تردیدی نیست که شأن و شایستگیهای مردم ایران به عنوان پایه گذار یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان و خردمندترین انسان هایی که بی هیچ تعصب غیر منطقی و جاهلانه، آخرین، برترین و کامل ترین دین آسمانی را برگزیدهاند، بسیار بالاتر از چیزی است که هم اکنون به آن دست یافته اند، چرا که نه تنها برترین اصول و ارزش های معنوی و اجتماعی به آنها تعلق دارد، بلکه خداوند به یُمن فضیلتهای انسانی مردم این خطه، نعمت را بر آنان تمام داشته و همگام با اعطای مسئولیت پرچمداری نهضت بیداری جهان اسلام و مبارزه با استکبار، ظرفیتهای لازم برای الگوسازی و رشد و شکوفایی مادی و معنوی را نیز در این سرزمین، به ودیعه نهاده است.
در بُعد مادی؛ برخورداری از منابع طبیعی فراوان و استثنایی مانند نفت و گاز و انواع مواد معدنی، فرصت های کشاورزی، فرصت های مختلف برای رشد و توسعه صنعتی، دسترسی به انواع راههای هوایی، زمینی و دریایی و امکان تبدیل شدن به مرکز مبادلات تجاری و غیر تجاری منطقه، ظرفیت های متنوع و متعدد برای توسعه گردشگری و مهمتر از همه این موارد، بهره مندی از وجود دانشمندان و نخبگان متعهد و متخصص و جوانان مومن، خلاق، با انگیزه و مستعد که بارها تواناییهای خود را برای فتح قله های علمی دنیا و در دست گرفتن پرچم عزت و افتخار و تولید علم و دانش اثبات نمودهاند، تنها بخش اندکی از فرصتهایی است که در اختیار مردم ایران اسلامی قرار گرفته است.
تردیدی وجود ندارد که از نظر معنوی نیز برترین جایگاه در سطح جهان به ایران اسلامی تعلق دارد و لذا جامعه مؤمن، ولایی و متعهد ایرانی میتواند با اتکا به عنایت الهی و بهره بردن از داشتههای استثنایی خود، برجستهترین نقش در احیای مجدد ارزش های انسانی و هدایت معنوی جهان به سوی تکامل و تعالی را بر عهده داشته باشد و بیشک برخورداری از این عناصر، به ویژه مولفههای معنوی مانند ولایت فقیه و ارزش ها و مبانی مستحکم اعتقادی و دینی است که نگرانیهای استکبار در مورد موقعیت و دستاوردهای آینده انقلاب اسلامی را مضاعف ساخته است.
این مفهوم بدان معناست که استمرار حرکت به سوی ایجاد دولت، جامعه یا کشور و در نهایت تمدن نوین اسلامی که بزرگترین آرمان انقلاب اسلامی به شمار می رود، نمیتواند بدون توجه به مؤلفههای معنوی و ارزش های فرهنگی محقق و به استفاده درست از ظرفیت های مورد اشاره منجر گردد و این در حالی است که هماکنون با تشدید چالش های موجود در نظام سرمایه داری و شکست الگوهای غربی و شرقی که تمرکز بر مادیگرایی از اصول اساسی آنها به شمار میرود، ناتوانی این مدل ها به اثبات رسیده است و متقابلاً با بروز انقلاب شکوهمند اسلامی و تحکیم پایههای اعتقادی و ارتقای سطح دانش معنوی جامعه، نگاه جهانیان بیش از پیش به سوی اسلام ناب محمدی (ص) معطوف گشته است.
به عبارت دیگر، طی عمر پر برکت انقلاب اسلامی؛ دستاوردهای جهشی متکی به معنویت این نظام الهی از چنان گستردگی و تنوعی برخوردار بوده که امروزه نه تنها اندیشمندان و صاحب نظران بی طرف غربی و شرقی، بلکه دشمنان قسم خورده این مرز و بوم نیز بر عظمت آن اذعان داشته و به کارآمدی بالای آن اعتراف دارند. به عنوان مثال "پاتریک سییل" تحلیلگر مسائل خاورمیانه در میدل ایست آنلاین ضمن تأکید بر اینکه ایران در حال تبدیل شدن به یک دموکراسی درخشان است، می نویسد: "این کشور تحت حاکمیت روحانیون، هماکنون یکی از آزادترین، مدرن ترین و منسجمترین کشورهای خاورمیانه محسوب میشود." (1) و اندیشکده نومحافظه کار"آمریکن اینترپرایز" نیز در گزارشی ضمن هشدار به مسئولین آمریکایی در مورد جایگاه آتی ایران به عنوان مرکز توازن قدرت در منطقه و تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی در حال تثبیت دستاوردهای خود می باشد، اعلام می کند: "مهم تر از همه اینکه ظاهراً آمریکا آماده است تا برتری ایران در منطقه را به رسمیت بشناسد." (2)
البته بیان دستاوردهای مورد نظر به معنای دستیابی کامل به تمام اهداف مورد انتظار نیست چرا که اولاً طی این سال ها دشمنان اسلام از هیچ کوششی برای جلوگیری از پیشرفت انقلاب اسلامی فروگذار نکردند و با اجرای صدها توطئه خرد و کلان از جمله بلوکه کردن دارایی ها و تحریم که در سال های اخیر شدت یافته، بمب گذاری و تخریب و ترور، ایجاد شورشهای خیابانی و کودتای نوژه، جنگ تحمیلی، بمباران زیرساخت های اقتصادی و مراکز صنعتی، شبیخون فرهنگی، نسبت دادن اتهامات مختلف و اعمال فشار سیاسی و امثال آن، تمام توان خود را معطوف توقف و یا کند نمودن حرکت کشور در مسیر اهداف انقلاب نموده اند و ثانیاً به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب در پارهای از موارد مانند؛ عدالت اجتماعی و اخلاق فردی و عمومی، عملکرد مردم و بخصوص مسئولین نیز خالی از نقص و اشکال نبوده و همین مسئله سبب شده تا استفاده بهینه از ظرفیت های موجود میسر نگردد.
شرایط کشور قبل از انقلاب اسلامی:
تا قبل از انقلاب اسلامی، ایران در عرصه تولید و علم و دانش فاقد جایگاه جهانی بوده و تولیدات صنعتی و تکنولوژیکی آن نیز بسیار محدود و عمدتاً در حد مونتاژکاری خلاصه شده بود. ساختار حکومتی و سیاسی کشور نیز تا 200 سال قبل از انقلاب، در بدترین شرایط ممکن قرار داشته و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی طی این مدت، ایران کشوری بود که نه تنها در مورد نظام بین المللی هیچ گونه نقشی بر عهده نداشت، بلکه با دخالت علنی دول غربی و شرقی در امور مهمی مانند عزل و نصب شاهان ایران (از جمله پهلوی اول و دوم)، عملاً امکان تصمیم گیری در اداره امور داخلی نیز از حکام وقت سلب شده بود. در این دوران، بی کفایتی و ناکارآمدی حکومتها به قدری آشکار بود که در جریان حوادثی مانند جنگ جهانی اول و دوم و جنگ های بین ایران و روسیه، علاوه بر تحمیل قراردادهای ننگین ترکمنچای و گلستان، بخشهای زیادی از شهرهای جنوبی، شمالی و غربی و حتی پایتخت کشور بدون کمترین مقاومت از طرف دولت وقت، تحت اشغال بیگانگان قرار گرفت.
مقارن با جنگ دوم جهانی، رؤسای جمهور سه کشورآمریکا، انگلیس و شوروی به خود اجازه میدهند تا بدون هماهنگی و اطلاع قبلی دولت ایران وارد تهران شوند و بر سر تقسیم غنائم جنگ، جلسه مشترک برگزار کنند، بدون اینکه کمترین ارزشی برای نظام حکومتی کشور قائل شوند و حتی پس از اطلاع شاه از حضور آنها در پایتخت و درخواست ملاقات، با چنان تکبر و نخوتی با میزبان بیاطلاع خود برخورد میکنند، که وی با سرافکندگی تمام، محل را ترک میکند.
به این موارد باید سایر دخالت های حقارت آمیز نظام سلطه از جمله تحمیل قانون شرم آور کاپیتولاسیون و یا کودتای 28 مرداد و همچنین غارت و چپاول منابع طبیعی و سایر منافع ایران توسط بیگانگان و دست نشاندگان حکومت را نیز افزود، مواردی که بیانگر اوج ذلت و سرسپردگی حکام مرعوب حاکم بر کشور بوده است.
وضعیت اقتصادی ایران، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامیدر مقطعی از تاریخ انقلاب، سطح درآمد سرانه حاصل از فروش نفت که قبل از آن 700 دلار بود، به120 دلار رسید درآمد ارزی کشور تا حدود یک پانزدهم کاهش حقیقی داشته، جمعیت در حال افزایش کشور که از 35 میلیون نفر قبل از انقلاب به بیش از75 میلیون نفر بالغ گردیده بود، همگام با ارتقای سطح آگاهی مردم و رشد تکنولوژی و گسترش دستاوردهای انقلاب، دامنه توقعات و تنوع انتظارات جامعه نیز به شدت افزایش یافت.
دستاوردهای معنوی و فرهنگی:
بصیرت افزایی و ارتقای معنویت در کشور از بزرگترین و مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار میرود. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که پس از انقلاب اسلامی، همگام با رشد کمی و کیفی هیئت های مذهبی، برای اولین بار واژههایی مانند ایمان، تقوا، وحدت، ایثار و شهادت و موضوعاتی مانند حج دانش آموزی و دانشجویی یا مراسم اعتکاف و امثال آن در جامعه مورد توجه جدی آحاد مردم بویژه جوانان قرار گرفت. بررسی تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، توسعه وافزایش شبکه های تلویزیونی ورادیویی جمهوری اسلامی در داخل کشور و آن سوی مرزها، احداث و توسعه فرهنگسراها و مراکز فرهنگی و هنری،
دستاوردهای سیاسی:
رهایی
از سلطه نظام استکباری و استقرار نظام جمهوری اسلامی و استقلال کشور، اولین
دستاورد سیاسی مبتنی بر اراده مردم، پس از سقوط و حذف رژیم ستمشاهی و نقطه آغازین
مشارکت جامعه در اداره امور حکومتی و در واقع اولین گام از مراحل ایجاد نظام مردم
سالاری دینی محسوب میشود و این دستاورد با احیای روحیه خودباوری در میان تودههای مردمی و توجه جدی به حقوق سیاسی و اجتماعی
زنان و احیای شأن و منزلت معنوی جامعه، استحکام بیشتری یافت. ارتقاء و رشد سطح
آگاهی و بالندگی سیاسی مردم و مشارکت در حوزه های
گوناگون سیاسی و برگزاری بیش از 35انتخابات در 6 موضوع مختلف توسعه مطبوعات و
افزایش روزنامهها در ایران از تعداد انگشت شمار موجود در قبل از انقلاب، به بیش
از 2635 نشریه و افزایش احزاب از یکی دو حزب قبل از انقلاب به حدود 250 حزب و گروه
سیاسی، موضوع دیگری است که در کنار هفده هزار
سازمان مردم نهاد (NGO)
هرگز در کشور سابقه نداشته و بیانگر گستردگی دامنه
آزادیهای سیاسی در ایران معاصر است.
