بسم الله الرحمن الرحیم
معنا مفهوم روزه رمضان. فلسفه و آثار . خطبه شعبانیه و علی ع
روزهداری در شرایط توان فرسا، رمضان کارگاه مدیریت نفس. فیض سحر
معنا و مفهوم «قدر» . حقیقت این شبها شب مقدرات .شب معراج عمومی
حضرت زهرا(س)حقیقت شب قدر . پنهان بودن. لیله القبر
وداع با شهر ضیافت. عید فطر؛ روز پاداش و باز گشت به فطرت خویش. فلسفه اعیاد
چهل حدیث از ائمه معصومین علیهم السلام درباره روزه رمضان
اعتکاف؛ راهکار رهایی و رستگاری
اعتکاف و مشتقات آن از ریشه «ع،ک،ف» اخذ شده که 9 بار با عبارات: عاکف، عاکفا، عاکفین، عاکفون، یعکفون و معکوفا در قرآن ذکر گردیده و همه موارد آن ملازم با تعظیم و تکریم است (قاموس قرآن ج5 ص29)
اقسام اعتکاف اعتکاف دو قسم است؛ مستحب و واجب که در اصل یک عمل مستحبی است ولی ممکن است به سببی واجب شود از جمله اسباب وجوب اعتکاف این امور است: نذر، عهد و قسم و شرط ضمن عقد
معنی اعتکاف اعتکاف در لغت به معنی اقامت نمودن و توقف کردن است که ملازم است با عزلت گزینی و گوشه نشینی. به عبارت دیگر: اعتکاف در لغت به معنی در بند کردن خود است در جایی یا حبس در محلی (لسان العرب)
اما در اصطلاح فقهی، اعتکاف عبارت است از: عبادتی خاص که با قصد قربت و حضور و توقف در مسجد به منظور انجام یک سلسله اعمال است که حداقل آن سه روز است و شرط تحقق آن، گرفتن روزه و ترک برخی از لذایذ و تمتعات است که با آداب و شرایط ویژهای محقق میشود (تحریر الوسیله 1 ص277)
حقیقت اعتکاف عبادت اعتکاف، انسانهای با ایمان از آن استقبال کنند، زیرا اعتکاف اثر عمیقی در تزکیه روح و صفای باطن و تصفیه جان و زنگار زدایی از آینه دل و گرایش به معنویات و توجه به خدا دارد و همین تاثیرگذاری و بروز آثار و نتایج ارزشمند سبب بوده که اعتکاف مورد توجه و عنایت پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین قرار گیرد و مسلمین را به انجام این عبادت و اهتمام در امر اعتکاف فرا خوانند.
ابعاد اعتکاف اعتکاف دارای ابعاد مختلف و جوانب گوناگونی است ابعاد و جوانبی همچون تاریخچه، اهمیت، احکام، زمان، مکان، شرایط، آثار و نتایج و نظایر آنکه لازم است به طور مبسوط و نسبتا گسترده پیرامون هر یک از موارد فوق تحقیق و بررسی صورت پذیرد
اهمیت اعتکاف پیشوایان معصوم(ع) اگر برای معتکف عذر شرعی پیش میآمد، توصیه میفرمودند: خوب است قضای آن را بهجا آورد
امام هشتم(ع): کانت بدر فی رمضان لم یعتکف النبی(ص) فلما کان من قابل، اعتکف عشرین یوما من رمضان، عشره لعامه و عشره قضا لما فاته (بحارالانوار94 ص128)
پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ بدر که در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد، نتوانست در آن سال عبادت اعتکاف را انجام دهد و سال بعد علاوه بر دهه آخر ماه مبارک در مسجد، دهه دوم ماه رمضان را نیز به نیت قضای 10 روز اعتکاف سال گذشته، معتکف شده و جمعا 20 شبانه روز به اعتکاف پرداختند.
جامعیت اعتکاف اعتکاف، آمیزهای از چند عبادت پر فضیلت نظیر: روزه، حضور در مسجد، حج، جهاد، نماز، ذکر و دارای برخی جنبههای اجتماعی است
دقت در احکام، آداب، شرایط و محرمات اعتکاف نشان میدهد که اعتکاف اشتراکات و مشابهت های قابل توجهی با عبادات یاد شده دارد
مثلا روزه که از شرایط اعتکاف است به نوبه خود عبادتی پرسود و به میهمانی خدا رفتن است
وضو در مسجد که جلوس در سرای دوست است و نشستن در مسجد خود نوعی عبادت میباشد
اجتناب از محرمات اعتکاف، انسان را به یاد فریضه حج که یکی از ارکان اسلام است میاندازد
دقت در احکام و آداب اعتکاف، نمایشگر شباهتهای زیادی میان عبادت اعتکاف و حج است و یا جهاد که اعتکاف با رعایت آداب و شرایط آن، در حقیقت قدم گذاردن به میدان جهاد اکبر و مبارزه با امیال و گرایشات نفسانی است (که جهاد با نفس از مبارزه با دشمنان بیرونی افضل و برتر و بالاتر است) و همچنین سایر عبادات ...
ادله مشروعیت اعتکاف از آنجا که اعتکاف نوعی رهبانیت، انزوا طلبی و گوشهگیری و بریدن از جامعه و تن در دادن به نوعی ریاضت و حبس کردن خود است در حالی که رسول خدا(ص) فرمود: لارهبانیه فی الاسلام و ...
ممکن است این سئوال مطرح شود که با استناد به چه دلایلی، اعتکاف دارای مشروعیت و انجام آن ارجح و افضل است؟ پاسخ این است که با توجه به اهمیت و فضیلت اعتکاف و آثار و نتایج عدیده و ارزشمند آن، کتاب (قرآن) و سنت حضرات معصومین(ع) و سیره عملی پیامبر و ائمه ع ، آن اسوههای بیبدیل هدایت، به وضوح به مشروعیت اعتکاف و مطلوب و ارجح بودن آن به خوبی گواه است. چنانکه آیه و عهدنا الی ابراهیم و اسمعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود (بقره125) و آیه و لا تباشروهن و انتم عاکفون فی المساجد (بقره187) هنگام اعتکاف در مسجد با زنان مباشرت نکنید. که این آیه همراه با بیان یکی از احکام اعتکاف نیز میباشد، هم ناظر به اعتکاف اصطلاحی و مشروعیت آن است و هم مبین مقام و منزلت معتکفان که آنان را در ردیف نمازگزاران مسجد الحرام و طواف کنندگان گرد خانه خود (کعبه) قرار داده و از دو پیامبر بزرگ خود خواسته تا خانهاش را برای معتکفان از هرگونه آلودگی ظاهری و باطنی تطهیر نمایند.
اعتکاف در قرآن
در آیه 187 بقره آمده: هنگامی که در مساجد معتکف هستید با زنان در نیامیزید. در تفسیر این آیه وارد شده که اعتکاف عبادتی است که حداقل با توقف سه شبانه روز در مسجد برای عبادت و توأم با روزه و ترک بسیاری از لذایذ انجام می شود و برای تصفیه روح و توجه ویژه به پروردگار اثر عمیقی به دنبال دارد. همچنین در آیه 125 بقره خداوند به حضرت ابراهیم و اسماعیل فرمان می دهد که خانه خدا را برای طواف کنندگان و مجاوران و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده گزاران پاکیزه و آماده سازند. این آیه شریفه اگر چه به شکل خاص از اعتکاف در مسجد الحرام سخن به میان آورده اما تمامی مساجد، بیت الله محسوب می شوند و اعتکاف در هر یک از آن ها از جهت عبادت دارای مراتب و درجات مختلفی است. همچنین از کلام وحی استفاده می شود که در میان بنی اسرائیل نوعی روزه همراه با سکوت رایج بوده است.
حضرت موسی (ع) با آن که مسئولیت سنگین رهبری امت را بردوش داشت، برای مدت زمانی آنان را رها کرد و برای خلوت کردن با محبوب خویش به کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش پروردگار فرمود: ... پروردگارا به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی. (طه84)
قرآن در جای دیگری از رهبانیت و گوشه گیری پیروان حضرت عیسی (ع) سخن به میان آورده و می فرماید: و رهبانیتی را که خود ابداع نمودند از این رو برایشان مقرر نمودیم تا خشنودی خداوند را کسب کنند. پس حق آن را چنان که باید مراعات نکردند. (حدید27) اسلام با پیش بینی عبادتی به نام اعتکاف که در واقع نوعی خلوت و درون گرایی است برای جلوگیری از آفت خدا فراموشی و خود فراموشی انسان ها، برنامه ریزی کرده است. بنابراین با آن که روح تعالیم ادیان، دعوت به جمع و اجتماع نموده است، اما در عین حال از پیش بینی برنامه هایی که انسان را با درون خود پیوند می زند فروگذار نکرده است، زیرا حضور پیوسته و دائمی در محل کار و عرصه اجتماع و تلاش عملی، رفته رفته روحیه عمل گرایی را در انسان تقویت می کند و پیدایش آن سبب می شود که شخص از درون، تهی شود و به چیزی جز علم بیشتر، نیندیشد تا آن جا که گاهی حتی فرصت نمی کند که نتایج کارها و تلاش های خود را به درستی ارزیابی کند. از همین رو اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه ها و روحیات خود بپردازد و در جهت رفع کاستی ها و تکامل آنها بکوشد.
اعتکاف و نهادینه شدن مراقبت نفس
اعتکاف، فرصت مناسبی است برای خلوت کردن با خداوند متعال
و عبادت ارزندهای است که در ادیان پیش از اسلام نیز سابقه داشته و پیامبران الهی «علیهم السلام» و اهل معرفت در طول تاریخ برای آن اهمیت ویژهای قائل بودهاند
سیره پیامبر اکرم«ص» و ائمه طاهرین«ع»، حاکی از اهتمام آن ذوات مقدّس به مسئله اعتکاف است
حضرات معصومین«ع» در مواقعی که مشغله مهمتری نداشتند و موقعیت برای اعتکاف مناسب بود، معتکف میشدند
لذا اهمیت به اعتکاف، خصوصاً در سه روز ایام البیض که شهرت بسزایی پیدا کرده، بسیار شایسته است
مؤمنین میتوانند در ایام اعتکاف، علاوه بر روزهداری و ماندن در مسجد، که در معارف اسلامی فضایل فراوانی دارد، به دعا و راز و نیاز با خدای سبحان بپردازند و در این فرصت گرانبها با قرآن کریم و نماز مأنوس شوند. از این رو میتوان اعتکاف را عبادتی بزرگ برشمرد که همه فضایل را در بر دارد.
