تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

 

مقدمه : چرا اسم علی و ائمه علیهم السلام  در قرآن نیامده است؟

قرآن همواره کلیات مسایل را بیان می فرماید و تفسیر و تفصیل احکام را بر عهده پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می گذارد. در این مورد از ائمه اطهار(علیهم السلام) سؤال شد که چرا اسم علی(علیه السلام) و ائمه در قرآن نیامده است؟ و یا چرا در آیه إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ راکِعُونَ معرفی نشده اند؟ یا این که چرا در آیه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ (نساء59) مشخصاً معرفی نشده اند؟ ائمه اطهار(علیهم السلام) در پاسخ فرموده اند: تفسیر جزئیات احکام به عهده پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) گذاشته و أنزلنا الیک الذّکر لتبیّن للنّاس ما نزّل الیهم؛ ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو برای مردم تفصیل آن را بیان کنی. بنابراین همان طور که خداوند در قرآن فرمود، نماز بخوانید، اما تعداد رکعات آن را مشخص نکرد؛ به همان صورت فرمود، از اولی الامر اطاعت کنید، اما آنها را معرفی نکرد تا مردم از پیامبر(صلی الله علیه و آله) بپرسند و آن حضرت این مسأله را تبیین کند.

پس به طور خلاصه، اولا برای این است که زمینه امتحان فراهم باشد تا مؤمنان واقعی شناخته شوند و ثانیاً برای این که مردم در مورد تفاصیل آنها از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) سؤال کنند و بدین طریق جایگاه آنان در تبیین جزئیات احکام، برای مردم روشن شود. حال آن که خداوند هیچ گاه چنین اراده ای نداشته و ندارد که مردم به هر صورت ممکن ایمان بیاورند و مؤمن شوند. اگر چنین اراده ای داشت قطعاً قادر بود شرایط را به گونه ای فراهم کند که همه مردم ایمان بیاورند: و لو شاء ربّک لآمن من فی الأرض کلّهم جمیعاً ایمان امری اختیاری است و مردم باید بر اساس انتخاب و اختیار خود ایمان بیاورند لو یشاء اللّه لهدی النّاس جمیعاً؛ اگر خدا می خواست، همه را با اجبار هدایت می کرد. اما خداوند این گونه نخواسته است؛ انسان باید با اختیار خود مسیر هدایت را طی کند و کمال انسان در گرو اختیار و انتخاب آگاهانه او است. انسان باید گام نهادن در مسیر کمال را خود اراده کند، در پی شناخت آن برآید و در این جهت، حسن انتخاب داشته باشد تا با اراده و اختیار خود به مقصود برسد. از آن جا که مدت حیات هر یک از این پیامبران الهی کوتاه و عصر رسالت و تبلیغ آنان محدود است خداوند متعال پس از سپری شدن عصر رسالت هر یک از انبیاء، جانشینانی را برای آنان برگزید تا رسالت و راه آنان را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان پاسداری نمایند. روی این جهت، مشاهده می کنیم که پس از وفات هر یک از انبیاء الهی جانشینان و حجت الهی دیگری رهبری و هدایت مؤمنان را به دست گرفته اند و به ارشاد و رهبری پیروان آن پیامبر الهی و دیگر بندگان خدا همت گماشته اند

پس از وفات پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) نیز بشر از این لطف و رحمت الهی محروم نگردید و خداوند متعال برای پیامبر خاتم جانشین یا جانشینانی را برگزید تا این حجت های الهی و جانشینان آن حضرت رسالت پیامبر را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان حفاظت نمایند. ولکن برای این که مسلمانان و پیروان پیامبر خاتم با جانشینان آن حضرت آشنا گردند و خود را پس از وفات پیامبر اکرم ملزم به تبعیت و اطاعت از آنان بدانند خداوند متعال از همان آغاز بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) با نزول آیات متعدد و در مراحل و مواقع مختلف ویژگی های برجسته این حجت های الهی و جانشینان پیامبر را برای مسلمانان تبیین نمود و آنان را به عنوان ولی و سرپرست مسلمانان و کسانی که امت اسلامی می بایست از آنان پیروی نمایند معرفی کرد. افزون بر این به پیامبرش نیز فرمان داد تا با ابلاغ و تبیین این آیات برای مسلمانان، شخصیت و جایگاه جانشینان خود را برای آنان بازگو نمایند تا بر همگان روشن گردد که پس از وفات آن حضرت مسلمانان باید آنان را به عنوان رهبر و راهنمای خود در امور دین و دنیا برگزینند و دین و عقاید خود را از آنان دریافت کنند.

آیات موضوعی ولایت امام علی علیه السلام 

آیه ولایت : إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ

ولیّ شما هست یکتا خدا            مائده 55       همینسان فرستاده اش مصطفی    

دگر مومنانی که اندر صلات                           به وقت رکوعش دهندی زکات   

(به اجماع آرا مراد از ولی                               در این آیه باشد امام علی(ع)

شیعه و اهل سنت در شأن نزول این آیه از ابوذر غفاری روایت کرده اند:
روزى عبدالله بن عباس در کنار زمزم نشسته بود و به لفظ قال رسول الله
صلی الله علیه و آله براى مردم حدیث مى گفت. مردى که رخسار خود را پوشانده بود، در آنجا حاضر شد. هر چه ابن عباس مى گفت قال رسول الله آن مرد نیز آن را مى گفت                                       .
ابن عباس گفت : تو را بخدا تو کیستى؟ مرد صورت خود را باز کرد و گفت : مردم ! هر کس مرا مى شناسد که هیچ، و هر که مرا نشناخته است من خودم را معرفى مى کنم ؛ من من جندب بن جناده بدرى، ابوذر غفارى هستم. و با این دو چشمم دیدم اگر دروغ گویم کور شوند که مى فرمود:
على قائد البررة و قاتل الکفرة و منصور من نصره و مخذول من خذله بدانید که روزى با رسول خدا نماز ظهر خواندم، سائلى در مسجد چیزى خواست، اما چیزى به او ندادند. او دست به آسمان برداشت که خدایا! گواه باش، من در مسجد رسول تو اظهار حاجت کردم اما کسى چیزى به من نداد. على علیه السلام آن وقت در رکوع نماز بود، با انگشت کوچک دست که به آن انگشتر مى کرد، به سائل اشاره نمود، سائل آن انگشتر را از انگشت على گرفت. رسول خدا این عمل را دید و سر را به آسمان کرد و فرمود: خدایا! برادرم موسى از تو خواست و گفت رب اشرح لى صدرى و یسرلى امرى ... واجعل لى وزیرا من اهلى هارون اخى اشدد به ازرى و اشرکه فى امرى در جوابش نازل فرمودى که : سنشد عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما خدایا! منم محمد، برگزیده و پیغمبر تو، سینه مرا فراخ گردان، کارم را آسان کن و براى من وزیر و یارى از اهلم معین نما. على برادرم را و با او مرا تقویت فرما. بخدا سوگند رسول خدا سخن خویش را تمام نکرده بود که جبرئیل نازل شد یا محمد! بخوان، گفت : چه بخوانم؟ گفت: بخوان إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ... .  سپس طبرسى مى گوید: این خبر را ثعلبى با این سند، بعینه نقل کرده است .

آیه ابلاغ : یَـآ أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ مائده7

الا ای پیامبر هر آنچه خدا                           به تو کرد نازل بگو خلق را

اگر خود کلام خدای جلال                            بر آن ها نکوئی تمام و کمال

اداء رسالت نکردی تمام                               در این کار ننموده ای اهتمام

از آزار مردم یگانه اله                                   تو را در همه حال دارد گناه

که کفار دون را خداوندگار                             نخواهد کند عاقبت رستگار

آیه اکمال و اتمام : اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً مائده3

کنون دینتان را به حد کمال                          رساندم بدین اقتدار و جلال 

ادا کرده ام نعمتم را تمام                              ببخشیده ام بر شما این مقام 

کنون بهرتان دین اسلام ناب                         که والاترین است شد انتخاب

طبق روایات شیعه و سنی این دو آیه، با معرفی علی بن ابیطالب علیه السلام به امامت (18 ذی الحجه) در غدیر خم نازل شد. چهار ویژگی این روز چنین است .

1ـ یأس کافران 2ـ کمال دین 3ـ اتمام نعمت 4ـ خشنودی خداوند.

