اربعین
http://m5736z.blog.ir/post/AEBAEIN
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
اربعین
امتیاز پیادهروی اربعین نسبت به سایر عبادات چیست؟
چرا آفت عُجب و ریا در «عبادتِ پیادهروی اربعین» راه ندارد؟
پیادهروی اربعین یک عبادت بسیار پُرثواب است و هر عبادت پُرثوابی، با سختیها و آفتهایی همراه است.
عبادت، دو ویژگی مهم دارد: یکی اینکه سختی دارد، دیگر اینکه معمولاً سخت قبول میشود، البته خدا سختگیر نیست، بلکه ما خودمان عمل خودمان را خراب میکنیم؛ خصوصاً با دو آفت مهم بهنام «ریا و عُجب»
اما در عبادت پیادهروی اربعین، نه بهسادگی میشود ریا کرد، نه بهسادگی میشود دچار عُجب شد! چرا؟ چون هرکسی در راه امامحسین(ع) یکمقدار سختی بکشد-وقتی بهیاد سختیها و مصائب حسین(ع) و فرزندانش بیفتد- خودش میفهمد که هنر نکرده است، لذا قیافه نمیگیرد!
چه کسی در عبادتش ریا میکند؟
کسی که از عبادتش لذت نمیبرد و در عوض، میخواهد با تظاهر و قیافهگرفتن پیش دیگران، یک لذتی ببرد. اما کسی که از عبادتش لذت بُرده و از روی عشقش کار کرده، دیگر نیازی به ریاکاری ندارد!
عبادت پیادهروی اربعین، چون عاشقانه است، در آن ریا نیست و چون سختی دارد، ریاکارها معمولاً نمیآیند. این زیارت، عبادت بسیار پُرثوابی است که سختیاش شیرین است و ریا و عُجب هم ندارد!
اگر بدانی جزء سربازان امامزمان(ع) هستی، چقدر احساس خوب معنوی پیدا میکنی؟
شما زائران اربعین، در واقع جزء سربازان امامزمان(ع) هستید!
اگر الان یک شخصیت بزرگ، اینجا در جمع شما زائران اربعین بگوید: «فلان عالم جلیلالقدر، دیشب امام زمان(ع) را در عالم رؤیا دیده و ایشان فرموده است: کسانی که در این موکب هستند، اسم همهشان را جزء سربازان خودم نوشتم» طبیعتاً شما با شنیدن این بشارت، سرشار از امید میشوید و خیلی احساس خوبی پیدا میکنید.
خُب الان هم شما میتوانید این احساس خوب معنوی را داشته باشید! چون شما با حضور در این حرکت عظیم پیادهروی اربعین، در واقع دارید راه را برای ظهور امام زمان(ع) باز میکنید؛ پس شما سربازِ امام زمان(ع) شدهاید.
همینکه شما برای پیادهروی اربعین آمدهاید، یعنی شما را برای سربازی پذیرفتهاند و شما در لشکرگاه امام زمان(ع) وارده شدهاید و الا اگر صرفاً «عزادار» میخواستند، همانجا در شهر خودتان در ایام محرم عزاداری کرده بودید!
مأیوسانه یا از سرِ تواضعِ موهوم، به هم نگویید: «دعا کنید امام زمان(ع) ما را بهعنوان سرباز خودش بپذیرد!» اگر میخواهید دعا کنید، برای فرماندهشدن و برای عاقبت بهخیری دعا کنید و برای اینکه بتوانید بهترین اثر را بگذارید، دعا کنید.
فلسفۀ زیارت چیست؟
مؤمن، به زیارتِ امامش نیاز دارد؛ مثل نیاز کودک به مادرش
هر وقت دلت برای زیارت تنگ شد، حتماً برو؛ به این نیازت پاسخ بده!
چرا زیارت و ملاقات، اینقدر اهمیت دارد؟
در ملاقاتِ پدر و مادر، برادران دینی و دید و بازدید فامیلی چه محسناتی هست که اینقدر به آن سفارش شده است؟
زیارت و ملاقات، نیاز انسان است. اصل دیدار و ملاقات، عالیترین فعلی است که هدف خلقت است. (إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ؛ انشقاق/6) همۀ زجری که انسان میکشد بهخاطر همین «لقاء» است.
آخرین نقطۀ حیات بشر، دیدار و ملاقات است؛ آخرِ حیات اخروی انسان، خوردن یا شناکردن در نهر شیر و عسلِ بهشتی نیست؛ آخرین و بالاترین نیاز انسان، فعلی است بهنام «لقاء» یعنی ملاقات پروردگار!
آخرِ نیاز انسان ملاقات است، اولِ نیاز او هم ملاقات است، لذا میگویند: بچه وقتی بهدنیا آمد، بلافاصله او را به آغوش مادرش بدهید. این نیاز روحی بهقدری مهم است که طبق تحقیقات روانشناسی اگر تا شش ماه پس از تولد نوزاد، مادرش او را بغل نکند، کودک میمیرد؛ هرچند سایر نیازهایش (غذا و...) تأمین شود.
امامرضا(ع) میفرماید:
امام، مثل مادر است نسبت به طفل شیرخوار (تحفالعقول/439) کودک وقتی به آغوش مادرش میرود، بهلحاظ روحی، تغذیه میشود. مؤمن هم به زیارت امامش نیاز دارد و به آن علاقه دارد؛ البته ممکن است نداند چرا زیارت را دوست دارد، اما مثل کودکی که میگوید «من مادرم را میخواهم» او هم میگوید: «دلم برای حرم، تنگ شده» لذا هروقت دلت برای زیارت تنگ شد، حتماً برو؛ به این نیاز خودت پاسخ بده!
«اعلام آمادگی برای نصرت ولیّ خدا»
در زیارت اربعین، همان جملهای است که حجّ با آن تکمیل میشود!
در روایت هست «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ» (کافی/4/549) برای اینکه حجّ شما تکمیل شود، به دیدار امام بروید.
امام باقر(ع) میفرماید: حج برای این است که مردم، آخرش نزد امام خود بروند و بگویند «ما برای نصرت و یاری شما آمادهایم» (وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ؛ کافی/4/549) این همان جملهای است که شما در زیارت اربعین هم میگویید!
در زیارت اربعین، یک جملۀ کلیدی وجود دارد: «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ» (تهذیبالاحکام /6/114) یعنی آقای من، یابنالحسن، من آمادهام شما را کمک کنم.
این «اعلام آمادگی برای نصرت ولیّ خدا» که در زیارت اربعین هست، همان جملهای است که حجّ با آن تکمیل میشود! از همان اول اسلام هم، هرکسی مسلمان میشد باید برای دفاع و یاری رسولخدا(ص) آماده میشد و حتی عهد میکرد که جان خودش را فدای جان پیامبر(ص) کند.
مشکلِ کافران زمان پیامبر(ص) با «ولایتِ مرکزی» بود؛ نه حتی خودِ ولایت!