اگر واقعاً کسی معتکف شود
در آن سه روز میتواند سعادت دنیا و سعادت آخرت را برای خود تأمین کند
میتواند در سیر و سلوک پیشرفتهای قابل ملاحظه و چشمگیری داشته باشد و راه صد ساله را بپیماید
اما معتکفین باید در سه روز اعتکاف مراقبت کاملی از خود و اعمال خود داشته باشند و به گونهای رفتار نمایند که این مراقبت در وجود آنان نهادینه شده
پس از اعتکاف در زندگی عادی و روزمره نیز استمرار یابد
نکته دیگری که در ایام اعتکاف و در سایر ایام سال، بسیار مهم است، اهمیت به دعا و راز و نیاز با خداوند متعال میباشد
خداوند متعال در قرآن کریم استجابت دعا را وعده داده و وظیفه انسان هم دعا کردن است
اعتقاد به اینکه خداوند از بندگان خواسته است دعا کنند و دعای آنان بدون نتیجه نمیماند، ضروری است.
اهتمام پیامبر(ص) به اعتکاف به روایت فریقین ( شیعه و سنی) پیامبر اکرم(ص) در گفتار و کردار بر اهمیت عبادت اعتکاف تاکید و خود نیز بدان ملتزم بود و در فرصتهای مناسب، این سنت حسنه را برپا میکرد و نسبت به آن اهتمامی ویژه مبذول میداشت. چنانکه در روایتی معتبر از حضرت صادق(ع) نقل شده کان رسول الله(ص) اذا کان العشر الاوخر اعتکف فی المسجد و ضربت له قبه من شعر و شمر المئزر وطوی فراشه... (فروع کافی ج4 ص175 سنن ترمزی/3/157) رسول خدا(ص) دهه آخر ماه مبارک رمضان را در مسجد معتکف میشد. برای آن حضرت خیمهای از جنس مو برپا میکردند. پیامبر (ص) کمر همت به عبادت میبست و بستر خویش را در این ایام جمع مینمود. رسول خدا(ص) در حدیثی فرمود: اعتکاف عشر فی شهر رمضان تعدل حجتین و عمرتین ( وسایل الشیعه ج7 ص379).
اعتکاف 10 روز از ماه مبارک رمضان معادل دو حج و دو عمره است. به علاوه اجماع علمای اسلام و اتفاق نظر عالمان شیعه و اهل سنت و سیره عملی سلف صالح، قطع نظر از ادله مذکور، خود دلیلی دیگر بر مشروعیت و فضیلت و استحباب اعتکاف به شمار میرود، هر چند با وجود ادله در قرآن و سنت و سیره معصومین(ع) نیاز به دلیل اجماع نیست و نوبت به آن نمیرسد.
زمان اعتکاف عبادت اعتکاف در هر زمانی با توجه به شرایط آن که روزه گرفتن در آن صحیح باشد، ممدوح و پسندیده است بخصوص در ایام البیض (13، 14و15) ماه بزرگ و پرخیر و برکت رجب که از فضیلتی والا برخوردار است و بیشتر روی آن تاکید و سفارش شده است. چون ماهی سرشار از خیر و برکت و رحمت است و دلها برای بهرهبرداری از برنامههای مشحون از معنویت اعتکاف، مستعدتر و روزه گرفتن در این ماه برابر روایات از اجر و ثوابی مضاعف برخوردار میباشد. از امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده رجب شهر عظیم، یضاعف الله فیه الحسنات ویمحوا فیه السیئات، من صام یوما من رجب تباعدت عنه النار مسیره سنه ومن صام ثلاثه ایام وجبت له اجنه ( ثواب الاعمال164).
رجب ماه بزرگی است خدا در آن حسنات را مضاعف گردانید و گناهان را در آن محو مینماید. پس هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم از او دور میشود و هرکس سه روز از آن را روزه بدارد، بهشت براو واجب می گردد. و رجب نهر فی الجنه اشد بیاضا من اللبن و احلی من العسل، من صام یوما من رجب سقاه اله من ذالک النهر (تهذیب الاحکام ج4 ص7306). رجب نام نهری در بهشت است که آبش از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است، پس هر کس که یک روز از ماه رجب را روزه بدارد البته از آن نهر خواهد آشامید.
مناسبترین زمان
امام صادق(ع) نقل شده کان رسول الله(ص) اذا کان العشر الا واخر اعتکف فی المسجد. ( بحارالانوار ج7 ص397)
پیامبر(ص) دهه آخر ماه مبارک رمضان در مسجد معتکف میشد
از برخی روایات نیز استفاده میشود که اعتکاف در دهه پایانی ماه مبارک رمضان با درک فضیلت لیله القدر بیارتباط نیست
شاید به همین دلیل، سنت پیامبر(ص) در انجام عبادت اعتکاف، همین زمان بوده است
به علاوه بسیاری از افراد در ماه مبارک رمضان از میزان کار وتلاش عادی خود میکاهند و سعی دارند این ماه را با فراغت خاطر و آرامش بیشتری به عبادت و خودسازی بپردازند
بویژه دهه پایانی این ماه را که طی دو دهه گذشته عادت کردهاند و آمادگی بیشتری هم دارند. راستی اگر ثواب اعتکاف با ثواب روزه ماه مبارک رمضان که دلهای مستعد برای معنویت جویی و کمال خواهی و بهرهبرداری از این قبیل برنامههای معنوی و کسب نورانیت، مهیاتر است مقارن شود و منافع و آثار آن ظهور یابد پیداست که چه نتایج پربار و درخشان و آثار ارزشمندی را برای شخص معتکف در پی خواهد داشت!
اعتکاف فرصتی برای نزدیکی به خدا و دوری از انحراف است
ماه رجب از ماههای عارفان و سالکان است و مسلمانان در این ماه از گناه دوری میکنند و مشغول تزکیه نفس و توبه میشوند
باید زمینه حضور حد اکثری نسل جوان در مراسم عبادی اعتکاف فراهم شود. معتکف در سه روز گوشه نشینی خود می کوشد آگاهانه و خالصانه به درگاه الهی نزدیک شود و از سایه سار محبت او بهرهمند گردد. با تشکیل محافل معنوی و مجالس انس با قرآن و خدا و شناخت بیشتر حضرت باریتعالی می توان گامی مؤثر در مصاف فرهنگی برداشت که اعتکاف بهترین راه است در سه روز برگزاری این مراسم معتکفان ارتباط خود را با خدا نزدیک تر میکنند و خود را از هر گونه گناه و معصیت دور می سازند. بیان احکام و اجرای برنامه های متنوع و پاسخ به شبهات دینی و شرکت در حلقه های معرفت و قرائت همراه با تفسیر قرآن باید در اولویت برنامه های مراسم اعتکاف باشد.
اعتکاف فرصتی برای پالایش درون
در ادیان آسمانی همواره شیوه هایی از درونگرایی و دوری از جمع وجود داشته است همان گونه که از قرآن مجید و روایات استفاده می شود که در میان بنی اسرائیل نوعی روزه همراه با سکوت رایج بوده است (مریم10)
اسلام نیز با پیش بینی عبادتی به نام اعتکاف که در واقع نوعی خلوت و درونگرایی است، برای ساختن انسان ها و جلوگیری از آفت خدا فراموشی و خود فراموشی چاره اندیشی کرده است.
فرصت اعتکاف
اعتکاف در مسجد برای یک مسلمان فرصتی است تا او به فراخور توان و مشاغل اجتماعی اش هرچندگاه برای مدتی از جامعه و مردم منقطع شود و به درون روی آورد. سید بن طاووس می گوید: بدان که اوج و کمال اعتکاف، آن است که انسان، عقل و دل و دیگر اعضای بدنش را تنها بر اعمال صالح وقف کند و آن ها را بر درگاه خداوند و اراده مقدس او حبس نماید. معتکف باید فکر و جان و اعضای خود را با افسارهای مراقبت، به خوبی مهار کند و از چیزهایی که روزه دار باید از آن بپرهیزد، کاملا خودداری نماید. بلکه دقت و مراقبت معتکف، باید به مراتب بیشتر از روزه دار باشد: زیرا او هم روزه دار است و هم معتکف و هر معتکفی خود را ملزم نموده است که با تمام وجود به خداوند متعال روی آورد و رویگردانی و غفلت از حق را یکسره کنار نهد...
سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
پیامبر خدا (ص) هر از چند گاهی به دور از غوغای مکه و سرو صدای مردم و هیاهوی بت پرستان، خود را به غار حراء می رسانید و به پرستش معبود حقیقی مشغول می شد. در شبی از شب ها در حالی که محمد (ص) معتکف کوی دوست بود، صدایی شنید. آری جبرئیل از آسمان ها جواب همه پرسش های پیامبر (ص) را در دفتری از نور به زمین آورده بود: دفتری که نسخه شفابخش همه دردهای بشری بود. پس از بعثت و بعد از هجرت، پیامبر فرصتی دوباره می یابد تا به اعتکاف روی آورد و خلوتی با خدای خود داشته باشد. این بار اعتکاف را در مسجد النبی پی می گیرد. رسول خدا افزون بر اهتمام عملی نسبت به اعتکاف، با بیان فضایل آن، مؤمنان رابه انجام این عمل تشویق می کردند. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نیز به سنت اعتکاف عمل نموده و آن را زنده نگه می داشتند. درحدیث آمده است که امام حسن مجتبی (ع) با آن که در حال اعتکاف بودند، برای رفع حاجت برادر دینی خود اقدام نمودند و او را از مشکل مالی نجات دادند.
آثار اخروی اعتکاف
1- آمرزش گناهان: توبه درحال اعتکاف موجب غفران الهی و ورود درصف نیکان است. زیرا: اعتکاف از روی ایمان و یقین، باعث مغفرت او می شود.
2- نزدیکی به خدا: اعتکاف، موجب نیل به قرب الهی است؛ یعنی همان فلاح و رستگاری که انسان به وسیله عبادت آن را می جوید. در حدیث معراج، خداوند از پیامبر خود سؤال می کند: ای احمد آیا می دانی در چه هنگام بنده به قرب من نایل می شود؟ و بعد در جوابش می گوید: زمانی که گرسنه یا در حال سجده باشد. در جای دیگری در همین حدیث شریف می پرسد: آیا از آثار گرسنگی و سکوت و خلوت مطلع هستی؟ سپس جواب می دهد که یکی از آثار آن، تقرب بنده به سوی من (خدا) است. گرسنگی، سجده، سکوت از غیرکلام خدا و خلوت، همگی در اعتکاف جمع هستند و با این اعمال به خدای سبحان تقرب می جویند.
3. دوری از آتش جهنم: در حدیثی آمده هرکس یک روز را به نیت قرب خدا اعتکاف کند، خداوند بین او و آتش سه خندق و سد ایجاد می کند.
4- تحصیل بهشت: از جمله آثار عبادت، رسیدن به بهشت و بهره مندی از نعمت های آن است. بی شک اگر معتکف بتواند در ایام اعتکاف آن گونه که باید رفتار نماید و رضایت حق تعالی را جلب کند؛ به درجاتی که برای مؤمنان درنظر گرفته شده خواهد رسید. خداوند به مؤمنین و مؤمنات وعده بهشتی را داد که در زیر آن نهرها جاری است آنان در بهشت و درخانه های پاک دربهشت عدن جاودانه اند، رضوان و رضایت خدا بالاتر از بهشت است و آن فوز عظیم است (توبه72) همان گونه که در آیه اشاره شده است علاوه بر بهشت و نعمت های الهی، رضوان خدا که بالاترین نعمت ها است نصیب مؤمن خواهدشد.
