشْکُرَ أَحَدا غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَلا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لا أَتَکَلَّفَ مَا لا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ (مفاتیح الجنان)

 نوروز در سیره امام خمینی (ره)

با ورود اسلام، ایرانیان تلاش نمودند، سنت های کهن خود را در قالب فرهنگ اسلامی بازیابی کرده و به عبارت روشن‌تر سنت‌های ایرانی را با سنت‌های اسلامی در آمیزند.  در نتیجه، از میان انبوه جشن‌های ایرانی قبل از اسلام، آنچه میان ایرانیان مسلمان باقی ماند.  ایرانیان توانستند، این مناسبت ملی را بگونه زیبایی با روح اندیشه اسلامی هماهنگ سازند و لذا بزرگان دینی ملت ایران نیز، هر چند به نظر آنها و به تعبیر امام راحل (ره) این عید، هر چند یک عید اسلامی نیست ولی اسلام آن را نفی نکرده است.با این حال، همواره به مناسبات خاص این ایام احترام می گذاردند

معمولا هر روز، ساعت 8 صبح، در اتاق کارشان حضور داشتند، ولی روز 29 اسفند 61 فرمودند: من فردا صبح، ساعت 9 الى 9 و ربع مى آیم. ما روز نوروز یعنى فرداى آن روز امام هنوز نیآمده بودند، ولى طبق قرار روز قبل، هنوز ساعت 9 و ربع نشده بود که تشریف آوردند؛ با نشاط تر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر که در مجموع با دکترها پنج نفر بودیم، چند بار مبارک باشد گفتند

سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دستبوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد

بدینگونه، هر چند امام راحل (ره) تاکید داشتند که نوروز را نمی توان جزء اعیاد تصریح شده اسلامی دانست، ولی به علت اینکه دارای ارزش های بسیاری است که با روح فرهنگ اسلامی هماهنگی کامل دارد، اهتمام خاصی به رعایت آداب  و رسوم آن داشتند.              محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب (یادها و یادداشتهاى از زندگى امام خمینى)  

مراحل چهارشنبه سوزی های قرآنی عبارتند از:

  اشتباهات خود را بسوزانید:  هر فردی در زندگی خواه ناخواه اشتباهاتی را مرتکب شده و این اشتباهات همانند چوب‌های تنومندی در زندگی انبار شده و موجب بسیاری از مشکلات برای خود و اطرافیان می‌شود برای سوزاندن این اشتباهات و برگزاری یک مراسم چهارشنبه سوری اشتباهات خود را جبران و از انجام مجدد آن توبه کنید یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار [تحریم8]

الا مؤمنان چون به یکتا اله                         بخواهید توبه کنید از گناه

نمایید توبه، به اخلاص تام                        خلوصى برازندۀ آن مقام

بود آنکه، مخفى بدارد خدا                        گناهى که کردید روى خطا

درآرد خداتان میان جنان                            که جویست زیر درختان آن

 کینه‌ها و نفرت‌ها را بسوزانید:

هرازچند گاهی یک مراسم چهارشنبه سوری بگیریم و همه کینه ها و نفرت ها را کاملا بسوزانیم با این کار زندگی به کام همه بسیار شیرین می شود و همیشه دعا کنیم که
وَ ٱلَّذِینَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ یَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَ لِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِینَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِیمَٰنِ وَ لَا تَجۡعَلۡ فِی قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٞ رَّحِیمٌ [حشر10]

کسانى که از بعد این دو گروه                     بجستند این مذهب باشکوه

دمادم بگویند اندر دعا                               که پروردگارا یگانه خدا

تو ما را و اخوان ما را دگر                            که گشتند مؤمن ز ما پیشتر

ببخش و بیامرز یکسر گناه                          مده کینه در قلب ما هیچ راه

تو اى کردگار اى خداى جهان                      رئوفى، لطیفى و بس مهربان


 گناهان و زشتی ها را بسوزانیم
خداوند متعال یکی از بهترین اعمال برای سوزاندن گناهان و بدی ها و زشتی ها از وجود انسان ها را کمک به مستمندان و فقیران می داند و در یکی از آیات الهی اینگونه می فرماید

 إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُۆْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ (بقره 271)

چه نیکوست گر آشکارا ز مال                       نمایید انفاق بر تیره حال

ولى بهتر آنست کاندر خفا                            نمایید بر مستحقان عطا

به پاداش این کار رب جهان                          گناهانتان را نماید نهان

خداى است آگه ز هرگونه کار                      نهان باشد آن کار یا آشکار

 بدی‌ها را به وسیله خوبی‌ها بسوزانید:

 اگر در زندگی افرادی به شما بدی کرده اند، این بدی‌ها را با خوبی کردن متقابل به آنها از بین ببرید. تا در سایه‌سار این لطف و بزرگواری شما افراد نیز از بدی‌های خود شان نسبت به شما پشیمان شوند.

 وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ [فصلت34]

بدان در جهان هیچ گه نیک و بد                 نخواهد همانند و یکسان شود

اگر خلق با تو بدى کرد و زشت                   تو با او نکویى کن اى خوش سرشت

که تا آنکه هر دَم ترا دشمن است               بیازد به سوى تو از مهر دست

 

نوروز در کلام بزرگان

در کلام معصومین شیعه روایاتی درباره نوروز وجود دارد از این رو علما و مراجع معظم شیعه ایرانی هرگز مخالف سنت دیرینه نوروز نبوده اند بلکه آن را از رسوم نیک و پسندیده می دانند.

1-امام خمینی: "این عید، هر چند یک عید اسلامی نیست ولی اسلام آن را نفی نکرده است." ایام نوروز بروید در این مریضخانه ها، بروید احوال این ها را، این هایی که آواره شده اند،... به اینها سرکشی کنید، و آن تشریفات سابق را تخفیف بدهید. عید نوروز چیز خوبی است؛ وسیله‌ای که با آن دل‏ها شاد می‏شود، انسان‏ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‏کنند، صله رحم و صله احباب می‏کنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله بکند، باید با دوستان و رفقا هم صله بکند؛ یعنی ارتباط برقرار بکند. این، ارتباطِ عید نوروز است که بسیار خوب است. حضرت امام خمینی(ره) خود ضمن مبارک شمردن عید نوروز بر فقیر و غنى و دعوت به پوشیدن جامه نو در این ایام، و رفتن به کوه و صحرا و باغ و بستان، در وصف بهار سروده است:

بهار شد در میخانه باز باید کرد                  به سوى قبله عاشق نماز باید کرد

ایشان همچنین در دیوان خویش، عید نوروز را چنین وصف کرده اند:

باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا         جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا

بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست         نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما

همه در عید به صحرا و گلستان بروند      من سرمست زمیخانه کنم رو به خدا

عید نوروز مبارک به غنى و درویش          یار دلدار! زبتخانه درى رابگشا

بنابراین، آنچه از سیره امام راحل(ره) در این ایام که در ادامه به گوشه ای از آن اشاره می گردد، فهمیده می شود این است که، ارزش های زیبای نهفته در آداب و رسوم این عید ملی ایرانیان، بزرگانی چون امام (ره) را نیز به خود جلب نموده است.

این عید سعید، عید اسعد باشد                      ملت به پناه لطف احمد باشد

بر پرچم جمهورى اسلامى ما                        تمثال مبارک محمد(ص) باشد.

امام خمینی (ره) معمولا هر روز، ساعت 8 صبح ، در اتاق کارشان حضور داشتند، ولی  روز 29 اسفند 61 فرمودند: من فردا صبح ، ساعت 9 الى 9 و ربع مى آیم . به هر حال ، ما روز نوروز - یعنى فرداى آن روز - ساعت 9 و چند دقیقه به اتاق حضرت امام وارد شدیم . امام هنوز نیآمده بودند، ولى طبق قرار روز قبل ، هنوز ساعت 9 و ربع نشده بود که تشریف آوردند؛ با نشاط تر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو. وارد شدند و به افراد حاضر که در مجموع با دکترها پنج نفر بودیم ، چند بار مبارک باشد گفتند. سپس خودشان سراغ سکه هاى یک ریالى را گرفتند و کف دست قرار دادند. افراد حاضر نیز بعد از دستبوسى هر کدام چند عدد برداشتند. مشابه این برنامه در نوروز سالهاى دیگر نیز تکرار مى شد.

بدینگونه، هر چند امام راحل (ره) تاکید داشتند که نوروز را نمی توان جزء اعیاد تصریح شده اسلامی دانست، ولی به علت اینکه دارای ارزش های بسیاری است که با روح فرهنگ اسلامی هماهنگی کامل دارد، اهتمام خاصی به رعایت آداب  و رسوم آن داشتند.

2- مرحوم کاشف الغطاء نوروز مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد، بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا و بر این اساس روایاتی از اهل بیت(علیهم السلام) درباره نوروز به ما رسیده که عید گرفتن را تأیید کرده اند و نیز به نماز، ذکر و عبادت سفارش نموده اند و ...