دستاوردهای علمی:
یکی از افتخارات غرور آفرین جمهوری اسلامی ایران، رشد روز افزون و حضور فعال کشور در عرصههای علمی است. پیشرفت در این زمینه به قدری با سرعت انجام شده است که تا سال 1391 بیش از26196 اختراع در کشور ثبت شده است. همچنین پژوهشگران ایرانی از نظر پژوهشی با ثبت 8513 مقاله علمی، در ردیف شانزدهم تولید علم و در زمره دانشمندان و پژوهشگران ممتاز جهان قرار گرفته اند. دستیابی به فناوری و دانش کامل چرخه سوخت هسته ای و قرار گرفتن در ردیف پنج کشور برتر جهان در این زمینه و همچنین ورود موفقیت آمیز و همزمان با سایر کشورهای پیشرفته به عرصه علوم جدید مانند نانوتکنولوژی که رتبه هفتم جهانی را به خود اختصاص داده و سایر علوم جدید از جمله لیزر، میکرو الکترونیک، ورود به علم ساخت روبات و کسب موفقیت های جهانی در مسابقات روبوتیک، توسعه سختافزاری و ساخت ابر رایانه، توسعه نرم افزاری و بهره برداری گسترده از علوم رایانهای در کشور و کسب 362 مدال در المپیادهای مختلف علمی جهان، بخش دیگری از دستاوردهای انقلاب اسلامی است که در کشور سابقه قبلی نداشته است
دستاوردهای بخش سلامت:
افزایش
تعداد پزشکان از 15 هزار نفر به بیش از 111000 نفر و رفع کامل نیاز کشور به جذب
پزشک خارجی و همچنین تغییر و تبدیل کشور به قطب منطقه ای توریسم سلامت و پذیرش و
درمان بیماران خارجی در انواع بیماری ها و همچنین دستیابی به دانش کشت سلول های
بنیادین،
قرار گرفتن در ردیف کشورهای برتر پیوند کلیه و درمان بیماری های چشمی، کسب تجارب
ارزشمند برای مقابله با انواع عوارض و بیماری های ناشی از عوامل شیمیایی، بخشی از
مهم ترین دستاوردهای نوین بخش پزشکی کشور است. کسب رتبه نخست تولید دارو در سطح
خاور میانه، تولید 97 درصد از داروهای مورد نیاز و و صادرات دارو از جمله داروهای
بیوتکنولوژی، خودکفایی در ساخت انواع واکسن، ریشه کنی فلج اطفال و سایر بیماری
های فراگیر، پوشش واکسیناسیون از30 درصد به 100 درصد، افرایش تعداد بیمارستان ها و
مراکز درمانی، توسعه بهداشتی کشور و موفقیت در اولویت دادن به پیشگیری بر درمان
دستاوردهای صنعتی:
رشد صنعت در کشور به قدری سریع و پر شتاب بود که علاوه بر احداث شهرک های صنعتی متعدد در حاشیه شهرهای کشور، ساخت مجموعه های تولیدی در روستاها نیز به یک برنامه مستمر تبدیل شده است. علاوه بر افزایش تعداد کارخانجات، باید به محصولات متنوعی که در این مجموعه ها تولید و در بسیاری از موارد به خارج از کشور صادر می شود هم اشاره نمود. ساخت هواپیما و بالگرد سبک و نیمه سنگین (شخصی و عمومی) و همچنین ساخت کشتی و تولید انواع قایق که برای اولین بار در تاریخ کشور رخ داده است، افزایش قابل توجه تولید فولاد از نیم میلیون تن قبل از انقلاب به 38 میلیون تن در سال و کسب رتبه 14 جهانی، افزایش تولید سیمان از 3/6 میلیون تن به حدود 80 میلیون تن، افزایش تولیدات معدنی از 20 میلیون تن به 220 میلیون تن، افزایش و توسعه تولید و صادرات خودرو با انواع خودروهای سبک و سنگین، افزایش و توسعه انواع کارخانجات لوازم خانگی و صنعتی و ده ها مورد مشابه، از دیگر افتخارات صنعتی کشور به شمار می روند.
دستاوردهای بخش نظامی:
ساخت انواع سلاح ها و تجهیزات نظامی از جمله ساخت انواع هواپیماها و جت های جنگنده مافوق صوت رادارگریز (مانند صاعقه و آذرخش)، آموزشی (مانند پرستو، درنا، سیمرغ، شفق، تندر)، خودکفایی در تولید و ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین مدرن، ساخت انواع بالگرد (مانند بالگردهای شاهد، شباویز 2075 و 2061 و بالگرد ضد تانک 2091) و تعمیر انواع هواپیما و بالگرد با کسب رتبه پنجم جهانی، بخشی از دستاوردهای صنعت هوایی است. پیشرفت ایران در زمینه ساخت و تولید انواع موشک های بالستیک، دوربرد زمین به زمین، زمین به هوا و انواع موشک های دریایی (مانند موشک ماهواره بر سفیر، شهاب، سجیل، موشک کروز و...) به قدری شگفت انگیز بوده که ایران را در ردیف معدود کشورهای دارنده تکنولوژی ساخت موشک های فوق دقیق سطح به سطح قرار داده است. همچنین ساخت انواع رادار با بُرد بیش از یک هزار کیلومتر و پرتاب ماهواره و چندین موشک با سرنشین و بدون سرنشین به فضا
دستاوردهای مربوط به زیرساخت های شهری:
قبلاً نیز اشاره شد که بسیاری از پیشرفت های کشور، مرهون تلاش دولت و ملت سرافراز ایران اسلامی در سالهای پس از انقلاب است، به طوریکه پیشرفت های مربوط به قبل از انقلاب اسلامی چه از نظر تنوع موضوع و چه از نظر وسعت و گستره عمل، به حدی ناچیز بوده که در قیاس با وضعیت فعلی کشور و حتی بسیاری از کشورهای همتراز منطقه و جهان، قابل بحث و بررسی نیست. ایجاد و توسعه شبکه گاز شهری از مهم ترین این مصادیق است که فراگیر شدن آن تنها در سایه الطاف الهی در نظام مقدس جمهوری محقق شد، بهطوری که هم اکنون سهم یک درصدی گاز در سبد انرژی کشور، به حدود 80 درصد رسیده و از مجموعه دو شهر برخودار از شبکه گاز شهری با تعداد50 هزار انشعاب در قبل از انقلاب اسلامی،
دستاوردهای بخش عمومی و اجتماعی:
راه اندازی تلفن های همراه در کشور با بیش از 54 میلیون مشترک و ایجاد حدود 60 هزار کیلومتر شبکه فیبر نوری و ارتباط با تعداد زیادی از کشورهای جهان، توسعه شبکه مخابراتی در اقصی نقاط شهری و روستایی کشور و افزایش تعداد مشترکین تلفن ثابت (خطوط تلفنی مشغول به کار) از850 هزار اشتراک در قبل از انقلاب به حدود 27478000اشتراک در حال حاضر و تعداد روستاهای برخوردار از شبکه مخابراتی از 312 روستا به بیش از 53000 روستا و دفاتر خدمات الکترونیک به 1000 روستا که برای اولین بار ایجاد شده، دستاوردهایی است که به بخش فناوری ارتباطات اختصاص دارد. در صنعت برق، نه تنها کشور به خودکفایی100 درصد رسیده، بلکه با گسترش نیروگاه ها و افزایش تعداد تولید از 17 میلیارد کیلووات ساعت برق، به بیش از 200 میلیارد کیلووات ساعت برق در سال، به یک صادر کننده نیز تبدیل شده است.
دستاوردهای اقتصادی:
بخش اقتصادی اگر چه بعد از انقلاب به واسطه عداوت ورزی دشمنان، با فراز و فرودهای فراوان مواجه گشته، اما در نهایت با افزایش رشد تولید ناخالص ملی کشور، از ارتقای کمی و کیفی قابل توجهی برخوردار بوده است، به گونه ای که پس از فراغت از جنگ تحمیلی و به دنبال حذف یا کاهش هزینه های مربوط به آن، نظام اقتصادی کشور به رشد اقتصادی قابل توجهی دست یافت و منجر به افزایش چشمگیر ذخیره ارزی در کشور گردید. همچنین درآمد سرانه نیز روند شتاب بیشتری به خود گرفت و به این ترتیب در ردیف20 کشوربرتر جهان قرار گرفت. دستاوردهای کشاورزی:
ایران تا سال 1341 از نظر مواد غذایی کاملاً خودکفا و حتی صادر کننده گندم بود، اما متأسفانه اجرای طرح آمریکایی اصلاحات ارضی که با هدف نابودی کشاورزی ایران اجرا شد، سرانجام کشور ما به وارد کننده مواد غذایی از جمله محصول استراتژیک گندم تبدیل گردید. به همین دلیل توسعه کشاورزی پیوسته یکی از دغدغه های اصلی مسئولین جمهوری اسلامی بوده و حضرت امام (ره) و پس از آن مقام معظم رهبری (دامت برکاته) همواره این نکته را از مهم ترین محورهای توسعه کشور بیان می کردند.