آثار فردی اعتکاف
1-مهمان شدن بر خدا: مسجد خانه خداست امام صادق(ع) : ماندن در مسجد که خانه خداست، به منزله میهمان شدن بر صاحب خانه است و تکریم میهمان فضیلت است و کسی از خدا سزاوارتر به این فضیلت نیست. از حضرت علی(ع) نیز روایت شده است که نشستن درمسجد برای من از نشستن در بهشت محبوب تر است زیرا با نشستن در بهشت به خواسته خودم نایل شده ام و با نشستن درمسجد به خواست خداوند نایل می شوم. بنابراین معتکفان در مسجد، میهمان خداوند هستند و مورد اکرام پروردگار قرار می گیرند.
2- تقویت اراده: از آثار حتمی اعتکاف در زندگی فردی انسان، تقویت اراده آدمی است. زیرا معتکفان با توجه به عبادت هایی که در طول اعتکاف انجام می دهند و از نماز و روزه نیرو می گیرند به این توفیق بزرگ دست می یابند. واستعینوا بالصبر و الصلوه (بقره54) منظور از صبر دراین آیات روزه گرفتن است. علاوه بر این کسی که مدتی بر خلاف خواست درونی خود، خویش را در محلی حبس کند و از بسیاری از امور همچون حرف زدن در غیر امور عبادی پرهیز نماید، خود به خود تمرینی است برای اجتناب از بسیاری خواهش های نفسانی دیگر. برخورداری انسان از اراده قوی نه تنها در مسائل اخلاقی و دینی بسیار مهم است؛ بلکه نقش آن در امور روزمره نیز کاملا مشهود است.
3- انس با معنویات: در پرتو اعمالی چون اعتکاف، ارتباط روانی خاصی بین انسان و مسجد، قرآن، نماز، نماز شب و ادعیه به وجود می آید به نحوی که انسان، مشتاق ارتباط با این امور شده و دوری از آنها برایش سخت می شود. فرد معتکف در ایام اعتکاف توفیق پناه بردن به قرآن کریم و تلاوت همراه با تدبر آن را می یابد و این امر وسیله ای است برای رسیدن به مقامات والا. از امام صادق(ع) روایت شده که قرائت کننده قرآن محتاج سه چیز است: دلی خاشع و بدنی فارغ و مکانی خلوت. زیرا هرگاه دل او خاشع باشد شیطان از او می گریزد، هرگاه بدن او از مشاغل دنیوی فارغ شد دل او متوجه قرائت قرآن می شود و هرگاه در مکان خلوتی باشد و از خلق کناره گرفته باشد، باطن او با خدا انس می گیرد و این حالات نصیب انسان معتکفی می شود که در مکانی خلوت و با خشوع قرآن را تلاوت کند. همچنین معتکف این فرصت را پیدا می کند که در میان عبادت های خود به خواندن دعا نیز مبادرت ورزد. دعا به سبب مقام و منزلت ویژه ای که در دین مقدس اسلام دارد، روح انسان را خاشع می کند.
4- دوری از غفلت: اعتکاف عبادتی است که نماز و به قول قرآن ذکر الله را دربردارد. ذکر همان دوری از غفلت است، غفلتی که اگر به ذکر مبدل نشود، موجبات سقوط آدم را فراهم می کند.
5- تواضع و فروتنی: اگر انسان بتواند در طول اعتکاف، خود را به دروازه های معرفت الهی برساند خود را در دایره بیکران هستی، کوچک ببنید، تکبر و غرور از او رخت برمی بندد.
آثار اجتماعی اعتکاف اعتکاف آثار اجتماعی قابل توجهی نیز دارد که اجمالا به دو مورد آن اشاره می شود
1- کاهش جرم و فساد: به عقیده جرم شناسان اجتماعی، گسترش مسائل معنوی، باعث کم شدن جرم و فساد درجوامع می شود. اعتکاف دراین زمینه می تواند نقش مهمی ایفا کند، زیرا مشتمل بر چند عبادت است و آثار معنوی ویژه ای برجای می گذارد.
2- آشنایی و برقراری ارتباط دوستانه: حضور مؤمنین شهر در چند مسجد فرصتی است که مؤمنان یکدیگر را بشناسند و ارتباط دوستانه پیدا کنند و از آثار اخوت اسلامی برخوردار شوند.
سابقه اعتکاف در ایران
سنت اعتکاف در طول تاریخ کم و بیش در ایران اسلامی برپا شده است ولی از پیشینه آن در ایران، قبل از دوران صفویه، چیز زیادی در دست نیست. آنچه به صورت مستند وجود دارد برپایی این سنت الهی در دوران صفویه است که به همت شیخ لطف الله میسی و شیخ بهایی، در دو پایتخت صفویه، قزوین و اصفهان صورت گرفته است. شیخ لطف الله، هم عصر عالم بزرگ شیعی شیخ بهایی است. او بسیار مورد توجه و عنایت شیخ بهایی بود تا آنجا که در برخی از مسائل شرعی، مردم را به شیخ لطف الله ارجاع می داده است.
شاه عباس اول، مسجد شیخ لطف الله را در اصفهان به نام این عالم بزرگ و برای اقامه نماز توسط ایشان ساخت. این عالم سخت کوش، به برپایی سنت اعتکاف اهتمام ویژه ای داشت. چنان که بر اثر تلاشهای خستگی ناپذیر او اعتکاف سنتی رایج و زنده شد. شیخ بهایی نیز اهتمام ویژه ای به امر اعتکاف در ایران داشت. او در کنار شیخ لطف الله به ترویج این سنت همت گمارد. پس از آمدن آیت الله عبدالکریم حائری یزدی به قم و تاسیس حوزه علمیه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(س)، سنت الهی اعتکاف، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. این سنت الهی که در طی چند قرن، بعد از دوران شیخ لطف الله و شیخ بهایی نوساناتی به خود گرفته بود، تولدی جدید یافت، اما حکومت خشن رضاخانی را نیز در برابر خود داشت.
عالم ربانی میرزا مهدی بروجردی در سده اخیر پایه گذار این سنت حسنه در شهر قم بود. رفته رفته این سنت محمدی (ص) به دیگر شهرهای ایران سرایت کرد. او از ملازمان و مشاوران آیت الله حائری یزدی بود. وی به علت ایجاد جو خفقان رضاخانی به تنهایی در مسجد امام حسن عسکری(ع) معتکف می شد و هیچ کس همراه او نبود. بعدها یکی دیگر از علما به او ملحق شد و پس از چندی، پای دیگران نیز به این سنت کشیده شد، به حدی که آیت الله بروجردی درس های حوزه علمیه را جهت شرکت طلاب در مراسم اعتکاف تعطیل کردند.
رجب پرواز تا بی کرانه امن الهی اعتکاف آنچنان که در لغت معنا می شود انزوا نیست، اعتکاف خلوت کردن دل برای حضور نور و بصیرت است. در این تلاطم پراضطراب روزمرگی ها گویی روحمان بین چرخ دنده های انواع و اقسام فشارها له می شود. هر روز صدای خرد شدنش را می شنویم و به روی خودمان نمی آوریم. اما خدای مهربان به فکر بندگانش هست. او می خواهد قدری دلمان را از زنجیرهای روزمرگی رهانده و به صف آزادگان و وارستگان درآییم. این استحقاق تک تک ماست که به چیزهای بزرگ تر و به معنویت بیندیشیم، نه اینکه پرنده ای در قفس دنیا باشیم و به حزن دوری از حقیقت عادت زده شویم!
در شرایط اعتکاف یکی از شروط مهم نیت است. وقتی هدف بزرگی را جست وجو می کنیم، باید نیتی بالا و ورای دنیای مادی برگزینیم. زیبایی این سه روز خلوص را بگذارید فقط برای خدا و تهذیب روح باشد. یکی از دستاوردهای مهم اعتکاف، اتحاد مؤمنین و همزیستی آنها در این سه روز است که در بهترین مکان دنیا یعنی مسجد اتفاق می افتد. کسانی از این اتحاد بهره برده و لذت می برند که از فکر خویش خارج شده و به کنار دستی شان بیندیشند. ما در این شلوغی روزمرگی ها سخت گرفتار آمده ایم و جز به منیت ها نمی اندیشیم. اما خدا می خواهد در کنار نهر دوستی و محبت کام تشنه مان را سیراب کرده و زندگی کردن را به گونه دیگری معنا کنیم.
محافظت از قلعه دل
اعتکاف از زمان حضرت سلیمان(ع) برپا می شده است. پیامبر عظیم الشأن اسلام آن قدر برای اعتکاف ارزش قائل بودند که در جنگ بدر چون نتوانستند معتکف شوند، سال بعد قضایش را به جا آوردند. «در این ایام به کسی فکر می کنیم که ما را خلق کرده و سعی در شناخت ابعاد وجودی اش داریم، لذا شکر نعمت ها را به جا می آوریم. نکته دیگر بعد از خداشناسی، خودشناسی است. در این سه روز معتکف به اعمال، کردار و گفتارش دقت کرده، سعی می کند برای آینده یک برنامه ریزی منسجمی داشته باشد. از نگاه دیگری این ایام فرصت شیطان شناسی و دوری گزیدن از آن است. همین که سوره یس قرائت می شود، گواه این موضوع است. چون در یس، شیطان دشمن انسان معرفی میشود. وقتی شیطان را شناختیم به این سؤال فکر می کنیم که رابطه ام با خدا چگونه باشد؟ چه کارهایی انجام دهیم که به خدا نزدیک شویم؟
اعتکاف برای این است که
مقبول درگاه حق قرار بگیریم. باید از هر چیزی که زمینه ساز غفلت دل می شود، دوری کرده و به وسوسه های شیطانی که بیماری دل است، پشت کنیم
وقتی دل را از غفلت دور کردیم، وقتی خدای خود و سپس خود را شناختیم، تحت دوستی و ولایت مطلق خدا قرار گرفته ایم
دیگر تحت ولایت شیطان و غیر خدا نیستیم
این روند به آرامش روح و فراغت فکر می انجامد
باید به قرآن متوسل شد وقتی یس می خوانیم یعنی خواهان استغفار و پاک شدن دل از گناهان هستیم
می خواهیم روح متعالی داشته باشیم
یک معتکف باید برای آینده اش برنامه ریزی کند در این برنامه ریزی باید از رذایل اخلاقی مثل غیبت، تهمت، دروغ و... فاکتور گرفت
تربیت دل به محافظت از یک قلعه تشبیه شده است.
