تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

موضوعات قرآنی ؛ دینی و آموزشی : مطالب طبقه بندی شده جهت تحقیق ؛ جزوه ؛ کتاب و .....

مشخصات بلاگ
تاریخی فرهنگی قرآنی ۲

آشنائی با تاریخ اسلام :
عبرت آموزی (و لقد اهلکنا القرون من قبلکم .... گذشته چراغ راه آینده است)
آشنایی با علوم و موضوعات قرآنی ( هدی و رحمه للمتقین)

آخرین نظرات
  • ۴ خرداد ۰۱، ۱۷:۲۱ - خرید پیج اینستاگرام ارزان
    Great post.


 

 ضرورت تفکر در آیات الهی 

 

                   

 

                                               

 

 

 

محیط زیست

گیاهان و میوه ها در قرآن

 باغداری تجلی خلافت الهی

گیاهان جنگلهاآرایه زمین

 

محیط زیست در قرآن

باد پیام آور رحمت زمین

آب ازدیدگاه قرآن سدسازی

 زمین؛نعمتی ناشناخته

 

شادی و لذت و شوخی در اسلام . سعادت و نیکبختی

دید و بازدید و صله ارحام. قطع رحم . آداب زیارت و میهمانی . حقوق همسایه

محیط زیست در قرآن . درس گرفتن از طبیعت . نفش رودها

گیاهان و میوه . درختکاری و باغداری . خاصیت میوه ها . لقاح ابرها و گیاهان . رنگها در قرآن

هفت سین : قرآنی . محمدی و سنت ایرانی

 

 

بهار؛ درس آموز تحول و دگرگونی

رویش گیاهان، رویش رستاخیز انسان ها

بهار ، نماد   رستاخیز    انسانها   

دعای تحویل سال

 

بهار؛ درس آموز تحول و دگرگونی

دنیای هستی، آیینه تمام نمای قدرت لایزال پروردگار است و در فصل بهار، جمال و جلال پرشکوه او بهتر از هر زمان دیگری، به تماشا گذاشته می شود . می توان از این فصل زیبا نگاهی به جهان هستی و فلسفه آفرینش زد وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ در آیه 65 نحل.

فرستاد بارانى از آسمان                                که بخشد زمین را پس از مرگ جان

در این کار بس آیه ها هست و پند               بر آنان که گفتار حق بشنوند 

یا  حق فرستاد آب را ز سما                         کرد از آن ارض مرده را احیا

به یقین آیتى است در آنها                           از براى جماعتى شنوا

مشاهده دگرگونی شگرف طبیعت، درسی بزرگ و سودمند برای ما انسانهاست تا بهار و خزان عمر خویش را به یاد آوریم. به خویشتن بیندیشیم که در بند غفلت گرفتار شده. به تعبیر علیعلیه السلام : کسی که امروزش مانند دیروز باشد، به راستی زیانکار است. - طبیعت، آفریده خدا و جلوه رحمت بی پایان اوست                                             . بهانه ای نیکو برای مردم است که به شکرانه حضور بهار، جشنی را برپا کنند. این جشن به مفهوم ستایش خداوند و قدردانی از نعمت بهار است. جشن نوروز در عین حال یکی از آیین های معنادار بشری است، زیرا این آیین با مهرورزی و نوع دوستی درمی آمیزد و فضای شهر و جامعه را از عطر همدلی سرشار می سازد. در واقع، جشن نوروز در ابتدای فصل بهار، یکی از برجسته ترین وجوه زندگی بشری را مورد تأکید قرار می دهد و آن نو شدن، صفای جسم و جان و تکاپو و حرکت است لذا در نوروز باید به حقیقت معنوی و کمال انسان توجه کرد. نوروز با همراهی بهار، حیات تازه ای را نوید می دهد و لزوم تحول و جنبش را به انسان نهیب می زند. این تحول از طریق تلاش، کوشش و معنویت حاصل می شود.

نوروز در آغاز فصل بهار فصل تحول و دگرگونی

هرچند تحول در طبیعت امری اجباری است، اما ما با تعمق در ماهیت این تحول، می توانیم همراه با نو شدن طبیعت، دگرگونی حقیقی را در خود ایجاد کنیم باید قلب خود را به شکوفه های ایمان، محبت و انسانیت بیاراییم و با احسان و کمک به دیگران، عطر خوش نوعدوستی را بیفشانیم

نومیدی و سستی را از روح و جان خود بزداییم و با روحیه ای پر از نشاط، زندگی تازه ای را آغاز کنیم در این رابطه، رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرماید: باید توجه داشته باشیم که خداوند، دگرگونی هر پدیده ای در عالم را، به دست انسان قرار داده و همه تحول ها با اراده انسان انجام می شود

انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه، کشور و زندگی خود، تحول ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند تحول اخلاقی، تحول درونی، رفتن به سوی صفا و انسانیت، عبودیت پروردگار و تسلیم در مقابل اراده آفریننده هستی، که این تحول، سعادت انسانها را تضمین می کند.

