سبک زندگی مومنانه
یا ایها الذین آمنوا های قرآن
ترجمه به نظم (شاعر امید مجد)
بسم الله الرحمن الرحیم
ندا برای نماز جمعه
86. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ جمعه 9
اى کسانى که ایمان آوردهاید! آنگاه که براى نماز روز جمعه ندا داده شد، پس به سوى یاد خدا (نماز) شتاب کنید و داد و ستد را رها کنید که این براى شما بهتر است، اگر بدانید.
الا مؤمنان به یکتا خدا چو دعوت بگردد بیاید ندا
که در روز جمعه براى نماز بسائید رو بر درش با نیاز
شتابید بر سوى ذکر خدا نمایید کسب و تجارت رها
که این کار یعنى «نماز و سجود» بود بهتر از هرچه دارد وجود
نکته ها
رسول گرامى اسلام در معراج مشاهده فرمود که فرشتگان براى کسانىکه روز جمعه به نماز جمعه حاضر شوند و غسل جمعه کنند، طلب مغفرت مىنمایند و مىگویند: «اللهم اغفر للذین یحضرون صلاة الجمعة اللهم اغفر للذین یغتسئلون یوم الجمعة»
جایگاه روز جمعه
در اسلام، در میان روزها، روز جمعه از اهمیّت خاصى برخوردار است و روایات در این باره بسیار است که به برخى از آنها اشاره مىشود:
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: جمعه، سرور روزهاى هفته و داراى بزرگترین مرتبه در نزد خداوند متعال است. جمعه، روز کمک به محرومان و فقراست. در حدیث مىخوانیم که پرداخت صدقه و انفاق خود را در روز جمعه پرداخت کنید.
جمعه، عید مسلمانان است. جمعه روز ظهور امام زمان ارواحنا فداه و پایان غیبت آن حضرت است: «یخرج قائمنا یوم الجمعة» در روز جمعه درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان باز مىشود.
پیامبر مىفرماید: در روز جمعه خداوند کارهاى نیک را چند برابر و کارهاى زشت را محو مىکند، به درجات مؤمنان مىافزاید، دعاها را اجابت مىکند، بلاها را دور و حاجات مؤمنان را برآورده مىسازد. هرکس روز جمعه به زیارت قبر پدر و مادر یا یکى از آنها برود، گناهانش بخشیده و نام او در زمره نیکان نوشته مىشود. در روز جمعه، غسل جمعه را ترک نکنید که سنّت پیامبر اسلام است و از بوى خوش بهرهگیرید و لباس نیکو در بر کنید
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: آیا به شما خبر دهم چه کسى اهل بهشت است؟ کسى که گرما و سرماى شدید او را از اعمال روز جمعه باز ندارد. در روز جمعه تا آنجا که توان دارید، کارهاى خیر انجام دهید. «و لیفعل الخیر ما استطاع» براى کسىکه در روز جمعه به نظافت پردازد و ناخن و موى سر و صورت خود را کوتاه کند و مسواک زند ... و به سوى نماز جمعه برود، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه کنند و براى او استغفار و شفاعت نمایند.
جایگاه نماز جمعه
اولین اقدام پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه، اقامه نماز جمعه بود.
نمازى که دعوت به آن با جمله «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده است.
نمازى که با جمله «فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ» مردم به اقامه آن ترغیب شدهاند.
نمازى که فرمان ترک داد و ستد را به همراه دارد.
نمازى که در روایات، هم وزن حج شمرده شده است. «علیک بالجمعة فانها حج المساکین»
نمازى که بعد از خطبهاش دعا مستجاب مىشود.
نمازى که با تکیه امام جمعه به اسلحه اقامه مىشود.
نمازى که سبک شمردن و استخفاف آن، نشانهى نفاق شمرده شده است.
نمازى که در آن امام جمعه باید مردم را به تقوا سفارش کند.
نمازى که در آن مردم از مسایل جهان آگاه مىشوند.
نمازى که باید به جماعت برگزار شود ونمىتوان آن را فردى خواند.
نمازى که سفارش شده تسهیلات لازم براى حضور زندانیان مالى در آن فراهم شود. نمازى که سزاوار است سفر به خاطر حضور در آن به تأخیر افتد. حضرت على علیه السلام در نامهاى به حارث همدانى مىفرماید: روز جمعه مسافرت مکن تا در نماز حاضر شوى مگر سفرى که در راه خدا باشد و یا کارى که به انجام آن معذورى. نمازى که سفارش شده از روز قبل، خود را براى حضور در آن آماده کنید. حضرت على علیه السلام از اینکه روز پنج شنبه دارویى مصرف کنند که سبب ضعف (و عدم شرکت در نماز) در روز جمعه شود، مردم را نهى مىفرمودند و امام باقر علیه السلام در وصف یاران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: آنان از روز پنج شنبه خود را براى نماز جمعه آماده مىکردند.
