آیات تربیتی در قرآن کریم
﷽
آیات تربیتی در قرآن کریم
قرآن کریم از 114 سوره و بیش از 6 هزار آیه برخوردار است. چه بخشی از آیات قرآن را میتوان ناظر به مباحث تربیتی دانست؟
پارهای با نگرش حداکثری، بخش وسیع بلکه تمامی آیات قرآن را «آیات تربیتی» میدانند. این دیدگاه، با استدلالهای زیر، چونان مدعایی را پیگیری میکند:
اولاً : قرآن، خود را کتاب هدایت معرفی میکند.
آیات زیر، به این مقصود صراحت دارند:
(ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ) (بقره/2)
کتابیست قرآن ز یکتا خدا که هرگز در آن نیست شکى روا
همه متقین را به آئین راست هدایت نماید که «راهى سزاست»
(قُلْ مَنْ کٰانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلىٰ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّٰهِ مُصَدِّقاً لِمٰا بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرىٰ لِلْمُؤْمِنِینَ) (بقره/97)
به آنان بگو اى رسول جلیل چو دشمن بگشتند با جبرئیل
هرآن کس که با آن ملک شد عدو شده خصم یکتا خدا نیز او
ازآن رو که او خود به امر خدا به فرمان و دستور آن کبریا
به قلبت رسانید آیات او که تصدیق کرده کتب را نکو
دهد مژده بر مؤمنان خدا هدایت نماید به راهى سزا
(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ) (بقره/185)
بود ماه روزه همان نیک ماه که قرآن فرستاد یکتا اله
که سازد هدایت عموم بشر نماید جدا راه نیکو ز شرّ
(هٰذٰا بَیٰانٌ لِلنّٰاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ) (آل عمران/138) و...
بیانیست بر مردم آیات ما که بر عامۀ خلق شد رهنما
هم از بهر افراد پرهیزکار در آن پند و اندرز شد آشکار
آیات فوق و دهها آیه مشابه، نشانهای از آناند که قرآن، خود را با این عنوان (هدایت) تعریف و بازنمایی کرده است. این سخن بدان معناست که تک تک آیات قرآن، این ویژگی را داشته و دارند. هدایت، در دو قالب مطرح است: نشان دادن مقصد و رساندن به مقصود (ارائه طریق و ایصال الی المطلوب) و هر دو شکل، در زیر مجموعه تربیت، که رهنمایی به سعادت است، جای مییابد.
مصداق هایی از روش های تربیت در قرآن | |||
شماره آیه |
سوره |
آیات مرتبط |
روش تربیتی |
41 45 |
عنکبوت کهف |
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاه الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ |
تمثیل و شبیه سازی |
31 |
محمد |
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصَّابِرِینَ وَ نَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ |
ابتلا و امتحان |
170 |
بقره |
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ.. |
جدال و مناظره نیکو |
29 |
اسراء |
وَ لَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَه إِلَى عُنُقِکَ |
روش کنایه |
78 |
غافر |
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْکَ |
قصه گویی |
17 |
غاشیه |
أَ فَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ |
مشاهده |
63 |
فرقان |
وَ عِبَادُ الرَّحْمَـنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا |
تلقین (گفتاری، رفتاری) |
9 |
زمر |
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ |
پرسش |
109 |
یوسف |
أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَه الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ |
اردوی علمی |
21 |
احزاب |
لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَه حَسَنَه |
الگویی |
125 |
نحل |
ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَ الْمَوْعِظَه الْحَسَنَه |
موعظه و نذکر |
159 39 |
آل عمران طه |
فَبِمَا رَحْمَه مِّنَ اللَّـهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ وَ أَلْقَیتُ عَلَیکَ مَحَبَّه مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَینِی |
محبت مدارا مهرورزی |
90 |
نحل |
إِنَّ اللَّـهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَ یَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ |
امر و نهی |
9 |
روم |
أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَه الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ |
عبرت آموزی |
48 53 |
انعام یوسف |
وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَه بِالسُّوءِ |
انذار و تبشیر |
70 |
اسراء |
وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا |
تکریم |
125 |
نحل |
وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ |
مباحثه و گفت وگو |
22 |
نور |
وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا |
عفو و گذشت |
111 |
بقره |
قُلْ هاتُوا بُرْهَانَ |
استدلال |
﷽
برداشت های تربیتی از آیات قرآنی
لاٰ تَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوىٰ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجٰالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللّٰهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ .
تو هرگز در آن مسجد و آن بنا منه گام اى احمد مصطفى (ص)
قبا مسجدى کان ز روز نخست بنایش ز تقوى بگشته درست
در آنجا اقامه بفرما نماز در آنجا همى ساز راز و نیاز
در آنجا درآیند قومى درست که خود پاکى نفس خواهند جست
خداوند با پاک مردان راد بود دوست در هر زمان، هر بلاد
در آن (مسجد ضرار) هرگز (براى نماز) نایست، همانا مسجدى که از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن نماز برپادارى. (زیرا) در آن مسجد، مردانى هستند که دوست دارند خود را پاک سازند و خداوند پاکان را دوست مىدارد( توبه 108)
هدف تربیتی : ارزش و مقام هر مکان و فعالیتی بر اساس تقوا ارزیابی می شود
هدف رفتاری : در ارزیابی و اهنیت دادن به کارها و فعالیت ها ، اماکن و مساجدو معابد تقوا و نیت خیر را اساس قرار دهید
واژه کلیدی : اسس: اساس: اصل و پایه. «اسس»: پایه نهاده شده است برداشت از آیه مسجد علیه مسجد ، دین علیه دین و مذهب علیه مذهب یکی از روش های شیطانی منافقان و کافران است تا بدین وسیله ارزش های اسلامی و انسانی را تحریف کنند و ضد ارزش ها را به عنوان ارزش نشان بدهند.
سوء استفاده از نمادهای دینی در طول تاریخ منشاء بسیاری از انحرافات بوده است تقدس و ارزش مسجد و هر مکان مذهبی دیگر به نیت و عملکرد و کاربرد آن است. مسجد ضرار هم مسجد است اما برای تخریب و ایجاد تفرقه و پایگاهی برای دشمنان اسلام بود به این دلیل دستور تخریب آن از طرف خدا صادر شد و پیامبر اکرم ( ص) ان را اجرا کردند
در هر اقدام و رفتار و پروژه و تصمیم اجرایی ، قضایی ، تقنینی زمانی تقدس و ارزش معنوی را می توان دید که نیت ها ، کارکردها و سیاست گزاری ها خیر باشد ( اسی علی التقوی)کیفیت مهم است نه کمیت تاسیس و ساخت مسجد و حوزه علمیه، تشکیل حزب و جناح و حتی خدمت به مسجد الحرام و مسجد النبی و هر مکان مذهبی دیگر اگر برای تفرقه و تضعیف وحدت مردم و ضربه زدن به ارزش های اسلامی باشد هیچ ارزشی ندارد( لا تقم فیه )
بازخورد تربیتی مساجد و معابد ، زیارت گاه ها و اماکن مذهبی را محلی برای وحدت و همگرایی مردم ، جذب کودکان و نوجوانان قرار دهید
﷽ (برداشتهای تربیتی از آیات قرآنی )
مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ کسی که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش میدهیم و بر محصولش میافزاییم؛ و کسی که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمی از آن به او میدهیم امّا در آخرت هیچ بهرهای ندارد! ( شوری 20)
ترجمه منظوم آیه
چو جوید کسى حاصل آخرت خداوند او را دهد مرتبت
برآن دانۀ حسن کو کاشته فزائیم ما هم برآن داشته
هرآن کس که کشت جهان را طلب نماید، نصیبش بگردد ز رب
و لیکن به عقبى نیابد نصیب بر او رحمتى نیست روز حسیب
هدف تربیتی : انتخاب هدف های بلند مدت ، غایی و راهبردی به جای هدف های زودگذر دنیایی .
هدف رفتاری : هدف های زود گذر را بر هدف های عالی و ماندگار ترجیح ندهید
واژه شناسی حرث: کاشتن و کشت. این تعبیر براى آن ست که اعمال در حکم کشت هستند، در دنیا و آخرت نتیجه مىدهند، از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده: الدنیا مزرعة الاخرة منظور از آن در آیه نتیجه عمل است. بازخورد تربیتی : فرزندان و دانش آموزان را با انتخاب درست هدفها و چگونگی تحقق آنها آشنا سازیم.
پیام آیه : 1/ انسان در زندگی خود نیاز به انتخاب هدف است ، هدف های کوتاه مدت ، بلند مدت، میان مدت که به شکل اهداف جزئی، کلی، غایی قابل تدوین و برنامه ریزی هستند، این هدف ها هر کدام دارای مشخصات و کاربردهایی هستند.
2/انسان های بلند همت اهداف بلند، عالی و راهبردی انتخاب می کنند و برای رسیدن به آن اهداف تلاش می کنند. همانند دانش آموزی که برای نمره ۲۰ یا کسب مقام های کشوری و منطقه ای هدف گذاری می کند ودر مقابل برخی انسان ها برای هدف هایی زودگذر و موقتی و غیر مهم برنامه ریزی می کنند. همانند دانش آموزی که فقط برای نمره ۱۰ ودر حد تک ماده و تبصره تلاش دارد.
3/در این آیه نیز بین دو نوع هدف گذاری مقایسه صورت گرفته است با وجود این که استفاده از زیبایی ها ، لذات مشروع و بهره مندی های دنیایی به هیچ وجه در اسلام تحریم نشده( قل من حرم الطیبات ) ولی انتخاب *هدف غایی و نهایی* که سرنوشت و مسیر و جهت و معنای زندگی را تعیین میکند دارای اهمیت است .
4/ انتخاب هدف ، نوع زندگی ، سرنوشت و مسیر و جهت و انگیزه زندگی را تعیین ومشخص می کند و معنای زندگی را شکل می دهد تلاش کنیم هدف ها را صحیح انتخاب کنیم .
5/اگر آخرت گرایی به عنوان هدف انتخاب شود و با اعمال صالح بدنبال تحقق آن باشد فرد هم دنیا را بدست می آورد و هم اخرت و آن ها که هدف خود را زود گذر و موقتی و در حد هدف جزئی انتخاب می کنند حتی در استفاده از بهره های دنیا به دلیل عدم درک معنای زندگی به هدف خود به طور کامل نمی رسند.
﷽ (برداشت های تربیتی ازآیات قرآنی )
وَ لَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ سوگند به (نفس لوّامه) وجدان بیدار و ملامتگر قیامه2
قسم باد بر عرصۀ رستخیز قسم باد بر نفس لوامه نیز
هدف تربیتی : حسابگری و ارزیابی عملکرد خویش
هدف رفتاری : وجدان اخلاقی خود را تقویت کنید، همواره خود را ارزیابی کنید.
واژه کلیدی : لوامة : ملامت کننده .
برداشت از آیه :
1/نفس و روان انسان دارای ابعاد و انواع است ، در قرآن از نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه نام برده شده است که هر کدام مرتبه ای از نفس انسان و روان انسان است ( نفس با روح متفاوت است ).
2/ نفس اماره به بعد غریزی و نیازهای زیستی و حیوانی انسان اشاره دارد و نفس لوامه مرحله ای بالاتر از نفس اماره است که ارزیاب خویش و اعمال خود است .
