تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.

 

Image result for ‫منتقم‬‎

حتمیت ظهور حجت خدا

 ابن‌عباس نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: پس از من خلفا و اوصیا و حجت‌های الهی دوازده نفرند که اول آنان برادرم و آخرین ایشان فرزند من است. عرض کردند: ای رسول خدا، برادر شما کیست؟ فرمود: علی(ع) گفتند: فرزند شما کیست؟ فرمود: مهدی صاحب‌ الزمان(عج) کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد. و سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری مبعوث فرمود، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی کند تا فرزندم حضرت مهدی(عج) در آن روز ظهور نماید و روح‌ الله عیسی‌ بن‌ مریم فرود آید و پشت سر آن حضرت نماز خواند و زمین به نور پروردگارش درخشان گردد و حکومتش به شرق و غرب عالم رسد. کمال‌الدین باب24 ح27

 امام زمان کی ظهور خواهد کرد؟

  در عصر غیبت مسلمانان با گرفتاری و بلاهای زیادی دست و پنجه نرم می کنند. خدا میداند که چه بلاهایی بدتر از این در زمان غیبت آن حضرت بر سر مسلمانان آمد و می آید! آلمان در مدت کوتاه، چهارده کشور اروپایی را شکست داد که بزرگترین آنها یونان بود و سقوط آن در 25 روز طول کشید.

بنابراین، ممالک اسلامیه در نزد آنها، هر کدام یک لقمه است! ولی پیشرفت به سرعت، لازمه اش غفلت از دشمن پشت سر است که خداوند هر کدام از قدرت های شرق و غرب را معذّب و رقیب دشمن مقابل خود قرار داده است، و ظاهر این است که تا قیام حضرت حجت(ع) اسم اسلام باقی است لایبقی من الاسلام إلا إسمه (کافی ج8 ص308) از اسلام به جز نام آن باقی نمی ماند.

 طبق روایات، هر گاه ظلم و فساد فراگیر شود، امام زمان(عج) ظهور می کند. آیا ما باید در ترویج ظلم و فساد بکوشیم تا زمینه ی ظهور ایشان فراهم شود؟

 آیت الله مکارم می گوید: ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) از دو طریق ممکن است: یکی از راه زیاد شدن ظلم و ستم و راه دیگر آمادگی مردم برای پذیرش حکومت آن حضرت. یعنی اگر تحوّلی در دنیا به وجود آید و مردم دنیا آماده ی پذیرش آن حکومت شوند، به یقین حضرت ظاهر میشود. پس اینکه خیال کنیم برای ظهور آن حضرت، تنها راه، زیاد شدن ظلم و فساد است. در اشتباه هستیم

 انتهای ظلم و جور آخرالزمان کجا است؟

 از حضرت آیت الله بهجت ره درباره معنای مُلِئت ظُلماً و جوراً و اینکه حد و حدودش تا کجاست، پرسیده شد. ایشان در جواب فرمودند: ما نمی توانیم تعیین و تحدید کنیم، ولی ظاهر این است که وقتی "ظلم فراگیر و پر شد، دیگر کار تمام است و آن حضرت ظهور می کنند، زیرا نفرمودند:"مُلِئَـت و بَقِیَت علی ما ملئت" یعنی پر شود و بر آن حالت باقی بماند، از این جا معلوم می شود که آن مرتبه از " مُلِئَـت" هنوز تحقق پیدا نکرده است.

چرا ما باید از عترت محروم باشیم؟ ایشان در جواب این سوال فرمودند: چه کسی گفته است از فیوضات آنان محروم هستیم؟ ما به اختیار محرومیم! به اختیار خود محروم بودن، با داشتن اختیار منافات ندارد زیرا [ایشان] همان فیوضات و افاضات حضوری خود را نسبت به اهل آن دارند، بلکه به امید حیات تو دل های شیعیان زنده است، و به واسطه پرتو نور تو، طالبان رهنمون می گردند، همچنین [در فرازی از زیارت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه آمده است] لنورُ الإمامِ فی قُلُوبِ المومنین أنوَرُ مِنَ الشّمسِ المضیئَةِ بالنّهار (قطعا نور امام در دل مومنان، درخشان تر از نور خورشید درخشان در روز است) منتها [ به دست آوردن این فیوضات] دنبال کردن و طلب می خواهد. در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبان و شیعیان زیاد دیده شد، باب لقاءِ و حضور، بالکلیه مسدود نیست، بلکه اصل رویت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد.

 پیش از ظهور، همه باید سایه ظلم و جور را احساس کنند!!

 مرحوم آیت‌الله بهجت : پیش از ظهور، همه باید سایه ظلم و جور را احساس کنند. از این خونریزى هایى که پیش از ظهور حضرت حجّت (عج) واقع مى شود، معلوم مى شود که ظهور آن حضرت مانع از خونریزى است، چون همه طَوْعا یا کَرْها (خواسته و یا ناخواسته.) تابع آن حضرت می شوند. و نیز معلوم مى شود که آن قدر باید ظلم و خونریزى صورت بگیرد که براى همه روشن شود که مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا (بحار الانوار ج3،ص80 ج36،ص358 طرائف ج1،ص177)

زمین از جور و ستم پر شد و همه ى اهل زمین در هر کجا که باشند احساس کنند سایه ى ظلم و جور بر سر آن هاست و همه ى جهانیان حتّى کفّار، در فشار ظلم و ستم به سر ببرند و به انتظار نجات و ظهور فرج و مصلح باشند. ائمّه(ع) در روایات به ما خبر داده اند که: خیلى از اهل ایمان و عقیده در اثر ابتلائات بر مى گردند. لاِءَنَّهُ یَقُوُم بَعْدَ... ارْتِدادِ أَکْثَرِ الْقائِلِینَ بِإِمامَتِهِ؛ زیرا او بعد از ... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى کند.(2) خدا کند ایمان ما تا آن وقت باقى بماند، وگرنه اگر ظهور هم نزدیک باشد ولى ایمان ما زایل شده باشد، دیگر ما را چه با ظهور آن حضرت و حضرت را چه با ما؟! براى مۆمنین تثبیت در دین و ایمان و ثبات قدم تا ظهور آن حضرت، از ظهور آن حضرت مهم تر است.

  رخدادهای پیش از ظهور مهدی موعود(عج

 فصلت53: سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق اولم یکف بربک انه علی کل شی شهید بزودی آیات و نشانه‌هایی از قدرت خود را در صحنه گیتی و در وجودشان بدانها نشان خواهیم داد تا به آنها آشکار شود که او حق است. بقره156 و هر آینه شما را به وسیله ترس و گرسنگی و نقص در مالها و جانها و میوه‌ها می‌آزماییم و صبرکنندگان را بشارت ده اشاره به گرسنگی و قحطی و جنگهایی که (نقص در جانها) موجب کشتارهای فراوان شود دارد. همچنین به نقص در مالها اشاره دارد که ممکن است منظور فساد مالی باشد.

 امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمودند: پیش از آمدن حضرت مهدی(عج) علامتهایی برای امتحان مومنین خواهد بود. عرض کردم آن علامتها چیست؟ فرمودند : بیماری‌های گوناگون که سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخها که سبب گرسنگی است و کاهش در اموال و جانها که قحطی و مرگ و میر فراوان است و نقص در محصولات که به نیامدن باران است. پس در آن موقع به آنها که در عقیده‌ ما ثابت می‌مانند مژده بده . انفال 39 : و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الذین کله لله و با کافران بجنگید تا فتنه‌ای باقی نماند و دین یک سره از آن خدا باشد . طبق تفسیری امام باقر(ع) صحبت از جنگ با مشرکان در زمان ظهور است.

نشانه‌های قبل از ظهور

 حدیثی از رسول اکرم (ص) بحارالانوار نقل شده :   1) وقتی که امت من نماز را ضایع کنند   2 از شهوات پیروی کنند     3) خیانت در میان مردم زیاد شود    4) امانت و امانتداری کم شود    5) مشروبات الکلی بنوشند    6) فضا تاریک شود    7) به واسطه خشکسالی آب قناتها و چاهها کم شود    8) امنیت از راههای زمینی وهوایی برداشته شود    9) مردم همدیگر را سب و لعن کنند    10) خانواده ها در دامن فساد سقوط کنند    11) مردم در زندگی گرفتار تجملات شوند و سرانجام قناعت و میانه روی متروک گردد    12) افراد جامعه نسبت به یکدیگر بدبین شوند وسوء ظن وعدم اعتماد بر جامعه سایه افکند    13) مالهای دنیا پست وخوار شود    14) محصولها اندک شود    15) قیمتها بالا رود    16) بادها زیاد شود    17) پرده از روی باطن مردم برداشته شود    18) عمل شنیع لواط علنی شود    19) خلاف پسندیده شود 

20) تجارت و کاسبی دچار سختی و تنگی شود واشیای مورد درخواست کم شود    21) تمام برنامه‌ها را با کمال گستاخی و خودسری برمبنای هوای نفس پیاده کنند    22) ناسزا و فحش دادن به پدر و مادران را وسیله سرگرمی و مزاح قراردهند رواج بی‌احترامی به پدر و مادر    23) آشکارا ربا بخورند و کوچکترین ترسی از خداوند نداشته باشند    24) بی‌حیایی و زنا در میان مردم رواج پیدا کند گسترش فساد جنسی که امام صادق(ع) آن را از علائم نامیده است ؛ و دیدی که بیشتر مردم و بهترین خانه ها،آن خانه ای است که زنان را در فسق و گناهانشان کمک کنند!    25) خشنودی و راضی بودن از زندگی و برنامه آن بسیار کم شود     26) افراد سفیه و نادان زمام امور را به دست گیرند    27) خیانت به انواع و اقسام مختلف درمیان همه طبقات زیاد شود    28) امانتها را بی اهمیت بدانند و به آن بی‌اعتنا باشند و افراد امین کم شوند    29) افراد از اخلاق و کارخویش تعریف کنند