نمازى که ثواب شرکت در آن براى مسافر، بیش از ثواب افرادى است که مقیم همان شهرند. نمازى که یک شب مانده به انجام آن، به تلاوت آیات آن سفارش شده است. در روایات سفارش شده که در نماز مغرب شب جمعه، سوره جمعه تلاوت شود که به نوعى تذکر و یادآورى و آماده شدن براى نماز جمعه است
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر قدمى که مؤمن به سوى نماز جمعه بر مىدارد، خداوند هول و هراس روز قیامت را از او کم مىکند. نماز جمعه کفّاره گناهانى است که انسان در طول هفته انجام مىدهد، البته مادامى که گناهان کبیره را رها کند. کسىکه کارگرى را اجیر کرده او را از رفتن به نماز جمعه باز ندارد که گناه مىکند. و در روایت دیگرى مىخوانیم هر کس به غیر از بیمارى و عذر موجه دیگرى سه جمعه در نماز جمعه حضور نیابد، خداوند بر قلب او مُهر مىزند. هر کس نتوانست در نماز جمعه شرکت کند، پس مبلغى را صدقه دهد (تا کفّارهى عدم حضور او در نماز جمعه باشد). رسول گرامى صلى الله علیه و آله فرمود: هر کس در زمان حیات و یا پس از مرگ من، نماز جمعه را از روى انکار یا استخفاف و سبک شمردن ترک کند، خداوند کارش را جمع نمىکند، در امورش برکت قرار نمىدهد و حج و صدقه او قبول نیست، مگر آن که توبه کند. هنگامىکه امام جمعه براى خواندن خطبه مىایستد، بر مردم لازم است که سکوت کنند و نماز نخوانند و با ادب بنشینند.
وظیفه امام جمعه
1. خطبههاى نماز، طولانى نباشد. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: بعد از شما اقوامى مىآیند که خطبهها را طولانى و نماز را کوتاه مىخوانند: «سیأتى بعدکم اقوام یطیلون الخطب و یقصرون الصلاة» اما شما نماز را طولانى بخوانید و خطبهها را کوتاه کنید: «اطیلوا الصلاة و اقصروا الخطبة»
2. خداوند، در نماز جمعه دو خطبه را قرار داد تا یکى از آنها به حمد و ثناى الهى و تقدیس خداوند، و دیگرى به حوائج مردم و هشدار و آموزش آنان و نیایش اختصاص یابد.
3. در حال قیام، به ایراد خطبه بپردازد. «ما رأیت رسول الله خطب الا و هو قائم»
4. خطیب، اسلحه دست گیرد ولى آن را به کار نبرد بلکه به موعظه و ارشاد بپردازد. (یعنى قدرت داریم ولى در عین حال، دلسوز و مهربانیم) چنانکه پیامبر به کمان یا عصا تکیه مىدادند و خطبه مىخواندند. «یتوکأ على قوس او عصا»
5. هنگامى که امام جمعه از منبر بالا مىرود و رو به مردم مىایستد به مردم سلام کند. «من السنة اذا صعد الامام المنبر ان یسلم اذا استقبل الناس»
6. خواندن سوره جمعه و منافقون در نماز جمعه. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در نماز جمعه سوره جمعه و سوره منافقون را قرائت مىفرمودند؛ سوره جمعه را براى بشارت دادن به مؤمنان و برحذر داشتن آنان از دنیا و سوره منافقون را براى مأیوس کردن و توبیخ منافقان.
7. آگاه نمودن مردم را به مسائل روز. امام رضا علیه السلام فرمود: نماز جمعه یک گردهمایى عمومى است تا امام جمعه مردم را به عبادت و اطاعت ترغیب کند و از گناه و معصیت پرهیز دهد و آنان را از آنچه در اطراف آنها روى مىدهد و از آنچه برایشان مفید و یا مضّر است، آگاه کند و یخبرهم بما ورد علیهم من الآفاق و من الاهوال التى لهم فیها المضرة و المنفعة
8. امام جمعه، مردم را از آنچه خداوند به آن امر کرده و آنچه از آن نهى فرموده و آنچه مایهى صلاح و فساد آنان است، آگاه سازد و آنان را تعلیم دهد. «ان یعلمهم من امره و نهیه ما فیه الصلاح و الفساد»
پیام ها
1- براى دعوت مردم به عبادت باید بسترسازى کرد. (در ابتداى سوره قبل از دستور به شرکت در نماز جمعه، سخن از تسبیح موجودات است.) یُسَبِّحُ لِلَّهِ ...