3/ نفس لوامه ملامت گر انسان است هنگامی که مرتکب کارهای خلاف فطرت و انحرافی می شود و همچنین هنگام سستی در کارهای خیر و مطلوب نیز وی را سرزنش می کند .در واقع همان وجدان اخلاقی افراد است که وی را از اطاعت بی قید و شرط نفس اماره باز می دارد وجدان اخلاقی و شیوه و مراحل رشد آن در نظریه های رشدی پیاژه، کلبرگ و برخی روان شناسان دیگر بخث شده است .
4/ این نفس در همه انسان ها چه مومن و چه کافر ، چه خلافکار و چه درستکار وجود دارد اگرچه انسان هایی که در کارهای خلاف و ناهنجاری ها غرق و الینه می شوند در واقع این نفس را در خود خفه می کنند اما ندای آن هر چند ضعیف شنیده می شود در برخی از کشورها که معنویت ودین باوری حاکم نیست ، برخی از موارد خودکشی نتیجه نهیب و ملامتگری این بعد از نفس است
بازخورد ترببتی ؛
نفس لوامه و وجدان اخلاقی را با ارزیابی های مستمر از عملکرد خویش و گوش دادن به ندای آن تقویت کنیم.
وجدان اخلاقی کودکان را بر اساس دوره ها و مراحل رشد پرورش دهید*
﷽
( برداشتهای تربیتی از آیات قرآنی )
وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ
و کسانى که از گناهان کبیره و زشتىها پرهیز مىکنند و چون خشم و غضب کنند، مىبخشند(شورا ۳۷)
همانا که افراد نیکوسرشت که سازند پرهیز از کار زشت
چو خواهند بر کس بگیرند خشم ببخشند بر او و پوشند چشم
هدف تربیتی : مدیریت خشم و پرخاشگری و پرهیز از کارهای زشت .
هدف رفتاری : خشم را با عفو و بخشش خاموش کنید .
واژه کلیدی : فواحش: فاحشه و فحشاء: کار بسیار قبیح. هر قول و فعلى که قبح آن بزرگ باشد،
برداشت از آیه :
1/ این آیه و آیات قبل و پس از آن به برخی از خصوصیات فردی و اجتماعی مومنان همانند توکل داشتن ،استجابت اوامر الهی ، اقامه نماز، شورایی عمل کردن، انفاق و رسیدگی به محرومان و نیازمندان و مبارزه با ظلم و تعدی و عفو و اصلاح اشاره شده است
2/دو آسیب و آفت رفتاری مهم انسان که دراین آیه بدان اسلره شده است عبارتند از: شهوت و غضب می باشند که قرآن مومنان را به اجتناب از آنها توصیه کرده است
3/شهوت در انواع آن از شهوت غرایز جسمی و جنسی گرفته تا شهوت پول و پست و نام و مقام و قدرت و شهوت های معنوی( معروفیت در عبادت و زهد و عرفان و سایر کمالات ) اگر برای نفس باشد و نه برای خدا ،همگی این شهوت ها می توانند سبب سقوط انسان شوند ( نمونه بلعم باعورا ..)
4/ غضب و خشم نیز یکی از بیماری های روانی و قلبی است که در صورت عدم کنترل و مدیریت و عدم درمان می تواند منشاء سقوط و انحرافات بیشتر و خروج از حوزه رفتاری انسانی شود . غضب درونی و قلبی است که در صورت بروز و نمود خارجی تبدیل به پرخاشگری عملی ، کلامی ، جسمی و اجتماعی می شود که نتیجه آن قتل و جنگ و کشتار و خونریزی است .
5/چون غضب درونی است باید قبل از خروج و ظهور آن از درون به بیرون و تبدیل شدن به پرخاشگری ان را کنترل کرد. قرآن بهترین روش کنترل را قبل از تجلی ظاهری ان یعنی در مرحله قلبی و عقلی، شیوه عفو و بخشش می داند . غضب باعث می شود نسبت به فرد دیدی منفی و تحقیر کننده داشته باشیم تا وی را تحقیر نکنیم و دید منفی پیدا نکنیم از وی متنفر و غضبناک نمی شویم . نسخه قرآنی یعنی عفو و بخشش سبب عدم تحقیر می شود و لذا ان حالت درونی به رفتار پرخاشگرانه تبدیل نمی شود.یعنی درمان و پاکسازی درونی از کینه و تحقیر دیگران با عفو بخشش .
6/عفو و بخشش طرف مقابل را در حالت تجدید نظر و بازسازی رابطه قرار می دهد در نتیجه روابط انسانی سالم مبتنی بر محبت شکل می گیرد
بازخوردتربیتی :
روش های کنترل پرخاشگری و عصبانیت را از کودکی آموزش دهیم، برای موفقیت هر روشی ابتدا الگوهای تربیتی در خانه و مدرسه باید مهارت کنترل پرخاشگری را به صورت عملی نشان دهند تا اسوه دیگران باشند.
﷽
( برداشتهای تربیتی از آیات قرآنی )
أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ آیا براى کسانى که ایمان آوردهاند هنگام آن نرسیده که دلهایشان به یاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند کسانى نباشند که از پیش بدانها کتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا کشید، و دلهایشان سخت گردید و بسیارى از آنها فاسق بودند؟ (سوره حدید 16)
مگر نیست اکنون زمان آن زمان که افراد مؤمن به رب جهان
شود نرم دلهایشان با صفا از آن وحىِ مُنزَل ز یاد خدا
نباشید چون ملتى در مآب که زین پیش آمد بر ایشان کتاب
بر آنان زمان زیادى گذشت ولى رنگ دلهایشان تیره گشت
بگشتند بس فاسق و نابکار به فسق و تباهى دریغا دچار
هدف تربیتی : اهمیت اقدام و عمل به جای آرزوهای دور و دراز.
هدف رفتاری : دل خود را با یاد خدا نرم سازید
واژه شناسی : یان: انى: نزدیک شدن. رسیدن وقت چیزى.
امد: مدت. زمان. (زمان محدود و مجهول الحد)
برداشت از آیه :
1/ در این آیه دو صفت و ویژگی قلبی و علت آنها بیان شده ست خشوع قلبی و قساوت قلب خشوع قلبی دربرابر یاد خدا و حقایق نازل شده آسمانی هم درمان است و هم هدف .
در این آیه علت قساوت را آرزوهای دور و دراز و امیدهای واهی به آینده و هدر دادن زمان بیان فرموده است.
2/ زمان به سرعت می گذرد و متاسفانه قابل توقف یا برگشت نیست انسان های هدف گرا ودارای ایمان واقعی ( نه ظاهری ) فرصت سوزی نمی کنند و زمان را هدر نمی دهند قرآن ایمان آورندگان( زبانی و ظاهری ) را عتاب می کند که پس کی می خواهید واقعا دل را
نرم و خاشع گردانید آیا زمان آن نرسیده است ؟
3/ یکی از آفت های انسان در تغییر درونی و حتی بیرونی " تسویف " است یعنی امروز و فردا کردن و طولانی کردن زمان، اقدام و عمل و مراحل زندگی را اینگونه با آرزوهای عمل نشده و تحقق نیافته مصرف کردن.
برای رسیدن به هدف خیال پردازی کافی نیست باید سریع اقدام کرد
4/ اگر تصمیم به تغییر درونی و به تبع آن تغییر در برون گرفته اید به سوال خدا در این آیه پاسخ مثبت بدهید که آری زمان آن فرا رسیده است
هر کاری در زمان خود ارزشمند است
بازخورد تربیتی : در کودکی خیال پردازی فراوان است ، کم کم باید کودک را به واقعیت ها آشنا کرد تا گرفتار آرزوهای دور و دراز بدون تلاش و اقدام نشوند .
﷽
إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ مگر آنها که توبه کردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و (آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار ساختند، که من (لطف خود را) بر آنان بازمىگردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم (بقره۱۶۰)
جز آنان که توبه گرفتند پیش نمودند اصلاح اعمال خویش
بکردند زین پیش هرچه نهان کنون گفته بر خلق فاش و عیان
پذیرفتم آن توبه را من دگر که تواب بخشنده ام بر بشر
هدف تربیتی : تربیت جامعه ای مبتنی بر رعایت حقوق و بیان حقایق و جبران ضررهای وارده بر دیگران
هدف رفتاری : هر وقت راه را اشتباه رفتید برگردید و جبران کنید,هرگز ناامید نشوید
واژهشناسی : بَیَّنُوا: روشنگری کردند. پنهان را آشکار نمودند. «أَتُوبُ عَلَیْهِمْ»: توبه ایشان را میپذیرم. با فضل و مغفرت خود به سویشان برمیگردم
برداشت از آیه :
1/توبه و استغفار فقط به لفظ و گفتار نیست و مراحلی دارد که اولین مرحله آن پشیمانی قلبی است , به گونه ای دیگر قصد بازگشت نکند .
2/ توبه از هر گناهی متناسب با آن گناه است،
اگر آبروی کسی را برده ایم باید جبران بکنیم اگر حقی را پایمال کردیم باید آن را برگردانیم ، اگر باعث اختلاف و فتنه بین مردم شدیم باید درجهت حل اختلاف و تالیف قلوب و اصلاح ذات البین بکوشیم.( و اصلحوا)
باید جبران و اصلاح کرد
3/ اگر حقایقی را وارونه جلوه دادیم و یا حق و حقیقت را کتمان کردیم ،باید آن را تبیین و روشن کنیم ( بینوا )
این دستوری قرآنی ست تا خداوند توبه ما را قبول کند
4/ در هر حال خداوند مهربان است و توبه پذیر ( و هو التواب الرحیم )
احساس گناه ما را به یاس و ناامیدی نکشاند در هر حال امیدوار به رحمت الهی باشیم ( که یاس از جنود ابلیس است )
یاس سبب افسردگی و ناامیدی نسبت به آینده و بروز انواع اختلالات روانی می شود
بازخورد تربیتی :
به فرزندان و دانش آموزان روش جبران خطا و اشتباه را آموزش دهیم وبه آنان یاد دهیم که هرگز مایوس نشوند.
خطاها و اشتباهات عمد و غیرعمد آنان را ببخشیم و امکان بازگشت و جبران را برای آنان فراهم سازیم .
توبه یعنی گذشته خود را بازسازی و آینده را نوسازی کنیم .
﷽
... _ وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا _
.... و دوست دارند براى آنچه نکردهاند ستایش شوند (۱۸۸ آل عمران)
بخواهند مردم به نیکى و جود که هرگز ندارد در آنها وجود
ستایند اعمالشان را مدام نمایند تأیید آنها تمام
هدف تربیتی : تنظیم انتظارات بر مبنای عملکردها
هدف رفتاری : انتظار ستایش و تملق و چاپلوسی نداشته باشیم
واژهشناسی : یحمدوا: یعنى: ستایش شده و ستوده شوند
برداشت از آیه :
1/ قرآن از ما عمل می خواهد و کسانی را که بدون داشتن عملکرد مناسب ، انتظار ستایش دارند مذمت می کند.
2/انسان هایی که از نظر شخصیتی کمبود و خلاء درونی دارند همواره دنبال تایید و مدح و ستایش دیگران هستند ،در حالی که چنین شایستگی های عملکردی و عملی را نشان نداده اند.