 30) نادانها به دلیل نادانی خویش مشهور شوند 31) مردم خانه‌های خود را بیارایند و دیواره‌های آن را زینت دهند 32) قصرها و خانه‌ها بلند ساخته شود 33) باطل را به لباس حق جلوه دهند 34) زشتی دروغ از بین برود 35) اگر کسی در کارش صحت عمل داشته باشد اورا ضعیف بدانند 36) پستی لئامت و سرزنش یکدیگر را به حساب عقل بگذارند 37) گمراه بودن و در راه کج رفتن را هدایت بشمارند 38) بیان را کوری بدانند 39) خموشی را بی‌خردی بدانند 40) دانشمند اگر بخواهد از علم خویش به نفع خود و جامعه حرف بزند اورا جاهل وعلمش را نادانی بدانند 41) نشانه‌ها بسیار شود و علامتها یکی پس از دیگری ظاهر گردد 42) تحقیق نکرده سخنان دور از حقیقت بگویند 43) آسیای مرگ بر سرجامعه بچرخد 44) مردم از نظر بینش و دید قلبی کور شوند و حقایق را نبینند

  45) کارهای ناپسند بر اعمال خوب غلبه پیدا کنند 46) محبت نسبت به یکدیگر و صله رحم ار دلهای مردم برداشته شود. ذ 47) تجارت و بازرگانی زیاد شود ومردم کارهای باطل و ناچیز را نیکو بدانند( مانند حلال شمردن امور حرام که امام صادق (ع) آن را از علائم نامیده‌اند دیدی که مردم کار حرام را حلال می‌شمارند 48) جان خود را به یکدیگر به خاطر شهوتهای زیادی که دارند ، بذل کنند 49) کارهای بزرگ را آسان شمارند. 50) از پوشیدن پوستهای حیوانات حرام گوشت باکی نداشته باشند 51) جامه‌های نرم و نازک بپوشند 52) رغبت به دنیا پیدا کنند و آن را برآخرت مقدم بدارند 53) رحم از دلهای همه مردم برود 54) فساد جنبه عمومی پیدا کند یعنی علنی شدن گناه) امام صادق(ع) می‌فرمایند : دیدی که برای انجام کارهای بد مردم انتظار شب را نمی‌کشند بلکه در روز انجام می‌دهند. 55) قرآن را به بازی بگیرند 56) اموال بیت المال را مال شخصی خود بدانند یا حقوق شرعیه مال خود را ندهند ، بگویند مال خودمان است 57) مسکرات را با تغییر نام حلال بدانند 58) در وقت دادن زکات مال خود خیانت کنند

 59) ربا را به نام خرید و فروش و اجاره دادن از مقروض بگیرند 60) در فسق و فجور ،مردها با مردها و زنها با زنها برابری کنند. 61) به نافرمانی از خداوند مباهات کنند 62) دلهای مردم پر از تکبر و نخوت شود و ظلم و جور در پادشاهان و نادانی مردم ظاهر شود 63) در چنین وصفی دیندار باید دین خود را بردارد و از این طرف به آن طرف و از این قله کوه به آن قله و از این دره به دره دیگر برود تا سلامت دین داشته باشد 64) از اسلام باقی نماند جز اسمی و از قرآن باقی نماند جز رسمی 65) در این حالات مساجدشان آباد باشد اما دلهایشان از تقوا وایمان تهی 66) علما و دانشمندان آن زمان بدترین مردم روی زمین باشند و تمام فسادها و فتنه‌ها از ناحیه آنها برخیزد و بازگشت همه آنها به سوی خود ایشان است 67) مردم خیر و نیکوکار ومراکز خیر از بین برود 68) تنها محبوب مردم دینار و درهم باشد 69) هر قدر ثروتشان زیاد شود باز بگویند فقیریم. در احادیث دیگر در باب علائم ظهور آمده است؛

 مشخصه عصر ظهور

 -1 نگاه خوشبینانه به آینده: اولین مشخصه عصر ظهور، امید بخشی به آینده بشریت است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده تاریخ را شر و فاسد و بدبختی توصیف می کنند، اسلام آینده بشر را امیدوار کننده معرفی می کند که در پرتو تشکیل حکومت جهانی(عج) یک حکومت و جامعه ایده آل تاسیس خواهد شد.

  2 - تعالی اخلاق و معنویت: در پرتو ایمان مردم و راهنمایی های حضرت حجت اکثریت مردم از اخلاق متعالی و معنویت برخوردار می شوند، پیامبر اسلام(ص) و حضرت امیر المومنین(ع) یکی از ویژگی های آن جامعه را نبود کینه ها در دل مردم و زدودن دشمنی وصف می کند.(الخصال،ج2) در جامعه مهدوی فساد اخلاقی و جنسی، حرص و طمع از بین می رود.(اثبات الهداه،ج3)

 3- ایجاد عدالت فردی و اجتماعی: در پرتو قیام حضرت و رشد و بلوغ عقلی، انسانها اکثرا از ارتکاب گناهان امتناع کرده و در جامعه نیز عدالت اجتماعی ایجاد خواهد شد.

 4- شکوفایی اقتصاد و رفاه مادی: از ویژگی های جامعه مهدوی، رفع فقر مادی است، به گونه ای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بی نیاز از دیگران خواهد داشت. در روایات از این ویژگی چنین تعبیر شده است که زمین و درختان برکات خودشان را خارج خواهند کرد و در جامعه شخص مستحق صدقه و انفاق پیدا نخواهد شد (بحار ج51) و برای مصرف زکات و خمس مستحقی پیدا نمی شود. (همان،ج52) کشاورزی، دامداری و بازرگانی به نقطه اوج خود می رسند.

  5- تکامل دانش بشری: در عصر ظهور علوم نظری و تجربی به حد تکامل خود می رسند. در روایات تعبیر شده است که علم 27 شعبه دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای بشر منکشف شده و 25 شاخه دیگر آن در عصر ظهور کشف خواهد شد.(موسوعه احادیث المهدی،ج4،ص53)همچنین در روایات آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر انسان دیگر در همه زمین دیده و شنیده می شود.

  6 - امنیت: در جامعه مهدوی امنیت بشری در عرصه های مختلف برقرار می شود. در روایات از این اصل به مسافرت افراد سالخورده در دل شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است. (المعجم الکبیر،ج4) امنیت قضائی و ستاندن حقوق مظلومان از ظالمان یکی دیگر از عرصه های امنیت مهدوی می باشد. (بحار،ج52)

 7- حکومت واحد جهانی: از مولفه های اصلی حکومت حضرت حکومت واحد و بسیط آن در همه زمین است. در روایات از آن به بسط حکومت حضرت به مشرق و مغرب تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، مردم دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی می توانند

 8- رضایت شهروندان: از ویژگی های مطلوب هر حکومت رضایت شهروندان از حکومت و حاکم است. این اصل در حکومت جهانی حضرت کاملا مشهود خواهد بود.(بحار ج104)

 9 - پایان جنگ و برقراری صلح: در حکومت جهانی اسلام، با حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت واحد دیگر انسانها شاهد جنگ و خونریزی نخواهند شد و جامعه در کمال صلح و صفا زندگی خواهد کرد

-10 سازگاری انسان و طبیعت: یکی دیگر از خصوصیات عصر مهدویت ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه انسان با طبیعت اعم از جماد، نبات و حیوان است. در روایات از زندگی مسالمت آمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین انسانها نقل شده است که این کار با ولایت امام(عج) و توجه الهی امکان پذیر می گردد.

 11- جامعه بهداشتی و تندرست: در جامعه مهدوی شهروندان نوعا از سلامت تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را می گذرانند و عمرهای مردم طولانی خواهد شد. حاصل آنکه در روایات متعدد و متواتر جامعه مهدوی یک جامعه ایده آل برای بشر از هر حیث توصیف شده که فلاسفه از آن به مدینه فاضله و امروزه به جامعه آرمانی تعبیر می شود. حال سئوال این است که آیا با این وصف از جامعه مهدوی کسی پیدا می شود که چنین جامعه ای را نخواهد و از متولی آن یعنی حضرت حجت(عج) روی برگرداند؟ قطعا جواب منفی است،

رضایت همه شهروندان از حکومت مهدوی: چنانکه در روایات آمده است: اهل آسمان و زمین از او راضی می شوند (اثبات الهداه ج3 ص524) در روایت دیگر پیامبر(ص) می فرماید مردم آن حضرت را دوست می دارند: ساکنان آسمان و زمین او را دوست می دارند...زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به دلیل خیر وبرکتی که خداوند به اهل زمین از ناحیه آن حضرت متوجه شان می کند (احقاق الحق ج19 ص663

ج- دموکراسی مقدمه و ابزار نه هدف: دموکراسی و انتخاب مردم در حکومتهای غیر معصوم بهترین گزینه موجود برای احقاق حقوق مردم و کنترل حکومت و حاکم است. اصلا در حکومت مهدوی برای طرح دموکراسی مجالی وجود ندارد، چراکه احزاب و فعالیت سیاسی نوعا به منظور تامین عدالت، امنیت، ایجاد شغل و رفاه اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل می شود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در حکومت مهدوی تحقق یافته است.

د- مسلمانان اکثریت شهروندان جامعه مهدوی: مطابق روایات مهدویت و آیات قرآن کریم آیین اسلام بر ادیان دیگر البته با استدلال و احتجاج غالب خواهد شد و ادیان دیگر و پیروان آنان در اقلیت بسر خواهند برد بر این اساس خود دموکراسی مقتضی است که اکثریت بر اقلیت حکومت کند. لکن در حکومت، اکثریت اسلامی نیز تمامی حقوق اقلیت ها رعایت خواهد شد.