به همین دلیل این موضوع نیز از نظر مسئولین برنامه ریزی کشور دور نمانده و اگر چه تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجود دارد،
در پایان، با جرأت می توان اظهار نمود که شناخت و آگاهی دشمنان از توانمندی ها و ظرفیت های ایران و ایرانی برای دستیابی به جایگاه برتر و کسب همین موفقیت ها بوده و هست که نگرانی آنان را در پی داشته است و ریشه تمام عداوت های بیگانگان را باید در این نکته یعنی انسجام مردم برای الگوسازی و رشد و پیشرفت همه جانبه کشور جستجو نمود و لذا هرگز نباید اجازه بدهیم که تبلیغات رسانه ای از جمله ماهواره ها و لفاظیهای عوام فریبانه کسانی که با هزاران شگرد مانند تحمیل جنگ، تحریم، ترور و ده ها روش ناجوانمردانه دیگر و با استفاده از تمام ابزار و امکانات نوین فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی و نظامی تلاش دارند تا منافع مردم و کشور بزرگ ایران را هدف قرار دهند، ما را فریب داده و از مسیر خود منحرف سازد.کلام آخر اینکه تداوم این همه نیز، همچون گذشته تنهاو تنها در گرو همدلی، مشارکت عمومی و حضور فعال آحاد مردم در تمامی عرصه های سازندگی و توسعه کشور و خنثی سازی توطئه های دشمنان، میسر خواهد بود، دشمنانی که تمام تلاش خود را معطوف مقابله با این حرکت تأثیرگذار نموده اند.
فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 از آن روی که آمریکا، اروپا، صهیونیستها و تقریبا همه کشورها و احزاب و گروهها و جمعیتهای مخالف و معاند ایران اسلامی در آن حضور آشکار داشتند به جنگ احزاب در صدراسلام - البته با ابعاد بسیار گستردهتر - شبیه بود، این فتنه با هدف رسما اعلام شده براندازی جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده شده و به صحنه آمده بود. دشمن به اندازهای از نتیجه این فتنه اطمینان داشت که پیشاپیش پیروزی خود و سرنگونی نظام اسلامی ایران را اعلام کرده بود تا آنجا که سران وطنفروش فتنه پرده نفاق را کنار زده و از ارتکاب بیشرمانهترین جنایات نیز ابا و امتناعی نداشتند. و اما، چه کسی میتواند در این واقعیت کمترین تردیدی داشته باشد، که آن فتنه بزرگ و بینظیر در تاریخ این مرز و بوم، با درایت و رهبری الهی حضرت آقا شکست خورد و به ناکامی مفتضحانه فتنهگران و مدیران بیرونی آنها انجامید؟!
پیشرفتهای عظیم علمی و تکنولوژیک، بیداری اسلامی در منطقه، مقاومت مثالزدنی و بینظیر جمهوری اسلامی ایران در مقابل باجخواهیها و زورگوییهای دشمنان بیرونی و توطئههای پی در پی دنبالههای داخلی آنها و... همه و همه مدیون درایت و هدایت پیامبرگونه رهبر معظم انقلاب است. نیست؟! باید توجه داشت و تجربه نیز به وضوح نشان داده است که هر یک از دسیسههای یاد شده به تنهایی میتوانست کشوری قدرتمند را به زانو درآورده و سرنگون کند... و این قصه سر دراز دارد.
دستاوردهای امام خمینی (ره)
با بررسی زندگی سیاسی و اجتماعی زندگانی امام(ره) میتوان به نتایج و دستاوردهای گرانبهایی دست یافت که گزینش و بیان چند دستاورد از زندگی ایشان، امری دشوار است. با این حال میتوان مهمترین دستاورد امام را برقراری اولین حکومت اسلامی در جهان و سرنگون ساختن رژیم سلطنتی و انگیزش روح دینپروری و اسلاممداری را به امت مسلمان دانست، که سالها توسط استبداد و استکبار جهانی تضعیف گشته و به جامعهای مرده تبدیل شده بود، حضرت امام ضمن تسهیلسازی مسیر انقلاب، برای امت اسلامی، روح بیداری و حیات را در این جامعه زنده ساخته، هویت اسلامی و شکوه و عظمت را به مردم بازگرداندند.
امام با بیان صریح و شجاعانه اقدامات و نقشههای دشمنان اسلام، توانستند روحیه بیداری اسلامی را در بین ملل مسلمان گسترش داده و با احیای اندیشه وحدت اسلامی و فراهمسازی زمینههای سیاسی و اجتماعی آن، امتی واحد و متحد را بنیان نهند. ایشان با قبول رهبری مسلمانان جهان، وحدت و اتحاد فراموش گشته امت پیامبر اکرم (ص) را تجدید نمودند.
امام با بیان حقایق معنوی و اصول اسلامی، مردم و جوانانی مؤمن و دیندار را تربیت نمودند که حتی بعد از انقلاب در مقابل تجاوز متجاوزین، بدون کوچکترین هراس و ترسی، شجاعانه به جهاد و مقاومت پرداختند و از جامعه نوپای اسلامی در برابر دسیسهها و نقشههای دشمنان اسلام، دفاع نمودند.
تمام جانفشانیها، ایثار و از خودگذشتگیهایی که جماعت مؤمن ایران در طول جنگ تحمیلی از خود نشان دادند، حاصل تربیت و حضور مقتدر امام (ره) بود.امام با برقراری رابطهای عینی و جدانشدنی میان دین و سیاست، توانستند مهر بطلانی بر دهان دشمنان اسلام بزنند که سعی در ایجاد تفرقه و اختلاف میان امت مسلمانان داشتند
تأسیس و موفقیت حکومت اسلامی و نیل به آرمانهایی چون بسط قوانین دینی، عدالت اجتماعی، رشد و پیشرفت و رفع هر گونه مشکلات و دشواریهای راه به جهانیان ثابت نمود که رابطه میان دین و سیاست، رابطهای جدانشدنی است.
دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی و چالش های پیش رو
هویت یابی و رویش ارزش های اسلامی
نخستین اثر فرهنگی انقلاب احیاء اسلام و مطرح کردن آن در دنیا به عنوان یک مکتب
حیات بخش بود.
انقلاب اسلامی بر پایه فرهنگ دینی و با هدف حاکمیت ارزش های اسلامی شکل گرفت و یک
انقلاب ارزشی محسوب می شود، تحول در ارزش ها از مهم ترین آرمان های انقلاب اسلامی
است که در بند اول اصل سوم قانون اساسی به عنوان یکی از اهداف اصلی دولت جمهوری
اسلامی برشمرده شده است و دولت وظیفه دارد همه امکانات خود را برای ایجاد محیط
مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و
تباهی به کار گیرد
مقایسه وضعیت کشور از لحاظ فرهنگی و اخلاقی با قبل از انقلاب
بیانگر پیشرفت زیادی است که انقلاب اسلامی در ترویج اخلاق و آموزه های دینی داشته
است.
امروز در برخی شبهه افکنی ها آنچه موجب شده که نقش انقلاب اسلامی در ترویج اخلاق و
آموزه های دینی نادیده گرفته شود، وجود پاره ای از معضلات فرهنگی در کشور است که
تهاجم فرهنگی و تبلیغات منفی استکبار جهانی و برخی بزرگ نمایی های دشمنان داخلی و
خارجی به آن دامن زده و پیشرفت های به دست آمده را کمی تحت الشعاع خود قرار داده
است
استکبار تلاش می کند این طور بنمایاند که انقلاب اسلامی نقش زیادی در ترویج اخلاق و آموزه های دینی نداشته است، اما خوشبختانه بیداری جوانان و مردم مسلمان نه تنها در ایران بلکه بیداری جهان اسلام پاسخی کوبنده و مشت محکمی بر دهان تمام یاوه گویان و استعمارگران شرق و غرب است
حضرت آیتالله خامنهای : ارائه تحلیل جامعی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ، تهدیدات دشمنان، اوضاع منطقه و جهان.
از بین رفتن وابستگی و جایگزینی استقلال همه جانبه، از بین رفتن اختناق نفس گیر و حاکمیت فضای آزادی، رهایی از تحقیرشدگی تاریخی و بدست آوردن عزت ملی، از بین رفتن ضعف نفس و خودکم بینی و حاکم شدن روحیه اعتماد به نفس
یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب، تبدیل شدن ملت ایران، از ملتی منزوی و بی نقش در مسایل سیاسی و کشور، به ملتی آگاه و دارای تحلیل سیاسی و تاثیر گذار در مسایل کشور است
امروز شعارهای انقلاب همان شعارهای روزهای اول انقلاب و این نشان دهنده سلامت انقلاب است
شعارهای انقلاب همچون علامت اشاره به سمت اهداف انقلاب هستند و هنگامی که شعارها تغییر نکرده باشند، این، به معنای منحرف نشدن مسئولان و مردم از صراط مستقیم انقلاب اسلامی است. ما ضمن تقویت نقاط قوت، نباید نقاط ضعف را پنهان کنیم بلکه باید با برطرف کردن ضعف ها، از نهادینه شدن آنها جلوگیری کنیم.
در حرکت 33 ساله انقلاب اسلامی، افت و خیز بوده اما حرکت به سمت اهداف اصلی، هیچگاه متوقف نشده و همواره ادامه داشته است
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، قدرتهای جهانی همواره تلاش داشتند تا با مانع تراشی های فراوان همچون تحمیل جنگ هشت سال ، انجام اقدامات تروریستی، و تحریم ها، حرکت ملت ایران را متوقف کنند و انقلاب اسلامی را به زانو در آورند و ملت را پشیمان کنند اما، با وجود همه این چالش ها، نظام اسلامی راه خود را با قوت ادامه داده و بر آنها غلبه کرده است
پیشرفتهای علمی و فناوری، یکی دیگر از نقاط قوت بسیار مهم است زیرا علم زمینه ساز اقتدار و پایه پیشرفت همه جانبه کشور است.
پیشرفتهای علمی
35 ساله کشور حیرت آور : این پیشرفتهای علمی در عرصه های مختلف بوده اما برخی از آنها همچون فناوری هسته ای بیشتر معروف شده است
پیشرفت های علمی شگفت آور در بخش های هوا- فضا، پزشکی، رادیو داروها، زیست فناوری، نانو فناوری، سلول های بنیادی و شبیه سازی، داروهای ضد سرطان، ساخت ابر رایانه ها، و انرژی های نو، معتبرترین مراکز علمی دنیا، این پیشرفتها را تایید کرده اند و بر اساس گزارش سال 2011 میلادی یکی از این مراکز معتبر علمی، رشد علمی ایران سریعترین رشد علمی در دنیا بوده است
بر اساس همین گزارش، رتبه علمی ایران در منطقه، رتبه اول و در دنیا، هفدهم است. بر اساس سند چشم انداز ما باید در سال 1404، به رتبه اول علمی منطقه دست پیدا می کردیم اما اکنون، سالها زودتر از پیش بینیها به این رتبه رسیده ایم
پیشرفت های کشور در ایجاد زیر ساخت های فنی و مهندسی صنعتی، راهها و ارتباطات، مخابرات و صنعت را از دیگر نقاط قوت نظام اسلامی برشمردند وبا وجود این پیشرفتهای عظیم، اما گزارش های خوب و روشنی از این پیشرفتها به مردم داده نمی شود که جای تأسف دارد.