نباید شیطان وارد این قلعه بشود هر وقت سراغ صفات ملکوتی می رویم، دروازه دل بر شیطان بسته می ماند، اما هرگاه به سوی شرک برویم با بدگمانی و گناهان دروازه دل را باز کرده ایم
در این فرصت برنامه ریزی کنیم که وقتی از مسجد خارج شدیم، چطور رذایل اخلاقی را پاک کرده و رهسپار صفات ملکوتی شویم؟
در اعتکاف جمیع عبادت های خوب گرد آمده، برخی شرایط معتکفین مانند شرایط حجاج است
در اعتکاف به جهاد اکبر مشغولیم چون روزه ایم، شرایط شبیه ماه رمضان است و چون در مسجد نشسته ایم، حتی نشستن در مسجد عبادت محسوب می شود. از این فرصت برای بررسی اعمال و افکارمان استفاده کنیم.
چشیدن طعم ضیافت الهی در مسجد
اعتکاف پنجره ای است از نور برای اهل معرفت و روزنه امیدی است برای اهل غفلت
آنهایی که جا مانده اند می توانند از این فرصت برای رسیدن استفاده کنند
شاید بتوان از مراسم ویژه مثل دعا، اعتکاف، روزه ماه رجب به عنوان منازل قرنطینه یاد کرد
ایام و مراسم و مناسبت های ویژه این ماه مراتب و میزان خلوص انسان را بالا برده و او را برای درک فیض الهی آماده می سازد
اعتکاف و روزه در ایام البیض این ماه از رحمت های الهی و فرصت های طلایی شمرده شده
روز سیزدهم ماه بود وقتی آدم ناراحت از ضبط و خطایی که مرتکب شده بود، به زمین هبوط کرد، در این میان ناگاه متوجه شد چهره ای سیاه پیدا کرده و یاد آن چهره سفید و زیبا به نگرانی و ناراحتی او افزود
در مناجات خود اشاره می کند: خداوندا! خواهان سفیدی صورتم هستم ندا آمد: روزه بدار و او عمل کرد.
روز سیزدهم را که روزه گرفت، مقداری از سیاهی چهره اش برطرف شد
روز چهاردهم و پانزدهم را ادامه داد که باعث سفیدی و روشنایی چهره اش شد
از آن هنگام روزهای سیزدهم تا پانزدهم ماه قمری ایام البیض نام گرفت
در ایام البیض سفارش به اعتکاف شده است. معتکف در این ایام با پناه بردن به خانه خدا و قرآن کریم، توفیق بازگشت به معنویت و دوری از غفلت، آسودگی و بالندگی روحی و امید می یابد
علاوه بر این که آثار اخروی همچون آمرزش گناهان و دوری از عذاب و آتش دوزح را برای خود تضمین می کند
معتکف واقعی طعم شیرین قرب به خدا و آمادگی حضور در ضیافت و میهمانی خدا را به ذائقه دل خویش می چشاند.
شرایط معتکفین چیست؟ شرط عقل، نیت (خلوص و قصد قربت)، روزه گرفتن، نشستن در مسجد، زمان شروع اعتکاف از اول طلوع فجر روز اول تا غروب روز سوم است و کمتر از سه روز صحیح نیست. لازم به توضیح است که در دو روز اول برای موارد بسیار ضروری نظیر شرکت در مراسم تشییع جنازه مؤمنی، تحصیل علم و یا پرداختن قرض به برادر مؤمن می توان از مسجد خارج شد، اما خروج در روز سوم کلا باطل کننده اعتکاف است. بوییدن عطر و گیاه خوشبو، خرید و فروش و تجارت، موارد باطل کننده روزه، مجادله و نزاع در مسجد برای بیان فضیلت های شخصی و نیز اعمال زناشویی به عنوان موارد ابطال اعتکاف است.
امام صادق(ع) فرمود: به درستی که معتکف به دنبال خرید و فروش و تجارت نمی رود و جدال و خودنمایی نمی کند. عصبانی نمی شود و در حال اعتکاف، مسجد محل اعتکاف خود را ترک نمی کند. در فضیلت اعتکاف همین بس که معادل طواف خانه خدا قرار گرفته و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است.
اعتکاف یک عبادت مدون و مستقل است که شیرینی بسیار دارد
به خصوص که به صورت شبانه روزی و دور از مشغله ها صورت می گیرد و فراغت مهمی برای انجام اعمال نیکو محسوب می شود
ما چون غرق روزمرگی ها هستیم، اکثر اوقات عبادت می کنیم، ولی ذهنمان درگیر سایر مسائل نیز هست
در این سه روز همه چیز را رها کرده و تنها به تفکر و عبادت مشغول می شویم
از سوی دیگر درمان ناآرامی های روحی و یک تحول بزرگ است
در یک لحظه تصمیم می گیریم که از گناهان گذشته دوری کرده و به سمت نور برویم
از این عبادت بزرگ (اعتکاف) به جزیره ثبات اعتقادی یاد شده است. در این چند روز هر فکر و عملی که انس با خدا را تقویت می کند، ستوده شده و باید از هر کاری که ما را به بیراهه می برد، دوری کنیم. معتکف باید چنین تمرکزی به روی عبادت ها و مناجات هایش داشته باشد.
یکی از اعمال سفارش شده در این ایام، عمل ام داوود است
داوود برادر رضایی امام صادق(ع) بوده. در جنگی به اسارت می رود و مادرش بسیار بی تابی می کرده تا خبری از او بگیرد. وقتی جستجویش بی نتیجه می ماند، برای عیادت امام صادق(ع) که ایشان بیمار بوده اند، روانه منزل امام(ع) می شود. امام(ع) از ام داوود می پرسد: چه خبر؟ مادر گریه کرده و می گوید: داوود در عراق زندانی است و هیچ خبری از وضع و حالش ندارم. سپس امام صادق(ع) برای گشایش کار عمل ام داوود را سفارش می کنند. شرح این عمل در مفاتیح الجنان به تفصیل آمده است. وقتی ام داوود در روزهای 13، 14 و 15 ماه رجب به این توصیه عمل می کند، شب شانزدهم پیامبر اکرم(ص) را در خواب می بیند که هم به او خبر آزادی فرزندش و هم خبر رفتن به بهشت را می دهد.
اعتکاف تلفیقی از عبادات انسانساز است
اعتکاف تلفیقی از تمام عبادات است که میتواند انسان را تربیت کند. از معتکفان انتظار میرود که نیازهای شخصی خود، نیازهای محلی و منطقهای و نیازهای بینالمللی را در نظر بگیرند. در شرایط کنونی، جهان به ویژه خاورمیانه چشم به نظام اسلامی دوخته است نظامی که جنگ دو ساله داخلی و هشت ساله خارجی را پشت سر گذاشته و نشاندهنده وعده اعجاز شده الهی است. معتکفان هم حاجت فرد و هم حاجت جهان را از درگاه خداوند درخواست کنند . قدرت الهی نامتناهی و با اراده است و اگر قدرتی چنین باشد قلیل و کثیر برای آن تفاوتی ندارد. آسانترین و سختترین امور جهان برای خداوند آسان است و او است که میتواند مجموعه کیهانی را بر هم زده و دوباره بازسازی کند. اگر انجام سختترین امور از نظر ما برای خداوند سهل است، چرا حاجت جهانی از او طلب نکنیم.
خداوند در قرآن کریم( ابتدای شمس) ۱۱ قسم بزرگ یاد میکند تا دو اصل مهم زندگی بشری را اعلام دارد و این دو اصل آن است که به تحقیق رستگار شده آن کس که خودش را تزکیه کند و به تحقیق ورشکسته و خسارت دیده است، آن کس که خود را در آلودگی خفه نماید و این امری است که در اعتکاف و حج بیش از سایر عبادتها روی آن کار میشود و بشر با التزام به آن سعی میکند، در پس همه اشتغالاتی که به زندگی عمومی او مانند سایر جانداران مربوط میشود، چند روزی به این فکر کند که به جز خورد و خواب و خشم و شهوت که شیر و ببر و اسب هم دارند، من چه دارم؟چه میکنم و به کجا میروم؟خوشا به حال چنین اعتکاف هایی!
ضرورت تاکید بر فرهنگ سازی مراسم معنوی اعتکاف
تطهیر جسم و جان در چشمه زلال آمرزش هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنانکه نمی توان همه مکان ها را برابر شمرد، برخی زمانها و مکان ها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است، ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است، ماه رجب گاه اعتکاف است. در این ماه که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای «او» پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیک تر می شوند. فردی که معتکف می شود، روزه، نماز و حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست سفره ای از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد، ماهی که عاشقان از سفره پرفیض الهی لقمه های راز برمی چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.
در شبهای اعتکاف بی تردید اعتکاف محو خودخواهی در امواج بلند خداگرایی و خدمت به امت اسلامی و بیرون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است و عبادتی مستجی و تقرب جویانه است که عملا سختی ها را شیرین و حلاوت بخش می کند
اعتکاف فرصت بسیار مناسبی است تا انسانی که در پیچ و خم های زندگی مادی غرق شده، خود را باز یابد و به قصد بهره بردن از ارزشهای معنوی از علایق مادی دست بکشد و خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را در راه راست ثابت نگه دارد تا بتواند به دریای بیکران انس و مهر خداوند که یکسره مغفرت و رحمت است، متصل شود
نوجوانی که در مراسم اعتکاف طعم شیرین ایمان و انس با خداوند را می چشد، لذت های مادی و شهوانی در دیدگانش حقیر و بی ارزش می شود و به آسانی در گرداب فساد و باورهای ضددینی قرار نمی گیرد
اجرای برنامه های فرهنگی در داخل مسجد اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه ها و روحیات خود بپردازد و در جهت رفع کاستی ها و تکامل آنها بکوشد.
شاید افرادی باشند که اگرچه انگیزه شرکتشان قرب الهی است، همه افراد با انگیزه الهی وارد شوند و در فضای مسجد آن چنان کار فرهنگی صورت گیرد که افراد هنگام خروج از مسجد نوعی دگرگونی حال و رفتار در عملشان دیده شود
بچه های دانشجو و بخصوص جوانان اثر پذیرترند و این سه روز فرصت مناسبی برای تغییر است
جوانان اغلب به خاطر این حس که گمشده ای دارند قدم در وادی اعتکاف می گذارند پس متوجه نیاز درونی شان شده اند، چون خودشان نیاز را متوجه شده اند و به دنبال جواب به تلاش روی آورده اند، پس حرف درست و راهنمایی سازنده را می پذیرند. حتی دوستی های این چند روزه هم باید هدفمند باشد و به تبادل اطلاعات مذهبی، امر به معروف و نهی از منکر و نیز آموختن احکام در جمع های صمیمی بینجامد.