ه- رعایت حقوق اقلیت ها: در جامعه مهدوی حقوق اقلیت ها چنانکه در حکومت پیامبر و حضرت امیر(ع) رعایت شده بود به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگی هایی که بر جامعه مهدوی اشاره شد، مانند عدالت، امنیت، آزادی و برخورداری از رفاه مادی، همگی بر اقلیت ها نیز شامل و جاری است. مطابق روایات حضرت قائم با وجود قدرت مطلق و حقانیت منحصره اسلام، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمت آمیز بر پیروان ادیان دیگر در موارد اختلاف با کتاب خودشان قضاوت خواهد کرد (الغیبه ص125 ملحقات احقاق الحق ج29 ص120) در روایات وارد شده است که آن حضرت، بیت المال را بالسویه بین مردم تقسیم میکند و وسیله رفع اختلاف و پریشانی و عامل اتحاد است

         منتظر واقعی بودن  شرط ظهور ولی عصر(عج)

 جهان بشریت وقتی به ثمر می رسد و میوه شاداب می دهد که انسان کاملی بعنوان «مهدی موجود موعود» (عج) ظهور کند، که وارث همه انبیاء و اولیای الهی است. برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیره ای چندین شرط لازم است که قسمت مهم آنها شرائط تحصیلی است، نه حصولی؛ یعنی امت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی را تحصیل کنند. نباید منتظر بود که آن شرائط، خود به خود حاصل بشود تا وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) ظهور کند. امتی منتظر مهدی موجود موعود(ع) است که شرائط ظهورش را فراهم بکند، وگرنه منتظر نخواهد بود!  (رشد فرهنگی) و (شجاعت)؛ شرائط جامعه اسلامی اولین شرط، رشد فرهنگی امت اسلامی است؛

زیرا امام که معارف الهی را عرضه می کند، وقتی جامعه از رشد فرهنگی والائی برخوردار باشد بهتر می فهمد و بهتر دفاع می کند. نه خود گرفتار جهل و تجاهل خواهد شد، نه اجازه می دهد دیگران از جهل و تجاهل عوام یا عوام زده سوءاستفاده کنند؛ این اولین وظیفه است. و دومین وظیفه شهامت و شجاعت است در اجرای منویات پیامبر گرامی اسلام(ص) که در حقیقت احکام و حکم الهی است. اسلام این دو اصل را به عنوان بهترین شرائط انتظار و تحصیل چنین شرائط، برای ما مقرر کرده است. از وجود مبارک امام باقر(ع) رسیده است: وقتی ولی عصر(ارواحنا فداه) ظهور می کند که ذات اقدس اله لطفی نسبت به امت انسانی و اسلامی داشته باشد و دست مرحمت اله بر بالای سر امت اسلامی کشیده بشود که عقل اینها و اندیشه اینها کامل بشود؛ اینها اندیشوران فرزانه خواهند بود و خردمندان متبحر و حکیم. آنچه که در جامعه اسلامی می گذرد و حکومت می کند، (فرهنگ دینی) است.   با این رشد، مردم شرائط علمی ظهور حضرت را فراهم کرده اند.

طبق این روایتی که از امام باقر(ع) رسیده است؛ تا مردم عاقل نشده اند، معارف دین را درست نشناخته اند و معنای امامت را درست ارزیابی نکرده اند، توفیق انتظار ولی عصر(ارواحنا فداه) نصیب آنها نخواهد شد. دومین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریت و شهامت و شجاعت در اجرای احکام الهی است، بیانی است که باز از وجود مبارک امام باقر(ع) رسیده است که یاران راستین ولی عصر و اصحاب آن حضرت، اجری من لیث و امضی من سنان. یعنی از شیر شجاع تر، و از نیزه تیزترند. 

 خودسازی؛ زمینه ساز ظهور

 آنچه تمام بشریت به آن چشم دوخته و در آرزوی تحقق آن به سر می‌برند، رهاورد دوران ظهور و حکومت مصلح جهانی است و امتیاز مهم تشیع از دیگران این است که این رهاورد را به صورت مشخص و دقیق بیان کرده تا بشریت برای تحقق و فرارسیدن چنین دورانی بیشتر تلاش کند. این دستاوردها به صورت گسترده و دقیق در کلمات ائمه(ع) بیان شده است. در روایت از معصومین آمده است روزی بر امت خواهد آمد که از دین جز پوستین وارونه‌ای باقی نمی‌ماند، شاید به این معنا که ظالمان و منافقان به نفع خود برخی احکام دین را ندید گرفته و یا احکامی خارج از دین را وارد آن می‌کنند.

 از مهم‌ترین دستاوردها و آثار حکومت امام زمان(عج)، زنده شدن اسلام، قرآن و سنت نبوی است، چنان که امیرالمومنین علی(ع) می‌فرمایند: و یحیی میت الکتاب و السنه ؛ (مهدی) کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) را (که تا آن روز متروک مانده) زنده می‌کند (خطبه 138)؛ نیز در همین خطبه آمده است: و یعطف الرأی علی القرآن؛ او نظریه‌ها و اندیشه‌ها را تابع قرآن می‌سازد.

   هدایت انسانها به صراط مستقیم عبودیت و بندگی خدا از دیگر ثمرات برقراری حکومت عدل امام عصر(عج) است. حضرت علی(ع) در این باره می‌فرمایند: یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی؛ او (حضرت مهدی) خواسته‌ها را تابع هدایت می‌کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس‌های خویش قرار می‌دهند و در حالی که (به نام تفسیر) نظریه‌های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می‌کنند، او نظریه‌ها و اندیشه را تابع قرآن می‌سازد(همان‏

 از دیگر رهاوردهای مهم حکومت حضرت مهدی(عج) استقرار عدالت جهانی است. در روایات برقراری قسط و عدل از مهم‌ترین دستاوردهای قیام آن حضرت معرفی شده است: «الذی یملأ الارض عدلاً و قسطاً. امیرالمومنین علی(ع) نیز می‌فرماید: فیریکم عدل السیره؛ او روش عادلانه (در حکومت حق) را به شما می‌نمایاند (خطبه:150) قطعاً هر زمامداری به اسلام و قرآن عمل نماید و عدالت را در جامعه فراگیر سازد و جلوی مفسدان را بگیرد، رحمت الهی نیز بر آنان نازل خواهد شد. این امر در زمان عدالت‌گستر هستی حضرت مهدی(عج) به اوج خود می‌رسد، لذا زمین تمام نعمت‌های خویش را در اختیار او قرار می‌دهد. امیرالمومنین علی(ع) می‌فرماید: و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقی الیه سلما مقالیدها؛ زمین جگرگوشه (و میوه‌ها و گنج‌های) خود را برای او بیرون می‌ریزد و کلیدهای(معادن)خود را به او می‌سپارد (خطبه 100)

دوران ظهور و حکومت عادلانه حضرت مهدی(عج)، دوران آزادی انسانها از بردگی و ستمگری است. بشری که در طول تاریخ ستم‌ها و ظلم‌ها، آزادی واقعی او را سلب کرده و او را به بردگی و بندگی کشیده است، در آن دوران به آزادی واقعی و مشروع و دلخواه خود خواهد رسید. حضرت علی(ع) در این باره می‌فرمایند: ... لیحل فیها ربقاً و یعتق رقا؛ مهدی بر سیره صالحان رفتار می‌کند، تا گره‌ها را بگشاید و بردگان (و ملت‌های اسیر و رنج دیده و ستم کشیده) را آزاد سازد(خطبه150).

 بدون شک دوران ظهور امام عصر (عج) دوران شکوفایی ارزشهای اخلاقی و اجتماعی است. لکن وظیفه ما در دوران قبل از ظهور، کسب فضایل اخلاقی و خودسازی و تلاش در جهت گسترش ارزشهای دینی و اخلاقی در جامعه است. به بیان دیگر می‌توان گفت مسئولیت ما شیعیان جهت زمینه‌سازی برای ظهور آن حضرت، کسب فضایل اخلاقی است،همان‌گونه که خود حضرت خطاب به شیعیان و علاقه‌مندان خود چنین می‌فرمایند: فلیعمل کُلَّ امرئ منکم یَصرَبُ به من مَحَبتّنا و لیَتَجَنَّب ما یُدینه مِن کرَاهتِنا و سَخَطِنا، فَاِنّ اَمرَنا بَغتَةً ، فُجاءةٌ حینَ لاتَنفَعُهُ تَوبَةً و لایُنجیهٍ مِن عقابِنا قَدَمٌ علی حَوبَةٌ؛ پس هر یک از شما باید آن چه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه‌ خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا امر ما به یکباره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان توجه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی‌بخشد).‏

 بدون شک دینداری و حفظ و رعایت اخلاق دینی، در عصر غیبت حضرت مهدی (عج) از هر زمانی دیگر بسی مشکل‌تر و طاقت فرساتر است. حضرت امام صادق (ع) سختی این دوران را این گونه تصویر نموده‌اند: ان لصاحب هذا الامر غیبة المتمسک فیها بدینه کالخارط للقتاد ثم قال هکذا بیده فایکم یمسک شوک القتاد بیده ثم اطرق ملیا ثم قال: ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتق الله عبده ولیتمسک بدینه؛ صاحب این امر، غیبتی دارد که در آن هر کس از دین خود دست برندارد همانند کسی است که با کشیدن دست خود به ساقه قتاد (که بوته‌ای تیغدار است) خارهای آن را بسترد، پس کدام یک از شما با دست خود تیغهای قتاد را نگه می‌دارد؟» سپس آن حضرت مدتی سر به زیر افکنده فرمود: صاحب این امر دارای غیبتی است؛ پس بنده خدا باید پرهیزگاری و تقوا پیشه کند و به دین خود تمسک جوید».

 اگرچه آزمایشهای دینی برای همه ایمان آورندگان در همه زمانها، قانون الهی است؛ اما در عصر غیبت تمامی عوامل دست به دست هم داده این آزمایش را به کمال خود رسانده است. در این دوران است که نگهداشت دین، بسیار دشوار است و بیشترین مردم به انگیزه‌های گوناگون ایمان خویش را در زندگی ازدست می‌دهند. گسترش زمینه‌های ناباوری، افزایش انگیزه‌های انحراف و گریز از دین، ستیزه جوییهای دشمنان با دینداران و دینداری، از مهم‌ترین عوامل این آزمایش است. آنان که در این گردابهای ترسناک، دین خود را حفظ کنند از شان و رتبه‌ای بس رفیع برخوردار خواهند بود

پیامبر اکرم (ص) فرمود: «یا علی واعلم ان اعجب الناس ایمانا واعظمهم یقینا قوم یکون فی آخر الزمان لم یلحقوا النبی وحجب عنهم الحجة فآمنوا بسواد علی بیاض؛ ای علی! بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم‌ترین آنها از روی یقین، مردمی‌اند که در آخرالزمان خواهند بود، پیامبر را ندیده‌اند و حجت (امام ع) نیز از آنان محجوب است، اما به سیاهی که بر سفیدی رقم خورده است ایمان آورده‌اند) انسان در این دوران برخلاف دوران معاصر پیامبر (ص)، از تمامی دریافتهای حسی نسبت به پیامبر و امام (ع) دور است و تنها بر اساس درک عقلی و تاریخی، پیامبر(ص) و پیشوایان معصوم را می‌شناسد و به رسالت و امامت ایشان ایمان می‌آورد.