هوشیاری در مقابل دشمن
و فریب نخوردن در مقابل لبخند و وعده های دروغ : اوایل برخی ها لبخند دشمن را باور می کردند اما بتدریج پشت صحنه این وعده ها را فهمیدند و متوجه شدند که دشمن چه راحت دروغ می گوید و چگونه بدون واهمه و دغدغه عهد شکنی میکند و بدون احساس خجالت زیرحرف و قولش می زند
رهبر انقلاب اسلامی با استناد به وجود نمونه های متعدد ی که ماهیت حقیقی لبخندهای فریبنده و حرفهای دروغ دشمن را اثبات می کند، به سخنان و نامه اخیر رییس جمهور امریکا، جواب جمهوری اسلامی به این نامه و عکس العمل و اقدام بعدی آمریکا اشاره کردند و افزودند: روزی که لازم شد و این نامه ها در اختیار افکار عمومی ملتها قرار گرفت همه می فهمند وعده ها و حرفهای امریکا چقدر ارزش دارد و آنها چگونه برخلاف حرفهایشان عمل میکنند.
سرنگونی 4 طاغوت منطقه
از دهه فجر سال گذشته تا کنون : در رویداد بسیار مهم دیگری مردم مصر و تونس در انتخابات به گروههای اسلامی رای دادند این مسئله اثبات کرد همه تلاشهای تبلیغات سیاسی امریکا و صهیونیستها برای ایجاد اسلام هراسی در ملتها و ایجاد وحشت در افکار عمومی مردم از حکومت اسلامی نقش برآب شده و ملتها طرفدار اسلامند
ضعف و انزوای روز افزون رژیم صهیونیستی و افزایش نشاط و امید فلسطینی ها را از برکات بسیار مهم قیام ملتهای منطقه برشمرد و غده حقیقتاً سرطانی اسرائیل باید درمنطقه از بین برود و این مسئله بدون تردید روی خواهد داد
مظلومیت مردم بحرین: دستگاههای رسانه ای مستکبران، با سکوت کامل، این ملت مظلوم را مورد بایکوت قرار داده است اما این کارها اثری نخواهد داشت و ملت بحرین هم به توفیق الهی پیروز خواهد شد . ادعای حکام جزیره بحرین در باره دخالت جمهوری اسلامی ایران در اوضاع بحرین این حرف کاملا دروغ است چرا که اگر ما دخالت می کردیم اوضاع بحرین جوردیگری می شد
ما هر جا دخالت کنیم صریحا می گوییم همچنانکه به علت ضدیت با غده سرطانی رژیم صهیونیستی در دو جنگ پیرزومند 33 روزه و 22 روزه دخالت کردیم و از این پس نیز هرجا هر ملتی یا گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه و مقابله کند ما به او کمک می کنیم و هیچ ابایی هم از گفتن این مسئله نداریم.
امریکا در خاورمیانه - فلسطین و مسئله عراق شکست خورده
دولت مردمی و ملت عراق نگذاشتند امریکاییها برغم خواست و تلاش فروانشان ، در عراق بمانند. البته امریکایی ها هنوز در عراق دخالتهای نفتی و امنیتی دارند که ملت و دولت عراق در آینده حتما برای آن هم فکری خواهند کرد
خودداری اوباما در سخنرانی اخیر در کنگره این کشور از اشاره به تظاهرات 4 ماهه مردم در شهرهای مختلف را یکی دیگر از نشانه های ضعف دولت امریکا برشمرد و رئیس جمهور امریکا برای پنهان کردن این ضعفها حتی اشاره به 4 ماه تظاهرات مخالفت آمیز ملت امریکا و سرکوب شدید پلیس نکرد
اگر روزی ملتهای اروپایی دریابند که علت اصلی مشکلات آنها، تبعیت دولتهایشان از امریکا و شبکه جهانی صهیونیزم است نهضت اجتماعی عظیمی براه خواهد افتاد که در پرتو آن دنیای جدیدی بوجود خواهد آمد. آنها می خواهند ملت ایران را بخاطر وفاداری به اسلام مجازات کنند اما واقعیت این است که تحریم از 2 جنبه به نفع نظام اسلامی و ملت تمام خواهد شد
اگرآنها ما را تحریم نظامی نمی کردند و نیروگاه بوشهر را می ساختند و درهای علم را بر روی ما نمی بستند، امروز این پیشرفتهای عجیب نظامی و علمی را نداشتیم، در غنی سازی دارای این موقعیت ممتاز نبودیم و در پزشکی و هوا فضا به این حد از موقعیت نمی رسیدیم، بنابر این تحریم از زاویه تکیه نظام و ملت به استعداد و ظرفیتهای بی پایان جوانان ایران به نفع ما بود و باعث شد این چشمه های جوشان هر روز شکوفاتر شوند
بگفته غربی ها هدف اصلی تحریم ملت ایران عقب نشینی این ملت از مواضع هسته ای است و چون این نظام و این مردم از دستاوردهای پرافتخار هسته ای خود عقب نشینی نمی کنند . آمریکایی ها بدانند و البته می دانند که جمهوری اسلامی در مقابل تهدید به جنگ و تهدید به تحریم نفتی، تهدیدهایی دارد که وقتی لازم باشد انشاالله اعمال خواهد شد.
مهمترین و موثرترین وسیله حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و دستاوردهای باشکوه آن کدام است؟
بدون تردید یکی از مهمترین دغدغههای نیروهای اصیل و دلسوز انقلاب اسلامی، چگونگی حفظ و تداوم این انقلاب عظیم و باشکوه است، و همواره این سؤال در محافل خصوصی و عمومی مطرح میشود که آیا روند کمی و کیفی حرکت ما در راستای تحقق اهداف و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی بوده است یا خیر؟
پاسخ اجمالی بحث این است که علت محدثه انقلاب اسلامی یعنی علل و انگیزههای اسلامی که موجب پیدایش این انقلاب باشکوه گردیده، علت مبقیه این حرکت و تداوم بخشی آن نیز خواهد بود.
اما پاسخ تفصیلی آن را استاد بزرگوار شهید مرتضی مطهری در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی به شایستگی بیان فرمودهاند: «قویترین حربه دفاعی این انقلاب و موثرترین اسلحه پیشرفت آن، ایمان ملت به نیروی خویش و بازگشت به ارزشهای اصیل اسلام است.
غرب (منظور تمام ابرقدرتهاست) از یک چیز وحشت دارد و آن، بیداری خلق مسلمان است.اگر شرق بیدار شود و خوداسلامی خود را کشف کند، در آن صورت حتی بمب اتمی هم از پس این نیروی عظیم، این توده به پاخاسته برنخواهد آمد. راه این بیداری، آشنایی با تاریخ، فرهنگ و ایدئولوژی خودمان است.
در یکی از کنفرانسها، بعد از تمام شدن صحبت، دانشجویی پرسید اگر اسلام به عنوان یک ایدئولوژی قادر بود ملت را نجات دهد و تمدنی به وجود آورد، چرا در طول چهارده قرن، چنین کاری را انجام نداد؟
در جواب او گفتم، به دلیل همین بیخبری من و شما از تاریخ اسلام، همین که شما و امثال شما نمیدانند که اسلام، یکی از عظیمترین تمدنهای تاریخ بشر را طی پنج قرن به وجود آورده، از جمله عوامل عقیم ماندن این فرهنگ است. اگر ملت ما با فرهنگ اصیل خود قطع ارتباط نکرده بود، محال بود این چنین زیربار سلطه ابرقدرتها برود. تمام تلاش کشورهای استعمارگر، در بریدن و پاره کردن بندهای وابستگی فرهنگی یک ملت به میراثهای فرهنگی خویش است.
من به آن برادر دانشجوگفتم که اگر اسلام در طول تاریخ و در بدو ظهور خود هیچ تمدنی ایجاد نکرده بود، حرف شما صحیح میبود، اما ما پنج قرن بر جهان، سیادت علمی و فرهنگی داشتیم تا آن جا که اروپای امروز، خود را مدیون تمدن و فرهنگ اسلامی میداند.پیروزی نهضت ما در آینده، بستگی به ایمان به خود و احیای ارزشهای اصیل اسلامی دارد. اگر راه خود را براساس معیارهای اسلامی دنبال کنیم و مقاصد و معایب را تنها براساس ضوابط اسلامی از میان برداریم، و صبر و تقوای اسلامی داشته باشیم، و روحیه جهاد، امر به معروف و نهی از منکر اسلامی در ما زنده باشد، در آن صورت، پیروزی ما قطعی خواهد بود.
به گمان من وقت آن رسیده که ندای بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی، نه تنها در جامعه ما، که در سراسر کشورهای اسلامی طنینانداز شود و در آن صورت دور نخواهد بود که صدای شکستن زنجیرهای بندگی و بردگی را بشنویم و شاهد اقتدار دوباره ملل مسلمان باشیم».
دستاوردهای بی نظیر سیاست خارجی ایران
واقعیت امر این است که موقعیت جمهوری اسلامی
ایران در طی سال های اخیر بشدت تحکیم یافته و در کلاس بندی قدرت به رتبه های
بالایی دست یافته است. :
1-افزایش اقتدار و نفوذ
ایران؛ یکی از دستاوردهای مهم هدایت ها و رهنمودهای خارجی رهبر
معظم انقلاب، افزایش اقتدار و نفوذ ایران است. اکنون اکثر مقامات سیاسی و نظامی
غرب بر این باورند که جمهوری اسلامی ایران قدرت بلامنازع در خاورمیانه پیدا کردهاست.
2-تبدیل شدن ایران به یک کشور شکست
ناپذیر و مقاوم؛ هدایت و مدیریت رهبر معظم انقلاب در عرصه سیاست
خارجی که خود تداوم دهنده مشی اصولی و شجاعانه امام راحل(ره) بوده است کشور ایران
را به یک دژ مستحکمی تبدیل کرد که هر قدر ضربه به آن زده میشود قویتر میگردد.