2- براى دعوت مردم، آنان را با احترام و نام نیک یاد کنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا
3- حضور در نماز جمعه، نشانه ایمان است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ
4- نماز، مایهى ذکر خدا است. إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ ... فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ
5- براى حضور در نماز جمعه، شتاب کنید. لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا
6- براى حضور در نماز جمعه، باید موانع موجود را برطرف کرد. «وَ ذَرُوا الْبَیْعَ» (رها کردن کسب و کار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه کارها را باید در هنگام نماز، رها کرد و در نماز جمعه حضور یافت.)
7- خداوند که فرمان ترک تجارت مىدهد، آن را با وعدههاى حق جبران مىکند.
8- نشانه علم واقعى، انتخاب بهترینها در هر زمان است. ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
9- در تربیت دینى، هم تشویق لازم است، یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هم فرمان لازم است، فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ هم نهى لازم است، ذَرُوا الْبَیْعَ هم استدلال لازم است. ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ
غفلت از یاد خدا
87. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ منافقون 9 ) اى کسانىکه ایمان آوردهاید! اموال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نسازد و کسانى که چنین کنند، آنان همان زیانکارانند.
الا مؤمنان به یکتا خدا که دارید ایمان به روز جزا
مبادا که فرزند و مال زیاد شود باعث غفلت از ذکر و یاد
که هرکس شود غافل از کردگار زیانکار گردد به روز شمار
نکته ها
تا اینجا آیات مربوط به منافقان به پایان رسید، ولى چون یکى از عوامل نفاق، علاقه زیاد به دنیاست، این آیه به مؤمنان هشدار مىدهد که اموال و اولاد، شما را غافل نکند. عوامل بازدارنده از یاد خدا بسیار است، ولى مهمترین آنها، اموال و اولاد است که این آیه به آنها اشاره نموده است. لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ
شراب و قمار نیز مانع یاد خداست. یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ
تجارت و داد و ستد نیز مىتواند از موانع باشد. لذا قرآن از کسانىکه داد و ستد، آنان را از یاد خدا باز نداشته ستایش کرده است. رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ
تکاثر و فزونطلبى از عوامل بازدارنده است. أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ
آرزوهاى طولانى نیز مانع یاد خداست. یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ
رفاهزدگى از عوامل دیگر غفلت است. مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّکْرَ
البتّه علاقه به دنیا آنگاه خطرناک است که انسان، دنیا را مقدمه آخرت نبینید و هدفش در تمام کارها، دنیا باشد. «فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیاةَ الدُّنْیا» از کسى که از یاد ما اعراض کرده و جز زندگى دنیا ارادهاى ندارد، دورى کن.
روشن است که غفلت از یاد خدا، سبب همنشینى با شیطان شده: وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ و انسان را به عذاب شدید و فزایندهاى گرفتار مىسازد. وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذاباً صَعَداً
آنچه خطرناک است غفلت از یاد خداست، نام بردن از اموال و اولاد، به خاطر آن است که این دو قوىترین عامل غفلت هستند.
ذِکْرِ اللَّهِ» شامل همهگونه ذکر و یاد خدا مىشود، امّا بارزترین ذکر خدا، نماز است که باید مراقب بود رسیدگى به اموال و اولاد انسان را از نماز بازندارد.
شاید دلیل مانع بودن مال و فرزند، جلوههاى ظاهرى آنهاست که انسان را از خدا غافل مىسازد. «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»
قرآن، مال و فرزند را مایه فتنه و آزمایش دانسته: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ» و مىفرماید: «وَ ما أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنا زُلْفى» مال و فرزند، عامل قرب شما به خداوند نیستند.
1- براى آن که مؤمنان را موعظه کنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت دهید.
2- لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و فرزند است. یا أ... آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ
3- مال و فرزند، کم یا زیادش، مىتواند مانع یاد خدا باشد. أَمْوالُکُمْ ... أَوْلادُکُمْ
4- خسارت واقعى، غفلت از یاد خدا است. «فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت کلى است.)