  امام سجاد (ع) در این باره می‌فرماید: یا ابا خالد ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره افضل من اهل کل ............ای اباخالد، مردم زمان غیبت آن امام که به امامت او معتقدند و منتظر ظهور اویند، از مردم هر زمانی برترند؛ زیرا خدای متعال عقل و فهم و معرفتی به آنها عطا فرموده که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است و آنان را در آن زمان به مانند مجاهدان پیش روی رسول خدا (ص) که با شمشیر به جهاد برخاستند قرار داده است. آنان مخلصان [حقیقی] و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خدای متعال در نهان و آشکارند.

  موفقیت در این آزمایش، نیازمند بینشی است که انسان دیندار در پرتو آن بتواند در برابر تحریفها و شبهه‌ها و تردیدها رویکرد دینی خود را حفظ نماید و با هیچ یک از عوامل انحراف، خلوص دینی و دینداری و نیز اخلاق مداری را در فکر و عمل از دست ندهد. اگر چنین شد، مصداق این فرمایش رسول گرامی اسلام (ص) خواهد بود که فرمود: «بزودی پس از شما، کسانی می‌آیند که یک نفر از آنان پاداش پنجاه نفر از شما را دارد». گفتند: «ای رسول خدا، ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما جهاد کردیم و درباره ما آیه قرآن نازل شده است». پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اگر آنچه از آزارها و رنجها که بر آنان می‌رسد، بر شما آید، بسان آنان شکیبایی نخواهید داشت.‏

بنابراین پاره‌ای از روایات، به صراحت، وظیفه و تکلیف مردم را در زمان غیبت و انتظار روشن کرده‌اند و آنها را به پرهیزکاری، در پیش گرفتن اخلاق نیکو، انجام اعمالی که موجب خشنودی امام عصر (عج) می‌شود و ترک اعمالی که آن حضرت را آزرده خاطر می‌سازد، فرا خوانده‌اند. از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که هیچ مسلمانی حق ندارد به بهانه زمینه‌سازی برای ظهور و تعجیل در فرج، به فساد و تباهی و ظلم و بی‌عدالتی تن در دهد یا به گسترش آنها در جامعه کمک کند؛ زیرا این عمل به طور قطع با پرهیزکاری و اخلاق نیکو مغایر است و هرگز موجب خشنودی مصلح موعود عج نخواهد شد. لذا وظیفه هر مسلمان و شیعه‌ای است که در دوران غیبت حضرت مهدی (عج) با خودسازی و رعایت تقوا و اخلاق زمینه را برای ظهور حضرتش فراهم سازد.‏

 احادیث ظهور
حجم و میزان احادیث در خصوص مسئله مهدویت در دین مبین اسلام قابل توجه است و این میزان خود نشان از جایگاه ویژه مسئله مهدویت در آموزه های اسلامی دارد. مهدویت به معنای امامت آخرین امام از سلسله دوازه معصوم است.

 پیامبر اکرم (ص) فرمودند : آدمی تعجّب می کند از وفور ایمان مردم آخرالزّمان که پیامبری را ندیدند و امام آسمانی را زیارت نکردند و تنها ایمان به سطوری می آورند که بر روی کتابهای باقیمانده از وحی و کلمات معصومین نقش بسته است. منبع : کتاب حکیم
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : خداوند از بنده مؤمنش قول گرفته که سختی ها را در دنیا به جان بخرد آن گونه که نان آوران خانه از زیر دستان خود پیمان می گیرند که در غیبت او چهار چوب های مورد نظر را محترم دارند. هر چه به زمان ظهور نزدیکتر می شوید به افکار و اعمالتان پوشش تقیه بیشتری دهید. منبع :‌بحارالانوار ج67

 پیامبر اکرم (ص) فرمودند : دنیا به پایان نمی رسد تا اینکه مردی از اهل بیت من که هم نام من است سلطنت نماید. منبع : کتاب الملاحم و الفتن ص 154

 امام علی (ع): فرمودند: برای صاحب الزّمان غیبتی است عظیم که باید در محور ایمان راسخ بود زیرا که خیلی ها از ما جدا می شوند حتّی آنها که به مقامات بلند رسیده اند.منبع :‌اصول کافی جلد 1

 امام حسین (ع) فرمودند: قیام کننده این امت ، فرزند نهم من است که غیبتی طولانی دارد و هنگامی که تاریکی های غیبت ، همه جا را فرا می گیرد ؛ خفّاشان کور چشم و گرگان درنده به تقسیم اعتبارات و امتیازات او می نشینند.منبع : الزام النواصب ص 67امام حسین (ع) فرمودند : فرزندم خلاصه‌ انبیاء و عصاره اولیاء و ثمره اوصیای کریم است.منبع : کشف الغمه ج 3 ص 312

 امام علی بن الحسین (ع) فرمودند: هر کس در غیبت فرزند مان استوار بر ولایت ما باشد خداوند پاداش یک هزار شهید مقتول در جبهه های احد و بدر به او می دهد. منبع : کتاب بحارالانوار جلد 52

  امام جعفر صادق (ع) فرمودند: این امر مقدس (ظهور) به وقوع نمی پیوندد ؛ مگر زمانی که تمامی گروه‌ها به حکومت برسند و خود را نشان دهند تا آنکه نگویند کار امام را ما نیز می‌توانستیم انجام دهیم. منبع : کتاب میزان الحکمه الحدیث

  امام جعفر صادق (ع) فرمودند : در روزگاری که جهان مهیای نزول عذاب های سنگین است در خانه ات خلوت نما و کمتر در محافل رسمی و شلوغ شرکت کن. منبع : الزام النواصب ص 180

  امام جعفر صادق (ع) فرمودند: به وقت ظهور ، نشاط و شادی به برزخ نیز سرایت می کند و مؤمنین از فشارهای آن دیار راحت می شوند. منبع : غیبت نعمانی ص 167 

 امام جعفر صادق (ع) فرمودند : نوروز ، تنها در زمان ظهور قائم ما اهل بیت واقعیت می یابد که خداوند ما را بر تمامی خبائث و رذایل مسلّط می گرداند. منبع : بحارالانوار جلد 52
امام موسی کاظم (ع): خداوند به هنگام ظهور قائم (عج) دین حق را بر جمع ادیان باطله پیروز می‌گرداند. منبع : کتاب حکیم

  امام مهدی (عج) فرمودند : نفرین خداوند و ملائکه و مردم گرویده بر کسی که تعدّی نماید به حقوق و اعتباراتم. منبع : کتاب کمال ‌الدی

  چرا اعلام زمان ظهور نهی شده است؟

 ائمة اهل‌بیت(ع) با وجود آنکه بسیار، از امام مهدی(ع) سخن گفته و ویژگی‌های دوران ایشان و نشانه‌های ظهورش را برشمرده‌اند، امّا از بیان زمان ظهور خودداری کرده و حتّی مردم را از مشخّص کردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان، نیز نهی کرده‌اند. امامان(ع) به ما دستور داده‌اند، هر کس را که از زمان ظهور خبر می‌دهد، تکذیب کنیم، زیرا زمان ظهور یکی از اسرار الهی است که خداوند بزرگ، با حکمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.

 دلایل تعیین کنندگان زمان ظهور:
تعیین‌کنندگان وقت ظهور هیچ‌گونه ایرادی برای تعیین زمان ظهور نمی‌بینند، نه حرمتی و نه هیچ‌گونه نهی‌ای. آنها می‌گویند:

1. احادیث و روایات شریفه‌ای که تعیین زمان ظهور را نهی می‌کنند، عام و مطلق نیستند، بلکه منظور آنها تکذیب کسانی است که توقیت را به اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و در حقیقت، توقیت منسوب به ایشان(ع) به دروغ را نهی کرده است. یعنی کسانی که زمانی برای ظهور تعیین می‌کنند، صرفاً اگر آن زمان و گفتة خود را به اهل‌بیت(ع) نسبت دهند، دروغ‌گو هستند، زیرا امامان(ع) در گذشته، زمانی برای آن مشخّص نکرده‌اند و در آینده نیز زمانی را تعیین نمی‌کنند. 2. روایتی وجود دارد که ثابت می‌کند ائمّة اهل‌بیت(ع)‌ زمان ظهور را بیان کرده‌اند،‌ خداوند بداء پیش آورده و زمان ظهور را تغییر داده است. به عنوان مثال، در روایتی آمده است: امام محمّد باقر فرمود: هنگامی که ما در مورد آن با شما سخن می‌گوییم شما آن را منتشر و فاش می‌کنید و پرده و نقاب را برمی‌دارید و به همین دلیل، خداوند پس از آن، زمانی را معین نفرموده است. (غیبـة نعمانی ص197 غیب [ طوسی ص287 المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی ص767)

3. روایات زیادی از اهل‌بیت(ع) نقل شده که مردم را از نام‌گذاری یا نام بردن امام زمان(ع) در زمان غیبت صغری نهی می‌کند

4. شیخ کلینی در کتاب الکافی هشت باب را به صاحب‌الزّمان(ع) اختصاص داده که ششمین باب تحت عنوان مکروه بودن توقیت است. کلینی در این باب، دو خبر از امام باقر(ع) و پنج خبر از امام جعفر صادق(ع) در نفی مسئلة توقیت ظهور امام ذکر کرده امّا چرا تعیین زمان ظهور را مکروه دانسته است، نه حرام؟ ماجد المهدی سؤال می‌کند: چرا شیخ کلینی این باب را تحت عنوان مکروه بودن توقیت آورده نه حرام و ممنوع بودن توقیت؟

                                          نهی توقیت ؛ روایات و عقل

برخی ادّعا می‌کنند که تعیین زمان ظهور امام(ع) امکان‌پذیر است. با پژوهش و بررسی ادلّة شرعی و عقلی، در می‌یابیم که نهی توقیت از جمله اموری است که در بسیاری از اخبار و روایات بر آن تأکید و توصیه شده است که اعلام زمان ظهور، امری الهی است. از برخی اخبار این‌گونه دریافت می‌شود که هر کس زمانی برای ظهور آن حضرت معین کند، در حقیقت در علم خداوند شریک شده است امّا باید دانست، حکمت الهی چنین اقتضا کرده که زمان ظهور ناشناخته و نامعلوم و از مردم پوشیده باشد؛ همانند امور دیگر مانند شب قدر یا زمان مرگ. علّت نهی توقیت یا تعیین و مشخّص کردن روز ظهور، به وجود حکمتی الهی و اسرار زیادی باز می‌گردد که سیره و زندگی‌نامة ایشان را در بر گرفته است، مانند مسئلة غیبت. راز اصلی توقیت، این است که از امور غیبی است.