نمیخواستند مردم، حولِ «ولیّاللهالاعظم» باهم متحد شوند
اربعین، مرزها را شکسته و دارد یک «قدرتِ مرکزی» برای اسلام ایجاد میکند
مشکل اصلیِ کافران با پیامبر(ص) سرِ نماز خواندن، عبادتکردن یا عدم پرستش بتها نبود، اتفاقاً آنها خودشان اهل عبادت بودند. دعوا سرِ «شخصِ پیامبر(ص)» بود؛ سرِ اینکه مردم به این شخص، ایمان نیاورند و بر حولِ «ولیاللهالاعظم» متحد نشوند.
حرف کافران این بود: «به خدا بگو برای هر قومی (یا هر شهر و روستایی) یک پیغمبر بفرستد!» آنها در واقع میخواستند از «ولایتِ مرکزی» فرار کنند؛ حتی از خودِ ولایت هم نمیخواستند فرار کنند! لذا خداوند میفرماید: ای پیامبر، در مقابل آنها بایست و مخالفت کن «وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فىِ کُلِّ قَرْیَةٍ نَّذِیرًا * فَلَا تُطِعِ الْکَفِرِینَ وَ جاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا» (فرقان/51و52)
خداوند از همان اول، دنبال ایجاد قدرت مرکزیِ ولایت، و قدرت متمرکز در یک نقطه بود؛ برای فتحِ عالم و برای تحققِ «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه» (توبه/33)
الان هم خیلیها دارند از دست شما ایرانیها، پاکستانیها، افغانستانیها و عراقیها و... دق میکنند که «چرا همۀ ملتها دورِ حسین(ع) جمع شدهاند؟ مثلاً بگذارید حسین(ع) فقط برای مردم عراق باشد!» آنها ناراحتند از اینکه شما مرزها را شکستهاید و دارید یک قدرتِ جهانی و یک قدرت مرکزیِ بزرگ، درست میکنید!
خوب است این سنت هر سال در شب شهادت امام عسکری(ع) در همۀ شهرها انجام شود.
مؤمنینی که به اشارۀ امام حسن عسکری(ع) به زیارت اربعین مشرف شدهاند (عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ... ؛تهذیبالاحکام /6/52) و این حماسۀ تاریخی زیارت اربعین را شکل دادهاند، واقعاً بهجا و لازم بود که از باب #تقدیر و #تشکر از این امام #مظلوم در شب شهادت ایشان دور هم جمع شوند.
امیدوارم این سنت حسنه ( #شب_خاطره پیادهروی اربعین) در همۀ شهرها و همۀ سالها به عنوان یک میعادگاه، شب خاطره یا شب تشکر از امام حسن عسکری(ع) برای کسانی که توفیق پیادهروی اربعین را داشتند، باقی بماند. و همینجا با هم قرار بگذاریم که در سالهای آینده نیز هر سال بعد از اربعین، کسانی که در مراسم اربعین شرکت کردهاند در یکچنین مراسمی دور هم جمع شوند.
۱. هم از باب تشکر از امام حسن عسکری(ع)
۲. و هم از این جهت که این حماسه را بازنگری کنند،
۳. خاطرات را یادآوری کنند
۴. و حتی برای سالهای بعد نیز برنامهریزی کنند.
۵. خوب است برخی از صاحبان موکبهای مسیر پیادهروی اربعین نیز در این مراسمهای شب خاطره اربعین حضور پیدا کنند و خاطرات خودشان را بیان کنند. در مسیر پیادهروی اربعین، شما از کنار آنها عبور کردهاید ولی فرصتی نداشتید که بنشینید و با آنها صحبت کنید و سخنان و خاطرات شیرین آنها را بشنوید.
هشام: از امام صادق(ع) پرسیدم:
کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند (هزینههایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
امام صادق(ع) فرمودند:
1️⃣ به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه مینویسد
2️⃣ چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمیگرداند!
3️⃣ بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او میگردانَد و از وى دور میکند و مالش حفظ میشود. کامل الزیارت، ص۱۲۹
هشدار مهم آیتالله بهجت درباره نهم ربیع
ممکن است این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.
چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد و به ایشان خدمت کرد؟
آیا برای مقرب شدن به امام زمان(ع) باید بیشتر به نماز شب، قرآن، روضه و توسل بپردازیم؟ البته این کارها هم کمک میکند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید دید کار اصلی امام زمان(ع) چیست؟
امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛ هر کسی میخواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان اصلی ولایت (استکبار جهانی) قیام کند.
دعای ندبه مال افرادی نیست که حال مناجات دارند، مال کسانی است که حال مبارزه دارند.
هر کسی به این نظام مقدس کمک کند به امام زمان(ع) مقرب شده است و الا مهدوی نیست!
بدونِ «امام» نه اخلاق، درست میشود، نه ظلم برطرف میشود!
اخلاق و روابط اجتماعی، بدون وجود «امام» سامان پیدا نمیکند
برخی تصور میکنند، با نصیحت اخلاقی و درستشدن تکتک آدمها از نظر اخلاقی، جهان گلستان میشود و نیازی به امام نیست! اینها نه انسان را شناختهاند و نه از روابط انسانی خبر دارند! اخلاق خیلی چیز خوبی است؛ اما با درس اخلاق و نصیحت اخلاقی، هیچ جامعهای به سعادت نمیرسد!
وقتی امامزمان(ع) تشریف بیاورد، ظلم را ریشهکن میکند، خوبیها را منتشر میکند و اخلاق جامعه را درست میکند؛ اما چگونه؟ آیا امامزمان(ع) با همین بحثها و پیامهای اخلاقی، میخواهد جامعه را درست کند؟! اینها که از قبل هم وجود داشت!
اخلاقِ انسانها را «امام» و عشق به امام، درست میکند نه کلاس اخلاق و مباحث اخلاقی! حضور امام در جامعه، پیوندهای بین افراد را اصلاح میکند و تعالی میبخشد و اخلاق جامعه را درست میکند.
بالاترین مکارم اخلاق، ایثار و از خودگذشتگی است؛ آن هم ایثاری که باعث نشود مغرور بشوی و اگر قدرِ تو را ندانستند، ناراحت نشوی و احساس نکنی ضرر کردهای! برای این ایثار، نیاز به «امام» هست! امام، شخصیتی است که همه عاشق او هستند و حاضرند فدای او بشوند، حتی حاضرند بهخاطر او برای همدیگر، فداکاری کنند.
مثلاً این همدلی و ایثاری که در اربعین میبینید، قدرت امام است؛ این چیزها با نصیحت درست نمیشود! میبینید که خیلیها بهخاطر امامحسین(ع) همۀ هستیِ خود را لبِ جاده میآورند و برای زائران و عاشقان حسین(ع) فدا میکنند و از کسی هم چشمداشتی ندارند.