پیامبر صلی الله علیه و آله در سال آخر عمر مبارک خود به همراه مردم مدینه و دیگر سرزمین های اسلامی که جمعیت آنان بالغ بر صد هزار نفر می گردید عازم حجة الوداع شدند پس از انجام مراسم حج و در بازگشت، هنگامی که به منطقه ای بنام غدیر خم رسیدند فرشته وحی بر آن حضرت نازل گردید و به پیامبر فرمان داد که آنچه قبلاً بر او نازل شده را به مردم ابلاغ نماید (مجمع البیان ذیل67 مائده شواهد التنزیل ج 1ص 250) ولی پیامبر از ابلاغ صریح این امر نگران بود و خوف آن را داشت که مردم نپذیرند و در برابر او به مخالفت برخیزند زیرا از یک طرف علی علیه السلام پسر عمو و داماد آن حضرت است و می ترسد مردم تهمت خویشاوند بودن علی را به پیامبر بزنند و بگویند پس از خود، پسر عمو و دامادش را بر ما مسلط ساخت و از طرف دیگر علی علیه السلام در جنگ های متعدد اجداد و بستگان کافر بسیاری از این مسلمانان را به قتل رسانده و آنان از او کینه شدیدی به دل دارند و از سویی دیگر افراد منافق فراوانی که در میان مسلمانان وجود داشتند مانع بسیار بزرگی برای خلافت و و لایت علی علیه السلام به شمار می رفت،

چنانچه در روایتی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل گردیده به این موضوع اشاره شده. (الاحتجاج ج1 ص73 بحارالانوار ج 37 ص206) لکن خداوند در ادامه این آیه به پیامبرش اطمینان می دهد که از هیچ چیز و هیچ کس خوفی نداشته باشد زیرا خداوند او را از شر مردم نگه می دارد. وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ؛ خداوند تو را از خطرات مردم نگه می دارد . در پی نزول این آیه پیامبر دستور توقف مسلمانان را صادر کرد و به آنان فرمان داد که صبر نمایند تا آنان که عقب هستند به جمعیت ملحق شوند و آنان که پیشاپیش قافله در حرکت بودند بازگردند پس از اجتماع مسلمانان نماز ظهر را به جماعت پیامبر اقامه کردند سپس آن حضرت فرمان داد تا از جهاز شتران منبری را برای آن حضرت تهیه نمایند سپس بر بالای منبر قرار گرفته و پس از حمد و سپاس الهی فرمود: من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می روم، من مسئول هستم و شما هم مسئول هستید، شما در مورد من چگونه شهادت می دهید مردم با صدای بلند گفتند: ما گواهی می دهیم که تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش خود را در راه هدایت ما انجام دادی، خداوند تو را جزای خیر دهد. سپس فرمود: آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز می دهید؟ همگان گفتند آری، گواهی می دهیم، سپس فرمود: خدایا گواه باش. پس از بیان این سخنان و گرفتن اعتراف مبنی بر توحید ، نبوت ، معاد و صدق گفتار و کردارش در این مورد، دست علی را گرفت و بلند کرد و فرمود: ای مردم! چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است، همه گفتند: خدا و پیامبر او داناتر هستند پیامبر فرمود: خداوند ولی و رهبر من است و من مولی و رهبر مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه (مسند احمد ج 1 ص84 و 118 کافی ج1 ص 294 و295) هر کس من مولاه و رهبر او هستم این علی نیز مولی و رهبر اوست.

و این سخن را سه بار تکرار کرد و بدنبال آن سر را به سوی آسمان برداشت و فرمود: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أدر الحق معه حیث دار (دعائم الاسلام ج1 ص16 مسند احمد ج1 ص119) خداوندا دوست بدار کسی که او را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن بدارد و محبوب بدار کسی که او را محبوب بدارد و مبغوض بشمار کسی که او را مبغوض شمارد و یاری نما کسی که او را یاری نماید خوارگردان کسی که او را خوار گرداند و حق را به همراه او بدار به هر سویی که او رود. پس از پایان سخنان پیامبر و ابلاغ این پیام الهی آیه اکمال دین نازل شد و خطاب به همه مسلمانان گفت: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاْءِسْلَـمَ دِینًا در روایات نقل گردیده که پس از نزول این آیه پیامبر خود در خیمه ای نشستند و علی در خیمه ای دیگر و به مسلمانان فرمان دادند که این حادثه را به آن حضرت و علی تبریک بگویند و از جمله افرادی که به حضور پیامبرو علی رسیدند خلیفه دوم بود که با جملات ذیل به آن حضرت تبریک گفت: بخٍ بخٍ یابن ابی طالب، اصبحت و امسیت مولای و مولا کلّ مؤمن و مؤمنة (بحارالانوار ج37 ص 108 و 143 البدایة و النهایة ج7 ص386) مبارک باد بر تو ای فرزند ابوطالب که مولای من و تمام مردان و زنان با ایمان شدی. ولکن با تأسف فراوان عالمان و اهل سنت این آیه و روایات نقل شده در این مورد را همانند دلایل دیگری که در این مورد وجود دارد توجیه و تأویل نمودند و بدین وسیله حقیقت امر را به بسیاری از مسلمانان پوشیده داشتند و آنان را از این نعمت عظیم ولایت که موجب سعادت انسان در دنیا و آخرت می گردد محروم ساختند .

آیه سائل : سَأَلَ سآئِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ، لِّلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ . مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ

سر آغاز گفتار نام خداست معارج 1.3    که رحمتگر و مهربا خلق راست 

بپرسید شخصی ز روز حساب     که قطعی ست رخ دادن آن عذاب 

کدامین کسان را خداوندگار           معذب نماید به روز شمار 

بداند که بر کافران ست و بس        نشاید که دفعش کند هیچکس 

آنگاه که رسول خدا  على را در  غدیرخم به امامت منصوب کرد، این مطلب در تمام بلاد شایع شد و مردم آن را براى یکدیگر خبر دادند. حارث بن نعمان فهرى، گفت اى محمد! از جانب خدا ما را به وحدانیت خدا و رسالت خود و به نماز، روزه، حج و زکات خواندى قبول کردیم ولى به اینها قانع نشدى تا دست عموزاده ات را بلند کرده و او را بر ما برترى داده و گفتى من کنت مولاه فعلى مولاه بگو تا بدانم که این کار از جانب خودت مى باشد یا از جانب خداست ؟! حضرت فرمود: به خدایى که جز او خدایى نیست ، این دستور از جانب خداوند است
حارث بن نعمان بعد از شنیدن این سخن، به طرف مرکب خود برگشت و مى گفت: خدایا! اگر آنچه محمد مى گوید حق و راست مى باشد پس از آسمان بر ما سنگ بباران و یا عذابى بر ما بفرست. او هنوز به مرکب خود نرسیده بود که سنگى از آسمان بر سرش سقوط کرد و کشته شد. مرحوم امینى در الغدیر، از 30کتاب معتبر اهل سنت، نقل کرده اند

آیه لیله المبیت : وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبادِ

گروهی نمایند جان را فدا     بقره207   که راضی بگردد از آن ها خدا   

بر این بندگان حق بود مهربان             بود دوست با مومنان در جهان

تمام مفسران گفته اند این آیه درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده است . در آن شب افرادی از قبایل مختلف جمع شدند تا پیامبر را به قتل رسانند. علی در مکه ماند تا هم دیون آن حضرت را بپردازد و امانتهاى مردم را به خودشان رد نماید و هم در بستر پیامبر اکرم بخوابد تا ایشان به سلامت از شهر مکه خارج شوند. تفسیر آیه در کلام اهل سنت مفسر معروف اهل تسنن، (شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید ج3 ص370/ مسند احمد حنبل ج1 ص348/ سیره ابن‌هشام ج2 ص29 سبط ابن جوزى در تذکرة، ص41) و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت در کتاب‌های خود آوردند.