3/ برخی ها علم ندارند انتظار دارند مردم آنها را علامه خطاب کنند ، هیچ شایستگی خاصی در آنها نیست اما انتظار تعریف و تمجید دارند ، توان و قدرت مدیریتی و اجرایی ندارند اما باید آنها را مدیر نمونه خطاب کنید تا خلاء درونی آنها پر شود ،مراقب باشیم همه ما ممکن است در معرض این آفت قرار بگیریم .
4/انسان ها در این رابطه چند گروه هستند
الف : آنهایی که در برابر کاری که می کنند انتظار تشکر و قدردانی و پاداش ندارند.
ب : آنهایی که هر کاری می کنند ریا کاری است و بدنبال تعریف و تمجید و ستایش هستند، اگر هم کار خیری انجام می دهند هدف شان کسب ستایش و مدح از طرف دیگران است .
ج : آنها که نه کاری می کنند و نه شایستگی هایی دارند اما انتظار مدح و ستایش و تعریف و تمجید دارند .
د : انسان هایی که هر کاری با اخلاص انجام می دهند باز خود را مقصر و مدیون می دانند و کار خیر خود را ناچیز می دانند و منتی بر دیگران ندارند
باز خورد تربیتی : اعتقاد و باور درونی و ایمانی بهترین انگیزه برای کارهای خیر است،
﷽
فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى پس خودستایی نکنید، او به حال هر که متّقی (و در خور ستایش) است از شما داناتر است. ( بخشی از آیه ۳۲ سوره نجم)
بدانست احوالتان را خدا نباشید اى خلق پس خودستا
بر احوال افراد پرهیزکار بود اعلم از هرکسى کردگار
هدف تربیتی : خود آگاهی و شناخت واقعیت و شخصیت واقعی خویش ، نقاط ضعف و قوت از مهم ترین شناخت هاست .
هدف رفتاری ؛ خود را فراتر از آنچه هستیم معرفی نکنیم ، خودستایی ممنوع!!!
واژهشناسی : تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها
برداشت از آیه
1/ خودستایی و ادعای پاکی و بی عیب و نقص بودن سبب غرور و تکبر و ندیدن عیب و نقص خویش می شود ،چنین حالتی معمولا با تحقیر دیگران همراه است .
2/خود را پاک جلو دادن سبب عدم اصلاح و عدم تلاش در رفع نواقص خود می شود چنین افرادی در جهت کمال و رشد معنوی خویش تلاش نمی کنند چون فکر می کنند کامل و بی نقص هستند .
3/ تزکیه نفس و سعی در پاک کردن خویش از کاستی ها مشمول این آیه نیست بلکه مورد تاکید و تایید و توصیه قرآن است،در چنین حالتی افراد سعی در رفع نقص و عیب خود می کنند .
4/اگر انسان برای خدمت و قبول مسوولیتی مجبور به معرفی و بیان توانمندی های خود باشد ، در روزمه خود افراط و خودستایی نکند و فقط مطالب ضروری مورد نیاز را بگوید.
مثال : حضرت یوسف نزد حاکم مصر از خود ستایش کرد و فرمود: «اجْعَلْنِی عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»
مرا مسئول درآمدها و محصولات زمین قرار بده زیرا که من حافظ بیت المال و فردى آگاهم.
5/تعریف از خود در حالت اضطرار ودفاع از خویش مجاز است ،در این حالت در حد ضرورت و بیان مسائل مهم بدون خودستایی ، مجاز به دفاع از خود هستیم ، وقتی ابوعلی سینا را به کفر متهم کردند.در دفاع از خویش گفت : در دهر چو من یکی است آن هم کافر / پس در همه دهر یک مسلمان نبود .
6/امام على علیه السلام هنگامى که شنید گروهى براى فخر فروشى به یکدیگر مىگویند، ما دیشب را تا صبح نماز خواندیم و دیروز روزه بودیم، فرمود: من دیشب خوابیدم و دیروز روزه نبودم
بازخورد تربیتی : انسان های خود شیفته معمولا همواره از خود تعریف و تمجید می کنند و تلاش ها و شخصیت دیگران را به حساب نمی آورند .این امر ناشی از خلاء درونی و شخصیتی افراد است و نوعی اختلال درونی به حساب می آید
﷽
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ و از میان شما باید گروهى باشند که (دیگران را) به خیر دعوت نمایند و امر به معروف ونهى از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.( آل عمران 104)
ز بین شما مردم اهل دین کسانى که هستند داناترین
سزد مردمان را همى بر صلاح نمایند دعوت به خیر و فلاح
کنند امر بر کار نیک و دگر بدارند از کار بد برحذر
همانا که این مردمان مفلحند که این گونه اندر جهان مصلحند
هدف تربیتی : معرفی خیر به عنوان یک امر اجتماعی و اصلاح جامعه به عنوان یک وظیفه جمعی و گروهی.
هدف رفتاری : در اقدامات خیر خواهانه به صورت منسجم و گروهی مشارکت داشته باشید, این یک مسوولیت اجتماعی مشترک است.
واژهشناسی : أمة: جماعتى که قصد یا وجه و هدف مشترک دارند.
معروف : خوب. در اصل به معنى شناخته شده است
برداشت از آیه :
1 / هر آنچه مصداق خیر است ( از قبیل اتحاد ، الفت ، برادری ، صلح و دوستی ، مواسات، دستگیری از مستمندان و نیازمندان ، تاسیس موسسات نیکو کاری و عام المنفعه و ... )باید در جامعه به عنوان یک وظیفه تلقی و نهادینه شود. ( یکی از ملاک های جامعه ایمانی بروز و ظهور خیر فردی و اجتماعی در آن است)
2/ دعوت به خیر باید توسط امت صورت گیرد و امر به کارهای خیر و صلاح و جلوگیری از مفاسد اجتماعی نیز مسوولیتی اجتماعی است، هدف مشترک جامعه باید در دوجهت توسعه خوبی ها و ارزش ها و از بین بردن و نکوهش و جلوگیری از زشتی ها و بدی ها باشد .
3/در این آیه، دعوت به خیر و امر به معروف ،بر نهی از منکر تقدم دارد یعنی : ابتدا خیر و معروف را در جامعه توسعه دهیم تا جایی برای منکر و کارهای ناپسند و زشت نماند
4/ در ابتدا آیه ، از گزاره های مثبت ( جملات ایجابی ) و در آخر از گزاره منفی استفاده شده ست یعنی اول رحمت و تشویق و دعوت به خوبی و خیر خواهی و نیک اندیشی را در برنامه عملیاتی داشته باشیم تا عطر خوبی ها در فضای عمومی جامعه پراکنده شود .
5/تشویق و پاداش مقدم بر تنبیه و باز خواست است چه در مسائل اجرایی و مدیریتی و حکومتی و چه در مسائل تربیتی و آموزشی.
بازخورد تربیتی :
مهارت اجتماعی و حس مسوولیت مشترک و مشارکت عمومی در سرنوشت عمومی را از همون کودکی به فرزندان و دانشآموزان آموزش دهیم ،
﷽
إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً [و میگویند]: ما شما را به خاطر رضای خدا اطعام میکنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم
(انسان آیه ۹)
بگویند بهر رضاى خدا کنون برنهادیم خوان غذا
نخواهیم پاداش و اجر و سپاس فقط دین خود را بداریم پاس
هدف تربیتی : تشویق بر انجام وظایف بر اساس مسوولیت درونی (انگیزه های ایمانی و خدایی ) و نه انتظارات بیرونی (مدح و تشکر دیگران )
هدف رفتاری : هر کار خیری را بدون انتظار تشویق و تشکر انجام دهیم.
برداشت از آیه :
1/ اگر چه شان نزول آیات در مورد اهل بیت علیهم السلام است اما دارای عمومیت و تعمیم بر همه مسلمانان و مومنان است ، همگان باید بر اساس وظیفه الهی و احساس مسوولیت درونی کار خیر انجام دهند .
2/ افراد و موسسات خیریه و عام المنفعه که در وقایع و حوادث با وجود نیاز و احتیاج (علی حبه ) برای رضای خدا ( لوجه الله ) به حل مشکلات و رسیدگی به افراد (مسکین و یتیم و اسیر و درمانده و ...) می پردازند مشمول ابن آیات هستند ، همه باید سعی کنند ، لوجه الله کار کنند بی هیچ چشمداشتی ، اگرچه این کار به آسانی نیست و نیاز به تمرین دارد .
3/ در انجام هر کار خیری بفکر تقدیر و تشکر دیگران نباشیم و اگر کسی از کار ما تشکر نکرد دلگیر نشویم .
4/اگر چه ابرار و نیکوکاران انتظار تقدیر و تشکر و پاداش ندارند ولی مردم نباید بی تفاوت باشند ، باید بین افراد خوب و بد ، خیر خواه و بدکار تفاوت قائل شد .تشویق و تقدیر از خوبان باعث گسترش و توسعه خوبی می شود .
5/ برای فرار از یوم عبوس و سخت نباید در برابر افراد یتیم و مسکین و اسیر عبوس باشیم
بازخورد تربیتی :
تامین نیازهای اولیه مخصوصا غذا " نطعمکم " اولویت مهم جامعه باید باشد .
﷽
وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ و نیکى با بدى یکسان نیست؛ (بدى دیگران را) با شیوهى بهتر (که نیکى است) دفع کن، که این هنگام آن کس که میان تو و او دشمنى است همچون دوست صمیمی مىشود (فصلت ۳۴).
بدان در جهان هیچ گه نیک و بد نخواهد همانند و یکسان شود
اگر خلق با تو بدى کرد و زشت تو با او نکویى کن اى خوش سرشت
که تا آنکه هر دَم ترا دشمن است بیازد به سوى تو از مهر دست
هدف تربیتی : گسترش و توسعه عفو و گذشت در جامعه.
هدف رفتاری ؛ رفتار و پاسخ مثبت را انتخاب کنید و بدی را با محبت و نیکی پاسخ دهید
برداشت از آیه :
1/ بدی و خوبی تاثیر یکسانی ندارند ، اولین اثر بدی تزریق انرژی منفی در خود فرد و نفرت در جامعه ست.
2/ بدی را با نیکی و خوبی پاسخ دادن در بیشتر موارد ( مگر موارد اندکی ) دشمنی را به دوستی تبدیل می کند.
3/ ذات هیچ کس بد و شر نیست ، فطرت انسان خدایی ست و از خوبی و محبت و نیکی متاثر می شود.
4/ در پاسخ محبت دیگران نیز روش بهتر و محبت بیشتر را انتخاب کنیم تا دیگران از محبت کردن پشیمان نشوند .
5/برخورد پیامبر اکرم (ص) پس از فتح مکه و اعلام عفو عمومی بسیاری از از دشمنان را به مدافع اسلام تبدیل کرد
باز خورد تربیتی :
به فرزندان و دانش آموزان بخشیدن و خوبی کردن را آموزش دهیم نه انتقام گرفتن
را ....
تمایز و تفاوت خوبی و بدی و پیامدهای هر کدام را در حد فهم و سطح فکری فرزندان یلد دهید .
﷽
قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ بگو: اى مردم! اینک حقّ از سوى پروردگارتان به سراغ شما آمده است.پس هر کس هدایت یابد، یقیناً به سود خویش هدایت مىیابد و هر کس گمراه شود، تنها به زیان خویش گمراه مىشود ومن بر (ایمان آوردن) شما وکیل نیستم (تا به اجبار شما را به راه حقّ درآورم) (یونس 108)
بگو اى خلایق ز سوى خدا کنون حق فرود آمده بر شما
هرآن کس هدایت شود بعد از این شود نفع او با وجودش قرین
هرآن کس که گمراه گردد از آن رساندست بر خویش تنها زیان
که من جز رسولى مگر کیستم نگهبان جان شما نیستم
هدف تربیتی : نفع و سود هدایت و تربیت به خود فرد بر می گردد و گمراهی به ضرر خود او است
هدف رفتاری : در تربیت و رشد و هدایت به دلایل روشن و روش های پسندیده ( حق ) توجه کنید .