پرهیز از اهل و عیال که دشمنند
88. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ تغابن 14
اى کسانى که ایمان آوردهاید! برخى از همسران و فرزندانتان براى شما دشمنند (که شما را از راه خدا بازمىدارند)، پس از آنان بر حذر باشید و اگر (آزار و خطایشان را) عفو کنید و چشم بپوشید و درگذرید، پس (بدانید که) خداوند آمرزنده مهربان است.
بدانید اى مؤمنان خدا ز فرزندها و زنان شما
گروهى علیه شما دشمنند از ایشان نمائید پرهیز چند
اگر عفو سازید از ایشان گناه ببخشید آن کار زشت و تباه
همى چشم پوشى کند از خطا به حق شما هم یگانه خدا
رحیم است و بسیار باشد غفور کند از شما هر خطائى به دور
شان نزول شیخ طوسى» گویند: ابن عباس گوید: این آیه درباره عده اى از مسلمین نازل شده که در مکه مسلمان شدند و اراده هجرت به مدینه نمودند ولى زنان و اولاد آنها مانع شده بودند.
نکته ها عفو» به معناى گذشت و «صفح» به معناى ترک سرزنش و «مغفرت» به معناى از یاد بردن و به فراموشى سپردن است و این سه امر (عفو و صفح و مغفرت) سه گام در برخورد با خطاهاى دیگران و از جمله همسر و فرزند است.
امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامى که مسلمانان مکه بناى هجرت را گذاشتند، بعضى همسران و فرزندان، مانع آنها شده و با سوگند مىگفتند: تو را به خدا هجرت نکن و عدهاى مىپذیرفتند و مىماندند. لذا این آیه نازل شد و مردان را از پذیرش این خواستِ همسران و فرزندان که مخالف فرمان رسول خدا بوده برحذر داشت. همسر و فرزندى که مانع انجام وظیفه شوند، آخرت و بهشت انسان را مىگیرند و لذا این گونه همسران و فرزندان دشمن شمرده شدهاند
در تمام قرآن، هیچ کجا کلمات عفو و صفح و مغفرت، پشت سر هم نیامده است، جز در مورد زندگى خانوادگى با همسر و فرزند. یعنى حتى در موردى که هم فکرى نیست و باید از آنان بر حذر بود، باز هم عفو و صفح و مغفرت را باید مراعات کرد.
با توجه به شأن نزول، معیار شناخت دوست از دشمن، تشویق به کارهاى خیر یا مانع تراشى در برابر انجام عمل خیر است. کسى که به خاطر منافع خود، دیگرى را از انجام وظیفهاش باز مىدارد، دشمن اوست.
بعضى از مهاجران، به همسر و فرزند خود مىگفتند: ما هجرت مىکنیم و اگر شما پشیمان شدید و هجرت کردید، ما در مدینه شما را تحویل نخواهیم گرفت. لذا ادامه آیه مىفرماید: گرچه آنان در مکه مانع هجرت شما بودند، ولى اکنون که به شما ملحق شدهاند، گذشته آنان را ببخشید و سرزنش نکنید.
مشابه این آیه را در سوره نور آیه 22 نیز مىخوانیم: وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ مردم باید عفو و گذشت کنند، آیا دوست ندارید که خدا شما را ببخشد و خداوند بخشنده و مهربان است. (آرى اگر ما دیگران را بخشیدیم، خداوند نیز ما را مىبخشد) گرچه عفو کردن تَعْفُوا و سرزنش نکردن تَصْفَحُوا مهم است، ولى به کلى نادیده گرفتن خطا تَغْفِرُوا مهمتر است؛
لذا اولًا کلمه تَغْفِرُوا بعد از آن دو آمده است که نشان دهنده مرحله بالاترى از عفو و صفح است. ثانیاً در پایان آیه خداوند به غَفُورٌ توصیف شده است، با این که خداوند به دو صفت دیگر نیز متّصف شده است: کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً و یا در دعا مىخوانیم: یا کریم الصفح . در رهبرى امت نیز قرآن به پیامبرش سه دستور مىدهد: فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ یعنى علاوه بر گذشت و به کلى صرف نظر کردن لغزشها و بالاتر از همه مشورت کردن و شخصیت دادن به مردم لازم است. از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است: زمانى خواهد آمد که هلاک مرد به دست همسر و فرزندش خواهد بود.