آیه انذار : وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الاْءَقْرَبِینَ (شعراء214)  خویشاوندان نزدیکت را انذار کن

بترسان تو خویشان خود را نخست         بر ایشان نما کاخ ایمان درست

در سال سوم بعثت آیه انذار عشیره نازل گردید در پی این فرمان الهی، پیامبر اکرم مجلسی تشکیل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزدیک خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود که از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامی که پیامبر قصد اعلام این مأموریت را داشت ابولهب با سخنان خود زمینه ابلاغ این پیام را از میان برد لذا پیامبر روز بعد غذایی تهیه کرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود . و پس از صرف غذا فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آن چه من آورده ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خداوند به من دستور داده که شما را به آئین اسلام دعوت نمایم سپس فرمود: ایکم یؤازرنی لیکون اخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیکم؟ کدام یک از شما مرا یاری می دهید تا پس از من برادر و وارث و وزیر و وصیّ و جانشین من در میان شما باشد (نیل الخیرات فى القراءات العشرة، ج۳، ص۲۲۲-۲۴۴) جمعیت همگی از پاسخ دادن امتناع کردند جز علی علیه السلام . پیامبر اکرم پس از تکرار این سخن و پاسخ نشنیدن از سوی دیگران دست به شانه علی نهاده و فرمود هذا أخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیکم بعدی فاسمعوا له و اطیعوه (سبحانی جعفر الایمان والکفر فى الکتاب والسنة، ج۱، ص۲۵۱) این [علی] برادر من و وارث و وزیر و وصی و جانشین من در میان شما پس از من خواهد بود به امر او گوش فرا دهید و از او فرمان برید. این حدیث را علاوه بر مفسران و محدثان شیعه، بسیاری از مورخان، مفسران و محدثان اهل سنت از جمله طبری، ابن اثیر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابی نعیم، بیهقی، ثعلبی و ابن ابی الحدید در کتب تاریخ، تفسیر و حدیث خود نقل کرده اند (فخر رازی محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۸، ص۸۰-۸۲)

آیه مودّت : ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لآ أَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىٰ‌  وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیها حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُور

همین است آن مژده ی راستین  شوری23   که ایزد بداده ست بر مؤمنین 

به مردم بگو ای رسول خدا         نخواهم نه اجر و نه مزد از شما 

مگر آنکه در حق خویشان من          محبت بورزید اندر وطن 

هر آن کس کند کارهای نکو              فزائیم ما بر نکوئی او

که حقاست ایزد خدائی غفور       بر آنان که هستند بر او شکور      

هنگامی که پیامبر وارد مدینه شد و پایه های اسلام مستحکم گردید انصار نزد پیامبر آمدند و به آن حضرت عرض کردند: اگر مشکلات مالی برای شما پیدا شد ما حاضر هستیم تمام اموالمان را بدون هیچ شرطی در اختیار شما قرار دهیم که در این هنگام آیه فوق نازل شد و مسلمانان را به دوست داشتن خویشاوندان پیامبر به جای مزد آن حضرت فرمان داد. مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت نقل کرده اند مقصود از خویشاوندان پیامبر در آیه مذکور علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) هستند، زمخشری و قرطبی از مفسران اهل سنت در ذیل آیه چنین آورده اند: هنگامی که آیه نازل شد اصحاب پیامبر خطاب به آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو که محبت نمودن به آنان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ پیامبر در پاسخ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آنان. و این سخن را سه مرتبه تکرار کرد (بیضاوی عبد الله بن عمر تفسیرالبیضاوى انوارالتنزیل واسرارالتاویل ج۲ ص۲۶۱) قرآن کریم در موارد متعددی پرده از امتیازات و ویژگی‌های رفتاری ائمه هدی به ویژه امیرالمومنین برداشته. ابن عساکر و سیوطی از ابن عباس نقل می‌کنند نزلت فی علی ثلاث مئه آیه (300آیه در حق علی نازل شده تاریخ الخلفاء للسیوطی ص 170 تاریخ بغداد للخطیب البغدادی ج6، ص219 تاریخ مدینه دمشق لابن عساکر ج 42)

آیه مباهله : فَمَنْ حآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنآءَنا وَ أَبْنآءَکُمْ

وَ نِسآءَنا وَ نِسآءَکُمْ وَ أَنفُسَنا و أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ آل عمران61 

از این هر آن کس که ورزد جدال       که در باب عیسی بود آن مقال 

کنون چون به وحی یگنه خدا     شدی آگه از حالش ای مصطفی  

بگو پس بیائید تا این زمان              همه گرد آئیم در یک مکان  

به همراه انفاس و اطفال و زن         تباهل نمائیم ای انجمن  

نمائیم نفرین بر یکدگر                   به درگاه پروردگار بشر  

که ناراستگو را به خشم خدا           نمائیم با این عمل مبتلا

این آیه سند حقانیت شیعه نیز می باشد. عده اى از نصاراى نجران، به مدینه آمده و با رسول خدا درباره عیسى مسیح به مجادله برخاستند. حضرت فرمود: عیسى بنده خدا بود. طعام مى خورد، آب مى آشامید، فرمود: پس پدر حضرت آدم چه کسى بود؟ آنها در جواب عاجز ماندند اما درباره حضرت عیسى قانع نشدند. حضرت به آنها فرمود: با من مباهله کنید اگر راستگو باشم عذاب بر شما نازل شود و اگر دروغگو باشم عذاب بر من نازل گردد. گفتند: با انصراف سخن گفتى لذا وعده مباهله گذاشتند. روز 24 ذیحجه از سال دهم هجرت ، مباهله انجام شد. شکی نیست که مصداق مباهله کنندگان مسلمان، پنج تن بودند. و اسقف نجران با دیدن پنج تن (علیهم السلام) گفت: ای گروه نصاری، من افرادی را می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جا بکند، خدا آن را می‌کند. اگر آن حضرت ذره اى در حقانیت خویش و در وعده خدا شک داشت اقدام به چنین کارى نمى کرد لذا او دانست که در صورت مباهله ، نصارا از بین خواهند رفت....  آنها نیز مباهله نکرده و به جزیه حاضر شدند و حضرت هم از آنها پذیرفت. على بن ابیطالب نفس انفسکم و حسنین ابنائکم و حضرت فاطمه نسائکم

آیه مؤمن : أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا کَمَنْ کانَ فاسِقًا لا یَسْتَوُونَ . أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوىٰ نُزُلًا بِما کَانُوا یَعْمَلُونَ سجده ۱۸ . ۱۹

 مگر مومنان چون فاسقان         به چشم خداوندگار جهان

 نباشند هرگز همانن هم              یکی که اَنّ شادی یک  بحر غم  

 ولی اهل ایمان به یکتا خدا            نکوکار مردان نام آشنا   

 نشیمن گزینند اندر بهشت       که بودند بس صالح و خوش سرشت

میان على بن ابیطالب علیه السلام و ولید بن عقبة بن ابى معیط، جریانى پیش آمد. ولید به گفت : من در زبان از تو گویاترم، و سر نیزه من از سر نیزه تو تیزتر است و من بهتر از تو مى توانم دشمن را به عقب برانم !!!على علیه السلام فرمود: ساکت شو! تو یک نفر فاسق هستى (سابقه ی فسق داشت). خداوند در این باره، آیه فوق را نازل کرد. در الغدیر، آن را از ده جا نقل کرده است. براى نمونه تفسیر نیشابورى و ابن کثیر.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ذَٰلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ ۚ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (مجادله 12) 

الا مومنان چون سخن در خفا           بخواهید بگوئید با مصطفی 

تصدق نمائید قدری ز مال           که باشد نکوتر شما را به حال

اگر هم فقرید و نادار نیز            برای تصدق نیابید چیز     

نگیریم این کارتان را گناه          غفور و رحیم است یکتا اله    

‏ از عبدالرحمن بن ابی لیلی نقل شده که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: ‏در کتاب خدا آیه ای است که احدی جز من به آن عمل نکرده و بعد از من هم احدی به آن عمل نخواهد کرد و آن آیه، آیه نجواست که ابتدا بر رسول خدا نازل شد که:

قبل از نجوی با پیامبر صدقه‏اى (در راه خدا) بدهید. سپس این آیه نسخ شد. و  أَ أَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذۡ لَمۡ تَفۡعَلُواْ وَ تَابَ ٱللَّهُ عَلَیۡکُمۡ نازل شد

به دلهایتان ترس بگرفته جا    مجادله13    که خود پیشتر ز آنکه با مصطفى

بگویید گفتار پنهان به راز         درى از تصدق نمایید باز؟

ولى گر ندارید چیزى ز مال        کند عفوتان ایزد ذوالجلال

 آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى کردید، (مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 2، ص 524).‏

هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (حج19) 

همه مردمی که به دین کافرند     بر افراد مومن خصومت برند   

نمودند با هم نبرد و جدل         به دین خداوند اندر عمل

‏این آیه درباره دو گروه از مبارزین جنگ بدر نازل شده است. در یک جبهه امیرالمؤمنین علی و سید الشهدا حمزة بن عبدالمطلب و عبیدة بن الحارث و در جبهه مشرکین شیبه و عتبه دو پسر ربیعه و ولید بن عتبه در مقابل هم به رزم پرداختند (صحیح، بخاری، ج 4، ص 410). ‏

بخاری از قیس بن سعد از امیرالمؤمنین نقل کرده که فرمود: من اولین کسی هستم که در روز قیامت برای دادخواهی در پیشگاه خدای رحمان زانو می زنم. و قیس بن عباد (راوی حدیث از امیرالمؤمنین) گفت: در مورد ایشان است که آیه نازل شده؛ آن دو گروه کسانی هستند که در روز بدر پیکار کردند.‏ در حدیثی دیگر از ابوذر نقل شده که سوگند می خورد این آیه در باره هم اینان نازل شده است (صحیح، مسلم، ص 1235).‏

آیه برائت : بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ (توبه1)

خداوند و پیغمبرش بعد از این       برائت بجستند از مشرکین    

که هرگاه بستند عهد و پیمان         شکستند میثاق چندین و چند

این ماجرا یکی از فضایلی است که در شأن امیرالمؤمنین نقل شده. مشروح این جریان در احادیث این گونه آمده است که از ابن عباس نقل شده: رسول خدا به ابوبکر مأموریت داد تا پیام وی را در مراسم حج ابلاغ کند. سپس در حالی که ابوبکر در راه بود، علی را در پی او فرستاد. ابوبکر وقتی صدای ناقه پیامبر را شنید، به خیال اینکه رسول خدا آمده است به سمت وی رفت اما علی را دید که بر ناقه رسول خدا سوار است و نامه رسول خدا را به ابوبکر نشان داد که از طرف پیامبر مامور ابلاغ پیام برائت شده بود

پس در ایام تشریق، علی ندا داد که: همانا خدا و رسولش از مشرکین بیزارند، پس مشرکین چهار ماه فرصت دارند و بعد از آن هیچ مشرکی حق اقامت در مکه را ندارد و از این پس کسی نباید عریان به طواف بپردازد و کسی جز مؤمن داخل بهشت نمی شود. علی این کلمات را ابلاغ می کرد، (مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری ج 3 ص 53).

عبدالفتاح عبدالمقصود نویسنده اهل تسنن از مصر در مورد اهمیت جریان ابلاغ پیام برائت نوشته است: رسول خدا در میان آن همه سران و بزرگان مسلمان، پسرعموی خود را برگزید و بر دیگران از مهاجر و انصار مقدم داشت. ‏

آیه اطاعت و پیروی : یآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا~أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآْخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً 

پس ای مومنان با رضا و قبول  نساء59  اطاعت کنید از خدا و رسول  

 همین گونه با رغبت و با رضا          اطاعت نمائید اولی الامر را   

چو دارید ایمان به پروردگار        بیاورده ایمان به روز شمار 

اگر بینتان شد جدالی دراز         به حکم الهی بگردید باز 

که این کار بهتر بود در صفت      سرانجام آن هست خوش عاقبت 

ابن عباس گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگام رفتن به تبوک، علی (علیه السلام) را در مدینه به جای خود نهاد و فرمود انت منی بمنزله هارون من موسی؛ یا علی، چنان که هارون جانشین موسی بود، تو جانشین من هستی سپس آیه 59 سوره ی نساء نازل شد

آیه تطهیر : اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا احزاب33

که از اهل بیت نبوت اله        بخواهد کند دور رجس و گناه  

شما را ز هر عیب سازد بری        کند پاک و تطهیر از هر بدی

ام‌سلمه می‌گوید: پیامبر در خانه من بود که ناگهان حالت نزول وحی به ایشان دست داد. به من فرمود بی‌درنگ برو به علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم‌السلام) بگو بیایند. من هم بسرعت آنها را فراخواندم. پیامبر همگی آنها را در زیر کسای یمانی جمع کرد و در آن حال آیه فوق بر ایشان نازل شد آنگاه پیامبر فرمود: اللهم هولاء اهل‌بیتی فاذهب عنهم‌الرجس و طهرهم تطهیرا. بارالها اینان اهل‌بیت منند پس هرگونه پلیدی را از ایشان دور کن و پاک و معصومشان گردان. ام‌سلمه در ادامه می‌گوید به پیامبر عرض کردم اجازه می‌فرمایید من هم نزد شما بیایم و در زیر کسا جای گیرم؟ فرمود : تو در جای خودت باقی بمان، هرچند که زن خوبی هستی.  یعنی اینجا نه‌تنها جای تو نیست بلکه هیچ کس دیگر لیاقت چنین جایگاهی را ندارد. پس از این ماجرا فرمانی از جانب خدا آمد که: و امر اهلک بالصلوه و اصطبر علیها (طه132) یعنی خاندان خود را به نماز امر کن و از آنان بخواه در بپا داشتن نماز شکیبایی ورزند. انسن بن مالک گوید: پیامبر(صلی الله علیه و آله) شش ماه هنگام رفتن برای نماز صبح از کنار خانه ی زهرا (سلام الله علیها) عبور می کردند و می فرمودند: ای اهل بیت نماز و آیه ی فوق را تلاوت می فرمودند. (شواهد التنزیل 137). بعضی روایات 9 ماه هرگاه برای نماز صبح به مسجد می‌رفت کنار در خانه علی و فاطمه علیهما ‌السلام می‌ایستاد به آنان سلام می‌کرد و با صدای بلند می‌فرمود: الصلوه یا اهل البیت سپس آیه تطهیر را تلاوت می‌فرمود (صحیح ترمزی ج5 ص351 و 352 مستدرک علی‌الصحیحین ج3 ص159، تفسیر الدرالمنثور ذیل 132طه)

آیه تطهیر در ذیل آیه 33 از سوره احزاب واقع شده که آیات ماقبل و مابعد آن، درباره زنان حضرت رسول مى باشد. از این روى، بعضى از دشمنان اهل بیت، قطع نظر از روایات متواتر، خود آیه تطهیر مى گوید که درباره زنان آن حضرت نیست؛ زیرا خطاباتى که در آیات قبل و بعد آن آمده همه آنها با جمع مؤ نث آمده است؛ مثلا در آیات قبل مى خوانیم: کنتن، تعالین، امتعکن، اسرحکن، منکن، اتقیتن . و در آیات بعد آمده : واذکرن، فى بیوتکن، آن وقت در وسط اینها، خطاب، مبدل به جمع مذکر شده لیذهب عنکم ... یطهرکم این کاملا مى رساند که منظور از خطاب جمعى است که در میان آنها اصلا زن در اقلیت است. صحیح مسلم ج5 ص37 . فضائل الصحابه ب9، ح 2424 سنن ترمذى الجامع الصحیح ج5 المستدرک ج3 ص158 تفسیر طبرى، ج 22و.....

14  معصوم : اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَ لَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ (نور35)

خدا نور ارض است و هفت آسمان       به تمثیل، نورش چو مشکات دان

درونش چراغى و دورش حباب            حبابى چو اختر درخشان و ناب

چراغیست با روغنى بس زیاد         ز زیتون درختى مبارک نهاد

تو آن را نه شرقى نه غربى شمار         ولى روشن از آن یمین و یسار

چه زودست کاین روغن از هر کنار       شود شعله ور بى نیاز به نار

یکى نور «حق باشد اندر صفت»     همى روى نوریست از معرفت

بدین نور، یزدان کسى را که خواست     هدایت نماید به آیین راست

که از بهر افراد صاحب خرد       خداوند این سان مثل آورد

خدا هست دانا به کل امور          بداند همه چیزها را به نور

مقصود از «مثل نوره» ایمان پیامبر است، یعنى ایمانى که در سینه رسول خداست، بسان مشکاتى است که در آن چراغ است، تو گویى مشکات، صلب پدرش، و زجاجه بسان جسم پیامبر، و مصباح بسان ایمان در قلب او یا بسان نبوت در روح او است

امام صادقعلیه‌السلام فرمود:  خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور او همانند چراغدانی است، آن چراغدان یعنی فاطمه علیها‌السلام.