 بهار یک نشانه ست نشانه ی زنده شدن
فانْظُرْ إِلىٰ آثٰارِ رَحْمَتِ اَللّٰهِ کَیْفَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا إِنَّ ذٰلِکَ لَمُحْیِ اَلْمَوْتىٰ وَ هُوَ عَلىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ  روم 50

کنون دیده ات باز فرما ببین                    ز آیات رحمت گلى را بچین

چگونه زمین را ز بعد از خزان                  کند زنده و باد هستى وزان

همان کردگارى که بعد از ممات               دگرباره بخشد بر آدم حیات

که بر هرچه خواهد خداى جهان            قدیرست و حکمش بگردد روان

 در این لحظات میخواهم اعتراف کنم خدایا دل من مرده .... گناهان دل مرا تار کرده اند، ای خدایی که زمین مرده را دوباره  زنده میکنی دل مرده ی مرا  هم دوباره زنده کن.... ربَّنٰا لاٰ تُؤٰاخِذْنٰا إِنْ نَسِینٰا أَوْ أَخْطَأْنٰا رَبَّنٰا وَ لاٰ تَحْمِلْ عَلَیْنٰا إِصْراً کَمٰا حَمَلْتَهُ عَلَى اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِنٰا رَبَّنٰا وَ لاٰ تُحَمِّلْنٰا مٰا لاٰ طٰاقَةَ لَنٰا بِهِ وَ اُعْفُ عَنّٰا وَ اِغْفِرْ لَنٰا وَ اِرْحَمْنٰا أَنْتَ مَوْلاٰنٰا فَانْصُرْنٰا عَلَى اَلْقَوْمِ اَلْکٰافِرِین ﴿۲۸۶﴾ بقره

خدایا تو بر ما عقوبت مگیر                     بر آنچه فراموش شد از ضمیر

عقوبت نرانى به ما اى خدا                      اگرچه نمودیم کار خطا

تو بر دوش ما اى خداى جهان                مَنِه بار تکلیف بیش از توان

چنانکه به پیشینیان بلاد                        چنین بار سنگین نهادى زیاد

هرآنچه که ما را برآن نیست تاب             مخواه و میفزاى بار عذاب

ببخش و بیامرز بار گناه                          به رحمت به ما کن نظر اى اله

تویى یاور و یار و مولاى ما                       به نابودى کفر یارى نما

فصل بهار، فصل نو شدن است

نوروز نیز، حکایت نو شدن و نوخاستن است و مجالی برای بیدار شدن و کسب معرفت، چنانکه رسول گرامی فرموده : آن کس که با تغییر و تحول دنیا از وضعی به وضع دیگر، آگاه نشود (از خواب بیدار نشود)، از غافل ترین مردم است. نوروز، خواهشی برای تغییر و سبز شدن است. هنگام تحویل سال، دست به دعا برمی داریم و از خداوند میخواهیم که عالی ترین شکل تحول را در ما ایجاد کند. حتی اگر وضعیت نیکویی داشته باشیم، نیکوتر از آن را طلب می کنیم.                                               . یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال (ای دگرگون کننده قلبها و دیده ها، ای تدبیر کننده شب و روز، ای متحول کننده حال و احوال، حال ما را به بهترین حالت، دگرگون ساز) بهار، آیتی از حشر است و عبرتی برای دلبستگان خزان . بهار، برگی از صحیفه بهشت است و شاخه ای از طوبای بهشتیان

گفتگوی بهارانه داشته باشیم جبران اشتباهات با شجاعت عذرخواهی

یکی از اشکالاتی که ما داریم این است که گفتگو کردن از نوع بهارانه برایمان سخت است. این روزها آن قدر اتاق آبی دلمان غبار گرفته که میترسیم از بابت سیاهی هایش از بهترینها در اطرافمان عذرخواهی کنیم

کمیت و کیفیت پاکیزگی خانه دل در استقبال از نوروز دل تکانی با گردگیری کدورت ها خانه تکانی شب عید اگر چه سختیهای خودش را دارد، اما از زاویه دیگری فرصت مناسبی خواهد بود که تمرین همدلی و همکاری داشته باشیم. اگر اشتباهاتی داشته اید که به کدورتها ختم شده هر چه زودتر با پاک کن بهار پاکش کنید و با جملات عذرخواهی طرحی نو دراندازید و نگذارید کینه ها دردسرساز شوند

هر کدبانویی می داند که برخی از وسایل و اثاث خانه را باید بشوید، یا بتکاند، یا گرد و غبار روبی کند یا برخی دیگر را اصلاح و تعمیر کند و یا برخی را به عنوان آشغال از خانه بیرون ریزد. پس باید دل را به برخی از خصوصیات و فضایل اخلاقی بیاراید و برخی از زشتی ها و رذایل را از خانه دل بیرون راند و برخی از خصلت ها را اصلاح کند و برخی را به آب محبت و مودت آبیاری کند

ضرورت تفکر در آیات الهی

دین اسلام همان گونه که آیین ها و فرهنگ های موجود در سرزمین عربستان را با تغییرات جزیی و پالایش، پذیرفته و یا حتی گاه همه آنها را به سبب درستی و سازگاری با حق و حقانیت تأیید و امضا کرده، بسیاری از آیین های ایرانی را پذیرفته و یا با پالایش و تغییراتی اندک آن را تأیید و امضا نموده است. حضور در طبیعت و احترام و تقدیس آن نه تنها مورد تأیید است بلکه آموزه های اسلامی و قرآنی، حضور در طبیعت و آشتی با آن و بلکه نگرش عبادی داشتن به آن را پذیرفته و تأیید کرده است. اصولاً از نظر اسلام یکی از دو راه شناخت خداوند، به طبیعت ختم می شود که از آن به آیات آفاقی در برابر آیات انفسی یاد می شود سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ فصلت 53

در آفاق و اندر نفوس بلاد                             کند فاش آیات خود رب داد

که بر هرکسى مى شود آشکار                        که همواره برحق بود کردگار

مگر اى پیمبر خداى وجود                            که شاهد بود بر هرآنچه که بود

کفایت نباشد به برهان دین ؟                       که تنهاست او غایة العالمین

در نگاه قرآن، همه هستی و ماسوی الله، آیات و نشانه های خداوند یکتا و یگانه ای است که آفریدگار، پروردگار و معبود همگان است بنابراین هرچیزی در درون آدمی از بینایی و شنوایی گرفته تا جریان گردش خون و نظام پیچیده عصبی و تولیدمثل تا روح و روان آدمی، علامت و نشانه های ظاهر و روشنی است که انسان از راه آن می تواند به شناخت خداوند و خود دست یابد.