اخلاق، بدون امام، نمیشود! نهفقط ظلم، بدون امامزمان(ع) برطرف نمیشود، بلکه اخلاق هم بدون امامزمان(ع) اقامه نمیشود.
ما و همۀ انسانها، کمبودمان «امام» است. اگر امام به دلِ ما وارد شود، مثل قطبِ آهنربا که بُرادههای پراکنده را جمع میکند، هم وجود ما را تنظیم میکند و خوبیهای ما را رو میآورَد، و هم اینکه افراد جامعه را دور خود جمع میکند و مرتب و منظم میکند.
معنویت و تقرب، بدون «امام» نمیشود؛
همانطور که اخلاقِ فرد و جامعه بدون امام، درست نمیشود، عبادت و معنویت هم بدون امام درست نمیشود. اگر در خانهات بنشینی و مدام استغفار کنی، قول ندادهاند که حتماً بخشیده بشوی، اما همینکه در مسیر «امام» قدم میگذاری، گناهانت بخشیده میشود.
فرمودهاند: زائری که پیاده به حرم امامحسین(ع) برود، در همان قدم اول، تمام گناهانش بخشیده میشود و در قدمهای بعدی، مقامش افزوده میشود تا به حرم برسد (کاملالزیارات/132)
و فرمودهاند: هر قدمی که برمیدارد، معادل یک حج و عمره ثواب دارد! (کاملالزیارات/ 144) غیر از محضر امام، دیگر کجا میتوانید اینقدر ثواب و نورانیت بهدست بیاورید؟!
در روایت هست: کسی که زائر امامحسین(ع) باشد، خدا میتواند او را به درجاتی برساند که شهید در راه خدا به آن درجات نرسیده است! (مَا لَا یَنَالُهُ الْمُتَشَحِّطُ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ کاملالزیارات/297) اینها درجات معنوی زائر امامحسین(ع) است!
عبادت و معنویت با امام، تمام است. «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ» (کافی/4/549) فرمودهاند: وقتی به حجّ میروید، آخرش باید بروید خدمت امام زمانتان و بگویید «ما آمادهایم شما را کمک کنیم» (وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ؛ کافی/4/549)
چرا ما اینقدر دعا و تمنا میکنیم که امامزمان(ع) تشریف بیاورد؟
چون اگر ایشان بیاید، هم معنویت و هم اخلاقِ فرد و جامعه، سامان پیدا میکند.
چگونه از سفر اربعین، بالاترین بهره را ببریم؟
یکی از مقدماتش این است که بدانیم «اینجا چه خبر است؟»
اثرگذاریِ این زیارت، خیلی به خبرداشتن و معرفتِ ما بستگی دارد
یکی از مقدمات مهمش این است که بدانیم اینجا چه خبر است و این زیارت با پای پیاده، اساساً چه برکات و بهرههایی دارد؟ بدانیم کجا هستیم و چه میخواهند به ما بدهند؟ همینکه از برکاتش باخبر بشویم، بهرۀ ما بیشتر میشود.
اثرگذاریِ این زیارت، خیلی به «خبرداشتن» و «معرفت» ما بستگی دارد. از قدیم هم میگفتند «قبر امامحسین(ع) را بامعرفت زیارت کنید» این معرفت، وجوه مختلفی دارد. یکی از وجوهش این است که بدانیم در چه مسیری قدم برداشتهایم؟ بدانیم که اولیاء خدا دربارۀ زائر کربلا، چه فرمودهاند و الان چه دعاهایی پشت سرِ ما هست؟ همین دانستن، به ما سعۀ وجودی میدهد و این سعۀ وجودی، عامل جذب نور و برکت و رحمت در این راه میشود.
این موکبهایی که در مسیر اربعین، «خوراک معرفتی» به زائران میدهند، یکی از مواقف بسیار مهم هستند. چون در این راه، آمادگی ذهنی و روحی انسان برای دریافت حقایق، حتی از دهۀ محرم، شبهای قدر و ماه رمضان در وطن خودمان، بیشتر است؛ این تجربۀ دهسالۀ بنده است. آدم در این مسیر، ذهنش از هر وقت دیگری بازتر است.
یکی از کارهایی که خوب است در مسیر پیادهروی اربعین تبدیل به «یک رسم» بشود، این است که هرجا برای رفع خستگی، توقف میکنید، از همین فرصت برای یادگیری و کسب معرفت استفاده کنید؛ مثلاً یک مطالعهای بکنید یا سخنان علما و خطبا را بشنوید یا از هرطریقی که میتوانید یک چیزی یاد بگیرید.
برای بهرهبرداری بهتر از اربعین، باید از یکسال قبل، تفکر و برنامهریزی کرد.
راهحل بسیاری از مشکلات کشور «کار جمعی و تشکیلاتی» است
بسیاری از مشکلات کشور، به عدم توانایی ما در زندگی جمعی و تشکیلاتی برمیگردد. تشکیلات، جایی است که افراد در حال تضارب آرا، گفتگو و سنجش عُرضههای یکدیگر، انتخاب و عزل میشوند و توسط همدیگر شنیده میشوند و بهتدریج، رشد میکنند.
ما باید در این «عَرضۀ عُرضهها» و تضارب آرا و تواناییها، حرفهای عمل کنیم؛ مثل تیمهایی که بهصورت کاملاً حرفهای با هم مسابقه میدهند و یکی از آنها برنده میشود و این برندهشدن را از همدیگر میپذیرند.
اگر زائر کربلا یک احساس متوهمانۀ معنوی داشته باشد و با تردید بگوید: «یعنی میشود امامحسین(ع) در این سفر به منِ نالایق هم نگاه کند؟!» این احساسِ خوب معنوی نیست؛ درحالیکه میدانیم حتماً امامحسین(ع) به زائر خودش عنایت دارد.
هر دلگرفتگی و هر گریهای، احساس خوب معنوی نیست؛ بعضی از گریهها بهخاطر احساسِ بدبختی است. مثلاً اگر کسی متکبر باشد و یکجایی او را تحویل نگیرند، به او برمیخورَد و شاید دلش بگیرد! حالا اگر بگوید «خدایا دلم گرفته است...» این دلگرفتگی، بیهوده است. دلگرفتگیِ ما باید دلیل و منشأ درستی داشته باشد.
کسی که حسود باشد و یکجایی ببیند به او توجه نکردهاند و به دیگری توجه کردهاند، دلش میگیرید. حالا اگر برود درِ خانۀ خدا و بگوید «خدایا دلم شکسته است» این ارزش ندارد. یا اگر کسی بهخاطر اینکه از «غیرِخدا» میترسد، دلش گرفته باشد، این دلگرفتگی هم ارزش ندارد. از غیرِخدا نترس؛ بعد، برو درِ خانۀ خدا، خائفانه بلرز؛ آنوقت این احساس، قشنگ است.