در آن چراغی است (یعنی) حسن علیه‌السلام.

چراغ در حبابی است (حباب یعنی) حسین علیه‌السلام.

حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان (یعنی) فاطمه سلام‌الله‌علیها که در میان بانوان بهشتی چون ستاره‌ای فروزان می‌درخشد.

جابر بن عبدالله انصاری از علی(علیه السلام) : یَهْدى اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ  قائم ما مهدی عجل الله  است (المحجة فی مانزل فی القائم المهدی)                                              

 إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُوْلئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ بینه7

ولی مومنان به پروردگار        که صالح بگشتند و پرهیزکار     

شان نکوتر در اهل جهان        نبودست هرگز عیان و نهان

خوارزمى در مناقب از جابر نقل کرده است که مى گوید: نزد رسول خدا که على بن ابیطالب آمد. حضرت فرمود: برادرم آمد. بعد متوجه کعبه شد و دست به کعبه زد و فرمودوالذى نفسى بیده ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة ؛ یعنى قسم به خدایى که جانم در دست اوست! بدرستى که این على و شیعیانش، در روز قیامت، نجات یافتگان هستند. سپس فرمود: او اولین کسى است که به من ایمان آورد، و از همه شما به عهد خدا وفادارتر و در امر خدا محکمتر و در رعیت، عادلتر است و بهتر از شما بالسویه تقسیم کننده و بزرگتر از شما در مزیت در نزد خداوند است . در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید. بدین سبب ، هنگامى که على مى آمد، صحابه مى گفتند جاء خیر البریة بهترین خلق آمد ابن حجر در کتاب صواعق محرقه خود، آن را آیه یازدهم شمرده است. و از ابن عباس نقل مى کند که : چون این آیه شریفه نازل شد، پیامبر اکرم به على بن ابیطالب فرمود: هو انت و شیعتک تاءتى انت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضین و یاءتى عدوک غضابا مقمحین .این مطلب نیز از مسلمات است. علامه امینى در الغدیر، محلهاى آنرا از کتاب اهل سنت، به طور مشروح بیان کرده

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. عَمَّ یَتَسآءَلُونَ1 عَنِ النَّبَإِ الْعَظیمِ 2  الَّذی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ3

کَلّا سَیَعْلَمُونَ 4 ثُمَّ کَلّا سَیَعْلَمُونَ 5  (نباء)

سر آغاز گفتار نام خداست       که رحمتگر و مهربان خلق راست 

کدامین خبر هست در پیش رو       که مردم نمایند ز آن پرس و جو 

بگویند از روز محشر سخن جدل     کرده در باب آن مرد و زن

چنین نیست کان کافران به کیش         تصور نمودند در قلب خویش  

بکردند آگه بزودی زود      بزودی بدانند تا حق چه بود

نبأ خبرِ مهم و حتمى است که از آیات بعد فهمیده مى‌شود مراد از آن خبر برپاشدن قیامت و رستاخیز است

 در روایات، حضرت على علیه السلام به عنوان یکى از مصادیقِ‌ نَبَأٌ عَظِیمٌ معرّفى شده است. کفار چند گروهند: فِیهِ مُخْتَلِفُونَ بعضى اختلاف و برخى تردید مى‌ورزند و برخى دیگر لجاجت مى‌کنند.

سؤال، گاهى براى فهمیدن مطلب است که مورد تأیید و تأکید قرآن است، چنانکه مى‌فرماید: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ امّا گاهى سؤال، براى ایجاد تشکیک و تردید در ذهن دیگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قیامت که قرآن در این آیات، آن را مورد مذمّت قرار مى‌دهد.

اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ6 صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضّآلّینَ7   

بشو هادی ما به راه درســـت (6)    ره آن که منعــــم ز نعمات توست

نه آنانکه خشمت برایشان رواست    نه آن ها که هستند گمره‏ ز راست(7)

راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است که حضرت على علیه السلام مى‌فرماید: الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطى‌ هى ‌الجادّة انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جاده‌ى هدایت است. در روایات آمده که امامان معصوم علیهم السلام مى‌فرمودند: راه مستقیم، ما هستیم. یعنى نمونه‌ى عینى و عملى راه مستقیم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره‌ى تمام مسائل زندگى از قبیل کار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ...، نظر داده و ما را به اعتدال و میانه‌روى سفارش کرده‌اند. جالب آنکه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به کمین مى‌نشیند.

آمَنَ الرَّسُولُ بِمآ أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قالُواْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ بقره285 

بیاورد ایمان رسول نکو        بر آنچه خدا کرد نازل بر او

بگشتند قائل همه مؤمنان           به یکتایى کردگار جهان

بگشتند مؤمن به پروردگار         به جمله ملکهاى آن کردگار

نمودند با میل و رغبت قبول       هرآنچه کتابست یا که رسول

بگفتند، پیغمبران خدا             تفاوت ندارند در چشم ما

شنیدیم دستور پروردگار          ببندیم فرمان حق را به کار

بخواهیم آمرزش از سرگذشت       که بر سوى تو بازخواهیم گشت

حضرت علی(علیه السلام) نخستین یاور پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی متوجه نماز و عبادت آن دو شده و کنجکاو میشود و سوال مینماید پیامبر توضیح میدهند و علی فرصت میخواهد تا با ابوطالب مشورت نماید و بعد از چند روزبه این نتیجه میرسد که خداوند برای آفرینش من با ابوطالب مشورت نکرد و اولین مردی بود که اسلام آورد. در این میان تنها حضرت علی(علیه السلام) مجری طرحهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در دعوت الهی اش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد. در همین ضیافت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از حاضران سؤال کرد: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟

فقط علی(علیه السلام) پاسخ داد: ای پیامبر خدا! من ترا در این راه یاری می کنم پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب فرمود: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی(علیه السلام) برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست. از افتخارات دیگر حضرت علی(علیه السلام) این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بستر ایشان خوابید و زمینه هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را آماده ساخت .

 

 إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً . إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً . وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً . إِلَّا الْمُصَلّینَ الَّذِینَ هُمْ عَلى‌ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ . وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ . لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

 که در طبع انسان بود این صفات  معارج19.25  حریص است و بی صبر اندر حیات 19 

کند بی قراری چو بیند زیان        کند ناله و بانک از دست آن 20

 چو بر او کند روی، مال زیاد          کند منع احسان و دست گشاد 21 

 جز آنان که دائم خوانند نماز 22       بسی پایدارند در این نیاز 23 

کسانی که از مال خود در خفا        نمودند معین حقّی جدا 24 

 که بر سائلینش ببخشند باز        بر آن ها که دارند چیزی نیاز       

آیه شجاعت و جهاد : لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ۚ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً ۚ وَ کُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا. دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً نساء 96-95   

کسانی که بی عذر خاص از بلاد          نگشتند خارج برای جهاد 

 نباشند چون مومنانی که فاش         جنگنده در راه حق پرتلاش  

بجنگد با مال و با جان خویش         ره جانفشانی بگیرند پیش  

مجاهد کس آن را که با مال و جان     به جنگ در راه رب به جهان

 خداوند داده مقامی افزون          بر آن کاو زخانه نیاید برون  

همه مومنان را ولی وعده داد        که حق باب رحمت بر ایشان گشاد  

  که آن هست کاخ رفیع بهشت        بر آنها چه نیکوست این سرنوشت

 مجاهد کسان را به واماندگان       فزون رتبتی داده رب جهان

چنین رتبه هایی که گردد عطا         بود رحمت و مغفرت از خدا  

که زدان عالم بر اهل جهان           غفور است و بخشنده و مهربان

فداکارى و از خود گذشتگى على علیه السلام در این جنگها بر احدى پوشیده نماند و در اثر ابراز رشادت و شجاعت بى نظیرش او را ضیغم الغزوات و قتال العرب مینامیدند و جز جنگ تبوک که بدستور پیغمبر در مدینه مانده بود در تمام جنگها شرکت کرده و پرچم فتح و پیروزى همیشه در دست او بوده . از غزوات مشهور و مهمى که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با مشرکین و دشمنان اسلام نموده و على علیه السلام نیز ابطال و قهرمانان عرب را در آن جنگها طعمه شمشیر خود ساخته است میتوان غزوه بدر واحد و غزوه بنى نضیر و غزوه احزاب و غزوه خیبر و فتح مکه و جنگ حنین و طائف را نام برد