زیرا آنان مرد را به خاطر فقرش سرزنش مىکنند و او براى تأمین خواستههاى آنان، به هر کارى دست مىزند و هلاک مىشود. یسخرانه بالفقر فیرکب مراکب السوء فیهلک
1- لازمه ایمان واقعى، مقاومت در برابر خواستههاى عاطفى و به ناحق همسر و فرزند است، گرچه ممکن است دشمنى آنان را به همراه داشته باشد وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ
2- تنها بعضى از همسران و فرزندان، مانعتراشى مىکنند، نه همه. مِنْ أَزْواجِکُمْ
3- باید مراقب بوده و فریب همسران و فرزندان نااهل را نخورد. فَاحْذَرُوهُمْ
4- گرچه نباید تسلیم خواستههاى نابجایى همسر و فرزندان شد، ولى رابطه عفو و گذشت و بخشش را مراعات کنید. فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا
5- در مسیر خطاپوشى، تا آخرین مرحله پیش روید؛ ببخشید، سرزنش نکنید و به یاد خودتان هم نیاورید. تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا
6- تعادل میان وظیفه و غریزه در زندگى خانوادگى لازم است، نه به خاطر عواطف و غرایز، دست از وظیفه و هجرت و جهاد بردارید و نه به خاطر انجام وظیفه، عواطف خانوادگى را نادیده بگیرید. فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا
7- به دنبال عفو و مغفرت شما، عفو و مغفرت الهى است إِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ
8- مغفرت الهى، همراه با رحمت و الطاف ویژه است. اگر شما دیگران را ببخشید، خداوند هم شما را مىبخشد و هم مورد لطف ویژه قرار مىدهد. «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
محافظت از آتشى که هیزم آن مردمان (گنهکار)
89. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ تحریم 6
اى کسانى که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خود را از آتشى که هیزم آن مردمان (گنهکار) و سنگها هستند، حفظ کنید. آتشى که بر آن فرشتگانى درشت خو و سخت گیر نگهبانند و خدا را در آنچه فرمانشان دهد، نافرمانى نکنند و آنچه را فرمان یابند انجام دهند.
الا مؤمنان به یکتا خدا چه خود را و چه اهل بیت و سرا
بدارید از آتش داغ دور مبادا بیابید آنجا حضور
چنان آتشى تا همه کافران چو هیزم بخواهند بودن در آن
برآن سنگ خاراست آتش فروز کند روشن آن آتش قهر و سوز
نگهبان آن آتش مشتعل گروهى ملائک همه سنگدل
که هرگز ز فرمان پروردگار نتابند رخ اندر انجام کار
فقط هرچه هستند مأمور آن عمل کرده تنها به دستور آن
نکته ها وقود» به معناى ماده اشتعال زاست، همچون نفت و زغال سنگ. لذا برخى مفسّران، مراد از «الْحِجارَةُ» را مواردى همچون زغالسنگ دانستهاند.
در حدیث مىخوانیم: سنگ آتشزا، همان کبریت و گوگرد است.
در روایات آمده است که جوانى با شنیدن این آیه بر زمین افتاد و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به او وعده بهشت داد و فرمود: ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامِی وَ خافَ وَعِیدِ بهشت مخصوص کسانى است که از مقام من پروا داشته و از وعدههاى عذاب من بترسند.
در روایات مىخوانیم که شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهى از منکر .
آنان است که اگر قبول کردند، آنان را از آتش حفظ کردهاى و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفهات عمل کردهاى. ان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک قد قضیت ما علیک
در روایتى مىخوانیم: رحم الله رجلا قال یا اهلاه! صلاتکم صیامکم زکاتکم مسکینکم یتیمکم جیرانکم رحمت خدا بر کسىکه به خانوادهاش هشدار دهد که مراقب نماز و روزه و زکات و فقرا و ایتام و همسایگانتان باشید.
شاید وَقُودُهَا النَّاسُ، اشاره به تجسّم عمل انسان در قیامت باشد که خصلتها و اعمال زشت او در دنیا، در آن روز آتشگیره مىشود.
مسئولیّت انسان در برابر خانواده
در آیات متعدّدى از قرآن به رسالت انسان در برابر خانوادهاش اشاره شده است، از جمله: قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً
وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها اهل خود را به نماز فرمان ده و بر آن پایدارى کن. وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ نزدیکترین بستگانت را هشدار ده.
یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ فرزندم! نماز به پا دار و امر به معروف کن.
قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ اى پیامبر! به زنان و دختران خود و سپس زنان مؤمنان بگو...
إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ زیانکاران واقعى کسانى هستند که خود و خانوادهشان در قیامت باختهاند.
إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ مردان خدا در مورد خانواده دغدغه دارند و بىتفاوت نیستند
وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ پیامبر، همواره خانوادهاش را به نماز سفارش مىکرد.
در روایات نیز توجّه بسیارى به این موضوع شده که چند نمونهاى ذکر مىشود: امام على علیه السلام مىفرماید: علموا انفسکم و اهلیکم الخیر و ادبوهم به خود و خانوادهتان خیر بیاموزید و آنان را ادب کنید.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: کلکم راع و کلکم مسؤل عن رعیته ... الرجل راع على اهل بیته ... فالمرئة راعیة على اهل بیت بعلها و ولده همه شما نسبت به زیر دست خود مسئول هستید. مرد، مسئول خانوادهاش، زن مسئول شوهر و فرزندش است.
پیامبر صلى الله علیه و آله مىفرماید: مروا صبیانکم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین و اضربوهم على ترکها اذا بلغوا تسعا و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا همین که فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید و همین که نه ساله شدند، سختگیرى تا مرز تنبیه بدنى مانعى ندارد و بستر و رختخواب آنان را در ده سالگى جدا کنید.
قرآن در سوره مدّثر، تعداد فرشتگان دوزخ را نوزده نفر مىداند: عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ و شاید وصف «غِلاظٌ شِدادٌ» در این آیه (6 تحریم)، حالات همان نوزده فرشته باشد.
شاید مراد از لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ، همان فرمان خداوند نسبت به گرفتن و بستن و در آتش انداختن دوزخیان باشد که در جاى دیگر مىخوانیم.
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ و یا خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِیمِ ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ چون در میان فرشتگان نیز سلسله مراتب وجود دارد،
وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ شاید مراد از «یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ» همان فرمانهایى باشد که فرشتگان برتر به فرشتگان تحت امر خود مىدهند، آنان نیز بدون چون و چرا اطاعت مىکنند.
هم خودتان را حفظ کنید، قُوا أَنْفُسَکُمْ و هم از خداوند بخواهید شما را حفظ کند رَبَّنا ... قِنا عَذابَ النَّارِ
پیام ها
1- ایمان داشتن کافى نیست، حفظ آن از خطرات و آسیبها مهم است. پس باید مراقبت کرد. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ
2- اولین گام در اصلاحات، اصلاح خود و بستگان و سپس اصلاح جامعه است.
در این آیه، اصلاح خود و بستگان و سپس در آیه نهم، اصلاح جامعه از طریق جهاد با کفّار و منافقان آمده است. قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ
3- ایمان به معاد و دوزخ، نقش مهمى در ایجاد تقوا و اصلاح خود و دیگران دارد.
4- تربیت دینى فرزندان، بر عهده مدیر خانواده است.
5- نفس انسان، سرکش است و نیاز به حفاظت دارد.
6- اولىترین فرد به حفظ انسان، خود انسان است.
7- تا زنجیر از پاى خود باز نکنیم، نمىتوانیم دیگران را آزاد کنیم. خودسازى شرط موفقیّت در ساختن خانواده و جامعه است.
8- کیفر رها کردن خانواده و نزدیکان، هیزم آتش دوزخ شدن است.
9- کسانى که در دنیا سنگدل باشند، فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً در آن روز نیز در ردیف سنگ قرار مىگیرند.
10- در مدیریّت، مسئول هر کار باید با آن کار سنخیّت داشته باشد. اگر مسئول دوزخ، غلاظ و شداد نباشد، یا خودش اذیّت مىشود و یا به رسالت خود درست عمل نمىکند. عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ
11- گرچه انسانِ معصیت کار به دوزخ مىرود، امّا فرشتگان دوزخ، در عذاب کردن او معصیت خدا را نخواهند کرد. لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ
12- فرشتگان، نه دستورات گذشته را تمرّد کرده و مىکنند، «ما أَمَرَهُمْ» نه دستوراتى که بعداً به آنان داده مىشود. «ما یُؤْمَرُونَ»
توبه نصوح
90. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ تحریم 8
اى کسانى که ایمان آوردید! به درگاه خدا توبه کنید، توبهاى خالصانه امید است که پروردگارتان بدىهاى شما را بپوشاند و شما را به بهشتهایى که نهرها از زیر آنها جارى است وارد کند. روزى که خداوند، پیامبر و کسانى را که به او ایمان آوردهاند خوار نکند، نورشان پیشاپیش آنها و از سوى راستشان مىشتابد، مىگویند: پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را بیامرز، همانا تو بر هر چیز توانایى.