واژه شناسی : الْحَقُّ : قرآن. دین اسلام . «وَکِیلٍ»: حافظ. مراقب. مسؤول.
برداشت از آیه :
1 / برای هدایت و تربیت دیگران باید از دلایل روشن و حقیقی ، روشها و شیوه های درست ، ابزار مناسب و زبان حق استفاده کرد ( قد جاء کم الحق ....) به هیچ وجه اجازه نداریم برای اثبات حق به باطلو روش های نادرست متوسل شویم .
2 /در تبلیغ و هدایت ، آموزش و تربیت ، مخاطب ما باید این اعتقاد و احساس و باور را بدست آورد که : این سخنان و موعظه ها به نفع او ست و باعث رشد وی می شود ( یهتدی لنفسه) در این رابطه مخاطب واقعا دلسوزی و احساس مسوولیت ما را حس و لمس کند .
3 /بیان حق و دلایل مربوط باید این احساس را در مخاطب ایجاد کند که در صورت ترک این روش ها و سبک های زندگی ضرر و زیان کرده و خسارت می بیند ( فانما یضل علیها..)
4 /به عنوان مربی یا مبلغ یا اصلاح گر دینی و اجتماعی ویا هر عنوان اجتماعی یا تربیتی دیگر نگاه ما به مردم ( جامعه، اعضای خانواده ، مخاطبان آموزشی، متربیان و ..) نگاه آمرانه ، سلطه گرانه و از بالا به پایین نباشد ( و ما انا علیکم بوکیل )
بازخورد تربیتی : در تربیت و هدایت گری ، استفاده از روش های نادرست ، باطل ، غیر علمی ، آمیخته با خرافات و جهل و مجاز و مشروع و کارساز نیست . همان گونه که هدف باید درست و صحیح و مشروع باشد ، روش ها و ابزار و شیوه ها نیز باید درست انتخاب شوند .*
﷽
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ و به راستى به داوود و سلیمان دانشى (ویژه) عطا کردیم، و آن دو گفتند:
ستایش، مخصوص خداوندى است که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید( نمل ۱۵).
سلیمان و داود را شد عطا مقامى ز دانش ز سوى خدا
بگفتند شکر خداوند باد که گشتیم برتر ز مؤمن عباد
هدف تربیتی : بیان اهمیت و ارزش و فضیلت علم
هدف رفتاری : علم را ملاک ارزش و برتری قرار دهید .
واژه کلیدی : فضلنا : ما را برتری داد تفضیل : برتری دادن
برداشت از آیه
1/در این آیه ملاک برتری بر مردم علم معرفی شده است که حضرات داود و سلیمان علیهما السلام شکر گزار آن بوده اند. فضیلت و ارزش به داشتن علم و آگاهی است .
2/این که علم مورد نظر داده شده به داود و سلیمان علم قضاوت و داوری است؟ یافهم زبان حیوانات؟ یا حرفه زره سازی و دوخت لباس است؟ یا علم مدیریت و کشور داری؟ مورد بحث مفسرین است اما آنچه مهم است معنای عام و کلی علم است یعنی خود علم و آگاهی فضیلت و ارزش است دارنده و حامل علم بر سایرین ارزش و برتری دارد پس اهل علم را بزرگ بشماریم و تکریم کنیم، ملاک انتخاب باید داشتن علم و تخصص و تعهد باشد.
3/علم هم مراتب و انواع دارد . علم نافع و مفید و کاربردی که در زندگی و تدبیر امور و حیات دنیوی و اخروی موثر است و در رشد همه جانبه انسان اثر بخش باشد ملاک نظر است . اهل علم واقعی کسی است که پس ازدریافت هر علمی و رسیدن به هر درجه ای از علم و مدارج آن خودبزرگ بین نشود *و با تواضع الحمدلله بگوید*
4/علومی که مایه فضیلت و برتری حضرت داود و سلیمان علیهما السلام معرفی شده همه علوم مفید ، کاربردی، ناظر بر حل مشکلات مردم ودارای جهت گیری الهی می باشند ( علم نافع ) البته این معنی رد و ابطال علوم نظری و بنیادی نیست که اساس علوم کاربردی بر پایه آنها استوار می شود
5/علم مایه تقرب و نزدیکی به خداست و اورا جهت و صبغه الهی می بخشد و خشیت علما و دانشمندان نسبت به خدا بیش از دیگران است چرا که ناشی از علم و آگاهی و معرفت است
بازخورد تربیتی:
به فرزندان و دانشآموزان آموزش دهیم که ملاک ارزش و فضیلت را تخصص و علم و آگاهی همراه با تعهد قرار دهند .*
﷽
قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ
بگو که اگر دعای شما (و ناله و زاری و توبه شما) نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ .( بخشی از سوره فرقان آیه 77)
کنون اى پیمبر به امت بگو چنین ساز با مردمان گفتگو
نباشد اگر توبه هاى شما خداوندتان کى کند اعتنا هدف تربیتی : بیان اثر دعا و نیایش در زندگی و سرنوشت انسان . هدف رفتاری : با دعا و نیایش و مناجات انرژی بگیرید و دورن خویش را تلطیف دهید .
واژه شناسی : ما یعبؤا : عبء: ثقل و سنگینى. ما یَعْبَؤُا بِکُمْ: اعتنا نمىکند به شما و وقعى نمىنهند. لزام : ثبوت و دوام
برداشت از آیه :
1/در این آیه و آیات دیگری توصیه به دعا و نیایش شده است ، دعا و مناجات و نیایش علاوه بر نقش معنوی و عبادی و ابراز عشق به خدا دارای آثار تربیتی فردی و اجتماعی ست و نقشی ساختاری در تعلیم و تربیت و رشد معنوی انسان دارد.
2/ به صورت طبیعی و فطری انسان ها بدون درنظر گرفتن اعتقاد دینی و مذهبی و میزان التزام هر وقت در مشکل و چالش جدی و بحران یا بلا قرار می گیرند که از دست بشر کاری ساخته نیست متوجه مبداء و منبع قدرت و آرامش و نجات دهنده می شوند ( دعا امری فطری است، ).
3/دعا و نیایش برای فرد آرامش می آورد و نوعی واگویه مثبت است که به دلیل ایجاد اعتمادو تکیه به منبع قدرت مهربان و رئوف به خود فرد نیز قدرت و توان می بخشد .
4/در این آیه یکی از عوانل و اسباب توجه خدا به انسان همین دعا و نیایش و رویکرد انسان به سوی خدا ذکر شده است.
5/اگر فرد از نعمت ها و زیبایی ها به شکل مثبت یاد کند و شکر گزار باشد انرژی مثبت روانی و روحی پیدا می کند و همگام با هستی رشد و کمال می یابد .
6/بیان گلایه ها و شکایت ها ، اظهار نارضایتی و غر زدن ها, بر عملکرد ، آرامش، سلامتی جسمی و روانی اثر منفی و مخرب دارد کودکان در چنین خانواده هایی با اضطراب و نگرانی و تشویش خاطر و عدم اعتماد به نفس بزرگ می شوند .
بازخورد تربیتی ؛ اگر بخواهیم خدا در اوج مشکلات و بلایا به ما توجه کند به نسخه شفا بخش قرآنی یعنی دعا و مناجات و شکر گزاری و برگشت به سوی خدا عمل کنیم تکرار سوره حمد در نمازها دارای این کارکرد و فلسفه تربیتی می باشد*
﷽
إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ* کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند، آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نمینگرد و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد؛ و عذاب دردناکی برای آنهاست آل عمران/ ۷۷
کسانى که پیمان یکتا خدا فروشند اینک به اندک بها
نیابند سودى به دار القرار بر آنها نگوید سخن کردگار
بر آنها نسازد ز رحمت نگاه نه خود پاک سازد از ایشان گناه
نسازد گناهان آن قوم، پاک بر آنها عذابیست بس دردناک
هدف تربیتی : بزرگترین عذاب ، محروم شدن از سخن و نظر لطف خداست
هدف رفتاری : دین فروشی نکنیم، عهد وایمان خود را فراموش نکنیم و بر آن پایبند بمانیم .
واژهشناسی : خلاق : نصیب و بهره
برداشت از آیه :
1/کسانی هستند که بخاطر منافع مادی ، لذت ها و بهرمندی های دنیوی از قبیل ثروت ، خانه و زمین و املاک ، پست و مقام حاضرند اعتقاد و دین و حقیقت و وجدان خود را فدا کنند و باورهای خود را زیر پا گذارند یا حقایق دینی را وارونه نمایش دهند
2/در این آیه، کسانى را که پیمان شکنى مىکنند، به پنج نوع قهر الهى تهدید مىکند:
الف : بىبهرگى و خسارت در آخرت ،
ب محرومیّت از توجه خداوند،
ج محرومیّت از نظر لطف الهى،
د عدم مصونیت از گناه
ه گفتارشدن به عذاب دردناک.
3/اما دربین این پنچ نوع تنبیه و توببخ و عذاب دو مورد برای افراد دارای معرفت و آگاهی و شناخت دردناک است.
اول : لا یکلمهم الله : خدا با آنان سخن نمی گوید
دوم ؛ لا ینظر الیهم: به آنان نظر نمی افکند و نگاه نمی کند
این دو عذاب عادی و قابل تحمل نیست به فرمایش امام حسین علیه السلام کسی که تو را نداشته باشد چه چیزی دارد؟
4/این که انسان مورد لطف و نظر و مهر و محبت خدا نباشد غمی بزرگ و دردناک تر از سایر عذاب های الهی است .
5/ اگر بخواهیم در آن دنیا خداوند با ما حرف بزند و به ما نظر کند، باید در این دنیا با خدا رفیق و دوست باشیم و از هم سخنی با او لذت ببریم ،آنهایی که در این دنیا با خدا غریبه هستند و با او از در دوستی و عشق وارد نشده اند در آخرت نیز با او غریبه هستند
بازخورد تربیتی : هم صحبت شدن با پروردگار و مناجات و انس با خدای مهربان را از کودکی آموزش دهیم و ایجاد کنیم. اهمیت وفای به عهد و پیمان را به فرزندان و دانشآموزان یاد دهیم.
﷽
قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ بگو: اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همهى گناهان را مىبخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است.(سوره رمز آیه ۳)
بگو اى پیمبر برآن قوم و کیش که اسراف کردند بر نفس خویش
مبادا که از رحمت کردگار بگردید مأیوس و نومید و خوار
هرآن کس کند توبه از هر گناه ببخشاید او را یگانه اله
همانا غفورست و هم مهربان یگانه خداوند رب جهان
هدف تربیتی : تقویت روحیه امید و انگیزه مثبت
هدف رفتاری : هر گز ناامید و مایوس نشوید
واژه شناسی : اسرفوا : اسراف به معنى تجاوز از حد است در هر کارى که انسان انجام می دهد . لا تقنطوا : قنوط : مأیوس شدن از خیر
برداشت از آیه
1/ وقتی انسان به گذشته یا حال نگاه می کند و رفتارها، عملکردها ، تعاملات فردی و اجتماعی خویش را ارزیابی می کند ممکن است از تجسم و تصور پرونده خود دچار یاس و ناامیدی شود،
اگر تصور فرد از خود .از گذشته، واز دیگران منفی باشد و با حالتی از یاس و ناامیدی و احساس گناه و شرمندگی همراه باشد ممکن است فرد را گرفتار افسردگی و اضطراب و سایر اختلالات روانی سازد.