آیات هل اتى :  إِنَّ الأبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورًا 5 عَیْنًا یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیرًا 6 یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْمًا کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیرًا 7  وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلىٰ  حُبِّهِ مِسْکینًا وَ یَتیمًا وَ أَسیرًا 8 إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورًا

نکو کار افراد نیکو سرشت  9 انسان   شرابی بنوشند اندر بهشت

که  طبعش به آمیزه و رنگ و بو     چو کافور خوشبوی  باشد  نکو 5

ز  سر چشمه اش بندگان خدا      بنوشند با   میل و  روی صفا

که جاری شود چشمه ی خوشگوار       به هر جا که آنان کنند اختیار 6

همان بندگانند اهل وفا         به نذری که  بستند نزد خدا

بترسند از  خشم پروردگار        ز هنگامه ی  سخت روز شمار

که  سختی و شرش  بگیرد  فرا         همه مردمان را  به روز جزا  7   

به حب خدا می نمایند سیر          یتیم و مسکین و شخص اسیر  8  

بگویند بهر رضای خدا            کنون بر نهادیم خوان غذا  

نخواهیم پاداش و اجر و سپاس       فقط دین خود را داریم پاس 9   

الگوی ایثار : در این سوره داستان انفاق خانواده حضرت علی (علیه السلام) بیان شده و قرآن از این عمل تجلیل کرده است. علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) برای شفای حسن و حسین  (علیهما السلام) که بیمار شده بود نذر کردند که سه روز روزه بگیرند پس از شفای آنان روزه گرفتند، روز اول غذای خود را به فقیر. روز دوم به یتیم و روز سوم یه یک اسیر دادند و تنها با آب افطار کردند. خداوند سوره ی انسان را نازل کرد. تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع عده‌ای از عالمان معروف اهل تسنن با نقل حدیثی در کتاب‌های خود، این آیات را درباره ایثار علی(علیه السلام) و خاندان او دانسته‌اند و تمامی علمای شیعه هیجده آیه مورد بحث را از افتخارات بی‌نظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی و فاطمه زهرا و فرزندانشان شمردند. (تفسیر نمونه، ج25، ص 345)

صبح فردا علی دست حسن و حسین را گرفته، خدمت رسول‌الله آمدند و هنگامی که حضرت عزیزان خود را نظاره می‌کرد دید از شدت گرسنگی می‌لرزند! فرمود این حالی را که در شما می‌بینم برایم بسیار گران است. سپس برخاست و با آنان به خانه فاطمه وارد شدند. دید دخترش در محراب عبادت ایستاده است. در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشتش چسبیده و چشمانش به گودی نشسته است. اندوه وجود پیامبر را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک حضرت نشسته بود. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد این سوره را بگیر، خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می‌گوید سپس سوره هل‌اتی (انسان) و هیجده آیه مربوط به ایثار حضرت علی، حسن و حسین(علیهم السلام) را نازل نمود. (تفسیر احسن‌الحدیث، ج12 ص274/ الجدید، ج7 ص283/ التفاسیر، ج7 ص139/ الکاشف، ج4 ص670/ کشف‌الاسرار، ج10 ص319) و نیز اهل سنت زمخشرى در کشاف از ابن عباس نقل کرده است

وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ مائده۵۶

 بلی آنکه دارد ولی ای چنین         خداوند و پیغمبر و اهل دین  

همانا که فیروز هر دو را سراست       که پیروز تنها سپاه خداست

ابن شهر آشوب از امام باقر علیه‌السلام نقل کند که این آیه درباره امام على مرتضى علیه‌السلام نازل شده است. ابن بابویه بعد از چهار واسطه از ابوالجارود و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که عده اى از یهودیان که مسلمان شده بودند، نزد پیامبر آمدند که از زمره آن‌ها عبدالله بن سلام و اسید بن ثعلبه و ابن یامین و ابن صوریا بودند، گفتند: یا نبى اللّه، موسى بعد از خود به یوشع بن نون وصیت کرد به ما بگو که بعد از تو چه کسى وصى تو خواهد بود؟ سپس آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ نازل گردید.

 أَلَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّآءِ وَ الضَّرّآءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ آل عمران134  

کسانی که در وسعت و فقر مال        نماینده انفاق مال و منال

نشانند هم خشم خود را فرو       ببینند گر بد کنند عفو از او

چنین اند مردان شایسته کار          که باشد خداوندشان دوستدار

روزى یکى از خدمتکاران امام سجاد علیه السلام در موقع شستشوى سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام علیه السلام را زخمى کرد. او دریافت که امام ناراحت شده است. بلافاصله گفت: وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ، امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ، امام فرمود: تو را عفو کردم. او گفت: وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى.  

امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ بنده‌اى نیست که خشم خود را فرو برد، مگر آنکه خداوند عزّت او را در دنیا و آخرت فزونى بخشد.  .

 

أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ . توبه ۱۹

 شما آنکه سقاست هنگام حج      دهد تشنه را آب ایام حج 

و یا آنکه تعمیر مسجد حرام          نماید به سعی و به جهد تمام   

بخوانید آیا چو آنکس که او          بیاورد ایمان به یزدان نکو     

بکردست در راه ایزد غزا         بجنگد در راه یک تا خدا  

به پیش خداوند این دو گروه         نباشند یکسان به عزّ و شکوه   

  پس اکنون نورزید بر هم حسد      اگر به کسی رتبتی می رسد

 هدایت نسازد خدا ظالمان      که تیغ حسد را کشند از میان

«شیخ طوسى» گوید: از امامین باقر و صادق علیهماالسلام روایت گردیده که این آیه درباره على بن ابى‌ طالب علیه‌السلام و عباس نازل گردیده. طبرى از ابن عباس روایت کند که گفته بود اگر شما در اسلام آوردن سبقت جسته و به هجرت نیز پیشى گرفته اید، مانند ما سابقه سقایت حاج و حفظ خانه کعبه را ندارید سپس این آیه نازل گردید. این آیه درباره على و عباس و عثمان و شبیه نازل گردیده است، شعبى گوید: درباره على و عباس نازل شده چنان که ابن وهب و سدى نیز به همین قول معتقدند و نیز در سبب نزول آیه اختلاف نموده اند.

عده اى گویند: یهود از مشرکین پرسیدند و مشرکین گفتند: ما کسانى هستیم که به حجاج آب می‌دادیم و سقایت می‌نمودیم و مسجدالحرام را تعمیر کردیم. آیا ما افضل و برتر مى باشیم یا محمد و اصحاب او؟ یهود به خاطر عناد و دشمنى که با مسلمین داشتند، گفتند: شما افضل هستید. عده اى گویند: مسلمینى که در جهاد شرکت داشتند به آن‌هائى که جهاد نکرده بودند، افتخار نموده و فخر مى فروختند سپس این آیه نازل گردید چنان که زجاج گفته است

 الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفآئِزُونَ . یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فیها نَعیمٌ مُقیمٌ . خالِدینَ فیها~أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ توبه 19-22۰

 همه مومنان به پروردگار          که کردند هجرت از شهر و دیار  

 بجنگیده در راه رب جهان         نهادند سرمایه از مال و جان

 به نزد خداوند بی چون و چند      بر آنها مقامی ست نیکو بلند

 همانا که آنان سبک از غم اند      که خود رستگار رستگاران دو عالم اند ۲۰

بر ایشان بشارت رسید از خدا          بدان رحمت خاص و بی انتها

 به رضوان و جنات و باغ بهشت       که نعمات جاوید در آن نوشت

 به مانند جاویدآنجا مقیم       که نزد خدا هست اجر عظیم

ابوالجارود از امام محمدباقر علیه‌السلام روایت نموده که این آیات درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام و اوصاف آن بزرگوار نازل گردیده است .