احساس ترسِ از خدا هم باید منشأ درستی داشته باشد؛ مثلاً امیرالمؤمنین(ع) مردی را دید که رنگ از رخسارش پریده بود، فرمود: چه شده؟ گفت: از خوف خدا، اینگونه شدهام! حضرت فرمود: چرا از خدا میترسی؟! خدا که ظلم نمیکند و بیخودی کسی را نمیزند! گناه نکن و نترس؛ مگر آنکه از بدعاقبتى بترسی که این درست است! (تفسیر منسوب به امامعسکری(ع)/265)
یک مدیر موفق برای یک سازمان، مدیری است که ارباب رجوع و کارمندانش، برای کارهای روزمرۀ خود، مدام به او مراجعه نکنند؛ چون مدیر کل، نباید خودش را به امور جزئیِ سازمان، مشغول کند، بلکه باید به مسائل کلان و راهبردی بیندیشد. اما دربارۀ مدیریت پروردگار، دقیقاً موضوع برعکس است!
خداوند، جهان را طوری مدیریت میکند که ما در جزئیترین خواستههای خودمان هم مستقیماً به او مراجعه کنیم. خدا دوست دارد ما را در همین امور جزئی هم به خودش وابسته کند و خودش را در خلال این کارها، به ما نشان بدهد. لذا فرمود: ای موسی، نمک غذایت را هم از من بخواه! (عدهالداعی/134)
یکی از وجوه مراجعۀ مداوم بندگان به درِ خانۀ خدا، مفهوم «توکل» است. البته مفهوم توکل، ظاهراً بهمعنای مسئلت و گدایی از خدا نیست، اما اتکای دائمیِ انسان به خداست. لذا فرمودهاند حتی وقتی وسایل و امکانات شما هم فراهم بود، باز به خدا توکل کنید.
خدا میخواهد ما همیشه به خودش وابسته باشیم نه به ابزارها و امکانات خودمان! قرآن میفرماید: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» (فاطر/15) شما هیچوقت غنی نمیشوید، شما هیچ چیزی از خودتان ندارید و همۀ کارها دست خداست! حتی به پیامبر(ص) میفرماید: وقتی میخواهی بگویی «فردا این کار را انجام میدهم» بگو انشاءالله! (کهف/ 24)
اربعین یک نمونۀ روشن است برای اینکه ببینیم واقعاً «کارها دست خداست!» خدا در اربعین دارد نشان میدهد «کار دستِ خودم است!» هیچ نهاد فرهنگیای در ایران یا عراق، کاری نکرد که اربعین به این عظمت برسد! این اربعین، کار خودِ خدا و امامحسین(ع) است! ما زائران اربعین هم این وسط، کارهای نیستیم؛ ما فقط تحت تأثیر امامحسین(ع) قرار داریم.
ما گاهی اوقات با حرفهای خوب و بلندپروازانه، خودمان را مأیوس و همّت خودمان را نابود میکنیم، لذا اصلاً برای اصلاح خودمان حرکت نمیکنیم!
مثلاً میگوییم: «آدم باید دائماً به خدا توجه داشته باشد و یک لحظه هم نباید غفلت کند! باید همۀ خوبیها را داشته باشد و همۀ بدیها را کنار بگذارد و حتی یک گناه هم انجام ندهد!» خُب ما که نمیتوانیم اینگونه باشیم؛ لذا مأیوس میشویم!
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: تقوای خدا را داشته باش اگرچه؛ یکذره باشد. بین خودت و خدا پردهای از حیا بکش، اگرچه رقیق و نازک باشد. (تحفالعقول/361)
لازمۀ توجه به خدا این نیست که آدم، یکدفعهای خوبِ خوب بشود و همۀ بدیها را کنار بگذارد! گاهی «یکلحظه توجه» غوغا میکند و مقدرات آدم را تغییر میدهد.
در موقعیتهای خوب معنوی (مثل روضه و زیارت) دنبال همین «یکلحظه توجهِ خوب» باش! اتفاقاً وقتی دنبال این یکلحظه میگردی، خیلی بهتر و بیشتر، حالِ خوش پیدا میکنی نسبت به وقتی که انتظار «توجهِ دائمی» از خودت داری.
داشتنِ آرمانهای بلند، خوب است اما نباید موجب ناامیدی شود. بدبختی انسان، وقتی شروع میشود که مأیوس شود. ابلیس سعی میکند با حرفهای خوب، ما را مأیوس کند، مثلاً میگوید: «تو چیزی نمیشوی! تو که نمیتوانی مثل آقای بهجت(ره) بشوی؛ لذا بیخودی همّت نکن!»
در مسیر زیارت خصوصاً در اربعین نورانیت و رحمت، فراوان هست
شرط اینکه بتوانیم از این برکات، بهره ببریم، این است که یأس ابلیس، سراغ ما نیاید، به خدا حسنظن داشته باشیم و مطمئن باشیم که امامحسین(ع) به ما لطف میکند؛ حتی اگر گذشتۀ خوبی هم نداشته باشیم.
زیارت، نیاز مؤمن است. مؤمن، به زیارت امامش نیاز دارد؛ مثل نیاز کودک به مادرش. اما زیارت امامحسین(ع) در میان دیگر ائمۀ هدی(ع) یک زیارت خاص است؛ بهحدّی که یکی از علائم مؤمن، علاقه به «زیارت حرم امامحسین(ع)» است؛ نهفقط علاقه به خودِ امامحسین(ع)! (...فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع؛ کاملالزیارات/193)
زیارت امامحسین(ع) هم برای ما یک ضرورت معنوی است، هم بسیار لذتبخش است. «آیا لذتبخشترین سفر شما، زیارت کربلا نیست؟!» وقتی ملاقات حسین(ع) اینقدر شیرین است، لقاءالله چقدر شیرین است!
شما از زیارت کربلا، چقدر لذت میبرید! همۀ دین ما چنین لذتی دارد؛ لذتی از جنس لذت زیارت کربلا. اگر در نمازتان هم دقت کنید، از همین جنس لذت را میبرید. اصلاً دین برای همین نوع لذتهاست و دینداری باید لذت داشته باشد. دین چیزی است که باید منّتش را بکشی؛ چون واقعاً شیرین و لذتبخش است!
اگر کربلا نبود، ما نمیتوانستیم حقیقت دین را معرفی کنیم. چون هرچه در کتابها بنویسیم و دربارۀ دین توضیح دهیم، منهای آن لذتی که در کربلای حسین(ع) میشود تجربه کرد و اثبات کرد، دقیق نیست و حقیقتِ دین نیست.
دلیل دردها و تنهاماندن حضرت زهرا(س) چه بود؟!
دردهای حضرت زهرا (س) ناشی از درک او بود؛ درک او از آینده ای که مردم داشتند برای خودشان می ساختند. او و خانوادۀ گرامیش به این دلیل تنها مانده بودند که کسی درک آنها را نداشت.