2/ نسخه قرآن برای رهایی از این یاس و افسردگی، دادن امید و اطمینان است که در جای جای ایات قرآنی مژده می دهد که خداوند همه گناهان را می بخشد البته به شرط بازگشت و اصلاح و جبران ( توبه و استغفار )
درابتدای آیه ،خطاکاران اسراف کار را اینگونه خطاب می کند ؛ *یا عبادی ؛ بندگان من* یعنی من با شما قهر نیستم هرکاری کردید برگردید
3/ وقتی راه بازگشت و جبران باز باشد و خداوند خود را ( غفور رحیم ) معرفی می کند و در جایی دیگر می فرماید ( کتب علی نفسه الرحمه ) جایی برای یاس و نا امیدی و افسردگی و اضطراب نمی ماند.
4/، هنگامی که پیامبر اکرم (ص) معاذ بن جبل را برای تبلیغ به یمن اعزام فرمودند یک دستور العمل ۴ ماده ای به ایشان دادند که :یا معاذ بشّر و لا تنّفر یسّر و لا تعسّر
ای معاذ، ۱/اساس کارت تبشیر و ترغیب باشد ۲/ مردم را از دین فراری نده ، ۳/بر مردم آسان بگیر و۴،،/ سختگیر مباش.
بازخورد تربیتی : در آموزش و تربیت کودکان سخت گیری نکنیم و با تشویق و ترغیب آنها را امید وار به زندگی و آینده باربیاریم و خطاهای آنها را ببخشیم و نادیده بگیریم (روش تغافل )
﷽
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ به یقین آنها که فرزندان خود را از روی جهل و نادانی کشتند، گرفتار خسران شدند؛ (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزی داده بود، بر خود تحریم کردند؛ و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و (هرگز) هدایت نیافته بودند.( انعام ۱۴۰)
زیانکار هستند آن قوم و کیش که از جهل کشتند اطفال خویش
نبینند سودى از آنچه خدا ز روزى بر آنها بکرده عطا
زدند افترا بر یگانه اله بگشتند مغبون و گم گشته راه
هدف تربیتی : معرفی برخی آثار زیان بار جهل و نادانی که ممکن است تا مرز کشتن فرزندان نیز پیش برود.
هدف رفتاری : قدر نعمت داشتن فرزند را بدانید وآن را تلف نکنید و هدر ندهید
واره شناسی : سفها: سفه: حماقت و جهالت
برداشت از آیه:
1/ جهل و نادانی ، ناآگاهی و بی خبری آثار زیان بار فردی و اجتماعی فراوانی دارد که در آیه فوق به مواردی از این خسارت های غیر قابل جبران اشاره کرده است : کشتن فرزندان با انگیزه ای مقدس یعنی تقرب به خدایان
2/کشتن فرزندان گاه به صورت فیزیکی است همان گونه که در جاهلیت دختران را با انگیزه های مختلف و توجیهات جاهلانه ، زنده بگور می کردند و قرآن آن را نکوهش و تحریم و مذمت کرده است ، همین فرهنگ غلط در جاهلیت نوین نیز گاه دیده می شود : قتل با انگیزه های موهوم ناموسی ، قتل دراثر مصرف مواد، قتل در اثر بیماری های روانی همه از مصادیق قتل در اثر سفاهت و جهالت است
3/ نوع دیگری از قتل فرزندان نیز وحود دارد، قتل معنوی و روحی و روانی فرزندان باز خسارتی بزرگ است (قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ) کشتن استعدادهای فطری و خدادادی فرزندان، عدم تربیت صحیح آنها بگونه ای که در مسیر انواع انحرافات و بزهکاری ها قرار گیرند و انواع آسیب های اجتماعی را مرتکب شدند نیز نوعی قتل فرزندان است .
4/ قتل فرزندان به دلیل فقر و فشار اقتصادی نوع دیگری است که در قرآن کریم بشدت نکوهش و نهی و تحریم شده است ، خداوند متکفل رزق و روزی ما و فرزندان است ، افراد ناتوان از نظر ساختار فکری و روانی و گاه بیمار روانی با مواجهه مشکلات و چالش های زندگی به جای مدیریت و حل مشکل مرتکب قتل فرزندان می شوند که نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه انواع بحران های عاطفی ، اجتماعی، اقتصادی و جرم و جنایت جدید شکل می گیرد (وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ
5/طبق این آیه فرزندان نوعی رزق و روزی هستند ، نباید با این نعمت و رزق بگونه ای برخورد کنیم که از لذت و ثمره آن محروم شویم (وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ)
6/ بدتر از قتل فرزندان ،نسبت دادن آن به خدا و دین و مذهب و دادن تقدس به این عمل است .(افْتِراءً عَلَى اللَّهِ)
بازخورد تربیتی : توانایی و استعدادهای خدادادی وگرایش های فطری فرزندان خود را نکشید و از بین نبرید.
با عدم آگاهی و جهل و سفاهت و نداشتن علم نمی توان نعمت فرزند داشتن را پاس داشت .
﷽
فَأَغْوَیْناکُمْ إِنَّا کُنَّا غاوِینَ . فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ پس ما شما را گمراه کردیم زیرا که ما خود نیز منحرف بودیم. پس آنان در آن روز، در عذاب الهى مشترکند. آیات ۳۲ و ۳۳ صافات
نمودیمتان گمره از این سبب که بودیم خود گمره از راه رب
به هنگام محشر همه کافران شریکند در این عذاب گران
هدف تربیت : انتخاب مسیر هدایت یا گمراهی اختیاری ست*
هدف رفتاری : برای سرنوشت و راهی که خود انتخاب کرده اید دیگران را متهم نکنید.
واژه کلیدی : اغویناکم: اغواء: به راه هلاکت بردن. گمراه کردن
برداشت از آیه :
1/در مناظره محاکمه واری که در آیه فوق و آیات قبل و بعد آن وجود دارد اصل مهمی بیان شده و ان این که هیچ کسی به اجبار و جبر به راه انحراف و گمراهی کشانده نمی شود .بلکه گمراهان به اختیار و انتخاب این مسیر را انتخاب می کنند.
2/نکته دیگر این که گمراهان برای جمع کردن همراه و همرنگ تلاش می کنند تا سپاه و لشکر خویش را افزایش دهند ، گمراه بودن زمینه ای برای گمراه کردن دیگران است ( فاغویناکم انا کنا غاوین).
3/با توجه به این آیه و آیات محکم دیگر انسان نمی تواند برای توجیه ظلم و ستم، گمراهی و ضلالت ، کفر و شرک خویش ، تعدی و تجاوز به دیگران ، اختلاس و پایمال کردن حقوق دیگران به دنبال توجیهات و بهانه تراشی و توجیه بیرونی برود و بدین وسیله خویش را تبرئه کند و دیگران را مقصر جلوه دهد .
4/قرآن می گوید علی رغم تاثیر همه عوامل بیرونی و درونی ، اقتصادی و اجتماعی و ...باز تعیین کننده نهایی و اصلی اراده و اختیار انسان است ( انا کنا غاوین )
5/ علت انحراف فقط رهبران و سیاست مداران و سردمداران کفر و ظلم و علمای توجیه گر نیستند بلکه توده مردم با سکوت و رضایت خویش نیز نقش دارند به این دلیل در عذاب و مجازات شریک هستند(فی العذاب مشترکون)
بازخورد تربیتی :
مطابق یافته های روان شناسی اجتماعی ، همنشینی در همرنگی و همگرایی موثر است ، معاشرت و همنشینی با گمراهان ، بزهکاران اجتماعی و عقیدتی ، در انحراف افراد اثر منفی مستقیم غیر قابل انکار دارد .
دوستان فررندان تان را خوب بشناسید و بر دوستی و دوستان فرزندان تان نظارت داشته باشید .*
﷽
.... ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ خدا نمی خواهد بر شما تنگی و مشقت قرار دهد، بلکه می خواهد شما را [از آلودگی ها] پاک کند و نعمتش را بر شما تمام نماید، تا سپاس گزارید. (بخشی از آیه ۶ مائده)
الا خلق، سختى و رنجى قرار ندادست بر مردمان کردگار
و لیکن بخواهد به آسودگى کند پاکتان خود ز آلودگى
که خود بر شما رب والامقام کند نعمت خویشتن را تمام
بود آنکه شکرش به جا آورید به لب روز و شب نام او را برید
هدف تربیتی : دین و احکام آن برای مشقت و سختی انسان نیست*
هدف رفتاری ؛ دین و احکام آن را با سهولت و اسانی ارائه دهید نه با ایجاد مشقت و سخنی و رنج برای بشر
واژه کلیدی : :حرج: مشقت و تنگى.
برداشت از آیه :
1/آیه در موردکیفیت وضو و تیمم برای نماز است اما در انتهای آیه نکات مهم تربیتی دیگری است که دو قانون و اصل کلی را بیان کرده است .
الف : احکام و قوانین شریعت برای ایجاد مشقت و سختی در جریان زندگی نیست و هر جا اجرای این احکام غیر قابل تحمل است دین راه برون رفت را پیس بینی کرده است
ب : طهارت جسم و بدن بهعنوان یک هدف از این حکم شرعی بیان شده است ( یریدلیطهرکم) این هدف نشان گر تاثیر ظاهر بر باطن است ، طهارت جسمی زمینه و پیش نیاز طهارت درونی و باطنی ست و در این زمینه پاکیزه بودن لباس و پوشاک نیز از عوامل موثر است .( این مطلب در پژوهش های روان شناسی تایید شده است . )
2/ آموزه های دینی و مفاهیم آن را به گونه ای سخت ، غیر قابل تحمل ، مشقت آور ارائه ندهیم ، احکام شرعی فراتر از وسع و توان انسان نیستند ، نحوه بیان و ارائه آنها نیز باید با جذابیت ، زیبایی و سهولت همراه باشد . ( شریعه سمحاء)
3/ شریعت اسلام برمبنای رعایت توانایی ها ست و تکلیف مالایطاق وجود ندارد این امر به معنی هرج و مرج در اجرای احکام شرعی نیست که هر فرد هر جور دوست داشته باشد احکام را عمل کند احکام و حدود مشخص و معین شده است .
4/مربیان و معلمان، علماء و مبلغان زیبایی های دین را نشان دهند نه مشقت ها و تکالیف خارج از توان را .
5/خاطرات شیرین و زیبای آموزه های دینی سبب جذب بهتر و بیشتر مخاطبان می شود
بازخورد تربیتی :
آموزه مهم طهارت جسمی و ظاهری را از کودکی آموزش و تعلیم دهید .
آموزه ها و احکام دینی را به تدریج با سهولت و همراه با زیبایی آموزش دهید*
﷽
*وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً*
و آنچه از قرآن فرو مىفرستیم، مایهى شفا و رحمتى براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران نمىافزاید.
هدف تربیتی* : بیان نقش قرآن در سلامت فرد و جامعه.