بهار، درس خداشناسی و معاد و تکامل است

قرآن کریم، فصل سبز بهار را، نمودی روشن از زندگی دوباره در روز واپسین معرفی میکند. وَ اللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذَلِکَ النُّشُورُ فاطر آیه 9

خدا بادها را فرستد ز پى                             که تا ابرها راه سازند طى

سپس ابر را سوى مرده دیار                       برانیم و گوئیم بر وى ببار

زمینهاى مرده شود زنده باز                       در این است بنهفته رمزى و راز

که خود مردگان هم به روز نشور              همین گونه آیند بیرون ز گور

رستاخیز نیز همین گونه است خداوند، بعثت در روز قیامت و زنده شدن مردگان را، به احیای زمین تشبیه کرده تا بفهماند همان گونه که زمین، هر سال یک دوره زندگی را شروع می کند و در آخر، دوباره می میرد، انسانها هم همین گونه اند. وقتی دوران زندگی شان در زمین به سر رسید، دوباره در روز رستاخیز، پس از آنکه زنده شدند، روی زمین پخش میشوند. از همین رو، سفارش شده که با دیدن بهار، معاد و رستاخیز را به یاد آورید. اگر انسانها از این طبیعت زیبا درس بیاموزند، در این صورت است که سرآغاز این دگرگونی را می توان روز برتر و نوروز نامید و در آن به جشن و سرور پرداخت.

آثار و پیامدهای تفکر و تدبر در آیات الهی است

انسان باید به آیات خدا با شرایطی چون ایمان و باور قلبی (بقره248 و آل عمران 94)

بصیرت و تیزبینی و دقت (آل عمران31 و قصص27) تعقل و خردورزی (بقره164)

داشتن روحیه تسلیم و حق پذیری (نمل18 روم35) حق شنوی (یونس76) تقوا (یونس6) زیرکی (حجر57) صبر و شکیبایی (ابراهیم5 لقمان13) علم و آگاهی (انعام 79) عبرت آموزی و درس گرفتن (انعام 126 و نحل31) فهم درست (انعام89) یقین و به دور از تردید و شک (بقره118 جاثیه4) بنگرد. در این صورت است که می تواند بیشترین استفاده را از آیات الهی به ویژه آیات آفاقی داشته باشد

آدمی به توحید واقعی و حقیقی باز می گردد (اعراف174 احقاف72) به یقین لقای الهی دست پیدا میکند (رعد2) و تقوا پیشگی را در خود تقویت مینماید (بقره187)  ژرف اندیشی و کشف مجهولات (انعام56)، دست یابی به مقام شکر (مائده98 اعراف58)، معاد شناسی (اعراف75 و85) و هدایت یابی به حق و حقانیت (آل عمران103)

بنابر این برماست که به دور از تکبر و استکبار ورزی و نادانی به سوی طبیعت بازگردیم و در فرصت ایام نوروز، به اندیشه و تفکر در طبیعت بپردازیم و به شناختی درست و کامل از خود و خدا و جهان دست یافته و در مسیر کمالی و صراط مستقیم توحید گام برداریم و فرصت کمال یابی مطلق را برای خود غنیمت شماریم و گام در راه لقای الهی.

- از کجا آمده ام، به کجا می روم و آمدنم بهر چه بود از آموزه های قرآنی برمی آید که خداوند هستی را به گونه ای آفریده که هرکسی با کوچک ترین مراجعه به درون خود و یا نگاهی به بیرون از خود یعنی آیات انفسی و آفاقی بتواند به آسانی و سادگی پاسخ های شایسته ای برای پرسش های خود بیابد از جمله پاسخ های آماده برای انسان، تحولات و تغییراتی است که در طبیعت رخ می دهد و فصول را پدید می آورد. نگاهی به این آیات آفاقی و نشانه های بیرونی می تواند پاسخ های مناسب را برای آدمی داشته باشد؛ چرا که در این آیات فصول طبیعت، فلسفه زندگی جلوه گری می کند و زندگی و مرگ و حیات مجدد را به نمایش می گذارد از این رو آیات قرآنی سرشار از سفارش هایی است که به توجه یابی و عدم غفلت در این آیات تاکید می کند

طبیعت، عبرت آموز خردمندان

انسان وقتی به خود و پیرامون می نگرد، از این همه تغییرات و تحولات درونی و بیرونی شگفت زده می شود. او از همان آغاز، سلامتی را همراه با درد و رنج بیماری تجربه میکند . گاه در اوج طراوت و شادابی است و گاه دیگر زردرو، رنجور و بیمار درگوشه ای می نالد. کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا

که این کار دنیاست اندر مثل        حدید20     چو باران که بارد بوقت و محل

گیاهى برآرد خود از خاک سر                         که در حیرت آرد همى برزگر

بزودى ببینى بخشکد گیاه                             بپوسد شود زرد و گردد تباه

ما هر روز با گل و گیاهانی مواجه هستیم که می روید، رنگ های گوناگون چشم نوازش آدمی را مسحور زیبایی خود می کند و به همان سرعت که روییده و جلوه گری کرده، زرد و پژمرده می شود و بادی آن را از جا بر می کند و در سوزش تند آفتاب و باد و باران، خشک و بی جان می شود و نیست و نابود می گردد