الا مؤمنان چون به یکتا اله بخواهید توبه کنید از گناه
نمایید توبه، به اخلاص تام خلوصى برازندۀ آن مقام
بود آنکه، مخفى بدارد خدا گناهى که کردید روى خطا
درآرد خداتان میان جنان که جویست زیر درختان آن
نسازد در آن روز رب جلیل رسول خود و مؤمنان را ذلیل
در آن روز نورى که از کبریاست رود پیش ایشان و هم سمت راست
بگویند اى داور ذوالجلال رسان نور ما را به حد کمال
ببخشاى ما را و مى گیر دست که هستى توانا به هر چیز هست
نکته ها
نصوح» از «نصح» به معناى خلوص و صدق است و گاهى به معناى محکمى نیز آمده است. در تفاسیر براى توبه نصوح مواردى آمده است، از قبیل: پشیمانى، استغفار، ترک گناه و تصمیم بر ترک در آینده، ترس از پذیرفته نشدن، گناه را در برابر خود دیدن و شرمنده شدن، گریه، کم سخن گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن، پرداخت حقوق مردم و ... بهتر است به سراغ روایات برویم.
اگر مغرور شویم و بگوییم که توبه ما صد در صد پذیرفته مىشود، راه را براى انجام یا تکرار خلاف هموار کردهایم و لذا ضمن امیدوار بودن، نباید صد در صد مطمئن باشیم. چنانکه در این آیه مىفرماید: عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ
و در آیه 31 سوره نور مىفرماید: تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ توبه کنید، شاید رستگار شوید. کلمه «لعل» نشانه امیدوار بودن است
در آیات قبل، سخن از نار بود، در این آیه سخن از نور است.
در آیات قبل سخن از پیشگیرى بود، قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً در این آیه، سخن از درمان است که اگر نتوانستید خود را حفظ کنید و گرفتار گناه شدید، راه توبه باز است و نباید امید شما به یأس تبدیل شود. تُوبُوا إِلَى اللَّهِ ... عَسى رَبُّکُمْ
در دنیا و آخرت، پیامبر و مؤمنان عزیزند: در دنیا: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ عزّت مخصوص خدا و رسول و مؤمنان است.
در آخرت: یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ روزى که خداوند، پیامبر و یارانش را ذلیل نمىکند. (بلکه خذلان و رسوایى، مخصوص کافران است.)
همراهان پیامبر در قیامت، «آمَنُوا مَعَهُ» همان کسانى هستند که در دنیا با مال و جان خود جهاد مىکردند و نسبت به کفّار شدید و نسبت به مؤمنان رحیم بودند. وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ ، وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ
دعا و درخواست از خداوند، همیشه نقش دارد: چه در دنیا: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» و چه در قیامت: أَتْمِمْ لَنا نُورَنا
طلب مغفرت، هم در دنیاست: رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا هم در آخرت: رَبَّنا ... وَ اغْفِرْ لَنا
پیام ها
1- در آیات قبل فرمان داد که خود را از آتش دوزخ حفظ کنید، قُوا أَنْفُسَکُمْ ... در این آیه، یک از راههاى آن را توبه واقعى مىداند. تُوبُوا إِلَى اللَّهِ
2- گاهى از مؤمن، گناه سر مىزند که باید توبه کند. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا ...
3- توبه باید به درگاه خدا باشد، نه افشاى گناه نزد بندگان. تُوبُوا إِلَى اللَّهِ
4- یکى از تکالیف مؤمن، توبه از گناه است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا ...