      جنگ حق و باطل و خیر و شر

 این پرسش مطرح می شود که با وجود حضور قوی باطل و شر، چگونه این آینده موعود و طلایی و کمال تحقق خواهد یافت؟ چراکه با نگاهی به تاریخ بشریت به سادگی می توان دریافت که بشر همواره در برابر شر قرار داشته و کم تر دوره خوش و خوب و کمالی را تجربه کرده است. خداوند در قرآن گزارشی از نخستین جنگ نرم میان آدم(ع) و ابلیس به عنوان نمادهای خیر و شر، ایمان و کفر سخن به میان آورده است. در این جنگ نرم، ابلیس با بهره گیری از ابزارهایی چون تزیین باطل به حق، وسوسه، دروغ، فریب و وعده های نادرست و باطل در جامعه خیر و صلاح، توانست آدم(ع) را فریب دهد و بر او تسلط یابد و به اهداف شوم خود برسد که عریان شدن و برهنگی و آشکار شدن زشتی های آن حضرت (ع) از جمله آثار آن است.

  البته ابلیس پس از هبوط آدم نیز بیکار ننشست و با ایجاد حسادت و نفوذ در قلب قابیل موجب شد تا هابیل را بکشد و اولین جنگ سخت را فرزندان آدم (ع) تجربه کنند که به خونریزی و قتل انجامید. دو جریان تاریخی ایمان و کفر و حق و باطل در طول حضور بشر بر زمین همواره درگیر بودند و موجبات قتل و غارت بسیاری شدند. این جریان تا پایان تاریخ بشر ادامه خواهد یافت و تنها در دوره عصر ظهور است که جریان ایمان چیره می شود و صلح و عدالت جهانی بر زمین تحقق می یابد و شر و باطل از صحنه اجتماعی جامعه خارج می شود و از قدرت و توان می افتد. این چیرگی حق و عدالت و ایمان پس از آن رخ می دهد که جنگ جهانی میان دو جریان پدید می آید و در نهایت با پیروزی حق و عدالت و ایمان بر باطل و ظلم و کفر، عصر طلایی آغاز می شود.

 جنگ جهانی نهایی

 از برخی گزارش های قرآنی این معنا به دست می آید که دو جنگ جهانی در آخرالزمان رخ می دهد، یکی جنگی است که میان حق و باطل و ایمان و کفر و عدالت و ظلم رخ می دهد که نتیجه آن پیروزی اسلام و عدالت است و با ظهور حضرت مهدی (عج) و بازگشت حضرت عیسی (ع) همراه است و با رجعت مومنان صالح و حکومت برخی از امامان (ع)، جامعه جهانی عدالت محور پدید می آید. دیگری جنگی است که پیش از قیامت و برپایی آن پدید می آید و آن زمانی است که آخرین حجت الهی از زمین می رود و با شهادت وی، دیگر حجتی بر زمین نمی ماند. در این زمان است که لو لا الحجه لساخت الارض علی اهلها، زمین بر اهلش خراب می شود. بنابر تفسیر دوم، وجود حجت بیرونی و ظاهری، عامل بهره مندی انسان از حجت باطنی و عقل است؛ چرا که خلفای الهی هستند که عقل را به انسان افاضه می کنند و با فقدان حجت ظاهری، عقل، کارآیی خود را از دست می دهد.

 از این رو سخن از قوم یاجوج و ماجوج می شود که بیانگر انسان های بی خردی است که به هیچ اصل عقلانی باور ندارند و با جنگ و خونریزی، جهان را به پایان می رسانند. حتی اذا فتحت یاجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلون و اقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصه أبصار الذین کفروا یا ویلنا قد کنا فی غفله من هذا بل کنا ظالمین؛ و به هر تقدیر تا روزی که راه یاجوج و ماجوج باز شود و آنان از هر جانب پست و بلند زمین شتابان در آیند، آن گاه وعده حق بسیار نزدیک شود و ناگهان چشم کافران از حیرت فرو ماند و فریاد کنند ای وای بر ما که از این روز غافل بودیم و سخت به راه ستمکاری شتافتیم. (انبیاء 96 و 97) این جمله از ملاحم یعنی پیشگویی های قرآن است.

 خداوند در آیات 98 و 99 سوره کهف می فرماید: قال هذا رحمه من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء و کان وعد ربی حقا و ترکنا بعضهم یومئذ یموج فی بعض و نفخ فی الصور فجمعنا هم جمعا؛ گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من، در رسد، آن را زیر و رو کند و وعده پروردگار من راست است و در آن روز آنان را رها می کنیم تا موج آسا بعضی با برخی در آمیزند و همین که در صور دمیده شود، همه آنها را گرد خواهیم آورد. منظور این است که، در روز خروج «یاجوج» و «ماجوج» امواج فرشتگان و آدمیان با یکدیگر مخلوط می گردند، چرا که خروج آنان از نشانه های رستاخیز است. (مجمع البیان، طبرسی)

  به نظر علامه طبرسی، خروج یاجوج و ماموج از نشانه های رستاخیز و پایان جهان است. بنابر این، ظاهرا این است که این خروج پس از حکومت عدالت جهانی رخ می دهد. و این جنگ جهانی درآن زمان اتفاق می افتد و در نهایت حق بر باطل پیروز می شود؛ هرچند که این احتمال نیز داده می شود که این هرج و مرج پس از پایان حکومت های عادل آخرالزمان و فقدان حجت ظاهر الهی اتفاق می افتد و مردم هم چون وحوش به جان هم افتاده و یک دیگر را می درند و نابود می کنند و قیامت با انفجار زمین و ستارگان آغاز می شود. بنابراین جنگ آخرالزمانی پیشگویی است که قرآن از آن خبر می دهد.

 وظایف حضرت مهدى علیه السلام در عصر غیبت : 

امام ع در غیبت کبرى چه مسؤولیت‏ هائى را بر عهده دارند؟ و به چه کارها و اعمالى اشتغال دارند؟ و این عمر طولانى را در چه شغل و عملى مى‏گذرانند؟ و در برابر جوامع و افراد و شیعیان،چه برنامه‏اى اجرا مى‏نمایند؟ در غیبت کبرى کارها و مشاغل و مسؤولیت‏هاى امام ع بسیار حساس و مهم است و اگر چه تصرف و بسط ید و حکومت ظاهرى بر اوضاع ندارند و رتق و فتق امور را دیگران در اختیار گرفته و نظام حکم و اداره را به خود اختصاص داده و بندگان خدا را استضعاف و استعباد مى‏کنند، مع ذلک امام ع ناظر بر اوضاع مى‏باشند و عنایت‏هائى دارند و تصرفاتى مى‏نمایند. و بالجمله شؤون امامت و رهبرى و زعامت را در حدود امکان متصدى شده و وظایف خود را به نحو احسن و اکمل انجام مى‏دهند،

 خلاصه، عمر طولانى ایشان در اطاعت‏خدا مى‏گذرد، هم تکالیف فردى خویش را انجام مى‏دهند و هم بر حسب حکایات متواتر، تکالیف اجتماعى را، آنچه مقتضى و مصلحت‏باشد، انجام مى‏دهند، مانند هدایت اشخاص، یارى دادن مؤمنین بر مخالفین در بحث و احتجاج،حل مسائل مشکل، نصیحت و موعظه افراد، شفاى امراض، هدایت گم شدگان و رساندن آنها به مقصد، تعلیم ادعیه، کمک مالى به نیازمندان، فریاد رسى گرفتاران و درماندگان و زندانیان، یارى بیچارگان، که بیشتر این اعمال در ضمن ظهور معجزات، از آن حضرت صادر شده است.

 یکى از امورى که نشانه تصرف آن حضرت در قلوب و توجه نفس قدسى و اثر عنایت ایشان است، همین بقاء سازمان رهبرى و تشکیلات علمى و تبلیغى شیعه، فعالیت ‏حوزه‏هاى علوم دینى و تالیف کتابها، مجالس تبلیغ، استمرار رشته اجتهاد و استنباط احکام و تاییداتى است که على الدوام علماء و فقهاء از آن برخوردارند که در واقع اگر چه رسما حکومت از فقهاء که از جانب امام ع حکام شرعى مى‏باشند غصب شده است، مع ذلک حکومت آنها بر قلوب باقى است و مواد اطاعت اختیارى جامعه شیعه از علماء، به مراتب بیشتر از مواد اطاعت اجبارى آنها از رژیمى است که در هر منطقه و ناحیه برقرار است و از راه ناچارى از آن اطاعت مى‏نمایند. اگر با دقت ملاحظه شود، رژیم رهبرى امام ع به واسطه علماء در سر تا سر زمین، در هر نقطه‏اى که یک نفر شیعه باشد، مورد قبول و احترام است، و حاکم همه، شخص حاکم الهى، یعنى حضرت صاحب الزمان ع مى‏باشد. این اقویا و حکومت‏ها، از ظهور مفاهیم اسلامى و روشن شدن حقایق قرآن سخت ‏بیمناکند،

                                       دلیل به هلاکت نرساندن کفار

 شخصی از امام صادق(ع) پرسید: مگر علی(ع) در دین خدا نیرومند نبود؟ امام فرمود: آری نیرومند بود. او پرسید: پس چرا علی(ع) بر اقوامی (از افراد کافر، بی ایمان و منافق) مسلط گشت، ولی آنها را به هلاکت نرساند. امام فرمود: یک آیه از قرآن، مانع این کار بود. او پرسید: کدام آیه؟ فتح آیه 25 می خوانیم: لو تزیلوا العذبنا الذین کفروا منهم عذابا الیما و اگر مؤمنان و کافران از هم جدا میشدند، کافران را عذاب دردناکی می کردیم. سپس فرمود: خداوند ودیعه های مؤمنی در صلب اقوام کافر و منافق داشت و علی(ع) هرگز پدرانی که در صلب آنها، این ودیعه ها بودند نمی کشت، تا آنها ظاهر گردند... و همچنین قائم ما اهل بیت یعنی حضرت ولی عصر(عج) ظاهر نمی شود تا این امانتها آشکار شوند.