ایام تدبر در آیات آفاقی خداوند در 62اعراف و آیه 1 نور، در بیان حکمت و فلسفه ارایه آیه های الهی به پندگیری و یادکردن حق از طریق آن اشاره می کند سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَّعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ نور 1

فرستاد این سوره را کردگار                            ببندید احکام آن را به کار

در آنست آیات روشن بسى                          چو خواهد که خود پند گیرد کسى

أُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَ أَنصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴿62﴾

رساندم همانا پیام خدا                                 بسى پند دادم به راه سزا

ز وحى الهى بدانم بسى                                 که آگاه نبود شما را کسى

و در آیه 73بقره تعقل در آیات خدا و راهیابی به خداشناسی را دلیل و فلسفه دیگری بر ارایه آن می شمارد. فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِکَ یُحْیِی اللّهُ الْمَوْتَى وَ یُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿73﴾

بگفتیم از اعضاء زرین بقر                            که آن را بکشته، بریدید سر

بمالید بر جان آن آدمى                                 که او را بکشتید در یک دمى

ببینید با چشم خود سر و راز                        خدا چون کند مرده را زنده باز

بود آنکه در آن تعقل کنید                           به فرداى عقبىٰ تأمل کنید

اصولاً از نظر اسلام یکی از دو راه شناخت خداوند، به طبیعت ختم می شود که از آن به آیات آفاقی در برابر آیات انفسی یاد می شود. در نگاه قرآن، همه هستی و ماسوی الله، آیات و نشانه های خدا یکتا و یگانه ای که آفریدگار، پروردگار و معبود همگان است. در حقیقت بیان آیات خداوند برای راهیابی انسان به حقیقت سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

در آفاق و اندر نفوس بلاد         فصلت53     کند فاش آیات خود رب داد

که بر هرکسى مى شود آشکار که               همواره برحق بود کردگار

مگر اى پیمبر خداى وجود                        که شاهد بود بر هرآنچه که بود

کفایت نباشد به برهان دین ؟                  که تنهاست او غایة العالمین

و شناخت و درک درست حق و حقانیت الهی اُنظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ

ببین تا که آیات خود را چسان         انعام65     به چندین روش مى نمایم بیان

بود آنکه مردم ز آیات چند                          نیوشند چیزى و گیرند پند

وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ نمل93   

بگو تا ستایش خدا را سزاست                  پرستش فقط خاص یکتا خداست

بزودى دهد آیه هایش نشان                    بخواهید گردید آگاه از آن

کجا هست غافل شما را ز کار                   محیط است بر کارتان کردگار

خداوند با ارایه آیات گوناگون از آیات آفاقی و انفسی گرفته تا آیات کتبی قرآن و آموزه های وحیانی دیگر کتب آسمانی، بر آن است تا مردم را به سوی راه مستقیم رهنمون سازد وَ أَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى . فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَى (نازعات19 و20)

هدایت نمایم تو را بر خدا                             که خاشع بگردى برآن کبریا

چو موسى یکى حجت آشکار                         نمایاند بر امر پروردگار

انسان با حضور در طبیعت در ایام نوروز و فصل بهار و زمان رویش و رستاخیز دوباره گیاهان و زندگی و تولید نسل جانوران می تواند به حقیقت معاد و رستاخیز آگاه شود و دریابد که چگونه این حقیقت برای غیر انسان تکرار می شود و روزی انسان نیز این

گونه معاد و رستاخیز خویش را تجربه خواهد کرد (روم50 فصلت39) و (حج5و6)          وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَ مِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ﴿5﴾

ز دنیا، گروهى جوان مى روند                              گروهى گرفتار پیرى شوند

به پیرى بگردند کودن ز هوش                            نفهمند چیزى و گشته خموش

زمین را ببینى گهى خشک بر                               نه در آن گیاهست نه برگ و بر

چو نازل شود ز آسمان آب پاک                         طراوت ببخشد بدین تیره خاک

ز هر نوع آید گیاهى برون                                  همه سبز و خرم، همه گونه گون

 ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿6﴾

که آثار قدرت ز سوى جلیل                             به برحقى رب بگردد دلیل

کند زنده او بندگان را چو خواست                    توانا به هر چیز یکتا خداست

بهار زمان رستاخیز زمینی

خداوند، فصل بهار را زمان رستاخیز زمین می داند و در آیات 9 تا 11 سوره ق وَ نَزَّلْنَا

مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکًا فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِیدِ ﴿9﴾

چو یزدان گیتى ز نیلى سپهر                             فرستاد آبى مبارک ز مهر

ز کشت حبوبات و حب الحصید                 چه بسیار رویاند و سازد پدید

وَ النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِیدٌ ﴿10﴾

بسى نخلهاى ستبر و بلند                            به لطفش برانگیخت الله چند

که چون میوه هایش رسید و گذشت           منظم فراروى هم چیده گشت

رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ ﴿11﴾

چنین رزقها را براى عباد                              خداوند از بهر روزى نهاد

زمین را پس از نیستى خزان                          به آب و به باران بدادیم جان

که دانند مردم که بعد از هلاک                  چنین سر برآرند بیرون ز خاک

انسان می بایست از این رستاخیز زمین عبرت گیرد و همانطور که تن و خانه از غبار ایام می زداید و به پالایش آلایش ها می پردازد، جان و روان خویش را نیز از غبار کینه ها و زشتی ها بپالاید و خود را به خوبی ها و زیبایی ها بیاراید