مردم نمیفهمیدند در اثر دفاع نکردن از حق چه نتایج شومی در انتظارشان است. تازه از شدت گریههای حضرت زهرا(س) هم متعجب میشدند.
قدرت برای یک جامعه، چگونه پدید میآید؟
رمز قدرتآفرینی اربعین در چیست؟
یک جامعۀ بشری اگر بخواهد منافع خود را تأمین کند، اول باید قدرت داشته باشد؛ اگر قدرت نباشد، امنیت، آبادانی و شکوفایی استعدادها نیز نخواهد بود. اما یک جامعه چگونه قدرتمند میشود؟
بمب اتم، ثروت، رفاه و تکنولوژی، برای جامعه، قدرت واقعی نمیآفریند. جامعه وقتی قدرتمند میشود که دلهای افراد، به یک نقطه متمرکز و متوجه شود؛ یعنی افراد جامعه، عشق و آرمان مشترک، پیدا کنند.
وقتی همۀ آحاد یک جامعه بتوانند به یک امر و یک شخص، عشق بورزند و «همه برای یکی» باشند (بهخاطرش زندگی کنند و بهخاطرش از زندگی خود بگذرند) این جامعه قدرتمند میشود و امامزمان(ع) با همین قدرت نرم، جهان را اداره خواهد کرد؛ نه با قدرت اسلحه و ثروت و...
امام(ره) میفرمود: ائمۀ هدی(ع) که برای یک قطره اشک، اینهمه ثواب ذکر کردهاند، از اول نقشه داشتند! (صحیفه امام/16/344) یعنی میخواستند از این طریق، ما را دورِ امامحسین(ع) جمع کنند تا نتیجهاش قدرت اسلام بشود.
همایش میلیونی اربعین برای جامعۀ اسلامی، قدرتآفرین است؛
چون همۀ مردم در اربعین، به یک عشق مشترک، این حرکت عظیم را شکل میدهند. کشورهای اسلامی با این قدرتی که امامحسین(ع) برای آنها ایجاد کرده، میتوانند منافع خود را تأمین کنند.
در همین چندسال اخیر، قدرت نرمی که امامحسین(ع) برای مردم منطقه ایجاد کرده، توانست فتنۀ تکفیریها را بهپایان برساند؛ بزرگتر از این فتنهها را هم میتواند پایان دهد و اساساً تمدن ظلم را بهپایان خواهد رساند.
بدونِ «امام» نه اخلاق، درست میشود، نه ظلم برطرف میشود!
همدلی و ایثاری که در اربعین میبینید، ناشی از قدرت «امام» است
برخی تصور میکنند، با نصیحت اخلاقی و درستشدن تکتک آدمها از نظر اخلاقی، جهان گلستان میشود و نیازی به «امام» نیست! اینها نه انسان را شناختهاند و نه از روابط انسانی خبر دارند! اخلاق خیلی چیز خوبی است؛ اما صرفاً با درس اخلاق و نصیحت اخلاقی، هیچ جامعهای به سعادت نمیرسد!
نهفقط ظلم، بدون امامزمان(ع) برطرف نمیشود، بلکه اخلاق هم بدون امامزمان(ع) اقامه نمیشود. وقتی حضرت تشریف بیاورد، ظلم را ریشهکن میکند، خوبیها را منتشر میکند و اخلاق جامعه را درست میکند؛ اما چگونه؟ آیا امامزمان(ع) با همین بحثها و پیامهای اخلاقی، میخواهد جامعه را درست کند؟! اینها که از قبل هم وجود داشت!
اخلاقِ انسانها را «امام» و عشق به او، درست میکند نه کلاس اخلاق و مباحث اخلاقی! حضور امام در جامعه، پیوندهای بین افراد را اصلاح میکند و تعالی میبخشد و اخلاق جامعه را درست میکند.
بالاترین مکارم اخلاق، ایثار و ازخودگذشتگی است؛ آنهم ایثاری که باعث نشود مغرور بشوی یا اگر قدرِ تو را ندانستند، احساس کنی که ضرر کردهای! برای این ایثار، نیاز به «امام» هست! امام، شخصیتی است که همه عاشق او هستند و حاضرند فدای او بشوند، حتی حاضرند بهخاطر او برای همدیگر، فداکاری کنند.
این همدلی و ایثاری که در اربعین میبینید، قدرت امام است؛ این چیزها با نصیحت درست نمیشود! میبینید که خیلیها بهخاطر امامحسین(ع) همۀ هستیِ خود را لبِ جاده میآورند و برای زائران و عاشقان حسین(ع) فدا میکنند و از کسی هم چشمداشتی ندارند.
ما و همۀ انسانها، کمبودمان «امام» است. اگر امام به دلِ ما وارد شود، مثل قطبِ آهنربا که بُرادههای پراکنده را جمع میکند، هم وجود ما را تنظیم میکند و خوبیهای ما را رو میآورَد، و هم اینکه افراد جامعه را دور خود جمع میکند و امور را سامان میدهد.
الان هم خیلیها دارند از دست شما زائران اربعین که از ایران، عراق، پاکستان، افغانستان و نقاط دیگر دنیا آمدهاید دق میکنند که «چرا همۀ ملتها دورِ حسین(ع) جمع شدهاند؟ مثلاً بگذارید حسین(ع) فقط برای مردم عراق باشد!» آنها ناراحتند از اینکه شما مرزها را شکستهاید و دارید یک قدرتِ جهانی و یک قدرت مرکزیِ بزرگ، برای اسلام ایجاد میکنید!
گاهی تشخیص ولیّ خدا در «مصداق عدالت» با تشخیص تو فرق دارد
زیبایی اربعین، ما را از خطرِ «کمگذاشتن برای اربعین» غافل نکند
اربعین صرفاً یک زیارت عاشقانه نیست؛ یک ماجرای جدی مثل دفاع مقدس است
زیبایی و شکوه اربعین نباید ما را از جدّیبودن و اهمیت خطیر اربعین غافل کند. حال و هوای عاشقانۀ اربعین نباید ما را از خوف و خطر اربعین غافل کند؛ خطر اربعین در این است که مبادا از کمککردن برای اربعین غفلت کنیم، مبادا برای اربعین کم بگذاریم و مبادا یکوقت ما در این همایش باشکوهِ جهانی و تاریخی، اثری نداشته باشیم!
اربعین یک ماجرای جدی است؛ مثل دفاع مقدس! اربعین صرفاً یک زیارت عاشقانه نیست، اگرچه عاشقانه بودن و لذت معنویاش هم بهوضوح لمس میشود، اما واقعاً کسانی که همت میکنند و به اربعین میروند یا برای اربعین قدمی برمیدارند یا کسانی که خودشان نمیتوانند بروند اما چند نفر را نائب میفرستند و پول زیارت آنها را تأمین میکنند، همهشان باید بدانند که در اربعین، یک اتفاق خیلی بزرگ دارد رخ میدهد.