هدف رفتاری* : الگوهای سلامتی فردی و اجتماعی را از قرآن فراگیرید.
واژه شناسی* :شفاء: صحت و سلامت. «الشفاء من المرض» رسیدن به سلامت است.
خسارا: خسر، خسران، خسار: ضرر. «کم شدن و کم کردن».
برداشت از آیه:*
سلامتی و شفا یکی از ملاک های مهم یک جامعه پویا ، رشد یابنده و کمال یافته است، سلامتی فقط به معنای نبودن بیماری نیست بلکه دارای ملاک های بالاتری ست .حالا سوال اینجاست قرآن که خود را شفا معرفی کند چگونه این امر را محقق می سازد .
قرآن کتاب زندگی است که یک برنامه و طرح کامل و جامع برای نوع حیات و زندگی فردی و اجتماعی طراحی و ارائه کرده ست، اگر جامعه اسلامی به جای الگو گیری از برنامه های ناقص و تک بعدی مکاتب بشری ، این برنامه را سبک زندگی و شیوه اداره امور خویش قرار دهند، به دلایل زیر سلامتی فردی و اجتماعی حاصل می شود
الف : تربیت فرد سالم مخصوصا سلامتی روانی
ب؛ سالم سازی روابط اجتماعی
ج: سالم سازی محیط اجتماعی
د: ایجاد هنجارها ، قوانین و مقررات سالم و رشد دهنده
ه: تامین و ارتقاء بهداشت روانی وتقویت روحی ، روانی در اثر برنامه های عبادی و سلوکی از قبیل دعا و مناجات و مناسک خاص( نماز و روزه و ..،،)
از بین بردن و کاهش اختلالات رفتاری و روانی با استفاده از ذکر و یاد خدا .
امروزه مهم ترین بیماری های شایع اختلالات روان تنی هستند یعنی بیماری های جسمی که منشاء و علت آنها روانی ست، سردرد های تنشی همانند بیماری های که به علت استرس و اضطراب ایجاد می شود . قرآن برای این بیماری ها و اختلالات نسخه شفا بخش است .
بنده ادعا نمی کنم که برای علاج و درمان بیماری های جسمی، یافته های علمی پزشکی را رها و بی اعتبار کنیم و تنها به دعا و ...بپردازیم ،ولی روان شناسان بزرگ جهان برای درمان بسیاری از بیماری ها نسخه دعا و نیایش و مناسک مذهبی تجویز می کنند .
آشنایان با معارف عمیق قرآن و عاملان به دستور العمل های آن در این زمینه می توانند این نسخه های شفا بخش را استخراج کنند و در این زمینه منظور مراجعه به دعا نویسان و رمالان و دین فروشان نیست که گاه حتی از صحیح خواندن متن قرآن هم عاجزند.
روایت مرتبط* :
امام علی (ع) می فرماید:
فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْکفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَی وَ الضَّلَال
برای درمان بیماری خود، از قرآن شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات، از آن یاری بجویید، چرا که در قرآن شفای سخت ترین بیماری ها یعنی کفر، نفاق، جهل و ضلالت است..
بازخورد تربیتی* :
آموزه های قرآنی را براساس شرایط و دوره های رشدی ، به شکلی جذاب ، روان ، کاربردی و قابل فهم به فرزندان و دانشآموزان آموزش دهیم تا با قرآن انس بگیرند .*
﷽
*الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ*
(فاسقان) کسانى هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند مىشکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع مىنمایند، و در زمین فساد مىکنند، قطعاً آنان زیانکارانند.(بقره ۳۷)
هدف تربیتی* : رعایت پیمان ها و عهدها و روابط خویشاوندی.
هدف رفتاری* : پیوندهای خود را با جامعه اسلامی، بستگان و خویشان تقویت کنید
واژه کلیدی* :ینقضون: نقض به معنى شکستن است ، شکستن پیمان،
عهد: این کلمه در اصل به معنى نگهدارى و مراعات پى در پى است. پیمان را از آن عهد گویند که لازم المراعات است.
میثاق: ثقه و وثوق به معنى اعتماد است.
برداشت از آیه* :
در این آیه چندین ویژگی رفتاری که سبب زیان کاری و خسران و تبهکاری انسان می شود بیان شده است تا مومنان در این وادی گرفتار نشوند، این اختلالات رفتاری زیان بخش عبارتند از :
الف _شکستن و نقض پیمان هاو عهد الهی
ب_قطع کردن و بریدن پیوند هایی که خداوند دستور داده ست
ج_ فساد انگیزی و خراب کاری در روی زمین .
پیمان های الهی فراوان است که بستگی به درجه و مقام و موقعیت فرد متفاوت است مثلا از پیامبران الهی و علماء پیمان گرفته شده است که حقایق الهی را به مردم ابلاغ کنند و آنها را کتمان یا تحریف نکنند .کتمان و تحریف حقایق گناهی بزرگ است که جوامع را به انحراف می کشاند . مردم عادی و معمولی نیز عهد و پیمان هایی دارند همچون اجرای اوامر الهی و دوری از دشمن درجه اول ، انسانها یعنی شیطان و نقشه های شیطانی و ....
شکستن پیوندها چیست ؟ خداوند برخی از رشته های مودت و محبت را می پسندد و دستور به ایحاد و بستن آنها داده است : همانند پیونددوستی و محبت با خدا که سبب تقویت روحی، شفای درونی و ایجاد آرامش می شود همچنین خدا دستور داده است که پیوند خود را با پیامبر اکرم ( ص) و اهل بیت محکم بسازید( قل لا اسئلکم اجرا الا آلموده فی القربی). افرادی که سعی در گسستن ارتباط قلبی با پیامبر و اهل البیت و اولیای الهی دارند به تعبیر قرآن فاسق هستند .
دیگر پیوند ی که خداوند امر فرمودند پیوند با بستگان و خویشان است که تحت عنوان صله رحم معرفی شده است این پیوند سبب تقویت پیوندهای های گروهی و خانوادگی و ایجاد محبت و مودت می شود
از دیگر پیوندهای توصیه شده پیوند اخوت اسلامی در جامعه است ( رحماء بینهم ) یعنی پیونددوستی و محبت با دیگر انسان ها که متاسفانه در وضع خوبی نیست و گویی برخلاف قرآن به جای اشداء علی الکفار ، اشداء علی المومنین شده ایم .
فساد انگیزی در روی زمین با رواج قتل و غارت و جنگ و فقر و تبلیغ و رواج بی دینی و بی اعتقادی و ...صورت می گیرد ،به دلیل طولانی شدن بحث این مورد را مستقلا بحث خواهد شد
روایت مرتبط :
امام صادق (علیه السلام) فرمود: [آنچه که خداوند در این آیه امر کرده که به آن وصل شوید]، اتّصال و ارتباط با امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امامان (علیهم السلام) است.
باز خورد تربیتی* :
خدا دوستی ،دوستی انسان خوب و پاک ، محبت به انسان ها را از همان کودکی به فرزندان خود و دانش آموزان آموزش دهید .
پدر و مادر خوش قول ، معلم و مربی که به عهد و قول خود وفا دار است به صورت عملی و الگویی خوش قولی را منتقل می کنند.*
﷽
*وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ*
و براى شما در چهارپایان، (شب هنگام) که از چراگاه برمىگردانید و (بامدادان) که به چراگاه مىفرستید، زیبایی وشکوه و جلوهاى است(نحل /۶)
هدف تربیتی* :توجه به زیبایی و جمال در طبیعت و هستی .
هدف رفتاری* : از مناظر زیبای طبیعی بهره گیری کنید و لذت ببرید .
واژهشناسی* :
جمال: زیبایى کثیر. خوش منظرى و زینت
برداشت از آیه* ؛
یکی از ویژگی های فطری و روان شناختی انسان ، زیبا دوستی و زیبا خواهی است ، انسان از پدیده های طبیعی زیبا لذت می برد و روحیه می گیرد و انرژی مثبت کسب می کند، این آیه به یکی از مصادیق زیبایی طبیعی به عنوان نمونه اشاره دارد ( آیات در این زمینه فراوان است )
قرآن از ما می خواهد به طبیعت نگاهی زیبا پسندانه و زیبا طلبانه داشته باشیم ، از کنار پدیده های طبیعی زیبا بی تفاوت نگذریم ، به ما می گوید به آسمان نگاه کنید، کوه را بنگرید ، به خلقت شتر نظر بیندازید، به گیاهان نگاه کنید(وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ) که چه بهجت و شادی در دل ایجاد می کند. باران و چگونگی تشکیل ان را مطالعه کنیدو از شکوه دریا ها و آسمان ها آدام بگیرید.
آیه ای دیگر اشاره به آسمان دارد که خداوند آن را برای انسان زینت داده است(وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ ) آسمان کتابی شگفت انگیز و پر از زیبایی ها واسرار و رموز ست. آیا تا کنون از این منظر و نگاه زیباشناختی به آسمان و زمین ، به آب و خاک ، به کوه و دشت نگاه کرده ایم ؟ طبیعت نیز کتاب زیبای خودشناسی و خدا شناسی است
تشویش خاطر و افسردگی و اضطراب درونی را با نگاه زیباشناختی به طبیعت و مظاهر و صحنه های با شکوه ان از بین ببرید ، غرق زیبایی دل انگیز گل ها بشوید تا غم و رنج و درد را فراموش کنید.
در داستان عرضه شدن اسب ها بر حضرت سلیمان می خوانیم :
به خاطر بیاور هنگامى را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند . گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم ،پس از این که از نظرها پنهان شدند دستور داد دوباره آنها را برگردانند و دست به ساق ها و گردن های آنها کشید و آنها را نوازش کرد
خداوند زیبایی ها را برای بندگان خویش آفریده و دستور استفاده از آنها را صادر فرموده است ( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ
بگو: چه کسى زینتهایى را که خداوند براى بندگانش پدید آورده و (همچنین) رزقهاى پاکیزه ودلپسند را بر خود حرام کرده است؟ بگو: این (نعمتها) در زندگى دنیا براى مؤمنان است، (اگر چه کافران هم بهرهمندند،)
بازخورد تربیتی* : از طریق مشاهده زیبایی های طبیعت به کودکان و نوجوانان و سایر متربیان انس و محبت خدا را دردل آنها زنده کنید.*
﷽
*وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فِی خَرابِها*
و چه کسانی ستمکارتر از کسانی می باشند که از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگیری کردند، و در خرابی آنها کوشیدند (بخشی از سوره آل عمران ۱۱۴)
هدف تربیتی* : بیان اهمیت مسجد و نقش تربیتی آن .
هدف رفتاری* : مساجد را با یاد خدا زنده کنید، فعال و موثر بودن مسجد در تربیت انسان نشان زنده بودن آن است .
واژهشناسی* مساجد: مسجد اسم مکان است یعنى محل سجده، جمع آن مساجد آید، . در قرآن به معابد اهل کتاب نیز مسجد گفته شده است .
برداشت از آیه* :
مساجد و اماکن زیارتی و عبادتی نقش سازنده در تربیت و سازندگی روحی و روانی دارد که در پژوهش های معتبر جهانی این نقش اثبات و تایید شده است .
منع مساجد از یاد خدا یک معنی ظاهری دارد که به اقدامات مشرکین و کافرین در بستن مساجد و تخریب آنها اشاره دارد چه بسیار اماکن زیارتی و عبادتی تخریب و منهدم شده اند و هم اکنون نیز با وجود ادعای آزادی تخریب می شود که به تعبیر قرآن این عمل ظلمی بزرگ است. ( و من اظلم....)