اهدافی در پس آفرینش هست

انسانی که به هدفمندی آفرینش از جمله آفرینش انسان ایمان داشته باشد، هرگز چیزی را در زندگی اش، بیهوده و لغو و لعب نمی شمارد أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ (مومنون118)

گمان مى نمودید آیا شما                              که بیهوده کردست خلقت خدا

و یا آنکه بر سوى پروردگار                          نسازید رجعت به روز شمار

در حوزه شناختی بر آنست تا بفهمد که چه اهدافی در پس آفرینش هستی و انسان وجود دارد تا براساس این اهداف، زندگی خویش را تنظیم کند و در حوزه رفتاری نیز می کوشد تا به گونه ای عمل کند که مطابق با اهداف آفرینش باشد.

خداوند بر انسان منت نهاده و وحی و پیامبران را واسطه هدایت بشر قرار داده تا به این پرسشهای فلسفی پاسخ های کامل و تمامی بدهد لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ (آل عمران164)

خداوند بسیار منّت گذاشت                        که بر مؤمنانش رسولى گماشت

رسولى که از بین خُودْشان بخاست              که سازد هدایت به آیین راست

بخواند بر آنها کتاب اله                               کند تزکیه قلبها از گناه

بیاموزد احکام شرع و کتاب                          به حکمت نماید مسیر صواب

اگرچه که گمره بُدید آشکار                          از این پیشتر در همه روزگار

در حقیقت وحی، به کمک عقل آمده تا به مهمترین پرسش های فلسفی انسان از چرایی و چگونگی پاسخ دهد وحی در پاسخ به پرسش های فلسفی آدمی به اموری چون فلسفه آفرینش و هدفمندی آن پرداخته و مسیر انسان را از خاک تا عرش افلاک تببین نموده.

رویش گیاهان، رویش رستاخیز انسان ها

برای بیشتر مردم درک رستاخیز و معاد سخت و دشوار است حتی بسیاری از فلاسفه و خردمندان و خردورزان در فهم و درک درست رستاخیز ناتوان شده و برای این ناتوانی و درماندگی خویش اقرار کردند. فیلسوفانی چون بوعلی سینا و حتی ملاصدرا در نهایت به این نکته توجه داده اند که کلام وحی چون می تواند در مقدمات حجت و قیاس قرار گیرد، براساس همان کلام وحیانی اقرار به معاد و چگونگی آن میکنند. در آیه 45 کهف و 20 حدید (بیان شد و اشعار آمد) به زندگی انسان و گیاه توجه می دهد و نسبت آن را با یکدیگر می سنجد. هدف از این کار این است که انسان متوجه شود همانند گیاه است، زیرا همانند گیاه دارای رشد و نمو می باشد . گیاه را می توان به عنوان نماد زندگی و حیات دانست. وَ ٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلَ ٱلۡحَیَوٰةِ ٱلدُّنۡیَا کَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ فَأَصۡبَحَ هَشِیمٗا تَذۡرُوهُ ٱلرِّیَٰحُۗ وَ کَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ مُّقۡتَدِرًا کهف45

به دنیاى فانى مثل زن چنان                            که باران فروریخت از آسمان

از آن آب، رویید روى زمین                            نباتات و اشجار زیبا چنین

سپس صبحگاهى بشد خشک و زار                 بپیچید در هم سرانجام کار

دگرگون بگردند با دست باد                          به حسرت نشیند دل مست و شاد

به هر چیز قادر بود کردگار                            بود مقتدر بهر انجام کار

زندگی ناپایدار دنیا  گیاهان از عنصر ناپایداری رنج می برند و بسیاری از گیاهان چند هفته یا چند ماهی بیش تر حیات ندارند و از سبزی و طراوات و زندگی بهره ای نمی برند. از نظر خداوند، زندگی دنیا نسبت به زندگی آخرت این گونه است. به این معنا که حیات و زندگی دنیوی همانند گیاهان ناپایدار و در معرض زوال و نیستی است، لذا انسان ها می بایست در اصالت زندگی دنیوی شک و تردید روا دارند و به آن دل نبندند؛ زیرا دلبستگی به چیزی که ناپایدار است و به سرعت زوال می یابد، کار لغو و بیهوده ای است.

در آیه 22یونس با تشبیه زندگانی و حیات بشری در دنیا به حیات و زندگی گیاهان ناپایدار بر آن است تا زندگی دنیوی را از ارزش دلبستگی بیندازد و انسان خردورز را به هوشیاری و بیداری وا دارد .

 إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ کَذَٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ یونس 24

بود زندگانى دنیا چو آن که                          آبى فرستیم از آسمان

گیاهان برویند روى زمین                           نباتات رویند ز آن همچنین

تناول نمایند آن را تمام                               ز انسان و حیوان و هرگونه دام

ببندد زمین زیور از خرمى                             که مغرور گردد از آن آدمى

به ناگاه روزى رسد یا که شب                      که فرمانى آید ز درگاه رب

که ناگاه آن خرمى سربه سر                         درو گردد از آن نماند اثر

تو گویى که دیروز خاک بلاد                        نبودست آباد و سرسبز و شاد

خداوند آیات خود کرده ذکر                        براى کسانى که دارند فکر

در حقیقت مثل زندگى دنیا بسان آبى است که آن را از آسمان فرو ریختیم پس گیاه زمین از آنچه مردم و دامها مى‏خورند با آن درآمیخت تا آنگاه که زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید.