 برترین اهل زمان قال الامام السجاد(ع): المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان. : منتظران (واقعی) امام مهدی(عج) برترین اهل هرزمانند. بحارالانوار، ج 52، ص 122

 خورشید امامت قال الامام المهدی(عج): اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبها عن الابصار السحاب. امام مهدی (عج) فرمود: چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم، همچون بهره ای است که از خورشید می برند. آن گاه که ابر آن را از دید گان نهان می کند. بحارالانوار، ج 52، ص 92

 دعای همیشگی عصر غیبت زراره نقل کرده : امام صادق(ع) فرمود: برای قائم (عج) قبل از آنکه خروج و قیام کند، غیبت است... او منتظری است که مردم، (در طول زمان غیبت) در وجود او شک می کنند بعضی گویند هنوز متولد نشده و بعضی گویند از دنیا رفته و... عرض کردم: فدایت شوم هرگاه این زمان (غیبت کبری) را درک نمودم، چه کاری انجام دهم. حضرت فرمود: وقتی این زمان را درک کردی، ملتزم باش که این دعا را همواره بخوانی (با توجه به معنی آن) خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خود را به من نشناسانی، رسول تو را نشناخته ام، خدایا رسول خود را به من بشناسان، زیرا اگر رسول خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نشناخته ام، خدایا پیامبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجت تو را نشناخته ام، خدایا حجت خود را به من بشناسان، زیرا اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه خواهم شد. به این ترتیب روشن می شود که اسلام از توحید شروع شده و با شناخت رسول خدا(ص) و حجت الهی، آمیخته می گردد. احتجاج طبرسی ج2 ص322

 از حکمت عاشورا تا فلسفه ظهور منجی
شاید تنها مکتب تشیع است که توانسته با فرار از گسست های تاریخی، میان گذشته و آینده ارتباط معناداری تعریف کند و توصیه های مناسب برای حال افراد و جوامع ارایه دهد. از این رو شیعیان هرگز در وظیفه تاریخی خود شک و تردید نمی کنند و می دانند که در حال چگونه باشند تا آینده آنان تضمین شود. آن چه حیرت و سرگردانی را از شیعیان در میان توفان بنیان کن رخدادها و فتنه ها برمی دارد و تکلیف آنان را به تمام و کمال روشن می سازد، حکمت قیام عاشورایی و فلسفه ظهور منجی است

دشمنان دانا این را به خوبی دریافتند که شیعیان تا زمانی که از چنین باوری روشن برخوردارند، از هرگونه فتنه و متشابهاتی میرهند و با چراغی روشن و خورشیدی فروزان در شب و روز فتنه ها راه می جویند و از هر بلا و ابتلایی می گریزند. از این رو تلاش خود را به این امر معطوف داشته و در جنگی نرم برآنند تا پیوند میان گذشته و آینده ایشان را بگسلند و تکلیف حال شیعیان را تیره و تار سازند تا سرگردانی در فتنه ها را به آنان نیز هدیه دهند.

 حکمت عاشورا، پیروزی در شکست
نهضت خونین عاشورا، دارای اهداف و حکمتی بود که بخشی از آن دست یابی به حکومت و تغییر دولت سلطنتی فاسد اموی برخاسته از سقیفه بنی ساعده بود. اما مهم ترین هدفی را که دنبال می کرد، انجام وظیفه در هر حال است. این عمل که با شهادت خونین همه حاضران عاشورایی و اسارت زنان و کودکان رقم خورد، موجب شد تا شیعیان دریابند که پیروزی تنها در یک زمان و لحظه تاریخی تعریف نمی شود، بلکه گاه ممکن است از تراکم حرکت ها و قیام ها در طول تاریخ، نهضتی به پیروزی برسد. از این رو، شهادت طلبی را همانند حضرت امام حسین (ع) و یارانش، ضامن پیروزی واقعی در دنیا و آخرت برمی شمارند و آن را به عنوان محوری ترین ارزش می پذیرند.

 درحقیقت مرگ در میدان جنگ، پایان حرکت و اقدام عملی نیست، بلکه پـشتوانه سعادت بی پایان اخروی برای خود و سعادت آیندگان در دنیاست؛ چرا که تراکم این شهادت ها و حرکت هاست که پیروزی را در آینده رقم می زند و سعادت جوامع بشری را در دنیا تحقق می بخشد. در تفکر شیعی برخاسته از فرهنگ عاشورایی، انسان تنها در خود شخصی خلاصه نمی شود، بلکه جامعه از چنان جایگاهی برخوردار است که فدا کردن خود برای جامعه یک ارزش والاست. از این رو، در فرهنگ عاشورایی، حقوق جامعه همواره بر حقوق فردی مقدم می باشد و انسان از حق خویش برای حق جامعه می گذرد و حاضر است برای بقای جامعه و اهداف آن جان و مال خویش را ارزانی دارد.

 فلسفه ظهور منجی، آینده روشن برای جهانیان 

 حکمت عاشورایی همواره با فلسفه ظهور پیوند تنگاتنگی خورده است؛ چرا که قیام عاشورایی برای اجرای عدالت به هر طریق ممکن صورت گرفت و ظهور منجی برای آن است که جامعه جهانی، عدالت جهانی را تجربه کند و انتقام همه بشریت را از ظالمان بگیرد. این گونه است که عدالت و انتقام دو روی سکه ظهور منجی است. حضرت صاحب الامر و الزمان(عج) قیام نهایی بشریت را برای دست یابی به عدالت جهانی انجام می دهد و به عنوان منتقم آل محمد(ص) از همه ستمگران تاریخ از قابیل تا یزید تا یزیدیان و فرعونیان آینده تاریخ، انتقام می گیرد. براساس آموزه های شیعی و قرآنی، تاریخ بشریت فلسفه ای دارد که در سنت و قوانین تغییر ناپذیر الهی نوشته شده است.

 از این سنت و فلسفه تاریخی می توان به جبر تاریخی نیز یاد کرد. به این معنا که سرانجام تغییر ناپذیر تاریخ بشر، چیزی جز پیروزی مومنان و اهل عدالت و تقوا بر سپاه کفر و ظلم نیست. خداوند در آیات 22 و 23 سوره فتح بیان می کند که این سنت هر چند درگذشته دارای نمودهایی بوده ولی در آینده تاریخ بشریت یک امر قطعی و حتمی است. بنابراین در پایان تاریخ بشریت، این مومنان و نیکوکاران هستند که بر زمین حاکمیت می یابند و پیروزی نهایی از آن ایشان است. (نور55 و نیز المیزان ج15 ص151)
امام حسین(ع) و امام زمان(عج)، پیوند گذشته با آینده شیعیان با پشتوانه عاشورایی، وظیفه کنونی خود را می دانند و به امید آینده ای روشن برای خود و فرزندان، حرکت ها و قیام های عدالت خواهانه خود را سامان می دهند

از این رو، شیعیان هرگز در لحظه های تاریخی و در درون فتنه ها سرگردان و حیران نمی مانند؛ چرا که می دانند چه وظیفه ای دارند و برای چه هدفی بزرگ باید حرکت کنند. از اینرو هرگز گسستی میان گذشته و آینده ایشان پدید نمی آید. هر مومن شیعی، به عشق حسین(ع) پرچم عدالت را بر می دارد تا در زیر فرمان امام زمان(عج) آینده روشن خود را ترسیم کند. بنابراین اگر در جهاد عدالت خواهانه به دست ظالمان و مستکبران و ستمگران شهید شود، خود را پیروز می داند چرا که به وظیفه خود همانند امام حسین(ع) عمل کرده است و اگر شکست ظاهری بخورد، می داند سرمایه بزرگ برای آیندگان فراهم آورده است تا عدالت را برای یاری امام زمان(عج) جهانی سازد.

 بنابراین، شیعیان با این همه آموزه های کامل از نظریه و عمل، در کنار الگوها و سرمشق های زندگی از امام حسین(ع) تا امام زمان(عج) همانند امیرمومنان علی(ع) و امام حسن(ع) پرچم عدالت برپا می کنند و عدالت خواهان را به دور این پرچم گرد می آورند و امیدوارانه گام بر می دارند. حکمت عاشورایی به آنان قدرت و فلسفه ظهور به آنها، امید می دهد. از این دشمنان همواره در تلاش هستند تا عاشورا و ظهور منجی را از ایشان بگیرند و با انواع تشکیک ها و تردیدافکنی ها می خواهند نسل کنونی را از گذشته و آینده شان جدا سازند و سرگردانی و حیرت را برایشان به ارمغان آورند

هجوم هایی که در سال های اخیر به دو مساله مهم و هویت بخش عاشورا و امام زمان(عج) انجام می گیرد، نشان میدهد که دشمن در اندیشه هویت زدایی از شیعیان است تا آنان را نیز همانند دیگر جوامع در حیرت و سرگردانی و گسست میان آینده و گذشته قرار دهند. هوشیاری شیعیان تاکنون توانسته همه هجوم های دشمنان به فرهنگ والای تشیع را دفع کند و همچنان شور حسینی برای شهادت طلبی در راه عدالت و امیدواری به جهان در سایه عدالت منجی را در ایشان زنده نگه دارد.