5- توبه باید خالصانه و صادقانه باشد نه لقلقه زبان. تَوْبَةً نَصُوحاً
6- توبه، زمان و مکان خاصّى ندارد. تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً
7- براى تشویق به توبه، باید مردم را به رحمت الهى امیدوار کرد. عَسى رَبُّکُمْ
8- پذیرش توبه، از شئون ربوبیّت است. عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ
9- ناپاکى و پلیدى در بهشت جاى ندارد؛ اول پاک شدن، سپس وارد بهشت شدن. یُکَفِّرَ ... یُدْخِلَکُمْ
10- نتیجه توبه دو چیز است: محو گذشته «یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» و تأمین آینده. یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ
11- ایمان به پیامبر کافى نیست، همراهى و تبعیّت از آن حضرت لازم است. وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ
12- عمل صالحِ دنیا، در قیامت به صورت نور ظاهر مىشود. نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ
13- کسانىکه در دنیا دنبال نورند، «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ» در آخرت غرق نورند. نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ
14- در قیامت نیز تکامل هست. مؤمنان در آن روز به فکر تکمیل نور خود هستند. رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا
15- مؤمنان واقعى در فکر ریزش و کاهش بدىها، «وَ اغْفِرْ لَنا» و رویش و جهش خوبىها هستند. أَتْمِمْ لَنا نُورَنا
16- امید به استجابت دعا، «أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا» برخاسته از قدرت مطلقه اوست. إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
منابع :
تفسیر نور استاد قرائتی . تفسیر نمونه آیت الله مکارم . علامه طباطبایی،
تفسیر المیزان
جعفرسبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام
فتح الله کاشانی، منهج الصادقین جلد 3 ، 7 مجمع البیان جلد 7
جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن جلد 2
محمد حسین فضل الله، من وحی القرآن جلد 11
فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی
قرآن منظوم ( شاعر امید مجد )
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ادامه مطالب
http://m5736z.blog.ir/post/ZendegiM
5
http://m5736z.blog.ir/post/ZendegiM
1
http://m5736z.blog.ir/post/MomenanehQ4
http://m5736z.blog.ir/post/ZendegiM
2
http://m5736z.blog.ir/post/ZendegiM
3
به نام خدا
مطالب جمع آوری شده در زمینه های مفاهیم قرآنی و تاریخی
از سال 1354 و بارگزاری آن در سال 1380 در سایت
تاریخی فرهنگی قرآنی
و از سال 1393 به تدریج بعضی از مقالات تبدیل به کتاب شده
و به حول قوه الهی در مهر سال 1399 به 40 جلد کتاب رسیده است.
نام : محمود زارع پور متولد تهران محله قلهک شمیران 1336
کارشناسی علوم قرآن و دینی ، دبیر و 25 سال مدیریت مدرسه
کتاب هایی که از مؤلّف به چاپ رسیده است :
1 و2 مثل ها، مثال ها و تمثیل، ضرب المثل های قرآن
3. انواع و اوصاف قلب در قرآن 4. سلام های قرآن
5. انس با قرآن، تدبر در قرآن، مهجوریت از قرآن
6 . اعجاز در قرآن : حشرات، بدن انسان، آسمان ها، شگفتی ها و پیشگویی ها در قرآن
7. فلسفه سوگندها 8. فلسفه قصه در قرآن
9. آشنایی و شناخت قرآن 10. استدراج مهلت دادن
11. رسانه ها و ماهواره ها، گوساله های زرین سامری
12. تولی و تبری و آیات 13. استکبار ستیزی و قرآن
14. اعتداال در قرآن
15. مناظرات در قرآن انسان، فرشته، ابلیس، دوزخیان و بهشتیان
16. مرگ در دنیا، برزخ و قیامت 17. اصول و فروع و آیات
18 آیاتِ سیاسی اجتماعی حقوقی اقتصادی قرآن
19. ابتهالات و ربّنا های قرآن 20 رهبری و ولایت پذیری و آیات
21. اخلاق در قرآن (عباد الرحمن) 22. حجاب و آیات
23. سبک زندگی مؤمنانه 24. اسلام ایرانیان ، آیات قرآن
25 فراموشی غدیر و خلافت قبیله ای خلفای بنی امیه و بنی عباس
26. چهل حدیث ها از معصومین 27. فاطمه زهراء راز قبر مخفی
28. سکوت مولود کعبه، ثروت اندوزی خواص
29 غدیر در مسلخ کودتای سقیفه
30. امام حسن مجتبی معزّ المومنین، صلح حسنی
31. امام حسین علیه السلام و آیات
32. امام حسین عاشورا پیامدهای نهضت 33. حضرت ابـوالفـضـل العباس
34. امام سجاد و زینب پیام رسان حماسه عاشورا
35. امام باقر انقلاب فرهنگی، امام صادق جهش فرهنگی، امام کاظم (زین المجتهدین)
36. امام رضا مدیریت فرهنگی در مسیر خراسان، ولایتعهدی، سلسله الذهب، آموزه ها
37 امام جواد امام هادی امام عسکری (علیهم السلام)
38. وجود منجی و ظهور امام زمان 39. آیا ظهور اتفاق افتاده، دجال زمانه
40. مجموعه اشعار آیت الله سید نورالدین طاهری