غرق در دریای بیکران شویم
ماههای رجب، شعبان و رمضان فرصت های ویژه ای است تا انسان غرق شده در پیچ و خم زندگی مادی، خود را برای میهمانی خدا و غرق شدن در دریای بیکران انس و مهر خداوند که یکسره مغفرت و رحمت است آماده و متصل کند. باید گفت اگر نجنبیم بازنده ایم! رجب و شعبان همچون قافله ای است که در شهرها و دیارها عده ای را با خود همسفر می کند تا با پیوند دلها و اخلاص نیت ها روح انسان را در انوار رحمت الهی و در نهر رمضان شست وشو دهد. انسان همچون قایقی بادبانی در میان امواج و گرداب های اقیانوس بیکران احاطه شده است ولی رحمت الهی در طول مسیر زندگی وجود دارد، پس باید خودمان را در مسیر رحمت و نجات قرار دهیم و چه خوش است حال آن دلی که بیشتر ظرفیت داشته باشد، چون بیشتر بهره مند خواهد شد.
تقویت روحیه خداجویی در جوانان
اگر میزان معرفت جوانان در آموزه های دینی و معارف دین از رشد و نمو مطلوبی بهره مند باشد شخصیت دینی آنان به گونه ای شایسته شکل خواهد گرفت و هنگام ورود به جامعه اسلامی تأثیر بسزایی در آن جامعه پدید خواهند آورد
به عنوان نمونه چون آگاهی افراد نسبت به معارف روزه داری در جامعه بیشتر است، ماه رمضان آمار جرم و جنایت به پایین ترین حد خود می رسد، اما اگر جوانان خدای ناکرده از تربیت لازم برخوردار نباشند، زمینه اصلاح جامعه فراهم نخواهد شد.
برای جذب بیشتر جوانان به این مراسم الهی و روحانی در میان هجمه انسانهای کاذب وظایفی برعهده مسئولان کشور، برگزارکنندگان اعتکاف و خانواده ها می باشد. در زمانی که دشمنان اسلام و به ویژه تشیع برای نابود کردن اسلام ناب از هیچ گونه هزینه ای فروگذار نیستند، مسئولان نظام اسلامی بایستی در تخصیص بودجه سالانه، اعتکاف را همچون وزارتخانه ای در رأس امور قرار دهند و باتوجه به اینکه اعتکاف یک مراسم و همایش پیشگیرانه از جرم و جنایت است مسئولان می توانند هزینه های درمان بزهکاری را صرف این مراسم دینی و معنوی به عنوان همایش پیشگیرانه نمایند.
مسئولان اعتکاف که از ارکان تأثیرگذار در جذب جوانان به شمار می روند و نحوه تعامل آنان با معتکفین بسیار حساس و ظریف می باشد، اگر خدایی ناکرده مسئول اعتکاف رفتاری دون شأن آنان داشته باشد و به گونه ای شخصیت آنان را دچار خدشه کند باعث فاصله گرفتن معتکفین از اعتکاف و حتی بعضاً از دین و مسجد خواهد شد.
توجه به آراستگی نظافت و بهداشت مساجد، توجه به فضای کافی و مناسب برای نشستن، خوابیدن و استراحت معتکفین، انتخاب روحانیون و سخنرانان جوان پسند و به روز، مشارکت دادن جوانان در فعالیتهای جمعی و گروهی، طولانی نکردن برنامه های عمومی و نیازسنجی و شناخت روحیات جوانان هر منطقه نیز از دیگر مواردی است که باید مورد دقت مسئولان قرار گیرد.
ضرورت تأکید بر فرهنگ سازی مراسم معنوی اعتکاف
پرواز در آسمان بندگی با بال دعا
اعتکاف یعنی جدا شدن از هر چیز مادی که فرد را از خودش دور کرده است
اعتکاف یعنی فرصتی برای خودسازی که در پی این جهاد اکبر، جامعه نیز ساخته می شود
یعنی وقف عقل و جوارح برای خالق، که توجه واقعی دل به صاحب آن (ایزدمنان) را می طلبد
خداوند در قرآن کریم به بنده اش می فرماید: من از رگ گردن به شما نزدیک ترم
اما درک این مفهوم برای ما در این زندگی ماشینی بسیار سخت است لذا بهترین شیوه برای درک بهتر از وظایف بندگی خود، خلوت گزینی سه روزه در خانه خدا (مسجد) است
جدای از تمامی رابطه ها و تعلق ها، گاهی دوست داری جدا شوی و تنهایی را با تمام وجودت حس کنی
دقیقاً همان تنهایی که وقتی در جمع هستی به سراغت می آید و شاید این بار سعی داری متفاوت و بی حضور جمع تجربه اش کنی.
در همان لحظه هایی که هیچ کس نیست، صدایی می شنوی: «من هستم» خدا را با تمام وجودت می پذیری و این لحظه ها، لحظه های خاص اعتکاف است. لحظه هایی که در خودت سیر و سلوک می کنی برای یافتن گم شده ای که مدتها در جست وجویش هستی. میل بی اندازه قشر جوان به امر مهم خودسازی است. حضرت امام خمینی(ره) در ابیاتی زیبا به مفهوم اعتکاف پرداخته اند:
در حلقه درویش ندیدیم صفایی / در صومعه از او نشنیدیم ندایی
در مدرسه از دوست نخواندیم کتابی / در مأذنه از یار ندیدیم صدایی
در جمع کتب هیچ حجابی ندریدیم / در درس صحف، راه نبردیم به جایی
در بتکده، عمری به بطالت گذراندیم / در جمع حریفان، نه دوایی و نه دائی
در جرگه عشاق روم بلکه بیابم / از گلشن دلدار، نسیمی رد پایی
این ماه و منی جمله ز عقل و عقلااست / در خلوت مستان نه منی است و نه مایی.
بهره مندی از روح اعتکاف با جدایی از دنیا
بهره مندی از روح اعتکاف که همانا دوری گزیدن از دنیا و امور دنیوی است، خیلی مهم است. در واقع انتظار داریم فرد از وضعیت زندگی روزمره خود خارج شده و با بهره گیری از یک سری عبادات خود را بهتر شناخته و به خدای خویش نزدیک تر شود. اصل هدف از شرکت در مراسم عبادی اعتکاف باید تزکیه نفس باشد. بعضاً دیده شده برخی از معتکفین برای حاجات دنیایی نظیر قبولی در کنکور، احراز شغل مناسب، یا صورت پذیرفتن یک ازدواج در این مراسم شرکت می کنند.
اگرچه همه خواسته ها را باید از خداوند متعال خواست، اما بهتر است در این ایام سه روزه بر هدف اصلی اعتکاف بیشتر متمرکز باشیم. در رفتار، اهداف و سرانجام خویش تفکر کنیم تا به هدف اصلی خلقت که همانا بندگی در سایه انس با قرآن است نزدیک تر شویم. معتکف باید در این ایام که فرصت تصمیم گیریهای بزرگ است، تصمیمات مؤثری برای زندگی اش بگیرد. در زندگی روزمره به دلیل مشغله های زیاد معمولا نمی توان تصمیمات بزرگ و ویژه ای اتخاذ کرد.
ماه شست و شوی گناهان
ماه رجب المرجب، ماه استغفار و شست وشوی گناهان است و ماه شعبان المعظم ماه پوشیدن لباس تقواست که می خواهیم بعد از آن به مهمانی ماه مبارک رمضان برویم، دعیتم فیه الی ضیافه الله اگر مثلا کسی را که شغلش مکانیکی است، به یک مجلس عروسی دعوت کنند، با همان لباس روغنی به مجلس نمی رود، حال، پروردگار عالم دارد ما را دعوت می کند. ماه مبارک رمضان، ماه مهمانی خدا و ماه عشق بازی با خدا دارد می آید. چه کسانی می توانند در آغوش ماه مبارک بروند؟ کسانی که خودشان را شسته اند، لباس تقوا را پوشیده اند و خوش بو، زیبا و خوش لباس شده اند. ماه مبارک آنها را تا اوج می برد لیله القدر خیر من الف شهر، این حال خوش بندگان خداست.
ماه مبارک رمضان را از رجب مواظبت کنیم و از دست ندهیم. روزه های این ماه چقدر زیباست. بیاییم با امام زمانمان همگام باشیم. آقا جانمان روزه می گیرد، ما هم روزه بگیریم، آقاجانمان طلب استغفار می کند، اما برای من و شما. ما هم استغفار کنیم. بگوییم: خدایا! ما نفهمیدیم، راه را تشخیص ندادیم، حرف تو را گوش نکردیم، حرف قرآنت را گوش نکردیم، حرف پیغمبرت را گوش نکردیم، حرف امامان و اولیاء را گوش ندادیم، حرف دوستداران و دلسوزانمان را گوش ندادیم، گناه، ما را با خودش برد، هوی و هوس، نفس اماره و منیت های ما را با خودش برد، گوشمالی پیغمبرت و معصومین و اولیاء در ما اثر نکرد
برای همین در ماه مبارک رمضان این دعای روز اول ماه را در طول ماه مبارک همیشه بخوانید: اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائمین و نبهنی فیه عن نومه الغافلین «نبهنی» یعنی بیدار کن. دیدید وقتی می خواهند آنهایی را که بیماری صرع دارند و مدهوش می شود، به هوش بیاورند، یک آبی به صورتشان می زنند و بعد دو سه تا سیلی به آنها می زنند. «نبهنی» یعنی همین؛ یعنی ای خدا! دو تا سیلی به من بزن و من را گوشمالی بده اما خدا کند این گوشمالی در ماه رجب باشد و خدا در ماه رجب ما را بیدار کند که اگر بشود، چه می شود!
فضیلت ماه پر برکت رجب
در میان ماههای سال، از ماه خجسته و پر برکت رجب با عظمت و بزرگی خاصی یاد میشود. رسول اکرم (ص) فرمودهاند: "رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمیرسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور میگردد (1). در فضیلت ماه رجب همین بس که از پیامبر اکرم (ص) روایت شده: "خداى متعال در آسمان هفتم فرشتهاى قرار داده است که "داعى" گفته مىشود.
هنگامى که ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب از این ماه تا صبح مىگوید: خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خداى متعال مىفرماید: همنشین کسى هستم که با من همنشینى کند. فرمانبردار کسى هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه، ماه من و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. هر کسى در این ماه مرا بخواند او را اجابت مىکنم و هر کس از من بخواهد به او مىدهم و هر کس از من هدایت بخواهد او را هدایت مىکنم . این ماه را رشتهاى بین خود و بندگانم قرار دادم که هر کس آن را بگیرد به من مىرسد .
از غلام پیامبر(ص) نقل شده که گفت: "جمعی در خدمت پیامبر(ص) بهجایی میرفتیم، عبورمان به گورستانی افتاد، حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد. من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم، سپس فرمود: ای ثوبان اینان در قبرهایشان معذبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود و اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمیشدند. عرض کردم: یا رسول الله روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی میدهد؟
فرمود: آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد .
شیخ صدوق از سالم روایت کرده که میگفت: "در اواخر ماه رجب حضور امام صادق(ع) رسیدم به من فرمود: آیا روزه ماه رجب را گرفتهای؟
گفتم: نه! حضرت فرمود: والله ای سالم آن قدر ثواب از تو فوت شده است که اندازه آن را به غیر خدا کسی نمیداند، زیرا این ماهی است که خدای متعال بر ماههای دیگر فضیلت و برتری داده و حرمتش را بزرگ شمرده، روزه را در آن گرامی داشته
سپس فرمود: ای سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد در امنیت و آسایش خواهد بود، از شدت سکرات مرگ و وحشت بعد از مرگ و نیز از عذاب قبر، و هر کس دو روز آخر این ماه را روزه بدارد از صراط به آسانی میگذرد و از ترس و هراس قیامت و شدت آن نهراسد و از جهنم برائت جوید و سپس حضرت فرمود: هر کس نتواند روزه بگیرد چندبار سبحان الله بگوید .
یکی از اعمالی که در ماه رجب پسندیده و مورد سفارش است دعا و استغفار است. دعا یعنی احساس عبودیت و وابستگی به او و خدا را در همه چیز و همه کار دخیل دانستن و اینکه انسان احساس کند که از خود چیزی ندارد و هر چه که دارد از ناحیه خدا به او رسیده است .
لا موثر فی الوجود الا الله انسان همواره محتاج و نیازمند خداست و این نیازمندی یعنی همان معنای دعاست
در روایات آمده است دعا ریشه و مغز عبادت است
عبادات را ظاهر و باطنی هست
نماز و قیام و قعود و سجود و رکوع و اذکار و آیات و روزه و خمس همه و همه ظاهر عبادات هستند، اما دعا باطن عبادات بشری است و اگر دعا را از عبادات بگیریم عبادات بیروح و مغز و معنا خواهند شد.
در حدیثی از امام سجاد(ع) منقول است که می فرمایند: خداوندا برترین نعمت تو بر بندگان همین است که ذکر و یادت را بر زبان ما جاری کنی و احساس کنیم که به یاد خدا و قدرت مطلقه پروردگار عالم هستیم"
مرحوم کلینی در کتاب کافی میفرماید: دعا از لشکریان عقل و استنکاف از دعا از لشکریان جهل است. عقل و خرد انسانی گواهی بر ضعف و زبونی انسان در برابر خدا و معرف قدرت لایزال الهی است که هر چه معرفت زیادتر شود دعا به درگاه او نیز بیشتر میشود
باید در همه حالات خصوصاً در گرفتاریها دست بر دعا برداریم. انسانی که به عجز خود واقف شود، دعا بیشتر مینماید و راهی جز گفتگو با خدا ندارد.
حضرت علی(ع) میفرماید: هر که معرفتش به خدا بیشتر است تقاضای او از خدا و دعایش به درگاه الهی زیادتر است (از جمله دعاهایی که خواندن آن در ماه رجب بسیار مورد تاکید است دعایی است که سید بن طاووس از محمد بن ذکوان نقل کرده. محمد بن ذکوان میگوید: به حضرت امام صادق(ع) گفتم لطفاً برای ماه رجب مرا دعایی تعلیم دهید که از طرف خدای متعال به وسیله آن سود ببرم. حضرت فرمود: در تعقیب نمازهای صبح و شام هر روز این ماه این دعا را بخوان: یا من ارجوه لکل خیر ...
در حدیثی دیگر از پیامبر(ص) گزارش شده که فرمود: هر کس در ماه رجب این عبارت را صدبار بگوید: استغفر الله الذی لا اله الا هو وحده لاشریک له واتوب الیه و با صدقه این ماه را به پایان ببرد، پاداش صد شهید را دارد و اگر در ماه رجب از دنیا برود خدا از او راضی می باشد. یکی دیگر از اعمال بسیار ارزشمند در ماه رجب، روزه است. پیامبر اکرم (ص) درباره پاداش روزه داران ماه رجب فرموده است: هر که از ماه رجب چهارده روز را روزه بگیرد، خداى عزیز و جلیل از بهشتهایى که با در و یاقوت ساخته شده، پاداشى به او عنایت مىکند که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر دل بشرى خطور کرده است .
بدیهی است روزه در روزهای طولانی و هوای گرم از ارزش و ثواب بیشتری برخوردار است. حضرت امام صادق (ع) مىفرماید: برترین جهاد و کوشش، روزهدارى در هواى گرم است نیز میفرمایند: هر که در روز بسیار گرم براى خداى عزیز و جلیل روزه بگیرد و دچار تشنگى شود، خداى عزیز و جلیل بر او هزار فرشته بگمارد که بر چهرهاش دست نوازش کشند و بشارت و مژدهاش دهند تا هنگامى که افطار کند، خدا مىفرماید: چه خوش است بوى تو و روح تو، اى فرشتگان من! گواه باشید که او را آمرزیدم
تهلیل گفتن لا اله الا الله
مهمترین شعار توحیدی اسلام است. واژه تهلیل، از مادّة هلل، در لغت به معنای بالا بردن صداست و در اصطلاح، گفتن لااله الاّ اللّه است. به کار بردن مادّة هلل برای این معنا، بدان سبب است که فرد به هنگام گفتن لااله الاّ اللّه صدای خود را بلند می کند. همچنین گفته شده که تهلیل برگرفته از حروف لااله الاّ اللّه (راغب اصفهانی ذیل «هلل»)
عبارت لااله الاّ اللّه دو بار به همین صورت در قرآن کریم به کار رفته ( صافات : 35؛ محمد: 19) و به صورتهای مشابه، مانند لااله الاّ أنا و لااله الاّ أنت و بویژه لااله الاهو، بیش از سی بار در قرآن آمده است. مفسران بر اساس حدیث نبوی و اقوال صحابه و تابعین،«کلمة التقوی » را که در قرآن (فتح : 26) نیز آمده، همان لااله الاّ اللّه دانسته اند علاوه بر این، در منابع حدیثی و تفاسیر، لااله الاّ اللّه با نامها و اوصافی چون کلمة التوحید (طَبْرِسی ج6ص480
ذکر تهلیل در روایات: ذکر لااله الاّ اللّه از جمله ذکرهای مومنان است، زیرا بنا بر احادیث، اقرار به آن (توحید) یکی از ارکان پنج گانه اسلام و بزرگترین باب از ابواب هفتاد و چندگانه ایمان است (طبرسی، ص 86) پیامبر اکرم برترین سخنان را لااله الاّ اللّه و عبارات هم ارز آن، همچون سبحان اللّه و الحمدللّه و اللّه اکبر برشمرده است
در حدیثی دیگر آن را برترین سخن خود و پیامبران پیش از خود ذکر کرده است ( رجوع کنید به بیهقی ، السنن الکبری ، ج 4، ص284)؛ از اینرو، ایشان هم در آغاز رسالت، مردم را با «قولوا لااله الاّ اللّه تُفلحوا» به اسلام دعوت می کرد (مجلسی ج18 ص202) و هم در ادامه، به مسلمانان توصیه می نمود که اسلام خود را با زیاد گفتن لااله الاّ اللّه تجدید کنند.
در حدیثی قدسی که امام رضا علیه السلام آن را با واسطه پدرانش از پیامبر اکرم نقل کرده و در میان شیعیان به حدیث سلسلة الذهب *مشهور است، خداوند لااله الاّ اللّه را دژ مستحکم خود دانسته که ورود در آن موجب امان از عذاب الهی می شود. امام رضا علیه السلام در پایان این حدیث، خود را شرطی از شروط این امر برشمرده که مراد از آن امامت اهل بیت پیامبر اکرم است. بر اساس برخی احادیث ، قائلِ لااله الاّ اللّه یا کسی که آخرین سخن او لااله الاّ اللّه باشد، وارد بهشت می شود یا بنا بر حدیثی دیگر، آتش دوزخ بر او حرام می گردد (رجوع کنید به ابن بابویه ، 1404، ج 2، ص 119)؛
فقط خداوند شایسته پرستش است: امام صادق (ع) مى فرماید: رسول خدا (ص) فرموده است: استغفار و گفتن کلمه لا اله الا الله بهترین عبادت است. (اصول کافى ، ص 119)
تجلى لا اله الا الله در بهشت: رسول خدا (ص) فرمود: «هر کس بگوید: لا اله الا الله براى او در بهشت درختى کاشته مى شود از یاقوت سرخ، که بُنش از مشک سفید برآمده، و از عسل شیرین تر و از برف سپیدتر و از مشک خوشبوتر است و....» (اصول کافى، ج 6، ص 153)
اهمیت ذکر تهلیل در ماه رجب: هرکس در ماه رجب، هزار مرتبه«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید ، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته ، و هزار شهر در بهشت بنا می کند.
در روایتی امام صادق(ع) از پیغمبر اکرم نقل می فرماید که: رجب را «اَصبّ» گویند، چون رحمت خدا در این ماه به امّت من زیاد ریزش میکند؛ ماه رجب چنین ماهی است.گفتن ذکر «لا إله إالّا الله» که در روایات بسیار به آن سفارش شده است ، در ماه بارش رحمت ها به یقین اثرات عمیقی بر روح و جان ما خواهد داشت .
شرط بهره گیرى از برکات تهلیل: نکته مهم و قابل توجّه این است که احادیث شرط بهره گیرى از برکات «تهلیل» را به: اخلاص، اطاعت خدا و رسول، محبّت و ولایت اهل بیت، عمل صالح و اجتناب از محرّمات، مشروط کرده اند. با تأمّل در این شروط، مشخّص مى شود که همه آنها در واقع به شرط اوّل، یعنى اخلاص در گفتن تهلیل باز مى گردد و لذا غالب احادیث، اخلاص را به شروطِ یاد شده، تفسیر کردهاند.به بیان روشن تر، معناى اخلاص در تهلیل، اجتناب از شرک اعتقادى و عملى است و لازمه آن، اطاعت از خدا و رسول و لازمه آن، ولایت و محبّت اهل بیت علیهم السلام و انجام دادن کارهاى شایسته و اجتناب از کارهاى ناشایست است.(کتاب منتخب نهج الذکر، محمد محمدی ری شهری، ص 341)
اعتکاف در سیره معصومین و بزرگان دینی
پیامبر اکرم از جمله کسانی است که به اعتکاف اهتمام زیاد داشته است و تلاش میکرده که این برنامه مقدس انجام پذیرد، با اینکه انجام آن گاهی مواقع با شدت و مشقت همراه بود ولی باز مراسم اعتکاف را برگزار میکرد و معتکف میشد. از امام صادق(ع) نقل است که پیامبر اکرم(ص) موقعی که دهه آخر ماه مبارک رمضان فرا میرسید خیمهای موئین در مسجد برپا میکرد و در آنجا معتکف میشد.(4)
حدیث دیگری در باب اهتمام آن حضرت به این عمل مقدس وجود دارد که حکایت دارد از اینکه اعتکاف، مستحبی است قابل قضاء؛ یعنی اگر به دلایلی شخص موفق به اداء آن در وقت معین نشود میتواند به صورت نیت قضاء در مواقع دیگر انجام دهد و مقبول بودن عمل قضائی آن، که یک عمل مستحب است از اختصاصات اعتکاف است و این نشانه ارزش و اهمیت آن است. امام صادق(ع) میفرماید: در ماه رمضان جنگ بدر به وقوع پیوست، حضرت در آن مدت اعتکاف نتوانست، سال آینده در دو دهه از ماه مبارک رمضان اعتکاف نمود یک دهه برای همان سال و یک دهه به عنوان قضای سال قبل.(5)
نظائر این حدیث در باب شرکت عملی پیامبر در اعتکاف و اهتمام آن حضرت نسبت به این عمل فراوان است که همه آنها حاکی از ارزشمند بودن این مراسم مقدس میباشد. امامان معصوم(ع) با تأسی از پیامبر گرامی نسبت به اعتکاف اهتمام داشتند و سفارش های زیادی در اجرای این عبادت مقدس به مسلمانان میکردند.