 به هر حال، عاشورا و ظهور دو واژه به هم گره خورده در فرهنگ تشیع است؛ چرا که این مفاهیم اکنون شیعیان را به گذشته و آینده چنان پیوند می زند که فرهنگ سرشار از زندگی، حیات، شور، عشق، جاودانگی و حرکت را برای آنان پدید می آورد. بنابراین، بدون عاشورا صحبت از ظهور کردن بی نتیجه گذاردن حرکت حضرت امام حسین(ع) است و نوعی خودفراموشی از اصل فرهنگ عاشورا است؛ چرا که حرکت امام حسین(ع) پیشرفت در مسیر برپایی عدالت بود که این حرکت در نهایت با ظهور امام عصر(عج) به مرحله عمل در کل جامعه بشری خواهد رسید. باشد که همواره پاسدار فرهنگ عاشورا و انتظار باشیم تا حرکت و قدرت را در رگ های جامعه تزریق کنیم و امید به آینده را در دل ها زنده نگه داریم.

 

تمسک به امام زمان (عج) و منحرف نشدن

قال‌الصادق(ع): «طوبی لمن تمسک بامرنا فی غیبه» قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایه»
امام صادق(ع) فرمود: خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما متمسک به امر ما باشد و قلبش پس از هدایت منحرف نگردد
بحارالانوار، ج 52، ص 123

 

آیا در عصر غیبت کبری می‌توان علائم و نشانه‌های ظهور امام زمان را بر مصادیق خاص تطبیق و تعیین نمود؟


در بخش نخست پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر منع مسلمانان از تعیین وقت ظهور، ادعای مشاهده و رویت و تعیین و تطبیق علائم ظهور با مصادیق خاص در عصر غیبت کبری به برخی از پیامدهای ناگوار تعیین مصادیق شامل: 1- تا صحیه آسمانی شنیده نشود هیچ تطبیقی درست نیست 2- تطبیق‌ها منجر به تعیین زمان ظهور می‌شود 3- نسبت دادن چیزی به اهل‌بیت(ع) بدون حجت شرعی گناه است 4- تطبیق‌ها حوزه لغزشگاهها است 5- در تطبیق ما همیشه با احتمال تکرار مصادیق مواجه هستیم. اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی‌می‌گیریم.
6- در تطبیق احتمال جعل وجود دارد
دشمنان اسلام در طول تاریخ همواره با جعل و تحریف به مصاف اسلام ناب آمده‌اند، و شخصیتهای بدلی و جعلی دست‌پرورده استعمارگران در طول تاریخ خود گواه این مطلب است. آنان با اشرافی که بر آیات و روایات ما دارند به خوبی می‌دانند که چگونه شخصیتها، جریان‌ها، و گروههایی را با دست‌های شیطانی خود بپرورانند و آنها را به عنوان مصادیق ناب و اصیل در میان مسلمانان مطرح کنند و از این طریق عده‌ای را گمراه و از دین متنفر نمایند، بنابراین مدعیان تطبیق همیشه بستر را برای شیاطین و استعمارگران و شیادان فراهم می‌کنند تا آنها بتوانند با جعل مصادیق بدلی به اهداف شوم شیطانی و استعماری خود برسند.
7- تطبیق نشانه‌های آخرالزمانی راهگشای تحلیل درست از حوادث و رویدادها نیست.
کسانی که همواره به دنبال تطبیق و تعیین علائم و نشانه‌های ظهور امام‌زمان(عج) بر مصادیق خاص هستند، هیچ‌گاه درک و تحلیل درستی از حوادث و رویدادهای محیط پیرامونی خود نخواهند داشت. چرا که تغییر و تحولات چه در سطح داخلی، یا منطقه‌ای و بین‌المللی تابع علل و اسباب و قوانین و متغیرهای خاص خود می‌باشد که باید به درستی شناخته شود و مواضع صحیح و متناسب با آنها اتخاذ گردد. مدعیان تطبیق چون صرفا به دنبال تعیین مصادیق می‌باشند از علل و اسباب واقعی پیدایش حوادث و رخدادها غافل شده و به گمراهی و ضلالت گرفتار می‌شوند.
بنابراین در یک جمع‌بندی مختصر می‌توان گفت کسانی که برای عصر ظهور ذهنی خود مصداق‌سازی می‌کنند و افراد، جریان‌ها و گروههای خاصی را با علائم و نشانه‌های ظهور امام‌زمان(عج) تطبیق می‌دهند، خواسته یا ناخواسته در مسیر شیادان و استعمارگران گام برمی‌دارند و پیامدهای ناگوار زیادی را به همراه می‌آورند که به طور خلاصه عبارتند از:
1- ناامیدی و یاس در اثر عدم اتفاق ظهور
2- بی اعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور به دلیل عدم تحقق تطبیق‌های مطرح شده
3- استهزا و تکذیب باور مهدویت در نتیجه محقق نشدن ظهور
4- شک و تردید در اصل ظهور و روایات پیرامون آن

حسین وارث پیامبران

حضرت در آغوش پیامبر بزرگ اسلام (ص) به مدت 7 سال تربیت یافت و درباره امام حسین(ع) پیامبر مکرر فرموده:

خدایا من حسین را دوست می دارم پس دوست بدار کسی که او را دوست می دارد

و در جای دیگر مقام آن حضرت را به قدری بالا برده:

حسین منی و انا من حسین (ا لاصابه ج11)

پیامبر امام حسین را احیاء کننده شریعت خود و نگه دارنده‌ی قرآن و مکتب خود می داند و این مقام را بدست نیاورد جزء با پاسداری خالصانه‌ی حضرتش از اسلام و قرآن و نثار خون پاک و مقدسش در احیای دین جدش رسول الله (ص)

امام حسین (ع) جلوه اوصاف پیامبران است وجود مبارک امام حسین (ع) که در آیینه‌ی قرآن و در عرصه گاه وجود پیامبر اسلام و در صفحه‌ی روشن بصیرت و بینش خود، همه پیامبران را با ارزش های وجودی آنان می دید سرا پا عاشق آنان شد

و در دنیای باطنش همراه و همراز آنان گشت و از ارزشهای وجود آنان به شدت رنگ گرفت تا جایی که وارث آنان شد*

حسین وارث پیامبران به چه معناست؟
ارث مادی نیست بلکه به آن جلوه‌گاه حقیقت، همه‌ی ارزشهای الهی و معنوی آنان است
پربارترین و سنگین ترین ارثی که از پیامبران برای پس از خودشان باقی ماند ارزش های الهی و انسانی و فرهنگ ثمر بخش و پاکشان بود
امام حسین (ع) از حضرت آدم (ع)، مقام خلافت، مقام علم همه‌ی اسماء، مقام هدایت و مقام کرامت را به ارث برد

و از حضرت نوح، مقام تبلیغ و صبر و استقامت و دلسوزی و مهرورزی به بندگان خدا

و از حضرت ابراهیم، مقام دوستی و دعا و تسلیم و امامت

و از حضرت موسی، مقام پایداری و مبارزه سخت بر ضد ستمگران

و از حضرت عیسی، مقام معنوی و باطنی

و از پیامبر (ص)، همه‌ی ارزش های الهی
و از علی (ع)، همه‌ی حقایق را به‌میراث برد و از طریق این ارث بری و همنشینی باطنی به جایی رسید که در زیارت وارث به آن حضرت خطاب می شود

 

اشهد انک الامام البر... الهادی المهدی

گواهی می دهم که تو یقینا پیشوا، نیکوکار، اهل رضایت از حق، و پاک و پاکیزه، هدایت کننده، هدایت شده ای

ابوهریره از مزدوران:

رسول اکرم را دیدم در حالیکه حسن و حسین بر روی شانه های او بودند، فرمود :

هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته, و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است

امام حسین(ع) عصاره همه آموزه های الهی و تجسم و عینیت همه کمالات خداوندی است که پیامبران(ع) از آدم(ع) تا خاتم(ص) بدان دعوت کرده اند

از این رو در زیارت وارث از مقام وراثت آن حضرت(ع) نسبت به همه پیامبران به ویژه پیامبران اولوالعزم که شاخص همه پیامبران الهی هستند، سخن به میان آمده است

اگر بخواهیم امام حسین(ع) را در یک کلمه کامل بیان کنیم

همان وارث پیامبران بودن ایشان است

وارث کسی است که همه چیز را از گذشتگان خویش به ارث می برد

امام حسین(ع) همه صفات، مأموریت ها و مقامات پیامبران پیشین را به ارث برده

و به عنوان عصاره و تمام کمال آنان معرفی شده است

بنابراین، هر آنچه در پیامبران دیگر به عنوان کمال می توان یافت، در ایشان به تمامیت یافت می شود

و هرآنچه که پیامبران پیشین به عنوان مأموریت الهی خود انجام داده اند، ایشان آن را انجام داده

و هرآنچه در پیامبران دیگر از سوی خداوند به عنوان مقام و منزلتی بیان شده است، در آن حضرت موجود می باشد.