مفهوم دیگر این آیه اشاره به تبلیغات و اقدامات و حرکت های ضدفرهنگی و ضد دینی دارد که برای جدایی و دور کردن نسل کودک ، نوجوان و جوانان صورت می گیرد تا مساجد از مهم ترین سرمایه انسانی خالی باشد و این بزرگترین تخریب برای مساجد است.
از لحاظ فرهنگی و تبلیغی باید کاری کرد که مساجد ان چنان جذاب باشد که با نیروی جوان شاداب مومن آباد شود ، جاذب بودن مسجد نیاز به اقدامات روان شناختی ، فرهنگی ، پژوهشی و هنرمندانه دارد .
اگر یاد خدا در مساجد باشد مسجد محل آرامش ، تربیت ، احترام متقابل ، محبت و مهرورزی ، همدلی بین مومنان ، همدردی و حمایت اجتماعی و همبستگی و پویایی گروهی خواهد بود همان گونه که مسجد در زمان رسول اکرم ( ص) این گونه نقش آفرینی می کرد .
تعبیری زیبا* :امام علی (علیه السلام) می فرمایند منظور پروردگار [از مساجد در این آیه]، همهی زمین است؛ بنابر سخن پیامبر (که فرمود: «زمین برای من مسجد قرار داده شده و خاک آن پاک و طاهر است».براساس این روایت یاد خدا بر روی کره خاکی سبب آبادانی و حیات ان است و دوری از یاد خدا تخریب زمین است.
بازخورد تربیتی* : از نقش تربیتی مساجد و امکان زیارتی و عبادتی غافل نباشید ، از این ابزار مهم تربیتی در جهت تربیت استفاده کنید .*
﷽
*فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَکْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ*
س کسى که امین شمرده شده، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدایى که پروردگار اوست پروا کند.
و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آنرا کتمان کند، پس بىشک قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه انجام مىدهید داناست.*
هدف تربیتی* : فرهنگ سازی و توسعه آموزه رفتاری امانت داری و شهادت و گواهی به حق .
هدف رفتاری:* امانت دار باشید .امامت داری را در خانه و مدرسه آموزش دهید .
واژه کلیدی* :آثم : گناهکار :اثم :بزه، جرم، خطا، خطیئه، ذنب، سیئه، گناه، معصیت، منکر،
روایت مرتبط :* پیامبر اکرم (ص) فرمود«اگر کسی تو را امین دانست و امانتی به تو سپرد، آن را به او بازگردان و اگر کسی به تو خیانت و دغلکاری کرد، تو به او خیانت نکن.
یکی از آموزه های رفتاری انسانی که در همه ادیان سفارش شده و به عنوان ارزش های والای انسانی مورد تایید فطرت ، عقل ، وجدان و اخلاق است، امانت داری است .
امانت داری از خصوصیات پیامبران الهی(انی لکم رسول امین )سفارش قرآن کریم به مومنان (ان الله یامرکم ان تودوا الامانت الی اهلیها)و از خصوصیات رفتاری برجسته مومنان (و الذین هم لامانتهم و عهدهم راعون) معرفی شده است .
: امانت داری سبب گسترش اعتماد عمومی بین افراد جامعه ، ایجاد اعتماد به نفس ، توسعه محبت و همدلی و حمایت اجتماعی و توسعه فعالیت های اقتصادی می شود.
: اگر چه آیه فوق در مورد معاملات و روابط تجاری و اقتصادی است اما امانت داری فقط در امور اقتصادی و مسائل مالی و مادی نیست ، استعداد و توانایی های خدادادی ما و دیگران امانت الهی است ، عقل و امکانات شناختی و ذهنی ما ، مهارت های کلامی، ارتباطی ، و هنری همه و همه امانت های الهی هستند که باید در جهت درست مورد بهره گیری و استفاده قرار گیرند .
اگر قلمی و هنری ، پست و مقام و جاه و نفوذی، ثروت و مالی ، زبان و کلامی نافذ ، دارید ان را به عنوان امانتی خدایی در نظر بگیرید ودر جهت خدمت به انسان ها و توسعه اخلاق و رشد معنوی استفاده کنید .
اسرار و شخصیت و زندگی خصوصی مردم نیز امانتی ست که اجازه نشر و پخش آن را نداریم، اگر قاضی ، وکیل ، معلم، مشاور ؛ پزشک و یا سمتی دیگر داریم که اسرار و مسائل مربوط به افراد و خانواده ها رادر اختیار داریم ،همه اینها امانت الهی بحساب می روند
پس حافظ اسرار و امانت های مردم باشیم.
بازخورد ترببتی* :
ویژگی رفتاری امانت داری را بهعنوان یک مهارت اجتماعی مهم در خانواده و مدرسه آموزش دهید ،در این آموزش خود باید الگو باشیم .*
﷽
*فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى*
پس تذکّر بده، (البتّه) اگر تذکّر مفید افتد. هر کس خشیت الهى داشته باشد، بزودى پند گیرد. (سوره اعلی ۱۰ و ۱۱)
هدف تربیتی* :بیان کیفیت تذکر دادن به دیگران.
هدف رفتاری* :بگونه ای تذکر بدهید که مفید و موثر باشد
واژه شناسی* :ذَکِّرْ»: پند بده. یادآوری کن. «مُذَکِّرٌ»: پند دهنده. یادآوری کننده.
برداشت از آیه* :
یکی از روش های تربیتی مورد تایید و توصیه قرآن روش پند و تذکر دادن است این روش برای تاثیر بیشتر شرایط و اصولی دارد
تذکر یادآوری مطلب یا موضوعی است که به دلایلی همچون فراموشی یا غفلت ، تبلیغات یا مشغولیت ، تعصبات و ... از یاد رفته است ،
در تذکر دادن شرائط زمان و مکان و خصوصیات روانی فرد را باید رعایت کرد
مثلا وقتی فرد عصبانی یا ناراحت است تذکر دادن اثر کمتری دارد
تذکر را در خلوت و تنهایی به فرد بدهید نه درجمع و حضور همگانی ..
فقط در شرایط خاصی تذکر در جمع اثر دارد ، بر این اساس تذکراتی که در فضاهای مجازی به افراد داده می شود ممکن است سبب واکنش منفی و مقاومت فرد شود
تذکر باید از روی محبت و مشفقانه باشد و فرد این را احساس کند ، براین اساس نباید تذکر از موضع قدرت و سلطه گرانه و آمرانه و تحکمی باشد ،(فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ )
: تذکر دادن زیاد سبب از بین رفتن اثر آن و حتی ایجاد لجاجت در فرد می شود خیلی از موارد را می شود به جای تذکر مستقیم از طریق داستان ، قصه و شعر و یا تمثیل و بیان نعمت های الهی آموزش داد
تذکر از روی علم و آگاهی باشد فرد تذکر دهنده از روش عملی و الگویی بیشتر به نتیجه مورد نظر می رسد
تذکر به امور خیر ، مهربانی و مرحمت باشد نه به تفرقه و اختلاف و دشمنی
قبل از تذکر به دیگران لازم است به خود نیز تذکر دهیم این همان نفس لوامه است یعنی ارزیابی و حسابگری از خویش.
بازخورد تربیتی : فقط از تذکر دادن موثر و کار آمد در نظام تربیتی رسمی و غیر رسمی استفاده کنید ،در خانه و مدرسه لز روش تذکر به جا و بموقع و به میزان مفید و موثر بهره بگیرید .*
﷽
*وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ*
سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید( آل عمران ۱۳۹)
هدف تربیتی* ؛ افزایش انگیزه درونی انسان در اثر ایمان
هدف رفتاری* : تلخی ها ، گرفتاری ها و مشکلات شما را افسرده نکند نگاه تون به آینده باشد .
واژه کلیدی*تهنوا: وهن به معنى ضعف روحى و جسمى است، مراد از آن ضعف روحى است. «لا تهنوا» یعنى احساس ضعف نکنید، روحیه خود را از دست ندهید و سست شوید.
برداشت از آیه* :
نگاه به شکست ها و مشکلات ، تلخی ها و ناملایمات، بلاها و سختی های گذشته ممکن است انسان را افسرده کند مگر این که برای هر کدام معنا و تفسیری داشته باشد و آنها را در یک طرحواره معنایی تبیین کند ، مثلا این سختی ها را مرتبط با هدف زندگی یا آینده معنا کند . (تحمل مشکلات برای رسیدن به هدف روشن آسان است )
علت سستی در کارها نیز به دلیل نبود یا ضعف انگیزه است .انگیزه عاملی درونی ست که به انسان انرژی و قدرت حرکت می دهد و جهت ان را مشخص می کند انسان های هدفمند و هدف گرا به دلیل داشتن انگیزه درونی برای ادامه حرکت سستی و کسالت ندارند .
داشتن هدف در آینده و برنامه ریزی جهت تحقق آن به انسان انگیزه می بخشد به این دلیل انسان های منتظر که رسیدن به آینده روشن را در اهداف خود دارند احساس سستی ندارند و به دلیل امید به آینده هرگز دچار افسردگی نمی شوند .
طرحواره انتظار در ذهن و ساختار شناختی انسان قدرت روحی و روانی انسان را افزایش می دهد و جهت حرکت وی را مشخص می کند
بازخورد تربیتی* :برای متربیان و دانش آموزان انتظار را به معنی داشتن هدف متعالی و تلاش برای رسیدن به آن و رسیدن به انسان کامل تبیین کنید.*
﷽
*وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى*
و به یقین من آمرزنده کسى هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپار شود ( سوره طه آیه ۸۲)
هدف تربیتی* : امید و بشارت نسبت به مغفرت خدا
هدف رفتاری* : توبه را با اعمال صالح و برگشت واقعی و جبران گذشته همراه کنید ، توبه فقط لفظی نیست .
واژه شناسی* غَفَّارٌ»: بسیار آمرزنده. «آمَنَ»: ایمان آورد. «إِهْتَدَی»: راهیاب شد. بر هدایت دوام و استمرار داشت.
برداشت از آیه* :
خداوند برای جذب و برگشت بندگان خود با مهربانی خاصی خود را بسیار بخشنده معرفی کرده است {انی لغفار}
هر کس اراده و تصمیم بر بازسازی رابطه خود با خدا و برگشت از مسیر انحرافی وکج خود داشته باشدخداوند پذیرا است این امر به انسان امید و انگیزه جبران گذشته می دهد و انسان راازتشویش و اضطراب و حزن نسبت به گذشته رهایی می دهد.
شرط اول و اساسی بازگشت : .پشیمانی از راه اشتباه گذشته است (لمن تاب ) بدو ن درک و احساس پشیمانی اصلاحی صورت نمی گیرد .
شرط دوم :ایمان نسبت به راه جدید انتخاب شده و باور درونی نسبت به آن است ،این باور انگیزه حرکت می شود، ایمان به خدای بخشنده امید آفرین است.
برای تقویت باور و ایمان نسبت به راه جدید و استحکام لازم است اقدامات و اعمال صالح به عنوان پشتوانه صورت گیرد .این اعمال پسندیده و صالح باید در جهت جبران حالت قبلی و متناسب با آن باشد . مثلا اگر حق الناس ضایع شده باشد اعمال صالح هم در جهت جبران آن حق ضایع شده باشد و ......