محمدابن ابوبکر در دورانی که والی امیرالمؤمنین(ع) در مصر بود نامهای به امام نوشت و راجع به چند مسأله دینی از جمله اعتکاف، از امام سؤال کرد. امام در پاسخ به نامه وی ضمن آنکه تأکید زیادی در انجام عمل اعتکاف به ایشان ذکر کرد، فرمود رسول خدا یک سال در دهه دوم اعتکاف کرد و در سال سوم پس از بازگشت از جنگ احد قضای اعتکاف سال قبل را بجا آوردند، ولی پس از آن تا پایان عمر همواره اعتکاف را در دهه آخر ماه مبارک رمضان انجام میدادند.
امیرالمؤمنین در پایان این نامه متذکر شده است که در حین اعتکاف باران از سقف مسجد بر سر و روی پیامبر(ع) میریخت بگونهای که آثار گل و لای در جایگاه سجده پیامبر(ص) هویدا بود. معلوم میشود که بعد از پیامبر، بپا داشتن مراسم اعتکاف در نزد مسلمین امر رایج و مهمی تلقی میشده است و تأکید و اشاره امام به اهمیت این عمل مقدس، بیانکننده کیفیت اعتکاف پیامبراکرم(ص) است. علاوه بر مطلب فوق تشویق و ترغیب ائمه معصومین، در ارتباط با اعتکاف که چه مقدار ثواب و منزلت دارد، دلیل دیگری است برارزش و اهمیت اعتکاف.
بزرگان دینی و فقهای اسلام مانند شیخ لطفالله عاملی که رسالهای نیز در باب اعتکاف بنام الرساله الأعتکافیه دارد. تلاش وافر در امر احیای این شعائر دینی داشتهاند و پس از آن در زمان آیتالله العظمی بروجردی نیز همتهای زیادی در توسعه انجام این عمل به کار رفت تا حدی که درسهای حوزه به دستور معظم له تعطیل شده و معتکفان را مورد تشویق و ترغیب قرار میدادند، به همین ترتیب هرچه زمان گذشت روحیه گرایش به این عمل بیشتر شد و کمکم زمینه کامل برپائی این مراسم در شرایط انقلاب اسلامی فراهم گردید و اکنون از شعائر مهم و مشهور سال در ایام البیض رجب به شمار میآید.
1- مقاله شیخ رساله الاعتکافیه، رسول جعفریان
2- نداء العباد، ص 12، حاج محمود کاظم بکائی طهرانی
3- مصباح المتهجد و سلاح المتعبد- ص 754 محمدبن الحسن طوسی
4- فروع الکافی باب الاعتکاف، ص 175، ج 4، محمدبن اسحق کلینی رازی.
5- الفروع من الکافی، ج 4، ص 170، باب الاعتکاف محمد اسحاق کلینی رازی.
راه رسیدن به کمال انقطاع
مرگ، انتقال از دنیا به برزخ است. در عرف مردم مرگ همان از کار افتادن دستگاه بدن از قلب و مغز است؛ ولی در فرهنگ قرآن کسی مرده است که از دنیا وارد برزخ بشود؛ چرا که مرگ عبارت از انتقال از یک نشئه به یک نشئه دیگر است. تنتقلون من دار الی دار. این انتقال برای دو دسته از مردم دو شکل متفاوت پیدا میکند. برای کسی که آخرت اصالت دارد با کسی که دنیا برای او اصالت دارد فرق میکند. کسی که دنیا طلب است و همه زندگیاش را دنیا تشکیل میدهد، وقتی میمیرد و این شخص وارد برزخ میشود، با مشکل بزرگ و درد و رنجی بس دردناک مواجه میشود؛ زیرا که تعلقات دنیایی از او گرفته شده و چون او قبل از مرگ این تعلقات را رها نکرده است، هنگام مرگ این شخص به اجبار متعلَّق را رها میکند و او را از دنیا و متعلقاتش جدا میکنند؛ ولی چون هنوز تعلق را به همراه دارد، این موجب درد و رنج او میشود. تعلق بدون متعلَّق دردآور است و تا این تعلقها قطع نشد او در زحمت است. این همان فشار جان دادن است که دنیاطلب گرفتار آن است.
کسی که علاقه شدیدی به مال و فرزند و دنیا ولو حلال آن دارد وقتی با مرگ مواجه میشود، میبیند که مورد علاقهاش را از او میگیرند؛ ولی چون هنوز تعلق به آن، در جانش وجود دارد، رنج میکشد؛ چرا که تعلق بدون متعلَّق دردآور است. اگر آدم معتاد را گرفتند و او را در یک جایی بازداشت کردند، چرا درد و فریادش بلند است؟ برای اینکه آن مواد را از او گرفتند که متعلَّق اعتیاد اوست. اعتیاد همچنان باقی است و اعتیاد بدون مواد دردآور است. از این رو مرگ و احتضار و برزخ برای او دوزخ میشود؛ چرا که متعلقاتش از زن و مال و فرزند و مقام و منصب را از او میگیرند ولی تعلق خاطرش به این امور همچنان باقی و برقرار است.
عذاب تعلق
از همین رو حضرت امیرمومنان علی(ع) از مردم میخواهد برای اینکه مرگ راحتی داشته باشند و در عالم برزخ رنج نکشند، خودشان را از تعلق رهایی بخشند. ایشان در خطبهای میفرماید: ارفضوا هذه الدنیا الدنیه التارکه لکم قبل ان تترکها؛ قبل از اینکه این دنیای پست شما را رها کند شما او را رها کنید تا راحت بمیرید. این عذابی که این دست افراد در هنگام مرگ و در عالم برزخ میبینند به معنای کیفر و محاسبه برزخی نیست، بلکه این عذاب تعلق است که ایشان را میآزارد.
خداوند در آیه 50 سوره ذاریات از مردم میخواهد تا از همه چیز به سوی خداوند فرار کنند؛ زیرا هر چیزی که در عالم است نوعی تعلقآور است و آدمی را به بند میکشد و اجازه نمیدهد تا در هنگام مرگ راحت بمیرد و به جهانی آبادتر برود. کسی که از همه چیز به سوی خدا گریخته باشد، دیگر هیچگونه تعلقی به متعلقات دنیایی ندارد و برایش فرقی نمیکند که چیزی به او داده شود یا گرفته شود؛ زیرا همه آنها را مال خدا و مال دنیا میداند. پس نقش این انسان در دنیا مانند امانتدار یا استفادهکنندهای است که چیزی را به امانت برای استفاده گرفته است.
این شخص هیچگونه تعلقی به این اسباب دنیوی ندارد، چون میداند که مال او نیست. پس وقتی میدهند خوشحال نمیشود و وقتی میگیرند ناراحت نمیشود و همواره تسلیم محض است. (آل عمران153؛ حدید23) از نظر چنین انسانی که از متعلق و تعلق گریخته، دادن، کرامت نیست، چنان که گرفتن اهانت نیست (فجر15 و 16) چون همه چیز مال خداست و او برای مدتی در اینجا مستقر شده تا بهرهای بگیرد و خود را به کمالی در دنیا برساند. (بقره36 اعراف24) از این رو امیرمومنان(ع) دنیا را به پل (قنطره) تشبیه میکند که جایی برای ساختوساز و مسکن نیست، بلکه محل عبور است.
کسی که این گونه به دنیا مینگرد خواهان کمال الانقطاع الی الله میشود و از خداوند میخواهد هر گونه تعلقی را نسبت به هر چیز از او بردارد و تنها به خداوند توجه یابد تا این گونه روح و روانش آزاد گردد و به جای حرکت در ظلمات دنیوی، در ساحت نور بلکه فراتر از آن در ذات الهی پرواز کند و در آنجا آشیان کند. پس گام نخست آن است که از متعلقات دنیوی رهایی یابیم و سپس تلاش کنیم که اصل تعلق را از خود بزداییم و دیگر هیچ احساس تعلقی به هیچ چیز جز خداوند نداشته باشیم؛ چرا که فقر انسان به خداوند ذاتی است و انسان نمیتواند جز به خداوند تعلق خاطری داشته باشد. به قول لسان الغیب حافظ شیرازی:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق بگیرد آزاد است.
اعتکاف؛ خضوع و خداخواهی
امام صادق(ع) فرمودند: دعا مخزن و گنجینه اجابت است چنانچه ابر، مخزن باران است (اصول کافی ج2 ص471)
میفرماید دعا «کهف» مخزن و گنجینه اجابت دعاست و لذا «معتکف» کسی است که این گنجینه را در دست میگیرد و بایستی نهایت بهرهبرداری را از این لطف الهی بنماید
معتکف، دعا را دستاویزی محکم برای ارتباط وجودی با حق و زمینه عرض حاجات به پیشگاه خداوند قرار میدهد
دعا تنها یک دارو برای درمان دردها و یک وسیله برای برآورده شدن حاجات نیست بلکه علاوه بر آن دعا غذای روح است
چطور جسم ما نیاز به غذا دارد تا شاداب و سلامت باشد، روح ما هم برای شاداب ماندن نیاز به غذای روح دارد
غذای روح ارتباط با حق است و یکی از جلوههای ارتباط با حق، دعاست بهطور کلی میتوان گفت دعا ظرفیت آدمی را برای دریافت فیوضات الهی بالا می برد یک جا غذا میدهند شرطش این است که برای دریافت غذا بایستی ظرف داشته باشی، اگر داشتید براساس ظرفیت آن به شما غذا میدهند و ظرف گرفتن فیوضات الهی دعاست.
معتکف در اعتکاف، در خلوت با خدا سعی بر این دارد با تخلیه خود از تعلقات دنیایی، فضا را برای حضور خدا فراهم کند و ظرفیت خود را بالا ببرد و قلب خود را که حرم خداست مهیای حضور حق کند که میفرماید:«قلب حرم خداست پس سکونت ندهید غیرخدا را در حرم خدا (جامعالاخبار - شیخ صدوق)
این یعنی یک ارتباط وجودی با خدا، وجود خدا را در خود حس کردن است
امام صادق(ع) فرمودند: مقاماتی نزد خداوند تبارک و تعالی است، به دست نمیآید مگر با دعا. (کافی ج2 ص466)
و پیامبر(ص) فرمودند: «چیزی نیست نزد خداوند که محبوبتر و گرامیتر از دعا باشد. (بحارالانوار ج90 ص 300)».