3-آیت الله صافی گلپایگانی: نظر شرع مقدس درباره نوروز چیست و آیا می‌توان آن را به عنوان عید تلقی کرد؟

پاسخ: اعیاد شرعی و مذهبی بزرگ اسلامی، عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روزهای ولادت حضرت رسول اکرم و ائمه معصومین است. در عید نوروز هم اگر مۆمنان برنامه‌های دینی، مانند دیدار با برادران مۆمن یا عیادت بیماران و رسیدگی به‌حال مستمندان داشته و برنامه‌های بدآموز نداشته باشند، مناسب است. هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، آن روز عید است. این مرجع تقلید یادآور شد: در حدیث است کُلُّ‏ یَوْمٍ‏ لَا یُعْصَى‏ اللهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ هر روزی که در آن معصیت خدا نشود، آن روز عید است.  نوروز، یعنی روز نو. روز اولین فصل بهار مثل خود فصل بهار یک امر واقعی و تکوینی است و به جمشید ارتباط ندارد، خدا می‌داند چند هزار یا چند میلیون سال پیش از جمشید بوده است.

آیت الله صافی بیان داشت: از آیات خدا است که زمین دوباره بعد از موتش و خشک‌شدن گیاه‌ها زنده می‌شود و چنان‌که در قرآن مجید می‌فرماید اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِ‌ها و محتمل است غسل یا هر عبادت دیگری به همین مناسبت باشد.

علامه مجلسی : آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل بر آنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که با حرف سین شروع می‌شود بخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ می‌دارند.

هفت آیه از قرآن کریم که با «س» شروع می‌شود به این شرح تصویر است. خداوند به انبیا سلام مى‌کند. البتّه درباره‌ى پیامبر هم خدا و هم فرشتگان صلوات مى‌فرستند و هم به مؤمنان دستور صلوات و سلام مى‌دهد: إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِ‌

4-آیت الله مکارم شیرازی: عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و باز دید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنبه سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود. رسم است که در عید نوروز و مانند آن پول لای قرآن می گذارند و عیدی می دهند. آیا این کار اشکال دارد؟ جواب : اشکالی ندارد

سوال : اعمالی که در مفاتیح تحت عنوان عید نوروز آمده مربوط به کدام تقویم است؟ آیا هر سال نو را در هر فرهنگ شامل می شود (مثلا عید نوروز ایرانیان) یا برای تقویم قمری است؟ جواب : خیر، مربوط به عید نوروز (سال شمسی) است.

سوال : ما امسال سبزه عید نوروز را به شکل اسم های پنج تن مثلاً «یا حسین» درآوردیم و چون آن ها را روز سیزده بدر همان جا می گذاریم، آیا مشکلی ندارد؟ اگر مشکل دارد با سبزه ها چه کار کنیم؟ جواب : در صورتی که بی احترامی و هتک حرمت شود، جایز نیست و بهتر است در محلی قرار دهید که بی احترامی نشود.

سوال : من طلبه هستم و با چند نفر دیگر از طلاب در مورد عید نوروز تحقیقاتی انجام داده ایم و طبق گفته علمای رجال و درایه، حدیثی که شیخ طوسی (رحمة الله) در مورد عید نوروز ذکر کرده اند معتبر نمی باشد زیرا اولا خبر واحد است و به حد تواتر نرسیده، ثانیاً منبع آن کتابی قوی نیست چون در کتاب دعاییه ایشان ذکر شده نه در کتاب فقهیه ایشان. در ضمن اصل کلمه ی عید یعنی بازگشت. این بازگشت در حالیست که ریشه ی این عید به آیین زردشتیان باز می گردد.

حال سوال این است که نظر فقهی و نظر محققانه ی شما در این مورد چیست؟ جواب : ما برای عید نوروز جنبه ی شرعی قائل نیستیم بلکه یک قرارداد عرفی است که آثار مطلوبی دارد و از آثار نامطلوب آن نیز باید پرهیز گردد.

سوال : آیا گفتن لفظ «عید» برای سال نو و عید نوروز اشکال دارد؟ جواب : اشکالی ندارد

سوال : آیا نحس بودن عدد 13 مورد قبول فرهنگ شیعه است؟ جایگاه نوروز و شادی در فرهنگ شیعه چگونه است؟  جواب: سیزده بدر ریشه شرعی ندارد و از خرافات است ولی تفریح سالم و خالی از گناه بدون اعتقاد به نحس بودن سیزده، اشکالی ندارد.

سوال : من شنیده بودم که شما گفته بودید نوروز بی اساس و سطحی است و مسلمانان را از آن بر حذر داشته اید. من می خواستم بدانم که آیا این جمله را شما گفته اید یا نه و این که نظر شما درباره ی نوروز چیست؟ جواب : عید نوروز جنبه های مثبت و منفی متعددی دارد. جنبه های مثبت آن نظافت، صله رحم، کمک به اقشار ضعیف و کم درآمد و مانند آن است و جنبه های منفی آن، مراسم خرافی چهارشنبه سوری، سیزده بدر، تشریفات کمرشکن، چشم و هم چشمی، مسافرت های گناه آلود، شکستن مرز محرمیت ها و امثال آن می باشد.