همه این مقدمات و شرط ها برای آن است که رهسپار شوییم یعنی راه هدایت شده را ادامه دهیم و استمرار ببخشیم نه آن که متوقف شویم {ثم اهتدی }.
بازخورد تربیتی* : اگر فرزند یا دانش آموز یا همکارشما یاعضوی از خانواده ، مرتکب خطا یا اشتباه و یا اقدام نابهنجاری شد ، راه بازگشت را نبندید و او را ازجبران مایوس نکنید و را بازگشت را تسهیل کنید.*
﷽
*لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ *قالَ فِیها تَحْیَوْنَ وَ فِیها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ*
تا مدّتى (معیّن) براى شما در زمین جایگاه و وسیلهى بهرهگیرى خواهد بود.
(خدا ) فرمود: در این زمین زندگى مىکنید و در آن مىمیرید و از آن بیرون آورده مىشوید.( بخشی از اعراف ۲۴ و ۲۵ )
هدف تربیتی* :زمین خانه و محل استقرار و زندگی و مایه آرامش ماست .
هدف رفتاری* : زمین را محل زندگی و آرامش خویش قرار دهیم و در آبادانی آن بکوشیم .
واژه شناسی* :مستقر: قرارگاه و محل استقرار
متاع: هر آنچه از مال دنیا مورد بهره قرار گیرد متاع است و هر چه از آن لذت برند.
برداشت از آیه* :
پس از هبوط آدم به روی زمین ، دستور العمل سبک زندگی و شیوه ان به وی داد شد که از جمله آن معرفی زمین به عنوان محل سکونت و استقرار و آرامش و محلی برای تحقق هدف ها و بازگشت به اصالت اولیه .
زمین به تعبیری مادر انسان است (مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ )که نیاز است به آن احترام خاصی داشته باشیم که در زبان روایات به آن پرداخته شده ست توجه به حفظ محیط زیست ، آب، هوا و گیاه و درخت و حتی حفظ زندگی حیوانات مقدماتی است برای داشتن استقرار و آرامش در زندگی(لکم فی الارض مستقر ).
خدا زمین را به عنوان محل آرامش به ما معرفی فرمود ( *أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا)* به این معنی که : هم آرامش زمین و سلامتی آن را به عنوان امانتی که خدا برای مدتی محدود در اختیار ما قرار داده ست حفظ کنیم و هم آن را مایه آرامش خود قرار دهیم .
خدا می فرماید: در زمین زندگی می کنید (؛فیها تحیون ) باید ابعاد و چگونگی زندگی و حیات را بشناسیم و براساس آن بر روی زمین زندگی بکنیم البته آن نوع از زندگی که برای انسان شادی و انبساط درونی بیاورد .در این زندگی سخنان بیهوده و لغو گفته نمی شود بلکه کلمه طیبه است و حیات طیبه ست که ضنک و پریشان حالی در آن نباشد و کینه و نفرت ظلم در آن جایی ندارد ویژگی حیات طیبه و زندگی سالم بحث مستقلی می طلبد.
مشکل بشر این است که از روز اول زمین را با دشمنی و تخریب و حسد و خون ریزی و کشتار آلوده کرد ،اکنون باید به اولین دستور خدا در روز هبوط برگردیم که امر به قسط و عدل داد.
بازخورد تربیتی* : با زمین و طبیعت انس و محبت داشته باشیم و آن را تخریب نکنیم، به کودکان زندگی در طبیعت را یاد دهیم ، طبیعت بهترین درس خودشناسی و خدا شناسی ست*
﷽
🌹هر روز یک آیه 221🌹
( برداشت های تربیتی ازآیات قرآنی )
✳️ *ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ*
✳️آنان را (به حال خود) رها کن تا بخورند و بهرهمند شوند و آرزوها سرگرمشان کند، پس به زودىخواهند فهمید.( حجر /۳)
✒️ *هدف تربیتی*: شناخت آرزوها و نقش وآثار آنها در زندکی و سرنوشت انسان .
✒️ *هدف رفتاری* آرزوهای دور و دراز و غیر واقعی شما را از کارهای ارزشمند و هدف های مهم زندگی غافل نکند.
✒️ *واژه شناسی*:*یلههم: لهو: مشغول شدن به چیزى که مشغول مى کند. آن توأم با غفلت است. راغب گوید: لهو آنست که انسان را از مشغول شدن به چیز مهمّ باز دارد.
وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ یعنی آرزوها آنان را سرگرم میکند
🌹 *برداشت از آیه* :
✅1/در این آیه که مرتبط با کافران است ،چند ویژگی اعتقادی و رفتاری کافران و مشرکان نکوهش و علت سقوط معرفی شده است متاسفانه ممکن است هر کدام از ما مسلمانان نیز یک یا چند صفت از اینها را داشته باشیم از جمله داشتن آرزوهای سرگرم کننده خالی از عمل صالح .
✅2/موتور محرکه و انرژی بخش انسان در حرکت به سمت آینده ، داشتن آرزوها ست که به شکل تصورات ذهنی و ترسیم آینده شروع می شود اگر تصورات و تخیلات همراه بابرنامه عملیاتی باشد ثمر خواهد داشت، اما چنانچه فقط در حد آرزو و تخیلات و تصورات ذهنی باشد ،عقیم و نازا خواهند بود وفرد را از واقعیت های زندگی دور می کندو از هرگونه پیشرفت باز می دارد .
✅3/برخی از آرزوهایی که سبب سقوط انسان می شود و او را از دیدن واقعیت باز می دارد عبارتند از :
✅ الف* :آرزو بیش از عمل* : باید بین تعداد آرزوها و عمل گرایی ( اقدام ) تناسب منطقی ایجاد کرد اگر همیشه در حال تخیل و تصور آرزوها باشیم ، پس کی اقدام و عمل ، آرزو و امل را باید به عمل تبدیل کرد .
✅ ب* : آرزوهای طولانی* : بین آرزو و زمان نیز باید تناسب ایحاد کرد ، برخی آرزوها را باید برای کوتاه مدت انتخاب کرد و برخی مربوط به میان مدت و نیز تعدادی برای بلند مدت در نظر گرفت ، حواله کردن همه آرزوها به بلند مدت ( طول الامل ) هیچ نتیجه کاربردی و ملموس ندارد جز خسته کردن ذهن ، از بین رفتن آرامش وایجاد تشویش و اضطراب نتیجه دیگری ندارد .
البته منظور این نیست که هدف های بلندمدت نداشته باشیم، اعتقاد به آخرت و داشتن برنامه برای اخرتگرایی یعنی داشتن هدف بلندمدت و غایی .
✅ *ج:آرزوهای غیر واقعی و غیر اجرایی* : برخی آرزوها انسان را سرگرم می کنند ولی هیج قابیت عملی و اجرایی ندارند .
✅ *د:آرزوهای معکوس* :
از رفتار بد انتظار و آرزوی خوب گرفتن ؛ از دنیاگرایی محض آرزوی بهشت داشتن ، از کشت جو آرزوی گندم درو کردن : واقعا ببینیم بین نوع رفتار ما و آرزوهای دور و دراز ما چه نسبتی وجود دارد.
🌹بازخورد تربیتی : به فرزندان و دانش آموزان چگونگی انتخاب هدف و رسیدن به آن را آموزش دهیم. گام ها و قدم های مرحله ای تحقق هدف ها را یاد دهیم ،به فرزندان خودهدف گرایی ، هدف مندی و برنامه ریزی را به عنوان ماده درسی آموزش دهیم .*
*
🇮🇷🇮🇷﷽🇮🇷🇮🇷
🌹 هر روز یک آیه 220🌹
( برداشت های تربیتی ازآیات قرآنی )
✳️ *فَلَوْلا کانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إیمانُها إِلاّ قَوْمَ یُونُسَ لَمّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى حین؛*
✳️چرا هیچ یک از شهرها و آبادىها ایمان نیاوردند که (ایمانشان به موقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامى که آنها ایمان آوردند، عذاب رسواکننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدت معینى (اجلشان) آنها را بهرهمند کردیم». (یونس/ 98)
✒️ *هدف تربیتی* : بیان چگونگی رهایی از خشم و عذاب الهی .
✒️ *هدف رفتاری* : پیش از گرفتار شدن در هلاکت و بلا و سقوط ،به سوی خدا برگردیم
✒️ *واژه کلیدی* :یونس علیه السّلام نام مبارکش چهار بار در قرآن مجید آمده است ونیز به لفظ ذا النون و صاحب الحوت از او یاد شده است.
کشفنا: کشف: اظهار کردن و از بین بردن . «کشفنا» زایل کردیم.
🌹 *برداشت از آیه* :
✅1/یکی از سنت های الهی که در قرآن کریم به شکل قصه و داستان تاریخی بیان شده نازل شدن عذاب گروهی و از بین رفتن برخی از اقوام و ملل و تمدن های گذشته است که در اثر عناد و دشمنی و ظلم و ستم و شرک و کفر عمومی اتفاق افتاده است. مطالعه علل نزول این بلاها و عذاب های الهی عبرتی است برای بازسازی ارتباط انسان با خدا ، تغییر فکر و نگرش و اعتقاد خویش ، جبران رفتارظالمانه و تعدی منشانه گذشته و بازسازی رفتار و عملکرد خود.
✅ 2/در مطالعه داستان قوم حضرت یونس(ع) چند نکته مهم وجود دارد که اصلی مهم در فلسفه تاریخ و بررسی علل پدیده های اجتماعی و سنن الهی ست .
✅ *الف* : قوم حضرت یونس پس از سالیان دراز موعظه و هدایت گری به اختیار ایمان نیاوردند ولی همین که آثار اولیه و پیش نشانه های عذاب الهی را دیدند به جای توجیه و عذر تراشی و بهانه جویی به فکر راه چاره افتادند .
✅ *ب* : قوم حضرت یونس به صورت گروهی از رفتار و اعمال خویش توبه کردند و به سوی خدا برگشتند .
✅ *ج* : در بین این قوم عالمی درد آشنا، متعهد ، مردم دار ، روشن ضمیر در کنار مردم ماند و آنها را راهنمایی کرد.
✅ *د* : برگشت مردم به سوی خدا با راهنمایی یک عالم خدا شناس و دلسوز به صورت توبه واقعی دستجمعی همراه با گریه واقعی ناله و ضجه دردناک و سوزناک بود
✅3/علت این که اقوام قبلی تباه و هلاک شدند این بود که : وقتی پیش نشانه های عذاب را دیدند ان را باورنکردند و شروع به توجیه کردند مثلا ابرهای سیاه عذاب را ابر باران زا تصور کردند .و هنگامی ایمان آوردند که عذاب الهی قطعی شده بود
✅4/در همه این عذاب ها ، علت اصلی رفتار ظالمانه خود انسان ها بیان شده است که پس از بیان دلایل متقن ، و معجزات و هدایت گری پیامبران الهی و انواع تذکرات و بیم و امید در اثر نافرمانی نازل شده است ( و ما ظلمناهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون)
🌹 *بازخورد* : علاج و جبران گناه فردی ، ایمان ، توبه و بازگشت به موقع و بهنگام فرد ست و گناه های گسترده گروهی و جمعی ، ایمان و توبه دستجمعی را می طلبد. توبه و بازگشت واقعی و بهنگام و به موقع.چاره ساز بسیاری از عذاب ها و گرفتاری هاست*
*
🇮🇷🇮🇷﷽🇮🇷🇮🇷