4-تعمیق منطقه ژئواستراتژیک ایران؛
سیاست حمایت از نهضتهای رهایی بخش و کمک به مسلمانان از تاکیدات جدی رهبر معظم
انقلاب بودهاست،
رسالت واقعی «هنر» انقلاب اسلامی
آیتالله جوادی آملی
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که برخوردار از ماهیتی فرهنگی و معنوی و با رویکردی
برگرفته از مکتب حیاتبخش اسلام بود، به احیای ارزشهای والای انسانی همت گماشت و
موجب خلق جلوه های ماندگار در صحنه اجتماع شد.
هنر جاودان که به تعبیر بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی(ره) عبارت از دمیدن روح
تعهّد در انسانهاست با روشن کردن مرز خود از مظاهر فساد، خدمات شایانی در نشر و
گسترش معارف ناب الهی و انقلابی از خود ارائه داد.
ارائه تصویر سیر ملکوتی انسان، رسالت واقعی «هنر»
بعد از جنگ جهانی اوّل و دوّم و کودتای ننگین 28 مرداد، ملّت پِرس شد؛ 22 بهمن 57
آزاد شد.تمام هنرهای هنرمندان در راستای ستودن رهائی بود، هیچ کار مثبتی درباره
اینکه کجا برویم نکردند! شما یک هنرمند نشان بدهید که گفته باشد ما از آن رها
شدیم، کجا میخواهیم برویم! چون در این کشور کاری نبود، فقط ستم بود! این ستم که
برداشته شد، مردم نفس تازه کشیدند. حرف مولوی این است که:
از بند کشیدن هنر نیست کجا خود را بند کنیم هنر است!
خود هنر دان دیدن آتش عیان نِی گپ
دلّ عَلَی النّار الدُّخان (1)
آنکه میگوید خدائی هست و قیامتی هست و بهشت هست، این گپ میزند؛ این هنر ندارد!
خدا هست، بله؛ قیامت هست، بهشت هست؛ این چطور جامعه ما را نتوانست اصلاح بکند؟!
هنر این است که آدم چشم جان باز کند؛ بهشت و جهنّم وشعله که هست؛ پس ببین! حرف
خیلی می زنند. همه مان حرف بهشت و جهنّم میزنیم. حرف مولوی این است که این هنر
نیست؛ جهنّم که موجود است، نه اینکه بعدها خدا خلق میکند؛ الآن هست. خطبه نورانی
حضرت امیر این است که: مردان الهی کسانیاند که زوزه سگان جهنّم را دارند می
شنوند:هُمْ وَ النّارْ کَمَنْ قَدْ رَآها، هُمْ وَ الجَنَّه کَمَنْ قَدْ رَآهَا
(2). این خطبه نورانی علوی (ع) مولوی تربیت میکند.
آنکه میگوید خدا هست و حکیم است و یک روزی به کیفرانسانها میرسد، این دارد گپ
می زند. مثل کسی که آتش را ندیده، دود را میبیند؛ چون دود هست، آتش هست. بله، این
گپ زدن است. دود که آدم را متأثر نمیکند، آتش اثر میکند؛ آتش را ببین.
ضرورت ظهور معنویت در ساحت هنر
اگردر آن چند ماه،هنر شکوفا شد، هنر «رهائی» بود. بله، همه نجات پیدا کردیم؛ امّا
کجا برویم …! نه شرقی، نه غربی را فهمیدیم. آخرین نخست وزیر دولت منحوس، بختیار میگفت
که ما جمهوری را میدانیم، امّا جمهوری اسلامی یعنی چه! خیلی ها همین جور بودند.
جمهوریت در جهان فراوان بود، امّا جمهوری اسلامی معنایش روشن نبود. کجا برویم، به
کی باز گردیم، با کی سخن بگوئیم، نماز ما چیست، با کی داریم حرف می زنیم، روزه ما
چیست؛ اینها در هنرمندان مطرح نبود!
هنرمند آن است که بفهمد، یعنی بفهمد که مرگ را میمیراند. هنر این نیست که آدم
بمیرد، هنر این نیست که بپوسد؛ هنر این است که از پوست به در بیاید، هنر آن است که
بگوید: ما یک دشمن داریم به نام ( مرگ )، من کسی هستم که مرگ را می میرانم؛ هنر
یعنی این! مرگ را می میرانم یعنی چه؟ یعنی من هستم که هستم؛ در مصاف و گلاویز شدن
با مرگ،خدا به من نگفت که مرگ تو را از پا در می آورد! ما در قرآن نداریم که کُلُّ
نَفسٍ یَذُوقُهَا المُوت، هر کسی را مرگ می چشد. داریم هر کسی مرگ را می چشد:
کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت (3). هر ذائقی مَذوق را از پا درمیآورد. ما یک لیوان
آب، یک لیوان شربت، یک استکان چای؛ این ذائق است که مَذوق را مُچاله و هضم میکند،
نه مَذوق ذائق را از پا در بیاورد! این حرف آسمانی انبیاء است که انسان مرگ را میمیراند،
نه بمیرد! انسان با مرگ از پوست به در میآید، نه بپوسد! این معنا در هنرمند ما
نبود، در سینما نبود، در مجسمهسازی نبود. کجا میخواهیم برویم؟!
اهمیت نگرش معرفتی به «مرگ» در کارهای فرهنگی و هنری
اگر این 8 سال نبود، هنرمند هم دستش باز نبود، این هنرمند شاگرد این 8 سال است.
این 8 سال گفت که از بند درآمدی، بیا در حصن پیغمبر و علی وارد شو؛ فرمود:
کَلِمَهُ لا إله إلا الله حِصنِی(4). ما دژ داریم، دژبان ما هم خداست. مگر میخواهی
بپوسی؟ اگر میخواهی بپوسی، پوسیدن فراوان است. این میوه می پوسد، حیوان میپوسد،
درخت میپوسد. وقتی نامه امام (ره) به میخائیل گورباچف رسید، آن گفت: این دخالت در
کشور ماست. هیأت ایرانی به او گفت: جناب میخائیل گورباچف! این نیست. عمق خاک روسیه
یعنی روسیه تا اوج سپهرمال شماست، کسی با شما کاری ندارد! این پیام این است که:
شما که میمیرید،آیا مثل یک چناری هستی که هیزم می شوی، یا مثل یک مرغی هستی که از
باغ ملکوت هستی و پرواز میکنی؟ شما کی هستی؟! این پیام با نفت شما، گاز شما، خاک
شما، دریای شما، آسمان شما کار ندارد تا شما بگوئید این پیام دخالت در امور ماست!
اینجا بود که صورتش سرخ شد، حرفی برای گفتن نداشت!! هنرمند ما باید بفهمد که یک
دشمن دارد و آن مرگ است و مرگ را میمیراند. این نه تنها در هنرمند ما نیست، در
خیلی از حوزویها نیست، در خیلی از دانشگاهیها نیست، در خیلی از دولتیان نیست!
وگرنه ما این وضع را نداشتیم!
نقش مؤثر فرهنگ دینی در استقلال و تمامیت ارضی ایران اسلامی
جنگ به زحمت توانست به ما بفهماند که باید کجا برویم. همه شما دریک سنّی بودید که
جنگ را درک کردید. 50 تا بسیجی که حرکت میکردند، 50 تا پرچم روی دوششان بود؛ یکی
از آنها 3 رنگ نبود!! همه یا زهرا، یا حسن، یا حسین. این پرچم 3رنگ برای ما عزیز
است، ما برای آن کشته میشویم؛در خاکریز اوّل، در خاکریز دوّم، در مانور عملیّات
که حضور پیدا کردیم،آنجا سخن از مرز پرگهر نبود؛ سخن از کربلا، کربلابود! مگر ما
ایرانی نبودیم؟ مگر ما در جنگ جهانی اوّل ایرانی نبودیم؟ مگر در جنگ جهانی دوّم
ایرانی نبودیم؟ مگر به ما هر چه گفتند، نگفتیم چشم؟ مگر نگفتند 17 شهر بدهید،
گفتیم چشم؟
در کودتای ننگین 28 مرداد 1332 هجری شمسی من تقریباً 20 سالم بود.در همین تهران،
شعار رسمی مردم،مرگ بر شاه بود. [ من بارها این را به دوستانمان گفتم ] جنوب
تهران نزدیک مولوی یک میدانی داشت به نام میدان شاه، که الآن میدان قیام شده. در
روز 28 مرداد یک دست فروش، گلابی میدان را از میدان خرید، آورد روی طبق دست فروشی،
داشت میفروخت و داد می زد: آی شاه میوه، آی شاه میوه. همه ریختند روی بساطش و
میوه هایش را جمع کردند، ریختند دور که چرا میگوئی شاه میوه، بگو مرگ بر شاه؛ چون
شعار رسمی مرگ بر شاه بود.این اتفاق ساعت9 و نیم صبح بود. ساعت 10 شد و کودتا شد و
مصدّق به زندان افتاد و کابینه اش به زندان افتادند و بعد از ظهر زاهدی روی کار
آمد و دولت زاهدی تشکیل شد؛ همین مردم همین مرگ بر شاه را به جاوید شاه تبدیل
کردند!! ما ایرانی بودیم! گفتند: 17 شهر را در جنگ جهانی بدهید، گفتیم چشم. در
کودتای ننگین 28 مرداد گفتند: گاز را به شوروی بدهید، گفتیم چشم؛ نفت را به انگلیس
و آمریکا بدهید، گفتیم چشم. از ما غیر از چشم گفتن کار دیگری ساخته نبود! ولی وقتی
امام آمد و قیام شد و انقلاب اسلامی شد و حسینیه هاو مسجدها به میدان آمدند؛ هر
چه ما گفتیم، گفتند چشم. این می شود هنر!
ماندگاری ابدی انسان در مصاف با مرگ
ما در درونمان یک دشمن داریم! در بیرون هیچ کسی ما را از پا در نمی آورد. این مرگ
است که ما او را از پا درمیآوریم، برای اینکه ما در مصاف مرگ این را مچاله میکنیم
و زیر پایمان لِه میکنیم، وارد صحنه برزخ میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ وارد
قیامت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ وارد بهشت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ مرگ
عمرش محدود است. مگر مرگ بعد از مرگ هست؟! ما هستیم که هستیم. اگر حافظ میگوید
که:
نور به آفاق دهیم از دل خویش چون به
خورشید رسیدیم غبار آخر شد (5)
ما میمانیم. اگر ماندنی هستیم، باید حرف ماندنی داشته باشیم! آنچه که حس را راضی
میکند، شهوت را راضی می کند، غضب را راضی میکند، خیال را راضی میکند، وَهم را
راضی می کند؛ در راه است. آنچه عقل را راضی میکند، ابدی است.