چرا به امام حسین(ع) «ثار الله» می‌‌‌گویند و چه کسی این لقب را به حضرت داد

«ثارالله» لقبی است که در زیارت معتبر عاشورا آمده
«ثار» در لغت یعنی خون و هم طلب و انتقام گرفتن از خون کسی که به دست دیگران کشته شده (مقابیس اللغه ج1)
و یکی از القاب امام حسین ع است

ثارالله: یعنی (طلب دمه الله) کسی که طالب خون او خداست و انتقام از قاتلین او را خداوند خواهد گرفت (ابن المنظور، لسان العرب، ج4)
ثارالله به کسی که خود و خویشانش در راه خدا کشته شوند نیز گفته می‌شود

 

مرحوم مجلسی نوشته است:

وتر الله ای الفرد المتفرد فی الکمال من نوع البشر فی عصره الشریف او المراد ثار الله ای الذی الله تعالی طالبُ دَمِه و الموتور قتیلُ له، قتیلُ فلم یدرک بدمهِ

یعنی فردی که از لحاظ رسیدن به کمال در دوران خویش یگانه و بی همتاست و یا مراد از آن همان ثار الله است که به معنی کسی است که طالب خون او خداوند است

و موتور به معنای کشته شدن در راه خداوند و کشته‌ شده‌‌ای است که انتقام خونش را نگرفته باشند ( بحارالانوار)

و احتمال دارد معنای ثارالله چنین باشد، خونی که صاحب آن خداوند است و ولیّ دم او خداوند است چون خون حسین (ع) در راه خدا و برای حفظ قرآن و تمامیت اسلام ریخته شده این خون و این شهیدان، خدائی هستند بنابراین انتقام آن نیز باید از طرف خداوند باشد‌*

یا اینکه چون امام حسین علیه‌السّلام حجت خداوند بر زمین و ولی مطلق حق بود و مردم او را کشتند بنابراین خداوند انتقام حجتش را از قاتلین او خواهد گرفت

و احتمال دارد به این معنا باشد که جان و خون امام حسین(ع) چنان متعالی و حقانی است که به خداوند استناد دارد و از شرافت ویژه‌ای برخوردار است

مثل:  بیت الله، یوم الله، ید الله، و ...

لقب ثار الله را چه کسی به امام حسین ع داده؟

  این لقب در زیارت معتبر عاشورا آمده و چون سند زیارت عاشورا قدسی است

و زیارت عاشورا که زیارت امام حسین ع است از طرف خداوند به ائمه رسیده و‌ آنرا پیامبر اکرم از جبرئیل گرفته و جبرئیل آن را از خداوند یاد گرفته است و از طریق معصومین به ما آموخته‌‌اند تا آن حضرت را زیارت کنیم (مفاتیح الجنان، و سید بن طاووس، اقبال)

بر این اساس این لقب را خداوند به امام حسین علیه‌السّلام داده است

السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره:

ثارالله تعریفی است وحیانی از وجود مقدس حضرت ابا عبدالله

اگر این تعریف در معرفی حضرت ابا عبدالله نمی‎‌‎آمد، چه کسی جرات به زبان آوردن چنین جمله‎‌‎ای را داشت و کدام اندیشه بشری می‎‌‎توانست از حضرت چنین تعریفی بدهد و کدام تفسیری از اباعبدالله جامع‎‌‎تر از این عبارت می‎‌‎تواند باشد؟

ثارالله باید تفسیرگردد اما احدی جز اهل‎‌‎البیت و بالاخص رسول خدا توان فهم و زبان بیان و قلم تشریح و تفسیر این تعبیر را ندارد

ثارالله کسی است که فرزند ثارالله است (و ابن ثاره) وقتی امیرالمومنین ثارالله باشد

آیا پای اندیشه‎‌‎ای به آسمان معارف و فضایل علی بن ابی طالب راه یافته است تا بتواند او را تفسیر نماید؟

و پیامبر اکرم: حسین منی و انا من حسین با این تعبیر معلوم می‎‌‎شود که رسول خدا اصل و شجره ثار الله است (کتاب مدینه المعاجز ص 259 که حضرت رسول به ابی بن کعب فرمود).‏

یالثارات الحسین (ای خونخواهان حسین)

خون مایه حیات است و حیات خدا یعنی دین خدا و امام حسین باعث بقای دین خدا شد اما اگر شد خونخواه و روی بیرق امام زمان نوشته شده یالثارات الحسین

حالا حسین خودش خونخواه خداست و امام زمان خونخواه حسین است یعنی آنچه در عالم،‎‌‎ جفا در حق دینداران شده است

آنان که در عالم از خط حضرت آدم فاصله گرفته‎‌‎اند توسط امام حسین ع خونخواهی و اصلاح می‎‌‎شوند لذا امام حسین از تمام ائمه ع در رجعت بیشترین حکومت را دارد

چرا؟ چون قرار است تمام کسانی که مسیر را تغییر داده‎‌‎اند و ظلم کرده‏‎‌‎اند به تمام هستی، باید توسط امام حسین ع وضعیتشان روشن گردد

این می‎‌‎شود ثارالله و ابن ثاره یعنی پدر حضرت هم می‎‌‎شود خونخواه خدا
و الوتر الموتور: وتر به معنای تک است. موتور به معنای تک مانده کاری که امام حسین ع انجام داده احدی انجام نداد. تنهایی که تنها مانده و حق تعالی می‎‌‎خواست این انسان را در عالم مطرح سازد

  امام حسین(ع)، ذبیح الله

امام حسین(ع) کسی است که جانش را در طبق اخلاص نهاد و خود را به قربانگاه و مسلخ عشق الهی برد او به جای آن که دیگران را قربانی نماید، خود را قربانی کرد

البته در این راه فرزندان و کودکان و دوستان و یاران باوفای وی نیز قربانی شدند ولی آن حضرت(ع) به جای آن که در مسلخ منی بر آیین ابراهیمی گوسفندی را قربانی کند خود را به مسلخ طف و کربلا رسانید و خود را قربانی راه خدا و آیین ابراهیمی توحید و ولایت کرد

هر انسانی نسبت به فرزند خویش ولایت دارد، چنان که بر جان خویش ولایت دارد ولایت چون از محبت است همواره بر مدار هدایت و کمال می باشد

ولی الله واقعی کسی است که جانش را در راه فرزند و امت فدا کند و این گونه محبت خویش را نشان دهد او با آن که فرمانروا و حاکم فرزند و امت است، ولی به ولایت حبی و اطاعتی می کوشد تا ایشان را حفظ کند و به کمال رساند. لذا خود را فدای فرزند و امت می کند.

اما آن کسی که فرزند و امت را فدای خود می کند تا خود تقرب جوید از ولایت بهره ای نبرده است؛ از این رو فرمان جهاد به معنای فرمان قربانی کردن همه خواسته ها و عشق ها از جمله عشق به خود و جان است

حضرت اسماعیل(ع) این گونه است که ذبیح الله می شود؛ زیرا جانش را در طبق اخلاص نهاد و تقدیم خداوند کرد و خداوند نیز فدیه او را به ذبح عظیم جایگزین ساخت از این رو وی را به صادق الوعد می ستاید صادق الوعد کسی است که به وعده خود وفا کند و آن را تصدیق نماید

آن حضرت(ع) نیز چون به پدر وعده می دهد که در برابر تیغ آرام گیرد این گونه صادق الوعد شد.
از مؤمنان کسانی هستند که جان بر کف نهاده و به جهاد اکبر و اصغر می روند و بر وعده و پیمانی که با خدای خویش بسته اند وفادارند.

از این دسته می توان به امام حسین(ع) و یارانش اشاره کرد؛ زیرا آن حضرت(ع) هنگامی که خبر شهادت مسلم بن عقیل(ع) در کوفه را شنید، این آیه را خواند: «از مؤمنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند، بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده اند.

 

آن حضرت(ع) خود را جزو منتظرانی می شمارد که در انتظار شهادت و جانفشانی هستند و خود را ذبیح الله و قربانی فرمان های الهی می داند، چنانکه مسلم و دیگر شهیدان را کسانی میداند که در این راه خود را قربانی کرده و به رستگاری رسیده اند

آن حضرت(ع) این گونه می کوشد تا مسیر درست قربانی را نشان دهد و بیان دارد که قربانی کردن تنها کشتن چارپایی در مسلخ منی نیست بلکه می بایست انسان در مسلح عشق، هواهای نفسانی خویش را به قربانگاه برد و آن گاه به تیغ جهاد در راه خدا، شربت شهادت بنوشد و خود را قربانی آرمان های الهی کند؛

زیرا آن چه موجب تقرب است و به خداوند می رسد همان اعتقادات و نیات پاک و رفتارهای صالح و نیکی است که در جهاداکبر نفس و جهاد اصغر میدان رزم بروز و ظهور می یابد

یاد امام حسین علیه السلام ، نخستین کلام مهدی (عج:
در کتاب های شیعه، در روایاتی چند به نخستین سخنان امام مهدی(عج) پس از ظهور اشاره شده است از جمله محدث بزرگوار شیخ علی یزدی حائری(ره) روایتی را نقل می کند:

زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور می کند، ما بین رکن و مقام می ایستد و پنج ندا می دهد و در این پنج ندا، خود را به جهانیان معرفی می کند

حضرت ندا می دهد: آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین ع را تشنه کام کشتند، بیدار باشید که جد من حسین ع را عریان روی خاک افکندند

آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند حضرت در این سخنان، از امام حسین ع سخن گفته و یکی از دلایل قیام خود را گرفتن انتقام خون امام حسین ع می داند
شب قدر و یاد امام حسین ع:

 شب قدر، شب امام زمان(عج) است و ملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده تقدیر امور را در اختیار آن حضرت می گذارند
پیشوایان معصوم ع در تفسیر سوره قدر فرموده اند: در این شب فرشتگان، مقدّرات یک سال را نزد ولیّ مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسلیم می کنند
در چنین شبی یاد امام حسین ع در دل ها زنده می شود چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین ع است
برای زائران امام حسین ع در ماه مبارک رمضان، بویژه در شب قدر، پاداش‌های بزرگی وعده داده شده است.

دعای ندبه و یاد امام حسین ع:

یکی از دعاهای بسیار مهم و با ارزش، دعای ندبه است که عاشقان حضرت مهدی(عج) هر صبح جمعه دور هم گرد آمده و با خواندن آن، با حضرت تجدید عهد و پیمان می کنند

بخش عمده و چشمگیر این دعا، پناه بردن به حضرت مهدی(عج) و تأسف از غیبت و دردمندی، از فراق آن بزرگوار است

بخش هایی از این دعا هم به جد بزرگوار امام زمان(عج) سالار شهیدان مربوط می شود

ندبه کنندگان مهدی(عج)، منتظران منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ریخته شده فرزند فاطمه س را بگیرد و موجب شادی رسول خدا ص شود

صبح جمعه و دعای سوزان ندبه، در فراق امام زمان(عج) و یاد سید الشهدا ع است و چه بسا همین یاد امام حسین ع، اثری ژرف در صدق و صفای دعاکننده بر جای نهد


 

نظرات  (۱)

چیز های جالب بذاری

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">