این زندگی کوتاه چه ارزشی دارد؟ شرط ارزش زندگی دنیا

وقتی انسان به حیات کوتاه گیاه می نگرد و زندگی خود را تشبیه به آن می کند، برایش این پرسش مطرح می شود که این زندگی کوتاه چه ارزشی دارد؟ اگر زندگی ما نیز همانند زندگی این گیاه کوتاه است، چرا باید تلاش کرد و برای چه منظور خود را به رنج افکند؟ زمانی این زندگی معنا پیدا می کند که جاودانگی پس از آن باشد

پس مرگ بهتر از این زندگی است که پایان آن چنین نزدیک است درحقیقت خداوند، یک بار از زندگی کوتاه و ناپایدار گیاه کمک می گیرد تا کم ارزشی و غیراصیل بودن زندگی دنیا را بفهماند و گاه دیگر از گیاه کمک می گیرد تا حقیقت رستاخیز و زندگی جاودان و ابدی را تبیین نماید فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَى(روم50) این جاست که با اشاره به رویش گیاهان پس از بارش باران اشاره میکند و میگوید شما در رستاخیز همانند گیاهان سراز خاک بر می دارید و دوباره زنده می شوید

زنده شدن گیاهان، نماد زنده شدن مردگان

رِزْقًا لِّلْعِبَادِ وَ أَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ 11 ق . اینها همه برای روزی بندگان من است و با آن آب، سرزمین مرده ای را زنده گردانیدیم، رستاخیز نیز چنین است. در آیات قرآن از جمله 17و18نوح، به شباهت رستاخیز انسان ها و زنده شدن آنان پس از مرگ در قیامت، با رویش گیاهان در زمین پس از ریزش باران اشاره میکند و آن را شایسته تدبر و تذکر میداند .

وَ اللَّهُ أَنبَتَکُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿17﴾ و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهى از زمین رویانید . ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَ یُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجًا ﴿18﴾ سپس شما را در آن بازمى‏گرداند و بیرون مى‏آورد بیرون‏آوردنى [عجیب] قیامت و رستاخیز انسان ها را اینگونه بشناسد و منکر آن نشوید.

مثال نباتات از بطن خاک                             شما را برویاند یزدان پاک 17

دگرباره با تیره خاک زمین                              بگشتید هم صحبت و همنشین

دگرباره هم نیز بعد از هلاک                          بیایید بیرون از آغوش خاک 18

به این معنا که تفکر و مطالعه در رویش گیاهان بر اثر باران، برطرف کننده شک و تردید در مورد قیامت و رستاخیز و برانگیختن مردگان است (حج5 تا 7) کسانیکه در آیات رویش گیاهان و بهار طبیعت تفکر و تدبر میکنند، میتوانند به آسانی به حقیقت توحید (نحل10 و 11 حج63و62) و قدرت خداوند (حج5 و 6 فرقان48و49) برسند و تقدیر الهی و نظام احسن خداوندی را درک کنند (حجر19 و21)

بهار، نماد رستاخیز انسانها

از نظر قرآن، رویش گیاهان و فصل بهار به عنوان فصل رویش ها و رستاخیزها، بیانگر قدرت، تدبیر، تقدیر، علم همه جانبه، ظرافت و لطافت و مانند آن است (حج 63) أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ

نبینند آیا خداى جهان                                 بباراند باران خوش ز آسمان

که سرسبز سازد زمین را به ناز                     چه بسیار باشد در آن رمز و راز

خدا راست علمى و لطفى تمام                     خوش آن کس که از نعمتش یافت کام

گیاه و سبزه باید انسان را به یاد دو امر مهم و اساسی در زندگی بیندازد: نخست ناپایداری زندگی دنیا، دوم رستاخیز و معاد .

 

عبرت های رستاخیز طبیعت

اى مردم اگر در باره برانگیخته شدن در شکید پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریده‏ایم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه داراى خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده مى‏کنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مى‏دهیم آنگاه شما را [به صورت] کودک برون مى‏آوریم سپس [حیات شما را ادامه مى‏دهیم] تا به حد رشدتان برسید

وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّىٰ وَ مِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِکَیۡلَا یَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَیۡـٔٗاۚ وَ تَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَیۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَ رَبَتۡ وَأَنۢبَتَتۡ مِن کُلِّ زَوۡجِۭ بَهِیجٖ ﴿5﴾

بعضى شما [از جسمشان] گردد گرفته جانشان      بعض شما تا حدّ فرتوتى رسد [پیمانشان]

چندانکه بعد از درک [بسیارى امور این جهان]        بى درک و ناآگه شود [دانسته ها بر او نهان]

بینى زمین را مرده و خشکیده و آنگاه ما       باران فرستیم و زمین [گردد از آن حالت رها]

پس جنبد و یابد نموّ، بس خرّمى ها پرورد         [از هر طرف از بهر موجودات نعمت آوَرد]

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (حج6) این قدرت نماییها بدان سبب است که خدا خود حق است و اوست که مردگان را زنده می کند و هم اوست که بر هر چیزی تواناست.

که آثار قدرت ز سوى جلیل                     به برحقى رب بگردد دلیل

کند زنده او بندگان را چو خواست            توانا به هر چیز یکتا خداست

رستاخیزی شایسته تذکر دایمی  خداست که بادها را می فرستد تا ابرها را برانگیزد و چنان که خواهد در آسمان بگسترد و آن را پاره پاره کند و ببینی که باران از خلال ابرها بیرون می آید و چون باران را به هر که خواهد از بندگانش برساند شادمان شوند..

اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ ۖ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ 48 وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ 49  فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 48تا50روم

خدا بادها را برانگیختى                       به دامان ابرش بیامیختى

که تا ابرها را به حکم قضا                    گهى متصل سازد و گه جدا

پس آنگه ببینى که باران مهر                فروریزد از بطن نیلى سپهر

به هرجا که یزدان بخواهد نمود          بدان قوم و صحرا بیاید فرود

ببینى ز باران و از ابروباد  بگردند          آن قوم مسرور و شاد 48

اگرچه کزین پیشتر چون سحاب           بر آنان نباراند باران آب

به نومیدى و یأس مى زیستند               ز بى آبى خویش بگریستند49

کنون دیده ات باز فرما ببین                 ز آیات رحمت گلى را بچین

چگونه زمین را ز بعد از خزان               کند زنده و باد هستى وزان

همان کردگارى که بعد از ممات             دگرباره بخشد بر آدم حیات

که بر هرچه خواهد خداى جهان         قدیرست و حکمش بگردد روان50

پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می گرداند . تا مردم دریابند که همواره در برابر چشمان ایشان رستاخیز تحقق می یابد و نباید نه تنها در تحقق آن تردید کنند بلکه می بایست همواره هوشیار و بیدار باشند و از اصل هدف زندگی هرگز غافل نشوند . زیرا این غفلت موجب می شود تا انسان فرصت محدود و کوتاه و غیرقابل تکرار عمرش را به امور فرعی و دنیوی مشغول کند و از اصل بازماند و دچار زیان و خسران جبران ناشدنی شود.

غفلت از مرور ایّام و گذشت زمان

اگر بنا باشد همیشه مباحث علمی را بدون اینکه در کنارش تنبّهی برای ما وجود داشته باشد مطرح کنیم فایده ای نداشته باشد از جمله این مسائل مسئله «مرور ایّام» است. به تعبیر همگانی انسان گاهی از «گذشت زمان» غفلت میکند و این غفلت موجب می‏شود انسان از خواب غفلتی که او را فرا گرفته است بیدار نشود

در این عالم اموری که موجب اعتبار و پندپذیری می‏گردد زیاد است امّا انسان از آن عبرت نمیگیرد!

علی(علیه السلام): مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ یکی از موضوعاتی که انسان باید از آن عبرت بگیرد و متنبّه و بیدار شود مسأله گذشت زمان است

 هر روز در قیامت گواهی است بر اعمال انسان

امام صادق(علیه السلام): مَا مِنْ یَوْمٍ یَأْتِی عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ هیچ روزی نیست که بر فرزند آدم وارد می‏شود مگر اینکه آن روز به او میگوید من برای تو روزی نو و جدید هستم!

أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ من نوروزم! من برای تو روز نویی هستم! وَ أَنَا عَلَیْکَ شَهِیدٌ و من، یعنی زمان، نسبت به تو گواهی دهنده هستم! فَافْعَلْ فِیَّ خَیْراً در من عمل خیر انجام بده

 وَ اعْمَلْ فِیَّ خَیْراً أَشْهَدْ لَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَإِنَّکَ لَنْ تَرَانِی بَعْدَهَا أَبَداً من در روز قیامت نسبت به اعمال تو شهادت میدهم و تو بعد از این هیچ‏گاه مرا نخواهی دید مگر در روز قیامت. زمانها میگذرد و همه آن‏ها برای انسان گواه هستند این‏طور نیست که ما فکر میکنیم!

اعمال و کردار ما در زمان محو نمیشود، بلکه همه آن‏ها ثبت می‏گردد

 هر روز که می‏گذرد، تو کم می‏شوی!

حسین‌بن علی(علیه السلام): یَابنَ آدَم اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ کُلَّمَا مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ ای انسان! تو خودت روزگار هستی، هر روزی که میگذرد مقداری از تو کاسته میشود این طور نیست که تو ثابت باشی و روزگار بگذرد، تو ساکن باشی و او گذرا باشد هر ماه و سالی که می‏گذرد یک ماه و سال نیز از ما کاسته می‏شود یعنی هر روز و ماه و سالی که می‏گذرد، به همان میزان سرمایه و هستی انسان که عمر او است نیز خواهد گذشت با گذشت روز و ماه و سال هستی ما هم میگذرد

 این ایّام، وقت حساب‏رسی نسبت به عمر است!

علی(علیه السلام)؛ أَکْیَسُ الْکَیِّسِین زیرکترین زیرکان مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ کسی است که از خود حساب بکشد وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ و کارهایش را در ارتباط با جهان دیگر انجام دهد. وقتی علی(علیه السلام)؛ این جملات را از پیغمبر نقل فرمود شخصی سوال کرد. کَیْفَ یُحَاسِبُ نَفْسَهُ، انسان چگونه از خود حساب بکشد؟

قَالَ(علیه السلامإِذَا أَصْبَحَ، هرگاه شب را به روز آورد، ثُمَّ أَمْسَی، و روز را به شب رساند، رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ، بازگشتی به خود داشته باشد وَ قَالَ یَا نَفْسِی و بگوید: ای فلانی! إِنَّ هَذَا یَوْمٌ مَضَى عَلَیْکَ امروز روزی بود که بر تو گذشت لَا یَعُودُ إِلَیْکِ أَبَداً در حالی که هیچ‏گاه به سوی تو باز نمی‏گردد وَ اللَّهُ یَسْأَلُکِ عَنْهُ بِمَا أَفْنَیْتِهِ و خدا از تو می‏پرسد آن را در چه راهی مصرف کردی؟

امسال هم «بخشی از هستی ما» از دست رفت!