کسی آمد خدمت امام صادق(ع)، عرض کرد یا بنرسولالله دو نفر با هم وارد مسجد شدند، یکی زیاد نماز میخواند و دیگری زیاد دعا میکند، کدام بهتر است؟
امام میفرماید هر دو خوبند، ولی آن کسی که بیشتر دعا میکند بهتر است
در اهمیت دعا تا آنجا پیش میرود که میفرمایند: الدعاء افضل من قرائت القرآن- دعا و ارتباط با خدا برتر است از قرائت قرآن (مکارم الاخلاق ص389- ازامام رضا(ع)
قرآن آیه 77 سوره فرقان: بگو اگر دعا و عبادت شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمیدهد
شما (حق را) تکذیب کردید، پس بزودی (کیفر آن) دامنگیر و ملازم شما خواهد شد
نمیخواهد بفرمایند قرآن را کنار بگذارید و دعا کنید، کسی روح ارتباط با حق را آنگونه که باید نمیفهمد مگر اینکه با قرآن مأنوس شود،
قرآن است که خدا را به ما معرفی میکند تا بدانیم با چه کسی راز و نیاز میکنیم
تا کسی جانش با مفاهیم قرآن عجین نشود، نمیتواند دست به دعا بردارد
قرآن وسیلهای است برای ارتباط حق با بندگان اما دعا وسیلهای است برای ارتباط بندگان با خدا، لذا فرمودند کلامالله (قرآن) نازل شده است و دعا قرآن صاعد است و ماه رمضان را فرمودند ماه نزول قرآن و صعود دعاست
آنچه انسان را به پرواز درمیآورد دعاست
هر پروازی دو بال میخواهد و دعا هم با دو بال خضوع و خشوع پرواز میکند و صلوات دعایی است که هر دو بال را دارد و دعاهای دیگر هم با کمک صلوات (در قبل و بعد از دعا) به پرواز درمیآیند و بالا میروند
چرا اینقدر دعا اهمیت دارد؟ چرا به دعا گفته شده عبادت کبری و معتکف میشویم تا با دعا به حضور قلب برسیم،
چرا اینقدر دعا اهمیت دارد؟ رمز و راز آن چیست و اثرات آن روی ما چگونه است؟
1- انسان را مفتخر به شناخت حق میکند. من که میخواهم با خدا رازونیاز کنم باید بشناسم او را، و اگر مدعو را نشناسم چه توقعی برای اجابت دعا دارم، چگونه از کسی که شناختی از او ندارم چیزی بخواهم؟ پس به سوی معرفت حق قدم برمیدارم.
2- دعاکننده خود را نیازمند به حق میداند، چون خود را نیازمند میداند غرور و تکبر، خودخواهی و منیت و عجب از جانش بیرون میرود، الهی میشود، میفهمد که از خودش هیچ ندارد، تمام هستی و قدرت از آن اوست و لذا انسان متواضع میشود
و به این نتیجه میرسد که خداوند متعال نه تنها قادر است بلکه قادر مطلق است و از کسی جز او کاری برنیاید.
3- تمامی نعمتها را از آن حق میداند، در نتیجه عشقش، علاقهاش، محبتش به او روزبهروز افزونتر میشود، خدا را منعم واقعی و غنی مطلق میداند و خود را فقیر
4- چون خود را نیازمند به حق میداند مطیع خدا میشود متوجه میشود که برای رفع نیازها وحاجات باید در خود شایستگی ایجاد کند و ظرفیت خود را بالا ببرد تا پذیرای فیوضات الهی شود
5- اعتماد به نفس پیدا میکند، چون او به خدا امیدوار است، دعا در او اعتماد به نفس ایجاد میکند و هیچگاه مایوس نمیشود دست، پیش کسی دراز نمیکند
6- موقعی که خود را نیازمند خدا بدانم از دیگران بینیاز میشوم، گدای در خانه خدا در هیچ خانهای گدایی نمیکند
کسی نزد دیگری میرفت و حاجات خود را دریافت میکرد، روزی دید او دست به آسمان برده میگوید خدایا من که چیزی ندارم، تو به من میدهی، من هم به دیگران
اگر ندهی چیزی ندارم- شخص محتاج برگشت دوستش گفت چرا برگشتی، بیا برویم گفت او خود گداست و درخانه دیگری گدایی میکند من او را پیدا کردم، میروم در خانه او، در خانه کسی که بسیار کریم است
عدهای آمدند خدمت پیامبر(ص) سئوال کردند موقعی که ما از خدا تقاضایی داریم، او به ما دور است یا نزدیک؟ این آیه نازل شد: و اذا سألت عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع... چون بندگان من از تو درباره من بپرسند، همانا من به آنها نزدیکم و دعای دعاکننده را وقتی مرا بخواند پاسخ میدهم، پس آنها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند (بقره 186)
و در سوره غافر آیه 60 میفرماید: و قال ربکم ادعونی استجب لکم... و پروردگارتان گفته است: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم...
و پیامبر(ص) فرمودند: ادعوالله و انتم موقفون بالاجابه ای مردم، خدا را بخوانید و ایمان داشته باشید که خدا اجابت میکند-بحارالانوار ج90 ص305 کسی شک نکند، اگر شک کند اجابت نمیشود
اجابت یعنی چه؟ جلوههای اجابت گوناگون است؛
1- گاهی انسان از خدا چیزی میخواهد، خداوند عین آن را عنایت میفرماید
2- گاهی اجابت میشود اما چیز دیگری به جای آن میدهد، مصلحت در آن است
3- گاهی نه عین خواسته را میدهد و نه چیز دیگری بلکه دفع بلا میکند
دفع بلا یعنی جلوی حوادث را میگیرد و نمیگذارد بلا، گرفتاری، بیماری و یا ... بر من وارد شود
دفع بلا فرق میکند با رفع بلا، رفع بلا، گرفتاری یا بیماری و ... هست که بر من عارض شده و باید برطرف شود
امام صادق(ع) فرمود: بر شما باد در ماه مبارک رمضان به استغفار و دعای زیاد، پس دعا دفع میکند از شما بلا را و استغفار پاک میکند گناهان شما را.
4- گاهی اجابت دعا شکل دیگری دارد که خداوند، گناهان و یا بخشی از گناهان انسان را میبخشد
5- گاهی درجه انسان را بالا میبرد، به خدا نزدیکتر میشویم
و لذا هیچکس در دعا دست خالی برنمیگردد. اصلا اجابت دعا در دل خود دعاست، که انسان را به قرب حق میرساند و این کمال انسان است و بزرگترین خواسته انسان. وقتی انسان به او رسید دیگر همه چیز را دارد. «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» این همان معرفت حق است که اگر معرفت پیدا کردی، او را شناختی، ارتباط وجودی پیدا کردی، تمام است. شرایط دعا چیست؟
در دعا چه نکاتی را باید در نظر داشت؟
1- آمادگی روحی و فکری، دعا تنها با زبان نباشد، این را که به زبان میگویم، دلم هم بگوید، تمام وجودم هم بگوید اعراف 55: ادعوا ربکم تضرعا و خفیه إنه لایحتالمعتدین خدا را با ناله و نهانی بخوانید که او متجاوزان را دوست ندارد.» چرا میفرماید با گریه و زاری؟ چون بالاترین جلوه و توجه دل است، میشود یک ارتباط وجودی.
تا نبارد ابرکی روید چمن / تا نگرید طفل کی نوشد لین
تا نگرید کودک حلوافروش / دیگ بخشایش نمیآید بهجوش
«ای عیسی(ع) بهگونهای مرا بخوان که داری غرق میشوی، مانند کسی که هیچ یارویاوری ندارد. (بحارالانوار جلد 14 ص 295» نه اینکه همه جا بروی، میز و حساب بانکی و رتبه و درجه را رها نکنی خیر، باید از همه جا قطع امید کنی و فقط خدا و او را قادر مطلق بدانی و هرچه را غیر اوست رها کنی.
2- دوری از گناه، ما را به اجابت نزدیکتر میکند. «علی(ع) در دعای کمیل: اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء معلوم میشود گناهان، دعا را حبس میکند، نمیگذارد این کبوتر اوج بگیرد
کسی آمد خدمت پیامبر(ص): یا رسولالله چه کنم دعایم مستجاب شود، فرمودند: فکر گناه را از سرت و از اندیشهات دورکن
3- پرهیز از حرام خوردن، این غذا که میخورم پولش از کجا به دست آمده، سر سفره چه کسی نشستهام، آیا خمس اموالم را دادهام یا خیر
و ... مال حرام، عشق به دعا را از انسان میگیرد
امام حسین(ع) در پاسخ خواهرشان حضرت زینب کبری فرمودند اینها شکمهایشان از مال حرام پر است وگرنه بسیاری از آنها قرآن خوان و قاریان قرآن و نماز شبخوان بودند و سجدههای طولانی داشتند ولی حرامخوار بودند
این بسیار خطرناک است و باعث شد روی امام زمانشان شمشیر بکشند و...
4- مطیع خدا بودن، کسی که میخواهد دعایش مستجاب شود باید مطیع خدا باشد تا خدا هم دعای او را اجابت کند
موقعی که دلمان شکست و حال دعا به ما دست داد خواستههای بزرگ داشته باشیم، معرفت و محبت خدا و پیامبر و اهل بیت او را بخواهیم
و پیامبر(ص) یاد دادند که چه بخواهیم: خدایا از تو میخواهم یک نفس پاک به من بدهی و دیدار تو را در قیامت باور داشته باشم و مرا به تو برساند، قانع باشم به آنچه میدهی و راضی باشم به آنچه تو حکم میکنی...
و لذا برای معتکف، این دعوتنامه از سوی خداوند آمده که خود را تجلی بده به عبادات، نماز و روزه و مستحبات و ... و با توبه خود را تخلیه کن از آلودگیها و گناهان و با رفتارت روح خود را نیز بیارای (تحلیه) یعنی تمام اعتقادات و عباداتت وجودی شود و با این آمادگی به سوی آخرین قدم و منزل یعنی فناء فیالله برو که عرفا میفرمایند سیروسلوک چهار منزل اساسی دارد؛ تجلیه، تخلیه،تحلیه و فنا فیالله.
و این مسیر الهی برای معتکف مهیا شده است و امید است که انشاءالله همه معتکفین ما این مسیر را با موفقیت طی کنند و با دو بال خضوع و خشوع پرواز کنند و به معراج برسند و اینها امکان ندارد مگر با محبت و ولایت نبیاعظم،علی(ع) و همسر وفرزندان او که سلام و درود خداوند بر همه آنها.