اینکه رهبر انقلاب فرمودند، اربعین میتواند یک مقدمه یا وسیلهای برای تحقق «تمدن عظیم اسلامی» باشد، سخن بسیار دقیقی است (بیانات ۲۷/۰۶/۹۸) لذا حیف است که ما سهمی در این حرکت عظیم نداشته باشیم.
سعی کنید حتماً نام شما هم جزء اربعینیها ثبت بشود؛ بگویید «یابنالحسن، نام ما را هم ثبت کن، ما هم میخواهیم جزء کسانی باشیم که اربعین آمدهاند...»
اربعین تمرین بسیار زیبایی است برای ظهور. الان باور میکنیم که اگر امامزمان(ع) ظهور بفرماید و بخواهد یک لشکر ۲۰میلیونی فراهم کند، بهسرعت این لشکر برای حضرت فراهم میشود، چون همۀ افراد کار خودشان را بلد هستند؛ مثلاً موکبدارها میدانند باید چهکار کنند، لذا با یک اشاره، طی یک هفته، تمام تدارکات پذیرایی از لشکریان حضرت فراهم خواهد بود.
در اربعین چطور میتوانی در خانه بمانی؟!
اگر امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود و اگر دهها روایت دربارۀ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، الان باز هم وظیفه داشتیم با کمک به این راهپیمایی باعظمت، بر قدرت و عزت اسلام بیفزاییم.
چطور بعضیها هنوز بر چهرۀ مؤمنانهشان این علامت ایمان(زیارت اربعین) ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند اربعین در خانه بماند؟!
حتی اگر روایتی در اینباره نداشتیم، وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و عزت امت اسلامی است، آیا حضور در اربعین برای ما تکلیفآور نمیشود و آیا میتوانیم اربعین در خانه بنشینیم؟!
مگر برای راهپیمایی ۲۲بهمن روایت داریم؟! اما عقل حکم میکند بهخاطر قدرت و عزت جامعۀ اسلامی در این راهپیمایی شرکت کنیم، کمااینکه همۀ علما در این چهل سال، بر حضور مردم در راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند؛ راهپیمایی اربعین نیز همینطور است.
خیلی زیباست که سفر اربعین را خانوادگی برویم
وقتی امامحسین(ع) خانوادگی آمدند، چرا ما خانوادگی نرویم؟
خیلیها میپرسند: اگر خانوادگی به این سفر برویم، خوب است؟ بله، خیلی زیباست که خانوادگی بروید. مخصوصاً وقتی با بچههای کوچک خودتان به این سفر میروید، تداعیکنندۀ خیلی از معانی است!
أباعبداللهالحسین(ع) این سفر را خانوادگی آمدند، چرا ما خانوادگی نرویم؟ مخصوصاً با فرزند کوچک خودمان. مثلاً اگر کسی دختر سهسالهای داشته باشد و در این سفر حرکت کند، چقدر زیباست! البته همه باید مراقب این بچهها باشند.
مواظب باشید بچهها زیاد خسته نشوند، اگر بچهتان خسته شد و یکدفعهای گفت «برویم خانه، دیگر خسته شدم!» زود به او وعده بدهید و بگویید «إنشاءالله به زودی میرویم» یا اگر دیدید خیلی خسته شده، حتماً ماشین سوار شوید و نگذارید بچه اذیت بشود.
برخی از جوانها اینقدر شور دارند که نوزاد تازه بهدنیا آمده را هم میآورند؛ درحالیکه طبیعتاً نباید این مشقتها را به خانواده و به خود تحمیل کرد، یکوقت اگر برای بچه یا مادر، کسالتی عارض بشود، خیلی سخت است. این مسائل را باید مراقبت کرد؛ اما بقیۀ صورتهایی که برای سفر خانوادگی تصور میشود، خیلی فوقالعاده است.
وقتی سفر خانوادگی هست، اگر کاروانی بروند، بهتر است. ضمن اینکه خانمها بهتر است یا با خانواده باشند، یا با کاروان؛ تنهایی سفر کردن بهویژه برای بانوان محترم، ممکن است زیاد صورت خوشی نداشته باشد.
اربعین واجب نیست اما محل امتحان ماست؛ مثل امتحان اصحاب حسین(ع) در شب عاشورا
گرفتنِ پول از زائر حسین(ع) بهبهانههایی مثل «بیمه» یکنوع راهزنی است
زیارت جامعه دربارۀ اهلبیت(ع) میفرماید: «وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس» درِ خانۀ اهلبیت(ع) جایی نیست که فقط حاجت بدهد و ما صرفاً بخواهیم به ایشان توسل پیدا کنیم؛ بلکه ما در موقعیتهای مختلف، با اهلبیت(ع) امتحان میشویم.
مردم کوفه با امامحسین(ع) امتحان شدند و ما الان با اربعین داریم امتحان میشویم. هرکسی هرچقدر بتواند برای اربعین مایه بگذارد، از این امتحان روسفید بیرون خواهد آمد. ما نسبت به اربعین فقط «شوق» نداریم، بلکه «خوف» هم داریم؛ خوف اینکه مبادا کم بگذاریم!
بهدلیل اینکه بعضیها ممکن است بضاعتش را نداشته باشند، باید تلاش کنیم که سفر اربعین، یک سفر بسیار ارزان بشود؛ هم خیّرین امکاناتش را فراهم کنند، هم دولت.
یکی از اقدامات شایسته این است که دولتیها لب مرز، پولی از مردم نگیرند، واقعاً گرفتن انواع و اقسام پولها به بهانههای مختلفی مثل «بیمه» یکنوع راهزنی سرِ راه زائر امامحسین(ع) است. دو سه برابر اینجور پولها را میتوانید از جمعیتی بگیرید که تعدادشان هم بیشتر است و برای تفریح به خارج از کشور میروند و ارز مملکت را به حلقوم بیگانگان میریزند.
در روایات داریم که اگر یکوقتی حج خواست تعطیل بشود و مردم نداشتند به زیارت بروند، حکومت اسلامی باید از بیتالمال هزینه کند و کسانی را بفرستد (کافی/۴/۲۷۲) حالا که در اربعین، مردم خودشان دارند برای زیارت میروند، لااقل سرِ راه آنها قرار نگیریم و به بهانههای مختلف رهزنیِ مالی نکنیم، ضمن اینکه معلوم نیست بیمۀ اجباری، اشکال شرعی و قانونی هم نداشته باشد.
وای بر دولتمردی که نسبت به اربعین بیتفاوت باشد، ما امروز داریم با اربعین امتحان میشویم. امتحان هم لزوماً آن کاری نیست که بر ما واجب کنند و ببینند ما چه میکنیم؟ آن قسمتِ حساس و پُرامتیازِ یک امتحان و احیاناً آن قسمت پرخطرش اگر بیاعتنایی کنیم قسمتی است که به ما تکلیف نکردهاند؛ مثل شب عاشورا که امامحسین(ع) به یاران خودش، تکلیف نکرد که «فردا بمانید!» ولی آنهایی که ماندند، چقدر بُردند!