 حال اگر به جنبه های مثبت آن پرداخته شود و از جنبه های منفی آن اجتناب شود طبق روایت مزبور عید نوروز طبیعی، عید تشریعی هم می شود و اگر خدای نکرده بر عکس شود از منظر حضرت علی (علیه السلام) چنین روزی عید نخواهد بود.

سوال : آیا برپایی «سفره ی هفت سین» به عنوان یک مراسم سنتی در کنار بقاع متبرکه جایز است؟ جواب : مانعی ندارد

منابع :   سایت نوروز، معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری امام خمینی (ره) دیوان شعر ، تهران، دفتر نشر آثار حضرت امام(ره)،  

محمد حسن رحیمیان ، همان، ص10

نوروز، روزى است که خورشید در آن طلوع کرده و هیچ نوروزى نیست مگر این که ما در آن روز در انتظار از میان رفتن سختیهاییم; زیرا نوروز از روزهاى ما و شیعیان ماست ( بحارالانوار ج59 ص92) نوروز روزی است که خداوند آن روز از بندگانش پیمان گرفت که او را بپرستند و شرک نورزند و به پیامبران و اولیا آ‌ن‌ها ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است که زمین خلق شد و حیات به وجود آمد                           .
همچنین روزی است که کشتی حضرت‌ نوح
(علیه السلام) بر سرزمینی به نام جُود می‌نشیند.
و حضرت ابراهیم
(علیه السلام) بت‌ها را شکست                                           .
جبرائیل بر پیامبر خدا نازل شد . پیامبر
(صلی الله علیه و آله) به اصحابش در حَجهُ‌الوداع دستور داد که با علی(علیه السلام)  بیعت کرده ولایت او را قبول کنند. امیرالمومنین(علیه السلام) و وَلاه ظاهر می‌شوند و در این روز بر دَجال پیروز می‌شوند و او را در کناسه کوفه به دار می‌زنند (بحارالانوار: ج‏56، ص91)

نوروز از منظر امام صادق علیه السلام :

اذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک ، و تطیب باطیب طیبک ، و تکون ذلک الیوم صائما. چون نوروز فرا رسد، بدن خود را بشوی و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش و با خوشبوترین عطرها خودت را معطر کن و در آن روز روزه دار باش.(1) علما و مراجع معظم شیعه هرگز مخالف نوروز نبوده اند .نوروز دارای آداب و رسوم نیک و پسندیده متعددی است اما برخی از مردم به ویژه جوانان این سنت کهن و دیرینه را با برخی کارهای خرافی و خلاف عقل و فطرت پاک بشری مثل چهار شنبه سوری آلوده می سازند.

نوروز همان روزى است که خداوند از بندگان خود میثاق گرفت که بنده خدا باشند، براى او شریک قایل نشوند و غیر از خداوند کسى را عبادت نکنند ؛ یعنى روز آزادى است .

نوروز همان روزى است که براى اولین مرتبه خورشید طلوع نمود ؛ یعنى روز روشنایى و درخشش است .
نوروز  روزى است که کشتى نوح بر " جودى " نشست ؛ یعنى روز نجات از عذاب الهى است .
نوروز روزى است که حضرت ابراهیم
علیه ‏السلام بت ‏ها را شکست ؛ یعنى روز مبارزه با شرک و بت ‏پرستى است .
نوروز  همان روزى است که جبرئیل امین بر پیامبر صلی ‏الله علیه ‏و ‏آله هبوط نمود؛ یعنى روز دریافت پیام الهى است .
نوروز  همان روزى است که رسول ‏الله
صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله حضرت على علیه ‏السلام را بر دوش گرفت و بت ‏هاى قریش را از بالاى کعبه به زمین ریخت ؛ یعنى روز پیراستن خانه ‏هاى پاک از آلودگی ‏هاست .
نوروز  روزى است که پیامبر
صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏ آله حضرت على علیه ‏السلام را در محل غدیر خم  به مردم به عنوان امیرمؤمنین معرفى کرد ؛ یعنى روز پیمان با ولایت است .
نوروز  همان روزى است که قائم آل محمد
صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله، حضرت مهدى علیه‏ السلام ، ظهور پیدا می ‏کند و بر دشمنان عدالت پیروز می ‏گردد و حکومت عدل اسلامى تشکیل می ‏دهد .
قال ‏الصادق:
ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج لانه من ایامنا و ایام شیعتنا ، حفظته العجم و ضیعتموه انتم‏ نوروز که می ‏آید ما منتظر فرج آل ‏محمد هستیم ، زیرا نوروز از روزهاى ما و روزهاى شیعیان ما است . شما آن را از دست دادید و پارسیان آن را نگه داشتند .
منبع: بحارالانوار جلد ۵۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">