 اگر همه‌ى مسلمانان و صحابه پیامبر در یک ردیف باشند، نخستین ایمان آورنده و آنکه بیشترین مدّت را در جبهه بود و بیشترین ضربات را خورد، چه کسى جز على علیه السلام خواهد بود؟ اگر ملاک ارزش نزد مردم، روابط قبیلگى و نژادى است، در محاسبات الهى، ایمان، هجرت و جهاد، ملاکِ ارزش است.

خیر کثیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ  إنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ  فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ  إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ . ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻋﺪﻩ ﻯ ﻋﻄﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ (وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى) (ﺿﺤﻰ5) ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻋﻤﻞ ﻛﺮﺩﻳﻢ و حضرت فاطمه(س) را که 12 معصوم از نسل اوست به پیامبر(ص) عطا کردیم
ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﻧﺴل ﻋﻄﻴّﻪ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ (إنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ)
کوثر یک معنى جامع و وسیع دارد, و آن خیر و برکت فراوان است , ولى بسیارى از بزرگان علماى شیعه یکى از روشنترین مصداقهاى آن را وجود مبارک (فاطمه زهرا) (سلام الله علیها) دانسته اند. زیرا نسل و ذریه پـیـامـبـر بـه وسـیـلـه همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت نسلى که نه تنها فرزندان جـسـمـانى پیغمبر بودند, بلکه آیین او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ کردند, و به آیندگان ابلاغ نمودند, نه تنها امامان معصوم اهل بیت (علیهم السلام)  که آنها حساب مخصوص به خود دارند (فخررازى)

شان نزول : آنها پیغمبراکرم را متهم مى کردند که بلاعقب است قرآن ضمن نفى سخن آنهامى گوید: ما به تو کوثر دادیم. از ایـن تـعـبیر استنباط مى شود که این خیرکثیر همان فاطمه زهرا است. بنابراین معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مى دهد که در طـول زمـان باقى مى ماند, چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند, در عین حال جهان مملو از آنـهـاست, این در حالى است که از بنى امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا بـاقى نماند, در میان آنها نویسندگان و فقها و مـحـدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثارو فداکارى در حفظ آیین اسلام کوشیدند.

آیه نعمت ولایت : ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ تکاثر8

در آن روز پرسند از حالتان                     از آن ثروت و نعمت و مالتان
آنگاه در آن روز از آن نعمت حتما پرسش خواهند شد. امام صادق علیه السلام درباره آیه فوق فرمودند: به خدا قسم نعمت مورد پرسش، غذا و نوشیدنی ها نیستند. بلکه ولایت ما اهل بیت است که مورد پرسش قرار می گیرد. (تفسیر برهان4: 502/ح6)    نعمت ولایت همان نعمتی است که خداوند آن را در روز غدیر بر همه مسلمانها به حد اتمام رسانید و این همان نعمتی است که روز قیامت مورد پرسش قرار خواهد گرفت.

این مطلب در رویات اهل سنت نیز نقل شده است، جلال الدین سیوطی در این زمینه از رسول خدا نقل نموده است که فرمودند: گامهای فرد در روز قیامت حرکت نمی کند تا اینکه از چهار چیز از او پرسش شود: از عمرش که آن را در چه راهی مصرف کرده، از بدنش که آن را در چه راهی به زحمت انداخته، و از مالش که آنرا چگونه خرج و از کجا کسب کرده، و از محبت ما اهل بیت (إحیاء المیّت سیوطی115)

حال که ولایت و اعتقاد به اهل بیت و محبت آنها و پیوند با آنان، برترین نعمتی است که خدا به ما عطا کرده است، در مواقع دعا، این نعمت عظیم را باید از خدا تقاضا کرد، چرا که این گوهر الهی را به هر کسی عطا نکرده و در هر مکانی قرار نداده اند،

پس باید دست استغاثه به درگاه حق بلند کرد و از او تقاضا نمود که: خدایا در طول زمان غیبت و بی خبری ما از امامان، یقین را از ما سلب مکن، و یاد و انتظار او و ایمان به او و اعتقاد راسخ به ظهور او و توفیق دعا و صلوات برای او را از ما مگیر. (مفاتیح دعاء ایام غیبت) حال که او برترین نعمتی است که خداوند به ما عطا کرده  است .

 

چاه پرآب (علی) : وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ (حجّ45)

چه بسیار بودند خود قصر و کاخ      که تبدیل گردید بر سنگلاخ

و چه بسیار چاه پرآب بی‌صاحب ماند، و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع
امیر المؤمنین ‌علیه السلام در مورد این آیه فرمود: فَالْقَصْرُ مُحَمَّدٌ وَ الْبِئْرُ الْمُعَطَّلَةُ وِلایتِی، عَطَّلُوها وَ جَحَدُوها وَ مَنْ لم یقِرَّ بِوِلایتِی لَمْ ینْفَعْهُ الْإِقْرارُ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله . همانا مراد از قصر، محمّد است و چاه معطل مانده، ولایت من است که آن را معطل گذاشته و انکار کردند، هر که به ولایت من اقرار نکند اقرار به نبوّت برای او نفعی ندارد (بحارالانوار ج 26 ص3)

معرفت ائمه : مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا

چو جوید کسى حاصل آخرت  (شوری 20)  خداوند او را دهد مرتبت

برآن دانۀ حسن کو کاشته          فزائیم ما هم برآن داشته

هرآن کس که کشت جهان را طلب           نماید، نصیبش بگردد ز رب

و لیکن به عقبى نیابد نصیب           بر او رحمتى نیست روز حسیب

کسی که آخرت را بخواهد، افزون بر آن، به او دهیم و کسی که دنیا را بخواهد تنها دنیا را به او دهیم . امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حرث الاخره (کشت آخرت) یعنی معرفت علی و ائمه (علیهم السلام)، حرث الدنیا (کشت دنیا) یعنی تلاش کسانی که از دولت حق حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه) بهره ای نخواهند داشت.

دیگر فضایل علی علیه السلام که مطابقت با آیات قرآن دارد :

لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَواطِنَ کَثیرَةٍ  وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئًا وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرینَ توبه25   یَـآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ توبه119 25 

چه بسیار در جنگ و در کارزار       شما مسلمین را خدا بود یار  

 بگشتید مغرور روز حنین          چو دیدید انبوه لشکر به عین    

 نیامد به کار آن سپه روز جنگ      زمین بر شما گشت آن روز تنگ  

به ناگاه جستید از کارزار     25    همه رو نهادید سوی فرار  

  الا مومنان به پروردگار          که دارید ایمان به روز شمار   

 بترسید از کردگار مهین    ۱۱۹    بگردید با صادقان همنشین

وَ الَّذینَ تَبَوَّءُوا الدّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلىٰ~أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ  وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ  حشر ۹ 

 پس انصار آنان که زان پیشتر        که احمد بدانجا نماید سفر 

 بکشتند مومن چنانکه نکوست     مهاجر کسان را گرفتند دوست  

به لطفی که از حق بر آن نرسد          نورزند نه رشکی و نه حسد 

 به هر چیز آن مردم نیکبخت        اگر چه که محتاج باشند سخت

ولی باز هم خود را از آن دل کنند      مهاجر کسان را مقدم کنند 

هر آن کس که خود را ز بخل و آز        نگهداشت حقا بود سرفراز

همین مردُمانند خود رستگار          چه در دار دنیا چه دارالقرار

وَ مَثلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیر بقره265 

کسانی که کردند انفاق مال         بجستند خوشنودی ذوالجلال   

ه قلبی سراسر پر از اعتماد          دل از لطف الله دارند شاد    

باقیست بر تپه ای بلند            که از هیچ آفت نیابد گزند      

و باران بسیار آید فرود        دو چندان شود حاصلش ز آنچه بود   

گر هم نبارید باران زیاد          ز بارانی اندک شود نیز شاد     

هست بر کار خوبان بصیر           بداند چه دارند اندر ضمیر

وَ جاهِدوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ أَبیکُم إِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمینَ مِن قَبلُ وَ فی هٰذا لِیَکونَ الرَّسولُ شَهیدًا عَلَیکُم وَ تَکونوا شُهَد آ ءَ عَلَى النّاسِ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اعتَصِموا بِاللَّهِ هُوَ مَولاکُم فَنِعمَ المَولىٰ وَ نِعمَ النَّصیرُ حج۷۸