هرکس نمیتواند اربعین برود، هزینه یک نفر را بدهد
اربعین، امتحان ما برای یاری امامزمان(ع) است
اربعین را به یک «احساس خوب» تقلیل ندهید
اربعین پیوندی بین کربلا و ظهور برقرار میکند
در اربعین، طعم زندگی در جامعۀ مهدوی، چشیده میشود
یک امتحانی در پسِ اربعین برای ما هست! برای اینکه در این امتحان، روسفید باشیم هرکسی نمیتواند اربعین برود، یک نفر را بهجای خودش بفرستد، اگر این فرد، هزینۀ سفر اربعین را نداشته باشد و شما هزینهاش را بدهید در اینصورت کسی که جز با دارایی شما نمیتوانست به کربلا برود، با کمک شما میرود و این چند جور ثواب دارد.
اربعین عالیترین مصداق «تعظیم شعائر الهی» در طول تاریخ بشریت است
#اربعینی_شویم
در این سالهای اخیر، میلیونها نفر از سراسر جهان برای اربعین حسینی جمع میشوند و با این حرکت عظیم، دارند نام امامحسین(ع) را جهانی میکنند. عالیترین مصداقِ «یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» (حج/۳۲) در طول تاریخ بشریت، همین اربعین است.
بزرگداشت شعائر الهی، به این شکلی که در اربعین انجام میشود، بهتر از هر صورت دیگری است؛ مثلاً بهتر از برگزاری یک هیئت ۲هزار نفری در شهر خودتان هست. مگر این سینهزنی در داخل یک حسینیه، چقدر نام امامحسین(ع) را در جهان، بزرگ میکند؟! اما ببیند این حرکت عظیم اربعین، چقدر نام امامحسین(ع) را در جهان، پرآوازه میکند! لذا این اربعین، مصداق عالیِ «تعظیم شعائر الهی» است.
بیایید مسیر پیادهروی را از «مسجد سهله» آغاز کنیم
همانطور که زندگیِ ما، جامعۀ ما و سیاست ما باید امامزمانی باشد، روضۀ امامحسین(ع) و اربعینِ ما هم باید امامزمانی باشد؛ یعنی با امامزمان(ع) و ظهور، پیوند داشته باشد.
بیایید امسال، پررنگتر از هرسال، اربعین و این پیادهروی باشکوه و باعظمت را با امامزمان(ع) پیوند بزنیم. اساساً هم این پیوند وجود دارد، کمااینکه در زیارت اربعین میخوانیم: «وَ نُصرَتی لَکُم مُعدَّة» من آمدهام شما را یاری کنم؛ یعنی من آمدهام فرزند امامحسین(ع) را یاری کنم.
نمیشود که ما غصهدار خودِ امامحسین(ع) باشیم اما با فرزند ایشان-که پشت پردۀ غیبت است- کاری نداشته باشیم! نمیشود که ما سوگوار گذشتۀ اهلبیت(ع) باشیم اما به آیندۀ ایشان و ظهور آخرین امام، کاری نداشته باشیم!
عدهای از رفقا که برای اربعین برنامهریزی میکردند، دور هم جمع شدند و گفتند: ما امسال پیادهروی را از «مسجد سهله» شروع میکنیم؛ یعنی جایی که بناست خانۀ امامزمان(ع) باشد! به نظرم این پیشنهاد بسیار خوبی است؛ برای آنهایی که توفیقش را پیدا کنند.
مهمترین پیشنهاد نظام سلطه برای خرابکردن مدیریت، در بخش خانواده است
فرهنگ نظام سلطه به آدمها القا میکند «مدیریت نکن» یا «بد مدیریت کن»
امروز فرهنگ و تفکر نظام سلطه، محور دشمنی و اغراض اصلیاش علیه ما، به دو موضوع برمیگردد:
یکی اینکه میگوید: «ای آدمها، مدیریت نکنید و مدیریت بشوید» یعنی مدیریتنکردن و منفعلبودن را تبدیل کرده است به یک ارزش، به یک مُد و به یک چیز جذاب!
دوم اینکه میگوید: «اگر مدیریت میکنید، بد مدیریت کنید!» یعنی با روشهای مختلفی، بد مدیریت کردن را به آدمها القا میکند و پیشنهادهایی میدهد، برای مدیریت بد!
درواقع دشمن ما میخواهد کسی مدیر نباشد تا خودش همۀ ما را اداره کند لذا این را القاء میکند که «شما مدیریت نکنید، من شما را اداره میکنم!» این شیوۀ نظام سلطه است.
مهمترین پیشنهادهای نظام سلطه برای خرابکردن مدیریت در بخش خانواده است. خودشان هم صریحاً میگویند: برای اینکه مدیریت در جامعه، فشل بشود و در مجموع، ما بتوانیم جامعه را به بردگی بکشیم، باید مدیریت در خانواده را خراب کنیم؛ یا در خانواده مدیریت نباشد، یا در خانواده مدیریتِ بد باشد
اولین اصل در مدیریت، رعایت کرامت و عزت انسان است
برای اینکه بچهات درسخوان بشود، عزتش را لِه نکن!
اولین اصل مهم در مدیریت چیست؟ شما بگویید اولین و مهمترین آسیب مدیریت چیست تا معلوم شود اولین اصلی که باید در مدیریت رعایت کنیم، چیست؟
مدیریت یکجور قدرت، برتری و اختیار برای مدیر، پدید میآورد؛ باوجود این قدرت، اولین آسیب مدیریت این است که ممکن است به کرامت و عزت انسانها لطمه بزند، لذا اولین اصل مدیریت، رعایت کرامت و عزت انسانهاست.
در هر سطحی از مدیریت (هم مدیریت جامعه، هم مدیریت خانواده و هم مدیریتِ خود) اصل اول «به هدف رسیدن» نیست؛ بلکه رعایت کرامت و عزت انسان است.
آقای مدیر کارخانه! یکوقت برای رسیدن به هدفت-که مثلاً بالابردن تولید است- عزت و کرامت کارگرها را له نکنی! از کارگرها، هرجوری کار نکشی که تولید کارخانهات راه بیفتد!
آقای سیاستمدار! برای اینکه جامعه را به هدف مد نظرت برسانی، یکوقت عزت جامعه و کرامت انسانها را از بین نبری! باید عزت و کرامت مردم را حفظ کنی!
در خانواده هم اصل اول مدیریت، حفظ عزت است. برخی پدر و مادرها برای اینکه در اهداف تربیتی به نتیجۀ خاصی برسند، بچه را پنهانکار یا ذلیل میکنند. بعضیها میخواهند به هر قیمتی، بچهشان در فلان رشتۀ کنکور قبول بشود! اگر میخواهید بچهتان درسخوان یا نمازخوان بشود یا هر افتخاری بهدست بیاورد، باید با حفظ کرامت باشد.