ممکن بودن صلح با دشمن بیرون
و غیر قابل صلح بودن دشمن درونی انسان
ما از بیرون هیچ دشمن نداریم. هر چه دشمن داریم درون ماست، که این هوس ماست. این
اصلاً با ما کنار نمی آید! این غرور، این خودخواهی، این نفس، این شهوتپرستی، این
غضب مگر کنار میآید؟ بدترین دشمنی که در خارج از ماست، مارهای سمّی و عقرب است؛
ما از آنها خیلی وحشت داریم. خیلیها هستند که با مار سمّی کنار میآیند. مگر
هند و غیر هند این مار سمّی را بغل نمی کنند وبا آنها نمیخوابند؟! مگر عقرب در بدنشان
نمیگذارند؟ بیرون دشمنی نیست که با ما صلح نکند! هر دشمنی در بیرون باشد، با ما
کنار میآید، ما با او کنار میآئیم؛ زندگی میکنیم. تنها دشمنی که با ما هیچ وقت
کنار نمیآید، از ما شرع می خواهد و شرف؛ همین هوس و خودخواهی و غرور است. نمیخواهد
ما را بکشد! می گوید دینت را بده، شرفت را بده، تفاله بشو.
هنرمند باید بتواند این 3 اصل را تشخیص بدهد، اول اینکه: مرگ را ما میمیرانیم، نه
ما بمیریم: کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت، نه کُلُّ نَفسٍ یَذُوقُهَا المُوت! ما
هستیم که هستیم، ابدی هستیم. اگر ابدی هستیم، باید فکر ابدی داشته باشیم، حرف ابدی
داشته باشیم. حرف ابدی میماند. در مصاف مرگ، ما پیروزیم، مرگ را میمیرانیم. دوّم
اینکه دشمنهای بیرون ما ماروعقرب وغیرآن است.هر دشمنی که بیرون از ما باشد، با ما
کنار میآید. سوّم این غرور و خودخواهی و نفس و منیّت و تکبراست که با ما کنار نمیآید.
اگربگوئیم چه می خواهی؟ میگوید: تا زنده ای این 2 چیز را باید به من بدهی؛ ( شرع
)، ( شرف ). «دین» و «آبرو»؛ همین! من نمی خواهم شما را از پا در بیاورم! وقتی شما
را از پا در آوردم مثل مار، به درد من نمیخوری! من سواری میخواهم.
ما تا نفهمیم با کی درگیریم، تا نفهمیم دشمن ما کیست؛ هنر معقول نداریم. تألیف هم
همین طور است،مشکل حوزه هم همین طور است، مشکل دانشگاه هم همین طور است، مشکل
دولتیان هم همین طور است. این دشمن ما، گاز و نفت نمیخواهد، شرع و شرف میخواهد.
نمونههائی از هنر دینی جوانان خداجوی ایران اسلامی
در حماسه دفاع مقدس
من یک روزی به اتفاق بعضی از علماء، خدا رحمتشان کند؛ جبهه رفتیم، تابستان بود.
وارد امیدیه شدیم، همینکه وارد شدیم،هوای آنجا 50 درجه بود، 50 برای ما خیلی سخت
بود. گفتند: باید بروید سنگر، بعد از ظهر باید بیائید بیرون.آنوقت زمان حمله نبود،
بر خلاف آنوقتی که رفتیم هفت تپه، آنجا خطرناک بود؛ هفت تپه هم یک خاطرات فراوان
خاص خودش را دارد. در امیدیه داخل سنگر رفتیم، گفتند: باید 5 بعد از ظهر بیرون
بیائید،ما 5 بعد از ظهر بیرون آمدیم، زمان هم زمان حمله نبود. من دیدم یک جوانی ما
را همراهی می کند که من کجا وضو بگیرم. این مرتب این طرف و آن طرف را نگاه می کند.
گفتم: آقا! اینجا امن است، حمله نیست؛ کجا را نگاه می کنی؟ گفت: نه حاج آقا! میخواهم
ببینم باد گرم کجا میآید که صورتم را بیاورم جلو، به شما نخورد!!اینها رفتند!
این میشود هنر. هنوز هم با اینکه چند سال است، هر وقت این خاطره رامیگویم منقلب
میشوم!
نمونه ای از هنر معقول خاندان عصمت و طهارت(ع)
وجود مبارک حضرت امیر (ع) در آن نامهای که برای دربار معاویه نوشت، فرمود: خیلیها
می روند کشته می شوند، امّا خاندان ما با خاندان دیگر فرق میکند. عموی من حمزه که
رفت، شد سیّد شهداء! برادر من جعفر که رفت، خدا دو تا بال به او داد:یَطیرُ
بِهِمَا مَعَ المَلائِکَهِ فِی الجَنَّه(6)، شد جعفر طیّار. شما جعفر طرّار دارید،
ما جعفر طیّار! اینکه مولوی زیاد بین طرّار و طیّار جمع میکند، همین است!
این را همه ما، نه فقط هنرمندان ما باید بدانیم که ابدی هستیم و بدانیم تنها دشمن
ما غرور ماست؛ و این دشمن خانه نمیخواهد، مِلک نمی خواهد، فقط آبرو میخواهد و
شرع؛ شرع و شرف؛ غیر از این چیز دیگری نمی خواهد. این کارش همین است؛ ما با این
دشمن روبرو هستیم.شما در این انقلاب دیدید کسانی که رفتند خدای ناکرده با انقلاب
بازی بکنند، این دشمن با آنها چه کار کرد. این دشمن در کمین همه ما هست؛ چه آن
کسانی که در این لباس [ لباس روحانیّت] بودند، چه کسانی که در لباس دیگر بودند. با
شرعشان بازی کرد، با شرفشان بازی کرد؛ اینها را تفاله کرد و دور انداخت!
نقش تأثیر گذار هنرمندان در فعال سازی انگیزه ملکوتی انسان
بخش وسیع زندگی ما با انگیزه است، اندیشه خیلی فعال نیست، این انگیزه است که فعال
است؛ این انگیزه به دست هنرمندان است! شما بسیاری از این جوانها را دیدید با آن
مرثیه کویتی [ پور ] راه می افتاد. جریان شهادت و مرثیه و نوحه را آقای آهنگران
تأمین میکرد، امّا آقای کویتی مال اعزام بود؛ حماسه را او می خواند. موقع اعزام
کویتی می خواند، حماسه بود؛ موقع مرثیه و سینه زنی و شهادت و مجلس ترحیم آهنگران
می خواند. حماسه بود که اداره میکرد! تا آدم بهشت را نبیند، جهنّم را نبیند،
ابدیت را نبیند، غیب را نبیند، ولایت را نبیند؛ این هنر نیست! خود هنر دان دیدن
آتش عیان …
آن شعار ایران، ایران در آن بحبوحه انقلاب را به یاد دارید.این اثر هنر بود! فردا
که بهار آید در اوج خدا هستیم. آن سرود در آن ایام انقلاب کم اثر نداشت. رسمی ترین
سرودی که آن روزها اثر داشت ایران، ایران بود؛ [ نه ایران مرز پر گهر ]، در اوج
خدا هستیم بود.
راز نفوذ کلام حضرت امام خمینی (ره) در قلوب مردم
عالم و دانشمند خیلی بودند و الآن هم هستند، امّا یک کلمه امام کافی بود که مردم
را راه اندازی کند.درکتاب اَلعِقدُ الفَرید، سئوال می کند که: خیلی ها حرف میزنند،
علماء زیادند؛ ولی فلان عالم که حرف می زند، همه ما را منقلب میکند؛ رازش چیست؟
گفت: پسر! مداحی زیاد است، نوحه زیاد است؛ لِیسَتِ النّائِحَهُ المُستَأجِرَهُ
کَالثَّکلاء. گفت: اگر خدای ناکرده یک جوانی بمیرد، مجلس ختم تشکیل میدهند و مداح
می آورند! مخصوصاً در مجلس زنانه. گفت: آنجا زنهائی را در مجلس زنانه اجیر می
کنند تا نوحه سرائی کنند و بگریانند. آن زنان،نوحه سرائی شان برای اجرت و پول است.
امّا مادر داغ دیده همین که دهان باز کرد، سیل اشک می ریزد.فرمود: آن مداحی که
اجیر است، برای مزدش مداحی می کند؛ خیلی اشک نمی گیرد. امّا مادر داغدیده همینکه
دهان باز کرد، هنر داغ در جامعه اثر دارد؛ همه ناله می کنند. فرمود: اینکه می
بینید آن عالم حرفش اثر دارد، او داغدیده است؛ لِیسَتِ النّائِحَهُ المُستَأجِرَهُ
کَالثَّکلاء، ( ثَکلاء) یعنی زن بچه مرده.
امام (مانند) ثَکلاء بود، یعنی انقلاب را، ایران را، استقلال را، دین را جان خود
می دانست، فرزند خود می دانست، دید که دارد از دست می رود! گفت: به داد اسلام
برسید. چون گفت به داد اسلام برسید، داغ داشت؛ چون داغ داشت، حرفش اثر کرد.وقتی
بختیار از خارج دستورگرفت، دستور حکومت نظامی داد،امام با یک جمله نورانی فرمود:
بریزید در خیابان، همه در خیابان ریختند. کی این اثر را می گذارد؟! این هنر معقول
است که جامعه را عاقل می کند. حرف بلند ابن سینا این است که: این دو قوس عالم هستی
همه از خدایند، به سوی خدا میروند. از عقل شروع شده، به عاقل میرسد.
جهان از عقل شروع شده، عاقل تحویل میدهد. امّا خیال و وَهم و اینها، این بین راه
است. اگر گوینده های ما، نویسنده های ما، هنرمندان ما از قلّه عقل شروع بکنند،
جامعه را عاقل بکنند؛ آنوقت جامعه عاقل به دنبال خیلی ها حرکت نمی کند و به دنبال
خیلی از امور نمی رود.
بیانات معظم له در دیدار با هنرمندان بسیجی و مسئولان فرهنگی هنری استان قم
ـ قم؛بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراءـ20/ 1/ 1393
(1) مثنوی معنوی/ صفحة 998/ دفتر ششم/ دفتر 2505 (2) نهج البلاغه/ خ 193 (3) عنکبوت/ 57 (4) کشف الغمه/ 2/ 308 (5) دیوان حافظ (6) نهج البلاغه/ نامة 28
رسالت واقعی «هنر» انقلاب اسلامی
آیتالله جوادی آملی
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که برخوردار از ماهیتی فرهنگی و معنوی و با رویکردی
برگرفته از مکتب حیاتبخش اسلام بود، به احیای ارزشهای والای انسانی همت گماشت و
موجب خلق جلوه های ماندگار در صحنه اجتماع شد.