سزد کرد با نفس بدخو جدال       و ز آن سوی با دشمنان هم قتال 

 ز اسلام گشتید بس سرفراز          شما رادر لوف گردید باز   

به تکلیف هرگز برای شما              نه رنج و نه زحمت نهاده خدا  

همانند آیین و دین خلیل           که جد شما بود مرد جلیل  

از این پیشرها یگانه خدا            مسلمان بخوانده ست نام شما   

  که شاهد بود بر شما مصطفی           گواه دگر مردمان هم شما

بخوانید از بهره‌ ایزد نماز        مسازید خود از زکات احتراز

توسل بجویید بر کردگار           بخواهید یاری ز پروردگار  

  که او پادشاه و ولیّ شماست       چه نیکو نصیری یگانه خداست

أَلَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّآءِ وَ الضَّرّآءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ آل عمران134 

  کسانی که در وسعت و فقر مال      نماینده انفاق مال و منال  

 نشانند هم خشم خود را فرو        ببینند گر بد کنند عفو از او  

 چنین اند مردان شایسته کار         که باشد خداوندشان دوستدار   

النَّبِیُّ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ~أُمَّهاتُهُمْ  وَ أُولُو الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىٰ بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلّا~ أَنْ تَفْعَلُوا~إِلىٰ~أَوْلِیآ ئِکُمْ مَعْرُوفًا کانَ ذٰلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُورًا احزاب ۶

پیامبر سزاوارتر هست بیش          بر افراد مومن ز جانهای خویش

 بر آنان که در خیل ایمان درند         زنان پیامبر همه مادرند

 ز ما بین اقوام خویش و نسب          گروهی مقدم نموده است ربّ 

مهاجر و انصار محکم نه سست        نمودند عهد اخوت درست   

بر این امر این آیه دارد نظر          کز ایشان اگر کشته شد یک نفر   

 نسب‌ها و خویشان مقدم ترند       که میراث او را به دست آورند  

مگر خود وصیت کند این سخن      که بر دوستانم رسد ارث من  

 بگردیده مستور اندر ازل           چه کس بر چنین کار ورزد عمل

إِذْ جاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الأبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُوناً . هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیدًا . وَ إِذْ قَالَتْ طآ ئِفَةٌ مِنْهُمْ یآ أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلّا فِرارًا . وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلّا یَسیرًا .  وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا. قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذًا لا تُمَتَّعُونَ إِلّا قَلیلًا . قُلْ مَنْ ذَا الَّذی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِکُمْ سُو~ءً أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا  احزاب 10-17 احزاب ۱۶ تا ۱۷

الا ای پیامبر تو بگشا زبان          بگو برد رویان خوام این بیان

اگر می گریزید از قتل و جنگ        و مرگ به نفع شما نیست این ساز و برگ

نکردید از زندگی کامیاب       که عمر شما می رود با شتاب

بگو گر بخواهد یگانه خدا       که آید شما را زیان و بلا   

 و یا اگر بخواهد کند مرحمت      نهد بر شما لطفی و مغفرت    

چه کس می تواند اذانش را مهر       شود مانع کردگار سپهر                                          

ندارند مردم نیاورد نیار        به جز ایزدی که او بود کردگار

 وَ لَمّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذَا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلّا إِیماناً وَ تَسْلیماً . وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْرًا  وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزًا احزاب ۲۲. ۲۵

چو دیدند با چشم خود مومنان        سپاه عدو لشکر دشمنان

بگفتند اینست خود آن جهاد        کزین پیش یزدان به ما وعده داد

بر ایمانشان نیک افزوده گشت        که از جان و از سر بباید گذشت  ۲۵

خدا باز گرداند کفار پست          نیاورده هرگز غنیمت بدست    

 به دل آتش خشمشان شعله ور       به دریای کینه شده غوطه‌ور  

 خدا مومنان را به هنگام جنگ       کفایت کند تا کنند عرصه تنگ

همانا تواناست پروردگار       بود صاحب قدرت و اقتدار

 رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً  إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ آل عمران ۸

خدایا ز بعد هدایت دگر            مگردان دل ما بر آیین شرّ  

ز الطاف خاصت به ما کن نثار       که بسیار بخشنده ای کردگار

رَبَّنا آمَنّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ 53آل عمران

خدایا بر آنچه فرستاده‌ایم       بر آنچه به پیغمبرت داده‌ای  

 بکردیم آن را یکایک قبول          اطاعت کنیم از مسیح و رسول

تو در بین افراد شاهد بدین         همی  ثبت کن نام ما را چنین

هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیدًا . احزاب 11 

در آن عرصه ی جنگ رب جهان     همه مومنان را بکرد امتحان  

تزلزل در آنجا بشد آشکار       نبودند چون مومنان استوار

 

۳۲ آیه در زیارت غدیریه (امام هادی علیه السلام) در شآن و فضایل علی(علیه السلام)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ . عَمَّ یَتَساءَلُونَ1 عَنِ النَّبَإِ الْعَظیمِ2 الَّذی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ3 کَلّا سَیَعْلَمُونَ4 ثُمَّ کَلّا سَیَعْلَمُونَ5 (نباء) اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ6 صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضّالّینَ7 آمَنَ الرَّسُولُ بِمآ أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قالُواْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ بقره285 

إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ   الزَّ کاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ مائده 55 اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناًمائده3 وَ مَثلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیر بقره265 اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا احزاب33 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآْخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً  نساء59    

یَـآ أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ مائده7  وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبادِ بقره207  وَ أَنذِرْ عَشیرَتَکَ الاَقْرَبِینَ شعراء 214 قُل لآ أَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبىٰ‌  وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیها حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُور شوری23

فَمَنْ حآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنآءَنا وَ أَبْنآءَکُمْ وَ نِسآءَنا وَ نِسآءَکُمْ وَ أَنفُسَنا و أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ آل عمران61 أَ فَمَن کانَ مُؤْمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لّا یَسْتَوُونَ سجده 18 إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ بینه7 سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ، لِّلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ . مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ معارج 1.3

إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً . إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً . وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً . إِلَّا الْمُصَلّینَ معارج19.22 وَ مَنْ أَوْفىٰ‌  بِما عاهَدَ عَلَیْهِ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظِیماً . فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدِینَ أَجْرا عَظِیماً . دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً نساء 96-95

إِنَّ الأبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورًا 5 عَیْنًا یَشْرَبُ بِها عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیرًا 6 یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْمًا کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیرًا 7 وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکینًا وَ یَتیمًا وَ أَسیرًا 8 إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورًا 9 انسان  یَـآ أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ مائده54

 وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ مائده 56  رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً  إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ .   رَبَّنا آمَنّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ آل عمران8-53  أَلَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ آل عمران134   

أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ . الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ . یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ . خالِدِینَ فِیها أَبَداَ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ توبه 19.22

لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ ۙ وَیَوْمَ حُنَیْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ توبه25   یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ توبه119 25  وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ  وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ حشر9  

وَ جاهِدوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباکُم وَ ما جَعَلَ عَلَیکُم فِی الدّینِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ أَبیکُم إِبراهیمَ هُوَ سَمّاکُمُ المُسلِمینَ مِن قَبلُ وَ فی هٰذا لِیَکونَ الرَّسولُ شَهیدًا عَلَیکُم وَ تَکونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اعتَصِموا بِاللَّهِ هُوَ مَولاکُم فَنِعمَ المَولىٰ وَ نِعمَ النَّصیرُ حج۷۸  أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا کَمَنْ کَانَ فَاسِقًا ۚلَا یَسْتَوُونَ . أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَىٰ نُزُلًا بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ سجده 19-18

إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا . هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا . وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَیَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلا فِرَارًا . وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلا یَسِیرًا .

 وَ لَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا. قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذًا لا تُمَتَّعُونَ إِلا قَلِیلا . قُلْ مَنْ ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِکُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیرًا  احزاب 10-17

وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانا وَ تَسْلِیما . وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرًا ۚ وَکَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ ۚ وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزِیزًا احزاب 22و 25 النَّبِیُّ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهاتُهُمْ  وَ أُولُو الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلىٰ بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلىٰ أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا کانَ ذٰلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُورًا احزاب6  

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ  .

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّکِینَ وَ بِوِلایَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِینَ الْآمِنِینَ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">