در «مدیریتِ خود» هم اولین اصل، رعایت عزت است. شما در مدیریت خودت، درواقع چندتا «خواسته» را داری مدیریت میکنی. حالا اگر به حرف شرترین و بدترین خواستههای خودت گوش بدهی، آنها ذلیلت میکنند. امامصادق(ع) میفرماید: چقدر زشت است برای مؤمن، که یک میلی داشته باشد که این میل، او را ذلیلش کند(کافی/۲/۳۲۰)
اربعین دارد ابهت امامزمان(ع) را به اهل عالم نشان میدهد!
🔻 اربعین تجلیگاه قدرتی است که رُعب را به دل دشمن میاندازد
🔸 اربعین یک نمایش قدرت و یک پیشدرآمد برای معرفت و آگاهیِ مردم جهان نسبت به امامزمان(ع) است.
🔸 شما زائران اربعین، با حرکت خودتان در این مسیر، دارید مردم عالم را خبردار میکنید؛ مثل حضرت زینب(س) که حرکت کرد و مردم عالم را از امامحسین(ع) و مظلومیت ایشان خبردار کرد.
🔸 شما نهتنها امامحسین(ع) را به همه معرفی میکنید، بلکه قدرت حسینی و قدرت مهدوی را به همه خبر میدهید! شما دارید قدرت امامزمان خودتان را به اهل عالم نشان میدهید!
شما دارید برای امامزمان(ع) ابهت درست میکنید و ابهت، مهمترین اسلحۀ حضرت است، کمااینکه فرمودهاند: خداوند، امامزمان(ع) را با «رُعب» کمک میکند. (الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ؛ کمالالدین/۱/۳۳۱) یعنی وقتی امامزمان(ع) ظهور میکند، خدا رُعب و وحشتی از ایشان در دلِ دشمنان میاندازد که آنها را مغلوب میکند.
اربعین تجلیگاه قدرتی است که رُعب را به دل دشمن میاندازد. دشمنان ما وقتی جمعیت میلیونی اربعین را ببینند، طبیعتاً خواهند گفت: اینها کسانی هستند که در زمان غیبت امامشان، با شعار «یا حسین(ع)» ۲۰میلیون دور هم جمع شدند، اینها که در غیاب امامشان چنین قدرتی دارند، در حضور امامشان چهکار خواهند کرد؟! اگر امامشان بیاید و اشاره کند، آنوقت چه خواهند کرد!
شما الان دارید ابهت و عظمت امامزمان(ع) را فراهم میکنید! شما دارید قدرت امامزمان(ع) را شکل میدهید، شما دارید مستقیماً برای ظهور، کار میکنید.
زیبایی اربعین، ما را از خطرِ «کمگذاشتن برای اربعین» غافل نکند
اربعین صرفاً یک زیارت عاشقانه نیست؛ یک ماجرای جدی مثل دفاع مقدس است
زیبایی و شکوه اربعین نباید ما را از جدّیبودن و اهمیت خطیر اربعین غافل کند. حال و هوای عاشقانۀ اربعین نباید ما را از خوف و خطر اربعین غافل کند؛ خطر اربعین در این است که مبادا از کمککردن برای اربعین غفلت کنیم، مبادا برای اربعین کم بگذاریم و مبادا یکوقت ما در این همایش باشکوهِ جهانی و تاریخی، اثری نداشته باشیم!
اربعین یک ماجرای جدی است؛ مثل دفاع مقدس! اربعین صرفاً یک زیارت عاشقانه نیست، اگرچه عاشقانه بودن و لذت معنویاش هم بهوضوح لمس میشود، اما واقعاً کسانی که همت میکنند و به اربعین میروند یا برای اربعین قدمی برمیدارند یا کسانی که خودشان نمیتوانند بروند اما چند نفر را نائب میفرستند و پول زیارت آنها را تأمین میکنند، همهشان باید بدانند که در اربعین، یک اتفاق خیلی بزرگ دارد رخ میدهد.
اینکه رهبر انقلاب فرمودند، اربعین میتواند یک مقدمه یا وسیلهای برای تحقق «تمدن عظیم اسلامی» باشد، سخن بسیار دقیقی است (بیانات ۲۷/۰۶/۹۸) لذا حیف است که ما سهمی در این حرکت عظیم نداشته باشیم.
سعی کنید حتماً نام شما هم جزء اربعینیها ثبت بشود؛ بگویید «یابنالحسن، نام ما را هم ثبت کن، ما هم میخواهیم جزء کسانی باشیم که اربعین آمدهاند...»
اربعین تمرین بسیار زیبایی است برای ظهور. الان باور میکنیم که اگر امامزمان(ع) ظهور بفرماید و بخواهد یک لشکر ۲۰میلیونی فراهم کند، بهسرعت این لشکر برای حضرت فراهم میشود، چون همۀ افراد کار خودشان را بلد هستند؛ مثلاً موکبدارها میدانند باید چهکار کنند، لذا با یک اشاره، طی یک هفته، تمام تدارکات پذیرایی از لشکریان حضرت فراهم خواهد بود.
واقعاً اربعین فقط به زیارت امامحسین(ع) رفتن نیست، اربعین به زیارت امامزمان(ع) رفتن هم هست، بلکه بیشتر به حضور آن امام غائب رسیدن، باید در اربعین هدف باشد. چون وقتی در زیارت اربعین میگوییم «من آمادهام شما را یاری کنم؛ و نُصرَتی لَکُم مُعدَّة» در واقع میخواهیم امامزمان(ع) را یاری کنیم.
🔸 طبق روایات، آن جایی که محبت اهلبیت(ع) هست، جای حکمت است (محاسن/۱/۶۱) پس رادیو اربعین جای سخنان حکیمانه هم هست. البته سخنان حکیمانه همیشه نغز و کوتاه و البته «عمیق» خواهد بود.
🔸 خیلی از کسانی که در مسیر اربعین قرار میگیرند، خودشان حرفهای زیبایی برای گفتن دارند و چقدر زیباست که زائران، پیامهای خودشان را به رادیو اربعین انتقال بدهند و رادیو هم پیامهای آنها را پخش کند.
🔸 مثلاً ممکن است کسی بگوید: «من الان در ستون۷۰۰ هستم و در این لحظه این اتفاق دارد میافتد...» اینها را بگویند و ما حرفهای مردم را از رادیو اربعین بشنویم؛ مردمی که همیشه حرفهای خوب برای گفتن، زیاد دارند خصوصاً در این راه که-در اثر محبت اهلبیت(ع)- چشمههای حکمت از قلبشان بر زبانشان جاری میشود.
اربعین
http://m5736z.blog.ir/post/AEBAEIN