در اینجا صحبت از روز نیست، این بخشی از هستی ما است که گذشته و از دست رفته. خداوند سوال می‏کند که این سرمایه را در چه راهی فانی کردی؟

فَمَا الَّذِی عَمِلْتِ فِیهِ چه کاری در این روز انجام دادی؟ ذَکَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِه آیا در این روز به یاد خدا بودی و او را حمد و ستایش کردی؟

أَ قَضَیْتِ حَوَائِجَ مُؤْمِنٍ فِیهِ آیا در این روز خواسته و حاجت برادر ایمانیات را با این که قدرت داشتی برآورده کردی؟ أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ کَرْبَهُ آیا از گرفتاریهای او گره گشایی کردی؟

أَ حَفِظْتِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ آیا در غیاب برادر مؤمنت اخوّت اسلامی و ایمانی را نسبت به خاندان و فرزندش رعایت کردی؟

أَ حَفِظْتِیهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِی مُخَلَّفِیهِ آیا بعد از مرگ او از این حریم ایمانی نسبت به بازماندگانش حراست و مراقبت کردی؟

أَ کَفَفْتِ عَنْ غِیبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ آیا از غیبت کردن پشت سر برادر مؤمنت جلوگیری کردی؟

أَعَنْتِ مُسْلِماً آیا کمک کار برادر مسلمانت بودی؟ مَا الَّذِی صَنَعْتِ فِیهِ در این روز چه کار کردی؟

روش تفکّر در ایام گذشته

آیا ما هر روز یک چنین محاسبهای انجام می‏دهیم؟ یا حداقل هفتهای یکبار و یا ماهی یکبار می‏نشینیم فکر کنیم که چه کارهایی انجام داده ‏ایم. برخی از افراد برای امور مادّیشان دفتر روزانه و هفتگی دارند. برخی هم دفتر سالانه دارند

در لحظات آخر سال چه کنیم؟!  آیا سزاوار نیست که اینطور فکر کند؟            . همان طور که علی(علیه السلام) فرمود خوب است انسان بنشیند و در این باب فکر کند . در سالی که گذشت و به اتمام رسید چه کردم؟ آیا به یاد خدا بودم؟

آیا او را ستایش کردم؟ آیا گرفتاری برادر مؤمنم را رفع کردم؟ آیا حاجتی از او برآورده کردم؟ آیا در غیابش مراقب بودم تا حیثیّتش را حفظ کنم؟ آیا در این سال به وظایف برادری و اسلامی خود نسبت به دوستانی که از دست دادم عمل کردم؟ آیا حال بستگان آنها را جویا شدم؟ ولو اینکه به حسب ظاهر از آنها دلجویی کنم؟

در سالی که گذشت چه کردیم؟! الآن چه کنیم؟!

علی(علیه السلام) بعد از آنکه چند چیز برای روش تفکّر و محاسبه نسبت به گذشته آموخت فرمود ما الّذی صنعت فیه به خود بگو: ای فلانی! در این روزی که گذشت چه کردی؟ فیذکر ما کان منه پس گذشته را یادآور شود فان ذکر أنّه جری منه خیأ اگر به گذشته مراجعه کرد و دید آنچه که بر او گذشته خیر بوده . حمد اللّه و کبّره علی توفیقه حمد خدا را به جا آورد و بگوید الحمد لله و نسبت به این موفقیتی که خدا به او عنایت فرموده بگوید. الله اکبر و بداند این توفیق هم از خدا بوده . و ان ذکر معصیه ً أو تقص یراً و اگر دید گناهی انجام داده و خطایی از او سر زده، استغفر اللّه، از خدایش پوزش بخواهد و استغفار کند. و عزم علی ترک معاودته و تصمیم بگیرد که دیگر به آن گناه بازنگردد و آن را تکرار نکند

هستی و سرمایه‏ ای که از ما کاسته شد را در چه راهی و چگونه مصرف کردیم؟

انسان نسبت به اعمال یک ساله‏اش بیلان آخر سال عرضه کند. همان طور که علی(علیه السلام) میفرماید این موجب میشود تا انسان نسبت به آیندهاش مراقب باشد. اگر انسان بخواهد به معنای واقعی خودش را بسازد، یکی از راه های بزرگ برای سازندگی انسان توجّه به اعمال گذشته خود است. خصوصاً از فرصت هایی که برای انسان پیدا می شود برای تنبّه و تذکّر خود و اینکه از خواب غفلت بیدار شود و نسبت به آینده تنظیم شود استفاده کند که یکی از این فرصت ها پایان سالی است که گذشت. امسال تمام شد و گذشت امّا ما چه کردیم؟

 

نظرات  (۱)

  • شهدای‌ ۱۵ خرداد
  • با سلام و عرض ادب حضور شما استاد گرامی
    بهار بدون شک نشانه ای از خداوند است تا گواه باشد بر زندگی پس از مرگ و درس ها و نکته های 
    فراوان در این آیت خداوند نهفته است که شاید برای اولین بار دیدم کسی چند نمونه از بهترین ها و مهمترین این درس ها را یکجا و به زبانی ساده نوشته باشد. از طرفی تنوع در موضوعات مرتبط با بهار باعث جذب خواننده و تشویق وی برای ادامه مطالعه می شود. خداقوت عرض میکنم و از خداوند متعال علو درجات را برایتان مسئلت دارم.
    پاسخ:
    تشکر می کنم عزیز دل

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">