هنر جاودان که به تعبیر بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی(ره) عبارت از دمیدن روح
تعهّد در انسانهاست با روشن کردن مرز خود از مظاهر فساد، خدمات شایانی در نشر و
گسترش معارف ناب الهی و انقلابی از خود ارائه داد.
ارائه تصویر سیر ملکوتی انسان، رسالت واقعی «هنر»
بعد از جنگ جهانی اوّل و دوّم و کودتای ننگین 28 مرداد، ملّت پِرس شد؛ 22 بهمن 57
آزاد شد.تمام هنرهای هنرمندان در راستای ستودن رهائی بود، هیچ کار مثبتی درباره
اینکه کجا برویم نکردند! شما یک هنرمند نشان بدهید که گفته باشد ما از آن رها
شدیم، کجا میخواهیم برویم! چون در این کشور کاری نبود، فقط ستم بود! این ستم که
برداشته شد، مردم نفس تازه کشیدند. حرف مولوی این است که:
از بند کشیدن هنر نیست کجا خود را بند کنیم هنر است!
خود هنر دان دیدن آتش عیان نِی گپ
دلّ عَلَی النّار الدُّخان (1)
آنکه میگوید خدائی هست و قیامتی هست و بهشت هست، این گپ میزند؛ این هنر ندارد!
خدا هست، بله؛ قیامت هست، بهشت هست؛ این چطور جامعه ما را نتوانست اصلاح بکند؟!
هنر این است که آدم چشم جان باز کند؛ بهشت و جهنّم وشعله که هست؛ پس ببین! حرف
خیلی می زنند. همه مان حرف بهشت و جهنّم میزنیم. حرف مولوی این است که این هنر
نیست؛ جهنّم که موجود است، نه اینکه بعدها خدا خلق میکند؛ الآن هست. خطبه نورانی
حضرت امیر این است که: مردان الهی کسانیاند که زوزه سگان جهنّم را دارند می
شنوند:هُمْ وَ النّارْ کَمَنْ قَدْ رَآها، هُمْ وَ الجَنَّه کَمَنْ قَدْ رَآهَا
(2). این خطبه نورانی علوی (ع) مولوی تربیت میکند.
آنکه میگوید خدا هست و حکیم است و یک روزی به کیفرانسانها میرسد، این دارد گپ
می زند. مثل کسی که آتش را ندیده، دود را میبیند؛ چون دود هست، آتش هست. بله، این
گپ زدن است. دود که آدم را متأثر نمیکند، آتش اثر میکند؛ آتش را ببین.
ضرورت ظهور معنویت در ساحت هنر
اگردر آن چند ماه،هنر شکوفا شد، هنر «رهائی» بود. بله، همه نجات پیدا کردیم؛ امّا
کجا برویم …! نه شرقی، نه غربی را فهمیدیم. آخرین نخست وزیر دولت منحوس، بختیار میگفت
که ما جمهوری را میدانیم، امّا جمهوری اسلامی یعنی چه! خیلی ها همین جور بودند.
جمهوریت در جهان فراوان بود، امّا جمهوری اسلامی معنایش روشن نبود. کجا برویم، به
کی باز گردیم، با کی سخن بگوئیم، نماز ما چیست، با کی داریم حرف می زنیم، روزه ما
چیست؛ اینها در هنرمندان مطرح نبود!
هنرمند آن است که بفهمد، یعنی بفهمد که مرگ را میمیراند. هنر این نیست که آدم
بمیرد، هنر این نیست که بپوسد؛ هنر این است که از پوست به در بیاید، هنر آن است که
بگوید: ما یک دشمن داریم به نام ( مرگ )، من کسی هستم که مرگ را می میرانم؛ هنر
یعنی این! مرگ را می میرانم یعنی چه؟ یعنی من هستم که هستم؛ در مصاف و گلاویز شدن
با مرگ،خدا به من نگفت که مرگ تو را از پا در می آورد! ما در قرآن نداریم که کُلُّ
نَفسٍ یَذُوقُهَا المُوت، هر کسی را مرگ می چشد. داریم هر کسی مرگ را می چشد:
کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت (3). هر ذائقی مَذوق را از پا درمیآورد. ما یک لیوان
آب، یک لیوان شربت، یک استکان چای؛ این ذائق است که مَذوق را مُچاله و هضم میکند،
نه مَذوق ذائق را از پا در بیاورد! این حرف آسمانی انبیاء است که انسان مرگ را میمیراند،
نه بمیرد! انسان با مرگ از پوست به در میآید، نه بپوسد! این معنا در هنرمند ما
نبود، در سینما نبود، در مجسمهسازی نبود. کجا میخواهیم برویم؟!
اهمیت نگرش معرفتی به «مرگ» در کارهای فرهنگی و هنری
اگر این 8 سال نبود، هنرمند هم دستش باز نبود، این هنرمند شاگرد این 8 سال است.
این 8 سال گفت که از بند درآمدی، بیا در حصن پیغمبر و علی وارد شو؛ فرمود:
کَلِمَهُ لا إله إلا الله حِصنِی(4). ما دژ داریم، دژبان ما هم خداست. مگر میخواهی
بپوسی؟ اگر میخواهی بپوسی، پوسیدن فراوان است. این میوه می پوسد، حیوان میپوسد،
درخت میپوسد. وقتی نامه امام (ره) به میخائیل گورباچف رسید، آن گفت: این دخالت در
کشور ماست. هیأت ایرانی به او گفت: جناب میخائیل گورباچف! این نیست. عمق خاک روسیه
یعنی روسیه تا اوج سپهرمال شماست، کسی با شما کاری ندارد! این پیام این است که:
شما که میمیرید،آیا مثل یک چناری هستی که هیزم می شوی، یا مثل یک مرغی هستی که از
باغ ملکوت هستی و پرواز میکنی؟ شما کی هستی؟! این پیام با نفت شما، گاز شما، خاک
شما، دریای شما، آسمان شما کار ندارد تا شما بگوئید این پیام دخالت در امور ماست!
اینجا بود که صورتش سرخ شد، حرفی برای گفتن نداشت!! هنرمند ما باید بفهمد که یک
دشمن دارد و آن مرگ است و مرگ را میمیراند. این نه تنها در هنرمند ما نیست، در
خیلی از حوزویها نیست، در خیلی از دانشگاهیها نیست، در خیلی از دولتیان نیست!
وگرنه ما این وضع را نداشتیم!
نقش مؤثر فرهنگ دینی در استقلال و تمامیت ارضی ایران اسلامی
جنگ به زحمت توانست به ما بفهماند که باید کجا برویم. همه شما دریک سنّی بودید که
جنگ را درک کردید. 50 تا بسیجی که حرکت میکردند، 50 تا پرچم روی دوششان بود؛ یکی
از آنها 3 رنگ نبود!! همه یا زهرا، یا حسن، یا حسین. این پرچم 3رنگ برای ما عزیز
است، ما برای آن کشته میشویم؛در خاکریز اوّل، در خاکریز دوّم، در مانور عملیّات
که حضور پیدا کردیم،آنجا سخن از مرز پرگهر نبود؛ سخن از کربلا، کربلابود! مگر ما
ایرانی نبودیم؟ مگر ما در جنگ جهانی اوّل ایرانی نبودیم؟ مگر در جنگ جهانی دوّم
ایرانی نبودیم؟ مگر به ما هر چه گفتند، نگفتیم چشم؟ مگر نگفتند 17 شهر بدهید،
گفتیم چشم؟
در کودتای ننگین 28 مرداد 1332 هجری شمسی من تقریباً 20 سالم بود.در همین تهران،
شعار رسمی مردم،مرگ بر شاه بود. [ من بارها این را به دوستانمان گفتم ] جنوب
تهران نزدیک مولوی یک میدانی داشت به نام میدان شاه، که الآن میدان قیام شده. در
روز 28 مرداد یک دست فروش، گلابی میدان را از میدان خرید، آورد روی طبق دست فروشی،
داشت میفروخت و داد می زد: آی شاه میوه، آی شاه میوه. همه ریختند روی بساطش و
میوه هایش را جمع کردند، ریختند دور که چرا میگوئی شاه میوه، بگو مرگ بر شاه؛ چون
شعار رسمی مرگ بر شاه بود.این اتفاق ساعت9 و نیم صبح بود. ساعت 10 شد و کودتا شد و
مصدّق به زندان افتاد و کابینه اش به زندان افتادند و بعد از ظهر زاهدی روی کار
آمد و دولت زاهدی تشکیل شد؛ همین مردم همین مرگ بر شاه را به جاوید شاه تبدیل
کردند!! ما ایرانی بودیم! گفتند: 17 شهر را در جنگ جهانی بدهید، گفتیم چشم. در
کودتای ننگین 28 مرداد گفتند: گاز را به شوروی بدهید، گفتیم چشم؛ نفت را به انگلیس
و آمریکا بدهید، گفتیم چشم. از ما غیر از چشم گفتن کار دیگری ساخته نبود! ولی وقتی
امام آمد و قیام شد و انقلاب اسلامی شد و حسینیه هاو مسجدها به میدان آمدند؛ هر
چه ما گفتیم، گفتند چشم. این می شود هنر!
ماندگاری ابدی انسان در مصاف با مرگ
ما در درونمان یک دشمن داریم! در بیرون هیچ کسی ما را از پا در نمی آورد. این مرگ
است که ما او را از پا درمیآوریم، برای اینکه ما در مصاف مرگ این را مچاله میکنیم
و زیر پایمان لِه میکنیم، وارد صحنه برزخ میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ وارد
قیامت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ وارد بهشت میشویم، ما هستیم و مرگ نیست؛ مرگ
عمرش محدود است. مگر مرگ بعد از مرگ هست؟! ما هستیم که هستیم. اگر حافظ میگوید
که:
نور به آفاق دهیم از دل خویش چون به
خورشید رسیدیم غبار آخر شد (5)
ما میمانیم. اگر ماندنی هستیم، باید حرف ماندنی داشته باشیم! آنچه که حس را راضی
میکند، شهوت را راضی می کند، غضب را راضی میکند، خیال را راضی میکند، وَهم را
راضی می کند؛ در راه است. آنچه عقل را راضی میکند، ابدی است.
ممکن بودن صلح با دشمن بیرون
و غیر قابل صلح بودن دشمن درونی انسان
ما از بیرون هیچ دشمن نداریم. هر چه دشمن داریم درون ماست، که این هوس ماست. این
اصلاً با ما کنار نمی آید! این غرور، این خودخواهی، این نفس، این شهوتپرستی، این
غضب مگر کنار میآید؟ بدترین دشمنی که در خارج از ماست، مارهای سمّی و عقرب است؛
ما از آنها خیلی وحشت داریم. خیلیها هستند که با مار سمّی کنار میآیند. مگر
هند و غیر هند این مار سمّی را بغل نمی کنند وبا آنها نمیخوابند؟! مگر عقرب در بدنشان
نمیگذارند؟ بیرون دشمنی نیست که با ما صلح نکند! هر دشمنی در بیرون باشد، با ما
کنار میآید، ما با او کنار میآئیم؛ زندگی میکنیم. تنها دشمنی که با ما هیچ وقت
کنار نمیآید، از ما شرع می خواهد و شرف؛ همین هوس و خودخواهی و غرور است. نمیخواهد
ما را بکشد! می گوید دینت را بده، شرفت را بده، تفاله بشو.
هنرمند باید بتواند این 3 اصل را تشخیص بدهد، اول اینکه: مرگ را ما میمیرانیم، نه
ما بمیریم: کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت، نه کُلُّ نَفسٍ یَذُوقُهَا المُوت! ما
هستیم که هستیم، ابدی هستیم. اگر ابدی هستیم، باید فکر ابدی داشته باشیم، حرف ابدی
داشته باشیم. حرف ابدی میماند. در مصاف مرگ، ما پیروزیم، مرگ را میمیرانیم. دوّم
اینکه دشمنهای بیرون ما ماروعقرب وغیرآن است.هر دشمنی که بیرون از ما باشد، با ما
کنار میآید. سوّم این غرور و خودخواهی و نفس و منیّت و تکبراست که با ما کنار نمیآید.
اگربگوئیم چه می خواهی؟ میگوید: تا زنده ای این 2 چیز را باید به من بدهی؛ ( شرع
)، ( شرف ). «دین» و «آبرو»؛ همین! من نمی خواهم شما را از پا در بیاورم! وقتی شما
را از پا در آوردم مثل مار، به درد من نمیخوری! من سواری میخواهم.
ما تا نفهمیم با کی درگیریم، تا نفهمیم دشمن ما کیست؛ هنر معقول نداریم. تألیف هم
همین طور است،مشکل حوزه هم همین طور است، مشکل دانشگاه هم همین طور است، مشکل
دولتیان هم همین طور است. این دشمن ما، گاز و نفت نمیخواهد، شرع و شرف میخواهد.
نمونههائی از هنر دینی جوانان خداجوی ایران اسلامی
در حماسه دفاع مقدس
من یک روزی به اتفاق بعضی از علماء، خدا رحمتشان کند؛ جبهه رفتیم، تابستان بود.
وارد امیدیه شدیم، همینکه وارد شدیم،هوای آنجا 50 درجه بود، 50 برای ما خیلی سخت
بود. گفتند: باید بروید سنگر، بعد از ظهر باید بیائید بیرون.آنوقت زمان حمله نبود،
بر خلاف آنوقتی که رفتیم هفت تپه، آنجا خطرناک بود؛ هفت تپه هم یک خاطرات فراوان
خاص خودش را دارد. در امیدیه داخل سنگر رفتیم، گفتند: باید 5 بعد از ظهر بیرون
بیائید،ما 5 بعد از ظهر بیرون آمدیم، زمان هم زمان حمله نبود. من دیدم یک جوانی ما
را همراهی می کند که من کجا وضو بگیرم. این مرتب این طرف و آن طرف را نگاه می کند.
گفتم: آقا! اینجا امن است، حمله نیست؛ کجا را نگاه می کنی؟ گفت: نه حاج آقا! میخواهم
ببینم باد گرم کجا میآید که صورتم را بیاورم جلو، به شما نخورد!!اینها رفتند!
این میشود هنر. هنوز هم با اینکه چند سال است، هر وقت این خاطره رامیگویم منقلب
میشوم!
نمونه ای از هنر معقول خاندان عصمت و طهارت(ع)
وجود مبارک حضرت امیر (ع) در آن نامهای که برای دربار معاویه نوشت، فرمود: خیلیها
می روند کشته می شوند، امّا خاندان ما با خاندان دیگر فرق میکند. عموی من حمزه که
رفت، شد سیّد شهداء! برادر من جعفر که رفت، خدا دو تا بال به او داد:یَطیرُ
بِهِمَا مَعَ المَلائِکَهِ فِی الجَنَّه(6)، شد جعفر طیّار. شما جعفر طرّار دارید،
ما جعفر طیّار! اینکه مولوی زیاد بین طرّار و طیّار جمع میکند، همین است!
این را همه ما، نه فقط هنرمندان ما باید بدانیم که ابدی هستیم و بدانیم تنها دشمن
ما غرور ماست؛ و این دشمن خانه نمیخواهد، مِلک نمی خواهد، فقط آبرو میخواهد و
شرع؛ شرع و شرف؛ غیر از این چیز دیگری نمی خواهد. این کارش همین است؛ ما با این
دشمن روبرو هستیم.شما در این انقلاب دیدید کسانی که رفتند خدای ناکرده با انقلاب
بازی بکنند، این دشمن با آنها چه کار کرد. این دشمن در کمین همه ما هست؛ چه آن
کسانی که در این لباس [ لباس روحانیّت] بودند، چه کسانی که در لباس دیگر بودند. با
شرعشان بازی کرد، با شرفشان بازی کرد؛ اینها را تفاله کرد و دور انداخت!
نقش تأثیر گذار هنرمندان در فعال سازی انگیزه ملکوتی انسان
بخش وسیع زندگی ما با انگیزه است، اندیشه خیلی فعال نیست، این انگیزه است که فعال
است؛ این انگیزه به دست هنرمندان است! شما بسیاری از این جوانها را دیدید با آن
مرثیه کویتی [ پور ] راه می افتاد. جریان شهادت و مرثیه و نوحه را آقای آهنگران
تأمین میکرد، امّا آقای کویتی مال اعزام بود؛ حماسه را او می خواند. موقع اعزام
کویتی می خواند، حماسه بود؛ موقع مرثیه و سینه زنی و شهادت و مجلس ترحیم آهنگران
می خواند. حماسه بود که اداره میکرد! تا آدم بهشت را نبیند، جهنّم را نبیند،
ابدیت را نبیند، غیب را نبیند، ولایت را نبیند؛ این هنر نیست! خود هنر دان دیدن
آتش عیان …
آن شعار ایران، ایران در آن بحبوحه انقلاب را به یاد دارید.این اثر هنر بود! فردا
که بهار آید در اوج خدا هستیم. آن سرود در آن ایام انقلاب کم اثر نداشت. رسمی ترین
سرودی که آن روزها اثر داشت ایران، ایران بود؛ [ نه ایران مرز پر گهر ]، در اوج
خدا هستیم بود.
راز نفوذ کلام حضرت امام خمینی (ره) در قلوب مردم
عالم و دانشمند خیلی بودند و الآن هم هستند، امّا یک کلمه امام کافی بود که مردم
را راه اندازی کند.درکتاب اَلعِقدُ الفَرید، سئوال می کند که: خیلی ها حرف میزنند،
علماء زیادند؛ ولی فلان عالم که حرف می زند، همه ما را منقلب میکند؛ رازش چیست؟
گفت: پسر! مداحی زیاد است، نوحه زیاد است؛ لِیسَتِ النّائِحَهُ المُستَأجِرَهُ
کَالثَّکلاء. گفت: اگر خدای ناکرده یک جوانی بمیرد، مجلس ختم تشکیل میدهند و مداح
می آورند! مخصوصاً در مجلس زنانه. گفت: آنجا زنهائی را در مجلس زنانه اجیر می
کنند تا نوحه سرائی کنند و بگریانند. آن زنان،نوحه سرائی شان برای اجرت و پول است.
امّا مادر داغ دیده همین که دهان باز کرد، سیل اشک می ریزد.فرمود: آن مداحی که
اجیر است، برای مزدش مداحی می کند؛ خیلی اشک نمی گیرد. امّا مادر داغدیده همینکه
دهان باز کرد، هنر داغ در جامعه اثر دارد؛ همه ناله می کنند. فرمود: اینکه می
بینید آن عالم حرفش اثر دارد، او داغدیده است؛ لِیسَتِ النّائِحَهُ المُستَأجِرَهُ
کَالثَّکلاء، ( ثَکلاء) یعنی زن بچه مرده.
امام (مانند) ثَکلاء بود، یعنی انقلاب را، ایران را، استقلال را، دین را جان خود
می دانست، فرزند خود می دانست، دید که دارد از دست می رود! گفت: به داد اسلام
برسید. چون گفت به داد اسلام برسید، داغ داشت؛ چون داغ داشت، حرفش اثر کرد.وقتی
بختیار از خارج دستورگرفت، دستور حکومت نظامی داد،امام با یک جمله نورانی فرمود:
بریزید در خیابان، همه در خیابان ریختند. کی این اثر را می گذارد؟! این هنر معقول
است که جامعه را عاقل می کند. حرف بلند ابن سینا این است که: این دو قوس عالم هستی
همه از خدایند، به سوی خدا میروند. از عقل شروع شده، به عاقل میرسد.
جهان از عقل شروع شده، عاقل تحویل میدهد. امّا خیال و وَهم و اینها، این بین راه
است. اگر گوینده های ما، نویسنده های ما، هنرمندان ما از قلّه عقل شروع بکنند،
جامعه را عاقل بکنند؛ آنوقت جامعه عاقل به دنبال خیلی ها حرکت نمی کند و به دنبال
خیلی از امور نمی رود.
بیانات معظم له در دیدار با هنرمندان بسیجی و مسئولان فرهنگی هنری استان قم
ـ قم؛بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراءـ20/ 1/ 1393
(1) مثنوی معنوی/ صفحة 998/ دفتر ششم/ دفتر 2505 (2) نهج البلاغه/ خ 193 (3) عنکبوت/ 57 (4) کشف الغمه/ 2/ 308 (5) دیوان حافظ (6) نهج البلاغه/ نامة 28